خداوند را بهتر بشناسیم | قسمت 2 - صفحه 43

727 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سکینه برجی گفته:
    مدت عضویت: 1030 روز

    بنام خالق نامحدود

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گل

    سفرنامه45

    خداروبابت این همه آگاهی سپاسگزارم

    نکات فایل بینظیر

    اعتقادی که برپایه اعتقاد گذشتگان وپدران ما هست نگداریم چشم مارا روی حقایق ببندد

    اعتقادی که از گذشتگان باشد اعتقاد نیست ما باید خودمون فکر کنیم وبعد بپذیریم

    خداوند انسان نیست واحساسات انسانی ندارد مثلا از روی عصبانیت به کسی بدی نمیکند بلکه طبق قوانین عمل می کند

    خداوند را هر جور باور کنی همان جور میشود برات مثلا اگر مهربان ببینی ،مهربان بودنش و تجربه میکنی واگر ستمکار ببینی اورا ستمگر تجربه میکنی

    یک سری چیزا قانون هست و ربطی به باور ندارد و نمیتوام تغییرشان بدهیم مثلا نمیشه گفت باوردارم که از ارتفاع بیفتم چیزیم نمیشه بلکه این قانون جاز به خداوند هست که از ارتفاع زیاد بیفتی میمیری

    انرژی یعنی همه چیز ،هرآنچه را که میبینیم وهر آنچه را که نمی بینیم، انرژی نه به وجود آمده ونه از بین میرود َ،پایه همه چیزانرژی هست و خداوند خود انرژی هست وفارغ از سن ،جنس،دین،تحصیل و… هر فرکانسی که بفرستی همان رابه تو در قالب شرایط و اتفاقات بر میگردونه

    انسان از طریق شک به یقین می رسه پس نگران نباش که با شک اعتقادات گذشته بشکنه

    پیشینیان ما سیل و طوفان وزلزله را عذاب الهی میدونستن ولی امروزه قابل پیش بینی هستن و جریان طبیعی سیستم و جهان میدانیم

    یشا ویرید باهم فرق دارن، یرید اراده خداوند هست ولی یشا به معنی خواست خداوند نیست بلکه یعنی طبق قوانین خداوند هر کس در قوانین باشدهدایت میشود

    نگاه سیستمی به خداوند باعث آرامش انسان هست، حال خوب =اتفاق خوب و حال بد =اتفاق بد نتیجه فرکانس خودمون هست و خداوند دخالت نداره

    بحث فلسفی بدون نتیجه هست

    قرآن هر جا به صورت سیستمی کار میکنه از ضمیر ما استفاده میکنه وهر جا بحث توحیدی هست از ضمیر من استفاده میکنه

    خداوند را بینهایت سپاس بابت وجوداستاد واین آگاهیا

    آرزوی موفقیت برای همه دوستان دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    کامران گفته:
    مدت عضویت: 1302 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت دوستان و استاد عزیز

    چقدر این فایل عالی بود باید چندین بار گوش بدم. ولی چقدر زیبا بود که خداوند یک انرژی هست. ن یک انسان.

    نمیدونم چرا این باور رو درون ما ایجاد کردن و ما هم انتقال دادیم به بقیه. که اگر میخواهی خدارو شکر کنی. یا از خدا چیزی میخواهی به آسمان نگاه کنی چون خدا اون بالاهاست و با عجز و ناله ازش بخواهیم.

    یا داخل توالت اسم خدا رو بیاری دیگه گناه کبیره کردی. باید همونجا خدارو شکر گزار باشیم برای راه خروج که برامون ایجاد کرده و سیستم عالی گوارشیمون سپا س گزار باشیم.

    چقدر عالی بود این منطق که اگر داخل این سیستم بودی نعمت سلامتی و ثروت و همه چیز برات فراوان هست. و اگر خارج از سیستم باشی. خیر.

    خوب این نشان دهنده این هست هیچ دلیل و منطقی قابل قبول نیست که تو حتی برای یک لحظه از سیستم خارج بشی چه پیامبر باشی چه نباشی. سیستم برای همه یک جور هست. فارغ از دین و مذهب و کشور و هر عوامل بیرونی

    پس چقدر عالی هست. این روند. تکلیفمون روشن هست که فقط ی راه وجود داره پیروی و طبق قانون عمل کردن همین. پس من این رو که دارم مینویسم باید عمل کنم و طبق این عمل حرکت کنم و نتیجه رو ببینم

    ن بشینم ی جا فقط حرف بزنم.

    خدایا کمکم کن در این مسیر و هدایتم کن به بهترین ها و عالی ترین ها و همه چیز در این جهان هستی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3597 روز

    روز 45 از سفرنامه

    به نام خدای قوانین

    چه زیبا بود این فایل

    پر از نکته

    پر از درس

    پر از حس ناب درک خداوند

    خدارو شکر میکنم که این فایل رو به اندازه ظرف وجودم درک کردم و مطمئنم هر روز درک کن از فایل ها بیشتر میشه

    از نظر خودم و بقیه من خیلی فرد مهربانی هستم و برای بقیه خوبی می‌خوام

    ولی در زمینه های مختلف تو زندگی ام در شرایط خوب نبودم و البته که الان خیلی شرایط در همه زمینه ها بهتر شده

    و همیشه به خدا می گفتم من که آدم خوبی هستم چرا اتفاقات بد رخ میدهد و همیشه با خواهی و التماس ازش یه چیزی می خواستم و گاهی بهم میداد و گاهی هم نه

    الان فهمیدم که من باورهایی در زمینه های مختلف درست نبوده و الان دارم هر روز روی این باورها کار میکنم و هر روز نتایج در زندگی ام بیشتر میشه

    خدا به هرکسی هر چیزی به هر اندازه ای که بخواهد می‌دهد و اگر به هرکسی نمی ده خودش نخواسته

    و خواستن فقط به درخواست کردن نیست بلکه مهم اینه که با چه حسی می خوای با چه باوری می‌خوای

    و خدا روشکر میکنم که هر روز دارم شرکی که در وجودم هست رو کم میکنم و در تمام لحظات میگم خدا اینو برام رقم زده و البته بر اساس فرکانس های من

    هر فرکانس که با قدرت بیشتر به دنیا میدم براساس آن نتایج در زندگی ام رخ می دهد.

    مهم ترین قانون که هر روز به خودم میگم این هست که تمام اتفاقات را خودم رقم می زنم و هیچ‌عامل خارجی وجود ندارد و همیشه می دانم که هر جایگاهی با هر حس و حالی که هستم خودم رقم زدم

    خدا را هزاران بار شکر بابت درک این آگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    زینب بچای نصاری گفته:
    مدت عضویت: 1051 روز

    بنام خداوند زیبایی ها

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز

    سلام به همه ی دوستان هم فرکانسی

    استاد من با این فایل 45و 44و 46 چندین و چندین بار دارم هی گوش میدم و هر دفعه گوش میدم یه چیزی پیدا میکنم وبه یه چیزی پی میبرم

    و کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم که اولین محصولی که من از سایت خریدم استاد و چقد مقاومت ذهنی چقد با خودم درگیر بودم وای ولی الان چطور با خدا ارتباط برقرار میکنم و چقد عالیه

    چقد من با خودم درگیر بودم ولی الان چقد دنیای با خدا چقد شیرین و قشنگ

    استاد من بازهم گوش میدم واین فایلها را چقد دوست دارم

    استاد خیلی خیلی خیلی

    متشکرم از شما و خانم شایسته عزیز

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    محدثه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 2102 روز

    به نام خداوند بخشنده و هدایتگرم

    چندین بار این فایل رو گوش دادم و اعتراف میکنم فقط فکر میکردم نگاه سیستمی بودن خداوند رو پذیرفتم و تازه فهمیدم در اعماق ذهن من خداوند هنوز یک شخصه که در بهترین حالت این سیستم رو خلق کرده و هنوز هم با تمام دوره هایی که گذروندم برام سخته که خداوند رو انرژی مطلق ببینم اینکه خود خداوند سیستم حاکم بر جهان هستی باشه اینکه خداوند رو در تمام لحظاتم حتی در تمام اشیا حتی در گوشی تو دستم ببینم و حس کنم اینکه هیچ چیز و هیچکس جدا از خداوند نیست خداوند همه چیزه و هیچ چیز خداوند نیست خدای من دارم دیوانه میشم…. و چقدر این جمله رو توی کامنت همسفرانم دیدم و چقدر این دیوانگی قشنگه و شاید تازه اول راه باشه شاید باید دیوانه شد… فقط میدونم یک آرامش محض در سیستمی دیدن خداوند هست یک آرامش مطلق در قوانین بدون تغیر خداوند هست قوانین خداوند یا خود خداوند؟؟؟ خدا کسیه که نشسته و این قوانین بدون تغیر رو وضع کرده و یا خود خدا انرژی همین قوانینه؟؟؟ میدونم که تازه اول مسیرم و تا درک و وصل شدن راه زیادی دارم اما تا همین جای مسیر برای من پر از خیر و برکت بوده پس ادامه میدم با قدرت و با ایمان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1344 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین

    سلام به دوستان خوبم در این سایت الهی

    این فایل رو که گوش میدادم خیلی این ایمان دوباره در من بیشتر تقویت شد که ، وقتی که جهان هستی بر اساس اون موج انرژی که از سمت من به هر کجایی که خودِ من با افکارم جهت میدمش که حالا میتونه نشأت گرفته باشه از باورهای من یا چیزها و موضوعات مختلفی که به شکل های جور واجور بهشون توجه میکنم

    و داستان اینجاست وقتی من آگاهانه میام به این انرژی ها یا همون فرکانس هایی که هر لحظه از سمت من داره ارسال میشه ، به این فرکانس های ارسالی جهت بدم یعنی وقتی که آگاهانه میام توجه ام میذارم روی چیزهایی که دوست دارم توی زندگیم داشته باشم ، همین فرکانسی که از سمت من به صورت هدفمند ارسال میشه در زمانیکه من به سمت همون خواسته ام حرکت میکنم و قدم برمیدارم اون وقت رسیدن به اون خواسته آن برام خیلی خیلی راحت تر میشه چرا؟ چون از قبل من با فرستادن فرکانس های همون خواستم مسیر رو برای خودم مشخص کردم و دقیقاً همون موج انرژی ای که از سمت ارسال شده در زمان مناسبش من به همون سمتی که بهش جهت دادم من رو میکشونه این همون هدایتی هستش که استاد عباسمنش بارها بارها روش تاکید دارند

    مثلاً یادمه 2 سال پیش قبل از اینکه با استاد عباسمنش آشنا بشم یک کتابی رو خونده بودم که اون کتاب توی ایران زیاد چاپ هم نشده بود خلاصه نویسنده کتاب هم یک دانشمندی بود که هم در زمینه علوم اعصاب تخصص داشت و هم در زمینه ی فیزیک کوانتوم

    توی این کتاب گفته بود که فرض کنید شما صبح از خواب بیدار میشید به محض اینکه به مثلاً اولین جایی که فکر میکنی دستشویی هستش بعد دقیقاً همین که یک لحظه به دستشویی فکر میکنم انرژی من به سمت دستشویی که مثال الانم هست جهت پیدا میکنه و دقیقاً چند دقیقه بعد خودم رو توی دستشویی میبینم یا مثلاً بعدش فکر میکنی که یک قهوه درست کنی همون لحظه بخاطر توجه من به درست کردن قهوه و خوردنش باعث میشه زمانی که من حرکت میکنم همون انرژی ای که از قبل فرستاده شده من رو به سمت خودش بکشونه

    یادمه بچه بودم خیلی به گیتار علاقه مند شده بودم بعد همیشه میرفتم مغازه های گیتار فروشی از پشت شیشه می ایستادم تا گیتارها رو ببینم فکر میکنم حدود یکماهی از روی شوق و علاقه ام به گیتار که اون زمان در من ایجاد شده بود میرفتم از نزدیک گیتار میدیدم همین باعث شد طی یک مدت کوتاهی من گیتار داشته باشم

    خیلی خوبه آدم ارتباط بین اتفاقات و شرایطی که توی زندگیش میوفته رو اون چیزی که توی ذهنش بهش باور داره یا در موردش فکر کرده یا توجه کرده رو پیدا کنه

    یادمه توی سریال سفر به دور آمریکا فصل اول مریم بانوی عزیزم توی یکی از فایل ها داشتن میگفتن که من وقتی که بل قانون آشنا شده بودم یکی از کارهایی که انجام میدادن این بود که میومدن ارتباط بین اتفاقاتی که توی زندگیشون میوفتاد با اون فکری که توی ذهنشون میچرخید رو پیدا می کردند

    یا حتی یه مدت من قبل از اینکه درکم از قانون جهان هستی بیشتر بشه در زمینه ارزهای دیجیتال شروع به یادگیری و فعالیت کردم اون زمان هنوز مسیر علاقه خودم رو پیدا نکرده بودم یعنی نمیدونستم که به چی علاقه دارم بعد الان یادم نیست که من اون موقع به چه چیزهایی توجه میکردم که توی دایرکت اینستاگرامم که الان دیگه اینستاگرامم رو از توی موبایلم حذفش کردم افرادی به من پیام میدادن و پیشنهاد همکاری در زمینه ارزهای دیجیتال میدادن که از کشور آمریکا بودن حتی یادمه یکیشون که داشتم باهاشون صحبت می‌کردم یک مرد آمریکایی بود که توی کشور آمریکا صاحب یک شرکتی که در زمینه ارزهای دیجیتال کار می کردند بود

    آهان الان یادم آمد فکر کنم اون موقع داشتم دنبال الگوهایی میگشتم که در این زمینه موفق شده بودن که احتمالاً اون الگوهایی که من میگشتم در اصل آمریکایی بودند که خداروشکر بعد از اینکه دوره عزت نفس رو شروع کردم جهان مت رو به مسیر علاقه هدایت کرد اونم بخاطر اینکه بد دوره عزت نفس خیلی خودم رو بهتر شناختم و از طرفی هم که فهمیدم بورس و ارزهای دیجیتال همش چرت و پرته

    یا بعد از مدت ها کار کردن روی دوره ی روانشناسی ثروت اولین نشانه مالی که گرفتم این بود که من توی دفتر اهدافم نوشته بودم دوست دارم برای خودم یک کتونی با کیفیت و اورجینال داشته باشم اون موقع هم توی ذهنم کتونی نایکی بود خلاصه گذشت تا اینکه یه روز رفتم آرایشگاه که موهامو کوتاه کنم اون صاحب آرایشگاه از ترکیه بد خودش چندتا کتونی اصل از برندهای مختلفی با خودش آورده بود بعد هیچی همینجوری اصن هدایتی پرسیدم این کتونی ها چی اند چه جوری اند چندتاشون رو داد پام کرد و همون باعث با قیمت تقریبی اصلی خودِ کتونی من ازش کتونی اصل شرکت آدیداس رو بخرم دقیقاً همون چیزی که من توی دفترم نوشته بودم برام اتفاق افتاد اصلاً هم فکرش رو نمیکردم که من یک همچین کتونی رو بخوام از آرایشگاه مردانه بخرم !!!!

    بخاطر همین هم هستش که استاد عباسمنش همیشه میگه به چه جوری رسیدن به خواسته هامون فکر نکنیم و همون چیزی که دوست داریم داشته باشیم ید تجربه اش کنیم فکر کنیم چون جهان طبق فرکانسی که از سمت من ارسال میشه من رو از بی نهایت طریق میتونه هدایتم کنم به خواسته ام

    دوباره یادم آمد که من یه قسمتی از سریال سفر به دور آمریکا هستش که خیلی میدیدم یعنی تقریباً که همون قسمتی هستش استاد عباسمنش با مریم بانو دو تایی میرن رستوران برزیلی و اونجا کباب ها رو میوردن سر میز و هر چقدر دوست داشتن برمی‌داشتن و میرفتن این مثال برای من خیلی واضح هست چون خودم یک روز تصمیم گرفته بودم برای خودم برم برگردم ، بعد رفتم وارد یک رستورانی شدم که جلوی درب رستوران پرچم کشور برزیل رو زده بودند خلاصه من رفتم داخل رستوران و یک دخترم خانم زیبایی آمد سر میزی که من نشسته بودم شروع کرد به توضیح دادن که نحوه سِرو غذاشون به چه شکلیه ، اصن همون اول که خانم گارسون داشت برام توضیح می‌داد من اینقدر ذوق زده شده بودم از اینکه چقدر قانون درست و دقیق عمل میکنه که من با توجه کردنم به رستوران برزیلی که استاد عباسمنش رفته بودن خودم هم به رستورانی که مشابه ی همون رستوران بود هدایت شدم یعنی واقعاً همینه

    اون انرژی ای که از سمت من ارسال میشه من رو به همون سمت میکشونه

    اون زمان هایی که هدایت نشده بودم به اینکه کلاً حقیقت جهان هستی چی هستش بعضی وقت که اتفاقات خیلی واضح توی زندگیم میوفتاد احساس می‌کردم که انگار این نوع اتفاقات که هر دفعه هم داره تکرار میشه یک ارتباطی با چیزی که توی ذهن من داره میوفته ربط داره

    مثلاً اون موقع هایی که مثل الان هیچ آرامشی نداشتم هر روز که میرفتم سرکار توی موقعیت هایی قرار میگرفتم که دو نفر آدم ایستادن و دارن با هم دیگه دعوا می کنند حالا این اتفاقات یا موقع رفتنی به سرکارم برام پیش میومد یا موقع برگشتنی خلاصه این الگو بیشتر موقع ها برام تکرار می‌شد که یه روز واقعاً من شک کردم به این موضوع که نکنه واقعاً اون چیزی که توی ذهن من داره میگذره این اتفاقات رو داره برام به وجود میاره یا من رو توی موقعیتش قرار میده چون اون موقع ها من توی ذهنم با همه داشتم دعوا میکردم حالا در واقعیت من اصلاً همچین آدمی نبودم ها ولی بخاطر اون ورودی های بدی که در اون سال ها وارد ذهنم شده بود این افکار بیماری زا توی ذهن من میچرخید

    از بعد از اینکه با استاد عباسمنش آشنا شدم که استاد با توضیحات مفصلی که در تمام فایل ها و دوره هاشون گفتن و همچنان هم میگن متوجه شدم دقیقاً همه ی اون اتفاقاتی که توی زندگیم به وجود میومد فقط و فقط بخاطر افکار خودم بوده یعنی تمام اون شرایط و آدم هایی که باهاشون برخورد می‌کردم نتیجه فرکانس هایی بوده که از سمت من به جهان ارسال میشده که البته خداروشکر از همون موقعی که قانون جهان هستی رو فهمیدم و تمرکزم گذاشتم روی تغییر باورهام و تغییر شخصیتم خیلی خیلی خیلی کم پیش امده که من توی موقعیت های تنش زا قرار بگیرم خیلی کم واقعاً

    دیگه یادم نمیاد که اتفاقاتی که توی ذهنم افتاده مربوط به کدوم فکر من بوده ولی از وقتی که قوانین حاکم بر جهان هستی رو فهمیدم دارم سعی میکنم که اتفاقات زندگی من اون جوری باشه که خودم آگاهانه بهش توجه کردم و در مسیرش حرکت کردم تا اون فرکانسی که خودم بهش جهت دادم من رو به همون شرایط و اتفاقاتی که دوست دارم بیوفته بکشونه به همون سمت

    مرسی از استاد عزیزم و خانم شایسته نازنینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    الهه السادات میرمحمدی گفته:
    مدت عضویت: 2297 روز

    به نام خدایی که همیشه در همه جا هستش :)

    خدای بزرگم ممنونم ازت،شکرت بابت همه چیز

    بابت این جهان و این قوانین زیبا

    سلام به استاد عزیز و همه ی عزیزان سایت

    استاد ممنونم ارتون بابت تولید این فایل و این محتوا

    که چقدرررر به انسان ارامش میده

    چقدررر قلب ادم رو اروم میکنه

    ••و واقعا این ثبات قوانین هستش که به انسان ارامش میده، این ثبات هستش که دل وجان ادم رو قرص و محکم میکنه.

    و خدارو شکر بابت افرینش این جهان زیبا،

    بابت اینکه همه چیز همه چیز این جهان با یک نظم و ترتیبی درحال حرکت و تکامل هستش.

    ••خدایا شکرت بابت اینکه قوانین این جهان رو ثابت افریدی، واین ثبات رو مایه ی ارامش ما قرار دادی، که واقعا باعث ارامش وآسودگی خیال هستش

    خدایا شکرت

    “خدای مهربون ما رو از بنده های با ایمان،موحد، و شکر گزارت قرار بده. ”

    آمین یا رب العالمین :)

    در پناه خداوند باشید :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    به نام هدایت الله

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوب هم فرکانس ام

    ایمان واقعی را باید خودمونو بشناسیم یعنی در اصل باید فکر کنیم در هر موردی باورهای گذشته نزارید از چشم شما خدا را دور کند یعنی باور های غلطی که در زندگی شما است چون خداوند موجود نیست هر جور که ببینی همونطور دیده می شود مثلاً به این ببینی بخشنده ببینی رحمان ببینی همینطور میبینی اگر میخواهی خداوند را درک کنید باید هر آنچه که میبینی یا نمیبینی به آن برسید این انرژی است که ما از طرف خداوند دریافت میکنیم

    این یک اصل است که اتفاقات را زمانی می توانیم کنترل کنیم که خداوند را باور کنیم و قوانین حاکم بر انرژی را باید بدانیم و یا فرستادن فرکانسی از انرژی می باشد

    احساس خوب داشته باشی فرکانس قوی تر و بهتر می شود و حال خوب احساس خوبی داری و باید بدونی که چطوری نگاه کنیم به آن موضوع که به تو چه حسی می دهد و از شما ممنونم فایل خیلی خوبی بود ارزشمند بود و درک من رو چند برابر کرد

    از همه دوستان ممنونم بابت کامنت های خیلی قشنگ و خوب شون

    همه رو به خدای بزرگ و مهربان میسپارم در پناه الله یکتا سلامت شاد و سربلند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    احمد وفایی گفته:
    مدت عضویت: 1424 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان.سلام به دوستان جان

    یه سوال داشتم

    دوستانی که این فایل گوش دادن و کامل درک کردن ،میخواستم بدونم درباره معجزه عصای موسی ک تبدیل ب مار یا اژدها … شد چه همزمانی رخ داده ؟ چ قوانینی هست ک باعث میشه یه تیکه چوب بشه مار زنده ؟

    یا مثلاً درباره ابراهیم چ همزمانی اتفاق افتاد ک پرنده های ک کوبیده شده بودن و …. دوباره زنده شدن؟ و خیلی مثال دیگه طبق چ قوانینی تو شکم نهنگ میشه زنده بمونی و زندگی کنی….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم اشکی گفته:
      مدت عضویت: 1571 روز

      بنام خداوندی ک هر لحظه درحال هدایت ماست

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام دوست عزیز

      راستش منم اوایل راجب عصا حضرت موسی خیلی فکرکردم چون تمامی چیزهایی ک ب اسم عذاب یا معجزه توقران بودرو باتوجه ب اموزشهای استاد کاملا درک کردم وبرام منطقی شد وفهمیدم اون اتفاقات همین الانم میوفته فقط دیگ ب اسم عذاب و معجزه نیست

      یکماه پیش ویابیشتر یادم نیست گفتم خدایا برااین مسئله هم کمکم کن درکش کنم بعد شروع کردم ب تحقیق برسی وبه چیزای جالبی رسیدم ک کاملا برامن قابل قبول ومنطقیه وبمن ک حس خوبی میده چندین بارم خواستم بنویسم هی حسم نمیذاشت الان حس کردم ب کامنت شما باید پاسخ بدم

      خب درقرآن کلمه« ثُعْبَانٍ»روبا اژدهای بزرگ ترجمه کردن بعد دیدم دومعنی داره هم اژدها هم مار وازونجام ک جادوگرام بامارجادوکردن پس گفتم براحضرت موسی هم ماربوده بعد رسیدم ب یه چیزجالب اونم این بود ک درجنوب سمنان موجوده

      تیرمار یک گونه نادر و جالب است که اندام باریکی داشته و برای شکار روی دم خود ایستاده و گردن خود را برای ساعات طولانی کج می‌کند تا پرندگان به هوای اینکه شاخه درخت است روی آن بنشیند یک تایکونیم متره

      یعنی یه مدل مارهست ک خودش روب شکل چوب درمیاره

      خب بعدگفتم اره منطقیه باتوجه به همزمانی حضرت موسی چوبی روبرداشته ک فک کرده چوبه براعصا درواقع ماربوده وازونجام ک مارها اگ یه جاشونوبگیری نمیتونن تکون بخورن میتونسته این اتفاق افتاده باشه ک ناخودآگاه جایی ازماروگرفته ک نتونسته حرکتی کنه بعد هم جایی ک رفته حسش گفته چوبتو بنداز زمانی ک انداخته ماره تونسته حرکت کنه وحضرت موسی هم این موضوع روفهمیده ودراون مراسمم ازین ماره استفاده کرده ماک اطلاعات جزئی رونداریم ک چیشده این وسط چ روندی طی شده چقدرزمان برده اصلن بین این اتفاقات واینجوری ماجرای عصای حضرت موسی برامن روشن شد این برداشت منه وحسمم نسبت بهش خوبه

      درمورد نهنگم ک بری بخونی سیستم نهنگ اینجوریه ک تاهفته ها چیزایی ک میخوره توشکمش نگه میداره وهضمشون نمیکنه یه جور ذخیره کردن

      کلا ب این نتیجه رسیدم ک چیزایی ک توقرآنه عجیب غریب نیستن فقط درست ترجمه نشدن واینکه جوری نوشته شدن ک برامردم اون زمان قابل درک وفهم باشه

      ولی کلا بیایم به این حرف استاد عمل کنیم به خودمم میگم دنبال فرعیات نباشیم اصلو بگیریم بش عمل کنیم بریم جلو؛

      درپناه الله یکتاشادوپیروزوموفق باشی دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1148 روز

    به نام خدایی که جهان را آفرید.

    سلام به استادعزیزوگرانقدرم.

    عاشق بحث و گفتگوهای توحیدی هستم چون هرچقدر هم ازش میفهمم ،احساس میکنم بازم کمه وهنوزبه یادگیری و آموزش وآگاهی نیازدارم.

    وباگوش دادن فایلهاومباحث این چنینی حالم خوب میشه .کلن حس خوب میگیرم.ب خصوص اینکه فردی درموردش صحبت کنه که خیلی قبولش داشته باشم مثل استادعزیزخودم.

    تاوقتی که بااستادآشنانشده بودم ،به این واضحی ومشخصی ،ازبرنامه وقوانین جهان وخدای خودمون ،چیزی سردرنمی اووردم .

    یه جورایی درک خاصی نداشتم واتفاقاهمیشه به خاطرعدم آگاهیم ،سوالات عجیب وغریب درذهنم‌ می پروروندم.وخیلی وقتااحساس میکردم بابی عدالتی خداوندمواجه هستیم .

    البته بازم باوجوددیدن خیلی ازاتفاقات هم برای خودم وهم در دیگران ،بی عدالت بودنش ،تو،کتم نمی‌رفت اماچون آگاهی به قوانین جهان نداشتم ،میگفتم نمی‌دونم شایدهمه ی اینا،یه جورامتحانه ،که حالابعدن شایدم تودنیای بعدمشخص بشه .

    وباهمین جواب خودموقانع میکردم پارس ردمیشدم .البته این نگاه راهنوزمیون آدمازیادمیبینم .

    والان خندم میگیره که انسانها هراتفاقی که براشون میفته،اون موضوع روبه خداربط میدن ویه جورایی حالی میکنن ،که خدایامگه نمی‌بینی ؟!

    عجب خدایی هستی که میبینی ودردت نمیاد؟!

    کجایی حواست نیست ؟!.کاش فقط این وصله ها رابه خدامیچسبوندیم .

    وقتهایی که خشم ومشکلات دامنمون رامیگرفت ،خیلی وصله های بدی به خدامیچسبوندیم .درواقع انگ بدی بش می‌زدیم .

    خدایاماروببخش .همش ب خاطرعدم آگاهی ودرکمون ازتووجهان توبود.

    خداروشکرمیکنم که الان هیچ کدوم ازاون احساسات بدرانسبت به خدای خودمون نداریم .

    حتی اگه تواوضاع وشرایط جالبی هم نباشیم ،دیگه دنبال خدانمیگردیم‌که بیادوجوابمونو،بده.

    فهمیدن سیستمی بودن جهان وسهم ونقش مادرجهان

    خیلی خیلی کمک کردتابه فهم ودرک بهتری ازاین دنیاببریم .

    دیگه برای اتفاقی دنبال مقصرنمیگردیم.

    دیگه ازمشکلات فرارنمیکنیم.

    دیگه خداروبهترمیشناسیم .

    خداروشکرازدولت استادعزیزمون ،باقوانین جهان ونظم ومدیریت این جهان آشناشدیم .

    چقدب خاطرافکاربستمون ،تویه موضوعی گیرمیکردیم .

    چقدازخداشکوه وشکایتی میکردیم .

    چقدازهراتفاقی بهونه ای درمیوردیم برای کاری نکردنامون .

    دورازجون چقدکوته بینانه به همه چی نگاه میکردیم .

    این آگاهی ها،چقدرنگاه ماروقشنگ تروزیباترکرده به همه چی .

    به علت عدم آگاهی ،خودآزاریمون زیادبود،چون برای هرچیزی دنبال علت می‌گشتیم درصورتی که همه چی تودرون خودمون بود.نمیدونستیم این افکاروباورهای ماچ قدرتی دارن .

    من که بابت هر اتفاق ،به خداچیزی میگفتم‌وازدسش عصبانی میشدم .

    گذشته ازهمه ی اینا،مثل آدمای سردرگم بودیم ،تکلیفمون باخودمون هم مشخص نبود.

    خداروشکرازاین بلاتکلیفی نجات پیدا کردیم.

    تازه هرچقدربیشتررشدکنیم وبیشترایمان واعتمادپیداکنیم، بیشترازاین جهان لذت می‌بریم حتی اگه بااتفاقات وموضوعاتی روبروبشیم که جالب نباشن .چون دیگه انشالله به این درک رسیدیم که هر اتفاقی برای رسیدن به خواسته های ماس.

    همان طور که خداوندجهان راباقانون تکامل خلق کرده،ماهم برای ایجاد تغییرات افکاروباورهامون نیازنیس،عجله کنیم .

    آخه اوایلی که از قانون سردراورده بودم ،همش حرص می‌خوردم که چرانمیتونم به جا،ازش استفاده کنم .امابعدازمدتی متوجه شدم که سالهااین افکارمن بوده ،وبه این سرعت ازذهنم بیرون نمیره .

    وباعث ایجادمقاومتهایی میشه .درسته خودم یه وقتایی خوب میفهمم دارم ازمسیرخارج میشم اماقبول کنید،کنترل کردن ذهن خیلی سخته.

    ولی خوبیش اینه که هر اتفاقی که میفته ،خوب میفهمم چ فرکانسی دادم که همچین چیزیو،دریافت کردم.

    این قانون فوق العادس وخوب میمونه توذهنمون که دادن فرکانس مثبت ،باعث اتفاقات مثبتی میشه .

    وفرستادن فرکانس منفی باعث وقوع اتفاقات منفی می‌تونه باشه.

    که همه ی اینابستگی به شدت ناراحتی وعصبانیت ویاشادی وخوشحالی ماهم داره.

    استادگفتید،حوادثی مثل طوفان وزلزله ویاهرچیزدیگه عذاب الهی نیس وجزعه برنامه ی سیستمه وربطی به نازل شدن بلانیس.

    آخه اینم یکی ازباورهای مخرب مابود.

    چه قضاوتهادرموردخداوبنده هاش که نکردیم سراین داستان .

    خداروشکرازاین زمینه هم آگاهی های لازم روبدست اووردیم .

    سرموضوع (خداوندهرکس راکه بخواهد،هدایت میکندیانعمت میدهدویا…).

    همیشه میگفتم خب خدااگه به اختیارخودش اینکارومیکنه پس ازمابنده هاش توقع خاصی نداشته باشه .

    انگار که لج میکردم .خب درکی ازاین آیه های قرآنی نداشتم ونمیفهمیدم که منظورش ازاین جملات چیه؟

    خداروشکرقشرمذهبیمون هم هرچیزی روبه نفع خودشون ترجمه میکردن .

    ازاولشم باهاشون هم فرکانس نبودم وحرفهاواستدلالهاشون تو،کتم نمی‌رفت .

    چون بیشترلفظ میومدن وتوعملکردهاشون اتفاق خاصی نمیدیدم ازطرفی نمی‌دونم چراوقتی کنارشون بودم حس خوبی دریافت نمی‌کردم .

    الانش هم این جور،افرادهستن .

    البته مابه کسی کاری نداریم چون استادمون گفتن فقط تمرکزتون روی خودتون وعملکردهای خودتون باشه.

    اینکه جهان ماوخداوندباهم قوانینی برپاکردن که ماازاونهابهره ی کافی ببریم ،برام خیلی منطقی تره .

    تااینکه فکرکنم بایه خدای احساسی طرف هستم .

    اتفاقا،باوراحساسی بودن خدا،منوازخدادورمیکردچون مدام میگفتم‌:مگه نمی‌بینه؟ .مگه نمیشنوه ؟

    ازقرآن هم چیزی سردرنمیووردم که بازم سپاس ازاستادعزیزکه باتوضیحات وترجمه های قشنگش باعث شداین کتاب هم برام منطقی بشه وگرنه اصلن نمیتونستم بپذیرمش .

    آخه داستانهای قرآنی روباعرض معذرت ،مسخره میدونستم .

    مسخره بودبرام چون چیزی ازش نمی‌فهمیدم وکسی نبودبادلیل واستدلال درست ،برامون ترجمه یاتفسیرکنه.

    ماخیلی وقتها،به کلام خدارابزرگ وقدرتمند،دونستیم اماتوعمل متاسفانه اصلن همچین چیزی رونشون ندادیم .

    درواقع ایمان خودمومیگم ،صفردرصدبوده .

    چون بعدازدیدن هراتفاقی که ناخوشایند بوده ،یاس وناامیدی ونگرانی وترس واحساس بد،همرام بوده .

    کم پیش میومدکه به قضیه ای ،خوش بینانه نگاه کنم وامیدوارباشم ،وتودعاکردن آرامش بگیرم .

    دعاکردنم، فقط زمانهایی بودکه احساس میکردم به خدانیازدارم .

    وازسرنیاز،متواضعانه صحبت میکردم .واگه برآورده نمیشد،ازش فاصله می‌گرفتم .

    همیشه به خدامثل طلبکارا،نگاه میکردم .

    انگار معامله میکردم البته به روش خودم بدون دونستن قانونی بینمون .

    الان هم یه جورایی بینمون معاملس ‌.اماباقاعده وقوانین خودش .ینی اگه من بنده ی خوبی باشم وتومسیردرستی قرارگرفته باشم ،وسپاسگزارنعمتهاوداشته هاش باشم ،خداهم چندین برابربیشتربهم پاداش میده.

    صحبتهاوتفاسیراستاددرموردداستانهای قرآنی خیلی جالبه وباعث میشه برام منطقی بشن .

    وامااینکه استادگفتن :برس به جایی که یادخداآرامش بخش دلت بشه .وباداشتن خدابه آرامش برسی.

    وحالت خوب باشه .واینو بدونیم که خداوندبه بندگان خودش ،ظلم نمیکنه .می‌تونه مارو،به یه باورخوبی نزدیک کنه که راحت به خدااعتمادکنیم .

    اگه اتفاقات ناجالب یاناخوشایندتوزندگیامون میبینیم،اکثرش ارسال فرکانسهای خودتونه ونتیجه شاهکارهای خودمونه.

    الابذکرالله تطمئن القلوب .

    جزبایادخداآرام نمیگیرد،دلها.

    بله دقیقن درسته اما مشکل اینجاس که خیلی جاهایادمون میره که خدایی هست که مراقب ماس .

    زودبه هم میریزیم ،قدرتشوفراموش میکنیم .وفک میکنیم دنیابه آخررسیده .وازدست هیچکس حتی خداهم کاری برنمیاد.وقتی تواون لحظات همچین باوری داریم چطور توقع داریم خدابرامون کاری صورت بده .اصلن مااجازه میدیم خدامصلحت کارخودشونشونمون بده .به قول معروف اصلن امون نمیدیم .

    باوجودزمین خوردنهامون ودردسردرست کردن هامون بازبه عقل ومنطق خودمون رجوع میکنیم وسریع دست به کارمیشیم.

    خرابکاریهامونوکه میکنیم میآییم میگیم ،خدایاغلط کردم .ببخش منو.بیافلان کار،روبرام درست کن ،خواهش میکنم .

    همچین عاجزانه التماس میکنیم هرکس ندونه ،فکرمیکنه ،خداروتنهامنبع وراهگشای کارامون‌میدونیم .بله اون موقع که دیگه گندزدیم به همه چی ،درسته این حس روداریم .اماچراهمین احساس روهمون ابتدای مشکلمون ،نداریم .

    ایمانمون که به فنامیره بعدش یادمون میفته که چاره ای نداریم جزالتماس به درگاه خدا.

    کاش یادبگیریم زمانی که میگیم خدایاهمه چیه زندگیموبه تومیسپارم ،واقعن رهاکنیم وخودمون راازبندواسارت افکارمنفی ونجواهای شیطانی که میان ومیرن،نجات بدیم .

    انقدبااین افکاروذهن بینمون ،خودآزاری نکنیم .یه کم به خودمون احترام بزاریم .یه کم بیشترخودمونودوست داشته باشیم .وقتی خدای به این خوبی ومهربونی وقدرتمندی داریم دیگه چی میخاییم .

    به خودم میگم واقعن بیاواین باورروباورکن که خدایی هست که فقط کافیه توخودتوبندازی توآغوشش وآزادورهابدون غم وغصه وترس ونگرانی زندگی کنی .

    بپذیرهراتفاقی که میفته .

    انقدچرا،چرانیارتوکارات .

    انقدآیه ی یاس نخون .

    یه کم صبورترباش تاببینی نعمتهاوالطاف خداوندرو

    تاکی میخای به این روندادامه بدی ،توکه ازاین سبک زندگی ،خیری ندیدی وچیزی بدست نیووردی ،پس چرابازاسیروگرفتارهمون راه میشی.؟!

    بیاومسیرت روعوض کن .بروتوراه راست ،راه مستقیمی که تویی وخدا.

    مسیری صاف وهموارکه بی دردسر،توروبه خواسته هات میرسونه.

    امیدوارم همیشه تویادت بمونه .

    خدایامنوازبنده های شایسته قراربده .

    خدایامنوتومسیردرست هدایت کن .

    خدایامنوازجهل ونادانی دورکن .

    به من معرفت وشعورودرک قوانین خودت روبیاموز.

    هیچ لحظه ای منوبه حال خودم وا،مگذار.

    توثابت شده ای ،این منم که اسیردامهای شیطانی میشم .ببخش وبیامرزهمه ی مارو.

    نگهدارومحافظ استادعزیزم وخانواده ی عزیزش هم باش .

    استادجونم سپاس ازبزرگواریت .

    سپاس به خاطر قلب قشنگت ،قلبی که سرشارازمملورنگ خداییه.️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: