درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3

در این قسمت، استاد عباس‌منش از خلال تجربیاتی که دانشجویان در بخش نظرات قسمت قبل نوشته‌اند، این اصل مهم را به ما یادآوری می‌کند که:

اتفاقات به‌ خودی‌ خود هیچ معنای خاصی ندارند، اما این پیش‌فرض‌ها ذهن و باورهای ما هستند که به آن اتفاقاتِ خنثی معنا می‌بخشند و آن‌ها را به واقعیت زندگی‌مان تبدیل می‌کنند.

ما در تمام جنبه‌های زندگی خود، داریم اثر پیش‌فرض‌های ذهنی‌مان را تجربه می‌کنیم؛ در کسب‌وکار، در روابط، در سلامتی و…

بنابراین، حالا که می‌بینیم چطور پیش‌فرض‌های ذهن ما، رفتار و عملکرد ما را رهبری می‌کند و زندگی ما را — و حتی خود ما را — تحت کنترل دارد، باید حداقل در این موضوع تأمل کنیم که:

  • آیا این پیش‌فرض‌هایی که خیلی راحت پذیرفته‌ام و هرگز درستی آن‌ها را زیر سؤال نبرده‌ام، به من کمک می‌کنند یا به من آسیب می‌زنند؟
  • آیا در خدمت من و خواسته‌هایم هستند یا بر علیه من؟
  • آیا این پیش‌فرض‌ها، باور به امکان‌پذیر بودن خواسته‌هایم را در ذهنم پرورش می‌دهند یا باور به غیرممکن بودن آن‌ها را؟
  • آیا رسیدن به خواسته‌ها را برایم آسان می‌کنند یا سخت؟

مثلاً:

  • پیش‌فرض‌هایی که درباره‌ی کسب‌وکار دارم، آیا به رشد کسب‌وکارم کمک کرده‌اند یا باعث شده‌اند که موفقیت شغلی را غیرممکن تصور کنم؟
  • پیش‌فرض‌هایی که درباره‌ی روابط دارم، آیا موجب تجربه‌ی یک رابطه‌ی عاشقانه، محترمانه و پایدار شده‌اند یا من را به این باور رسانده‌اند که «پسر خوب» یا «دختر خوب» کم است و داشتن یک رابطه‌ی موفق و عاشقانه، اصولاً غیرممکن است؟

توضیحات استاد عباس‌منش و مثال‌های روشن ایشان را در این قسمت بشنوید،
و با توجه به نکات مطرح‌شده، تجربه‌های شخصی خودتان درباره‌ی پیش‌فرض‌های ذهنی و درس‌هایی که از این قسمت گرفته‌اید را در بخش نظرات همین قسمت با ما به اشتراک بگذارید.

منتظر خواندن تجربیات سازنده شما هستیم


مطالعه اطلاعات کامل درباره دوره «هم جهت با جریان خداوند» و نحوه خرید این دوره 


درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1

درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3
    129MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3
    33MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

250 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محسن توحیدی» در این صفحه: 5
  1. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 426 روز

    کمال‌گرایی، مومنتوم منفی و برگشت به مسیر پیشرفت

    اگه یه چیزی باشه که خیلیا رو از موفقیت عقب می‌ندازه، همینه: کمال‌گرایی.

    تو ذهنت یه نسخه بی‌نقص از خودت داری، یه آدمی که همیشه بهترین تصمیم‌ها رو می‌گیره، هیچ اشتباهی نمی‌کنه و از روز اول حرفه‌ایه. ولی مشکل اینجاست که واقعیت هیچ‌وقت شبیه این خیال‌ها نیست.

    کمال‌گراها وقتی می‌بینن اوضاع اون‌جوری که می‌خوان پیش نمی‌ره، سریع ناامید می‌شن و مومنتوم‌شون رو از دست می‌دن. به‌جای اینکه روی مسیر تمرکز کنن، گیر می‌کنن توی فکرای منفی، خودسرزنشی و تعلل. نتیجه؟ درجا زدن.

