دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟! - صفحه 4

575 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 3569 روز

    سلام به استاد موحد

    استاد بسیار عالی ، حرفاتون رو از اعماق جان و جودم قبول دارم ، و هربار که فایل هاتون رو گوش میدم باورهام قوی و قوی تر میشه .

    استاد بسیار سپاسگزارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    محمد کاظم فخار تازه یزدی گفته:
    مدت عضویت: 3055 روز

    سلام وعرض ادب خدمت استاد گل خودم و اعضای محترم گروه چقدر اعتماد نفسم بالا میره وقتی این امکان توسط گروه بوجود امده که میتوانیم سوا,الاتم را از شما دوستان و استاد عزیز خودم بپرسم لطفا نظرتان در مورد فعالیتهای جمعی که انسانها به این نتیجه برسند که یکی از جنس خودشان را از بین خودشان انتخاب کنند تا مساعل و مشکلاتشان را بصورت کارشناسی حل کند همان کاری که در کشورهای دمکراتیک دنیا انجام میدهند چیست دوم اینکه در قانون افرینش ساز و کار کارهای گروهی چگونه تعریف میشود و چگونه میشود جامعه را در چارچوب قوانین افرینش اداره کرد یا یک سازمان و یک شرکت را .سوم اینکه نظر استاد عزیزمان در مورد تاثیر گذاری اعضا روی اطرافیان چگونه باشد تا بتوانیم بهترین پاسخ را بگیریم ..در واقع میخواهم بگویم اگر قانون افرینش توانسته مسائل و مشکلات همه اعضا را بخوبی حل کند بنا بگفته استاد و همه کسانی که به این قانون عمل کرده اند چرا نتواند مشکل جوامع را حل کند ؟؟؟ چهارم اینکه همان گونه که استاد فرمودند گروهی اندک بر اساس قانون میپذیرند که باید خودشان بفکر خودشان باشند و برای اینده برنامه ریزی کرده و شغل ایجاد کنند ما چگونه میتوانیم به این روند سرعت ببخشیم تا افراد بیشتری سلامت خوشحال و ثروتمند باشند تا در نتیجه جامئه ای شاد سلامت و ثروتمند داشته باشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فرهاد شکوه گفته:
    مدت عضویت: 4014 روز

    به نام یکتا قدرت

    سلام به استاد و همه ی بچه ها

    من وقتی میبینم که افراد نشستن پای تلویزیون و امید به وعده و وئیدهای مسئولان دلبستند تاسف میخورم

    چون اونا از ایمانشون کم کردند و از خودباوریشون و دل بستند به یه مشت حرف که شاید اونارو از وضعیتی که دارند بیرون بیاره.

    بنظر من حرف های این مسئولان چیزهایی هست که افراد دوست دارند بشنوند پس اونا هم با کمال میل این حرف ها رو میزنند تا اعتماد جلب کنند نه هیچ دیگه ای.

    فقط ایمان به پروردگار-فقط خودم- فقط باورهای درست.

    استاد می بوسمت دارم دوره ی عملی رویاها رو کار میکنم.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    وحید زارع گفته:
    مدت عضویت: 3683 روز

    سلام استاد

    به قول معروف : الهی قد و بالات شم استاد.

    یک شعری هست که می گوید:

    هر کس نظر از غیر خدا می طلبد

    او گدایست که حاجت ز گدا می طلبد

    به قول فامیل دور: من دیگه حرفی ندارم.

    ثروتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    ستاره بنی نجاریان گفته:
    مدت عضویت: 3914 روز

    سلام و درود فراوان بر شما استاد عزیزم.

    توی تموم این مدت مناظره ها و بحث های انتخاباتی امسال من در هیچ بحثی شرکت نمیکردم و یه جورایی تا میدیدم سفره این حرفها پهنه سریعا خودم و مشغول میکردم یا اگه میشد مکان رو ترک میکردم که نشنوم بحث های بی سرو ته آدمای غرغرویی که اونقدر برای خودشون ارزش قائل نیستن که میخوان تنبلی ها و اشتباهات و غفلت هاشون رو گردن همه چیز و همه کس بندازن به جز خودشون که دلیل اصلی تمام ناخواسته های زندگیشونن، البته ناگفته نمونه که من هم تا چند وقت پیش از همین دسته آدمها بودم اما به لطف خدای مهربون و البته به خواست خودم از اون شرایط اسف بار بیرون اومدم و باز هم به لطف الله یکتا و آموزه های ناب شما الان خداروشکر زمین تا آسمون با قبلم فرق میکنم. و خدارو هزاران بار شاکرم استاد به این دلیل که حرف های بی نظیر شما رو میشنوم و درک میکنم و تلاش میکنم آدمی باشم که همیشه میخواستم و میخوام و آرزوشو داشتم و امیدوار تر از همیشه در زندگی ام. آفرین به شما استاد خدای ما و شما از شما بی نهایت راضیه من یقین دارم و میدونم که خودتون بیشتر از من به این مسئله ایمان دارید که خدا چقدر به بنده ای چون شما افتخار میکنه و بندگانی چون ما که پیرو حرف ها و رفتارهای توحیدی شما هستیم. این روزها آغوش گرم و پر مهر خداوند را احساس میکنم و به وضوح میبینم که چقدر مراقب من است چقدر در کنار من است و چقدر درون من است. از همه کس و همه چیز و همیشه به من نزدیک تر. خدای مهربانی که به من گفت مرا بخوان تا اجابت کنم تورا. من به خاطر گوش شنوای امروزم و جایگاه اکنونم و دیدن این کلیپ زیبای امروزتون و دیگر کلیپ هاتون بییییییی نهایت سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • ناشناس گفته:
      مدت عضویت: 3128 روز

      سلام و درود تقدیم شما خانم بنی نجاریان

      دیدگاهتون زیبا و ستودنیست…متشکرم که با ظرافت نظات خودتون رو بیان میکنید.

      سپاس گذارم از خدای مهربونم که دوستان خوبی مثل شما دارم….پایدارو خندون بمونید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ایمان سارانی گفته:
    مدت عضویت: 3207 روز

    استاد عزیز با سلام

    من در ابتدا میخوام بگم کلآ 3 ماه بیشتر نیست که با تمام وجود به شما و قوانین شما ایمان آوردم و فایلهای رایگان شما رو به صورت تمام و کمال و هر کدوم رو چندین بار گوش دادم اوایل که با شما و صحبت های شما آشنا شدم اصلا فکر نمیکردم که روزی به نقطه ای برسم که لحظه شماری کنم برای فایلها و محصولات جدیدتون . اونقدر لذت میبرم وقتی که صدای شما رو میشنوم و اینقدر راهنماییهاتون در فایلهای رایگان برای من منفعت و موفقیت در پی داشته که نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم ، استاد عزیز اینقدر نگرش منفی من رو در رابطه با کسب درآمد با این فایلها و قوانین ، در این دنیا تغییر دادین که میتونم به جرات بگم روز به روز موفقیت های محسوس تری رو تو زندگیم احساس میکنم و حرفهاتون رو که در همین فایل گفتین در رابطه با کار ، واقعا همینجوریه که میگید و من همین تازگی به این نتیجه رسیدم که کار زیاده ، حالا ممکنه در آمدش کم باشه ولی این میتونه یک سکوی پرتاب باشه .

    بی صبرانه منتظر روانشناسی ثروت 3 هستیم و باز هم از شما بخاطر همه چیز ممنونم .در پناه خداوند یکتا آرزوی موفقیت ، ثروت ، شادی و سلامتی روز افزون رو براتون دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    امیرحسین بذرافشان گفته:
    مدت عضویت: 3689 روز

    آنان که طلبکار خدایید، خدایید

    حاجت به طلب نیست شمایید، شمایید

    چیزی که نکردید گم از بهر چه جویید؟

    کس غیر شما نیست،کجایید،کجایید؟

    در خانه نشینید و مگردید به هر در

    زیرا که شما خانه و هم خانه خدایید

    ذاتید و صفایید گهی عرش و گهی فرش

    در عین بقایید و مبرا ز فنایید

    اسمید و حروفید و کلامید و کتابید

    جبریل امینید و رسولان سمایید

    خواهید ببینید رخ اندر رخ معشوق

    زنگار زآیینه به صیقل بزدایید

    تا بود که همچون شه رومی به حقیقت

    خود را به خود از قوت آیینه نمایید

    مولانا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3362 روز

    سلام

    وَظَلَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَـکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ

    و ابر را سایبانتان گردانیدیم و برایتان من و سلوی فرستادیم: بخورید از این چیزهای پاکیزه که شما را روزی داده ایم و آنان بر ما ستم نکردند، بلکه بر خود ستم می کردند.

    تشکر از فایل- این همه نعمت در اختیار ما قرار داده شده است یکی از آنها استفاده از فرکانسهای خودمان است – و استفاده از عوامل درونی که در ما ایجاد شده است . امیدوارم به قدری قوی باشیم که همیشه در فرایند پیروزی باشیم.

    خدا با ماست

    ای دوست قبولم کن و جانم بستان

    مستم کن و وز هر دو جهانم بستان

    با هر چه دلم قرار گیرد بی تو

    آتش به من اندر زن و آنم بستان

    ای زندگی تن و توانم همه تو

    جانی و دلی ای دل و جانم همه تو

    تو هستی من شدی از آنی همه من

    من نیست شدم در تو از آنم همه تو

    خود ممکن آن نیست که بردارم دل

    آن به که به سودای تو بسپارم دل

    گر من به غم عشق تو نسپارم دل

    دل را چه کنم بهر چه می‌دارم دل

    در عشق تو هر حیله که کردم هیچ است

    هر خون جگر که بی تو خوردم هیچ است

    از درد تو هیچ روی درمانم نیست

    درمان که کند مرا که دردم هیچ است

    من بودم و دوش آن بت بنده نواز

    از من همه لابه بود از وی همه ناز

    شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید

    شب را چه کنم حدیث ما بود دراز

    دل تنگم و دیدار تو درمان من است

    بی رنگ رخت زمانه زندان من است

    بر هیچ دلی مباد بر هیچ تنی

    آن کز قلم چراغ تو بر جان من است

    ای نور دل و دیده و جانم چونی

    وی آرزوی هر دو جهانم چونی

    من بی لب لعل تو چنانم که مپرس

    تو بی رخ زرد من ندانم چونی

    افغان کردم بر آن فغانم می سوخت

    خامش کردم چو خامشانم می سوخت

    از جمله کران‌ها برون کرد مرا

    رفتم به میان و در میانم می سوخت

    من درد تو را ز دست آسان ندهم

    دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

    از دوست به یادگار دردی دارم

    کان درد به صد هزار درمان ندهم

    اندر دل بی وفا غم و ماتم باد

    آنرا که وفا نیست از عالم کم باد

    دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

    جز غم که هزار آفرین بر غم باد

    در عشق توام نصیحت و پند چه سود

    زه رآب چشیده‌ام مرا قند چه سود

    گویند مرا که بند بر پاش نهید

    دیوانه دل است پام بر بند چه سود

    من ذره و خورشید لقایی تو مرا

    بیمار غمم عین دوایی تو مرا

    بی بال و پر اندر پی تو می‌پرم

    من کَه شده‌ام چو کهربایی تو مرا

    غم را بر او گزیده می باید کرد

    وز چاه طمع بریده می باید کرد

    خون دل من ریخته می‌خواهد یار

    این کار مرا به دیده می‌باید کرد

    آبی که از این دیده چو خون می‌ریزد

    خون است بیا ببین که چون می‌ریزد

    پیداست که خون من چه برداشت کند

    دل می‌خورد و دیده برون می‌ریزد

    عاشق همه سال مست و رسوا بادا

    دیوانه و شوریده و شیدا بادا

    با هوشیاری غصه هر چیز خوریم

    چون مست شدیم هر چه بادا بادا

    از بس که برآورد غمت آه از من

    ترسم که شود به کام بدخواه از من

    دردا که ز هجران تو ای جان جهان

    خون شد دلم و دلت نه آگاه از من

    ما کار و دکان و پیشه را سوخته‌ایم

    شعر و غزل و دو بیتی آموخته‌ایم

    در عشق که او جان و دل و دیده‌ی ماست

    جان و دل و دیده هر سه را سوخته‌ایم

    شعر از مولوی (مولانا رومی)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: