live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 103

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حنانه آ گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم که فرمانروای تمام جهانیان است.

    سلام عرض می کنم خدمت استاد عباسمنش عزیزم و تک تک اعضای خانواده صمیمی عباسمنش. خیلی خوشحالم که بعد از مدت ها این مسابقه باعث شد که بیام اینجا و کامنت بگذارم. البته خیلی وقت ها به سایت سر می زنم و از خوندن مطالب مفید و کامنت ها لذت می برم ولی در کامنت گذاشتن تنبلی می کنم.

    در پاسخ به سوال این مسابقه نظر من اینه که دلیل اینکه افرادی مثل استاد عباسمنش بدون اینکه تبلیغی برای کارشان بکنند همواره کسب و کارشان رو به رشد و پیشرفت است و نتایج بسیار متفاوتی نسبت به کسانی می گیرند که مدام در حال هزینه کردن و تقلا برای تبلیغ کالا یا کسب و کارشان هستند این است که چنین رشد و پیشرفتی قطعا از یک باور عمیق و قدرتمند و یک اطمینان خاطر درونی نشات می گیرد. اعتماد به خود و توانایی های خود و همچنین اطمینان خاطر از قابلیت ها و ارزش فراوانی که کالا یا محصولی که به دیگران عرضه می کنی، داراست. همچنین ایمان قلبی بسیار زیاد به نیروی برتری که همواره هدایتگر توست، نیرویی که می تواند با بی شمار دستانش طوری کسب و کار تو را گسترش دهد که برای افرادی که دنبال راه های منطقی و روش های خاص تبلیغات هستند، باور کردنی نیست!

    استاد عباسمنش با فایل های بسیار زیادی که تولید کردند و بارها و بارها از موفقیت ها و پیشرفت های چشمگیر خود برای ما گفتند و حتی به تصویر کشیدند نمونه ی واضحی از کسانی هستند که به ما ثابت می کنند نیرویی فراتر از آنچه ما فکر می کنیم پشت تمام این موفقیت ها و پیشرفت هاست! نه تنها استاد عباسمنش بلکه بارها و بارها شاهد موفقیت افرادی بوده ایم که هرگز به دنبال تبلیغات و خودنمائی و استفاده از روش های عجیب و غریب برای معرفی و تبلیغ خود یا محصول خود نبوده اند و فقط با عشق فراوان و اطمینان 100 درصد به مسیری که در آن پیش می روند و هدفی که به زندگیشان معنا و مفهوم می بخشد، با قدرت به راهشان ادامه می دهند و تنها به خداوند یا آن نیروی برتر درونی خود توکل و ایمان دارند و با هیچ افت و خیز و فراز و نشیبی خود را نمی بازند و همواره امیدشان را حفظ می کنند.

    کسانی که هرگز اجازه نمی دهند شک و تردید حتی ذره ای آنها را از مسیرشان و هدفشان باز دارد.

    کسانی که به کارشان عشق می ورزند و می دانند برای ماندگار شدن باید اول به قلب ها وارد شوی و اعتماد و اطمینان را در دیگران به وجود بیاوری، که این هم لازمه این است که کارت را با دل و جان و عشقی عمیق و مداوم دنبال کنی. اینکه مردم بدانند کالایی که دارند برای آن هزینه می کنند ارزش این هزینه کردن را دارد و حاضر باشند با جان و دل این کار را برایش بکنند. همین ایجاد اطمینان در دیگران و رضایت خاطر از خرید باعث می شود که همان افراد مُبلّغ محصول یا کسب و کار تو باشند و کم کم و آرام آرام کسب و کارت همه گیر می شود بدون اینکه تو تبلیغی برای کارت کرده باشی یا حتی هزینه ای برای تبلیغات متحمل شده باشی.

    همچنین قانون تکامل را هم نباید فراموش کرد. این که تبلیغات نشانه این است که افراد می خواهند در مدت زمان بسیار کوتاه، بدون اینکه تکامل خود را طی کنند به موفقیت چشمگیر برسند و کسب و کارشان گسترش پیدا کند. معمولا چنین کسب و کارهایی یا چنین محصولاتی که با تبلیغات بسیار به مردم معرفی می شوند شاید مدت کوتاهی در اوج باشند و به محض اینکه دیگر برایشان تبلیغ یا هزینه نکنی دوباره فروششان کم می شود و یا کسب و کار افت می کند. پس تبلیغات گسترده و آنچنانی نمی تواند دلیل موفقیت هیچ کسب و کاری باشد. باید به نیرویی فراتر و قدرتمند تر از اینها وصل بود و ایمان و اطمینان داشت که همان نیرو می تواند همه کار برای تو انجام دهد.

    تنها خداوند برای بنده اش کافی ست… خدایی که فرمانروای تمام جهانیان است. خدایی که از راه هایی که حتی فکرش را هم نمی کنی نعمت و برکت و ثروت را به سوی تو سرازیر می کند به شرط ایمان و تقوا… اعتماد 100 درصد به خداوند باعث اعتماد به نفس فراوان در تو می شود و اینگونه است که با دلی قرص و ایمانی محکم در مسیر کسب و کارت پیش می روی و می دانی که با هر قدمی که بر می داری تکامل خود را طی می کنی و قدم های بعدی برایت واضح تر و مشخص تر می شود. و همواره از مسیرت لذت می بری و حال خوب و احساس خوبت را به نتایج گره نمی زنی.

    افرادی که ایمان فراوان به خود و توانایی های خود و خدای خود دارند حتی اگر در جزیره ای دور افتاده هم باشند، می دانند که می توانند کسب و کاری راه بیاندازند و ایده هایشان را پرورش دهند و مدام در حال رشد و پیشرفت باشند و کم کم کسب و کارشان همه گیر می شود. چون این افراد موفقیت و رشد کسب و کارشان را وابسته به عوامل بیرونی نمی دانند بلکه دنبال عوامل درونی برای گسترش توانایی ها و ایده ها و موفقیت و پیشرفت خود و کسب و کارشان هستند.

    اینها مواردی بود که من به یاد آوردم و دوست داشتم با شما دوستان عزیزم به اشتراک بگذارم.

    با آرزوی سلامتی، موفقیت، ثروت و سعادتمندی و عشق پایدار برای استاد عزیزم و تک تک اعضای دوست داشتنی خانواده صمیمی عباسمنش

    در پناه خداوند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    جستجوگر گفته:
    مدت عضویت: 3866 روز

    سلام

    تو کتاب شاهکلید ثروت اثر ناپلئون هیل گفته شده: “بزرگترین نیرو و قدرت ناملموسه”

    راجع به درخت بلوط تنومندی صحبت شد که هزار یا ملیون ها آدم هم نمیتونن بسازنش در حالی که قدرتی ناملموس اون رو از یک دانه بلوط پرورش داده٫ واقعا این قدرت چیه که نمیبینیمش و امثال ادیسون ها و انیشتن و عباس منش ها خودشون رو واگذار کردن بش٫ به نیروی درونی خودشون پی بردن و در زمینه کاری عباس منش هم عباس منش گذاشته افراد خودشون جذب بشن٫ گذاشته کسی که “آماده دریافت آگاهی” هست جذب سایت و مطالبش بشه

    اگه عباس منش بیاد و تبلیغ کنه چی میشه؟ کسی که آماده این آگاهی نیست میاد وارد سایت میشه بر فرض کمی هم ادامه بده، وقتی آماده نیست، میگه اینا چرت و پرته چون ذهنش واقع گرایانست و از قدرت ناملموس خبری نداره که عباس منش داره توی کل دوره های به نوعی از این قدرت واحد ناملموس بهمون میگه که چنگ بزنیم به ریسمانش و خودمونو مثل خودش واگذار کنیم بهش٫ حالا همین فرد میاد حاشیه سازی هم میکنه به دو نفر که آماده دریافت آگاهی هستن و در جایی صحبت عباس منش هست میاد و مداخله میکنه که عباس منش چرت میگه و دکون باز کرده در حالی که میبینیم دکون رو کیا باز کردن هر روز تبلیغ٫ ویدیو های تبلیغاتی آنچنانی و٫٫٫ عباس منش به این قدرت ناملموس ایمان داره خودش روزی رسان عباس منشه و روزی رسان “افراد آماده دریافت آگاهی” پس تبلیغ نمیکنه برای همین دیگران میان و به دلیل حرف های نامربوط در زمان لایو، کامنت هارو میبندن ولی عباس منش به دلیل درخواست دوستان از عدم شلوغ شدن قسمتی از صفحه موبایل و حواس پرتی این درخواست رو از عباس منش میکنن٫

    لطفا اگه موافق نظرم بودید امتیاز بدید اگرم موافق نیستید امتیاز ندید ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    حمید رجایی گفته:
    مدت عضویت: 2727 روز

    سلام خدمت دوستان و هم فرکانسی های عزیز

    همتونو دوست دارم استادودوست دارم خدامو دوست دارم خودمو دوست دارم

    و خوشحالم از این گنجینه بزرگ ثروت که استاد دستی از دستان خدا شد تا

    این گنجینه راحت بدستمون برسه این باوراتون خیلی عالیندو بخدا قسم من ابتدای شروع کارم تو زمینه خدمات فنی از همین باورها خیلی پیشرفت کردم ولی با گذار زمان با توجه به ورودی های غلط باورام عوض شد ومن کاهش درامد داشتم تا این که با سایت اشنا شدم در ابتدا بزارید یک تجربه از خودم بگم این که من با سرمایه یه کیف ابزار 50 هزار تومنی سال 90 شروع کردم که شکر خدا الان یه خونه 700م و سرمایه و ابزار کار وماشینو و…به لطف خدا دارم اینکه اون اوایل وقتی کارم سبک بود و با توکل به خدا شروع کردم به صورت خیلی اتفاقی به شخصی اشنا شدم که مسءول خرید یه موسسه خیلی بزرگ بود که نمیخواهم نام ببرم ولی در این حد بگم که این موسسه بانک شخصی و گردش مالی میلیاری روزانه داشت و اون شخص یه سری کارهای عالی و سفارشات خوب برام می اورد(او شخص رو خدا هدایتش کرده بود به سمت من)و من هم تو کیفیت و زیبایی کارم سنگ تموم میزاشتم بعد از کارهای متعدد و زیاد با یکی از همکارمون که نزدیک همون موسسه کار میکرد و خیلی مغازه بزرگ و شیکی داشت با چند پرسنل و نیرو واسم و رسم به من گفت چه خبر سفارش داری منم گفتم شکر خدا یه چند وقتیه با فلان موسسه کار میکنم سفارشهای خوبی دارم وقتی من اینو گفتم دهنش از تعجب باز موند وگفت راست میگی گفتم اره چه طور مگه گفت ما چند ساله با این همه بزرگیه شرکتمون با این همه سعیمون نتونستیم حتی یه کار کوچیک از این موسسه بگیریم( موسسه ای که تمام سفارشات کاریش با مناقصه و در سر واگذار میشه) حتی با قیمت پایین تو چطوری این کار های بزرگ رو براشون کردی گفتم هیچی من کاری نکردم خودشون اومدن سراغم و سفارش دادند (که البته خدا فرستاده بود)و من فقط وظیفه توکل رو داشتم و خلا صه از این جور سفارشات بدون خرج 1000تومن تبلیغ که سر وپشت سر برام میومد که حتی شبها مجبور بودم توی کارگاهم بخوابم .

    حالا من میخوام از دوستمون این سوال رو بپرسم که ایا 1400سال پیش که نه اینترنت نه موبایل نه تلوزیون ونه رادیو و نه هیچ چیز دیگه وجود داشت چگونه از سراسردنیا برای دیدن پیامبر میومدنند از چین هند ایران وصدها کشور دیگه مگه پیامبر تبلیغ کرد مگه از تلوزیون ورادیو مشهور شد ؟مگه از تلگرام و اینستگرام مشهور شد؟یا اینکه تبلیغات داشته ؟خوب اینا چیو نشون میدهند .توی این 8 ساله شغلم خیلی به من گفتند تبلیغ کن ومن گفتم از پس همین مشتریام هم برنمیام چه برسه بخوام مشتریهای بیشتری را ساپورت کنم .یا نمونه خیلی خیلی واضح ان در زمان حال شرکت خودرو سازی تسلا است که هزاران هزار بار تحسین و تعریف داره که در زمان دو هفته 400هزار پیشفروش خودرو را به نام خود ثبت کند اونهم پیش فروشی که یه ساله دوساله تحویل میده که همیچین رکورد پیشفروشی رو تو تارخ نداشتیم. و این شرکت هیچ تبلیغی نداشت و این در حالیه که دو شرکت بزرگ بنز و بی ام و با سابقه 100 ساله تو صنعت خودرو سازی و این همه هزینه های سنگین تبلیغات همچین پیشرفتی رو نداشتند در حالی که تسلا فقط طی 7 سال خودرو سازی به این جایگاه رسیده و اینقدر ریس این شرکت بزرگ فکر میکنه که رییس این شرکت به نام ایلان ماسک گفته بود چرا فقط ناسا موشک هوا میکنه شرکت من هم باید این کار رو انجام بدهد و الان خیلی از موشک های شرکت ناسا توسط تسلا پرتاب میشود.و ایا این شرکت تبلیغ کرد ؟و ایلان ماسک گفت که ما هزینه تبلیغ رو صرف پیشرفت و تحقیق و توسعه میکنیم که الان جوری شده که همه ی مردم براش تبلیغات لنجام میدهند و میانند اونایی که ماشنشو گرفتن توی یو تیوب و دیگر شبکه ها تبلیغ ماشینو انجام میدهند پس به نظر من بزرگترن تبلیغ فقط تو حید است که خدا رو مشتریت ببینی خدارو مدیر بیزینست بدونی خدارو همه چیزت بدونی من به عنوان شخصی که به استقلال مالی رسیده ام این حرف رو میزنم .

    در پناه رب العالمین وهاب شاد موفق ثرتمند و موفق باشیدبا تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  4. -
    فهیمــــه زارعی گفته:
    مدت عضویت: 2596 روز

    سلام وقت بخیر آقای عباس منش

    قانون دنیا به احساس خوب پاسخ میدهد استاد گفتن احساس عالی اتفاقات عالی.احساس عالی استاد هم بخاطر تعهدی که نسبت به تغییر باورهاش داشته متعهد بوده که توجه اش را به اتفاقاتی که خوش آیندش می باشد بگذارد و به این شکل اتفاقات عالی را برای خودش خلق می کرده و منجــــر به نتایج عالی استاد شده.باور به اینکه من توانائی خلق زندگی دلخواهم را دارم شاه کلید بهشتی ست که الان استاد تجربه می کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    الناز قربانی گفته:
    مدت عضویت: 3043 روز

    من نمیتونم بگم که خدا نشسته و عصای موسی به دست من داده تا من بنشینم تو خونه و هر چیزی از ذهنم میگذره رو با عصای اعجاز امیزم ، جان ببخشم و از تجسم خودم بهش روح بدم و بگم موجود شو، و اون کسب و کار و حساب بانکی هم به طرفه العینی ، عینیت و جسمیت پیدا کنه و سیل پول رچ به حساب من واریز کنه٫٫٫

    و از سوی دیگه الان فهمیدم که همه چیز ابزار و روش هم نیست، تا بحال که خدا رو خالقی میدیدم که چند میلیون سال نوری قبل بیزینس یا تفریح کره زمین رو برای خودش استارت زده و دیگه همه چیز طبق روال ماشینی پیش میره و کاری نداره با این موجودات رو کره ی خاکی، بهشون اختیار داده برید حال کنید، اونام خودشون تولید مثل میکنن و با جنگ و صلح و آتش و گل باهمدیگه معاشرت میکنن، صداشونم درنمیاد، مگه اینکه اون وسط مسطا یکی خیلی عجز و ناله کنه و مظلوم واقع شه و خدا رو با نوای بلندتری صدا کنه، بلکه خدا بشنوه صداشو و دلش بسوزه و یه حرکتی بزنه براش، سلامتی یا پول یا رابطه رو بهش ارزونی کنه٫٫٫این تصورات قبلیم بود و در مورد بیزینس هم فکر میکردم خدا که کار خاصی نداره با کسی، پس برای موفقیت یه تیم خوب و یه جان یک نفس و یک تلاش بی وقفه لازمه ۷ روز هفته و هر ۲۴ ساعت بتازه و از تمام روش های گذشته و نوین استفاده کنه و خلاقیت و نواوری و هم بزنه تنگش ، مدام رقبا رو چک کنه و دنیای جدید رو رصد کنه، بلکه بتونه سری دربیاره ٫٫٫اما الان میگم فقط به احساس توجه بشه که قدم اول از یک مسیر گفته میشه،بعد با راه ها و ابزار ها اشنا شد که همانا دستی هستن از دستای خداوند و نه بیشتر، و بعد خدا براحتی راه رو روشنتر و روزی رو فراخ تر میکنه، به شرط ایمان ، به شرط تعهد،

    اگر بخوام سلیس تر بگم میتونم اینطوری توضیح بدم که ابزارها و راهکارها و ایده ها و یادگرفتنشون و بکار بردنشون میتونن کمک کنن برای بزرگ شدن ذهنمون و ایده گرفتن یا بعبارتی بزرگ شدن ظرف مون، اونها قرار نیست حتما جواب بدن و تبدیل بشن به پول،بخصوص اگر با این نگاه که من چون تبلیغ کردم و یا چون ارتباط بیشتری گرفتم پس قطعا جواب میگیرم(چیزی که قبلا خودم فکر میکردم) و از طرفی چون به اون دستان خدا وابسته میشدیم و همه چیز رو در اون میدیدیم و بی نتیجه میموند ،چون طبق گفته ی خداوند واگزار میشیم به همونها،و بعد تعجب میکنیم که چرا جواب نداد٫

    پس نظر من این هست که باید ایده ها و روش ها رو با این دیدگاه ، دید که ظرف خودمون رو بزرگتر کنیم و خدا رو از زاویه های بهتری ببینیم، اون روشها میتونن جواب بدن و یا نه

    باید حرکت کرد و قدم گذاشت و تست و تجربه کرد، اما دیدگاه و چشم ذهن رو نَبست، و بدون ترس یا نگرانی از بیرون گود و سطحی بالاتر، از نگاه خداوند به راه و مسیر چشم انداز ایجاد کرد و نظر کرد تا جواب رو بهتر دید٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    خدافظ گفته:
    مدت عضویت: 3929 روز

    به نام خدای همه‌ی آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست.

    سلام

    من داشتم همون موقع که به این دو فایل نگاه می‌کردم و حسین جان داشت توضیح می‌داد، نکاتی رو یادداشت می‌کردم که الان راحت‌تر بتونم سوال مسابقه رو جواب بدم. امیدوارم بتونم به مختصرترین و در عین حال کاملترین شکل ممکن این کار رو انجام بدم.

    اول از همه می‌خوام بگم که استفاده از ابزار و یاری خواستن از خدا منافاتی با هم نداره. همه‌ی ابزارها خودشون آفریده‌ی خدا هستند تا ما بتونیم راحت‌تر زندگی کنیم. این قانون غیر قابل تغییر الهیه که ابزارها روز به روز در حال گسترش و پیشرفت هستند. چیزی که خیلی اهمیت داره، نحوه‌ی استفاده‌ی ما از این ابزارهاست. خیلی از اوقات این ما هستیم که از ابزارها استفاده‌ی نادرست می‌کنیم و انتظار نتایج خوب داریم. استفاده‌ی صحیح از ابزارها هیچ منافاتی با قوانین الهی نداره. خداوند همواره اراده‌ی خودشو با ابزارهای مختلف عملی می‌کنه. این ابزارها گاهی انسانها هستند و گاهی چیزهای دیگه.

    یکی از مهمترین باورهایی که باید در مورد این سوال وجود داشته باشه «باور گسترش جهانه». جهان روز به روز و حتی ساعت به ساعت در حال گسترش و پیشرفته و این روند به طور مداوم داره ابزارهای جدیدی رو ایجاد می‌کنه که همه با اراده‌ی الهی ایجاد شدن. ولی نکته‌ی مهم اینجاست که نحوه‌ی استفاده از این ابزارها باید کاملا متناسب با رسالت اون ابزار باشه. مثلا ما هم با قاشق میتونیم غذا بخوریم هم با کفگیر!! ولی مسلما ابزار کفگیر برای این کار ساخته نشده و استفاده از اون در این امر مشکلاتی رو به وجود میاره.

    مارکتینگ یا همون بازاریابی که البته اشتباها به این صورت ترجمه شده و من از این ترجمه خوشم نمیاد؛ خودش یکی از اون ابزارهای دنیاییه که در اثر گسترش جهان به وجود اومده و کاملا مثل همه‌ی علم‌های دیگه از آفریده‌های الهیه.

    بهتره یکبار تعریف «مارکتینگ» رو با خودمون مرور کنیم:

    مارکتینگ، مسئولیتی اجتماعی و فرا‌ اجتماعی در تحقیق و شناخت نیازها و خواسته‌های انسانها و توسعه‌ی راهکارهای هرچه بهتر، باکیفیت‌تر و سریعتر جهت رفع این نیازها و خواسته‌ها و در نهایت گام برداشتن به سوی جامعه‌ی آرمانی و رفاه می‌باشد.

    به دوستی که سوال اصلی رو پرسیده باید بگم که من حداقل در این تعریف، نشونی از چیزایی که شما گفتی نمی‌بینم. علت این امر دو چیز میتونه باشه:

    ۱. علم مارکتینگ دچار تحریف شده

    ۲. ما از این ابزار الهی به درستی استفاده نمی‌کنیم.

    که مورد دوم صحیحه.

    در واقع علم «مارکتینگ» یک سری بخشهای اصلی داره که توی تعریفش هم اومده و یک سری فرعیات داره که بعدا به اون اضافه شده مثل «تبلیغات».

    اصول بازاریابی:

    شناخت انسانها به عنوانی موجوداتی که دائم در حال تکامل‌اند.

    شناخت و تحلیل نیازها و خواسته‌های این موجودات در حال تکامل.

    ایجاد با کیفیت‌ترین، بهترین و سریعترین راهکار ممکن برای ارضای این نیازها و خشنود و شاد کردن انسانها.

    کمک به ایجاد جامعه‌ی آرمانی و حرکت به سمت رفاه اجتماعی.

    مسئولیت‌پذیری اجتماعی و پایبند بودن به اصول انسانیت، حفظ محیط زیست و …

    فرعیات بازاریابی:

    فروش، تبلیغات، بسته‌بندی، قیمت‌گذاری و …

    پس فهمیدیم که اولا ما برداشت اشتباهی از علم «مارکتینگ» داشتیم. و دوما همونطور که حسین جان هم در کلیپ میگه تفاوت است از زمین تا آسمان بین پرداختن به اصول و پرداختن به فرعیات. تبلیغات قطعا جزء فروع مارکتینگ هست و علم جداگانه‌ای نیست بلکه بیشتر از علوم روانشناسی در جهت بد استفاده کرده. مثلا ما همین الان توی ایران تبلیغاتی داریم که اصول انسانیت رو زیر پا میزاره. شرکتی میاد یک بیسکوئیت رو به شکلی تبلیغ می‌کنه که از نظر روانی، کودکان رو تحت تاثیر قرار بده و به والدین فشار بیارن که حتما اون رو براشون بخرن. و جالب اینکه چنین تبلیغی در کشور ایالات متحده‌ی آمریکا ممنوعه.

    تفاوت بین پرداختن به اصل و پرداختن به فرع مثل تفاوت بین «حل مسئله» و «استفاده از مسکن» هست. وقتی شما به اصل می‌پردازی یعنی مصممی که مسئله رو ریشه‌ای حل کنی ولی وقتی به فرع می‌پردازی یعنی داری دنبال مسکن می‌گردی.

    مثلا شما ممکنه چندروزی باشه که سردرد داری. توی این چندروز میتونی برای آروم نگه داشتن دردت هر ۸ ساعت یکبار ژلوفن بخوری یا اینکه میتونی منشاء درد رو پیدا کنی و برای همیشه خودتو راحت کنی.

    یکی دیگه از تفاوت‌های اصل با فرع در اینه که راه‌حل‌های اصلی معمولا دیرتر اثر می‌کنن ولی اثرشون دائمیه. راه‌حل‌های فرعی معمولا سریع اثر می‌کنن ولی خیلی زود اثرشون محو میشه. برای همینه که اگه دقت کرده باشین شرکت‌های که به تبلیغات بیشتر از اصول اهمیت میدن اون اوایل کار مشتری زیاد دارن و یه نمودار رو به بالا طی می‌کنن ولی بعد یه مدت با مخ به زمین می‌خورن. اصلا بحث ما بحث نتیجه هم نیست، بحث انسانیته. شرکتی که تبلیغات در راس امورش باشه قطع به یقین انسانیت رو زیر پا میزاره.

    وقتی یک شرکت در اوایل کار به صورت دیوانه‌وار تبلیغ می‌کنه، من مشتری ممکنه یه بار گول بخورم، ممکنه دوبار گول بخورم ولی در نهایت وقتی میبینم که کیفیت محصولاتش همپای تبلیغش نیست اونو بایکوت می‌کنم و برای یه کسب و کار هیچ چیز بدتر از این نیست که مشتری بایکوتش کنه. در نهایت و در بلند‌مدت، کیفیت و خدمات به همه‌ی چیزهای دیگه برتری پیدا می‌کنه.

    از طرفی همونطور که حسین جان گفت تبلیغات معمولا از هزینه‌برترین بخش‌های یک کسب و کاره. این همه هزینه فقط برای زیر پا گذاشتن انسانیت. آیا به نظرتون ارزشش رو داره؟ یعنی در این بازی نه تنها پولمون رو میبازیم بلکه اخلاق رو هم میبازیم و هیچ چیز بدتر از این نیست. اگر هزینه‌ای که برای تبلیغات میشه رو به بخش‌های مثل رفاه کارکنان، تحقیق و توسعه، توزیع بهتر و … اختصاص بدیم، من با ایمان کامل میگم که قطعا در آینده میوه‌ی شیرین و حلال اون رو می‌چشیم.

    در مورد سئو هم قضیه به همین شکله. اگه دقت کرده باشین سئو تنها کاری که برای اون شرکت می‌کنه اینه که براش زمان میخره. مثلا ما وقتی یه کلمه‌ای رو توی گوگل سرچ می‌کنیم، خب مسلما اول سراغ سایت‌های بالاتر میریم ولی اگه سایت اول مارو راضی نکنه میریم سراغ بعدی، اگه بازم نه بعدی و این روند همینطور ادامه پیدا می‌کنه. مشتری هیچ وقت از جستجو برای بهترین انتخاب خسته نمیشه. اینو همیشه یادتون باشه.

    نکته‌ی بعدی اینه که تبلیغات بی‌مورد حتی یه جورایی پرستیژ شرکت شما رو زیر سوال میبره. مثل اینه که گدایی کنی یا التماس کنی. از نظر من با گدایی هیچ تفاوتی نداره. دقیقا مثل اون شخصیه که توی خیابون جلوتو میگیره و میگه تو رو خدا به من بی‌پول کمک کن. باور کن دقیقا همونه. مثل شخصیه که میره خواستگاری و توی جلسه‌ی خواستگاری به دختر خانم میگه که: باور کن من همونیم که میخوای! من خیلی آدم خوبیم! من یه فرشته‌ام! تو باید به من جواب مثبت بدی!

    چنین تصویری چقدر براتون عجیبه؟ تبلیغات بی‌مورد هم دقیقا همینطوره.

    نکته‌ی بعدی اینکه هرکس مشتری یک کسب و کار میشه دیگه جزء خانواده‌ی اون کسب و کار محسوب میشه. با کارمندان اون کسب و کار تفاوتی نداره. کسب و کاری که از تبلیغات بی‌مورد استفاده می‌کنه داره دقیقا این پیغام رو میده که من میخوام مشتریام انسانهای ساده‌لوح و احمق باشن. یعنی انسانهای ساده‌لوح و احمق خانوادم باشن. در اصل داره به خودش ضربه میزنه. اونایی که فکر میکنن زرنگن در واقع فقط فکر میکنن زرنگن ولی در اصل هر عملی انجام بدن به خودشون میکن.

    بحث ظاهر که حسین جان مطرح کرد برای من هم خیلی جالبه. کسی که به صورت اغراق‌ آمیز میخواد خودشو با لباسای اداری و … موجه نشون بده یا عزت نفس پایینی داره یا کیفیت محصولش پایینه و مجبوره حواس‌ها رو به سمت دیگه‌ای پرت کنه. نمونه‌ی جدید و بینظیرش «ویتالیک بوترین» هست. این جوان روسی رو که آدم میبینه کیف می‌کنه. با اینکه توسعه دهنده و سازنده‌ی اصلی بزرگترین سیستم کامپیوتر غیر متمرکز دنیا بر بستر بلاکچینه یعنی همون «اتریوم»، ولی همونطوری که هست توی برنامه‌های حتی مهم تلویزیونی ظاهر میشه. مثلا با یه تی‌شرت و شلوارک و … در واقع اون کسیه که تمرکزش بیشتر روی محصول و سیستمشه تا این فرعیات.

    در نهایت میخوام بگم که همه‌ی این اعمال اشتباه از یه باور خیلی اساسی سرچشمه میگیره و اون باور کمبوده. ما دائما فکر می‌کنیم همه‌چیز در حال تموم شدنه. همه‌ی ایده‌هامونو حالا میدزدن یا خیلی دیگه از این فکرها. برای همین شیطان همینطور پشت سر هم نجوا میکنه که عجله کن عجله کن. مشتری رو سریع بدست بیار، وارد جزئیات محصولت نشو، زیاد دقت نکن و خیلی چیزای دیگه. نقطه‌ی مقابل اون باور فراوانیه که خیلی باور مهمیه. خیلی مهمه. این باور حتی پاشنه‌ی آشیل خودمم هست. چون سخت‌ترین باورهاست. دیرتر از هر باور دیگه‌ای میشه ساختش و خیلی مقاومت می‌کنه. امیدوارم هممون بتونیم روی این باور بهتر کار کنیم.

    من سعی کردم زیاد به این سوال دوستمون ماورایی جواب ندم و بیشتر از خود علم کمک گرفتم. امیدوارم مورد پسند باشه.

    خوش باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    محمد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 2789 روز

    سلام خدمت استاد گرامی و دوستان

    تمام آموزه های که به اکثر ماها یاد دادند این بوده که شما اگر بخواهید کسب و کار موفقی داشته باشید باید مکان خوبی و گل شهر باشه یا با افرادی کار بکنید که نفوذ داشته باشند و تبلیغات هم که عامل اصلی بود اینها عواملی بود که توسط خانواده، مدرسه، دوستان، تبلیغات و تلویزیون به ماها یاد داده شده و ماها باورمون این بوده که اگر بخواهیم موفق بشیم باید از این راهها باشه و درکش برای ما خیلی سخته که عامل یا عوامل دیگه ای هم هست ، حالا یک نفر که ما میشناسیمش امده سنت شکنی کرده و یک کاری انجام داده که با تمام این چیزهایی که سالها یاد گرفتیم مخالف بوده و برامون قابل درک نیست که چه عاملی یا عواملی باعث موفقیت شما شده، با توجه به اینکه فایلهای زیادی هم از شما گوش دادیم باز برای تغییر باورمون کافی نبوده و هنوزم دنبال موفقیت با عواملی که یاد گرفتیم هستیم و داریم با قدم زدن با شما یاد میگیریم که آقا یکنفر اینکارو کرده پس ماها هم میتونیم، حالا چه عاملی باعث شده شما به این موفقیت برسید و هیچکدوم از اون عوامل رو هم اجرا نکردید چی هست نمیدونم!؟ بنظر من توحیدی بودن شماست که بغیر از خدا به هیچکس وابسته نبودید و با کمک خدا تونستید به این موفقیت برسید چون اونه که تمام عوامل برای موفقیت شما فراهم کرده و همه کهکشان در اختیار شما قرار گرفته و دستان خدا برای شما زیاده ، و شما به این ایمان عمل کردید بهتون الهاماتی شد که شما پله های ترقی و موفقیت را قدم به قدم طی کردید

    ممنون که با این سوال باعث شدید فکر کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سامان سیاوش گفته:
    مدت عضویت: 2881 روز

    سلام عرض می کنم خدمت دوستان عزیز.

    یادمه کمتر از یک سال پیش، به طور جدی تصمیم گرفتم که روی باورهام و آن چه استاد می گن، کار کنم. با این که به اندازه ی کافی پول نداشتم، شروع کردم به تهیه ی دوره های استاد و دوره ی فوق العاده ی عزت نفس رو تهیه کردم. روزها و شب ها روی اون کار کردم و به خودم تعهد دادم که تا یکسال آینده وضع مالی خودم رو تغییر بدم. هر روز که سوار ماشینم می شدم تا برسم سر کار، این دوره ی فوق العاده رو گوش می کردم؛ هر روز و هر روز. چون می دونستم که قبل از هر چیزی باید روی موفقیت و احساس لیاقتم کار کنم. هر روز صبح زود از خواب بلند میشدم و طلوع خورشید رو نگاه می کردم و به فایل های صوتی که خودم ساخته بودم گوش می کردم. باید اعتراف کنم که توی این مدت اتفاق خاصی نیفتاد؛ با این که فایل های صوتی که ساخته بودم، واقعا حرفه ای و تاثیرگذار بودن… من فکر می کردم که اگه بشینم توی خونه یا این که هر روز به صدای استاد گوش کنم، معجزه اتفاق می افته، غافل از این که عامل اقدام رو فراموش کرده بودم. حس کردم که باید کاری بکنم، ولی نمی دونستم که دقیقا چه کاری. می دونستم که باید اقدامی بکنم و فقط نشستن و حس خوب ایجاد کردن به تنهایی کارساز نیست. رفتم سراغ فایل های افراد دیگه ای که می خواستن به طور عملی و با ارائه ی راهکارهای عملیِ فلان و فلان، راه درست ثروتمند شدن در ایران رو آموزش بدن. یادمه که برای تهیه ی اون ها، حتی وام گرفتم تا ببینم که دقیقا چی می خوان بگن. خوب سخنان باارزشی از اون ها یاد گرفتم، ولی اتفاقی که افتاد این بود که آرام آرام باز هم نسبت به هدفم سرد شدم. روزی چشم هامو باز کردم و دیدم که دور و برم پر شده از اطلاعاتی که همش تبلیغات و اینستاگرام و تلگرام و این جور چیزاست. حتی یادمه ایده های خیلی خوبی داشتم، ولی انگار یه چیزای بزرگ دیگه ای وجود داشت که مانع حرکت من می شدن. یادمه که همون روزا همش این فکر توی سرم می گذشت که یه نفر مثل استاد عباسمنش هست که ادعا می کنه که بدون این چیزها موفق شده. با خودم گفتم اگه به فرض روزی با این تبلیغات موفق بشم و تمام سرمایه ام رو بذارم روی تبلیغات، و اگه روزی برسه که صاحبان این رسانه های اجتماعی تصمیم بگیرن که این اَپ ها یا سایت ها شونو جمع کنن، اون وقت تکلیف موفقیت من، کسب و کار من و … چی می شه؟ باید چه کار کنم اون موقع؟ … فهمیدم که عامل موفقیت چیز دیگه ای هست، فهمیدم که باید روی چیز دیگه ای سرمایه گذاری کنم. اصلا از اون روز متوجه شدم که حتی هیچ شغلی در دنیا وجود نداره که منو ثروتمند کنه؛ هیچ سایتی، هیچ سامانه ای و هیچ ابزار تبلیغاتی وجود نداره که باعث ثروت و خوشبختی من بشه. اون روز متوجه شدم که تنها عاملی که می تونه باعث موفقیت بشه، خودم، افکارم و باورهام هستن. اعتقاد به خداوندی که همه چیز در دست اونه. به قول استاد که در دوره ی عزت نفس می گن: اعتقاد به خدایی که همیشه با منه، عاشق منه، به فکر منه، منو تنها نمی ذاره، هیچ وقت منو قضاوت نمی کنه… اعتقاد به این خداونده که منو خوشبخت و ثروتمند می کنه و نه هیچ ابزار تبلیغاتی دیگه… ایام عید امسال بود که من توی این حال و هوا بودم که بهم الهام شد که برم و فایل های «چگونه فکر خدا را بخوانیم» و«رویاهایی که رویا نیستند» رو تهیه کنم. نمی دونم چه طوری و با چه ذوقی کلمه به کلمه ی این کتاب ها رو خوندم، و یادمه که به شدت روی من تاثیرگذار بودن. (پیشنهاد می کنم دوستان بدون هیچ پیش داوری این کتاب ها رو بخونن و راجع به مطالب اون فکر کنن.) این هدایت انگار داشت کامل و کامل تر می شد…همون ایام بود که توی یکی از مطالب استاد با این آیه آشنا شدم و امروز که دارم این مطلبو می نویسم، روی دسکتاپ کامپیوترم اونو قرار دادم و بهتره بگم روی قلبم اونو حک کردم و اون هم این آیه است: «ولسوف یعطیک ربک فترضی»(سوره ی ضحی آیه 5) «و به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی.» این آیه از تمام اون مطالبی که من در مورد بازاریابی و تلگرام و اینستاگرام و … آموزش دیده بودم، باارزش تر بود. از اون روز این آیه رو گذاشتم جلوم و با این باور جلو می رم. نمی دونم شمایی که دارین این مطالبو می خونین، شاید این آیه هم سرنوشت و روزی شما بوده که اگه این طوره بهتون تبریک می گم. و بعد از اون آیه و حس و حال عجیبش بود که من باور کردم که می خوام کسب و کار خودمو داشته باشم، با اعتماد و اتکا به خداوند و نه هیچ سایت و یا کانال و یا حتی فرد دیگه ای. این روزها ایده ای بهم الهام شده و دارم عاشقانه روی اون کار می کنم و بی نهایت شاد و خوشحالم. این بار علاوه بر این که روی آموزش های بیرونی کار می کنم، یاد گرفتم که باید در اولویت اول، روی باورهای خودم کار کنم، و به طرز عجیبی قبل از این که بخوام راجع به مشکلاتی که برام پیش میاد تحقیق کنم، زمینه های پاسخ اون برام فراهم میشه. نمی دونم چرا این سوال ارزشمند این روزها پرسیده شد، ولی حس می کنم انگار چیزهایی که در مدت این چند ماه فهمیده بودم رو باید به اشتراک می ذاشتم، شاید منبع الهامی باشه برای بقیه.

    شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  9. -
    صادق صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2821 روز

    ???بنام خالق مهربان ???

    ???GOD IS MY LORD???

    ??سلامی گرم به تمام دوستان و استاد دوست داشتنی جناب عباس منش عزیز ، دلم واسه همتون خیلی تنگ شده بود ??

    ? فکر کنم حدود ۶ الی ۷ ماه شده که نتوستم بیام تو سایت و نظر بزارم ٫ ?آخه قبلش همیشه وفتی استاد فایل جدید میزاشت من حتما نظر خودمو به اشتراک میزاشتم ،?و کلا فعالیت داشتم تو سایت و همچنین از نظر دیگر دوستان عزیز هم استفاده میکردم که واقعا گنجینه نایابست ٫?

    ?خوب بعد از تعهد دادن به خودم ، و تعیین هدفم در زندگی به خودم و خدای خودم قول دادم که یکبار واسه همیشه ۱۰۰ درصد تمرکزم رو ، رو هدفم بزارم و تا به نتیجه نرسوندمش دلسرد و ناامید نشم ٫? خوب یکی از دلایلم که فعالیتم در سایت کم شده بود هدفهام و اولویت های زندگیم بود ،? البته ناگفته نمونه که پیگیر فایل های جدید استاد بودم همیشه ٫ ??

    ? قبل از اینکه برم سراغ پاسخ دادن به سوال مسابقه ، میخوام از دو تجربه یا دو قانون طلایی که به جرات میتونم بگم باعث موفقیت من در هر موضوعی در زندگیم شده صحبت کنم :?

    ? قانون اول تمرکز : برای موفقیت در هر کاری باید ۱۰۰ درصد تمرکزتون رو ، رو هدفتون بزارین شاید باورتون نشه معجزه میکنه ، طوفان به پا میکنه ٫ ?

    ? قانون دوم سوال کردن از خودتون : این قانون به این شکل عمل میکنه که وقتی سوال یا مشکلی در هر موضوعی فرقی نمیکنه دارین ، ?کافی از این تکنیک ساده استفاده کنید که بارها در طول روز از خوتون سوال کنید که چطوری میتونم این مسئله یا مشکل رو حل کنم ٫ ?

    ? برای راحتی کار من با دو فرمت نحوه پرسیدن سوال از خودتون رو قید میکنم که با هر کدوم بهتر ارتباط بر قرار میکنید و باهاش حس بهتری دارید استفاده کنید :

    ? فرمت اول : من چطور میتونم این مسئله یا مشکل را حل کنم ؟

    ? فرمت دوم : من چطوری تونستم این مسئله یا مشکل رو حل کنم ؟

    ? شاید به جرات بگم ۱۰۰ درصد تمام مشکلات و مسائل زندگیم رو ،? من با همین قانون تمرکز و قانون طلایی سوال کردن از خودم حل کردم ٫? که شاید اگه میخواستم از متخصص یا استادی سوال میکردم یا در کتاب ها و اینترنت جستجو میکردم ، ? به جرات میگم شانسم واسه رسیدن به پاسخ ۱۰ درصد و یا شاید سال های طول میکشید که من به پاسخ سوال و یا مشکلم برسم ٫?

    ? واسه تقویت و استفاده بهتر از قانون طلایی سوال کردن از خود ، ? مثل تمام کارها تکامل خودشو میخواد و یک شبه اتفاق نمیفته ، ? باید تمرین مستمر همراه با تمرکز داشته باشید تا تقویت بشه و هر دفعه که تمرین بیشتری میکنید سرعت رسیدن به پاسخ سوالاتون بیشتر میشه ٫ ?

    ? شاید باورتون نشه الان بعد یکسال تمرین مستمر و استفاده از این قانون طلایی فاصله رسیدن به پاسخ سوالات و مشکلاتم به کمتر از ۱ ساعت رسیده ٫ ? تازه دارم درک میکنم که چرا خدا به خودش بعد از خلقت انسان آفرین گفت ، ? اینکه انسان بی نهایته در همه چیز فقط کافی قوانین خدا رو درک کنه ٫?خوب بریم سراغ پیش نیاز های استفاده از قانون طلایی سوال کردن از خود ٫?

    ? قبل از اینکه پیش نیاز ها رو بگم لازمه به یک نکته مهم اشاره کنم ، ? قانون طلایی سوال کردن دقیقا ارتباط مستقم داره با بحث ?الهامات از سمت خدا ?که در موردش صحبت خواهیم کرد ٫ ?

    ? و اما پیش نیاز های استفاده از قانون طلایی سوال کردن از خود : ?

    ? پیش نیاز اول : خود شناسی ، در موردش توضیح نمیدم چون استاد در فایل های زیادی در موردش صحبت کرده ، و همتون دیگه استاد شدین واسه خودتون ٫ ???

    ? پیش نیاز دوم : خدا شناسی ( به نسبتی که خودتو میشناسی به همون نسبت هم خدا رو میشناسی و درک میکنی ) ٫?

    ? پیش نیاز سوم : ایمان و باور داشته باشی که وقتی سوال میکنی پاسخ داده میشه بهت ٫?

    ? خوب حالا بریم سراغ ارتباط قانون طلایی سوال کردن که ارتباط مستقیم داره با ?الهامات خدا? ،? در واقع این توضیحات خیلی مهم هستن و خیلی هم کمک میکنه بهتون که در زمینه الهامات نیزه نگاه انسان گونه به خدا نداشته باشید ٫?

    ? این ارتباط رو میخوام با مثالی که خودش (خدا) الهام کرده به من ، واستون توضیح بدم : ?

    ? ببنید دوستان خدا همه آنچه که انسان بهش نیاز داره رو در این دنیای ماده (مادی) که حالا در زمان حال وجود داره و یا قرار در آینده بوجود بیاد و خلق بشه توسط انسان واسش قرار داده ، ? و همین الان همه اون اطلاعات و نیازها (راهنمایی یا الهامات) وجود داره ٫ ?

    ? حالا این اطلاعات ممکنه در هر زمینه ای باشه ،? از علم پزشکی گرفته تا عمران و هوا و فضا و بی نهایت علم های دیگه ای که وجود داره و یا در آینده قرار بوجود بیاد ٫ ?

    ? خوب حالا این اطلاعات جامع و کامل که مثل یک اقیانوس یا کهکشان بی نهایت هست را در ذهن انسان قرار داده که مثالی میزنم تا بهتر درک کنید :

    ? تصور کنید ذهن انسان مثل یک حافظه یا هارد کامپیوتر هست ، ?که تمام اون اقیانوس بی نهایت اطلاعات رو خدا از زمان تولد درون این حافظه یا هارد که ذهن انسان باشه قرار داده ٫?

    ? داریم به جای زیبا و مهم این مثال میرسیم حواسا جم باشه ،?? خوب ، حالا تمام اطلاعاتی که خدا درون اون حافظه یا هارد قرار داده که از قبل همه اون اطلاعات رمزنگاری شده یا ساده تر بگم ،? خدا رو تمام پوشه های حاوی اطلاعات (شامل تمامی علم های که کشف شده یا قراره در آینده کشف بشه خلاصه تمام اطلاعات مورد نیاز یک انسان برای رسیدن به رشد و کمال و یکی شدن با خدا ) پسورد یا رمز گذاشته ٫ ?

    ? خوب اینجا یک سوال مهم و کلیدی مطرح میشه ؟? چطوری میتونیم اطلاعات پوشه های مورد نظر خودمون که شامل نیازها و رسیدن به آرزوها و پاسخ تمام سوالاتمون و غیره هست رو کشف و پیدا کنیم ؟?

    ? این جاست که قانون طلایی سوال کردن از خود ، رو باید بکار ببریم با رعایت پیش نیاز هاش ٫?

    ? در واقع قانون سوال کردن از خود کاری که واسه انسان میکنه این هست که ،? هر بار با سوال کردن یکی از کلمه های رمز واسمون آشکار میشه ،? رمز ها همون الهامات هستن که خدا هر بار در هر گام یکی رو واسه ما آشکار میکنه که من اسم دیگشو پازل گذاشتم ٫?

    ? در واقع هر بار که ما از قانون طلایی سوال کردن استفاده میکنیم و در اون زمینه تلاش و حرکت میکنیم ، ? خدا در هر گام یک رمز رو آشکار میکنه و یا یک پازل رو به ما میده ٫?

    نکته مهم : ممکنه اون رمز یا پازل در اون بازه زمانی کمکی نکنه ? اما نباید ناامید بشید و باید به سوال کردن ادامه بدین و تلاش کنید در اون زمینه و هر بار خدا رمز یا پازل های بیشتری رو واسه شما آشکار میکنه ،? که در نهایت همه اون رمز ها و یا پازل ها در کنار هم قرار میگیرن و پاسخ سوال شما داده میشه ٫?

    ? که در این مثال که الان توضیح دادم رمز اون پوشه کامل میشه و بعد بصورت اتوماتیک پوشه باز میشه و شما میتونید به پاسخ سوال خودتون برسین ٫ ?

    ? خوب اینطور مواقع یک اتفاق جالبی پیش میاد واسه اونای که از قوانین آگاهی ندارن ،? میگن اااا این صحنه و یا این اتفاق یا نوشته یا این نشانه رو قبلا یک جا دیده بودم هاااا ٫٫٫ ?و بعد اونایی که از قوانین اطلاعی ندارن میگن این صحنه رو فکر کنم تو خواب دیدم ٫??

    ? جالبه جهت اطلاع این دسته از دوستان باید عرض کنم که این اتفاق در خواب رخ نداده ? بلکه شما بیاد آوردین ، وقتی ناخودآگاه داشتین از قوانین خدا استفاده میکردین ٫?

    ? آره واژه بیاد آوردن رو شاید اونایی که از قوانین آگاهی داشته باشن واسشون آشنا باشه ٫?

    ? در واقع اگر ما از یک دید دیگر به این قضیه نگاه کنیم ، ?اینطور میشه نتیجه گرفت که قانون طلایی سوال کردن در واقع داره عمل ریکاوری (بازیابی) رو در اون حافظه یا هارد که ذهن انسان باشه داره انجام میده ٫ ?

    ? که احتمالا همتون با نرم افزار های ریکاوری یا بازیابی اطلاعات آشنایی دارین ، ? که کارش اینه که اطلاعات پاک شده رو مجدد بازیابی میکنه ٫ ?

    ? دقیقا ذهن انسان هم به همین صورت هست ،? قبل از تولد که انسان فقط روح بود و قسمتی از خدا بود ،? ما نیازی به چیزی نداشتیم و همه چیزو میدونستیم چون جزء ای از خدا بودیم ٫ ?اما بعد از ورود به دنیای ماده ،? انسان همه چیز رو فراموش کرد ، “”اما اما اما “” ? همه اون اطلاعات وجود داره درون اون هارد یا ذهن انسان ، ? فقط کافی که از قوانینی که خدا برای انسان در دنیای ماده خلق کرده استفاده کنیم که مهترین اون قانون طلایی سوال کردن از خود هست ٫?

    در واقع قانون طلایی سوال کردن ، ? دقیقا کار همون نرم افزار ریکاوری یا بازیابی اطلاعات رو انجام میده ٫ ?

    ???هی میخوام سریع بحث تموم کنم برم سراغ پاسخ مسابقه ،? اما هی داره الهام میشه بارانی از الهامات ، که هی داره بیاد میارم و گفته میشه ? نظرم طولانی میشه اما خیلی ارزشمنده میدونید واسه چی؟ ، ? واسه اینکه واسه خودمم جنس این صحبتها تازه و با درک و جزئیات بیشتری هست ، بیس صحبتهام تکراری است اما با جزئیات و درک جدید تری? دقیقا مثل استاد که همیشه تو تمام فایل هاشون اینو میگن ٫?

    حس و حال و عکس العملم رو زمانی که الهامات بصورت بارون سرازیر میشه که دقیقا تو این کلیپ استاد ،میتونید حس منو و اینکه موقع اینکه الهامات مثل بارون سرازیر میشه رو احساس کنید ، و استاد هم متوجه بشه که منم دقیقا حس اون لحظه تو کلیپو استاد رو کامل درک میکنم که واقعا زیباست? که این اتفاق هزاران بار تکرار شده واسم ،? بعد از مسلط شدن به قانون طلایی سوال کردن از خود ? دوستان کلیپ حدود ۱ دقیقه هست که واستون آپلود کردم که میتونید از لینک زیر دانلودش کنید :

    ………………………..

    ?خوب بریم سراغ ادامه صحبت هام : بعد از اینکه رمز اون پوشه اطلاعات مورد نظرمون رو پیدا کردیم ،? معمولا همون لحظه به خودمون میگیم این خدا بود به من الهام کردااا٫٫٫ ، ?آره میخواستم اینو بگم که این الهام همون بیاد آوردنه هست یا همون ریکاوری یا بازیابی اطلاعات ،? که ماها اسمشو گذاشتیم الهام ٫?

    ?پس اگر میخواهیم دید انسان گونه خودمون رو نسبت به خدا کم کنیم ،? باید اینطور بگیم که خدا از قبل تمام نیازهای ما انسان هارو در ذهنمون قرار داده ?فقط کافی من از قوانین خدا استفاده کنم تا بیاد بیارم همین ،? این میشه همونالهام ٫?

    ?در این قسمت اشاره ای خلاصه به یکی از نتایجی که من از طریق استفاده از قانون طلایی سوال کردن گرفتم اشاره میکنم : بیزینسی که من در آن فعالیت میکنم بیزینس بازارهای مالی جهانی هست (فارکس) ? قبل از اینکه از قانون طلایی سوال کردن استفاده بکنم ، یا کلا درکی نسبت بهش داشته باشم ،? در بیزینسم همیشه سوالات و ابهاماتی زیاد وجود داشت ? که هیچ وقت به درستی این سوالات و ابهامات حل نشد ? و هر وقت هم از اساتید این بیزینس سوال میکردم و یا در اینترنت و منابع دیگر سرچ و تحقیق میکردم ،? همه میگفتن تنها راه اینکه یک تریدر (معامله گر) موفقی بشی باید فقط از این متود و قوانین که تا به الان کشف شده توسط بزرگان این بیزینس استفاده کنی? و خلاصه اینکه راه دیگه ای نیست ? همین تضاد و یا مشکل باعث شد این ایده به ذهنم برسه که میشه منحنی های قیمت رو در این بیزنیس بصورت خیلی ساده و بدون هیچ ابزاری و خطای تحلیل کرد?خوب تا اون موقع هم تا جایی که من تحقیق کرده بودم هیچ کسی در دنیا نبوده که بتونه بدون هیچ ابزاری منحنی های قیمت رو تحلیل کنه ? البته ممکنه کسانی هم باشن که به این شکل دارن تحلیل میکنن ولی من نشونه ای پیدا نکردم ? خلاصه اینکه این ایده آغاز این بود که من بتونم الان منحنی های قیمت بازارهای جهانی رو بدون ابزار تحلیل کنم ? این در حالی بود که قبلا من همون منحنی ها رو تحلیل میکردم ولی نشون ای از قوانین مارکت کا اصل باشن نمیدیدم ? خوب منحنی که همون منحنی بود منم که همون آدم بودم ، پس این وسط چه تغییر کرده بود ؟ ? درسته مدار من با استفاده از تغییر باورها و استفاده از قانون طلایی سوال کردن از خود ?در ضمن به اون دسته از دوستانی که در بیزینس بازارهای مالی (فارکس) فعالیت دارن باید بگم که حرکت قیمت دقیقا بر اساس قوانین طبیعت هست و هیچ خطای نداره و کسانی که دارن ضرر میکنن مشکل از مارکت نیست مشکل در تحلیل اون تریدر (معامله گر) هست و بحث باورهاش ?خوب ادامه صحبتم : چطوری این اتفاق افتاد ؟ به وسیله استفاده از قانون طلایی سوال کردن ?هر بار خدا یک رمز یا پازل رو واسم آشکار میکرد که تقریبا بعد گذشت ۱ سال نیم ، تمام اون پازل ها کامل شدن و در کنار هم تشکیل قانون اصلی تحلیل منحنی قیمت بدون هیچ ابزاری رو داد ? قانون یا الگوریتمی که تا قبل از اون چیزی رو در منحنی قیمت نمیدیدم ، ولی الان چیزای در منحنی قیمت میبینم که قبلا هرگز ندیده بودم ? خوب این همون نشونه تغییر مدار و روند تکاملی من بود ? این قانون تحولی بزرگی در بازارهای مالی دنیا خواهد داشت? که از خدا خواستم به من کمک کنه تا این قانون رو جهانی کنم ?و این قانون داره هر روز پازل های جدیدتری بهش اضافه میشه و هر بار تحلیل قیمت رو ساده و ساده تر میکنه،? کاری که تمام اساتید این بیزنیس در دنیا میگفتن امکان نداره و راه دیگه ای وجود نداره? ? اینم به این دلیل هست که دارم رو خودم هر روز کار میکنم و تا زمانی که زنده هستم از قانون طلایی سوال کردن استفاده میکنم ? چون دقیقا قانون طلایی سوال کردن از خود باعث رشد و پیشرفت شما در اون بیزنیس یا هر موضوعی دیگه میشه ?

    ? و اما قسمت مهم و نتیجه گیری بحثمون تا به این جا :

    ?خدای مهربان در این هارد یا حافظه که همون ذهن ما باشه? هم فایل های حاوی اطلاعات مثبت گذاشته و هم اطلاعات منفی ٫ ? حالا اینجا انتخاب با ماست که چه نوع سوالاتی رو زیاد تکرار کنیم (بحث باورها و قانون طلایی سوال کردن) و رمز چه فایل های رو باز کنیم ?فایل های مثبت که باعث رشد و به کمال رسیدن انسان میشه ?و یا فایل های منفی که حامل ویروس هستند که به محض باز شدن این پوشه های منفی یا ویروسی ، ?باعث تخریب و سقوط ما در زندگی میشه ٫ ?

    ?هیچ اجباری هم خدا در انتخاب باز کردن این دو نوع پوشه حاوی اطلاعات قرار نداده ،? به انسان گفته من به تو عقل و قدرت فکر کردن و تصمیم گیری دادم? ، فکر و تفکر کن که چه پوشه ای رو میخوای رمزگشایی کنی انتخاب با توست ٫ ?

    ? خوب امیدوارم هممون بتونیم پوشه های مثبت زیادی رو رمزگشایی و یا ریکاوری کنیم و به یاد بیاریم (همون الهامات) و زندگی ای در اوج ثروت و سلامتی و موفقیت داشته باشیم ٫?و اگه هم به اشتباه پوشه منفی ای رو رمزگشایی کردیم از اون پوشه منفی (تضاد و مشکلات زندگی) درس بگیریم ?و در نوع سوال کردن و فکر کردن و ورودی های ذهنمون دقت بیشتری کنیم ٫?

    ?یادمون نره بیاد آوردن یا همون الهامات ، میتونه مثبت یا منفی باشه ، که دریافت الهامات مثبت یا منفی به نوع و جنس سوال کردن ما و حس ما در اون لحظه بستگی داره ٫?

    ? خوب بریم سراغ سوال مسابقه :

    ? سؤال مسابقه: به نظر شما‌، چه عواملی نتایج استاد عباس‌منش را متفاوت کرده است؟? چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می‌کند؟?

    ?چه عواملی سبب می‌شود‌، فردی مثل استاد عباس‌منش با اینکه ظاهراً آنچه متخصصین‌ علم بازاریابی و … مهم می‌دانند را انجام نمی‌دهد‌،? اما به موفقیت‌هایی دست می‌یابد که سایر کسب و کارهایی که آن علوم را اجرا کرده‌اند‌، دست نیافته‌اند؟ ?

    ? و اما پاسخ به سوال مسابقه : ببینید دوستان تقریبا همه میدونن پاسخ سوال این مسابقه چیه? و تقریبا پاسخ تمامی دوستان به این سوال خیلی نزدیک به هست ،? چرا که تقریبا دوستانی که در خانواده عباس منش هستند ،? از قوانین خداوند آگاهی دارن حالا بعضی از دوستان به درک بیشتری رسیدن چون تمرین بیشتری کردن و رو ذهن خودشون بیشتر کار کردن? و برخی دیگه از دوستان درک کمتری دارن ٫? اما مهم اینه که الان تمام دوستان از بیس و اصل قوانین آگاهی دارن ٫?

    پس من خلاصه این قوانین رو که چرا استاد عباس منش نتایج متفاوتی رو حالا چه در موضوع بازاریابی و ٫٫٫ گرفته رو اشاره میکنم? و بعد از یک اصل یا قانونی صحبت خواهم کرد ?میخوام اینو بگم که یک فرمول کلی هست? یا ساده تر بگم یک نگاه کلی و متفاوت هست که تو هر زمینه ای جواب میده ،? که استاد هم در خیلی از صحبت هاش در موردش صحبت کرده ،? حالا من میخوام چیزی که الان به من الهام شده رو به اشتراک بزارم ?که با یک نگاه کلی تر و جدیدتری به تمام موضوعات زندگی هست از تبلیغات در بیزنس گرفته تا بی نهایت موضوع دیگه ٫?

    ?خوب اول اشاره خلاصه واری به قوانینی که استاد ازشون استفاده کرده و نتیجه گرفته در بحث بیزینس و غیره میکنم :

    ?خوب دلیل موفقیت های استاد در تمام موضوعات و این که کلا نتایج متفاوتی در تمام موضوعات نسبت به دیگران گرفتن ،? این بوده که ایشون اومدن از بیس یا ریشه همه آنچه که خانواده و جامعه و فرهنگ و غیره واسش به اشتباه ساخته بودن رو خراب کرد ،? کاری که خیلی از ماها به دلایل مختلفی به درستی انجامش ندادیم ، ?در واقع ما اومدیم یک قسمتی رو درست کردیم و بعضی از قسمتها رو به دلایل مختلف که مهمترین اونها مقاوت های ذهنی که بحث باورهای ریشه? که بعضا در مورد ثروت و مسائل دینی و مذهبی هست ?رو بخاطر تعصبی بودن زیاد تو اون موضوع یا داشتن احساس گناه (که از باورهای منفی هم مخرب تر هست) رو خراب نکردیم و دست نخورده گذاشتیم ٫?

    ?خوب مسلما نباید تعجب کنیم که چرا استاد عباس منش و خیلی دیگر از افراد موفق دنیا نتایج متفاوتی گرفتن ٫? ببنید دوستان بحث خراب کردن و از نو ساختن ،? یک نوع بهاست که خیلی از ما به درستی این بهاء رو پرداخت نکردیم ، ?چون مهمترین بهاء در زمانی که میخوای تغییر کنیم در همه جنبه های زندگی اینه که قدرت و جرات اینو داشته باشیم که چیزای که به اشتباه و غلط گذشتگان ، جامعه ، فرهنگ ، خانواده و غیره واسمون ساختن رو خراب کنیم ٫?

    ?تا زمانی که چیزی خراب نشه چیز جدیدی بوجود نمیاد ، این یک قانونه ٫ ?

    بهای خلق چیزی جدید حالا میخواد هر چیزی باشه ،? بهاش خراب کردن و از نو ساختن هست ٫ ?

    ?خوب استاد عباس منش این بهاء رو به درستی و کامل پرداخت کرد? و الان هم طبق قوانین ، طبیعی هست که این نتابج متفاوت رو نسبت به دیگران بگیره ٫?

    ?خوب عوامل دیگه ای که ، باعث متفاوت نتیجه گرفتن استاد شده این هست که : بصورت تکاملی خودشو شناخت (خودشناسی) و سپس به همون اندازه ای که? رو شناخت خودش کار کرد ، به همون نسبت هم خدا و هم قوانینش رو شناخت و درک کرد ،? که این روند هم به قول خودشون تا زمانی که زنده هستند ادامه خواهد داشت ٫ ?

    ?دلیل یا عامل دیگه ، اینه هست که استاد بعد تحقیق و بررسی و آزمون و خطای های زیاد و همچنین تحقیق و مطالعه وسعی که در قرآن داشتند به این نتیجه رسیدن که ۹۰ درصد آنچه که از قرآن و خدا به ما از کودکی گفته بودن اشتباه بوده ٫? و بعد متوجه شدن که این دنیا بر اساس قوانین دقیق و بدون خطا داره کار میکنه و انسان هست که خالق زندگی خودش هست ٫ ?

    و خوب در ادامه بصورت تکاملی متوجه شدن که نیت (فرکانس) انسان هست که اتفاقات زندگیش رو خلق میکند نه شانس یا خواست خدا که از گذشتگان به اشتباه به ما دیکته شده بوده ٫?

    ?خوب بعد این مراحل متوجه شدن فرکانس یا فکری که زیاد تکرار بشه تبدیل میشه به باور? که بعد از اون هست که باورهای انسان زندگیش رو کنترل میکنن ، نه خود آگاهش ٫?

    ?خوب بعد از این درک ، استاد متوجه شد که ورودی های ذهن یا کانون توجه اون هست که اتفاقات زندگیش رو خلق میکنه ، ?خوب از اون روز به بعد استاد به خودشون تعهد دادن که ورودی های ذهنشون رو کنترل کنن و تا زمانی که زنده هستن رو خودشون کار کنن ٫?

    ?بعد از این مسائل هم متوجه شدن که هر آنچه در این جهان وجود داره همه از انرژی ساخته شده ، ?خوب تعریف انرژی هم میشه : چیزی که نه بوجود میاد و نه از بین میره بلکه از شکلی به شکلی دیگه تغییر میکنه یا تبدیل میشه ٫?

    ?بعد نتیجه گرفتن که همه چیز خداست ، بعد گفتن حالا که همه چیز خداست ،? پس نمیتونیم سر کسی کلاه بزاریم یا به کسی دروغ بگیم یا گناه یا اشتباهی کنیم و یا خودمون رو گول بزنیم که کسی متوجه نمیشه و یا کسی نمیبینه ،? چرا که طبق قوانینی که خدا برای این جهان خلق کرده ،? باز پخش اعمال و عملکرد ما مجدد وارد زندگی خودمون میشه ٫ ?

    ?خوب این نسبت درک استاد از قوانین خدا و شناخت خدا ، و از همه مهمتر عمل به این دانسته ها و ایمان به غیب و اینکه خدا به احساسات یا فرکانس ما پاسخ میده و اینکه خدا انسان نیست و یک سیستم هست و اینکه قوانینش برای همه یکی هست حتی پیامبرانش و تغییر نخواهد کرد و اینکه نگاه توحیدی که در خودشون بوجود آورده بودن ،? و اینکه فقط باید رو خدا حساب باز کنیم و رو غیر خدا حسابی باز نکنیم ٫ ?

    ?خوب همه این تغییرات و عملکر های استاد ، ?دست به دست هم دادن و این چیزی که الان از استاد میبیند خلق شده? که حاصل تمام اون تغییرات و اتفاقات بوده ،?خوب طبیعی هم هست که این همه اتفاق خوب و نتایج متفاوت رو استاد نسبت به بقیه بگیرن در تمام ابعاد زندگیشون? به این دلیل که فوانین اصلی رو از حاشیه های زندگی جدا کردن و تمام تمرکزشون رو ، رو قوانینی که اصل بودن گذاشتن ٫ ?

    ?خوب استاد نوع باور و نگاهش به بحث بیزینس و تبلیغات و بازاریابی هم همین بوده که خدا همه کارا رو واسه بنده هاش انجام میده ،? چرا که خدا همه چیز هست فقط کافی ما بنده خوبی باشیم و از قوانین خدا به درستی استفاده کنیم ٫?

    ?بخاطر همین استاد رو خودش کار کرد و به دانسته های خود عمل کرد ،? چون ایمانی که عمل نیاره حرف مفته٫

    ? خوب چرا استاد بدون اینکه تبلیغاتی انجام بده ، فروش محصولاتش بالاست ؟?

    ?خوب پاسخ این سوال هم مشخصه ، بحث باورهای صحیحی که در این زمینه ساخته بودن و تجربه های که در گذشته گرفته بودن ،? در اون ابتدای که کارشون رو در تهران آغاز کردن و خوب به دلیل اینکه الگوی درستی نداشتن و از طرفی هم که همه گفته بودن راه معرفی محصول و موفقیت فقط تبلیغات هست ، ?ایشون هم تبلیغات زیادی کردن که در نهایت به گفته خودشون نتیجه که نداد هیچ ?باعث شد که چند صد میلیون تومان در اون سالها ضرر کنن و مشکلات مالی واسشون پیش بیاد٫?

    ? که عامل اصلی این اتفاق هم این بود ، که به گفته خودشون تکاملشون رو طی نکردن بودن و از اصل قوانین فاصله گرفته بودن ٫ ?

    ?خوب داشتم میگفتم استاد با باورهای صحیحی که واسه خودشون در موضوعات مختلف ساخته بودن که در موضوع صحبت ما که بحث تبلیغات و بازاریابی و فروش هست این باور رو ساخته بودن ،? که میشه بدون تبلیغات فروش خودم رو بالا ببرم و بحث ایمانی که به خدا داشتن که خدا خودش همه کارارو انجام میده بصورت اتوماتیک ٫?

    ? و اینکه بحث توحید استاد که میگن فقط باید رو خدا حساب باز کنیم? در واقع خدا از طریق بندهاش و اتفاقات و شرایط به درخواست ما پاسخ میده ،? البته به درخواست انسان های که فقط رو خدا حساب میکنن و به خدا ایمان دارن و عمل میکنن به الهاماتشون ،? ایمان به چیزی که دیده نمیشه اما وجود داره و همه چیز هست ٫?

    ? خوب همه این عوامل باعث شده که استاد ، بدون اینکه واسه تبلیغات هزینه های زیادی انجام بدن ،? تعداد اعضای سایتشون بالا بره و فروش محصولاتشون هم بالا بره? و همچنین در تمام موضوعات دیگه زندگیشون هم به همین شکل هست که موفقیت های عالی و متفاوت و خاصی نسبت به دیگران داشته باشن ٫? و در حالی این اتفاقات و نتایج متفاوت واسه استاد بوجود اومده که در عصری هستیم ،? که همه میگن بدون تبلیغات نمیشه ، حتما باید ممبر بالایی داشته باشیم تا فروشمون بالا بره و باید حتما علم بازاریابی و غیره رو آموزش دیده باشیم تا بتونی فروشتو بالا ببری و غیره ٫?

    ? خلاصه اینکه همه آدما عامل اصلی موفقیت در هر بیزینسی رو تبلیغات زیاد و ممبر بالا و آموزش دیدن علم بازاریابی و غیره میدونن و این باور و نوع نگاه رو دارن ،? که استاد از عوامل خارجی ازش یاد میکنن ، یعنی آدما یک ابزار یا عامل خارجی رو عامل اصلی فروش بالا و موفقیت در یک بیزنیس میدونن? و بخاطر همین هم خیلی ها که مثلا در حوزه موفقیت کار میکنن با وجود تبلیغات زیاد و عوامل دیگه بازم فروششون پایین هست ٫?

    ? خوب تا اینجا نتیجه میگیرم از این صحبت هامون که : متوجه شدیم که استاد بخاطر نگاه توحیدی ،? ایمان به خدا ،? عمل به دانسته ها ،? و ساخت باورهای صحیح در مورد ثروت ،? بیزینس ،? فروش بالا بدون تبلیغات? و نوع نگاه متفاوت استاد به بیزینس و کلا موضوعات مختلف دیگه در زندگیشون نتایج عالی و متفاوتی نسبت به بقیه گرفتن ،? که هرکسی دیگه هم همین نوع نگاه و باور و ایمان به خدا استاد رو داشته باشد و عمل بکند ،? به همین نتایج عالی چه در مورد بیزینس و افزایش فروش محصولات بدون تبلیغات و بدون عوامل بیرونی و بی نهایت موضوع دیگه در زندگی خواهد رسید ٫?

    ?خوب تا اینجا صحبت هام پاسخ کلی من به سوال مسابقه بود که تقریبا ۹۰ درصد شما دوستان به شکل های مختلف و با ادبیات های متفاوتی مطرح کرده بودین که تقریبا پاسخها نزدیک به هم هستن ٫?

    ?اما از اینجا به بعد میخوام پاسخ تخصصی تر و متفاوت تر خودم رو که مثل همیشه بازم خدا الهام کرد? مثل کل صحبت هام از ابتدا تا به اینجا رو به اشتراک بزارم ?که خودم هم بار اول هست میشنوم از لحاظ جنس کلمات و درک جدیدم ٫?

    ? ببنید دوستان عزیز ، فرمول کلی در مورد موفقیت و خوشبختی و سعادت در تمام موضوعات و ابعاد زندگی بصورت زیر می باشد? پس زیاد مسائل زندگی رو واسه خودتون بزرگ و سخت نکنید :

    ?خودشناسی خداشناسی ساخت باورهای صحیح در موضوعات مختلف زندگیکنترل ورودی های ذهن عمل به دانسته و الهامات و ایده هاداشتن ایمان به خدا و نگاه توحید به تمام مسائل زندگی امید به زندگی و تعیین هدف در زندگی = همه این عوامل مساوی با سلامتی ،? ثروت ،? موفقیت و رسیدن به بالاترین درجه انسانیت و در نهایت یکی شدن با خداست ٫?

    ? و اما پاسخ تخصصی تر من به سوال مسابقه :

    ? ببینید دوستان من در مورد بحث تبلیغات ، بازاریابی ، ایمیل مارکتینگ، فن بیان و بی نهایت موضوع دیگه که در بحث فروش و افزایش فروش و کلا بحث بیزینس هست تحقیق کردم? و به نتایج جالبی رسیدم البته بعد از گذارندن از فیلترینگ قوانین خدا ، که البته همشو خود خدا به من الهام کرد ٫?

    ? اما بحث اصلی : ببنید دوستان ما انسانها در دنیای مادی (ماده) زندگی میکنیم که همه چیز در این دنیا برای ما باید توجیه مادی یا ماده بودن داشته باشه ٫?

    ? خوب مسلما ما انسانها نیازهای مادی متفاوتی رو داریم ،? از خوراک و پوشاک گرفته تا مسائل آموزشی و درس و دانشگاه و مسائل احساسی و روابط و بی نهایت نیازهای مادی دیگه ٫?

    ? هیچ انسانی هم نمیتونه منکر این بشه که من هیچ نیاز مادی ندارم و یا به یک سری چیزا نیاز دارم و به یک سری چیزا دیگه اصلا نیازی ندارم ٫? همه انسانها در این دنیا ماده ، به همه چیز که نیاز جسم مادی ما هست و خدا خلق کرده واسه انسان نیاز دارن ٫ ?

    ? خوب این از این بحث ، اما بحث دیگه در مورد اینکه استاد در مورد تبلیغات و اینکه بدون تبلیغات چطوری این نتایج متفاوت رو گرفتن و اینکه استاد گفتن الان در عصر هستیم که همه میگن ممبر بالا داشته باشی و یا دیزان مغازت باید اینطوری باشه تا فروشت بالا بره و غیره ،? و همچنین سوال دوستمون که از استاد سوال کرده بودن که اگه اشتباه نکنم پرسیده بودن که من تو دو راهی موندم که باید مثلا به علم مارکتینگ گوش کنم یا به الهاماتم ، و سوال بعدیشون هم این بوده که شما میگین نیاز به تبلیغات نیست هر کسی تو مدار من باشه خدا هدایت میکنه به مدار من ٫? از اون ور علم مارکتینگ داره میگه باید تبلیغ کنی تا فروشت بالا و مثلا اعضای سایتت بالا بره ٫?

    ? اما پاسخ من :

    ? ببینید دوستان ما نمیتونیم ۱۰۰ درصد انکار کنیم تبلیغات بده و اصلا نباید تبلیغات کرد ٫?

    ? دوستان بزارید ساده تر بگم تمام علم های که تا به الان در این دنیا ماده توسط انسان کشف شده از علم تبلیغات گرفته تا پزشکی و هوا و فضا و بی نهایت علم دیگه ،? همه این علم ها ابزاری هستن واسه اینکه کارها با سرعت بیشتر و ساده تر و به راحتی انجام بشه واسه انسانها ٫?

    ? مثلا قدیم همه با شتر یا اسب از یک شهری به شهری دیگه رفت و آمد میکردن و شاید هفته ها و ماه ها طول میکشید که برسن به مقصدشون ٫ ?

    ? خوب از اون موقع که انسانها پیشرفت کردن و علم های جدید کشف شد ،? خوب چیزی به اسم اتومبیل اختراع شد که کارها رو خیلی راحتر کرد ٫?

    ? در مورد تبلیغات هم به همین شکل بود قدیم مثلا با پوستر و شکل های سنتی محصولات خودشون رو معرفی و تبلیغ میکردن و یا در روزنامه ها و ٫٫٫ ٫ ?

    ? اما هر بار که علم پیشرفت کرد تبلیغات ها ساده تر و راحتر شد بصورت اینترنتی و به شکل های مختلفی که الان وجود داره در اومده? و هر بار علم و ابزارها کارها رو راحتر کردن واسه انسان ها ٫?

    ? طی تحقیقاتی که من انجام دادم ، کارخانه جات و شرکت های بودن که تبلیغات زیادی به شکل های مختلفی انجام میدادن و محصولات با کیفیتی هم ارائه میدادن حالا چه شرکت های ایرانی یا خارجی فرقی نداشت و فروش بالایی هم داشتن ٫?

    ? از اون ور هم شرکت های بودن که تبلیغات زیادی هم انجام میدادن اما محصولات بی کیفیتی ارائه میدادن و فروششون پایین بوده ٫?

    ? و بازم شرکت های بودن که با تبلیغات کم فقط در همون ابتدا راه اندازی شرکتشون یک تبلیغات کلی واسه معرفی محصول و شرکتشون کردن و بعدها به این دلیل که محصول خوب و با کیفیتی ارائه میدادن ،? بصورت طبیعی و طبق قوانین مردم واسه اون شرکت تبلیغ میکردن ٫?دقیقا مثل داستان استاد خودمون جناب عباس منش ٫ ?

    ? خوب با این صحبتها نتیجه میگیریم تمام علم ها و ابزارها برای اینکه جهان پیشرفت کنه و انسان راحتر زندگی کنه توسط انسان بوجود اومده ،? که تمام این کشفیات و اختراعات بشر ایده و هدایتش از سمت خدا به انسان بوده ، ?چون همه چیز خداست اونه که همه چیزو بوجود آورده ٫?

    ? پس ما نمیتونیم بگیم تبلیغ کردن بده ، و یا کار اشتباهی هست ،? تمام شرکت های که از ابتدای تاریخ تا به الان وجود داشتن? در ابتدا شروع کار به روشهای مختلف و با توجه به امکانات زمان خودشون محصولات خودشون رو تبلیغ کردن ٫ ?

    ? اینکه حالا بعدش بعضی شرکت ها محصول خوب و با کیفیتی ارائه میدادن و مشتری ها راضی بودن ، خوب طبق قوانین خدا ، توسط مردم واسه اون شرکت تبلیغات مثبت زیادی میشد ٫?

    ? و عکس این موضوع هم که مشخصه دیگه ، مردم مسلما اگه تبلیغ میکردن تبلیغ منفی در مورد اون محصول میکردن ، چون اون شرکت محصول بی کیفیتی ارائه میداده ٫ ?

    ? نتیجه گیری کلی این صحبت هام اینه که ، ما انسان هستیم و در یک دنیای مادی زندگی میکنیم ، ? که همه ما انسان ها نیاز های داریم ٫? سعی کنید ۰ و ۱ به این دنیا نگاه نکنیم ٫? هیچ وقت چیزی رو بصورت ۱۰۰ درصد رد نکنیم? و هیچ چیزی رو هم بصورت ۱۰۰ قبول نکنیم ٫ ?

    ?به قول پیامبر اسلام (ص) : انسان باید در همه چیز تعادل رو حفظ کند ٫? به قول ما ایرانی ها نه خیلی شور شور و نه خیلی شیرین شیرین ٫ ?

    اگه بخوام مثال دیگه ای بزنم : مثلا در مسائل احساسی و روابط : همه ما انسان نیاز به توجه داریم ،? اما این نیاز توجه رو باید بتونیم در حد تعادل نگه داریم که تبدیل نشه به وابستگی شدید که اون خیلی بده و باعث مشکلات زیادیی در روابط انسان میشه ٫?

    ? و یا باز مثال تبلیغات یا کلا ابزار ها رو بزنم: ببنید دوستان تمام ابزارها حالا در هر موضوعی? اومدن تا به ما انسان ها کمک کنن تا زندگی راحتر بشه که بی نهایت مثال هست در این زمینه که کافی به اطرافتون نگاه کنید ٫

    ?در مورد ابزار تبلیغات که سوال دوستمون و سوال مسابقه هم بود ، این ابزار یا علم هم مثل ابزار های دیگه اومده که ما بتونیم به راحتی خودمون محصولاتمون رو معرفی کنیم ٫?

    ? اما یک نکته مهم و کلیدی در مورد استفاده از تمام ابزار ها و کلا در مورد تمام مسائل زندگی هست که باید به اون توجه کنیم و همیشه رعایتش کنیم ، ?حواسا جمع نکته و قانون کلی واسه ابزار تبلیغات و ابزار های دیگه و علم ها و هر آنچه که در این دنیا ماده وجود داره اینه که :

    ? اولا که همه چیز خداست ، قدرت مطلق ، ثروت مطلق ، و ٫٫٫٫ ?

    ? خوب حالا اگه از هر نعمتی که خدا به شکل ها مختلف واسه ما خلق کرده میخواد ابزار تبلیغات باشه میخواد علم خاصی باشه? و خلاصشو بگم هر عامل بیرونی که میخواد باشه از آدمای اطرافمون گرفته تا ابزارهای و بی نهایت چیز دیگه ،? یادمون باشه که همه اینها رو خدا به ما داده و فقط باید از خدا تشکر کنیم و فقط فقط فقط قدرت رو به خدا بدیم نه بندش و نه به ابزار ها و عوامل بیرونی ٫?

    ?بصورت کلی گفتم که دیگه ابهامی به وجود نیاد واسه کسی ٫??

    ?حالا میخوام از یک باور عالی که رابطه مستقیم با ثروت داره در موردش صحبت کنم ،? که اینم حاصل نوع نگاه متفاوت من به محیط اطرافم بوده : این باور و نوع نگاه اینه که من به خودم گفتم عامل اصلی تمام اتفاقات و موفقیت های انسان در نوع نگاه و باورها و ایمان اون به خداست ٫? خوب حالا که اینطوره ، در مورد تبلیغات (چون موضوع صحبت ما هست) ?به عنوام مثال : حالا که مردم از محصول من راضی هستن ، ?و بر اساس قوانین خدا ، خود مردم دارن واسه محصول من تبلیغ میکنن ،? و از اونجای که من باور اینکه نعمت و فراوانی و ثروت در دنیا بی نهایت هست رو در ذهنم ساختم و ازش نتیجه گرفتم ،? قسمتی از پولمو صرف تبلیغات میکنم ٫? چرا ؟ ?حواسا جمع قسمت مهم و جالبش شروع شد ، خوب چرا ؟? چون اینطوری علاوه بر اینکه من میدونم تبلیغات عامل اصلی موفقیت در یک بیزینس نیست ،? اما ابزار یست که میتونم با اون اولا به گسترش بیشتر جهان کمک کنم ، چطوری ؟? خوب مشخصه وقتی من قسمتی از پولمو اختصاص میدم به تبلیغات ، به اون شرکت تبلیغاتی که کلی آدم در اونجا کار میکنن کمک میکنم اونها هم رشد کنن و پیشرفت کنن و از طرفی ،? هم فروش محصولات من رو بیشتر میکنه ٫ ?

    ? آره بخاطر همین میگم ۰ و ۱ به دنیا نگاه نکنیم ٫? یک نگاه متفاوت به زندگی میتونه خیلی چیزا رو هم واسه خودت و هم واسه دیگران تغییر بده ٫? اینم یکی از باورهای مناسب ثروت بود که خدا به من الهام کرد که هم میتونه در مورد ابزار تبلیغات و هم میتونه در مورد هر ابزار و موضوعات مختلف بکار ببریم ٫?

    کلا وقتی انسان ثروتمند بشه میتونه به همه کمک کنه تا دنیا جای بهتر واسه زندگی کردن واسه خودش و دیگران بشود ?

    ? صحبت هام خیلی طولانی شد ولی واقعا ارزشمنده حداقل برای خودم که اینطور بوده تا الان ،? چون یک کلمشو هم تا الان خودم نشنیده بودم از لحاظ جنس کلمات و درک جدیدشون به جزء شخصیت های که تو صحبت هام نام بردم باقی موارد همه جدید بودن ٫? امیدوارم واسه شما دوستان هم مفید واقع شده باشه و هممون به این دانسته ها و الهامات عمل کنیم ٫?

    ? البته خیلی هم بد نشد با یک تیر دو نشون زدم جبران این چند ماه که نظر نزاشته بودم تو سایت جبران شد???

    ??کلام آخر : این دنیا بر اساس قوانین خدا داره هدایت میشه ،? که بزرگترین قانون این جهان قانون قطبیت هست (مثل بالا –پایین چپ –راست زیبا –زشت فقر-ثروت و بی نهایت مثال دیگه) دنیا با همین قانون قطبیت هست که در جریان هست ?که هر قطبی وابسته به قطب دیگری هست : قطب مثبت وابسته به قطب منفی و قطب منفی هم وابسته به قطب مثبت ٫ ?اگه هر کدوم از این قطب ها نباشه این جهان از بین خواهد رفت ٫ ?

    ? پس هممون سعی کنیم تعادلی بین این دو قطب تو تمام موضوعات زندگیمون ایجاد کنیم که نه خیلی خیلی منفی بشیم و نه خیلی خیلی مثبت ، چون هر دو قطب لازمه انسان در این دنیای مادی هست ٫ ?

    ? هر آنچه خدا در دنیا خلق کرده حتما حکمت و دلیل داشته که خلق کرده ،? پی نمیتونیم بگیم چیزی در این دنیا بده و به اشتباه به وجود آمده ٫?

    کافی تعادل رو در تمام ابعاد زندگیمون ایجاد کنیم و از قوانین خدا به درستی استفاده کنیم? و در تمام موضوعات قدرت رو به خدا بدیم و نگاهمون به انسان ها و علم ها و ابزاری ها فقط این باشه که اینها رو خدا به ما داده که بتونیم راحتر زندگی کنیم ?و عامل موفقیت و قدرت رو به انسان ها و ابزارهای و علمها ندیم ٫ ?خلاصه همیشه سعی کنیم نگاه توحیدی نسبت به همه چیز داشته باشیم ٫ ?

    ?و در نهایت اینکه تمام نعمتها و علمها و هر آنچه که در این جهان وجود داره خالقش فقط خداست و بس ٫?

    ?امیدوارم همیشه هممون شکرگزار خدا باشیم و بنده خوبی واسه خدای خودمون باشیم، خدا ای که تمام قدرت رو به انسان داده و انسان را قائم مقام خودش و اشرف مخلوقات بر رو زمین نامید ٫?

    ?و همیشه سعی کنیم رو خودمون کار کنیم و ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم و دنیا رو جای بهتر واسه زندگی کردن برای خودمون و دیگران بکنیم ٫?

    ???شاد ، سلامت ، موفق و ثروتمند باشید???

    خدانگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 82 رای:
    • -
      سانیا رهبری گفته:
      مدت عضویت: 3209 روز

      سلام و خدا قوت دوست عزیز

      تحسین میکنم شما رو به خاطر این درک عالی و احساس ناب وفوق العاده تون?? کلی از خوندن متن شما لذت بردم و هر چقدر میخوندم دوست نداشتم تموم بشه . واقعا جواب کامل و جامعی بود . ارزش اینو داشت که بعد ۷ ماه بیاید و کامنت به این پر محتوایی رو بزارید . تو برنامه هام قرار میدم که چندین بار بخونم و درکش کنم .سپاس گزارم فراوان ?

      شاد و سلامت و موفق و پر رزق و روزی باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      حامد امیری گفته:
      مدت عضویت: 2461 روز

      صادق عزیز سلام ?

      واقعا عالی و بی نظیر بود. فک کنم تمام کامنت ها را به هم وصل کنیم به این برسیم.

      میخوام چند بار دیگه بخونم

      در مورد سوال کردن عالی توضیح دادی تعهد دادم استفاده کنم. ?

      یکجا آلبرت انیشتین ازش میپرسن چرا بهت میگن باهوش و نابغه؟ میگه : من هوش خاصی ندارم و خودمم نمیدونم چرا بهم میگن نابغه من فقط یه خورده بیشتر از بقیه کنجکاو بودم و از خودم سوال میپرسیدم و جواب ها رو میگرفتم و این کاریه که هر کسی میتونه انجام بده.?

      چند روز پیش بود که این حرف از آلبرت انیشتین بهش برخوردم و هی داشتم بهش فکر میکردم سوال کردن؟ چطور باید سوال کنم از خودم؟ جوابش از کجا میاد؟ چطور میتونم استفاده کنم؟

      فایل دوم استاد در رابطه با مسابقه نشونه ای بود برام و کامنت شما هم تکمیلش کرد

      ممنون که به الهامت عمل کردی ?

      مثالی که میشه زد در مورد استیو جابزه که اوایل راه اندازی اپل از تبلیغات در سطح شهر استفاده کرد بعد که رشد کرد دیگه نیازی به این کار نبود و بعد با چه عشقی خودش محصولاتش رو معرفی میکرد و گسترش میداد خودشو، و خریداران با چه عشقی محصولاتش میخریدن و همیشه عاشقانه منتظر محصول جدیدش بود.

      آره اینها همه که میبینیم باعث گسترش جهان شدن از قدرت سوال استفاده کردن (الان داره یادم میاد)، عمل به الهاماتشون،نگاه توحیدی،ایمان و عمل به قوانین ثابت جهان هستی.?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      ساناز شاکر گفته:
      مدت عضویت: 3030 روز

      سلام و درود بر دوست عزیز و پر انرژی

      اینقدر پر انرژی و شیوا و کارامد آگاهی هایی نابی به من رسوندی که منو شیفته کردی برم دیگر کامنت های شما در این سایت رو هم از پروفایل عمومی ات دنبال کنم و بخونم. میخواهم از بابت آگاهی های خوبی که راجع به قانون طلایی “پرسش” گفتی و من حتی “زمان پرسیدن” رو هم در از پاسخ به سوال تعبیر خوابی که دادی بودی خوندم و برام تکمیل و تکمیل شد. خیلی ممنونم. حرفهایت بسیار عالی بود و با درون من یکی شد انگار درونم منتظر این حرف ها بود. بوی توحید از تک تک ایده هایت جاری هست و برای من بسیار راه گشا بود ، ایده اینکه 0 و 1 نگاه نکنیم عالیه. بله کاملا با نظرت موافق ام هر چی که نیت ما با “توحید” یکی باشه یعنی اون نگاه درستی به اون ابزار هست.

      برایتون آرزوی پایداری همیشگی در این مسیر دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      باران گفته:
      مدت عضویت: 2441 روز

      سلام آقای صادقی

      به قدری کامنت شما خوب بود، به قدری خوب بود… شاید باورتون نشه که من با چه هیجانی داشتم میخوندمش و چه لبخند بزرگی الان روی صورتم هست.

      به خصوص اون قسمت مربوط به فارکس که منو دیوانه کرد! چون من در حال تمرین معامله در فارکس هستم و تا به حال رمز اون پوشه رو «به یاد نیاوردم»! و تا به حال همه ی سودها با ضرر خنثی شدن! من البته میدونستم که مشکل از باورهاست و دارم روی عزت نفس کار میکنم. با این حال، خوندن تجربه ی شما به من انرژی و امید و انگیزه ی بیشتری داد. با اینکه قبلش هم امید و انگیزه داشتم :) اصلا دارم یه جور دیگه به این بیزنس نگاه میکنم. دیدن نمونه های موفق خیلی به قوی شدن باورهامون کمک میکنه و من واقعا ازتون متشکرم که تجربه ی خودتون رو برای ما نوشتید. با تمام وجودم میخوام رمز اون پوشه ی مربوط به تحلیل نمودارها رو بفهمم. الان باید سعی کنم این شوق و هیجان تبدیل به عجله نشه :)

      اون قسمت از صحبتتون که درباره ی پوشه و رمز و اطلاعات و هارد بود بسیاار عالی بود. در واقع شاید حرف جدیدی نبود اما به شکل جدیدی بیان شد و برای من که زیاد با گامپیوتر سر و کار دارم خیلی درک کردن قانون رو راحتتر کرد.

      من معمولا به جای تشکر فقط امتیاز 5 میدم که تعداد کامنت تشکر بالا نره اما باید تشکر ویژه ای از شما میکردم. نتونستم سکوت کنم. نمیدونید چقدر خوشحالم الان :) انشاالله همیشه پرسود باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      منیژه مطهر گفته:
      مدت عضویت: 2547 روز

      سلام دوست عزیز بعد از خواندن کامنت شما نمی دونم چی بگم و چی بنویسم فقط خدای مهربونم و سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم که استادو شما رو به من معرفی کرد برای استاد عزیزم و شما دوست ارزشمندم از رب العزیز الرحیمم آرزوی روزهایی پر از موفقیت و سلامتی رو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      بهناز احمدی گفته:
      مدت عضویت: 2622 روز

      سلام دوست عزیز بسیار سپاسگذارم که اینقدر جامع و با حوصله توضیح دادید نکات ارزشمندی از تجربیات شما دریافت کردم ممنون که به اشتراک گذاشتید وا نشالله هر روز بهتر از دیروز باشید???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      صادق صادقی گفته:
      مدت عضویت: 2821 روز

      ??سلام به دوستان عزیز ?? تشکر بابت نظرات ارزشمندتون ?هنوز اول راهم و باید کلی رو خودم کار کنم و کار رو باورها و کنترل ورودی های ذهن و استفاده از قانون طلایی سوال کردن تا ابد ادامه داره ?و هدفهای زیادی دارم که باید به ترتیب عملیشون کنم ? فقط یک نکته رو باید اضافه کنم : بابت اون کلیپ ۱ دقیقه ای که در کامنتم ازش صحبت کردم ? در واقع حس و عکس العمل منو وقتی الهامات (بیاد آوردن یا همون ریکاوری یا بازیابی اطلاعات ذهن ) مثل بارون سرازیر میشه?که در کیلپ استاد میتونید اون لحظه رو حس کنید، و اینکه استاد هم متوجه شن دقیقا حس اون لحظشون رو کاملا درک میکنم? و اینکه حس اون لحظه واقعا توصیف ناپذیر و زیباست ? خوب از اونجایی که من نمیدونستم نمیشه لینک گذاشت در قسمت نظرات ،? واستون اسم فایل مورد نظر استاد و بازه زمانی کلیپ رو میگم که بدونید اون لحظه الهامات کدوم قسمت کلیپه ،? البته همتون دیدین اما شاید دقت نکرده باشین اون لحظه رو ? نام فایل : لایو شماره ا استاد ? از تایم ۳۹:۲۸ کلیپ تا تایم ۴۰:۱۴ رو تماشا کنید واقعا توصیف ناپذیر و زیباست خوب امیدوارم همتون شاد ?سلامت ?موفق ? و ثروتمند باشید ????

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      پوریا گفته:
      مدت عضویت: 2642 روز

      باورهای توحیدی رو در هر موضوع حتما حتما حتما خودم باید بسازم تا احساس خوبی در مورد خواسته خودم بیشتر بشه و قدرتمند تر بشه نه دیگران

      اگر فردی به چیزی که من الان میخواهم رسیده پس میشود چون سیستم عصبی انسان ها یکیه و فقط باید باورهامو تغییر بدم و عمل کنم اگر هم کسی به اون خواسته نرسیده من اولین نفر باشم با خدایم همونطور که خیلی افراد واسه اولین بار به بعضی چیزها رسیدن من هم میتونم….

      چطور؟؟؟؟؟؟

      همه این عوامل بیرونی مثل((( ماشین کامپیوتر ابزار مدارک تبلیغات))) دستی از بینهایت دست خداست برای اینکه تو به خواسته برسی و بستگی به خواسته تو داره و مدارت که چگونه هدایت بشی و کدوم رو به خودت جذب کنی

      صد در صد از طرف خداست

      یعنی خدا درستش کرده

      و دستی از بینهایت دست خداست چون خدا منبع نعمت های من است و از بینهایت طریق میتواند من را به خواسته هام برساند

      چه فرد باشه

      چه ابزار باشه

      چه شرایط باشه

      چه اتفاقات

      و این موضوع رو چه قبول کنم چه نکنم خدا هست که داره کارارو انجام میده

      اما مهم راحت رسیدن با لذت رسیدن است و مسیر درست رو رفتن است که هدایت جواب است حتی اگر اشتباه کنید

      و این نوع نگاه توحیدی آسان ترین و لذت بخش ترین نوع نگاه است در این لحظه برای رسیدن به خواسته ها اگر هر لحظه بدانم که من با تسلیم بودنم در برابر خدا این ها را به خودم جذب کرده ام تا به خواسته هام برسم و خدا من را به خواسته هام میرساند

      چون من خالقم

      و خدا خلق میکند

      اما در لحظه های بعدی شیطان ذهن از طرق مختلف مخصوصا کمبود و ترس و شک و عجله..وارد عمل میشه و فرکانس لحظه های بعدی ما که اتفاقات لحظه های بعدی رو (به وجود میاره) رو خراب میکنه

      بله به وجود آوردن مهم ترین نکته است(((( خلق کردن))))

      که به فرکانس هر لحظه ما بستگی داره که به بهترین شکل به وجود میاد وقتی که

      امیدواریم

      سپاسگذاریم

      در حال تحسین هستیم

      و قانون بزرگ احساس خوب = اتفاقات خوب

      باورهایی مثل فراوانی و لیاقت

      که استاد در هر جنبه ثروت مشتری روابط از زندگیش مثال میزنه برای رسیدن به همین فرکانس ها در لحظه های بیشتر در مسیر است تا به خواسته هامون زودتر و راحت تر برسیم و با لذت بردن از مسیر هدایت بشیم به بهترین مسیر ها و انتخاب ها

      چون اگر شیطان ذهن نبود ما با فهمیدن خواسته و درست شدن فرکانس

      امیدواری

      سپاسگذاری

      تحسین

      به اون خواسته میرسیدیم

      پس حالا که در این دنیای مادی با قوانین زیبا و عادلانه اش هستیم اولا رها باشیم و از لحظه هامون لذت ببریم و شاد باشیم

      بعد به خواسته هامون بپردازیم که خودش از تضادها و نعمت های دیگران در اطرافمان به وجود اومده و انگیزه و شور و شوق داریم برای رسیدن با فرکانس های

      امیدواری

      سپاسگذاری

      تحسین

      که واقعی باشه یعنی احساسشون کنیم

      و چیزی که غیر قابل گول زدنه احساسه که باید حتما منطقی با باورهای درست ذهن رو کنترل کنیم تا به اون فرکانس ها برسیم

      و این یعنی بندگی کردن

      که همواره اشکال از بندگی ما بوده در رسیدن به خواسته ها

      دریافت ایده و عمل به ایده ها درون این فرکانس ها حل میشه نیاز به اضطراب و نگرانی نیست چون خداست که داره کارهارو برای بنده هاش انجام میده

      و همه این اندیشیدن ها

      باعث رسیدن به چنین مطالبی میاد تا بتونیم راحت تر و آسون تر مسیر رو با فرکانس های

      امیدواری

      سپاسگذاری

      تحسین

      طی کنیم

      خیلی دوست داشتم دیدگاهتون رو آفرین به شما دوست عزیزم

      واسه همینه که نشونه کسی که هدایت میشه از طرف خدا اینه که نه ترسی داره و نه غمگین میشه

      این سوال دو جنبه داره جنبه ای که مربوط بندگی میشه قابل بحث و اندیشیدن است و جنبه ای که مربوط به خداست ما نمیدانیم

      ایده هایی که دریافت میکنیم که از چه راه هایی به خواسته برسیم بستگی به هدایت خدا داره که از بینهایت طریق توانایی هدایت کردن را دارد و اگر وارد ناشناخته بشیم حل خواهد شد و به خواسته میرسیم

      میخواد تبلیغ باشه یا نباشه

      میخواد سایت باشه یا نباشه

      میخواد اینستاگرام باشه یا نباشه

      به خواسته میرسی

      سوالی که دوستمون پرسیده واسه این بوده واضح بشه هدایت شدن خدا

      و این فقط با برداشتن قدم واضح میشه

      قدم به قدم چون خدا همه هدایت را یکدفعه به ذهن ما نمیگه که خوشحال بشیم و بریم

      بلکه قانون گذاشته که

      هر شخص در زمان و مکان خودش در دنیای خودش

      با دریافت ایده برای رسیدن به خواسته حرکت کنه هدایت میشه

      با وجود شکی که هست

      با وجود ترسی که هست

      حرکت میکنه

      اگر روی خودش باورش کار کنه

      چون تونسته کنترل کنه خودش رو و ذهنش رو تا به فرکانس

      امیدواری

      سپاسگذاری

      تحسین

      برسه و حرکت کنه و این فرکانس ها به اون نجواها بچربه و باعث اقدام میشه و هدایت میشی

      که به نظر من باید هدایت رو خوب بازش کنیم

      که الهامات جنسشون به انسان احساس آرامش میده

      یک قدم جلو تر میگه

      و مطمئنی که بعد از رسیدن به این قدم بعدش قدم بعدی رو دریافت میکنی

      و این کاملا دست خودمونه که حرف استاد رو بپذیریم که میگه به الهامات عمل کنید و اطلاعات رو وارد ذهنتون نکنید چون خدا رو کم رنگ میکنه در وجودتون یا حرف شخصی که از مارکتینگ میگه

      واسه همین باید ورودی هامون رو کنترل کنیم

      واسه همین استاد میگه وقتی از آموزش های استاد استفاده میشه آموزش های دیگه رو بذارید کنار..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      اعظم برزگری گفته:
      مدت عضویت: 1410 روز

      به نام خدای هدایت گر

      سلام خدمت آقای صادقی عزیز

      بااینکه سالها از دیدگاه زیبای شما میگذرد ولی چندین روز ست که در مدار خواندن کامنت های زیبایتان و آشنایی با آگاهی های نابتون هستم و بسیار لذت میبرم از اینکه سالیان قبل به چنین درکی از قوانین تغییر ناپذیر خدا دست یافته اید و میدانم الان اگر در سایت حضور دارید مشخصا دستاوردهای بسیار زیادی در همه ی جنبه های زندگی به لطف الله مهربان بدست آورده اید چون با بالا رفتن مدار،نتیجه های بدست اومده بسیار بسیار زیاد خواهند بود و سیر صعودی و روند تکاملی مثل قانون فیبوناچی در تمامی زمینه های زندگیتون قابله رویت هست!

      امیدوارم در سایت همچنان حضور داشته باشید و اگر هستید از نتیجه هایتان برای ما و از بالا رفتن مدارتون و درک آگاهی ها و بیان اونا به روش ساده و کارا بفرمایید که صد در صد باعث انگیزه و رشد تمامی کاربران خواهد بود!

      چقدر این سایت الهی فوق العاده ست بااینکه چندبن سال از کامنت شما میگذره ولی اون قدر ناب و خدایی بود که مرا واداشت تا شروع کنم از ردپاهای گذاشته شده توسط شما،و مسیر حرکت شما و درک و دریافت الهامات از طرف خدا و عمل کردن شما و نتیجه های دریافتی تان را دوباره از نو مرور کردن و میدانم و مطمئن هستم الان در بهترین شرایط در تمام ابعاد زندگی هستید چون در مدار دریافتشون بودید!

      خدا رو هزاران هزار بار شکر برای خواندن این آگاهی ها،برای دریافتشون از زبان شما،برای اینکه این مسیر آنقدر زیباست که نه تنها خسته نمیشی بلکه فارق از هیاهوی جهان بیرونیت از تنهایی و با خدایت بودنت لذت میبری و لذت میبری…

      و دستاورد این لذت و تمرکز و سپاسگذاری !نزدیک شدن به خودت و اصلت و رسیدن به خداست.

      سپاسگذار خدایی هستم که چنین بندگان لایق و شایسته ای رو خلق کرده که راه هدایت و درستی رو در این زمانه ای که اکثرا دوست دارند تقلید کنند و کورکورانه بدون ذره ای تفکر ،راه آبا و اجداد خود رو طی کنند،مردمانی اهل تفکر وتعقل هستند که نه تنها راهشون رو جدا میکنند از اکثریت جامعه بلکه با کار کردن روی خودشون و افکارشون به دریای بی نهایت الهی وصل میشوند.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    دنیای نو گفته:
    مدت عضویت: 3320 روز

    سلام به اعضای خانواده عباسمنشیم

    اگر بخوام خلاصه نظرمو در باره این سوال بدم دریاچه تو فیلم خیلی برای من که واضح کننده است.

    فرض کنیم هدف ماهی گیری باشه اصل مثله همون دریاچه مملو از ماهی است شما اصل و فهمیدی جای درست اومدی (بقول استاد تو مدار ثروت قرار گرفتی)

    اگر قلاب بندازی تو خشکی حتی اگه بهترین قلاب، بهترین طعمه، بیشترین مهارت تو کشیدن انواع ماهی بزرگ یا کوچک… و حتی بیشترین شور و اشتیاق و صبر هم داشته باشیم چیزی گیرمون نمیاد

    رفتن به سمت دریاچه پر از ماهی شرط لازم و کافیه٫ بعد اون حتی با کمترین وسیله با یه چوب و نخ با یه سبد، با دست حتی- میشه ماهی گرفت و از اونجا به بعد نگران نباش ایده ها برای گرفتن راحتتر ماهی بهت گفته میشه خرید تجهیزات توسعه کار….

    و برخی از این راهکارهایی که در این کلاسها و تکنیک ها استفاده میشه با قانون چکش میکنیم اگر منافات نداره انجامش میدیم و نتایج بهتر و بهتر میشن

    اینه که میبینیم یک کسب و کار اینقد خوب رشد میکنه اینقد ثروت به راحتی به سمتش میاد و صاحب اون کسب و کار چیزی راجع به این تکنیک ها شاید به اون صورت که تو دوره های آکادمیک گفته میشه ندونه و شاید حتی تمرکز روی برخی از اون تکنیک ها ادمو از مسیر دورکنه مثه همین بررسی رقبا که استاد گفتن.

    اصل: باور توحیدی خدا و درک قوانین هستی و عمل به اونه.

    بعد اون همه چی جور میشه با دستان خدا ابزارش؛ افراد مناسبش دانشی که لازمه یاد بگیریم و در تمام این مسیر احساس خوب داریم آرامش داریم اعتماد داریم امیدواریم و اتفاقات خوب میافته.

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      حسنخانی گفته:
      مدت عضویت: 3634 روز

      سلام چه مثال جالبی زدید .من متوجه شدم که حرکت به سوی جلو و ایمان به خدایی که مارا کمک خواهد کرد میتوانه مارا به فراوانی وصل کنه حتی زمانی که در زمین خشک هستی با قدم برداشتن به سمت دریاچه میتوانی به فراوانی دست پیدا کنی.واین مثال مرا آرام و خوشحال میکند.سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        دنیای نو گفته:
        مدت عضویت: 3320 روز

        حرکت به سمت جلو و ایمان به خدایی که کمکمون میکنه واقعا همینه من بارها وبارها فایل استاد درباره فقط روی خدا حساب باز کن گوش میدم وچقدر این فایل هم آرام کننده است برای من. دوست من درپناه الله یکتا باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: