live | کنترل ورودی های ذهن - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/03/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-06 07:03:522024-11-08 05:24:02live | کنترل ورودی های ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد جانم یه مطلب دیگه ای هم که یادم رفته بود این بود ک من همیشه میترسیدم نکنه جاهایی ک من میرم و کم رعایت کنم باعث مریض شدن خانوادم بشه من بهشون مریضی بدم و جالب اینجاست ک بابام دادشم ک گرفتن هر کدوم از یه جایی گرفتن و منم ک همش می گشتم اصلا کسی مریض نکردم یا ترس از اینکه نکنه برم مریض بشن به کشتن بدمشون و الان با حرفهای شما یادم امد اقا من ن کسی میتونم مریض کنم یا به کشتن بدم زمان مرگ هر کس مشخصه و عمر دست خداست من کیم ک بخوام کسی بکشم یا مریض کردن اون شخص خودش ارتعاشش پایین بود ک مریض شد من کاره ای نیستم وا استاد اصلا حس میکنم ذهنم باز شده دیگه مقاومت ترس ندارم مرسیییبی
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
اخ استاد این فایل بی نظیر نشانه امروز من بود وای استاد من چند روزیه ک همش اخبر بار بد درباره این ویروس جدید مرگ اینا میشنوم و من اصلا ن کانال خبری ن تلوزیون ک اخبار این چیزا باشه گوش میدم ولی تو خانواده صحبت میشه و من میشنوم با اینکه من همش سعی میکنم ک تو اتاق باشم برای غذا برم بیرون و همش می گفتم خدایا تو شاهدی من پیگری خبر ها نمیکنم
و الان شما جواب من دادین اگ ناخواسته شنیدی توجه نکن جنبه + توجه کنم و استاد بعد از خوندن کامنت بی نظیر خانم شب خیز عزیز یه حسی بهم گفت بیا این تعریف کن من تو این چند سالی ک این بیماری امده خیلی اتفاقات خوب برام افتاد اولیش جدا شدن دور شدن از هم کلاسی ها و ادمهای به شدت منفی ک بخاطر شرایط کاملا دور شدم و بعدش باعث شد سریع راحت با کمترین هزینه درسم تموم بشه من بعد چندین سال چاقی بتونم برم باشگاه لاعز کنم باعث شد من ک از خانوادم جدا زندگی میکردم و سختم بود برگردم پیششون وهزار تا چیز مثبت دیگه ولی استاد بخدا تو این چند سال خدارو هزاران مرتبه شکر دچارش نشدم و 2 بار سرما خوردم فقط همین ک ب دوتا قرص سریع چند روزه خوب شدم البته من ماسک میزنم ولی خوب همه جا میرم مهمانی باشگاه بازار و….. و مریض نشدمو استاد من بابام و داداشم گرفتن و تو خونه باشون بودم و من ماسک نمیزدم و کنارشون بودم بازم به لطف اله مریض نشدم و انگار خدا میخواست با این لایو بی نظیر شما بگه بابا تو زیر پناه منی تو در امان منی مگه این چند سال مشکلی داشتی ن پس از این به بعدم نداری نیلوفر
البته استاد من داداشم همش میگه چطوری تو اصلا هیچیت نمیشه منم میخندم و تو دلم میگم خدا
استاد بخدا هر وقت هرجا ک یک نفر مریض بوده یا احتمال مریض شدنم بوده به هدایت لطفش نرفتم بعد فهمیدم بله مریض بودن واقعا این خدایی ک حواسش به من بوده نزاشته من کوچکترین مشکل داشته باشم تازه از وقتی با شما اشنا شدم به خدا حتی سرما خوردگیم نداشتم حتی تمام مریضی هایی ک داشتم از کمر درد معده درد پا درد همه حل شدن همه پس قرر نیست دچار هیچ گونه مریضی بشم چون این خدایی ک من بهش باور دارم رسیدم ن تنها من خوب کرد بلکه من مثل یک محافظ حفظ کرد من از کی چی میترسم از کی واقعا خدایا شکرت مرسی استاد جان عاشقتونم
سلام خدمت دوست عزیرم اقای عباسمنش و بچهای سایت وخانوم شایسته از همتون ممنوع وسپاس کزارم که کمک به هم دیگر میکنیم که ذهن خوب خلاق و عالی داشته باشیم من بچها بخدا هر رکزی که میکذره راحتر میتونم ذهنمو کنترول کنم یعنی اگر من با زجر بلند میشدم بروم سر کار الا راحتر هستم یا با دوستام یا هر چیز دیگر همینو میخاستم بگم بچها به خدا وند میسپارمتون
🏵 با سلام استاد عزیز و خانم شایسته مهربونم و دوستان عزیز سایت🏵
🌿 لایو استاد عباس منش قسمت ۱۱🌿
وقتی که آدم توی شرایط بیماری قرار بگیره یه ذره کنترل ذهن کار سختیه، یعنی اینکه کنترل ذهن کار ساده ای نیست و آدم هایی میتونن انجام بدن که روی خودشون کار کردن🎀
اگه اینجوری بود که همه مثل هم بودن، یعنی اگه همه میتونستن ذهنشون رو راحت کنترل کنن که همه نتایج خیلی بزرگ گرفته بودن👌
دلیل اینکه تفاوت هست بین افراد، اینه که کنترل ذهن و واکنش نشون ندادن به شرایط بیرونی، یک کاریه که آدمهای کمی میتونن انجام بدن، آدمهای زیادی نمیتونن ذهنشون رو کنترل کنن💖
نه در مورد بحث بیماری، در مورد همه چیز اینطوریه، مثلاً طرف میره بیرون ماشینش پنچر میشه، اعصابش خرد میشه، مثلا یه دوستی داره که بهش زنگ نمیزنه، یا اگه زنگ میزنه اون جواب نمیده اعصابش خورد میشه و ناراحت میشه، یا مثلاً چِکِش برگشت خورده ناراحت میشه، یا مشتری نمیاد ناراحت میشه، یعنی آدمهای زیادی هستن که نمیتونن ذهنشون رو کنترل کنن🥴
یه ذهنی دارن واکنش نشون میده به اتفاقات بیرونی و تا وقتی که ذهن ما به اتفاقات بیرونی داره واکنش نشون میده، اتفاقات از همون جنس براش اتفاق میفته🎀
زندگی مارو داره ذهنمون، افکارمون، باورهامون، فرکانس هامون داره ایجاد میکنه، وقتی فرکانسهای ما در مورد موضوعات بیرونیه، حالا هرچی که اون بیرون هست و اغلبش هم ناراحت کننده هست، برامون اتفاقی که میفته اینه که این فرکانس ها، درخواست میدن به جهان که از همین جنس های ناراحت کننده بیشتر برای من بیار و این اتفاق میفته😲
به همین دلیل زندگی برای خیلی از آدمها همیشه شرایط حساس کنونیه🥴
من خودم درک میکنم، برای خود من هم یه موقع هایی میشه واقعا کنترل ذهن کار سختیه، یه موقع هایی نمیتونم با دقت و کیفیت بالا این کار را انجام بدم، می فهمم که چه نجواهایی تو ذهن آدم میاد، می فهمم چه ترس هایی میاد، برای من هم هست، برای همه هست،👌🌷
هر کسی به هر نتیجهای رسیده،چه خوشبخت، چه بدبخت، چه فقیر، چه ثروتمند، چه سالم، چه بیمار، این داستان ها رو داره، اونایی که نتیجه خوبی گرفتن توی زندگیشون، تونستن این ذهن رو کنترل کنن، ولی کار راحتی هم نبوده، هیچ وقت راحت نیست🥴😲
هرچند که هرچقدر بیشتر تمرین کنیم، مثل هر کار دیگه ای که شما تمرین میکنید اولش سخته، راحت میشه. مثل پیانو زدن، مثل گیتار زدن، مثل فوتبال بازی کردن، مثل هر ورزش دیگه ای، یا هر مهارت دیگه ای، مثل کد نوشتن روی کامپیوتر، یا هر کار دیگه ای که اولش سخت و پیچیده است ولی بعد از تمرین و تکرار و تکرار راحت میشه🥳
کنترل ذهن هم همینه، راحت تر میشه ولی همیشه چالشهای خودش رو داره🤗
اگه بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم، دنیامون رو میتونیم اون جوری که دوست داریم کنترل کنیم🥳
در مورد این داستان بیماری هم، رسانه ها خیلی جو میدن، توی همه جا هم همین اینطوریه، بهترین کار اینه که تا جایی که میشه از رسانهها دوری کنیم، یعنی از اخبار و این مسائل تا جایی که میشه نشنویم، یه چیزهایی انقدر شایع میشه که شما هر کجا باشید می شنوید، توی خیابون، خونه و یه جوریه که همه در موردش صحبت میکنن، ولی اگه آگاهانه سعی کنیم توجه مون رو روش نذاریم، به شما قول میدم که آدمهای کمتری در موردش صحبت میکنن با شما، و اگه این روند رو ادامه بدیم، تقریبا میشه گفت تبدیل میشه به صفر🤗🥳
یکی از قوی ترین کارهایی که من اون اوایل که نمیتونستم ذهنم رو کنترل کنم، این بود که من اومدم تلویزیون رو از توی زندگیمون حذف کردم و همون موقع که تلویزیون رو حذف کردم خیلی خیلی ذهنم آروم تر شد، وقتی که شما اجازه می دید که اخبار و رسانه ها و مردم زیاد توی ذهن شما حرکت کنن و حرف بزنن، شما دیگه داری چیزی رو توی زندگیتون خلق می کنی که اونا خوراکش رو دارن بهت میدن😲
چیزی توی زندگی ما خلق میشه و ایجاد میشه که ذهن ما داره بهش توجه میکنه، وقتی که توجه رو اونها دارن به ما میدن، ما مثل ربات داریم در خدمت بقیه آدمها زندگی میکنیم، ما داریم زندگیمون رو اونجوری که اون ها دوست دارن خلق می کنیم🥴
