live | کنترل ورودی های ذهن - صفحه 26

679 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد صدرا شهبازیان گفته:
    مدت عضویت: 3074 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خدایی که برای بنده اش کافیست

    استاد عباسمنش و خانم شایسه و لیلای عزیز سلام

    روزی رو به یاد میارم که از همه جا بریده بودم کسب و کاری که با عموم داشتیم به مشکل برخورده بود

    6 ماه بود که نمی‌توانستیم فروش داشته باشم و 2 ماه یا بیشتر بود که ورودی مالی نداشتم

    و یک کلام از همه جا بریده بودم

    از خودم شاکی بودم که چرا فرصت های کاری را رد کرده بودم

    ان روز ها عضو سایت بودم اما چیزی از کار کردن روی خودم نمی‌دانستم

    همان تضاد باعث شد بفهمم باید با تغیر نگاهم به احساس بهتر برسم به سپاسگذاری برسم به یکتاپرستی برسم

    این شروع کار کردن من به صورت جدی روی خودم بود

    بعداز چند ماه کار کردن و باور ساختن بالاخره نتیجه روشن شد یه روز که کنترل ذهن خیلی سخت بود پشت شیشه یک ماشین دیدم نوشته ایا خدا برای بنده اش کافی نیست

    و من همون شب یه کار با موقعیت های خیلی عالی گیرم اومد خداروشکر و همون سالی که من ازش میترسیدم بهترین سال زندگی من بود از هر نظر بخصوص از نظر کالی

    همیشه میگم من یک سال هست که عضو سایت هستم

    اون هم نه کامل چون همین چند وقت قبل هم باز از مسیر منحرف شدم و به متاسفانه توی مسیر انحرافی موندم که مریض شدم

    ولی به خودم اومدم و شکرگذاری رو شروع کردم اولش جدا شدن از اون فضای فرکانسی بیمارگونه خیلی سخت بود

    مدت زمان هایی که حالم خوب بود کوتاه و مدت زمان هایی که بد بودم طولانی بود اما به لطف خدا تونستم هرطور بود خودم رو کنترل کردم و الحمدالله امروز برای سومین روز پیاپی هست که حال من خوبه

    و 17 روز هست که برگشتم سر همون کاری که در موردش گفتم

    خداروشکر میکنم برای جهان چند وجهی که درست کرده و تایین کننده تفاوت سطح کیفی زندگی ما فقط تفاوت بین شخصیت خودمون و نوع نگاه خودمون هست تفاوت بین سپاسگذاری یا توجه به ناخواسته هاست

    تفاوت بین رها بودن و دیدن خیریت توی هرچیز یا جنگیدن و اظهار ناراحتی کردن

    من به شما قول میدم بیماری فقط یک توهمه

    این رو کسی میگه که به لطف خدا هم از امتحان سرطان و هم از امتحان بیماری اضطرابی تا الان سربلند بیرون اومده

    بیماری فقط یک توهمه یک سوءتفاهم بیش نیست

    درگیر هر بیماری هستید فقط لحظاتی که حالتون خوب هست یا بهتر هست شکرگذاری کنید برای خودتون حال خوبتون رو بزگرش کنید

    مطمعن باشید که بعد از چند روز زمان هایی که حالتون بهتره بیشتر میشه و حال بد کم تر و به مرور حال خوبتون تثبیت میشه

    فقط یادتون باشه بیماری غیر واقعیه

    قدرت خدا تنها قدرت دنیاست ازش به نفع خودتون استفاده کنید

    خدا بدن انسان رو طوری درست کرده بتونه خودش رو خیلی سریع بهبود بده

    معنی قران بخونید

    مطالب سایت رو مدام گوش‌کنید

    کامنت بخونید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زهرا آقچه لو گفته:
    مدت عضویت: 733 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    سلام خدمت استاد عباس منش و خانوم شایسته.

    باز هم فایل مناسب با همزمانی برای من.

    دیروز فیلمی دیدم که در آخر یکی از نقش اول ها فوت کردن و من ناراحت شدم و تا مدتها احساس ناراحتی داشتم.وقتی شب خواستم بخوابم گفتم:زهرا فقط ادعات میشه که داری روی باورهات کار میکنی ولی هنوز هم باورهای خوبی درمورد مرگ نداری این سینمایی بهت نشون داد که چقدر دیگه باید روی باورهای خودت کار کنی. یکی از دلایلی که باعث ناراحتی من شد این بود که واقعا بازیگر را دوست داشتم و دلم نمیخواست بمیره ولی خب چرا؟ اون یه فیلم بیشتر نبود ولی بهم نشون داد که چقدر جای کار دارم درمورد موضوع مرگ.چقدر باید باهاش کنار بیام و چقدر باید روی ورودی های خودم کار کنم. مرگ طبیعتا جهان هستی هست. در بین تمام موجودات این اتفاق می افتد همه فانی و اوست باقی. مرگ حقیقته.مرگ نابودی نیست. اگر از مرگ کسی ناراحت میشیم احساس ما هست نه اینکه اون شخص نابود شده باشد. مرگ ما را به جایی باز میگردانند که همیشه بودیم به اصل خودمون برمیگردیم.مرگ تولدی دوباره هست چرا بخاطر دنیایی که ازش خبر ندارم ناراحتم. مگه الان تو این دنیا لذت نمیبرم از زندگی که در دنیای بعدی نتونم لذت ببرم. همانطور که اینجا لذت میبرم در دنیای بعدی هم لذت میبرم. راستش من زیاد برای مرگ خودم ناراحت نیستم انگار درمورد مرگ دیگران بیشتر ناراحت میشم. شایدم درمورد مرگ خودمم همین حسو دارم که داره تو مرگ بقیه خودشو نشون میده. باز هم میخوام کار کنم روی باورهام و درمورد مرگ بیشتر بدونم تا کمتر احساس ناراحتی کنم البته بگم نسبت به گذشته خیلی بهتر شدم شاید در گذشته ساعت ها ناراحتی و تا چند روز صحبت میکردم که وای نقش اول مرد ولی الان فقط چند ساعت بیشتر ناراحت نبودم و فقط به همسرم گفتم و دیگه درموردش با بقیه صحبت نکردم و این یک پیشرفت موفقیت آمیز بود‌. خدایا شکرت.

    حالا بریم سراغ کنترل ذهن:خروجی ما حاصل ورودی های ما هست. اگر کنترل ذهن مناسب داشته باشیم میتونیم خروجی مناسب داشته باشیم.

    اگر متفاوت عمل کنیم متفاوت هم نتیجه میگیریم.

    همیشه مخالف نود و نه درصد ملت عمل کنیم تا شرایط دلخواه را داشته باشیم.از اخبار و رسانه دوری کنیم.آنها سم را وارد بدن ما میکنند به ظاهر عسل.

    مثل اینکه من یک ظرف سم میزارم جلوت میگم این شیرین تر از عسل هست ولی سم هست بخور ، ولی تو میدونی بخوری درجا میمیری. پس آن را نمیخوری. رسانه و اخبار هم همین حکم را دارند.

    استاد در ادامه گفتید اگر فرکانس درست میفرستیم ولی هنوز نتیجه دلخواه را نگرفتیم به این دلیل که هنوز قدرت خلق کردن را پیدا نکرده. چقدر به این جمله نیاز داشتم. چقدر کمک حال من بود. چقدر بهم کمک کرد که جا نزنم و ادامه بدم تا قدرت بدم که خلق کنم. بارها ورودی های خوب را تکرار کنم بارها ورودی های مناسب ذهنمو فرکانس ها را تکرار کنم تا به شرایط دلخواه برسم. بارها بارها مراقب باشم به افکار مثبت قدرت بدم و از افکار منفی دوری کنم. ذهنمو کنترل کنم و جلوی نجواهای ذهنی خودم را بگیرم.

    سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جان.

    سپاسگزار خداوندی هستم که همواره مرا به بهترین و درست ترین راه ها راه کسانی که نعمت های دنیا و آخرت را داده است هدایت میکند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 928 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان عزیزم و همه دوستان.

    گام چهاردهم از خانه تکانی ذهن.

    کنترل ورودی های ذهن.

    واقعا کنترل ذهن خیلی خیلی مهمه. من از وقتی اهمیت این موضوع رو متوجه شدم، کلا اخبار رو قطع کردم، سریال ها رو قطع کردم.

    من آدمی بودم که تنها سرگرمیم تماشا کردن سریال بود! ولی خدا رو شکر ،به یاری خدا ، به محض اینکه متوجه شدم اینا همه ورودی بد به ذهنم میده ، سریع قطع کردم، اصلا دیگه تماشا نکردم، خدا رو شکر الان بیشتر زمانم رو تو سایت استاد میگذرونم.

    وقتی مهمونی میرم ، اکثر افراد یا دارن در مورد سریال ها صحبت میکنن ،اینکه قسمت جدید فلان سریال اومده ،یا دارن در مورد اخبار و اتفاقات صحبت میکنن.

    و من از هیچ کدوم از حرفهای اونا خبر ندارم‌. نه میدونم فلان سریال قسمت جدیدش اومده ، حتی اسم سریال هم به گوشم نخورده، نه درباره اخبار و اتفاقات چیزی میدونم.

    تمام تمرکزم رو خودمه و زندگی خودم.

    برای افراد عجیبه ، میگن خب پس چطور سرگرم میشی؟ براشون اصلا کارای من قابل باور نیست.

    خدا رو شکر میکنم که هدایت شدم.

    کنترل ذهن چیزیه که همیشه و هر لحظه باید حواسمون بهش باشه.

    توجه به نکات مثبت، توجه به زیبایی ها.

    اعتراف میکنم که در بعضی شرایط کنترل ذهن واقعا برام سخت شده و حتی نتونستم کنترل کنم، اما میدونم که این نیاز به تکرار و تمرین داره، نیاز به طی کردن تکامل داره.

    ولی همین قدم های کوچیکی که هر روز برمیدارم در نهایت منو به هدفم میرسونه.

    الان که دارم این کامنت رو می نویسم ، در یه مساله ای قرار دارم که به شدت نیاز به کنترل ذهن داره. واقعا نجواها میاد، ولی من تمام تلاشم رو برای کنترل کردن ذهنم انجام میدم.

    تمام توجهم رو میذارم رو خداوند و قدرت بی نهایتش.

    و میدونم که همه چیز خوب پیش میره چون خداوند برای بنده اش کافی است‌.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    بهروز علایی گفته:
    مدت عضویت: 1726 روز

    بنام خداوندمهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گرانقدر، و دوستان همدل کشتی نشینان نوح

    خدارا هزاران بار شکر که منو در بهترین زمان و بهترین مکان قرار میدهد،

    سپاس ویژه دارم از خانم شایسته عزیز،که واقعا با الهامات خود غوغایی به پا کرده است

    واقعا همه فایلها در جزی ترین زندگی من تاثیر بسیار شگرفی ایجاد میکند،

    با اینکه این فایل را قبلا دیده بودم، و آن زمان در مورد کرونا استاد عزیزم یک آگاهی هایی در وجودم ایجاد کرد، که من کرونا نگرفتم

    در حالیکه همه همکاران من که نزدیک به 100 نفر بودند دو یا سه بار به این بیماری مبتلا شدند،

    علت اینکه مبتلا نشدم همان باورهای توحیدی بود که از زبان استاد عزیزم یاد گرفتم،

    واقعا کنترل کردن ذهن در آن شرایط برای من خیلی سخت بود اما اینقدر به گفته های استاد عزیزم ایمان داشتم، کلا ترس از وجود من محو شده بود،

    این در حالی بود که ما ارتباط با مراکز درمانی داشتیم، یعنی ارائه پروتکل های درمانی برای پرسنل درمان با ما بود،

    و در آن وضعیت که همه از همدیگر با ایما و اشاره حرف میزدند، در آن شرایط کنترل کردن ذهن بسیار سخت بود، اما من هر شب خودم را بسته بودم به فایلهای استاد عزیزم که واقعا به جرات میتوانم بگم، نقطه عطفی در زندگیم شده، و یادم نمیره استاد یکبار لایو داشت با آقای عرشیانفر، که چند ساعت قبل اش واکسن تزریق کرده بود، و استاد با اون وضعیتی که داشت، باز هم خیلی عالی تا 2 ساعت یا کمتر در لایو صحبت کرد

    در حالیکه عوارض واکسن بیشتر همکارانم یک روز در بیمارستان بستری می شدند

    و برخی ها کارشون به مراقبت های ویژه میرسید

    اما اراده و کنترل ذهن استادعزیزم واقعا برایم ستودنی بود و چقدر برایم درس داشت، اینکه استاد در آن شرایط چطور کنترل ذهن داشت، چطور آن ضعف و بی حالی را از خودش دور میکرد، اینجاست که کنترل ذهن به کمک انسان میاد،

    خدا راهزاران مرتبه شکر که قبل از دوران اون پاندمیک با سایت استاد آشنا شده بودم، و این برایم یک نعمت بزرگی بود

    از این جهت عرض میکنم که آگاهی هام بالاتر رفت، و…

    یک نکته بسیار عالی این هست که این فایل های مریم خانم گرانقدر، درست در زمان و مکان مناسب تدوین شده است،

    چقدر مطالب این فایلها ارزشمند بوده که با هر بار گوش دادن بهتر درک میکنم،

    در یکی از فایلها استاد عزیزم، به یک نکته بسیار بسیار عالی اشاره فرمودن، و آن این بود،

    که بسیاری از مردم سعی میکنند در بهترین برندها و شرکتها مشغول شوند(برداشتم) و در مقابل این همه برندهای جهانی و شرکتهای مشهور، از آمازون، اپل، بنز، و…. گرفته تا تسلا و… ما هم در شرکت خداوند رب العالمین مشغول می شویم، یعنی از وقتی که این جمله گوهر بار از زبان استاد عزیزم در این فایل ها که خانم شایسته گرانقدر تدوین کرده، شنیدم، واقعاً از اعماق دلم پذیرا شدم که بالاترین برند شرکت جهانی، که شرکتی عام هست شرکت خداوند و شرکتهای زیر مجموعه ان می باشد،

    این جمله فعلا برایم اولویت دارترین باوری هست که باید در وجودم بسازم و به آن عمل کنم، کما اینکه تک تک جملات استاد عزیزم از چنین الویتهایی درجه یک محسوب میشود،

    واقعا باید اینقدر خدارا شاکر باشم، که چنین استاد عزیزی را با من آشنا کرد، از صمیم قلبم از شماها سپاسگزارم،

    امروز یکی از دوستان از شهرستان با من تماس گرفت گفت شنیدم بازنشست شدی

    گفتم آره

    گفت چیکار میکنی

    من گفتم در یک شرکتی مشغولم(منطورم شرکتی هست که استادم گفتن، (خداوند) )

    گفتش که دوستان میگفتن شما عشق و حال میکنی،

    چرا دوباره. رفتی سره کار؟

    گفتم مگه با کار کردن نمیشه عشق و حال کرد؟

    و قبول کرد،(البته احساس کرد در یک شرکت خصوصی مشغولم)

    و.. (خنده)

    در مورد کنترل ذهن،

    مواردیکه برای خودم عملیاتی کردم،

    حذف اخبار،

    حذف جامعه مجازی

    استفاده از فایل اعتماد به نفس،

    که واقعا بی نظیره

    درود خدا بر شما استاد عزیزم و خانم شایسته گرانقدر که واقعا بموقع این فایلها را تدوین کرد

    در پناه حق همواره شاد و خرم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1066 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به اساتید عزیز و استادان گلم مریم عزیز و استاد عباسمنش عزیز

    خیلی سپاس گذارم که در قدم چهاردهم بهترین باورها را برایم گذاشتین و به همین صورت وقتی باورها را قوی میکنم به صورت تکاملی داره نتیجه ها تغییر میکند.

    اصل و اساس قانون و استاد توضیح می‌دهند

    و به همین ترتیب حالا من دارم از اینها استفاده میکنم و میپذیرم ک خودم شرایط خودم را دارم رقم میزنم این شرایط حساس کنونی را من دوسال هست که قبول نکردم و کلی زندگی ام تغییر کرده همین که آرامش دارم و در صلح هستم این یعنی اینکه شرایط زیبای کنونی دارم .و به همین ترتیب پیشرفت ها کوچک کوچک تغییر کرد و وقتی دیدم که یک درجه بهتر شد زندگی ام گفتم همین برام کافیست الباقی خودش درست میشود و به همین ترتیب داره بهتر و بهتر هم میشود

    و خداوند ایده هایی رو بهم الهام میکند نصبت به باورهای من و افکار من وقتی من در فرکانس کمبودها هستم آیا میشه فراوانی را دریافت کنم پس میتونم در این شرایط حال خودم را در فرکانس فراوانی قرار دهم و فراوانی را دعوت کنم به زندگی ام خدایا سپاس

    ابن فایل درسی برام داشت که به شرایط کنونی توجه نکنم و ابن شرایط نمیتونه جلویه موفقیت من را بگیرد و من در همین شرایط عالی بهترین ها را در زندگی ام خلق میکنم به امید الله

    ممنون از دوستان و استاد عزیزم

    عزیزانم موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    Leili گفته:
    مدت عضویت: 572 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم

    خدا رو شاکر که با شما آشنا شدم و شما دستی از دستان خداوند شدین در زندگیم

    شنیدن حرفهای شما یکی از راه های کنترل ورودی های ذهن من

    صبح که بیدار میشم اگه حسم خوب نباشه و نجواهای ذهنی بیاد تو فکرم

    اول شکرگزاریمو به روش 12 قدم مینوسم و بعد میام سراغ فایلهای 12 قدم و خانه تکانی و زندکی در بهشت و سفر به دور آمریکا یا نشانه ی امروز من

    به هر صورتی باید بیام تو سایت و با فایلها ذهنم مثبت میشه یا افکار و نجواهای ذهنم قطع میکنم

    خیلی وقته خبری از اینستا کم شده وحرفهای حاشیه ای اطرافیان که میومد تو ذهنم کم شده

    باید این مسیرو ادامه بدم و رها نکنم

    باید بیشتر و متعهدانه تر روی خودم کار کنم

    ممنونم از شما

    درپناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    بسم الله النور

    سلام استاد جان 🫂سلام مریم جان 🫂

    خدا رو شکر که دوباره تو یه دوره بینظیر کنار شما عزیزان هستم و خدا میدونه که بعد از این دوره چه اتفاقی برای همه مون رقم میخوره که از همین ایتدای شروع دوره نتایج برای من کاملا ملموس هست به لطف خدا

    من همیشا وقتی یه دوره ای شروع میشه از وقتی سفر به دور آمریکا رو دیدم و معجزاتش رو تو زندگیم دیدم ذوق دارم که تو اون دوره شکرت کنم و الان هم که به لطف خدا کنار هم این دوره بینظیر رو هستیم خدایا شکر

    احساس خوب =اتفاقات خوب

    که این اصل و اساس قانون هست

    احساس خوب از کجا میاد از افکار من

    افکارمن از کجا شکل میگره از وردی های من

    که این وردی ها تو ذهن میچرخه و فکر تولید میکنه و این فکر احساس به وجود میاره و وقتی که این چرخه مدام تکرار بشه تبدیل به باور میشه که فرکانس ها رو شکل میده و جهان من توسط فرکانس هام شکل میگره

    حالا به شرایطم نگاه کنم اگر خوبه که پس دارم از ابتدای کار که همون وردی هاست درست عمل میکنم اما اگر ناجالب هست به جای هر عمل فیزیکی بیام از اون ابتدا شروع به اثلاح کنم که از وردی هام وقتی شروع کنم این چرخه خود به خود درست میشه و من آروم آروم به احساس خوب میرسم و این احساس خوب منو در مدار خواسته هام میبره

    اوایل که با شما آشنا شدم این در مدار خواسته ها قرار گرفتن بزرگترین سوال و چالش من بود که با مداومت تو گوش دادن فایل ها و خوندن کامنت های بینظیر دوستان به مرور خدا رو شکر به درک بهتری رسیدم که این روند همچنان ادامه داره

    یه مثال زنده بزنم استاد من حدود یک سال پیش یه شرایط رویایی برام پیش اومد و من همینجور از این شرایط لذت میردم که چند ماه پیش یواش یواش بدون اینکه خودم متوجه بشم وردی های ذهنم رفت به سمت نادلخواه تا اینکه یک ماه پیش به خودم اومدم خدای من اون شرایط و خواسته ای که همیشه آرزوشو داشتم و الان دارم تجربه میکنم داره به سمت نازیبایی میره خلاصه باز متوجه نشدم چون انقدر به قول شما اون مقالتون این وردی ها آروم آروم عمل میکنه که متوجه نمیشی داره اوضاع خراب میشه و یا برعکس داره اوضاع بهتر میشه و این اتفاق برای من افتاد و من که خدا رو شکر طبق تجربه های قبل میدونستم دوای درد من تو همین سابت هست دوباره اومدم و با تمرکز بیشتر شروع کردم که خدا رو شکر این دوره در بهترین زمان شروع شد و به لطف خدا من دوباره خودمو بستم به این وردی های ناب و روزی چند تا فایل و کامنت سعی میکنم بخونم و ببینم و وردی هامو کنترل کنم و حدارو هزار مرتبه شکر دوباره شرایط عالی شد و من از شما ممنونم مریم جان به خاطر این ایده ناب و از خدای خودم که همیشه حواسش هست تا یه ذره دور میشم سریع منو میاره دوباره تو مسیر

    یادمه تو شرایطی که ابن لابو رو گذاستید تو شرایط اون بیماری من روزی چندین تا فایل مبدیم و کامنت میزاشتم روش و کامنت دوستان رو با شکق میخوندم و تو همون دوره من شرایط عالی رو داشتم چه از نظر مابی و چه روابطم اصلا نقطه اوج اتفاقات زیبا و عالی از شروع این بیماری برای من شد که همزمان شما فایل های زندگی در بهشت رو هم گذاشتید چقدر به من در خلق شرایط دلخواهم کمک کرد و این جایی که الان هستم رو مدیون همون شرایط حساس اون موقه هستم خدارو شکر تو اون روز ها من از نظر مالی کلی پیشرفت داشتم و آدم های اضافه زندگیم به خاطر اون شرایط خود به خودحذف شد و به قول استاد سرایط به ظاهر ناجالب به نفع من تمام شد

    اما یه چیز دیگه اینکه من چون تلویزون و رسانه ها رو دنبال نمیکنم تو سرتیط اجتماعی برام کنترل ذهن کمی راحتره اما وقتی شرایط تو خانواده و عزازنم میشه شرایط حساس کنونی کار برام سختر میشه که این یکی دو روز مدام یاد حرف استاد میوفتم که میگفتم بعصی وقت ها کنترل ذهن واقعا سخته اما نمیخواد خودتو اذیت کنی که بهش فکر نکن فقط سعی کن به یه جیز دیکه فکر کنی سر خودتو با یه چیز دیگه گرم کن این یکی دو روز که یه شرایطی تو هانواده پیش اومد من سعی کردم بیشتر فایل گوش کنم با پسرم پلی استیشن بازی کنم پیاده روی کنم و از خودم عکس بگیرم با یکی از عزیزانم که هم مسیر هست صحبت کنم راحب قانون وکامت بخونم و. کامنت بزارم تا بتونم به شرایط بیرونی واکنش نشون ندم در حالی که هما خانواده انتظار دارن و میگن که واکنش نشون بده من سعی میکنم سرم تو لاک خودم باشه و حتی دیشب کلی رقصیدم تا اون ها حرفاشون تموم بشه

    خدا رو شکر امروز هم جایزه مو از خدا گرفتم همون اول صبح

    استاد جان مریم جان عاشقتونم و ممنونم بابت این دوره بینظیر🫂و به زودی آمریکای زیبا میبینمتون🫂

    دوستای نازنیم با عشق کامنت هاتون رو میخونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 495 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم

    سلام عزیزان جان

    گام چهاردهم

    کنترل ورودی های ذهن

    سوره مائده

    یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلَىٰ فَتْرَهٍ مِّنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِن بَشِیرٍ وَلَا نَذِیرٍ ۖ فَقَدْ جَاءَکُم بَشِیرٌ وَنَذِیرٌ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ﴾

    [ المائده: 19]

    اى اهل کتاب فرستاده ما در دورانى که پیامبرانى نبودند مبعوث شد تا حق را بر شما آشکار کند و نگویید که مژده‌دهنده و بیم‌دهنده‌اى بر ما مبعوث نشده است. اینک آن مژده‌دهنده و بیم‌دهنده آمده است و خدا بر هر چیز تواناست.

    خدایا شکرت که امروز هم فرصتی طلایی بهم بخشیدی تا لذت ببرم

    در لحظه حضور داشته باشم

    زندگی را زندگی کنم

    در هر چیزی خدا را ببینم

    و به اتفاقات از زاویه بهتری نگاه کنم

    با دوچشم زیبا بین که هدیه خداست خوب استفاده کنم و با دیدنم و شنیدنم توجهم را بر روی چیزی ببرم که زندگی ام را از هر جهت بهتر و بهتر کند

    طبق قانون جهان

    به هر چیزی توجه کنیم از همان جنس بیشتر وارد زندگی مان میشود

    پس سعی کنم آگاهانه تمرکزم را بر روی بهبود شخصیتم بزارم

    طبق تعتدی کن اول سال بخودم داده ام و امسالم را سال بهبود شخصیتم نامگذاری کرده ام

    پس فقط روی بهبود شخصیتم کار کنم

    تمام تمرکزم را روی هدفم بگذارم

    هدف امسالم رشد شخصیتی است

    خدایا شکرت که بر قلبم جاری می‌کنی و بر انگشتانم انرژی نوشتن را داده ای

    اصلا نمی‌دانستم میخواهم چه چیزی بنویسم

    برای اینکه کمالگرا نباشم

    بجای اینکه بگم من باید بهترین کامنت سایت را بنویسم و این کمالگرایی اجازه نوشتن را ندهد

    باید بگم من دارم تکاملم را طی میکنم

    و به خدا ایمان دارم

    نزدیک به دوسال سال هست که عضو سایت هستم و شاید بالای 400تا کامنت نوشته ام هم برای دوره ها هم فایل های هدیه و سفرنامه و زندگی در بهشت

    و اگه خودم را موشکافی کنم

    زمین تا آسمان نسبت به قبلم تغییرات عالی داشته ام

    و ذهن فقط کارش ترس و نگرانی هست

    میخواد بگه اینا که چیزی نیست کو نتیجه های بزرگ

    ولی من که نمیتونم با خودم روراست نباشم

    من می‌دونم کجا بودم و الان کجا هستم

    بخدا مثله روز برام روشنه که اگه همون مسیر قبلی بودم

    خدا میداند الان در عمق چه چاه تاریکی گیر افتاده بودم

    اصلا نمیدانم زنده بودم یا نه تا این حد من داغون بوده ام و الان وقتی وارد جامعه میشوم تغییرات خودپ را متوجه میشوم

    که من چقدر تغییر کرده ام و به خودم معلوم نیست

    چقدر از همه نظر رشد داشته ام

    خب قطعا اینا همش بر کنترل ذهن و پا گذاشتن داینی داینی روی ترس‌هایم بوده

    و خدا میداند اگه سرعت قدم ها و تکاملم را بهتر و بیشتر کنم چه نتایج فوق‌العاده زیباتری در انتظارم هست

    من دارم سعی میکنم خودم را آگاهانه از بدنه جامعه جدا کنم

    آگاهانه هر جایی نمی‌رم حتی خونه پدر شوهر م که طبقه پایین هست

    خونه مادر شده چند ماه یه بار به مدت کم ماندن

    تماس های تلفنی محدود و کم مکالمه و مفید تر شده

    گوش شنوا نبودن برای درد و دلهای افراد

    دنبال مقصر نبودن

    قدرت را از عوامل بیرونی گرفتن

    توکل بیشتر بر خدا داشتن

    گوش دادن به هدایت ها و قدم برداشتن متناسب با شرایط عالی الآنم

    توجه نکردن به ناخواسته ها

    اعراض کردن از ناخواسته ها

    توجه به داشته ها و نعمت‌های زندگی ام

    سپاسگزارتر بودن بخاطر هر لحظه و هر قدم موفقیت آمیزی که دارم

    تمرکز بر نکات مثبت در بیشتر مواقع

    رفتار و عملکرد بهتر داشتن

    با عشق با عزیزان صحبت کردن

    از همه مهمتر آرامش بیشتر داشتن در اکثر مواقع در روز

    بهبود شخصیتم تا این حد نسبت به تعهدی که اول سال داده ام رشد کرده

    و دوباره ذهن میخواد بگه اینا که چیزی نیست

    یه موردش اینکه همسرم دیشب چند نوع میوه آورده بود و هر مالوها نرم بودن روی هم کمی له شدن

    بجای غر زدن به بقیه میوه‌ها که از هم جداشون میکردم نگاه کردم و گفتم خدایا شکرت که بقیه میوه ها له نشدن

    این اگه تغییر زاویه دید به اتفاقات نیست پس چیه

    اگه تغییر مثبت نیست ذهن عزیزم پس چیست

    اگه بخودم افتخار نکنم نامردیه

    حالا میمودم و غر میزدم و احساس خودم رو بد میکردم قطعا اتفاق بدی پشتش میومد

    بخدا تا این حد که زاویه دیدم مثبت بود

    همسرم اومد در حیاط رو زد و مقداری گوشت آورد خونه

    با اینکه چند روز پیش گوشت گرفتیم .

    خدایا شکرت

    من تسلیمم هیچی نمیدووووونم هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم

    برای انجام کارهای هنری ام وقتی از خداوند هدایت میخواهم و خودش دست به قلم میشود وکارم را عالی پیش میبرد و فقط لذت میبرم از انجام کار و دیدن زیباتر شدن هنرم

    اگه این نتیجه مثبت نیست پس چیست ؟ذهن عزیزم

    درسته هنوز خیلی جای کار دارم تا فرکانس هایم را به ثبات برسانم در هر جنبه ای که مسأله هست

    ولی بخدا تا این حد من بندگی کرده ام و تا حدی که توانسته ام ذهنم را کنترل کنید نتیجه گرفته ام

    حالا این قدمها پیوسته و مداوم پشت سر هم باشد طبق قانون تکامل قدم برداشتن و لذت بردن از مسیر

    به همه خواسته ها و اهداف عالی تر میربم

    هیچ محدودیتی نیست

    وقتی من خودم خالق زندگی خودم هستم

    وقتی می‌دونم من دارم با افکار م با فرکانس هایم با باورهایم اتفاقات را خلق میکنم

    دیگه محدودیتی برای خلق خواسته هایش وجود ندارد

    باید آگاهانه تمرکزم را بر روی زیبای ها و نکات مثبت و شکر گذاری و احساس خوب معطوف کنم

    می‌دونم اگه دستم رو بکنم تو آتیش همون لحظه میسوزه

    به هر دلیلی

    این مهمه

    حالا

    اگه ورودی منفی به ذهنم بدهم همون لحظه ممکنه اتفاقی نیوفته ولی وقتی مدام بن افکار منفی و ثبات فرکانسی در موج‌منفی گیر بیوفتم

    اونوقت دوباره روال عادی اتفاقات بد

    بوجود میآید و فکر میکنم خب طبیعی همینه که هست باید تحمل کنم و سرنوشت من اینجوریه

    ولی من که می‌دونم قانون جهان همواره یکی است و بدون تغییرو ثابت است

    به هر چیزی توجه کنیم از همان جنس بیشتر وارد زندگی مان میشود.

    پس آگاهانه کانون توجهم را روی زیبای ها و تمیزی و پاکی و سلامتی و روابط عالی و ثروت و فراوانی و خوشبختی و موفقیت و شادی و آرامش و صلح درونی و معنویت و باور به خداوندی که همه کاره است و همه جوره تمام کیهان را داره مدیریت میکند

    و قدرت مدیریت من را هم دارد تا رشد کنم به سمت توحید پس بیشتر اعتماد میکنم به جریان هدایت که همواره هدایت مرا بر خودش واجب کرده هر مسیری که من انتخاب کنم در همان مسیر هدایت میشوم.

    من مختارم پس انتخاب با من هدایت با خداوند کدام مسیر؟؟

    بهشت یا جهنم ؟

    فقر یا ثروت ؟

    بیماری یا سلامتی ؟

    مردم یا خداوند ؟

    رابطه سالم یا رابطه متشنج ؟؟

    آرامش یا جنگ ؟؟

    در این جهان دوقطبی همه اینها وجود دارد

    من انتخاب کننده مسیرم هستم این قدرت خداوند است که در و جود من قرار داده

    که ایمان آورم و عمل صالح انجام دهم و از رستگاران دو عالم باشم تا همیشه در بهشت فیها خالدون باشم

    یا نه برعکس اینو عمل کنم و همیشه در جهنم خود ساخته فیها خالدون باشم

    پس الهام خانم تو تکه ای از وجود پاک خداوند هستی

    خداوند هر لحظه در وجودت هست .این نیروی هدایت گر را باور کن که تو را تنها نگذاشته

    باور کن باور کن

    مثله همین ساعت که هیچ ایده ای برای کامنت نوشتن نداشتی

    و اعتماد کردی به جریان هدایت و گفت تو دست به قلم شو ایمان داشته باش حرکت کن

    من هستم

    تو چکار داری تو قدم اول را بردار بقیش بامن

    منم یاد گرفتم اعتماد کنم و بگم چشم قربان

    و طبق عادت دیگه چشم گفتن بخدا برام راحتر شده و باید استوار تر و محکم تر در این مسیر زیبای الهی قدم بردارم و لذت ببرم از لحظاتم

    در حال زندگی زندگی کنم

    من نه گذشته ام هستم و نه آینده

    زندگی همین لحظه است

    بخدا بخودم به توانایی های منحصر به فرد م که هدیه خداست در وجودم ایمان داشته باشم

    که من با افکارم بهترین ها را میتوانم خلق کنم

    من ارزشمندم بی قید و شرط

    من لایق دریافت الهامات و نعمت‌های الهی هستم

    من تسلیمم هیچی نمیدووووونم

    تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان

    خدایا شکرت که هر بار متوجه افت فرکانسی ام میشوم فقط الا بذکر الله تطمئن القلوب

    حالم را خوب میکند منو انسانی بهتر میکند

    خدایا شکرت مرا بخودشناسی بهتری هدایت کن

    تا مقاومت هایم را بردارم

    نتایج مثله بمب در زندگی ام پایدار شوند

    با احساس خوب اتفاقات خوب را خلق میکنم من توانایی اینو دارم که دنباله رو جامعه نباشم

    افکارم را با هر ورودی نامناسبی تغذیه نکنم

    در من توانایی دیدن نیمه پر لیوان قرار داده شده

    در وجود من دوچشم زیبا بین وجود دارد پس باید زیبایی ببینم و لذت ببرم

    در وجودمن دوگوش شنوا و سالم هدیه داده شده

    پس باید کلام نیکو را بشنوم که بهترین کلام نیکو صدای استادم هست

    در وجود من قلبی سلیم قرار دارد که باید پاکش کنم تا خداوند را هر لحظه مهمان این قلب سلیمم کنم

    در سرم مغزی هوشمند قرار. داده شده تا درک بهتری از قانون آفرینش و نظام هستی و عمل به آگاهی های ناب الهی را رشد دهم

    دو دست سالم دارم که میتوانم کارهای خودم را بدون وابستگی انجام دهم و لذت ببرم از ابن توانایی های منحصر به فرد م

    به من دو پای سالم داده شده که هر جایی که نیکوست بروم و همراه همیشگی من هستند در پیاده روی برای سلامتی جسمانی و تمرکز کردن بر نکات مثبت که در مسیر میبینم

    و تمام اعضای بدنم واقعا هر لحظه معجزه است

    اگر معجزه نیست پس چیست.

    خدایا شکرت برای تمام داشته هایم

    هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی

    خدا یا شکرررررررررت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم

    خدایا شکرت که تمام انسان ها و شرایط و موقعیت ها وسیله ای است برای رساندن موهبت های الهی به من

    خدایا شکرت که من همواره در میان افراد درست و روابط سالم و نعمت و ثروت و فراوانی هستم

    خدایا شکرت که همواره هدایتم را بر خودت واجب کرده ای

    خدایا شکرت که هر روز بهتر از روز قبلم هستم

    خدایا شکرت که احساس خوبم پایدارتر است

    خدایا شکرت برای وجود ارزشمند خودم و عزیزانم

    خدایا شکرت برای کنترل ذهنم و به ثبات فرکانسی عالی رسیدنم

    خدایا شکرت برای خدایان به مسیر مستقیم

    خدایا شکرت که مرا متناسب با شرایطم هدایت می‌کنی

    خدایا شکرت که مرا لایق دریافت الهامات الهی ات کرده ای

    خدایا شکرت که من در سلامتی کامل هستم

    خدایا شکرت که عزیزانم در سلامتی کامل هستند

    خدایا شکرت که مرا انسان آفریدی اشرف مخلوقات جانشین خودت بر روی زمین کردی

    تا خلق کنم با قدرت لایتناهی ات زیبایی های بیشتر تا هم خودم خوب زندگی کنم و هم جهان را جای بهتری برای زندگی کردن کنم

    خدایا شکرت که گفتی و ثبت شده من را با خودم در صلح قرار دادی

    خدایا شکرت برای تمام نتایج عالی که با ابن تعهدم تا به الان گرفته ام

    خدایا شکرت که هر بار با دیدن مسیر درستم ایمانم قوی تر میشود و قدمهایم محکم تر و استمرارم بیشتر میشود که همین مسیر مسیر سعادت و خوشبختی ام است .

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    علی اسدی گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    بنان الله مهربان

    هم اکنون خوشحالم وشکر گزارکه همینک بودنم ادامه دارد و قوطوردرعضمت عشق خداهستم

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته وخانواده عباسمنش

    تشکرویژه ازخانم شایسته عزیز ومهربان بابت این دوره فوق‌العاده خانه تکانی زهن

    کنترل زهن وتقییرزاویه دید واقعامعجزه میکنه

    درخصوص بیماری من ازوقتی که یادم میاد همیشه باخودم میگفتم منکه بدن قوی دارم هیچ وقت هیچ گونه ویروسی درمن تاثیرنداره وخداروشکر تالان که 42سال سن گرفتم ازخدا به تعداانگشتان یک دست هم دکترنرفتم خدایاشکرت

    این برمیگرده به پیش ازاین که از قانون جذب چیزی بفهمم والا الانکه چندساله با استادآشناشدم که اصلا دکترنرفتم خدایاشکرت

    درمورد مرگ هم من همیشه باخودم میگم خدا که ایندقرازرحمانیتش گفته شده این همه ازبخشنده بودنش گفته شده غیرممکنه جانشین خودشوببره جای بد متمآهستم که اون دنیا ازاین دنیابهتره البته بستگی به اعمال من هم داره اگه دراین دنیاخوب زندگی کرده باشم دراون دنیاهم بهتر زندگی خواهم کرد

    کنترل زهن کمترین نتیجش اینکه اعصابت آرومه باخودت وجهان اطرافت درصلحی ودرکل حالت خوبه وآرامش داری

    بازهم ممنون وسپاسگزارم ازخانم شایسته عزیز ومهربان

    درپناه الله یکتا شادوثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    افسانه نوشادی گفته:
    مدت عضویت: 703 روز

    سلام

    کنترل ذهن شاید سخت باشد اما اگر اینکار را زیاد انجام داده باشی این کار برایت راحت تر میشود در شرایط سخت ذهنت باید خالق باشد در کنترل و در اختیار خودت نه واکنش گرا به اتفاقات و با هر جریانی هر طرف برود

    فرق بین افراد موفق و ناموفق فقط کنترل ذهن در شرایط سخت است کسی که توانسته در شرایط سخت ذهنش را کنترل کند در نهایت موفق شده همانجایی که افراد ناموفق گیو آپ میکنند

    یکی از شیوه ها ی کنترل ذهن دوری از افکار ،اخبار و افراد بد و منفی ست وگرنه تو هم با توجه به همانها به شریط بد و منفی تر هدایت خواهی شد

    میتوانی با آوردن افکار و منطق های قوی در شرایط بدذهنت را کنترل کنی

    اگر تو هم همان رفتارها و افکار دیگران را داری پس نتایج تو هم مثل همانها خواهد شد

    اگر میخواهی نتایجت متفاوت و خوب باشد پس رفتار و افکار خوب و درست داشته باش

    در هر شرایطی میشود لذت برد بر نکات مثبت و زیبایی ها توجه کرد و لذت برد…

    همان وقتهایی که دیگران در یک شرایط و جریان بد افتاده اند تو میتو انی از این فرصت استفاده کنی و خودت را جدا کنی و پیشرفت کنی

    الهی شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: