کلید اجابت دعاها - صفحه 33
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-25 22:16:062024-12-25 22:21:50کلید اجابت دعاهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و مریم جان شایسته
من در حال گوش دادن و عمل کردن به دوره ی روانشناسی ثروت 1 هستم چقدر دوستش دارم و چقدر خوشحالم که دارم روی خودم کار میکنم و چقدر واقعا جای کار داره برام
ولی بازم خداراشکر خیلی چیزهارا فهمیدم اینکه من قبلا فک میکردم باید از یه شغلی که توش هستم پول بسازم
تا بعدش( که نمیدونستم چقدر زمان میبره ) برم سراغ کاری که دوست دارم انجام بدم که فهمیدم هم هیچ وقت این امکان پذیر نیست که از شغلی که دوست نداری ثروت بسازی .
و وقتی این دوره را گوش دادم واقعا کارهای عملی را انجام دادم یکی از این کارها وارد شدن به ترسهام بود که سعی کردم پله پله انجام بدم و اولین کاری که کردم کوتاه کردن موهام بود چیزی که همیشه وقت گیر و اذیت کننده بود و فک میکردم باشن و درستشون کنم و باهاشون کنار بیام که به هزار و یک دلیل این کارا انجام نمیدادم
وعلاوه بر اون سعی کردم چیزهایی که جلوی ثروتمند شدنم را میگیرین همینطوری قیچی کنم همه ی این چیزایی که تا الان به خودم چسبوندم هم خودم ،هم محیطم، هم اطرافیانم ،هم جامعه ، با اینکه توی یک محیط کوچیک بودم رفتم برای کاری که دوست داشتم پرسیدم وثبت نام کردم و اونجا هم سعی میکنم اشکالاتم را هی برطرف کنم و پله پله خودم را ارتقا بدم من چون به بازیگری علاقه دارم
ودندونام هم یکم مشکل داره خودم متوجه میشم که این مشکل باعث میشه که من نخام خودم را مطرح کنم به جاهای بالاتر میدونم، باید پله پله باشه ولی این مشکل انگار اجازه نمیده که من بخام بیشتر روی خودم کار کنم و دیده بشم از درون
و هر جور که فکر میکنم انگار نمیتونم برای این مشکلم راه حل درست کنم یعنی میدونم باید دندونام را درستشون کنم ولی اینکه هزینش را چطوری باید به دست بیارم را نمیدونم واین مشکل چند وقت هست که ذهن من را درگیر کرده
تا اینجای داستان بر میگرده به ثروت 1
تا گفتم باید دندوناما درست کنم این زمزمه های ذهن من بود که از کجا بیارم ؟!چطوری این همه پول میشه درست کرد؟! چیکار باید بکنم؟! از کی بخام ؟چطور وام بگیرم !(حتی با اینکه با وام گرفتن هم مخالف بودم ) چقدر بهش فکر میکردم و هیچ چیزی به ذهنم نمیومد وگیج و سردرگم بودم چقدر استرس واضطراب داشتم چقدر نگران بودم آخه باید چیکار کنم و این چطور بودنه خیلی اذیتم کردم تا اینکه این فایل معجزه آسا بهم کمک کرد اینکه آروم شدم واون همه استرس واضطراب که اصن باعث (دندون دردم شد) ولی الان یه آرامشی دارم که درسته من این خواسته را دارم ولی باورهای که باعث بشه این خواسته محقق بشه را نداشتم ولی الان یاد گرفتم که به قول راهنمایی عملی دستیابی به رویاها به خواستم نچسبیدم و رهاش کردم و به قول این فایل عزیز ودوست داشتنی دارم سپاسگزاری میکنم به خاطر داشته هام و میدونم خدا از جایی که فکرشم نمیکنم بهم روزی میده
مثل بارون که الان داره میباره و من دارم لذتش را میبرم
به امید رب وهاب
وَلَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا یَسْتَحْسِرُونَ
و هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک خداست، و فرشتگان و ارواح قدسی که در پیشگاه حضرتش مقربند هیچگاه از بندگی ش گردنکشی و سرپیچی نکنند و (از عبادتی که به شوق و رغبت میکنند) هرگز خسته و ملول نشوند.
انبیا-19
————————
حمد و سپاس خداوندی رو که یکبار دیگه توفیق داد تا در مقام دریافت آگاهی های یک فایل دیگه از استاد باشم و با گوش جان بشنوم و امید دارم که هرچند اندکی درک کرده باشم .
مینویسم تا برای خودم مرور کنم این فایل ارزشمند رو تا شاید کمکم کنه بهتر درک کنم این حجم از آگاهی های نابش رو.
فرمانروا و مالک من از تو اجازه میخوام که بنویسم که هرچه دیدم و شنیدم و به قدر فهمم درک کردم تویی و تویی و تویی
————————
کلید اجابت دعاها ایجاد این باور در خودمون که اجابت درخواست هامون امکان پذیره و کل تمرکز این فایل ساختن منطق های قوی و نشون دادن الگوهای واضح به ذهن ماست تا بلکه بشه این اسب چموش رو رام کرد.
قبل از اینکه ادامه بدم یه اصل رو به خودم یادآوری میکنم.
قانون رو
قانون چی میگه ؟
اینکه اجابت درخواست های ما سه مرحله داره:
– درخواست
– پاسخ
– دریافت
درخواست ها همیشه به واسطه ی تضادها و روبه رو شدن با ناخواسته ها همیشه (چه به صورت آگاهانه و چه به صورت ناآگاهانه) هر لحظه در حال ارسال به جهان هستی
در مرحله ی پاسخ هم که هیچ شکی نیست که بلا استثنا اجابت میشه و پاسخ کائنات و خدا همیشه مثبته- Accepted
اما پاشنه ی آشیل خیلی از ماها در مرحله ی دریافت خواسته ست که متاسفانه اجازه نمیدیم این فرآیند سه مرحله ای تکمیل بشه و درخواست های ما اجابت بشن که به نظرم در این فایل استاد به درستی این نقطه ضعف رایج در وجود همه ی ما رو شناسایی کردن و براش این کلاس فوق برنامه و تقویتی رو برگزار کردن :)
چی میشه که ما در این مرحله دچار مشکل میشیم و نمیتونیم خواسته هامون رو دریافت کنیم ؟
اینکه ما وارد دخالت در مرحله ی چگونگی اجابت خواسته میشیم، بخشی از کار که اصلا به ما ارتباطی نداره.
و از همینجا مشکل شروع میشه.
ذهن ما مقاومت میکنه و اجابت درخواسته مون رو با شرایط فعلی مون مقایسه میکنه و اون رو غیر ممکن تلقی میکنه.
اینجاست که باید با الگو برداری از آیاتی که استاد به زیبایی هرچه تمام تر در این فایل به اونها شاره کردن که خداوند از روش منطقی کردن امکان پذیر بودن اجابت درخواست ها استفاده کرده ، ما هم بیایم و خواسته هایی که تا به الان به اجابت رسیدن رو بارهاو بارها برای خودمون مرور کنیم و به ذهنمون یادآوری کنیم و بگیم همونطور که این خواسته ها برآورده شدن این یکی خواسته ی من هم برآورده میشه
و به این شکل با زبان خود ذهن که فقط با منطق رام میشه باهاش برخورد کنیم.
یکی از ابزارهای فوق العاده ای که در این مسیر به ما کمک میکنه و در این فایل هم به درستی و به جا مجدد کارکردش توسط استاد به ما یادآوری میشه شکرگزاری کردن بابت داشته هامونه .
چرا دوباره رسیدیم به شکرگزاری ؟
چون از لحاظ فرکانسی ، سپاسگزاری کردن با به یاد آوردن نعمت های گذشته ، برای ما منطقی میکنه که باز هم میتونیم نعمت های بیشتری رو به دست بیاریم در صورتیکه کانون توجه مون رو متمرکز نگه داریم روی داشته هامون.
در این مسیر چی باعث نشتی انرژی میشه ؟ مقایسه کردن
مقایسه کردن عامل نابودی رضایت ما و از بین رفتن حال خوبه.
مقایسه احساس رضایت ما رو نابود میکنه .
باید هر روز این باور رو با خودمون مرور کنیم که در دنیای من کسی به غیر از من و خدای من وجود نداره،
اصلا بقیه ای وجود ندارن.
هرکسی به هرجایی رسیده در مسیر منحصر به فرد خودش در حال خلق دنیای خودشه و من نمیتونم هیچ قضاوتی داشته باشم از نحوه ی عملکرد اون فرد و اینکه چه تلاش هایی در این مسیر داره و با چه موانعی مواجهه.
من این رو بارها و بارها برای خودم مرور میکنم که بازی زندگی من یه بازی تک نفره ست و هیچ کس در اون هیچ نقشی نداره.
هرچقدر بتونم این رو باور کنم قدرت رو از عوامل بیرونی میگیرم و خودم قوی تر میشم در مسیر خلق خواسته هام.
اونوقت هر اتفاقی بیفته میدونم مسئولیتش با منه.
هر جایی از این مسیر که خلاف خواسته م پیش رفت با مهربانی و شفقت با خودم ، برمیگردم و مرور میکنم کجای فرکانس های ارسالی م مشکل داشته و بعد میدونم با اصلاحش نتایج هم قراره تغییر کنه .
هیچ عجله ای هم نداریم و میدونیم که مسیر خلق خواسته ها قراره یه مسیر لذت بخش باشه .
هرچقدر این باورها در ما تقویت بشه اونوقت میرسیم به جایی که خداوند در قرآن میگه اونقدر بهت میبخشم که راضی بشی.
و چی قشنگ تر از این مقصد برای ماست.
اینکه مسیر رو با لذت طی کنیم و آخرش برسیم به این وعده ای که حقه و در اون هیچ تردیدی نیست.
از اینجا به بعد این ماموریت روزانه و همیشگی ماست و هرچقدر بیشتر تکرار بشه ما در اون حرفه ای تر و قوی تر میشیم.
و اتفاقی که میفته اینه که خواسته هامون راحت و طبیعی وارد زندگیمون میشه .
به قول استاد کل داستان همینه ;)
————————
خدا وقتی نخواهد عمر دنیا سر نخواهد شد
گلوی خشک صحرایی به باران تر نخواهد شد
و تا وقتی نخواهد برگی از کاجی نمی افتد
و باغی از هجوم داس ها پر پر نخواهد شد
خدا وقتی نخواهد دانه ای کوچکتر از باران
گلی بالا رونده مثل نیلوفر نخواهد شد
و کرم کوچکی پروانه ای زیبا و کوهی سخت
عقیق و شیشه و آیینه و مرمر نخواهد شد
خدا وقتی بخواهد میشود وقتی نخواهد نه
گلی بازیچه ی طوفان غارتگر نخواهد شد
خدا وقتی بخواهد غیر ممکن میشود ممکن
ولی وقتی نخواهد واقعا دیگر نخواهد شد
مریم سقلاطونی
————————
در پناه الله باشیم همگی :)
سلام دوست عزیز
ممنون بابت کامنت زیبای شما واقعآ لذت بردم قشنگ مثل یک نویسندهی حرفه ای کتاب نوشته بودید عالی بود مخصوصآ اون جای که قانون اجابت خواسته هارو توضیح دادید
1_درخواست
2_پاسخ
3_دریافت
واینکه پاسخ خدا همیشه مثبته خیلی خوب بود
و مقایسه کردن، خیلی دوست دارم این حس نابود گردو تو وجودم بگشمش و این کارو میکنم به خاطر سلامتی روح و روانم و آرمشم با کمک خداوند این کارو انجام می دهم و به نظر من مقایسه کردن یعنی فضولی کردن تو زندگی مردم به من چه کی چی داره
و خوشبختی یعنی آرامش ذهنی هر وقت که من آرامش دارم سپاس گزارم من خوشبخت هستم. تمام
خدایا مرسی که استاد عباس منشو آفریدی
به نام خداوند هدایتگر و یاری رسانم
درود به استادم ،مریم عزیز و دوستان ارزشمندم
این روزا حال و هوای خاصی دارم .یه تمرکز قوی رو کارم و نکات کلیدی که خداوند بهم دیکته میکنه و همزمانی ها با یادآوری در فایل های استاد.سر کارم یه سردرگمی داشتم به دلیل یک سری صحبت ها هی فکر تغییر کارم رو داشتم و انگار یه راه فرار و عقب رفت ولی یه حسی بهم گفت باید بمونی باید همین جا موفقیت ها رو بدست بیاری مرحله ی بعد بهت گفته میشه . از وقتی که راه های فرار رو بستم و کشتی ها رو سوزوندم و تمرکز کردم برای نتیجه گرفتن انگار داره همه چیز جادویی پیش میره به تنهایی دارم نتایج چندین نفر نیروی فروش رو میگیرم البته نتایج اولیه .هر روز صبح نکاتی رو درک میکنم که برام جالبه چند مورد رو مینویسم و همزمانی با فایل های استاد.
من قدرت جادویی در ذهنم دارم که باید بتونم برای اینکه بروزش بدم مثل یه ذره بین عمل کنم. باید بتونم از بین هزاران فکر ،به فکر های قدرتمند کننده تمرکز کنم .
از بین هزاران تصاویر در اطرافم ،به تصاویر زیبا تمرکز کنم .
از بین هزاران اتفاق ،تمرکزم به اتفاقات زیبا و خوشایند باشه .
از بین هزاران چیز در اطرافم ،تمرکزم به نعمت ها باشه
از بین هزاران مسیر،تمرکزم به هدفم باشه.
و زیرکی من در پیدا کردن نعمت ها و زیبایی ها و افکار قدرتمند کننده و… است .
چقدر زیبا به طور اتفاقی فایل های استاد که تعداد بالایی بود رو فلش پلی کردم فایلی از 12قدم که در مورد تمرکز با مثال ذره بین بود اومد. چقدر برام زیبا بود و لذت بخش ،رب من که از همه به من نزدیک تره با من حرف میزنه و من چقدر ازش دور بودم .
دیشب اول فایل رو گوش میکردم و چقدر برام قابل درک بود در حالی که قبلا میشندیم و انگار میفهمیدم ولی تاثیری در من نداشت .
ولی مدام با خودم تکرار میکردم .رب من پروردگار کل هستی ،قدرت مطلق ،قدرت بی انتها ،کسی که کیهان رو رهبری میکنه وعده ی اجابت داده. وعده های خدا حقه .پس نگرانی از نرسیدن معنی نداره ،چه آرامشی دارم ،چقدر احساس فوق العاده ای و چقدر مهربانی بی حد و حصر خداوند رو احساس کردم .
و اینکه چه انسان هایی که با حضور خداوند در زندگیشون نعمت ها رو ساختن .و این شدن رو درک کردن برای من هم شدنی شد .شمس ها .مولاناها.حافظ ها و… عباس منش ها که در چه لذتی غوطه ورند .و این بلور که من هم میتونم. همین الان اجابت شدم .همین الان فقط کافیه ایمانم رو به رب خودم نشون بدم که باور دارم برای من هم می سازد.
پروردگارم سپاس گزارم .
استادم ممنونم
به نام خدای مهربان ثروتمند سخاوتمند رزاق و وهاب
سلام و درود به همه ، امیدوارم که در پناه حق عالیه عالی باشید ، شاد باشید ، سپاسگزار باشید راضی باشید
یه درس زیبایی که یاد گرفتم از خداوند در سورهی ضحی اینه که خداوند می فرماید ، در آینده اونقدر به من میبخشه که من راضی بشم
این اشتباه هست که من بگم که اونقدر بهم بده که از فلانی ها بالاتر باشم یا بخواهم برای فلانی ها الگو باشم که می شود …
بله من وقتی ثروتمند باشم و بی نهایت نعمت های خداوند در زندگیم باشم ، الگو هستم ولی نه برای همه ، برای اونایی که نگاه زیبابینی دارند و به جای حسادت به من و ضربه زدن به خودشون با نگاهشون من رو تحسین می کنند و باور می کنند که می شود …
شاید یه سری ها هم نگاهی متفاوت داشته باشند ، من نمی دونم ، ولی اینکه دیگران تو ذهن من باشند ، یعنی من در مسیر جهالت و گمراهی هستم. نقطه سر خط…
بنا بر این نگاه زیبا و درست ، همین نگاه خداوند هست
وَلَسَوۡفَ یُعۡطِیکَ رَبُّکَ فَتَرۡضَىٰٓ ﴿5﴾
و پروردگارت بخششی به تو خواهد کرد که راضی می شوی
الضحی(آیه: 5)
صفحه : 596
یعنی یاد گرفتم که درخواست های نعمت و ثروتی که دارم خودخواهانه فقط و فقط برای خودم باشه ، برای لذت بردن بیشتر از زندگیم
و به یاد داشته باشم که این جهان مثل همون مهمانی سلف سرویس هست و خداوند مثل میزبان اون مهمانی
همه … همهی آدم ها دسترسی دارند به خداوند می توانند درخواست کنند می توانند از نعمت ها و ثروت ها دریافت کنند
می توانند بروند پای میز ، سلف سرویسه دیگه ، هرچی دوست دارند دسر و سالاد ، میوه و شیرینی ، غذای سنتی یا فست فود ، هرررررر چقدرررررر که دوست دارند بدون حساب و کتاب بردارند ، اگه صد تا بشقاب هم بردارند خدا نه تنها ناراحت نمیشه بلکه لذت هم می بره
سپاسگزارم استاد عزیزم تا امروز فکر کنم این فایل رو حدود ده بار گوش داده باشم و از اونجایی که خیلی خیلی این فایل رو دوست دارم هر بار که نکتهای خیلی تو گوشم زنگ بزنه میام برای داشتن یه رد پای بسیار خوب اینجا مکتوبش می کنم
سپاسگزارم از خداوند سخاوتمند که این چنین از کلام ارزشمند شما و با کتاب آسمانی درسهای غیر قابل قیمت گذاری رو به من یاد میده
زبانم از بیان قاصره که بگم چقدررررر خوشحالم که جزو یک درصد آگاه جامعه هستم و در بین همچین افرادی آگاه و مومن هستم و می توانم با شما عزیزانم معاشرت داشته باشم
دوستتون دارم
در پناه حق شاد و پایدار باشید
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش همیشگى
یَٰزَکَرِیَّآ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَٰمٍ ٱسۡمُهُۥ یَحۡیَىٰ لَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ مِن قَبۡلُ سَمِیࣰّا(٧)
اى زکریا! ما تو را به پسرى که نامش یحیى است، مژده مى دهیم، [و] پیش از این همنامى براى او قرار نداده ایم
قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَٰمࣱ وَکَانَتِ ٱمۡرَأَتِی عَاقِرࣰا وَقَدۡ بَلَغۡتُ مِنَ ٱلۡکِبَرِ عِتِیࣰّا(٨)
گفت: پروردگارا! چگونه برایم پسرى خواهد بود در حالى که همسرم نازا بوده است و خود نیز از پیرى به فرتوتى رسیده ام ؟!
قَالَ کَذَٰلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنࣱ وَقَدۡ خَلَقۡتُکَ مِن قَبۡلُ وَلَمۡ تَکُ شَیۡـࣰٔا(٩)
[فرشته وحى به او] گفت: چنین است [که گفتى، ولى] پروردگارت فرمود: این [کار] بر من آسان است، و همانا تو را پیش از این در حالى که چیزى نبودى آفریدم
سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم
استاد با این فایل یادی در خواستهای افتادم که به گفته شما در نطفه خودم از بین بردمش ، همیشه که تجسم میکردم که به فلان چیز میرسم یا من موتر (ماشین) زیاد علاقه دارم که شخصی داشته باشم اما هر وقتیکه احساس میکردم که فلان موتر ازمن است فقط چند لحظه نمیگذشت که به خودم میگفتم آرام آرام ، ایکار اصلا امکان نداره یادت است که در کابل هستی نه در کالیفرنیا .
اصلا باورش نداشتم ، اما زمانیکه با سایت آشنا شدم و بلخصوص وقتی فایل ایمان به غیب را دیدم و دِرم بورد خودم را ساختم، فکر کنم تا حدی این مساله حل شد اما بازهم جا دارد .
بدانم که از چی قدرتی درخواست میکنم و ده ها الگو را در زیر نظر خود بیارم اگر فلان نفر توانسته منم میتوانم مگر من چی کم دارم .
منطقی کنم برای خودم .
این مثال را هم مینویسم که برای همه مان منطقی شود که در بدترین شرایط و حالت هم میشود که شرایط را به نفع خود تغییر داد . یکی از خویشاوندان ما، یک دختر خانم که در فامیل تقریبا متوسط بزرگ شده بود اما تلاش کرد و زحمت کشید ، بهترین زنده گی را برای خودش و دیگر اعضای فامیل خود ساخت یعنی همیشه این دختر برای من الگو است اگر او توانسته در کشوری مثل افغانستان موفق شود و به همه چیز برسد (خانه ها ، موترهای زیبا،بهترین رابطه با همسر و اطرافیان ….. ) و بعد مهاجرت کرد به اروپا و فعلا بهترین زنده گی را دارد . یعنی منم میتوانم.
پس هرآنچه که خواستم باید از خدا بخواهم به این باور که میدهد و میشود،حتما.
خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی که در این فایل بود
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام و درود ؛ دو باره به استاد،”همیشه در صحنه توحیدیم!……
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللهَ ذِکْراً کَثیراً [41]
اى کسانى که ایمان آوردهاید! خدا را بسیار یاد کنید.
…………………
این فایل..اجابت دعا…میدونی چه حکمی داره!…
حکمش اینه..که داره قانون زندگی کردن رو در یه چشم بهم زدن به ما یاداوری میکند…
استادم..شما اینروزا با فایلهای توحیدتون..داریید اب پاکی رو روی دستمون میریزیدد…
این ذهن چموش اینقدر ،آوایش زیاد هست….اینقدر حلاجیش از همه طرفی زیاده…که باید بتونیم …فقط بهش منطق بدییم..
با منطقی کردن ایات قران…خیلی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم…دقیقا توی ایه زیبای طه..همون داستان موسی…که باید وارد کاخ فرعون میشد…و اون قسمت موسی وجودش ترس گرفت…
و با دعای زیبایش که شما در فایل گذشته بهمون یاداوری کردین…و همین دعای توحیدی باعث شد که ” موسی ، قدمهاشو برداره…..
و تقاضاشو به فرعون بگه!…
و اونجایی که موسی ترسید.خداوند بهش گفت..یادت میاد به مادرت وحی کردیم..و تورو نجات داد..و بعداش تو رو به مادرت برگردوندیم…
شما با یاداوری کردن این سوره زیبای ضحی..این پترن و الگوی تکرار شدنی رو در داستان موسی هم دیدم..بخودم برگشت خوردم…
همین دو هفته پیش من هدایت شدم.به مسیر بعدی برای بیزنسم….
خداوند بهم گفت باید اینکار رو انجام بدی…تا چند ساعت ذهنم دروری میگفت.کجا تو میتونی.ولی گفتم خداوند بهم کمک میکنه..
استادم من با همین وسیله ایی که فعلا در دسترسم نبود…تونستم چیزی رو خلق کنم.بخداوندی خودش.اصلا بهش فکرم نکرده بودم میخاد چی بشه…
کار من نیاز به یه سیستم خاص داشت…که باید طبق اون برنامه انجام میشد..ولی برای من در دسترس نبود…ذهنم شروع کرد برو پیش فلان شخص…
اون میگفت !….و من منطقی میکردم..میگفتم اگه رفتم از اون شخص کمک خاستم این اتفاقات پیش میاد!…
و میخاد باهاش:سرو کله بزنی..و بخاد حرفهای ناجور بزنه.
دوستداشتم ایده الهامیم جوری پیش بره.که هیچ نیازی به هیچکسی نداشته باشم.
و دقیقا با چند تا تکنیک و الهام از خداوند .که واقعا معجزه الهی بود من تونستم با کمترین هزینه کارمو بجای خیلی خوبی بکشونم.
و دقیقا همینم شد….
لطف خداوند شامل حالم شد!…
خداوند با کمترین هزینه.با چند تا اموزش یکی یکی ، درها رو برویم باز کرد..امروز تقریبا کارم تو این مرحله تمام شد.و مورد تایید قرار گرفت…
همین دو هفته پیش..چه درهایی که من اصلا فکرشو نمیکردم.براحتی با کمترین هزینه کارمو پیش:بردم..
و خیلی کارهای دیگه..از رفتن به قبرستان در محله تاریکی که روزهای شوم ،من بود.و یه عمر کابوس براش میدیدم…که خداوند روزی که هدایتم کرد..بهم گفت نترس.!پیش برو من بهت میگم…و در طی چند مرحله تونستم این مسیر را طی چند بار تکرار کنم.
مسیری که میتونست خطرات زیادی رو برای من بوجود بیاره.ولی من با قدرت بیشتری اینکار رو دنبال میکردم..
و خیلی جاهای ترسناکتر بود اونم تنهایی…تونستم بهش غلبه کنم.
و طی این دو سال خورده ایی که عضو سایتم اینقدر وضعیت زندگیم در تمام ابعاد رشد کرده.که زبانم قاصره از اینهمه،شکرگزاری!….
ولی ذهنم..متوجه نیست….امان از این ذهن..که فقط کارش:مقایسه هست…
بخدا اینقدر ارامش دارم.اینقدر هزینه های زندگیم پایین اومده..منیکه که گذشته ها هر چی درامد داشتم….میرختم تو دهن نشتیها…
و این نشتیها از همه طرف به من حمله ور میشدن!…
و اجازه نمیداد من حالم خوب باشه..
ولی امروز در همه جوانب حالم خوبه..ولی به محض اینکه تو معرض مقایسه قرار میگیرم.دقیقا سرو کله احساس:بد رو فورا متوجه میشم.ولی لطف خداوند شامل حالم شد ..که یه اتفاقی پیش بیاد.که اون مطلب اونجا محو بشه…
اینروزا…بصورت تکاملی دارم کارمو پیش میبرم..هر جا از خداوند هدایت خاستم.فورا کن فیکون میشه..
به محض اینکه روی ذهنم حساب باز میکنم….هر کاری انجام میدم که اونکار به درستی پیش بره..نمیشه!دقیقا آواشو میشنوم.
ذهن کارش لجبازی هست .ذهن کارش محدود کنتده هست!…به محض اینکه ازش اطاعت میکنی.حال بدشو بهت نشون میده..
مثل کسی که افتاده تو لجن..فقط داره دست و پا میزنه و نمیزاره تو کارتو پیش ببری!….
پس….ما باید بتونیم همیشه سپاسگزار داشته های قبلمون باشیم.داشته هایی که قدم به قدم در گذشته برخورد به تضادها.و هدایت شدیم تو این مسیر بینظیر بهشتی…و وعده هایی که خداوند مدام بهمون الهام میکنه رو جدی بگیریم…
وعده هایی که خداوند تو خواب بصورت واضح اون اتفاق رو بهم نشون داده…بیام اونروزا اون الهامات رو برای خودم بیاد بیارم… و بگم میشود…
هر چقدر بیشتر این باور به امکان پذیری ،رو بگم میشود..مسیر بیشتر برام هموار میشود…و من با لذت بیشتری به خاسته ام میرسم..
خداوند بصورت واضح بهم گفت..این اتفاق از طرف من انجام شده…فقط باید این مسیر رو ادامه بدی…اینده خوبی رو پیش رو داری…فقط یادت بمونه…که میشود..
من با همین .چند بار گوش دادن.و برگشتن و فکر کردن….چقدر نکات مهمی برویم باز شد..چقدر فهمیدم…ما انسانها…نادان و ضعیف هستیم…
هر چقدر مخصوصا خلقتمونو برای خودمون بیاد بیارییم بیشتر برام واضح میشود…که ما خیلی ناتوانیم…خیلی:ضعیف بودنمو میبینم….
حدودا چند ماه پیش..حالت سکته قلبی تو حین خواب گرفتم…
جوری که نمیتونستم دستمو تکون بدم.نمیتونستم پاهامو حرکت بدم….. مثل جرقه ایی آتش ،تو قلبم روشن و خاموش میشد.اون لحظه حتی نمیتونستم حرفم بزنم….خداوند بهم نشون داد…لحظه مرگ رو…که انسان به جایگاهی میرسه..که حتی نمیتونه بخودشم کمک کنه..
اینقدر درد شدید بود.میگفتم خدا نگهدار….!!!! مُردم……
..بخدا مرگ یه چشم بهم زدنی بیش نیست..بخودم یاداوری میکنم..که خداوند یه ان میتونه همه چیز،رو تموم کنه…
اینقدر دردش شدید بود…که میگفتم خدایا ،تموش کن…
از شخصی سوال گرفتم..گفت سکته قلبی هست…
چون علایمش بهمچنین پکیچی میخورد..
خیلی خیلی نشانه های خداوند رو دیدم.ولی ناگفته نمونه ذهن، همیشه کار خودشو انجام میده..ولی با یاداوری میتونیم خلع سلاحش کنیم.که یادمون بمونه ..کدوم ” نقطعه قرار گرفتیم..
چند روز پیش میخاستم یه قدم برای کارم بردارم..ذهنم اونچیزی گفت.که از نظر خودش:درسته.هر کاری کردم که اونکار درست پیش بره..وارد عملیات نمیشد..همون لحظه تسلیمش:شدم..قدم بعدی رو یه ،آن،”برام انجام داد..خیلی راحت و خیلی اسان!…
پس چقدر خوبه همیشه باورهای خوب و عالی داشته باشیم.و مخصوصا تسلیم بودن…هر چقدر تسلیمش باشیم قدم به قدم هدایتمون میکنه…
و خیلی راحت بدون اینکه کمترین مشکلی برامون پیش بیاد..از جایی بعد از باور کردن بهش…بهت کمک میکته.که اصلا فکرشو نمیکردی بخاد به این سادگی انجام بشه..
من بهمچنین پکیچی اینروزا رسیدم..هر چقدر در مدار خداوند و توکل و ایمان باشی…کارات راحت تر و ساده تر پیش میره…ذهن هیچ وقت نمیتونسته بهش فکر کنه….و بعد سرسپزدگی رو میبینی…
وعده هایی بهم الهام شده.بصورت واضح..که مدام دارم بخودم بیاد میارم..که بتونم این مسیر رو با قدرت بیشتری طی کنم..
خداوند بصورت واضح بهم گفت…نترس..ادامه بده.جهان در انتظار توست…جهان در انتظار توست..
دقیق وعده فزونی رو بهم یاداور نمود.همین باور..باعث شد..کارهایم براحتی طی این دو هفته به سادگی انجام بشه…
حتی درخاست سلامتی یه قسمت از بدنم داشتم..الان نزدیک به چند هفته هست.دارم انجامش میدم..و من بهبود پیدا کردم..
سلامتی که من باید میلیونها تومن هزینه میکردم.با یه ماده ساده انجام شد…که اطزافیانم به تعجب رسیدن.
واقعا
واقعا
واقعا ،”با خداوند همه چیزو همه کس برات میشه…..و اطرافتو” تو وسط .اتفاقات ناجالب از نظر ذهن منطقی…برات آرام و نرم و روان میکند…
و شخص من!.. به همچنین پکیچی رسیدم..و هر چقدر برای خودم بیاد بیارم…ذهنم جفتکش کمتر میشه…
و بیشتر میدونم ،روی دوش خدا نشستن چه حکمی داره.!؟..
اره حکمش اینه..جسارتتت توکلت در همه جنبه ها قوی قوی تر میشود..
در نهایت میخام بگم….
انشالله که بتونیم این مسیر هدایتی رو قدم به قدم پیش ببریم.و بتونیم زندگی سعادتمندی رو در دنیا و اخرت ،برای خودمان رقم بزنیم.
و بتونیم باور کنیم….که میشود…..
پس “نحوه زندگی کردن در این دنیا قانونی داره..که با استفاده از این قانون میتونیم زندگی رو در تمامی جنبه هاش..بهتر و بهتر کنیم..
زندگی که در تمام جنبهایش عالی و با کیفیت باشد..و برای این عالی شدن.باید بتونیم باورهایی بسازیم.که به ما کمک کند…
خدایا چنانکن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار.
استاد من فقط اومدم بگم بعد دیدن این فایل مو به تنم سیخ شد و اشک در چشمام جاری بخصوص بعد آیه 186 سوره بقره. سپاسگزارم از خدای بزرگ به خاطر بودن شما و تحلیل بی نظیرتون. من محصولات مختلفی از سایت تهیه کردم اما این فایل چنان من رو تکون داد که نگم با اینکه تا الان هیچ کامنتی منتشر نکرده بودم اما فقط برای تحسین و تشکر اومدم کامنت گذاشتم. بی نهایت ممنونم
سلام استاد عزیزم ،استادی که سالها درس زندگی به من یاد دادی و میدهی ،خدا روشکربابت فایلهایی که تولید میکنید چون واقعا پر از آگاهی هستن ،شاید نزدیک 10 دفعه فایل چطور چرخ زندگیمان روانتر میشود رو گوش کردم و واقعا موثر بوده وهست و هرچقدر بازم بشه گوش میکنم ،این فایلتون هم پر از آگاهی ناب بود پر از یاد خدا ،سپاسگزارم که همواره به موقع هستین ، بعد از اون فایل اول وفایل نظر لیلا خانم درموردسپاسگزاری کتاب معجزه شکر گزاری رو بعد از سالها دوباره شروع کردم ، به شدت حالم بهتر از قبل شده و یکجورایی بعد سالها پرسیدن از خودم که چند سال پیش چرا من رابطم با خدا بهتر بود و الان مثل اون موقع پایدار نمیشه به جوابم رسیدم و خدا روشکر خداوند به لطف خودش درهایی رو واسم باز کرده که باور نمیکردم بتونم انجامش بدم با شرایط فعلیم ، انشاالله نتایج که تثبیت بشه درمورد صحبت میکنم ، خداروشکر به خاطر قرآن وآگاهی های نابش ،استاد واقعا ازتون ممنونم ،امیدوارم شادتر و موفقتر بشید
سلام به رفقای عزیزم
آقا، منم یه موقعی، جوری شد که یه چیزی رو خیلی میخواستم…رب و ربم یکی شده بود از بس بهش فکر کرده بودم و اینکه: چه جوری میشه…مگه میشه؟ نه، نمیشه!
خب… یه چهارسالی گیر بودم که میشه و نمیشد!
رفیقم حالم رو دید و گفت: ببین، قبل از اینکه دهنت صاف بشه، بیا برو پیش بابای من، درستش میکنه!
بابای رفیقم، آدم مومن مقدس درست حسابی هست. گفت: میخوای من کاری بکنم که بشه؟
عه….بابا، یه دختره رو میخواستم! اینجور که نمیشه تلگرافی چیز بنویسم! بابای رفیقم گفت: میخوای کاری کنم که دختره خودش بیاد، زنت بشه؟
گفتم: نه! مگه زوریه؟؟
گفت: خب، اگه میخوای خودت کاری بکنی، باید دوماه تمام، پاشی بری سید علاالدین حسین، شبای یکشنبه ، دورکعت نماز بخونی و بیای… بعدش، خودش میشه! قدیما که آدما دلشون صاف تر بود، همه چی رو میخواستن و میشد.
تو دلم گفتم: گرفتی مارو، حاجی؟ باشه، میرم نماز میخونم.
این کارکرد ذهن مازوخیسته دیگه… میگرده دنبال خود آزاری. منم خیلی خوشم اومد: ای ول، منکه. مال این حرفا نیستم، بذار با این ماراتن خود آزاری، اقل کم آدم بشم! بهتر بشم!
خدایی، ته دلم دیگه همه چی تموم شده بود. مطمئن شده بودم که راه ما جداست، ولی پاشدم رفتم سیدعلاالدین حسین. اون، داداش شاهچراغ هست.، یه امامزاده، توی شهر ما.
به جای دورکعت، هر دفعه صد رکعت نماز خوندم و به جای دوماه، ده ماه تمام رفتم…. چهل ضربدر 100 رکعت! ددم وای!
به قول قرآن:هولا یشفعون عندالله!
همه اونجا مثه من بودن. مثه اینکه روشون نمیشد مستقیم از خود خدا بخوان، رفته بودن در جوار سیدعلاالدین حسین، به اون بنده خدا، نماز زورکی میدادن تا ایشون شفاعتشون رو بکنه.
دیگه برام عادت شده بود یکشنبه ها برم امامزاده.
یه روز حین نماز، شنیدم یکی داره از خارش زیاد پاش گلایه میکنه و اون دیگری جواب میده: ببین، اولش همینجوره. بعد عادت میکنی!
استغفرالله! این حرفای منشوری تو صحن امامزاده؟؟
بعد نماز صد رکعتیم، بازانوم که داشت از جا در میومد، پاشدم رفتم پشت اون دیواری که از پشتش صدا میومد، ببینم کیه از این حرفا میزنه؟؟
وای!
وای!
دوتا معلول رو ویلچر نشسته بودن! ظاهرا پای یکیشون رو تازه قطع کرده بودن…. وای!
اینجا چیکار میکنی علی؟ این بندگان دلشکسته خدا… اینها صدمه خورده اند… بی پناهند! تو اینجا چیکار میکنی؟ چته؟ چت شده؟ چیت تو زندگی کم هست؟
از فرط خجالت، حتی نمیتونستم گریه کنم.
گفتم: خدایا، من دیگه اون بنده خدا رو نمیخوام. انشالله خوشبخت بشه.
منم خوشبخت بشم. به من بهترینها رو بده…. ببین، زانوم از جا در اومد، لوطی! من که جیک و جیک میکنم برات!:)))
فردای اون روز، اون دختر خانوم عقد کرد! بعدها فهمیدم!
خدا رو سپاس که دیگه صدامو از همه جا میشنوه! امروز پشت فرمون، کلی قربون صدقه ش رفتم.
به خاطر دختری که بعدها صدپله بیشتر عاشقش شدم و حالا ننه دوتا بچه م شده… همون زندگی قشنگی که خدای ارحم الراحمین بهم داد، تشکر کردم و تشکر کردم.
سپاسگزارم.
سلام به روح مقدس و الهی همه دوستانم
با توکل بر خدای مهربون یک کامنت مفید را مینویسیم
همه چی از جایی شروع میشه که ما قدرت خداوند رو باور میکنیم یا نه ؟
اگه خواسته ای داریم نباید با توانایی های محدود و امکانات الان مون مقایسه کنیم و اونو غیر قابل دسترس به شمار بیاریم
تنها کاری که میشه کرد اینه که به خدا توکل کنیم و اگه خواسته ای هم داریم اون رو با تمام وجود درخواست کنیم و از خدا بخواهیم کسی که این جهان رو آفریده برآورده ساختن بزرگترین خواسته ما هم براش کاری نداره و با یک بشکن زدن میتونه اون رو برآورده کنه
حالا چیکار کنیم؟
باید باور کنیم که خواسته ما قابل برآورده شدنه و الگو های مشابه خودمونو پیدا کنیم که موفق شدن و به خواسته شون رسیدن…..
اگه خدا رو باور کنیم با حال خوب داشتن در مسیر و استمرار داشتن به خواسته هامون میرسیم
آیه 28 سوره رعد:
ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ
آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرامبخش دلهاست
فقط به خدا ایمان داشته باش و حال خوبت رو از خدایی بخواه که نزدیک ترین موجود به توست حتما باید باورش کنی و حال خوبت رو از خدایی بخواهی که تو رو آفریده و همه ی خواسته های تو رو خدا میتونه برآورده کنه…..
همون کسی که بهتر از هر کسی تو رو میشناسه و سازنده ی تو و جهان توست
پر از شادی و امید باشید
عاشقتونم
به نام رب این جهان پهناور و قشنگ سلام به خواهر عزیزم نرگس جانم
ممنونم از کامنت قشنگت
تحسینت میکنم و خدا رو شکر میکنم بابت وجود شما عزیزان که برای من یه نعمت ارزشمند هستین
این سایت و آموزهای استاد و کامنتهای دوستانم یه دریای بیکران پر از آگاهیست که باید فقط بشنویم و لذت ببریم و دربافتشون کنبم
خدایا شکرت
برای هر چیزی به خداوند بزرگ توکل کنیم و اگر خواسته ای داریم ایمان داشته باشیم که بهمون داده میشود و برایش سپاسگزاری کنیم
سپاسگزاری به انسان شادابی و احساسه خوب میدهد
و به هر اندازه که قدرتشو باور کنی به همان اندازه نتیجه میگیری
ممنونم دوست خوبم
خدایا من بهت ایمان دارم و همه کارهامو بهت میسپارم با قدرت بی نهایتت برام قشنگ بچین
خدایا شکرت سپاسگزارتم
در پناه خداوند بزرگ باشی عزیزم
بهترینهای این جهان زیبا و قشنگ نصیبت
یاحق دوستتون دارم