❓🛑چرا به نظر شما رسانه ها و اخبار موضوعات منفی رو پوشش میدن؟ چرا همیشه در مورد نیمه خالی لیوان صحبت می کنن🛑❓
دلیلش اینه که مردم اینجوری دوست دارن، یعنی مردم، اون کسایی که اخبار نگاه می کنن دوست دارن در مورد بدبختی ها بشنون، یعنی اون براشون جذابه و طرفدار هاش زیاده، مردم میپسندند، رسانهها چیزی تولید میکنن که مشتری داشته باشه، این نیست که بشینن اتاق فکر داشته باشن بگن ما بیاییم ذهن بقیه رو عوض کنیم،🌷
نگاه میکنه ببینه اگه که ما خبر بدی رو منتشر کنیم ۵۰۰ نفر میخوان بشنون، ولی اگه بخواهیم در در مورد تولد یک پاندا توی کشور کرهجنوبی صحبت کنیم، کسی توجه نمی کنه، و اونها هم یه همچین چیزی رو میخوان که طرف پیگیری کنه، براش جذاب باشه، تبلیغات بغلش بفروشن، و این ایستگاه خبری شون رو زنده نگه دارن💖
آدمهای زیادی منفی فکر میکنن، آدمهای زیادی دنبال بدبختی ان، رسانه ها هم دارن به این آدمها خوراک میدن، به مشتری هاشون خوراک میدن، اگه تو هم مشتری اونها هستی اونها دارن بهت خوراک میدن، اگه نمیخوای مشتری اونها باشی، خب خوراک اونها رو نخور، چون چیزی رو که دریافت میکنه بدنت، همون خروجی رو میده 🦋
زندگی ماکه جدا از دریافتیهای ما نیست، از ورودیهای ما نیست، وقتی که ما می شینیم صبح تا شب در مورد ورودی های نامناسب توجه میکنیم اتفاقی که میفته خروجی هماهنگ میشه با ورودی ما🌺
به همین دلیل هم من تلویزیون رو قطع کردم، وقتی که ما شروع می کنیم به ورودی کنترل کردن، شاید اولش یه ذره سخت باشه، ولی بعد از اینکه زیاد این کار رو انجام میدید و تبدیل میشه به یک مهارت، شما خیلی راحت میتونید ذهنتون رو کنترل کنید، 🌷
وقتی که ذهنتون رو کنترل می کنید، و ورودی ها رو کنترل می کنید، یواش یواش ورودی های بهتری میاد، دلیل اینکه من به آمریکا هدایت شدم و به این شرایط هدایت شدم، کنترل ورودی های ذهنی بود، یعنی ورودی های مناسب خروجی مناسب رو ایجاد کرده، این نبوده که من اول مهاجرت کنم بعد ذهنم رو کنترل کنم، اول ذهن کنترل شده، بعد همه این اتفاقات افتاده، به واسطه کنترل ذهن، به واسطه ورودی های مناسب اتفاقات میافته🤗
این از بحث کنترل ذهن و بحث ورودی های مناسب که خیلی از دوستان رعایت نمی کنن و انتظار دارن زندگیشون هم تغییر کنه، کنترل ذهن مثل غذا میمونه، وقتی که شما غذا میخورید، اگه غذا ظاهرش فاسد باشه، اگه سوسکی توش باشه، اگه بوی گند بده، شما آن غذا رو نمی خورید👌
به خدا حرف هایی که می شنوید، اخباری که میبینید، آدمهایی که باهاشون ارتباط دارید، همونا دارن غذا به شما میدن، با دیدگاه شون، با افکارشون، با حرف هاشون دارن به شما غذا میدن،😲
اگه اون غذاهه بوی گند میده، سراغش نرو، خریدارش نباش، فکر نکن غذای فاسد آدم رو مریض میکنه، غذای روحی نامناسب و فاسد هزار برابر بیشتر آدم رو بدبخت میکنه،🥴
فقط تفاوتش میدونید چیه❓
تفاوتش اینه که اگه غذای فاسد و غذای نامناسب رو بخوری همون موقع دل درد میگیری و میفهمی یعنی کل داستان اینه، کل داستان فاصله بین نتیجه است، یعنی عمل و نتیجه👌
یا مثلاً آتیش، شما دست بهش میزنید، همون موقع متوجه میشید، دستت همون موقع میسوزه، یا غذای نامناسب میخوری، ۱۰ دقیقه، ۲۰ دقیقه، ۲ ساعت بعدش، دل پیچه میگیری، بدن درد میگیری، حالت بد میشه🥴🤨
اما در مورد افکار نامناسب، این جوری نیست که همون موقع نتیجه بده، چون فرکانسها ی فاصله زمانی میخوان برای اینکه به یه قدرتی برسن و بعد نتیجه رو ایجاد کنن،🤗
یعنی اخبار اول میاد و اگه توی ذهن شما تکرار بشه و بهش توجه کنید،
این اگر ها هم هست
یه موقع هست آدم اخبار میشنوه اصلاً ذهنش جوری تفسیر می کنه اون ورودی رو، که به نفعش هم هست، ولی اغلب این جوریه که شما چیزی که می شنوید، همون چیزی رو می شنوید که دارن میگن،🥴🎀
آدم های کمی هستن که چیزهایی رو بشنون و جوری که دوست دارن تفسیر کنن🤗
من الان خودم احساس می کنم به اینجا رسیدم که چیزهای نامناسب اگه بیاد توی گوش من، جوری توی ذهن من تفسیر میشه که به من احساس خوبی میده، یعنی من جوری ازش استفاده می کنم از زاویه ای بهش نگاه می کنم که نه تنها حالم بد نمیشه، بلکه حالم هم بهتر میشه💖
ولی فرکانس ها وقتی که میان و تکرار میشن و تکرار میشن و تکرار میشن، اون وقت به یک قدرت می رسن که اتفاقات رو رقم میزنن، این یک فاصله زمانی می خواد، یعنی بستگی داره که چقدر تکرار بشن، بستگی داره شما چقدر بهش توجه کنید، بستگی داره که گذشته ات چی باشه و بعد اتفاقات میفته👌🎀
ولی از اونجایی که اتفاقات جنسی شبیه اتفاقات قبلی داره، چون تو قبلا همون آدم بودی و همین فکرها رو داشتی و همین باورها رو داشتی و همین نتایج رو میگرفتی💐
الان هم اگه یه ذره نتایج بدتر از نتایج قبلی باشه، چون تفاوت زیاد نیست، درک نمیکنی،
مثل این میمونه که شما مثلاً همیشه دل درد بگیری، همیشه غذای نامناسب بخوری، همیشه هم دل درد بگیری، اگه غذا هم یه ذره نامناسب تر باشه، این دل درده شدید تر بشه، چون همیشه دل درد بوده، الان یه ذره دل درده بیشتر شده، این تفاوت اونقدر زیاد نیست که بفهمی به خاطر نامناسب تر شدن غذاست🥴
زندگی خیلی ها اینجوریه، که اینقدر این زندگی ناجا جالبه که با ورودی های نامناسب تر، نا جالب تر میشه،
این تره اونقدر زیاد نیست که بفهمه که یه اتفاقی افتاده🤨
به همین دلیل افراد نمیفهمن، یعنی زندگیشون مزخرفه بعد امروز مزخرف تره، به همین دلیله که تفاوتی نمی فهمن،😠🌺
ولی یک کسی که داره توی مسیر درست میره و همیشه غذای سالم میخوره، یه ذره غذا ناسالم باشه، تفاوت زمین تا آسمونه،🤗
یعنی منی که همیشه زندگیم داره خوب پیش میره، یه ذره که زندگی نا جالب پیش بره و اوضاع بد پیش بره، من میفهمم که این ورودی ها کنترل نشده، پس این ورودی ها هستن که دارن اتفاقات رو رقم میزنن و اگه ورودی ها و اخبار نامناسب رو هر روز دریافت کنیم، اتفاقاتی از همون جنس دریافت میکنیم🪴🦋
ولی از اونجایی که فاصله فرکانسی و در واقع اون فرکانسی که بخواد اتفاقات رو خلق کنه باید یه ذره روش کار بشه و به یه قدرتی برسه تا تبدیل بشه به یک فرکانس خلق کننده، ممکنه شما درکش نکنید که این اتفاقی که توی زندگی شما افتاده، به خاطر اون فرکانسه🌺
یعنی ارتباط بین افکارتون و اتفاقات زندگی تون رو نتونید درک کنید، به خاطر همین هم نفهمید😒
ولی در مورد غذا خوردن، اگه غذای نامناسب بخورید، همون موقع متوجه میشید، اما در مورد اتفاقات زندگی به این شکل نیست، به این دلیل که چند تا عامله، یکی اینکه فرکانس ها باید به یک قدرت مناسب برسن تا خلق کنن و این برای هر فردی بستگی داره که چقدر اون فکر نامناسب رو تو ذهنش می پرورونه و بهش توجه میکنه و دنبال میکنهو دنبال افکار نامناسب شبیه اون میگرده🌻
دوم اینکه اگه زندگی به صورت کلی مزخرف باشه، مزخرف تر خیلی نشون نمیده، به همین دلیل طرف اگر هم اتفاقات بد، همون موقع که فکر میکنه، اتفاق بیفته، از اونجایی که جنس اتفاقات به مزخرفیه جنس اتفاقات قبلیه، به خاطر همین تفاوتش رو درست درک نمیکنه، چون همیشه افکار نامناسب داشته و این افکار نامناسب همیشه اتفاقات نامناسب رو براش به وجود آورده👌🥴
یه موقعی با پول گم کردن بوده، یه موقعی با چک پاس نشدن بوده، موقعی با خوردن زمین بوده، موقعی با تصادف کردن بوده، یه موقعی با رابطه عاطفی از دست دادن بوده، و همینطور به شکل های مختلف😒
خیلی ها دیگه به این نقطه رسیدن که میگن من میدونم امروز هم یه بلایی میخواد سرمون بیاد، یعنی منتظرن که بلا سرشون بیاد😕
برعکس من که منتظرم معجزه و اتفاقات خوب توی زندگیم بیاد، اگه اتفاق نیفته، میگم حالا ببینم من چه کم کاری کردم که اتفاقات خوب امروز کمتر توی زندگی من افتاد. این از بحث کارکرد جهان، اگر شما این ها رو بفهمید و درک کنید، خیلی راحت تر میتونید زندگیتون رو اونجوری که میخواهید رقم بزنید🥰🤗
اعتقاد من اینه که سیستم ایمنی قوی، همه چیز رو میتونه توی خودش حل کنه،🥰
کلاً باورها اینجوریه که وقتی روشون کار نمی کنی به قدرت قبلی نیستن، ولی نکته اینجاست که وقتی که سیستم ایمنی بدن قوی باشه از پس همه چیز بر میاد، بدن ما و بدن بقیه حیوانات تکامل داشتن و از تموم بیماری ها گذر کردن، اینها سیستمهای ایمنی و دفاعی بهشون اضافه شده 🪴🪴
هر چقدر که شما باورتون نسبت به بدنتون و سیستم ایمنی بدنتون قوی تر باشه، بدن شما بهتر عمل میکنه، این قانونشه، ذهن انسان تاثیر کاملی بر جسمش داره، اگه کسی احساس خوبی نسبت به جسمش داشته باشه، باورهای خوبی داشته باشه، جسمش بهتر عمل میکنه، این نگاه رو باید در خودمون ایجاد کنیم که این جسم ما بسیار بسیار قویه و هیچ مسئلهای نیست که بتونه جسم ما رو از بین ببره،🤗🥰
واقعاً این یک شعار نیست و یک توهم هم نیست، گلبول های سفید بدن ما بسیار بسیار قوی هستن🦋
نمیدونم چرا آدم ها فکر می کنن مرگ یک اتفاق عجیب و غریبه، هرکسی به یک شکلی میمیره، هیچ وقت مشخص نیست ما کی میخوایم از این دنیا بریم، یکی با بیماری، یکی با تصادف، یکی شب میخوابه صبح بلند نمیشه، و به هر ترتیبی این اتفاق ممکنه بیفته، مرگ کاملا طبیعیه، و ما باید با این موضوع راحت باشیم🌷
اگه هم زمان مرگ برسه، تو خودت رو بکنی توی استرلیزه ترین جاهای مختلف، به خاطر اینکه از بیماری نخوای بمیری، از چیز دیگه ای میمیری، این چیزی نیست که بشه جلوش رو بگیری، بنابراین ترس از مرگ رو نداشته باشید و موقعی که موقش باشه این اتفاق میفته و راهی برای گریز ش نیست و موقعی هم که موقش نباشه امکان نداره این اتفاق بیفته💐
توی هر اتفاقی میشه نکات مثبتش رو دید، اگه که آدم ذهن مثبتی داشته باشه از دل هر اتفاقی میتونه زیبایی رو بکشه بیرون، اگه زیاد این کار رو انجام بده اتفاقات دیگه مثبت هستن، اتفاقات ناراحت کننده نیست که بگیم من به زور زیبایی رو از اتفاقات ناراحت کننده بکشم بیرون، نه اتفاقات خودشون مثبت هستن، دیگه زندگی جوری میشه که مثبته وزیبایی و قشنگیه🥰
من یک روزی شروع کردم به کنترل ذهنم، حرکت کردم جور دیگه ای نگاه کنم به قضیه توی دنیای خودم، و مثل بقیه مردم نباشم، من نمیخواستم مثل بقیه مردم نتیجه بگیرم، مثل بقیه مردم هم عمل نکردم، اگه همه مردم به یک سمت میرفتن، من برعکسش رو میرفتم، و دوست داشتم زندگیم جور دیگه ای باشه و نتایج زندگی منم الان مثل بقیه مردم نیست🥰🌻
و به شما قول میدم که این اتفاق میتونه برای شما هم بیفته، به شرطی که بتونید اینجوری عمل کنید، زمانی که بقیه مردم درگیر افکار منفی هستن، بهترین زمان برای جدا شدن از اکثریت جامعه است، بهترین زمان برای حرکت به سمت خواسته هاست، به سمت چیزهای قشنگ، یعنی وقتی که همه دارن لنگ لنگان قدم میزنن، بهترین زمان برای حرکت کردن و قویتر شدنه، حرکت کنید، کار کنید روی خودتون، یادتون باشه که ۹۵ درصد مردم کاملاً دارن توی مسیر اشتباه حرکت میکنن، اگه می خواهید متفاوت باشید و متفاوت نتیجه بگیرید
نباید مثل اونها عمل کنید، نباید مثل اونها فکر کنید، نباید مثل اونها حرف بزنید، نباید حرف آنها رو بشنوید، نباید با آنها اصلاً کاری داشته باشید🔹️🥀
با سپاس از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربونم🥰 در پناه الله یکتا شاد، سالم، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید از شما بسیار بسیار سپاسگزارم 💐💐🌻🥰👌🦋🤗
سلام و درود خدمت استاد و دوستان عزیز
الان تقریبا 3/5 ساله که تو این مسیرم و دارم سعی میکنم با گوش کردن فایل ها روی خودم کار کنم و یکسری چیزها رو عمل کنم، البته اینو بگم که منم با اکانت همسرم میومدم تو سایت و همسرم کامت میزاشت ولی من دوست داشتم کامنت بزارم ولی انگار میگفتم من چی بزارم، من که موفقیت ندارم و یه دلیل دیگه اینکه از قضاوت دیگران میترسیدم، ولی تصمیم گرفتم که از الان به بعد با اکانت خودم کامنت بزارم چون میبینم که خیلی خیلی دستاورد و موفقت های عالی دارم ولی چون بقول استاد خواسته ها هی بزرگتر میشه آدم فکر میکنه که به موفقیت نرسیده.
تو این شرایط حساس کنونی از همون اولش ما سه نفرمون ماسک نزدیم (فقط جاهایی که اداری بود و کار داشتیم) چون باور سلامتی مون از همه زودتر اصلاح شد و مسیر دکتر هایی که قبلا میرفتیم کامل فراموش شد.
من شغلم با ماشین شخصی بود و شهرهای دیگه برای پخش محصولم میرفتم ولی گاهی ورودی های استان ها رو میبستن و پلاک های استان های دیگه نمیتونستن به شهرهای دیگه برن و اگر هم میرفتن جریمه بالا داشت، ولی من امید به الله میرفتم و میگفتم هیچی نمیشه و چیزی هم نمیشد، تازه مغازه دارها تعجب میکردند، که جریمه نشدی؟ جاده بسته نبود؟ تو چه جوری امدی! واقعا هیچ جوابی نداشتم به اونها بدم چون نمیتونستن قبول کنن…
سعی کردیم آگاهانه توجه مون رو از بیماری ها و منفی ها برداریم.
ما تو خونه مون تلویزیون نداریم (تو این مسیر امدیم آگاهانه فروختیم) و الان چند ساله که فقط داریم با سایت و سریال هاش مشغولیم و به لطف خدا برای پسر 8 ساله ام خیلی مهم نیست چون اونم درک کرده که تلویزیون فایده نداره و فقط منفی. با گوشی بازی میکنه و کارتون میبینه…
و ما هم مثل استاد تو پذیرایی مون میز تنیس داریم و با عشق و لذت با همسرم و پسرم بازی میکنیم و از اونجایی که فعلا دسته معمولی داریم و یه بار فقط با دسته مون رفتیم تو پارک با یه بنده خدایی بازی کردیم و اون دسته حرفه ای داشت و وقتی دسته منو گرفت خندید گفت که تو با این تخته خیلی عالی داری بازی میکنی و هر جور من پرتاب میکنم تو میگیری تو اگه دسته خوب داشته باشی چیکار میکنی. 😄😄😄
جالب که وقتی شهرستان خونه پدر و مادر مون میریم بابام که اخبارها رو گوش میده ولی موقعی که چند روز ما پیششون هستیم مادرم به پدرم میگه اون تلویزیون رو خاموش کن بچه ها پیش ما هستن.
و جالب تر از همه ی اینها وقتی تو این مسیر امدیم آرام آرام و آگاهانه با همسرم تصمیم گرفتیم که رفت و آمدها رو با فامیل ها و حتی برادر و خواهر ها هم قطع کنیم و یکسری ها که خیلی با هم در رفت و امد بودیم به طور معجزه وار دور شدند، چون خیلی فاصله ی فرکانسی با هم داشتیم، گفتیم الان بریم توی اون جمع ها بشینیم فقط باید از قضاوت وانتقاد و منفی ها بشنویم، البته من خیلی بیشتر مقاومت داشتم ولی با حرفهای همسرم و تغییرات خودمون فهمیدم که واقعا نباید با هر کسی در رفت و امد باشیم.
خیلی حسم خوبه که پا گذاشتم روی ترسهام و اولین کامنت خودم رو با عشق گذاشتم و امیدوارم دوستان لذت ببرن😊🌹
سلام به استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی نازنین💖💖💖💖💖
استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربون خیلی سپاسگذارم ازتون بابت تمام فایلهای فوق العاده ای که برامون توی سایت قرار میدید😍😍😍🙏🙏🙏🙏 امروز صبح که بیدار شدم تمرین ستاره قطبی رو که داشتم انجام میدادم یکی از خواسته هام هدایت من به سمت یه فایل فوق العاده بود که منو درباره خواسته ای که داشتم راهنمایی کنه .و من بعد از یک ساعت به طرز معجزه آسایی به سمت این فایل هدایت شدم و جواب تک تک سوالاتمو گرفتم و باورم ده ها برابر قوی تر شد درباره اون موضوعات . خداوند رو سپاسگزارم که منو با این سایت و همه دوستان و استادعزیزم آشنا کرد .من از وقتی که با استاد آشنا شدم جواب خیلی از سوالاتمو که حتی افرادی که خیلی مذهبی بودن نمیتونستن جواب سوالاتمو بدن و من همیشه با چرایی این سوالاتم درگیر بودم به ساده ترین شکل ممکن گرفتم .
و خدارو هزاران بار سپاسگذارم بابت این موضوع .و اینکه تا قبل از آشنایی من با شما عزیزان من چقدر باورهای مخربی داشتم درباره همه موضوعات زندگی مثل ثروت سلامتی خوشبختی و……و الان دارم تلاشمو میکنم که باورهای درست رو جایگزین کنم که البته این کار به تمرین بسیار زیادی نیاز داره برای منی که تازه اول راه هستم 🙃🙃
سلام دوست عزیز
یعنی استاد اسفندی هستن منم 12/18 به دنیا اومدم به به چ سعادتی 😍😍😍😍😍
خیلی خوشحالم که ادم های بی نظیری در این ماه متولد شدن تبریک به همه عزیزانی که در این ماه به دنیا اومد
خیلی خوشحال شدم که استاد در این روز و ماه به دنیا اومدن
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام استاد عزیزم و همه ی بچهای سایت
مدت کوتاهی هست که یک مسئله ای برام پیش اومده
نمیدونم علتش چیه؟ نمیدونم مربوط به فرکانس یا ورودی های من بوده یا نه؟!
مدتی بود که خارش پوستی داشتم و روی پوستم به صورت شلاقی و شکلکی مثلا دایره ای اینا تورم میکرد اولش خیلی زیاد نبود کم بود اما رفته رفته زیاد شد از روی ران پام تا مچ پام میریزه بیرون نگران بودم و مجبور شدم به دکتر برم رفتم و گفتن حساسیت داری. من خیلی کم الرژی داشتم اما روی پوستم هیچ وقت این اتفاق نمی افتاد دکتر گفت در بدنت به یه چیزی حساسیت داری و پوستتم اینجوری میشه کهیر هست و میوه جات مثل گوجه فلفل ادویه جات گرد و غبار لباس از جنس پلاستیک و گفت که برام سوال بود که هزاران نفر گوجه میخورن فلفل میخورن لباس پلاستیکی میخورن چرا اونجا حساسیت ندارن آلرژی ندارن و برای پوستشون این اتفاق نیفتاده برام قرص نوشته با پماد که میخورم اما اگه نخورم یکمی میریزه بیرون اما کمتر و اینکه حس خوبی ندارم که قرص میخورم لطفا کمکم کنید من باید چیکار کنم ؟!
درود بر شما استاد عزیزم و مریم شایسته عزیز🍃🌹
وقتتون بخیر
بابت فعالیتتون ازتون سپاسگزارم 🙏🍃و از خداوند سپاسگزارم که در این مسیر هادی ماست🙏🍃
من با کار کردن رو خودم و درک بیشتر توانایی کنترل ذهن هر روز احساسات بهتر و بیشتری رو دارم تجربه میکنم و همه و همه از الطاف و رحمات بیکران خداوند یکتاست که مارو هدایت میکنه…. بخونید نظرمو براتون بهترین احساساتو از خداوند وهاب خاستارم که با کنترل ذهن بهش میرسید این تجربیات منه که هزاران بار خداوند رو بابتش شاکرم
امروز پراز احساسات خوب بود و هر روز احساسات بهتر
بخاطر احساسات خوبم سپاسگزارم
چیزهایی که در من احساس شادی ایجاد میکنه:کار کردن ، یاد خدا حرف زدن با خدا ، مراقبه ، پیاده روی و لذت بردن از طبیعت ، توجه به داشته ها و سپاسگزاری ، تنظیم روزانه اهداف و ارزشهام ، سپاسگزاری و نوشتن کارام و خواسته هام ، دنبال کردن سایت شما و چیزایی که باعث رشدمه و در کل کنترل توجهم بسمتی که احساس خوبی بم میده…
من هر روز سپاسگزارم و هر لحظه سعی میکنم بابت هر نعمتی و هر کسی سپاسگزار باشم و همه آدما رو دستان خدا میبینم و همه اشیاء و هر چیزی رو نشونه های خداوند میبینم ، بیش از ۳ ماهه که معجزه سپاسگزاری راندابرن رو انجام میدم و امروز روز۹۳ بودم باور کنید من خیلی خیلی خوشحال و سپاسگزارم که از شدت زیاد خداوند قلبمو نرم میکنه از شدت سپاسگزاری گاه گاهی اشک میریزم و خدا را سپاسگزارم که بما انقدر لطف و رحمت داره و انقدر نعمت و ثروت و فراوانی برامون مهیا کرده
واقعا سپاسگزاری معجزه هست و اول از درون خود من رو و بعد بیرون زندگیم همه چیز رو متحول کرده و این روزها من غرق در شادی و آرامش و سپاسگزاریم با اینکه مسائل هنوز در زندگیم هستن اما خیلی وقته که نگاه من به زندگی تغییر اساسی کرده و صمیمانه سپاسگزارم.
سپاسگزارم خیلی خوشحالم که این فضا فراهمه و میتونم بیام بنویسم…
احساس تفریح ، ۳ساعت پیش برای فروش یه ساعت توسط دوستم که خیلی جالب بود چقد خندیدیم همینطور برای شام امشب که خنده دار بود داستانش…
احساس الهام گرفتن … الهام الهام الهام وااای خدای من چقدر من اینو دوس دارم چقدر قلبم و روحم باش آرومه اعتقاد دارم هر لحظه خداوند به قلبم الهام میکنه و درحال هدایت ماست با همه انسانها و همه نشونه ها نمیتونم توصیفش کنم و دائم دارم روش کار میکنم چقدر زیباست و چه لذتبخش دوس دارم ساعتها درموردش صحبت کنم و بهش بیشتر توجه کنم خدایا شکرت همیشه سپاسگزاریهام قسمت زیادیش مربوط به الهاماته …
مثل الهام رو همین چند ساعت پیش که دریافتم، یه کاغذ از لای دفترم افتاد وقتی نگا کردم دیدم کاغذ یادداشت درآمد ماهانمه که هنوز تو گوشیم وارد نکرده بودم و خدا گفت : علی ببین چقدر ثروت بهت عطا کردم ، اینماه هنوز داخل گوشیت وارد نکردی و فراموشت شد و من همون موقع تو گوشی وارد کردمو سپاسگزاری کردم.
درباره احساس شگفتی … از شگفتی هر لحظه با توجه به کارکرد قوانین دقیق و منظم جهان هستی دهنم باز میمونه اتفاقات خوب خبرای خوب احساسات خوب پشت سر هم هر لحظه که بهش توجه میکنم حس فوق العاده ایه و روزی هزاران بار بابت قوانین سپاسگزارم.
درباره عشق و عشق و عشق
خداراسپاسگزارم انقدر عاشق خودم و دیگران و جهانم (خدام) که فقط دوس دارم یکی باشه این عشقو درک کنه ، همیشه به دیگران میگم عاشقتم عاشقتونم
من نسبت به شما و همراهانتون که همه رو دستان بزرگ خداوند یکتا میبینم احساس عشق عمیقی میکنم…
باز هم احساسات خوب خیلیییی زیادی در طول شبانه روز دارم که دوس دارم هر شب بیام در قسمتی از این فضا درباره چنتاشون حرف بزنم…
از شما بابت تلاشتون و فعالیتتون سپاسگزارم 🍃🙏و از خداوند سپاسگزارم که ما را در این مسیر زیبا و لذتبخش حمایت میکنه🌹🍃🙏
عاشششقتونم من💚🌹🍃💓
بنام خدا
چندوقته که خییلی به خودم فشاراوردم ومیخواستم روزهای تلف شده رو جبران کنم این خودش کلی فشاربهم اورد طوری که باعث شد ازهدفم دورتربشم وحالا به مقداری استراحت نیازدارم تابتونم انرژی خودمودوباره بدست بیارم. باید بیشتر به نکات مثبت به داشته هام واطرافم تمرکز کنم.باید الان رهاباشم…..
بایداین نکته روبه خودم گوشزد کنم که جهان(خودبه خود)افراد ایده ها،شرایط وموقعیت های مشابه رو کنارهم جمع میکنه کارمن چگونگی نبایدباشه من فقط باید روی خودم کارکنم.ویادم باشه وایمانموتازه کنم درباره اینکه انرژی های هماهنگ کنارهم قرارمیگیرند این قانونه جهانه……
ازاونجاییکه هررر شئ دراین دنیا بارفرکانسی داره پس منم فرکانس دارم افکارم فرکانس داره درنتیجه بلاشک اینهادرزمان مناسب درمکان مناسب لاجرم کنارهم قرارخواهند گرفت که اگراینطورنباشه عدالت خداوند زیرسوال میره !!!!!!!!!!!!!!!!
الخیر فی ماوقع رو بیاد بیارم.اگر برای رسیدن به خواسته ام اقدامی انجان دادم و نشد،این به این معنیه که اون مسیر منو به هدفم نمیرسونه و این کارو خدا برام انجام میده یعنی چون میدونه من هدفم چیه ، بخاطرهمین میدونه این مسیری که رفتم و نشد، درجهت رسیدن به اهدافم نیست..!الخیر فی ما وقع !!
تو فقط رو خودت کارکن …شده حتی دو ماه ..سه ماه اشکالی نداره چون مطمئنی که درنهایت به هدفت که راه اندازی کسب وکارشخصی هست خواهی رسید!