چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیم - صفحه 22
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/08/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-08-16 06:55:292022-08-31 09:32:18چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان و بزرگ
به نام خداوندی عشق و نور
به نام خدای که عاشقانه من را دوست دارد
به نام خدای که عشق مطلق هست
به نام خدای که همه اوست
خدای مهربانم تورا بابت تمام نعمت هایت شکرگذار هستم تو را بابت سلامتی که دارم شکرگذار هستم تورا بابت جسم سالم که دارم شکرگذار هستم
خدایا شکرت برای خواب راحتم
خدایا شکرت برای هوا
خدایا شکرت برای نفس هایم
خدایاا شکرت برای این ماه مبارک رمضان
خدایا شکرت برای پاهای سالمم
خدایا شکرت برای تمام نعمت های زنده گیم
خدایا شکرت که من خالق زنده گیم هستم
خدا جانم ازت سپاسگذار هستم که میتوانم زنده گیم را به شکل عالی و زیبا خلق کنم خدایا شکرت که میتوانم به زیبایی و عشق زنده گی کنم خدای مهربانم شکرت که زنده گی استاد برایم نشان دادی و برایم ثابت کردی که میشود در تمام ابعاد عالی زنده گی کرد
خدایااااااااااا شکرت شکرت شکرت
دلبر جانم شکرت که بدون قیط و شرط احساس خوشبختی دارم
دلبر جانم شکرت که میدانم من بدون قیط شرط لایق هستم
خدایا بخاطر تک تک سلول های بدنم شکرت
بار الها من با تک تک سلول های بدنم بالایت ایمان دارم ایمان دارم بهترین ها را برایم خلق میکنی و در زمان مناسب وارد زنده گیم میسازی
خدایا شکرت که در مسیر درست و عالی قرارم دادی
خدایاااا شکرت شکرت کروررر کروررر شکرت که هدایتم کردی
خدای مهربانم دوستتتت دارم
سلام استاد عزیزم سلام مریم مهربانم سلام به همه بچه های عزیز و دوست داشتنی
تحسین تان میکنم استاد عزیزم این استمرار و پایداری تان را در همه چی در همه چی عالی هستین از خداوند میخوایم به من هم اراده چون شما نصیب بکند تا بتوانم زنده گیم را در تمام ابعادش عالی عالی عالی تر بسازم
واقعا کار کردن و تکرار قانون خیلییی مهم هست خیلییی مهم هست یاد کردن نتایج برای خودت مرورررررررر نتایج خیلیییی مهم هست تا انگیزه بیگیری و با قدرت ادامه بدهی
راستش بگویم همین روزا بود که درونم فریاد میزد پاکیزه روی خودت درست کار نمیکنی درست جدی نمیگری واقعا آدم از درون درک میکند که روی خودش کار میکند یا خودش را بازی میدهد من قول میدهم عاشقانه و مشتقانه این مسیر عالی را پیش بروم
بخدا همین احساس خوب که داریم همه چیز هست موفقیت عالی هست خدایااا شکرت
دیروز داشتم با خودم فکر میکردم راستی هم آدم چقدرررر زود فراموش میکند تک تک این چیزایی که امروز دارم شان آرزویم بودند ولی حالا که هست نمیبینم شان نمیبینم که من چقدررر تغییر کردیم تمام اینا نتیجه هست دنبال خواسته بزرگ و دور درازی هستم
خدایا شکرت که هر لحظه آگاهم میکنی
خدایا شکرت که هر لحظه کنارم هستی
در پناه الله بزرگ شاد ثروتمند سعادتمند و خوشبخت باشید
سلام بر همه عزیزان
روزشمار 140 فصل پنجم
نکاتی که توی دفترم یادداشت کردم و میگم بعدش میرم سراغ تمرینی که استاد دادن
* هیچ وقت جایگاهتو فراموش نکن که از کجا به کجا رسیدی
(یه لحظه چشمام و بستم و به ندای قبلی که بودم فکر کردم واقعا اون کجا و این ندای شگفت انگیز دوست داشتنی الان کجا)
* حس کمبود و بوجود نیار برای ناسپاسی بعنوان مثال سپاسگزار باش ازینکه به خواستت رسیدی حتی اگه اون خواسته ت بعنوان مثال یه ماشین مدل پایینه یا یه خونه 1خواب قبلن همینم نداشتی پس اول سپاسگزار باش ناسپاسی نکن تا برسی به خواسته بزرگترت
(در این باره میتونم این مثال و بزنم خب من سالها بود مدل گوشیم اندروید بود و از خیلی جهات اذیت میشدم تضاد برام بوجود اومد و اون تضاد باعث شد بخوام مدل گوشمو تغییر بدم و ایفون بخرم چون اندروید یه بدیه داره وقتی ویروس میگیره حتی اگه جا داشته باشی بازم ارور کمبود فضا میده و این خیلی برام خسته کننده شده بود کم کم با کار کردن روی خودم تصمیم گرفتم ایفون بگیرم خب اولش پول نداشتم برم اخرین مدل و نو بخرم هدایت شدم به گوشی یکی دو مدل پایینتر از اخرین مدل موجود در بازار که در حد نو بود اوایلش اینقدر حسم خوب بود و سپاسگزار بودم و ذوق داشتم که تا 6ماه اول عشق میکردم ولی بعدش نجوا و ناسپاسی ازینکه دست دوم خریدی خراب میشه لیاقت نداشتی و یه عالمه نجوا اومد سراغم که گوشی تو یه مهمونی از روی باند افتاد روی سرامیک و صفحه ش به کل رفت یادمه یکی دو روز تعمیرات بود بعد که فهمیدم ناشکری کردم و تمرکز کردم رو منفی ها سریع تغییر مسیر دادم و کنترل ذهن گوشی درست شد مثل روز اولش موبایلی گفت مراقبش باش خیلی حساس شده ممکنه اینبار به کل بسوزه من توجه نکردم و مجدد فقط سپاسگزار و نکات مثبتشو همیشه دیدم و سالها برام کار کرد و میکنه این اواخر فقط چون خیلی ازش کار کشیدم رفتم باطریشو تعویض کردم خلاصه میخوام بگم واقعا قانون تو همه چیز صدق میکنه شاید اگه گوشی نو هم خریده بودم با تمرکز به نکات منفی ش همین وضع و برای خودم رقم میزدم )
* هدف و خواسته ت و انتخاب کن و مسیرش هم یادت بمونه چون وقتی بهش رسیدی همون مسیر و میتونی برای خواسته های دیگت ازش استفاده کنی
* یادآوری مسیر باعث میشه هم فروتنانه تر بشی هم انگیزه بگیری برای هدف های بعدیت
* بیاد بیار چی باعث شد به خواسته ت برسی چه تعهدی؟ چه ایمانی؟ چه الگوهایی پیدا کردی؟ چجوری ذهنت و کنترل کردی؟
* اگه در مدار قانون باشی و فقط همیشه روی خودت کار کنی سیر تکاملیت فقط رو به بالا هست حالا یا با سرعت یا اروم اروم اما هیچ وقت سیر نزولی نداری بستگی به خودت داره
* اگه داری نتایج پایدار میگیری بدلیل مسیر درستیه که داری میری و اگه نتایجت موندگار نیست بخاطر اینکه از مسیر خارج شدی و مسیر و یادت رفته چگونگی رسیدن و یادت رفته
حالا بریم سراغ تمرین:
جاهایی که مسیر و درست رفتم و نتایج موندگارتر بوده:
* در زمینه روابطم شاید یه جاهایی عصبی بودم حوصله نداشتم ذهنم منفی بوده اما مدتش خیلی کم بوده و باعث نشده سقوط کنم و خب برعکسش یه جاهایی هم بیشتر روی خودم کار کردم و روند صعودی رو کاملا حس کردم نشانه هاشم حال خوبم با خودم ارامشم تحسین دیگران رابطه خوب افراد با من لبخند روی لب رهگذرهایی که بسادگی حتی از کنارشون رد شدم علاقه بیشتر پارنترم نسبت به خودم خوشی و خنده و حال خوب در کنار خانواده خبری از دعواهای قبل نیست همه و همه باعث سپاسگزاری روزانه ساعتی و حتی لحظه ای من هست
جاهایی که مسیر و اشتباه رفتم و نتایج موندگار نبوده :
* عدم ثبات مالی گاهی زیر صفر گاهی بصورت مقطعی خیلی بالاا گاهی هدایای ارزشمند از طریق دستان خدا گرفتم گاهی حتی ازم سواستفاده مالی شده و از یه جا به بعد بیشتر نشده اما کمم نشده همینجوری تو یه مقطع ثابت مونده و خب اینم من خیر دیدم و سپاسگزاری کردم یه جاهایی خودم میدونم اشتباهاتم کجا بوده کمبود، احساس عدم لیاقت در زمینه مالی، ترس، توانایی هامو نادیده گرفتن اینا رو بوضوح حسش کردم بعنوان مثال
الگوی تکراری پشت هم برام بوجود میومد و من هی از شغل های مختلف کارمندی مثل یویو میپریدم شغل دیگه برای اکثرشم توجیه های به ظاهر منطقی داشتم که البته پشت پرده ترس و نادیده گرفتن توانایی هام مخفی شده بود شغل هایی که فقط به چشم پولسازی بیشتر بهشون نگاه میکردم کارهایی که پول توش بود و از بیرون پولساز بود اما من تو همون شغل ها پایینترین درامد اون قشرو داشتم و حتی یه جاهایی شرکت رو به بدترین اوضاع مالیش میرفت همون سالی که من اونجا مشغول بودم به هر بهانه ای یچزی میشد که کسب و کار من از بقیه بیشتر اوضاعش پیچیده میشد و من بجای حل موضوع ازشون فرار میکردم و شغلمو عوض میکردم اشغالها رو میریختم زیر مبل تو روانشناسی ثروت و یه فایل لایو استاد هم دربارش کامنت گذاشتم و مفصل توضیح دادم که دیگه این اواخر باز داشتم همین کار و تکرار میکردم میخواستم برم پیش یکی از دوستام که تو کار املاک در منطقه خودش کلی پول ساخته بود یه خانم مستقل که همه جوره تضمین مالی کرد که برم پیشش و هوامو داره و پول تو شغل هست و همون حرفهای همیشگی که برای ذهنم خیلی اشنا بود و انگار ذهنم رفته بود تو کلام دوستم و مسیری که من باز داشتم فراموش میکردم اما اینبار که سال پیش بود و داشت جرقه میخورد که از کارم بیام بیرون دیگه جنس من تغییر کرده بود دیگه صدای گفتگوهای درونیم و میشناختم هدایت یکم برام پررنگ تر شده بود صداش بهم گفت بمون تو همین شغل و تغییر و با خودت شروع کن نه تغییر شغل و تغییر منطقه شغلی دیگه فرار نکن همینجا باش و خودت و تغییر بده و اجازه بده پیش بره ببینیم چجوری میشه الانم ازونجا اومدم بیرون تقریبا یه 4.5 ماهی شده اما به بهانه اینکه شغلمو تغییر بدم و پول از اسمون ریخته نبود یسری مسائل دیگه که پای جسارت و جرات در میون بود و البته جهان داشت میزد زیر گوشم الانم تصمیم گرفتم فقط و فقط برم سمت علاقم حتی اگه پیداش نکردم برای بخور نمیر نرم سمت شغلی که دوباره همه چیز تکرار بشه بعبارتی سپردمش دست خدا من چیکارم تا الان نتونستم در این باره تصمیم درستی بگیرم ازین جا به بعدش با خودش هرچی اون بگه با گوش جان میپذیرم حداقل میگم گفت و گوش نکردم که امیدوارم اینقدر بهم جرات و جسارت بده که پا روی ترسهام بزارم
ممنونم ازتون استاد اینهمه کنکاش در درون و پیدا کردن شخصیت و شناخت صدای درونم و همش و مدیون شمام بینظیرید دوستتووون دااارم خدایا شکرت
ب نام خداوند بخشنده ی بی حساب
سلام ب استاد عزیزم و مریم جون
استاد خیلی مسیرهارو من قبلا رفته بودم و ب خواسته هام میرسیدم
و بعد باز بامخ میخوردم زمین
دلیلشم وقتی فهمیدم
ک با شما آشنا شدم وگرنه قبلا متوجه نمیشدم
دلیلش اینه ک وقتی حالم خوب بوده و ب چیزای مثبتی توجه میکردم
والکی خوش بودم
ینی تو بدترین حالت هم میخندیدم
و کاملا بیخیال
ولی متاسفانه الان چندین ساله
اون الکی خوش بودنو ندارم..خیلی نعمت بزرگیه
حتی فکر میکردم ک من ی تخته م کمه
ک تو هر حالتی ارومم
واکنش بدی نشون نمیدادم
تو دعواهای خانوادگی خودمو قاطی نمیکردم و خنده م میگرفت
ک اینا چرا اینجوری ان
تا وقتی ک یبار همه خیلی ناراحت بودن
سر ی دعوا بین بابام و عموم..درگیری افتضاح بود
من فقط نگا میکردم بعدش ک تموم شد
من خنده م گرفته بود و نیشم وا بود
یهو مامانم سرم دادزد گفت چیه عروسیه باباته
خیلی بهم برخورد و الان ک بیشتر فکر میکنم
هروقت میخواستم الکی خوش باشم
یاد این حرف مامانم میوفتادم
و خودمو الکی غمگین نشون میدادم ک حرفی ب من نزنن..مثل حرف مامانم
ولی متاهل ک شدم یادگرفتم همیشه شاد باشم
توهر حالتی
و اینجوری ب هرچی میخواستم میرسیدم
نمیدونستمم مسیرش اونجوریه
وگرنه ب چیزای بزرگ ک میخواستم میتونستم برسم
چون قبلا ذهنم آرومتر بود اون نجواها خیلی خیلی کم بودن
اما الانم میشه ولی خب هم یکمی زمان میخواد هم اینکه تمرکز کنم و روی تصمیم وایسم ک حال خوب برابر با اتفاقات خوبه نباید یادت بره
خیلی هم زود جواب میده
نزدیک ی ساعت پیش
عمه ی همسرم ب من زنگ زد
گفت براخودم لباس گرفته بودم اما اندازه م نیس
خونه ایی بیام
منم گفتم اره بیا
اومدگفتش اینارو خریدم ولی اندازه م نیس بپوش اگ اندازه ت باشه مال خودت باشه
منم گفتم ن پولشو میدم
اما اصلا قبول نکرد گفت فکر کنم عیدی دادم بهت
هرچقدر اصرار کردم ک پولشو بگیره نخواست
خب اینم هدیه س
نتیجه ی سپاسگذاری هایی ک میکنم
نتیجه ی حال خوبه
نتیجه ی کنترل ذهنِ
ب خیلی چیزا رسیدم و بعدش ک مسیرو فراموش میکردم و منم منم میکردم
از دست میدادمشون
اما الان بهتر قانون رو درک میکنم
و بیشتر مراقبم ک اعتبارشو بدم ب خدا ن خودم
بگم وای من چقدر دوستداشتنی هستم ک
عمه ی همسرم عاشق من شده لباس ب من هدیه داد
اما همینکه رفت
گفتم خدایاشکرت
میدونم این ادم ازسمت تو اومده
ک خوشحالم کنه
کلی خدارو سپاس گفتم
امیدوارم همیشه یادم بمونه مسیر رسیدن ب اهدافمو
کافیه فقط فراموش کنی
همه رو ازدست میدی
استاد دیشب موقعی ک میخواستم بخوابم باخودم فکر میکردم
میگفتم استاد چقدر وقتی دوره ی قانون سلامتی رو استفاده کرد چقدر
جوانتر شد
چقدر پوستش سفیدو شفاف شد
چقدر خوشتیپ تر شد
و موقعی ک پیراهن تن میکنید ک دیگه دختر کش میشید
بخدا من خودمم چشام وامیمونه میگم وای چ چیزی شده استاد
هههههههه
همیشه شمارو دعا میکنم میگم خدا خیرت بده
ک کلی انسان رو داری هدایت میکنی
شما پیامبر زمانه ی ما شدین
خدارو شکر میکنم بابت وجود شما
عاشقتونم
درپناه الله یکتا شادسالم خوشبخت ثروتمندو سعادتمنددردنیا و آخرت باشید
خدانگهدار
به نام خدا
این ذهن من بصورت دایم و پیوسته داره میگه که چه فایده این و این و این را که نداری فلان رابطه را که نتونستی برقرار کنی ولی الان خداوند با هدایتم به این فایل خفن بهش فهموند که این همه نتیجه این همه خال خوب این همه حرکت این همه کامنت رویایی که با هر بار خواندنش واقعا آدم رشد می کنه اینها نتیجه نیست
این همه سکه طلا
این همه پول
این همه ورودی
ابن همه حذف شدن واقعا واقعا و واقعا آدم و آدمهای سمی
که خودشون به من گفتن به صورت معجزه وار که ما که به هم نمی خورین منظور اینکه از نظر اخلاقی از نظر طرز زندگی ووو
…….
اینها همه نتیجه است دیگه
اینها همه برای عمل کردن و حرکت کردن و تحسین کردن و تجسم کردن های پی در پی و
باید که همیشه این طور باشه
نه الان
و نه فردا
همیشه و همیشه و همیشه
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
….
من میام روی خودم کار می کنم و با آدمهای قبلی با همون طرز فکری که اونها دارند و من در گذشته داشتم را از خودم بروز می دهم و وقتی دوباره بر می کردم خونه و هر روز دارم روی خودم کار می کنم به خودم میگم پس کو نتیجه ؟ من که دارم روی خودم کار می کنم . این طوری نیست . مثال اندام مناسب که استاد برای خودشون زدند خیلی مثالی عالی و شفافی است . «اگر فایل ها را فقط گوش کنم و در موقع عمل کردن بهشون عمل نکنم و همون آدم قبلی باشم منتظر نتیجه نباش و دوباره سقوط » چرا ؟؟ چرا ندارد .. چون قانون داره جهان چون قانون داره خداوند . الکی نیست …
یه کم باید به خودم بیام
وقتی درک کردی که ورودی مهمه دیگه این کار را تکرار نکنم
بقیه را نبینم
این مسیر به صورت شفاف درسته . حقیقته
من تعهد می دهم همیشه و پیوسته این مسیر الهی را ادامه بدهم
اگر تعهد دادم خداوند کمک می کند
به اندازه ی یک لباس عروسی نباشه این نتیجه نیست این چشم کور کردن دیگران است خودم را گم نکنم بدونم کجا بودم الان کجام
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عرض ادب احترام خدمت جناب آقای عباس منش
اصلا خود قرآن میفرماید کسانی از برکات آسمان ها و زمین شامل حالشان میشه که همواره تو مسیر درست هستن همواره عمل نیک دارن همواره کنترل ذهن دارن همواره از هرگناهی پرهیز میکنن اونایی که یه روز تو مسیر درستن یه روز تو مسیر اشتباه که قرآن وصف حالشان رو قشنگ با مثالهای گوناگون بیان کرده من باید همواره توی مسیر درست باشم و به قول شما چیت نکنم این یعنی ایمان به قول خداوند کسانی که همواره توی مسیر درست هستن اونا راستگو هستن در مورد چیزی که بیان میکنن
من قبلا خودم بارها تجربه کردم میومدم توی مسیر و خارج میشدم البته اونم پروسه باید طی میشد البته که من خیلی خوشحالم و سپاس گذار پروردگارم هستم که دستمو گرفت و منو هدایت کرد
به مسیر درست مگه من اینجا بودم توی گمراهی بودم هدایتم کرد رو سر من منت گذاشت واقعا بی معرفتی نیست من برگردم به شیوه قبلیم
دستمووو گرفت و هدایتم کرد تاتی تاتی راهو بهم نشان داد دست انداخت زیر بغلم و بلندم کردم من بندگی شو میکنم من وظیفم بندگی کردنه و تمام
من هیچوقت چیت نمیکنم توی این مسیر ادامه میدم تا لحظه مرگم
مگه مریضم بخام برگردم به شیوه قبل اصلا فکرشم عذابم میده
خدایا سپاس گذارم که هدایتم کردی الهی شکرت پروردگارم خدایا سپاس گذارتمممم
استاد عزیزم سپاس گذارم انشاالله خداوند بهت ثروت بده رزق بدون حساب کتاب
من همیشه به خودم یادآوری میکنم همیشه هرروز روی خودم 10ساعت کار میکنم و همین الان بمیرم راضیم
خدایا سپاس گذارم الهی شکر پروردگارم خدایا سپاس گذارم فقط میتوانم سجده کنم فقط همین
بابا من کجا بودم الله اکبر
استاد و مریم خانم و دوستان رویایی من سال خوبی داشته باشید سالی پر از توحید و عزت نفس
به نام خدا
سلام به برادر بزرگوارم اقا حسین دانش خواه
من واقعا لذت میبرم از کامنتهای زیباتون وحرفهای قشنگی مینویسد ومن خیلی تحت تاثیر حرفاتون قرارمیگیرم واقعا درسته که ما همیشه باید در مسیر راستی ودرستی باشیم وبه قول استاد چیت نکنیم من یه سوال داشتم خدمتتون شما در این کامنت فرمودید من روزی 10 ساعت روی خودم کار میکنم میشه بفرمایید معمولا چه کارهایی رو انجام میدید در طول روز
خیلی ممنون میشم پاسخ بفرمایید
در پناه ایزد منان باشید برادر بزرگوارم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به گزینگ عزیزی
سال نو شما مبارک دوست عزیز
من از صبح که بلند میشم تمرین ستاره قطبی رو انجام میدهم روزانه 3ساعت تقریبا قرآن مطالعه میکنم با دقت و قدم هارو میبینم و تجزیه و تحلیل میکنم فایل های دانلودی میبینم تجسم میکنم صدای خودمو گوش میدم فایل دانلودی میبینم کامنت میزارم و…
من از صبح روی خودم کار میکنم تا قبل خاب و کلی هم راضیم و خوشحال
سپاس گذارم بابت کامنت شما
خدا بهت ثروت نعمت بده خدا بهت برکت بده
عیدتونم مبارک
در پناه خدا
سلام به برادر بزرگوارم
سال نو شما هم مبارک
بسیار بسیار ممنونم از راهنمایی هاتون واقعا لذت بردم
از کامنتتون من هم صبح به محض بیدار شدنم اول ستاره ی قطبیم را می نویسم وبعد به فایلهای دانلودی ونشانه ی هر روزم گوش میکنم و من تازه قدمها را گرفتم ودارم روی اونا هم کار میکنم و الان قدم دوم رو گوش میکنم
برادر عزیزم من کمتر از تایمی که فرمودید روی قران کار میکنم از این به بعد سعی میکنم بشتر روی قران کار کنم
دوباره خیلی ممنونم از راهنمایی هاتون در پناه خدا شادو پیروز باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به خانم یا آقای عزیزی
چرا نوشتم خانم یا اغا چون نمیدونم اسمتون دخترونس یا پسرونه
به هرحال سلامت باشی دوست عزیزمم
درمورد قرآن گفتی. و مطالعه قرآن گفتم یه مطلبی رو بنویسم
وقتی قرآن رو مطالعه میکنیم میفهمیم که اراده خداوند در مورد مومنان این هست که در این دنیا به نتایج دلخواهشان برسن و در آخرت هم وارد بهشت بشن بارها و بارها و بارها قرآن این رو تکرار کرده اگه من بیام و قرآن رو مثل وحی منزل بپذیرم خب همیشه از مسیر درست حرکت میکنم هرموقع بخام پامو کج بزارم سریع به خودم یادآوری میکنم که اراده خداوند در مورد مومنان این هست که در این دنیا به نتایج دلخواهشان برسن
یا بهتر بگم من اگر از مسیر خداوند حرکت کنم به خاسته هام میرسم نمیدونم چطوری ولی این قانونشه از کجا میشه فهمید از داستان پیامبران از داستان استاد عباس منش از داستان جف بزوس از واقعیت ها
پس نگاه من و شما به قرآن باید یه نگاه مثل وحی مُنزل پذیرفتن و اجرا کردن باشه
باید عمل کردن باشه
مسیر خداوند :
همواره کنترل ذهن داشتن .یعنی همواره توجه کنم به خاسته هام به چیزهایی که بهم احساس خوب میده
همواره عمل نیک داشتن .که اینم بر پایه افکار مناسب برپایه کنترل ورودی ها بر پایه تقوا هست
پرهیز کردن از هرگناهی که اینم باز برپایه افکار مناسب برپایه تقوا هست کنترل ذهن است
و به آخرت یقین داشتن یعنی من همه چیزم رو خابم رو خوراکم رو روابطم رو بیزنسم رو تفریحم رو همه چیزم رو برای خداوند کردم طبق اخرتم میچینم با چه باوری با این باور که خداوند حق رو پابرجا میکنه و خداوند سودمند و با برکت اگه من همه چیزم براساس حق باشه و برای خداوند باشه خداوند اون رو رشد میده چون خدا سودمند و بابرکته
سپاس گذارم از شما
خداوند بهت برکت ثروت نعمت سلامتی عشق و همه چیزهای خوب رو بده انقدر ثروت بهت بده که واقعا نتونی حساب و کتابش کنی و بری باهاش کل دنیا رو بگردی بری باهاش دنیا رو تجربه کنی از نروژ سرسبز گرفته تا سواحل زیبای پرتقال تا تایلند سرسبز و زیبا گرفته تا رانندگی با ماشین شخصی خودت روی پل بروکلین توی نیویورک یا گلدن گیت توی سانفرانسیسکو.
در پناه خدا شاد باشی دوست عزیزم
به نام خدا
سلام به برادر بزرگوارم
ممنونم که انقدرعالی و واضح جواب سوالم را دادید بینهایت ممنونم
فرمودید اقا هستم یا خانم بایدعرض کنم من خانم هستم برادر بزرگوارم وبسیار ممنونم از راهنمایتون و دعاهای بسیار بسیار خوبتون برادر بزرگوارم ممنون میشم راهنماییم کنید از چه تفسیری استفاده میکنید
امیدوارم همیشه شاد و پیروز و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
به نام خدای بخشنده مهربان
خدایی که رحمتش همه چیز رو در بر گرفته
سلام خانم عزیزی
امیدوارم سرشار از نور باشی نور رحمان
در مورد تفسیر من اصلا از تفسیر استفاده نمیکنم اصلا قرآن نیازی به تفسیر نداره البته فکر کنم که منظور شما ترجمه هست من ترجمه حسین انصاریان رو استفاده میکنم و من فقط معنی خودت آیه رو مطالعه میکنم و کاری به توی پرانتز ها ندارم و طبق چیزهایی که از استاد عباس منش یاد گرفتم و طبق الهامات خودم پیش میرم یعنی خداوند هدایت میکنه
اصلا نیازی به تفسیر نداره قرآن من نوعی نیازی نداشتم حالا بقیه رو نمیدونم ولی من چیزی که میخونم ساده گویا و روشن هست و کاملا درک میکنم حتی ریشه کلمات رو درک میکنم اینم لطف رب العالمین هست و هیچ موقع سراغ تفسیر نرفتم هیچ وقت چون من اگه بخام هدایت بشم روح درونم هدایتم میکنه یعنی وظیفش هست خودش توی قرآن میگه :
لّٗا نُّمِدُّ هَـٰٓؤُلَآءِ وَهَـٰٓؤُلَآءِ مِنۡ عَطَآءِ رَبِّکَۚ وَمَا کَانَ عَطَآءُ رَبِّکَ مَحۡظُورًا
یعنی این آیه جواب تمام سوالت من رو داد که خدا به هر سمتی که بری سُر میده تورو توی اون مسیر وتمام
نه نیازی به تفسیر هست نه چیزی برای من اینطور بوده
و من هر آیه ایی رو که بفهمم واضح باشه درسشو میگیرم و توی زندگیم عمل میکنم هر آینه ایی که نفهمم کاری بهش ندارم اصلا وقت روش نمیزارم چون اون آیه متشابه هست و فقط خدا میدونه که منظورش چیه نه هیچکس دیگری و خود قرآن همه چیز رو دقیق گفته حتی خودش گفته برید سراغ اصل کتاب آیاتی که مدام تکرار شدن مثل داستان موسی و فرعون که داره اصل رو به من میگع داره میگه فرکانس شرک فرعونم باشی نابود میشی و توی فرکانس توحید از آسمان آتشم بباره یا کل زمین رو آب برداره مثل دوران نوح یا طوفان بیاد که همه چیز رو پودر کنه مثل دوران عاد تو جات امن هست این به نفعت هست چرا چون مسیرت درسته
دقیقا مثل کرونا چقدر سهام آمازون و فروش آمازون توی دوران کرونا افزایش پیدا کرد چقدر به نفعش شد یا همین استاد خودمون توی دوران کرونا آقای عباس منش فروش خودش رو داشت و راحت لذت میبرد پس نتیجه میگیریم که مسیر خداوند همه چی داخلش درسته و اگر من و شما و هرکسی از مسیر خداوند حرکت کنه پیروز هست هم در این دنیا و هم در آخرت و نه ترسی داره و نه غمی
اینارو من هرروز توی قرآن دارن مطالعه میکنم گویا و روشن
سپاس گذارم خداوند به شما ثروت بده نعمت بده ثروتی که نتونی حساب کتابش کنی چون تقوا با ثروت میاد من وقتی ثروت مند بشم سالم تر میشم دزدی نمیکنم حرص نمیزنم حسرت نمیخورم عجله نمیکنم انفاق میکنم صدقه میدم زیباتر میشم دروغ نمیگم باج نمیدم
پاک دامن میشم و باعث رشد جهان میشم …
تقوا با ثروت میاد و تماممم اصلا غیر از این نمیتونه باشه تقوا با ثروت میاد ثروتی که نتونیم حساب کتابش کنیمممم به قول قرآن رزق بی حساب
خداوند بهت ثروت نعمت برکت عشق سلامتی همه چیزهای پاک و خوب رو بده
سپاس گذارم بابت کامنت شما خدایاااا شکرت
در پناه خدا شاد باشی دوست عزیز
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست
سلام به برادرررر بزرگوار و کاملا توحیدم
بسیار بسیار ممنونم از جواب کاملی که در اختیارمون گداشتید
بسیار لذت بردم از این همه جوابهای جامع وکامل شما برادر عزیزم
واقعا ثروت همه چیزه اگه ما ثروت داشته باشیم صددر صد به خداوند نزدیکترم بیشتر وجود خداوند را حس میکنیم
ودر مورد تفسیر قران من هم راستش ترجمه ی درستو میخواستم که جوابم را گرفتم بی نهایت سپاسگزارم بابت این جوابهای عالی و طلایی
ممنونم برادرم امیدوارم در هر کجا ی این ایران زمین هستید شادو پیروز و ثروتمند باشید
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ ﴿١﴾
آیا سینه ات را [به نوری از سوی خود] گشاده نکردیم؟
وَوَضَعْنَا عَنْکَ وِزْرَکَ ﴿٢﴾
و بار گرانت را فرو ننهادیم؟
الَّذِی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ ﴿٣﴾
همان بار گرانی که پشتت را میشکست.
وَرَفَعْنَا لَکَ ذِکْرَکَ ﴿4﴾
و آوازه ات را برایت بلند نکردیم؟
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿5﴾
پس بی تردید با دشواری آسانی است.
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا ﴿6﴾
[آری] بی تردید با دشواری آسانی است.
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿٧﴾
پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز
وَإِلَىٰ رَبِّکَ فَارْغَبْ ﴿٨﴾
و مشتاقانه به سوی پروردگارت رو آور.
=======================================================================================
خدای عزیز و شرین و دلبرم،صاحب و خالق و فرمانروای مطلق،صاحب نفس هایی که مفرح ذاته،صاحب نظمی که ضربان قلبم داره،صاحب بینایی چشم هام،اونیکه تو بهش نور ندی،هیچ وقت روشن نمیشه،اونیکه تو بهش پناه ندی،از نجوای شیطان در امان نیست،اگر شما نمیخواستی من امروز اجازه ی زندگی نداشتم،خدایا درسته من انسان بی ایمان و ناسپاس و عجول و کفورم….ولی همین که یکروز دیگه بهم اجازه دادی زندگی کنم یعنی هنوز بهم امیدواری،خدایا هیچ کس نباشه و تو باشی…اونجا حتما بهشته….خدایا همه باشن و تو نباشی،اونجا همون جهنمه،من به تو،به نور تو،به لبخند تو،به رضایت تو،به حمایت تو،به پرستش و عبادت و صلات تو،فقیر و محتاج و نیازمندم.خدایا خودت میدونی چقدر به این رد پاها نیازمندم ولی اگر تو کمکم نکنی،قادر به نوشتن یک جمله هم نیستم.پس….إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ…مثل همیشه از رحمت و فضل بی انتهات…دست بنده رو بگیر و کمکم کن.
=======================================================================================
سلام به استاد عباسمنش عزیزم،سلام به استاد شایسته جانم و درود خداوند بر قلب سلیمش که تموم فایل ها رو با الهاماتش انتخاب میکنه و دست خدا میشه برای هدایت ما …سلام به رفیق های نازنین غارحرای من….رفیق هایی که در دورترین حالت ممکن،از هرنزدیکی،نزدیکترند ….
خدایا شکرت،نتنها یک روز دیگه بهم فرصت زندگی دادی،که بهم اجازه دادی و بیام در جمع بندگان صالحت،یک نفس توحیدی تازه کنم…توحید…اصل و اساس زندگی ما انسان ها که هرجا به غیر ازین سایت رفتم همه در حال تلاش برای فرار از اصل و اصرار برای موندن در حاشیه بودند…فقط همین غار حراست که به آدم حس نشستن کنار چشمه ی کوثر میده …
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِیمًا
إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا
وَأَصْحَابُ الْیَمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیَمِینِ
درود خداوند بر اصحاب یمین….دوستون دارم از روشنی قلبم…
دلم میخواد به طولانی شدن این کامنت فکر نکنم و فقط بنویسم …بنویسم و بنویسم و اجازه بدم نور خداوند قلبم رو روشن وروشن تر کنه…از باز شدن قلبم…از سنگینی هایی که از روی دوشم برداشته…ازین عشقی که من رو احاطه کرده و جز رحمت خودش نیست…از آسانی هایی که با هر سختی اومد …
خدای قشنگم،الهی دورت بگردم،چه جوری از دست من خسته نمیشی؟بوست میکنم میخندی،سرت غر میزنم میخندی،باهات قهر میکنم میخندی،سرت داد میزنم میخندی…آخرشم دستاتو باز میکنی میگی بیا….بیا جات تو بغل منه ….بیا آرامش بگیر…وای ازون لحظه که دستاتو دورم حس میکنم…وقتی بهم میگی تو تنها نیستی سعیده…وقتی بهم میگی حواست بهم هست…وقتی بهم میگی تو حرکت کن،من خودم ازت محافظت میکنم…چه بلاها که ازم برگردوندی…چه اضطراب ها که ازم گرفتی…چه معجزه ها که برام رقم زدی…خدای قشنگم…من اندازه ی مشت خودمم ایمان نشون ندادم …ولی تو همیشه اندازه ی مشت خودت بهم بخشیدی…
آخه چرا؟ تو که این همه مخلوق داری…تو که میگی یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ چطور عاشق انسان شدی؟چطور به همه ی فرشته هات دستور دادی بهم سجده کنند،چرا شیطان رو بخاطر من از درگاهت روندی…؟هوم…؟چرا وقتی منو خلق کردی به خودت آفرین گفتی…؟هرچقدر فکر میکنم به نتیجه نمیرسم…عقل محدود من کجا و عشق بینهایت تو کجا …خدایا اگر میمردم و پیدات نمیکردم چه گمراهی بودم …خدایا ازت ممنونم خودت رو بهم هدیه دادی…خدایا هیچ عشقی شیرین تر از عشق تو نیست،وقتایی که قلبم رو باز میکنی،من بهشت رو توی همین دنیا تجربه میکنم…
شیرین ترین یار من….عزیز مهربونم،قدرتمندِ بخشنده ی سخاوتمند …
به همه ی ما کمک کن خشت به شخت زندگیمون رو با نور خودت بچینیم و همیشه غرق صلاتت باشیم..
خدایا خودت توی سوره انعام گفتی:فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
پس از اراده و نور و قدرت خودت به ضعف ما ببار و ما رو با ثروت توحیدی،انسان های توحیدی،عشق توحیدی،زندگی توحیدی احاطه کن ….
به قول استاد جان…تو ربی…تو رب الربابی…تو دست بالای همه ای…نه اینکه قدرتت ازبقیه بیشتره …نه …بقیه اصلا قدرتی ندارند ….همه چیز به دست توعه فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
خدایا دفتر ها پرشد و خودکارها تموم شد ومن از عشق تو نوشتن و عشق بازی با تو سیراب نشدم…
این قشنگترین سفیدچال زندگیمه….که نمیخوام هیچوقت ازش دربیام…
خدایا خودت کمکمون کن مسیر رسیدن به هدف هامون رو فراموش نکنیم…
خدایا خودت یارو یاور و هدایتگر ما باش و کمکمون کن رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
استاد عزیزم،برای صحبت های روحانی شما بی نهایت ممنونم،چقدر همه ی ما احتیاج داریم روزی هزار بار این حرف هارو بشنویم و تکرار کنیم تا ملکه ی ذهنمون بمونه …
به نظرم تسلط روی قانون،شبیه یادگیری زبان آلمانیه …
چون خودم تجربه ش کردم میدونم…زبان سختیه…و هیچ کس دورواطرافتم نیست باهاشون حرف بزنی تا ملکه ی ذهنت بشه…خودتی و یک کتاب و استاد و هم کلاسی هات …
انقدر باید تمرین و تکرار کنی با خودت تا بشه ملکه ی ذهنت …
تا زمانی که مهاجرتت درست بشه و بری توی محیط آلمانی زبان…اون موقع دیگه تسلط پیدا کردن روی زبان خیلی راحت تره…چون همه اونجا دارند آلمانی صحبت میکنند….
تو مثال قانون میشه…زندگی الان استاد مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ ۚ
هم ثروت توحیدی …هم زندگی توی بهشت…هم یار بهشتی …
اینا میوه ی این مسیره که استاد داره درمورد ریشه هاش باما صحبت میکنه …
اگر ما بتونیم همونجوری که استاد ریشه ساخته،با استقامت در مسیر قانون ادامه بدیم،لاجرم به این نتیجه میرسیم.
استاد الان که آخر ساله،وقتی برمیگردم به پشت سرم نگاه میکنم میبینم روزی توی زندگی من نگذشته که خدا برام معجزه نکرده باشه ….کجا عقل و ذهن محدود من یادش بیاد همه ی اون معجزات رو ….
اصلا اون 11 رو ماه بزارم کنار…همین یک ماه استاد…همین یک ماه …
من اندازه ی 11 ماه قبلی معجزه دیدم ….
عجیبه …غریبه….ولی واقعیه …
خدا میتونه همه ی آدم ها رو به تسخیر تو دربیاره….حتی بدون اینکه تو ازشون درخواست کنی…
فقط و فقط و فقط یک دستور العمل لازمه!
خودت رو با خدا هماهنگ کن،هماهنگی جهان اطرافت با خدا
خداییی که داره این کیهان و کهکشان هارو مدیریت میکنه،به نظرتون مدیریت زندگی ما براش سخته؟به خدا که خواسته های ما براش تیله بازی هم نیست! به قول جمله ی طلایی استاد تو دوازده قدم ما برای رسیدن به خواسته هامون نیاز نیست تلاش خاصی بکنیم،بلکه باید مقاومت هارو برداریم…اون وقت خواسته هامون راحت وارد زندگیمون میشه
خدا تو سوره عنکبوت میگه:
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّهِ غُرَفًا تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ﴿5٨﴾
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند حتماً آنان را در قصرهایی رفیع و با ارزش از بهشت که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، جای خواهیم داد، در آنجا جاودانه اند؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان.
الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿5٩﴾
همانان که شکیبایی ورزیدند و همواره بر پروردگارشان توکل می کنند.
وَکَأَیِّنْ مِنْ دَابَّهٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ ۚ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿6٠﴾
چه بسیارند جنبندگانی که قدرت ندارند روزی خود را بر عهده بگیرند، خداست که به آنان و شما روزی می دهد، و او شنوا و داناست.
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ ۖ فَأَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ ﴿6١﴾
اگر از آنان [که شرک می ورزند] بپرسی: چه کسی آسمان ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را رام و مسخّر کرده؟ بی تردید خواهند گفت: خدا. پس چگونه منحرف می شوند؟!
اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿6٢﴾
خدا روزی را برای هرکس از بندگانش که بخواهد وسعت می دهد و یا تنگ می گیرد؛ یقیناً خدا بر هر کاری تواناست،
خداوکیلی این 5تا آیه رو روزی هزار بار با خودمون تکرار کنیم کمه!انقدر واضح! انقدر شیرین! انقدر دقیق!
قشششنگ خدا داره میگه: کجا؟؟؟؟دنبال چی میگردی بچه جان؟؟؟
زمین و آسمون و ماه و خورشید به تسخیر منه!منممم که دارم روزی میدم!من!
روی عقل پوک خودت حساب نکن!روی من حساب کن!
بزارید از خودم مثال بزنم که اسفند ماه چه اتفاقی افتاد:
دقیقا بعد از طی شدن 3 ماه ماموریت الهی من،وقتی به لطف و رحمت و نور خودش تونستم ازین امتحان روسفید بیرون بیام…
واقعا الان که برمیگردم به اون 3 ماه نگاه میکنم میبینم به من اگر بود من همون هفته ی اول ماموریت گیوآپ میکردم،یعنی همین 3 ماه رو هم با کمک خدا گذروندم و کلا تو بغل خودش بودم،از عقل وتوانایی و تحمل من اصلا برنمیومد…ی جاهایی استاد میگه من خودم برمیگردم به اتفاقات زندگیم نگاه میکنم تعجب میکنم چطور اون موقع ایمانم رو نشون دادم،من الان میفمم دقیقا استاد چی میگه…تموم این 3 ماه من روی دوش خدا بودم…اینو میگم که بدونید مسیر ترسناک هست ولی اصلا سخت نیست!چون نور خدا همیشه با شماست و اصلا تنهاتون نمیزاره….(امان از پرحرفی های سعیده…بگذریم….)
اواخر بهمن بود که خدا بهم الهام کرد،انصراف از کارت رو اعلام کن!
ترس ها منو احاطه کرده بود،نجواهای شیطان مثل موریانه مغزمو میخورد!ترس از آینده ی نامعلوم…
ولی هرچقدر به خدا نگاه میکردم با لبخند میگفت بپر سعیده…
نمیفتی نترس…من بغلت میکنم….تو فقط بپر…
تموم اطراف من رو ،ترس از بی پولی،ترس از خانواده،ترس از آینده و هزارتا تصویر وحشتناک پرکرده بود …اما من به نور خدا اعتماد کردم و پریدم ….
منطقی بود؟نه اصلا منطقی نبود!
قلبم آروم بود؟قلبم به شدت آروم بود!
من از 1 اسفند انصراف از کارم رو اعلام کردم و پریدم…ونتنها خدا بغلم کرد …که با یک حرکت منو دوباره گذاشت روی دوشش…
گفتم حالا چیکار کنم؟
گفت جلسه 3 قدم 7!
الان وقت رهاییه!
به هیچ چیز و هیچ کس فکر نکن و اجازه بده جریان هدایتت کنه!
خدا میدونه توی این ماه من چند بار به جلسه 3 قدم 7 گوش دادم!
به جرئت میتونم بگم اگر ده تا فایل از استاد رو بخوام جدا کنم برای تموم عمرم بهش گوش بدم،یکیش همین جلسه ست!
صدهزار بار بهش گوش بدی،بازم کمه …
رها بودن به شدت ایمان و توکل میخواد!به شدت زیرساخت های قوی میخواد،و یکی از بهترین بتون هایی که میتونید روش قانون رهایی رو بسازید برای خودتون،همین جلسه ست…
و منم تموم تلاشم رو کردم…نمیگم عالی عمل کردم…نه …
منم رفتم تو درودیوار…منم درگیر نجواها شدم…ترسیدم…گریه کردم…اما یک قدم از تصمیمم برنگشتم….
و درود خداوند بر استاد عباسمنش و کلامی که وحی منزله…
یکبار دیگه به قشنگی هرچه تمام قانون جواب داد
بدون اینکه من قدم از قدم بردارم ….از کسی درخواست کنم…به مسئولی مراجعه کنم…نامه بنویسم….
دقیقا در زمان عید که نتنها احتیاج به نیرو بیشتره که درخواست مرخصی ها از همه ی اوقات سال بیشتره…
خودِ مسئولین،به صورت خودش،به جای انصراف برای من مرخصی استحقاقی رد کردند….
یعنی این ماه بدون اینکه من یک ساعت شیفت برم!حتی بیشتر از ماه قبل حقوق گرفتم!!!
اینجاست که خدا میگه:
وَکَأَیِّنْ مِنْ دَابَّهٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ ۚ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
چه بسیارند جنبندگانی که قدرت ندارند روزی خود را بر عهده بگیرند، خداست که به آنان و شما روزی می دهد، و او شنوا و داناست.
اینجاست که خدا میگه:
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا
پس بی تردید با دشواری آسانی است.
خداروصدهزارمرتبه شکر برای قوانین بدون تغییر خداوند!خداروصدهزارمرتبه شکر برای هدایت شدنمون به بهترین استاد دنیا …واقعا چه کسی از خداوند به عهدش وفادارتر…؟
این سعیده و این 810 روز استمرار برای ساخت زیربنای زندگی توحیدی…برای جنگلِ زیبای رویاهایی که رویا نیستند.
و این مسیر ادامه داره …همون طور که برای پیامبر ادامه داشته…همونطور که برای استاد ادامه داره….
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ
پس هنگامی که از کار مهمّی فارغ میشوی به مهم دیگری پرداز
مسیر موفقیت رو با ایمان و اراده و انگیزه و اشتیاق ادامه میدیم و میریم برای تیک زدن هدف های بعدی…
والبته یادمون نره…
وَإِلَىٰ رَبِّکَ فَارْغَبْ
و مشتاقانه به سوی پروردگارت رو آور.
یادمون نره:
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
اوّل و آخر هستی و پیدا و پنهان وجود همه اوست و او به همه امور عالم داناست.
یادمون نره :
الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۖ وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا
مال و فرزند، زینت زندگی دنیاست؛ و باقیات صالحات [= ارزشهای پایدار و شایسته] ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امیدبخشتر است!
خدای عزیز و شیرین ودلبرم،هرکی ندونه من میدونم که وقتی میخواستم شروع کنم به نوشتن،هیچی توی سرم نداشتم و فکر نمیکردم حتی بتونم یک خط بنویسم….تو کمکم کردی،تو جمله ها و آیه هارو آوردی…تو گفتی اینو بگو…اینو بنویس…
ازت سپاسگزارم که یکبار دیگه بهم سعادت صلات و هم نشینی با بندگان صالحت رو دادی.دوووستتت دارم و بوووسه به کله ت و عاششششقتم وجان منی وووو…. ازین حرفا… :)))
به امید دیدار یاران غارحرای من،در بهترین زمان و مکان…
قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان
به نام خدای عشق و مهربانی
به نام خدای بزرگم
سعیده عزیزم چطور هستی
حال دلتتتتتتت چطور هست ؟
رفیق جانم با جان و دلم تحسینت میکنم این ایمان و استمراری ات را در این مسیر
برایت کف میزنم آفرین
چقدررررررر خدا زیباست چقدرررر خدا عاشق هست چقدررر خدا بزرگ و مهربان هست
من عاشقانه عاشق خدا هستم آخر وقتی عاشق خدا شوی واقعی عاشق خودت میشوی وقتی واقعی عاشق خودت و خدا باشی همه را خودت میبینی دلت برای همه میرود
این را گفتم تا بدانی که چقدررر دام برایت هر بار میرود سمت تو
دوستتتتت دارم رفیق
تک تک کلماتتت قشنگ زیبا و حقیقت هستن
وقتی ما بدانیم خودمان خالق زنده گی مان هستیم وقتی بدانیم یک لحظه بعد ما را هم خودمان خلق میکنیم وقتی بدانیم همه چیز احساس خوب هست وقتی بدانیم ما هر لحظه در حال انتخاب کردن دو صدا هستیم صدای خدا و نجوای شیطان اون زمان هست که تمام سعی خودمان را میکنیم پشت سر خدا راه بیفتیم
اون زمان هست با جان و دل تلاش میکنیم که اتفاقات عالی را با کمک خدا خلق کنیم
میدانی سعیده عزیزم عاشق حرف زدن و عشق بازی ات با خدا هستم چقدرر زیباست
خداوند بهترین رفیق ما هست رفیق جان
نمیدانم چی نوشتم چی گفتم ولی قلبم خواست برایت بنویسم و با جان دلم تحسینت کنم
در پناه الله باشی رفیق
خبرت هست که از خوبی خود بی خبری ؟
بخدا خوبتر از هر خوبتری
بوس بوس بوس
سلام سعیده جان وااایی چه کامنتی بود عالی بود چقد لذت بردم چقد دلم قلبم باز شد بودن اینکه از کسی درخواستی بکنی خدا به وسیله هزاران دستش راهنمایی کرد هداییتت کرد و برددد سر کار و مشغولت کرد چقد خوبه ربو شناختم و اروم اروم درکشو شیرینی زندگیم میکنی قلب فراوان
میکنم…چه بلاها که ازم برگردوندی…چه اضطراب ها که ازم گرفتی…چه معجزه ها که برام رقم زدی…خدای قشنگم…من اندازه ی مشت خودمم ایمان نشون ندادم …ولی تو همیشه اندازه ی مشت خودت بهم بخشیدی… وااایی خیلی زیبا بود من باورم چقد قوی شد که رب به اندازه قدم هایی کوچیک خودمون توقع داره و به اندازه بزرگی مشته خودش که بینهایت عظیم و بخشنده هست میبخشه عاشقتم همواره میخام تو مسیرت باشم این حسم عالیه میخام پله پله زندگیمو کنترل کنی دسته خودت همچی فقط میخام همیشه رو دوشت باشم وباهات کلی حرکت کنم و کلی لدت ببرم و رشد کنم و درکم و قوی ترم کنی هرچی که خودت میدونی
امیدوارم سعیده جان همواره تو زندگیت بدرخشی درسهاتو عالی یاد بگیری و بهشون عمل کنی واقعا هرچی درک میکنم میفهمم هیچ چیزی نمدونم از خودت درکو اگاهی میخام هدایت ولی اینم بگم واقعا سپاسگزارم برای این قدم خفن این حس سپاسگزاری عالی این خانواده و این رابطه ام که بااهات انقد عالی ترشده و چقد زندگیم به قبلش بهشتی تر شده چی بودم چی شده تو خونه خودم رابطه های قشنگ قشنگ احساس خوب مهارت های جدید
سعیده جان واقعا کامنتو دیدم چقد لذت بردم چقد میشه احساس ورابطه ات با رب اصل زندگیت ریشه اصلی زندگیت درس باشه شکرتتت منم میخام رابطم باهات عالی باشه
سلام خدمت آبجی سعیده گلم، بانو اسکاول شین سایت عباس منش، آفرین دختر، آفرین به این ایمان، آفرین به این عشق، تو اینجوری با معبود عشقبازی میکنی دل بندش از خوندنش میلرزه چه برسه به خودش، برادر من کارمند بود، ماهی ده دوازده تومن، آخر 1401 انصراف داد، بدون هیچ پشتوانه خاصی مهاجرت کرد و در زمینه کاری که علاقه داشت یعنی طراحی داخلی و کابینت (البته تکاملی چون مهارتشو کسب کرده بود) کارگاه کوچیکی راه انداخت و پسر عمم که رسمی بود هم استعفا داد و باهاش رفت، خواهر خوبم بهت بگم که الان خونشو با متراژ 92 متر کنار دریا پیش خرید کرده و زندگیش کن فیکون شده، الیس الله بکاف عبده، برات روزای خوبی رو میبینم، منم با فرسنگ ها فاصله دارم در مسیر توحید دنیالتون میام، موفق باشی آبجی گلم
سلام و درود خدمت خواهر عزیزو توحیدی
خواهر کامنتات انقد قشنگن که آدم اصلا به طولانی بودنش فکر نمیکنه و هینجوری میخونی میخونی آخرشم میگی کاش تموم نمیشد.
پس به فکر طولانی بودنش نباش تو فقط بنویس و بنویس و بنویس
البته ببخش که به جای “شما” از “تو” استفاده میکنم و اینو بذار به حساب احساس نزدیکی خواهر برادری
من قبلا هم گفته بودم هروقت میام کامنت بخونم اول از همه دنبال کامت تو میگردم و حسابی حالم خوب میشه بعد میرم دنبال کامت های بعدی
خواهر بهت بگم این حال توحیدی تو قشنگ برام قابل درکه و مبارکت باشه این حال قشنگ
میدونم رو دوش خدا نشستن یعنی چی
میدونم رو خدا حساب کردن یعنی چی
میدونم سپردن کارها و آرامش با خدا بودن یعنی چی
منم این مدت یک ماهه معجزه هایی دیدم که اعتمادم به خدای خودم بینهایت بیشتر شده و رو دوش خودش نشستم و دارم لذتشو میبرم
و البته شماهم در جریان معجزات من بودی و کامنت پر انرژی و عالی برام گذاشته بودی.ممنونم ازت
از اون موقع معجزات زیاد دیگری برام افتاده که خدا یاری کنه زمان مناسبش کامل تو کامنت میام و توضیحش خواهم داد
خواهر عزیز توهم با همون فرمان گازشو بگیر که به زودی زمین و زمان در اختیارت قرار میگیره
در پناه خدای قشنگت همیشه شاد و آرام باشی و در آغوشش لذتشو ببری
سعیده جان چقققدر دلم میخواد که مثل تو بنویسم. ینی باورام و افکارام و نجواهام مثل تو باشه و منم بتونم از همچین رابطه و حسی، از خدا بنویسم. چقدر رابطت رو تحسین میکنم. و واقعا گاهی غبطه میخورم. من حتی نمیتونم لبخند خدا رو تصور کنم. واقعا نمیتونم. با اینکه خیلی خیلی خیلی دستم و گرفته. خیلی ازش معجزه دیدم. خیلی ازش لطف، به معنای واقعی لطف دیدم… اما همیشه تو ذهنم و توی تصوراتم جدی و غیر قابل لمس هست. سوای از هر نتیجه و خواسته ای که بخاطرش اینجا هستم، من دنبال بهبود رابطم با خدا هستم. من خیلی از قرآن میدونم. خیلی از احکام و مفاتیح و احادیث میدونم… اما دوست خوبی نیستم. تو دفترم همیشه حرفای قشنگت با خدا رو مینویسم و زیرش میگم خدایا منم همینا. منم همین حسا رو بهت دارم. ولی بیا و بیشتر با هم دوست بشیم که بتونم از زبون خودم بنویسم. این همه نوشته های قشنگ بشن حس و حال قلبیم…
خیلی بیشتر میخوام تحسینت کنم و باهات صحبت کنم اما …
امیدوارم 12 ماه پیش روت چنان برات عاااالی و پر برکت باشه که بتونی لحظه لحظشو قشنگ بسازی. دعای خیر من دنبالته چون در کنار استاد و مریم جون خیلی خیلی ازت یاد گرفتم. میبوسمت عزیز.
سلام سعیده جان واقعا عاشقتم
سعیده عزیزم باور کن شما شدی راهنمای من درمسیر ساخت زندگی توحیدی هر وقت کامنت هاتو میخونم احساس میکنم مثل یک خواهر بزرگتر داری من راهنمایی میکنی خدا میگه عزیزم با سعیده رشد کن ببینین چکار کرده تو انجام بده و بیا والان خدا بهم گفت بهش بگو کمی واضح تر از قدمها و مراحل رشدش صحبت کنه گفت بگو نترس من تو رو برای بعضی از دوستان چراغ راه قرار دادم پس واضح تر بگو
سعیده جان ممنونم که اینقدر زیبا مینویسی خواهر زیبای من بوسسس به کله مبارکت
خواهر گلم انشاالله به زودی در بهترین مکان و بهترین زمان ببینمت
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام عشقم سلام بر بنده ی خاص خدا سلام بر فرشته ی این سایت الهی و مقدس سلام بر رفیق غار حرای من
هیچ جا دنیا لذت بخش تر از این سایت الهی نیست
این پیام فقط میخواد بگه احسنت بر شما بنده ی مومن و موحد و خداجو. احسنت بر ایمان و عمل شما. احسنت بر استمرار و تعهد در این مسر الهی.
هر وقت که کامنتی رو ازت میخوندم، دلم میخواست که برات بنویسم، ولی این ذهن نجواگر میگفت، خب که چی هر روز بیایی ازش تعریف کنی، یبار دو بار سه بار نه هر روز بخوایی براش بنویسی و تحسین اش کنی، تا اینکه امشب که در آرامش کامل کامنتت رو خوندم و کلی لذت بردم و اتصال خوب ب قرار شد، گفت: آقا چرا تحسین نکنی؟ چرا ستایش نکنی، مگه ما روزانه چند بار میگم الحمدلله
مگه بنده های خدا، جزئی از خدا نیستند؟ پس تا میتونی و وقت و زمان ات اجازه میده تحسین و تمجید کن.
منم گفتم چشم قربان، و الان شما بنده ی عزیز خدا که روح خداوند در شما دمیده رو تمام و کمال تحسین می کنم و از خدای مهربان میخوام، اتصالت، لحظه ای قطع نشه و آرامش و آسایش ات روز به روز بیشتر و بیشتر بشه، عشقم، مراقب روح لطیف و نازنین ات باش، باشه…
دوست دارم یه عالمه بوووووس به اون کله نازنین ات
مرسی سعیده جان از این کامنت خوشگل
من با حرفههای این فایل استاد که قبلا حتی شنیده بودم اشک ریختم که یادمون نره از کجا به کجا رسیدیم،،،ولی با کامنت شما دیگه اشکام بند نمیاد،،، خیلی لذت بردم،، مرسی از این همه جملات خوب،، مرسی از این همه احساس که تو این کامنت بود،،، از خدا بهترینهارو برات میخوام️️️️
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ» (ﺑﻰ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻌﺠﺰﺍﺕ ﻭ ﺩﻟﺎﻳﻞ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻯ ﺳﻨﺠﺶ ﻓﺮﻭﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ، ﺗﺎ ﻣﺮﺩم ﺑﻪ ﺩﺍﺩﮔﺮﻱ ﺑﺮﺧﻴﺰﻧﺪ ﻭ ﺁﻫﻦ ﺭﺍ ﻓﺮﻭﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻴﺮﻭﻳﻲ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﻮﺩﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﺩﺍﺭﺩ، [ﺗﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻬﺮﻩ ﮔﻴﺮﻧﺪ.] ﻭ ﺗﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻌﻠﻮم ﺩﺍﺭﺩ ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺍﻭ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻥ ﻳﺎﺭﻱ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ. ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪ ﻭ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ. (٢5 حدید)
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
سلام و درود فراوان به سعیده نورانی پروردگارم، الهی که در پناه رب العالمین همیشه همیشه حال دلت عالی عالی عالی باشه. هیچ ایده ای ندارم که چی میخوام بنویسم برات ولی یه حس قلبی منو مشتاق نوشتن پاسخ میکرد. نمیدونم از آخرین کامنتی که بین ما رد و بدل شده چند وقت گذشته. به حدی کامنت پاک شده دارم که الان یادم نمیاد چیا رو نوشتم و فرستادم و چیا رو نوشتم ولی پاک کردم. خیلی از کامنت های دوستان هست که هنوز نتونستم بهشون جواب بدم .
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندت و بخاطر ایمان و شجاعتت و بخاطر سخاوتمندیت در بیان تجربیاتت. اتفاقاً همین دیروز و در کل این روزها تمرکزم روی قدم هفت بود و جلسه سوم که چقدر بینظیر بود. حتی خود استاد هم میگن همه مطالب این جلسه مهمه. امیدوارم که من هم بتونم تسلیم بودن و اعتماد به جریان هدایت رو یاد بگیرم.
وقتی به پشت سرم نگاه میکنم و میبینم طی 11 سال گذشته 9 تا سال تحویل رو توی عسلویه بودم به فکر فرو میرم، آیا قرار بوده واقعاً زندگی اینقدر به سختی باشه؟ یا طبیعیش اینه که انسان در آرامش و آزادی زمانی و مکانی و مالی باشه.
چند روز پیش که خونه بودم و هوای بوشهر هم خیلی عالی بود و من طبق عادت همیشگی وقتی نیاز به کنترل ذهن دارم به قول شاعر «بی هوا ، بدون مقصد» توی خیابون ها رانندگی میکنم … توی یکی از خیابون ها یه ولوو XC90 دیدم خیلی تحسین کردم و خدا رو شکر گفتم که آره وقتی یه نفر میتونه سوار بشه پس میشه. طبیعیش اینه که اینقدر ثروتمند بود. رفتم جلوتر پیچیدم توی یه خیابون دیدم یه XC90 دیگه ایستاده کنار خیابون. یه لحظه ذوق زده شدم و گفتم آقا چطور ممکنه به فاصله فقط یک دقیقه دو تا XC90 احتمالا خداوند داره بهم میگه اگه باور کنی میشه. اگه یه عده سوار چنین ماشینهایی هستن پس میشه، پس بینهایت ثروت هست توی جهان. پارکینگ ذهن منه که اندازه یه پژو پارس فضا داره، ظرف نعمت منه که سوراخه وگرنه نعمتهای خداوند بینهایته ، باران رحمتش ازلی و ابدی بوده. توی دو هفته استراحتم روزهای زیادی رو میرفتم با توی ساحل زیر سایه یه درخت پارک میکردم یا روی یکی از نیمکت ها مینشستم و ساعتها فایل گوش میدادم و مینوشتم . یکی از نیایشگاه ها رو عکس گرفتم و گذاشتم عکس پروفایل.
اگه حوصله داشتی بهش نگاه کن … این منظره شبیه کلاس درس توحید بود برام. یاد آیات «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ؛ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ» می افتادم.
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم بخاطر هر ذره از نعماتش، خدا رو شاکرم بخاطر هر مولکول اکسیژنی که تنفس میکنیم، خدا رو شاکرم بخاطر هر قطره آبی که مینوشیم، خدا رو شاکرم بخاطر دستانش که سقف بالای سرمون میشه ، دست خداست که تخت خواب ما میشه تا به جسم خسته مون آرامش بده. توی همین ثانیه از زندگی ما که ممکنه چالشهایی داشته باشیم میلیون ها انسان در نقاط مختلف جهان این نعمتها و این وضعیت فعلی ما رو آرزو دارن. این روزها وقتی آخرین صفحات سررسید 1402 رو دارم با آیات قرآن مکتوب میکنم ، بماند که هنوز حس میکنم هیچی از توحید نمیفهمم ولی بیشتر دارم متوجه میشم که اوضاع داغون خیلیها بخاطر اینه که فرمون زندگیشون رو سپردن دست ذهنشون و اصلا خدا رو باور ندارن. پناه میبرم به ارباب رزاق و وهاب و رحیم خودمون که لحظه ای ازش جدا باشیم… سعیده جان بینهایت تحسینت میکنم ، از درگاه خداوند بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی و آرامش برات درخواست میکنم. پیشاپیش سال نوت مبارک و امیدوارم که سال 1403 سالی پر از آرامش و خوشبختی و سعادت و موفقیت و ثروت فراوان باشه.
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
راستی ، وقتی از خداوند هدایت خواستم که برات کامنت بنویسم، این آیه از سوره حدید اومد. خودت بهتر از من میتونی درس هاش رو متوجه بشی چون قلب سلیم و نورانی شما همیشه وصله. من رو ببخش که خیلی کمتر از قبل برات کامنت میذارم ، یه کم دارم سعی میکنم ادای بچه درسخون ها رو در بیارم ، سرم توی دفتره و در حال نوشتن درسهای استاد.
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
در پناه رب العالمین ، ارباب عشق، بینهایت متنعم و ثروتمند و خوشبخت باشی و همیشه همیشه قلبت نورانی و متصل باشه.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ ﴿١٧﴾
نوجوانانی همیشه نو جوان همواره [برای خدمت] پیرامونشان می گردند،
بِأَکْوَابٍ وَأَبَارِیقَ وَکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ ﴿١٨﴾
با قدح ها و کوزه ها و جام هایی از باده ناب و پاک،
لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا یُنْزِفُونَ ﴿١٩﴾
که از نوشیدنش نه سردرد گیرند، و نه مست و بی خرد شوند،
وَفَاکِهَهٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ ﴿٢٠﴾
و میوه ها از هر نوعی که اختیار کنند،
وَلَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿٢١﴾
و گوشت پرنده از هر گونه ای که بخواهند،
وَحُورٌ عِینٌ ﴿٢٢﴾
و حوریانی چشم درشت،
کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ ﴿٢٣﴾
هم چون مروارید پنهان شده در صدف؛
جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿٢4﴾
پاداشی است در برابر اعمالی که همواره انجام می دادند.
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِیمًا ﴿٢5﴾
در آنجا نه سخن بیهوده ای می شنوند، نه کلام گناه آلودی،
إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴿٢6﴾
مگر سخنی که سلام است و سلام،
وَأَصْحَابُ الْیَمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیَمِینِ ﴿٢٧﴾
و سعادتمندان چه بلند مرتبه اند سعادتمندان!
================================================================
حمید عزیزم سلام
سلام و سلامتی و نورو وعشق ورحمت الله رو همراه با نسیم بهاری شمال، با این تلگراف برات میفرستم الهی که در بهترین زمان به بلاد توحیدی عسلویه به دستت برسه …
از صبح که بیدار شدم انرژی زیادی منو دعوت میکرد برای اینکه برات تلگراف بفرستم،اولش زمان مناسب و تمرکز گیرم نیومد…بعد از ظهر که زمان آزاد شد،یک کامنت برات نوشتم،از سر کوچه مون تا خط تولید گاز پالایشگاه ….ولی نشد که ارسال بشه…
حالا الان …باز همون انرژی سر وکله ش پیدا شد که بیا و دوباره بنویس…
طبق رسم نانوشته ی ما،رفتم از قرآن برات هدایت بگیرم،این آیه هارو گذاشت کف دستم…
یعنی آیه ها یکی از یکی شیرین تر…مگه میتونستم از یکیش بگذرم؟بیشترش رو کپی کردم…مابقیش رو خودت بخونش…نتنها حسودیم شد!که تازه دوزاریم افتاد از صبح چرا به مدارت دسترسی ندارم!
شما و داداش اسدالله باهم سوار موشک شدید؟
کی از کنار مدار من رد شدید من نفهمیدم؟
آخرش موشک بوق داره یا نه؟
اگر بوق داشت و بوق نزدید،مدیون خون هزاران شهیدید،بخدا :/
چقدر غر زدم :))) یک کامنت غرغری هم برای داداش اسدالله فرستاده بودم :)))
خدا ازم راضی باشه :)))
بگذرریییییییم!
آقا عیدت مبارک!صد سال به این سال ها!
پارسال دوست،امسال آشنا!کجا بودی نبودی :)))
بازم خداروشکر که سال جدید چندتا نقطه ی آبی ازت دریافت کردم،دعا میکنم هرجا هستی حال دلت عالی باشه و غرق احساس خوشبختی بی قید وشرط….
میدونم شماهم دقیقا زمانی که اتصال قلبیت برقرار میشه،این جنس احساس رو تجربه کردی…واقعا اون لحظه آدم هیچ کمبودی احساس نمیکنه…انگار به تموم خواسته هاش رسیده …
به قول اون جمله ی طلایی استاد:
تموم خواسته های ما بخاطر اینکه ما به احساس خوب برسیم،وقتی ما خودمون به احساس خوب برسیم،درواقع به اصل خواسته مون رسیدیم…بقیه ش دیگه پاداش اکستراست…خودش وارد زندگیمون میشه.
حمید جان من هم مثل شما،سال های زیادی،عید و سال تحویل توی بیمارستان بودم،و این اولین عید نوروزی هست که من در آزادی کاملم…هیچ نگرانی ندارم که الان مرخصیم تموم میشه…مرخصی درکار نیست…زمان آزاد…هرچقدر دلم بخواد…
یک نکته ای به ذهنم رسید که بهت بگم،خودم با خوندن کامنتت متوجه شدم اونجا که نوشتی:
وقتی به پشت سرم نگاه میکنم و میبینم طی 11 سال گذشته 9 تا سال تحویل رو توی عسلویه بودم به فکر فرو میرم، آیا قرار بوده واقعاً زندگی اینقدر به سختی باشه؟
ببین من 8 سال توی شغل سخت پرستاری بودم،بیشتر از همه هم توی بخش های ویژه که بار استرس و فشار روانیش خیلی بیشتره…اون 6 سال اول که همه ش مدارهای داغون بود رو بزاریم کنار…برسیم به این دوسال آخرکه من دانشجوی استاد شدم و داشتم روی خودم کار میکردم،مخصوصا دوره مقدس دوازده قدم…
سال تحویل 1401،1402 رو من توی بیمارستان شیفت بودم،یادمه سال اول عصرکار بودم،سال دوم شبکار!جالبه که فیلم هردوتاشون هم مستند موجوده!
برای هر دوتا سال تحویل من سنگ تموم گذاشتم،بهترین سفره ی هفت سین رو وسط بخش icuچیدم…کلی ازین چراغ رنگی ها وصل کردم…باورت میشه؟وسط بخش icu…
بعد درحالیکه صدای شمارش معکوس ثانیه های آخر سال میومد،من محکم قرآن رو بغل کرده بودم و به پهنای صورتم میخندیدم و شاد بودم…
میدونی میخوام چی بگم؟استاد تو دوره عشق و مودت میگه: شما نمیتونید چیزی رو دفع کنید،فقط میتونید جذب کنید
یا به تعبیر قرآن: وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ
یعنی اینکه من امسال سال تحویل رو نتنها خونه بودم بلکه کلا ازون محیط جدا شدم،بخاطر حال خوب و احساس خوشبختی و در صلح درومدن با محل کارم بود…
من انقدر با محل کارم در صلح درومدم…که اون محیط دیگه پاسخگوی شخصیت جدید من نبود….و جهان طبق قوانین بدون تغییرش همه چیز رو جوری چید که من از شغل سابقم جدا بشم.
باور کن خودم به این موضوع توجه نکرده بودم که چقدر قشنگ این قانون اجرا شده و من نفهمیده بودم اصلا….
استاد تو جلسه 4 قدم 6 میگه:
شما فقط روی خودتون کار کنید،جهان بیرون حتما عوض میشه…چه جوریش رو ول کن …
ببین ی چیزی الان یادم اومد ،رفتم گوگل درایوم رو چک کردم دیدم آره….
من سال تحویل پارسال کنار سفره ی هفت سین از خودم یک فیلم 40 ثانیه ای گرفتم و گفتم و این ویدئو رو میگیرم برای بعدا…به امید خدا،امسال آخرین سالی که من کارمندم…و میخوام به امید الله بیزنس خودمو داشته باشم…
باورت میشه…؟
به خدا…به الله…به رب…
هیچی نمیدونستم…که قراره چه اتفاقاتی بیفته…و چه جوری به خواسته م میرسم…
آره حمید…به لطف الله سال 1402 شد آخرین سال کارمندی من…
و چه کسی از خداوند صادقتر؟
وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلًا
خداروصدهزار مرتبه شکر برای همینجای زندگیم…
نشانه ها داره از چپ و راست میاد…
و من هربار از قدرت خداوند به سجده میفتم و میگم آره…آره…استاد راست میگفت…قانون جواب میده …
استاد تو دوازده قدم میگه دانشجوهای من،باید زودتر از من به نتیجه برسند…چون آزمون و خطاهای منو ندارند…
مگه چقدر گذشته از زمان دانشجویی ما…همه ش دوسال…دوسالی که از همون روز اولش پر از معجزه بود…
جاده ی جنگلی آسفالته ی دوره ی مقدس دوازده قدم ….
ازت معذرت میخوام اگر نوشته هام پیوستگی نداشت…یکم خواب آلودم …
این روزها تموم همتم رو گذاشتم از خوابم بزنم وبه درس و مشقم برسم…
باور کن همین امروز من یک قدم بیشتر برای اجرای توکل در عمل و تمرکز روی سایت برداشتم …خدا ی جوری برام معجزه کرد که من هنوز ناک اوتشم…
دوتا از بهترین رفیق هامون توی سایت..داداش رسول و فاطمه جان…امشب منو یکطوری شرمنده ی محبتشون کردند که من هنوز ناک اوتم…من کجا و این همه عشق من حیث لایحتسب کجا…؟
صبح توی تمرین ستاره ی قطبیم نوشتم،خدایا برام نشونه ی از رابطه ی هم مدار بفرست که ایمانم به مسیر بیشتر بشه…
میدونی حمید جان…؟
من اندازه ی مشت خودم از خدا خواستم…
خدا اندازه ی مشت خودش،این خانواده ی بهشتی رو برام فرستاد…
شگفت زده ی این عشق و صلح و آرامش بینشون شدم،این هماهنگی،این هم مداری،این توحید،این صلح درونشون…
اصلا دیوونه شدم…
گفتم خدایا…تو داری چه جوری با من حرف میزنی؟
خداوند حافظ و نگهدارشون باشه در هرثانیه از زندگیشون،و دعا میکنم از آسمون وزمین براشون برکت وثروت بباره …
یعنی یک ایمانی به قلب من امشب پاشیده شد که میتونه کوه هارو جابه جا کنه…
خداروصدهزارمرتبه شکر برای داشتن این غارحرا…برای این رفیق های بهشتی…
الهی نور خداوند بر خوشبختی هاشون بباره …
جالبتر ازون اینکه…بعد ازین تماس بین ما … قرآن این آیه ی شیرین رو بهم هدیه داد:
وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
و میان دل هایشان الفت و پیوند برقرار کرد که اگر همه آنچه را در روی زمین است، هزینه می کردی نمی توانستی میان دل هایشان الفت اندازی، ولی خدا میان آنان ایجاد الفت کرد؛ زیرا خدا توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خداروشکر…خداروصدهزار مرتبه شکر…
اوه پسر :)) یادم رفت اول کامنتم بگم منتظر یک تلگراف طولانی باش…
ببخشید بازم پر حرفی های سعیده…
تازه کلی از چیزهایی که تو کامنت قبلی برات نوشته بودم رو نگفتم:))
انشالله با نقطه ی آبی بعدی…اگر عمری باقی بود…
عیدت مبارک برادر عزیز توحیدی راه دور من،آتشنشان ابراهیم نشان،حمیدِ حنیف
به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت.
در پناه نور آسمون ها وزمین باشی همیشه،خدای نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ
به امید دریافت یک نقطه ی آبی پربرکت دیگه ازت
قلبِ فراوانِ فراوان
سلاااااااام
رفیق نابم
سعیده جانم
سپاسگزارم از مهرت عزیزم
شما فوق العاده ای
هرچی هست لطف خداست
بهترینها سهم دلت رفیق جانم.
درسته من راحت میتونم بهت بزنگم و بازم ساعتها با هم گپ بزنیم خداروشکر هزاران مرتبه..
اما همین جا میخوام برات بنویسم که نقطه آبی ازم دریافت کنی و باور بچه های سایت بشه
که همه چیز درست داره پیش میره …
استاد عباس منش عزیزم
استاد همه چی تمومم شما هرچی بگی درسته
گفتی رو خودم کار کنم گفتم چشم
من باید تغییرکنم
من باید ظرف وجودی روحم بزرگ کنم
من باید بپذیرم که خیلی کار دارم
من باید نمه نمه رشد کنم
من باید همین فاطمه رو دوست داشته باشم
من تو دوره لیاقت همین فاطمه رو بارها بغل کردم
بارها گفتم فدای سرت
بارها گفتم دمت گرررررم
اره استاد قربون صدقه همین فاطمه رفتم
اما نجوای لامصب هم می اومد حالا که چی ؟؟
چی میخواد بشه !!!
یعنی این دوست داشتن خودم
قراره چیکار برام کنه !!!!
اما این احساس لیاقت کارخودش کرد و جواب داد….
استاد گفتی رو خودتون کار کنین تغییر کنین جهان شمارو هدایت میکنه به سمت ادمهایی که با خودشون در صلح هستن
خبر نداشتم استاد انقدر زود نتیجه بیاد و جهان منو هدایت کنه به چه راحتی
به سمت شاگرد توحیدی کلاست
شاگردی که برا من سنگ تموم گذاشت با لطفش
با مهرش
با عشقش از خدا گفت
گفت که نشسته سر درس ومشق هاش و داره انجامش میده
شاگردی که تو دل تضادها
با تموم احساس خوبش میخنده
میرقصه و خیالش راحته
دلش قرصه چون رو دوش خدا سواره ..
شاگردی که این روزها قراره
از شگفتی های زندگیش برامون رونمایی کنه و حالشو ببریم ..
پلن های کادوپیچ خدارو
داره تحویل میگیره ..
آره استاد قانون خدا درسته و خوب جواب میده …
سعیده ی نازنینم من عاشقتم
شما بی نظیری
سپاسگزارم از وقتی که برامون گذاشتی
از حرفایی که برامون زدی
از عشقی که در وجودت سرشاربوده وهست …
خدایا شکرت بخاطر همه چیز ..
قدرت خدا میتونه ادمها و
درمسیرهم قراربده
میتونه هرکاری بکنه .
ستاره قطبی های خوشگل
خوب تو دفترم دارند تیک میخورن خداروشکر.
خوشم میاد که خدا خودش بدون این فضاهای مجازی
و متوسل شدن به آدمها
معجزه وار قدرتش رو نشون داد و از راه رسید و مارو بهم رسوند
بازهم ناک اوت قدرتش شدیم.
شکر خدا برا وجود تک تک دوستهای بهشتیم دراین سایت بهشتی .
وجودت غرق در آرامش عزیزم.
الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی تون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله
سلام به دوست عزیزم سعیده جان
هربار ایمیلم رو میبینم که کامنتی از شما وچندتا دیگه از دوستان اومده انقدر ذوق میکنم که خدا میدونه
چقدر شیوا وزیبا مینویسین
امروز با هر کلمه تون اشک ریختم ویه جورایی حرفایی بود که من از دیروزتاحالا به خودم میگفتم
چندروزه اومدم پیش مامان اینا و هر روز که بلندمیشدم یکم احساس سرماخوردگی میکردم ولی سریع سعی میکردم کانون توجهم رو ببرم جای دیگه تا اینکه دیروز که بلند شدم این احساسه بیشتربود یهو مغزم شرو کرد به نجوا کردن که بجنب ببین چه قرصی بخوری اینو بخور اونو نخور وخلاصه بخودم اومدم دیدم بی حس وحالم اصلا توان ندارم حتی یه غذا بپزم ولی اینو رعایت کردم که به هیچ کس چیزی نگم وبه روی خودم نیارم حالم بده
بعدناهار که کمی دراز کشیدم یه آن خداهدایتم کرد به این نجواها
سعیده دو روز دیگه عیده میخوای باحال بد سال نو روشروع کنی مگه نگفتی میخوای این سفر برلت لذت بخش باشه ؟پس چرا کم آوردی ؟ پاشو باید یه دستی به خونه بکشی موهاتو رنگ کنی و……
خلاصه یه سری هدفهای کوجولو برا خودم درست کردم وبلندشدم دیدم انگار بهتزم
رفتم اتاق مامان یهو خداگفت تخت و وسایل رو جابه جا کن
گفتم خدایا تو باید انجامش بدی منکه توان ندارم
وبه شکلی معحزه آسا همه وسایل رو تغییر دادم و درعین انجامش کاملا خدارو میدیدم که تا هدف براخودم تعیین کزدم و گفتم خدایا خودت سالمم کن این مریضی میخوام یه راز باشه بین من و تو وکسی نفهمه تا کاملا اکی بشم
میخوام سال جدیدو که سال خودمم هست(نهنگ) با شور وحرارت بیشتر شروع کنم
اینکه وقتی شرو کردم به دیدن زیباییها وشکر گذاری بابت داشته هام
اینکه شرو کردم به خوندن کامنت دوستان و انرژی که از اونا گرفتم
اینطوری بهم توان دادی اصلا میتونم بگم 99 درصد بهتر از صبح بودم
و امروزم انقدر با انرژی بودم که کلی آشپزخونه رو تمیز کردم و انگارنه انگار دیروز داستم با اون فرکانس دربه داغون میرفتم به سمت یه بیماری بزرگ و طولانی
واز دیروز تاحالا همش دارم میگم خدایا چرا یهو یادم میره قدرتتو یادم میره حس خوب اتفاقات خوب رو یادم میره مسیر رسیدن به اهداف یکیه چه حل یه سرماخوردگی باشه چه استارت یه کار بزرگ
تصمیم داشتم بیام کامنت بزارم ولی وقتی کامنت بینظیرتون رو خوندم انقدر حسم رو عالی کردید که گفتم در تشکر ازشما اینا روهم مینویسم
منم دارم هر روزم رو باخوندن چندتا آیه سپری میکنم ولی این عشقی که ازشما با اوردن آیه ها دریافت میکنم که مطمئنم هزاران برابرش رو خودتون دریافت کردید که به منه مخاطب هم منتقل میشه رو دوست دارم واز خداوند همیشه خواستم روزی برسه که منم این شراب الهی یا به قول شما عسل مصفی رو بچشم
واقعا خدارو هزاران هزاران بار شکر
که با این هدایتها این استاد این سایت این دوستان باصفا آشنا کردی
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم جان مهربان و تک تک دوستانم
خدایا تو همیشه راهنما و هادی من بودی حتی جاهایی که به اصرار شری رو برای خودم میطلبیدم تو مانع رسیدن اون شر به من شدی و بعدها متوجه شدم. به این نتیجه رسیدم که همیشه بگم خدایا من نمیدونم تو به من بگو و کردیت هیچ موفقیتی رو به خودم ندم البته که شیطان هم بیکار نمیشینه و آدم به خاطر موقعیت خوبی که در اون هست مغرور میشه و هر وقت مغرور شدم و اعتبار همه چیز رو به خودم دادم همه چیز عوض شد، البته که من به نسبت قبل هوشیارتر شدم و وقتی اوضاع بد میشه سریع برمیگردم به مسیر و میگم ببخشید خدا جون فکر میکردم به خاطر زرنگی خودم این نعمت ها رو دارم اما حالا میفهمم همش لطف تو بوده و بس.
خدایا به خاطر قرآنی که برای ما فرستادی شکرت.
استاد عزیزم توی یکی از فایل ها گفته بودید خداوند توی قرآن گفته( بر ماست که شما را هدایت کنیم.
هدایت خداوند همیشگیه کسانی که از هدایت پیروی میکنن انعمت علیهم هستن و کسانی که از هدایت پیروی نکنن خداوند گفته رهاشون میکنم و اینها مغضوب علیهم و الضالین هستن.) البته خدا قبل از اینکه دستمون رو رها کنه نشونه هاش رو میفرسته و بهمون میگه داریم از مسیر دور میشیم اما اگر ما لجاجت کنیم و برنگردیم به مسیر دیگه به حال خودمون میگذارمون.
من این رو بارها توی زندگی زناشوییم و توی ارتباط با همکارانم تجربه کردم .
زمانی که از این آموزش ها فاصله گرفتم همه چیز داشت خراب میشد کار ما داشت به طلاق میکشید و من به خودم اومدم که به خاطر چیزهایی که داشتم مغرور شده بودم، فکر میکردم چیزهایی که دارم از عقل و درایت خودمه، زمانی که به خدا میگی من هیچی نمیدونم تو به من بگو چیکار کنم ورق برمیگرده.
دیشب تولدم بود و همسرم با کادو و سبد گل وارد خونه شد من این رو یه نشونه دیدم که تا وقتی توی مسیر هستم شادی، سلامتی ، نعمت و ثروت هم وارد زندگیم میشه و این شیوه ی طبیعی زندگیه.
گاهی از بعضیها میشنوم که طبیعیه که زن و شوهر با هم دعوا کنن، قهر کنن و دوباره آشتی کنن. من هم همین طور فکر میکردم اما این موضوع رو دوست نداشتم با خودم میگفتم چرا نباید همیشه زن و شوهر در صلح و صفا با هم زندگی کنن و… خداوند من رو به این سایت هدایت کرد چون درخواست کرده بودم، خداوند همیشه به درخواست ها جواب میده و ما نباید فراموش کنیم.
کار ما اینه که درخواست کنیم و کار خداوند اینه که به بهترین مسیر ما رو هدایت کنه فقط وظیفه ما اینه که از هدایت پیروی کنیم یعنی قدم برداریم تا قدم های بعدی به ما گفته شود.
افرادی رو دیدم که خیلی روی هوش و زرنگی خودشون حساب باز کردن و بد جوری زمین خوردن و اسم این شکست رو گذاشتن بدشانسی.
هر چه بیشتر و دقیقتر به اتفاقات اطرافم نگاه میکنم بیشتر قوانین بدون تغییر خداوند رو پیدا میکنم و برام باورپذیرتر میشه که هیچ چیز اتفاقی و شانسی نیست. و ایمانم به خدا بیشتر میشه که ما فقط باید از هدایت پیروی کنیم و قدم برداریم.
سلام به استادبی نظیرم ومریم نازنینم
وهمه دوستانم دراین مکان بهشتی
خدایاشکرت که هرروزمتعهدانه وباعشق به خانه اصلی ام قدم می گذارم تاهرلحظه یادم بماندکه باتغییرات 180درجه ازچه مریمی به چه مریم فوقالعاده ای تبدیل شده وقدروارزش هدایت به این مکان مقدس رادروجودم زنده وپاینده نگه دارم وهرنفس شاکروسپاسگزارت باشم.
تغییرات برای من مثل ناموس بودکه بایدازآنهامراقبت کرده وهرروزبایدرشدوپیشرفت آن راشاهدمی بودم وبه من برمی خوردکه یک لحظه پایم بلغزدو مسیرراگم کنم.
همیشه به خودم می گویم لذت این مسیرزیباقیمتش چنداست؟؟؟!!!!دراین مسیررویایی کناراستادی تمام عیاروالگوواسوه ای که پابه پایش تمام سعی ام این بوده تابه امروز،عملکردی عالی داشته ویک شخصیت وزندگی صعودی وآگاهانه راتجربه کنم ودستاوردطلایی اش برایم هدفمندی درزندگی بایک خودشناسی وخداشناسی واقعی رقم خورد.
من باهرتغییرکوچک امابسیار تاثیر گذار درروندبهبودیم معجزات صعودی را ازلحاظ مادی ومعنوی ازخداونددریافت کرده وهرروزادامه داردونسبت به شرایط زندگیم دیدم که چطورموجبات آرامش وآسایش مرافراهم نمود.
هرکدام ازماخودمیدانیم که زمانی خواسته ای داشتنش به دلمان می چسبدوازآن لذت می بریم که زمینه احساس عالی وشکرگزاری ازداشته هایی که هم اکنون داریم درخودنهادینه کرده باشیم وبعد شاهدخلق خواسته ای هستیم که فکرش رانمی کردیم ولی درک می کنیم که چه اتفاقی دراین مسیررسیدن به این خواسته ،تاثیربی نظیری داشته است وزندگی من گواه این مسئله است ،نتایج فوقالعاده ای که درتمام زمینه هارقم خوردتامن امروزاشک شوق بریزم وبادیدن آنهاهرنفس خداروشکربگویم وهمین مسیرزیباورویایی بسان این پرادایس قشنگ وبهشتی راکناراستادم ادامه داده وهمیشه ازخداوندذهنی پاک وقلبی آرام راخواستارباشم تادریافت های عالی ترداشته وبرای رشدوپیشرفت های عالی تراین مسیرراعاشقانه ادامه دهم کنار 12قدم باتفسیرشیوای استادازقرآن کریم که یکی ازنقطه عطف های زندگی ام شد،دوره های ناب دیگر،قانون سلامتی که فوقالعاده تاثیر گذار بوددرکناربهبودی شخصی ام وانقلابی درمن به وجودآورده ودراین حدودیکسال من 6روزدرهفته تابه امروزخودرامتعهدبه انجام ورزش های عضلانی کرده واندام ووزنی عالی که لذت می برم هرروزازدیدن خودم وپیاده روی های عالی باگوش جان سپردن به صدای ناب استادوخلاصه تنهاجهادی است برایم که خستگی ناپذیر وباعشق ولذت هرروزادامه دارد…..
خدایامگرمی شود،اصلا داریم که درمسیری این چنین زیباولبریزازآگاهی ونتایج عالی وبی نظیرماراهدایت کرده ای وهرروزخوش بگذردوشاکروسپاسگزارترباشیم آن وقت یک لحظه سرپیچی ؟!!!نههههههههه……. وتمام سعی من تابه امروزعمل به راهکارهای طلایی استادم بوده که باعشق وانرژی فوقالعاده مثبت دریافت کرده تا نگاهم فقط وفقط به جلوباشدورشدوپیشرفت درتمام ابعادزندگی راتجربه کنم ویادآوری این نکته طلایی به خودم که مریم جان،هیچوقت وهرگزمسیررسیدن به اهدافت را فراموش نکن ،بلکه مثل یک تاج طلا روی سرت بگذار وبانگین های ایمان وتوکل آن رازینت بخش زندگیت قراربده.
خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم بابت تک تک کلماتی که درذهنم جاری نمودی وقدرتی که درانگشتانم قراردادی وعظمت بینایی درچشمان زیبایم ، تابااین احساس عالی وآرامشی ناب بنویسم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، دوستتون دارم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
بنام خدای مهربان سلام خدمت شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
بعد از گوش دادن به این فایل به فکر فرو رفتم وقتی فکر کردم که چرا چند مدته که فروشاتم کم شده و اینکه چرا اینقدر درگیری شدید ذهنی برام پیش اومده به قدری که اصلا ناخود آگاه استرس دارم نگرانم در مورد همه چیز قبلاً فکر میکردم بیماری استرس دارم و دگه نمیشه کاریش کرد و خوب باید تداوی بشه
ولی امروز که این فایل رو گوش دادم متوجه شدم که واقعا آره من قبلاً خیلی روی خودم کار میکردم و خیلی ذوق و شوق داشتم که این مسیر رو ادامه بدهم و روزی نبود که من فایل گوش نکنم و البته عمل نکنم من پیشرفت های بسیار زیادی رو کردم توی مدت زمان کوتاه واقعا اما مدت شش ماه میشه.که بسیار بسیار کم کار شدم و میتونم بگم اصلا فعالیتی نداشتم توی سایت و وقتی میزان فروشات و نشونه هارو احساس امنیت رو احساس توکل و رهای و سپاسگزاری و در یک کلام احساس خوب و.عالی رو با قبلاً مقایسه میکردم قابل مقایسه نیست همه چیز واقعا تعقیر کرد مثلاً قبلا اصلا موضوعی نبود که من رو به استرس بتونه بندازه اما الان سر کوچک ترین موضوعی استرس سر تا سر وجودمو میگیره
و واقعا درک کردم که وقتی تمرین نمیکنیم و ادامه نمیدیم این مسیر رو اوضاع بر میگرده و واقعا برگشت اوضاع من و من واضح درک کردم. که اوضاع برمیگرده یعنی چی اما به لطف خدای مهربان دوباره برای کل عمر میخوام این مسیر رو ادامه بدم و قدم بر دارم به امید خداوند الان دقیقا دارم درک میکنم که چرا الان نصبت به تمام تصمیماتم شک و تردید دارم نصبت به تمام زندگیم تردید دارم اصلا تردید دارم که نکنه من نتونم خوب بشم و رشد کنم هر ایده ای میاد توی ذهنم شک هست در حالی که قبلاً اصلا اینگونه نبود واقعا و امروز خدارو شکر بعد از گوش کردن به این فایل متوجه این موضوع شدم که اگر میخوام نتایج پایدار باشه باید من پایدار باشم نقطه سر خط
و از امروز دوباره شروعکردم به لطف خدا
امیدوارم در پناه خداوند شاد باشید
بنام خدای وهاب
سلام به روی ماهتون
من دیگه از این همه دقت قانون دیوانه شدم آخه مگه داریم ؟؟؟!!!!!!!!
دیشب نشستم و برای خودم نوشتم که از چه مسیری به احساس لیاقت ، به اعتماد به نفس به عزت نفس
به پول هایی که تو حسابم هست به آرامش عمیق به شادی پایدار رسیدم و به خودم گفتم؛
سارا اگه میخوای اینها وسیع تر بشه باید متعهدانه همین مسیر و ادامه بدی
چون این جهان هر لحظه در حالِ حرکته
یا تو رشد میکنی و شرایطت بهتر میشه یا بدتر میشه
حالت ساکن نداریم
تمام ذرات هستی هر لحظه در حال حرکت هستن
از ابرها گرفته ، از سلول های بدن گرفته ، از مولکول های آب گرفته
همه چی داره حرکت میکنه
آخه دیروز با ی گروهی رفتیم اردو تفریحی
جالبه که وقتی وارد گروه شدم یهو فرکانس اون آدم ها مثل پتک خورد تو سرم که الان من اینجا چیکار میکنم ؟؟؟
فکر کنم 20 دقیقه یی طول کشید تا خودم و پیدا کردم و دریای متلاطم درونم آرام شد
و یادم اومد که طبق شرایط جدیدی که برام پیش اومده باید روند زندگی ام تغییر کنه و من مقاومت داشتم نسبت به تغییر طوری که چند روز پیش من و ذهنم مثل دو تا آدم مجزا با هم چند ساعت بحث کردیم
روحم از قلبم از خیر و برکات این تغییر میگفت ولی ذهنم میترسید و همش میگفت کنسلش کن
خلاصه که گفتم چیکار کنم ؟؟؟
نشستم رنج و لذت این تغییر و مفصل نوشتم و گفتم تنها راهش همینه
و از اونجایی که خداوند هر لحظه حامی و هادی منه
دیروز من و در جمع آدم ها و شرایطی قرار داد که اینقدر رنج تغییر نکردنِ برام عمیق بود که در چند دقیقه ذهنم مثل موش ساکت شد و گفت تسلیم تو باید 100٪ این کار و بکنی و این تغییر باید انجام بشه
خیلی سپاسگزاری کردم که خداوند به این وضوح هدایتم کرد و چقدر خوشبختم که خداوند برام کافیه
در مورد قانون سلامتی که استاد جونم باید بگم
قانون سلامتی برای من یعنی عزت نفس ، یعنی احساس لیاقت ، یعنی اقتدار. یعنی کنترل ذهن
و عمل به قانون سلامتی کلید هشدار منه که دارم درست پیش میرم یا نه
چون به محض گمراه شدن از مسیر راست سریع از طریق کنترل ورودی مواد غذایی آلارم زده میشه
وقتی احساس بی ارزشی میاد = با شکلات خوردن
وقتی احساس نگرانی و بی ایمانی میاد = با شکلات خوردن
وقتی کنترل ذهن ندارم کنترلی روی مواد غذایی هم ندارم
اصلا نگم براتون که قانون سلامتی چقدر خیر و برکت و آگاهی برام داره
استاد دقیقا آگاهی های این فایل بینظیر و دیشب داشتم به خودم یادآوری میکردم
استاد من در این مدت که دارم رو خودم کار میکنم هر روز شرایطم در تمام جنبه ها بهبود پیدا کرده و کلا شخصیتم تغییر کرده و چقدر سریع متوجه نشانه ها میشم و خیلی خوشحالم که آگاهانه زندگی میکنم نه مثل ی گوسفند
وقتی به آدم ها نگاه میکنم اصلا فرقی نداره تو چه لول اجتماعی باشن ، 99٪ آدم ها شبیه هم هستن
همه با اتفاقات خوشحال میشن و با اتفاقات ناراحت
اصلا کسی نمیگه بابا من دارم این اتفاقات و خلق میکنم
من خالق 100٪ شرایط هستم
حالا چیکار کنم که اتفاقات دلخواهم و بسازم ؟؟؟
خب تا وقتیکه من باور ندارم که خالق زندگی ام هستم دیگه سوال بعدی اصلا پرسیده نمیشه که حالا چطوری از چه راهی میتونم اتفاقات دلخواهم و بسازم ؟؟!!
بخدا که ببشترین سپاسگزاری من اینکه هدایت شدم به فهم عملکرد قوانین جهان
اگه من نمیدونستم که باید از اهرم رنج و لذت استفاده کنم تا این تغییری که همش خیر و برکت و ایجاد کنم و مثل گذشته تسلیم ذهنم میشم و در ترس و شرک زندگی میکردم ، دیروز به اون جمع هدایت نمیشدم که ضرورت این تغییر و درک کنم
اصلا هدایت نمیشدم به تغییر
تک تک لحظه ها مثل تیکه های پازل بهم مرتبط هستن
یاد روانشناسی ثروت 1 افتادم که واقعا این دوره بینظیره
شما تو یکی از جلسه ها میگین موفقیت گرفتن تصمیمات و عملکرد پی در پی درسته
دقیقا همینه
وقتی مدام در حال عملکرد تصمیمات درست هستیم منجر به موفقیت میشه اما آدم هایی با ذهن فقیر فقط نتیجه رومیبینن و میگن طرف شانس آورد !!!!
و همینطور بدبختی هم نتیجه تصمیمات پی در پی اشتباه ِ
با یه بار شکلات خوردن برای من اتفاقی نمیافته اما وقتی کنترل ورودی ول میکنم منجر میشه به گفتگوی ذهنی که تو توانایی کنترل ذهن نداری و کلا عزت نفس و تخریب میکنه و بعد احساس لیاقت میره زیر سوال و این دومینو تمام ابعاد زندگی مو تحت تاثیر قرار میده
خدایا خودت میدونی که چقدر سپاسگزارتم که هدایتم کردی به این آگاهی ها و آگاه زندگی کردن
استاد عزیزم سپاسگزارتم که نابترین الگو هستی برام در تمام ابعاد
با تمام وجودم تحسینتون میکنم
خیلی دوستتون دارم