بررسی حجاب در قرآن | قسمت 4 - صفحه 4
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-20 07:33:372024-09-19 08:54:31بررسی حجاب در قرآن | قسمت 4شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
باسلام وخداقوت به استاد عزیزم
استاد جان بی نهایت از شما وخانم شایسته ی عزیزم سپاسگزارم بخاطر این فایلهای فوقالعاده ارزشمند.
واقعا آن زمانی که شما در بحثهای قرآنی ۱۲ قدم این جملات را گفتین که برخی از آیات برای آن دوره از زندگی پیامبر بوده وبخاطر یک سری مساعلی که در آن برهه از زمان برای پیامبر بوجود آمده بود پاسخ به این سوالات ومسائل به قلب ایشان الهام میشد .وحالا ۱۴۰۰ سال از آن روزها میگذرد وخیلی از مسائلی که در آن دوران وجود داشته هم اکنون دیگر وجود ندارد که ان ایات در زمان ما کاربرد داشته باشد .مثل ایاتی در مورد برده داری ویا زنده به گور کردن دختران ویا جنگ های زمان پیامبر دریچه ای از اگاهی در مورد ایات قران به قلب من بازشد.
وحالا بحث داغ واما کم اهمیت حجاب در جامعه مطرح شده وهمه ی ما بدنبال ایات خداوند هستیم ایاتی که ۱۴۰۰ سال قبل در میان قومی جاهل وحشی بر قلب پیامبری وحی شده که میان این قوم میزیستهاند وبا چالش های ان زمان روبه رو بودند وما وقتی که بدرستی ایات را مطالعه میکنیم به درک این موضوع میرسیم که کاربرد این ایات برای ان برهه از زمان بوده وهمچنین به درک درستی از معانی ایات میرسیم .
حال با در نظر گرفتن شرایط زندگی پیامبر در ان عصر جاهلیت وقتل وغارتگری ووحشی گریهای مردم عرب ان زمان که حتی در خود قران هم به آن اشاره شده وبارها به پیامبر از طرف خداوند الهام شده که برای این قوم محزون وناراحت نباش ،به بررسی این ایات می پردازم .طبق ایات الهی این قران برای همگان قابل فهم ودرک است ونیازی به تفسیر دیگران نیست ومن هم برداشت شخصی خود را در اینجا مینویسم. وقلبم گواهی میدهد که صد درصد برداشتم درست است وحالا کاری به دیگرانی ندارم که طبق باورهای خودشان هر برداشتی از نوشته ی من داشته باشند.
هیچ کسی قادر به تغییر مسیر زندگی شخص دیگری نیست حتی خود پیامبرهم نتوانست بسیاری از مردمان را به مسیر درست هدایت کند البته پیامبر انزار کننده وبشارت دهنده بود اما هرکسی با توجه به باورها وفرکانسهای خود در مدار دریافت یا عدم دریافت این هدایت قرار گرفت وقرار میگیرد.
ایه ۵۹ سوره احزاب
من در بررسی این آیه به ترجمه های مختلفی برخوردم واصلا کاری به اون ترجمه ها ندارم ونمیخوام واردش بشم فقط میخوام به این درک برسیم که این ایه مختص ان زمان زندگی وحیات پیامبر بوده است.
معنی ایه کلمه به کلمه
ای پیامبر بگو به همسرانت ودخترانت وهمسران مومنان که نزدیک کنند بر خودشان پارچه هایی را،ان نزدیکتر است که شناخته شوند پس مورد آزار قرار نخواهند گرفت.
از این آیه برداشت من طبق دیگر ایات قران این است که در زمان پیامبر مردان آن زمان بسیار اهل تعرض ومزاحمت برای زنان ودختران بودند واین موضوع باعث شده بود که همسران ودختران وهمسران یاران مومن پیامبر هم از این تعرض در امان نباشند وخداوند در پاسخ به این مساله ی پیامبر به قلب ایشان این راه حل را الهام کرد که به همسران ودختران وزنان یاران مومنی که این مشکل رادارند بگو با یه پارچه خودشون رو بپوشانند تا ازبقیه ی زنان قابل تشخیص باشند ومورد بی احترامی قرار نگیرند
.چون در این آیه بوضوح گفته شده که این خانمها با این پوشش شناخته بشن .برای چی باید شناخته بشن برای اینکه با دیکر زنان آن دوران اشتباه گرفته نشوند .
پس این یه راه حل برای معضل اون زمان بوده که به پیامبر وحی شده.
ودر اخر ایه هم خداوند رو آمرزنده ومهربان نام برده .
یعنی حالا اگه از این خانمها کسی هم از این راه حل پیامبر تبعیت نکرد وبدون این پوشش از منزل خارج شد خرده ای بر او نگیرید چون خداوند ازش میگذره.
حالا اینم بگم که بخاطر جنگهای پی در پی خیلی از یاران پیامبر به شهادت میرسیدند وبی سرپرست میشدند وزندگی وامرار معاش وزندگی کردن در میان چنین مردان هوس باز وبی بندوباری برایشان مشکل ساز بود پیامبر همسران این شهدا را به همسری خود درمیآوردند تا هم به امور زندگیه آنها رسیدگی کنند وهم از انها در برابر چنین افرادی حمایت کنند واین راه حل هم به نوعی کمک کننده بود که دیگران بدانند این زنان از همسران پیامبر هستند تا مورد بی احترامی وتعرض قرار نگیرند.
ایه ۳۱ سوره ی نور
به زنان مومن بگو که نگاهشان را پایین بیافکنید واندام تناسلی خودرا بپوشانید ونشان ندهید زینت هایتان را جز آن چیزی که آشکار است غیر از همسرانتان یا پدرانتان یا پدران همسرانتان یا پسران خود یا پسران شوهرانتان یا برادران خود یا پسران برادران یا پسران خواهران خود یا به زنان مسلمان یا به بردگان ومردان خدمتکار که رغبت به زنان ندارند یا به کودکانی که از ناحیه شرمگاهی اگاهی ندارند وطوری پاهایشان را به زمین نکوبندوراه نروند که معلوم شود زینت های پنهانتان وتوبه کنید همگی به درگاه خداوند….
ودرکی که من از این ایه دارم اینه که درزمان پیامبر در میان مردم افراد غارتگری بودند که علاوه بر تعرض بر جسم زنان زیور وزینت زنان را هم غارت میکردند. واین غارتگری ها بیشتر زمانی صورت میگرفت که این زنان مورد توجه این افراد قرار میگرفتند ویا اینکه این افراد متوجه زیورآلات این زنان میشدندوپیامبر بدنبال پاسخ برای حل این مساله در میان این مردم یاغی ووحشی به راه حلی هدایت شدند وبه قلب ایشان این پیام الهی وحی شد که اولا به این خانمها بگو که کمتر جلب توجه کنند سر به زیر باشند ونگاه شیطنت امیز وناپاک نکنند .اندام تناسلی خودشون رو بپوشانند تا انها را تحریک نکنند .سعی کنند تاجایی که میتونند زینتها وزیورها شون رو بپوشانند .
در این قسمت من در جواب به سوال استاد عزیزم میگم که استادجان منظور این ایه مستقیما زیورالات وطلا وجواهرات زنان بوده چون اگر چیزی غیر از این بود خداوند روشن وواضح عنوان میکرد مثل پوشاندن الت تناسلی که در بالا گفته شده مثلا اگر زینت زن را به سفیدی سینه یا باسن یا بازو یا مو یا هرقسمت از بدن زن نسبت میداد بجای کلمه ی زینت مستقیما نام ان قسمت گفته میشد. حتی در جایی که گفته شده که خمر ها را روی سینه هابکشید منظور برای پوشاندن ان قسمت از زیور الاتی هست که زنان در ان دوران به گردن میآویختند وتا روی سینه هایشان میآمد. وگرنه مثل قسمت حفظ کردن الت تناسلی اینجا هم باید بر حفظ کردن وپوشاندن سینه ها اشاره میشد نه اینکه فقط گفته شود حالا پارچه یا لباس یا روسری روی سینه هاتون بندازید .پس چرا برای پوشاندن باسن زنان چیزی گفته نشده اگر ملاک از زینت سینه ی زن باشد پس باسن هم میتواند جزوه زینتهای زن قرار گیرد!
واین زینتها چه چیزهایی میتونند باشند که قسمتی از اونها میتونه اشکار هم باشه مثلا مثل انگشتر که به هرحال مشخص میشه .
ویه مورد دیگه هم اینه که خدا چرا نگفته همین خمر رو روی موی سرتون هم بیاندازید؟!
چطور پس سینه رو فرموده؟!
حالا میرسیم به این قسمت که کاملا مشخص میشه که زینت اندام زنان نبوده وحتما زیورالات ان زن بوده چون گفته این زیورالات رو به شوهر وپدر وپدرشوهروپسر وپسر همسر برادر پسر برادر وپسر خواهروزنان مسلمان وبردگان ومردان خدمتکار وکودکان که نابالغ هستندمیشه نشون داد.حالا شما فرض کنید این زینت موی سر باشه ویا اندام زنان باشه شاید در مورد بعضی از این افرادی که بالا نام برده شده صدق کنه ولی کی میتونه قبول کنه که خدمتکار ویا بردگان میتونند موی سر واندام زن رو ببینند و دیگر مردان مجاز نیستند به نظر من تمام این افرادی که گفته شده در زمان پیامبر افرادی بودند که زنان در مورد مال واموالشان با انها احساس امنیت میکردند به هرحال یه خدمتکار یا برده خیلی راحت میتونسته در خانه ی ان زن حضور داشته باشه ومتوجه زیورالات قیمتی زن باشه وحالا چرا کودکان بالغ نمیتونند زیورآلات زن رو ببینند بخاطر اینکه اونها قدرت تشخیص دارند وممکنه وسوسه بشند تا این زیورالات وزینت هارو بردارند!
واینجای ایه که میرسیم به نوع راه رفتن زن که زینت پنهانش معلوم نشه دقیقا میزنه به هدف که زنان زینتهایی به نام پازین به پاهای خود میبستند که هنگام راه رفتن صدا میداد ودیگران را متوجه این زینت میکرد وبازهم باعث وسوسه ی غارتگران ان زمان میشد .که گفته شده در این آیه پاتون رو به زمین نکوبید حالا یه عده گفتن باعث لرزیدن باسن میشه که جزو زینتهای زن به شمار بردند حالا سوال من اینه که زن با آرامش وعشوه گری راه رفتنش بیشتر دلربایی میکند یا با کوبیدن پایش به زمین؟!
خلاصه که تمام این ایات پاسخی به مسائل ان دوران پیامبر بوده است .
ما اینک در عصر تکنولوژی زندگی میکنیم .
در تمام دنیا زنانی را میبینیم که بسیار راحت وبدون محدودیتی به نام حجاب اجباری زندگی میکنند وبسیار پاک ودر امنیت وموفق شاد ودر معنویت با بنیان محکم خانواده مادر چندین فرزند موفق هستند.
ودر جامعهای هستیم که با وجود پوشش اسلامی زنان ومردان بیمار دل در برخورد باهم روابطی را رغم میزنند که واقعا گاها ما از دیدن چنین صحنه هایی در اجتماع از زن بودن ومسلمان بودن ومحجبه بودنمان منزجر میشویم .
پس نه حجاب از نوع پوشش اسلامی مصونیت بدنبال دارد ونه صرفا بی حجابی .
حجاب به عقیده ی من معنای فرکانسی دارد.
حجاب در افکار ونگاه انسانها ودر قلب ها باید باشد.
چه مردانی که حتی بدون تاچ کردن یک زن وحتی دیدن یک تارموی یک زن با قلب بیمارشان خودارضایی میکنند.
وچه زنانی که در ورای حجاب کامل وارد محلهایی میشوند که شایسته ی حضور یک زن باشخصیت نیست.
پس چه کسی تعیین میکند که حجاب باعث مصونیت جامعه است؟
ایا در سریال سفر به دور امریکا ویا سریال زندگی در بهشت در سواحل دریاها زنانی را ندیدیم که به قول ما ایرانیها در برهنگی با بچه هایشان وهمسران خود به بازی وشنا مشغول بودند وهیچ نگاه بیماری آنجا ندیدیم از هیچ مردی؟
مگر نه اینکه هرکسی خودش مسول افکارورفتار خودش هست؟
حجاب باید یک انتخاب باشد نه یک قانون
قانون چیزیست که زندگی همه ی افراد جامعه را تحت الشعاع قرار میدهد .مثل قوانین راهنمایی یا رانندگی
اما در مورد حجاب حتی فرد قدرت اعراض دارد.
در صورتی که مثلا در قوانین راهنمایی ورانندگی نمیشود با اعراض از کار فرد متخطی از جان ومال مردم محافظت کرد.
حجاب یک امر فرکانسی است.
هرکسی باید کنترل ذهن خودرا داشته باشد.
باوجود نت وفضاهای مجازی که سراسر دنیا به اندازه ی یک دهکده ی کوچک درآمده مگر میشود حجاب را لز لحاظ فیزیکی تعریف وکنترل کرد؟
مثلا زنان ایرانی باید حجاب داشته باشند تا مردان دچار گناه نشوند ایا این کنترل روی فضای مجازی هم میسر است ؟ ایا یک مرد ایرانی نمیتواند از طریق ماهواره یا اینترنت دچار همین به اصطلاح گناه شود؟
درآخر هم راجع به اسراف در زینت بگم که بله ما نباید انقدر غرق در زینتهای دنیا شویم که از یاد خداوند غافل شویم ودچار وابستگی گردیم چون اگر چنین شود در مواقعی که به هر دلیلی این زینتها را از دست دهیم به شدت افت فرکانسی پیدا میکنیم واحساسمان بد میشود ودر مدار پایین قرار میگیریم وچرخه ای از اتفاقات ناخواسته مارا احاطه میکند.
پس طبق قانون جهان هستی خداوند در قرآن میفرماید حتی در زینتهایتان هم اسراف نکنید واز یادمن که همان ماندن در احساس خوب وعدم وابستگیست غافل نشوید .ذهنهای خودرا کنترل کنید تقوا پیشه کنید.هرگاه ذهنتان خواست که شمارا دچار فراموشی برای الطاف خداوند قرار دهد سپاسگزاری کنید از خداوند وباناسپاسی از خداوند دچار اسراف نشوید.
استاد عزیزم ودوستان خوبم من با توجه به مداری که الان در ان هستم به این درک رسیدم ممکنه یکم جلوتر که برم وبیشتر روی خودم کار کنم مدارم بالاتر بره ،درکم از ایات قران ومفهوم این ایات فرق کنه ولی اینجا که هستم باتوجه به مداری که در اونم یقین دارم که برداشتم از ایات درست بوده.
در پناه خداوند در آرامش وسعادت باشید.
سلام استاد عزیز و مریم مهربان
خداروشکر میکنم که خداوند من رو به سمت این فایل ها هدایت کرده و الان میفهمم که چقدر ما رو گمراه کرده بودند خداروشکر میکنم که با گروه عباس منش آشنا شدم وهر روز مطالبی یاد میگیرم و باعث میشه به مسیر های درست تر هدایت بشم و دیدگاههای دوستان کمکی شایانی برای درک این مطالب کرد و چقدر باورهای اشتباه درباره حجاب و اسراف من همیشه فکر میکردم نباید غذا اسراف کنیم یا همیشه چراغ خاموش میکردم که اسراف نشه و الان متوجه میشم یعنی چی و درمورد عذاب وجدان گفته بودید که جامعه باورهای اشتباه به دادند ممنون میشم بشتر توضیح بدید🙏🏻🌸🦋💖
واقعا عالی بود و این درک شما از قرآن واقعا فرای هر چیزی هستش که من قبل فایل میام بهش فکر میکنم هر وقت به ی چیزایی میرسم بعدش که فایل رو میبینم متوجه میشم چقدر شما فرای اون درک ها رفتین و بهش دقت کردین کاملا میشه دید اون جهاد اکبر تو اول شروع مسیرتون چقدر الان تفاوت شما رو با هر کسی نشون میده طبق چیزایی که خودم فکر میکردم و بهش رسیده بودم و طبق چیزایی که شما گفتین حس میکنم به نوع رفتار باشه مفهوم زینت بازم منتظرم ببینم کجاها نیاز دارم بهتر بفهمم تو فایل های بعدی
عالی هستی
درود و عرض ادب خدمت استاد و همفرکانسی های عزیز.
درک من تا فایل چهارم حجاب.
من میخام تا قبل از اینکه استاد بخش نهایی و نتیجه گیری اصلی از منظور زینت زن در حجاب را عنوان کنن درک خودم را اعلام کنم.
با توضیحاتی استاد بیان کردن ، آنطور که من درک کردم وقتی در آیه های مختلف از جنبه های مثبت زینت گفته شده مثل زیورآلات ، پول ، مقام ، فرزند پسر ، مرکب اسب ، ستاره وووغیره
و از جنبه های منفی زینت ، مثل اعمال ناشایست که شیطان برای کافران زیبا میکند بصورت کلی ، که احتیاج به توضیح بیشتر ندارد مه همه میدانند.
پس زینت علی الخصوص در سوره نور اشاره شده ، که زنانی که شوهر نکرده اند لباس بر تن نداشته باشند هم ، گناهی بر آنها نیست ، به نظر من حجت را تمام کرده ، یعنی به هیچ وجه مربوط به اندام زن نیست؟؟؟؟
چه برسد بقول استاد ، آنهائیکه ترجمه کرده اند ، زینت زن ، منظور صورت و دست ؟ بپرسید از کجا به این نتیجه رسیده اند؟؟
و واقعا زینت چیست؟
که قارون دارد؟
فرعون دارد؟
فرزند داران دارند؟
اسب و مرکب هست ؟
زمین و ستارگان هست؟
که بشدت تاکید شده ، آنها را بپوشان ؟؟؟؟؟
یعنی وقتی خدا میگوید به مرد و زن میگوید عورتت را بپوشانی برای تو بهتر است و عذابی را هم برای آن نیاورده و حتی برای زن حساس تر و دقیق تر گفته که محرم های تو اگر سینه و عورت را ببینند هم عذابی تعیین نکرده ؟؟؟؟
پس زینت چیست؟
که باید پوشیده باشد؟
به نظر من مخرج مشترک همه اینها یعنی ثروت ، فرزند ،خانه ، مرکب ، مقام و غیره آنکه هیچ وقت حق نداری آنها را به رخ دیگران بکشی و جلوه گری کنی !!!!
باید به درون خودت نگاه کنی تا با جلوه گری از مال ، مقام ، ثروت … غیره حس کینه ، حسادت ، طمع و کلا حس منفی دیگران را بر انگیخته نکنی و متکبر شوی ، چون باعث میشود تو را از ذات اقدس الهی دور کند و اعمالت را بی ارزش کند نزد خدا.
پس زینتت را برای خودت نگه و پوشیده دار .
زینت صداقت
زینت سپاس گزاری
زینت بخشش
زینت ایمان
زینت آگاهی
زینت فرزند
زینت ثروت
زینت مقام
زینت سلامتی
زینت ووووووووو
همه م همه را از درون برای خودت پوشیده نگه دار
این زینت دقیقا همراستا با قانون عدم تغییر دیگران از جانب من و تو است و مطمئن باش تو با جلوه گری از زینت هایت قادر به تغییر دیگران نخواهی بود و با این عمل همه خودت را به تباهی میکشانی هم با برانگیختن احساسات منفی دیگران آنها را هم تباه میکنی.
خلاصه اینکه برای درک بهتر زینت مصداق کلام شمس تبریزی در کتاب ملت عشق که شاگرد به عارف گفت:
” ای شیخ ببین مجمع ها و سینی ها بر سرشان است و میبرند ؟؟ شیخ گفت : خوب ببرند بما چه ؟؟؟
گفت ولی ای شیخ به سرای تو میبرند ؟!!! شیخ گفت : خوب ببرند !!! به تو چه ؟؟!!!”
اعمال و ایمان زمانی نزد خدا ارزشمند است ، که آنها را برای سعادتمندی و پیدا کردن گوهر الهی به ودیعه گذاشته خودت خرج کنی !! نه برای چلوه گری نزد دیگران.
پاینده باشید.
سلام به استاد گرامی بخاطر انتشار این حد از آگاهی، آن هم رایگان…
و سلام به مریم شایسته ی بزرگوار که زحمت این تدوین های عالی رو می کشن…
توی این سری فایل ها، هدف چی بود و چی شد؟ اومده بودیم باورهای اشتباه حجاب رو پیدا کنیم، بلکه ذهنمون آزادتر بشه و اینقدر درگیر محرم و نامحرم نباشه، اینقدر درگیر مفاهیم بی پایه و اساس نباشه و اینقدر باورهای اشتباه، وزنه های سنگین به پاهامون بسته نباشه تا بتونیم پرواز کنیم…اوج بگیریم…
اما چه گنجی اینجاست…
چه اگاهی هایی خدای من…
خوشحالم که چند وقت پیش یک دور معانی قران رو با تفکر خوندم و تموم شد، و باعث شد کلی سوال های بی جواب توی ذهنم شکل بگیره و درخواستم آگاهی بیشتر بشه و الان با شنیدن و دیدن این قسمت خواسته ام اجابت میشه…
الان علاوه بر رهایی از مفهوم پوشش، میتونیم ریشه جناح رو پیدا کنیم و از احساس گناه و عذاب وجدان هم رها بشیم…
احساس گناه نداشتن رو از زبان خود خدا بشونیم تا بازهم قلبمون آروم بگیره و زنجیرهای بسته شده به پاهامون باز بشه تا بیشتر اوج بگیریم… تا عزت نفس که مشکل اصلی هممونه رو تا حد زیادی افزایش بدیم… عزت نفسی که ریشه ی همه ی مسائله…
علاوه بر پوشش و عزت نفس، چقدر باورهای ثروت سازم بهتر شد با آیه های آورده شده، من دنبال چی بودم توی این فایل ها و چه باورهایی ساخته شد؟!
فرزندها و مال ها زینت های دنیاست؟ همه اش خوبه، همه اش لطف خداست، به یه چیزی فکر می کردم، وقتی یکی بچه دار میشه، با احساس لطافت بهش می گن: آخی، خدا بهش یه بچه داده، با اون لحن تحسین میگن… اما چرا یکی باکلاس ترین ماشین هارو داره، زیباترین قصرهارو داره، با همون لحن تحسین بهش نمی گن: آخی خدا بهش اینارو داده؟ درحالی که هردو در یک دسته هستند، هردو لطف و نعمت پروردگار هستند، اگر فرزند خوبه پس ما و منال هم خوبه، اگه مال بده، باید فرزندآوری و فرزند داشتن هم بد باشه دیگه!!!! پول و ثروت و خونه و باغ و ویلا و امکانات رفاهی، اخرین مدل ماشین ها، تمام اینها مثل بچه داشتن، لطف و نعمت خداست، زینت این دنیاست، درسته به هرکدوم چه فرزند یا چه دارایی نباید دلبسته و وابسته بشیم، اما دلبسته نشدن خیلی فرق داره با نخواستن، چیزی که من به درکش رسیدم، موهبت ثروت، مثل موهبت داشتن فرزند است… هردوش خوبه، هردوش الهیه…
یا آیه 32 اعرف، همون آیه اول: که گفته، چه کسی این زینت ها و روزی های خدارو حرام کرده؟ اینها نعمت های خداست که در اختیار بندگان مومنش قرار داده…خدای من چقدر نیاز دارم این قسمت رو گوش کنم…
در مورد اسراف: استاد یعنی یه کاری می کنید ها، به همه چی شک کنیم، با خودم می گفتم اگه دیگران میگن انسان نفس میکشه من نباید قبول کنم، از کجا معلوم درست می گن! اصلا از کجا معلوم انسان نفس می کشه؟! میدونید استاد، یک سری چیزها اینقدر بدیهی توی زندگیمون بود که اصلا فکر نمی کردیم جای سوالی توش باشه، بخاطر همین قرآن رو هم که می خوندیم ، با همون نگاه می خوندیم…
اصلا شما معنای اسراف رو کلا عوض کردید و این یعنی وقتی میگید آنچه گذشته ها گفتن پاک می کنید و آماده میشید برای دریافت آگاهی الهی، دارید اونطوری عمل می کنید… و من الان متوجه شدم یعنی چی! من با این ذهنیت که اسراف یعنی خارج از اعتدال چیزی را مسرف کردن، با این ذهنیتی که از قبل شنیده بودم، رفتم برای جستجو و تحقیق ریشه سرف در قرآن، چند هفته پیش، و با همون ذهنیت هم آگاهی هایی دریافت کردم، اون وقت امروز شما می گید اسراف یعنی بی معرفی به خدا!!! و من دیوانه شدم استاد!!!
در مورد اون آیه که اگر نتیجه ای دریافت می کنیم فکر می کنیم خودمون ساختیمش درحالی که کار خدا بوده: استاد چند وقت پیش من به عجز خودم در این باره رسیدم. در ساختن روابط زندگیم، وقتی با قانون آشنا نبودم، سعی می کردم با کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی، آنچه درمورد مردان باید بدانید، یا سخنرانی هایی در مورد اقتدار مرد بود، طبق اونها زندگیم رو بازهم مثل اولش شیرین کنم و نزارم رو به تباهی بره، یعنی من در تقلا و تلاش بودم، اونها نتیجه نداد، بعد که با قانون و جذب و اینها آشنا شدم، بازهم سعی کردم از این طریق، تجسم و سپاسگزاری و نوشتن خوبی های همسرم، از این طریق زندگیم رو سروسامان دهم، اما این هم میشه گفت نشد!
بعد استاد یه جایی به بعد واقعا تسلیم شدم، دیدم من اصلا قادر نیستم کاری کنم، من ناتوانم، من عاجزم، و همون روزهایی بود که اون قسمت زندگی در بهشت که تصاویر هوایی پارادایس بود و آهنگ ملکا ذکر تو گویم (که منو دیوانه کرد) رو گذاشته بودید، اون روزهام بود، من کامنتی نوشتم با تمام وجودم که ای خدا، اگه تو نخوای بهم ثروت بدی من قادر نیست بدستش بیارم، اگه تو نخوای روابطم رو درست کنی من عاجز و ناتوانم، نمیدونم میتونم منظورم رو بگم یا نه، منظورم از خواستن خدا یرید نبود، همون توکل و تسلیم من بود و ناتوانی خودم اگر به این نیرو وصل نباشم موفق نخواهم شد…
اما از وقتی تونستم به این منبع وصل بشم، نتایج داره میاد، و هر روز بزرگتر میشه! چون تسلیم شدم، چون خیلی سال از هر دری رفتم و کلی تقلا کردم، که خودم، خودم بسازم، اما خارج از توان من بود، و وقتی تسلیم شدم، خدا داره برام میسازه!
استاد با تمام وجودم اینو درک کردم، ولی فقط انسان فراموش کاره، هم توی همون موضوع روابط هی باید یادآوری کنیم، هم در جنبه های دیگه، واقعا به این برسیم که انسان بدون اتصال به خدا و این نیروی پرقدرت، قادر نیست چیزی خلق کنه!
استاد بارها توی جاهای دیگه مفهمون یشا و یرید رو شنیده بودم، و امشب برام واضح شد، با اینکه توی این قسمت حرفی از این موضوع نبود، ولی من مینویسم برای ردپای خودم. با ذکر یه نمونه این موضوع رو درک کردم، قبلا واقعا میشنیدم و سعی می کردم بفهممش ولی الان انگار دوزاریم افتاد:
وقتی یک کشاور تصمیم می گیره یه بذری رو بکاره تا درخت بشه، اون کشاور اینو میخواد: پس خواستن سمت کشاور اوکی شده، حالا باید سمت خدا هم اوکی بشه، یعنی مطابق قوانین باشه، اگر مطابق قوانین باشه، اون خواسته اجابت میشه، اون بذر تبدیل به درخت میشه، اما اگه مطابق قوانین خدا نباشه، هرچقدر هم انسان تلاش کنه، تقلا کنه، خدا، قوانین، نمیخواد، مطابق نیست، میشه یشا:
مثلا اگر اون کشاور بیاد بذر رو داخل خاک یا ماسه خشک بریزه و بزاره داخل کمدش، خاکی که نه آبی بهش برسه، نه نوری، نه کودی، اون بذر سال های سال هم بگذره، هیچ وقت به گیاه و درخت تبدیل نمیشه، چون طبق قوانین و خواست خدا، اون بذر به خاک و آب و نور و کود احتیاج داره، تا رشد کنه، در اصل سمت خدا و جهان و قوانین فراهم نیست! پس خدا نخواست، و اون بذر درخت نشد! یشا.
اما وقتی اون بذر داخل زمین حاصل خیز باشه، نور و کود و آب کافی بهش برسه، طبق قوانین، طبق خواست خدا، شروع می کنه به تکثیر سلولی و رشد! و اینطوری هم کشاورز خواسته هم خدا… و نتیجه به وجود آمده…
یشا:خواست خدا: از منظر قوانین شرایط فراهم باشه!
و با این مثال خداوند مفهوم یشا و یرید رو به قلبم الهام کرد…
البته بازم اینجا برام یادآوری شد، که حتی اون کشاور نمیتونه بگه من این بذر رو به درخت تبدیل کردم، بلکه خدا کرد، مگه اون کشاورز قدرت داشت تکثیر سلولی انجام بده، اگه داشت همون توی کمدش انجام میداد دیگه، میتونه مگه مدیریت کنه و دستور بده که هر سلول چقدر و کجا و چطور رشد کنن که بعد از مدتی درخت داشته باشیم؟! نه این قدرت و کار خداست، فراتر از قدرت انسان! البته خدا کار مارو راحت کرده دیگه، یه بخشی رو ما انجام میدیم، بخش راحته، (کشاور میره بذر و در جای مناسب میکاره) و مابقیش که تمرکز بیشتری و کارهای بیشتری داره و خدا خودش به عهده گرفته (هدایت سلول ها برای تکثیر و رشد)…
پس اگر ما هم در کسب و کارمان به جایی میرسیم، این خداست که داره انجام میده، این خداست که حتی علاقه به کارمون رو در دل ما زنده کرده، این خداست که برامون سرمایه گذاری میکنه و هزینه ها و وسایل مورد نیاز رو فراهم میکنه، این خداست که مشتری هارو از شهرهای مختلف به سمت ما هدایت می کنه، خداست که روش حل مسائل رو بهمون الهام میکنه، کلا همه چی خداست، چقدر نیاز دارم خودم که اینا مرور کنم برای خودم…
مرسی استاد، واقعا ممنونم از شما دو عزیز بزرگوار…
از دیروز که این کامنت رو نوشتم، مدام توی ذهن در حال تفکر از این زاویه ی نگاه هستم…یشاء
فکر می کردم حالا ما اینجا توی این سایت هستیم که قوانین ثابت و بدون تغییر خدارو بشناسیم، خواست خدا یا همون یشاء رو بشناسیم و درکش کنیم تا بتونیم بصورت قلبی و درونی هماهنگ کنیم خودمونو با خواست خدا (یشاء)…
ما اینجاییم تا با برداشتن ترمزهای مخفی خواسته هامون، قلباً بخواهیم تا داده شود نه در زبان…
ما اینجاییم تا باورهای مناسب در راستای خواسته هامون بسازیم تا قلباً بخواهیم تا داده شود…
الان که داشتم آیه های یشاء رو می خوندم، چقدر گفته شده هرکس را که خدا بخواهد هدایت می کند یا نعمت می دهد و هرکس را بخواهد بی راه می گذارد..
مثلا این آیه:
اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿۶۲﴾
خدا بر هر کس از بندگانش که بخواهد روزى را گشاده مى گرداند و [یا] بر او تنگ مى سازد زیرا خدا به هر چیزى داناست. 62 عنکبوت
خیلی فرقِ دانستن و درک معنای یشاء با ندانستن آن…
وقتی درک می کنیم که خواست خدا (یشاء) یعنی قوانین ثابت: خب تلاش می کنیم اون هارو بشناسیم و هم جهت بشیم با قوانین، در مدار دریافت قرار بگیریم..
وقتی فکر کنیم خواست خدا، به همان معنایی که رایجه با این دیدگاه، وقتی توی قران می خونیم خدا به هرکس که بخواهد بیشمار ثروت می دهد و هرکس که بخواد نه، یا به هرکس که بخواهد نعمت می بخشد به هرکس که نخواهد نمی دهد! اون وقت وقتی به این آیات بربخوریم بدون شک میگیم خب من کلی تلاش کردم پول بسازم ولی مثل اینکه خدا برای من ثروت و پول نمی خواد! این جمله دقیقا جمله ای هستش که از فردی به شدت مقید و مذهبی شنیدم، ایشون که از هزاران طریق برای پول ساختن تلاش می کرد و به بن بست می خورد… و ایشون گفتند: «از من زرنگ تر نیست که، من همه ی راه هارو اجرا کردم، خدا نمی خواد، (خدا)میگه: همینی که داری بس ات هستش، بیشتر از این بدم ممکنه از خود بی خود بشی»
در تعریف دوم یشاء: احساس عجز و ناتوانی داریم، اینکه مهم نیست چقدر ما تلاش کنیم، مهم اینه که خدا برای ما بخواد یا نه! یوقت دیدی ما کلی تلاش کردیم، ولی خدا نمی خواد!
برای خیلی هامون من جمله خودم قبلا همان معنای دوم رو در نظر داشتم! و چقدر نیاز دارم کار کنم و تفکر کنم تا درک درست از یشاء رو در ذهنم ریشه ای کنم…
خیلی فرقِ بین دانستن و درک معنای یشاء با عدم درک این مفهوم
سلام به زلیخای عزیز
واقعا شما رو تحسین میکنم برای اگاهی هایی که خداوند به شما الهام کرده و اینکه خودتون اهل تحقیق هستید
خدا رو سپاسگزارم که در مدار هم صحبتی باشما هستم
چی بگم از این کامنت تون که سرشار از اگاهی بود تفاوت یشا و یرید رو تا حدودی فهمیدم قبلا هر کس را بخواهد نعمت میدهد جور دیگری واسه خودم ترجمه کرده بودم و میگفتم اگر هر کس خودش بخواهد یعنی از خدا بخواهد نعمت میدهد و الان با توضیحات شما فهمیدم حتما باید خدا بخواهد و طبق قوانین عمل کند نعمت بهش داده میشه امیدوارم درست فهمیده باشم
امروز طبق خواسته ایی که از خدا داشتم دوست داشتم تغییراتی در زندگیم ایجاد بشه و این ایده اومد که تغییر دکوراسیون بدم من از زمانی که ازدواج کردم تغییر دکوراسیون ندادم و همش به همسرم گیر میدادم خونه رو عوض کنیم یا وسایل جدید بگیریم ولی با این ایده خیلی خونمون عوض شد ودستم برای تغییرات بازتر شد و قبلش با خدا صحبت میکردم خدایا بقیه قدم ها رو تو بهم میگی و من انجام میدم و انتظاری از شوهرم ندارم و همینکه شوهرم از سرکار برگشت سر همین تغییرات بحثمون شد و من شروع کردم به گیر دادن به همسرم که تو همکاری نمیکنی و الان فهمیدم من واقعا تسلیم نشدم و هنوز توکل نکردم و مثل کلمه اسراف خیلی بی معرفتم و اون همه تغییر رو که خدا کرد فراموش کردم و ناسپاسی کردم واین دنیا بازیه اگه میخوام مسیر رشد و تکاملم رو برم باید از لحاظ ذهنی شوهرم رو رها کنم و بزارم بقیه ماجرا رو دوباره با خدا برم و عجله نکنم این مسیر منه و اجازه بدم خدا کاراشو انجام بدهد
امیدوارم با این باور که رها کردن همسر و انتظار رو از همسر صفر کردن سریعتر مارو به خواسته هامون میرسونه،بشود لذت تسلیم در برابر خداوند بودن
کامنتی که نوشتی خیلی جای حرف داره ولی چون دیر وقته ازت خداحافظی میکنم امیدوارم همیشه از اگاهی نابت برامون بنویسی
دوست دارم عزیزم
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز
تشکر ویژه از استاد بابت این فایل های بسیار ارزشمند و زحمات خانم شایسته بابت زحمت تدوین فایل ها.یک درخواست داشتم که لطفا نطرات افراد نا اشنا با قوانین را در کامنت ها و عقل کل انتشار ندید ،در یکی از فایل ها رایگان استاد گفتن از من گذشته که بخوام چیزی به کسی ثابت کنم ،،اقایون و خانم هایی که با این سایت و کامنت ها مشکل دارن لطفا برن بهمان جایی که علاق مند هستن انقدر شبکه و سایت هست که دیگه برای چی میان اینجا ،،،با تشکر از زحمات و نظرات عزیزان واقعی سایت
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز ..
و دوستان گل
نظرات شما دوستان عزیز رو خوندم هر کسی بر اساس باور ها و عقاید خودش داره صحبت میکنه و نتیجه گیری میکنه … اگر قرار بر نتیجه گیری باشه باید اجازه بدیم صحبتهای استاد تمام شود
در ضمن اول فایل استاد فرمودند دیدشون این هست که انگار توی جزیره ای از اسمون افتادن و کتاب قران رو بهش دادن و گفتن بخون … ینی باور هایی ک از قبل بهمون داده شده رو ندیده بگیریم حداقل تا زمانی که فایل تموم شود ….
اجازه میخوام که نظرت خودم رو عنوان کنم
بنظر من حجاب انقدر ها هم مسئله بزرگی نیست که برای ما اون چیزی که مهمه توحید ب خداونده … چون که وقتی ما در مسیر درست باشیم به خداوند متصل باشیم ناخداگاه بهمون گفته میشه چطور زندگی کنیم چی کار کنیم چی بخوریم چی بپوشیم چطور رفتار کنیم
ما هر لحظه به خداوندمون متصل هستیم اون تو اسمونا ننشسته تا ما رو بسوزونه اون تو وجود ماست عاشق ماست ما هیچوقت ازش جدا نشدیم .. ما تجلی های خداوندیم روی زمین …بنظررررر من مهم ترین موضوع همین حفظ اتصال با خالق یکتامونه و بخوایم که هدایتمون کنه ! بنظر من اینک تمرکز کنیم رو اینک حجاب داشته باشیم یا ن باعث میشه از مسیر اصلی منحررررف بشیم
موضوع فقط عششششق به الله هست
برگردیم به سمت اون بدونیم که عاجزیم از هرچیزی و بدون اون هیچیم بدون اون هیچیممممم
♥️
سلام استاد عزیزم
تشکر میکنم بابت این فایل عالی و بقیه فایلها، اینکه در این حد ریز و درست قرآن و آیاتش رو دارین بررسی میکنین و به ما هم آموزش میدین واقعا ممنونم ازتون
چقدر معنی کلمه زینت متفاوته با اون چیزی ما تا حالا بهمون گفته بودن و شنیده بودیم
اعمال نادرست
فراموشی یاد خداوند بعد از برطرف شدن بلا(مسرفین)
تزیین زمین توسط گیاهان
مادیات
مکر کافران
درخشش ستاره ها
زیبایی زمبن که هم میتونه مثبت باشه هم منفی
مرکبها
مال و فرزند
روز زینت(عید)
طلا و جواهر
زینت در زنانی که نمیتونن ازدواج کنن
زینت حیات دنیای مادی
زینت بیرونی و ظاهری
چقدر معانی متفاوت و زیادی داره و چقدر برام جالب بود و دوسشون داشتم این آگاهیها رو
و واقعا چقدر جای بحث داره
استاد عزیزم ممنونم ازتون لذت میبرم با فایلها و هر روز منتظر فایل جدید هستم ❤️❤️
شاد و سلامت باشید 🙏🌹
سلام استاد عزیز من تازه عضو سایتتون شدم ولی خوش حالم که این سمت هدایت شدم و این مطالب رو یاد گرفتم. نکته ای که تو آیه هفت سوره ی آل عمران گفتید رو نگاه کردم و متوجه شدم که قرآن خودم اشتباه ترجمه شده، اما قرآن مادرم که قدمیه اون قسمت رو ترجمه کرده (در صورتی که تاویل آن جز خدای کس نداند) . بی صبرانه منتظرم که قسمت های بعدی رو روی سایت قرار بدید و برای آگاهی هایی هم که تا این قسمت بهمون دادید بینهایت سپاسگزارم.امیدوارم همیشه شاد و پیروز باشید.
من چیزی که از این مفاهیم درک کردم ،اینه که زینت یا آراستن وسیله ای مادی یا غیر مادی می تونه باشه برای زیبا کردن و زیبا نشان دادن حتی چیزهایی که می تونند باطل یا نادرست باشن یعنی این زینت است که به جای اصل و طبیعت موضوع قرار می گیره . مثالش در مورد زینت در زنان می تونه استفاده فراوان از زیور آلات یا آرایش سنگین یا لباس هایی که خیلی چشم گیر می شوند و حالت شخص را از طبیعی بودن در می آورند . مثلا خیلی ها می گویند می خوام طوری آرایش کنم که طبیعی باشد اما برخی طوری رفتار می کنند یا راه هایی به کار می گیرند که خیلی در چشم باشند . نمی دونم من این طور حدس می زنم . حالا چرا خدا به نوعی گفته پنهان کنید، شاید این دلیل که می خواسته شکل طبیعی و ظاهر اون شخص بروز کنه و منجر به جلب توجه یا سوئ استفاده افراد بیمار نشود . این افراد بیمار به نظر من در هر فرهنگی متفاوت می تونه باشه شاید یک فرهنگ پیشرفته نادر باشن و در جامعه ای مذهبی و افراطی فراوان، اما بهر حال در هر جامعه ای با توجه به تعدد فرکانس ها یافت می شود.
با شنیدن این مطالب خیلی چشمم به حقیقت بیشتر باز شد خیلی موارد رو درک کردم . واقعا ما اصول را که خدا گفته ول کردیم به حواشیح گیر دادیم و ..