معرفی دوره «قانون سلامتی» | قسمت 4 - صفحه 1

سلام به استاد عزیزم و مریم خانم مهربون

چقدر دلمون براتون تنگ شده بود خانم شایسته جان و خیلی خوشحالم که تو این فایل دیدمتون و من عاشق اون نگاه های عاشقانه شما و استاد هستم :)

اول از همه بگم که استاد عزیزم چقدر تحسینتون میکنم ، وقتی گفتید چندین هزار نفر تو دوره شرکت کردند من واقعا از ته قلبم بهتون تبریک گفتم و تحسین کدم ، اینکه شما به یه تضادی برخوردی ، اول از همه رفتی و نشستی برای خودت تحقیق کردی که نتیجه بگیری و بعد انقدر این تحقیقات نتایجش بینظیر بود که تصمیم گرفتی این دوره رو آماده کنی و این نتایج وارد زندگی کسایی بشه که از این شیوه استفاده میکنن و شما بواسظه حل کردن این مسئله در جهان خدا میدونه چندین میلیون دلار ثروت ساختی و برای من بسیار بسیار قابل تحسینه و این درسی هستش که من همیشه دوست دارم از شما بگیرم که بجای فرار از مشکلات از حل اون ها ثروت بسازم .

بریم سراغ نتایج ، امروز بعد یه هفته از پادگان که شیفت عید بودم برگشتم خونه ، خب یه هفته اونجا شیفت بودم و من این دوره رو دقیقا از 1 فروردین بطور کاملا جدی و با رعایت اصولی که شما گفتید و حتی یکم بدون رعایت تکامل چون خیلی ذوق داشتم شروع کردم . امروز که مادرم منو دید ( عاشق مادرمم خیلی دوستش دارم و صمیمی ترین رفیق منه ) بهم گفت چقدر سفید شدی ، من رنگ پوستم سبزه س و اکثرا منو بخاطر این موضوع همیشه یجورایی مسخره میکردن حالا من فکر میکردم چون خیلی میرم کار میکنم و اغلب زیر آفتایم این اتفاق میفته ، و برام خیلی خیلی جالب بود که مادرم اینو بهم گفت که چقدر زنگ پوستت روشن تر شده ، در صورتی که من اصلا اینو نمیدونستم و دقت نکرده بودم . موضوع بدی اینکه رو پیشونی من و صورتم و روی گردنم جوش میزد بخصوص روی صورتم و همیشه من درگیر بودم باهاشون ، نه اینکه بخوام دارو استفاده کنم ولی همیشه یجورایی ضد حال بود ، من امروز که نگاه کردم تو آینه دیدم خیلی از اون جوش ها رفته طوری که انگار اصلا از اول نبوده و اینکه چقدر احساس کردم پوستم صاف تر شده

وزنم اول دوره 75 کیلو بود امروز که وزن کردم67 کیلو بودم و ضمن اینکه چربی های شکمم احساس میکنم کمتر شده ، تو شروع دوره دور کمرم 92 بود الان شده 90 چیزی که خیلی بااینکه سنم کمه اما خوشم نمیومد .

نتیجه بعدی تمرکز ذهنی منه که خدا رو شکر خیلی رفته بالاتر و این خیلی حسش خوبه چون من اصلا تمرکز درست حسابی هیچ وقت از بچگی نداشتم ، یعنی اگه چیزی هم میخواستم یاد بگیرم خیلی سریع دو قسمت از دوره رومیدیدم و بعد ولش میکردم تازه از اون دو قسمت هم چیزی نمی فهمیدم ، توی درس که نگم براتون اصلا نمیتونستم متمرکز شم و الان خدا رو شکر به حد خیلی خوبی تمرکزم رفته بالا طوری که برای خودم مشهوده این موضوع و بقول خانم شایسته برام جدیده .

و اما برسیم سراغ اساسی ترین مسئله ی من که تو هر قسمت که کامنت گذاشتم درموردش هم نوشتم و اون هم خشکی وحشتناک پوستی من بود که بطرز معجزه آسایی داره بهبود پیدا میکنه ، من تو فایل قبلی گفتم که برای اینکه خشکی اذیت نکنه از کرم مرطوب کننده استفاده میکنم ، دقیقا از همون لحظه که اون جمله رو گفتم دیگه از اون مرطوب کننده استفاده نکردم و بدن من بطرز خیلی عجیبی داره بهبود پیدا میکنه ، اش میشد عکسای دستامو اینجا آپلود کنم ، که چجوری عین یه خاک که آب بهش نورده پوستم از شدت خشکی پاره شده بود طوری که انگار با تیغ پوستم بریده شده ، روی هر دو تا دستم و روی گردنم که به شدت خشک میشد و کل بدنم که اصلا بطرز وحشتناکی من همیشه میخاروندم خودمو طوری که اطرافیانم میگفتن بابا خودتو پاره کردی چخبرته ؟ بچه ها این بهبوده در حالتی داره بصورت اتوماتیک اتفاق میفته که من تو تهران پیش یکی از بهترین متخصص های پوست و مو رفتم و گفت این مشکل تو درمانی نداره و فقط باید با دارو کنترلش کنی ، تمام اون کبودی هایی که زیر گلوم بخاطر خشکی شدید پوست و مسائل دیگه بوجود اومده بود ، کبودی هایی که روی دستم بخاطرخشکی بوجود اومده بود طوری دارن کمرنگ میشن که انگار اصلا نباید از اولش هم میبودن و من امروز وقتی پیش مادرم نشسته بودم و دستامو نگاه میکردم بهش گفتم خودمو نگاه میکنم و دارم کیف میکنم ، اینو با چنان ذوقی گفتم که مادرم هم ذوق کرد . این بهبود در حالیه که شاید دو سه برابر هزینه این دوره رو من فقط برای دکتر و طب سنتی و شربت فلان هزینه کرده بودم و هیچ نتیجه ای نمیداد .

استاد کاش کنارت بودم و در آغوش میگرفتمت مردِ تمام

خیلی حس خوبی دارم ، خیلی … نمیدونم چجوری توصیفش کنم ، من دیروز متوجه شدم تمرکزم روی اصل نیست ، تمام موضوعاتی که برام جدای از بحث سلامتی بود رو از برنامه م حذف کردم ، من زیر آخرین پستتون تو اینستاگرام یه سوال پرسیدم درمورد تمرکز و بعدش انگار الهام شد بهم جواب ها ، استاد من اینستاگرامم رو پاک کردم ، من تمام اکانت هایی که توی تلگرام داشتم رو بجز یکی که بعنوان کانال تمرین دوره استفاده میکنم پاک کردم ، من تمام چیزایی که مربوط به سلامتی و هدفم نمیشد رو پاک کردم و گفتم تا وقتی به اون اهدافی که تعیین کردم تو سلامتی نرسیدم نمیرم سراغ قدم بعدی و مهم نیست که چقدر طول بکشه ، زمان برای من فراوانه و من هر وقت نتیجه هام اومد میرم سراغ قدم بعدی و من هیچ عجله ای برای هیچ چیزی ندارم . حتی الان هم تصمیم گرفتم برگردم از اول دوره دوباره فایل ها رو با دقت بیشتری بخونم و اونجاها که شاید فراموش کردم یا از قلم انداختم رو با دقت گوش بدم و انجامش بدم .

خیلی منتظرم که جلسه مربوط به عضله سازی بیاد چون خیلی از عضلاتمو از دست دادم و خیلی دوست دارم یه بدن عضلانی مناسب برای خودم بسازم ، نه خیلی عجیب و غریب و گنده بلکه تو همین شیپ بدنی که دارم ، عضلانی تر بشه ، و یه چیزی که برام خیلی جالب بود این بود که خانم شایسته گفت من مدت هاست که دارم پشت میز درست میشینم و من هم این مشکل رو داشتم و دارم طوری که یه ماه پیش من رفتم یه کمربند خریدم در طول روز ببندم تا این عادتمو اصلاح کنم .

درمورد دیگر نتایجم بگم که تو بخش های دیگه ی زندگیم گرفتم ، استاد من خیلی احساس روغن کاری شدن تو زندگیم میکنم و بطرز معجزه آسایی سرعت رسیدن به خواسته هایی که تو فرکانسش هستم داره بیشتر و بیشتر میشه . من دو سه روز پیش یه گلکسی واچ 4 که خیلی وقت بود دوست داشتم بخرم رو با پول خودم خریدم ، امروز رفتم و یه مدل لپتاپ پسندیدم که مدت ها بود که میخواستم داشته باشم و همین فردا پس فردا میخوام ثبت سفارش کنم که برام بیاد و همینجوری داره سرعت رسیدن به خواسته هام بیشتر میشه ، بیشتر و بیشتر . اینو یکی از عزیزایی که منو میشناسه از بچه های سایت و خیلی بهم نزدیک بود دیده بود من چقدر با سرعت به خواسته هام میرسیدم که الان میتونم بگم سرعتش ده برابر بیشتر شده :)) و این ها همه از موهبت سرمایه گذاری کردن روی دوره های شماست که با افتخار میگم بزرگترین و بهترین سرمایه گذاری ممکن رو انجام دادم و خدا رو از این بابت سپاسگزارم و عاشق شمام که این دوره ها و این آموزه ها رو آماده میکنید . یه چیزی بگم که محدودیت ها دروغه و هیچ محدودیتی وجود نداره و من توی دوران سربازی که همه ازش فراری ان و میگن از زندگی عقب میفتیم چنان نتایج شگفت انگیزی دارم میسازم که صد ها آدم دیگه سرجمع نمیتونن اینقدر خوب زندگی کنن و نتیجه بگیرن .

خیلی خوشحلم ، برنامه ای برای کامنت گذاشتن نداشتم اما وقتی فایل رو دیدم خدای درونم گفت علی بدو کامنت بذار و از نتایجت برای استاد ، خانم شایسته و خانواده ت بنویس .

عاشقتم استاد جان ، عاشقانه دوستت دارم