درباره قانون آفرینش | تقسیم کار با خدا - صفحه 6
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-07-02 08:22:222024-09-05 05:01:31درباره قانون آفرینش | تقسیم کار با خداشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزبه مریم جان پر تلاش ودوستانم.
کلید:توانایی به نام خودشناسی.
فایل:معرفی دوره قانون آفرینش قسمت 8(تقسیم کار با خدا)
خدایا شکرت هزاران بار شکر
چه اسم زیبایی داشت این فایل (تقسیم کار با خدا)چه حس خوبی هست که ببینی با خدا تقسیم کار کردی دوتایی با هم کاری رو انجام می دیم واز انجایی که خداوند قدرت مطلق هست وهر کاری رو به بهترین شکل انجام می ده خیالمون راحت می شه.
خدایا کمکم کن بتونم این فایل رو بخرم واز آگاهیهاش بهره ببرم.
مریم جان گفتن توی این محصول ما به شناخت از خودمون وخداوند ورابطه با این نیرو می رسیم.
وبه اندازه ای که شناخت پیدا می کنیم از این رابطه به احساس لیاقت وایمان وخودباوری می رسیم.
خداوند هم قدرت بی نهایت هست وهم بخشنده بی حساب وقتی به این درک از خدا برسیم از هر کس وهر چیزی بی نیاز می شیم ومی ریم برای تقسیم کار با همچین نیرویی.
در این محصول استاد از راههای تقویت احساس لیاقت قانون تکامل واحساس قربانی شدن می گن.
واینکه باورها فقط با منطق تغییر می کنند باید برای ذهنت منطق بیاری.
ودر مورد مهاجرت که خداوند در روز قیامت می فرماید مگر زمین خدا پهناور نبود چرا مهاجرت نکردید واین نشون می ده که مهاجرت زمینه پیشرفته چون احتیاج به یه ایمان قوی داره باید اون قدر ایمان وباور به خدا داشته باشی تا بتونی از سرزمینت دل بکنی وبری.
واستاد می گن دلیل این همه پیشرفت آمریکا مهاجر بودن افرادش هست چون اونا به خداشناسی رسیدند که مهاجرت کردند پس از انجام کارهای دیگه هم نمی ترسند.
واینکه استاد می گن تو قران بیشتر از ضمیر ما استفاده شده وفقط یکی دوجا از من استفاده شده.
توی یه فایلی شنیدم که این ما منظور همون سیستم وقانون جهان هست یعنی این جهان به وسیله سیستمی که خداوند قرار داده داره اداره می شه وبدون تغییر هست اگر درک کنیم وپیرو قانون باشیم به رشد وپیشرفت می رسیم.
نوع درخواست ما از خدا ومیزان درخواست نشون دهنده احساس لیاقت ماست هر چقدر خودت رو ارزشمندتر بدونی بیشتر از خدا درخواست می کنی وراز زندگی موفق توقع از خدا به بی نهایت هست وتوقع از بنده خدا بی نهایت پایین .
ما باید خودمون رو بشناسیم وباور لیاقت داشته باشیم تا به اندازه اون از خودمون واز خدا متوقع باشیم از خدا بخواه خیلی هم بخواه این نشونه ایمان هست.
با شنیدن این حرفها وتمرینهایی که مریم جان گفتند بیشتر عاشق این محصول شدم ومطمئن هستم من لایق گوش دادن این آگاهیها وعمل به اونها هستم وبه زودی به دستش می یارم.
استاد متشکرم.
در پناه خدا.
سلام و عرض ادب به استاد و همکارانش.
چقدر ساده و شفاف و روشن خداوند مسیر و راه درست خواسته ها و اهدافمون رو با نشونه های دقیق بهمون نشون میده چه در اتفاقات چه در عمل چه در کلام خودمان یا دیگران فقط کافیه ذره ای اندک دقت و تأمل و بررسی اجمالی داشته باشی دنبال کنی
« به اندازه ای که خدا رو باور داشته باشیم و احساسش کنیم. به همون اندازه هم از خودمون توقع داریم یا میتونیم داشته باشیم.»
