live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی - صفحه 47

896 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سهیلا راد گفته:
    مدت عضویت: 623 روز

    به نام خدای وهاب

    درود به همه عزیزای من و استادای مهربونم

    گام یازدهم

    استاد وقتی فایلتونو گوش دادم و داشتم کامنتارو میخوندم یهو به ذهنم رسید اگه خداوند عادله

    خب پس چرا یکی تو یه کشور جهان سومی ب دنیا اومده ک امکانات و محصولات درجه ده هم نداره و یکی امریکا با بهترین امکانات

    و جوابش با خودش اومد

    طبق گفته شما کسی که از دل این تضادها خودشو میکشه بالا و مثل شما میره امریکا همواره شکرگذارتر از خود امریکاییاس پس به نعمت های بیشتری میرسه

    یعنی جواب اون سختیا بلخره بهش داده میشه

    ما کنترل ذهن بیشتری نیاز داریم اما در جواب این کنترل ذهنا نعمت های بیشتری ام نصیبمون میشه

    استاد عزیزم چقدر این روزا حالم خوبه

    چقد فکرم اروم تره چقدر ترس هام کمتر شدن

    انگار زمان داره یواش تر میگذره و من بیشتر میتونم متوجه هر چیزی بشم

    متوجه صدای کتری رو گاز

    صدای نم بارون

    عطر غذای مادرم

    صدای بخاری

    چقدر همه چیز قشنگتر شده

    چقدر همه چیز این زندگیودوست دارم

    چقدر شکرگذار فرصت بودن و وجود داشتنم هستم

    استاد چقد این حرفتون زیبا بود که گفتین جهان خودش همواره در حال اصلاحه و رو به زیبایی پیش میره و مثال پرنده ای که زیباتره و جفت گیری میکنه

    واقعا همینه استاد

    انسان های ضعیف و افسرده و ناسپاس که در خلاف جهت هستی دارن حرکت میکنن دارن در جهت نابودی حرکت میکنند

    و جهان هستی اونارو حذف میکنه

    منظورم با مرگشون نیس

    همین که قدرت خلق کردن و خالق بودن خودشونو فراموش میکنن ینی دارن حذف میشن

    راستی استاد الان ایران اوضاع خیلی بهتر شده جنسای باکیفیت به وفور موجوده با مهلت تست و گارانتی های چند ساله

    و این حرف شما باعث شد من شکرگذار شرایط فعلی باشم چون همین چندروز پیش رفتم چنتا وسایل برقی مربوط ب کارمو بخرم و راحت تست کردیم و گارانتی هم داشتن

    خداروشکر

    چقدر این زندگی جدیدمو دوست دارم چون یادگرفتم قبل از اینکه به تضاد بربخورم کنترل ذهن کنم و سپاسگذار باشم تا همواره هدایت بشم

    استاد ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 982 روز

    به نام خدای مهربان

    دبروز یه روزه رویایی بود مثل الان مثل امروز

    احساسم واروم وسپاسگزار این همه رزق اگاهیت ودرک

    باورهایی طلایی که گرفتم

    افراد دو جورن وسط بهشتم غر میزنن

    افرادی یکه اوضاعشون خوبه واگه یکم هم سخت بشه شرایط احساسشون خوبه سپاسگزارن

    فهمیدم

    بهشت جهنم هست که شرایط توش یکی سخت ویکی عالیه

    توی جهان روبه بهبود

    ینی من همواره رشد میکنم وزندگیم بهتر میشه وبه وقته مناسب به خواسته هام میرسم

    یه چیزی دارم درک میکنم بیشتر شده

    مثل اتفاق مهمونی وقتی میگیم تصاده ینی میشه هم ازش خوشحال بشی هم ناراحت

    هم بگی خدایی برای این عزت شکر هم بگی خدایا من چقدر عذاب بشم اخه

    دوتاش زهنه منطقی قبول میکنه

    والان واقعا از فرمانروام میخام واقعا سپاس گزار ربم باشم واقعا عاشق دستات مهربونت تو زندگیم باشم واقعا عاششق روزای توپ زندگیم باشم

    دیروز مهمونی داشتیم اولش استرس بود اولش اینکه هی خودتو بنداز تو درده سر هی اخه چقد خرج میتاشی تو این گرونی بی پولی ولی از اون طرف با کنترل زهن عزت احساس کردم عزتی عجیب خواهرم میگفت بابا به همه گیر میده چجوره به تونه

    چجوره تو خودت رفتی وکلی مهمونم با خودت داشتی وحالا چقد با عزت وفراوانی از در دیوار برکت نعمت میبارید چقد خوش گزش چقد ثروت شکوه زیبا والهی چقد ثروتمندان دستای خدان وچقد پر از انرژی وایمانن منم میخام تو این راه باشم

    چقد توی مهمونی یک ان واحد بودیم همه باهم لدت بردیم خوشحال بودیم همونی که به شکل عداب بود خخخ خیلی ساده وفراوانی شکررر

    خوشگزش واقعا حالا زهرا تو همیشه انقد بهت خوشمیگزره یه جا یه زره اون توجه و اون انرژی یه زره کم بشه تو نمیخاد ناراحت بشی واوفت لدت داشته باشی توهمیشه تو انرژی بالا عشق بالای خدایی

    یه چیزه دیگه چه مهارت خوبیه چقدر عالیه تو دورت هزاران نعمته نعمتی که توی هر کدوم خورد میشی حالتو جا میاره جیگرتو میتونی مثل زنبوری که شهد میخوره کلی حس خوب بسازی ازش

    واقعا رویایی هستند واقعا ارزشمند توپ هستند

    مثلا میری تو مهمون ده نفرن

    یکیشن توپ عالیه یکه از همه نظر ثروت مهربونی همه چی عالیه وتو عزت فراوانی توی قصر الماس خداس الماس خودشه وچقد ارزش خلق میکنه

    واون یکیام همینجور هزاران مهربونی عشق توشون میباره حالا یکیشون یه زره مسله داره واونم انقد خوبی داره که مسله شو بپوشنه

    حالا تو باید این ده نفر که هزاران خوبی دارن بگردی به زور یه بدی پیدا کنی ونفرت بسازی نفرتت

    واقعا میخاهم زهنمو عاشق زیبایی ها و واعراض از نازیبایی عالی یاد بگیره

    واقعا خدایی کمکم کن

    به جای توجه به بدی زشتیها وتولید هزار درد فقر

    توجه بزار به زیبایی وهزار ثروت عشقو سلامتی همه چی بسازم

    از خدای خودم پوزش و کمک میخام وسعی میکنم توجه به زیبایی ها وتوی تضادم سپاسگزاری فراموش نشه

    @@@و دیگه زهرا وقتی لحظه وروزت پر از خوبی بود بنویس سپاسگزار باش

    @@@اگه پر از تضادم بود بنویس وسپاسگزار کلی روزهایی قشنگ قبلت باش و یاده بهبود الهیو بیوفت که همواره توی بهبود هستی

    @@@اگه یکوچولو تصاد وکلی نعمتم بود برو زنبوری شهد بخور به جای سم

    به کلی نعمتتو بنویس توجه کن

    @@@اگه همش تضاد بودو یکوچولو نعمت

    اون موقعه ای که تغییر داری ونتایج کوچولو برات دارن اتفاق میوفتن

    و پیغامشون با عشق قبول کن سپاسگزار باش

    پیغامشون اینه راه درسته

    نعمتا تکاملی توی راهن

    ادامه بده

    قانون درسته

    خدارو برای این درک شکر با هر دلیل دستتو بکنی تو اتیش میسوزی

    پس سپاسگزاریت جز واجباتت

    اعراضم جز واجبات این ارامش عشقه درونیتو هیچ چیز نمیتونه رقم بزنه

    3اذر1403

    در پناه زیباییها رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 982 روز

    به نام خدای مهربان

    برای کنترل زهن های خفنم از سعی خودم و هدایت حمایت ربم سپاس

    از کلی هدیه ای که گرفتم سپاااس

    از اینکه کلی عشق گرفتم از همسری ودونه دونه فامیلم عشقی خالص باهام داشتن عجیب تا حالا احساس انقد عشقو لیاقتو نداشتم از مدار بالا شکر

    چقدر رها وارام بودم

    همه کارها قدمها به خوبی انجام شد

    ما رفتیم دهات اونجا بهمون مهمونم خورد دیگه با اینکه خوششون نمیومد با کسی گرم بگیرن مهانداری کنند ولی عجیب با ما حتی با مهمونامون به فراوانی با عشق برخورد کردن و یه روز عالی قرین شکوه ثروت نعمت بودیم شکرت چقد ثروت تحسین کردم وچقد از ربم هدیه ساختم چقد کنترل زهن به راحتی با ارامش

    اخیش چقد طبق قانون

    از لحظه لحظه لذت ببرم

    احساس میکنم ثروتمندی تو خون روحمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1044 روز

    الهی به امید تو

    روز دهم

    خداروشکر که در این مسیر بسیار زیبا و فوق العاده قرار دارم .

    خدایا کمکم کن تا بتونم به این مسیر متعهد بمونم…..

    شکرگزاری

    بترس از روزی که برای چیزای کوچیک دیگه ذوق نکنی …..

    کنترل ذهن همون اصلی که میگه تو روزای عالی تو روزایی که همه چیز اوکی ،کنترل ذهن کاری نداره ،،،

    اون زمانی غربال میشی که که بین هزار تا چیز خوب یه ناخواسته بود،،،،ذهنتو کنترل کنی و به اون مسئله جوری نگاه کنی که بهت احساس کمی بهتره بده،سریع به خودت بگی مثلا فلان آدم که همیشه با من با خوبی رفتار میکنه حالا همین یبار ناراحت بود که با من بلند حرف زد ،،،دلیلش نمیشه همه خوبی های قبلشو از یاد ببرم ،،،،،،قانون میگه باید به خواسته ها توجه کنی و بدون اگه بین اون همه خوبی به اون یکی ناخواسته توجه کنی از جنس همون بازم میاد ،،به قول استاد اگر نگذری جهان بهش اضافه میکنه اگه بزرگوار نباشی و نبخشی و فراموش نکنی اون ناخواسته قوی و قوی تر میشه،،،،،

    این مثال برای همه اتفاقات صدق میکنه.

    تضاد های گذشته همون پل هایی بودند که منو بع خواسته هام رسوندن اگه اونا نبودن من الان شکرگزار این لحظه نبودم ،اگه اونا نبودن من یه قدم بالاتر نمیرفتم

    تضاد ها باعث میشن قدر این روزارو بدونم

    باعث میشن نگاهمو به زندگی تغییر بدم

    باعث میشن شکرگزار تر باشم:)

    عاشقتممممم استاد من اون فایل زندگی در بهشتو که دیدم وقتی نگاهتون به اتفاق انقدر زیبا و مثبت بود ،،فقط گفتم آفرین آفرین به استادی که این روزا پاداش کنترل ذهنشو دارع میگیره،،،،همونجا کع کیودی ها اومدن و مرغ ها و جو اون بوقلمون خورد که خیلی ام دوسش داشتین ،،،بجای اینکه ناراحت بشین ،،گفتین خداروشکر باقی مرغا و اون یکی بوقلمون زندس ،،،،اون لحظه همون لحظه کنترل ذهن بود……

    یا اون زمان که بین اون همه تخم مرغ یکی دوتاش خراب میشد و جوجه نمیشد ،شما بجای شکایت و گله کردن به باقی جوجه ها نگاه کردی و شکرگزار بودی…..

    کسی میشناسید عین استاد توی سخت ترین شرایط ذهنشو کنترل کنه؟؟؟؟

    بخدا که اسم استاد برای شما کمه ،،،،

    نوش جونتون همه ی این خوشی های زندگی ،،،،شما لایقشی:)

    چه زیبا میگه موسی ،،،،

    همونجا که خدایااااا من از هرخیری از سمت تو باشه نیازمندم….‌

    این یعنی تسلیم

    این یعنی اعتماد

    این یعنی نگاه خوب به زندگی.

    مهم نیست بهونت چیه برای اینکه احساستو بد کنی،مهم نیست چه دلیلی داری تا عصبانی باشی و با خودت در صلح نباشی،جهان شوخی نداره ،توجه به هرچیزی از جنس همون وارد زندگیت میکنه

    با هرچیزی بجنگی اونو قوی تر میکنی،پس چه بهتر که بزارم جهان کار خودشو بکنه،جهانی که خود بع خود درحال خوب شدنه،جهانی که همیشه در حال پیشرفت ،چه من باشم چه نباشم

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    وحید ولاشجردی گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان

    چه مثال های قشنگی استاد که هرکدوممون نمونه اونارو لمس کردیم تو زندگی

    وقتی بچه بودم نمیتونستیم هر بار کفش جدید بگیرم و نهایت سالی یکبار

    وقتایی که کفش من بعد از مدتی پاره میشد یا سوراخ میشد یا هرچی بازم مجبور بودم استفاده کنم زمستون وقتی برف میومد یا بارون تو کفشای من پر از اب بود لباس هم به همین شکل

    وقتی که بز گتر شدم کم کم هدایت شدم به سمت شغل پوشاک

    اونقدر لباس گرفتم و برداشتم که مامانم دیگه صداش درومده میگه بسه چه خبره میخوای چه کار نمیدونه که اینا همه عقده های اون دورانه

    من باید پر شم از لباس تا بتونم ردش کنم پر شم از کفش تا ردش کنم چند روز پیش یهو بارون اومد و من دیدم که کفشم پر از اب شد

    سریع رفتم یه کفش جدید گرفتم و عوض کردم

    همون لحظه ناخوداگاه شروع کردم به شکرگزاری و یاد اون روزایی افتادم که توان خرید کفش نداشتم با خودم گفتم ببین اقا وحیدد اون روزا بودن که الان تو 30 سالگی برای یه جفت کفش خوش حالی و قدر دانی

    امشب که این فایل رو دیدم یاد اون روز افتادم و فهمیدم که روزای به ظاهر سخت باعث میشن ما ابدیده بشیم و بعد ها سپاسگزارتر باشیم به قول شما ایمان قلبی داشته باشیم و بدونیم که روزای خوب نزدیکن اگه بتونیم تو این شرایط کنترل ذهن داشته باشیم

    چه قدرت عجیبی میده وقتی بتونیم از یه لول بالاتر نگاه کنیم به همه چیز

    چقدر خوبه به شرایط یه جوری نگاه کنیم که احساس بهتر داشته باشیم و به چیزاییی که میخوایم توجه کنیم

    تا بتونیم شرایط بهتر را تجربه کنیم خیلی قدرت میخواد کنترل ذهن تو شرایط نا زیبا و این واقعا هنره استاد که به قول شما کسی نمیتونه به راحتی انجامش بده ولی هر کی انجام بده زیبایی هر لحظه و هر روز رو تجربه میکنه خوشبختی رو

    قانون بدون تغییر خدا قانون تمرکز هست که از جنس نقطه تمرکز ما وارد زندگمیون میکنه هر لحظه

    پس هرچقدر بتونی توجه کنی به زیبایی ها به همون نسبت زیبایی بیشتر رو تجربه میکنی این پاداش توست

    با این فایل یاد این مثل معروف افتادم که میگفتن بذار این شرایط تجربه کنه تا قدر آفیت بدونه

    این آفیته همون سپاسگزار کردنه ادمه

    چقدر این جمله ارامش داره که هرچقدر بتونیم از زاویه دید خدا نگاه کنیم به کیهان به همون نسبت نگرانی بی معنی خواهد بود در همه زمینه ها

    باید به تضاد جوری نگاه کنیم که پله پرتاب ببینیمش چون تضاد جز لاینفک جهان هست و خواهد بود باید از درس گرفت برای رشد چون خاصیت جهان پیشرفت و گسترش هست

    و به هر اندازه که دیدتو بالا ببری به همون اندازه میتونی دنیا رو بهتر درک کنی

    ممنون از این سایت بی نظیر و پر از اگاهی و حال خوب ممنون از شما عشق

    و خدای عزیزم رو شاکرم که اینجام تونوری توی زندگیم پیدا بشه ممنونم که اینجام تا رشد کنم به نسبت دیروزم و هر بار یاداوری بشه قوانین ساده و فرار جهان

    شاد باشید و تن درست️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      معصومه غلامی گفته:
      مدت عضویت: 475 روز

      سلام اقاوحیدعزیز

      ممنون ازکامنت زیباتون واقعا من هروقت کامنتی ازشما میبنم خیلی درس میگیرم ازش سپاسگذارم ازتون

      منم مثل شما دارم تولیدی مانتو کارمیکنم وتازه اول راهم ،خودتون میدونید اول راه خیلی درامد نداره چرخ کاری ومن چون یه بچه دارم بخاطرمخارج گاهی وقتامیگم که این شغل بدردم نمیخوره وفقط دارم خودمواذیت میکنم وپولی داخلش نیس.اما ازطرفی هم میگم فعلا بدوزم تاحرفه ای بشم چرخ کاری رو وبعد هم برش روحرفه ای یادبگیرم که بعدا بتونم کارگاه خیاطی راه بندازم

      میخواستم بهم بگین چکارکنم تو این مسیر استمرارداشته باشم،

      پیشاپیش ممنونم ازپاسختون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        وحید ولاشجردی گفته:
        مدت عضویت: 1336 روز

        سلام به شما دوست عزیزم

        شما لطف دارین نسبت به من

        هرجوابی که میخوام بدم استاد در موردش حرف زدن پس من حرفای استاد رو میگم

        اول مهترین چیز علاقه هست

        علاقه استمرار میاره علاقه و ذوق انگیزه میده موتور محرک میشه و ایده میاره

        علاقه در مرحله اول مهمترین چیزه

        مساله بعدی پیشنهاد میکنم روانشناسی ثروت 1 استاد رو تهیه کنین و عمل کنین

        یه باور غلط که تو ماها شکل گرفته این موضوع هست که این شغل پول توش نیست اون یکی هست نمیدونم دندون پزشکی نمیدونم ارایشی و ‌..‌.پول هست ولی مثلا پوشاک و تولید نه نمیدوتم فلان کار نه این باورهای غلط مانع از حرکت ما میشن توصیه من ثروت 1 هست تا خیلی چیز ها رو درمورد خودتون بفهمین

        و در اخر نتیجه و موفقیت تو استمرار هست البته به شرط علاقه

        شغل پوشاک و تولیدبسیااار گسترده پر درامد خلاقانه و زیباس

        موفق باشید و پر روزی 🫡

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          معصومه غلامی گفته:
          مدت عضویت: 475 روز

          سلام به اقا وحید عزیز

          ممنونم ازپاسختون

          واقعا باید به یکاری علاقه داشته باشی تا موفق بشی

          خداروشکر ازوقتی که تصمیم گرفتم که خیاطی رو ادامه بدم درها یکی یکی برام باز شد

          خیلی غیر منتظره دیدم که داداشام پول زدن به کارتم من رفتم چرخ راسته دوز و سردوز خریدم واوردم تو خونه خودم کارمو شروع کردم

          همیشه میگفتم چطوری خیلی ها کارشون رو ازتو خونه خودشون شروع کردن همیشه هم میگفتم اقای ولاشجردی ازخونه خودش شروع کرده میگفتم یعنی میشه منم یروز خونه خودم محل کارمم باشه تا اینکه خدا بهم خونه داد که 3تا اتاق داره بزرگ هست طبقه پایین خونه ام هم تولیدی هست من رفتم تولیدی اموزش دیدم بعد ازچن ماه چرخ خریدم باپولی که داداشام بهم هدیه دادن خداروشکر

          به توصیه شما گوش کردم وبسته ثروت1رو اسفند ماه خریدم خداروشکر

          خیلی هم خداروشکر نشانه ها رو دارم میبینم

          افراد خودشون عاشق کارم شدن وهمه میگن ما میخوایم برامون لباس بدوزی خیلی عالی وتمیزه کارت

          بغیر ازسری دوزی

          دوتا مشتری گرفتم خودشون بصورت غیر منتظره اومدن وپارچه خریدن که من براشون بدوزم

          خداروشکر بیشتر ازدستمزدم بهم پول داد

          بازم تشکر میکنم ازتون بابت جوابدهیتون

          درپناه خدا باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1386 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خاتم شایسته

    روز 125

    ((اگر بتوانیم ذهن را روی خواسته ها معطوف کنیم، فارغ از اینکه بقیه چکار می کنند و در چه شرایطی هستند، ما به مسیر خواسته هایمان هدایت می شویم و در آن مدار قرار می گیریم؛))

    من امروز صبح با ذوق و شعفی از خواب بیدار شدم که انگار این رویای صادقه،عین واقعیت بود

    خواب دیدم که زلزله اومده و من در تکاپو که مامانو ببرم زیر چارچوب در

    نگاهم به کوچه و اسمون بود تا ببینم که کی این زمین لرزه تموم میشه

    یک آن قسمتی از اسمونو روشنه ابی و نیمه ی پایینیشو تاریکه پر از ستاره و کهکشان دیدم

    از بالا به زمین نگاه میکردم

    یک شهربازیه بزرگ دیدم

    همون جا بلند گفتم خدایا اینجا امریکاست ،ایکاش همونطوری ک داری زمینو تکون میدی ،منو مامانو همین جا بندازی

    دیدم وسط شهر بازیم

    با جیغو ذوق داد میزدم مامان دیدی گفتم خدا معجزه میکنه؟دیدی خدای من راهه اسونو اسودرو بمن میده؟مامان باورت میشه زلزله منو اینجا بیاره؟؟

    همون حین ک داشتم ذوق میکردم و داد میزدم همش حواسم به قانون و مسیر بود توی ذهنم توی خوابم بخودم میگفتم زلزله که به ظاهر بده،برای تو خیره(حرفتی استاد که میگن بعضیا توی شرایطه به ظاهر بد و از تصادها هم خیر وارد زندگیشون میشه)برام جالب بود که توی خوابم ،داشتم حرفای استادو مرور میکردم

    یاد فرمایش استاد افتادم که میگفتن وقتی توی خوابم حواسم به کنترل ذهن بود،متوجه میشدم که دارم روی خودم کار میکنم

    توی خواب مامانم میگفت من بابد برگردم خونه،من میگفتم مامان من پولی ندارم برات بلیط بگیرم همون موقع دوتا خانم به زبونه فارسی،گفتن ما کمک و راهنمایی میکنیم تا مامانت بره

    اونجا بازم بخودم گفتم بفرما ،دستای خدا اینجورین

    خوابم مثله واقعیت بود

    و خیلییییی برای من شیرین بود که همه حواسم به مسیر و فایلا بود

    اون ذوقم

    اون فریادم که باورامو داد میزدم که دیدی راهه من اسونو راحته مامان

    وقتی بیدار شدم حسه عجیبی داشتم

    انگار همه ی مسیره هدایته استاد برای مهاجرت به شکلو فرمه دیگه،برام تداعی شد

    زلزله ای که باعث شد من اسمونو کهکشانو ستاره ببینم چیزی که توی اغلب خوابام هست

    و از بالا همه ی زمینو دیدم و یه نقطرو به عنوان امریکا اشنا دیدم و گفتم همینجا زمین وایسه

    تعبیرم ازین خواب اینه که اره همینه ندا

    باوراتو تکرار کن

    مسیرت برای هر خواسته ای،راحتو اسونو بدونه هزینست

    توی مسیر خواستت قرار میگیری اگه نگاهت به هر تصادی ،خیریت و برکت باشه

    سپاسگذار باش با ذوقو شعف

    خدایا ازت ممنونم برای همه حسی که تجربه کردم

    واقعا برای من ،اون حسه مهمه ک بخودم ثابت کنم خالق و مخلوقم و خدا و اون منبع به من پاسخ میدن

    من اینو توی خواب تجربه کردم به صورت فول اچ دی

    واقعا به اون حسی که همیشه میگم دوس دارم با مهاجرت تجربه کنم و خدارو درک کنم،رسیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 624 روز

    بنام خدای به شدت مهربان

    سلام به استاد و همه ی عزیزانم

    با شنیدن این فایل یاد اتفاقی که برام افتاد و خیلی چیزهای قشنگ برام به ارمغان آورد افتادم

    در یکی از شبها که من حمله ی پانیک شدم و هیچ شناختی از این بیماری نداشتم حتی اسمش رو هم نشنیده بودم احساس کردم دارم میمیرم و در اون لحظه به خودم گفتم همین!این بود زندگی من؟چقدر بد زندگی کردم،چقدر عمرم بیهوده تلف شد چقدر زندگیم بی معنی بود ای کاش بهتر زندگی میکردم کمتر ناسپاس بودم کمتر حرص می‌خوردم از اینکه داشتم میمردم ناراحت نبودم از اینکه از زندگی هیچ لذتی نبردم و فقط توی حاشیه بودم و تو در و دیوار بودم داشت ذره ذره من رو زجر کش میکرد حالا بماند که من رو رسوند بیمارستان و آرام بخش زدن و چون ضربان قلبم پایین نمیومد 8 روز بستری شدم و اینجا نمیگم که چه حال و احوالی رو تجربه کردم فقط میتونم بگم لحظه به لحظه مرگ رو تجربه کردم که یکی دو ماه بعد مرخص شدنم با این سایت آشنا شدم و کل زندگی من دگرگون شد اصلأ من با استاد خدارو شناختم و الان هر لحظه که به اون لحظه فکر میکنم چیز بدی نمی‌بینم فقط این رو میبینم که اون لحظه ای که من حالم بد شد شاید من داشتم زجر می‌کشیدم احساس میکنم خدا داشت بهم لبخند میزد و می‌گفت عزیزم نگران نباش من مواظبتم اتفاقی برات نمیوفته فقط می‌خوام خودمو بهت هدیه بدم می‌خوام از خواب غفلت بیرون بیای دیگه بسه این همه بی معنی زندگی کردن و این اتفاق بد شد بهترین و شیرین‌ترین اتفاق زندگیم که مسیر زندگی من کلاً عوض شد و هیچ روزی نیست که من بابت این موهبت شکر گزار خداوند نباشم

    همیشه به این فکر میکنم که خدا چقدر من رو دوست داشت که هدایتم کرد به بهترین استاد جهان که به وسیله ی اون بتونم خودش رو بشناسم

    الان هر لحظه بابت سلامتیم خانوادم خونه ای که توش زندگی میکنم و هزاران نعمتی که دارم شکر گزار خداوندم

    امیدوارم که خداوند من رو تو این مسیری که هدایت کرده ثابت قدم بکنه و هر روز سپاس گزاری تر باشم

    استاد نازنینم من با شما خدارو شناختم هر کلمه به کلمه ای که از دهان شما خارج میشه هدایتی است برای من خدا هزاران هزار برابرش رو به زندگی خودتون برگردونه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    هدیه کردی گفته:
    مدت عضویت: 1617 روز

    سلام به همه دوستان همفرکانسی عزیزمم

    سلام به استاد عزیز دل و خانوم شایسته مهربون

    خدایا شکرت برای این فرصت که میتونم کامنت بنویسم و با این آگاهی های فوق العاده و بهشتی بیام جلوو

    روزی هزاران بار شکرگزارم برای وجود این سایت توحیدی هر روز دارم دیوانه تر میشممم

    هر روز دارمم تغییرات رو درونم بیشتر حس میکنممم

    هر روز دارم عاشقانه و با عشق بیشتری این مسیرو میام جلو

    یه نیروی توحیدی درونم زنده شده

    یه نور ایمانی توی قلبم روشن شده و هر روز داره پر رنگ تر میشه

    جوری شدمم که به خودم و خواسته هام قول رسیدن میدم هر روز

    استاد انقدر اتفاقات قشنگی داره میوفته

    انقدر داره هر روز قشنگ تر میشه که دیوانه شدمم

    خدایا شکرت برای وجودتون

    کنترل ذهن یعنی کنترل زندگی

    توجه روی زیبایی ها استاد زندگیمو دگرگون کرده

    اصن ربطی حتی به هفته قبلم نداره

    خدایا شکرت

    توجه روی چیزایی که میخوایی

    توجهتو باید بزاری روی چیزی که به تو کمک میکنه

    نعمت هاتو بیشتز میکنه

    احساستو بهتر میکنه

    الهی شکرت

    الهی هزار مرتبه شکرت

    از خدا میخوام کمکم کنه توی این مسیر بهشتی هر روز ثابت قدم تر باشم و بیام جلو و هر روز بهتر عمل کنم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    Ms Mohadese گفته:
    مدت عضویت: 2504 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده دوست داشتنی عباسمنش

    به نام خدا

    نعمت ها نباید برای ما عادی شوند و باید سپاسگزارترباشیم و تضادها باعث می‌شوند خواسته هایمان شکل بگیرد و وقتی به آنها برسیم بیشتر قدردان باشیم و نباید فراموش کنیم از کجا به کجا رسیدیم.

    وقتی بیشتر قدردان باشیم اتفاقات بهتر بیشتری برای سپاسگزاری ما رخ می‌دهد .

    روزهای سخت گذشته و تضادها باعث قدم برداشتن و در نتیجه با صبر و تقوا پیشه کردن خداوند به ما پاداش تقوا می‌دهد و درنتیجه هم مسیر و نتیجه باعث قدرشناسی بیشتر و‌سپاسگزاری می شود .

    اگر میخواهیم زندگی مان تغییر کند باید تمرکزمان بر چیزی باشد که میخواهیم در زندگیمان رخ دهد و فقط و فقط بر اتفاقات خوب و درست تمرکز کنیم .

    چقدر زیبا و تحسین بر انگیز است کشور امریکا و مردمش و قانون های این کشور اینکه به قدری نکات مثبت دارد اینکه خوبی و احترام امر بدیهی است من واقعا تحسین می‌کنم این کشور زیبا و خفن رو و از خدا میخوام‌که به این کشور زیبا مهاجرت کنم و سعی کنم شخصیتم توحیدی و قوی بسازم تا بتوانم در مدار این محیط زیبا قرار بگیرم.

    به هرچه توجه کنیم هرچیزی از جنس آن مورد وارد زندگی ما می شود از آن جنس بیشتر و بیشتر می شود.

    به اندازه کافی که بتوانیم توجه مان را طوری کنترل کنیم که احساس بهتری به ما بدهد به نفع ما خواهد بود و خوشبختی در تمام جوانب را تجربه خواهیم کرد .

    ما می توانیم جور دیگری به اتفاقات نگاه کنیم و به هرچه توجه کنیم حتی در رفتار افراد می توانیم از آن جنس رفتار را در زندگیمان بیشتر و بیشتر جذب کنیم .

    فارغ از اینکه مردم چیکار می‌کنند می‌توانیم‌خواسته هایمان را خلق کنیم .

    اگر از زاویه دید کیهان و‌خداوند نگاه کنیم تمام نگرانی ها بی معناست . با اعتراض کردن زندگی‌و‌دنیا هیچوقت گلستان نخواهد شد .

    قاعده جهان این است که مثل حیوانات یا انسان‌ها در تضاد رشد کرده اند چه ما اعتراض کنیم یا نه جهان تغییر می‌کند و ما باید تصمیم بگیریم که کدام دسته افراد معترض و یا سپاسگزار باشیم .

    هماهنگ شدن با قانون خداوند یعنی تمرکز بر چیزی که مارا به احساس بهتر و خوب می رساند و در نتیجه احساس خوب اتفاقات خوب برای ما رخ می دهد.

    تضادهای گذشته و یا در حال باعث می شود تعهد و انگیزه بالایی برای قدم برداشتن در مسیر و تغییر دادن شرایط به گونه ای به نفع خود برداریم .

    جنگیدن برای رسیدن به موفقیت و‌مقاومت با قانون خداوند هماهنگ نیست و در تضاد است بلکه هماهنگی با خداوند و قانون او یعنی مسیری در آن کم ترین مقاومت وجود دارد .

    در پناه حق باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    به نام خدای معجزه ها

    خدایی که همیشه سر بزنگاه میرسه

    استاد قشنگم و مریم ناز سلام

    سلام دوستای گلم

    خدایا هزاران بار شکرت امروزم فرصت بهم داده شده که بیام شاگردی کنم و از نعمت و موهبت هایی که خدا هر لحظه بهم میده سپاس گذاری کنم

    اقا اصلا من میمونم تو کارکرد این قانون از هر جایی میری سمتش ی چیزی میزنه بیرون. دلت خوشه هزارتا پله رو رفتی یهو سرو کله خدا پیدا میشه میگه خب تو که ادعات میشه پله هزارمی جواب بده ببینم یهو میبینی ای دل غافل چی ساختی اصلا؟ انگاری همه رشته هات پنبه شدن که. اصلا این ایمان و توکل چجوری باید باشه که واقعا لغزش نکنی؟یعنی باید به سلول به سلول تنت تزریق کنی اونم هر لحظه البته و اونم شاید لغزش نکنی. شایدم لغزش نکنی که قطعا تو شرایط سخت به کله سر میخوری تا قعر نا ایمانی.

    همین دیروز ی شرایطی برای داداشم پیش اومد که مجبور شد یکی از فعالیت هاش که تقریبا بخش عمده درامدش بود رو تعطیل کنه و از من خواست که وسایل اون فعالیتش رو بفروشم و برای منی که این داداشم چون مجرده و تمام تایم زندگی با هم هستیم و حتی ی ارتباط بیش از ی رفاقت عمیق هستیم به شدت سخت بود که ببینم باید قید این درامد رو بزنه و چون از دیروز صبح به شدت هی خبرهای بد میشنیدم به کلی کله کرده بودم و به شدت فشار روانی رو حس میکردم واقعا دیگه بریدم و زدم زیر گریه و چون کلا به سختی عصبی میشم تمام این فشارها شده بود اشک و بی وقفه از چشام می اومد بیرون. حالا بنده خدا داداشم ی کم ناراحت بود ولی مردها به اندازه ما خانما احساسی نیستن و شاید بروز نمیدن اما من واقعا کفری شده بودم و ی سردرد که تا این لحظه هم دارمش.

    برای داداشم این ناراحتی بدیهی بود اما برای منی که ادعام میشه شاگرد این سایتم و توحیدی ام واقعا زشت بود این رفتار. شب با اینکه کنار ی عزیزی بودم که همه جوره منو دلداری میداد اما هر کاری میکردم واقعا اشکم بند نمی اومد و همش میگفتم درامدش از بین رفت. و حتی پولی که کم اورده بود رو خواهرم پرداخت کرد و این منو به شدت ناراحت کرد گفتم ببین پدرمن اینقدر دارایی داشته و الان داره و مابقی بچه ها دارن لذت میبرن اما همیشه همه جای زندگی ما سه نفر فقط ما سه نفر بودیم که همدیگه رو هدل میکردیم که بیایم بالا و رشد کنیم گفتم تمام مکالمات ما سه نفر همیشه این بوده که امان این مبلغ واریز کن فرزانه این مبلغ واریز کن ساناز این مبلغ واریز کن و ما سه نفر شدیم برای همدیگه هم پدر هم مادر هم خواهر هم بردار و همه جوره برای هم جنگیدیم تا مسیر زندگیمون ی کم هموارتر بشه در صورتی که اون عزیزی که کنار من بود با اینکه 35 سالش بود وقتی هر جا پول کم می اورد با ی تماش با پدرش واریزی انجام میشد و واقعا حس کردم خیلی غریب و بی کس افتادم کنج این جهان خاکی و اینقدر این افکار منو زجر میدادن که انصافا دیواره جمجمه ام ترک برمیداشت.

    داشتم میرم تو رختخواب بخوابم و داشتم کامنت بچه ها رو میخوندم که ی کم شرایط روحیم اوکی شه و کنترل ذهن داشته باشم که انصافا یکی اینقدر واضح بهم گفت ساناز کی وقت کردی اینقدر مشرک بشی که فک کنی اون فعالیت منبع رزق و روزی داداشت هست؟تو که خودت غرق این همه معجزه ای اصلا چی شد فکر کردی کسی یا چیزی جز خدا منبع رزق میتونه باشه ؟ندیدی خدا همیشه سر بزنگاه رسیده؟ندیدی همیشه اخر کار فقط لبخند زدی و گفتی خدایا شکرت؟چرا حس کردی فقط خدا از ی راه رزق میده؟مگه داداشت به جز این فعالیت کار قصابی و کشتار انجام نمیده؟مگه نمیگه چندتا گوسفند فروختم و شده 40 میلیون؟اینا رزق نیست اینا نعمت خدا نیست اینا موهبت نیس فقط اون چندتا زباله نعمت و رزق بودن؟ اصلا دختر تو کی وقت کردی عرش خدارو اینقدر بکشی پایین؟؟مدام میگفت از کجا میدونی شاید این رزق رو برداشته تا به جاش ی رزق بهتر ی رزق راحتر ی رزق خیلی خیلی بیشتر بده؟مگه تو اصلا از کار خدا سر در میاری؟

    تو اصلا اینجا تو این مکتب چی یاد گرفتی؟؟

    مگه از لحظه استارت الفبای این سایت قانون این نبوده که از زاویه ای به مسائل نگاه کنیم که حالمون خوب شه نکه چوب کنیم تو مرداب و هی گندش بالاتر بیاد هی حالمون بدتر شه که.

    اصلا حس میکنم این بار خدا یقه منو گرفت گفت بیا هر چی تا الان یاد گرفتی بریز رو میز ببینم کجاش عمل گرا بودی تو دختر

    و من همون تست اول رد شدم و چقدر حیف که اینقدر سست و ضعیفه ایمانم. اصلا من وقتی ایمانم اینقدر ضعیفه وقتی توکلم خالص نیس وقتی چشم و امیدم به دوتا تیکه فلز الکی هست اونوقت از خدا توقع چی دارم من؟؟؟و من دوباره رد شدم تو آزمون ایمان و توکل

    اما امروز گفتم ببین باز خدا اینقدر دوستت داشته که سریع بهت هدایت کرد و نزاشت بیشتر از این بلغزی بازم خدارو شکر که این همه افکار عالی بهت هدایت کرد و گفت نگران نباش تا وقتی تو چشم و امیدت به من باشه خیالت راحت که رزقت بی شماره اصلا مگه میشه چیزی سهم تو باشه کسی قدرت داشته باشه ازت بگیره؟کی این قدرت رو داره اخه؟

    اصلا تک تک اتفاقای امروز رو مرور کن دیدی چجوری بهت هدایت کردم برای کد ملی طرف به کی زنگ بزن؟دیدی چجوری بهت هدایت کردم برای نوشتن متن به کی زنگ بزن؟دیدی چجوری بهت هدایت کردم دقیقه 90 نوبتت بشه و بری به بچه های مدرسه برسی؟دیدی حتی اون بچه سال ها چجوری از ماشینت ذوق میکردن و میگفتن کارت چیه که اینجور ماشین داری؟اصلا اینارو اسمش چی میزاری؟رزق فقط اون تعداد صفر موجود تو حسابته ساناز؟تو کی وقت کردی اینقدر مشرک بشی دختر؟

    خدایا من فقط میتونم بگم شکرت و معذرت

    من بازم شرمندت شدم که خدا جون

    باش مث همیشه کنارم خدای معجزه گرم

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      سعیده آقایاری شیخ نشین گفته:
      مدت عضویت: 1969 روز

      سلام به ساناز عزیز

      دوست مهربان با ایمانم

      دوست خوبم

      باورت میشه که وقتی اعتراف نامه و استغفار نامه زیبات رو‌ خوندم چقدر توی دلم بهت تبریک گفتم و احساسم خوب شد؟؟؟ باورت میشه که رفتم صفحه بعد ولی دلم نیومد اینو واست ننویسم؟؟؟ و برگشتم که بهت تبریک بگم؟؟؟ تبریک برای هدایت سریع و آسانی که به مسیر درست داشتی؟؟؟ به خودم گفتم چند نفر هستند که بتونن اینجوری به سرعت در برابر تضادها به احساس خوب برسن؟؟؟

      اینکه ما لغزش نداشته باشیم از محالات هست….همین دیروز یا پریروز در آیه ای میخوندم که خداوند به پیامبر ما به کسی که برامون الگو قرار داده…میگفت نزدیک بود اگر خدا هدایتت نکرده بود نزدیک بود که بلغزی و به گفتار کافران متمایل بشی….و به شیوه های اونها برگردی….

      میبینی واقعا!!!! اسوه و الگوی ما در حال لغزش بوده خدا دستش رو گرفته

      مگه لغزش برای ما با این دانش اندک و اینهمه نجواهای ذهنی از سوی شیطان قسم خورده بعیده؟؟؟ نه خیلی محتمل هست

      اما واکنش اونهایی که در مسیر ایمان و دریافت هدایت از خدا هستند متفاوته

      اونها به سرعت راه راست رو از ناراست تشخیص میدن

      میتونن جور دیگه ای به اوضاع نگاه کنن که احساس شون بهتر و بهتر بشه

      من چقدر تحسین ات کردم که با وجود این نجواها و سختی های مسیر به این سرعت مسیر فکری خداوند رو تشخیص دادی و هدایت شدی به صراط مستقیم

      تو در مسیر برگزیدگان خدا هستی

      واقعا تحسین ات کردم دوست خوبم

      و به خودم هم باز هشدار دادم که حواست باشه مهمترین وظیفه ات بندگی هست….مهمترین وظیفه ات حرکت در مسیر توحید هست

      در همون آیه خداوند پس از بیان اینکه هدایت خداوند باعث شده ایمان پیامبر تقویت بشه…اما به رسول هشدار داده اگه تو گناهی بکنی و بلغزی دو برابر بقیه عذاب میبینی

      من اینطور برداشت میکنم که وقتی از قوانین خداوند اگاه شدیم و در مسیر اجرای اونها قرار میگیرم از فضل بی انتهای خداوند….به همون نسبتی که به سرعت بیشتری نعمتها رو دریافت میکنیم اگه لغزش داشته باشیم هم به سرعت به سمت تاریکی میلغزیم

      اما خبر خوب اینه که همیشه درهای توبه و بازگشت بازه…و این هم از فضل خداست

      باز یادم میاد که مثال بنده موحد خداوند سلیمان که وقتی لغزش میکنه و یاد خدا رو فراموش میکنه…تا به یاد میاره در حین بیان توبه از خداوند درخواست میکنه بهم ملکی بده که نه به بعد من بدی نه به قبل من…و این باز در ذهنم این رو میاره که نذارم ذهنم برای لغزش هام بهم احساس بی ارزشی یا دور شدن از خداوند یا بی لیاقتی نسبت به دریافت نعمتها رو بده

      پس من از نوشته شما این نکات رو یاد گرفتم و مرور کردم که:

      ١. اول هیچ وقت احتمال لغزش رو دور ندونم پس یاد خدا همیشه و همیشه برام اصلی باشه…چه یادی؟ یاد کردنی که بهم احساس شادی و آرامش و اطمینان قلبی بده که هر چی رخ بده به خیر و صلاح منه

      ٢. اگه لغزش کردم بدونم فقط به یک چیز نیاز دارم…خلوت کردن با خداوندم تا دوباره در مسیر دریافت هدایتهاش قرار بگیرم و هیچ چیز بدی رخ نداده….فقط من کمی از اصلم دور شدم

      ٣. لغزش هام بهانه دست نجوای ذهنم ندن که بخوان بهم احساس گناه یا عذاب وجدان و دوری از خداوند رو بدن….من از خدا هستم و همیشه تحت هر شرایطی ارزشمند و عزتمندم

      ممنونم برای اعتراف نامه زیبات که اینهمه درس رو توی ذهنم مرور کرد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        ساناز گفته:
        مدت عضویت: 1318 روز

        به نام خدای معجزه ها

        سلام سعیده قلب مهربون

        شبت بخیر مهربون دختر

        من که ممنونتم که کامنت منو خوندی و ممنونتم تر هستم که برام نوشتی با اون انگشتای نازت

        خسته نباشن انگشتای قشنگت گل دختر

        و ممنون که باعث شدی بیام کامنت خودمو بخونم و بگم ببین ساناز اون قضیه چقدر به راحتی و با لذت حل شد و تو چقدر درس گرفتی از اون تضاد. و حتی بهم گفت ببین هنوز ایمان و توکلت خالص نیس که به این راحتی زده بودی جاده خاکی

        خب ما انسانیم و دارای احساس قطعا این جور تضاد سر راه ما قرار میگیره اما نوع واکنش ما به تضادها هستن که نتایج بعدی رو نمایش میدن و اون شرایط با این که به شدت برای من سخت بود اما گفتم خدایی که همیشه و همه حال منو محکم بغل کرده بازم اغوشش برای من بازه و خدا میدونه اون اتفاق چقدر برای من خوب بود چقدر عالی بود و اصلا اون اتفاق باید رخ میداد و خدا میدونه چقدر معجزه وار اون قضیه حل شد خدایا هزاران بار شکرت. و خدا چنان دقیق همه برنامه ها رو کنار هم چیده بود که من اصلا فکر نمیکردم اینقدر عالی انجام بشه کارها. خدایا هزاران بار شکرت

        و ممنون از متن قشنگی که برام نوشتی و ایه های جذابی که ترجمشو بهم توضیح دادی و اینکه گفتی حتی پیامبران ما هم لغزش داشتن اما خداوند همیشه و همه حال کنار تک تک ماها هستش

        خدایا شکرت

        بهترین ها سهم قلب مهربونت دوست قشنگم

        خدایا هزاران بار شکرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
        • -
          فرهاد رضایی گفته:
          مدت عضویت: 1893 روز

          بنام خدا

          سلام سعیده جان و سلام ساناز جان

          ممنون بخاطر کامنت های بینظیر تون…

          وقتی سعیده جان به پیامبر و اگر هدایت خدا نمی بود و او را ثابت قدم بر نمی داشت نزدیک بود به کافران متمایل شود اشاره کردی خواستم در مورد این آیه تحقیق کنم چون واقعا من خودم تا الان متوجه این آیه نشده بودم ویا اگر خوانده هم باشم در مدار دریافت آگاهی اش نبودم. خدارا شکر بخاطر وجود شما که باعث شدین که به این موضوع یکبار دیگر دقت بیشتری کنیم که اگر لطف خدا شامل حال ما نبود محال بود که ما به این جای الان داریم برسیم و باید شکرگزار خدا و متواضع باشیم..

          آیه که به آن اشاره کردید آیه 74 از سوره اسراء (بنی‌اسرائیل) است. در این آیه، خداوند به پیامبر اسلام (ص) می‌فرماید که اگر او را ثابت‌قدم نمی‌داشت، نزدیک بود که اندکی به سوی کافران تمایل پیدا کند.

          وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَیْهِمْ شَیْئًا قَلِیلًا

          «و اگر تو را ثابت‌قدم نمی‌داشتیم، قطعاً نزدیک بود که اندکی به سوی آنان تمایل کنی.»

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: