https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/07/abasmanesh-25.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2019-08-04 10:13:452024-07-29 14:41:41سفر به دور آمریکا | قسمت ۲۸
498نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد جان سلام مریم جان سلام مایک دوست داشتنی و سلام به همه همسفر های خوبم
نمیدونم تو این قسمت کامنت گذاشتم یا نه اما این فایل نشونه امروز منه خواستم ردپامو به جا بزارم تا به خداوند بگم من دارم نشونه هاتو دنبال میکنم و ایمان دارم تواین مسیر فقط زیبایی منتظر من هست من به تو اعتماد دارم و تنها به تو توکل میکنم که تو من راکفایت میکنی
این فایل رو قبلا دیدم اما وقتی امروز اومدم تو. بخش نشانه ها رفتم و دوباره دانلود کردم تا فایل دانلود بشه متن رضا وندای عزیز روخوندم خیلی به دلم نشست که آب فقط مسیرشو طی میکنه و زیبایی خلق میکنه وقتی فایل رو دیدم انگار جهان تازه ای به روم باز شد شکوه اون همه آب که فقط داره مسیرشو میره بدون اینکه تضاد ها تو مسیرش خللی ایجاد کنن تازه از دل این تضاد ها کلی زیبایی خلق میکنه سنگ هارو میشکافه و میشه چشمه آرزوی بلندی ها فرود میاد و میشه آبشار که هم تصویر زیباش روح نوازه و هم صدای آب روح آدمو نوازش میده و آدمو زنده میکنه آبی که تو مسیر این تضاد ها به جای تا امیدی و ویرانی زیبایی سرسبزی و زندگی خلق میکنه که هرجا این آب رد میشه فقط زندگی رو میبینیم سرسبزیو حیات رو میبینیم و این برای من یه درسه که ببینم از دل این تضاد که الان دارم چقدر میتونم زیبایی و شکوه خلق کنم چقدر میتونم آروم باشم ولذت ببرم و منم مایه حیات باشم منم نمود ثروت و نعمت خداوند باشم منم نمود آرامش و صلح باخودم باشم من از دل این تضاد چه آبشاری میتونم خلق کنم که وقتی خودم نگاه میکنم لذت ببرم این زیبایی و عظمت آبشار قدرت خداوند که رب العالمین به یاد من میاره که تمام قدرت در دستان خداست و هیچکس نمیتونه سد و مانع باشه هیچکس نمیتونه مرز بندی کنه و جلوی جلوه این زیبایی رو بگیره منم تصمیم گرفتم با این تضاد زندگیم زیبایی خلق کنم نه اینکه چیزی رو ویران کنم ایمان دارم که اگر به خدا توکل کنم منو کفایت میکنه وقتی مریم جان گفتن با خدا حرف میزدم که یک روزی انتخاب کردم در ایران به دنیا بیام و حالا انتخاب میکنم آمریکا زندگی کنم به همین آسونی چه زنگ بزرگی توی ذهنم خورد منم روزی انتخاب کردم از روی باورهای غلطک اینجا و تواین شرلیط مالی و روابط و اطرافیان زندگی کنم اما امروز با آگاهی تمام و باور های جدید انتخاب کردم که ثروتمند زندگی کنم عشق و مودت رو در روابطم تجربه کنم و در سلامتی کامل زندگی کنم که این طبیعی تریم نوع زندگیه به همین سادگی و ایمان دارم در این مسیر زیبایی های زیادی خلق خواهم کرد و خودم و توانایی خودم و خدای خودم رو بیشتر خواهم شناخت و باور خواهم کرد
من الان حدود ساعت ۱:۳۰موقع خوااب هر سه قسمت مربوط به ابشار نیاگارارو هدایت شدم ودیدم?