سلام بر همه عزیزان
روزشمار 133 فصل پنجم
اصلا اسم همین فایل خودش پر از احساس خوب و نکته مهم و درس گرفتن و یاداوری هستش
یه عالمه داشتم به همین موضوع فکر میکردم که هی بخودم این موضوع تقسیم کار با خدا رو یاداوری کنم و نزارم فراموشم شه حتی برای لحظه ای
نکات مهم که مینویسم برای خودم :
* احساس من = قطب نمای منه برای مسیرم همون قانون مهم و اصل احساس خوب اتفاقات خوب ( همین اواخر میخواستم یجا برم که در ظاهر همه چی اکی بود و کلی خوش میگذشت اما یهو احساسم بهش تغییر کرد و احساس کردم حال خوبی اونجا ندارم و خب من اسمشو گذاشتم هدایت و نشانه اما یجورایی احساسم بوده که مسیرو بهم گفته و نرفتم و بعدا متوجه شدم که چقدر کار خوبی کردم )
* احساس لیاقت، که اینقدر گستردست که استاد ترجیح دادن راجع بهش دوره تهیه کنن ( نمیدونم خودمو توجیه کرده بودم یا گول زدم فهمیدم این اواخر دارم روی یسری موضوعات احساس عدم لیاقت میکنم و استانداردهای خودمو میارم پایین و برچسب توجیه با منطق بیخود میوردم که اونم باز احساسم داشت میگفت درست نیست اما سعی کردم ایگنورش کنم بعد وقتی متوجه شدم جلوش و گرفتم و حاضر بودم از رابطم بگذرم اما نزارم این احساس در من ریشه بگیره و معجزه هاشو دیدم با اینکه هنوز دوره فوق العاده جذاب احساس لیاقت و تهیه نکردم اما اموزه هایی که تو این چند سال داشتم اینو بهم گفت)
* مفهوم صبر که استاد بارها راجع بهش صحبت کردن
*عدم احساس قربانی بودن (هربار از قبل بهتر میشم تو این موضوع حتی شده کوچکترین مورد و به شوخی سعی میکنم جلوش و بگیرم میدونم یه جاهایی ممکنه از دستم در بره و انجام بدم اما بعدش احساس گناه به خودم نمیدم میگم عیبی نداره همین که متوجه ش شدی خوبه سعی کن تکرارش نکنی)
* و مهمترینش مهاااجرت که اینروزها خیلی بهش فکر میکنم
* تمرین واقعی تقسیم کار با خدا که من سمت خودمو انجام بدم و بقیه ش و بسپارم به خدا توقع خودمو از ادمها تا بینهایت بیارم پایین و توقعم از خدا رو تا بینهایت ببرم بالا
* به اندازه ای که خودم و باور دارم میتونم از خودم توقع داشته باشم
* همیشه فایل ها رو برای خودم مرور کنم حس نکنم که تکراری شدن چون تکرارشونم برای من پیشرفت و ثبات قدم بودنه
یه چیزی الان بهم الهام شد که در جهت کار روی خودم و بهبود شخصیتم و یاداوری یسری موضوعات بهم کمک میکنه اینکه از همین فایل ها اگه مثالی در رابطه با هرکدوم دارم بزنم که هم منطقم تقویت بشه برای ذهنم و هم بماند به یادگار که بدونم چه تغییراتی داشتم پس میرم بالا و گزینه ها رو یه پرانتز باز میکنم و میگم مثال هایی که یادم میاد از خودم خدایا شکرت
خیلی خیلی سپاسگزار خداوندم که منو تو این مسیر اورد و از خودم که داره تلاش میکنه بمونه تو مسیر ممنونم و استاد بینظیرم که هر خط و هر کامنتی که اینجا میزارم تک به تک بکت و انرژی خوبش برگرده به زندگیش تشکر واقعا واژه کوچیکیه
بنام خالقی که هر چه دارم از اوست
سلام به استاد گرانقدرم ومریم عزیزومهربانم ودوستان بی نظیرم
خدا را سپاسگزارم که در مدار آگاهیهای این فایل ارزشمند قرار گرفتم واین قسمت از روز شمار تحول زندگی من واشاراتی که مریم جان در فایل داشتند مرا ترغیب کرد تا دوباره جلسه ششم از بخش ششم قانون آفرینش را گوش بدم ونت برداری کنم وهمانطور که فرمودید چقدر ما فراموشکاریم ولازمه موفقیت این است که ما آگاهیها را مرتب با خود تکرار کنیم یادمان باشه اصل را فدای فرعیات نکنیم چقدر ما در روزمرگیهای زندگی درگیر حاشیه ها میشیم واصل را، منبع را فراموش میکنیم
چه احساس خوبی دارد تقسیم کار با خداوند،خداوندی که هم صاحب قدرت است وهم بسیار بخشنده هست ، وقتی من باور کنم که میتواند پس از خودش کمک میخوام دیگه با کله خودم پیش نمیرم دیگه از هرکسی توقع کمک ندارم وباور دارم اگر کسی هم هست دستی از دستان خداوند هست اگر این نباشه یکی دیگه پس من آزاد ورها به دور از هرگونه وابستگی هستم
با تفکر کردن وتامل کردن در مورد اتفاقات وشرایطی که در زندگیمون تجربه میکنیم متوجه افکار وفرکانسهامون میشیم
به اندازه ای که من به خودشناسی برسم به اندازه ای که به خدا شناسی برسم وبه رابطه بین خودم واین منبع پی ببرم پیشرفت میکنم
به اندازه ای که من خودم را لایق هدایت خداوند بدانم ،خودم رالایق سلامتی ،شادی ،موفقیت بدانم به همان اندازه به این نعمتها دسترسی پیدا میکنم
من با گوش دادن به این فایل 12 دقیقه ای متوجه شدم
1_ کار کردن بر روی خودم باید دائمی وهمیشگی باشد شرایط واتفاقاتی که در زندگی تجربه میکنم بیانگر این هست که در مسیر درست هستم یا نه
2_ تمرکز وتوجه ام به اصل وبه منبع باشد نه به فرعیات ودیگران
3_ باور کنم خالقی دارم قدرتمند وبخشنده پس هرچی میخوام از خودش بخوام بینهایت ازش بخوام
به جای حساب کردن روی بندگانش رو خودش حساب کنم اگر کسی هم در این مسیر به من کمک کرد اعتبار آن را به خداوند بدم به آن شخص وابسته نشم بلکه به خدای آن شخص وابسته باشم
در خصوص مهاجرت که مریم جان اشاره کردند برام جالب بود دیشب به کامنت حمید امیری در سریال زندگی در بهشت قسمت 84 هدایت شدم واز کامنت این عزیز به فایل مثل ابوموسی نباشیم هدایت شدم اقرار میکنم که این اولین بار بود که این فایل را گوش دادم بعد فکر کردم دیدم من در ازدواج اول با همسر سابقم با اینکه انتخاب باخودم بود ترجیح دادم در محله ای به غیر از محله مامانم واینا خانه بگیرم وفقط همین جابجایی کوچیک چقدر به رشد من از لحاظ شخصیتی وفکر کمک کرد وهمین اتفاق سبب شد موقع انتخاب محل زندگی با همسرم با توجه به اینکه ایشون از یه شهرستان ومن از شهرستان دیگه ای هستم بازم ترجیح دادم در شهرستانی به غیر از شهرستانی که هستم خانه بگیریم والان متوجه شدم چقدر وابستگی ام به خانواده ام ودیگران کم شده من اینجا عملا کسی را نمیشناسم همین امر سبب شد خودم پا رو ترسام بگذارم وقدم بردارم وبا آغوش باز منتظر مهاجرت بعدی هستم
ودر آخر تفاوت بین من وما بود که منظور از ما سیستم هست ،یک سلسله اتفاقات
همان مفهوم توحید که نگاه صحیح به خداوند چی هست وچه تاثیری بر نتایج ما میگذارد
نوع درخواستهایی که از خداوند داریم میزان تحمل شرایط ناجالب ،میزان عمل به ایده ها،میزان فکر کردن به خواسته هایی که در ذهن داریم
میزان احساس لیاقتی که داریم
استاد عزیزم ومریم مهربانم صمیمانه از شما سپاسگزارم
دوستتون دارم
در پناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید
سلام دوستان عزیزم
موضوعات اساسی..ساعات زیادی فکر کردن اصل از فرع..بخش ششم
فرعیات غیر مهم جایگزین اصلیات شدن..توی زمان ویرایش چند بار گوش کردن باعث پی بردن اصلیات مانند شناخت خوب خودم و خداوند در نتیجه رسیدن به ایمان و خودباوری..رسیدن به تقسیم کار با خداوند بخشنده بی منت بخشنده با حکمت و رابطه ایی که ما اون بخشنده دادیم احساس لیاقت مون پرورش میدهیم با صاحب قدرت و بخشنده بودن خدا به همه چی میرسیم.. احساس لیاقت با آیه سخره توضیح دادن استاد که به صورت منطقی احساس لیاقت استاد صحبت کردن.. منطق قوی رو وقتی درک میکنی میترسی چون باور فقط با منطق تغییر میدید..
مهاجرت انسان را ثروتمند میکنه از قم به بندرعباس به تهران به آمریکا و داشتن ثروت یعنی کسی که ایمان داره مهاجرت میکنه و خدا پاداش میده …تمام افراد در آمریکا اکثرا مهاجران هستند…توی قرآن نا بکار برده یه جاهای گفته ما اینکار میکنیم ما عداب میدیم یه جاهایی هم میگه من..ترمز ها رو میشناسونه از نوع درخواست هایی که از خدا داریم از میزان ناخالصی های که داریم قبول کردن شرایط نادلخواه..میزان خواسته هایی که متولد میشه ولی چون فکر میکنم نمیرسم بیخیال ش میشیم..کسانی هستند که فکر میکنند ترمز ندارن نمیدونن که کلی ترمز دارن…
تمرین تقسیم کار با خدا اون منطق هایی که در عمل باعث اجرا میشه..
نوشتن باعث توقع بیشتر از خدا میشه و از بندگان خدا تا بی نهایت بیار پایین حتی از نزدیک ترین آدم ها بیار پایین فقط روی خدا و خودمون توقع داشته باشیم و بیشترش کنیم هر روز هر روزش..
موفق باشید
به نام خداوند مهربان
خداوند خالق زیبایی ها و پاکی ها
سلام و درود فراوان از یه صبح برفی قشنگ به توحیدی ترین اساتید دنیا استاد عباسمنش عزیز و مریم بانو شایسته مهربان
خدایا شکرت بهم توفیق حضور در این سایت الهی و جمع دوستان خوبم رو بهم میدی
توفیق استفاده از این فایل ها، خواندن کامنت ها و نوشتن رو بهم میدی
اول از همه میخوام از خانم شایسته یه تشکر و قدردانی ویژه داشته باشم
که با عشق و علاقه، بهمون محبت دارند و این فایل ها رو تدوین می کنن و متن قسمت ها رو خیلی دقیق تنظیم میکنن
این فایل دوازده دقیقه بود ولی این قدر اگاهی های زیاد و بینظیری داشت که حدود هفت، هشت صفحه ای ازش نکته برداری کردم
خدایا شکرت
چقدر این این جمله خانم شایسته در باره خداوند توی گوشم صدا کرد
نیرویی که هم صاحب قدرت بی نهایت هست
و هم بخشنده بی حساب هست
اینکه قدرت خداوند بالاترین قدرت هاست
قدرتی که همه امور به دست اون هست
اینکه اگه خداوند بخواهد کاری انجام بشه یا انجام نشه، هیچ کسی توان مقابله با اون رو نداره
و خواست خداوند رشد و پیشرفت ما انسانهاست
تکامل و بهتر شدن توی مسیر زندگیمون هست
تجربه ، پیشرفت و لذت از لحظه های زندگی مون هست
و در یک کلام رشد و گسترش خودمون ، و جهان هستیه
بی نهایت بخشنده هست
بی حساب و کتاب میبخشه
از جایی که ادم حتی به فکرش هم نمیرسه و توی تخیلش هم شاید اونو نپذیره
یکی از ویژگی های انسانهای با تقوی، باور و ایمان داشتن به غیب خداونده
اینکه ادم با ذهن منطقیش دو دو تا ، چهار تا نکنه
و هیچ وقت این رو نگه : من اینم، شرایطم اینه، وضع زندگیم اینه و… پس دیگه نمیشه
اجازه بده خدا به راهها و مسیر هایی که اسون و ساده و کوتاه هست، هدایتش کنه
مسیرهایی که فقط خودش اونا رو میدونه و ازشون خبر داره
چه قدر خانم شایسته این موضوع رو خوب درک کردن و برامون توضیح دادن
استاد چه قدر قشنگ مفهوم سخر رو بیان کردن،. تقسیم کار با خداوند رو توضیح دادن
اینکه ما و خداوند از یک جوهر هستیم
اینکه ما و خداوند یکی هستیم
اینکه وقتی خداوند ما رو افرید از وجود خودش در ما دمید و روح خداوند درون ما جاری شد
و ما بخشی از وجود خداوند شدیم
تقسیم کار با خداوند چه حس ارامش و اطمینانی به ادم میده
اینکه برای هر خواسته ای سمت خودمون رو انجام بدیم.
مابقی اون رو هم خدا انجام میده
و کاری که خدا انجام بده کاملا بی عیب و نقصه
و در بهترین زمان ممکن اون خواسته به زندگیمون وارد میشه.
پس دیگه نه عجله میکنیم، نه احساس بدی پیدا میکنیم که پس چرا نشد یا دیر شد
ما تلاش خودمون رو میکنیم و مابقی اون رو خدا و جهان هستی خودش انجام میده
همه چی الخیر فی ما وقع میشه
همه چی بهتر از اون چیزی میشه که فکرش رو می کردیم
خواسته و هدف ما رو خدا بهتر و بزرگترش رو راحتتر وارد زندگیمون می کنه
اونم از مسیرها و راههای اسون و کوتاهی که اصلا فکرش رو نمیکردیم
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی و قشنگی
این همه نعمتهای فراونی که بهمون دادی
این همه لطف و رحمتی که بهمون داری
استاد عزیز و خانم شایسته گرامی ازتون بسیار تشکر میکنم
اقا ابراهیم و خانم فرهادی ازتون بینهایت سپاسگزارم
در پناه الله یکتا شاد سربلند و ثروتمند باشین
هوالله احد
تقسیم کار با خدا
برد با کسایی که همه کارهاشون را با خدا تقسیم میکنند یعنی در واقع تو هر کاری اول خدا رو صدا میزنند . شاید تو آموزههای دینی ما یاد گرفته باشیم که اول هر کاری رو با اسم خدا شروع کنیم ولی این فقط یه صوت است که از دهانمون خارج میشود و عملاً هیچ کارایی نداره ما از عمق وجودمون خدا رو صدا نزدیم ، چقدر خوبه که برای کوچکترین کارهام هم خدا رو صدا بزنم مثل استاد وقتی که میخواستند از مسیر همت یا حکیم بروند مثل سعیده عزیز شهریاری که برای نوشتن و کامنت گذاشتن هم خدا رو صدا میزنند مثل همه شما دوستان که ،در تضادها ازش کمک میخواهید در تمرین ستاره قطبی ازش کمک میخواهید در کارهای روزمره مربوط به شغل مسائل مالی روابط عاطفی سلامتی یا غیر اونو صدا میزنید همه شما برندهاید.
اما اون چیزی که مربوط به من میشود و دلم باهاش روشن میشود هر وقت یاد ناتوانی خودم در انجام کارها میافتم میخواهم دلم آروم بشود خودمو با خیال راحت بسپارم دست قدرت مطلق و تنها پادشاه جهان کامنت زهرا نظامالدینی عزیزم در پاسخ به کامنت سمانه جان صوفی را میخوانم ، بخشی از کامنت رو اینجا برایتان میگذارم
*استاد یه جایی میگن: من تو بندرعباس که بودم، راه میرفتم و از شوق گریه میکردم. یه جا قسم میخورن که حال الانم با حال روزی که تو بندرعباس بودم یکیه. توی جلسهٔ هشتم یا نهم کشف هم یه حرف خوب از اپرا وینفری نقل میکنند که اگه برگردی چه کار میکنی، میگه خودم رو اذیت نمیکنم. یقین دارم که اونچه میخوام حتی بیشتر از اونچه میخوام خدا بهم میده، پس آرومم و لذت میبرم.
من به این قسمت از حرف استاد رسیدهام.
تو ستارهٔ قطبیم مینویسم من میدونم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است، اما عمل من فقط در حد ابراز ایمانمه. فقط یه اعلام وجوده به خودش. من مثل موسی تو جمع سحرهٔ فرعون فقط یه تکه چوب خشکم رو پرت میکنم، اژدها کردنش هم با خودشه.
خلاصه که سمانهجانم
شکرگزاری هر روزه، توجه به نکات مثبت، حال خوب که بدون سپاسگزاری امکانپذیر نیست، همه جزوی از همون عملیه که نشوندهندهٔ ایمانمونه. و باور داشته باش که «دریا شود آن رود که پیوسته روان است»*
خدایا خودت میدونی ایمان من در چه حده میخواستم بنویسم در حد استمرارمه دیدم حتی استمرار من با کمک تو امکانپذیر شده خیلی جاها کم آوردم تو منو دوباره آوردی سر راه تو مسیر، تو دستم را گرفتی ،تو کج فهمی ام را صاف کردی خودت ارامم کردی خودت نشانه فرستادی خودت راه و باز کردی من که هیچم ناتوانم حتی برای نفس کشیدن به تو محتاجم
پس
ایاک نعبد و ایاک نستعین، من به هر خیری از جانب تو محتاجم.573
به نام خداوندی که خیلی بزرگه و منبع علم هست.
سلام به دوستِ نازنینم که نوشته هاش مدتیه آنچنان به قلب و روحم میشینه که کاملاً مشخصه اتصالش با خداوند داره هر لحظه عمیق تر میشه.
دریا شود آن رود که پیوسته روان است…
این برای من یا هر کسی که این کامنتت رو میخونه، نشانه است…
تو هر موردی که هر کسی تو ذهنش داره.
ردپای زیبایی ها رو امروز، تا الان ننوشتم، تو دفترم نوشتم ولی تو سایت نه هنوز…
کامنتت بهم یاداوری کرد ادامه بده، حتما که برای نوشتن موارد زیادی دارم، بعد از پاسخ به شما، میرم با قلبم مینویسم اونجا به لطفِ خدا.
یه بحثی رو باز کردی که برام جالب بود.
ایمان با عمل، ایمان بدونِ عمل…
سوال من از خودمه، چقدر رفتم تو لایه ی ایمان با عمل؟؟؟
یه چیزی رو میدونم، امروز اتفاقاً کنترل ذهنی داشتم بسیار مهم و حیاتی مربوط به مسایل مالی…
مسایل مالی پاشنه آشیلمه.
خودم توش دخالت میکنم سریع تا قبل از اینکه ترسم از کمبود زیاد شه، مسیله رو رفع و رجوع کنم…
چطوری؟
با حساب کردن روی سمانه.
با حساب کردن روی همسرم.
با حساب کردن روی خانواده یا هر عاملِ بیرونی که عادتِ من بوده پیش از این و حالا یه کوچولو تکون خورده این باور و عادتم…
چرا این روزها توحید انقدر بولد شده برام.
چون امروز قراره دستم رو بگیره.
امروز به سمانه گفتم، نترس و اعتماد کن.
تو و ذهنت قوی تری و حلالِ مسایل و برطرف کننده ی مشکلات، یا خدا؟
فکر کن و پاسخ بده.
چرا سختته بهش التماد کنی؟
چرا باور نمیکنی؟
یادته امروز چی خوندی تو کامنتِ آقای رضا احمدی؟
خدای روزی رسانِ نهنگ
که تو هر وعده غذایی نهنگ بهش یه عالمه ماهی میده، طبق تخمینِ حدودیِ مالی اقای احمدی، نزدیک 200 میلیون هر وعده به پولِ ما غذا میده به نهنگ، اینکه چند وعده غذا میخوره در روز بماند، اینکه این هزینه فقط روزیِ یه دونه نهنگ یه وعده شه، سایر مخلوقات بماند…
به قول اقای احمدی که بسیار زیبا نوشتن:
جووووجه ؛ من در هر وعده غذایی نزدیک به دویست میلیون تومان غذا ، فقط و فقط به یک نهنگ میدهم و این عمل هیچ گاه مرا خسته نکرده و به اندازه سر سوزنی از خزانه ی بی انتهایم کم نکرده ؛ حال آیا تو به کمبود فکر میکنی و درگیرِ مسائل بی ارزشی مثل افزایشِ قیمت خیارسبز و نرخ دلار و…. هستی؟؟؟!!!
خب فکر میکنی بی دلیل صبح هدایت شدی به این کامنت سمانه؟
نه!
چرخه ی هدایت بلده چیکار کنه…
امروز و امشب و الان ذهنمو کنترل کردم که سمانه تو دخالت نمیکنی، راهکار نمیدی، ذهنت رو off کن سر اجدادت.
ورود نکن.
روی هیچ کس حساب نکن، نه خودت نه همسرت، نه هیچکس دیگه، نه هیچ عامل بیرونیِ دیگه.
شجاعت کن، میدونم میترسی، نمیبینی برای همین باورت سخته…
اما اعتماد کن…
اینجا باید ایمان خودتو به مرحله ی ظهور برسونی…
اینجا باید با ترست، با تله ی کمبود روبه رو شی.
باید چشم تو چشم بشی و به خودت اثبات کنی وقتی از خدا صحبت میکنی، داری از چه قدرت و توانایی و علم بی نهایتی صحبت میکنی؟
چقدر باورش داری.
بیا و سعی کنیم با هم یه مدار بریم بالاتر تو اعتماد به خدا، اینبار آگاهانه و هوشمندانه…
نه اینکه به زور تسلیم شی وقتی تو در و دیوار رفتی، وقتی درها بسته شده بعد تسلیم میشی، بیا سعی کنیم همون قدمِ اول، دمِ در با تسلیم شروع کنیم…
و ندا اومد که اگاه باش وقتی تسلیمی که سکوت کنی.
صبر کنی تا هدایت بیاد.
حالت خوب باشه.
نترسی.
غمگین نباشی.
نفیسه جانم راست میگه:
دیدم حتی استمرار من با کمک تو امکانپذیر شده خیلی جاها کم آوردم تو منو دوباره آوردی سر راه تو مسیر، تو دستم را گرفتی ،تو کج فهمی ام را صاف کردی خودت ارامم کردی خودت نشانه فرستادی خودت راه و باز کردی من که هیچم ناتوانم حتی برای نفس کشیدن به تو محتاجم.
سمانه ای که حتی آزمون خطاهاش، کشف و شهودهاش، فراز و فرودهاش با هدایت خداوند داره جلو میره.
مگه من چی دارم از خودم؟
هیچی…
من ناتوان ترینم به درگاهِ خدا.
منم منمی وجود نداره.
هر چی هست از لطف و فضلِ خداست وگرنه من همون سلول کوچولوهه هستم که به اذنِ خدا تو دل مامانم تبدیل به جنین شدم و طیِ 9 ماه شدم سمانه خانم.
من که نمیدونستم میخوام اینجا اینا رو بنویسم، خودش دستمو گرفت اورد اینجا گفت کامنت نفیسه جانت رو بخون.
گفت بنویس از امروزت.
گفت ردپا بذار، چون میخوام خودت عمیق تر شی به تمرین و آزمونِ امروزت سمانه.
بله من متوجه شدم امروز آزمون دارم.
ادعایی ندارم از خودم.
دستم تو دست خودته امروز و امشب…
من نمیدونم نشانه ی بعدیت چیه، ولی هر لحظه باهام حرف میزنی، مثالش همین حدود یه ساعت پیش که تو دفترم داشتم باهات حرف میزدم، کلی جملات خوب بهم گفتی، دلم رو قرص کردی…
نوشتم که سمانه باید اسماعیلت رو قربانی کنی…
اسماعیلِ من ترسِ منه…
که چی میشه؟ چطوری؟ چه زمانی؟
که شتاب دارم برای نتیجه.
که تحملِ کمبود رو ندارم…
دیشب تو موبایل همسرم اینستاگرام داشتیم کلیپ هایی از نی نی ها، پشت صحنه های طنز سریال های جواد رضویان، موسیقی، جول استین و اون اقای سیبیلوی سیاه پوست و … رو میدیدیم، رسید به یه کلیپی که یه خانم داشت سازی رو میزد که اگه اشتباه نگم ساکسیفون بود…
سادگیِ اون خانم و در عین حال آراستگی اش و بعد نوایِ بهشتیِ سازش منو غرق کرد از دیشب تا الان، واسه خودم رکورد کردم موسیقیشو و از دیشب دایم گوش میدم…
الان هم مینویسم و گوش میدم.
تعبیرم از این موسیقی، تکه ای از بهشته، به خدا گفتم من زیباییِ تو رو تو این موسیقی دارم حس میکنم و میشنوم…
چطوریه که تو با یه قطعه موسیقی اینچنین داخلِ من نفوذ میکنی و روحم رو پرواز میدی؟
نی نی در حال تکون خوردنه الان…
من تکون های نی نی رو معجزه میدونم هر بار…
اینکه خدا هست، حضورِ فعال و پر رنگ داره تو هر لحظه از زندگیم…
تکون های نی نی برام نشونه است…
انگار یادم میندازه خدا رو…
خلقت، بزرگترین نشانه و یادآورِ عظمتِ خداست…
آدم میخواد گریه کنه یه لحظاتی وقتی گفتگو شکل میگیره با خدا، یه صدای موسیقی میاد میپیچه تو گوش هات که میگه خوب نشستی گرمِ گفتگو شدی با خدا، بَه بَه…
الان تو اون ورژن هستم.
خودش دعوتم کرد به گفتگو، خودش میز رو چیده، امکانات اسایشی و رفاهی رو واسم فراهم کرده، همه چیز دنج و در خلوته بینِ من و خودش.
مرسی که کمکم کردی با خودم و ترسم روبه رو شم امروز…
سپاس گزارتم برای همیشه، مخصوصاً این لحظه ی ناب.
نجوا بیکار نمیشینه، اما میدونم که:
هو الرزاق
والله یرزق من یشاء بغیر الحساب
یدالله فوق ایدیهم
دوباره گریز میزنم به دیالوگ نابِ مامانِ با ایمانِ برندون در فیلم greater:
ما کوچولوییم واسه قضاوتِ ماجرا.
یه نیروی بزرگی وجود داره که دیدِ وسیعتری داره.
اینطوری همه چیز معنا داره…
میگفت عینک برندون اولش نازیبا بود، بعد دیدی که چقدر زیبا و کاربردی بود…
یعنی چی؟
انسان تو نمیدونی.
چشمت به ظاهره.
به عقل و ذهن خودته.
تهش دو قدم جلوتر رو بتونی ببینی نه بیشتر…
چی میدونی تو؟
هیچی.
استاد تو فایل توحید عملی 5 گفتن:
خداوند منبع علم و رزق و … است.
میخوای رزقت رو افزایش بدی؟
به خودش بگو که منبعش هست، از رگ گردن بهت نزدیکتره، نمیخواد جایی بری، همینجایی که هستی چشمهاتو ببند قلبت رو باز کن بهش بگو خیلی ساده و خودمونی، بی شاخ و برگ و حاشیه، بی خجالت، بی غرور…
منبعِ علم خودشه.
به یادت بیار دایم که سمانه تو نمیدونی.
اون میدونی.
از خودش بخواد که متوجهت کنه.
ازش سوال بپرس، جوابتو میده…
اینو تست کردم.
سوالی داشتم که از خدا پرسیدم، از خانم دکترم هم پرسیدم.
قبل از اینکه جواب خانم دکتر برسه دستم، خدا بهم جواب رو داد، بعد جواب خانم دکتر همون بود…
گفتم درجا به خودم که میدونستم، تو جواب رو بهم داده بودی، آرومم کرده بودی، اینم اثبات به ذهن و منطقم…
خانم دکتر هم که دستِ خودته.
از دو روش بهم جواب رو رسوندی.
یکی الهام به خودم.
یکی کلامِ خانم دکتر.
خدایا خودت پزشکِ من هستی.
خودت رزاق و روزی دهنده ی من هستی.
سمانه از چی میترسی؟
اینکه دیر شه و نداشته باشی اون خواسته تو؟
نترس دختر قشنگم…
تو میری و میای میگی عاشق چیدمان و هدایت خدایی…
وقتشه باورت رو نشون بدی…
میدونی که خدا هیچوقت دیر نمیکنه.
باورتو قوی کن که در زمان مناسب برای تو، اجابت میشه خواسته ات.
ترمز و کمبود نذار روش، باقیش تو چیدمان و زمان بندی خدا، خودش درست جلو میره.
خدا میخواد که تو به همه ی خواسته هات برسی.
اصلا وقتی خواسته ای شکل میگیره، یعنی شدنیه.
یه کلام، خودت و ذهنت رو از سرِ راه خدا بکش کنار.
لازم نیست بدونی چطوری و کی…
وقتش بشه انجام میشه.
دیر نمیشه.
در بهترین زمان میشه.
فقط لذت ببر از زندگیت، همین.
شادابیتو حفظ کن.
ذهنتو کنترل کن به سمتِ امید و باور و اعتماد.
الهی شکرت
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسسسسسگزارم
سلام خدا جونم سپاسگزارم سلام استاد عزیزم ومریم نازنینم
سلام دوستان ارزشمندم
خدایا شکرت که باز هم بهم گفتی اصل رو از فرع تشخیص بدم و بیاد بیاورم مطالبی را که چند ماه پیش یاد گرفتم و داشت به فراموشی سپرده میشد
مریم نازنینم بینهایت سپاسگزارتم که دوباره با بازگو کردن این مطالب الهی بهم کمک کردی که باز هم با وجود شرایط این روزهام تمرین تقسیم کار را با خداوند داشته باشم
خدایا شکرت که نیروی الهی در وجودم تست و هر لحظه خودش بیادم میآورد که از کجا شروع کردم از کجا به کجا رسیده ام
خدایا شکرت که با رشد و تکامل من هماهنگ هستی و همه جوره هوامو داری
وقتی حاظری بر اعمالم با بینهایت راه که تو میدانی و من نمیدانم مرا هدایت میکنی به بهترین مسیرها و گفته ها و شنیده های ناب الهی
خدایا شکرت که بهم یاد دادی دنبال مقصر و حس قربانی بخودم نداشته باشم چون همه چی در درون من است
منم که باید دید بزرگتر و بخشنده تری به جهان داشته باشم
خداوند نیروی حاکم بر خیر و قدرت و بخشندگی است
من با تمام وجودم درک کرده ام ایمان دارم که این نیروی الهی در وجودم قرار دارد و باورهای قدرتمند کننده و ترمزهای ذهنی را به من واضح تر میکند ومن این آگاهی را در بالا رفتن مدارم بسیار عالیتر دارم درک میکنم
خدایا شکرت که من فهمیدم که تمام اتفاقات زندگی ام بر اساس باورها و فرکانس های من بوجود میآید
منم که جلوی هدایت خدا را گرفته ام فهمیدم که ترمزهای محدود کننده در من وجود دارد
پس آگاهانه ایمان دارم که قدرت و بخشندگی خدا در وجودم هست و باید صدای خدا را در قلبم بالا ببرم . کنترل ذهن داشته باشم و صدای شیطان را پست کنم در درونم با منطق های عالی دادن به نجواهای ذهن
خدایا شکرت که قلب و ذهنم در هماهنگی هستند در جهت رسیدنم به اهداف و خواسته های هم جهت با خداوند
خدایا شکرت که توقعم از خداوند بینهایت شده
و توقعم از خلق خدا بینهایت کمتر شده
و توقعم از خودم که درک کردم خداوند توانایی های منحصر به فرد در من قرار داده ومن باید با خدای خودم هماهنگ تر شوم و توقعم را از خودم بالاتر ببرم
چون نیرویی برتر در وجودم هست که هر لحظه در حال هدایت و حمایت من است
من ایمان دارم که خداوند هم خودم و هم تمام بارهایم را بر دوش گرفته
ایمان دارم که توحیدی ابراهیم گونه در من بوجود آمده که روی نیازم فقط بخداست از هر خیری از خدا به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم
خدایا شکرت که رابطه ام را با خودت یکی کرده ام منو خدا یکی هستیم خداوند در من است از رگ گردن نزدیکتر
بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را
خدایا شکرت که به شناخت بهتری از خودم وخدای خودم رسیده ام
احساس لیاقت و بیشتر شده احساس ارزشمندی ام که همین که هستم و اجازه نفس کشیدن دوباره بهم داده عزتنفس مرا به سقف برده
خدایا شکرت که من از نیرو برخوردارم
خداوند بهم یاد داد که صبر با تحمل فرق دارد من اوایل تحمل میکردم بقول نسرین عزیز فقط خودم را دچار سر درگمی و اتفاقات نادلخواه بیشتر میبردم
ولی وقتی فهمیدم صبر خدا را پیشه کنم و به روند رشدو تکاملم و لذت بردن از مسیر من به خواسته های بیشتر و بهتر میرسم دیگه تحمل نکردم صبر پیشه کردم و خودم را تسلیم امر پرودگار جهانیان کردم و آزاد و رها هستم و به توانایی هایم افتخار میکنم و با عشق حرکت میکنم و سمت خودمو انجام میدهم و کاری با چطور و بقیش ندارم خدا کارشو خوب بلده من هیچی نمیدانم
من تمرکزم را روی خودم و نکات مثبت اطرافم گذاشتم و احساس خوب را بیشتر تقویت کنم
شکر گذارتر باشم
خودم را بیشتر دوست داشته باشم
و هر تضاد را موهبتی از طرف خداوند بدانم که آمده اند برای رشد و بزرگتر شدن من اینا نعمت هستند تا منو به سمت خواسته ها و اهدافم پیش ببرند
خدایا شکرت که زمینت پهناور است و مرا با عشق الهی ات در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط و موقعیت در عالیترین زمان هدایت کردی
خدایا شکرت که با ایمان بیشتر و قوی تر من نشانه های مهاجرت را برایم بیشتر کرده ای
که من میخواهم مهاجرت کنم و برم در دل ترسها و شجاع تر و بهتر و باایمان بیشتر حرکت کنم و برم در دل ناشناخته ها
از همین الآنم لذت ببرم و با ارامش بیشترو ادامه دادن به مسیر درست الهی ثابت قدم ومتعهد تر باشم تا خداوند در زمان درست مرا به مکان درست و شرایط و افراد درست هدایت کند
خدایا شکرت که بینهایت راه ایان وجود دارد که من را هدایت کنی به انسانهای عالی و بینظیر و ثروتمند
مرا هدایت کنی من عاشق تغییر در جهت درست الهی هستم عاشق رفتن به مکانی جدید و شناخت خودم وخدای خودم هستم عاشق رفتن به دل ناشناخته هایم هستم تا ایمانم قوی تر و شناختم از خودم و خدای خودم بیشتر شود خدایا بهم بگو کی و کجا من نمیدانم من خودم را به اقیانوس آرامت سپرده ام من هیچی نمیدانم تو میدانی باید بهم کمک کنی تو قدرت و بخشندگی بینهایت هستی به زیبایی ها ی بیشتر جهان
مرا هدایت کنی به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
امیددارم که هر لحظه در من جاری هستی و مرا به مسیرهای درست هدایت میکنی
من بخدای خودم ایمان و اعتماد دارم
باور دارم که همه کاره خداست به قدر ایمان و باور من بر من واضح تر میشود
خدایا کمکم کن در این مسیر لذت بخش الهی ثابت قدم بمانم به هدایتت ایمان و باور دارم
مریم جون دوست داشتنی ممنونم که بازهم به یادم آوردی که این فایل ششم را در فایل های اصلی گوشیم دانلود کنم و تقسیم کار با خداوند را جز اصلی ترین تمرینهای هر روز م کنم
خدایا شکرت که من دراین مسیر الهی هدایت شدم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
بنام خداوند یکتا و توانای جهان هستی
خدایا هر آنچه دارم از آن توست و از فضل و کرم و بخشش تو به من رسیده ، شکرت
تو این فایل استاد چقدر با جسارت و قرص و محکم اون سال اعلام کردند روزی از ایران مهاجرت میکنند ، ایمانی فولادین با باوری قوی .خداوند مهربان هم به زیباترین شکل ممکن هدایت شون کردند و مهر تایید بر خواسته شون زدند .از خودم پرسیدم من هم آیا اینقدر ایمان و توکل و باورهای قدرتمند کننده دارم، قبلا از اومدنتو سایت مفهوممهاجرت رو به این زیبایی درک نکرده بودم ، مگر زمین خداوند برایتان پهناور نیست که مهاجرت کنید ؟؟؟
مهاجرت کردن انسان را بزرگ میکنه و رشد میده ، خارج شدن از ناحیه امن و یکنواختی زندگی ورود به دل ترس هامون و کشف و تجربه های جدیدتر، انسانی بزرگتر از ما میسازد .استاد شما الگو ونمونه اید برامونومن چقدر شما را تحسین کردم .
تقسیم کار با خدا ، اتفاقا تو دفتر ستاره قطبی و شکر گزاری هام چند روز پیش برای هدفی که برای خودم در نظر گرفته بودم نشستم این تمرین ونوشتم کارهای سمت خودمو کارهای خداوند و یادداشت کردم ، چقدر احساس خوب و آرامشی هست تو تقسیم کار با خداوند با خیال راحت و اطمینان قلبی و اعتماد به خداوند ما کارهای عملی سمت خودمونو انجام بدیم و نتیجه و هدایت هارو به خداوند توانای قدرتمند بسپاریم .
این فایلهای معرفی دوره قانون آفرینش توسط مریم بانو، چقدر آگاهی های ارزشمندی داشت برای ماهایی که حتی دوره رو نداریم خلاصه کاربردی ونشان از بخشندگی استاد در معرفی دوره داره .
خدایا سپاس برای مسیر قشنگ و پر برکتی که در زندگی ام قرار دادی و چقدر با تمام فشار های به ظاهر سخت دارم نشانه ها و دستانت رو روز به روز با درک قوانین بیشتر درک می کنم .
سپاس از استاد عباسمنش و خانم شایسته که فعلا دستان خدا برای هدایتم هستند و آرزوی بهترین ها رو براشون دارم .
چقدر جالب که داشتم از پله های سالنم می یومد م بالا با کمی ترس و اضطراب از مسائل بعد یادم آمد من خدا دارم و از چی می ترسم و توی یه لحظه به خودم گفتم مرضیه خیالت راحت که خدا داره چیدمان زندگیت رو می چینه که به اون چیزی که می خواهی برسی و به خود خدا آروم شدم و آمدم داخل دیدم کسی طبقه پایین نیست که از آمدن ما این موقع اذیت بشه و محمد رضا و فریبا و هومان رو هم گفتم خدا دارن و خودشون عقل و انشالله خدا بهترین ها رو براشون رقم می زنه چون من نه می تونم و نه می دونم چطوری کمکشون کنم .خودم رو ،دلم رو ،عقلم رو واحساسات م رو هم کامل دادم به خدایم و آمدم و این فایل و گوش دادم و و از خدایم سپاسگزارم که با نشانه هاش هر روز ایمانم و یقینم رو بیشتر بیشتر می کنه و توی فایل خدا بیشتر از من می خواهد من ثروتمند شوم که هدف خداوند اینه که خدا طوری جهان رو قرار داده و چیده که همیشه در حال رشد و پیش رفت باشه منطقش برام عالی بود پس زندگی می کنم در زمان حال به یاری خدایم و درک هر روز از قوانین جهان .الهی شکر شکر شکر.