سفر به دور آمریکا | قسمت 89 - صفحه 14

خدایا هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر این هدایت لذت بخش امروزم

سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیزم

خدای من چقدر این پرادایس زیبا و رویایی

خدایا شکرت بابت داشتن این بهشت زیبا

خدایا شکرت بابت این فراوانی

خدایا شکرت بخاطر این ثروت که هر روز بیشتر و بیشتر میشه و من لذت میبرم که استادم و مریم جان از این ثروت و فراوانی استفاده میکنند و برای ما فیلم میگیرند و ماهم برامون خواسته میشه که اگه استاد عزیزم تونسته به این فراوانی و ثروت برسه من هم میتونم برسم

خدا و جهان دست به دست هم دادند که من و به آرزوهام و به خواسته هام برسونند فقط من باید قلبم و باز کنم و آمادی دریافت نعمتها و ثروت‌های خالقم کنم

خدایا من آماده ی دریافت نعمتها و ثروت‌های که تو عاشقانه دوست داری من بهش برسم هستم

البته که من هر روز دارم به زیبایهای بیشتر و به نعمتهای بیشتر هدایت بشم

امروز دستی از دستهای مهربونم خدای مهربونم با ماشین خودش برد به یه جای رویایی که مثل پرادایس بود دریاچه ای وسط جنگل زیبا و به کلبه ای کوچیکه روی دریاچه خدای من چقدر زیبا و دوست داشتنی بود البته من قبل هم رفته بودم ولی نمی‌دونم چرا توجه نکرده بودم که این شبیه پرادایس خودمونه یعنی انگار قبل خواب بودم تو فرکانسی نبودم و امروز یه دفعه به خودم گفتم عه اینجا که خیلی شبیه پرادایس ببین صبح از خدا خواستی به زیبایی بیشتر هداتت کنه دستی از دستهای مهربونم خودش وبرات فرستاد و گذاشتن تو این پرادایس زیبا و بهت به کباب خوشمزه هم داد و ماهی گیری کردیم من لحظه به لحظه میگفتم خدای من شکرت شکرت که من و تو این مکان رویایی آوردی

یاد آوری میکردم به خودم ببین خدا و جهان چطوری دست به دست هم دادند و دارند تو را به آرزوهات و خواسته هات میرسونیند وقتی رسیدم خونه به خودم گفتم بزار برم تو سایت استاد و هدایت امروزم و بزنم ببینم چیه که این فایل زیبا اومد تو ماشین که بودم اون دوستم که اولین بار بود دیدمش البته من با مادر جونش آشنا بودم که شب قبلش اومد در خونمون و بهم گفت فردا صبح آماده شو بریم یه جای زیبا من که عاشق مسافرت و طبیعت گردی گفتم حتمن

خلاصه تو ماشین که نشستیم حرف کمپ رفتن شد که اون گفت دوستم یه ماشین داره که تخت داره و آشپز خونه و اسپیلت و حمام و دستشویی خلاصه داشت تعریف میکرد از ماشینش که من گفتم ای جان این که همون اروی استاد خودمه همون طور که داشت تعریف میکرد من یادم به ار وی استاد افتاد و داشتم تصویر سازی میکردم باز به خودم یاد آوری میکردم ببین آدمهای اطرافتم دارند تغییر میکنند پس ادامه بده که داره ظرف وجودت بزرگ و بزرگتر میشه و این حس و حال خوبم داره کار می‌کنه خدا می‌دونه چه ثروت‌ها و نعمت‌هایی داره وارد زندگیت میشه ببین این نشونست

خدایا شکرت خدایا شکرت که هر روز زندگیم زیباتر و زیباتر داره میشه

خدایا شکرت که چرخ زندگیم داره نرم تر و نرمتر می‌چرخه

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکر

من لایق بهترینهای و مطمعنم این حس و حال خوبم خوب داره کار می‌کنه چون هر روزم داره زیباتر از قبل میشه

مخصوصا حالا که قانون کد نویسی و تو دوره ی کشف قوانین یاد گرفتم

هر روز صبح کدش و می‌نویسم و برام اتفاق میفته

خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری و هدایت می‌خوام

خدایا من و به راه راست هدایت کن راهی که توش لذت بیشتر باشه عشق بیشتر باشه ثروت بیشتر باشه نعمت بیشتر باشه

خدایا من روی شونه های تو می‌شینم وتو هدایتم کن تو هدایتم کن تو هدایتم کن