من طبیعت و سرسبزی زیاد دیدم ولی این دیگه تهششششه بی نظیره واقعا نمیدونم چی بگم
فقط وقتی اینارو دیدم یه چیزی درونم گفت تو وظیفته بری و جای جای این ابشار و زیبایی های جهانو ببینی دختر
تو باید از تمام نعمتای خدا استفاده کنی
خدای من واقعا اصلا من سر زبونا شنیده بود ابشار نیاگارا فلان و…و الان که دیدم واقعا چه جاییه اصلا حالم عوض شد از این همه زیبایی بغض کردم خدایااا اخه چقدر این اب زیباست مگه یه مایع چقدر میتونه زیبایی ایجاد کنه
من با چشم سر ندیدم این زیبایی رو
با چشم دل دیدم که هر لحظه دلم اونجا بود
خیسی آبو حس میکردم
سرماشو لرز بدنم از سرمارو
ضربه های آبو
رنگای رنگین کمانو
صداهای خنده مردمو
اون کاور کیسه ای رو لباسمو
هوای تازههه تمیزی و زیبایی رو لمس کردم (ولی خودمم باید برم )
واقعا نفسم بالا اومد یه لحظه
دلم میخواست ابشارو بغل کنم و
از خوشحالی گریه کنم که
خدای من تو چی افریدی و
چقدر عالی این انسان تحت فرمان دراورده در طول اراده تو با دانشش این زیبایی رو که ازش لذت ببره (ساختن کشتی )
خدای من ۲ سال من یه ایه رو خوندم و الان میفهمم چی میگفتی
اگه اشتباه نکنم قسمتی از ایه این بود
و لقدکرمنا بنی ادم و حملناهم فی البر والبحر
واقعا کرامت بخشیدی به ما رب من تو رام و مسخر کردی هر انچه در اسمان ها و زمین هستو(وسخر لکم ما فی السماوات و الارض) برای من و همهههه
یه درس بزرگ یاد گرفتم که محدود نشم به سکونت تو جایی که اصلا دوستش ندارم و برم جایی که دوستش دارم به قول فرشته ها که ایا زمین خدا گسترده نبود که مهاجرت کنید
اون زمانی که گفتی نور اسمان ها و زمینی واقعا راست گفتی (الله نورالسماوات والارض )
من این ایه های رو ۵ سال بیشتره دارم میخونم و تا حدودی حفظ میکنم برای دین و زندگی واسه کنکور تجربی تو دینی هیچوقت نمیفهمیدم معنی اینکه نگهبانای فکر میکنم جهنم یا نگهبانای برزخ میگفتن باید مهاجرت کنید یعنی چی کجا مهاجرت کنیم اصلا واسه چی مهاجرت کنیم تازه الان دارم میفهمم باید مهاجرت کرد و از ساکن بودن جدا شد تا زیباییو نعمت بیشتری ببینم
مریم جانم اون لحظه ای که با گوشی رفتی زیر اب و به دوربین برخورد میکرد واقعا حس کردم اونجام
دستای خدا استاد عزیزززم مریم جانم و مایک اقا پسر همسفر ما
سلام خدمت خانم شایسته عزیز و استاد بزرگوارم و همچنین مایک عزیز.
این اولین کامنتی است که در این سفرنامه می گذارم. خداوند را سپاسگزارم که به من فرصت داد تا سهمی از این سفر لذتبخش و با شکوه داشته باشم.
من عاشق سفر کردن هستم و با یک جا ماندن حال نمی کنم و این رویای من است و خواسته شدید من از خداوند است که روزی بتونم سفر با شکوهی مثل شما داشته باشم. اما باید بگم خداوند اینقدر مهربونه که تصاویر و ویدئوی چنین سفر رویایی رو از طریق شما برام فراهم کرده که بتونم فعلا از راه دور ازش لذت ببرم، هر چند من آنقدر محو تماشای این تصاویر زیبا می شم که بعضی وقت ها انگار یه سفر واقعی رفتم و برگشتم.
از خدا می خوام بهم فرصت لازم برای بیشتر در کنار این خانواده نازنین بودن رو بده و من هر روز و هر لحظه بیشتر غرق در آرامش و شادی باشم و همچنین تمام عزیزای دلم، خانواده صمیمی عباسمنش، همیشه ثروتمند و پاینده باشید.
هر گاه گوش سپردن به موعظه های ریاکاران را به گوش دادن به ندا های الهی و وحیانی قلبمان ترجیح دادیم.
آزادی را از خود گرفتیم.
ما خودمان “آزادی” این نعمت خدا دادی را با هزار راه باطل و هزار فکر ناثوابی که کردیم از خود گرفتیم…
حال آنکه خدا تک تک ما را آزاد آفرید.
به قول مولایم علی که فرمود:
سفارش امام علی(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع) : «وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً»؛ بنده دیگری مباش در حالیکه خداوند تو را آزاد آفرید.
اگر امروز در زندگی مان به هر دلیلی هر جنبه ای از آزادی را تجربه نمی کنیم. خودمان آن را از خود سلب کرده ایم.
چه آزادی مالی.
چه زمانی. چه مکانی. چه روحی و چه ذهنی…
استاد جون اینا رو نوشتم. چون امروز که زدم رو این دکمه ی نشونه ای نشونم بده تا راه رو برام واضح تر کنه. اومدم تو این صفحه. و وقتی که یه نگاهی انداختم روی نوشته های صفحه. نگاهم افتاد به اون خطوطی که در مورد آزادی نکاتی رو فرموده بودید.
در مورد ازادی که اتفاقا!!! این چند روزه داشتم بهش فکر میکردم و ارتباطش با استقلال مالی و رشد و تعالی که این آزادی برای ما ایجاد میکنه.
اتفاقی که الان دیگه میدونیم اتفاقی دیگه در کار نیست…
خدایا شکرت که اینجام. خدا یا شکرت که انقدر سرعت رشدم زیاد شده.
خدایا شکرت که یه سری قوانین رو انقدر دقیق میدونم.
خدایا شکرت که از خودکشی منو رسوندی به خودشکوفایی.
خدایا شکرت که این همه آگاهی های بی نظیر رو به واسطه ی عباس منش جونه تو پولم بهمون هدیه دادی.
خدایا شکرت که رابطه ای ایم که باهات درب و داغون شده بود رو انقدر هنرمندانه ترمیم کردی.
خدایا شکرت که حق حیات رو بهم دادی.
خدایا شکرت که بهم یه مقداری از اسرار حیرت انگیز قرآن رو بهم یاد دادی…
مریم بانو این حرفهایی که اول فایل زدی منو بسیار منقلب کرد …
مکالمه ای که با خدا داشتی رو تکرار کردی تا من بشنوم…
منی که سالهای عمرم رو فقط برای اطرافیانم زندگی کردم
منی که چهارسال از یک شخص هر رفتاری رو قبول کردم التماس کردم که تغییر کنه که خوب بشه تا من احساسم خوب بشه و الان میفهمم چه اشتباهی کردم…
من مطابق معیارهای بقیه زندگی میکردم هر لحظه میپرسیدم از خودم الان چکارکنم تا این شخص ناراحت نشه و اخر سر من زیر رگبار فشار و توهین این ادم یه عنوان بدترین ادم دنیا معرفی شدم و اینجا بود که خدا بهم گفت قدرت رو از من گرفتی دادی به اون و ببین این عاقبت رو …
و من الان از ماه رمضون از این قید رها شدم و مدام تکرار میکنم
تنها قدرت زندگی من خداست
و تمام قدرت رو از ادمهای دور و برمگرفتم و البته نه هنوز کامل ولی بازم خیلی بهترم…
من آزادی میخوام با تک تک سلولهام…
من عاشقتم مریم بانو … چقد یه ادم میتونه با خودش در صلح باشه اخه انقد که شما آرومی … بخدا در تک تک کلماتت رفتارت حرفهات میبینم چه آرامشی داری چه اعتماد به نفسی داری و بهت تبریک میگم در کنار بزرگ مردی مثل آقای عباس منش انقدر مستقلی و کوچکترین وابستگی به ایشون در وجودتون احساس نمیشه در حالیکه ورد زبونتون عاشقتم هست و شاید هرکس دیگه ای بود تمام تکیه ش به ایشون بود ولی شما کاملا مستقل اید و این تحسین برانگیزه
.
.
.
میخوام برای خودمزندگی کنم هرکی هرچی گفت بذار بگه بذار همه بگن بده فلانه بهمانه مهم نیست مهم اینه من این لحظه دوست دارم تو اتاق خودم تنها بشینم و فایلهای سفرنامه رو ببینم و رشد کنم و همه اون بیرون دارن تلویزیون میبینن و چقد به نظرشون من عجیبم که بجای بودن کنارشون و خدمت کردن بهشون اومدم تو این اتاق تنها…
من میخوام مدارم رو عوض کنم میخوام ورودیهای درست بدم تا بلاخره آدمهای عباس منشی وارد زندگیم بشن و من بشینم تو جمعشون و از قوانین بگیم و از تجربیات و لذت ببریم…
خدایا من میخوام بزرگ بشم خلی زیاد…
دوستتون دارم
مریم بانو این سفرنامه به اندازه ی تمام محصولات ارزشمنده
و ازتون خواهش میکنم اگر امکانش هست بعد از تموم شدن سفر و برگشتن به خونه فایلهای زندگینامه رو برامون بذارید و اگه شده هرروز یا چندروز یکبار ده دقیقه از زندگی استاد عزیز رو بهمون نشون بدید و نگذارید این رشته ی فوق العاده ی نورانی ای که بافتید تموم بشه…
سلام عزیزم چقدر کامنتتو میخوندم یاد زندگی خودم افتادم و من چقدر خدارو شکر میکنم که کنم روزی به خانواده عباسمنش هدایت شدم الان چقدر آرامشم بیشتر شده از وقتی برای خودم زندگی میکنم نه به کسی ظلم میکنم مثل سابق و نه اجازه میدم کسی به من ظلم کنه عزیز من از خانه ما به قلب همه آدمهایی که درپای باورهای توحیدی است راهی نیست تو در قلب من و من در قلب تو و همه در قلب خدا و خدا در قلب همه ماست و همه یکی هستیم هر زمان کهآزادتر بشیم از ترسها و باور بیشتر به خودمون و خدا داشته باشیم بیشتر این یکی بودنو احساس میکنیم.
مراقب خودت باش و دوست داشته باش خودتو گذشته و دیگران رو ها کن و فقط درس ارزشمندی رو که از اون تجربه بهت داده به خاطر بسپار و قوی تر ادامه بده….
سپاسگذارم که با کامنت زیبات منو به چندین ماه گذشته به سفرنامه ی معجزه برگرداندی
سپاسگذارم که جمله ی زیبای امروزم را بهم گفتی که (خداوند عاشق توست)
نرگس عزیز دوست همفرکانسیم اگر بدانی این روزها چه عشقی میکنم باخدایم … اگر تو به کامنت من هدایت شدی منم به جاهایی از این سایت هدایت میشم که مو به تنم سیخ میکنه و این رونده تکامله…
این روزها هر روز خدا جمله ای بهم میگه شاید باورت نشه من سالهاست تلویزیون ال جی مونو روشن میکنم ولی تا این روزها هرگز نمیدونستم ال جی یعنی چی و وقتی تلویزیون رو روشن کردم شکه شدم
هر روز به یک جمله زیبا هدایت میشم و جمله ی امروز تو حرف خدای من با من بود….
نمیدانم چرا منو به حرف زدن واداشتی بانوی خوبیها…
من در این سایت متولد شدم و افتخار میکنم اگر این را در هر کامنتم فریاد بزنم و همین روزهاست که از نتایجی بنویسم که شگفت انگیزن …
من بوی بهشت را احساس میکنم…
من تک و تنها در بدترین حالت ممکن در اتاقی که برای کوچکی و نمور بودنش گریه میکردم و به خودم بد وبیراه میگفتم الان پردایسی خلق کردم که همین اتاق بهشت من معبد من مامن شده …
استاد اسم این خواننده موزیکی که گذاشتین چیه؟
حسبی الله
نشانه امروز من 21/7/98
سلام استاد جان سلام مریم جان سلام مایک دوست داشتنی و سلام به همه همسفر های خوبم
نمیدونم تو این قسمت کامنت گذاشتم یا نه اما این فایل نشونه امروز منه خواستم ردپامو به جا بزارم تا به خداوند بگم من دارم نشونه هاتو دنبال میکنم و ایمان دارم تواین مسیر فقط زیبایی منتظر من هست من به تو اعتماد دارم و تنها به تو توکل میکنم که تو من راکفایت میکنی
این فایل رو قبلا دیدم اما وقتی امروز اومدم تو. بخش نشانه ها رفتم و دوباره دانلود کردم تا فایل دانلود بشه متن رضا وندای عزیز روخوندم خیلی به دلم نشست که آب فقط مسیرشو طی میکنه و زیبایی خلق میکنه وقتی فایل رو دیدم انگار جهان تازه ای به روم باز شد شکوه اون همه آب که فقط داره مسیرشو میره بدون اینکه تضاد ها تو مسیرش خللی ایجاد کنن تازه از دل این تضاد ها کلی زیبایی خلق میکنه سنگ هارو میشکافه و میشه چشمه آرزوی بلندی ها فرود میاد و میشه آبشار که هم تصویر زیباش روح نوازه و هم صدای آب روح آدمو نوازش میده و آدمو زنده میکنه آبی که تو مسیر این تضاد ها به جای تا امیدی و ویرانی زیبایی سرسبزی و زندگی خلق میکنه که هرجا این آب رد میشه فقط زندگی رو میبینیم سرسبزیو حیات رو میبینیم و این برای من یه درسه که ببینم از دل این تضاد که الان دارم چقدر میتونم زیبایی و شکوه خلق کنم چقدر میتونم آروم باشم ولذت ببرم و منم مایه حیات باشم منم نمود ثروت و نعمت خداوند باشم منم نمود آرامش و صلح باخودم باشم من از دل این تضاد چه آبشاری میتونم خلق کنم که وقتی خودم نگاه میکنم لذت ببرم این زیبایی و عظمت آبشار قدرت خداوند که رب العالمین به یاد من میاره که تمام قدرت در دستان خداست و هیچکس نمیتونه سد و مانع باشه هیچکس نمیتونه مرز بندی کنه و جلوی جلوه این زیبایی رو بگیره منم تصمیم گرفتم با این تضاد زندگیم زیبایی خلق کنم نه اینکه چیزی رو ویران کنم ایمان دارم که اگر به خدا توکل کنم منو کفایت میکنه وقتی مریم جان گفتن با خدا حرف میزدم که یک روزی انتخاب کردم در ایران به دنیا بیام و حالا انتخاب میکنم آمریکا زندگی کنم به همین آسونی چه زنگ بزرگی توی ذهنم خورد منم روزی انتخاب کردم از روی باورهای غلطک اینجا و تواین شرلیط مالی و روابط و اطرافیان زندگی کنم اما امروز با آگاهی تمام و باور های جدید انتخاب کردم که ثروتمند زندگی کنم عشق و مودت رو در روابطم تجربه کنم و در سلامتی کامل زندگی کنم که این طبیعی تریم نوع زندگیه به همین سادگی و ایمان دارم در این مسیر زیبایی های زیادی خلق خواهم کرد و خودم و توانایی خودم و خدای خودم رو بیشتر خواهم شناخت و باور خواهم کرد
عاشقتونم و به زودی آمریکا میبینمتون ???
سلام استاد عزیزم مریم جانم و مایک عزیز
من الان حدود ساعت ۱:۳۰موقع خوااب هر سه قسمت مربوط به ابشار نیاگارارو هدایت شدم ودیدم?
من طبیعت و سرسبزی زیاد دیدم ولی این دیگه تهششششه بی نظیره واقعا نمیدونم چی بگم
فقط وقتی اینارو دیدم یه چیزی درونم گفت تو وظیفته بری و جای جای این ابشار و زیبایی های جهانو ببینی دختر
تو باید از تمام نعمتای خدا استفاده کنی
خدای من واقعا اصلا من سر زبونا شنیده بود ابشار نیاگارا فلان و…و الان که دیدم واقعا چه جاییه اصلا حالم عوض شد از این همه زیبایی بغض کردم خدایااا اخه چقدر این اب زیباست مگه یه مایع چقدر میتونه زیبایی ایجاد کنه
من با چشم سر ندیدم این زیبایی رو
با چشم دل دیدم که هر لحظه دلم اونجا بود
خیسی آبو حس میکردم
سرماشو لرز بدنم از سرمارو
ضربه های آبو
رنگای رنگین کمانو
صداهای خنده مردمو
اون کاور کیسه ای رو لباسمو
هوای تازههه تمیزی و زیبایی رو لمس کردم (ولی خودمم باید برم )
واقعا نفسم بالا اومد یه لحظه
دلم میخواست ابشارو بغل کنم و
از خوشحالی گریه کنم که
خدای من تو چی افریدی و
چقدر عالی این انسان تحت فرمان دراورده در طول اراده تو با دانشش این زیبایی رو که ازش لذت ببره (ساختن کشتی )
خدای من ۲ سال من یه ایه رو خوندم و الان میفهمم چی میگفتی
اگه اشتباه نکنم قسمتی از ایه این بود
و لقدکرمنا بنی ادم و حملناهم فی البر والبحر
واقعا کرامت بخشیدی به ما رب من تو رام و مسخر کردی هر انچه در اسمان ها و زمین هستو(وسخر لکم ما فی السماوات و الارض) برای من و همهههه
یه درس بزرگ یاد گرفتم که محدود نشم به سکونت تو جایی که اصلا دوستش ندارم و برم جایی که دوستش دارم به قول فرشته ها که ایا زمین خدا گسترده نبود که مهاجرت کنید
اون زمانی که گفتی نور اسمان ها و زمینی واقعا راست گفتی (الله نورالسماوات والارض )
من این ایه های رو ۵ سال بیشتره دارم میخونم و تا حدودی حفظ میکنم برای دین و زندگی واسه کنکور تجربی تو دینی هیچوقت نمیفهمیدم معنی اینکه نگهبانای فکر میکنم جهنم یا نگهبانای برزخ میگفتن باید مهاجرت کنید یعنی چی کجا مهاجرت کنیم اصلا واسه چی مهاجرت کنیم تازه الان دارم میفهمم باید مهاجرت کرد و از ساکن بودن جدا شد تا زیباییو نعمت بیشتری ببینم
مریم جانم اون لحظه ای که با گوشی رفتی زیر اب و به دوربین برخورد میکرد واقعا حس کردم اونجام
دستای خدا استاد عزیزززم مریم جانم و مایک اقا پسر همسفر ما
از صمیم قلب دوستون داریم ????????
