سفر به دور آمریکا | قسمت 73

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار رضا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

تصاویر زیبای این فایل به همراه توضیحات عالی مریم عزیز تبدیل شد به یک کلاس آموزشی. موضوع تکامل رو چقدر عالی توضیح دادید و اهمیت اون رو گوشزد کردید. استاد در دوره های مختلف درباره این موضوع صحبت کردند اما درک این موضوع هم نیاز به تکامل داره. اتفاقا همین دو سه روز قبل بود که دوباره فایل جلسه 2 و 3 یکی از دوره های استاد رو درباره تکامل می دیدم. این آگاهی ها  به من کمک کرد بازهم بیشتر به این موضوع توجه داشته باشم.

اولین صدمه ای که توجه نکردن به تکامل به من میزنه اینه که آرامش من رو مختل میکنه و اگه مهارش نکنی، به مرور تبدیل میشه به عجله کردن برای رسیدن به خواسته ها

و عجله کردن هم کار شیطونه و نتیجش مشخصه.

وقتی به روند چند ساله خودم توجه میکنم خیلی روزها به خاطر درک نکردن قانون تکامل حالم بد بود. احساس شکست داشتم، همش فکر میکردم خوب نیستم و به دنبال راه چاره ای بودم، دوست داشتم تکنیک خاصی یاد بگیرم که زودتر نتیجه بده، یا یک تمرین خاصی باشه که هر روز انجامش بدم و خیالم راحت باشه که زودتر به خواسته هام میرسم و مدتها وقت صرف این موضوعات میکردم اما نتیجه بهتر که نمیشد تازه بدتر هم میشد.

الان که شرایط فعلی و نتایجی که تجربه کردم توجه میکنم، هیچکدام بخاطر تلاش های بیش از حد من برای زودتر رسیدن به خواسته ها نبوده. همه آنچه امروز در زندگیم تجربه میکنم خودبخودی وارد شد، و تنها دلیلش اینه که من ادامه دادم. هر روز فایل گوش میکنم، هر روز به نکات مثبت توجه میکنم، هر روز با خدای خودم حرف میزنم و همین ادامه دادن باعث ورود نعمت های بیشتر به زندگی من شد نه تلاش شبانه روزی و خوندن کتابهای بیشتر و خیلی از کارهایی که انجام دادم.

امروز تکامل رو بهتر درک میکنم، گرچه هرچه جلوتر بری باز هم باید بهتر بتونی تکامل رو درک کنی چون قراره نتایج بزرگتر بشه و تجربه های متفاوتی داشته باشی پس باز هم تکامل نیاز داره.

امروز در توضیحات مریم عزیز نکته قشنگی از استاد رو اشاره کردند که موجودات به روند تکامل جهان هستی متصل هستند چه بخوان و چه نخوان. دقیقا اینو تجربه کردم. چون روزهایی که خیلی حالم بد بود و احساس شکست داشتم خداوند کاری به من نداشته و روند تکامل در حال طی شدن بوده و روزهایی که خیلی تلاش میکردم که زودتر به نتیجه برسم بازم خداوند کاری به من نداشته و تکامل در حال طی شدن بوده. یک روز که خیلی از تلاش کردنم برای موفقیت خسته شده بودم حسابی به خدا شکایت کردم که چه وضعیه آخه؟

این همه فایل گوش دادم، این همه مطالعه این همه تمرکز پس چرا نتیجه بزرگ نمیشه و دو سه روز بعد به وضوح درک کردم خداوند به من گفت:

((خداوند پاسخ تلاش های شرک آلود تو را نمی دهد))

انقدر این پاسخ واضح بود که شوکه شدم و وقتی بررسی کردم دیدم کاملا درسته، تلاش من شرک آلود بوده در جهت رضایت مشتری و جلب توجه مشتری بوده. همه اینها روند تکامل من بوده، اشتباهاتی که مرتکب شدم، دست و پا زدن های الکی، احساس بدهای بی خودی و همه سبب شد که مسیر برای من سخت بشه.

امروز بار دیگر تعهد میدم و به خودم یادآوری میکنم که به تکامل توجه کنم. از زندگی لذت ببرم و اجازه بدم خداوند مسیر من رو مهیا کنه. همانطور که بدون سختی کشیدن جسم من بزرگ شد؛ بدون سختی کشیدن راه رفتن آموختم؛ بدون سختی کشیدن حرف زدن رو یاد گرفتم؛ بدون سختی کشیدن این همه نعمت در زندگی من وجود داره؛

از این تجربه استفاده کنم برای درک بهتر تکامل. در کتابی از زبان خداوند خواندم که مهمترین رسول پروردگار تجربه است که شما به آن هیچ توجهی نمیکنید. خیلی به این جمله فکر کردم و دیدم در همه موضوعات زندگی وجود داره. من بارها در زندگی تجربه هایی دارم که ایمان دارم فقط کار خداوند بوده، اما در موضوع دیگری باز توکل به خدا ندارم. چون توجه به تجربه خودم از خداوند ندارم. چون موضوعات زندگی متفاوت از یکدیگرند و من دست خداوند در موضوع قبلی را فراموش میکنم. در صورتی که گرچه موضوعات زندگی متنوع هستند اما خداوند یکتاست و صاحب قدرت در تمام موضوعات زندگی.

مدتهاست که سعی میکنم از تجربه هایی که از خداوند دارم در موضوعات جدید کمک بگیرم و خودم رو آروم کنم و مطمئن باشم که همه چیز برای من فوق العادست. هرچه درباره موضوع تکامل نوشته بشه و گفته بشه بازم کمه. چون نقطه مقابل عجله است و بذر عجله توسط شیطان درون کاشته شده و به خوبی ازش مراقبت میکنه ولی من هنوز در مراقبت از بذرهای ایمانم به اندازه شیطان خوب عمل نمیکنم.

همیشه به خودم میگم دلیل اینکه از شیطان شکست میخوری اینه که اون گرچه هیچ قدرتی نداره ولی چون پیوسته داره کارش رو انجام میده بر من پیروز میشه. گرچه خیلی دفعات پیروزیش کمتر از قبله ولی بازم هست و اینجا مفهم آیه شریف قرآن رو بهتر درک میکنم که خداوند می فرماید در سعی خود استمرار ندارید: إِنَّ سَعْیَکُمْ لَشَتّی

منتظر خواندن نظرات زیبای شما هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سفر به دور آمریکا | قسمت 73
    121MB
    8 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

234 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زکیه لرستانی» در این صفحه: 4
  1. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام ب خدای بینهایت زیبا و لطیفم

    خدای رحمان و رحیم

    خدای روزی رسان بی حسابم

    خدایی ک

    اگه تقوا کنی از جایی ک گمان نمیکنی بهت روزی میده

    خدایی ک قوانین بسیارر دقیقی و برای هدایت ما و تمام موجودات و کل هستی وضع کرده

    خدایی ک ب شدت کافیست

    خدایی ک هیچ برگی بدون اذنش از, درخت نمی افته

    خدایی ک همه چی و با طی کردن تکامل

    هدایت و گسترش میده

    سلام ب استاد عزیزم و مریم نازنینم و سلام ب دوستان جانم

    خداروشکر میکنم ک یک بار دیگه بهم فرصت داد تا بتونم کامنت بنویسم

    و ب قول سعیده ی عزیز صلاه بجا بیارم

    خیلی خوشحالم وخداروشکر میکنم ک اینجام تو این مکان الهی بین شما عزیزانم

    الهی صدهزار بارشکرت

    چقد خوبه ک میتونم بنویسم و ظرف وجودم و بزرگتر کنم

    و با مرور آگاهیا و نوشتن آگاهی های جدید ک دریافت کردم

    تو ذهنم تثبیت شون کنم

    الهی شکر

    این قسمت نشانه ی امروز من بود

    و چقد قشنگ بهم گفت ک زکیه

    تو باید تکاملتو طی کنی

    و آروم آروم ظرف وجودتو بزرگتر کنی

    ببین همین اسب های نجیب و زیبای ک خدا خلق کرده ک تاحالا فک میکردی

    از اول همین شکلی بودی

    میلیونها سال طول کشیده ک تکاملشو طی کرده از اندازه دندونش گرفته

    تا وزن و اندازه استخونش و حتی غذایی ک میخوره همه ش تغییر کرده

    و ب مرور زمان هی بهبود داده خودشو

    تکاملشو طی کرده ک الان شده این ظاهر بسیااار زیبا

    دقیقا مث یک کرم ابریشم

    ک با طی کردن تکاملش از ی کرم ب ظاهر نازیبا ک فقط رو شاخ و برگها میتونه خییلی آهسته حرکت کنه

    تبدیل میشه ب ی موجود بسیااار لطیف زیبای دوسداستنی ک هرجا دلش بخواد میتونه ب سادگی پروااااز کنه

    یا مث ی نطفه ناچیز ک با طی کردن تکامل و تقسیم های میتوز میشه یک جنین

    و طی 9ماه یک نینی خوشگل و ناز ب ی دنیای بزرگتر میاد

    و باز روز ب روز رشد میکنه

    ماه ب ماه

    ذره ذره بزرگتر میشه

    تابتونه فقط گردنشو راست بگیره

    و بعد چهار دست و پا حرکت کردنو یاد میگیره

    ب

    کلی تمرین و تکرار راه رفتن و صدا و تارهای صوتیش اوکی بشه

    خدای من ن تنها من

    بلکه 8میلیارد آدم روی کره ی زمین این مراحل گذروندن

    و تکاملشون طی شده

    بعد من برای گرفتن نتیجه بزرگ و کنترل ذهن و رسیدن ب خواسته هام

    میخوام تکاملو دور بزنم

    هر روز باید ب خودم یادآوری کنم ک

    زکیه جانم قشنگ من

    عزیزدلم قانون اینه

    تکامل

    تکامل

    تکامل

    تصاعد

    آروم باش و از مسیر لذت ببر

    چرا این همه عجله داری

    چرا این همه خودتو اذیت میکنی آخه

    بهت قول میدم تو ب تصاعد میرسی

    ایمان داشته باش زکی من

    فقط ادامه بده

    ببین چن دقیقه پیش چ اتفاقی افتاد

    ببین فقط با کنترل ذهنت بعد چند دقیقه

    چ پاداشی دریافت کردی

    عاشقتممم خدای قشنگم

    استاد امروز 10فروردینه و شب قدره

    دقیقا از25اسفند مهمان های ما اومدن ک خواهر های متاهلم هستن با بچه هاشون

    خلاصه اینکه کلی خونه مون شلوغ بوده

    خداروشکر امسال خییلی بهتر بود ب واسطه ی کار کردن رو احساس لیاقتم

    خیلی کمکم دادن تو کارهای خونه

    ولی باز اذیت میشم

    بیشتر برای اینکه وقت نمیکنم بیام سایت یا فایل گوش بدم

    انگار ی چیزی گم کردم

    امروز خبر رسید ک دایی هام و پسر دایی مامانم قراره بیان

    سری آخر ک اومدن تقریبا 6سال پیش بود ک 41نفر بودن

    چون خونه مون روستاست همه جاهم سرسبز و هوا عالی خداروشکر

    عاقاا ذهن من شروع کرد ک دیگه پدرت درمیاد کلی اذیت میشی

    چرا همه ش من باید کار کنم.

    پس کی تموم میشه

    همه از من توقع دارن چون من دختر خونه م همه کارهارو انجام بدم و فلان بهمان

    سرم سوت کشید گفتم مامان من نیستم خخخخخخ

    خودت همه ی کارها رو انجام بده

    مامانم بنده خدا کلی استرس گرفته بودش

    اون خواهرم ک تو کامنت های دوره احساس لیاقت نوشتم درموردش

    گفت مگه تو کارم انجام میدی

    مامانه ک داره همه کارهارو انجام میده

    تو دختر خونه ای

    توباید انجام بدی

    واقعا بعضی وقتا درمونده میشم ک چرا بقیه کارهای منو نمیبینن

    البته ک پیامی برای من داره

    ک باید بتونم ذهنم و کنترل کنم و تمرکزم و بزارم رو زیبایی ها

    قانون 100%جواب میده

    بهش گفتم تو اصلا نباید راجب این موضوع نظر بدی

    چون ن تو مجردیت کاری کردی کمک مامان

    و ن تو متاهلیت

    خلاصه پناه آوردم ب آرامشی ک تو آهنگهای تجسمی قلبم و در برمیگیره

    و شروع کردم ب خوندن

    اسکرین شاتهایی ک از کامنت های دوستان عزیزم گرفته بودم

    و بعد آروم آروم ذهنم ساکت شد

    و حسم خوب

    و قلبم باز

    هنسفری هنوز تو گوشم بود ک

    همون آجیم اومد تو اتاق و ی چک 50تومنی بهم داد ب عنوان عیدی

    گفتم خدااای من

    ببین زکی

    ببیییین

    قانون داره کار میکنه

    افکار داره جواب میده

    واقعا احساس خوب مساوی اتفاقات خوب

    ببین فقط تمرکزتو از اون جریان برداشتی

    و احساستو خوب کردی

    و خدا چ سریع پاسخ داد

    هرچند پول کمیه ولییی نشون میده ک من با افکارم میتونم زندگیمو خلق کنم

    نشون میده ک قانون درسته

    مسیرم درسته

    و من عاشقتممم ک تونستی ی بار دیگه تقوا کنی

    تو معرکه ای

    تو بینظیری

    بعد داداشم ک تو چند کامنت قبلی درموردش

    نوشتم اومد پیشم

    باخنده گفت داری سپاسگزاری میکنی!

    چیزی نگفتم،

    گفت خوشبحالت زکیه!

    حسودیم میشه ب آرامشی ک داری

    خدایااا شکرررت بخاطر هدایتم ب این مسیر زیبا و پراز آرامش و حال خوب الحمدلله

    خدایا شکرت بخاطر وجود ارزشمند استاد و مریم عزیزم و دوستان توحیدیم تو زندگی قشنگم

    عاشقتمممم :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    بنام رب هادی و خدای آسانی ها

    محمد عزیزم سلام

    امیدوارم حالت عالی عالی باشه

    خییلی ازت ممنونم ک برام مینویسی

    سپاسگزارم بخاطر انرژی زیبایی ک از قلب پاکت برام فرستادی

    خداروشکر میکنم بخاطر اینکه کامنتم برات حس خوب بهت هدیه داده

    من این حسو میشناسم و بارها تو کامنت های دوستان عزیزم دریافت و تجربه ش کردم خداروشکر

    این احساس خوب نشون میده ک ذهن و روح بهم نزدیک ترشده و خدایی شدیم

    خداروشکر میکنم بخاطر حضورم تواین سایت الهی و داشتن دوستان ارزشمندی چون شما محمدجان

    هرچی ک بیشتر فایل میبینی و کامنت میخونی و مینویسی این حس قوی تر میشه و اتفاقات قشنگی و برات رقم میزنه

    چیزی ک از دوستان یادگرفتم و سعی میکنم همیشه عمل کنم

    چون خیلی ب رشد من کمک کرده تا حالا هرچند هنوز اول مسیرم خودم

    امروز هدایت شدم ب کامنت زیبای یکی از دوستان ک نوشته بود

    سعی میکنم ک فصل اول زندگیم و با فصل بیست زندگی دیگران مقایسه نکنم

    و باغچه ی خودم و پرورش بدم ب عبارتی فقط روخودم و زندگیم تمرکز کنم

    خییلی آگاهی ارزشمندی بود درکی ک ازش داشتم این بود

    ک بزارم تکاملم طی بشه و نخوام خودمو با بقیه مقایسه کنم

    ب قول استاد مقایسه کردن واقعا آتشی بر خرمنه و زندگی خیلی هارو نابود میکنه

    چیزی ک من چن روز پیش دوچارش شدم

    من بخاطر باورهای محدود کننده م ی مدتیه ک سرد شدم ب کار خودم ک خیاطی هست

    کاری ک باعشق توخونه شروعش کردم هاا

    چراا؟ چون بقیه همه ش میگفتن زکیه خیاطی ب درد نمیخوره فرسایشیه

    درآمد نداره

    برو سمت آرایشگری پول تو آرایشگریه

    ومن مونده بودم ک چ کنم و ذهنم هم شروع کرده بود ب نجوا ک اررره

    راس میگن ببین سارا(مسئول سالنی ک قبلا توش کار میکردم)

    چقد راحت داره پول در میاره و روزانه ورودی داره

    ووهرروز با آدم های جدید و باکلاس سروکار داره

    اینقد گفت وگفت ک من تسلیم شدم وقبول کردم ک راست میگه

    من قرار بود 15بعد عید برم پیش ی خیاط کار کنم

    وقتی زنگ زدم بهش

    گفت ک برج 2کارمو شروع میکنم گفتم خیره ان شاالله

    باخودم گفتم حتما این ی نشونه س ک برم سمت سالن و سارا

    ک باز مقاومت کردم

    بعد 4روز زنگ زدم سارا

    گفت ک من قبلا بهت گفتم بیایی ک

    در صورتی ک بهم گفته بود ک بهت زنگ میزنم

    گفت ولی نزده بود

    الانم گفت ی نفرو تازه گرفتم ببینم کارش چطوره

    اگه خوب نبود بهت خبر میدم

    گفتم خیره انشاالله

    قبل اینکه زنگ بزنم ب خدا گفتم، خدایا پیش فرض من اینه ک برم پیش سارا کار کنم

    ولی من نمیدونم درسته یا نه تو میدونی

    تو آگاهی تو بهم بگو

    هراتفاقی بیفته خیره

    فردا ظهرش ک ذهنم خیلی درگیر بود

    رفتم قران خوندم و گفتم خدایا من تسلیمم

    ب هر راهی ک جلو پام بزاری

    بدون مقاومت انجام میدم

    خودت هدایتم کن

    مسیرو برام باز کن

    من هیچ قدرتی ندارم

    بهم بگو

    بخدا بعدش اومدم تو سایت و داشتم کامنتارو میخوندم

    و حسم خوب بود

    ک گوشیم زنگ خورد

    دیدم نوشته

    شهاوند تولیدی

    اصن شوکه شدم

    گفتم خدایا شکرت

    ببین ببین زکیه خدا جوابتو داد

    بعداز ی احوال پرسی گرم گفت کجایی

    گفتم اندیمشک

    گفت هستی میخواییم کار جدید بیاریم؟

    میایی؟؟

    گفتم اررره خخخخ

    قبل اینکه گوشی و قط کنم گفتم چطور حساب میکنی

    گفت دونه ای 50

    گفتم خوبه

    این درحالی بود ک سری قبل دونه ای17تومن بود

    گفت دوروز دیگه بهت زنگ میزنم آماده باش

    داد زدم خدایاااااااا

    عااااشقتمممممم من

    ببین زکی

    عزیزدلم

    خدا چطور پاسخ درخواستتو داد

    ببین فقط از خودش بخوام

    و فقط رو خودش حساب کن و فقط مسیری ک بهت میگه رو برو

    ایمان داشته باش

    ب راحتی تو رو ب همه چی میرسونه

    اگه فقط باورش کنی واز خودش بخوایی

    سپاسگزارم ک برام نوشتی

    وبهم این فرصتو دادی تا بنویسم و بیاد بیارم

    مرسی ک هستی

    عاشقتمممم:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    سلام ب مصطفی عزیز و خوش قلب، داداش گلم

    سپاسگزار خداوندم بخاطر هدایتم ب این مسیر زیبا

    هدایتم ب این سایت و دوستان بینظیری چون شما

    چقد زیباست این عشق این انرژی ک جاریه در هر لحظه و خداوند از بینهایت طریق ب ما ابرازش میکنه

    نقطه ی آبی شما قلبم و لبریز از انرژی، عشق و حال خوب کرد

    سپاسگزارم ک برام نوشتی و دست خدا شدی برام

    چقد قانون فرکانس زیباست، من و شما اولین باره تواین سایت از حضور هم خبردار شدیم واز طریق ی کامنت آشنا شدیم

    ولی این حس آشنایی ک انگار سالهاست ازقبل بوده ازکجا میاد خدای من

    بارها پیش اومده برای همه دوستان و برای من هم

    ما همه از یک خانواده ایم

    همفرکانسیم

    حضرت نوح وقتی ک از خدا درخواست میکنه ک فرزندش و نجات بده

    خداوند میگه اون از اهل تو نیست از خانواده ی تونیست

    همفرکانس تو نیست

    از جاهلان نباش

    حالا ما هم خانواده واز یک فرکانسیم

    مصطفی جان منم خییلی دوسداشتم ی داداش همفرکانس داشته باشم

    ک الان خداروشکر پیدا کردم:))

    داداشهای خودم کیلومترها از فرکانس من دور هستند ولی خداروشکر الان خداوند ی داداش گل توحیدی بهم بخشید

    درمورد تماسی ک باهام گرفته شد از تولیدی رفتم یک هفته ک کار کردم

    دیدم خییلی داره کار سخت پیش میره

    ک از خدا هدایت خواستم

    همون روز سارا صاحب سالن بهم پیام داد ک لازمت دارم بیا

    الان یکماه و21روزه ک کارمو تو سالن شروع کردم

    علاوه بر کار خودم دو روزه کار اصلاح و وکس و هم بهم دادن

    و دارم حس میکنم جریان هدایت رو ک داره منو ب جلو هل میده

    خیییلی حس خوبی دارم

    من سپردم ب خدا و گفتم خدایا خودت مسیرو بهم بگو و هدایتم کن

    دیروز و امروز خداوند خودش برام مشتری های سابقم و فرستاد

    نمیدونی چقد ابراز خوشحالی کردن ک برگشتم سالن

    یکی ازشون بهم گفت کجا رفتی یهو!! ”

    میمونی دیگه؟

    اینجا بمون

    گفتم توکل ب خدا هستم فعلا

    من کارمو سپردم ب خدا ک هدایتم کنه والان تمامم و دارم میزارم و باعشق

    کار میکنم

    و لذت میبرم از کارم

    میدونم وایمان دارم ک خداوند هدایتم میکنه

    خدایی ک تا اینجا آورده تم بقیه مسیرم بهم میگه

    خدایی ک داره از طریق دو داداش عزیزم پول کرایه م و بهم میده

    بهم عشق میده

    و هرروز داره همزمانی های قشنگی برام رقم میزنه

    خدایا تنها تورا بندگی میکنم و تنها از تو یاری میخوام

    من رو ب راه راست ب مسیر درست هدایت کن

    راه کسانی ک ب اونها نعمت دادی

    ن کسانی ک براونها غضب کردی و ن گمراهان

    واینکه عاشقتممم:)

    مرسی بخاطر وجود ارزشمندت

    ب خدای بزرگ رحمان وهاب میسپارمت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    سلام ب مصطفی عزیزم داداش گلم

    خییلی ازت ممنونم بابت نقطه ی آبی پر انرژی و پراز عشقی ک برام فرستادی حال خوبمو خییلی عالی ترکرد

    نمیدونم چطور ولی من الان پاسخت و دیدم ک برام نوشتی

    از اونجا ک هیچ اتفاقی اتفاقی نیست حتما حکمتی درش هست

    خییلی ممنونم ک برام پاسخ نوشتی وازت سپاسگزارم بخاطر محبتی ک بهم داشتی

    خداروشکر میکنم ک تواین مسیرهستیم وعضو این خانواده ی توحیدی

    مصطفی جان ب خودت افتخار کن ک اینجایی چون ما جز 5%جامعه هستیم

    ک دعوت شدیم ب این مسیر زیبا

    دو روز پیش هدایت شدم ب کامنت یکی از دوستان نوشته بود

    خدا خیییلی مودبه, بدون اجازه ی تو تو زندگیت دخالت نمیکنه

    ما باید ازش درخواست کنیم و بخواییم واجازه بدیم ک دست بکار بشه و کارها رو برامون انجام بده

    خدایا من اجازه میدم ک هدایت بشم

    اجازه میدم ک هدایتم کنی ب مسیری ک پر از خوشبختیه

    پراز عشقه

    پراز آرامشه و ثروت

    خدایا منو تسلیم خودت قرار بده و تسلیم بمیران

    مصطفی عزیز کامنتت برام ی پیامی داشت از طرف خدای قشنگم:

    خدارو شکر کار براتون جور شد و مشغول بکار هستین ممنون برای این خبر خوش

    واقعا فرکانس کار میکنه قوانین و علم خداوند دقیق هست

    من چن وقت پیش ب خدا درخواست دادم ک مبخوام هدایتم کنی ب کاری ک عاشقشم و میتونم ازش لذت ببرم و پول بسازم

    و شرایط جوری پیش رفت ک باعث شداز سالن بیام بیرون

    و خداروشکر چن دقیقه پیش ی نقطه ی آبی از یکی از هم دوره ای های 12قدم دریافت کردم

    ک ی نشونه بود برام ک برگردم ب سمت کاری ک باعشق همیشه انجام دادم و لذت بردم ازش ولی بخاطر باورهای محدود کننده پول زیادی نتونستم ازش بسازم

    و کامنت شما ی نشونه دیگه بود برام ک مسیری ک دارم میرم درسته

    و اینکه کامنتت در بهترین زمان خودش ب دستم رسید هرچند با تاخیر ولی رسید خداروشکر

    مرررسی ک هستی و باعشق مینویسی

    و مرررسی بابت قلب مهربونت

    واینکه عاشقتممم:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: