اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اول

امیر آقای ارزشمند سلام.

اعتبار تمام این آگاهیها به خدای نازنینمون هست.

سپاسگزارم که هدایتتون‌کرد تا از این صفحه بخونید و خودتون رو گسترش بدین

ریحانه ی عزیزم . سلام .

هرچند وقت یبار خدای عزیزم به واسطه ی یکی از دستانش بهم یاد آوری میکنه که این دیدگاهو یادت نره .دقیقا زمانی که همش میخوام تلاش زیادی کنم . برای این که یه کاری کنم . یه فعالیت مضاعفی انجام بدم تا یه نتیجه ای بگیرم .

دیدگاهت باعث شد که یادم بیاد که من زندگی خودمو دارم .

چقدر قشنگ خدای بزرگم میاد به دل شما میندازه که این کامنتو بخونی و به یه درک جدیدی برسی و بنویسی .

و چقدر دلپذیر که خدای بزرگم با دیدگاه شما به من میگه که یادت نره جانم . تو زندگی خودتو داری !

عزیز دلم .. خدارو هزاران هزار بار شکر که هی عشق و محبتو جاری میکنه توی تک تک لحظات زندگیمون ..

میدونی چی شدد ؟

پیامیو که برام گذاشته بودی رو ندیده بودم و ازونجایی که من عاشق این قسمتم که بچه ها برای هم مینویسن گفتم بیام مرور کنم شاید یه پیام عاشقانه رو که خدای قشنگم از طریق یه عشق برامون میفرسته رو ندیده باشم

و اومدم و دیدم دوباره برام نوشتییی

آفرینِ نازنینم چقدر خوشحال شدم که خدا انقدر قشنگ هدایتت کرد.

هرروز که میگذره بیشتر درک میکنم که خودش داره همه کارارو میکنه.

خودش همه هماهنگیارو انجام میده‌

یهو به دل یه دوستی که خیلیم باب میلتونه میندازه که امروز به خانواده آفرین اطلاع بدین و دعوتشون کنید تا با هم برید بیرون و خوش گذشتنش با من.

یا به من میگه که برای آفرین منو آرزو کن چون تو هربار داری بیشتر درکم میکنی و داری باهام رفیقتر میشی و این آرزوهه حال آفرینو خیلی عالیتر میکنه. اما من اون نقطه آبیو بهش زمانی نشون میدم که لازمه.

بعدش وقتی ازش میخوای که هدایتت کنه به حال خوب تا از تضاده دربیای و میبینه که خودتم داری تلاش میکنی که این اتفااقه بیفته ، بهت میگه به اون نقطه آبیه توجه کردی ؟

برو ببین چی برات نوشتم . خودم برات نوشتماا اما از طریق غزل

بعد خودش از طریق تو برای من که دیروز فرکانس اینو فرستاده بودم که خیلی دوست دارم وقتی یه چیزی میگم تاثیر مثبت داشته باشه و حال آدمها رو خوب کنه و بیام برام تعریف کنن از حال خوبشون، خواسته م رو براورده میکنه و تورو که دفعه قبلی خیلی حس خوبیو بهم منتقل کردی میفرسته تا بیای و از حال خوبت برام میگی ‌.. فکر میکنی فقط واسه منو تو اینکارو میکنه ؟

هرلحظه و هرثانیه و هر دقیقه و هر شب و هرروز برای تک تک آفریده هاش همینطوره و هرلحظه داره عشق و ثروت و خوشحالیو بین همه پراکنده میکنه.

شگفت انگیز نیست ؟

همه چیز خودشه . ببین چقدر تواناست؟ ببین چقدر قدرتمنده . مطلقا پاک و منزهه. مطلقا بامعرفت و مهربونه و چقدر بینظیره ..

قلبم قلب قلبی میشه وقتی که بهش فکر میکنم. آرزو میکنم هرروز بیشتر درکش کنیم. هرروز بیشتر باهاش رفاقت کنیم‌ هرروز بیشتر باهاش رفاقت کنیم. هرروز بیشتر شگفتیهاشو ببینیم.

عزیز دلم ممنونم ازت که برام نوشتی

‌ممنونم که انقدر بامحبت نوشتی

ممنونم که برام خودشو آرزو کردی .. هیچی قشنگتر ازین نیست واقعا..

زهرای عزیزم

سلام . ممنونم که برای من نوشتی . ممنونم از محبتت عزیزم . منم وقتی پیامهاتو میبینم خیلی خوشحال میشم. خصوصا الان که دیدم مسئله ت رو باهام به اشتراک گذاشتی. قراره که با هم برات بنویسیم .

میدونم که حالا که اینهمه تغییر ایجاد کردی هرروز هم بهتر و بیشتر میتونی پیش بری.

ببین تعریفت از خدا چیه اصلا ؟

من قبلا فکر میکردم توحیدیم اما ته قلبم به این رسیدم که خدا تا آدمو سرویس نکنه خواسته هاشو براورده نمیکنه. بعد دیدم من اصلا با خدا دوست نیستم . اونو یه غریبه میبینم .

اینی که میگم برای زمان دوری نیستا . واسه همین سه چهارماه پیشه ‌

بعد دیدم باید نگاهم رو بهش تغییر بدم . دیدم اگر خدا بشه دوست صمیمیم هم من باهاش راحتترم هم اون بیشتر برام مایه میذاره .

بعد نشستم فکر کردم دیدم من با دوست صمیمیم زیاد وقت میگذرونم. زیاد باهاش حرف میزنم. هر اتفاقی افتاد بهش میگم و براش تعریف میکنم. حتی اگر یه چیزیو بلد باشم نظر اونم میپرسم‌ و میگم بیا باهم انجامش بدیم .

وقتی بهم گفت فلان کارو کردم و به فلانی کمک کردم تا این نتیجه رو بگیره بهش نمیگم عععععههههه پس چرا به من کمک نمیکنی !؟

عوضش میگم واااای دمت گرررم. تو چقدر قدرتمندی. چقدر خفنی. من خوشحالم که دوست بینظیری مثل تو دارم. خیلی تحسینت میکنم‌.

کلا دوست صمیمیو نه به خاطر اینکه برام کاری انجام بده ، بلکه به این خاطر که لذت میبرم از وجودش تو زندگیم و دوستش دارم میخوام.

گفتم پس بذار یه مدت از خدا چیزی نخوام و فقط رابطه مو باهاش درست کنم و باهاش صمیمی تر بشم.

و هرکاری با دوستم کردم با خدا همون کارو کنم و اونو توی کار و زندگیم شریک کنم.

ببین من حتی توی آشپزیمم میگم خدایا الان چی بریزم غذا خوشمزه تر بشه ؟ الان چیکار کنم؟

من از سرراه خدا رفتم کنار . هر ایده ای برسه میگم واااای خدایا تو بهم گفتی .عاااشقتم من. مرسی مرسی

هرکی بیاد یه نتیجه رو برام بگه میگم خدااای من .تو بهش کمک کردی. تو چقدر قدرتمندی عزیزمم. خیلی خوشحالم که تورو دارم.‌

اگر یه چیزی ببینم میگم خدااایا تو همش به من زیباییهارو نشون میدی من عاشقتم .

اگر یه چیزی بشنوم میگم خدااا تو داری باهام حرف میزنی ممنونم عشقم. رابطه با خدا مهم ترین رابطه ست چون فقط اون خلاقیت مطلق این جهانه. ما برای خودمون خساست به خرج میدیم اگر اونو نبینیم . چون انقدررر شگفت انگیزه که اصلا نمیتونیم تصورش کنیم‌.

زهرا جون ،تو رابطه ت رو بیشتر دوست داری چون خدارو نشناختی اون قدری که باید !

من از اون روزی که اینکارو کردم تا رابطه م باهاش درست بشه اصلا موندم که چرا قبلا انقدر سخت زندگی میکردم.

انقدر کیفیت زندگیم بالاتر رفته .انقدر رنگیتر شده دنیام .انقدر برکت و ثروت و آرامش بیشتر وارد زندگیم شده. تا یه چیزی از ذهنم میگذره قبل اینکه بگم اتفاق میفته. انقدر باشکوهتره همه چیز که قابل وصف نیست واقعا.

البته اینو هم بگم من هنوزم ته ذهنم یه ترسایی دارما. به یه سری از ادما قدرت میدم ولی میدونم که اینم تکامل میخواد ‌. کم کم درست میشه. همش به خدا میگم ببین من میدونم که تنها قدرت تویی . میدونم که دیگران هیییچ قدرتی ندارن اما ازت کمک میخوام تا بهم توی باورسازیم کمک کنی تا بیشتر تورو بشناسم.

تو رابطه ت رو بیشتر دوست داری چون زمان بیشتری برای رابطه ت میذاری ‌.

بیا باهاش صمیمی شو ، غر نزن براش به جاش تحسین کن. صحبت کن . وقت بیشتری بذار ببین چطوری با یه بشکن زدن برات همه چیزو حل میکنه .

یه چیزی هم درباره رابطه بگم.

اینو چند روز پیش فهیدم . من به لطف خدا تمام روابطم با همه آدما فوق العاده ست. چون که من با جزئیات از خوبی آدما تعریف میکنم.

حالا ممکنه یه نفر هزار بار یه کار ساده و تکراریو انجام داده باشه . من هزار بار تعریف میکنم از اون کار خوب. از ویژگیهای خوبش میگم اماااا قدرت نمیدم‌ .

آدما سایه ن . فکر کن داری تو خیابون راه میری نور از بالا و پشت میتابه و سایه ت رو زمین میفته‌

تو هرررکاری کنی اون سایهه همونو نشونت میده. غیر اینه ؟

حالا مسخره نیست که ما به اون سایهه قدرت بدیم؟

و از دستش ناراحت بشیم؟ بگیم رابطه م با سایه م درست نمیشه !

آدماام همینن . فقط سایه ن.

اونموقع از استاد میشنیدم میگفت همه چی توحیده ‌. من فکر میکردم خب اوکی . حالا چقدر میگی ؟

الان تازه تازه دارم میفهمم چی میگفت . ببین اصلا ما بدون خدا هیچی از زندگی نمیفهمیم . قشنگ داریم وقتمونو هدر میدیم بدون توحید . داریم تباه میکنیم لحظه هامونو بدون خدا.

خدا طعمِ زندگی ماست ‌‌. فکر کن یه غذای جا افتاده خیلی باحال بخوری ولی کاملا بی نمک باشه . حالت بد میشه اصلا.

یه شیرینی خیلی خوشگل و خاص و به ظاهر خوشمزه بخوری ولی ببینی هیییییچ مزه ی مطبوعی نداره ‌

گلهارو ببینی و ببینی بیرنگ و بی روحن . فکر کن تو یه جهان بیروح زندگی کنی‌.

خدا عطر و طعم و مزه و لذتِ زندگیتو انقدر قشنگ میکنه که اون مزه هه هرگز از یادت نره .

برا همینه رابطه با خدا مهم ترین رابطه ست.

پاکیزه ی نازنینم . سلام .

سپاسگزارم به خاطر کلام پرمهرت عزیزم

چند روز پیش کامنتت رو در یکی از فایلها میخوندم ، وقتی به عکست توجه کردم توی دلم گفتم چقدددر این دختر نازه . چقدر دوست داشتنیه و چه لباس قشنگی پوشیده و چه اسم و فامیل قشنگی داره ‌ بعدش داشتم فکر میکردم که اسم و فامیلت ازون نامهاییه که توی یاد ادم میمونه.

الان که پیامت رو خوندم یه لحظه فکر کردم برات نوشتم که شماام برای من نوشتی .. وقتی چک کردم کامنتی پیدا نکردم از خودم که . یعنی یه لحظه شک کردم . هنوزم توی شوکم :))

خیلی برام جذاب بود که با این که یادم نمیاد و پیدا نکردم متن تحسینمو اما این پیام بهت منتقل شد و انعکاسش رو به من برگردوندی .

ازت ممنونم که انقدر سخاوتمندانه قسمتی از عشق سرشار وجودت رو به من هدیه دادی دوست قشنگم