استاد عباس منش در این فایل، از دل موضوعی که بهظاهر طنزآمیز است، از زوایای مختلف این اصل اساسی را به ما یادآوری میکند که:
- ورودیهای ذهن چگونه باورها، پیشفرضها و انتظارات ما را از وقوع اتفاقات آینده شکل میدهند.
- این انتظارات و ذهنیتها در هر لحظه:
- از یک سو، تجربههای همفرکانس با خود را وارد زندگیمان میکنند.
- از سوی دیگر، به یک اتفاق خنثی – که هیچ معنایی نداشته است – در زندگی ما معنا میبخشند.
به این صورت که:
اگر این ذهنیت و انتظار مثبت باشد، احساسات مثبت و شرایط دلخواه را از دل آن اتفاق خنثی برای ما خلق میکنند؛
و اگر منفی باشد، از دل هیچ ، شرایط نادلخواه را برای ما میسازند.
این فایل را با دقت گوش دهید و تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.
منتظر نظرات تاثیرگذارتان هستیم.
درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2
درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1112MB34 دقیقه
- فایل صوتی درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 133MB34 دقیقه
🟨به نام رب وهاب🟨
سلام دوباره از سال جدید و پربرکت 1404..
3فروردین.یه حس خیلی خوبی به امسال دارم و اسم امسالو برای خودم:
«« سال تیک خوردن خاسته ها گذاشتم»»
حرفای شمارو تایید میکنم استاد
همین امروز یه شامپو جدید برا موهام میخاستم بگیریم و نظرهارومیخوندم و قبلشم این کارو کرده بودم تعداد نظرهای خوب خیلی ببشتر از نظرهای بد بود.سر همون اصلا ذهنم تمایلی به خوندن نظرهای بد نداشت حتی اگه میخوندمم سریع ازش رد میشدم ولی نظرهای مثبت رو چند بار میخوندم.
برای خرید اینترنتی خیلی این کارو میکنم و حتی بعضی وقتا توی خریدای حضوریم به قیمت نگاه میکنم
مثلا وقتی میخام قطعه ای برا ماشینم بخرم اونیو میخرم که گرون تره و البته تو ببشتر وقتا هم به نفعم بوده
من یه دوره ی اموزش فروش مجازی از اینستاگرام شرکت کردم (همون آنلاین شاپ) توی یه قسمتی مدرس اون دوره میگفت که باید محصولتو دوست داشت باشی .برا محصولت ارزش قاعل باشی که این حسو به مخاطبتم منتقل کنی
مثلا یه سری از لباس فروشیا هستن که وقتی میخان لباسشونو معرفی کنن اونارو پرت میکن یا میخابن روشون و میگفت وقتی این کارو بکنی به مخاطب حس خوبی منتقل نمیشه
و میگفت قیمت اصلا مهم نیست فقط این که از کیفیت محصولت خیالت راحت باشه و اونو درست و با احترام معرفی کنی.
تازگیا یه کلمه ای باب شده تو ایران که اکثرا فروشنده های آنلاین ازش استفاده میکنن و اونم
کلمه ی«« اقتصادی»» هست
به شدت از این کلمه حالم بهم میخوره هروقت این کلمه رو میشنوم باور کمبود. و پول کمه و همه چی گرونه و دلار و …. بهم دست میده
من خودم به شخصه اگه از چیزی خوشم بیاد ولی طرف این کلمه رو به کار ببره نمیخرمش.
اون طرفم فک میکنه که اگه این کلمه رو بگه بقیه میگن به به چَه چَه چقد خوبه بریم بخریم
به جای این کلمه خیلی راحت و خوشگل تر میتونه بگه قیمت مناسب. که حس خوبیم منتقل میکنه حس این که هم کیفیت خوبی داره هم قیمتش برا اون کیفیت مناسبه.
و راجب افرادم این تجربرو داشتم وقتی از کسی پیشم بد گفتن حتی اون فردو اگه نمیشناختم توی ذهنم یه مقاومتی برام پیش اومده نسبت بهش .
چقد خوبه از این قدرت برای رسیدن به خاسته ها استفاده کنیم .وقتی راجب چیزی یا کسی یا موقعیتی شناختی نداریم باورهای خوبی راجبش بسازیم و دقیقا همون باورها انجام میشه.
دقیقا همون چیزی که میگن ذهن فرق خنده ی واقعی و مصنوعی رو نمیدونه و میشه گولش زد.