    حالا چطوری می‌شه از این وضعیت دراومد و مومنتوم مثبت رو نگه داشت؟

    برگشتن به مسیر؛ از مومنتوم منفی به مومنتوم مثبت

    1 . پیشرفت مهم‌تر از بی‌نقص بودنه؛ به‌جای اینکه منتظر شرایط ایده‌آل بمونی، همون چیزی که داری رو بردار و حرکت کن. مهم اینه که جلو بری، نه اینکه از اول عالی باشی.

    2 . اشتباهات بخشی از مسیرن؛ یه بچه وقتی راه می‌ره، صد بار زمین می‌خوره ولی ادامه می‌ده. هیچ‌کس از همون اول حرفه‌ای نیست. اشتباهات همون چیزایی هستن که بهت یاد می‌دن چطور قوی‌تر بشی.

    3 . لذت بردن از مسیر، نه فقط رسیدن به هدف؛ اگه قراره فقط وقتی خوشحال بشی که به هدف نهاییت برسی، نصف عمرت رو ناراضی خواهی بود. اما اگه به مسیر به چشم یه ماجراجویی نگاه کنی، هر لحظه‌اش برات ارزشمند می‌شه.

    4 . اعتقاد به سیر تکامل؛ همه چی مرحله‌به‌مرحله جلو می‌ره. همون‌طور که یه دونه گندم یه‌شبه خوشه نمی‌شه، مهارت و پیشرفت هم زمان می‌بره. این قانون کائناته. اگه بهش اعتماد کنی و هر روز یه قدم برداری، یه روزی از خودت تعجب می‌کنی که چقدر پیشرفت کردی.

    ——————

    خاطره‌ای از بازار املاک: از شکست تا حرفه‌ای شدن

    اولین باری که وارد دنیای معاملات املاک شدم، فکر می‌کردم همه‌چی باید دقیق و بدون نقص باشه. دنبال “بهترین” معامله بودم. یعنی چی؟ یعنی همیشه می‌خواستم یه خونه‌ای پیدا کنم که هم ارزون باشه، هم لوکیشن عالی داشته باشه، هم سرمایه‌گذاری خوبی باشه، هم سریع فروش بره.

    نتیجه چی شد؟

    انقدر دنبال “بهترین فرصت” بودم که هیچ حرکتی نکردم.

    چندین معامله خوب رو رد کردم، چون احساس می‌کردم یه گزینه بهتر هم وجود داره. اینطوری ماه‌ها گذشت و وقتی به خودم اومدم دیدم قیمت ملک‌ها کلی رفته بالا و همون فرصت‌هایی که قبلاً خوب به نظر نمی‌رسیدن، حالا دور از دسترس شده بودن!

    اینجا بود که فهمیدم کمال‌گرایی داره منو عقب نگه می‌داره.

    یه روز یکی از مشاورای املاک قدیمی بهم گفت:

    “بزرگ‌ترین ضرر توی این کار، اینه که هیچ کاری نکنی! هیچ معامله‌ای کامل نیست. ولی اگه یه قدم برنداری، همیشه عقب می‌مونی.”

    از اون روز یه تصمیم گرفتم:

    • به‌جای اینکه دنبال یه معامله بدون نقص باشم، دنبال یه معامله منطقی و رو به رشد باشم.

    • از اشتباهاتم درس بگیرم، ولی نزارم منو از حرکت بندازه.

    • لذت ببرم از این مسیر، از مذاکره، از یاد گرفتن، از بالا و پایین‌های این کار.

    بعد از یه مدت دیدم که اعتمادبه‌نفسم برگشته، جرأتم بیشتر شده و مهم‌تر از همه، توی کار رشد کردم. حالا نه‌تنها یه معامله‌گر املاک بودم، بلکه یه آدمی بودم که می‌دونست چطور تصمیم بگیره، بدون اینکه خودش رو با وسواس فلج کنه.

    نتیجه‌گیری؛ حرکت کن، حتی با نقص‌ها

    ■ منتظر کامل شدن نباش، فقط شروع کن.

    ■ اشتباهات و ضررها، جزئی از مسیر رشد هستن.

    ■ هر روز یه قدم کوچیک بردار، چون قوانین کائنات بر اساس تکامله، نه جهش یه‌شبه.

    ■ مهم‌ترین چیز اینه که مومنتوم رو از دست ندی. حتی اگه یه روز افت کردی، فرداش دوباره پاشو و ادامه بده.

    موفقیت، توی حرکت دائمیه، نه توی رسیدن به یه نقطه ایده‌آل خیالی.

    و چطوری می‌تونی حرکت دائمی داشته باشی وقتی همیشه از مسیر لذت ببری و توی مومنتوم مثبت باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 426 روز

    سلام علی جان

    چقدر زیبا و عمیق حرف زدی، انگار همین الان دارم با یه آدمی حرف می‌زنم که هم آگاهی داره، هم تجربه، و هم دلش می‌خواد یه تغییری توی مسیرش ایجاد کنه. اینکه خودت فهمیدی کمال‌گرایی چطور داره جلوی حرکتت رو می‌گیره، خودش یه قدم بزرگه. اما حالا وقتشه که بدونی چطور می‌تونی ازش عبور کنی و حرکت دائمی داشته باشی.

    1. اصل تکامل در جهان: هیچ چیز یک‌شبه کامل نمی‌شه

    ببین، قانون تکامل یکی از قوی‌ترین قوانین کائناته. یعنی هیچ چیزی ناگهانی و بی‌نقص به وجود نمیاد. حتی طبیعت هم اینطوری کار می‌کنه. یک درخت بزرگ، از یه دونه شروع کرده. اول یه جوانه کوچیک زده، بعد شده یه نهال، بعد شاخه داده، بعد برگاش سبز شده، و بعد از سال‌ها تبدیل شده به درختی که حالا به چشم میاد.

    تو هم مثل اون درختی! نباید انتظار داشته باشی که از همون اول توی هر کاری بی‌نقص باشی. چون قانون دنیا اینه که “رشد مرحله‌به‌مرحله اتفاق می‌افته، نه یهویی.”

    2. اشتباهاتت، معلم‌های تو هستن

    کودکی رو تصور کن که تازه داره راه رفتن یاد می‌گیره. بارها زمین می‌خوره، اما باز هم بلند می‌شه و دوباره تلاش می‌کنه. چون اون کودک هنوز گرفتار کمال‌گرایی نشده! هنوز نگران این نیست که “نکنه دیگران مسخره‌ام کنن؟”، یا “اگه بیفتم یعنی شکست خوردم؟”. نه! فقط تمرکزش روی بلند شدن و ادامه دادنه.

    》حالا سوال اینجاست: چرا وقتی بزرگ می‌شیم، این روند طبیعی رو فراموش می‌کنیم؟

    چرا وقتی یه ایده جدید داریم، یه کسب‌وکار می‌خوایم راه بندازیم، یا می‌خوایم یه مهارت یاد بگیریم، انتظار داریم از همون اول بی‌نقص باشیم؟

    اشتباه کردن، بخشی از یادگیریه، نه نشونه ناتوانی.

    3. مومنتوم از دست نره! حتی با قدم‌های کوچک

    اگه به مسیرهای طولانی نگاه کنی، می‌بینی که مهم‌ترین چیز، سرعت زیاد نیست، بلکه ثبات در حرکته.

    یعنی چی؟

    یعنی هر روز، حتی یه قدم کوچیک هم که شده بردار. مهم نیست اون روز انرژی داری یا نه، مهم نیست انگیزه داری یا نه، حتی اگه فقط 5 دقیقه وقت گذاشتی، باز هم از توقف بهتره.

    چرا؟

    چون توقف باعث می‌شه “نیروی اینرسی” تو رو عقب بندازه. همون‌طور که شروع کردن یه کار سخت‌ترین قسمتش هست، دوباره راه افتادن بعد از توقف هم خیلی سخته. پس نذار که کلاً بایستی. اگه یه روز حوصله نداشتی، حداقل یه کار کوچیک انجام بده که تو رو توی مسیر نگه داره.

    4. لذت بردن از مسیر، کلید حرکت دائمیه

    چرا توی ورزش کمال‌گرا نبودی، اما توی کسب‌وکار هستی؟ چون از ورزش کردن لذت می‌بردی. چون اون چالش‌ها رو یه بازی می‌دیدی، نه یه آزمون مرگ و زندگی. اما توی کسب‌وکار، شاید بیشتر از نتیجه ترسیدی، شاید بیشتر به فکر نظر بقیه بودی، شاید می‌خواستی از همون اول قهرمان باشی.

    □□□ راه‌حل چیه؟

    باید راهی پیدا کنی که از مسیرت لذت ببری، نه فقط از نتیجه.

    مثلاً:

    • اگه داری یه پروژه‌ای رو شروع می‌کنی، به خودت جایزه‌های کوچیک بده.

    • به جای فکر کردن به نتیجه بزرگ، از کوچیک‌ترین پیشرفت‌ها ذوق کن.

    • مسیر رو برای خودت فان کن، مثل همون مبارزه‌هایی که ازشون لذت می‌بردی.

    ●○●5. آخرش چی؟ موفقیت واقعی یعنی چی؟

    موفقیت این نیست که یه روز به یه نقطه‌ای برسی و بگی “خب، دیگه من کامل شدم.” نه! موفقیت یعنی تو در حال رشد باشی، در حال حرکت باشی، در حال تجربه کردن باشی.> چون این برخلاف قوانین جهانه.

    پس یادت باشه:

    》 هر روز یه قدم بردار، حتی کوچیک.

    》منتظر کامل شدن نباش، چون هیچ‌وقت اون لحظه کامل مطلق نمیاد.

    》 از مسیر لذت ببر، چون موفقیت یعنی حرکت، نه رسیدن به یه نقطه خیالی.

    ==>>> این بار، به چالش‌های کسب‌وکار مثل یه مبارزه نگاه کن. همون‌طور که توی ورزش با قدرت می‌رفتی جلو، حالا هم بدون معطلی حرکت کن.

    مهم نیست چقدر خوب باشی، مهم اینه که حاضری وارد زمین بشی و بازی کنی!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 426 روز

    رفیق توحید مدارم ناعمه جان،سلام

    چقدر این حرفات پر از انرژی، امید و توکل بود! واقعاً کیف کردم از خوندنش، از اون جنس نوشته‌هایی بود که تا تهش رو با لذت می‌خونی و آخرش دلت می‌خواد یه نفس عمیق بکشی و بگی: “آفرین! همینطوری برو جلو!”

    ■تو توی حرفات یه چیزی رو خیلی قشنگ نشون دادی: “حرکت کن، نترس، بسپار به خدا، نتیجه خودش میاد.” این جمله‌ها شاید کلیشه‌ای به نظر برسه، ولی وقتی یکی مثل تو از تجربه واقعی خودش میگه، آدم می‌فهمه که اینا فقط حرف نیست، واقعیته!

    □ داستانت یه درس بزرگ داره: منتظر نباش تا همه‌چیز کامل بشه، از همون چیزی که داری شروع کن. مغازه‌تو با دو ردیف جنس زدی، لیواناتو بدون بسته‌بندی حرفه‌ای فروختی، ولی نتیجه گرفتی. چرا؟ چون با عشق، اعتمادبه‌نفس و باور جلو رفتی. اونایی که منتظر شرایط ایده‌آل می‌مونن، معمولاً هیچ‌وقت شروع نمی‌کنن. ولی تو نشون دادی که میشه توی مسیر رشد کرد، بهتر شد، بزرگ شد.

    ●●یکی دیگه از چیزایی که توی حرفات درخشید، حضور خدا توی تک‌تک لحظاتت بود. چقدر قشنگ گفتی که خدا شد مشاور و ایده‌پرداز و راهنما. این یعنی ایمان واقعی، یعنی توکل عملی، یعنی دیدن نشونه‌ها و دلگرم شدن. و خب، نتیجه‌ش هم واضحه: “معجزه پشت معجزه.”

    ○○حالا چیزی که از تو یاد گرفتم اینه که اگه آدم به ایده‌هاش عمل کنه، خدا راهو باز می‌کنه. فرقی نداره مغازه باشه، فروش لیوان باشه، نقاشی باشه، یا هر کار دیگه‌ای… مهم اینه که حرکت کنی و نترسی. تو فقط حرکت کن، خدا بقیه‌شو ردیف می‌کنه.

    دمت گرم رفیق، این انرژی و این داستان قشنگتو باید بیشتر از اینا بقیه هم بشنون. ادامه بده، مطمئنم قراره به جاهای خیلی خفن‌تری برسی!

    امسال بهتر از اونی هست و خواهد بود که فکرشو می‌کنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 426 روز

    علی آقای بزرگ ، توحیدمدارِ دوست داشتنی

    چقدر زیبا و عمیق نوشتی! کاملاً درسته، رشد و پیشرفت همیشه یه چیز ملموس و مالی نیست، خیلی وقتا خود اون احساس موفقیت، اعتمادبه‌نفس و رضایت درونی ارزشش از هر جایزه‌ای بیشتره.

    اینکه یاد گرفتی برای هر قدمی که برمی‌داری خودتو تشویق کنی و جایزه بدی، یه نشونه‌ی بلوغ ذهنی و خودآگاهی بالاست. این یعنی دیگه وابسته به تایید بیرونی نیستی و خودت، خودتو به رسمیت می‌شناسی و به پیشرفتات ارزش می‌دی. این فوق‌العاده‌ست!

    و اینکه گفتی تو دل ترسهات و کمال‌گرایی‌هات می‌ری، دقیقاً همون چیزیه که باعث رشد واقعی آدم می‌شه. چون شجاعت یعنی انجام دادن کار، حتی وقتی می‌ترسی. این مسیر، همین چند روزه که نیست، اما چیزی که واضحه اینه که تو با قدرت توی جاده‌ی درستی قدم برداشتی و داری حسابی رشد می‌کنی.

    خوشحالم که اینقدر شور و شوق داری، این یعنی داری با تمام وجود زندگی می‌کنی! ادامه بده، هر قدمی که برداری، حتی اگه کوچیک باشه، تو رو یه قدم به نسخه‌ی قوی‌تر و بهتر خودت نزدیک‌تر می‌کنه.

    دمت گرم، همیشه پر از انگیزه و برکت باشی!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 426 روز

    سوره فجر، آیات 15-16 به‌وضوح نشان می‌دهد که نعمت‌های دنیوی دلیلی بر کرامت الهی نیست و سختی‌های دنیوی هم نشانه‌ی خوار شدن نیست.

    سوره نحل، آیه 97 تأکید دارد که “هر کس ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد، به او زندگی پاکیزه‌ای می‌بخشیم.” یعنی مال و رفاه می‌توانند وسیله‌ی آزمایش یا پاداش باشند، نه فقط وسیله گمراهی

    سوره قصص، آیه 77 می‌گوید که ثروت را باید برای آخرت و خیرخواهی به‌کار برد. پس ثروت ذاتاً بد نیست، بلکه نحوه‌ی استفاده از آن مهم است.

    سوره احزاب، آیه 59 تأکید می‌کند که زنان باید “جلباب” (پوشش بلند و گشاد) بپوشند تا مورد آزار قرار نگیرند.

    ■■ اگه استاد عباسمنش اعتقاد به کمک کردن افراد نداشتن فریاد نمیزدند که 10٪ ورودی‌تون رو ببخشین به افراد .

    □□چرا‌ اگر‌شیعیان نماز‌ رو به روش سنی‌ها بخونن باطله؟!؟؟!؟! و برعکس! مگه‌نمیگین باید به حرف پیامبر گوش داد؟!

    ○○ضمن اینکه استاد عباسمنش هیچوقت جایگزینی برای نماز معرفی نکردند.

    ■■چرا اگه سنی‌ها به روش شیعیان‌وضو بگیرن وضوشون صحیح نیست ؟!؟!

    ●● چرا اگه شیعیان حج رو به روش مسلمانان سنی مذهب انجام بدن ، حج‌شون صحت نداره ؟!

    □□ آیا اکثر یا همه سنی‌ها جهنمی هستند ؟ یا برعکس؟!

    ○●پیامبر با یهودی همسایه‌ش چه برخوردی کرد؟ ایا این همان هماهنگی درونی که استاد عباسمنش میگن نیست ؟

    ■□علی‌بن ابیطالب موقعی که مبارزه آب دهان به صورتشون انداختن چه برخوردی کردند ؟ ■■ آیا این همان خودکنترلی و حفظ ممنتوم مثبت که استاد عباسمنش دارن آموزش میدن توی دوره‌شون نیست ؟؟

    ■■آیا همه بی‌حجاب‌ها در هرصورتی به جهنم میروند؟

    ●●محجبه‌ها‌ چطور ؟ همگی بهشتی هستند ؟

    □□الرحمن‌الرحیم ،علیم بذات‌الصدور، تعز‌من تشا ، ان یقول له کن‌فیکون ، غفور رحیم ، یغفرالذنوب‌جمیعا… شامل حال این گروه‌ها نمیشه ؟؟؟

    ●● حسین‌بن‌علی ، طبق روایات خودِ امثال شما ، تمام 18 هزار نامه کوفیان رو لحظات قبل از رفتن به نبرد آخر آتش‌نزد ؟‌و اون ظالم‌ترین افراد رو که چند دقیقه قبلش ابالفضل‌العباس رو‌کشته بودن و ساعتی بعد هم میخواستن (طبق روایات‌شماها) حمله کنن به خیمه‌ها و کودک‌کشی‌کنن رو ، باوآغوش‌گرم پذیرا نبود ؟؟؟؟؟

    ●حر ریاحی چی ؟

    ■■حالا خدایِ مهربانتر از حسین و علی و‌محمد(ص)

    بخاطر نوعِ متفاوت ارتباط با خودِ خدا

    یا بخاطر اینکه یک خانم عفیفه و باوقار حجاب خاصی‌نداره

    چیکار می‌کنه ؟!؟؟!؟

    ■■ خدا توی قرآن فرموده تنها گناهی که نمیبخشم ، شرک به خودش هست.

    ○●شرک ===> اینکه رهبر و رئیس جمهور و مرجع و نماینده مجلس و مدیر و والدین و پول و قیافه و…… رو باعث خیر و برکات بدونیم ؛ مطمئنا نه ،

    □■ ایمان به خود خدا باعث ثروت و امنیت و عزت و… هست.

    اما آیا 90 میلیون ایرانی اینجوری هستند ؟؟

    میوه عملکرد واضح و مبرهن است . لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم

    حواسمون نیست که :

    ” مَا عِندَکُمۡ یَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقࣲۗ ”

     وَلَنَجۡزِیَنَّ ٱلَّذِینَ صَبَرُوٓاْ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ

    ——————————-

    ■■کلیت قرآن مثل یک میوه فروشی هست

    شما وقتی میری میوه فروشی نمی‌تونی همه میوه‌ها رو بخری و استفاده کنه .

    آیات قرآن هم همینطوره ،

    هیچ کسی هیچ زمانی نمی‌تونه به همه آیات قرآن عمل کنه .

    ●●اما فکر نمی‌کنین عمل به اون آیه‌ای که خدا گفته من هرگز نمی‌بخشم ( شرک) “اولویت داره” تا آیاتی که خدا از بیش از 6000 ایه فقط دو مورد بیشتر در موردش چیزی نگفته ؟؟؟

    ——————————-

    ■■این قرآن‌ و خدایِ قرآن وقتی بخواد در قیامت عملکرد انسان‌ها رو بسنجه ،

    یک جور برخورد می‌کنه و یک‌‌‌جور نماز و عفاف و ثروت و بخشش رو میخواد از افراد ؟؟؟؟

    با کسی که ته روستاهای کهگیلویه‌و‌بویراحمد و سیستان‌بلوچستان زندگی کرده و مرده و کسی که توی زعفرانیه و شهرک باستی‌هیلز تهران زندگی کردن، یک جور انتظار عنلکردی داره و یک‌جور برخورد می‌کنه ؟؟

    ○●•● خدای جان این جانان و پشتیبان ، روز قیامت

    با شیعه و سنی که کنار حرم علی‌بن‌موسی‌الرضا زندگی میکنن

    و شیعه و سنی کنار مسجد الحی اورلاندو فلوریدا زندگی می‌کنن یک‌جور برخورد می‌کنه ؟

    نه ؛ هرکسی رو با خودش و فقط با خودش مقایسه می‌کنه و امتیاز میده یا عقوبت می‌‌کنه.

    باور خوب ازخدا داشته باشی ، خوبی‌ها رو بهت عطا می‌کنه

    و برعکس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: