قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

230 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یاسمن اسدنژاد گفته:
    مدت عضویت: 1893 روز

    سلام بر عزیزانم

    استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم هزار الله اکبر به شما که انقدر زیبا و جذاب شدین و چقدر به هم میایید خدارو شکر که از دیدن شما دو عزیز در کنار هم لذت میبرم😍

    درباره مطالب آموزنده این فایل ارزشمند،

    موارد اساسی و نکات کلیدی این فایل چیست؟

    ۱-وقتی قضاوت میکنی داری روی دیگران تمرکز میکنی نه روی خودت

    ۲-ذهن انتقادگر همیشه دنبال ایرادات میگرده و ایرادات درواقع همون نکات منفی هستن و چون ذهن انتقادگر تمرکز میکنه روی منفی ها دقیقا همونا رو جذب میکنه و خودش همون کارو انجام میده .(اینو به کرات در خودم و اطرافیانم دیدم که مثلا از کار کسی انتقاد کردم و بعد دقیقا خودم اون کارو انجام دادم بعضی از موارد که همون لحظه اتفاق افتاده مثلا من به مامانم گفتم قاشق غذایی رو نزن توو ظرف ترشی و دقیقا دو سه دقیقه بعدش ناخودآگاه خودم اون کارو انجام دادم )

    کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده؟ همینکه موقع انتقاد به یاد بیارم که اگر انتقاد کنم جهان طوری پیش میره که دقیقا خودم هم اون کارو انجام میدم خیلی بهم کمک کرده

    چه تجربیات آموزنده ای در این باره دارید؟ چند روز پیش یه خبری انتشار شد که دختر خانومی به خاطر بی حجابی توسط گشت ارشاد فوت شد البته خدارو شکر میکنم که من دیرتر از بقیه مطلع شدم خب در این جور مواقع یک کلاغ چهل کلاغ میشه و هر کی واسه خودش حکم صادر میکنه منم خوشحال بودم که درمورد این جریان هیچ قضاوتی نکردم و سعی کردم اعراض کنم ( به دلیل اینکه همه داشتن دولت رو محکوم میکردن اما من به یاد آوردم که چند سال پیش خودم هم توسط گشت ارشاد به خاطر مانتو کوتاهم تعهد دادم و هیچ رفتار بدی با من نشد اتفاقا دوتا خانوم پلیس اومدن و خیلی نرم وبا حالت نصیحت باهام صحبت کردن و بعدشم گفتن دیگه این مانتو رو نپوش هیچگونه ناراحتی هم برام پیش نیومد هرچند که من با حجاب اجباری موافق نیستم اما انصافا کوچکترین رفتار بدی با من نشد) پس من نه در شرایط اون دختر خانوم بودم و نه در شرایط گشت ارشاد اصلا نمیدونم اون وسط چی شده که این خانوم فوت شده چون عزیزانی که در تهران زندگی میکنن قطعا دیدن چقدر خانومای بی حجاب در مترو و مکانهای عمومی دارن آزادانه میگردن و کسی هم کاری باهاشون نداره حالا از این موضوع که بگذریم من سعی کردم این جریانو بلد نکنم و هیچ قضاوتی نکنم اما اینجا اتفاقی افتاد که مچ ذهنمو گرفتم و دیدم دارم درمورد کسایی که این جریانو قضاوت میکنن قضاوت میکنم یعنی من درمورد قضاوت کننده ها قضاوت کردم و همینجا فهمیدم ذهن قضاوتگر من باید خیلی روش کار بشه

    برنامه شخصی شما برای اجرای آن مورد اساسی در عمل چیست؟ وقتی با یک فرد قضاوتگر مواجه میشم سعی میکنم روی نکات مثبت اون فرد حالا چه ظاهری چه اخلاقی تمرکز کنم و همواره اینو به خودم یادآوری کنم که تنها کسی که از درون آدما خبر داره خداست پس تنها قاضی هم خداست

    این نکته رو به یاد میارم که اگر قضاوت کنم نه تنها سودی برام نداره بلکه ضرر هم داره چون زندگی من داره طبق فرکانسهای خودم ساخته میشه نه کارهایی که بقیه دارن انجام میدن هرکی هرجای دنیا داره گناه میکنه اشتباه میکنه هیچ تاثیری در زندگی من نداره فقط توو زندگی خودش تاثیر داره پس منی که از این قانون آگاهم چرا انرژی و وقتمو بذارم روی کاری که بقیه دارن انجام میدن پس سعی میکنم فقط تمرکزم رو بذارم روی کارهای خودم .

    از خانم شایسته عزیز ممنونم که درمورد فایل« خودمان را هم قضاوت نکنیم چه برسد به دیگران» صحبت کردن و لینکش رو گذاشتن من این فایلو تا حالا گوش نداده بودم و بلافاصله بعد از این فایل گوشش دادم و چقدر نکات آموزنده برام داشت اصلا همینکه خانم شایسته اسم فایل رو گفتن من یه تکونی خوردم اینکه حتی درمورد خودمونم نباید قضاوت کنیم چیزی که اصلا تا حالا بهش توجه نکرده بودم چقدر عالی بود اون تیکه ای که استاد گفتن اونی که بیشترین قضاوت رو میکنه کمترین کارهارو کرده و اینکه نباید درآینده گذشته رو قضاوت کرد و چقدر این جمله درمن غوغا به پا کرد که هرچقدر با خودمون و با دیگران مهربونتر باشیم بیشتر داریم از دید خدا به جهان نگاه میکنیم واقعا لذت بردم

    ممنون از استادجان و خانم شایسته دوست داشتنی😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    سلام خدمت استاد عزیزترینم و مریم جون خوشگل بینظیر خوش انرژی

    خواستم بگم چقد انرژیتون عالیهههههه مثل همیشه تو این فایل و همه ی فایلاتون استاد و مریم جون شما بینظیرید مطمئنا شما که دارین این جوری باعث گسترش انرژی و جهان میشین هزاران برابر به خودتون این انرژی گرم و مثبت و بینظیر به خودتون و زندگیتون بر میگرده و این عشقی که سرشار از عشق الهی تمام و کمال وفاداری تعهد آزادی بینظیره بینظیر بین شما استاد عزیزم و مریم جون و آرامش پارادایزتون که هست رو و گرمای انرژی بالایی که اونجا داره رو کاملا حس کردم و بهم رسید استاد کاملا کاملا متوجه و منظور حرفاتون شدم تو این فایل چیزی که من همیشه مدنظرم بوده و هست از تدریساتون بهم و گفته هاتون بهم اینه که انسان‌ها نتیجه ی احساس و ارتعاش خودشونو میبینن تو زندگیشون همه ی آدم‌ها حتی روی کره ی مریخ بریم باز چون انسانیم این قانون برامون هست و صدق میکنه اونجا هم باید حواسمون به ارتعاش و احساسی که داریم باشه و باید خیلی مواظب باشیم چه احساس و چه ارتعاشی به جهان داریم میفرستیم هر لحظه مواظبت کنیم ازش و اینکه من تا جایی که این ذهنم اجازه بده انسان‌ها رو هیچ وقت قضاوت نمیکنم و نکردم همیشه حواسم به این مسائلی که شما گفتین تو این فایل بوده و هست و خواهد بود و اگر لحظه ای ناخواگاه ذهنم بخواد قضاوت کنه سریع آگاهانه به خودم میگم نباید قضاوت کنم کسی رو من جای اون آدم نیستم و این شدت احساس قضاوت رو پایین میاره واقعا چون آگاهی هست خدارو میلیاردها بار شکر خواستم هم تشکر کنم هم براتون آرزوی بهترینا رو داشته باشم شما بینظیرید عاشقتونمممممممممممممم بمونین برام الهی سایتون مستدام ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️💫💫💫💫💫🙏🏻😍😍😍😍🤗🤗🙌🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  3. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1480 روز

    به نام خداوندهدایت گر

    سلام بردوستان عزیزم

    چقدراین فایل برای من بودانگاربرای من گفته وضبط شده

    من تویک دفتری کارمیکردم که یک خانمی اونجابودوهمکارمابودوقتی روزهای اول که رفتم سرکاردیدم بامن رفتارخوبی نداره ودوست نداره من اونجاکارکنم منم به خودم میگفتم چرااین این طوری هست حتی میخواستم بهش حرف بدبزنم ولی خودموکنترل کردم ولی بعدافهمیدم به خاطراین که این خانمومشکل روحی وروانی داره وباهمه مشکل داره بهدخاطرمشکلات عاطفی وکمبودمحبت باهمه همین طوررفتارمیکنه واین یکی ازنمونه هاست کهدنبایدسریع مردم روقضاوت کنیم شایدمنم جای اون خانم بودم همین رفتارروداشتم بابقیه افراد

    پس تاجای دیگران نباشیم نبایدقصاوت کنیم

    بایدروی خودمون تمرکزکنیم وخودمون رورشدبدیم

    وبه دیگران کارنداشته باشیم

    به مملکت گیرندیم به نماینده مجلس رییس جمهورچون مادرجایگاه اونهانیستیم واین که ماخالق۱۰۰٪زندگی خودمون هستیم وهیچ تاثیری روی دیگرا نمیتونیم بزاریم وتوانایی تغییردولت رییس جمهورودیگرافرادرونداریم

    خدایاازت میخواهم که فقط روی توحساب کنم وازتویاری بجویم

    ایاک نعبدوایاک نستعین❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  4. -
    خدیجه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1958 روز

    بنام خداوند هدایتگر مهربان

    سلام به بینظیرترین استاد دنیا و مریم جان نازنینم و سلام به همه دوستان عزیزم

    وای که چه صحنـــه ای😍 چقدررررر قشنگه😍 چه سکوت دلپذیــــری😍 چه انعکاس زیبایی😍 خدای من چقدررر دلم برای پرادایس و صحنه های شگفت انگیزش تنگ شده بود😍😍 واقعا چقدر لذتبخشه دیدن شما دو نفر بعد از مدتها تو قاب زیبای پرادایس عزیزمون😍 و دیدن مناظر بهشتی پرادایس😍

    استاد خیلی خیلی لذت بردم هم از شنیدن صحبتهای بینظیر و آگاهی دهنده و نابتون و هم از دیدن شما و پرادایس😍😍

    استاد در مورد قضاوت کردن بگم که من به شدت دارم روی اینکه دیگران رو قضاوت نکنم کار می کنم اینم بگم در مورد آدمهایی که ازمون دورترن کار راحتتره ولی در مورد اطرافیان و اعضای خانواده واقعا نیاز به کنترل ذهن بالاتری دارم. البته که واقعا خیلی بهترم نسبت به آدم قبلی که به قول شما فقط یه دهن بودم که برای دیگران حرف میزنه و برای دیگران نسخه میپیچه. و به قول مریم جان وقتی دنبال اینی که ازدیگران ایراد بگیری ذهنت هر روز یه مسیر جدید برات بازمی کنه و یه چالش جدید تا بیشتر سرتو تو زندگی دیگران کنی و حتی برای آدمهایی نسخه بپیچی که هیچ ربطی به نو ندارن. واقعاوقتی به گذشته خودم نگاه می کنم میبینم هر روز و هر لحظه زندگیم سرم تو زندگی دیگران بوده، حالا این دیگران یا افراد خانواده م و آشنایان بودن یا سران مملکتی و یا آدمهایی که یه لحظه باهاشون به هر نحوی برخورد داشتم. و چقدر اونجور زندگی کردن سخت بود واقعا😂 اینکه صبح تاشب فکر کنی فلانی چرا فلان کارو کرد. یا بهمانی باید برای فلان جای زندگیش چکار بکنه. یکیم نبود بگه بابا بتوچه😂😂

    اما حالا واقعا دارم تو خلوت خودم به خودم میرسم و سعی می کنم تمام توجه م به خودم و خدای خودم، به زندگیم و کارم و بدن نازنینم باشه.

    یه تجربه هم بگم از امروزم که در موردهمین موضوع هست.

    امروز دختر من رفته بود مدرسه ش که کتابهاشو بگیره بعد زنگ زد گفت مامان میگن تو ثبت نام نشدی، در صورتیکه ما یکی دوماه پیش تمام کارهای ثبت نام دخترم رو انجام داده بودیم. و تصمیم گرفتم خودم برم مدرسه. راستش اولش یکم ذهنم نجوا کرد که حالاچی شده و چکار می کنی و از این حرفها،،،،،

    ولی وقتی نشستم تو تاکسی گفتم خدایا تو به تمام امور من آگاهی و هر اتفاقی که بیفته برای من خیره.

    خلاصه رفتم پیش مدیر مدرسه و جریانو گفتم و ایشون گفتن مثل اینکه ثبت نام نشده دخترتون. منم گفتم مدارک کامله شاید تو دفترتون وارد نشده اسمش و ایشونم دفترشونو دوباره نگاه کردن و دیدن اسم دخترم تو لیست بود و خیلی شرمنده شدن و کلی عذرخواهی کردن. منم گفتم نه بابا این چه حرفیه آدمیزاده دیگه، شما هم خسته میشین و ممکنه اشتباه بکنید و بازم بنده خدا عذر خواهی کرد و خلاصه جریان به آسونی درست شد.

    و این در صورتی بود که من قبلی اگه یه همچین اتفاقی میفتاد تا مدتها به طرف بد و بیراه میگفتم و برای بقیه هم با آب و تاب تعریف میکردم و ازعدم صلاحیت مسئولان مدرسه برای همه سخنرانیها میکردم😂😂

    و وقتی تو مسیر برگشت میومدم کلی به خودم افتخار کردم و تحسین کردم خودم رو که اینقدر رفتارم عوض شده. و بعدم طبق تمرین دوره سلامتی پیاده اومدم خونه و کلی از دیدن زیباییها و فراوانیها لذت بردم.

    و بعدم که دیدم یه فایل جدید اومده روی سایت کلی ذوق کردم و دیدم و شنیدم و لذت بردم و درس گرفتم😍😍

    و بازم هزاران مرتبه خدارو شکر میکنم که منو هدایت کرده به سایت بهترین استاد دنیا که هر گوشه ش یه درس داره برام و سپاسگزاری میکنم از شما و مریم جان که زحمت تهیه و تدوین این فایلهای بینظیر رو میکشن و با عشق حواسشون هست که ما هم از درسهای بینظیر شما عقب نمونیم😍❤️❤️❤️

    راستی استاد از نتایج دوره سلامتی بگم که من الان تو هفته سوم هستم و دو وعده غذا با حذف کامل کربوهیدراتها رو عملی کردم و واقعا پرانرژیم. خواب بعدازظهرم کاملاحذف شده شبا هم خیلی پرانرژی هستم و شب موقع خواب خودم باورم نمیشه از حجم کاراییکه تو روز انجام دادم. تو باشگاه هم هر روز دارم پرانرژیتر و قویتر میشم و خودم متوجه نگاه دیگران هستم که هر چی تایم داره تموم میشه و اونا انرژیاشون میفته من تازه رو دور افتادم و هنوز کلی انرژی دارم برای تمرین در صورتیکه قبلا آخر تایم من جنازه بودم و به زور خونه میرسوندم خودمو و ولو میشدم روی مبل و همش دستور میدادم به دخترم که چی بیار و چی بیار😂😂😂

    استاد جان بینهایت سپاسگزارم برای دوره سلامتی و نمیدونم چجوری و با چه زبونی ازتون تشکر کنم بابت این دوره بینظیر. 🙏🙏عاشقتم استادجان❤❤❤

    خدایا ما را به راست و راه کسانیکه نعمتها تو بر آنها ارزانی داشته ای هدایت کنه🙏❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  5. -
    سید ساسان حسامی گفته:
    مدت عضویت: 1889 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته که واقعا ازشون سپاسگزارم که این سوالات میکنه که واقعا دری از اگاهی به روی ما باز میشه خدارو شکر که انسانی رو به عنوان استاد دارم که زندگی و راهنمایی هاش توی تمام جهات زندگی به کسی که بخواد تغییر کنه کمک میکنه و چقدر قشنگ قانون درک کرده و خودشو شناخته و میتونه با کلامش با مثال یه موضوع برای منی که اصلا به این موضوع هیچ وقت فکر نکرده بودم و بخ راحتی قضاوت میکردم هر چیزو شاید توی کلام کمتر شده ولی توی ذهنم انجام میدادم شفاف میکنه که اقا تو به کسی کار نداشته باش تو رو خودت کار کن اگر مرد هستی حرف زدن که همه میتونن انجام بدن پای عمل که وسط میاد اکثرا کنار میکشن و باز هم ممنون که حتی صحبت عرفانی حافظ سعدی رو هم برامون تفسیر مکنید با بازی فوتبال که بعد بازی هرکسی مفسر میشه در حالی اگر خودمون جای اون شخص قرار بدیم مبینیم که همه دوست دارن بهترین خودشو ارائه بدن و اون لحظه فکر کرده اون تصمیم بهترین تصمیم هست (بیرون گود نشستن میگن لنگش کن)و در اخر هم سپاسگزارم که اینقدر عملی شکر نعمت بهمون یاد میدین و شما لایق بهشت این دنیا و در ادامه اون جهان باقی هستید وقتی اینطور از دیدن پردایسی که بیش ده هزار بار طلوع و غروبش توی همه فصول سال دیدین اینطور براتون تازگی داره و خداروشکر مکنید باید هم هر روز خوشحال تر خوشتیب تر و ثروتمند تر توی همه جهات باشید این نکته که تو لایو 21 گفتید سپاسگزاری که واقعی که وقتی انجام میدی قلبت باز میشه سپاسگزاری فرق نمیکنه تو قله موفقیت باشی مثل شما یا اوج ذلت باشی اگر واقعی باشه کمک میکنه .

    من سپاسگزارم از خدای که من هدایت کرد به سمت شما و تشکر ویژه از خانم شایسته

    دوستون دارم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 2320 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیزم😍

    این چندمین باره که درس‌هایی که دنیا بهم میده، همزمان میشن با فایل هایی که توی سایت قرار میگیره.

    الان اومدم توی سایت که برم فایل«خودمان را هم قضاوت نکنیم چه برسد دیگران» گوش کنم. که با این فایل جدید فوق العاده روبرو شدم. خدایا سپاسگزارم.🌹🌹🌹

    قضیه از این قراره که به لطف خدا، من تونستم توی ورزشی که بهش هدایت شدم مقام نایب قهرمانی کسب کنم. خداروشکر میکنم. و این موضوع پلی شد برای من که به لول های بالاتر صعود کنم.

    در همین حین، پیشنهاداتی از شخص صاحب نفوذی به من شد. بسیار بسیار وسوسه برانگیز، که هم خیلی کارهارو برای من جلو می‌اندازه و هم خیلی ظاهر جذابی داره.

    ولی درست نیست.

    راستش اولش نمی‌دونستم که این مسیر درست نیست، خب آشنایی نداشتم و فقط چندتا حرف شنیده بودم از اون آدم. یواش یواش که پیش رفت متوجه شدم این راه من نیست. و من علی رغم همه ی پوینت های مثبتِ ظاهری، باید برگردم و با توکل به خدا مسیر خودم رو ادامه بدم.

    یاد خودم افتادم سال گذشته، که چقدر ناآگاهانه آدمایی که دچار این تله شدن رو قضاوت کرده بودم! نسخه پیچیده بودم! و برام نامفهوم بود تصمیماتشون. هی میگفتم آخه آدم چه فکری می‌کنه با خودش که این کارو میکنه؟! نگو جریان اینقدر ظریف تورو می‌بره که خودتم نمیدونی کی سر از اینجا در آوردی!

    استاد دقیقا خودم در همین شرایط قرار گرفتم!

    و خداروشکر میکنم که من رو دوست داشت که این اتفاق رو برام رقم زد. چون خیلی واضح و در عمل بهم یاد داد مریم، حتی خودت رو هم قضاوت نکن چه برسه به بقیه!

    دیدی تو هم ممکنه اشتباه کنی، تو هم ممکنه راه خطا بری، اگر خدا هدایتت نمی‌کرد تو هم ممکن بود توی همین چاه بیفتی.

    پس اگه نمیخوای دوباره دچار شرایط مشابه بشی، با خودت تعهد کن و به هیچ عنوان نه اشتباهات خودت در گذشته، و نه عملکرد های دیگران رو قضاوت نکن.

    استاد جانم از شما سپاسگزارم بابت تلنگر دوباره‌تون، و مریم جانم از شما هم سپاسگزارم که همت کردین و این فایل فوق العاده رو برامون آماده کردین🌹🌹😍😍😍🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2719 روز

    به نام رب یگانه آرامشبخش وجودم

    درود بر استاد عزیزم و مریم جان شایسته مهربانم

    بعد از اتمام فایل این بیت به ذهنم رسید و ناخواسته زیر لب زمزمش کردم

    هر کسی از ضن خود شد یار من

    از درون من نجست اسرار من

    حقیقتا لذت بردم ازین دید کلی نگری شما استاد عزیزم.زمانیکه ما تلاش کنیم همه چیز رو از یک دید کلی تر بنگریم و انقدر دنیارو کوچیک در حد تجارب خودمون نبینیم و بدونیم این حکایات و رویدادها در زندگی ما و زندگی دیگران همه جزئهایی هستن که در کنار هم کلیتی رو تشکیل میدن و معنای وسیعی رو در بر میگیرن و میسازن.جهان دارای نظم هستش و لحظه به لحظه در حال گسترش.وقتی تمرکز بیشتر ما روی خودمون و رشدمون باشه و سختگیری و قضاوت رو از روی خودمونم حتی به قول مریم جون برداریم اون زمانه که با انرژی کل کیهان همراه میشیم.چه برسه که تمرکز رو بگذاریم روی تحلیل رفتارها و کنش های سایرین.استاد لذت بردم از همنشینی با شما دو عزیز دل درین فضای زیبا و این هوای مطبوع.

    خداروسپاسگذارم که همیشه تلاش کردم تا میتونم کسی رو قضاوت نکنم و همیشه انصافا هرجا هم که شرایطی پیش اومده برچسب نزدم و فقط تلاش کردم تصمیم هایی بر اساس هدایت ربم برای بهتر شدن زندگیه خودم بگیرم.خداروسپاسگذارم در مسیری قرار گرفتم که یاد گرفتم تمرکزم روی خودم باشه.

    سپاسگذارم مریم جونه شایسته عزیز ازینکه بازم مارو مهمون پارادایس زیباتون کردین و لذتتون رو با ما سهیم شدین.استاد بزرگوارم مثل همیشه ازتون ممنونم.

    در پناه رب کسی که قدرت آسمانها و در رمین در دستان اوست باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    سلام سلام سلام

    درووووووود به شما استاد عباس منش و خانم شایسته بزرگوار « یه تشکر ویژه از خانم شایسته بزرگوار بخاطر تبدیل هر گفتگوی ارزشمند به یک فایل آموزشی ، مطمئنم اگه تلاشهای خانم شایسته نبود الان تعداد فایلهای روی سایت خیلی خیلی کمتر از الان بود»🌹💚

    «چو رسی به طور سینا ارنی مگو و بگذر ؛ که نیارزد این تمنا به جواب لن ترانی»

    مفهومش اینه که وقتی به وصال معشوق می‌رسی یادت باشه درخواستی ازش نکنی که پاسخ منفی بگیری …

    ولی قانون چیزی دیگه میگه ، به شخصه خیلی به اشعار حافظ علاقمند هستم و حضرت حافظ رو با توجه به اشعارش مسلط به قانون میدونم و همینطور مولانا رو هم مسلط و آگاه به قانون میدونم.

    قانون میگه وقتی روابطمون رو از لحاظ معنوی با خداوند تقویت کردیم اصلا از غیر درخواست کردن اشتباهه. پس هر چی هست رو از جان جانان درخواست کنیم بذار بهمون هر جوابی میده اونه که به کنه ذات ما آگاهی مطلق داره.

    حضرت موسی در زمانی داره زندگی می‌کنه که همه مردم درحال پرستش خدایانی هستن که به صورت فیزیکی میتونن ببینن، و قوم موسی دائما همین بهانه رو از موسی میگیرن و میگن یه خدایی برامون بیار که بتونیم ببینمش، و حضرت موسی با توجه به آگاهی که داره می‌دونه هر چیزی برای خداوند امکان پذیر هست حتی اگه بخواد به شکل ظاهری جلوه کنه ، غافل از اینکه در اون عصر و زمان هنوز موسی در مورد قوانین انرژی آمادگی لازم رو نداره. اما اینو قبول دارم که در اون زمان بهترین و شایسته ترین شخصی که میتونست با خداوند گفتگو کنه حضرت موسی بود. موسی بهترین شخص بود در اون زمان. پس درخواستش هم بهترین درخواست بوده.

    چه جالب شد هماهنگی این گفتگوی ارزشمند شما با سرگذشت دیشب و امروز من…

    دیشب شیفت شبکار بودم با یکی از همکاران گفتگو کردیم بهش گفتم: ببین محمد ؛ ببین بچه ها وقتی دور هم میشینن چه حرفهایی میزنن، چه موضوعاتی رو صحبت میکنن، از بحثهای پوچ سیاسی تا فحش دادن و شوخی های رکیک تا قضاوت و مقایسه دیگران تا اینکه مسابقه کشتی بقیه رو نگاه کنن و به فلان کشتیگیر فحش بدن که این فن رو بزن ، اون فن رو بزن «لب گود نشستن میگن لنگش کن» یه سری حرفهاشون اینقدر ناگواره که من حتی نمیتونم توی ذهنم مرورشون کنم تا چه برسه بازگو کنم… حالا سوال اینجاست از بیرون به زندگی افراد نگاه کنیم، آیا آدمهای فرهیخته و ثروتمند این شکلی حرف میزنن که ما حرف می‌زنیم ، در مورد این مسائل و موضوعات پوچ و بی ارزش ؟؟ دوستم گفت قطعاً نه … گفتم اینه فرق زندگی افراد ثروتمند و افراد فقیر ، حالا بهم حق میدی من همیشه هندزفری بزنم که صداشون رو نشنوم یا برم بیرون یه گوشه تنهایی بشینم و با کسی گفتگو نکنم. این آدمها سمی هستن انرژی آدم رو میگیرن، طبق قوانین فیزیک بهش میگن «اتلاف انرژی». و جهان ما همه اش قوانین فیزیکه. نباید با دخالت در گفتگوهای این افراد انرژی مثبت و مقدس مون رو اتلاف کنیم، این کفر نعمته.

    الان دیدم شما، استاد عباس منش و خانم شایسته بزرگوار وقتی کنار هم هستین چه گفتگوهای ارزشمندی با هم دارین و در مورد چه مسائل ارزشمندی صحبت میکنید، این فرق بین ذهنیت سالم و ثروتمنده با افراد معمولی.

    در ادامه امروز صبح از سر کار برمیگشتیم یه اتفاق دیگه افتاد؛ توی سرویس یک شخصی سر بحث رو باز کرد که گشت ارشاد فلان کار رو کرده، دولت مقصره، رهبر مقصره، مجلس فلانی رو بازخواست کرده،از قطعی اینترنت گفتن، از فحشا و فساد گفتن به دین و مذهب کلی فحش دادن و من نشسته بودم و به (حماقت گذشته خودم) نگاه میکردم و لبخند میزدم، میگفتم خدا رو شکر که من رو از این وضعیت نجات دادی .

    بعد که می‌خواستیم از سرویس پیاده شیم گفتم «خدا رو شکر که بخشی از مسائل مهم مملکت حل شد، ان شاالله فردا جلسه رسیدگی و حل بقیه مسائل رو داریم با همین فرمون بریم جلو تمام مشکلات کشور حل میشه 😂😂 بعدش یه نقل قول براشون گفتم از وینستون چرچیل که میگه: نمیدونم چرا همه این کسانی که سیاست و اداره مملکت رو بلد هستن یا در حال رانندگی تاکسی هستن یا اصلاح موی سر دیگران. »

    استاد عباس منش مثال قشنگی زدن ولی خیلی سطحش بالا بود، طرف تا حالا دوتا کارمند نداشته، استاد من یه چیزی دیگه بگم، اینها حتی نمیتونن حقوق ماهانه شون هم مدیریت کنند که دخل و خرجشون با هم بخونه، بعداً تز و تئوری سیاسی ارائه میدن.

    مدتهاست من این چنین بحث هایی رو رها کردم و حتی جواب منطقی هم بهشون نمیدم، ولی امروز توی سرویس عمداً این جواب رو دادم بهشون چون مورد داشتیم طرف خودش بحث راه مینداخته بعداً صدای بقیه رو ضبط می‌کرده که بره بقیه رو بفروشه.

    واقعا یه وقتایی از خودم میپرسم اینجا داری چه غلطی می‌کنی کنار این افراد ؟؟ ولی بعداً به خودم میگم نگران نباش قانون داره کار خودش رو دقیق انجام میده، به محض اینکه ترمز ها آزاد بشه، و تو تکاملت رو طی کنی، ظرف وجودت رو گسترش بدی و شجاعت اقدام کردن رو بدست بیاری، جهان لاجرم تو رو به مکانی بهتر از دیگران هدایت خواهد کرد.«این یک قانون است»

    فقط احساست رو خوب نگه دار چون احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب « این یک قانون است»

    یه نکته ارزشمند خانم شایسته بزرگوار اشاره کردن، واقعا کسی که به هر موضوعی ایراد بگیره ذهنش تربیت میشه فقط برای ایراد گرفتن از هر موضوعی، حتی اگه ببریش توی بهشت و نقطه مقابلش هر کسی خودش رو تربیت کنه به سکوت و آرامش دیدن زیبایی ها و جلوه های الهی در جهان پیرامون بی اختیار به طرف آرامش و زیبایی بیشتر هدایت میشه

    بقول حافظ «در نظربازی ما بی خبران حیرانند ؛ من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند»

    منظور حافظ از نظربازی و شخص نظرباز یا رند یعنی انسان زیرک و آگاهی که کارش دیدن جلوه های زیبای خالق هست و افراد معمولی این توانایی رو ندارن»

    استاد خیلی ممنونم بخاطر اون ویوو دریاچه و جنگل، ترکیب رنگ دریاچه و جنگل و آسمان بی نظیر و فوق العاده بود واقعا بسیار بسیار لذتبخش و زیبا بود. خدا رو شاکرم. چقدر دوست دارم من هم یه همچین فضایی رو داشته باشم که هر روز صبح بیام و درکنار آرامش و زیبایی اون با جان جانان گفتگو کنم.

    خدا رو شاکرم بخاطر این فایل و آگاهی های اون

    خدا رو شاکرم بخاطر ثبات و پایداری قوانینش

    خدا رو شاکرم بخاطر جریان ابدی نعمتها

    خدا رو شاکرم بخاطر امنیت، آرامش و سلامتی

    خدا رو شاکرم بخاطر حمایت و هدایتش

    خدا رو شاکرم که حزن رو از ما دور کرد و ما رو در جریان انرژی نعمتها و ثروتها و فراوانیها قرار داد.

    متشکرم از استاد عباس منش و خانم شایسته و تیم فنی سایت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      زہرا کاظمے گفته:
      مدت عضویت: 1127 روز

      سلام

      چقدر کامنتتون خوب وبد کیف کردم مرسی

      چقدر خووب ذهنتون رو منطقی مردید با فکت و الگوهایی مثل حافظ قطعا ایمان و علاقه ای که به حافظ دارید باعث میشه شما بیشتر این حرف هارو باور کنید ایول به این میکسی که ساختید

      کامنت زیاد نمیخونم اما کامنت شما توجهم رو جلب کرد و خوشم اومد گفتم حس خوبی که بهم انتقال دادید رو بهتون بگم و تشکر کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1273 روز

        درود و سپاس از شما

        ان شاالله همیشه سلامت و موفق باشید. قدردان تون هستم که کامنت رو خوندین و لطف کردین جواب دادین.

        از درگاه خداوند برای شما و همه اعضای سایت بهترین ها رو درخواست میکنم. 💚🌹🌹🌹

        عضویت توی این سایت یکی از بهترین اتفاقات زندگیم بود.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    بهنام گفته:
    مدت عضویت: 2467 روز

    درود بر شما استاد عزیز و مریم خانوم عزیز

    خدا شاهده هر وقت این منظره پارادیس رو در هر کلیپی چه بار اول چه تکراری میبینیم، چنان ذوق زده میشم که انگار بار اولمه. هیچوقت این فضا تکراری نمیشه برای من، و گاهی اون حس همذات پنداری رو هم با شما پیدا میکنم و میگم استاد این در رو که دفعه باز میکنه و چشمش به بیرون میافته، این هوای تازه ای که مشامش میرسه و این بوی جنگل و آب و طراوتی که توی هوا پخشه.. چه حس قشنگی بهش دست میده… 😍😍

    در مورد موضوع بحث هم، این نکته رو فقط خواستم بگم، قضاوت کردن هر موضوعی، باعث میشه کائنات اون شخص رو دقیقا در همون موقعیت قرار بده. چه وضعیتش بد باشه چه خوب باشه… مهم نیست. قضاوت در واقع نوعی پرسش از جهانه، که مثلا فلانی چطور تونست فلان کار اشتباه رو انجام بده؟

    جهان میگه خب صبر کن تا جواب سوالت رو با رسم شکل بهت بدم… و همه چیز جوری رقم میخوره که فرد رو در موقعیتی که اساس احساسیش مشابه وضعیت مورد قضاوت بوده قرار میده تا اون جواب سوالش رو تا مغز استخوان دریافت کنه.

    در واقع ما امروز در هر وضعیتی که هستیم، حاصل قضاوت های ماست. و بخش کوچکی از داشته هامون به خاطر خواسته های آگاهانه ماست.

    من شما رو قضاوت میکنم، میگم آخ اگر من بجای استاد این فضا رو داشتم، فلان کارو میکردم… چرا استاد اینکارو نمیکنه، اون کارو نمیکنه… به ظاهر امر در کنار این قضاوت من دارم خواسته خودم رو که بودن در همچین مکانی هست رو هم بیان میکنم. در نتیجه جهان میچرخه و میچرخه و من رو در مکان و موقعیتی قرار میده که شاید به نظر رسیدن به خواسته ام باشه، اما اون قضاوتم در اونجا بصورت تجربه دامنگیرم میشه. و بعد میفهمم که استاد چرا فلان کار رو نکرد یا کرد.

    بنظرم قضاوت کردن هم باید آگاهانه باشه تا ناخودآگاه ادم مسیر اشتباهی رو برای خودش انتخاب نکنه.

    دوستتون دارم، امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 1516 روز

      سلام دوست آگاهم

      چه زیبا گفتی که وقتی قضاوت می‌کنی و می‌پرسی چطور طرف تونست چنین کاری کنه و دنیا میگه پرسید وایسا تا جوابشو بهت نشون بدم و تو رو تو اون موقعیت قرار میده تا بفهمی

      خیلی عالی بود و برای همسرم خوندم کامنتت رو گفتم چه مثال خوبی زدید آخه من هر موضوعی وقتی با مثال مطرح میشه خیلی به دلم میشه ملموس میشه و تو ذهنم میمونه

      سپاس از کامنت خوبیت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        بهنام گفته:
        مدت عضویت: 2467 روز

        درود بر شما دوست همفرکانس عزیزم

        سپاسگزارم که کامنت رو خوندید، و خوشحالم که برای شما مفید بوده.🌹

        صحبت ها و آموزه های استاد واقعا تحسین بر انگیزه و و انقدر ایشون عالی از چند زاویه یک مسئله رو میبینن و بازگو میکنن که باعث میشه آگاهی های ما با سرعت زیادی افزایش پیدا کنه.

        بهترینها رو برای شما و همسر محترمتون آرزو میکنم.🧡

        برقرار باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربانم

    سلام ب استاد عزیز، خانم شایسته مهربان و دوستان عزیزم

    جالبه چند روز پیش توی ذهنم این شعر اومد، ارنی کسی بگوید ک تو را ندیده باشد، تو ک با منی همیشه چرا تری چه لن ترنی. گفتم وا من ک اینو حفظ نبودم چی شد ک کامل تو ذهنم اومد. و خدا داشت با من حرف میزد.

    یادمه همون روزا تو بحبوحه ی تقوا و کنترل ذهن زیادی بودم، و ب خدا میگفت ارنی، منم موسی ام میخوام ببینمت، نشانه ات رو بفرست، میخوام جایزه تقوام رو بفرستی، من باید ب این ذهنم یه چیز قابل لمس و دیده شدن نشون بدم، و پاسخم رو داد، رزقی من حیث لایحتسب. مثل همیشه منو یادش بود، فراموشم نکرده بود، روشو نکرده بود اون ور، سرگرم کار دیگه ای نبود، داشت ظرف ایمان منو بزرگتر میکرد، داشت ب من درس صبر و ایمان ب غیب میداد، داشت برام فکت می ساخت ک در آینده قوی تر ادامه بدم.

    و اتفاقا روز بعدش شرایطی پیش اومد ک من داشتم رفتارِ پدرم رو قضاوت میکردم، ب خودم اومدم دیدم دارم با مادرم و خواهرم در موردش غیبت می کنیم و قضاوت میکنیم رفتارش رو، از بیرون ب کسی بگی میگه بله کاملا حق با توعه و تو درست میگی، ولی ولی این درستش نیست، من میدونم این کار اشتباهه ولی چرا داشتم ب خودم حق میدادم ک حرفام درسته.

    آقا جان من جای پدرم نیستم، من تو شرایط اون قرار ندارم، پدرم هنوز باورهای محدود کننده داره، باور کمبود داره، اصن پول خودشه ب من چه، وقتی رفتاری ب زندگی من آسیبی نمیزنه چرا باید بهش فکر کنم چرا باید انرژی ذهنی مو برا بقیه خرج کنم، این تصمیم چه دخالتی در زندگی من داره؟ روزی رسان من خداست، من از خدا توقع دارم، من از اون پول میخوام نه پدرم، پدر من اگر ضرر کنه ب حال من فرقی نداره، دیگه حرصش رو نمیخورم، اگر سود کنه بازم ب حال من فرقی نداره، پول خودشه زندگی خودشه بزار آتیش بزنه چیکار داری تو؟

    دیدم بله هرچی قضاوت کنیم رفتار بقیه رو، باعث کدورت در قلب میشه، دل چرکین میشی، رفتارت بد میشه، رفتارت از روی توقع میشه، عشق ات شرطی میشه، عشق بی قید و شرط نمی ورزی، قلبت پر از عشق خدا نمیشه. واقعا باید یاد بگیرم بدون انتظار و توقع انسانهارو دوست بدارم و بهشون احترام بزارم.

    مثلا راحته ب افراد غریبه بدون توقع احترام بزاری و کمک کنی و بگی ب من چه رفتارش ب خودش آسیب میزنه، ولی در مورد اطرافیان و خانواده و همکار و دوست، بیشتر توقع داریم ک درست رفتار کن و بیشتر اخلاقیات شون رو زیرنظر می گیریم، چون فکر میکنیم رفتارشون رو زندگی ما تاثیر میزاره.

    بنظرم دقیقا ما برای جلب توجه و دیده شدن قضاوت میکنیم، غیبت کسی رو می کنیم، و میگیم باید اینکارو میکرد اونکارو میکرد، میخوایم جلوی بقیه روشن فکر و عاقل دیده بشیم، میخوایم بقیه بگن وای تو چه درست میگی، راست میگی هااا فلانی چه اشتباهی کرد.

    آقا من اینارو ب خودم میگم، من خودم ک ادعام میشه دارم خیلی خوب رو خودم کار میکنم، هنوز شرک می ورزم، هنوز یه آدمو گنده میکنم تو ذهنم، هنوز حرف مردم برام مهمه، هنوز دنبال جلب توجه و رضایت بقیه ام، هنوز می ترسم، باور کمبود دارم وووو، پس چطوره ک از بقیه انتظار دارم طبق قانون عمل کنم؟ اینو می دونید از کجا فهمیدم، من همیشه میگفتم وا پدر من چه اشکالی داره تو پول ات رو از بقیه بخوای، و تو ذهنم میگفتم ترسویی مشرکی دیگران برات بااهمیت ترن عزت نفس نداری ک خجالت میکشی و از این حرفا، و خودم تو اون شرایط قرار گرفتم ک باید دستمزد خودم رو میخواستم آقا یکی از بیرون بگه میگه خب حق ته بگیر دیگه راحت حرف تو بزن، ولی من سختم بود، منی ک دوره عزت نفس رو بارها گوشش دادم، وقتی من تو شرایطش قرار گرفتم دیدم ک اره بابا تو ک ادعات میشد حالا ببینم چند مرده حلاجی؟ و بهم برخورد و سریع زنگ زدم و انجامش دادم.

    من فهمیدم اگر بقیه رو نقد کنم، حتی توی ذهنم باعث میشه من هم نقد بیشتری بشم، هرچی سرم تو کار خودم بود، هرچی بیشتر گفتم ب من چه ب من چه، دیدم بقیه اصن کاری ب کار من ندارن، ب تصمیماتم احترام میزارن، نمی تونن مانع من بشن،  باعث احترام بیشتر شد در روابطم.

    ی مدتم ایراد می گرفتم از رفتار خواهرم، بد دیدم ای بابا همون گیر دادنا داره ب خودم از طرف ایشون بر میگرده، هی من رفتارش رو قضاوت میکردم باز اون یه رفتار دیگه ی منو، ب خودم گفتم اوه اوه ناعمه ادامه بدی اوضاع بدتر و بدتر میشه، و آگاهانه زیپ دهن مو بستم و گفتم ب تو مربوط نیست، ادای روشن فکرا رو هم درنیار، ک بگی من بلدم من میدونم، هیچ کس کامل و بی نقص نیست، توهم پرفکت و همه چیز دان نیستی، سرت تو کار خودت باشه. دیدم ک چقدر ذهنم درگیر میشد اون روزا، اون عصبانیت احساس بد رو در من بوجود می اورد و از فرکانسم راضی نبودم.

    سعی میکنم دقت کنم ب رفتار جهان با خودم، آدما چه رفتاری با من دارن، اگه خوبن اگه احترام میزارن ینی در مسیر درستم اگه نه باید برگردم ب خودم و اصلاح کنم خودمو، بارها شده یه حرفی یه انتقادی مامانم کرده اولش سکوت کردم و اصلا نپذیرفتم، بعد ک آروم شدم فکر کردم بهش و دیدم بله راست میگه کاملا هم راست میگه و من باید این اخلاقم رو درست کنم.

    مثلا میرم بیرون خیلی زیپ دهن مو می بندم و میگم ب من چههههه،  اینکه الان این فرد چرا اینکارو کرد، چرا این لباسو پوشیده، چرا این رفتارو میکنه، چرا این آرایشو کرده، و خیلی ب صلح رسیدم با اطرافم، و میگم این جهان جهان تنوع هاست، تنوع سلیقه و هرکس آزاده ک هرطور بخواد رفتار کنه، ب من مربوط نیست، من زندگی خودمو بچسبم کلاه مو میندازم بالا، چیکار دارم خودمو وارد بحث های الکی کنم، ب قول قرآن از سخنان لغو و بیهوده حذر کنید، چون نشتی انرژی عه، پایین اومدن فرکانس عه. غیبت، تهمت، قضاوت، مسخره کردن، سخن چینی، اینا همش کار نادرست عه و بدونم منم ک در مسیر درست هستم ممکنه گاهی بزنم جاده خاکی ولی سریع برمیگردم و ب خودم تلنگر میزنم.

    سپاسگزارم استاد عزیز و خانم شایسته جانم با این چهره ی آرام و نورانی تون، چقدر عشق اید شما دو انسان، بخدا این روزا هر فایلی از شما می بینم ک باهم هستین همش قربون تون میرم، فیلم و پاز میکنم میگم خدایا ببین آخه چقد این بنده هات عشق ان، فرشته ان اینا بخدا، اصن آرامش و شادی و صلح از چهره و کلام تون می بارید، همش خواسته هام از فرد موردنظرم بیشتر و بیشتر میشه، انتظارم از تجربه رابطه بیشتر میشه و از طرفی انتظارم از خودم ک سطح مو ببرم بالا ک جهان ب فرکانس من پاسخ بده، اگر من خودمو لایق تجربه این رابطه میدونم پس باید روی بهبود شخصیتم کار کنم، خودمو الکی گول نزنم، باید از درون احساس لیاقت کنی نه تو حرف بگی من لایق یه رابطه ی باکیفیت و توحیدی هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: