نشانه های قانون جذب در قرآن - صفحه 91
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh1-2.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-06 18:07:082021-08-26 18:44:24نشانه های قانون جذب در قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم آقای عباسمنش بانو شایسته ی عزیزم
رو شماره یازدهم
مثل همیشه فایل ها ومطالب وکامنت ها پر از درس بود.
خدا رو شکر میکنم که با این خانواده ی بزرگ آشنا شدم وبا افتخار خودمو جزئی از اون میدونم.
شکر برای رشد وپیشرفت هرروزه ام.
این فایل خودش به تنهایی تمام قوانین جهان رو یکجا داره.
یاد گرفتم اگر ناراحت باشم یعنی از مسیر دورم واین حس بد باعث دعوت موارد بیشتری از جنس خودش به زندگیم میشه.
یاد گرفتم خواسته هامو با حس خوب از خدا بخوام چون جهان، جهان فرکانس هست یعنی به کلام من پاسخ نمیده به نوع فرکانس من پاسخ میده. اگر با گریه وزاری خواسته هامو بخوام جهان فقط اون حال خراب منو دریافت میکنه ومثل آینه آنچه گرفته پس میده.
با تشکر از دوستانی که کامنتهای قشنگشون آموزه های استاد رو تکمیل میکنه.
در نور باشیم
سلام خدمت همهی عزیران
روز یازدهم روز شمار تحویل زندگی من
این فایل که طولانی هم هست در مورد مبحثی به نام قانون جذب در قرآن صحبت میکند، قرآن کتابی که از طرف خداوند نازل شده است در خود مباحث قانون جذب را جای داده است. یعنی این قوانینی که به نام قانون جذب میشناسیم 1400 سال پیش در قرآن بیان شده است و در مورد آن صحبت شده است.
در این فایل در مورد این موضوع استاد صحبت کرد که ایشان در بندرعباس با کاپیتان روسی کشتی آشنا شد و این فرد بی خدا و بی دین بود اما بسیار انسان درستکار، امانتدار و فوق العاده شریف و عالی ای بود طوری که این شخصیت خوب انسان رو به خودش جذب میکرد و این در حالی بود که استاد در زندگیاش دیده بود که بیشتر افراد مذهبی همیشه دروغ میگویند و کارهای نادرست انجام میدهند، سپس با خودش فکر کرد که خب اگر این انسانهای بی دین انقدر عالی و خوب زندگی میکنند و این انسان مذهبی که ادعا خداوند را دارند انقدر بد و نادرست زندگی میکنند، خب چه کاری ایست؟ من که میخواهم خوب و شریف باشم دینم را عوض میکنم و میشوم مثل آن فرد روسی. به همین دلیل تصمیم گرفت کتاب قرآن را به دریا بیندازد و این فکر آمد که آیا تو قرآن را یکبار مطالعه کردی که میخواهی به دریا بیندازی؟ و ایشان تصمیم میگیرد که قران را بخواد و بعد متوجه میشود آن فرد بی دین روسی به قرآن عمل کرده است و بقیه فقط ادعا قرآن دارند.
امیدوارم از ادعا کنندگان به قرآن نباشیم و از قوانین به درستی استفاده کنیم. استاد در این فایل اشاره میکند به این موضوع که آنچه به عنوان ایرادات و اشکالات قران بیان میکنند مغرضانه و با در نظر گرفتن تکهای از آیات قرآن است و ایرادگیری های بچگانه و نادرست است. در ادامه استاد در مورد این موضوع صحبت میکند که آیا این قانون جذب که زندگی من را متحول کرده در قرآن آمده یا نه؟ سپس قرآن را برای کشف قانون جذب میخواند و متوجه مواردی مهمی در مورد بیان این قانون در قرآن میشود که واقعا قبل از استاد عباس منش در زمان حال ایران کسی آن را درون قرآن پیدا نکرده بود. افرادی مثل امام علی حافظ و .. در مورد قانون جذب درک داشتند که قبل از استاد بود ولی در زمان حال کسی صحبتی نکرده بوده یا حداقل من نشنیدم.
استاد در این فایل در خصوص قانون احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد قانون جذب در قرآن تحقیق کرد و مشاهده کرد که سی و خورده ای بار کلمه ای به نام حزن در قرآن آمده است که به معنای غم و اندوه هست و در بیشتر از 97٪ مواقع آمده است در قران که غمگین نباشید و کلمه حزن با ل نفی آمده و 3٪ دیگر هم به همین ترتیب با اینکه بدون لای نفی آمده است اما در مورد تاثیرات بد حزن صحبت شده است و اطلاع داده شده است. من خودم این آیات رو بررسی کردم و کاملا مشاهده کردم که در قرآن گفته شده که یک مومن غمگین نیست. یک مومن نباید بترسه و غمگین باشه. و کسانی که با اولیا خداوند هستند کسانی هستند که نمیترسند و اندوهگین نمیشوند و اینها یعنی کسی که در مسیر خداوند هست و مومن هست در احساس خوب قرار داره چیزی که مذهب کاملا برعکسش رو میگه و میگه باید غمگین باشی سینه بزنی تو سر خودت بزنی زاری کنی.. هر چی گریه بیشتر کنی از خداوند پاداش بیشتری میگیری و دعاهات مستجاب میشه و از این چرت و پرتها.
استاد در این فایل اشاره میکنه که ما آدم آهنی نیستیم که غمگین نشیم اندوهگین نشویم ما دارای ذهن هستیم و دارای نجواهای ذهنی هستیم که همیشه میخواهد ما رو غمگین کنه بترسونه و ناراحت کنه. وظیفهی ما در مقابل این نجواها و این شرایط این هست که در احساس بد نمونیم و شرایط احساسی خودمون رو تغییر بدیم و وظیفهی ما این هست که آگاهانه روی ذهنمون کار کنیم و نجواهای ذهنمون رو کنترل کنیم و باورهای درستی بسازیم و نوع نگاه مناسبی بسازیم که به ما احساس بهتری بده و با این احساس بهتری میتونیم در شرایط مناسب قرار بگیریم و زندگیمون سراسر شادی و خوشبختی میشه.
نکته دیگهای که استاد در این فایلبهش اشاره کرد که نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر هست.. باید سالها در مسیر نادرست باشی تا افسرده بشی اما با چند روز در فضای مثبت بودن و افکار مثبت ایجاد کردن در احساس شادی و خوشی و خوشحالی قرار میگیری و این دلیلی هست بر اینکه نیروی جهان نیروی خیر است. بنابراین باید احساس خوب رو ایجاد کنیم و این احساس خوب قوی تر هست و اتفاقات مثبت زیادی رو ایجاد میکنه.
تصمیمی که من از دیدن این فایل میگیرم این هست که سعی کنم باورهایی رو در خودم ایجاد کنم که احساس بهتری رو در من ایجاد کنه. سعی کنم نوع نگاهی داشته باشم که به من احساس بهتری بده. مثل این نگاه که هر اتفاقی بیفته خیر است. هر اتفاقی بیفته به نفع من هست. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. من خالق شرایط زندگیم هستم. من توانایی تغییر زندگی ام رو دارم و …
عاشقتونم. امیدوارم بهترین اتفاقات براتون بیفته.
به نام خداوند بخشنده مهربانی که از من دور نیست و خانه در قلبم دارد و تمام وجود از او و برای اوست…
استاد عزیزم سپاسگزارتان هستم که روزنه امید را به قلب باز کردید و ما را با آگاهی بخش به آرامش رساندید
من هم باورهای اشتباهی داشتم ولی به لطف خدا در حال کار کردن هستم برای تغییرشان و کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو تهیه کردم و به وابسته اون به اینجا هدایت شدم
چقدر عالی گفتید که سیستم این جهان بر پایه خیر هست و برای رسیدن به شادی آرامش خیلی راحت می شود رسید و اگر شخصی دچار غم و اندوهی باشه وقتی که این شرایط طولانی مدت باشه منجر به افسردگی و… میشه
من مدتی بود که وقتی که یه کم عصبانی می شدم و ناراحت میشدم سریع بعدش یه استرس و ناراحتی بیشتر و عذاب وجدان می آمد سراغم که دارم اوضاع را خراب میکنم
ولی الان تمام تلاشم رو میکنم که فرکانس غالبم به سمت مثبت باشه و اگه اتفاق بدی افتاد و ...
مرکز توجه ام رو آگاهانه کنترل کنم
و در نهایت ایمانی که روز به روز در قلب در حال افزایش و است رو به واسطه آرامشم حس میکنم
را برای تمام دوستان عزیزم آرزومندم
الهی به امید تو ، که حکیمی و کریمی
سلام و عرض ارادت خدمت استاد گرانقدرم آقای عباسمنش عزیز و مریم خانم عزیزم و دوستان گرامی
قسمتی از درک من ، از آموزه های ارزشمند استاد در این فایل :
خداوند در 42 آیه از قرآن کریم مصداق هایی را که نباید در آن اوضاع و شرایط غمگین نباشیم را عنوان فرموده اند.
وقتی میخوانیم : اهدنا الصراط المستقیم
خدایا ما را به راه راست هدایت کن
خداوند نیز در سوره بقره آیه 38 جواب ما را می دهد و راه را خیلی واضح برای ما مشخص میکند .
در این آیه فرموده : آنان که از هدایت من پیروی کنند ، هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد .
” احساس آرامش و احساس شادی ” رو ارتباط داده به هدایت الله .
این است فرکانس هدایت !
اگر میخواهیم بدانیم هدایت شده ایم یا نه ؟!
خدا حرف ما رو گوش کرده یا نه ؟!
آیا در مسیر درست قرار گرفته ایم ؟!
آیا درخواستی را که روزانه در نمازمان میکنیم ، ” اهدنا الصراط المستقیم ” قبول شده ؟!
به حال و روز خودمون نگاه کنیم ، اگه آرامش داریم ، اگه خیالمون آسوده اس ،
اینجاست که به خدا ایمان داریم ، اینجاست که بزرگی و قدرت خدا اعتماد کرده ایم .معلوم میشه دعامون قبول شده پس هدایت یافته ایم .
آیه ی 62 سوره بقره رو چقدر به ما اشتباه توضیح داده بودند!
از همون بدو نوجوانی که وارد دوره راهنمایی شدم ، تو کتاب های دینی و توضیحات معلمان، می گفتند : فقط ما مسلمانان میریم بهشت و بقیه مردم دنیا نمیرن !
مغزم هنگ این موضوع بود : مگه میشه ؟! مگه داریم؟! ، خدا خودش این همه انسانها رو خلق کرده ، بعد خودش هم بخواد عذابشون بده !
هیچ کس هم نمی تونست جواب درست و بده که قلبم راضی بشه ! ، حتی به اصطلاح علمای دینی ! .
تا اینکه هدایت شدم به خانواده ی استاد عباسمنش عزیز ، از آموزه های استاد فهمیدم : که اینطوری نیست که خدا فقط مسلمانان و بخواد ببره بهشت ، و بقیه مردم دنیارو عذاب بده !
که با این آیه ی قرآن ( سوره بقره آیه ی 62 و توضیحات استاد ، دیگه همه ی ساز وکار جهان مشخص شده :
یعنی هرکسی با هر دین و مذهبی به خدا و روز آخرت ایمان داشته باشد ، و” نتیجه ی ایمان عمل صالح ” داشته باشد ، پاداشش نزد خدا محفوظ است ، نه غمی دارد و نه ترسی دارد .
سوره آل عمران آیه 139 :
در این آیه است که من عدالت خدارو قشنگ می بینم .
در این آیه است که واضح و روشن می فرماید: مهم نیست که چه کسی باشی ، چه دین و مذهبی داشته باشی ، تنها باشی ! یا چند نفر باشید!
اگر در فرکانس غم ، نارحتی و نامیدی باشید حتمآ شکست می خورید، و اگر در فرکانس شادی و آرامش و امیدواری باشید حتما پیروز می شوید .
و این است عدل خدا
خدایا شکرت!
چقدر زندگی شیرین تر میشه !
وقتی در آیه ی 127 سوره نحل
می فهمیم:
چقدر خدا قابل اعتماد کردنه!
چقدر خدا قابل اطمینان کردنه !
چقدر خدا قابل تکیه کردنه !
اینجا که خدا می فرماید :
بخاطر رفتار کسی ، بخاطر مکر و نیرنگ کسی ، نگران نباش !
به همین راحتی :
اگر خودمان را درگیر و نگران دسیسه ها و نیرنگ های دیگران نکنیم ، و با ایمان به خدا ، خیالمان راحت باشد ، به راحتی تحت حمایت و پشتیبانی خدا قرار میگیریم .
آیه 7 سوره قصص :
یک روزی از اینکه دخترم ازدواج کرده بود رفته بود شهر دیگه ، یهویی خیلی ازش دور شده بودم ، و خیلی غمگین بودم و دلم گرفته بود .
همین صحبتهای استاد و درباره ی این آیه شنیدم ، مثل الهامی که به مادر حضرت موسی شد . مثل آب روی آتیش آرامم کرد . آسوده شدم ، گفتم خدایا به خودت سپردم ، دیگه برای همیشه احساسم از این بابت خوب و آروم شد ، خدایا شکرت
خلاصه تر کنم ، ان شاءالله بقیه ی حرفها بمونه برای روزهای بعدی سفر !
وقتی می خوانیم :
ایاک نعبد و ایاک نستعین
تورا می پرستیم و از تو یاری می جوییم.
اگر ایمان داریم ! و سپاسگزاریم به
رب العالمین بودن خدا
رحمان و رحیم بودن خدا
به مالک روز جزا بودن خدا
باید نشانه اش این باشد :
نه غمگین باشیم ، نه بترسیم!
در پناه نور و عشق الهی باشید.
سلام خدمت استاد عزیز ودوستان گرامی
اوایل که با جذب و قرآن آشناشدم باخودم میگفتم که چرا خداوند به وضوح درقرآن از فرکانس صحبت نکرده باگذشت زمان الان متوجه شدم که همین الان توی سال 2023 مردم فرکانس متوجه نمیشن وقبول ندارن چه برسه به هزار وچهارصد سال قبل به همین خاطر خداوند خیلی ساده درمورد غم وناراحتی گفته که برای مردم ملموس
امابااینحال باوجود سادگی قرآن بازهم مردم قرآن نخوندن ودنبال تفسیرایی هستن که درموردش نوشته شده یاحتی اگرم خوندن ومیخونن اونطوری که دلشون میخواد اونو برداشت میکنن نه اون چیزی که واقعا هست
مسئله ی دیگه ای که واقعا منو به فکرفرو میبره اینه که مردم چقدر میتونن نسبت به خدا بی انصاف باشن اینکه مثلا میگن تقدیر مااینه سرنوشت مااینه خدابرامون نمیخواد یاخدا برای فلانی خواست اینجور چیزا به نظرم نهایت بی انصافی نسبت به خداست که خداوند مثل انسانی میبینیم که هیچ عدلی نداره وهرجور دلش بخواد هرکاری دلش بخواد میکنه
اماوقتی میاییم قرآنو مطالعه میکنیم و قانون جذب میزاریم کنارش میبینیم قانون جذب عین عدالت خداست که به عناوین مختلف توی قرآن مطرح شده واین خود ماییم که با فرکانسمون وبا باورامون زندگیمون لحظه به لحظه داریم میسازیم
سلام دوست عزیزم. در قرآن به صورت مستقیم در خصوص فرکانس صحبت شده، در سوره بقره خداوند ویژگی متقین (افرادی که ذهنشون رو میتوانند کنترل کنند) رو میگه افرادی که به غیب ایمان میآورند (غیب همون فرکانس هست چون دیده نمیشه) و همچنین به عنوان مثال خداوند قانون جذب و فرکانس رو سوره نور هم بیان کرده که میگه زنان ناپاک برای مردان ناپاک و زنان پاک برای مردان پاک که این آیه دقیقا داستان هم فرکانسی هست که اگر مرد یا زن باشی و فرکانس ناپاک داشته باشی جهان تو رو به سمت زن و مرد ناپاک هدایت میکنه و اگر مرد و زنی با فرکانس پاک باشی جهان تو رو به سمت زن و مردی پاک هدایت میکنه. سلامت باشی و همیشه خوش
احساس خوب = اتفاقات خوب
و احساس بد = اتفاقات بد.
نتیجه این تحقیق، دنیایم را تغییر داد. من خدایی را در قرآن یافتم که اساس قوانینش “احساس خوب داشتن” است. خدای من، خدای زیبایی، شادی و سرور است. خدایی که مدام به پیامبرش حتی در بدترین شرایط، امر می کند که غمگین نباش.
استاد من با گفته های شما این خدا رو تجربه کردم
و روزی که از کلام شما خدایی مهربان و شادی
برایم معرفی شد
انگار خود خدا داشت باهام صحبت میکرد
از وقتی رابطه ام با خدای قشنگ و شادم صمیمی شده
آرامشم و بسیاری از مسائل برایم خود به خود حل شد.
من این آگاهی ها را با عمق جانم دریافت کردم
و وقتی در حد توان و فهمم در زندگی ام به کار بستم
به یگانگی خدا قسم که زندگی ام هر روز زیباتر از قبل شد و آرامشی دریافت کردم که هر کسی منو میبینه میگه آرامش عجیبی در کنارت در صورتت و وجودت حس میکنم وقتی کنارتم احساس خوبی دارم.
خدارو سپاسگزارم بابت وجود نازنین استاد عزیزم
مادربزرگم همیشه توی خونه اش روضه امام حسین داشت
نمیدونم چرا
ولی هر اخر هفته روضه بود
البته که ی سرگرمی بود بنظرم
از قبل از شروع مراسم خانما میومدن و احوالپرسی …
بعد از مجلس هم ی گرد همایی دیگه بود یا اینکه از خونه مادر بزرگم ب مقصد بعدی( خونه ی همسایه دیگه) برای روضه میرفتن
دوتا از عمه هام به قول عربها مُلایه بودن
تا ١٣ محرم هرشب روضه بود و نذری
یادم گهواره علی اصغر درست میکردن و تو مجلس میچرخوندن
خانمایی که بچه دار نمیشدن بهش دخیل میبستن و گریه و زاری و نذرر
این بگم ک از نظر مالی وضع مادربزرکم اینا با اینکه ب قول معرووف مومن و دیندار و حسینی بودن اصلا تعریفی نبود
سالها من این صحنه ها رو دیدم
و برادرم ک اون موقع کوچیک بود و به علم ، گهواره یا پرچم های نصب شده روی دیوار دست میزد
مادربزرگم بهش میگفت امام حسین کورت میکنه
و واقعا من ی ترسی از درون داشتم…
خلاصه که سالها نماز میخوندم
روزه میگرفتم
ماه رمضان و غیر رمضان
نماز شب
دعای کمیل
ندبه
سمات
توسل
زیارت عاشورا
….
ولی با چ حسی
نمازم از سر ترس بود و رفع تکلیفی یا برای استغفار چی خودمم نمیدونم
ک اگه نخونم خدا بلا سر زندگیم میاره
چ عذاب وجدانهایی میگرفتم اگر ی تار موهام بیرون میومد که خدا تو قیامت من از اون مو آویزون میکنه( معلم دینی و مدیر و ناظم مدرسه ب کررات تو گوشمون خونده بودن)
وای از شبای قدررر
که فکر میکردم هرچی نماز و قران و دعا بیشتر بخونم سال بعدم عالیتر میشه و اینا هستن که اینده من رقم میزنن
و من شدم ی ادم وسواسی شدیددد
ک بارها وضو میگیره
بارها نماز میخونه
بعد از غسل حیض تمام در و دیوار حمام از بالا تا پایین ابکشی میکردم بارهااا
و…
از یجایی( تو سن ٣4 سالگی )بریدم
خسته و دین زده
از خدای ترسناک که همش باید حواسم باشه مبادا محازات نشم
نماز گذاشتم کنار
روزه هم همینطورر
منی که تو ماه رمضون بارها قران ختم میکردم
یس حفظ بودم
واقعه حفظ بودم بعد از نماز عشا میخوندم
چند سال لای قران باز نکردم
چی توی اون مدت دیده و قبول کرده بودم
فقط باید ناراحت باشی
تو سر بزنی برای امام حسین
و همش استغفار کنی تا خدا ببخشت( اخه ب کدامین گناه)
بعد با استاد عباسمنش آشنا شدم
دیدم چقدر حالش خوبه
چقدر با خودش در صلح
ویسهای استاد بهم ارامش داد
فهمیدم خدا فقط تو نماز و روزه و قران نیس
خدا همه جاست
توی دل من
و چقدر الان ارامترم
حالم بهتر
چقدر ارتباطم با خدا خوبه
ترسی ازش ندارم
و فقط از ش راهنمایی و کمک میگیرم
خداروشکررر
برای آگاه تر شدنم
به نام خدا
با یاد خدا دلها ارام میگرد
و فقط خدا برام کافی است
با سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم و خانوم مریم شایسته عزیزم
چقدر این فایل بسیار بسیار بسیار زیبا بود چند بار قبلا گوش داده بودم و فقط گوش داده بودم
قبل از این که از اگاهی های این فایل که دریافت کردم صحبت کنم ی تجربه رو بگم از خودم
من کامران حدود یکسالو نیم هست که با استاد اشنا شدم و فایل های استاد رو گوش میدم و دیروز و چند وقته گذشته که امدم به خودم گفتم بیام نگاه کنم به این یکسال ببینم چه تغییراتی انجام دادم تو زندگیم که اونارو بنویسم و بشه پله ای و مدرکی برای کنترل نجواهای ذهنم
اونجا بود که من هرچی نگاه کردم چیزی دریافت نکردم فقط ی زره احساسم خوب بود اونم تو زمانی که همه چیز روال بوده و حرکت میکرده امدم توذهنم گفتم خوب من چی بودم
1 ادم بسیار زود رنج بودم خوب الانم که همونم با کوچیک ترین چیزی میرنجم
2ادمی بودم عصبی ////خوب الانم همونم با کوچیکترین اتفاق عصبی و ناراحت میشم
3ادمی بودم وابسته به افراد دورم ////خوب الانم همونم وابسته به همسرم و ترس از دست دادنش رو دارم و خیلی چیز ها
بعد خیلی فکر کردم خیلی به فکر فرو رفتم و از خداوند تو تمرین ستاره قطبی خواستم که منو هدایت کنه و خداوند منو هدایت کرد به سمت یک فایلی از استاد که میگفت توی شرایط بسیار بد هم من حالم عالی بود حتی تو همون بند عباس اگر اشتباه نکنم فایل 61 سفر نامه بود
و اونجا تصمیم گرفتم ی کاری برای خودم بکنم و اون جا بود که جمله های استاد امد به ذهنم گفت از وقتی قانون رو شناختم شروی کردم به بمباران ذهنم باورودی های مناسب
منم تصمیم گرفتم که فقط به ذهنم ورودی های مناسب بدم
امدم فایل های دانلودی رو که کنترل ذهن بود رو تصمیم گرفتم هر روز یک فایل رو گوش بدم چندین بار و کامنت بزارم کامنت بخونم و ارام ارام عمل کنم
که این فایل زیبا امد قانون جذب در قران
زمانی که من این فایل رو درست گوش دادم و مثل قبل فقط تعهد بدم که من روزی ی فایل گوش بدم و من فقط فایل گوش بدم درکگ و اینا اصلا مهم نبود
ولی الان زمانی که گوش دادم مثل این بود که توی اوج گرمای تابستون تشنه باشی بعد یک لیوان اب خنک بخوری و ارامش به بدنم میرسه
منم انگار یک لیوان ارامش رو وارد قلبم کردن
حزن در قران کلمه غمگین
و من زیاد این کلمه رو توی خیابون ها میدیدم به اسم کلبه احزان
خانه های محزون خیمه های محزون و این ورودی های چنان توی وجود ما جا خوش کرده که مارو محدود کرده
قران نباید دست بخوره بهش خوب چرا چون گناهه
با یک کاغذ خط قران رو دنبال کنبد چرا دست بخوره کناهه
من کاری به هیچکس ندارم خودمو میگم توی زندگی 29 ساله من قران فقط برای دوصورت به کار رفته
1 وقتی کسی میمرد از اقوام براش ی صفحه قران بخونیم و اونم دلیلشو نمیدونم چیه هنوز
2وقتی جایی گیر کردیم به قران قسم بخوریم و دیگه هیچ کاربردی تو زندگیمون نداره
ولی این فایل چنان بلایی بر سر خود شخص من اورد که به همه چیز و همه کس شک کنم
مثل حضرت ابراهیم که از شک به یقین رسید که دنبال رب میگشت و اول خورشید بعد ماه و بعد ستاره و بعد تسلیم شد
این فایل حتما حتما به درخواست من بوده که هدایت شدم بهش
چقدر خداوند قشنگ هدایت میکنه همه رو که به حضرت مریم میگه تو فقط سکوت کن کارو بسپار به من و ارام باش و ن بترس و ن غمگین باش این چقدر عالی هست این نگاه توحیدی حضرت مریم که این الهام رو دریافت میکنه و بدون ترس ارام میگیره و. ذهنشو کنترل میکنه
و یا حضرت ابراهیم بدون چون و چرا سر پسرشو میخواد ببره بدون ترس
و یا مادر حضرت موسی که به راحتی و اعتماد به خدا وای چقدر این حس قشنگه اعتماد به خدا به رب به کسی که منبع تمام انرژی های این جهان هست و مادر موسی اعتماد کرد و صبر کرد بی قراری نکرد و نگفت چرا نمیاد نگفت الان کجاشست و نگفت که نکنه فلان بشه رهاش کرد در رود با اعتماد به خداوند و رفت و رفت تا برگشت به مادرش
خوب این ها نشانه هایی از اعتماد به خداونده و زمانی اعتماد به خداوند میکنی که ذهنی ارام داشته باشی زمانی ذهن ارام داری که ورودی مناسب داشته باشی و خداوند جواب میده به کسی که صابر باشه و به احساس خوب برسه
خوب تا اینجا که من این فایل رو گوش دادم دوبار هیچ جا خدا نگفته که تو غمگین باشی گفته احساستو کنترل کن و در حالت خوب و احساس خوب باش
و اونجایی هم که میگه اگه غمگین شوی و احساست بد بشه مثل یونس به دهن نهنگ میفتی
مثل یعقوب کور و دور از فرزندت میشی و اونم با ارسال فرکانسی که خودت فرستادی هست
پس یک نکته بسیار بسیار بسیار مهمی که وجود داره اینه که قانون اصلابراش مهم نیست که تو کی هستی پیامبری یا فردی عادی مسلومونی مسیحیی هستی یا یهودی اصلا براش مهم نیست فقط به فرکانس ها پاسخ میده خوب این قانون وقتی اینطوریه من تصمیم گرفتم که فقط بمباران کنم ذهنمو و عجله ندارم فقط بمباران فقط ورودی مناسب اونم اگاهانه مثل خوندن قران و شکر گزاری از داشته هام و تحسین کردن زیبایی ها
چقدر عالیه چقدر عالیه و چقدر عالیه
خدایا سپاسگزارم بابت این قانون عالی و فوق العاده ات که همه چیز رو در اختیار خودمون دادی و ما انتخاب میکنیم و شما دستمون رو میگیره هرجا بخوایم میبریمون
ازت ممنونم استاد جان مهربان
به نام رب هدایتگر
نشونه 17 اردیبهشت 1402
چقدر این فایلهای نشونه ،مرتبطه با حال و احساس این روزهاییه که من دارم میگذرونم.خدایا شکرت.
الان تو دوره شیوه حل مسائل هستم و بزرگترین ضعف شخصیتم که ریشه های قوی تو بچگیم داره رو شناسایی کردم و آروم آروم قدمهای تکاملیمو دارم طی میکنم قدم که نه !یک سانت یک سانت حرکت میکنم چون این باگ روی اکثر خصلتها و تواناییام سایه انداخته و من هیچ عجله ای ندارم چون درک کردم تکامل رو.
مسئله من وابستگیه، وابستگی تو تمام زمینه ها
اول به اشخاصی که وارد زندگیم میشن،بعد تو زمینه های دیگه حس وابستگی رو دارم مثلا وابسته به یک اخلاقی،وابسته به یک مکان خاص،حتی وابسته به زیبایی هایی که قبلا تجربه کردم!!!
ولی اینبار متفاوت تر از قبل دارم عمل میکنم و به مراتب حالم بهتره .
گوش دادن به این فایل خیلی حال عجیبی در من بوجود آورد،بهم گفت تمام وابستگی هایی که تو داری نتیجه احساسیش حزن و ترسه!! ریشه اش ترسه!!
اگه وابسته به شخصی هستی معنیش اینه همیشه ناراحتی و ترس داری که مبادا از دستش بدی یا میترسی نکنه کاری کنم ترکم کنه و بعد کسی مثل این نیست وکسی نیست همچین احساسی بهش داشته باشم!!
اگر وابسته به مکانی هستی ته ته ذهنت ترسه و ناراحتی به هزار و یک دلیل !
اگر وابسته به شغلت هستی یعنی ایمان نداری و میترسی !
البته که باور کمبود هم دخیله تو این موضوع.
.
شنیدن آیات قرآن در مورد ریشه حزن حال عجیبی در من ایجاد کرد مخصوصا «24 مریم»
«»من الان تو محیط روستاهستم چون بسیار مستقلم ،اگه کاری داشته باشم هرموقع از شبانه روز میرم شهر و ارتباطات اجتماعیم بالاس خیلی با رعایت ادب و احترام با اکثر مردان و زنان روستا صحبت میکنم ،تیپم با اینکه از نظر خودم معمولیه ولی از نظر مردمان قدیمی روستا تیپ جدیدیه میخام بگم که کارها و زندگیم براشون معمول نیست ؛ یکمی حسم بد بود برای نگاههای روستاییا و پرسش های تموم نشدنی که میخان سر از کارم در بیارن یعنی من با همین کنجکاویاشون بهم ریخته بودم حالا شرایط من کجا و شرایط حضرت مریم کجا!!!
با اینکه از زمان حضرت مریم تا الان نمیدونم چند هزارسال گذشته ولی شرایط حضرت مریم رو سرسوزنی درک کردم خیلی خیلی فشار زیادی رو تحمل میکرده در حدی که آرزوی مرگ کرده!
ولی خداوند چقدر قشنگ راه جلو پاش گذاشته و دلش رو قرص کرده .
حضرت مریم چقدر شخصیت بزرگی داشته که نجواها و احساسات بدش رو کنترل کررده اونهم تو اون زمان ها و با اون شرایط خاصش که همه میدونستن همسری نداره و حالا بچه دار شده!!خدای من سرم سوت کشید
این آیه خیلی منو احساساتی کرد ؛
خدا میگه تو کاریت نباشه
سرت تو لاک خودت باشه
راهِ خودتو برو
با کسی حرف نزن
توجیه نکن
بحث نکن
حتی تو این مسئله که بحث حیثیت و شرف حضرت مریم مطرحه و همه ازش توضیح میخوان ،خداوند میگه روزه سکوت بگیر
مریم سکوت کن من هواتو دارم
من بهت کمک میکنم)
من بعنوان دختری تو قرن بیستویکم که خیلی از مسائل با هزاران سال قبل فرق میکنه بازهم اتفاقی که حضرت مریم تجربه کرده رو حتی نمیتونم ثانیه ای رو تجسم کنم !
و چقدر حضرت مریم تکاملش رو طی کرده بوده چقدر رو شخصیتش کار کرده بوده که ذهنش رو کنترل کرده به کلام خداوند عمل کرده
چقدر با خودش تو صلح بوده !
به یکباره انسان نمیتونه خودشو و نجواهاشو کنترل کنه حتی عمل به هدایتهای خداوند هم تکامل نیازه
!
و من غبطه میخورم به شخصیت حضرت مریم
با این آیه خیلی ارتباط گرفتم ؛
حس کردم خدا با من داره حرف میزنه
میگه ناراحتی تو در مقابل شرایط حضرت مریم اندازه سرسوزنی هم نیست؛ ببین چطوری بار احساسی رو از دوش مریم برداشتم
پس تو هم آروم باش و محزون نباش
از متفاوت بودنت نگران نباش،
ازسبک شخصی قشنگی که داری دست نکش
تو راهت رو برو
به خودت سخت نگیر که بقیه رو راضی کنی
چیکار داری بقیه چی میگن
اجازه بده بقیه آزاد باشن در انتخاب افکارشون
همونطور که تو آزادی و دوست داری آزاد باشی.
خدایاشکرت
این ایه برای من بود
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روزیازدهم سفرنامه
درود بر استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
تشکر می کنم از آگاهی های نابی که در این فایل به اشتراک گذاشتید.
با شنیدن این فایل به یاد زمانی افتادم که دانشجو بودم و به خاطر داشتن خانواده و جو مذهبی خودخواسته در جمعی قرار گرفته بودم که متاسفانه بیشتر ایام سال در حال عزاداری بودند حتی در اعیاد و جشن ها هم آخرش به واقعه عاشورا منتهی میشد و بایستی کلی اشک می ریختیم. یادمه در یکی از مراسماتی که از طرف دانشگاه شرکت کرده بودم سخنران مجلس گفت “اگر میدانستید که چه اتفاقی برای امام حسین افتاده کل عمرتان را گریه میکردید و بر سر خودتان می زدید” و همین کلمات در ابتدای جوانی ذهن من را بست و اماده گریه کرد.
حتی پدر و مادرم فقط هشداری با من صحبت میکردند “مواظب باش در دانشگاه الکی نخندی ، سر سنگین باش و …” بگونه ای که احساس میکردم پدرم همه جا، مثل خدا از بالا من را میبیند و جرأت هیچ کاری را نداشتم. همین جنس حرف ها باعث شد من از شادی و شاد زندگی کردن فاصله بگیرم.
در همان زمان از دوستانم می پرسیدم “چرا ما که در اوج جوانی هستیم این همه دل مرده ایم” و الان بعد از چندین سال دلیل آن حالم را متوجه می شوم، خرافات و اعتقادات پوچ و بی اساس که جامعه و خانواده در ذهن من کرده بودند باعث شده بود نتوانم از بهترین دوران زندگیم لذت زیادی ببرم. البته سطح من در آن زمان همان بوده و باعث شده بود در چنان وضعیتی گرفتار شوم.
خدا را شکر از زمانی که وارد محیط کار شدم و از خانواده از نظر فکری فاصله گرفتم توانستم بهتر زندگی کنم اما از دین و مذهب به کلی زده شدم و از قرآن هم فاصله گرفتم امروز با توضیحاتی که از زبان استاد شنیدم تصمیم گرفتم بعد از کار کردن روی خودم و رسیدن به خودشناسی از طریق این سایت و بالا بردن سطح آگاهی، قرآن را با علم خودم مطالعه کنم تا بتوانم آنچه را که استاد در آموزه های شان در مورد قران دارند بهتر بفهمم.
ای کاش مبلغان دین ما هم قرآن و دین اسلام را اینگونه برای عموم جامعه معرفی میکردند. دینی پر از شادی و احساس خوب. مطمئناً اگر از ابتدا قرآن به این شیرینی و منطبق با قانون تدریس میشد، این همه مردم دین ستیز نمی شدند.
سپاسگزار اشتراک گذاری این فایل ارزشمند هستم. آرزوی سعادت و سلامت برای اساتید گرانقدر و تک تک اعضای این سایت معنوی