«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 431
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس‌منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس‌منش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به تمام دوستان عزیزم
چقدرررر احساس خوبی از دوباره کامنت نوشتن دارم، احساس ازادی، احساس لذت، احساس هیجان
انگار یه تیکه از پازل بود که الان درست سر جای خودش گزاشته شده:)
چقدر این جمله استادو دوست داشتم
سوال هایی باید مطرح کنیم که نتیجه فکر کردن به اونها احساس بهتر باشه
خیلی تو این جمله حرف هست
من میبینم ادم های اطرافم، اونهایی که خیلی غرق شدن در فلسفه و نظریه اخرش انقدر اطلاعات کسب میکنن که به پوچی میرسن!
یعنی مشکل از “دونستن” نیست مشکل از “اطلاعات الکیه”
درمورد احساس گناه من به‌طور شخصیتی توی این موضوع خیلی خوبم
درحدی که از اون زمان های انگشت شمار که احساس گناه میکنم، برام انقدر ناشناسه این احساس که تا یه تایمی فقط گیج میزنم که خدایا این چه احساسیه که دارم، دلیلشم اینه که
1میدونم هیچوقت عاری از عیب و ایراد نخواهم شد
2در مسیر یاد گرفتن و تجربه کسب کردن ممکنه اشتباهی کنم
3خداوند همیشه بخشندس و به من اجازه تجربه کردن میده
همین که به خودتون سخت نگیرین و بپذیرید که
“یک انسان هستین”
باعث میشه نصف مسیرو برید
ویژگی از استاد که واقعا عاشقشم اینه که توی هر موضوعی، فرعیات رو کنار میزنه و به سراغ اصل میره
یعنی به جای اینک بگن خب حالا احساس گناه نکید بچه ها خدا دوستون داره، میگن اصلا چی میشه که احساس گناه میکنیم؟
و چقدر مثال خوبی زدن برای نشون دادن تفاوت فرهنگ ها، واقعا بعضی وقت ها که شخصیتم ضعیف میشه و من کم کاری میکنم مغزم شروع به پردازش سناریوهایس میکنه که مثلا یکی از عزیزانم رو از دست دادم و الان مراسمه و….
بعد که دقیق میشم میبینم دلم توجه و احساس قربانی بودن میخواد!
درحالی که شاید اگر من یک جای دیگه به دنیا میومدم، خیلیممم خوشحال بودم که عزیزم به خداوند و جایگاه ابدی پیوسته!
ریشه ظلم در قران همش مربوط به خودِ!
خیلی این جمله تو گوشم زنگ زد، برای مثال میبینیم زمانایی که یکی خیلی با اعتماد به نفسه و بقیه هرچییی تو گوشش میخونن که تو تمی تونی و تو موفق نمی شی اصلااا تاثیری نداره این یعنی برای تاثیر گزاشتن روی فردی باید خود اون فرد بخواد و امادگیشو داشته باشه!
و دوستان اگه میخواین تحقیق کنین اپلیکیشن قران حکیم از اقای بازرگان خیلییی عالیه
14:40
سلام بر استاد عزیزم
و خانم شایسته گرامی
و همه همفرکانسی های عزیز
من امروز این فایل و‌هدایتی خوندم
واقعا هدایتی بود
و‌دو‌روز پیش دوره عزت نفس تمام شد
میخواستم 12قدم و سروع کنم مجدد
که هدایت شدم به روز شمار
عالی بود
با اینکه من این حرفها و‌تو عزت نفس گوش کردم
ولی انگار مجدد این حرفها فقط و‌فقط برای من گفته شده
چون خیلی وقت ها احساس گناه همیشه با مد هست
پاشنه اشیل من شده
و این هنوز هم هست
مثلا درباره کسی اطهار نظر کنم بعد پشیمون‌میشم
حتی اینکه همه بدونند اون رفتارو
یا همیشه عصبانی هستم و پر خشمم و‌این خصلتم‌و‌گذاستم پای رک بودنم
بی حوصلگی ام و‌گذاشتم به پای دوست دارم برلی خودم باشم
و میفههم همه از احساس گناه و کم‌بود عزت نفسه
و اینکه ظاهرا میگم خدایا من راضیم به رضای تو
ولی وقتی کوچکترین مشکلی پیش بیاد بهم می ریزم
و الان چند وقته تنها بهبودی که پیدا کردم اینکه مشکلات و به خدا نسبت نمیدم
برمیگردم ببینم کجای کارم غلط بوده
و تلاش می کنم اونو‌و اصلاح کنم
خدایاشکرت بابت این هدایت که واقعا برام از نون شب واجب تر بود
فهمیدم که نباید اشتباهات خودم‌و‌له پای کسی بریزم‌و هر اتفاقی برای من‌میافته از فراکانس خودمه
و از خدا کمکم کنه
فرکانسم و‌درست کنم
و هدایت بشم و روی خودم کار کنم
سلام استاد عزیزم.
از خدا ممنونم که بهم فرصت داد تا کلی موضوع دیگه رو یاد بگیرم.
موضوع ویدیو امروز در رابطه با احساس گناه بود.
احساس گناه و عذاب وجدان تشکیل شده از یک سری باور اشتباه که توسط جامعه و فرهنگ ساخته شده.
برای مثال(شخصی در ایران اگر مشروب مصرف کند احساس گناه می کند اما این احساس گناه برای مشروب خوردن برای یک شخص آمریکایی تعریف نشده و غیر قابل درک است).
بنابراین هر فرهنگی یک سری باور ها دارد که اگر شخصی خلاف آن عمل کند احساس گناه به سراغ او می رود(درحالی که همان باور و احساس گناه مربوط به آن باور در فرهنگ های دیگر غیر قابل درک است).
حالا ما برای اینکه احساس گناهمون نسبت به یک سری چیزها از بین برود باید درباره فرهنگ های دیگر تحقیق کنیم و حتی به سفرهای مختلف برویم و درکل از منطقه امن مون خارج بشیم تا به این درک برسیم که تمام اون عذاب وجدان ها ساخته ذهن خود انسانه.
پس ما به عنوان انسان باید احساس گناه در خود رو از بین ببریم و اگر هم اشتباهی میکنیم برای رشدمون لازمه.
باید از آن اشتباهات در جهت پیشرفت استفاده بکنیم و بدانیم احساس گناه فقط باعث رخ دادن اتفاقات نامناسب بیشتری می شود(احساس بد = اتفاقات بد)
و سعی کنیم با انجام تمرین تمامی احساس های گناه که در فرهنگمان ساخته شده رو در ذهنمون از بین ببریم.
بنام خداوند تواب ووهاب. سلام خدمت استاد عزیز ومریم بانوو همراهان عزیز من شکر گزارم که توانستم وارد این راه بشم واز فایلهای استاد استفاده کنم واقعا احساس گناه وعذاب وجدان خیلی اثر میگذاره در عزت نفس و اینکه هیچگاه خودت رو در الویت نمی‌بینی وهمیشه بعداز دیگران یاد خودت می آفتی.من فرهنگی بازنشسته هستم سالها خودم رو سرزنش میکردم که چرا من بچه هام رو میگذاشتم مهد یا پیش مادرم ومیرفتم سر کار بخاطر چندر غاز حقوق اگر نشسته بودم تو خونه بچه هام موفق‌تر بودند.ولی بعداز گوش دادن به این فایل متوجه شدم چندسال بیخودی خودم رو سرزنش میکردم که مثلاً اگر فرزندانم رو بیشتر ساپورت میکردم بهتر بود و مادر بهتری بودم.الان که با استاد آشنا شدن دیدم که من نمیتونم در زندگی دیگران حتی فرزندان خودم تغییر ایجاد کنم پس من اگر سر کار هم نمی‌رفتم باز تاثیر چندانی روی اطرافیانم نداشتم.چون من تا جایی که اطلاع داشتم فرزندانم را راهنمایی میکردم البته خدارو شکر تربیت فرزندانم زبانزد همه فامیل هست ولی دوست داشتم موفق‌تر بودند که البته از وقتی با استاد آشنا شدیم آنها هم از دانشجویان استاد شدند و بیشتر دوره ها رو تهیه کردند وخدارو شکر موفق و سلامت هستند.فقط خواستم رد پایی داشته باشم در این فایل و استفاده میکنم از کامنت های دیگر عزیزان..شکر گزارم که یکتاپرستم… شکر گزارم برای حال خوبم…وشکر گزارم برای هدایت به این سفر آموزنده در پناه خداوند منان باشید
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز،خانم شایسته و دوستان هم فرکانسیم
روز شمار تحول زنده گی من روز اول
ان شالله بعد ازین هر روز یک کامنت زیبا مینوسم
فایل ارزشمند امروز که درباره درست فکر کردن است اینکه از ذهن خود طوری کار بکشیم که ما را به جهت درست برساند مثل آرامش داشتن ،ارتباطات خوب برقرار کردن ،سلامت بودن به ثروت رسیدن ،شاد بودن و این که اگر احساس گناه داشته باشیم چگونه ار بین ببریمش . عذاب وجدان اکثرآ خیلی مرتبط به احساس گناه است چون در هر جامعه یکنوع وجدان وجود دارد مثلا اگر کسی در کشورهای غیر اسلامی بدنیا آمده باشند با خوردن مشروبات اصلا احساس عذاب وجدان نمیگیرند اما اگر در کشورهای اسلامی بدنیا آمده باشند خیلی راحت عذاب وجدان میگیرند و به تعقیب آن احساس گناه . یا اگر در جاپان یک بت توسط بت پرستان شکستانده شود خیلی عذاب وجدان میگیرند اما اگر توسط یک مسلمان شکستانده شود بسیار احساس خوب دارند یا درین مثال بعضی ها در جهان بامرگ عزیزان شان احساس شادی میداشته باشند چون فکر میکنند روح اش آزاد شد اما بعضی ها احساس خوب ندارند و گریه میکنند.
واقعا کی اینگونه احساس را در ما ایجاد میکند، کدام استندرد ، کدام شخص ؟
سفر کردن و دیدن جهان کمک میکند که این احساس گناه کمتر شود و دید وسیعتری نسبت به جهان پیدا کنیم و بدانیم که چیزیکه برای ما گناه است برای دیگران احساس شادی و خوشحالی است و برعکس مساله . یا مثلا بعضی ها در هند گاوپرست استند و گوشت گاو به هیچ عنوان نمی خورند اما برای مسلمانان در عید قربان کشتن گاو و خوردن آن باعث خوشحالی است .
و اما خداوند بار ها و بارها در قرآنکریم احساس گناه را دور میکند و میگه ( اگر گناهان بزرگ را انجام ندهید گناهان کوچکتان بخشیده میشود) و اینکه خداوند فقط شرک را نمی بخشد .
وقتی ما خود مارا می بخشیم و احساس گناه نمی داشته باشیم خداوند هم مارا می بخشد. داستان حضرت موسی که کسی راکشت و بعدا چون خودش ، خودش را بخشید خداوند نیز او را بخشید و شد پیامبر .
در قرآن کریم چیزی بنام حق الناس وجود ندارد نه اینکه با این دیدگاه به دیگران ظلم کنیم ، به این دیدگاه که اکثر ظلم ها بر میگرده به خود ظلم کننده مثل کفر ورزیدن ، شرک ورزیدن…. که در اکثر فلم ها برعکس مساله برای ما نشان دادن
اگر در مسیری درست باشیم ظلم دیگران در حق ما هیچ تاثیری ندارد بلکه به پیشرفت ما کمک میکند هیچ کس نمیتواند سرنوشت کسی را به سمت مثبت یا منفی تغییر بدهد به جز از خودش و افکارش درست مثل مادریکه به فرزند معتاد خود دعا میکند.در قرآنکریم بارها و بار ها آمده که هر ستم که به شما میشود از طرف خودتان است و این یک توهم است که فکر میکنید میتوانید به بقیه ضربه بزنید شما در حقیقت به خودتان ضربه میزنید بناء اگر فکر میکنیم بخاطر اشتباه ما کسی عذاب میشود باید بدانیم که اشتباه ما به کسی ضربه زده نمیتواند مگر اینکه خودش بخواهد پس این باور را بگذرایم کنار. حتی با کشتن یک فرد هم نمیتوانیم بگوییم که اورا نابود کرده ایم درست مثل امام حسین که بعد از مرگ شان باعث اینهمه پیشرفت و پیامد شدند و به همین شکل ما نقشی در تغییر دیگران نداریم مگر اینکه خودش در همان مدار باشد و اینکه دیدگاه ما نسبت خداوند باید اینگونه باشد که خداوند بسیار تواب است خداوند مارا خلق کرده و قسمتی از ماست و از درون ماست ، عشق خداوند را باید در وجود خود درک کنیم . خداوند بنده هایش را دوست دارد و از گناهانشان میگذرد نه مانند یک پولیس ترافیک که اگر خطا کنیم وبعدآ جریمه کند و خیلی از اشتباهات ما پند و اندرز به خود ماست و اینهمه اشتباهات باعث پیشرفت جهان شد مثل اشتباه که فضانوردان ناسا انجام دادن و باعث شد که بهترین فضانوردان اش کشته شوند پس اگر خطا یا اشتباهی کردیم نباید خودمان را سرزنش کنیم یا احساس گناه کنیم بلکه باید درس بگیریم نمیتوانیم با احساس گناه جلو اش را بگیریم
وقتیکه ما در مسیری درست باشیم اشتباه نمی کنیم بلکه هدایت میشویم با صبر کردن نه تحمل کردن احساس مارا خوب نگاه کنیم چون حال خوب مساویست به اتفاقات خوب و حال بد مساویست به اتفاقات بد با این دیدگاه باید حال خود را خوب نگاه کنیم و اینکه من نمیتوانم زنده گی کسی را نابود کنم .
مهمترین عامل موفقیت عزت نفس است و مهمترین عامل عزت نفس احساس خود ارزشمندی است و چیزیکه عزت نفس را میتواند ازبین ببرد احساس گناه است .
خدایا شکرت
در پناه خدایی تواب و رحیم باشید
سلام خدمت همه‌ی دوستان
روز اول، اولین روز
One day or day one
با یاری خدا شروع میکنم به کامنت نوشتن.
دوست داریم به چیزهایی فکر کنیم که باعث پیشرفتمون میشه
من از این زندگی چی‌میخوام؟ آرامش و لذت بردن
پس بیام چیزهای خوب و دوست‌داشتنی رو بخوام از خدای خودم و براشون تلاش کنم حداقل فعلا به طور ذهنی
وجدان رو کی درست کرده؟
هر فرهنگی که هرکس بزرگ شدن در اون، وجدان خاص خودش رو داره
ایرانی‌ها کله پاچه دوست دارن، خارجی ها نه
چینی ها که دیگه معروفه سوسک و حشره ،… اینا می‌خورن ولی ما حالمون بهم می‌خوره حتی فکرشم چندشه
اگر ملاک رو قرآن بزاریم: خدا میگه اگر گناهان بزرگ رو انجام ندید، خطای کوچیک رو در می‌گذریم
خداوند بخشنده‌اس
و تنها شرک رو نمی‌بخشه
البته همین شرک در همه‌ی جنبه‌ها میتونه باشه
در ترسیدن، حسادت کردن، نامیدی، بی‌پولی، بدبختی، فقر، …
حضرت موسی در یک دعوایی یک شخصی رو می‌کشه از خدا آمرزش میخواد و خدا اونو می‌بخشه
قبلا که قرآن خونده بودم حضرت موسی بعد از اینکه توبه میکنه بعد انگار دوباره باز می‌خواسته دعوا کنه که آیه بعدیش یک نفر میاد بهش میگه از اینجا برو و من فکر میکنم که این هدایت خدا بوده
وقتی که به خدا میگه من اشتباه کردم و این کار رو دیگه انجام نمیدم دوباره می‌خواسته انجام بده تا اینکه هدایت میشه.
چیزی به نام حق الناس نداریم،
من فعلا سختمه پذیرفتن بعضی چیزها ولی کامنتو مینویسم
اینکه حق یک نفری رو بخوری در واقع به خودت ظلم کردی،
مظلوم ظالم جذب میکند… این دنیا پر از هرچیزی که فکر کنی هست، مظلوم هست پس ظالم جذبش میشود
خیلی سخته ولی اگر من مظلوم هستم باید من خودم رو تغییر بدم تا ظالمی نتواند به من ستم کند.
قرآن میگه هر ستمی به شما می‌رسه بخاطر خودته
( همینجا بگم من یه ترسی میاد به بدنم مثلا نکنه من حرفی از قرآن بزنم و اشتباه دربیاد و خدا بخواد تلافی کنه و به من آسیب بزنه، چون یه آیه‌ای خواندم که قرآن میگه وای به حال کسانی که با بهایی ناچیز چیزی می‌نویسن و میگن که خدا گفته)
استاد ادعای قشنگی داره هر کسی در مدار خاصی هست
این بحث مدارها خیلی باحاله شما فکرشو بکن در هرصورتی شما وارد مدار ثروت باشی، فقط ثروت می‌بینی
تو مدار آدمای خوب باشی، فقط آدمای خوب سر راه زندگیت میان
تو مدار اتفاقات خوب باشی همش، برات اتفاقات خوب می‌افته
خداوند تواب بدون
خداوند بخشنده‌اس می‌بخشه،
خداوند رزاقه، رئوفه، مهربانه
انسان با اشتباه کردن درس میگیرد و با اصلاح پیشرفت میکند.
کلماتی که مینویسم نکنه محقق بشه
مثلا اینجا بنویسم پام قطع میشه ترس می‌افته تو جونم( البته الآن افتاد نکنه اتفاق بی‌افته ) یا اینکه دستم قطع بشه یا کور شم یا فلج شم
خدایا کمکم کن چون این‌ها باعث احساس بد میشن در من
یا اینکه من اگر بی‌توجهی کنم به انسان های معلول نکنه من مثل اونها بشم تا اونا رو درک کنم.
نکنه بعدا این اتفاقات بد با نوشتن این کامنت برام می‌افته
( خیلی قبلا نوشتن این‌ها واسم سخت بود ولی الآن تونستم که کامنتشون کنم و بازهم این ترس هست)
با احساس گناه، بیشتر در معرض خطا قرار میگیرم.
امروز خدارو شکر تونستم ورزشمو انجام بدم،
و دارم آروم آروم قدم بر میدارم
10:47 pm
1403/3/14
فعلا…
سلام به خدای با عشقم به استاد عزیزم…
به تک تک شما دوستان گلم
هر چی از احساس گناه بگم کمه..و چقدر عمیقه…چند سالی هستش که آشنایی دارم ولی هنوز تو وجودمه هر چقدر که میشناسمش ورود ثروت و برکت به زندگیم بهتر میشه
نیاز دارم احساس لیاقتمو بالاتر ببرم
من همیشه از بچگی میرفتم عروسی همراه پدرم و مادرم نمیومد چون خسته از کار میومد
من با خواهرم همراه بودیم هیچ زمانی یادم نمیاد غذای عروسی رو تا آخر خورده باشم اون چلوکباب رو نصفه میخوردم تا بقیش ببرم برا مادرم…شیرینی رو هم نمیخوردم
همیشه بقیه تو اولویت بودن پای درد و دل همه مینشستم و کمک میکردم
پول قرض میدادم…پولمو نمیگرفتم
هر کسی باهام بد رفتاری میکرد باهاش برخورد نمیکردم تا ناراحت نشه
همین الانشم وقتی بچم بی احترامی کنه درست نمیتونم برخورد کنم ولی بهتر شدم
به تازگی داداشمو از دست دادم چقدر تو مراسمش الکی زجه زدم فقط به خاطر ترس از حرف مردم…
چون باور داشتم اگه زجه نزنم خواهر بی رحمی هستم و خوشحالم
چقدر راحت پولمو میدم به بچه هام لباس هامو میدم چون باور کردم یه مادر دلسوز و خوب باید از خودش بگذره
غذای خوب رو میدم اون ها
میوه خوب رو نگه میدارم برا بچم
درخواست کمک نمیکنم وقتی حالم خوب نیست
و این لیست بی نهایته
البته از زمانی شک کردم که این ها رو کی برامون تعریف کرده بر چه مبنایی هستن خیلی آزادتر شدم
حس گناه دادنم به دیگران کمتر شده
و حس گناه گرفتن هم همینطور
جایی گوش دادم میگفت بدترین خیانتی که یه انسان میتونه در حق کسی دیگه انجام بده اینه که بهش حس گناه بده
منم تعهد میدم از روز شمار اول شروع کنم چون در فکر خرید دوره ثروت 1 هستم
دارم مغازه باز میکنم
امروز 13 خرداد 1403……شروع کردم و این فایل رو نوشتم
به نام خداوند قرتمند و هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته‌ی مهربان
مدتهاست من در سایت عضو شدم و به فایل های استاد گوش میدم ، من هر روز از خداوند هدایت میخواستم چند روزی بود که کامنت هر فایلی رو میخوندم دوستان به دوره‌ی 《روز شمار تحول زندگی من》 اشاره کرده بودن و من هدایت شدم به این دوره .
دوره ای که امروز با جان و دل شروع کردم و با خودم عهد بستم که با قدرت پیش برم و روی باور های خودم کار کنم چون من به این باور رسیده ام که من سرنوشت خود را رقم میزنم و زندگی من چیزی است که من خواسته‌ام.
«وَاصْبِرُوا اِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ» و این آیه همان چیزی بود که مدتها به دنبالش بودم نشانه امروزم که صبر کن نه تحمل ، صبر کن با امید به خدا که خدا با شکیبایان است.
این اولین رد پای من در سایت هست،انشالله به زودی از نتایج عالی‌ام براتون مینویسم.
خدایا شکرت که منو هدایت کردی
خدایا شکرت که استاد عزیزمون دستی از سمت توست برای نشون دادن راه به ما
خدایا شکرت که با استاد عباس منش و سایت بی نظیرشون آشنا شدم
ای خدای مهربان من هزاران بار شکرت
بنام خداوندی که همه چیزم از آن اوست
سلام استاد عزیزم و مریم بی نظیر و دوستان همفرکانسی و عزیزم
روز اول سفر من
میخوام سفر کنم میخوام سفرم رو شروع کنم سفری به اعماق وجودم و ببینم در اعماق وجودم در لایه های وجودم چه میگذره هیچوقت به درونم توجه نکردم به همه چیز اهمیت دادم اومدن مهمون و پذیرایی که
خیلی خوب باشه توجه به همسر و فرزندان و کم نزاشتن برای اونا اینکه همیشه سعی کنم همه جا مرتب باشه تا کسی رنجیده نشه از محیط نامرتب اینکه همیشه سر تایم غذا آماده باشه
ولی پس خودم چی من باید خودم رو بشناسم دوست دارم بدونم که هستم چه کم و کاستی هایی دارم حتی چه زیاده روی هایی کم و کاستی ها رو جبران کنم و زیاده رویی ها رو کم عذاب وجدان چیزی هست که انگار با ما متولد شده امروز بعد از گوش کردن اولین فایل عزت نفس و تمرینی که داشت به خودم قول دادم که باید اول صبح هر روز آموز ش هام رو انجام بدم چون در طول روز درگیری و روزمرگی ها اجازه نمیده و امروز بیدار شدم صبح زود وبعد از خوندن نماز و قرآن و ی مراقبه ی کوتاه 2 ساعت اموزش داشتم از دوره ی عزت نفس و اینکه بعدش به خاطر مورد دیگه ی که به خودم قول داده بودم که انجامش بدم و سهل انگاری کردم همش عذاب وجدان داشتم و همش احساسم بد بود بعد ی لحظه به خودم گفتم دختر چرا بابت جسارتی که کردی و اون وقت صبح که همیشه برات سخت بود بیدار شدی چرا خوشهال نیستی چرا خودت رو تحسین نمیکنی چرا به خودت آفرین نمیگی ولی برای مورد دوم همش داری خودت ر سرزنش میکنی خوب امروز روز اول از چالشت بود فردا بهترش میکنی و دیدم اصلا ذهن ما انگار حتی تو بهترین موقعیت هم زورش میاد که خوبی ها رو ببینه و همش میخواد ی جورایی داعما عذاب و جدان داشته باشه و باید آروم آروم و با تکامل و به نوشتن اینکه امروز این کاره خوبی که انجام دادم چقدر برام با ارزش بود حتی کارهای کوچیک ذهنم رو به سمتی هدایت کنم که کمتر دچار عذاب وجدان و احساس بد باشه
امروز من سفرم رو شروع کردم سفری به اعماق وجودم به لایه لایه های وجودم سفر خواهم کرد و خودم رو آزاد خواهم ساخت از بندهایی که خودم برای خودم ساختم و اصلا چیزی نیست جز باورهای اشتباهی که با اون باورها بار اومدم و امیدوارم بتونم هر روز در این سفرم از روز قبلم بهتر عمل کنم و چیزهای خوبی بنویسم
برای روز اولم الان میرم ی دفتر میارم و مینویسم کار مهمی که امروز انجام دادم چقدر به جسارتم اضافه کرد چقدر برام با ارزش بود و ………
امیدوارم سفر خوبی داشته باشم همراه با استاد عزیزم مریم بی نظیرم و دوستان عزیزم البته که بهترین سفر خواهد بود در کنار کسانی که پر از آگاهی هستن
در پناه خدا باشید
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزم ومریم جان.
خدارو شکر که هر روزم رو با این سایت الهی شروع می کنم.
خدارو شکر برای هدایت شدن به این مسیر ورسیدن به ارامش وشادی.
امروز سراغ کلید جهاد اکبر برای تغییر شخصیت رفتم چون می خوام از امروز مصمم تر عمل کنم وتغییر کنم بیشتر از تغییراتی که در این مدت حضور در سایت داشتم.
امروز اول هفته به خودم قول دادم جهادی راه بیندازم که در آخر تابستان زندگی من کاملا عوض شده باشه چون در این مدت ایمان اوردم به این راه به استاد به این قوانین وباور کردم این حرفها رو وحس کردم با گوشت وپوستم درکش کردم ودیدم با همین مقدار کم عمل کردن چقدر نتیجه گرفتم واگه بتونم مثل استاد باشم وعمل کنم چه نتیجه ها که نگیرم.
این روزها فقط از خدا هدایت می خوام ازش می خوام کمکم کنه از این مسیر خارج نشم.
واما جهاد اکبر امروزم
باید برای موفقیت به عزت نفس برسم به خودارزشی ودوست داشتن خودم برای این کار باید از احساس گناه و سرزنش خودم رها بشم.
باید از احساس گناههای بی موردی که جامعه به من داده رها بشم و هر چیز یا کاری رو گناه ندونم وبعد بدونم که خداوند بخشنده هست وجز شرک هر گناهی رو می بخشه .
آغوش خداوند برای بندگانش همیشه باز هست.
وهر اشتباهی باعث می شه بتونم بهتر ومحکمتر قدم بردارم وجبران کنم وبه تجربه برسم مثل اشتباهاتی که در طول تاریخ بشر مرتکب شد وبه پیشرفتش کمک کرد.
پس احتیاج به سرزنش نیست همه این اشتباهات وخطاها به رشدم کمک می کنند به شرطی که درس بگیرم.
وهر گز اصل اساسی یعنی خداوند یکتا رب العالمین رو فراموش نکنم وبدونم که قدرت از ان اوست ومشرک نباشم.
خدایا شکرت برای هدیه زندگی به من.
خدایا شکرت برای این روز قشنگ.
خدایا شکرت برای وجود استاد که دستان تو شد برای هدایت.
خدایا شکرت که یکتاپرست هستم.
خدایا شکرت برای حال خوب امروزم.
استاد متشکرم.
در پناه خدا.