نمایشگاه Florida Flywheelers Antique Engine - صفحه 1

172 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شقایق مهرابی گفته:
    مدت عضویت: 2112 روز

    سلاام‌به استاد عزیزم و مریم بانو

    چیزی که توو این فایل برام‌جالب بود اینکه بابا ماا همین صد سال پیش داشتیم با ماشین بخار و … زندگی میکردیم، ببین جهااان چقدر پیشرفت کرده چقدر گسترش کرده و این یعنی چقدر فرصت و ثروت هست خدای من، تازه الان هر لحظه سرعت پیشرفت داره بیشتر و بیشتر میشه، این جهان پر از فراونی ااا، الله اکبر

    وااای استاد اون خونه ی توی تنه درخت عااالی بود.

    راستی واقعا آسمون اونجا یه شکل دیگس کل فایل نمی تونستم چشم از ابرا بردارم😍

    استاد جونم مرسی که ما رو هم همراه خودت کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    سید محمد صادق حجی خراسانی گفته:
    مدت عضویت: 2066 روز

    سلام خدمت همه دوستان عزیز واقعا زیبا ودلنشین بود مخصوصا اون خونه چوبی معرکه و اون همه ابزار الات زیبای نمایشگاه به نظر من این نشون میده که این افراد رفتن سمت علایقشون و دارن باهاش درامد زایی میکنن هم دیگران لذت میبرن هم خودشون و پولم میسازن اصلان مهم نیست که چقدر میخوان قدیمی وکهنه باشن در صورتی که شاید خیلی از ما فکر میکنیم باید بریم دنبال یک کار خاص و عجیب غریب یه چیز به روز و این کلیپ همه این هارو نقص کرد که افراد با توجه به علایقشون و بسیار ساده با تجهیزات ساده به روش های جالب و زیبا این ایده نمایشگاه زدن در همین رابطه ایده مسابقه ماشین کشی ایده فروش بستنی باهمون ابزارهای قدیمی و جالب مورد توجه و حمایت مردم قرار گرفته و اون افراد کاری رو کردن که اول بهش عشق داشتن حس خوب داشتن و ارزش قائل بودن (مثل پدر خودم که هنوز ظبط دی وی دی و نوار کاستاش رو هنوز داره و مراقبت میکنه :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    Shamskourosh گفته:
    مدت عضویت: 2690 روز

    چقدر زیبا ممنونم که این زیبایی ها رو به اشتراک میذارین

    آسمون چقدر زیبا بود خورشید چقدر دلچسب می‌تابید ممنونم سپاسگذارم

    من ماشین بخار از نزدیک ندیده بودم

    چقدر ایده های جالبی

    چقدر زیبا

    چقدر ذهن های آروم که الهام میشه و بعد این ایده ها رو اجرا میکنن

    چقدر زیبا

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    عباس امیری گفته:
    مدت عضویت: 2126 روز

    سلاااااااااااااااااااام

    عجب کلیپییییییییییییییییییییییییییی

    چقدر عالی.چقدر زیبا واقعا به وجه اومدم.الان قبل خواب گفتم ببینم این فایل کلا خواب از سرم پرییید.

    چه هواایی اونجااااا.استاد خوش بحااالت

    دستگاهاروووو چقدر جالبن چقدر تمیزن همه رنگی رنگی آدم هوس میکنه از همه یک نمونه داشته باشه.

    من در روستامون تراکتور سواری کردم قبلا وقتی تراکتورها رو دیدم اون زمان رو بخاطر آوردم.

    دستگاه بستنی سازیش عاالیه خیلی بامزست واسم.همه دستگاها خیلی زیبا،مرتب و خاص بودن واقعا نمایشگاه عاالیه.دستگاهای بسیار قدیمی و بسیار شیییک.اصلا یک انرژی خاصی من در فضای اونجا احساس کردم انگار خودم اونجا هستم.

    مساابقه هم عالی بود.من علاقه خاصی به ماشین های قدیمی دارم.

    واااای دیوار مرررررگ.موتورهاااااا رووووو عاالی بودن.چه صدای خفنی داشتن.چه کار باحالی که مردم اینجوری پول میدادن.م.اولین بار هست که می بینم از همچین موتورهایی استفاده میکنن برای این کار.من عاشق موتور سواری هستم بخصوص با همچین موتورهایی که استاد هم ازشون داره.

    خونه داخل درررخت فوق العاده بود ندیده بودم همچین چیزی رو.

    استاد دستت طلااااااااااااا که رفتی لذت بردی و برامون فیلم گرفتی واقعا لذذذذذذذذت بردم.با دیدن همچین فضاهایی آدم دلش باز میشه اشتیاقش بیشتر میشه امیدش بیشتر میشه چقدررر به باور سازیمون کمک میکنه.

    استاد مرسیییی عاااالی بود.کاش بستنی هم میخوردی که من عاااشق بستنی ام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    نازنين گفته:
    مدت عضویت: 2232 روز

    سلام استاد عزیزم، وای نمیدونید چقد هوس دیوار مرگ کرده بودم، نمیدونید من چقد علاقه دارم به دیدن این شو، آخرین بار فکر میکنم ۴سال پیش بود که رفتم، من چقدر همیشه تحسین میکردم شجاعت و جسارت این موتور سوارارو.

    رفتم تو فضای پارک بازی و خاطراتش یاد یه خاطره افتادم، یادمه چندین سال پیش وقتی برای اولین بار رفتم توی یه شهربازی و به اصرار و التماس دوستم سوار وسیله بازی به نام کشتی وایکینگا شدم داشتم از ترس عرق مرگ میریختم اینقدر به نظرم ترسناک بود که اصلا دلم نمیخواست تجربه کنم وقتی هم سوار شدم تو تمام مدت بازی چشمامو بسته بودم، جیغ میزدم و محکم میله جلو دستمو گرفته بودم از شدت ترس حالت تهوع بهم دست داده بود، پایین که اومدم یه ذره ترسم ریخته بود و ایندفعه خودم خواستم که مجدد سوار بشم چون دلم میخواست از اون بازی لذت ببرم و یه جورایی دل و جراتمو بیشتر کنم، بار دوم که سوار شدم یه کوچولو ترسم کمتر شده بود اما همچنان استرس داشتم. اینقدر سوارش شدم تا آخر کاملا ترسم از بین رفت، میرفتم رو بالاترین نقطش و خیلی راحت می ایستادم و دستمو کاملا رها میکردم طوری که همه دور وریام تعجب کرده بودن، واقعا لذت میبردم چون دیگه هیچ مقاومتی نداشتم و فقط میخواستم از بازی لذت ببرم.

    همه ترسها به همین شکلن از بیرون که نگاه میکنی بنظرت فلج کننده میان ولی وقتی میری تو دلشون و نمیخوای هیچ جوره تسلیمشون بشی مقاومتات کم کم شکسته میشن و دیگه ترسی نمیمونه، فقط لذت میمونه و احساس قدرت، همه ترسها برخواسته از ناشناخته های ذهنن، ذهنی که دوست نداره هیچ جوره از دایره راحتیش خارج بشه اما وقتی پا رو یه قدم از اون دایره فراتر میذاره میفهمه که نه بابا اونقدرام که فکرشو میکردم ترسناک نیست و آروم آروم نرم میشه.

    من همیشه ترسهام برام یه موهبت بودن، تا توی زندگیم با ترسی روبرو نشدم، نرفتم تو دلش و اجازه شکستن عادات ذهنیم رو ندادم نتونستم رشد کنم.

    میخوام خودمو برای یه ترس جدید آماده کنم، میخوام دایره امن ذهنیم بزرگ و بزرگتر بشه و به این طریق گنجایش وجودمو بیشتر و بیشتر کنم تا بتونم پذیرای خواسته های بزرگتر باشم💪🏻🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 127 رای:
    • -
      شایان پیوندی گفته:
      مدت عضویت: 3017 روز

      سلام دوست عزیزم

      دیدگاهتون بسیار زیبا و تاثیر گذار بود🙏🌹

      واقعا هر موقع از ناحیه امن ذهنمون بیرون اومدیم نتایج عالی هم دیدیم

      امیدوارم اینقدر به این کار ادامه بدیم تا روبرو شدن با ترس هامون تبدیل به کاری راحت بشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محمدعلی مهرجوی گفته:
      مدت عضویت: 2161 روز

      سلام نازنین خانم 💗💐

      چقدر اون پاراف آخرتون زیبا و پر معنی بود 👍👌👏👏👏درسته باید همیشه وارد یه چالش جدید بشیم ،

      رفتن تو دل ترسها ..آدمها هرکجا یه پیشرفت کردن از پشت سر گذاشتن همین ترسها بوده ،،،امیدوارم منم هرچه زودتر با رفتن تو دل ترسها درونم را قوی و قوی تر کنم ،.💞💖با آرزوی موفقیت و پیروزی ،،شاد و سلامت باشید خدا نگهدار🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        نازنين گفته:
        مدت عضویت: 2232 روز

        سلام و عرض ادب

        ممنونم از اظهار لطفتون🙏🏻

        بله همینطوره، تنها و تنها راه رشد کردن خالی کردن فضای ذهن به وسیله گذشتن از ترسهاست، هر ترسی یه انرژی مسدود شده در بدن هست که فقط با آزاد شدنش راه رو برای رشد و افزایش ظرف وجودی هموارتر میکنیم.

        موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد چکرائی گفته:
      مدت عضویت: 1526 روز

      سلام من اولین باره که توی سایت چیزی مینویسم.الان از طریق نشانه ام به کامنت شما هدایت شدم.جمله ای توی نوشته هاتون بود که مو به تنم سیخ شد و دقیقا در جواب سوالم بود و انقدر شگفت زده شدم از هدایت خدای مهربونم،که نتونستم اینجا ننویسمش.(مقاومت نکن و از بازی لذت ببر)آره جواب من همین بود.هدایت آشکاری از سمت خدا و بینهایت تشکر میکنم از شما و این سایت و استاد که همگی دستان شگفت انگیز خدائین🙏🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      قاسم اژدری گفته:
      مدت عضویت: 1495 روز

      سلام

      من امروز به این فایل هدایت شدم و نظر شما رو مطالعه کردم. نظرتون خیلی ارزشمند وعبرت آموز بود،من هم دچار همچین ترسهای بودم وهمیشه خواب می دیدم که از ارتفاعی پرت می شوم تا اینکه مثل شما شروع به ریختن ترسهای کردم و فهمیدم ترس لایه اول مقاومت ذهن هستش ،خیلی ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 1486 روز

      سلام دوست عزیزو مهربان 🌷

      سپاس گزارم از این دیدگاه زیباتون ..از دیروز که این قسمت هدایتم بود و نظر شما رو خوندم مخصوصا دوتا پاراگراف اخر ..میخام با ترسهام رو به رو بشم …تمام دیشب رو با خودم تکراررکردم که میخام برم تو دل ترس هام میخام بشکنم و رشد کنم …ان شاالله که خداوند پاسخ این شجاعت رو خواهد داد

      باز هم سپاس گزارم خدای مهربانم که در هر قدم من رو هدایت میکنه و همین طور شما دوست عزیز

      ان شاالله سالم و سعادتمند باشید ❤🌷🌻

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3073 روز

    بنام خدای مهربون

    استاد عزیزم سلام بسیار ممنون بابت این فایل واقعا عالی بود و زیبا خدایا شکرت استاد منو یاد دوران کودکی انداختین منم مثل شما دیوار مرگ رو دیده بودم البته اون زمان ما شاهرود زندگی میکردیم وبرای دیدن اقوام به مشهد میومدیم یادم میاد یکبار با بابام رفتیم پارک ملت مشهد اونجا دیوار مرگ رو دیده بودم فکر کنم کلاس سوم ابتدایی بودم دقیق یادم نیست اون زمان برای خیلی هیجان داشت امشب که این فایلو دیدم دوباره خاطراتم زنده شد خدایا شکرت استاد توی این فایل میگه از هرچیزی میتونی پول دربیاری ولذت ببری از همون وسایل قدیمی که داری اون بستنی دستگاه بخار چقدر جالب بود مخصوصا تنه اون درخت که داخلش خونه ساخته بودن چقدر زیبا بود چقدر زیبا بود اون چیزهای که مثل دایره بودند واز داخل هم درمیومندن نمیدونم اسمشون چی بود فقط خیلی جالب بود اون ماشینهای که مسابقه میدادن بعد میومدن برای ماشین بعدی زمین رو صاف میکردند چقدر عالی بود خیلی لذت بردم من این فایلو با دختر۴سالم نگاه کردم موقع نگاه کردن دیوار مرگ دخترم به من گفتم مامان چقدراسونه منم میتونم این کارو بکنم اول یواش یواش یواش میایم بالا کم کم میرسم به بالا منم بلدم بعد من بهش گفتم سخته مامان در جوابم گفت نه اسونه اون موقع ندای اومد گفت یادته استاد هم به باباش میگفت من هم میتونم کاری نداره برای من نمیدونم کدوم فایل بود که دیده بودم استاد میگفتید اگر این تونسته منم میتونم اینک کاری نداره ولی بعد پدرتان شمارو دعوا میکرد ولی در عوضش به دخترم گفتم افرین دختر نابغه من که میتونی اینکار رو بکنی

    استاد دخترم هم با شما آشنا شده بعضی وقتها میگه مامانم همیشه تولیدات عباس منش رو نگاه میکنم به عمه اش یا هر کسی که می پرسه مامانت چیکار میکنه همش میگه تولیدات عباس منش نگاه میکنه

    خیلی خوشحالم بخاطر اینکه دراین راه هستم واز خداوند سپاس گذارم

    بسیار ممنون بابت تهیه این فایل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 89 رای:
    • -
      خانم اکبرزاده گفته:
      مدت عضویت: 1023 روز

      سلام دوست عزیز سپاس از کامنت عالی که نوشته اید.هدایتی آمدم کامنت وبعد پروفایل تان را خوندم وبسیار بسیار آموختم روز به روز پیشرفت کنید همراه با معجزه وخدا را خیلی شکر به خاطر استاد فوق‌العاده ودوستان فوق‌العاده.خیلی خوشم آمد دختر گلتون که وقتی میپرسن مامانت چه کار میکنه؟تولیدات عباسمنش نگاه میکنه. چقدر عالی که از کودکی با قوانین الهی آشنا شوند توسط استاد بی نظیر و همسرعزیز شون. امیدوارم آنچنان از همه لحاظ پیشرفت کنید که به عنوان شاگرد برتر سایت از نتایج تون بشنویم وکلی ذوق کنیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2146 روز

    سلام‌

    چه نمایشگاه قشنگی و چقدر زیبایی.

    چه ایده ی جالبی برای کسب درآمد توسط این موتور سوار ها اجرا میشد که علاوه بر ورودی مبالغ دیگه هم بگیرن.

    و‌چه هنری داشتن که از روی دیوار میگذشتن.حتی خانوم ها.

    عاشق اون بستنی ساز قدیمی شدم و نکته ی جالبی که بین همه دستگاه ها و موتور ها بود اون هم قدیمی بودن و کار کردنشون به طور سالم.

    نکته جالب دیگه برای من اون تراک ها و تراکتورها بودن که سختی اون ماشینی که تیغش رو فرو میکرد رو به چالش میکشوندن.

    استاد به چه جای زیبایی هدایت شدید.از خدا و شما ممنونم بابت این ویدیو.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    علیسان گفته:
    مدت عضویت: 2387 روز

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته گرامی

    خیلی خوشحال شدم از اینهمه زیبایی

    مخصوصا نمایش دیوار که واقعا من رو یاد قدیم انداخت ک تماشا کرده بودم

    چقدر لذت داره این نمایش

    خدایا شکرت از زیباییهات

    تشکر از اینکه با ما به اشتراک کذاشتید

    شاد باشید و خوب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    روشنک گفته:
    مدت عضویت: 3078 روز

    سلاااااام به تو لستاد عشق و عزیز و نفس من قربونت برم

    اخجون من اولین کامنتم

    استاد عزیزم من تو این تعطیلات دانشگاهی در ایران دارم رو ۱۲ قدم که شش ماه پیش شروع به خریدش کردم کار میکنم عاااالی انشاالله دو قدم اولو که حتما عالی کار میکنم تو این یکماه چون قبلا یکم کار کردم و بعدشم مسیرو ادامه میدم

    عاشقتم نفسم استاد من خوابتونو دیدم و بهت گفتم عاشقتم 😍😍😍😍

    استاد همه تمرینامو تو دفترای خوشگل انجام میدم اگه زیاد کامنت نمیذارم ردپامو خودم دارم همه حرفاتونو واو به واو مینویسم و بعد میام دقیق میخونم و با خودم کار میکنم که متن دقیق رو هم داشته باشم قربونت بشم بازم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: