اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اول - صفحه 3
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-26.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-10-27 06:01:112020-12-03 17:42:49اصول اساسی خلق رویاها | قسمت اولشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
یه نکتهای توی این فایل اشاره شد که خیلی ریزه و شاید اهمیت ندیم اما واااقعا مهمه.
«انتخاب اهداف با فاصله فرکانسی مناسب »
و قانون تکامل که در همین موضوع نهفتهس.
این موضوع منو یاد این شعر میندازه
« رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.»
خیلی خوبه که قدم به قدم در مسیر رسیدن به اهدافمون رشد کنیم ، شخصیتمون رو رشد بدیم و بزرگ بشیم و این روند حرکت و کار کردن روی خودمون همیشگی باشه.
به قول استاد در اوایل کار این فقط خود ماییم که متوجه تغییرات و نتایج میشیم اما با طی کردن تکامل و رسیدن به مرحله تصاعد، نتایج بزرگ اتفاق میافتن.
اگر این موضوع به خوبی درک بشه و بهش عمل بشه که مسیر رسیدن به خواسته مهم تر از اون نتیجه نهاییه و مهمه که از مسیر هم لذت ببریم، خیلی راحتتر و سریع تر به خواستههامون میرسیم.
شاید یه وقتایی شیطان این نجوا رو تو گوشمون زمزمه میکنه که قانون رو فهمیدی و چیز دیگه ای برای درک کردن نیس و این ذهن مقاومت نشون میده در برابر رسیدن به آگاهی های جدید و درک اونها اما نکته اینجاست که ما همیشه در حال بهتر شدن هستیم و تکامل همیشگیه.
نکته ای که توی این فایل گفته شد به ظاهر خیلی سادهس و از نگاه بعضیها احتمالا تکراریه، اما با رعایت کردن همین موضوعه که نتایج رقم میخورن.
من خیلی عجولم برای رسیدن به خواستههام و این پاشنه آشیل منه چون باعث میشه :
۱. به خواستههام بچسبم و این وابستگی من رو از اونا دور میکنه.
۲. اجازه ندم مسیر تکاملیم طی بشه.
۳. و اینکه از مسیر رسیدن به خواستههام لذت نبرم.
اما میخوام که صبورتر از قبلم باشم و این صبورتر بودن یعنی ایمان یعنی توکل به خدا.
و همین صبر با احساس خوب منو به خواستههام نزدیکتر میکنه.
یه اتفاق خیلی جالب الان که دارم این کامنت رو مینویسم واسم افتاد 😍🥰
من سال گذشته دانشجو برتر دانشگاهمون شدم و سهمیه استعداد درخشان برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد بهم تعلق گرفت .
از طریق این سهمیه برای پذیرش اقدام کردم .
و در عین حال کنکور هم خوندم و خداروشکر با رتبه عااااالی کنکور رو قبول شدم و رتبهم شد ۵۱ ارشد رشته آموزش زبان انگلیسی و ناگفته نماند که واقعا هم با لذت و به راحتی درس خوندم و روی باورهام کردم و به آسونی برام اتفاق افتاد.
دیشب جواب انتخاب رشته اومد و من دانشگاهی که میخواستم ، روزانه قبول شدم . اما امروز همین حین که داشتم کامنت مینوشتم از دانشگاه باهام تماس گرفتن که از طریق استعداد درخشان هم قبول شدم در صورتیکه قبلا فقط یه نفر رو پذیرش کرده بودن و دیگه قضیهش تموم شده بود.
اما من باید به خواستم میرسیدم☺️
من برای خودم باور ساخته بودم که میخوام از هر دو طریق پذیرفته بشم و من میتونم و تواناییش رو دارم.
نتیجه این شد که من فقط از طریق کنکور خیلی عااالی قبول شدم اما باااااور من باید کار میکرد و اینطوری شد که بعد از قبولی کنکور و موفقیتم ، از طریق استعداد درخشان هم پذیرفته شدم.
پس صد در صد باورهای ماست که داره کار میکنه و من واقعا واقعا درکش کردممم
قبل از این اتفاق هم ایمان داشتم
اما الان واقعا بیشتر از قبل بهم ثابت شد.😊
این دنیا اینجوری طراحی شده که ما به هرچی که واقعا بخوایم میرسیم و هیچ شکی در این موضوع نیست.
واقعا خداروشکر میکنم 🥰
و ممنونم استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز که دستان خداوند تو زندگیم هستین و هر روز دارم با آگاهیهای نابی که بهم انتقال میدین ، بزرگتر ، قویتر ، موفقتر ، شاد تر و آگاهتر میشم .
ممنونم و از خدا براتون بهترینها رو میخوام♥️😍
بانام خدا
سلام حانیه جان
تبریک👏👏👏👏👏
مبارکت باشه لیاقتش را داشتی
سلام
ممنونم و تشکرررر😍😍😍
بهترین ها رو از خداوند براتون میخوام😊🌹
سلام عزیزم
موفقیتتان در کنکور رو بهتون تبریک میگم😍❤️قطعا لیاقتش رو داشتید
و شما به توان 2 به خواستتون رسیدید😁از دو روش
خدایااااشکرت
واقعا تحسینتون میکنم.
برای من الگو و نشونه هستید که من هم میتونم
💪😍ما لایق بهترینهاییم
ممنونم از کامنتتون و به اشتراک گذاشتن تجربیاتتون دوست خوبم❤️
سلام ممنونممممم
کامنتتون حال دلم رو خوب کرد😍😍😍😍😍😍
خداروشکر که بهم نعمتهای زندگیم رو یادآوری کردین
چقدر انسان میتونه فراموشکار باشه
من الان درست وسط آرزوهامم اما به خاطر یه سری شرایط به ظاهر سخت خیلی نگرانممم
کامنتتون برام یه نشونه بود که توجهم رو از ناخواسته ها بردارم
ممنوووونم و مرسی🌈☘️
سلام به استاد عزیزم و مریم مهربونم
سلام به دوستای هم فرکانسی عزیزم
.
استاد جان من فقط ۴ ماهه که به صورت حرفه ای شروع کردم به شنیدن آموزه های شما، فکر کردن بهشون و در حد توانم اجرا کردنشون در زندگیم.
۴ ماهه که تصمیم گرفتم برنامه مغزمو تغییر بدم
تصمیم گرفتم که دیگه آدم سابق نباشم
دیگه شبیه حتی یک روز قبلم فکر و عمل نکنم
۴ ماهه که تصمیم گرفتم این شخصیتو بکوبم و دوباره بسازم
و انگار من ۲۳ سالم نیست بلکه فقط ۴ ماهمه!
۴ ماه پربرکتی که اونقدر دیدگاهم رو نسبت به زندگی تغییر داد و اینقدر حال خوب و آرامش برام به ارمغان آورده که اصلا باورم نمیشه قبل این چهار ماه چجوری داشتم فکر و عمل میکردم
چقدر خودم رو درگیر مسائل بیهوده میکردم
چقدر گله مند بودم از اطرافیانم
چقدر انتظار داشتم از بقیه
چقدر با خودم بد بودم
چقدر احساس بی ارزشی میکردم نسبت به خودم، لباسم، وجودم، محصولم، خونم و همه چیییییم
چقدر افکارم مریض بود
و چقدررررر خودمو آزار دادم
تو این چهار ماه که بیشترین تمرکزم رو روی سایت و فایل ها و محصولات گذاشته بودم فهمیدم فراوانی چیه، فرکانس چیه و تکامل چیه..
با تئوری سطل آب و یادآوری هر روزه این مطلب فهمیدم که فراوانی هست خوبم هست. اگه سطل من کوچیکه یا سوراخ داره این مشکل منه وگرنه باران نعمت و برکت خداوند همییییشه بوده و هست و خواهد بود و هییییچوقت قطع نمیشه
با مفهوم فرکانس فهمیدم که وجود خداوند بالاترین قسمت این طیفه فرکانسیه و هرچقدر سعی کنیم شبیه خداوند بشیم، ینی از درون با خودمون به صلح برسیم، شاد باشیم، بتونیم ببخشیم، وابسته نباشیم، پاک کنیم ذهنمونو از تجربیات قبلی، همه آدم ها رو بدون توجه به سن، جنس، نژاد، پول دوست بداریم و بهشون احترام بذاریم به عنوان قسمتی از خداوند، حسادت نکنیم بلکه تحسین کنیم،دل نشکنیم بلکه شاد باشیم و شادی خلق کنیم، ثروتمند بشیم، میتونیم پله پله بریم به فرکانس ها و مدارهای بالاتر و هر چه بریم بالاتر به چیزهای خوب بیشتری میرسیم. فهمیدم که اون خونه خوب ماشین خوب سلامتی کامل دوستای عالی روابط فوق العاده با جهان و آدما و طبیعت همه تو اون مدارهاست و من بااااااید حالم خوب باشه که به اون ها برسم.
با قانون تکامل فهمیدم که پریسا تو نمیتونی از پله اول این نردبون فرکانس بپری رو پله آخر چون متلاشی میشی و سقوط میکنی. تو باید پله پله بری جلو. کاری که تا قبل از این چهار ماه نمیفهمیدمش و اصلا رعایتش نمیکردم. یه دارو میخواستم بخورم، روز اول که میخوردمش منتظر بودم که معجزه بشه و تاثیرشو بذاره غافل از اینکه باباااااا باید کل اون دارو رو بخوری، روز اولی که باشگاه میرفتم به تمام اونایی که سالها بود داشتن تمرین میکردن حتی به مادر خودم حسادت میکردم! در نتیجه احساس بدبختی، بی ارزشی، پوچ بودن، اینکه تو هیچی نیستی و به هیچ جا نمیرسی میکردم و تمام! دیگه باشگاه نمیرفتم!
وقتی رفتم دانشگاه دیدم یه سریا چقدر خوب میفهمن و حرف میزنن بهشون حسادت کردم و از درون تهی شدم غافل از اینکه اون آدم شب و روز داشته کتاب های رشتشو قورت میداده تا الان شده این.
وقتی کسب و کارمو شروع کردم به اونی که سال ها بود تو مسیر بود و تعداد فالوراش خیلی زیاد بود حسادت کردم و دوباره احساس بی ارزشی، و ندیدم تلاش اون آدم رو برای به دست آوردن اون موفقیتش، به جاش رفتم فالوور فیک خریدم و شروع کردم به تبلیغات! وقتی تازه دو ماه بود که کارمو شروع کرده بودم و تاااازه داشتم با الفبای کارم آشنا میشدم!! نتیجه این شد که پیجم واقعا افتضاح شد و مجبور شدم همه اون فالوور های فیک رو ریموو کنم و پیجی که میتونست با فعال بودن به صورت طبیعی خیلی خوب رشد کنه من با این تصورات احمقانه ماه ها جلوی رشد طبیعیشو گرفته بودم.
و وقتی که وارد سایت شدم و دیدم یه عده ای دارن خوب کار میکنن دوباره حسادت کردم اما یه بار برای همیشه مچمو گرفتم و گفتم پریسااااا بسهههههه! هیچکس یه شبه به هییییچ موفقیتی تو زندگیش نرسیده! و هرکی به موفقیتی رسیده پشتش تلاش شبانه روزی بوده تو هر حرفه ای و کاری باشه فرقی نمیکنه.
و چون این مورد پاشنه آشیلم تو زندگیم بوده تو این ۴ ماه خیلی روش کار کردم و خداروشکر تا حدود قابل قبولی کنترلش کردم.
من دیگه فکر نمیکنم آدمای موفق از فضا میان! بلکه الان دیگه میدونم که اون آدمم حتی خود استاد آدمی بوده دقیقا مثل من با توانایی های من و تازه شرایطش واقعا از من بدتر بوده. اما اگه الان به اینجا رسیده بخاطر اینه که حداقل از سال ۸۵ تا حالا محکمممممم شروع کرده به کار کردن روی خودش و ۱۴ سال واقعا زمان کمی نیست!
حالا اگه نقاشی رو ببینم که کارش حرفه ایه تحسینش میکنم به جای حسادت کردن و میگم احسنت به اراده تو که باعث شد این همه سال روی رشته و حرفه خودت تمرکز کنی تا الان به اینجا برسی.
الان دیگه از خودم انتظار شاخ غول شکستن ندارم
الان که دیدم تونستم تو نصف ماه ۳۰۰ هزار تومن دربیارم با خودم گفتم پس درآمد ماه بعدم رو میکنم ۶۰۰ هزار تومن و میدونم که تا پایان این ماه به این عدد میرسم.
الان دیگه میدونم برای اینکه طراحیم قوی بشه باید روزی حداقل یک یا دوتا تمرین طراحی داشته باشم.
برای اینکه پیجم قوی بشه باید برنامه داشتم براش و فعال باشم
برای اینکه لاغر بشم باید اراده کنم و آروم آروم به وزن ایده آلم برسم.
استاد تمام چیزایی که از شما یاد گرفتمو اگه بذارم روی یک کفه ترازو و فقط قانون تکامل رو بذارم رو کفه دیگه به جرعت میتونم بگم که کفه قانون تکامل برای من به مراتب سنگین تره و کاری که تو این چهار ماه با من کرد غیر قابل وصفه!
منو از این رو به اون رو کرد درک این قانون!
باعث شد با خودم دوست بشم
با خودم مهربون باشم
ببینم توانایی هامو و بهشون افتخار کنم
از خودم توقعات بیجا نداشته باشم
حسادت نکنم به دیگران بلکه تحسینشون کنم تا دریافت کنم اون چیزی که میخوام رو
آروم ترم کرد
خوشحال ترم کرد
با انگیزه ترم کرد
با اراده ترم کرد
امیدوار ترم کرد به اینکه من اراده میکنم، عمل میکنم، تکاملم رو طی میکنم، به تصاعد میرسم و هرررررررررچیزی که بخوام رو خلق میکنم
استاددددد عاشقتم که باعث شدی همچین درس بزرگی رو ازت یاد بگیرم
ممنونم ازت که دست خداوند شدی برای من تا اینجوری زندگیمو زیر و رو کنم
خدایا شکرت
چقدر خوب که نوشتم این مواردو
احساس کردم حتی با همین نوشتن درکم از چیزایی که فهمیده بودم بیشتر شد
خداروشکر که همچین جایی هست که میشه بی دغدغه نوشت و درس های بزرگی یاد گرفت
خداروشکر
خداروشکر
خداروشکر
سلام پریسای عزیز
تحسین برانگیز بود این کامنت و این قدم اساسی خیلی تحسینتون میکنم که پاشنه آشیلتون رو پیدا کردید و دارید روش کار میکنید
واقعا لذت بردم و کیف کردم از این عزت نفس و رشد
دمتون گرم
پیش برید به سمت زیبایی ها و نعمتهای بیشتر
امیدوارم در مسیر رشدتون هر روزتون بهتر از دیروزتون بشه
خدایا شکرررررت
سلام
گذشته ما هر چه که باشد به آینده ربطی ندارد به شرطی اینکه باورهای خود را عوض کنیم و روی آن پایدار باشیم
همه چیز را با هم میشود داشت ولی به شرطی اینکه الویتها را مشخص کنیم با رسیدن به الویت اول به الویت بعدی پرداخت با تمرکز و امید به آینده و در این راه از اصل تکامل هم استفاده کنیم و وقتی که با قانون تکامل پیش برویم لذت از مسیر را خواهیم داشت و بعد از آن به قانون تصاعد می رسیم که همه چیز تصاعدی بیشتر میشود.
مناسب است که اهدافی که انتخاب می کنیم؛ جایگاه زیادی با الان ما نداشته باشد که دراین صورت به صورت راحت پیش نمی رود و ما ناامید می شویم و موارد دیگر هم دارد ؛ پس لازم است برای رسیدن به یک هدف؛ قدم بعدی خود را یا هدف بعدی خود را در جایگاهی انتخاب کنیم که با الان ما زیاد فاصله نداشته باشد و با رسیدن به قدمی و هدفی که انتخاب کرده ایم؛ انگیزه و شور و شوق میگریم برای قدم بعدی و به این روش مسیر راحت و لذت بخش طی می شود و تلاش ما هم دلپذیر است ؛ پس فقط لازم است هدفی بعدی ما فاصله کمی با جایگاه الان ما داشته باشید و این هم مهم است که در این مسیر که هستیم پیوسته حرکت کنیم و پیشرفتهای ما ادامه دار باشد یعنی این طور نباشد که در قسمتی از مسیر آن را رها کنیم یعنی پایداری و پیوستگی را در رسیدن به هدف داشته باشیم. و این طوری است که از مسیر حرکت خود داریم لذت می بریم.
احساس رشد میکنیم و با تشویق خود که با انگیزه گرفتن از رسیدن به قدمهایی بعدی است که متناسب با وضعیت فعلی ماست، به مرحله بعدی صعود میکنیم و احساس امیدواری را داریم و از مسیر آسفالته که سنگلاخی نیست و راحت است حرکت می کنیم و می شود همان که چرخ زندگی روغن کاری شده است و راحت حرکت میکنیم.
با هر قدمی که برای رسیدن به هدف بر میداریم وقتی که با آن می ر سیم قانون را بهتر می فهمیم و سرعت رسیدن به خواسته های ما هم بیشتر میشود.
لازم نیست که سنگ بزرگ را در اولین قدم بر داریم قدم به قدم حرکت میکنیم و کم کم راه را برای خود باز می کنیم. با ارامش و امید و لذت؛ پس انتخاب مناسب هدف بسیار مهم است.
موفقیت ادامه دارد ..
اصول اساسی خلق رویا ها
قسمت اول
🥀🥀🥀
درود به شما دو بزرگوار
استاد عباسمنش
و
خانم شایسته ی جان جانان
و درود و سپاس به همه دوستان هم خانواده ام که با خوندن کامنت های بینظیرشون به درک آگاهی های بیشتری هدایت میشوم
👌👌👌👌🙋♀️🙋♀️🙋♀️🙋♀️
امروز یعنی همین الان ساعت
۱۰ صبح میخواستم آماده بشم برم پیاده روی طبق برنامه ی روزانه ام ولی با دیدن این فایل بینظیر و ارزشمند گرانبها مانع از این شد که نوشتن این دیدگاه رو به وقت دیگه ای موکول کنم
اول از همه پیشاپیش تشکر و قدردانی میکنم که امروز هدایت شدم برای چنین فایلی از استاد و سوال های چالش بر انگیز خانم شایسته ی عزیزم
که با طرح این سوالها بطور خیلی ماهرانه ای راه رفتن درست و مناسب رو در عمل رسیدن به اهداف و خواسته هامون و توسط استاد چراغونی و نورانی کردن و من از این همه درخشندگی حیرت زده شده ام
خدایا شکرت
استاد عزیز برای خرید به یک ایالت دیگه ای که تقریبا فاصله ی دوری است رو انتخاب کردن که
حدود دو سه ساعت فاصله ی زمانی با پرادایس داشتن رو انتخاب کردن که هم خرید کنن و هم هم از جاهای جدید دیدن تفریح کنن و هم در طی این مسافت در کنار عزیز دلشون مصاحبه ی جالبی رو هم بوجود اومد
کلا استاد جان پر جنب و جوش هستیداااااا🤣🤣🤣🤣
حالا هر کسی بود نزدیکترین محل رو گزینه ی خرید انتخاب میکرد …..
استاد جان واقعا از این شیوه ی تفکرتون لذت میبرم
چون شما طبق حرفاتون انگار در عمل همه چی رو با هم می خواهید و جهان هم به درخواست شما هم گویا پاسخ مناسب داده
با اون سوال های جانانه ی خانم شایسته فایل ها ی جانانه ای هم بوجود اومده و ساخته شده و این خودش یک ایده ی بسیار عالی از طرف خانم شایسته بوده که در کل این هدایتی شد برای چهار فایل بینظیر که پاسخ تمام سوال های ما نوپایان این سایت رو پاسخ داده
خدارو شکر
الان هم استاد عزیز به اتفاق عزیز دل که عزیز دل ما هستن با فرکانس عشق به سمت دریا ی آبی و انرژی مثبت در حرکت هستن و بنظر میاد که تمام جواب های استاد در اوج بالای فرکانس جهان هستی هدایت شده
محتوای👈👈👇👇👇👇👏👏
دوره راهنمایی عملی دست یابی به رویا ها
یک فرمول ساده برای واقعیت دادن به خواسته ای
که اول خواستن خواسته ی واقعی باشه
که قانون تکامل در اون رعایت شده باشه
ساختن باورهای هماهنگ با همون خواسته
قدم برداشتن در راستای همان باورها
نشانه هایی در خواسته های واقعی هست… اون خواسته اولویت بالایی در ذهنتون داره و فاصله معقولی با اون خواسته
تون دارید
عجب سوال های کلیدی و کد داری خانم شایسته مطرح کردن
جواب پر محتوای استاد..
خواسته هایی که خیلی مهم بود
خواسته هایی که باورهای مناسب در باره اش ایجاد کردم
خواسته هایی که در موردش حرکت کردم
خواسته هایی که در موردش ایمان و توکل داشتم
بیش از اون خواسته هایی که در سال های قبل در دفتر اهدافم نوشته بودم رو بهش رسیدم
و البته که هر بار خواسته های جدید متولد میشع
و همینطور در راستای خواسته ها حرکت میکنم
خواسته های مهم استاد …
در کشوری که آزاد باشه
نامحدود باشه
زبانش انگلیسی باشه
و اون چیزهایی که در کشور خودم محدود بوده رو نداشته باشه
شرایط آب و هوایی معتدل و خوب داشته باشع
و سال هاست که به این خواسته ی بسیار مهم رسیدم و الان در آمریکا زندگی میکنم
نتیجه ای که از این حرف استاد گرفتم ..
اینکه به خواسته های مهم خودمون تمرکز و توجه داشته باشیم
و اون خواسته ها رو به قسمت های کوچکتری تقسیم کنیم
و ویژه گی های مورد نظر رو در مورد اون خواسته مون رو بنویسیم
در مورد مسایل مالی
ماشین و خونه و زندگی خوب داشته باشم
که الان چندین خونه و ملک عالی هم در آمریکا و هم در کشور دارم
چندین و چند تا ماشین ماشینهای خفن و عالی با موتورهای عالی و خفنو هیولا
یک آر وی خفن و عالی که ملیلیادری است
از نظر مالی به هر آنچه که میخواستم رسیدم
در مورد روابط عاشقانه❤❤💙💚💓💓💓
مجموع صدها مستندهای این زندگی عاشقانه در سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت و دیگر فایل ها گواه بر این رابطه ی عاشقانه و عاطفی با عزیز دل مری جان و همچنین روابط فوقالعاده عالی با دیگران و دوستان و آشنایان و همچنینی رابطه ی پدر فرزندی با مایک عزیزمون که جاش واقعا در این سریال ها خالی و سبز بود.. چقدر دلم برای مایک تنگ شده
استاد عزیز همینطور که در سالهای قدیم در شرایط و روابط نامناسب تونستید اینقدر روی باوراتون و افکارتون کار کنید که به این حد از روابط عالی به همراه آرامش به لذت از روابط تون برسید جای تحسین داره
👌👌🥀🥀🥀👏👏
واقعا بنظر من به اون ثبات روحی و ذهنی رسیدن که در واقع همان آرامش ذهن و روح و جسم هست ایده آل ترین و بهترین آرامش رو بهمراه داره
و از اینکه آرامش در شرایط و روابط افراد درست و مناسب و شگفت انگیز و شاد و خوشحال رو بدست آوردید یعنی بهترین نعمت. .. که البته تمام این دست آوردهای رابطه رو در مدار تکامل بهتر و بهتر بوجود آمده
و چه خوب که شما به این مهم توجه کردید و اول از همه به این مسیر هدایت شدید و الگوی بسیار عالی برای من شدید که بقول خودتون از زیر صفر کلوین نردبان ترقی رو در این زمینه طی کردید
با توجه به داشتن الگویی استادانی چون شما دو عزیز
یکی از اهداف امسال من همان آرامش و آسایش در همه ی زمینه ها و ابعاد زندگیم بود و واقعا تمرکز کردم به این موضوع شرایط و روابط افراد درست و مناسب که البته با تضادهای زندگیم این دوران تقریبا با تکامل به بهبودی بهتری رسیده و البته هنوز در مسیر بهبودی بیشتر و بهتر هستم خداروشکر
از لحاظ سلامتی استاد…
بالای پانزده سال هست به لطف خدا در سلامتی کامل بسر میبرم
که الان سالهاست که نه قرص و نه آمپولی استفاده نشده خداروشکر
صحبت خیلی جالب استاد در راستای چگونگی رسیدن به خواسته ها که دقیق و پر محتوا بود اینکه…..
البته با درک کردن قوانین جهان هستی که در مدار درک آگاهی بیشتر و بیشتر و بهتر و تسلط به اجرای قوانین بیشتر و بیشتر شد …. سرعت رسیدن به خواسته هام بیشتر شد
این جمله ی کلیدی استاد رو واقعا باید دقت کرد
در این صحبت ها .. به این نتیجه رسیدم که..
با کار کردن مداوم روی یک خواسته ی مهم درک مون از آگاهی بیشتر میشه و با توجه به این درک سرعت رسیدن به خواسته ها با توجه به قانون تکامل به مدار بالاتری هدایت شده.. 🦋🦋البته خواسته های معقول + با قانون تکامل👏👏
هر چند استاد با اون شرایط و از اون کشور و جایگاهی که استاد با اون تضادهای گذشته
شروع به تغییرات کردن که نه تنها در موارد پول و ثروت بلکه در همه ی ابعاد و موارد
زندگی با استفاده از قانون و سرعت تصاعدی تکاملی در مسیر به جایگاهی رسیدن که در افکار مردمان پیشرفته ی آمریکا هم امکان پذیر نبوده و جای تعجب و سوال بوده🙆♀️🙆♀️
که در مدار آزادی زمانی
و آزادی مکانی
و آزادی مالی
و همچنین در این سن و سال
که جوان هستید
به این حد از رشد و آگاهی روز افزون رسیده و این حد آرامش در نظم و هماهنگی در تمام ابعاد و
امورات زندگی رسیده باشید
چون خواسته ی استاد این بوده که همه چی رو با هم داشته باشن به تک بعدی بودن فکر نمیکردن
قبلانا .. البته در دوره ی جاهلیت
همیشه این افکار رو بخورد ما میدادن که … مگه میشه همه چیرو با هم داشت .. خدا ی چیز رو بهت میده ی چیز رو ازت میگیره…
یا خدا همه چیرو که با هم بهت نمیده
واقعا چه افکار مذهبی بیخودی و چرتی رو به خیک ما بسته بودن که البته ۹۹ در صد جامعه هنوز به همین طرز فکر مشغولن
خدایا شکرت از دوران جاهلیت در اومدیم و در مدار هوشیاری و بیداری هستیم و الگویی واضح و آشکار چون استاد رو دیدیم و میبینیم
ممنون استاد که هستی
مرسی که تو رو داریم
مرسی که همزمان با شما در این عصر زندگی می کنیم
خدارو بینهایت شکرت
یک نکته ی اساسی دیگر که استاد مطرح کردن و شاه کلید همه ی کلیدهاست اینه که..
هر بار به یک تضاد برخورد کردن تمرکزشون روی اون خواسته بوده
مثلا اولین تضاد
روی روابط بود بعد که تمرکز روی اون موضوع کردن و بهش رسیدن بعد رفتن به یک موضوع و تضاد دیگر
یعنی تضاد بعدی
سلامتی
که وزن ۱۰۷ کیلویی رو رسوندن به وزن ۷۸ کیلو
با تمرکز به ورزش و باشگاه کشتی و رسیدن به عضله ی خشک
یعنی هر بار با توجه به اولویت ها تمرکز به یک خواسته توجه کردن
یعنی اینکه
با توجه به اینکه دفتر اهداف ایشون در همه ی جنبه ها بود ولی به یکی یکی از خواسته ها توجه و تمرکز داشتن بعد از رسیدن به هر یک از خواسته و بدست آوردن هر یک از خواسته ها به هدف بعدی توجه کردن
و با رسیدن به هر یک اعتماد بنفس هم برای رسیدن به اهداف بعدی بالاتر رفته
یعنی بحث ارزشمندی و لیاقت و خودباوری و عزت نفس رو در همه ی زمینه های زندگی بدست آوردن
👌👌👌🥀🥀🥀👌👌
یعنی خیلی اعتماد بنفس میره بالاتر و خیلی بهتر قانون و درک میکنه
خیلی بازی این جهان هستی رو درک میکنه و خیلی بهتر در مدار و مسیر هدایت به سمت خواسته هاش قرار میگیره
و سرعت رشد و تکامل بیشتر و بیشتر میشه
و بعد از تضاد مالی و توجه و تمرکز به خواسته و رسیدن به پول و ثروت
تمرکز به مهاجرت مهیا میشود
و رسیدن به این خواسته که کشوری آزاد و دارای آب و هوای خوبی و متعادل و زبان انگلیسی داشته باشه
🍀🍀سوال بعدی خانم شایسته
نشانه های خواسته های واقعی رو فاصله ی فرکانسی معقولی با اون خواسته داشته باشع
چرا مهمه ؟؟؟؟؟
که خواسته ای رو درخواست کنیم که فاصله ی فرکانسی معقولی رو برای رسیدن به خواسته مون داشته باشیم؟؟؟؟؟
جواب استاد🍀🍀🥀
مشکل خیلی ها اینکه .
سنگ بزرگ رو بر میدارن
یاد مثلی افتادم
که سنگ بزرگ علامت نزدن هست
یعنی اینکه آرزوهایی داره که خیلی خیلی فاصله داره با خواسته اش
مثلا طرف اصلا پولی نداره ولی دوست داره ظرف شش ماه و یا یکسال میلیادر بشع
یا اصلا خونه ای نداره ولی میخواد کاخ داشته باشه
چون از اینطرف و اونطرف شنیده که با قانون جذب به هر چه بخوایی میرسی و اونوقت از هول حلیم میوفتن توی دیگ و هر چی پول دارن به این موسسه ها و شبکه های هرمی
و دیگر افراد پرداخت میکنن
در صورتی باید قدم به قدم جلو بره
و یا یک مقدار بهتر از قبلم باشم
در واقع همون بحثی که در فایل قبلی استاد گفتن موفقیت لذت بردن از مسیره نه رسیدن
یعنی وقتی یک مقدار از قبلت بهتر شدی به موفقیت رسیدی
یعنی وقتی یک میلیون به دو میلیون رسید موفقیم
سود در آمد سالیانه رو تقسیم بر دوازده ماه بکنیم
یعنی هر چی در آمد داشتیم جمع میبندیم و بعد هزینه هامونو ازش کم میکنیم و اونوقت هر چی سود بود رو تقسیم بر دوازده ماه میکنیم .. از این طریق سود از در آمدمون رو میتونیم حساب کنیم و این سود رو در سال آینده چند برابرش کنم🤔🤔
استاد عزیز ولی من همیشه فکر میکردم در آمدمونو فقط باید مد نظر داشته باشیم و اگر در طول یکسال مثلا سه برابر شد یعنی عالیع… طبق اون فایل چگونه در آمد خود را در یکسال سه برابر کنیم.
البته من هزینه هامو در نظر نگرفتم ولی واقعا قبل از یکسال در آمدم بیشتر از سه یا چهار و پنج برابر شد ..
و الان هدفمو نسبت به در آمدم قدم به قدم دارم انجام میدم و تعهدمو سه ماه و یا شش ماهه کردم ( بجای اینکه بگم من میلیارد میخوام )
البته با توجه به همین در آمد و حقوق بازنشستگی و در کمال ناباوری در آمدم داره بیشتر میشه .. البته یواش یواش این روند پیش میره ولی کاملا مشهوده و یا ی وقت هایی از یک جاهایی پول بسمتم میاد .. واقعا نمیدونم چی بگم
و یا بعد از اون تضادها الان که خونه ای رو اجاره کردم و مدت دو سال و نیمه که در این خونه هستم درخواستم اینه که بهتر و بزرگتر از اینجا برم .. البته که هدف دارم که خانه دار بشم و یا فلان ویلا کنار دریا داشته باشم و یا فلان
ماشین عالی داشته باشم ولی در حال حاضر با همین داشته هام لذت میبرم و شاد و خوشحال هستم و هر وقت یک پله بالاتر برم بیشتر خوشحال میشم و همینکه در آرامش و آسایش هستم خدارو شکر میکنم و به قانون تکامل برای پیشرفت ایمان دارم
و میدونم که یک شبه پولدار نمیشم
و یا یک شبه زبانم فول نمیشه
و یا یک شبه آرلنورد نمیشم
و یکشبه عوض نمیشم
ولی روند پیشرفت و بهتر شدنمو کاملا میبینم و سعی میکنم کنترل ذهن داشته باشم تا در مسیر درست پایدار بمونم
خیلی خیلی ممنون استاد عزیزم بخاطر این فایل بینظیرتون هر چند باید بار ها و بارها این فایلو ببینم تا کاملا به همه ی گفته های شما مشرف بشم و درک و اگاهی م از این فایل بالاتر بره
البته الان میخوام برم پیاده روی و دوست دارم در مسیر به گفته های شما بیشتر تمرکز کنم
خدایا برای همه هدایت هایت ممنون و سپاسگذارم
خیلی ممنون استاد عزیزم از این همه تدریس عالی و ارزشمندتون
خدا کنه واقعا درک واقعی از فایل رو پیدا کرده باشم و در
جهت رشد و پیشرفتم عملگرا باشم
ببخشید خیلی دیدگاهم طولانی شد ..
دعای همیشگی من برای همه ی دوستان
نور عشق صلح دوستی شادمانی موفقیت سلامتی و پول و ثروت پایدارو از هدایت الهی برای همه مون آرزومندم
👏👏👏👌👌👌🍀🍀🍀🥀🥀🥀🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
به نام خدا
سلام استاد عباس منش
استاد شما واقعا مخاطبان خودتون چی فرض میکنید که اولش میگید سوالات رو هماهنگ نکردیم و فعل بداهه جواب میدم بعد به خانم شایسته میگید اگه اول سوال رو بگی جوابتو میدم بعد هنوز 2 کلمه از سوال رو نگفته بهش میگید آفرین آفرین سوال خوبی پرسیدی که حتی خانم شایسه یه لحظه از این کار شما مبهوت شد و ساکت موند که چرا اینقدر غیرحرفه ای عمل کردید.
استاد توجه ام رو نکات منفی شما نیست ولی من خیلی به شعورم بر مخوره که یکی منو دارزگوش فرض کنه. ما هیچ طلبی از شما نداریم و شما محبت دارید ولی این که دیگه فیلم بازی کردن نداره و مثه مرد بیایید بگید که من و عزیز دلم سوالات رو قبلا مرور کردیم سوالاتی که به ذهن عزیز دلم رسیده و منم توش دخالت نداشتم و قبلا بهش جواب دادم ولی دوست داریم این جواب ها رو شما هم بدونید. من نمیدونم شما چه اصراری داری که بگید یا وانمود کنید که مثل بقیه اساتید موفقیت از روی مونیتور نمیخونید!!!
یا مورد دیگه ای از شما هست که خیلی حرص منو در میاره و اون هم اینه که هی اصرار داری بگی که تو تهران به دنیا اومدی ولی تو قم بزرگ شده! هی دوست داری بگی بچه ی تهرانی! مگه این چه افتخاری داره که اکثر آدما دنبال زاده و بزرگ شده ی تهران بودن هستند!!!
استاد ببخشید که سرصبحی که الان بیدار شدید این موضوع رو مطرح کردم و امیدوارم حالتون گرفته نشه و احساستون رو خوب نگه دارید.
من کسی هستم که تمام فایل های رایگان شما رو ده ها بار گوش دادم و تمام محصولاتتون رو از خواهرم گرفتم و حدود 32 تا دفتر پر کردم و بنابراین خیلی از شما چیز یاد گرفتم و خیلی هم از شما باگ پیدا کردم و اگه بخوام ازش صحبت کنم حدود یک دفتر 100 برگ باگ دارید شما و امیدوارم خیلی زود درستشون کنید.
استاد عباسمنش عزیز،
خیلی خوشحالم که بازهم روی ماه شما رو در کنار خانمِ شایستهی شایسته(!) میبینم. داخل همون بنز SLK معروف که ساختهی ذهنِ خلاق شماست! مثل همهی داشتههای دیگهای که الآن مشغول تجربه کردنش هستین.
بارش قطرات «بارانِ ثروت» رو بر شیشههای ماشین به نشانهی حالِ عالی الآن شما میبینم و این حال رو براتون در همهی لحظات خواهانم.
تحسینتون میکنم که برخلاف عموم مردم، برای اینکه حوصلهتون سر نره کارهای متفاوتی انجام میدین! ایدهی مطرح کردن سوال و جواب خیلی به دلم نشست و خیلی خوشم اومد. پس جا داره از خانم شایسته تشکر ویژه داشته باشم که اینقدر باخودشون در صلح هستن که ایدههایی که بهشون الهام میشه رو بلافاصله عملی میکنن. من عاشقانه مشتاق قسمتهای آیندهی این سوال و جواب هستم.
طبق جهانی که در اون هیچ اتفاقی، اتفاقی رخ نمیده میتونم بگم این فایل دقیقا برای منه و متناسب با فرکانسهای دیشب من و امروز منه! این همون حرفایی هست که باید در جهت خواسته جدیدم بشنوم.
استاد طبق روال همیشگی، قبل از شروع هر دورهای در مورد شرایط خودشون صحبت میکنن تا به خودشون تکرار کنن که چرا خودشون رو لایق صحبت کردن در این موضوع میدونن. صحبتها به قدری کامله که حتی اگه کسی برای اولین بار باشه که با استاد روبرو میشه، متوجه خیلی چیزا میشه.
و خانم شایسته سوال اولشون رو از استاد میپرسن:
چرا مهمه که ما فاصلهی فرکانسی معقولی با خواستهای که تعیین میکنیم داشته باشیم؟!
اولاً اینو بگم که خیلی کِیف کردم وقتی دیدم همزمان که صحبت میکنید، حواستون به مقررات رانندگی امریکا هست! به طور واضح دیدم همزمان که حرف میزدین، نهتنها حواستون به فرعی-اصلیها، جاده و بقیه ماشینها بود، بلکه دیدم از لاین کنار ماشینی که در شانه جاده توقف کرده بود عبور نکردین!! میخوام هم این قانون زیبای امریکا رو تحسین کنم، هم شما که به خوبی خودتون رو با این قانون وفق دادین و حتی موقع صحبت کردن، اجراش میکنید! بهتون تبریک میگم قانونمندی رو حتی در رانندگی اجرا میکنید.
دوماً بازم میخوام تحسینتون کنم! اینبار برای این یک رنگ و رو بودنتون! دقیقا برخلاف باقی همکارانتون (که من معتقدم هیچ شباهت کاری به شما ندارند)، حرفهایی که شما در دورهها میزنید با حرفهایی که در فایلهای رایگان مرتبط میزنید کاملا مشابه و یکسانه و از اصل یکسانی پیروی میکنه! اینجوری نیست که شما توی فایل معرفی دوره فقط چندتا جمله تحریککننده و وسوسه آمیز برای تهیه دوره بزنید و حرفهای اصلی رو برای داخل دورهها نگهدارید! شما داخل همین فایل معرفی دوره، خلاصهای از حرفهایی رو میزنید که توی دوره به طور مفصل عنوان شده و این ویژگی شماست که شما رو با بقیه متمایز میکنه و من از این بابت بهتون افتخار میکنم. بارها و بارها بوده که من حرفی رو توی دوره شنیدم که دیدم شما همون حرف رو توی فایلهای رایگان بعدی تکرار کردین و اونجا بود که به این باور رسیدم که حرفهای شما همیشه از اصول ثابت قوانین پیروی میکنه! فرقی نداره فایل سال ۸۷ باشه یا دوره جدید یا فایل دانلودی! من این یک رو بودن شما و بیسیاست بودن شما رو بینهایت تحسین میکنم.
و اما بریم سراغ درس امروز که خداوند از زبان شما به ما گفت…
در واقع جواب سوال خانم شایسته به قانون تکامل برمیگرده! کسی که قانون تکامل رو درک نکرده باشه، کمالگرایی در وجودش بیداد میکنه! سنگ بزرگ برداشتن نشانهی بارز گرگِ کمالگرایی هست که خودشو در قالب یک برّه نشون میده! این اولین قدم اشتباه کسایی هست که ادعا میکنن به خواستههاشون نرسیدن و از آخر سرخورده میشن! از همون دوران مدرسه، از گوشه و کنار، معلمها و مشاورها زیاد به ما گفتن که هر هدفی که داشته باشی میتونی بهش برسی. اما چرا یادم نمیاد کسی تکمیلش کرده باشه و گفته باشه که، هر هدفی که تعیین کنی میتونی بهش برسی اما با رعایت تکامل!؟
قضیه از این قراره که باورهای نامناسب، همیشه یک باور درب و داغون نیست که بیاد بگه تو به هیچ جا نمیرسی و تو هیچی نمیشی و تو باید تا آخر عمرت در این شرایط بمونی! بلکه باور نامناسب حتی میتونه یک برداشت اشتباه از قانون باشه! مثل همون گرگی که در لباس بره باشه! اتفاقاً این جنس از باورای نامناسب ضربه بیشتری بهت میزنه همونطور که یک گرگ نامحسوس در بین گله، صدمات بیشتری به گله میزنه نسبت به یک گرگ محسوس و آشکار!
پس هر هدفی که داریم، هر هدفی که مدنظر داریم، مهم نیست در چه زمینهای باشه، خیلی مهمه که با رعایت قانون تکامل باشه! اگه یک خواستهی غیرقابل باور برای ذهنت داشته باشی، هرچقدرم که ۲۴ ساعته بخوای تجسمش کنی و در موردش بنویسی و بهش توجه کنی، باز هم ذهنت به چشم یک رویا بهش نگاه میکنه نه یک واقعیت نزدیک! چون ذهن، منطقیتر از این حرفهاست که بخواد باور کنه تو میتونی به اون سنگ بزرگ برسی و برش داری! و تا ذهن باور نکنه، اتفاقی نمیافته چون، این ذهنه که خالق زندگی ماست و ما با ذهنمون هر چیزی رو خلق میکنیم! اگه مرحله اول خلاقیت (که در ذهن صورت میگیره)، صورت نگیره، عملاً هر اقدام فیزیکی و قدم برداشتن بیفایده میشه و فقط خسته میشی! مثل ترمز دستی ماشینی که فعاله اما ما به ماشین گاز میدیم!
این حرفها رو برای خودم مرور کردم که خدای نکرده برای خواستهی جدیدی که تعیین کردم قانون تکامل رو فراموش نکنم. چون ریشهی کمالگرایی قویتر از این حرفهاست که کامل خشکانده بشه و هیچ کسی نمیتونه ادعا کنه که در این مورد به موفقیت کامل رسیده! حتی استاد هم همیشه در مورد ریشهای ترین ترمزها مثل کمالگرایی، همیشه اعلام میکنن که نمیتونن ادعا کنن در این مورد به موفقیت کامل رسیدن اما، نسبت به گذشتهی خودشون کلی رُشد و پیشرفت کردن و موفق شدن ریشهی این ترمز رو کمرنگ و کمرنگتر کنن! علتش بازهم برمیگرده به قانون تکامل! خیلی جالبه! حتی برای درک قانون تکامل و اجرای اون در زندگی، باید از قانون تکامل پیروی کنی!
امیدوارم هر خواستهای که تعیین میکنیم، برای ذهنمون قابل دستیابی باشه.
به امید قسمتهای بعدی
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خدای مهربانم
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
من باور دارم خدا یک انرژیه که با باورهای من شکل میگیره💚
خدای من استاد،وقتی صبح این فایل رو،روی بنر سایت دیدم،از خوشحالی پرواز کردم،اصول اساسی خلق رویاها،فکر کردم گفتم ببین مرضیه از وقتی هدایت شدی تووی سایت چه اتفاقاتی تووی سایت رخ داده،اصلا دقت که میکنم اینا همش برنامه ریزی های خداوند برای منی که تصمیم گرفته بودم بنیادین ذهنمو شخم بزنم،و بذرهایی چون ایمان،توکل،امید،ثروت،سلامتی،ارامش،شادی،لذت و…در ذهنم بکارم
خدای من سریال زندگی در بهشت که چه درسهایی رو که برام نداشت،درس مسئولیت پذیری،طریقه ی در صلح قرار گرفتن با خود،اجرا کردن ایده ها،ارزش ابزار،تکامل در اجرای پروژه،لذت و تفریح با داشته ها،نکات خانه داری،داشتن رابطه پر از عشق و بدون وابستگی،آزادی،آزادی،آزادی،هزاران درس دیگه و مهمتر از همه اجرا کردن قانون تمرکز و توجه بر زیبایی ها
بازنگری و بروز رسانی فایلهای دانلودی و شروع دوره ی دومه روز شمار تحول من که با تکرار فایلها دارم خدا رو بهتر میشناسم و قوانینش رو بهتر درک میکنم
و در این مابین فایلهایی رو که استاد روی سایت میزاره مثه فایل شهود والهام،هدفگزاری با قانون تکامل،قانون اصل بقای اصلح،موفقیت،مسیر رسیدن به خواسته است نه مقصد آن و امروز اصول اساسی خلق رویاها
خدای من،الان که دقت میکنم چقدر برنامه ریزی تو بی نهایت عالیه،تا به امروز اینجوری به فایلهایی که روی سایت قرار میگرفت،دقت نکرده بودم،من تووی هر جنبه ایی از زندگیم نگاه میکنم یه ذره بهتر شدم پس به قول استاد در مسیر درست هستم،تازه دارم قران رو هم بهتر درک میکنم،خدایا شکرت
خدایا شکرت که برنامه ریز زندگیم تو هستی
خدایا شکرت که هر روز باورهام دارند قوی تر و ایمانم به تو داره بیشتر میشه
خدایا شکرت که هر روز نگرانی ها و ترسهام کمتر و توکلم به تو داره بیشتر میشه
خدایا شکرت که دارم سعی میکنم انسان موحدی باشم
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
بریم برای درک اگاهی های ناب این فایل که هر جمله ش بی نهایت ارزشمندتر از یگ گنجه
خدای من وقتی این جاده های رویایی بی پایان کشور امریکا رو میبینم،درونم پر از حس تحسین میشه،جاده هایی که از دو طرف احاطه شدن به درختان سر به فلک کشیده،اخه چقدر زیبا،چقدر رویایی،واقعا تحسین برانگیزه،خدایا شکرررررررت
✔یک فرمول ساده برای واقعیت دادن به خواسته ها:
۱.داشتن خواسته واقعی باشه که قانون تکامل تووش رعایت شده باشه
۲.ساختن باورهای هماهنگ با اون خواسته
۳.قدم برداشتن در راستای اون باورها
تووی نشانه های واقعی که در مورد خواسته هست،اون خواسته ایی که اولویت بالایی تووی ذهنمون داره که فاصله ی فرکانسی مقبولی با اون خواسته داریم
خدای من با درک این آگاهی ها چقدر ارامشم داره بیشتر میشه،من باید هدفی رو انتخاب کنم که در حال حاضر برام مهمه که باهاش یه ذره فاصله فرکانسی داشته باشم،اونوقته که باید باورهای مناسب در راستای هدفم در ذهنم بسازم و در راستای هدفم قدم بردارم،ایمان و توکل داشته باشم و وقتی به هدفم رسیدم،اعتماد به نفسم بالا میره،قانون رو بهتر درک میکنم،خیلی بهتر از قبل میفهمم که چطور به خواسته های دیگه ام برسم،سرعت رشدم بالاتر میره و در نتیجه سرعت رسیدن به خواسته هام بیشتر و بیشتر میشه
✔هر چقدر درکمون از قانون بهتر بشه،تسلطمون به اجرای قانون و عمل به قانون بیشتر و بیشتر بشه،سرعت رسیدن به خواسته هامون هم بیشتر میشه
استاد عزیزم،الگوی بینظیرم با تموم وجودم تحسینت میکنم که هر انچه رو که در زندگیت خواستی،خلق کردی،واقعا وقتی بهش فکر میکنم،میگم استاد عباسمنش خیلی خوب تونسته فکر خدا رو بخونه،استاد عباسمنش بازی ذهنشو خیلی خوب درک کرده،خیلی خوب قانون تکامل رو رعایت کرده،خیلی خوب فاصله فرکانسی رو بین خودش و خواسته هاش درک کرده،برای همین دیگه به جایی رسیده براحتی به انرژی درونش هر شکلی رو که میخواد،میده،الله اکبر
✔سوال:چرا مهمه که ما تووی قدم اول خواسته ایی رو انتخاب کنیم که فاصله فرکانسی مقبولی با اون خواسته داریم؟
جواب:مشکل خیلی ها اینه که تووی اولین حرکت،سنگ بزرگ برمیدارند
خدای من استاد،من امروز متوجه شدم که چرا این دو سال که هدفگزاری که میکردم،آخر سال که میشد به اهدافم نمیرسیدم چون سنگ بزرگ برداشته بودم،چون من یه دوچرخه نداشتم،سر یک سال بنز میخواستم،چون من هنوز نتونستم به تهران مهاجرت کنم،سر یک سال میخواستم سر از امریکا در بیارم،الله اکبر با درک این آگاهی ها چقدر وجودم پر از آرامش شده،چقدر احساس سبکی دارم،الله اکبر
استاد واقعا حالا که دارم بهش فکر میکنم،۹۹درصد ما آدمها بخاطره اینکه روی دیگران رو کم کنیم،بخاطره اینکه خودمون رو به بقیه ثابت کنیم،همش میخوایم کمالگرایی کنیم،همینم باعث میشه همش با صورت بخوریم زمین،اما اگه بخاطره خودمون زندگی کنیم،نخوایم خودمون رو به اینو اون ثابت کنیم،خیلی راحت خواسته ایی رو برای خودمون انتخاب میکنیم که باهاش یک قدم فاصله داریم،نه خواسته ایی که هزاران قدم با شرایط الانمون فاصله داره،الله اکبر برای درک این آگاهی ها
خدای من با درک این اگاهی ها باید دوباره یه بررسی اساسی روی خواسته هام داشته باشم و روی باور محدود کننده ی حرف مردم با تمرکز بیشتر کار کنم،الله اکبر به چه ارامشی رسیدم
✔کسی که قانون رو درک کرده باشه،میدونه ما برای پیشرفت یک روند تکاملی داریم،باید هدف یا خواسته ایی رو انتخاب کنیم که یک ذره از جایگاه فرکانسی فعلی ما دور باشه،و وقتی به خواسته مون رسیدیم و 💡اون نتیجه پایدار شد💡بعد برای یک پله بالاتر هدفگزاری میکنیم.
خدای من وقتی به این درک رسیدم که خداوند هم یک شبه این جهان رو خلق نکرده،ادمها،گیاهان،حیوانات و…حاصل میلیونها سال تکامله،پس برای رسیدن به زندگی دلخواهم منم باید قانون تکامل رو در مسیر رسیدن به خواسته هام رعایت کنم
خدای من یاد قسمت ۷۳ سفر به دور امریکا افتادم که خانم شایسته ی عزیز چقدر زیبا راجب تکامل اسبها صحبت کرد.خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت درک قانون تکامل که درونم پر از حس آرامش شده
خدایا شکرت که دارم قانون هدفگزاری رو درست درک میکنم
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
✔وقتی که ما اهدافمون رو جوری انتخاب میکنیم که با جایگاه فعلیمون خیلی فاصله نداره و بعد قدم به قدم که بهش میرسیم بعد میریم جلوتر،شاید اولش ظاهر قضیه این باشه که ما نسبت به بقیه پیشرفت خاصی نکردیم ولی خودمون میدونیم که نسبت به خودمون داریم پیشرفت میکنیم،و وقتی این پیشرفتها ادامه دار باشه،اتفاقی که میوفته بعد باتوجه به درک قانون در مسیر رسیدن به خواسته هامون لذت میبریم،و وقتی خواسته ایی رو انتخاب میکنیم که یک ذره از ما جلوتره،چون بهش میرسیم،خوشحالیم،احساس پیشرفت،احساس رشد،احساس لیاقت داریم.خدایا شکرت
استاد ببین خداوند چجور برامون برنامه ریزی کرده،اول سمیناری که ۱۲سال پیش اجرا کردی رو بهمون نشون دادی،بعد اومدی مفهوم موفقیت رو برامون باز کردی و حالا هم طریقه ی هدفگزاری،
استاد میدونی من اون ادم تشنه ایی هستم که هر روز با اومدن تووی سایت شما و دریافت آگاهی ها میام که تشنگیمو برطرف کنم اما میبینم هر روز دارم تشنه تر میشم،واقعا چه اتفاقی برام افتاده منکه آدم تنبلی بودم که زود از چیزی خسته میشدم اما الان تووی ماه هشتمه که هر روز دارم اینجا میام علاوه براینکه خسته نمیشم،هر روز دارم شاخه و برگهای اضافی که وقتمو میگرفتن رو قطع میکنم برای بیشتر بودن در این گنج بی نهایت(سایت)،بخدا احساس میکنم الان میتونم کوهی رو جابجا کنم،الله اکبر از این انرژی الله اکبر
خدای من هدایتم کن تا اول خودم و خدای خودم رو بهتر بشناسم،جایگاه الانمو بیشتر بررسی کنم،و خواسته هامو تووی ابعادی انتخاب کنم که یه ذره باهام فاصله ی فرکانسی داره تا قدم به قدم با رسیدن به خواسته هام از مسیرم لذت ببرم،قانون تکامل رو رعایت کنم تا به قانون تصاعد برسم.خدایا شکرت
خدایا شکرررررررت بابت این فایل بینظیر
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
استاد عزیزم واقعا نمیدونم از خداوند چجوری تشکر کنم برای حضور شما و خانم شایسته در زندگیم
خدایا شکرررررررررت بابت حضور استاد عباسمنش و خانم مریم شایسته در زندگیم
ممنونم استادم
ممنونم مریم جانم
پروردگارم بابت همه چیز بینهایت ازت سپاسگزارم
دوستون دارم💚🇺🇸
ساناز عزیزم عالی بود تحسینتون میکنمبابت کامنت زیباتون
به نام الله یکتا
سلام
اصلا این جور مواقعی که میشینید با هم یه صحبتهایی میکنید، یه سوالاتی رد و بدل میشه، یه بحثی رو انتخاب میکنید و در موردش صحبت میکنید، خیلی از شبحات برطرف میشه.
این بحث نزدیکی فرکانس با خواسته رو من خیلی خودم هربار بهتر میفهممش و هربار یه سری ایرادهایی رو پیدا میکنم مثلا توی بحث تعهد مالی، که باعث میشه من چندین بار تعهدم رو تغییر بدم چونکه میفهمم که بعضی جاها رو خارج از قانون تکامل نوشتم یا فاصله فرکانسی خیلی زیادی دارم باهاش ، ولی خیلی دلم میخواست استاد هم یه بار بیاد و در همین مورد هدفگذاری مالی صحبت کنه که قشنگ یه مهر تاییدی بشه به روی اون افکار و بهبودها.
این قانون تکامل چقدر اساسیه، اصلا به قول استاد اصلی ترین و اساسی ترین قانون بشریته که جالبه در مورد همه چیز توی بحث موفقیت صحبت میشه الا قانون تکامل که حتی یک صفحه هم در موردش نوشته نشده در حالی که اصلی ترین موضوعی که یک انسانی که در این مسیر قدم گذاشته باید بدونه همین قانون تکامله. باید بدونه که آقا شما بازی هم میخوایی انجام بدی، درسته که هدفت اینه که برسی به اون غول مرحله آخر و نابودش کنی، ولی تا این بچه غول اول بازی رو شکست ندی که اصلا اجازه نداری بری جلوتر، تا وقتی خودکارت رو برنداری نمیتونی یه کتاب بنویسی. اگه هدفت اینه که برسی به اون بستنی فروشه چهار تا خیابون اون ور تر، اول باید بری خیابون اول رو بهش برسی بعد بری دومی بعد سومی بعد میرسی به اونجا، حالا وقتی رسیدی رسیدی بهش، یه ذره میشینی استراحت میکنی از محیط زیباش لذت میبری،از فضای سبز اطرافش لذت میبری، یه بستنی میگیری نوش جان میکنی و حالت جا میاد و بعد میگی حالا میخوام برسم به اون فروشگاهه که چهار تا خیابون اون طرف تره.
وقتی یه کتاب قطور رو برمیداری که بخونی، تا وقتی مقدمه رو باز نکنی اصلا نمیفهمی که کتاب در مورد چیه، بعد که مقدمه رو خوندی، میرسی به صفحه اول، یه ده صفحه میخونی، بعد وایمیسی، روش فکر میکنی، لازم شد دوباره میخونیش، مثالهاشو برای خودت میاری تا اون مفهومش قشنگ بره توی ذهنت، یا اگه یه درسیه قشنگ یادش بگیری و بعد که یاد گرفتی و دیدی که میتونی به صورت عملی توی مسائل ازش استفاده کنی و محل مصرفش رو بلدی میگی حالا میخوام برم 20 صفحه بخونم، دوباره دفعه بعد تثبیت میکنی مطالب رو و میگی میخوام ایندفعه 40 صفحه بخونم، و از یه جایی به بعد تصاعدی میخونی چون خیلی راحت تر شدی با اون کتابه، خیلی مفاهیم پایه ای رو خوب یاد گرفتی و توی ذهنت یه بیس و اساسی شکل گرفته و دیگه هر موضوعی توی اون کتاب باشه تو ارتباطش رو با اون بیس و اساس درک میکنی پس خیلی سریعتر میتونی مطالب بیشتری رو بخونی و درک کنی.
و اگه با رعایت قانون بری جلو، از خوندن اون کتاب لذت میبری، اگه بیایی بگی من میخوام همین دفعه اول 100 صفحه بخونم برم جلو اصلا تو صفحه 15 کتابو پرت میکنی اون طرف میگی حالم ازش بهم میخوره چون اصلا اجازه ندادی تا بفهمیش، ذهنت هنوز نتونسته درک کنه که داره در مورد چی میخونه، اصلا بیس و اساسی تشکیل نشده که بتونه روابط رو درک کنه، پس کلا هرچی که میخونی میگی این دری وری ها چیه؟ نمیفهممش پس به درد نمیخوره میندازیش دور،
اگه تو یه بازی تا دکمه استارت رو بزنی ببرتت پیش غول مرحله آخر، میگی بابا این دیگه چیه من اصلا نمیدونم این چجوری راه میره، اصلا این کیه بابا فازش چیه؟ منو آوردی مرحله آخر یه کله، برو بابا اصلا نمیخوام، میزنی حذفش میکنی، اما اگه استارت رو بزنی و اول بری توی صفحه معرفی و شروع بازی، اول با یه سری صحنه های قشنگ و آرام بهت محیط بازی رو نشون میده، بعد میره شخصیت بازی رو بهت معرفی میکنه، بعد شروع میکنه داستان رو برات میگه، بعد میگه که چجوری باید کنترلش کنی، با کدوم بپری، با کدوم بدوی، با کدوم ضربه بزنی، بعد اولش با یه سری دشمنای کوچیک و آسون رو برو میشی که بکشیشون تا دستت بیاد چجوری باید بزنیشون، بعد یه سری صخره رو باید رد کنی که میفهمی چجوری باید ازشون بالا بری، بعد یه سری شخصیت های جدید رو میبینی، بعد میرسی به یه دشمن قوی تر تا بفهمی چجوری باید حرفه ای تر بازی کنی، بعد تعدادشون بیشتر میشه تا تو باز هم مهارتت بره بالاتر، بعد یه بچه غول میاد، بعد یه بچه غول دیگه میاد، بعد اون دشمن قبلیا تا یه مدتی باهات میجنگن و هستند تا دیگه عادت کنی و خیلی دیگه باهاشون راحت باشی و مثل آب خوردن شکستشون بدی، بعد که دیدی خیلی راحت دیگه همه اون قبلی ها رو میزنی، یه غول میاد جلوت، این یه لول بالاتره، میزنیش و یاد میگیری که حالا چجوری بازم حرفه ای تر بشی، بعد دوباره یه مدت این غول بزرگا هم باهات میجنگن تا تو بهشون عادت کنی و اون وقت به جایی میرسی که خیلی حرفه ای شدی و راحت غول های بزرگ رو میزنی و هرچقدر تعدادشون بالا باشه تو مشکلی نداری، پس از اونجا لول دشمنات هم مثل لول خودت تصاعدی میره بالا، دیگه خیلی سخت میشن ولی تو بلدی چجوری بزنیشون، همینطور دیگه حتی اگه (به قول گیمرا) اون باس فایت نهایی هم بیاد جلو تو میزنی سرویسش میکنی، چون هی آروم آروم قوی شدی، سلاح هاتو جمع کردی، تمرین کردی، بلد شدی، راه ها رو یاد گرفتی، فن و فنون ها رو بلد شدی و راحت میزنی غول آخر رو میکشی و دوباره اونجا میخوایی که باز هم بری بالاتر و غول های دیگه ای رو تجربه کنی،در عین حال که خودتم خیلی هیولا شدی.
شاید اولش یه ذره بری جلو و سختت باشه اون دشمن اولیا رو بکشی، ولی با هربار شکست دادنشون لذت میبری و اعتماد به نفست میره بالاتر چون تو تونستی بالاخره اونا رو بکشی، بعد همینطور هربار که بهتر میشی لذت میبری و احساس پیشرفت میکنی و وقتی با همین روند ادامه میدی به جایی میرسی که خیییییییییلی حرفه ای میشی و کسی خلاصه جلودارت نیست. اینقدر تکنیکی و حرفه ای بازی میکنی که حتی تو تا غول گنده هم بیفته بهت تو خیلی راحت از پسشون بر میایی.
آره خلاصه یه مثالم از حوزه گیم و سرگرمی زدیم😂
خداروشکر
چقدر جا افتاد مسائل، چقدر این بخشش که اون نتایج پایدار بشه برام واضح تر شد. چقدر بهتر فهمیدم که قانون تکامل رو چجوری باید رعایت کرد، و این تازه اول راهه و باید تا ابد برای بهتر شدن درکم از قانون وعمل به قانون روی خودم کار کنم. به امید الله.
انشاءالله خدا خودش کمک کنه تا هر روز درکمون از این آگاهی ها بیشتر بشه، بهتر بتونیم عمل کنیم بهش و همین دیگه…
نمیدونم چرا ولی قفل شدم. فکر کنم یه نشانه است واسه اینکه بگم دوستون دارم و فعلا بای بای
دستتون در دست الله یکتا
مگه برای جهان یا خالق جهان یک دلار یا یک میلیون دلار فرقی داره؟
مگه سلیمان وقتی درخواست کرد گفت اول زیرزمین بهم بده بعد گفت یه خونه 100 متری بهم بده بعد خونه باغ بهم بده و…. تا کاخ و غیره
گفت ثروتی بهم بده که نه به قبل از من دادی و نه به بعد از من
یا موسی گفت یه سطل آب بهم بده میخوام آب دریا رو خالی کنم رد شم؟
یا یونس یا یوسف یا ابراهیم گفت آتش نشانی بفرست آتش رو خاموش کنم؟
شما خودت میگی قرآن رو از اول به آخر و از آخر به اول خوندم و چند ساله روش کار کردم و فلان و بهمان و دارید تدریسش میکنید و میگید همش ایمانه و باوره
وقتی به سلیمان میگن تا چشم بهم بزنی اون تخت رو برات بیارم
مگه اینا رو شما تدریس نکردی؟ اگر بهش ایمان داشتی که به قول خودتون اینقدر طول نمیکشید رسیدن به خواسته هات
شما تو سمینارات میگفتی من دنبال پول نیستم پول چیه و… بخاطر همینم دیرتر بهش رسیدی حالا داری به دیگران هم القا میکنی نه یه شبه نمیشه؟
مگه برای سلیمان و یونس و یوسف و ابراهیم و… سالها طول کشیده؟
هزار سال هم بگذره ولی باور طرف این باشه که نمیشه جهان هم باورشو بهش نشون میده
اصلا این دیدگاهی که چندین بار و توچندین محصول هم گفتید رو قبول ندارم چون دیدم که شده و وقتی کسی تونسته به راحتی و در آن واحد بهش برسه من هم میتونم برسم
شما از اول هم باورات درباره ثروت درست نبوده و بخاطر همین دیر بهش رسیدی حالا داری به دیگران القا میکنی که نمیشه
به نامِ خدایِ آسانی ها…
سنگ بزرگ نشونه نزدنه!
حدود ۱۲سال پیش اتفاقی برای من افتاد که منو وارد پروسهٔ ترمز سازیِ سلامتی و روابط کرد!
منِ بی خبر از همه جا از اون سال لحظه لحظه، ذره ذره، قدم قدم، آرام آرام، با نجواهای شیطان کاسته شدم! یک انسانِ بی خبر از همه جا که درگیرِ روزمرگی های پر از شرک میشه..
و من نمیدونستم!
چون تا اون روز با هیچ تضادی روبرونشده بودم، و حتی اگر هم تضادی بود دانشی نبود، آگاهی نبود!
هر چی که بود مُشتی آموزه ها و تفکراتِ پوچ و مشرکانهٔ جامعه بود که گمراه ترم میکرد! کم ترم میکرد!
یکی مثل استاد که یک روز همت کرد و نپذیرفت هرچیزی رو، و خودش مسیر و آگاهی های درست رو کشف کرد، ۱۲ سال لحظه لحظه، ذره ذره، قدم قدم، آرام آرام، رشد کرد و آگاه تر و خوشبخت تر و زلال تر شد و حالا زندگی براش خودش گاز میده و جلو میره و خداوند او را که ایمانش را محکم میکند هر لحظه، می افزاید، یکی مثل من که دقیقا همون ۱۲ سال در قعرِ نا آگاهی و شرک ونجواهایِ شیطان هر لحظه کاسته میشدم!
و امان از این شرکِ نهفته و خفته بر سنگِ سیاهی که در دلِ تاریکترین تاریکی ها در جامعه موج میزنه!
و بعد که آگاه میشم ناگهان تصمیم میگیرم سنگِ بزرگ بردارم! و نتیجه؟؟؟
درختی که ۱۲ سال رها شده نباید ناگهان تبر به ریشه اش بزنی! باید هرسش کنی، کم کم…
و خب وقتی توانش رو نداشته باشی کم میاری و باز کاسته میشی!
من خیلی روی باورهام کار کردم و باور های جدید و قدرتمندی ساختم.
که با همه تلاشم عملیشون میکردم.
اما حالا فهمیدم وقتی استاد میگن باید ترمزها رو شناسایی کنید و حذفشون کنید ینی چی!
من به اندازه ۱۲ سال ترمزهایی دارم که با اون سنگ بزرگ برداشتن حالا دارم یکی یکی کشفشون میکنم!
و اینم بگم که اگرچه تصمیم اشتباهی بود اما همین تصمیم اشتباه باعث شده من بیشتر ترمزهامو بشناسم و حالا فهمیدم باید آرام آرام حلش کنم.
بقول استاد اگر از اول میدونستم خیلی بهتر و راحت تر و آسان تر میتونستم رشد کنم، اما چون نمیدونستم اون تصمیم روگرفتم، که به هرحال به رشد من کمک میکنه. مسئله اینه که بدون شناخت به راحتیِ آگاه بودن پیش نمیریم!
و خب حالا میدونم که درکنارِ باور های قدرتمند ساختن، مهمترین مسئله شناخت و حذفِ صبورانهٔ ترمزهاس.
من ۱۲ سال ترمزِ سلامتی و روابط درونم ساختم!
ترمزهایی که واقعا ناخودآگاه بشدت درمقابلشون مقاومت دارم! که اصلا جزئی از شخصیتم شدن!
که من بااااید آرام آرام حلشون کنم!
دانستن تنها کافی نیست. باید بدانی و آگاه باشی و اجرا کنی!
من ناگهان تصمیم گرفتم و مثل این بود که شوک به بدنِ غریبه ام وارد کردم! و این شوک چون ناشناس بود نتیجه نداد! و من باز کاسته شدم!
من مثلا درمورد ثروت ترمزای خیــــــــلی خیلی کمتری دارم چون تضاد آنچنانی نداشتم که مقاومت ذهنی برام بیاره! و واقعا اینجا میفهمم اگر آدمی تو یه محیطِ ایزوله و سالم رشد کنه دقیقا بخواهد میشود. اما باز هم بنظرم آدمی که آگاهانه با تضادها روبرو میشه خیلی قدرتمندتره!
و البته اینم بگم، تضاد وقتی به چِشمِ مانع و سد باشه به جای اینکه رشدت بده متوقفت میکنه و همونجا میشه ترمز و بعد در طولِ سالها مثلِ تیکه آهنِ افتاده در یه گوشهٔ ساکن زنگ میزنه و اگر به فریادش نرسی پودر میشه و تمام!
اما اگر بشناسیش و بدونی که تضادها اومدن که رشدمون بدن، رشد میکنی.
مثل بازیِ Maze( مارپیچ)
فقط یک راهِ درسته که به مقصد میرسونتت، اما دور و اطرافش پر از راه هایی که تهش بن بسته! و بَرت میگردونه تا راهِ اصلی رو پیدا کنی و بری تا به هدف برسی.
هیچکس وقتی توی این بازی به بن بست میخوره همونجا نمیشینه بگه خب حتما تمومه! اونی که Maze runner، یا بگم اهلش باشه، سریع میگه خب این راهش نیست پس بگردم راه درست رو پیدا کنم..
و تضادهای زندگی هم همینن. میگن نه این نیست از اینجا نمیرسی، یا اگر هم کوره راهی باشه قطعا راحت نمیرسی! باید با سختی های بیخودی روبرو بشی!
و هیچکس دلش نمیخواد سختیِ الکی بکشه وقتی میشه راحت و امن مسیرِ درست رو رفت..
من متناسب با باورهای قدرتمندی که ساختم نتایج عالی هم گرفتم! اما الان یکی یکی دارم به ترمزهایی برمیخورم که سخت بهم چسبیدن و فقط با صبوری میتونم از خودم بکَنمشون و رها بشم.
و خدامو شکر میکنم که به این مرحله رسیدم. چون این هم بخش مهمی از مسیره که باااید حل بشه. چون نمیشه با حتی بهترین باورها، ترمز کنان پیش رفت!
من بیشترین تضادهام در سلامتی و روابطم بوده که اصلا منو از عرش به فرش کشوندن!
و امروز فهمیدم باید آرام آرام به جسمم و ذهنِ مسموم شده ام زمان بدم تا خودشو تطبیق بده و حلش کنه! باید وقتی حلش کردم بهش زمان بدم تا تثبیت بشه! باید وقتی تثبیت شد باز بپرورونمش و بهش زمان بدم تا باز هم آرام آرام رشد کنه و به جایی برسه که دیگه بدونِ گاز هم خودش با شتابی باورنکردنی پیش بره و منو مصمم تر و حرفه ای تر در پرورشش کنه…