https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
مطالب درمورد دیدگاه توحیدی هم در فایل های استاد هم در کامنت ها فوق العاده عالییییییی هستند
اما چکار کنیم که واقعا توحیدی شویم؟
من خیلی چیزها فهمیدم در این سایت
اما چطوری باید سریعتر توحیدی تر شوم ؟
من پیشرفت کردم نسبت به قبل اما هنوز اون چیزی که باید بشوم نشدم
من میخوام شخصیتم کلا و به صورت دائمی تغییر کنه دقیقا مثل استاد
اما چه کنم ؟
چطوری خودم را پاک کنم از شرک؟
چطوری احساس معنویت را در خودم افزایش بدم؟
ذهنم میره تو حاشیه ها
مثلا میدونم نماز یعنی توجه کردن به خدا اما ناخودآگاه فکر میکنم برای نزدیک شدن به خدا باید کلی نماز خواند و روزه گرفت و…. چطوری این را از ناخودآگاهم بیرون کنم؟
چون دانستن کافی نیست
میدونم باید توحیدی باشم و میدونم که تنها منبع ثروت و روزی خداوند هست اما ناخودآگاه رزقم را دست مشتری میبینم خوب چطوری از شر این شرک ها خلاص شوم؟
لطفا راهنمایی کنییییید من خیلییییی چیزها فهمیدم اما ناخودآگاه و در عمل در خیلی از مسائل شرک دارم
و خودم را ناتوان میبینم و حس میکنم اگه خود خدا کمکم نکنه هم در این دنیا هم در دنیا بعد جهنمی هستم و خود خدا باید نجاتم بده و به هر خیری از طرف خدا نیازمندم
دوستان ما خیلی چیزها میدانیم اما دانستن کافی نیست مثلا من مدتی واقعا توحیدی میشوم و پر احساس معنویت اما بعد مدتی ناخودآگاه باز جور دیگه عمل میکنم
لطفا راه کار بدید این راهکار واسه خیلی ها مفید خواهد بود
خداوند در درون همه انسانها هست .و همه رو هدایت میکند. او به اعتمادی که بهش میکنیم پاسخ میدهد . ما خواستمون رو میخواهیم و به اندازه ای که اعتماد داریم به خدا دریافت خواسته هامون رو داریم .خداوند در هر لحظه پاسخ میدهد خواسته های همگان رو با توجه به اعتمادی که بهش کردیم . و عمل کردی که داریم .این موضوع خیلی مهم هست که چقدر صادق ودرست کار هستیم و در کارمان رضایت خداوند رو مد نظر داریم .و چقدر به نادیده ها یی که ما نمی بینیم و خداوند میبیند اعتماد میکنیم . خداوند آگاه است از درونمان و پاسخ میدهد به ما بقدر اعتمادی که بهش داریم .چون وقتی که بهش اعتماد میکنیم دیگه هیچ باور محدود کننده ای نمیتونه فاصله بشه بین ما و خداوند . و اتصال برقرار میشه بین ما و خدا . ودر عین حال که به خواستمون در دنیای مادی می رسیدیم و خوشحالیم ظرف وجودمان روهم بزرگتر و ارزشمند تر کرده ایم . این مطالب که نوشته شده رو درست درک کنیم جواب سوال مسابقه رو پیدا کردیم . و می فهمیم که ثروت ساختن اسونه وقتی از جاده صاف وهموار بیایم که همون مسیر اعتمادبه خداست .
سلام فقط و فقط با تغییر باورها و کنترل ذهن میتوان موفق بود راز موفقیت استاد 1 تغییر باورها 2 کنترل ورودی های ذهنی3 باور توحیدی الحمدالله رب العالمین و یا نکته مهمتر ایاک نعبدو و ایاک نستعین استاد عزیزم بخوبی تونست که باور کنه فقط و فقط خداوند هست که مالک جهان هست و عمل کرد ایمان بدون عمل حرف مفته وقتی باور کنی عمل میکنی وقتی باور توحیدیت تقویت شد دیگه نگران نیستی میری تو دل کار چون وصل به نیرویی میشی که قدرتمند ترین هست ایمان همه چیز
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد / عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
سلام به همه دوستان دوست داشتنی و استاد عزیز٫ راستش اصلا قصد نوشتن نداشتم و فقط میخواستم بیام اینجا و از خوندم کامنت های زیبای دوستان همفرکانسیم لذت ببرم٫ اما دوتا جمله به دلم افتاد و باعث شد بیام اینجا و بنویسم٫ یک جمله از قرآن ( قسم به قلم و آنچه می نویسند) و یه جمله از هنریت کلاوسر ( بنویس تا اتفاق بیفتد)٫ این دو جمله باعث شد که درک کنم که وقتی می نویسیم، فرکانس چندین برابر قدرتمندتری رو به سمت کائنات ارسال میکنیم و در پی اون هم سریعتر به نتیجه میرسیم و هم نتیایج ما چند برابر میشن٫ ????
و اما در مورد سوالی که پرسیده شد٫٫٫
چند وقت پیش مطلبی رو از فلورانس اسکاول شین میخوندم که میگفت: افرادی تو بازی زندگی برنده میشن که این سه کار رو خوب انجام بدن: ۱- ایمان بی باکانه ۲- قانون عدم مقاومت ۳- محبت٫ حالا میخوام در مورد هر کدوم از اینها صحبت کنم و مثال‌هایی رو بزنم و داستان هایی رو تعریف کنم که این مطلب برای خودم وهمه افرادی که این کامنت رو میخونن روشن تر بشه و در نهایت باورهای درست همه مون تقویت بشه٫ ( جالبه بدونید که اول نمیدونستم چی بنویسم٫ ولی باور کنید هر کلمه که می نویسم کلمه ی بعدی بهم گفته میشه٫ یاد این بیت از عطار افتادم: تو پای به راه در نه و هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید رفت)٫
۱- ایمان بی باکانه:
به نظر من یکی از دلایل تفاوت نتایج استاد، ایلان ماسک و یا هر فرد موفق دیگه با سایر افراد ایمان بی باکانه هست٫ دقیقا همون چیزی که ۱۲۴ هزار پیامبر تو اقصی نقاط جهان فریاد میزدند و خیلی از مردم متوجه نمیدشن و برداشت های اشتباه می کردن٫ همه ی ما در طول زندگی با کد های سالم و نا سالم برنامه نویسی میشیم و بالای ۹۰ درصد اعمالی که در طول روز از ما سر میزنه، حاصل این کد های از قبل نوشته شده هست٫ برای اینکه این موضوع برامون باور پذیرتر بشه، کافیه یه نگاه به خودمون بندازیم٫ قلب ما میتپه، بدون اینکه بخوایم فکر کنیم بهش، چرا که یه نیرویی هنگام شکل گیری ما گفته که این قلب باید بتپد تا زمانی که من میگویم! و این در ناخودآگاه ما حک شده٫ ما پلک میزنیم، بدون اینکه تو هر لحظه به پلک زدن فکر کنیم چرا که در بدو تولد با پلک نزدن چشممون دچار سوزش شده و و چند باز که این عمل رو ارادی انجام دادیم، دیگه جزیی از باور و نا خودآگاه ما شده!
آیا ما برای پلک زدن سختی میکشیم؟ به هیچ وجه! چنان ناخودآگاه این عمل رو انجام میدیم که اصلا متوجه نمیشیم چه برسه بخوایم سختی بکشیم٫ مسئله‌ی موفقیت در کسب و کار و ثروتمند شدن هم همینه٫ اگر ما باورهای درستی درباره‌ی کارمون و ثروت داشته باشیم، موفقیت های کاری خود به خود سراغ ما میان٫ مثل همون پلک زدن٫ بدون اینکه بخوایم سختی بکشیم٫ بدون اینکه بخوایم تبلیغ کنیم٫ حتی بدون اینکه اصلا متوجه بشیم! پس اصل همینه٫ غذای اصلی همین ایمانه (باور های درست قدرتمند)٫ بقیه‌ی چیزا مثل تبلیغات و ٫٫٫ نمکه٫ ادویه ست٫ خیلی از افراد غذای اصلی رو ول کردن، دارن ادویه و نمک میخورن٫ برای همین هر روز فشار خونشون میره بالا٫ سختی میکشن و دچار مشکلات متعدد میشن٫ پس برای موفقیت کافیه یه بار خوب خودمونو کد نویسی کنیم و باور های درست بسازیم تا سال ها از برکاتش استفاده کنیم (البته که این مراقبه باید برای همیشه ادامه داشته باشه)٫ درست مثل وقتی که یه بار به کارمندتون و یا برادر و خواهرتون چیزی رو یاد میدید و اون ماه ها و سال ها کمک حالتون میشه٫ ????
۲- قانون عدم مقاومت:
ما در هر لحظه در درونمون در حال گفت و گو با خودمون هستیم که دیالوگ های درونی نامیده میشه (باور کنید همینطور که دارم مینویسم دارم بیشتر قانونو درک میکنم و مصداق هایی تو ذهنم میاد که قبلا نبود)٫ این دیالوگ های درونی از دوتا منبع سرچشمه میگیره: ۱- ذهن استدلالی ۲- قلب٫ ذهن استدلالی جایگاه شیطانه (باور های مخرب) و قلب جایگاه خداست (انرژی منبع)٫ ما بعد از اینکه روی باورهامون کار میکنیم از طریق شهود، چیزایی بهمون گفته میشه که مارو به سمت موفقیت هدایت میکنه٫ خب خیلی از افراد هستن که صدای شهود رو میشنون و حسش میکنن اما این وسط یه اتفاقی میوفته که افراد موفق رو از ناموفق متمایز میکنه و اون مقاوت داشتن نسبت به الهاماته٫ یعنی به ما الهام میشه که فلان کسب و کار رو راه بنداز ولی افراد ذهنشون مقاومت داره و میگن من سرمایه ندارم، پارتی ندارم، خب اگه کار خوبی بود چرا تاحالا کسی انجام نداده و ٫٫٫ ما برای موفق شدن باید مقاومت رو کنار بذاریم و به چیزی که بهمون از درون گفته میشه (شهود) عمل کنیم٫ همون کاری که استاد انجام داد٫ من مطمئنم زمانی که استاد داشت کار آموزش رو شروع میکرد کلی آدم بودن که میگفتن تو ایران مگه کسی برای آموزش پول خرج میکنه؟ کسی کتاب چند هزار تومنی نمیخره چه برسه به محصول چند میلیونی٫ ولی استاد به این حرفا گوش نکردن٫ ننشستن با این افراد بحث کنن٫ کار خودشونو کردن و امروز هم نتیجه شون کاملا مشخصه٫
ما برای موفق شدن باید مثل آب باشیم نه مثل سنگ٫ وقتی یک سنگ رو تو سرچشمه ی یک روخونه رها میکنیم این سنگ تو همون ابتدای مسیرش که به یه تخته سنگ برخورد کنه، متوفق میشه٫ چون مقاومت داره چون فقط فکر میکنه که همین یه راهه٫ ولی آب چیکار میکنه؟ آب هیچ مقاومتی نداره٫ برای همین وقتی به یه تخته سنگ برخورد میکنه آروم سر میخوره و از کنارش رد میشه (نمیگه چرا جلوی راهم وایستادی برو کنار، میگذره)٫ برای همین تخته سنگ به دریا نمیرسه ولی آب به دریا (نمادی از انرژی منبع) میرسه! یادمه چند وقت پیش مصاحبه‌ای رو از مانی خوشبین ( میلیونر ایرانی مقیم امریکا) میدیم٫ میگفت: تو اوج جوونی یکی سرم کلاه گذاشت و کل سرمایه‌ای که با زجر جمع کرده بودم پرید٫ ولی من بخشیدمش و گذشتم٫ دیدید دوستان؟! قانون عدم مقاومت رو میشه اینجا دید٫ درست مثل همون آبی که از کنار تخته سنگ لغزید و به دریا رسید، مانی خوشبین هم بخشید و به ثروت رسید٫ و یا درست مثل استاد که وقتی یکی از مدرسین موفقیت پشت سرشون حرف زدن، به کارشون ادامه دادن و کلی مثال های دیگه ٫٫٫ ????
۳- محبت (عشق):
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد / عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
وقتی مطالبی رو از عرفای به نام (مثل مولوی، حافظ و ٫٫٫) مطالعه کنیم میبینیم که از کلمه‌ی عشق زیاد استفاده کردن٫ من همیشه برام سوال بود که معنای حقیقیه عشق چیه و چرا اینقدر بهش تاکید شده؟! تا اینکه متوجه شدم عشق معادل جاذبه هست٫ همونطور که میدونیم و توی قانون جذب هم گفته شده، هیچ دافعه ای میان کائنات وجود نداره و همش جاذبه ست٫ اگر هم توی طبیعت میبینیم که چیزی از چیز دیگه دفع میشه به خاطر اینه که یه جاذبه‌ی قوی تری داره اونو به سمت خودش میکشه٫ پس چیزی که مشخصه اینه که ما برای جذب اتفاقات و افراد (دوست، مشتری و ٫٫٫) به سمت خودمون، باید عشق بورزیم! یعنی وقتی ما عشق می ورزیم، افراد خود به خود ( به قول استاد دوست دارم تاکید کنم به کلمه‌ی خود به خود)، به سمت ما کشیده میشن! پس دلیلش مشخصه که چرا سایت استاد موفقه و بدون تبلیع افراد به سمت این سایت کشیده میشن! دلیلش عشق (یا همون جاذبه) هست٫ اما واقعا چه عشقی؟! بیاد یکم بیشتر موضوع رو بازش کنیم٫ اولیش عشق به خود هست٫ یعنی استاد عاشق خودشه و ازین عشق به خودش اعتماد به نفس میگیره و همونطور که میدونیم، عزت نفس فونداسیون موفقیته٫ دومین عشق، عشق به کاره٫ به این معنی که استاد از آموزش دادن لذت میبره و عاشق این کاره و همین موضوع متمایز کرده استاد رو از سایرین٫ و در نهایت سومین عشق، عشق به هم نوع و مردم هست٫ استاد عاشق مردمه و من این نگاه عاشقانه رو توی تک تک کلیپایی که تولید شده دیدم٫ برآیند این عشق ها چنان نیروی قدرتمندی از جاذبه رو ایجاد کرده که هر روز افراد بیشتری به سمت این سایت کشیده میشن٫
واقعا چقدر حس خوبی دارم که این مطالب رو نوشتم٫ چقدر این جمله حس قشنگی بهم میده٫ دوست دارم این جمله رو با شما هم به اشتراک بذارم: هرچیزی وقتی زمانش برسه اتقاق میوفته٫ پس بیاید نگران هیچی نباشیم٫ شاید الان که این مطلب رو مینویسم وضعیتم اصلا خوب نباشه ولی میدونیم که روزای خوب و عالی تو راهه٫ این تغییر مدار رو هر روز حس میکنم و نشونه های زیباش رو تحسین میکنم٫
خواهش میکنم دوست همفرکانسی عزیز???خیلی خوشحالم از اینکه این مطلب مفید واقع شد٫ ایشالا همه مون جوری روی باورهامون کار کنیم که کلام مون مساوی با عمل مون بشه٫ بگیم بشو و بشود٫ ?
به نظر من برای اینکه در کسب و کاری موفق بشیم باید به احساسمون توجه کنیم چون خدا از طریق احساس ما با ما صحبت میکنه و هدایتمون میکنه و فقط فقط فقط کافیه که به خداوند اعتماد کنیم و روی خدا حساب باز کنیم و نترسیم و اقدام کنیم و با این دیدگاه در مداری قرار میگیرم که با شرایطی بر خورد میکنیم که ما رو از طریق راحتترین راه و بهترین راه به هدف مون وصل میکنه یعنی خدا آدمهایی رو سر راهمون قرار میده که ایده هایی که میخواییم برای کارمون اجرا کنیم رو به راحتترین شکل بتونیم انجام بدیم ولی شرطش اینه که اول به خدا اعتماد کنیم روش حساب کنیم ومهمتر از همه این جور وقتها شیطان خیلی نجوا سر میده که ما رو از مسیر مون منحرف کنه باید یادمان باشه که بهش بگیم قرار نیست این کار رو من انجام بدم که بخوام نگران باشم کننده کار خداست وچه کسی بهتر از خدا و هرچی که به ما الهام میشه و بهش احساس خوب داریم اقدام کنیم و نترسیم و نجواهای شیطان رو نادیده بگیریم
دیگه نیازی به تبلیغ و فالور جمع کردن نیست خدا برات تبلیغ میشه فالور میشه یک کلام با تمام وجودت احساس میکنی که خدا برات کافیه وخدا در زمان و مکان مناسب هم دستی از دستان خودش رو به صورت موقعیت و آدمهایی سر راهمون قرار میده تا در کسب و کارمون موفق تر بشیم همین
طبق تجربه خودم گفتم گرچه اول راهم اما به این حرفام ایمان دارم
موفق باشید ?
عاشقتم استاد عزیزم عاشقتم خانم شایسته عزیزم خداوند همراه و نگهدارتون باشه
باتوکل قلبی به خداوند و توجه و آگاه بودن به هدایتها و سپاسگزاری و حس و حال خوب هیچ دری بسته نمیمونه و به مسیرهایی هدایت میشیم و کارهایی بهمون گفته میشه و نتایجی رو بدست میاریم که در هیچ علمی نیومده و گفته نشده و هیچ منطقی با تحلیل های خودش قادر به اثباتش نیست و اینجاست که کلمه معجزه جواب میده .
ولی اگر توکلت به علوم و راههایی باشه که دیگران قبلا رفتند و امتحان کردند و یه اندک نتیجه ای گرفتند ، مصداق همون مثالیست که میگن راهی که تو میروی به ترکستان است و هزینه ی زیادی برات داره ، شادی ، حس و حال خوب ، آرامش ، فرصت زندگی ، ایمان و… رو باید فدا کنی تا یه نتیجه منطقی رو بدست بیاری .
احساس کردم جواب این سوال باید خلاصه و بدون توضیح اضافه تر باشه .دوستتون دارم???
باسلام به استادعزیزو خانم شایسته مهربان و خانواده عزیزم در سایت بی نظیر عباس منش
توخود پای درراه بنه و هیچ مپرس خودرابگویدت که چون باید کرد
به قول استادکه همیشه میگه ایمان و توکل مهمهه استعداد مهم نیست در شغل و کسبو کارهم همینطوره
به نظرم کسبو کارها به دو شیوه انجام میپذیرندیکی بامنطق و عقل وپیروی با دستورات مارکتینگ و دیگری اصول غیر منطقی و با قلب .با تکیه برباورهایی که عموم مردم انرا مسخره میپندارندو با توکل به خدایی که به شدت کافیست .اری خدایی که اگربا توکل براوو البته نه توکل زبانی توکلی که قلبیو همراه با ارامش همراه است توکلی که دیگرترسی از بازارو مشتری نداشته باشی و اوست که هر روز ایده های عالی و ساده به دهنت سرازیر میکند تنها اوست که وقتی میبیند ظرف وجودیت را بزرگ کرده ای باران بیشتری به سمت تو سرازیر میکند زیرا لیاقت خود را اثبات کرده ای و اینجاست که دیگرنیازی نیست از قوانین تبلیغات ومارکتینگ استفاده کنی و خداوند دستان زیادی را برای کمک به تو سر راهت قرارمیدهد .به نظرم قوانین دنیای مارکتینگ برای استادبه خوبی اجرامیشودولی به دست دیگران که اگر خودشان میخواستنداین حجم از تبلیغات راانجام دهند میلیونها دلار باید هزینه کنند و حال چه زیباست که استاد با تکیه به باورهایشان وهمان توحیدو بندگی خداوند وفرستادن این نوع از فرکانس دیگران به بهترین شکل ممکن برایشان این کار راانجام میدهند وقتی صادقانه و عاشقانه کارت را انجام میدهی و به خداومد توکل میکنی خود را رها میکنی و دیگر نگران نتیجه نیستی و حال همان میشود که برای استاد اتفاق می افتد
تصمیم گرفتم به این سوال فکر کنم و من هم دیدگاهم رو بذارم
چون به قول استاد تفکر خیلی خوبه مخصوصا اگر سوالش خوب باشه
و خودم از وقتی تغییراتم شروع شد و هدایت شدم که سوال پرسیدم از خودم که من واقعا برای چی اینجا هستم و دارم برای چه هدفی زندگی میکنم و بلاخره به کجا میخام برسم و خیلی سوالات دیگه
اینم سوال قشنگی هست که دوستمون پرسیده
البته من دوره روانشناسی ثروت3 رو هنوز تهیه نکردم ولی بر اساس تجربم جواب میدم
امیدوارم مفید باشه
وقتی استاد گفت یک کسب و کار رو در نظر بگیرید که اون چیز های معقول رو از نظر بقیه رعایت نکرده و باز هم فروش خیلی خوبی داره
یاد یه بستنی فروشی تو شهرمون افتادم که از روز اولی باز کرد صف بود
در صورتی مغازش کوچیک بود و هیچ چیز خاصی نداشت..حتی یه مدت من فکر کردم جمع کرده رفته..در صورتی داخل یکی از کوچه های اونجا رفته بود و حتی در زمستان و هوا سرد هم میبینیم که شلووغ هست و پر از ماشین که بخاطر این بستنی فروشی پارک کردن
و همین الان هم بعد از این همه سال تغییری در ظاهر مغازه ایجاد نکرده
حتی تعداد صندلی ها هم بیشتر نشده اما هنوز هم میریم صف هست
حتی جالبه بهتون بگم این مغازه ها رفتار خیلی با پرستیژ با مشتری ندارن یا خیلی احترام بذارن..یعنی چیزهایی که برای بقیه معقول هست و باید باشه رو ندارن..
من فکر میکنم وقتی تمام این عوامل کنار بره
از ظاهر کارکنان..تعداد کارکنان و شکل شرکت و مغازه و تبلیغات زیاد…وغیره
تنها فکر طرف باقی میمونه..
که طرف چه طرز فکری داره! و چطور این همه مشتری جذب میشن
برای مثال باور فراوانی..طرف باور داره فراوانی در جهان هست..باور داره به رقابت نیست
و همه میتونن سود خودشون رو داشته باشن…هر کسی میتونه داشته باشه و از این نعمت بی نهایت در جهان استفاده کنه و داشته باشه
حتی از بعضی دوستانی که کسب و کارهای خیلی موفقی دارن پرسیدم..بهم میگن که باور دارن به فراوانی ..به خداوند باور دارن..به توانایی های خودشون باور دارن
و یکی از کارخونه دار ها میگفت زمانی میخاستم مجوز بگیرم و کارخونه رو بزنم ..هیچی نداشتممم..نه دانش..نه آشنا و نه پول ..میگفت فقط ایمان داشتم و همیشه مثبت فکر میکردم..همیشه در ذهنش اینجوری تجسم میکرده که محصول اومده بیرون ..اینقدر سرمایه داره در صورتی یک ریال پول هم نداشته
و باور و ایمان فرد نسبت به کاری داره انجام میده و اینکه خدمتی که انجام میده رو ارزشمند بدونه هم برای خودش و هم دیگران
نه اینکه بگه دیگران بهتر هستند ..کسب وکارهای دیگه بهتر هستند و کار من ارزش و لیاقت نداره! یا تبلیغااات به کار من ارزش میده! یا جلو مشتری خیلی خوب و باکلاس باشم یا حرف بزنم و با این شیوه حرفم رو بیان کنم! به قول استاد دوربین رو از زاویه خاصی بذاریم!!!
اینا به کار ما ارزش میده!
ینی وقتی خودت رو و کارت رو از درون باور نداری و ارزشمند ندونی و میخای با عوامل بیرونی یا ظاهر درستش کنی و بهش ارزش بدی تا دیگران جذب بشن این اتفاق نمی افته
همون طور اگر یک فرد خودش رو ارزشمند ندونه و برای خودش ارزش قایل نباشه و دیگران رو دوست نداشته باشه کسی هم اون فرد رو دوست نداره و جذبش نمیشه
چون از درون خودش رو جذاب نمیدونه
امیدوارم همگی دوستان عزیزم در اینجا خودشون رو جذاب بدونید
و همه جذاب هستید
خیلی خوشحالم به این سوال پاسخ دادم
و راستی استاد وقتی از اطراف خونتون فیلم میگیرید ..وااای خودم رو اونجا تجسم میکنم و حس خیلی خوبی داره و توضیح میدید امنیت چقدر بالا هست و خونه ها هیچ حصاری نداره
کلی ذوق میکنم میفهمم همچین چیزی هم هست و میشه همچین مکانی زندگی کرد و همچین خاسته ای در درونم شکل میگیره
لایو ها خیلی خوشگلن..البته از روی سایت میبینم چون اینستاگرام ندارم
من تو این یک سال و ۲ ماهی که دارم با اموزه های استاد و حرفهای استاد زندگی میکنم چند چیز مهم رو در حرفهای ایشون که به نظر من مهمترین و موثر ترین دلیل موفقیعیتشون هم هست رو بیان میکنم
۱_باور اینکه ما خودمون خالق تک تک لحظه ها اتفاقها موفقعیتها و ناکامی هامون هستیم و عوامل بیرونی هیچ تاثیری ندارن پس اگر به این باور داشته باشیم قطعا خودمون موقعیت ،مشتری ،فروش،بازاریابی یا هر چیز دیگه رو که برای موفقعیتمون لازم هست رو خلق میکنیم (که البته لازمش شناخت قوانین و رعایت یک سری تمرینها هست)
۲_باور به فراوانی هر چیزی در دنیا من جمله مشتری،ثروت،موقعیت های پول ساز،سلامتی
۳_عزت نفس بالا اینکه باور داشته باشیم که ارزشمند هستیم و لیاقت داشتن کسب و کار پر رونق ثروت رفاه رو داریم اینکه باور داشته باشیم توانایی داریم وارد هر کاری که بشیم بهترین هستیم
۴_باور به اینکه هر کاری ساده و راحت انجام میشه چون همه چیز در دنیا داره راحت انجام میشه مثل جریان بخار اب و ابر و بارون مثل ساختن عسل توسط زنبورها و گرده افشانی حشرات و هزار تا چیز ساده دیگه که جهان داره به راحتی و سرعت انجام میده و بیس جهان هستی در راحتی و سادگی هست پس کاملا طبیعی هست که کسب و کار ما یا کلا زندگی ما هم در سادگی راحتی و سرعت بدون جون کندن به بهترین شکل انجام بشه
۵_داشتن احساس خوب در مدت زمان بیشتر روز که این کار با توجه به نکات مثبت زندگیمون داشته هامون شکرگذاری برای نعمتهایی ک داریم و انجام رسالت اصلی زندگی مون که همون شاد بودن و لذت بردن از زندگی هست (که طبیعیه ک بعضی وقتها از اون احساس خوب خارج شیم چون نجواها همیشه هستن ولی مهم اینه که ما اگاهانه نجواهارو کنترل کنیم با حرف زدن با خودمون برخلاف نجواها با یاداوری نعمتهای زندگی مون با یاداوریه موفقعیتهایی که قبلا داشتیم) و لذت بردن از همون چیزی که الان هستیم که زمانی که از این داشته هامون لذت ببریم و شکرگذار خداوند باشیم خود به خود خواسته های ما که به کائنات و خدا ارسال شده محقق خواهد شد و با هر تحقق خواسته باور و ایمان ما به خدا و قدرت خلق زندگیمون قویتر میشه و زندگی میشه سرشار از خوشبختی(یادمون نره که زندگی مسیری هست که ما طی میکنیم نه رسیدن به مقصد)
۶_و مهم ترین و اصلی ترین باور که حلال مشکلاته و اگر بهش باور داشته باشیم همه چیز حل میشه توحید هست
باور به خدایی که در درون ما هست خدایی که برای همه ودر درون همه هست خدایی که دل همه رو برای ما نرم کرده خدایی که جواب همه سوالهارو میدونه باور به اینکه خدا عاشقه ما هست و از موفقعیت و ثروتمند و شاد بودن ما لذت میبره
باور به اینکه که خدا با ما حرف میزنه به اینکه ما لایق هم صحبتی با خدا هستیم باور به اینکه خدا در هر کار ما ما رو هدایت میکنه به موقش جواب سوالمونو میده به موقش راه رو نشونمون میده
وقتی خدارو باور داشته باشی و دائم باهاش حرف بزنی و قدرت مطلق رو فقط خدا بدونیم و ازش بخایم که کمکمون کنه و با خیال راحت قدم برداریم در هرکاری خدا راه و قدمهای بعدی رو بهمون میگه که باید به احساس خوبمون به اون هدایت خدا اعتماد کنیم و با ایمان قدم هارو که میگه بر داریم و یک روز میبینیم که چقدر ساده وسریع و راحت به اون خواسته حتی بهتر و عالیتر از اون که فکرشو میکردیم رسیدیم
خلاصه اینکه
وقتی به خدا باور و ایمان داشته باشی و بدونی که کمکت میکنه و فقط خدارو کننده کار بدونی و بقیه ادمها شرایط رو دستها و کمک خدا بدونی و کنارش به اینکه روح خدا در وجودمون هست باور داشته باشیمو خالق زندگیمون بدونیم خودمونو و همواره خودمون رو در احساس خوب توجه به نکات مثبت و شکرگذاری نگه داریم و دائم گفتگوی ذهن رو کنترل کنیم و باورهای درست که مبنی بر درونی بودن همه چیز در زندگیمون هست رو تقویت کنیم قطعا جهان متحد میشه که ما بدون دخالت عوامل بیرونی مثل تبلیغات بازاریابی یا هر گونه تلاش فیزیکی که قدرت رو به عوامل بیرونی میده به اون موفقعیت ک ثروت دلخواهمون برسیم
ب نظرم دلیل متفاوت نتیجه گرفتن استاد متفاوتتتت فکردنشونه …ینی استاد وقتی برای اولین بار فهمید ک هرانچه بفرستیم همونوووو دریافت میکنیممم دیگه برای استاد همه چیز شروع شده بود ..هم همه چیز تموم شده بود هم همه چیز درواقع شروع شده بود …چون استاد تووو شرایط خیلیییییبییییییی بد و وحشتناک داشتن زندگی میکردن وقتی فهمیدن فقط باید فکرتوووو عوض کنی گفتن خوب منی ک دارم تو این شرایط وحشتناک زندگی میکنم و پول نونموووو ندارم وهمه چی با تغییر فکر درست میشه چرا نکنممممم …ینی استاد اولین بار ک فهمیدن مثثث همه ما خیییییلییی خوشال و پر انرژی شدنننن ودیگه کار کردن با تاکسی براششون سختتت نبودددددد وداشتن کار میکردن ولیی دیگه از کار کردن ناراضی نبودن وفقط توووو تاکسی بودن ولییی تودلشوووون خوشحال وووو پررر انرژی داشتن تند تند رو باوراشووون کار میکردند ینی درواقع همه اون روزای بد تموووم شده دیدن از همون لحظه ک قانون و فهمیدن وعلتشششمممم همون تضاداییه ک داشتن ..به نظرم تووو این سایت حداقل هیچکییی اوضاششش بدتر از شرایط اون روزای استاد نیستتتتت هممون اگه خونه نداشته باشیم دیگه مستاجریم اگه مستاجریممممم دیگه پول کرایه خونه رو داریمممم اگه پول چند ماه ونداریمممم دیگه پول یه ماه داریم ..اگه مستاجریمممم خونمون تو حالت بدش دیگههه میشه سی یا چهل مترییی یا حموووم اشپزخونش تو همین سی مترع …یا دیگه افتضاحترین باشه دیگه یه رنگ سفید ب درو دیوارش خورده …هممممموووون یا نود درصدمون ک الان داریم با قانون پیش میریمممم کم پول یا بی پول میشیمممم ولیی فوقششش یه روز یا یه هفته اصلن پولی تووو بساط نداریممممم ولی دذخیره غذاییموننن فقططط نخود نیستتتت ؟؟هستتت ؟؟؟فقط اب ونخود برا خوردن داریمممم اونم سه هفته ؟؟؟تازه ب فرضمممم باشه اکثریت مون امید داریم بعد یه مدت کوتاه یه دوستی بهمون قرض بده یا پدری مادری یا حقوق عقب افتاده ای ازراه میرسع واین اوضا موقتیه ولییی استاد هیچکسی نبود هیچکسی نداشتتت بعد اون سه هفته گوشنگی و تشنگی بخواد بیاد بگه بیا اینا مال شماس ینی هیچ عامل بیرونی نداشت کمک کنه …یا هممون اینجا اقایونووو مثال میزنمممم حتی اگه بیکارم باشین میرین با ماشین کار میکنید دیگه ماشینتووووون خیلیممم خراب اذیت کن باشه مث پیکان دنده ارژانتینی استاد نیست هستتت ؟؟؟ قول میدم بهترع ..به فرضم اصلن بدتر باشه تووووو گرمای بندرعباس کار نمیکنی ؟؟؟میکنی کارم کنی بری خونه تو اون گرما اسپیلت نداری درست ٬دیگه کولر داری اصلن کولرم نداشته باشی دیگه پنکه رو داری .پس وقتییی شرایط انقدررربد باشه انقد بد باشه یهووو متوجه شی هیچ کس توووو زندگیت تاثیر ندارع جز خودت و افکارتتتت ..معلومه با انگیزه صد چندان برابر ازبقیه متفاوت فک میکنیی این فقط قدم اول متفاوت نتیجه گرفتن استاد بوود قدم دومششش فهمیدددد همه این چیزا ک تو این کتابای خارجی موفقیتتت خوندههه تووو قرااااااااان اومده حالا دیگه انقد انگیزع پیدا کرده بودن فقط میخواستتتن ب شخصه قرانووووو بخووووونننن و قانونوووو از زبان خدا بشنوند واسه همین بارها بارها قرانووو خوندن …ما وقتی شنیدم چند بار رفتیممم قرانووو بخونیم ب فرضم خونده باشیممممم مث استاد جووووری خوندیم ک متوجه گردش شب وروز نشیممممم ؟؟؟؟؟یا فقط نشستیمممم معنیشووووو حاضر و اماده خوندیمممم ؟؟؟استادددد نه سواد عربی داشتنننن نه تخصص معارف ولییی بهتررر از استادای معارف تک تک ریشه های کلمات و استخراجججج کردن ..این کلمه ریشه ش چیه چند بار اومده …چرا اومده استاد قران ووووو جز ب جزشووووو مووو شکافی کردن جراحیشششش کردن استاد توووو قران فقططط خدا و یکتاپرستییی دید فقط یکتا پرستی دید وایمانوووو اونجا فهمید بخشنده بودن خدا رووو دید روزی دهنده بودن وتوکل و حالا دیگه خودش درک کرده نه چیزای ک شنیده و ب خوردشششش دادن ….حالا قسمتتت دوم ماجراششش شروع شد ک مهمتریننن قسمتش بووود ….خدای جدید پیدا کرده ک این خدا با خدای قبلیشششش از زمین تا اسمون متفاوته این خدایی ک خودشششش پیدا کرده داره میگه من وتووو یکی هستیممممم و توووو هم مثل من قدرت خلق کنندگی داری وهر چی بخوای میتونیییی داشته باشیییی برشرط ایمان مثل ابراهیممممم ک اتششششووو برات گلستان میکنممممم ب شرط باورررر..توووو باورسازی کننننن ومن ب باورات شکل میدممممم….وقتی استاد توووو دل اون همه تضاد ک ما هیچکدوم یا نود درصدمون ک الان اینجاییم اصلن نمیفهمیمممم چیه ..نمیدونیم گرسنگی چیه یا سه هفته فقط ابپز خوردنووو درک نمیکنیمممم حالا خووود خدا داره میگه فقط و فقط ب من تکیه کن و باورکن ک من بهت قدرت خلق دهندگی دادم قطعا انگیزه من برای باورسازی وخلاص شدن از این شرایط بد بیشترعععع……حتی اگه نجوای شیطانیم استادوووو ناامید میکردن وقتی ب اتاق سیمانی وپیکان وشرایط بد هوا ک نگاه میکردن دوباره از اون تضاد انرژی میگرفتن ..ودوباره شروع میکردن ب باورسازی ….ب نظرمممم همه ما قانونوووو برای اولین بار ک شنیدمممممم فقط شنیدیممممم.فقط شنیدممممم …وتا اینجای کار باورررررر نکردیممممم ولیییی استاد وقتییی برای اولیننننن بار شنیدددددد تووو پوست خودش نمیگنجید وباووووووووور کرد درست حسابی باور کرد …وفقط ادامهدداد با حال خوبمممممم ادامه داد …یه روز نه دووووو روز نه یه هفته هم نه .پشتتت سرهمممم با تمرکز بیشترر از هممهمون ادامه داد …چون مطمعنمممم هممون فقط یه روز حالمون خوبه یا نهایت سه روز اصلن یه هفته بعد ناامید میشیم نجوا شروع میشه.. ..ولی استتاد..با توکل وایمان درست حسابی ادامه داد ..ایمانی ک وقتی تووو تهران بهش گفتن بیا تو سخنرانیات از گفته های فلان ادم با نفوذ استفاده کن برات این مزیتارووو در نظرمیگیریمممم گفتتتتت نه …من ب عامل بیرونی احتیاج ندارمممم ..خودشون گفتن با اینکه واقعا تو شرایط بد مالی بودمممم واحتیاج داشتممم ولی چون ب خداوند ایمان داشتمممم گفتم خدا کارووو برام درست میکنه …حالا واقعا چنددرصد از ماها وقتی تو شرایط بدهکاری باشیم میگیم خدا برام جور میکنه …کدوم از ماها اصولمونوووو رعایت میکنیمممم و قتی تووو جاده پلیس رشوه میخاد برای جریمه ننوشتن میگیممم نه خود جریمه رووو بنویس …همونجام خدا جواب ایمانشوووونو میدن وبراش جریمه نمینویسن ..کدوم از ما میتونیمممم بعد مرگ بچه مون فقط چند ساعت بگیممم اصلن بچع من نبودع خدا خودش داده خودشم ازم پس گرفت و مرسی ک حداقل دوسال بهمون هدیه دادی کنارش لذت ببریممم ..دیگه خیلیم ایمانموونوو قوی کنیممم تا هفتششش ک ضجه میزنیم نمیزنیم ؟؟؟….یا کدوممم از ماها وقتی بخوایم مهاجرت کنیم بعد اونهمه زحمت کشیدن اساسمونووو مییخشیممممم همشووووو چون ایمان داشت ایمان از ته دل همینم شد خدا جواب ایمانشونوووو دادن و تو تهران بعشوووون یه خونه باوسایل خوب دادن ..وقتی خدا رودرک کردن و وقتی با باوراشوووون هدایتتترشدن اینهمه شجاعتتتت نشون دادن ک این شجاعتا نشونه همون توکله ….یا تو امریکا میگن وام چند میلیون دلاری میدیم قبول نکردن …بازم گفتن من باور سازی میکنم خدامممم خدایشوووو میکنه و ب باورا م شکل میدع ومن خونموووو نقد میخرمممم ….استاد تو لحظه سختتتت وقتی عوامل بیرونییی میومدن سراغشووون تا کمکشون کنه ردشوووون میکردن و میگفتتتن خدا خودش این کارموووو درست میکنه …..فقططط ایمان واقعی ب خداوند پیدا کردن.همین…استاد تووو توحید عملی ۳گفتن من همین کارارو تو تهران م انجاممم میدادم سمینار میزاشتم ولی همش قرض و بدهکاری بود ولی وقتی اومدممم رو باورای توحیدیم کاار کردم وگفتمممم خدا رب عالمه صاحب اختیار عالمه اوننن فرمانروای کل کیهانه همه چی دست اونه واون سیستمی کار میکنه فقط باید رو باوراای توحیدیم کار کنم و عوامل بیرونیو بزارم کنار ک میشه شرک وبدترین گناهه دیگه همه چیز عوض شد گفتن خدای من ک عوض نشد کارمن ک همون کار بود اومدم فقط رو باور توحیدی کارکردم و عوامل بیرونیو کنار گذاشتمممم استاد گفتن اومدم رو این قضیه دویاسه ماه کار کردم قبلش فقط یه میلیون تومن تو حسابم پول بود ولی بعد از کار کردن رو باور توحید ی بعد چند ماه چند صد برابر اون تو حسابم اومد ….ب قول استاد ب خدا همه چیز باورع همه چیز باورع ب خدا همه چیز تغییر میکنه اگه باورامونووو متمرکز تغییربدیم نه چند خط در میون بیایم کار کنیممممم .ً.. خود من یاشما با تبلیغ استاد اینجاییممممم ؟؟؟؟؟بیلبوردی ازش دیدیم … ..کی معرفیشون کرده ..جز اینکه استاد باورشون این بوده من رو خودم کار میکنم و خداوند اونایی ک میخوان تغییر کننن وارد مدارم میکنع؟؟….خودمووووو مثال میزنممممم توووو شب قدر ۹۶ شب نوزدهمممم ..من با خدا بحث میکردم برای چندمینننن سال …میگفتممم خدا من نمیفهمتتت ..درک نمیکنم اگه تووو عادلی …چرا باید سرنوشتممممم دست تووو باشع.؟؟؟ چرا امشب باید برم یه جای خاص گریه کنم التماست کنم تقدیر امسالموووو دیگه خوب بنویسییی….ینی من میخام این رشته رو بخونم ولی چون تووو تقدیرم نیست وهر چی تو صلاح بدونی همون و بخونم ..من میخاممم کارم این باشه ولی مامانم میگه هر چی قسمتتت باشه ؟؟مهمترینننن بخشششش ک به همه میگفتمممم من شده تقدیر خداررو ب نفع خودم رقم میزنمممم با کسی ک خودمممم دلممممم بخواد ازدواج میکنمممم خدا هر کاری بکنه محاله با اون کسی ک دلم نخواد ازدواج کنممممم کار و حقو ق و سلامتیمووو میتونم تحمل کنممم نمیزارم خدا برام همسر انتخاب کنه ومن تسلیمممم شم بگممممم خوب این قسمممتتتتتم بوده ….ومیگفتمممم توو هر سنی م دلم بخواد ازدواج میکنم ونگران نیستممم دیگران چی میگنننن ..خلاصه تو غروب قدر نوزده هم ماه رمضون ۹۶با خدا داشتممم اینطوری بحث میکردم تاز ه بهشسس گفتمممم بیشتر کره زمین امشب میخوابن اصلن نمیدوننن شب قدر چیه برا امشب التماس و گریه نمیکنننن ازت ک خوب بنویسیی ..ولی دارن تووو رفاه و خوشبختییی لذت میبرن اونوقت هر چی جنگه این سمتاس …بهش گفتمممم خدایا واقعا داستانتتت چیه … از این شکایتا داشتممم… توهمین شکایتا خیلی اتفاقی تو همون ساعتا استادو پیدا کردمممم ..حتی یه بارممم اسمشووو نشنیده بودم .اولین بار اونجا واون شکلی پیداشون کردم وجواب همه این سالهاموووواز دست خدا ینی استاد گرفتمممم وخدای اروپا و اسیاروووو شناختممممم وفهمیدمممم خدایه همه یکیع ..باوراس ک خدارووو جدا کرده….پس خدا اینجورییی برای استاد مشتری جور میکنه ..استاد باوراشوووو میسازع ب قول استاد کارموون باورسازیه خوب فکرکردنه خدام کارش شکل دادنه … …اگه متفاوت نتیجه گرفتن متفاوت خدارو باور کردن متفاوت باورسازی کردن خلاف جریان اب شنا کردن ……استاد میگن من فقط یه درصد خدارو باورکردم خدا اینهمه بهم بخشید فرا تر از تصوراتشوننن …استاد جراحن ؟؟؟تاجرن ؟؟؟؟؟… معدن طلا دارن ؟؟؟یا فلان شرکت برای ایشونه ؟؟..البته هیچ جراح یا تاجر یا سیاست مداری نتونست تو این مدت کم ب این اسونی ب این شکل ثروت بسازه ….. ؟؟؟… جز اینه تو خونششس دارن اینهمه ثروت سازی میکنننن…پس اینادارع میگه هر شغلی داشته باشی هر قاره ای باشی هر کشوری باشی هر شهری باشی هر روستایی باشی پشت هر کوهی باشی ..تووو چادر هر ایلی باشی اگه خدارو همراعت ببینی ویکتاپرست واقعی باشی خداااا برات ثروت سلامتی رابطه ازادی زمان ومکانو جور میکنه .خدا روووووو متفاوت باورکنی مثل استاد …خدارو درست وحسابی باورکنیم نع از روی ادا مثل استاد..خداروووو برتر از همه وابستگیامون ببینیم مث استاد ….. ..همه چیز درست میشه بدون تبلیغ وزحمت و کار فیزیکی …پ استاد خداوندو وتک تک لحظه هاشون حس میکنننن .وووو جدی با تمرکز بالا با حال خووووب باورسازی میکنننن همیشه وهمیشه ..و ب اصولشوووون پایبندن …وماها ک اینجاییممم از فرکانس استاد میفهمیمممممم تمام گفته هاشوووون ازته دله و واقعا میخان کمک کننن جهان جای بهتری هم برای خودشون وهم برای ما باشه ….ببخشید طولانی شد ….بیاید ب خودمون قول بدیم اگه تا حالا ب هر دلیلی فقط عضو سایت بودیم و عمل نکردیممم از همین لحظه عباس منشی ادامه بدیم و عباس منشی نتیجه بگیریممممم..چون همهمون ب دعوت خاص خداوند اینحاییمممممم قدر بدونیمممم ..سپاس از شما ک وقت گذاشتین وخوندین
سلام به استاد و دوستان عباس منشی
مطالب درمورد دیدگاه توحیدی هم در فایل های استاد هم در کامنت ها فوق العاده عالییییییی هستند
اما چکار کنیم که واقعا توحیدی شویم؟
من خیلی چیزها فهمیدم در این سایت
اما چطوری باید سریعتر توحیدی تر شوم ؟
من پیشرفت کردم نسبت به قبل اما هنوز اون چیزی که باید بشوم نشدم
من میخوام شخصیتم کلا و به صورت دائمی تغییر کنه دقیقا مثل استاد
اما چه کنم ؟
چطوری خودم را پاک کنم از شرک؟
چطوری احساس معنویت را در خودم افزایش بدم؟
ذهنم میره تو حاشیه ها
مثلا میدونم نماز یعنی توجه کردن به خدا اما ناخودآگاه فکر میکنم برای نزدیک شدن به خدا باید کلی نماز خواند و روزه گرفت و…. چطوری این را از ناخودآگاهم بیرون کنم؟
چون دانستن کافی نیست
میدونم باید توحیدی باشم و میدونم که تنها منبع ثروت و روزی خداوند هست اما ناخودآگاه رزقم را دست مشتری میبینم خوب چطوری از شر این شرک ها خلاص شوم؟
لطفا راهنمایی کنییییید من خیلییییی چیزها فهمیدم اما ناخودآگاه و در عمل در خیلی از مسائل شرک دارم
و خودم را ناتوان میبینم و حس میکنم اگه خود خدا کمکم نکنه هم در این دنیا هم در دنیا بعد جهنمی هستم و خود خدا باید نجاتم بده و به هر خیری از طرف خدا نیازمندم
دوستان ما خیلی چیزها میدانیم اما دانستن کافی نیست مثلا من مدتی واقعا توحیدی میشوم و پر احساس معنویت اما بعد مدتی ناخودآگاه باز جور دیگه عمل میکنم
لطفا راه کار بدید این راهکار واسه خیلی ها مفید خواهد بود
ممنون
خداوند در درون همه انسانها هست .و همه رو هدایت میکند. او به اعتمادی که بهش میکنیم پاسخ میدهد . ما خواستمون رو میخواهیم و به اندازه ای که اعتماد داریم به خدا دریافت خواسته هامون رو داریم .خداوند در هر لحظه پاسخ میدهد خواسته های همگان رو با توجه به اعتمادی که بهش کردیم . و عمل کردی که داریم .این موضوع خیلی مهم هست که چقدر صادق ودرست کار هستیم و در کارمان رضایت خداوند رو مد نظر داریم .و چقدر به نادیده ها یی که ما نمی بینیم و خداوند میبیند اعتماد میکنیم . خداوند آگاه است از درونمان و پاسخ میدهد به ما بقدر اعتمادی که بهش داریم .چون وقتی که بهش اعتماد میکنیم دیگه هیچ باور محدود کننده ای نمیتونه فاصله بشه بین ما و خداوند . و اتصال برقرار میشه بین ما و خدا . ودر عین حال که به خواستمون در دنیای مادی می رسیدیم و خوشحالیم ظرف وجودمان روهم بزرگتر و ارزشمند تر کرده ایم . این مطالب که نوشته شده رو درست درک کنیم جواب سوال مسابقه رو پیدا کردیم . و می فهمیم که ثروت ساختن اسونه وقتی از جاده صاف وهموار بیایم که همون مسیر اعتمادبه خداست .
سلام فقط و فقط با تغییر باورها و کنترل ذهن میتوان موفق بود راز موفقیت استاد 1 تغییر باورها 2 کنترل ورودی های ذهنی3 باور توحیدی الحمدالله رب العالمین و یا نکته مهمتر ایاک نعبدو و ایاک نستعین استاد عزیزم بخوبی تونست که باور کنه فقط و فقط خداوند هست که مالک جهان هست و عمل کرد ایمان بدون عمل حرف مفته وقتی باور کنی عمل میکنی وقتی باور توحیدیت تقویت شد دیگه نگران نیستی میری تو دل کار چون وصل به نیرویی میشی که قدرتمند ترین هست ایمان همه چیز
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد / عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
سلام به همه دوستان دوست داشتنی و استاد عزیز٫ راستش اصلا قصد نوشتن نداشتم و فقط میخواستم بیام اینجا و از خوندم کامنت های زیبای دوستان همفرکانسیم لذت ببرم٫ اما دوتا جمله به دلم افتاد و باعث شد بیام اینجا و بنویسم٫ یک جمله از قرآن ( قسم به قلم و آنچه می نویسند) و یه جمله از هنریت کلاوسر ( بنویس تا اتفاق بیفتد)٫ این دو جمله باعث شد که درک کنم که وقتی می نویسیم، فرکانس چندین برابر قدرتمندتری رو به سمت کائنات ارسال میکنیم و در پی اون هم سریعتر به نتیجه میرسیم و هم نتیایج ما چند برابر میشن٫ ????
و اما در مورد سوالی که پرسیده شد٫٫٫
چند وقت پیش مطلبی رو از فلورانس اسکاول شین میخوندم که میگفت: افرادی تو بازی زندگی برنده میشن که این سه کار رو خوب انجام بدن: ۱- ایمان بی باکانه ۲- قانون عدم مقاومت ۳- محبت٫ حالا میخوام در مورد هر کدوم از اینها صحبت کنم و مثال‌هایی رو بزنم و داستان هایی رو تعریف کنم که این مطلب برای خودم وهمه افرادی که این کامنت رو میخونن روشن تر بشه و در نهایت باورهای درست همه مون تقویت بشه٫ ( جالبه بدونید که اول نمیدونستم چی بنویسم٫ ولی باور کنید هر کلمه که می نویسم کلمه ی بعدی بهم گفته میشه٫ یاد این بیت از عطار افتادم: تو پای به راه در نه و هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید رفت)٫
۱- ایمان بی باکانه:
به نظر من یکی از دلایل تفاوت نتایج استاد، ایلان ماسک و یا هر فرد موفق دیگه با سایر افراد ایمان بی باکانه هست٫ دقیقا همون چیزی که ۱۲۴ هزار پیامبر تو اقصی نقاط جهان فریاد میزدند و خیلی از مردم متوجه نمیدشن و برداشت های اشتباه می کردن٫ همه ی ما در طول زندگی با کد های سالم و نا سالم برنامه نویسی میشیم و بالای ۹۰ درصد اعمالی که در طول روز از ما سر میزنه، حاصل این کد های از قبل نوشته شده هست٫ برای اینکه این موضوع برامون باور پذیرتر بشه، کافیه یه نگاه به خودمون بندازیم٫ قلب ما میتپه، بدون اینکه بخوایم فکر کنیم بهش، چرا که یه نیرویی هنگام شکل گیری ما گفته که این قلب باید بتپد تا زمانی که من میگویم! و این در ناخودآگاه ما حک شده٫ ما پلک میزنیم، بدون اینکه تو هر لحظه به پلک زدن فکر کنیم چرا که در بدو تولد با پلک نزدن چشممون دچار سوزش شده و و چند باز که این عمل رو ارادی انجام دادیم، دیگه جزیی از باور و نا خودآگاه ما شده!
آیا ما برای پلک زدن سختی میکشیم؟ به هیچ وجه! چنان ناخودآگاه این عمل رو انجام میدیم که اصلا متوجه نمیشیم چه برسه بخوایم سختی بکشیم٫ مسئله‌ی موفقیت در کسب و کار و ثروتمند شدن هم همینه٫ اگر ما باورهای درستی درباره‌ی کارمون و ثروت داشته باشیم، موفقیت های کاری خود به خود سراغ ما میان٫ مثل همون پلک زدن٫ بدون اینکه بخوایم سختی بکشیم٫ بدون اینکه بخوایم تبلیغ کنیم٫ حتی بدون اینکه اصلا متوجه بشیم! پس اصل همینه٫ غذای اصلی همین ایمانه (باور های درست قدرتمند)٫ بقیه‌ی چیزا مثل تبلیغات و ٫٫٫ نمکه٫ ادویه ست٫ خیلی از افراد غذای اصلی رو ول کردن، دارن ادویه و نمک میخورن٫ برای همین هر روز فشار خونشون میره بالا٫ سختی میکشن و دچار مشکلات متعدد میشن٫ پس برای موفقیت کافیه یه بار خوب خودمونو کد نویسی کنیم و باور های درست بسازیم تا سال ها از برکاتش استفاده کنیم (البته که این مراقبه باید برای همیشه ادامه داشته باشه)٫ درست مثل وقتی که یه بار به کارمندتون و یا برادر و خواهرتون چیزی رو یاد میدید و اون ماه ها و سال ها کمک حالتون میشه٫ ????
۲- قانون عدم مقاومت:
ما در هر لحظه در درونمون در حال گفت و گو با خودمون هستیم که دیالوگ های درونی نامیده میشه (باور کنید همینطور که دارم مینویسم دارم بیشتر قانونو درک میکنم و مصداق هایی تو ذهنم میاد که قبلا نبود)٫ این دیالوگ های درونی از دوتا منبع سرچشمه میگیره: ۱- ذهن استدلالی ۲- قلب٫ ذهن استدلالی جایگاه شیطانه (باور های مخرب) و قلب جایگاه خداست (انرژی منبع)٫ ما بعد از اینکه روی باورهامون کار میکنیم از طریق شهود، چیزایی بهمون گفته میشه که مارو به سمت موفقیت هدایت میکنه٫ خب خیلی از افراد هستن که صدای شهود رو میشنون و حسش میکنن اما این وسط یه اتفاقی میوفته که افراد موفق رو از ناموفق متمایز میکنه و اون مقاوت داشتن نسبت به الهاماته٫ یعنی به ما الهام میشه که فلان کسب و کار رو راه بنداز ولی افراد ذهنشون مقاومت داره و میگن من سرمایه ندارم، پارتی ندارم، خب اگه کار خوبی بود چرا تاحالا کسی انجام نداده و ٫٫٫ ما برای موفق شدن باید مقاومت رو کنار بذاریم و به چیزی که بهمون از درون گفته میشه (شهود) عمل کنیم٫ همون کاری که استاد انجام داد٫ من مطمئنم زمانی که استاد داشت کار آموزش رو شروع میکرد کلی آدم بودن که میگفتن تو ایران مگه کسی برای آموزش پول خرج میکنه؟ کسی کتاب چند هزار تومنی نمیخره چه برسه به محصول چند میلیونی٫ ولی استاد به این حرفا گوش نکردن٫ ننشستن با این افراد بحث کنن٫ کار خودشونو کردن و امروز هم نتیجه شون کاملا مشخصه٫
ما برای موفق شدن باید مثل آب باشیم نه مثل سنگ٫ وقتی یک سنگ رو تو سرچشمه ی یک روخونه رها میکنیم این سنگ تو همون ابتدای مسیرش که به یه تخته سنگ برخورد کنه، متوفق میشه٫ چون مقاومت داره چون فقط فکر میکنه که همین یه راهه٫ ولی آب چیکار میکنه؟ آب هیچ مقاومتی نداره٫ برای همین وقتی به یه تخته سنگ برخورد میکنه آروم سر میخوره و از کنارش رد میشه (نمیگه چرا جلوی راهم وایستادی برو کنار، میگذره)٫ برای همین تخته سنگ به دریا نمیرسه ولی آب به دریا (نمادی از انرژی منبع) میرسه! یادمه چند وقت پیش مصاحبه‌ای رو از مانی خوشبین ( میلیونر ایرانی مقیم امریکا) میدیم٫ میگفت: تو اوج جوونی یکی سرم کلاه گذاشت و کل سرمایه‌ای که با زجر جمع کرده بودم پرید٫ ولی من بخشیدمش و گذشتم٫ دیدید دوستان؟! قانون عدم مقاومت رو میشه اینجا دید٫ درست مثل همون آبی که از کنار تخته سنگ لغزید و به دریا رسید، مانی خوشبین هم بخشید و به ثروت رسید٫ و یا درست مثل استاد که وقتی یکی از مدرسین موفقیت پشت سرشون حرف زدن، به کارشون ادامه دادن و کلی مثال های دیگه ٫٫٫ ????
۳- محبت (عشق):
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد / عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
وقتی مطالبی رو از عرفای به نام (مثل مولوی، حافظ و ٫٫٫) مطالعه کنیم میبینیم که از کلمه‌ی عشق زیاد استفاده کردن٫ من همیشه برام سوال بود که معنای حقیقیه عشق چیه و چرا اینقدر بهش تاکید شده؟! تا اینکه متوجه شدم عشق معادل جاذبه هست٫ همونطور که میدونیم و توی قانون جذب هم گفته شده، هیچ دافعه ای میان کائنات وجود نداره و همش جاذبه ست٫ اگر هم توی طبیعت میبینیم که چیزی از چیز دیگه دفع میشه به خاطر اینه که یه جاذبه‌ی قوی تری داره اونو به سمت خودش میکشه٫ پس چیزی که مشخصه اینه که ما برای جذب اتفاقات و افراد (دوست، مشتری و ٫٫٫) به سمت خودمون، باید عشق بورزیم! یعنی وقتی ما عشق می ورزیم، افراد خود به خود ( به قول استاد دوست دارم تاکید کنم به کلمه‌ی خود به خود)، به سمت ما کشیده میشن! پس دلیلش مشخصه که چرا سایت استاد موفقه و بدون تبلیع افراد به سمت این سایت کشیده میشن! دلیلش عشق (یا همون جاذبه) هست٫ اما واقعا چه عشقی؟! بیاد یکم بیشتر موضوع رو بازش کنیم٫ اولیش عشق به خود هست٫ یعنی استاد عاشق خودشه و ازین عشق به خودش اعتماد به نفس میگیره و همونطور که میدونیم، عزت نفس فونداسیون موفقیته٫ دومین عشق، عشق به کاره٫ به این معنی که استاد از آموزش دادن لذت میبره و عاشق این کاره و همین موضوع متمایز کرده استاد رو از سایرین٫ و در نهایت سومین عشق، عشق به هم نوع و مردم هست٫ استاد عاشق مردمه و من این نگاه عاشقانه رو توی تک تک کلیپایی که تولید شده دیدم٫ برآیند این عشق ها چنان نیروی قدرتمندی از جاذبه رو ایجاد کرده که هر روز افراد بیشتری به سمت این سایت کشیده میشن٫
واقعا چقدر حس خوبی دارم که این مطالب رو نوشتم٫ چقدر این جمله حس قشنگی بهم میده٫ دوست دارم این جمله رو با شما هم به اشتراک بذارم: هرچیزی وقتی زمانش برسه اتقاق میوفته٫ پس بیاید نگران هیچی نباشیم٫ شاید الان که این مطلب رو مینویسم وضعیتم اصلا خوب نباشه ولی میدونیم که روزای خوب و عالی تو راهه٫ این تغییر مدار رو هر روز حس میکنم و نشونه های زیباش رو تحسین میکنم٫
دوستان خوبم، استاد عزیز، خیلی دوستون دارم٫ خدا نگهدار همتون٫ ????
ممنون از شما دوست هم فرکانسی عزیز ، خیلی خوب توضیح دادین و به دلم نشست ? دلیلش هم اینه که جملات بهتون الهام شد و شما هم نوشتین ??
خواهش میکنم دوست همفرکانسی عزیز???خیلی خوشحالم از اینکه این مطلب مفید واقع شد٫ ایشالا همه مون جوری روی باورهامون کار کنیم که کلام مون مساوی با عمل مون بشه٫ بگیم بشو و بشود٫ ?
سلام به استاد عزیزم
به نظر من برای اینکه در کسب و کاری موفق بشیم باید به احساسمون توجه کنیم چون خدا از طریق احساس ما با ما صحبت میکنه و هدایتمون میکنه و فقط فقط فقط کافیه که به خداوند اعتماد کنیم و روی خدا حساب باز کنیم و نترسیم و اقدام کنیم و با این دیدگاه در مداری قرار میگیرم که با شرایطی بر خورد میکنیم که ما رو از طریق راحتترین راه و بهترین راه به هدف مون وصل میکنه یعنی خدا آدمهایی رو سر راهمون قرار میده که ایده هایی که میخواییم برای کارمون اجرا کنیم رو به راحتترین شکل بتونیم انجام بدیم ولی شرطش اینه که اول به خدا اعتماد کنیم روش حساب کنیم ومهمتر از همه این جور وقتها شیطان خیلی نجوا سر میده که ما رو از مسیر مون منحرف کنه باید یادمان باشه که بهش بگیم قرار نیست این کار رو من انجام بدم که بخوام نگران باشم کننده کار خداست وچه کسی بهتر از خدا و هرچی که به ما الهام میشه و بهش احساس خوب داریم اقدام کنیم و نترسیم و نجواهای شیطان رو نادیده بگیریم
دیگه نیازی به تبلیغ و فالور جمع کردن نیست خدا برات تبلیغ میشه فالور میشه یک کلام با تمام وجودت احساس میکنی که خدا برات کافیه وخدا در زمان و مکان مناسب هم دستی از دستان خودش رو به صورت موقعیت و آدمهایی سر راهمون قرار میده تا در کسب و کارمون موفق تر بشیم همین
طبق تجربه خودم گفتم گرچه اول راهم اما به این حرفام ایمان دارم
موفق باشید ?
عاشقتم استاد عزیزم عاشقتم خانم شایسته عزیزم خداوند همراه و نگهدارتون باشه
به نام الله یکتا
باتوکل قلبی به خداوند و توجه و آگاه بودن به هدایتها و سپاسگزاری و حس و حال خوب هیچ دری بسته نمیمونه و به مسیرهایی هدایت میشیم و کارهایی بهمون گفته میشه و نتایجی رو بدست میاریم که در هیچ علمی نیومده و گفته نشده و هیچ منطقی با تحلیل های خودش قادر به اثباتش نیست و اینجاست که کلمه معجزه جواب میده .
ولی اگر توکلت به علوم و راههایی باشه که دیگران قبلا رفتند و امتحان کردند و یه اندک نتیجه ای گرفتند ، مصداق همون مثالیست که میگن راهی که تو میروی به ترکستان است و هزینه ی زیادی برات داره ، شادی ، حس و حال خوب ، آرامش ، فرصت زندگی ، ایمان و… رو باید فدا کنی تا یه نتیجه منطقی رو بدست بیاری .
احساس کردم جواب این سوال باید خلاصه و بدون توضیح اضافه تر باشه .دوستتون دارم???
موفق و شاد و پر انرژی باشید.
به نام خداوند مهربانیها
باسلام به استادعزیزو خانم شایسته مهربان و خانواده عزیزم در سایت بی نظیر عباس منش
توخود پای درراه بنه و هیچ مپرس خودرابگویدت که چون باید کرد
به قول استادکه همیشه میگه ایمان و توکل مهمهه استعداد مهم نیست در شغل و کسبو کارهم همینطوره
به نظرم کسبو کارها به دو شیوه انجام میپذیرندیکی بامنطق و عقل وپیروی با دستورات مارکتینگ و دیگری اصول غیر منطقی و با قلب .با تکیه برباورهایی که عموم مردم انرا مسخره میپندارندو با توکل به خدایی که به شدت کافیست .اری خدایی که اگربا توکل براوو البته نه توکل زبانی توکلی که قلبیو همراه با ارامش همراه است توکلی که دیگرترسی از بازارو مشتری نداشته باشی و اوست که هر روز ایده های عالی و ساده به دهنت سرازیر میکند تنها اوست که وقتی میبیند ظرف وجودیت را بزرگ کرده ای باران بیشتری به سمت تو سرازیر میکند زیرا لیاقت خود را اثبات کرده ای و اینجاست که دیگرنیازی نیست از قوانین تبلیغات ومارکتینگ استفاده کنی و خداوند دستان زیادی را برای کمک به تو سر راهت قرارمیدهد .به نظرم قوانین دنیای مارکتینگ برای استادبه خوبی اجرامیشودولی به دست دیگران که اگر خودشان میخواستنداین حجم از تبلیغات راانجام دهند میلیونها دلار باید هزینه کنند و حال چه زیباست که استاد با تکیه به باورهایشان وهمان توحیدو بندگی خداوند وفرستادن این نوع از فرکانس دیگران به بهترین شکل ممکن برایشان این کار راانجام میدهند وقتی صادقانه و عاشقانه کارت را انجام میدهی و به خداومد توکل میکنی خود را رها میکنی و دیگر نگران نتیجه نیستی و حال همان میشود که برای استاد اتفاق می افتد
در پناه خدای مهربانیها شاد و پیروز باشید
دوستتون دارم .
به نام خدا مهربونم
سلام به استاد عزیز و تمام دوستان خوبم
تصمیم گرفتم به این سوال فکر کنم و من هم دیدگاهم رو بذارم
چون به قول استاد تفکر خیلی خوبه مخصوصا اگر سوالش خوب باشه
و خودم از وقتی تغییراتم شروع شد و هدایت شدم که سوال پرسیدم از خودم که من واقعا برای چی اینجا هستم و دارم برای چه هدفی زندگی میکنم و بلاخره به کجا میخام برسم و خیلی سوالات دیگه
اینم سوال قشنگی هست که دوستمون پرسیده
البته من دوره روانشناسی ثروت3 رو هنوز تهیه نکردم ولی بر اساس تجربم جواب میدم
امیدوارم مفید باشه
وقتی استاد گفت یک کسب و کار رو در نظر بگیرید که اون چیز های معقول رو از نظر بقیه رعایت نکرده و باز هم فروش خیلی خوبی داره
یاد یه بستنی فروشی تو شهرمون افتادم که از روز اولی باز کرد صف بود
در صورتی مغازش کوچیک بود و هیچ چیز خاصی نداشت..حتی یه مدت من فکر کردم جمع کرده رفته..در صورتی داخل یکی از کوچه های اونجا رفته بود و حتی در زمستان و هوا سرد هم میبینیم که شلووغ هست و پر از ماشین که بخاطر این بستنی فروشی پارک کردن
و همین الان هم بعد از این همه سال تغییری در ظاهر مغازه ایجاد نکرده
حتی تعداد صندلی ها هم بیشتر نشده اما هنوز هم میریم صف هست
حتی جالبه بهتون بگم این مغازه ها رفتار خیلی با پرستیژ با مشتری ندارن یا خیلی احترام بذارن..یعنی چیزهایی که برای بقیه معقول هست و باید باشه رو ندارن..
من فکر میکنم وقتی تمام این عوامل کنار بره
از ظاهر کارکنان..تعداد کارکنان و شکل شرکت و مغازه و تبلیغات زیاد…وغیره
تنها فکر طرف باقی میمونه..
که طرف چه طرز فکری داره! و چطور این همه مشتری جذب میشن
برای مثال باور فراوانی..طرف باور داره فراوانی در جهان هست..باور داره به رقابت نیست
و همه میتونن سود خودشون رو داشته باشن…هر کسی میتونه داشته باشه و از این نعمت بی نهایت در جهان استفاده کنه و داشته باشه
حتی از بعضی دوستانی که کسب و کارهای خیلی موفقی دارن پرسیدم..بهم میگن که باور دارن به فراوانی ..به خداوند باور دارن..به توانایی های خودشون باور دارن
و یکی از کارخونه دار ها میگفت زمانی میخاستم مجوز بگیرم و کارخونه رو بزنم ..هیچی نداشتممم..نه دانش..نه آشنا و نه پول ..میگفت فقط ایمان داشتم و همیشه مثبت فکر میکردم..همیشه در ذهنش اینجوری تجسم میکرده که محصول اومده بیرون ..اینقدر سرمایه داره در صورتی یک ریال پول هم نداشته
و باور و ایمان فرد نسبت به کاری داره انجام میده و اینکه خدمتی که انجام میده رو ارزشمند بدونه هم برای خودش و هم دیگران
نه اینکه بگه دیگران بهتر هستند ..کسب وکارهای دیگه بهتر هستند و کار من ارزش و لیاقت نداره! یا تبلیغااات به کار من ارزش میده! یا جلو مشتری خیلی خوب و باکلاس باشم یا حرف بزنم و با این شیوه حرفم رو بیان کنم! به قول استاد دوربین رو از زاویه خاصی بذاریم!!!
اینا به کار ما ارزش میده!
ینی وقتی خودت رو و کارت رو از درون باور نداری و ارزشمند ندونی و میخای با عوامل بیرونی یا ظاهر درستش کنی و بهش ارزش بدی تا دیگران جذب بشن این اتفاق نمی افته
همون طور اگر یک فرد خودش رو ارزشمند ندونه و برای خودش ارزش قایل نباشه و دیگران رو دوست نداشته باشه کسی هم اون فرد رو دوست نداره و جذبش نمیشه
چون از درون خودش رو جذاب نمیدونه
امیدوارم همگی دوستان عزیزم در اینجا خودشون رو جذاب بدونید
و همه جذاب هستید
خیلی خوشحالم به این سوال پاسخ دادم
و راستی استاد وقتی از اطراف خونتون فیلم میگیرید ..وااای خودم رو اونجا تجسم میکنم و حس خیلی خوبی داره و توضیح میدید امنیت چقدر بالا هست و خونه ها هیچ حصاری نداره
کلی ذوق میکنم میفهمم همچین چیزی هم هست و میشه همچین مکانی زندگی کرد و همچین خاسته ای در درونم شکل میگیره
لایو ها خیلی خوشگلن..البته از روی سایت میبینم چون اینستاگرام ندارم
خدا قوت
در پناه الله یکتا شاد و پرانرژی و ثروت باشید
به نام خدای وهاب و هادی
سلام به دوستان عزیزو استاد گرامی
من تو این یک سال و ۲ ماهی که دارم با اموزه های استاد و حرفهای استاد زندگی میکنم چند چیز مهم رو در حرفهای ایشون که به نظر من مهمترین و موثر ترین دلیل موفقیعیتشون هم هست رو بیان میکنم
۱_باور اینکه ما خودمون خالق تک تک لحظه ها اتفاقها موفقعیتها و ناکامی هامون هستیم و عوامل بیرونی هیچ تاثیری ندارن پس اگر به این باور داشته باشیم قطعا خودمون موقعیت ،مشتری ،فروش،بازاریابی یا هر چیز دیگه رو که برای موفقعیتمون لازم هست رو خلق میکنیم (که البته لازمش شناخت قوانین و رعایت یک سری تمرینها هست)
۲_باور به فراوانی هر چیزی در دنیا من جمله مشتری،ثروت،موقعیت های پول ساز،سلامتی
۳_عزت نفس بالا اینکه باور داشته باشیم که ارزشمند هستیم و لیاقت داشتن کسب و کار پر رونق ثروت رفاه رو داریم اینکه باور داشته باشیم توانایی داریم وارد هر کاری که بشیم بهترین هستیم
۴_باور به اینکه هر کاری ساده و راحت انجام میشه چون همه چیز در دنیا داره راحت انجام میشه مثل جریان بخار اب و ابر و بارون مثل ساختن عسل توسط زنبورها و گرده افشانی حشرات و هزار تا چیز ساده دیگه که جهان داره به راحتی و سرعت انجام میده و بیس جهان هستی در راحتی و سادگی هست پس کاملا طبیعی هست که کسب و کار ما یا کلا زندگی ما هم در سادگی راحتی و سرعت بدون جون کندن به بهترین شکل انجام بشه
۵_داشتن احساس خوب در مدت زمان بیشتر روز که این کار با توجه به نکات مثبت زندگیمون داشته هامون شکرگذاری برای نعمتهایی ک داریم و انجام رسالت اصلی زندگی مون که همون شاد بودن و لذت بردن از زندگی هست (که طبیعیه ک بعضی وقتها از اون احساس خوب خارج شیم چون نجواها همیشه هستن ولی مهم اینه که ما اگاهانه نجواهارو کنترل کنیم با حرف زدن با خودمون برخلاف نجواها با یاداوری نعمتهای زندگی مون با یاداوریه موفقعیتهایی که قبلا داشتیم) و لذت بردن از همون چیزی که الان هستیم که زمانی که از این داشته هامون لذت ببریم و شکرگذار خداوند باشیم خود به خود خواسته های ما که به کائنات و خدا ارسال شده محقق خواهد شد و با هر تحقق خواسته باور و ایمان ما به خدا و قدرت خلق زندگیمون قویتر میشه و زندگی میشه سرشار از خوشبختی(یادمون نره که زندگی مسیری هست که ما طی میکنیم نه رسیدن به مقصد)
۶_و مهم ترین و اصلی ترین باور که حلال مشکلاته و اگر بهش باور داشته باشیم همه چیز حل میشه توحید هست
باور به خدایی که در درون ما هست خدایی که برای همه ودر درون همه هست خدایی که دل همه رو برای ما نرم کرده خدایی که جواب همه سوالهارو میدونه باور به اینکه خدا عاشقه ما هست و از موفقعیت و ثروتمند و شاد بودن ما لذت میبره
باور به اینکه که خدا با ما حرف میزنه به اینکه ما لایق هم صحبتی با خدا هستیم باور به اینکه خدا در هر کار ما ما رو هدایت میکنه به موقش جواب سوالمونو میده به موقش راه رو نشونمون میده
وقتی خدارو باور داشته باشی و دائم باهاش حرف بزنی و قدرت مطلق رو فقط خدا بدونیم و ازش بخایم که کمکمون کنه و با خیال راحت قدم برداریم در هرکاری خدا راه و قدمهای بعدی رو بهمون میگه که باید به احساس خوبمون به اون هدایت خدا اعتماد کنیم و با ایمان قدم هارو که میگه بر داریم و یک روز میبینیم که چقدر ساده وسریع و راحت به اون خواسته حتی بهتر و عالیتر از اون که فکرشو میکردیم رسیدیم
خلاصه اینکه
وقتی به خدا باور و ایمان داشته باشی و بدونی که کمکت میکنه و فقط خدارو کننده کار بدونی و بقیه ادمها شرایط رو دستها و کمک خدا بدونی و کنارش به اینکه روح خدا در وجودمون هست باور داشته باشیمو خالق زندگیمون بدونیم خودمونو و همواره خودمون رو در احساس خوب توجه به نکات مثبت و شکرگذاری نگه داریم و دائم گفتگوی ذهن رو کنترل کنیم و باورهای درست که مبنی بر درونی بودن همه چیز در زندگیمون هست رو تقویت کنیم قطعا جهان متحد میشه که ما بدون دخالت عوامل بیرونی مثل تبلیغات بازاریابی یا هر گونه تلاش فیزیکی که قدرت رو به عوامل بیرونی میده به اون موفقعیت ک ثروت دلخواهمون برسیم
خدا برای ما کافیست
شادو پیروز باشید.
ب نام پروردگار مهربان .
سلام ب استاد و سلام ب اعضای سایت.
ب نظرم دلیل متفاوت نتیجه گرفتن استاد متفاوتتتت فکردنشونه …ینی استاد وقتی برای اولین بار فهمید ک هرانچه بفرستیم همونوووو دریافت میکنیممم دیگه برای استاد همه چیز شروع شده بود ..هم همه چیز تموم شده بود هم همه چیز درواقع شروع شده بود …چون استاد تووو شرایط خیلیییییبییییییی بد و وحشتناک داشتن زندگی میکردن وقتی فهمیدن فقط باید فکرتوووو عوض کنی گفتن خوب منی ک دارم تو این شرایط وحشتناک زندگی میکنم و پول نونموووو ندارم وهمه چی با تغییر فکر درست میشه چرا نکنممممم …ینی استاد اولین بار ک فهمیدن مثثث همه ما خیییییلییی خوشال و پر انرژی شدنننن ودیگه کار کردن با تاکسی براششون سختتت نبودددددد وداشتن کار میکردن ولیی دیگه از کار کردن ناراضی نبودن وفقط توووو تاکسی بودن ولییی تودلشوووون خوشحال وووو پررر انرژی داشتن تند تند رو باوراشووون کار میکردند ینی درواقع همه اون روزای بد تموووم شده دیدن از همون لحظه ک قانون و فهمیدن وعلتشششمممم همون تضاداییه ک داشتن ..به نظرم تووو این سایت حداقل هیچکییی اوضاششش بدتر از شرایط اون روزای استاد نیستتتتت هممون اگه خونه نداشته باشیم دیگه مستاجریم اگه مستاجریممممم دیگه پول کرایه خونه رو داریمممم اگه پول چند ماه ونداریمممم دیگه پول یه ماه داریم ..اگه مستاجریمممم خونمون تو حالت بدش دیگههه میشه سی یا چهل مترییی یا حموووم اشپزخونش تو همین سی مترع …یا دیگه افتضاحترین باشه دیگه یه رنگ سفید ب درو دیوارش خورده …هممممموووون یا نود درصدمون ک الان داریم با قانون پیش میریمممم کم پول یا بی پول میشیمممم ولیی فوقششش یه روز یا یه هفته اصلن پولی تووو بساط نداریممممم ولی دذخیره غذاییموننن فقططط نخود نیستتتت ؟؟هستتت ؟؟؟فقط اب ونخود برا خوردن داریمممم اونم سه هفته ؟؟؟تازه ب فرضمممم باشه اکثریت مون امید داریم بعد یه مدت کوتاه یه دوستی بهمون قرض بده یا پدری مادری یا حقوق عقب افتاده ای ازراه میرسع واین اوضا موقتیه ولییی استاد هیچکسی نبود هیچکسی نداشتتت بعد اون سه هفته گوشنگی و تشنگی بخواد بیاد بگه بیا اینا مال شماس ینی هیچ عامل بیرونی نداشت کمک کنه …یا هممون اینجا اقایونووو مثال میزنمممم حتی اگه بیکارم باشین میرین با ماشین کار میکنید دیگه ماشینتووووون خیلیممم خراب اذیت کن باشه مث پیکان دنده ارژانتینی استاد نیست هستتت ؟؟؟ قول میدم بهترع ..به فرضم اصلن بدتر باشه تووووو گرمای بندرعباس کار نمیکنی ؟؟؟میکنی کارم کنی بری خونه تو اون گرما اسپیلت نداری درست ٬دیگه کولر داری اصلن کولرم نداشته باشی دیگه پنکه رو داری .پس وقتییی شرایط انقدررربد باشه انقد بد باشه یهووو متوجه شی هیچ کس توووو زندگیت تاثیر ندارع جز خودت و افکارتتتت ..معلومه با انگیزه صد چندان برابر ازبقیه متفاوت فک میکنیی این فقط قدم اول متفاوت نتیجه گرفتن استاد بوود قدم دومششش فهمیدددد همه این چیزا ک تو این کتابای خارجی موفقیتتت خوندههه تووو قرااااااااان اومده حالا دیگه انقد انگیزع پیدا کرده بودن فقط میخواستتتن ب شخصه قرانووووو بخووووونننن و قانونوووو از زبان خدا بشنوند واسه همین بارها بارها قرانووو خوندن …ما وقتی شنیدم چند بار رفتیممم قرانووو بخونیم ب فرضم خونده باشیممممم مث استاد جووووری خوندیم ک متوجه گردش شب وروز نشیممممم ؟؟؟؟؟یا فقط نشستیمممم معنیشووووو حاضر و اماده خوندیمممم ؟؟؟استادددد نه سواد عربی داشتنننن نه تخصص معارف ولییی بهتررر از استادای معارف تک تک ریشه های کلمات و استخراجججج کردن ..این کلمه ریشه ش چیه چند بار اومده …چرا اومده استاد قران ووووو جز ب جزشووووو مووو شکافی کردن جراحیشششش کردن استاد توووو قران فقططط خدا و یکتاپرستییی دید فقط یکتا پرستی دید وایمانوووو اونجا فهمید بخشنده بودن خدا رووو دید روزی دهنده بودن وتوکل و حالا دیگه خودش درک کرده نه چیزای ک شنیده و ب خوردشششش دادن ….حالا قسمتتت دوم ماجراششش شروع شد ک مهمتریننن قسمتش بووود ….خدای جدید پیدا کرده ک این خدا با خدای قبلیشششش از زمین تا اسمون متفاوته این خدایی ک خودشششش پیدا کرده داره میگه من وتووو یکی هستیممممم و توووو هم مثل من قدرت خلق کنندگی داری وهر چی بخوای میتونیییی داشته باشیییی برشرط ایمان مثل ابراهیممممم ک اتششششووو برات گلستان میکنممممم ب شرط باورررر..توووو باورسازی کننننن ومن ب باورات شکل میدممممم….وقتی استاد توووو دل اون همه تضاد ک ما هیچکدوم یا نود درصدمون ک الان اینجاییم اصلن نمیفهمیمممم چیه ..نمیدونیم گرسنگی چیه یا سه هفته فقط ابپز خوردنووو درک نمیکنیمممم حالا خووود خدا داره میگه فقط و فقط ب من تکیه کن و باورکن ک من بهت قدرت خلق دهندگی دادم قطعا انگیزه من برای باورسازی وخلاص شدن از این شرایط بد بیشترعععع……حتی اگه نجوای شیطانیم استادوووو ناامید میکردن وقتی ب اتاق سیمانی وپیکان وشرایط بد هوا ک نگاه میکردن دوباره از اون تضاد انرژی میگرفتن ..ودوباره شروع میکردن ب باورسازی ….ب نظرمممم همه ما قانونوووو برای اولین بار ک شنیدمممممم فقط شنیدیممممم.فقط شنیدممممم …وتا اینجای کار باورررررر نکردیممممم ولیییی استاد وقتییی برای اولیننننن بار شنیدددددد تووو پوست خودش نمیگنجید وباووووووووور کرد درست حسابی باور کرد …وفقط ادامهدداد با حال خوبمممممم ادامه داد …یه روز نه دووووو روز نه یه هفته هم نه .پشتتت سرهمممم با تمرکز بیشترر از هممهمون ادامه داد …چون مطمعنمممم هممون فقط یه روز حالمون خوبه یا نهایت سه روز اصلن یه هفته بعد ناامید میشیم نجوا شروع میشه.. ..ولی استتاد..با توکل وایمان درست حسابی ادامه داد ..ایمانی ک وقتی تووو تهران بهش گفتن بیا تو سخنرانیات از گفته های فلان ادم با نفوذ استفاده کن برات این مزیتارووو در نظرمیگیریمممم گفتتتتت نه …من ب عامل بیرونی احتیاج ندارمممم ..خودشون گفتن با اینکه واقعا تو شرایط بد مالی بودمممم واحتیاج داشتممم ولی چون ب خداوند ایمان داشتمممم گفتم خدا کارووو برام درست میکنه …حالا واقعا چنددرصد از ماها وقتی تو شرایط بدهکاری باشیم میگیم خدا برام جور میکنه …کدوم از ماها اصولمونوووو رعایت میکنیمممم و قتی تووو جاده پلیس رشوه میخاد برای جریمه ننوشتن میگیممم نه خود جریمه رووو بنویس …همونجام خدا جواب ایمانشوووونو میدن وبراش جریمه نمینویسن ..کدوم از ما میتونیمممم بعد مرگ بچه مون فقط چند ساعت بگیممم اصلن بچع من نبودع خدا خودش داده خودشم ازم پس گرفت و مرسی ک حداقل دوسال بهمون هدیه دادی کنارش لذت ببریممم ..دیگه خیلیم ایمانموونوو قوی کنیممم تا هفتششش ک ضجه میزنیم نمیزنیم ؟؟؟….یا کدوممم از ماها وقتی بخوایم مهاجرت کنیم بعد اونهمه زحمت کشیدن اساسمونووو مییخشیممممم همشووووو چون ایمان داشت ایمان از ته دل همینم شد خدا جواب ایمانشونوووو دادن و تو تهران بعشوووون یه خونه باوسایل خوب دادن ..وقتی خدا رودرک کردن و وقتی با باوراشوووون هدایتتترشدن اینهمه شجاعتتتت نشون دادن ک این شجاعتا نشونه همون توکله ….یا تو امریکا میگن وام چند میلیون دلاری میدیم قبول نکردن …بازم گفتن من باور سازی میکنم خدامممم خدایشوووو میکنه و ب باورا م شکل میدع ومن خونموووو نقد میخرمممم ….استاد تو لحظه سختتتت وقتی عوامل بیرونییی میومدن سراغشووون تا کمکشون کنه ردشوووون میکردن و میگفتتتن خدا خودش این کارموووو درست میکنه …..فقططط ایمان واقعی ب خداوند پیدا کردن.همین…استاد تووو توحید عملی ۳گفتن من همین کارارو تو تهران م انجاممم میدادم سمینار میزاشتم ولی همش قرض و بدهکاری بود ولی وقتی اومدممم رو باورای توحیدیم کاار کردم وگفتمممم خدا رب عالمه صاحب اختیار عالمه اوننن فرمانروای کل کیهانه همه چی دست اونه واون سیستمی کار میکنه فقط باید رو باوراای توحیدیم کار کنم و عوامل بیرونیو بزارم کنار ک میشه شرک وبدترین گناهه دیگه همه چیز عوض شد گفتن خدای من ک عوض نشد کارمن ک همون کار بود اومدم فقط رو باور توحیدی کارکردم و عوامل بیرونیو کنار گذاشتمممم استاد گفتن اومدم رو این قضیه دویاسه ماه کار کردم قبلش فقط یه میلیون تومن تو حسابم پول بود ولی بعد از کار کردن رو باور توحید ی بعد چند ماه چند صد برابر اون تو حسابم اومد ….ب قول استاد ب خدا همه چیز باورع همه چیز باورع ب خدا همه چیز تغییر میکنه اگه باورامونووو متمرکز تغییربدیم نه چند خط در میون بیایم کار کنیممممم .ً.. خود من یاشما با تبلیغ استاد اینجاییممممم ؟؟؟؟؟بیلبوردی ازش دیدیم … ..کی معرفیشون کرده ..جز اینکه استاد باورشون این بوده من رو خودم کار میکنم و خداوند اونایی ک میخوان تغییر کننن وارد مدارم میکنع؟؟….خودمووووو مثال میزنممممم توووو شب قدر ۹۶ شب نوزدهمممم ..من با خدا بحث میکردم برای چندمینننن سال …میگفتممم خدا من نمیفهمتتت ..درک نمیکنم اگه تووو عادلی …چرا باید سرنوشتممممم دست تووو باشع.؟؟؟ چرا امشب باید برم یه جای خاص گریه کنم التماست کنم تقدیر امسالموووو دیگه خوب بنویسییی….ینی من میخام این رشته رو بخونم ولی چون تووو تقدیرم نیست وهر چی تو صلاح بدونی همون و بخونم ..من میخاممم کارم این باشه ولی مامانم میگه هر چی قسمتتت باشه ؟؟مهمترینننن بخشششش ک به همه میگفتمممم من شده تقدیر خداررو ب نفع خودم رقم میزنمممم با کسی ک خودمممم دلممممم بخواد ازدواج میکنمممم خدا هر کاری بکنه محاله با اون کسی ک دلم نخواد ازدواج کنممممم کار و حقو ق و سلامتیمووو میتونم تحمل کنممم نمیزارم خدا برام همسر انتخاب کنه ومن تسلیمممم شم بگممممم خوب این قسمممتتتتتم بوده ….ومیگفتمممم توو هر سنی م دلم بخواد ازدواج میکنم ونگران نیستممم دیگران چی میگنننن ..خلاصه تو غروب قدر نوزده هم ماه رمضون ۹۶با خدا داشتممم اینطوری بحث میکردم تاز ه بهشسس گفتمممم بیشتر کره زمین امشب میخوابن اصلن نمیدوننن شب قدر چیه برا امشب التماس و گریه نمیکنننن ازت ک خوب بنویسیی ..ولی دارن تووو رفاه و خوشبختییی لذت میبرن اونوقت هر چی جنگه این سمتاس …بهش گفتمممم خدایا واقعا داستانتتت چیه … از این شکایتا داشتممم… توهمین شکایتا خیلی اتفاقی تو همون ساعتا استادو پیدا کردمممم ..حتی یه بارممم اسمشووو نشنیده بودم .اولین بار اونجا واون شکلی پیداشون کردم وجواب همه این سالهاموووواز دست خدا ینی استاد گرفتمممم وخدای اروپا و اسیاروووو شناختممممم وفهمیدمممم خدایه همه یکیع ..باوراس ک خدارووو جدا کرده….پس خدا اینجورییی برای استاد مشتری جور میکنه ..استاد باوراشوووو میسازع ب قول استاد کارموون باورسازیه خوب فکرکردنه خدام کارش شکل دادنه … …اگه متفاوت نتیجه گرفتن متفاوت خدارو باور کردن متفاوت باورسازی کردن خلاف جریان اب شنا کردن ……استاد میگن من فقط یه درصد خدارو باورکردم خدا اینهمه بهم بخشید فرا تر از تصوراتشوننن …استاد جراحن ؟؟؟تاجرن ؟؟؟؟؟… معدن طلا دارن ؟؟؟یا فلان شرکت برای ایشونه ؟؟..البته هیچ جراح یا تاجر یا سیاست مداری نتونست تو این مدت کم ب این اسونی ب این شکل ثروت بسازه ….. ؟؟؟… جز اینه تو خونششس دارن اینهمه ثروت سازی میکنننن…پس اینادارع میگه هر شغلی داشته باشی هر قاره ای باشی هر کشوری باشی هر شهری باشی هر روستایی باشی پشت هر کوهی باشی ..تووو چادر هر ایلی باشی اگه خدارو همراعت ببینی ویکتاپرست واقعی باشی خداااا برات ثروت سلامتی رابطه ازادی زمان ومکانو جور میکنه .خدا روووووو متفاوت باورکنی مثل استاد …خدارو درست وحسابی باورکنیم نع از روی ادا مثل استاد..خداروووو برتر از همه وابستگیامون ببینیم مث استاد ….. ..همه چیز درست میشه بدون تبلیغ وزحمت و کار فیزیکی …پ استاد خداوندو وتک تک لحظه هاشون حس میکنننن .وووو جدی با تمرکز بالا با حال خووووب باورسازی میکنننن همیشه وهمیشه ..و ب اصولشوووون پایبندن …وماها ک اینجاییممم از فرکانس استاد میفهمیمممممم تمام گفته هاشوووون ازته دله و واقعا میخان کمک کننن جهان جای بهتری هم برای خودشون وهم برای ما باشه ….ببخشید طولانی شد ….بیاید ب خودمون قول بدیم اگه تا حالا ب هر دلیلی فقط عضو سایت بودیم و عمل نکردیممم از همین لحظه عباس منشی ادامه بدیم و عباس منشی نتیجه بگیریممممم..چون همهمون ب دعوت خاص خداوند اینحاییمممممم قدر بدونیمممم ..سپاس از شما ک وقت گذاشتین وخوندین