با سلام. فایل بسیار بسیااار لذتبخشی بود، مخصوصا تفسیر بسیار قشنگی که خانوم مریم عزیز از آبشار داشتن که بدون هیچ قید وبند و محدودیتی مسیر خودش رو میره
سلام خدمت خانم شایسته عزیز و استاد بزرگوارم و همچنین مایک عزیز.
این اولین کامنتی است که در این سفرنامه می گذارم. خداوند را سپاسگزارم که به من فرصت داد تا سهمی از این سفر لذتبخش و با شکوه داشته باشم.
من عاشق سفر کردن هستم و با یک جا ماندن حال نمی کنم و این رویای من است و خواسته شدید من از خداوند است که روزی بتونم سفر با شکوهی مثل شما داشته باشم. اما باید بگم خداوند اینقدر مهربونه که تصاویر و ویدئوی چنین سفر رویایی رو از طریق شما برام فراهم کرده که بتونم فعلا از راه دور ازش لذت ببرم، هر چند من آنقدر محو تماشای این تصاویر زیبا می شم که بعضی وقت ها انگار یه سفر واقعی رفتم و برگشتم.
از خدا می خوام بهم فرصت لازم برای بیشتر در کنار این خانواده نازنین بودن رو بده و من هر روز و هر لحظه بیشتر غرق در آرامش و شادی باشم و همچنین تمام عزیزای دلم، خانواده صمیمی عباسمنش، همیشه ثروتمند و پاینده باشید.
در پناه خدا شاد و سربلند باشید.
آزادی…
همان حالتی که خدا انسان را بر پایه ی آن آفرید.
اما!
ما خودمان آن را از خود گرفتیم.
هر گاه به دنبال شیطان رفتیم.
آزادی را از خود گرفتیم.
هر گاه گوش سپردن به موعظه های ریاکاران را به گوش دادن به ندا های الهی و وحیانی قلبمان ترجیح دادیم.
آزادی را از خود گرفتیم.
ما خودمان “آزادی” این نعمت خدا دادی را با هزار راه باطل و هزار فکر ناثوابی که کردیم از خود گرفتیم…
حال آنکه خدا تک تک ما را آزاد آفرید.
به قول مولایم علی که فرمود:
سفارش امام علی(ع) به فرزندش امام مجتبی(ع) : «وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً»؛ بنده دیگری مباش در حالیکه خداوند تو را آزاد آفرید.
اگر امروز در زندگی مان به هر دلیلی هر جنبه ای از آزادی را تجربه نمی کنیم. خودمان آن را از خود سلب کرده ایم.
چه آزادی مالی.
چه زمانی. چه مکانی. چه روحی و چه ذهنی…
استاد جون اینا رو نوشتم. چون امروز که زدم رو این دکمه ی نشونه ای نشونم بده تا راه رو برام واضح تر کنه. اومدم تو این صفحه. و وقتی که یه نگاهی انداختم روی نوشته های صفحه. نگاهم افتاد به اون خطوطی که در مورد آزادی نکاتی رو فرموده بودید.
در مورد ازادی که اتفاقا!!! این چند روزه داشتم بهش فکر میکردم و ارتباطش با استقلال مالی و رشد و تعالی که این آزادی برای ما ایجاد میکنه.
اتفاقی که الان دیگه میدونیم اتفاقی دیگه در کار نیست…
خدایا شکرت که اینجام. خدا یا شکرت که انقدر سرعت رشدم زیاد شده.
خدایا شکرت که یه سری قوانین رو انقدر دقیق میدونم.
خدایا شکرت که از خودکشی منو رسوندی به خودشکوفایی.
خدایا شکرت که این همه آگاهی های بی نظیر رو به واسطه ی عباس منش جونه تو پولم بهمون هدیه دادی.
خدایا شکرت که رابطه ای ایم که باهات درب و داغون شده بود رو انقدر هنرمندانه ترمیم کردی.
خدایا شکرت که حق حیات رو بهم دادی.
خدایا شکرت که بهم یه مقداری از اسرار حیرت انگیز قرآن رو بهم یاد دادی…
خدایا تو کی هستی که انقدر خوبی؟
خدایا بقیه اشو بعد بهت میگم بیرون سایت!!! :)))
سلام استاد و خانوم شایسته و مایک عزیز
یه نکته جالب میخواستم بگم تو فایل قسمت ۳۲ که مسابقه گزاشته بودید شما گفتین که:
چند نفری کامنت دادن وقتی ابشار نیاگارا رو دیدن تصدیق اون زیبایی ها باعث شده چند روز دیگه به جایی برن که ابشار و همچین حسی داشته باشه
.وقتی که شما اینو گفتین
منم سریع یادم افتاد که دو سه روز بعد از دیدن اون فایل من که تا حالا دربند تهران نرفته بودم رفیقم پیام داد بیا باهم بریم اونجا ورفتیم
کلی خوش گذشت ومنم مثل خانوم شایسته فیلم گرفتنم گل کردو چند تا کلیپ کوتاه هم گرفتیم خلاصه جاتون خالی بود?
استاد من احساس میکنم کم کم تمام داشته های شما داره تبدیل میشه به خواسته های من
روزتون خوش?
هر روزتون زیباتر ?
سلام خانم شایسته عزیز این فیلم عالی بود من با تماشای این فیلم خیلی لذت بردم مخصوصا صحبت های شما که حرف های دلتون بود ممنون
سلام خانواده ی خوبم
مریم بانو این حرفهایی که اول فایل زدی منو بسیار منقلب کرد …
مکالمه ای که با خدا داشتی رو تکرار کردی تا من بشنوم…
منی که سالهای عمرم رو فقط برای اطرافیانم زندگی کردم
منی که چهارسال از یک شخص هر رفتاری رو قبول کردم التماس کردم که تغییر کنه که خوب بشه تا من احساسم خوب بشه و الان میفهمم چه اشتباهی کردم…
من مطابق معیارهای بقیه زندگی میکردم هر لحظه میپرسیدم از خودم الان چکارکنم تا این شخص ناراحت نشه و اخر سر من زیر رگبار فشار و توهین این ادم یه عنوان بدترین ادم دنیا معرفی شدم و اینجا بود که خدا بهم گفت قدرت رو از من گرفتی دادی به اون و ببین این عاقبت رو …
و من الان از ماه رمضون از این قید رها شدم و مدام تکرار میکنم
تنها قدرت زندگی من خداست
و تمام قدرت رو از ادمهای دور و برمگرفتم و البته نه هنوز کامل ولی بازم خیلی بهترم…
من آزادی میخوام با تک تک سلولهام…
من عاشقتم مریم بانو … چقد یه ادم میتونه با خودش در صلح باشه اخه انقد که شما آرومی … بخدا در تک تک کلماتت رفتارت حرفهات میبینم چه آرامشی داری چه اعتماد به نفسی داری و بهت تبریک میگم در کنار بزرگ مردی مثل آقای عباس منش انقدر مستقلی و کوچکترین وابستگی به ایشون در وجودتون احساس نمیشه در حالیکه ورد زبونتون عاشقتم هست و شاید هرکس دیگه ای بود تمام تکیه ش به ایشون بود ولی شما کاملا مستقل اید و این تحسین برانگیزه
.
.
.
میخوام برای خودمزندگی کنم هرکی هرچی گفت بذار بگه بذار همه بگن بده فلانه بهمانه مهم نیست مهم اینه من این لحظه دوست دارم تو اتاق خودم تنها بشینم و فایلهای سفرنامه رو ببینم و رشد کنم و همه اون بیرون دارن تلویزیون میبینن و چقد به نظرشون من عجیبم که بجای بودن کنارشون و خدمت کردن بهشون اومدم تو این اتاق تنها…
من میخوام مدارم رو عوض کنم میخوام ورودیهای درست بدم تا بلاخره آدمهای عباس منشی وارد زندگیم بشن و من بشینم تو جمعشون و از قوانین بگیم و از تجربیات و لذت ببریم…
خدایا من میخوام بزرگ بشم خلی زیاد…
دوستتون دارم
مریم بانو این سفرنامه به اندازه ی تمام محصولات ارزشمنده
و ازتون خواهش میکنم اگر امکانش هست بعد از تموم شدن سفر و برگشتن به خونه فایلهای زندگینامه رو برامون بذارید و اگه شده هرروز یا چندروز یکبار ده دقیقه از زندگی استاد عزیز رو بهمون نشون بدید و نگذارید این رشته ی فوق العاده ی نورانی ای که بافتید تموم بشه…
میخواییم هرروز همراهتون باشیم…
در پناه خدای خودتون
.
.
.
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست…
سلام عزیزم چقدر کامنتتو میخوندم یاد زندگی خودم افتادم و من چقدر خدارو شکر میکنم که کنم روزی به خانواده عباسمنش هدایت شدم الان چقدر آرامشم بیشتر شده از وقتی برای خودم زندگی میکنم نه به کسی ظلم میکنم مثل سابق و نه اجازه میدم کسی به من ظلم کنه عزیز من از خانه ما به قلب همه آدمهایی که درپای باورهای توحیدی است راهی نیست تو در قلب من و من در قلب تو و همه در قلب خدا و خدا در قلب همه ماست و همه یکی هستیم هر زمان کهآزادتر بشیم از ترسها و باور بیشتر به خودمون و خدا داشته باشیم بیشتر این یکی بودنو احساس میکنیم.
مراقب خودت باش و دوست داشته باش خودتو گذشته و دیگران رو ها کن و فقط درس ارزشمندی رو که از اون تجربه بهت داده به خاطر بسپار و قوی تر ادامه بده….
باورهای خدا گونه ات پشت و پناهت دوست من
تو در قلب من و من در قلب تو و همه در قلب خدا و خدا در قلب همه ی ماست …
سلام بر عزیز هم خانواده ای خودم 🌼
چقدر این پاسخ ت زیبا بود. و چقدر هدایت من به پاسخ تو زیباتر .
خدا رو شکر 🙏
سپاسگزارم مهربان 🌼
دوستت دارم❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام بر نازنین هم خانواده م 🌼
چقدر اسم زیبا و متفاوت ت من رو به فکر برد !
از اتاقم تا فلوریدا …
خیلی ادبی و زیبا .
تحسین ت می کنم 🌼
و برای تصمیم بزرگ و مهم زندگی به سبک شخصی ت هم بهت تبریک میگم .
این تصمیم ارزشمند ترین تصمیم زندگی همه ی ماست . که باعث شد خیلی از غل و زنجیرها از پامون دربیاید و آزاد بشیم .
خدا رو شکر می کنم 🙏🌸
خدا رو شکر می کنم که ما به این درک و آگاهی رسیدیم .
و خدا رو شکر که استادی بی نظیر راهنما مون شده تا ما رو به مسیر نور و خدا هدایت مون کنه .
دوستت دارم❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام یار هم فرکانسیم
سپاسگذارم که با کامنت زیبات منو به چندین ماه گذشته به سفرنامه ی معجزه برگرداندی
سپاسگذارم که جمله ی زیبای امروزم را بهم گفتی که (خداوند عاشق توست)
نرگس عزیز دوست همفرکانسیم اگر بدانی این روزها چه عشقی میکنم باخدایم … اگر تو به کامنت من هدایت شدی منم به جاهایی از این سایت هدایت میشم که مو به تنم سیخ میکنه و این رونده تکامله…
این روزها هر روز خدا جمله ای بهم میگه شاید باورت نشه من سالهاست تلویزیون ال جی مونو روشن میکنم ولی تا این روزها هرگز نمیدونستم ال جی یعنی چی و وقتی تلویزیون رو روشن کردم شکه شدم
هر روز به یک جمله زیبا هدایت میشم و جمله ی امروز تو حرف خدای من با من بود….
نمیدانم چرا منو به حرف زدن واداشتی بانوی خوبیها…
من در این سایت متولد شدم و افتخار میکنم اگر این را در هر کامنتم فریاد بزنم و همین روزهاست که از نتایجی بنویسم که شگفت انگیزن …
من بوی بهشت را احساس میکنم…
من تک و تنها در بدترین حالت ممکن در اتاقی که برای کوچکی و نمور بودنش گریه میکردم و به خودم بد وبیراه میگفتم الان پردایسی خلق کردم که همین اتاق بهشت من معبد من مامن شده …
الحمدلله الوهاب…
سپاسگذارم بانو و برایت خدا را ارزو دارم…
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست ایمان دارم….
سلام
نمیشه چیزی گفت من کلمه ای پیدا نکردم که در حد این همه زیبایی باشه
خیلی زیباست
خیلی عالی
من خیلی دوست دارم از نزدیک لمسش کنم این همه زیبایی رو
خدایا شکر بابت این همه زیبایی که آفریدی و من ببینم و تو رو شکر کنم