ثمره‌ی بروزرسانی بخش دانلودها در سایت - صفحه 20

سلام عزیزانم،

استاد و خانم شایسته نازنین،

بینهایت ازتون سپاسگزارم بابت این آگاهی ها و این فایل غنی و فوق العاده و خانم شایسته عزیزززززززززم واقعا خدا قوت و باریکلا و آفرین به شما، بخدا من هم بارها گریستم و اشکام ناخودآگاه میومد از حجم وسیع این آگاهی ها و زیبایی این فایل و توضیحات شما دو عزیز دوست داشتنی. خانم شایسته عزیزم واقعا تحسین برانگیز بود این قدرت و جسارت و شهامت انجام همچین کار های بزرگی که کنار آگاهی های ناب استاد مصمم و با تعهد انجام دادید تا حالا و همچنین این بار که خودتون اومدید جلو دوربین و با قدرت و غلبه بر ترس هاتون تمام آنچه که انجام داده بودید رو ثمره اون رو برامون شرح و توضیح دادید لذت بردم بینهایت دوستون دارم.

سه موضوع بسیار مهم رو نکته برداری کردم تو دفترم که همیشه چند دفتر و برگه و نت هست دم دستم و وقتی شهود بسیار قوی ای مجابم میکنه به یادداشت و نکته برداری میرم سراغ دفترام و مینویسم :) و نه همیشه، چون زیاد حوصله نت برداری ندارم و کمی تنبلی میکنم اما نه موقعی که احساسم، شهودم، قلبم حس کنم داره تلنگر میزنه و خیلی حسش قویه و واقعا نمیذاره که بیخیال باشم و چیزی ننویسم! :) اون موقع ها میام مینویستم یا یادداشت برداری میکنم. چه تو سایت چه نکته برداری تو دفاتر. استاد شخصیتم کلا اینطور هست که همیشه همون یه حس غرور یه حس چجور بگم یه حسی که انگار آدم روش غیرت و مردانگی داره به قولی، که وقتی بحث ایمان و عمل میاد وسط و ذهن میخواد انکار کنه یا به اشتباه بندازت یا مجبورت کنه بیخیال بشی و حرکتی نکنی، اون احساس غروره و رگه غیرته به قول معروف میاد وسط و خودمو اینجور تربیت کردم، شبیه همون چیزی که شما میگید و اگر مردمممم ها اگر مردم جونم درومده ولی خومو مجاب میکنم اون کارو انجام بدم و نذارم رنج و درد انجام ندادنش و تحقیر درونم و شیطان درون هی بخواد بزنش تو سرم بعدا! :)

و اما سه نکته : (البته بینهایت نکته هستا و میشه نوشت اما به نظر خودم اینا خیلی حیاتی و مهم تر بودند برای من)

۱- نکته بسیار بسیار مهم اول اینه که استاد و خانم شایسته عزیز به موضوع پاشنه آشیل پرداختند و نقاط قوت و ضعف رو مطرح کردند مخصوصا موضوع کمال گرایی که هم خودم میدونم و درونمو شخم زدم از خیلی وقت پیش ها از وقتی که با سایت و قوانین خداوند از طریق شما آشنا شدم این اکتشاف و این حس که بهم میگه درونم که درگیر کمال گرایی بودم همیشه و شخصیتم اینجوری بوده، هستم. دلیلشم بر میگرده به گذشته های من به کودکی من بیشتر که از پدر بیشتر و یا بزرگ ترها به طرق مختلف و در تجربه های مختلف کارهای مختلف و مشقت های مختلف همیشه اینو میشنیدم که کار باید درست و بی نقص انجام بشود! یعنیا استاد این همیشه تو مغزم بوده از بچگی که کااااااااارو بایدددد درست و صحیح و بی نقص انجام بدی! یا در مورد چیز خریدن که همیشه به بهترین ها راضی هستم و نه کمتر! :) البته در این مورد فکر نمیکنم مشکل خاصی باشه استاد جونم درسته؟ :) چون لارژ بودن به اصطلاح و جنس خوب و با کیفیت خریدن اونم بهترین نوع و مارکش مثلا، فکر نمیکنم زیاد به موضوع کمال گرا بودن در مورد مسائل دیگر زندگی برگرده و یک باگ یا همون ضعف یا مشکلی در مورد عزت نفس بوده باشه، چون بیشتر فکر میکنم اتفاقا این یعنی ارزش و لیاقت داشتن و خود رو لایق چیزای خوب و با ارزش دونستن.

(چون همونطوری که متوجه شدم طبق قوانین و آموزش هاتون، باگ کمال گرا بودن برمیگرده به نداشتن عزت و اعتماد بنفس کافی که چقددددر مخفی و خانه خراب کنه لامصب ولی اصلا از ظاهرش نمیشه فهمید:) و طبق گفته خانم شایسته عزیزم آدم فکر میکنه که اتفاقا مثلا این یه حسن و یک عزت نفس بالا و نقطه قوت محسوب میشه!!! ولی در اصل نقطه ضعف بزرگیست که ویرانگر هم هست و چقدر باعث بدبختی و معضلات و خسارت به زندگی و روحمون میشه که ما روحمون هم خبر نداره! )

۲- جریان هدایت، و کِرِدیت کارها و تجربه ها و آگاهی ها و دانش و هرچیزمون رو به خدا بدیم نه به خودمون!، و روی خدا حساب کردن، و روی خود و توانایی ها و تجربیاتمون حساب نکردن (میدونم که این به این معنی نیست که ما خودمون رو خنگ حساب کنیم و به خودمونم کلی دری وری بگیم و اصلا بگیم هیچی نیستیم و یه جوری به نشونه نداشتن اعتماد به نفس بگیم این جمله رو)، به قولی روی شونه های خداوند نشستن و سواری خوردن و عین سُر خوردن و سوت زدن و گل و بلبل دیدن و لذت بردن از یه مسیر که خدا داره مارو تاب و سواری میده، به قضیه نگاه کردن و از خداوند کمک گرفتن، آخ که چقدر حال میده 😍😅😄

۳- خواندن کتاب قرآن و اینکه خداوند عزیز و قادر مطلق فرموده تا میتوانید قرآن بخوانید!

استاد عزیزم یه سوالی برام پیش اومد در این مورد سوم و آخرین مطلبی که ازتون از این فایل نکته برداری کردم، اونم اینه که من عاشق و دیوانه قرآن بودم و هستم از بچگی، اما مخصوصا از وقتی که با آموزش های شما همراه بودم و به درک و شناخت بهتر قوانین و جهان و خدا رسیدم، مخصوصا توی باورهای دینی و اعتقادی ما جامعه ایران و مسلمانان مخصوصا، یه نگرانی برام بوجود اومده یه جورایی در مورد قرآن وقتی که حسش میاد و یا هدایت میشم بهش و میرم آیه یا سوره ای رو میخوام بخونم و کنکاش کنم، اونم اینه که نگران ترجمه و معنی درست چیزی که دارم میخونم هستم! یعنی یه جورایی حساس شدم تقریبا میشه گفت از وقتی که صحبت های شما در مورد به اشتباه ترجمه کردن و به غلط گرفتن مطلب و معنی و درک آیات و سوره ها از ترجمه های مختلفی که در قرآن صورت گرفته هستم. میدونم که الله عزیز و مهربانم همیشه منو هدایت کرده و مورد رحمت و هدایتش قرار میده و مسیر غلط و نادرست و اشتباه برداشت کردن برای من و مثل منی نیست چون اینو به وضوع درک کردم و بهش رسیدم تو زندگیم از بچگی، ولی خب ته دلم نگران معنی و ترجمه نادرست آیات هستم و این یکمی منو به فکر میبره و شاید هم تنبل کنه برای پیگیری و خواندن قرآن. این راهش چی، راه حلش چیه که از این نگرانی در بیام و منبع و ترجمه عالی و و صحیح و بدون مشکل رو چجوری و از کجا میشه پیدا کرد؟

بخدا استاد و مریم خانم عزیزم نمیدونید نمیدونید که چقدر گاهی مثل الانی دوست دارم بکوبم رو دکمه ها همینجوری و خودش تایپ کنه و حرفامو احساسمو بنویسه براتون ازبس که نمیدونم و نمیشه گاهی واقعا اون چیزی رو که حس کردی و دوست داری توصیف کنی رو بیاری در قالب کلمات و بنویسی برای بقیه واقعا گاهی میدونین.. انگار حرص میخورم شدید همچین مواقع که دوست دارم فریاد بزنم دوست دارم انرژیمو تخلیه کنم و اون چیزی که باید رو به شکل کاملش توضیح بدم و به زبون بیارم! 😅 که اینو بگم به خدا به خودم به بقیه که از خیلی وقت پیش ها انگار حس میکنم اینگار میدونم که راه و چاه چیه و مسیر درست چیه و کجاست و چجوری باید به اونچه که میخوام برسم و به قول استاد افسار و کنترل کامل زندگیم بدونم دستمه! اما مثل یه دیدین آدم کم رمق، مثل چجوری بگم چه مثالی بزنم، مثل آها اون موقع ها هست که به قول استاد عزیزم مثال بدنسازی رو میزنه، میگه توی اون موقعی که دیگه حس میکنی نای بلند کردن و زور زدن به یه پشه رو با اون سبکی و بی وزنی نداری، باید بری زیر فشار چند صد کیلو شاید و زور بزنی و پرس بشی و دهنت سرویس بشه، و اونجاست اونموقع هست که داره کاره خودشو میکنه و عضلات قوی و زیبا و ثمره اونهمه زحمت رو داری میبینی و بوجود میاری توی بدنت تو این مثال بدنسازی، میدونین انگار حس میکنم همچین چیزیه و اینجوریم گاهی، یعنی حس میکنم تا خود دم موفقیت رسیدم و یا تو چنگمه اما نمیبینمش دقیق یا خیلی مه آلوده و با اینکه میبینیش و حسش میکنی اما بازم دقیق و درست دست یافتنی نیست، این خیلی زجر و حرصم میده استاد 😃😅😅😅

خیلی وقتا همچین احساسی دارم و دقیق نمیدونم چیه و کجاست و چیرو هنوز کشف و کندو کاو نکردم که ندیدمش درست و دقیق و بزنم له و لوردش کنم! 😅 بگم اَی دهنت سرویس پس تو بودییییی اینهمه مدت و دنبالت میگشتم و قِصِر در میرفتی و نمیذاشتی ماشین حرکت کنه و هی گاز میدادم لاستیکا و موتور و خود ترمزا و همه رو به فنا رفتن اما حرکت نمیکرد ماشین و تو بودی لای اونهمه شاخ و برگ قایم شده بودی عین اون پیچکای پِرِدایس تو زندگی در بهشت که استاد و خانم شایسته تا تونستن سوزوندن و جزغاله کردن و چیدن، پیچیده بودی دور تمام چیزای دیگه و نمیذاشتی اتفاقی بیافته! خیلی دوست دارم استاد پیدا کنم میدونی پیداش کنم اونو یا شایدم اونارو (نمیدونم چندتاس آخه😅 ولی حسم بهم میگه یدونس احتمال زیاد ولی یدونه خفن و همچین تپل! ) و خیلی خوب نتایج و شرایط عالی رو تجربه کنم و هی ایمانم و عملم قوی تر بشه و به قول شما مسیر موفقیتم هی هموارتر و بهتر و روون تر بشه و موفقیت های طولانی و ادامه دار داشته باشم.

دوستون دارم واقعا فایل عالی ای بود، پرفِکتِ پرفکت! یه خدا قوت و تشویق دیگه و ویژه هم باز خدمت خانم شایسته عزیز برای این شهامت و قدرت، کارتون عالی بود.💪👍