سفر به دور آمریکا | قسمت 96

درود براستاد عزیزم..درود برخانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسم…

خداروشکر میکنم بابت اینهمه زیبایی دراین فایل بی نظیر…

ازاون همه نعمت و ثروت سپاسگزار خداوندم که برای انسانها خلق کرده..

خداروسپاسگزارم بابت شرکتهایی که این خودروهای لوکس و عالی رو تولید میکنن و اینهمه نمایندگی که به مشتریان خدمات میدن…

خدایا سپاسگزارم بابت زیبایی های شهر تمپا از خیابونای قشنگش از فضای سبزش از پمپ بنزیناش از رابطه استاد و مریم جان عزیز که واقعا زندگی و رابطه ی رویایی دارن…

چندوقتی بااینکه مسائلی دارم که اگر قبلا بود هیچ مدلی نمیتونستم خودمو کنترل کنم ولی به یمن آموزشهای استاد واقعا حال و احساسم خوبه و بابت هرلحظه و هراتفاقی که میافته سپاسگزارم…

کارهام داره یکجورایی انجام میشه که واقعا معجزه وار هست که یکیشو میگم…

یک مجوز بود قرار بود یکی از اعضای فرمانداری امضا و مهرکنه…اول که تحویل گرفتم ایشون سرکار نبود و امضا نشد بعد دوسه هفته یک روز صبح گفتم میرم امضا کنم وبیام…

دم در فرمانداری که رسیدم دیدم ایشون دراومد و منم رسیدم بوق زدم صب کرد تا ماشینو پارک کردم ورفتم پیشش و گفت بیا بالا تا امضا کنم و کارم حل شد…

الان دارم فکر میکنم خدا چقد دقیق تنظیم کرده از زمانی که من تصمیم گرفتم که برم تا برسم دم فرمانداری 30دقیقه طول بکشه و همزمانی که من برسم اون کسی رو که قرار بود کارمنو حل کنه همون لحظه بیاد بیرون و تا پارک کردن ماشینم منتطرم بشه و کارم حل بشه…

وخریدن وسایلی ک تو این چندهفته نیازداشتم هرکدوم بطور معجزه وار منو هدایت کرد به بهترین فروشنده وبهترین جنس..‌

بااینکه اصلا ازاین وسایل سررشته نداشتم خود فروشنده ها اطلاعات دقیق از تمومش بهم دادن و من انتخاب کردم…

خدایا سپاسگزارم از هدایت و حمایتت..

اینکه اینقد آرومم و مثل قبل عجله ندارم حرص نمیخورم و ایمان دارم همه ی اتفاقات در زمان خودش رخ میده اگه من تو فرکانسش باشم و ذهنم رو بتونم کنترل کنم..

خدارو سپاسگزارم استاد عزیز و فوق العاده وخانم شایسته عزیز که که من یادم میاد قبلا تموم فایل های استاد رو شاید چندین بار گوش دادم ولی نتیجه نگرفتم که هیچ بدتر گمراه شدم…

چون بهاشو نداده بودم بی ارزش بود برام و نمیتونستم گوش بدم دقیق…

بعد که وارد سایت شدم و تموم دوره هایی رو که بدون بها داشتم حذف کردم و دوره خریدم از سایت تازه فهمیدم اصلا داستان فقط گوش دادن این فایلا نیست داستان این بود که من عضو این خانواده نبودم که اصلا درک کنم این آموزشها تمرین داره و اگه تمریناتش رو عمل نکنم نتیجه نمیگیرم…

داستان این بود که استاد راضی نبودن که کسی بدون بها از محصولات استفاده کنه و اساس کار ازاول اشتباه بود…درسته اینا رو اول محصولات استاد میگفتن و من میشنیدم ولی درک نمیکردم میگفتم حالا استاد بگه من کار میکنم پولدار که شدم میرم توسایت بهاشو میدم ولی این اتفاق نیافتاد…

اصلا من احساس ارزشمندی نداشتم چون ته ذهنم که میدونستم محصول پولیه ومن بهاشو ندادم پس نه تعهدی برا انجامش داشتم نه راه درستی رو انتخاب کرده بودم ولی خداروشکر که اولین محصولم دوره احساس لیاقت بود که من اصلا دیگه قرار نیست خودمو اینقد حقیر حساب کنم که بخوام از راه نادرست به نتیجه برسم بلکه هرچیزی رو بهاشو میدم و مسئولیت پذیر شدم و زندگی مالی خودم رو میخوام از اساس برپایه درستی بناکنم…

خداروسپاس بابت استاد عزیزم خانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسم…

عاشقتونم