مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 2 - صفحه 11

378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 982 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    تهمت نزدن روابط خوب میاره

    من یکی با فلانی مشکل داشت میورد برای من بعد من گوش نمیکردم مقایسه نمیکردم میگفتم به من ربطی نداره

    من نه میخام اصلاحش کنم ونه توی زندگیش نیستم ببینم چه خبره برانه اصولشو نمیدونم

    وخلاصه سعی میکردم گوش ندم و باور نکنم و بعد بعد برخلاف بقیه رابطه های خوبی با طرف میگرفتم

    کلن من همیشه بقیه از بقیه بگن من رابطه بدی با کسی نمیگیرم

    مثلا توی مدرسه همه میوفتادن پشت سر کسی ولی من نمیوفتادم در طول مدرسه من سعی میکردم توی همه زیبایی هاشونو پیدا کنم اون اول که از همه متنفر بودم ولی اروم اروم نکات خوبشونو عجیب در میوردم وهر روز توی کلاس باهاشون راحت تر ورابطمون بهتر میشد جوری که بسیار دوس داست داشتم با هر عقیده مزهبی با ظاهر مذهبی دوس بود با ظاهر قرتی دوس بودم با همه این کلاسیا اون کلاسیا میدونی روم هیچ ماسکی زده نشد خودمو نمیگرفتم میخام تحسین کنم خودمو یادم بمونه

    ینی میخام بگم این دوری از تهمت تو خونمه

    ولی عجیب علاقه دارم حرفارو پخش کنم

    چون باعث رابطه ام با بقیه میشه واینم رابطه داشتن اختل زدن با بقیه برام لذت داره

    ولی دوس دارم کامل یاد بگیرم چجور باشم تو زنجیره من تازه سعی میکنم خیلی ارتباطی نیستم تو خودمم و پیگیر بقیه نیستم ولی اخبار میان توی زندگیم

    البته مثلا اگه از خوبی باشه عب داره مثلا اگه یه چیز خنثی باشه تهمت بد نباشه چی

    مثلا من تو اختل زدن حرف میخام ولی از کجا بیارم

    وایی چقد استاد اینا با عزیز دلش اینا راحت خوشی میکنه میگه میخنده رابطه سالمی دارند نه میخاد از بد بختیا بگه مضلوم نمایی کنه و اونم طرفش بشه

    نه میخاد کسیو خراب کنه و اونم طرفش

    میخاد درست زندگی کنه و اموزش بده به بقیه هم

    کشف بزرگم

    ترمز رابطه با همسر

    تهمت به همسر

    برای من شده با جنس مخالف مثلا ترمزی نداشتم حرف بزنم اینا ولی با همسر خودم سریع باهاش درگیر میشم

    چون بقیه رو نمیبینم وباهاشون زهنم منفی هاشو ببینه وبرچسب منفی بزنه خرابش کنه وهر جور باشه راحت ارتباط مصالحت امیز خوبی برقرار میشه

    ولی با همسره خودم درگیر میشمو از دستش عصبانی به خاطر باور هاش ولی بقیه نه برام مهم نیس چیکار میکنن و رابطه اتفاقا خوبه با احترام

    وایی چه فایل باحالی چه چراغ هایی توی زهنم روشن کرده که بستن چشمت روی زشتیها تهمت اا شک و گمان ها که میبارن که زهن ساده زشتیهای خانواده اطرافیانو در میاره وباهاشون رابطه منفی برقرار میکنه وحالا تو بگو یه کار مثبت اووخ سه ساعت فک میکنه میگه مگه طرف ویژگیه مثبتم داره البته خیلی بهتر شدم توی در اوردن ویژگی مثبت وتحسینش توی زهنو قلبم ودر حال تکاملم

    وبارها دیدم همین همسر خواهرم که من انقد ازش بدی در اوردم حالا بقیه انقد خوب باهاش رابطا میگیرن

    وانقد دوست رفیق صمیمی داره

    ومن میگم خوب شد باهاش صمیمی نشدی بقیه هم مثل خودش منفی هستند ول کن بابا

    اصلا میدونی چجوریه با بقیه یه چیز کوچولو ببینم برچسب منفی میخوره رابطم قطع میشه

    وهمش تنها تنها تر شدم دیگه وکلن رابطه حرفی نامحدود اونم تو سایت فک میکنم دلیلش زهنم اون نکات منفیو در میاره وقیچی تو رابطه حرفی میخوره

    ولی مهارت برچسب مثبت

    اینکه به بقیه توی زهنم برچسبای خوب بزنم

    اینکه اصلا به بقیه کاری نداشته باشم

    فکرم به کارهای رفتار بهبود خودم باشه گاهی حتی همسریو میگم باید فلانجور فلانجور باشه ولی باز میگم ولش من که نمیتونم روش اثر بزارم ولش من باید تمرکزم روی رشد خودم باشه واز خودم حمایت کنم چون همه خدارو داریم ازمون حمایت اگاهی میرسونه ما باید توی کتری که میکنیم سعی کنیم عالی اونو انجام بدیم به جای اینکه معلمی برای تغیرر پیشرفته بقزه

    مثل الان دارم به خودم میگم فلان فلانجور باشم وحالا دوستانم خوشحال میشم به کارشون لیاد ولی باید روی خودم تمرکز کنم وخودمو بهبود بدم

    خیلی بهتر شدم ولی باز هم میشه خیلی بهتر باشم

    مهارت کنترل زهن

    واقعا دوس دارم چشم مو رو ویژگی های منفیه ببندم وروی ویژگی های مثبت باز کنم

    زهنی که همیشه منفی هارو گشته اصلاح کنه اقا مثبت هارو میخام اونارو پیدا کن

    طبق قانون که زهن کارش اینه منفی هارو پیدا کنه ولی همون جوری که استاد خیلیا با تمرین سعی کردن منفی هارو نبینن و مثبت هارو ببینن تحسین کنن

    واایی زهنم به راحتی منفی پیدا میکنه فلانی چه کاره اشتبی داشت وتو سعی کن نکنی

    چقد خوب بگم فلانی چنین کاره خوبیو داره توهم انجام بده

    میدونی چی میگم زهنتون

    به جای قطع رابطه وزدن برچسب اینا منفی هستن اینا اخن اوخن اینا جهنمی هستند وقطع ارتباط وبه جای برچسب منفی بزنم برچسب مثبت بزنم روی زیبایی های بقیه

    میخام اینجا خودمو بقیه رو ببخشم وکارهای خودمو بقیه رو ریست کنم ودیگه اقا زهن من میخاد به جای منفی ها مثبت هارو پیدا کنه واونهارو تو خودش کپی کنه

    مثل همسری کارابراش اسونو شیرینن

    مثل مامان خواهری همیشه پول باهاشون دوسته راحت میاد

    و دیگه زهنم به جای فرار از بقیه وقهر باهاشون میخاد مثبت تر باشه خوبیهاشونو تحسین کنه وبدی هاشونم

    مگه ما نتیجه کار اونو میبینیم که بخایم اصلاحش کنیم که بخایم نگرانش باشیم مگه ماها نابود شدنی هستیم اومدیم تو این زندگی هر که هر راهی میخاد میره

    وااااای

    چقد زهنم با یه مکالمه کوتاه با یکی از توش هزارن خطا اشتب در اورده وبا اینا احساس لیاقت ساخته برای خودش

    اقا از بدی وخورد کردن بقیه من نمیخام برام لیاقت بسازی برو یه راه دیگه پیدا کن

    وتازه اینجوری رابطه امو قطع وتنفرم روشن کردی

    حالا با این دلیل های منطقی تسلیم واماده هست بهش برنامه بدم

    میگه خب تو میگی چی چه کار کنم

    من میدونم تو هر کاری کنی دوسداشتنی وقابل احترام عشقی

    و میدونم ما با تکامل تغییر میکنیم نه یک شبه

    میدونم تو میتونی تغییر بدی ورنگی زیبا بسازی باوری زیبا بسازی به راحتی مثل باور بسیار زیبای نظم

    برنامه زهن دیگه تهمت زدن وتحقیر رفتار بقیه و برچسب منفی روی اونا و قضاوت اونها حرامه گناهی بزرگ در پیش داره

    ومن سعی میکنم کسیو تحقیر نکنم و خودم تحقیر نکنم واگه ترمزی داشتم بیارم واصلاحش کنم با هدایت وساده وبا تکامل

    چرا…

    کی گفته همه ما کامل هستیم

    کی گفته هیچ اشتباهی نکرده ایم

    همه ی ما در حال بهبودیم

    وهیچ کدوم از هیچ کدوم بهتر نیستیم

    چراا

    همه ما یاد گرفتیم خودمونو اصلاح کنیم حالا یکی زودتر میکنه یا خودشو بیشتر اصلاح کرده یکی نه

    چه دلیلی داره ما با مردم بد باشیم علیه همه خودمون باشیم که ممکنه چقد اشتباه داشته باشیم

    اصلا ما توی زندگی بقیه نیستیم که بقیه رو مقایسه کنیم خواهرم گفته مثلا یه حرفی منم تو زهنم یه برچسب رفتار اشتب زدم روش ورابطم باهاش کم شده حالا

    شده یکی ازم پرسیده فلانی اینجوریه ومنم گفتم منکه تو زندگیش نیستم ببینم

    ماها خودمون گاهی توی زندگیه خودمون که همه چیش دسته خودمونه نمیدونیم چجوری هستیم چیو میخایم نمخایم حالا اون موقعه من بقیه رو بدونم توش چه خبرع

    واقعا ماها خودمون از قلبمون خبر داریم ومن قلبن خوومو دوس دارم وادم خوبی هستم ولی بازهم خب یه اشب ترمزی هست اصلاح میکنم بقیه هم همینجور خر خدارونکشتن که

    هر که شرایط اتفاق های خودشو داشته و اختیارم دسته خودشه ولی اینکه من بتونم خوبی هارو ببینم تمرین بسیار خوبی از خودم شروع میکنم قدم خوب برای این توبه بزرگ

    خودم

    زیبام

    ارومم

    با لیاقتم

    با صبر حوصلم مقداری

    با کار دوستم مقداری

    تو رابطه اوکی ام

    خوش زبونم

    عزیزدلم

    عاشق کارشه

    مهربون

    شاد خندون

    تو رابطه اوکیی

    تمیزه

    مامان

    مهربون

    باور فراوانی

    باور رزاقیت خدا

    باور لیاقت اوکی

    بهبود توی کیفیت زندگیش

    ابجی

    زیبا

    مهربون

    با سخاوت

    نستا مستقل

    درامد

    درخواست راحت میکنه

    راحت برای خودش هدف میچینه وانمشون میده

    صداقت کاری

    ابجی

    مهربان

    زیبا

    شاد

    خوش مسافرت

    جرات نترس بودن از حرف مردم

    عاشق بودن خانوادش

    خب البته خیلی خوبیها دارن وزهن من دیگه شیرینی چقد برام پیدا کرد دمش گرم

    وحالا اینم بگم روی تهمت خط قرمزمه واز خدا میخام کمکم کنه از روش رد نشم نه تهمتیو بشنوم ونه بزنم

    رابطه هامو هدایتی واوکی کن

    و سعی میکنم تهمتی بود قضاوت نکنم ادامه ندم و دیگه

    رابطه هامو جوری بچینه که رشد کنم ویژگی های مثبتمو بیشتر کنم

    خدایی سپاسگزارم که اگاهم کردی تا اصلاحم کنی

    ومن ازت قدرت میخام برای این قدم که هم پای بقیه نشم برای خرد کردن بقیه تهمت به بقیه با هیچ دلیل منطقی به کسی تهمت نزنم منکه کوی شرایطش نبودم

    واینکه ازش میخام توی زندگیم ارتباط های خوبی با تو دستهات داشته باشم میخام رها باشم

    میخاهم رابطه هامو همیشه اصلاح کنی

    میخام با همه ادما دوست باشم وکسانی هم که عادت به تهمت دارن وممکنه برای.منم مشکل ساز باشن کمرنگ کنه و قطع وتنهایی با رب وهمنشین خوب خبرها وپایه های خوب ورابطه هامو مثبت کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    amene nasiri گفته:
    مدت عضویت: 3908 روز

    استاد نازنینم مریم بانوی مهربان و دوستان صمیمی سلام

    استاد من عاااشق این فایل هاتون هستم که میشینید یه موضوع رو تهشو درمیارید و وقتی آیات قران روهم میارید حجت برمن کامل میشه.

    استاد همین اول کار بگم که چقدر ازتون ممنونم که به ما یاد میدیدن چه طور یک انسان باشیم. انسانی که باتمام وجودش خالصه

    انسانی که با کم کردن تک تک نکات منفی وجودیش داره الماس وجودش رو صیقل میده

    استاد اصلا چرا هرچی شما میگید انقدر خوب به دل و عقل میشینه

    یعنی استاد انقدر قشنگ در مورد تهمت زدن دروغ گفتن قضاوت کردن و…. گفتین که تو ذهن منطقیم هم اینا خیلییی خوب جاافتاد که

    ای انسان تو با تهمت زدن به بقیه الماس وجودتو از دست میدی به خودت و شان ت آسیب میزنی ببین ارزششو داری برو انجامش بده!!!!!

    استاد من هم بارها و بارها هم مورد قضاوت بودم و هم کلی قضاوت کردم درمورد دیگران

    اما استاد از وقتی که مادر شدن و با پروسه پر چالش فرزند پروی مشغول هستم عمیقا درک کردن که قضاوت کردن کاملا اشتباهه چون تو جای اون فرد و یا تو شرایط اون فرد نیستی اگه بودی شاید حتی بدتر از اون هم عمل میکردی

    مثلا استاد مادری رو میدیدم که به بچش شیرخشک میده قضاوتش میکردم

    میدیدم به غذای بچش تمیزی لباسش تلوزیون دیدنش اهمیت نمیده قضاوتش میکردم

    اما الان که خودم یه تازه مادرم میبینم که واقعا یه وقتایی از لحاظ خستگی نداشتن خواب کافی شاید نتونم یه غذای خوب برای بچم اماده کنم

    اما من مادر بدی نیستم

    الان میفهمم که نباید دیگران رو تو هییییچ شرایطی قضاوت کرد چون تو تو بطن داستان اون فرد نیستی

    شاید الان شرایط خوبی نداره

    و استاد هروقت میخوام کسی رو قضاوت کنم سریع این جمله میاد تو ذهنم که وایستا تو جای اون نیستی و ادامش نمیدم.

    استاد حس میکنم اگر این اگاهی رو سال هاپیش ازتون میشنیدم درک و عملش نمیکردم اما الان تو فرکانسش هستم این جمله رو عمیقا از ته وجودم نوشتم بله من الان انسان بهتری از قبل هستم و به خودم اقتخار میکنم

    استاد تو این مسیر تکاملی دیگه دارم به صورت خودکار رو نکات مثبت اطرافیانم تمرکز میکنم و این چقدر شیرین تره

    چقدر ادمو آروم میکنه

    وقدر بهت حس خوب میده

    چقدر احساس لیاقت بیشتری میکنی

    و اینکه چقدر رفتار همه باتو تغییر میکنه

    چقدر بهت بیشتر احترام میذارن

    چقدر بیشتر کمکت میکنن

    چقدر بیشتر دوست دارن

    و این خیلیییی برای من لذت بخشه چون نقطه مقابلش رو دیده بودم و یه وقتایی این تغییر رفتارها برام خیلی عجیب میشه اما میگم آمنه تو لیاقتش رو داری چون داری رو خودت کار میکنی

    تو خیلی باارزش تر شدی.

    یه مثال جالبی که تو تغییر فرکانسم دیدم بگم اینکه استاد میگن اگر تو تغییر کنی موقعیت های اطرافت هم تغییر میکنه یعنی چی

    استاد پدر و مادر من یه سفری رفته بودن گویا تو سفر رفته بودن به مرکز نگهداری افراد عقب مانده ذهنی که به خاله قشنگم سر بزنن وقتی اونجا بودن به خاطر شرایط کلی ناراحت شده بودن و گریه کردن اون لحظه من میخواستم بهشون زنگ بزنم اما یه حسی گفت نزن بعدا زنگ بزن

    خواهرم که تو شرایط حس منفی بود اون لحظه بهشون زنگ زده بود و وقتی شنیده بود که دارن گریه میکنن چون داستان رو نمیدونست خیلی نگران شده بود و ترسیده بود که نکنه اتفاق بدی افتاده تا موضوع رو بفهمه یه مدت کوتاه نیم ساعته نگران شده بود بعد که برام تعریف کرد من دیدم که عهه ببین قانون رو اون لحظه من هم میخواستم زنگ بزنم اما حس درونیم نذاشت که این اتفاق بیفته تا من ناراحت بشم حتی برای چند لحظه

    میخوام بگم اگه ما مراقب خودمون رفتارمون افکارمون باشیم و حتی ورودی هامون

    دنیا هم نمیذاره ما ناراحت بشیم حتی شده برای یک لحظه.

    پس قانون خیلییییی دقیق جواب میده

    پس ما هم دقیق تر عمل کنیم

    استاد من با تمام وجودم کمر همت رو میبندم که به خاطر خودم دیگه نه به کسی تهمت بزنم نه اینکه شنونده و ادامه دهنده این چرخه مسموم باشم

    میدونم که ممکنه تو مسیربارها بلغزم اما تمام تلاش خودمو میکنم تا روز ب روز انسان خالص تری بشم.

    مرسی استاد بابت این اگاهی های ناب تون

    مرسی از خداوند که منو لایق درک این اگاهی ها کرد.

    الهی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      زینب فرخی گفته:
      مدت عضویت: 1166 روز

      سلام ب آمنه ی عزیزم

      امیدوارم دوست عزیزم حالت همیشه خوب باشه و خداوند درهای نعمتش هر روز بیشتر برات باز کنه.

      چقدر قشنگ مثال مادری ک ب کودکش نمیرسیده و قضاوتش کردی و بعد خودت در همون جایگاه قرار گرفتی رو زیبا گفتی

      یاد خودم افتادم من قبلاً ک نمی‌دونستم هی با همسرم در مورد این و اون یا هر کسی مینشستیم و صحبت می کردیم و جالبه بارها و بارها خودم در همون جایگاه قرار گرفتم و همون کار رو میکردم.

      بعدها از استاد شنیدم که اگر کسی رو قضاوت کنی دنیا گرد و تو رو در همون جایگاه قرار میده.

      الله اکبر از قوانین

      حالا سعی میکنم میگم سعی میکنم قضاوت نکنم ولی واقعا این ذهن ک باید بارها و بارها این جملات رو با خودت تکرار کنی تا ملکه اش بشه ولی فکر کنم چیزی ک تقریباً برای هممون اتفاق افتاده این ک داریم رانندگی میکنیم و یک دفعه ی نفر میپیچه جلومون یا یک هو ترمز میزنه یا هزاران کار دیگ

      بعد ما عصبانی میشیم و میگیم ای بابااااااا فلان فلان شده حواسش نیست و …..از این مدل جمله ها

      ولی خودمون در یک سری موقعیت ها همون کار رو حالا خواسته یا نا خواسته انجام میدیم.

      ممنونم از کامنت زیبات و خداوند ب عنوان یک مادر نمونه حفظت کنه و بچه‌هات رو برات نگه داره.

      عاشقتم ️

      بهترین های خداوند برات

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        amene nasiri گفته:
        مدت عضویت: 3908 روز

        سلام زینب جان عزیزم

        مرسی از نوازش هاتون

        خیلی خوشحالم که کامنتم حس خوبی بهتون داد این نشون دهنده پیشرفتمه.الهی صدهزار مرتبه شکر

        بله واقعا همه مون سعی میکنیم تو این مسیر روز ب روز بهتر بشیم ممکنه یه جاهایی بلغزیم اما دیگه میفهمیم که عه لغزیدیم پس سری بعد بیشتر دقت میکنیم و به قول استاد تکامل مونو طی میکنیم و یهو به یه جایی میرسیم که دیگه خیلی کم و به ندرت حتی تو ذهنمونم دیگه کسی رو قضاوت نمیکنیم و این حال چقدر زیباس

        الهی نصیب تک تک مون بشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 461 روز

    سلام به استاد بزرگوار و بانو شایسته عزیز

    واقعا که این آگاهی ها چقدر مفید و موثر هستند در زندگی ما

    در مورد غیبت من چندین سال پیش که دوره قانون آفرینش کار میکردم استاد در مورد این موضوع در این دوره صحبت کرده بودند شروع به کار کردن روی خودم کردم یادمه خیلی جدی دست از غیبت و حرف زدن از دیگران برداشتم و حتی به خانواده خودم این تذکر رو میدادم جلو من در مورد بقیه صحبت نکنن و اونا هم کم کم عادت کرده بودند با من در مورد بقیه صحبت نکنن تا جایی که من تنها کسی بودم تو خانواده که از هیچکس و هیچ اتفاقی تو فامیل خبر نداشتم و مدت ها بعد از هر ماجرایی اتفاقی از موضوعی خبردار میشدم و خیلی از این بابت راضی بودم و بیشتر وقت داشتم که برای خودم زندگی کنم

    حتی تو همون سالهایی که به برکت دوره قانون آفرینش روی خودم داشتم کار میکردم رفتم دنبال هدفی که از بچگی دوست داشتم انجامش بدم و واردش شده بودم یکی از اقوام نزدیکمون یادمه که پشت سرم تهمت زده بود بهم حتی به خودمم زنگ زد گفت که آره تو همچین کاری رو کردی و من با قدرت بهش گفتم اونی که دیده و این خبر رو برای شما آورده رو به من معرفی کن ببینم کیه از کجا این حرفها رو زده و اونم در جواب هیچ پاسخی نداشت که بگه و من که از این موضوع ناراحت شده بودم خدا هدایتم کرد به یکی از فایل های استاد که موضوع اعراض بود و من شروع کردم به اعراض کردن و شروع کردم به ادامه مسیرم و لذت بردن و سعی میکردم کمترین توجه به این صحبت ها کنم و دیگه نه بهش فکر میکردم نه دنبال دفاع از خودم رفتم و همه چیز همونجا تموم شد و به قول استاد اون آب گل آلود شده آروم شد که بعدها فهمیدم که پدرم پیش اون طرف رفته و محکم به اون طرف گفته که حق نداره همچین حرفهای دروغی رو بزنه

    و حتی کسانی بودن که به دفاع از من جلو اون آدم وایسادن

    و خدا بدون اینکه من اذیت بشم خودش همه چی رو به نفع من درست کرده

    و من با لذت تو مسیر خودم و هدفم بودم و چه لذت ها و پیشرفت هایی برای من داشت

    چقدر از این موضوع به ظاهر نا زیبا برای من عالی تموم شد و چه درس ها و راهکارهایی با نتیجه های عالی یاد گرفتم و ادامه دادن این مسیر چقدر آدمها رو از من جدا کرد و منو در دنیای خودم برد

    و مدار منو بالا برد تا جایی که حتی مهاجرت کردم طوری که جهان منو از خانواده خودم که برام بهترینن و همیشه بهشون افتخار میکنم جدا کرد تا بهتر بتونم روی خودم و شخصیتم کار کنم

    و الان تو این لحظه که هستم اصلا با چند سال قبلم هیچ شباهتی ندارم و خدارو هزاران بار شکر میکنم که با این آگاهی ها اول تونستم خودش رو بشناسم بعد بتونم شخصیت خودم رو بسازم

    الان توی زندگیم آرامش خیلی بیشتری دارم شرایطم را بیشتر دوست دارم خودم رو و خدایم رو بیشتر میشناسم و چقدر راضی ام از همه چیزم و دارم کم کم به اونجایی میرسم که استاد گفتن به جایی می‌رسی که خدا راضی ات می‌کنه انشالله

    من فاطمه در این لحظه از زندگیم به ورژن جدید خودم به خدایم که همیشه همراه منه به استادم که کلی آگاهی به من میده افتخار میکنم

    و خوشحالم که با آموزه های دوره قانون آفرینش به اینجا رسیدم و در ادامه با آموزش های دوره دوازده قدم دارم بازم رشد میکنم و قراره خدا باز هم درونم رو زیرو رو کنه تا رنگ و بوی خودش رو بگیرم

    و تنها اوست که برایم می ماند ؛ همین..‌.

    سپاسگزارم

    خداوند پشت و پناهتان باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    سمیرا گفته:
    مدت عضویت: 819 روز

    به نام خداوند نور

    سلام استاد جان.

    بعضی از فایلهاتون انقدرررررر به عمق جان نفوذ میکنه که نمی تونم تشکر نکنم و ننویسم که از صمیم قلبم سپاسگزار شما و استاد شایسته هستم.

    من شکر خدا در کل هیچوقت حرف مردم برام اهمیتی نداشته. از دوران نوجوانی اینطور بودم و بزرگتر هم که شدم این مورد شدیدتر شده. اهل غیبت هم نبودم هیچوقت ولی این فایلتون اصلا از اونهایی هست که حجت بر من تمام میکنه. از اون فایلهایی که وقتی میخوام دختر خوبی باشم جلوی چشمم میاد و معیار عملکردم میشه. خییییییییلی خییییییلی عالی بود خییییییلی. با استیکر قلب فراآوووون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    فاطمه ش گفته:
    مدت عضویت: 1678 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    سلام به استاد عزیز، مریم جانم و تمام دوستان خوبم

    این فایل به قدری ارزشمند بود، که من چندین صفحه ازش یادداشت برداری کردم احساس میکنم حتی نصف نکاتش هم نتونستم بنویسم

    نکته ای که هست و من خیلی بابتش خوشحالم و دوست دارم با شما هم در میون بزارم، اینه که من حدود یک ماه پیش لیستی از عادات نامناسبم تهیه کردم و متعهد شدم که دونه دونه به ترتیب اولویت روشون کار کنم و هر موقع حس کردم به یه حد تثبیت حدودی رسیدم، برم سراغ مورد بعدی و تمرکزم رو بزارم رو اون

    یکی از اون عادات بد، بدگویی از دیگران بود؛ چه بصورت غیبت، چه بصورت تهمت، چه مسخره کردن و…

    متاسفانه این عادات نامناسب با من بوده و هست و من به عنوان اولویت دوم قرار بود روی این موضوع حسابی کار کنم.

    چند روز پیش که نوبت رسید به مورد دوم؛ من درموردش نوشتم و تعهدم رو واضح نوشتم که خدایا کمکم کن، من میخوام تغییر کنم و دیگه بدگویی دیگران رو کاملا کنار بزارم. و این تصمیم برای فردی که تا الان در مسیر مخالف بوده مخصوصا اوایلش واااقعا سخته. من وقتی این تصمیم رو گرفتم خیلی جاها اصلا حواسم نبود این حرفم غیبته و چند ساعت بعد به صورت هدایتی متوجه میشدم.

    تا اینکه سایت رو باز کردم و دیدم گام 14 و 15 پروژه دقیقا درمورد همین مسئلست! یعنی خدایا، آخه من چجوری باید ازت تشکر کنم؟ چجوری سپاسگزارت باشم؟ که همزمانی هارو جوری برای من چیدی که تعهد من همزمان بشه با این دوتا فایل ارزشمند و کار من اینقدر راحت تر بشه…

    حالا تصمیم من اینه که چند روز ذهنم رو با آگاهی های این دو فایل ایزوله کنم و باور هام رو تقویت کنم.

    بریم سراغ مرور نکات ارزشمند فایل(بی نهایته ولی من چند تاشو میگم):

    1.اینکه آقا ما اصلا غیبت و تهمت رو نشنویم اگر میخوایم همچین کاری رو انجام ندیم و این باعث میشه ما از افراد ذهنیت منفی نداشته باشیم و در نتیجه ما ویژگی های مثبت افراد رو برمی انگیزیم.

    حالا برای اینکه این موارد رو نشنویم، نیازه که خیلی توی انتخاب دوستان و هم صحبت هامون دقت کنیم. خیلی زیااااد؛ چون دوست صمیمی خیلی بیشتر از اونی که فکر کنیم رومون تاثیر میزاره.

    2.موضوع بعدی اینکه خداوند در قرآن گفته فردی که یه ادعای منفی نسبت به کسی داره، باید بتونه 4 تا شاهد هم بیاره وگرنه خودش گناهکاره

    این یعنی چی؟ یعنی آقا گیریم که فرد واقعا اشتباه کرده و صد در صد حقیقته و ما تهمت نمیزنیم، ولی اگر اون کارش تو خلوت بوده و فقط تو دیدی تو حق نداااری راجع بهش صحبت کنی! وگرنه خود تو گناهکاری!!

    3.موضوع بعدی، نگاهی بسیار مفید برای اینکه دیگران رو قضاوت نکنیم؛ اینکه هر موقع خواستیم کسی رو قضاوت یا محکوم کنیم، یا تهمت بزنیم، یا غیبت کنیم یا حتی مسخره اش کنیم؛ به این فکر کنیم که آقا، اگر من در شرایط این فرد بزرگ شده بودم و چیزایی رو تجربه کرده بودم که این تجربه کرده، تضمینی وجود داشت که از اون بدتر نشم؟ مگه من خودم تو زندگیم تا حالا کار بدی نکردم؟

    و نکته خیلی مهم اینه که وقتی ما کسی رو قضاوت میکنیم، رفتاری رو محکوم میکنیم وارد مدارش میشیم و بیشتر تجربه اش میکنیم.

    4.اینکه خداوند تو قرآن گفته که در زندگی دیگران تجسس نکنید و غیبت دیگری را نکنید!

    چرا اول تجسس اومده؟ چون تجسس در زندگی دیگران باعث غیبت میشه.

    سرمون تو زندگی خودمون باشه، ما چکار داریم که دیگران چکاری انجام میدن؟ چجوری هستن چی میخوان چی نمیخوان؟

    کسی که هدف داشته باشه تو زندگیش اصلا وقت نمیکنه همچین کار بیهوده ای انجام بده.

    و در نهایت، هر چند خیلی سخته؛ ولی اگر بتونیم بدگویی از دیگران رو کنار بزاریم، کلا تبدیل به یه آدم دیگه میشیم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    سمانه امینی گفته:
    مدت عضویت: 960 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد ،مریم جان و دوستان آگاه

    چه قدر دارم لذت میبرم از مسیری که الان هستم ،مسیری که به لطف خدا خودم و خدای خودم هستم ،مسیری که از خدا میخواهم و او اجابت می‌کند، مسیری که انرژیم صرف گذراندن در شبکه های مجازی نبست مسیری از جنس خودشناسی از جنس پیدا کردن ضعف هایم و با هدایت خداوند رشد دادن. الهی شکرت خداجون به خاطر چنین زندگی زیبایی که هر بار بهتر هم می‌شود به لطف خودت

    اما بگویم از ضعف هایم:

    _عادت به تجسس کردن

    _ و عادت به قضاوت کردن

    که چه نشتی بزرگی است این عادت قضاوت کردن

    این جمله ها بخش هایی از صحبت های استاد و یادداشت های دوستان است :

    _چقدر قرآن قشنگ درباره قانون جذب میگه

    درباره هر چی قضاوت کنی وارد اون مدار میشی

    وقتی که شما توجه میکنی به مشکلات همون وارد زندگیت میکنی _ وسمانه دائم در حال قضاوت بود چرا که می‌خواست از اشتباهات دیگران درس بگیرد چرا که می‌خواست دیگر اتفاقات زندگی آن ها را تجربه نکند و با قضاوت کردن هایش باعث شده بود برچسبی دائمی و همیشگی بر روی افراد بزند ودرباره اشان گمانه زنی کند و نتیجه چه میشد؟ نتیجه همان میشد که گمان میکرد همواره نتیجه همان میشد که پیش بینی میکرد.

    کسی را قضاوت نکنیم چون ما جای او نبودیم که اگرکسی را قضاوت نکنیم ،یعنی توجه نکنیم از مدارش بیرون میام‌واگر آدمها را قضاوت کنیم به خاطر کار اشتباهشون توجه ما به آن کار اشتباهه هست وبا اینکار در مداری قرار می گیریم که این کار برای خود ما هم رخ بدهد واییی که چه قدر حواسم خیلی وقت ها به قانون نیست؛ درضمن توقع هم دارم را نتایج تغییر نمیکنه چرا روابطم تغییر نمیکنه آخه سمانه جان شما خالص شدی شما احساست در یشتر مواقع نسبت به اطرافیان خوبه دائما داری دیگران رو قضاوت میکنی دائما داری سرزنش میکنی اینقدر من تجسس میکردم در زندگی دیگران که وقتی میریم بیرون من سرم درد میگیره چرا که میخواهم به همه چی نگاه کنم به رابطه عاطفی افراد،به رابطه اشون با فرزندشون،به نگاه هاشون،به لباس هاشون،ماشین هاشون و دائم ذهنم برچسب می‌زند دائم قضاوت می‌کند چرا ؟ چرا واقعا آدم ها رو همون طور که هستند دوست ندارم چرا میخواهم آدم ها براساس اصول من باشند چرا میخواهم آزادی عمل را از انسان ها صلب کنم چرا باید همه چیز طبق معیارهای من پیش بره طبق انتظارات من پیش بره طبق چارچوب های من پیش بره؟چرا میخواهم بر روی همه چی کنترل داشته باشم و ذهنم همیشه گمانِ بد می‌زند به رفتارها و برخورد ها و واقعا میفهمم که من با خودم در صلح نیستم من خودم رو جدایی از مردم می‌دانم ،اگر کسی موفق باشه که خب خدا میشه برام،اگه هم ناموفق اینقدر سرک میکشم که عیب کارش کجاس و اینقدر گمانه زنی میکنم و قضاوت و آدم ها رو اونطور که هستند نمی بینم اونطور که ذهنم متصور میشه دربارشون میخواهم ببینم……

    من افراد را قضاوت نمی کنم در موردشون صحبت نمیکنم به آنها تهمت نمی زنم ودر موردشون غیبت نمی کنم وبه آنها توجه نمی کنم به این شکل از مدار آنها بیرون میام وزندگی من متفاوت می‌شود با زندگی آنها ولی وقتی به آن چیزهای نادرست فکر می کنم ودر موردش صحبت میکنم بحث میکنم وارد مدار همان چیزی میشم که نمی خوام تجربه کنم بله سمانه خانوم چه قدر برای اینکه از تجربه های دیگران استفاده کنی که اشتباهاتشون رو مرتکب نشی خودت رو با دستای خودت وارد اتفاقات نادلخواه کردی( البته اینکه از تجربه های تلخ دیگران درس بگیرم یک باوره ها چرا نخواهم با توجه به نکات مثبت آدم ها درس بگیرم ،چرا نخواهم با هدایت ها والهامات آنچه نیازه من هست بهم گفته بشه،چرا قانون رو یادآور نشم که خودم خالق شرایطمم چه نیازی من بخوام جلوی اتفاقات نادلخواه با توجه کردن بهشون رو جلوش رو بگیرم،چرا نخواهم آسان بشوم برای آسانی ها )

    خدای من چه قدر دارم با وباورهای ایراد دارم پی میبرم چه قدر میفهمم که نتایجی که میخواهم وارد زندگیم نمیشه به خاطره فرکانس هامه ،،،

    من خالق زندگیم هستم

    با کانون توجهم،با باورهام،با سپاسگزاری کردن هایم ،تایید و تحسین کردن هایم،با حالِ خوبم ببین در طول روز چه قدر حالِ خوب رو تجربه میکنی به همان اندازه باورهای مناسب داری هرجا کمی حالت بد شد بدون باورهات عیب وایراد داره و باید جایگزین کنی.

    _وقتی که من توجه میکنم به مسائل ومشکلات، به چیزهایی که دوست ندارم توجه میکنم من با توجه کردنم آنها را به زندگی ام دعوت می کنم ،همان چیزی که نمیخوام وبه آن اعتراض می کنم همان وارد زندگی ام می‌شود چون طبق قانون به هرچه توجه کنم از جنس واساس واصل همان چیز بیشتر وبیشتر را به زندگی ام دعوت می کنم به خاطر همین مهم هست که به چی دارم توجه می کنم

    .

    _شما کنترلی بر اینکه دیگران درباره شما چه حرفی بزنند نداری، اما کنترل کاملی بر واکنش خودت درباره آن گفته ها داری و آن واکنش ها، نتیجه نهایی را مشخص می کند نه حرفهای دیگران؛

    سمانه جان تو کنترل بر واکنش هات داری نباید واکنش هات بر اساس رفتار های دیگران باشه ،نباید واکنش هات براساس اینکه نقاط قوتت رو نبینی باشه ،نباید واکنش هات از سر ترس باشه،نباید واکنش هات از سرمایه زنی های ذهنیت باشه نباید براساس منطق ها و تجربه و استدلال های ذهنیت باشه واکنش هات باید نشات گرفته از قلبت باشه …

    خدای من سپاسگزارتم

    سپاس،سپاس به خاطر قلبم که به لطف خودت بیدار است خدایا من محتاجم به هرچیزی که از جانب توباشد

    خدایا من هیچم

    پروردگارم کمکم کن تا سعادت مند دو دنیا باشم

    تا پاک به سویت ایم

    پروردگارم مرا سبک کن

    پروردگارم همواره هدایتم کن که ذهنم تصمیم گیرنده نباشه

    کمکم کن قلبم بیدار،چشمان دلم بیدار و رها و سبک باشم

    کمکم کن قلبم روشن باشد

    خدای من ازتو خیر وبرکت و نعمت میخواهم

    استاد واقعا من شما رو آدمی دارم میبینم که بی نهایت با خودتون در صلحید واقعا تحسین بر انگیزه برام این حجم از ارامش،امید،عشق،توکل وصبر

    عاشقتونم مریم جانِ شایسته قطعاشما نیز عملی شایسته رها و سبک دارید و ه قدر شما دو انسان شریف به زیبایی از هم لذت می‌برید خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 2048 روز

    به نام خدای مهربان و پایه و دوست داشتنیم

    سلام به همگی

    سلام به استاد و خانم شایسه

    خدارو سپاس گزارم که من رو در مسیر زندگی کردن و درک و عمل کردن این قولنین قرار داده که سرعتش هر بار داره بیشتر میشه.

    من در مسیر رسیدن به هدفم که جدی گرفتنش از جلسه پنج کشف شروع شد واقعا دارم رشد میکنم و الان توی بهترین دوران زندگیم هست

    از اینکه وقتی با یه تضادی رو به رو شذم و الهامات خداوند اومد که فلان دوره رو گوش بده بعدش الهام کرد بهم که ریحانه این تضاد اومده رشدت بده تا فاصله ی فرکانسیت با خواستت کمتر بشه و خودش قدم به قدم قسمت های مختلفشو خل کرد از نرم کردن قلب مسئول اموزش بگیر برای جابه جا کردن واحدای درسیم تا همزمانی که همون روزی که من رفتم دانشکده فلان واحد ارائه میشد از نمره ی یه درسم که من نفهمیدم خدا چجوری درستش کرد از قضیه پایانامه که دانشگاه ما دفاع نداره و از استاد این واحدم که میگه تو برو فلان اتاق بشین درستو بخون و اون هم گروهیم که میکه اره خانم دکتر شما برید کاراتونو انجام بدین من هستم چی بگم که وقتی ذهن و مدارم یکم مثبت تر شده هم من ادما رو مثبت میبینم و هم واقعااا مثبت تر و بهتر شدن و همم وجه خوب هرر ادمیو میکشم بیرون الان میخوام از خوشخالی گریه کنم از کلام خداوند که بهم هرچی که میخوامو میگه میگه این رونده دنبال یه مقاومت و یه باور خاص نباش حتی یه باور ممکن تا چندین لول توش مسئله داشته باشی از فهمیدن یه ذره ی قانون که من باید ایمان داشته باشم تا بتونم الهامات و ایده هارو هم دریافت هم عملی کنم که الهامات اومد که اره برای پرسشنامه پایانامت از چت جی پی تی استفاده کن و یه روزه اکی شد و استادم گفت عالیه از الهامی که حتی خواستن این قضیه خودش الهام بود که چجوری بدون زیاد کردن ساعت مطالعه ام بازده ام بالاتر بره و بهم تجسم و گفت و از فهم تازه یه ذره اینکه تجسم چیه و از خلق هایی که دارم میکنم از خواستن هایی که به سرعت میشود از جای پارک بگیر تا شنبدن تایید و تحسین تا دیدن یه فرد خاص تا بودن فلان خوراکی روی اپن اشپزخونه و حاضر بودنش از الهامات برای بهبود روابط که این فایلم جزوش هست از بزرگ شدن در مسیر که واقعا الان میفهمم وقتی توی مسیر درست هستی هم انقدر ایده و الهام هست و هم انقدر ذوق و شوق اجراش هست که وقت نمیکنی حتی کامنت بنویسی و هم انقددددر اتفاقات زیاد و سریع میشه و ختی گاهی کلام براش نیست از کارایی که خدا برات میکنه یا چیزایی که از قانون درک کردی و الهاماتی که بهت میشه که نمیشه نوشتش اگه بنویسیش انگار یه چیز دیگه میشه

    الان واقعا قلبم اکلیلی و چشمم پره اشکه از اینکه خدا منو از کجا به کجا اورد و اگه ادامه بدم هیییچ ایده ای ندارم تا کجا منو میخواد رشد بده

    اخیش یکم خالی شدم چون یه سری چیزا رو نمیشه به کسی گفت هرچند الانم واضح نتونستم بگم خیلی خلاصه و تیتر وار گفتم چون واقعا سخته بیانش و کلا من هم با صحبت کردن راحتترم

    درمورد این فایل من‌سه تا تمرین و نکته ازش برای خودم بیرون کشیدم

    1. ریحانه انقدر سختگیر نباش. من دیدم که اره من خیلی نسبت به اشتباهات یا حتی اشتباهم نه یه رفتار و چیزی که من دوسش ندارم خیلی سختگیرم و خیلی راحت کل اون فرد و خوبیاشو به خاطر یه مورد که تازه اصل هم نیست زیر سوال میبرم و این دلیل اینه که خودم یه اشتباهی که کردم نتیجه اش برخورد سختگیرانه طرف مقابل بود چون من دیدگاه سختگیرانه دارم و اینم یه مقدارش از باور کمالگرایی و البته من هنوز نفاوت سختگیریایی که خودم دارم در ارتباط با ادما و مرز و محدود رو کامل درک نکردم و از خدا هدایت خواستم که جلسه نمدونم چند احساس لیاقت گفت گوش بده و مدارت بالاتر میره و بهت میگیم که باید چیکار کنی

    2. ریحانه تجسس نکن. یعنی این جمله چنان ارامشی بهم داد که نگو حتی بنظرم گوشت برادر مرده رو خوردن به غیبت کردن بر نمیکرده به تجسس کردن بر میگیرده چون تو وقتی سرت توی زندگی بقیه هست هم مقایسه میکنی هم قضاوت میکنی هم حسادت میکنی هم غیبت میکنی هم تهمت میزنی هم رقابت میکنی و حتی درکل احساسش بده و ذهنیتت رو نسبت به طرف بد میکنه حتی اگر هیچ کدوم از اسمای بالارو نشه روش گذاشت چون این کار تجسس از سمت ذهن هست و خوب ذهنم کارای بد میکنه و وقتی دنبال ذهنت میری احساسش بده و درنتیجه ذهنیتت بد میشه و درنتیجه رفتار نامناسب همون ادما رو بیرون میکشی و چقدر احساس ارامش و تمیزی و پاکی ذهن پیدا کردم از اینکه تصمیم گرفتم به کار کسی کار نداشته باشمو تجسس نکنم به جای رقابت تکاملمو طی کنم به جای مقایسه و حسادت نعمت های خودمو ببینم به جای قضاوت و تهمت و غیبت خوبیای ادمارو ببینم و تمرکزم روی هدف و مسیر خودم باشه

    3. ریحانه تمرکزت فقط روی ویژگی های مثبت افراد باشه و خودت رو متعهد کن که حتما به خودشون بگی تا انگیزه ات هم بیشتر بشه چون اون برق نگاه ادما وقتی اینجوری به قول افرینش 4 عشق بهشون میدی واقعااا ادمو ارضا میکنه (راضی میکنه).

    واقعا چقد جالبه که من دیشب داشتم جلسه 6 آفرینش 4 رو میدیدم و دقیقا درمورد همین تهمت بود و همین ایه رو اورده بود و امروز بازتر شد برام

    یه جایی اخر فایل که گفته شد که به دیگران اسیب نزنید اینو درست درک نکردم چون اخه تهمت طبق ایه و فایل قبل حتی باعث رشد میشه وو…

    و ایده ای الهام شده بهم البته هنوز خودم کامل مطمین نیستم اینکه ما فقط از ادمای توی مدار خودمون خوشمون میاد و باهاشون حال میکنیم و از بودنشون لذت میبریم چه به عنوان دوست چه پارتنر این یعنی اگه تو از کسی خوشت اومده یعنی باهم همدار هستین حالا پس چرا من فلانی که بدم میادو میبنم شما درواقع با اون هم مدار نیستی که حس خوبی نداری بهش اما بخاطر توجهت فقط اون توی تجربه ات هست برای همین اگه فقط توجهت برداری اون میره چون بای دیفالتم توی مدارت نبوده و حالا چرا پس یه سریا رو که دوست داریم نمیبینمشون چون توجهت روی نبودشون هست یا وابسته شدی یعنی با اینکه تو مدار هم هستین چون دوسش داری اما این توجهات غیر هم جهت با خواسته باعث میشه که باهاش برخورد نکنی و نبینیش برای همینه که به محض کار کردن روی باورات و احساس بهتر دوستی که ازش دور بودی بهت پیام یا زنگ میزنه

    این یعنی اگه خواسته ای دوست داریم اگه ادمیو دوست داریم یا هر چیزی که توی ذهن و قلبمون هست قطعا با اون هم مدار هستیم وگرنه مهرش و یا فکرش به دلمون یا ذهنمون نمینشست حالا انگار برای خلق فیزیکی اون چیز و رسیدن بهش در دنیای واقعی انگار باید توی اون مدار انگار حتی هم زیر مدار هم بشیم

    یه مورد بعدی که من الان با وجودم حس کردم اینکه هر

    خواسته ای مقدس و به نفع ماست چون مارو رشد میده هررررر خواسته ای از مخ فلان دختر و زدن تا دور دور رفتن از پیدا کردن رایگان فلان جزوه تا بهمانی بیاد منت کشی تا فلانی عاشقم بشه یا مشهور بشم یا یه چیزی بخرم که چشم بهمانی دربیاد از عمد چیزای یه جوری گفتم ولی میخوام بگم همه ی اینا و بدتر از اینا هم مقدسه و توی پروسه ی رسیدنشون انقد رشدت میده که نگو برای همین ریحانه بی کله به سمت خواسته هات برو چون خواسته هات تعیین کننده ی خوشبختی. و بدبختیت نیستن اون باورها و مدارت هستن که اینو تعیین میکنن حتی رسیدن و حرکت در جهت خواسته ها یک عامل محافظتی هست برای اینکه تورو از اسیب باورای محدود کنندت در امان نگه داره چرا چون در جهت رسیدن به خواسته ات لاجرم باید باورات بهتر بشن و اون محدوداش کمتر و بعدم قدرتمند کننده بشن

    پس بی کله و بی مهابا خواستتون رو بخواید چون نه تنها به ضررتون نیست بلکه رشدتون میده و مفیدم هستو تازه ازتون محافظت میکنه

    اینم الهامی بود چون من چندبار دیگه میخواستم کامنت بنویسم نشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 907 روز

    همه چیز “دنیا” فانی است

    هر قدر هم بگردی

    “تکیه گاهی” محکمتر از

    خدا نخواهی یافت

    “کلید خانه” دلت را به

    دست او بده و دلت را

    به “حضورش” قُرص کن….

    سلامی با تمام عشقم و حال و احساس عالی ام محضر استاد گرانقدرم ومریم بانوی عزیزم

    و همه دوستانم در اولین روز زیبای بهمن ماه

    خدایاشکرت بابت دیدن دوباره طلوع زیبایت ،روی ماه مصطفی جانم و دیدن زیبایی های اعجاب‌انگیز ات ،گل‌های رنگارنگ حیاط که بوو عطرشان وجودم را از عشقت ،عطرآگین می کنند و به هر جا می نگرم قدرت و عظمتت را می بینم الهی شکرت.

    امروز سپاسگذاری کنیم از خدا تا حالمان عالی شود…

    وقتی حالمان عالی شود،احساس خوب و ارتعاش خوب به هستی می‌فرستیم

    وقتی ارتعاش خوب به هستی می‌فرستیم ،،همسو و هماهنگ با آن می‌شویم

    وقتی با خلقت هستی هماهنگ می‌شویم،موتور خلقت روشن می شود تا ما را در

    مسیر آرزوهایمان بگذارد…

    خدا شکرت برای بودنت…

    خدا شکرت برای برکات و نعمت هایت…

    خدا شکرت کہ همیشه حواست به من هست…

    خدا شکرت که زندگی رو بهم هدیه دادی…

    خدا شکرت برای رابطه های قشنگی که دارم…

    خدا شکرت برای کار و درآمد.مان

    خدا…

    شکرت، شکرت، شکرت…

    شکرت برای شنیدن این آگاهی های ناب و آگاهانه زندگی کردن در پرتو الهی شان که چقدر زندگی مان را بهبود اساسی بخشیده است و درون مان را به آرامش وصف ناپذیری دعوت کرده است .

    چقدر باشکوه است که آرام آرام آموختم و از هر قضاوت کردن و غیبت کردنی دور و دورتر شدم و خودم را در مسیری دیدم که چقدر می توان در پرتو آگاهی هایش زیبا اندیشید و زیبا زندگی کرد ،سبکبال بود و تمام تمرکزت برود برای رشدوپیشرفت هایت

    و من هر روز سعی کردم ذهن و قلبم را باز و پاک نگه دارم به ویژه که چقدر شنیدن معنای قرآن از زبان شیوا ،رسا و بی نهایت تاثیر گذار شما استاد عزیز از ابتدا در فایل ها و دوره های عالی تان

    بر روح و روانم و بازتاب آن بر روند روبه رشددرونم و مشخصا زندگیم بی نظیر بود و نتایج عالی آنها به مراتب داشت رقم‌ می خورد ،

    اینکه از هر فردی که برای ترک دیوار هم حرف درست می کرد و مدام در حال غیبت و…بود کاملا دور شدم و دقیقا حدود دو سال و با شروع قدم در این مسیر جادویی .

    من در چکاب فرکانسی هم نوشته بودم دوست صمیمی ندارم و عزیزدلم مصطفی دوست ویارمن است و چه کسی عالی تر از شخصی که خداوند کنارم قرار داده بود و با توجه به نیش و کنایه های خانواده ام او وفادار ،صادق و بدون توجه به حرف شان روز به روز رابطه مان به لطف خداوند عالی و عالی تر شد و من الان انگار هیچ فامیل و دوست و آشنایی ندارم و چه دوستانی عالی تر از شما با تجارب صادقانه تان و رشدوپیشرفت هایتان و افتخار بهتون و عشق بهتون و

    استاد گرانقدرم ومریم بانوی نازنینم و دو همکار نازنین شان که برای ما در این سایت طلایی سنگ تمام می گذارند تا این طور از اگاهی های ناب

    بهره مند شده و در پیشگاه خداوند با رعایت قوانین الهی کارنامه ای درخشان داشته و بهشت را در دنیا و آخرت تجربه کنیم،

    و چقدر این آیه( وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ)

    نیازِ هر روز تکرار آن به خودم است که خداوند کنار من است و پس باید حواسم بیشتر باشد چه می گویم و چه عملی انجام می دهم و چقدر یادآوری آن کمک بسزایی به من کرده است به ویژه اینکه نوشتنِ هرروزِ خدایا به راه راست هدایتم کن و واقعا هر روز که می نویسم و در حین انجام کارها به دفعات تکرار می کنم، چقدر آرامش می گیرم و درصد اشتباهاتم در رفتار،گفتار و عملکردم کمتر می شود و تمرکزم روی بهبودیم بیشتر می شود.

    من به والیبال علاقه که چه عرض کنم ،عاشق والیبال هستم و تا پارسال هم ادامه دادم و تنها بازیکنی بودم که بین چندین نفر برای مسابقات منطقه به لطف خداوند انتخاب شدم اما در حین رفت و آمدم و تمرینات آماده سازی برای مسابقات رفتارهایی را از بازیکنان و کادر فنی شاهد بودم که با روحیات من سازگار نبود از غیبت و قضاوت تا مسائل دیگر و ذهنم هنگ کرده بود و من صحبتی نمی کردم اما روحم داشت آزار می دید و با مصطفی جان صحبت کردم و بهم گفتند عزیزم انتخاب با خودته اما تو دیگر با این جو سازگار نیستی و حالت بد می شود و اتفاق جالبی که افتاد و نشانه از طرف خداوند بود، بدنم به طرز عجیبی حس بلند شدن نداشت و انرژیم تحلیل رفته بود چون من اسم والیبال که می اومد انرژیم صدها برابر می شد اما یهو این نشانه…

    و باور بفرمایید فردا به مسئول باشگاه پیام دادم که من نیستم و چقدر تماس و پیام و کلا انصراف دادم .

    می خوام عرض کنم خدمت با سعادت شما عزیزانم که این مسیر آنقدر انرژیش بالاست که حتی کنار شخصی هم که قرار می گیریم انگار احساس می کنیم که انرژیش مثبته یا منفی و من خداشاهده این رو تجربه کردم در خیاطی یکی از دوستانِ والیبالی ام البته که با رفتن من از باشگاه او هم بیرون آمده و برای خودش مغازه خیاطی زد و می گفت بعد از رفتنت باشگاه بی روح شد و صفایی نداشت ،خلاصه یه روز که برای پرو کردن مانتوم رفته بودم ،کنار یکی از مشتریانش که نشسته بودم‌ و منتظر ، آنقدر انرژی اون مشتری منفی بود که مغزم error داد و بعد رفتاری که با دوستم داشت اینو برام ثابت کرد ،آلله اکبر….

    می بینید استاد جان چه شاگردانی رو دارید تربیت می کنید همه باصفا و لوتی و لبریز از انرژی مثبت مگر می شود جور دیگر زندگی کرد ،والا خداوند هم اجازه نمی دهد،

    بچسبیم به همین مسیر و فقط زندگی کنیم و از هرلحظه اش لذّت ببریم و خداوند هم همیشه پشت و پناهمون هست و او مارا از هر گزندی مصون می دارد منتها باید در هر شرایطی شاخک هایمان تیز باشد و سربلند بیرون بیاییم و مثل من حتی از والیبال باشگاهی که زمانی عشقم بود جدا شوم و هر وقت هم که شرایطش پیش بیاد با مصطفی دوتایی والیبال ساحلی و تماااااام و از اولش شادی و لذّت تا آخرش ، بخدا.

    عیارمون خیلی بالاست قدرو ارزش مان در این مسیر با هیچ مترو معیار و مبلغی قابل قیاس نیست ما خدایی را شناختیم که دورمان کرد از هر قضاوتی،غیبت و کنترل کردن های آسیب زا و خانمان سوزی

    با این فرموده هایش در قرآن و از زبان شیوای استاد ارزشمندمان، آخ بخدا دوساله نفس راحت می کِشم دارم زندگی رو به‌معنای واقعی زندگی می کنم همین که آرامش دارم ،احساسم عالیست و ایمانم قوی و همه چیز را به خداوند سپرده ام و تنها با هدایت ها و الهاماتش در صحنه زیبای زندگی که به من عطا کرده ، سعی کرده ام نقش خود را به درستی و آگاهانه به نمایش بگذارم .

    چقدر اعجاب انگیز که خداوند حدو مرزها و اصول را در قرآن برایمان متذکّر شده و امروز در زمان مناسب توسط بنده پاک و توحیدیش به قلب مان جاری نموده است تا با تطمئن القلوب به پیش برویم و در تمام جنبه های زیبای زندگی در درگاهش خوش بدرخشیم .

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید عزیزانم .

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  9. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1758 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت رب العالمین یا رب العالمین خدایا عاشقتم خدایا دوستت دارم

    چه فایل ارزشمندی که هر چی بگم کمه

    اول میخواهم بسیار از پروردگارم تشکر کنم این چند روز و به خصوص دیروز در شهر تهران بارش برف داشتیم خدایا بینهایت شکر این روزها هوای تهران خیلی خوبه و من هم که عاشق برفم دیروز رفتم فشم و توی برف با دوستم کلی برف بازی کردیم خدایا شکرت

    خدایا چگونه شکر نعمتهایت را به جا آوریم

    خدایا ما که ناتوانیم از سپاسگزاری برای تمام نعمتهایت بابت همه چیز ،. خدایا تو خودت به بزرگواریت تشکر ما را بپذیر ، ای خدای بخشنده مهربان

    استاد در مورد تهمت این دوفایل اخیر توضیح دادید خیلی لذت بردم مطالبی از قرآن به ما آموختید و دوباره اصل را متذکر شدید که خود من این آیات را قبلا خوانده بودم ولی به این درک عظیم نرسیده بودم خدایا بابت همه چیز بینهایت شکر خدایا بابت استاد عباس منش بینهایت شکر

    نکته بسیار جالب که استاد فرمودند که در قرآن خداوند از اینکه چه تهمتی زده شده است صحبتی نکرده چقدر جالب بود و چه نکته ظریفی هست که حتما دلیل مهمی داشته که صحبتی نکرده اگر نیاز بود خودش میگفت مثل مطالب دیگر که در قرآن گفته شده ولی اینجا خداوند موضوع تهمت را نگفته و اینکه واقعا وقتی تهمتی در مورد کسی زده میشود و اگر ما اونو حتی بشنویم ادامه هم ندیم ولی نگرش ما نسبت به اون فرد که مورد تهمت بوده عوض میشه و چه نکته جالبی که ای انسان نه تنها تهمت را تو ادامه نده بلکه حتی تهمت را نشنو

    خدایا ممنونم به خاطر آگاهی هایی که از طریق استاد به ما میدهید

    استاد عزیزم خیلی دوستت دارم که گفتید تهمت نزنید غیبت نکنید که برای خودتون خیلی شر هست و هم با افرادی که تهمت میزنند و غیبت میکنند قطع رابطه کنید.

    و واقعا استاد همینطور هست ما اگر خودمون شروع کننده نباشیم حالا چه غیبت چه تهمت چه دروغ گفتن و هم اینکه دروغ نگیم غیبت نکنیم تهمت نزنیم و ادامه هم ندهیم آنوقته که به عینه میبینیم که زندگیمون در تمام ابعادش چقدر الهی میشه چقدر تغییر میکنه و چقدر میریم در فرکانس بالاتر و فرکانس خداوند.

    همه ما حتما از این تجربه ها داشتیم که زمانی که کنترلی بر افکار و رفتارهایمان و کلاممان نداشتیم چگونه دور شدیم و چقدر ضربه خوردیم.

    من همین جا این تعهد را اضافه میکنم به تعهد های قبلیم که این تعهدم هم خیلی مهمه که از خداوند میخواهم هدایتم کند و تعهد میدهم همیشه مراقب باشم دروغ نگم غیبت نکنم و تهمت هم نزنم البته همیشه حواسم بوده ولی باید بیشتر مراقب باشم که حتی نا آگاهانه سراغ این گناهان نرم

    خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از خودت یاری میطلبیم خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه راه کسانی که مورد غضبت قرار گرفتند و نه راه گمراهان

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 910 روز

    به نام خدای خوبیها و خدایی که خلق زندگیمو به خودم داده تا خودم انتخاب کنم و او فقط هدایت میکند این من هستم که خوب میخوام یا بد با افکار و باور خودم میسازم خدای قدرتمند من بهت ایمان دارم و همه کارهامو به تو می‌سپارم من در برابرت تسلیمم تو با قدرتت همه رو برام قشنگ بچین چون من توانایی ندارم توانایی و قدرت از آن توست

    سلام به استاد زیبایم استاد خوش قلبم سلام به مریم نازنینم که بنیانگذار این سایت ست متشکرم عزیزم که این پروژه گام به گام رو راه انداختی و ما هم گام به گام داریم رشد میکنیم اگر این مسیر رو ادامه بدیم که من شخصا میگم من هستم به قول استادمون میگه اول شنیدن بعد درک کردن وقتی به مرور گوش می‌دهی درک میکنی و بعد هم باور میکنی و بعد قدم‌ به مرحله عمل می‌گذاری

    الهی شکرت سپاسگزارتم

    سپاسگزارتم که منو هدایت کردی به اینجا که اقیانوسی از ثروت و فراوانی و آگاهی و ایده ست

    فقط لازمه با ایمان بریم جلو

    دیشب منو همسرم راهی مشهد بودیم و تو ماشین تا رسیدن به مقصد در مورد قانون و صحبتهای شما حرف زدیم و به نتیجه خوبی رسیدیم نتیجه چی بود ؟

    من قبل از آشنایی با استاد عزیز قضاوت و حسادت و دروغ و غیبت کم و بیش انجام میدادم نمیگم اصلا نبود ولی کلا زیاد هم نبود که بعد احساسه پشیمانی کنم چون تو خونه از دیگران حرف به وسط میومد و بعد ذهن ما رو به کجاها که نمی‌بردو این عادت ذهن ست

    دیشب به همسرم گفتم ما که الان سطح آگاهیمون به این قوانین بهتر شده و داریم درکش میکنیم بیا عمل هم بکنیم فقط گوش کردن نباشه

    بیا تغییر رو از خونمون شروع کنیم بین چهارنفرمون تعهد بدیم از هیچ کسی صحبت نکنیم هیچ کس کنترل ذهن داشته باشیم حرف زدن مون رو کنترل کنیم

    چون وقتی حتی از کسی خوبیشو میگیم ذهن طبق روال همیشگیش ما رو میکشونه به سمته منفیها و بدون اینکه متوجه بشیم قضاوت کردیم کلا یه مدت تا بتونیم ذهن رو رام کنیم حرفی از هیچ کسی زده نشه چون تا شروع میکنیم از کسی خوبیشو بگیم بعد از خوبیهاش ذهن ما رو میبره سمته منفیهاش و اگر کنترل نباشه میشه قضاوت و تهمت و غیبت

    و همسر نازنینم هم قبول کرد و قول دادیم به همدیگه احترام بذاریم و برای خودمون ارزش قائل بشیم وقت و انرژی رو برای خودم بذاریم وقتی از دیگران صحبت میکنیم انرژی صرف چیزهای بیهوده می‌شود و گفتیم از امروز از این صفات بد اعراض میکنیم وقدم به قدم با قانون جلو بریم تا بهبود پیدا کنیم و چرخ زندگیمون روان تر بشود و سرعت رسیدن به خواسته هامون قوی تر بشود

    استاد و مریم عزیزم بی نهایت ازتون متشکرم که با قلب مهربونتون این آگاهیهایی که ناب هستن و دنیا دنیا ارزش داره رو با ما به اشتراک میذارین

    و ما هم با دل و جون آماده دریافتشون هستیم

    خدایا من قلبمو باز میکنم من آماده دریافت نعمت و ثروت بیکرانت هستم

    خدایا من قدرتتو باور کردم رفتار و گفتارم یکی شده خدایا تو برام کافی هستی از زمانی درکت کردم قدرتتو دیگه نگران و استرس و ترس ندارم

    چون تو رو شناختم و فقط روی تو حساب باز میکنم

    خدایا کمکم کن تا در این مسیر زیبا و دوست داشتنی بهترینها این جهان هستی نصیبم بشود

    الهی شکرت سپاسگزارتم

    از همه عزیزان ممنونم دوستتون دارم

    در پناه خداوند سالم و ثروتمند باشین

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: