https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد عزیزم وخانم شایسته ی عزیز و خانواده ی صمیمیمون
چیزی که من درک کردم از میون صحبت های استادم توی محصولاتی که تا الان دیدم و گوش کردم اینه که اصلآ ابزاری وجود نداره و خداوند جهان هستی را خییلی ساده آفریده و هیچ چیز پیچیده ای نداره.
فقط ایمان به خداوند و قدم بر داشتن تو مسیر هدف کل قانون این جهانه
من فهمیدم که خداوند هیچ شرطی هیچ کارسختی از ما نخواسته که در قبالش خواسته هامونو بده ، پروردگار توی قرآنش گفته که ما همه ی آسمانها و زمین و هرآنچه درآنهاست را مسخر انسان کردیم.تنها باور به این موضوع و ایمان به اینکه خداوند همیشه کنارمون هست و راههای زیادی را برای رسوندن ما با اهدافمون سراغ داره که به عقل زمینی ما نمیرسه.
به قول استاد وقتی ایمان داشته باشی همیشه آرامش داری و احساس خوب داری وهیچوقت نگران نیستی و وقتی احساس خوب داری و تمرکزت روی اصل هدفه ایده ها بهت گفته میشه و باز وقتی ایمان داشته باشی قدم برمیداری و حرکت میکنی و وقتی حرکت میکنی راهها جلو پات باز میشه و یکی یکی اتفاقهای قشنگ را لمس میکنی توی زندگیت بعد حال واحساست قشنگتر میشه و همینطور اتفاقهای قشنگ بیشتر و رسیدن به خواسته های بزرگتر…
وااای چه حال خوبی گرفتم از اینکه این حرفهارا نوشتم.
به نظرمن تنها تفاوتی که بین نتیجه ی کار کسب و کارها هست و تاالان هم زیاد دیدم و باحرف زدن باهاشون فهمیدم.تنها ایمان به خداونده و برحسب درجه ی ایمان آدمها نتایج متفاوت میشه.
چیزیکه من درک کردم اینه که وقتی ایمان به خدا داشته باشیم و خدارا توی زندگیت احساس کنیم خودبه خود احساس لیاقت در ما ایجاد میشه چون به این باور میرسیم که من اشرف مخلوقات خداوندم و بهتراز من هیچکس نیست و تمام نعمت های خداوند دراختیار منه.همه ی علم همینه مافقط باید تمرین کنیم که محدودیت های ذهنمون را که از محیط زندگی که در اون بزرگ شدیم به ما تحمیل شده را برداریم و دنیارا قشنگ ببینیم و تنها تمرین اینه که توجهمون را روی زیباییهای جهان بذاریم.همین و بس
تنها عاملی که نتایج استاد رو متفاوت کرده ، صد در صد باورهای ایشون هست ٫
باور لیاقت و ارزشمندی ، باور فراوانی ، و باور توحیدی که از همه مهمتره ٫
که یگانه قدرت مطلق کیهان که برگی بدون اذن او بر زمین نمی افته ، و همه کیهان رو مدیریت میکنه ، کسب و کار اون رو هم مدیریت میکنه ٫ باور اینکه تمام کیهان با نیروی جاذبه کار میکنه ، پس کسب و کار اونم با نیروی جاذبه کار میکنه ٫ هر چیزی که بخواد جذبش میشه ٫ مشتری خوب ، فروشنده خوب ، محصول خوب ، تاثیر گذاری خوب ٫٫٫٫
و نگاه توحیدی که داره به خداوند که همه چیز در مدیریت کامل پروردگار هست ، باعث میشه که نه نگران رقیب باشه نه نگران مشتری ، نه نگران فروش ٫٫٫٫
باور اینکه خداوند اونو همیشه به مسیر های درست هدایت میکنه ، چون خودشو لایق هدایت میدونه ٫ باور اینکه نعمت های خداوند بیش از پیش و همواره بر ما جاریست ٫
سپاسگزاری و اعتماد به نفس مانند دو پا برای گام برداشتن در تمام مراحل اموزش موفقیت میتواند عمل کند
من هر وقت کم میارم شروع میکنم به سپاسگزاری و سپاسگزاری و سپاسگزاری
انقدر این کار رو با گریه و عشق و ذوق و هیجان وشادی انجام میدم تا احساس شعف را در جایگاه اصلی که برایش در بدنم پیدا کردم را ایجاد کنم
بعد شروع میکنم به پردازش انچه که مورد نظرم هست اگر احساسم بهم ارامش و حال اطمینان خاطر بده متوجه میشم که انتخاب و مسیرم درسته و اگر شک و استرس ایجاد کنه متوجه میشم مسیر غلط و شیطانی چون
راه راست و درست رو از اینجا یاد گرفتم که الا بذکر الله تطمئن القلوب
بعد با باور اینکه فالله خیر وحافظا و هو الرحم الرحمین
و تقویت این باور جلو میرم
البته من دو تا ایه رو گوشواره هر دو گوشم کردم یکی همین این که گفتم و دیگر ی ایه ای که خداوند میفرماید اگر به من اعتماد کنید و توکل کنید من بر شما بس هستم
من با این دو گوشواره یا بهتر بگم با این دو بال مشغول اموزش پروازم هر چند که هنوز اغاز راهم ولی شواهد و اتفاقات بهم نشون میده که مسیرم درسته و با ارامش و حال خوب جلو میرم و منتظر مراحل تکاملی در براورده شدن خواسته های بزرگترم میمانم
البته من تمام درسها رو همانطور که تعهد داده بودیم وحی منزل تلقی میکردم
و ورودیهای دهنم را بشدت کنترل میکنم و همان ابتدا تلویزیون را کلا دیلیت کردم و با برداشتن انتن دیگه تلویزیونی وجود نداشت که مهمانان بخواهند تماشا کنند چون بقیه ی اعضای خانواده سرشون توی گوشی و لبتاب شکر خدا
و نیز اموختم
شکر گزاری + حال خوب = اتفاقات عالی
خدا رو هزاران بار شکر میکنم که این مسیر و این استاد و این حال خوب رو بعد از …. برایم عنایت فرمود
و الان مشغول کارهایی هستم بدون تبلیغات و فقط از روی باور به اینکه دستم در جیب خداست و او مسئول رزق و روزی من است و من خلیفه الله هستم و باید با شأن و منزلت خلیفه الهی زندگی کنم
و میتوانم بگویم که با توجه به شرایطم همه از نحوه ی گزران زندگیم متحیرند
استاد عزیز و دوستان خوبم
نمیدونم تونستم حق شاگردی رو بجا بیارم با بیانم یا نه چون نمیخواستم بگم از کجا به کجا رسیدم
ولی میدونم استادم و مسیرم و باورهایم درست هستند
با ارزوی خوشبختی و موفقیت وثروت وسعادت در دنیا و آخرت
با سلام خدمت استاد و الگوی زندگی من جناب عباسمنش و همچنین خانواده صمیمی سایت عباسمنش
تفاوت در کسب و کار را میتوان طبق آموزه های استاد و با توجه به قوانین جهان هستی در تفاوت بین اصل و فرع دانست .
سوالی که باید مطرح کنیم این است که در جریان زندگی آیا ما بین اصل و فرع انتخابی جز اصل داریم ?!! یعنی آیا امکان دارد در کاری ما اصل را رها کرده. فرع را انجام دهیم ?!
آیا جز این است ما در هر کاری که به فرع رجوع کردیم بدون در نظر گرفتن اصل ،محکوم به شکست شده ایم ?!
لذا تبلیغات ، دکوراسیون ، مرکز شهر بودن با نبودن ، منشی مناسب ، خط رند و… که جزء اصول نیستند را باید در اولویت دوم قرار دهیم و این سخن من بدین معنی نیست که ما تبلیغات ویا کارهای دیگر را کنار بگذاریم بلکه اگر ما اصول قوانین جهان هستی و نظم انضباط قوانین کیهانی و مدیری با قدرت (رب العالمین ) را باور کرده و شریکی برای این قدرت در افکارمان نپذیریم (شرک نورزیم ) خود به خود جهان هستی ما را به سمت تبلیغات بهتر ، افراد و مشتریان بهتر و به طبع آن به موفقیت های بیشتر سوق میدهد بدون اینکه ما تلاش فراوان در جهت بهبود فرع انجام دهیم .
میتوان نتیجه گرفت که اصل همان باور و ایمان به فرمانروای کل جهان هستی و باور به قدرت بی نهایت خداوند متعال است و ندادن قدرت به هیچ چیز و هیچ کس، حال چه این قدرت، تبلیغات بیشتر باشد یا منشی زیباتر یا مکان بهتر یا رفاقت با شورا شهر و…
وباور اینکه این ذهن ما است که اگر باور و ایمان درست نسبت به خداوند داشته باشد ما را در مداری قرار میدهد که به موفقیت بیشتردر کسب و کار سوق میدهد.
خوشحالم که واسه اولین بار تو مسابقه شرکت میکنم و این نشان دهنده فعال تر شدن منه?
باعرض سلام خدمت استاد عباسمنش و همه ی همراهان خانواده صمیمی عباسمنش درپاسخ به سوال دوست عزیز که تفاوت موفقیت استاد در زندگی و کسب و کارشون چی بوده از نظرمن،،
این ما هستیم که متفاوتیم وگرنه نعمت و ثروت خداوند همیشه هست، یه سری هاهم هستن که دارن ازش استفاده میکنن فارغ از هر چیزی که هست
اونایی که به جای اینکه به بیرون از خودشون گیر بدن دارن روی درون خودشون کار میکنن. وقتی که ما خودمون تقلا نمکنیم پس بایدم بریم تو دام تبلیغ.
یه سریا به این اعتقاد دارن که آقا آدم باید تبلیغ کنه و بالاخره یه جوری شناخته بشه، در صورتی که من از استاد و جهان یادگرفتم که لازم به این کارا نیست ؛ تو درست باش تو مسیر درست رو برو، جهان هدایت میکنه آدمارو موقعیت ها رو اتفاقات رو و شرایط رو برای شما، واقعا چطوره که هزاران نفر آدم تبلیغ استاد رو میکنن بدون اینه استاد کاری انجام بده ، بدون اینکه پولی پرداخت کنه و بدون اینکه زحمتی بکشه. کی داره اینا رو مدیرت میکنه، و چرا مدیرت میکنه؟ بخاطر اینکه استاد داره از قوانین استفاده میکنه، بخاطر اینکه استاد یه جور دیگه نگاه میکنه به همه چی، استاد نشسته به این فکر کنه و این حرفا رو گوش کنه که آی مرغ شد کیلو فلان آی گوشت شد فلان آی ما بدبختیم آی ترامپ اومد و…….. واقعا استاد نزاشت اینا رو بکنن تو مغزش که، بلکه استاد خودش آگاهیا رو انتخاب کرد، خودش ورودیها رو انتخاب کرد، خودش فکرشو کنترل کرد و خودش خلق کرد آنچه رو که میخاست، در یک کلام استاد یک برگ در باد نبود. خب نتیجشم اینه که الان میبینیم دیگه.
واقعا باید قبول کنیم که یک نوع نگاه دیگهای هم هست و میتونه ما رو متمایز کنه نسبت به بقیه(بقیه، منظورم ۹۵ درصد مردم جهانه)
بقول حضرت علی که تو نهجالبلاغه میگه الرزقُالرزقان یه نوع رزقی هست که تو دنبالش میری و یه نوع رزقی هست که اون دنبال تو میاد، خب استاد همینو خاسته دیگه، اینکه چه باورهایی داشته باشه که رزق دنبالش بیاد نع اینکه استاد بره دنبال رزق دقیقا همین تفاوت دیدگاه استاد هست که باعث تفاوت در نتیجشم میشه و اینکه یه سریا نمیتونن باور کنن اینارو و فقد به این باور دارن که حتما باید تبلیغ کرد حتما باید شتاخته شدو…….
بخداقسم از موقعی که روی خودمون کار میکنیم نتایج میاد اما به اندازهای میاد که روی خودمون کار کنیم و اینکه بقول استاد عزیز قانون همیشه داره درست کارشو انجام میده، کسی که کارشو درست انجام نمیده ماییم، خداوند بینقص است خداوند سریعالجابه خداوند عالیه خداوند میگه درخاست کن من همیشه درحال احابتم اما ب یه شرط، به شرط اینکه ایمان داشته باشیم، از کجا بفهمیم یه آدم ایمان داره؟ ایمان رو چی نشون میده؟ از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ خیر، از عملکرد میفهمیم، کسی که بلند میشه قدم برمیداره و حرکت میکنه و اونجوری که باور داره عمل میکنه(عمل میکنه به آنچه که میگوید).
همهی این حرفایی که زدم نتایجشون در زندگی استاد کاملا معلوم و ایجاد شده است و همینطور در زندگی تمام کسانی که مثل استاد به جهان و اتفاقات و خداوند نگاه میکنن.
واقعا با تمام وجود سپاسگزارم که خدواند منو به این مسیر زیبا هدایت کرد و با استاد و بچههای متعهد و باحال و باایمان سایتش آشنا کرد، بیشک این یکی از بزرگترین نعمتهای زندگیه من است.
مرسی از همه و بخصوص او دوست خوبمون که سوال به این مهمی و زیبایی رو کرد تا بچههای سایت یه بار دیگه دورههم جمع بشن و از آگاهیهای هم دیگه استفاده کنن.
به نظر بنده به جزچیزهایی که الان اکثرا میدونیم مثل:
این اصل که ما انسانها خالق ۱۰۰درصد شرایط واتفاقات زندگی خود هستیم واین اتفاقات وشرایط رو با باورها وفرکانسهایی که هر لحظه ارسال میکنیم خلق میکنیم،
داشتن عزت نفس٫٫٫
داشتن اهداف وانگیزه فراوان +باورهای قوی
ذکر چند نکته رو لازم دونستم:
چیزی که باعث تفاوت نتیجه میشه٫٫٫
۱-پذیرش وتسلیم محض شدن دربرابر حل بسیاری از مسائل ومشکلات٫٫٫
۲-باور واعتمادقلبی به وجودنیروی برتر(هرکسی در باور خودبه نیرویی یا خدایی اعتقاد دارد)
۳-واگذاری نتایج مسائل وکارهایی که قبلا دربرابرشان تسلیم شدیم به نیروی برتر
۴-عمل به الهامات وهدایت نیروی برتر بعد ازساختن باور واعتماد قلبی به او
امروزمن فهمیده ام که ابزاری برای اجرای اراده نیروی برترم هستم،می توانم انتخاب کنم که همساز وهم نوا باشم وموسیقی دلنشینی را بنوازم ،یا انتخاب کنم که فقط ازخودم سرو صدا در بیاورم٫٫٫
آنهایی که پیشرفت بهتر ومستمری در برنامه دارندکسانی هستند که آمادگی پذیرش کمکهای خداوند را دارند٫
زمانیکه خواست خداوند را می پذیرندبه راحتی قادرند که راه وروش خود را رها کنند، متعاقب این تسلیم مشکلات آنها به طریقی حل میشود که از درک هر انسانی خارج است٫٫٫٫بیل ویلسون
اما دوستان اعتماد وباور به نیروی برتر ناقض استفاده از ابزار ووسایل من جمله مارکتینگ یا تبلیغات نیست٫٫٫٫
همه نیروها وابزار وانسانهای که به ماخدمت میکنند به نوعی از طرف آن نیروی برتر هستند،زمانی که ما نتایج را به او واگذار میکنیم وبا تمام وجود حضورش را در جای جای زندگیمان احساس میکنیم٫
دوستان عزیزم خود استاد عباسمنش عزیز هم بارها این مطلب را گفته که اگر ما باور به هدایت خداوندداشته باشیم اوست که بهترین وسایل وخدمات وابزار را به خدمت ما درمیاورد٫واین ناقض تبلیغات نیست٫
به ما گفته میشود که کی ؟کجا؟و از چه طریقی استفاده کنیم که فلان تبلیغ برای کسب وکار ما موجب رشد وخلق ثروتی عظیم شود٫
همین تفاوت نگرش وباورهای فوق در افرا مختلف ایجاد نتایج متفاوتی میکند٫
آرام باشیم وصبور وقتی در کشتی نشسته ایم که ناخدایش اوست ،دل را به دریا بسپریم ونگران امواج دریا نباشیم٫
بهترین روشها ،بهترین علمها ومهارتها،بهترین مسیرها،وبهترین نتایج حاصل میشود وقتی که ایمان وباور واقعی داشته باشیم٫٫٫
ما در جهانی زندگی میکنیم که خداوند حاکم اونه و خداوند بی نهایت بخشنده و ثروتمند و قدرتمنده و وقتی ما این خدا رو باور میکنیم ، براش کاری نداره که هر چی رو بخوایم برامون مهیا کنه ، وقتی ما این خدا رو باور میکنیم ما رو به مسیرهایی هدایت میکنه که ما فقط بندگی میکنیم و قدم به قدم مسیرها رو بهمون نشون میده و ما فقط مسیرها رو طی میکنیم و نتیجه ای رو که میخوایم ، فراتر از حد تصور ما بهمون میده٫
استاد عباسمنش همین مسیر توحیدی رو طی کردن و نتیجه ای که الان دارن گویای همه چیز هست٫
و نتیجه هر کسب و کاری از همین باور توحیدی شکل میگیره ٫
(بدانید و آگـاه باشید که نعمت های خداونـد براشـون انتـهایی وجــود نداره )
سپاس فراوان از همه دوستان و گروه تحقیقاتی عباسمنش٫
آنچه که موجب تفاوت نتایج استاد عباسمنش می شود تفاوت میان اصل و فرع است.
اصل یعنی قوانین تغییر ناپذیر جهان هستی. قوانینی که بدون تغییر هستند و همواره نتایج یکسانی را به دنبال دارند.
فرعیات مواردی هستند که از نظر اکثریت به خصوص متخصصان، تکنیکها و روشهایی مثل روشهای بازاریابی، تبلیغات و… بوده و بسیار مهم هستند. تحقیقات بسیاری هم روی آنها صورت گرفته و کتابها و مقالات و… بسیاری در مورد آنها نوشته شده و هر روزهم به تعداد آنها اضافه می شود. اما کاربرد آنها همواره نتایج یکسانی ندارد بعضی مواقع جواب می دهند بعضی مواقع اندکی و بعضی مواقع اصلا جواب نمی دهند. اما از نظر متخصصان اینها اصول هستند.
نکته جالب این است که نتایج حاصل از عمل به فرعیات فاصله زیادی با نتایج عمل به اصول دارد و همین امر باعث تعجب خیلی ها می شود و باعث ایجاد تضاد و سوال برای آنها می شود. چون افرادی رو می بینند که هزینه میکنن وقت میذارن در عمل به فرعیات و روشها و تکنیکها ولی نتیجه ای نمی گیرند ولی برخی دیگر بدون اینکه کار بکنن نتایج فوق العاده میگیرند.
اما ما فکر می کنیم که آنها کاری نمی کنند ولی نتایج قوی و عالی میگیرند، ما خیال میکنیم. اصلاً اینطور نیست. آنها بسیار کار می کنند اما نه کار فیزیکی. کاری می کنند که دیگران نمی بینند .آنها به قانون به اصل عمل می کنند. آنها کار ذهنی می کنند آنها ذهن خود را برنامه ریزی می کنند.
و پاسخ بسیار ساده است.
اگر یک راهکاری مانند یک روش بازاریابی یک روش تبلیغاتی برای یک کسب و کار مفید است و برای یک کسب و کار مفید نیست و یا نتایج متفاوتی ایجاد می کند. آن روش یا تکنیک نمیتواند جز اصول و قوانین باشد و فرعیات است.
اصول، اصل یا قانون چیست؟
موارد بسیار ساده و بدیهی که :
بسیاری از آنها بی خبرند،
بسیاری آنها را ساده لوحی می پندارند
بسیاری نمی توانند آنها را قبول کنند
بسیاری نمی توانند آنها را باور کنند
بسیاری آنها را مسخره می کنند
بسیاری براحتی از کنار آنها میگذرند
بسیاری آنها را جدی نمی گیرند
و …
اما پذیرفتن آنها و عمل به آنها حتی برای مدتی کوتاه و جدی گرفتن آنها نتایجی ایجاد می کند که برای انسان غیر قبال باور است برای همین بعد از مدتی که نتایج حاصل می شود باز هم ذهن آنها را به موارد دیگری از قبیل این تکنیکها و حتی شانس و اتفاق نسبت می دهد. عمل به اونها باور میخواد ایمان میخواد یقین میخواد عشق میخواد
برخی از این اصول :
1)توحیدی بودن
یاری گرفتن کمک گرفتن و مدد گرفتن تنها و فقط و فقط از بزرگترین نیروی عالم. خداوند بزرگ خداوند رحمان و رحیم که خالق همه چیز است خالق ذره ذره این عالم خداوندی که هیچ برگی بدون اذن او به زمین نمیفتد. حساب کردن فقط روی خداوند نه هیچ چیز دیگه .
یعنی توحیدی بودن. باور، ایمان، یقین، باور قلبی به خداوند، در همه حال با او بودن.
خوشا آنانکه الله یارشان بی بحمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنانکه دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی
2) خداوند رحمان و رحیم به ما قدرت خلق زندگیمون رو داده. یعنی ما قدرت خلق زندگی خود را داریم. خود ما هستیم که اتفاقات را رقم می زنیم.
اما چگونه؟
3)با فرکانسهایی که به جهان هستی ارسال می کنیم
4) ما فرستنده فرکانس هستیم مغز ما ارتعاشات و فرکانس ایجاد می کند
5) جهان هستی به فرکانسهای ارسالی ما پاسخ می دهد.
فرکانسها را چه چیزی شکل میدهد؟
6)باورهای ما (افکاری که بارها و بارها تکرار شده اند)
ما چگونه اتفاقات را رقم می زنیم؟
با ارسال فرکانسهای مطابق با خواسته ها فرکانسهای خالص و قوی.
به زبان دیگر هر چیزی را که انسان باور کند همان را در زندگی خود ایجاد می کند همان را به سوی خود جذب می کند و…
7) فرکانسها را چه چیزی تشدید میکند؟
احساسات ما
وقتی ما می توانیم با ارسال فرکانس مناسب زندگی خود را همانطور که می خواهیم شکل بدهیم دیگه چه نیازی به تکنیک یا هر روش دیگری وجود داره؟
همین جمله به ظاهر ساده را بسیاری از انسانها نمی توانند قبول کنند.
8) وقتی ما باورهای مناسب رو در ذهن خود در مورد هر خواسته ای بسازیم به آن خواسته می رسیم.
اصول و قوانین بیشتر از اینها هستند فقط برای نمونه به برخی از آنها اشاره نمودم.
ولی در همه حوزه های زندگی برای موفقیت میشه از اونها استفاده کرد حتی در کسب وکار
اما کسب و کارهای موفق از جمله استاد عباسمنش چه می کنند؟
این اصول را شناسایی می کنند،
آنها را می فهمند و درک می کنند
به آنها عمل می کنند
در این مسیر آنقدر حرکت می کنند تا هی در عمل به این روشها پیشرفت می کنند و پله پله، تکاملی، قوی تر می شوند و هر چه قوی تر می شوند در عمل به این قوانین نتایج بزرگتری کسب می کنند.
و هیچ وقت فراموش نمی کنند
که همه آنچه ما داریم از خداست
همه آنچه بهش رسیدن از آن خداست از طرف خداست
و قدرت در دست خداست و قدرت خداست
و همه کمکهاییکه بهشون میشه از طرف خداست
موفقیتهاشون رو به خودشون به مغزشون به تکنیکهاشون به روشهاشون نسبت نمیدن و به خدا نسبت میدن و به خاطر همین شکرگزار هستند.
و همواره و پیوسته شکرگزار خداشون هستند به خاطر این نعمتها به خاطر این نتایج به خاطر این موفقیتها به خاطر قدرت خلق زندگی
به خاطر قوانین بدون تغییری که خداوند در این جهان آفریده
و مهمترین نکته اینه که هیچ وقت قانون اصلی قانون قانونها رو فراموش نمی کنند، توحیدی بودن موحد بودن که همه چیز از خداست. همه چیز از آن خداست.
خوشا آنانکه پا از سر ندونند مثال شعله خشک وتر ندونند
کنشت و کعبه و بتخانه و دیر سرایی خالی از دلبر ندونند
من دوماه بیشتر نیست ک باقانون جذب و تاثیراتش در زندگی آدما آشنا شدم،امروز میبینم که قانون جذب تمام سوالات بی جوابی رو ک سالها از ذهنم میگذشته رو داره ب راحتی جواب میده،وقتی به گذشته خودم فکر میکنم میبینم تمام اتفاقات خوب و بد زندگیمو خودم از قبل رقم زدم،چطور میتونم عامل اصلی موفقیت در کسب و کار رو تبلیغات و یا حتی آشنا کردن مشتری با یک کالا بدونم.من چند روزیه که فایلهای توحید عملی استاد رو میبینم
بنظر من یکی از مهمترین فاکتور هایی ک استاد رو از بقیه متمایز کرده ایمان واقعی به توحیده.من زمانی ک استاد در مورد توحید صحبت میکنه واقعا احساس قدرت میکنم.
اینکه انسان در همه لحظات یک قدرت مطلق رودر کنار خودش حس کنه نتیجه ای جز آرامش وعزت نفس نخواهد داشت..
به اعتقاد من کسی که قدرت مثبت کائنات(خدا) رو درک کنه هیچ وقت وهیچ وقت دنبال تبلیغات برای موفقیتش در کسب و کار نخواهد رفت در واقع این دو باهم در تضادن. من خودم مخالفترین شخص در مورد سایت های انگیزشی بودم همیشه جبهه میگرفتم ب این دلیل ک فکر میکردم زندگی ک از روی کتاب و سخن رانی و آموزش قدم ب قدم بخواد پیش بره خیلی مصنوعی و بی هیجانه ولی واقعا نمیدونم چی شد که الان دارم توی این سایت نظر میدم.وقتی این اتفاقات رو کنار هم میزارم میبینم برای یک کسب و کار موفق هیچ نیازی ب تبلیغات بوق کرنا نیست.باتشکر از همه دوستان.
سلام دوستان
۱. ورودی ذهنمان رو ببنیدیم به صبحت ها از هر طریقی گوش ندیم
۲. تمرکزمان رو بزاریم رو کسب و کارمان تا می تونیم تخیل کنیم
۳. چشمانمان و گوشهایمان رو باز باز باز کنیم شواهد کوچک مرتبط با کسب و کارمان رو ببینیم، هر چی بود با شور و شوق به خودمان بگوییم دیدی چه حالی خدا داد
۵. آرشیو ذهنمون رو از همین شواهد کوچیکی که دیدیم و شنیدیم پر کنیم
۶. وقتی کسی یا چیز منفی حالمون رو خراب کرد، زود مراجعه کنیم به ارشیو کوچیکی که از شواهد که در مسیر بهش رسیده ایم و جواب نجوا ها و ذهن منطقیمون رو بدیم
۷. حالمون رو خوب کنیم و برگردیم به حوزه کسب و کارمون
سلام استاد عزیزم وخانم شایسته ی عزیز و خانواده ی صمیمیمون
چیزی که من درک کردم از میون صحبت های استادم توی محصولاتی که تا الان دیدم و گوش کردم اینه که اصلآ ابزاری وجود نداره و خداوند جهان هستی را خییلی ساده آفریده و هیچ چیز پیچیده ای نداره.
فقط ایمان به خداوند و قدم بر داشتن تو مسیر هدف کل قانون این جهانه
من فهمیدم که خداوند هیچ شرطی هیچ کارسختی از ما نخواسته که در قبالش خواسته هامونو بده ، پروردگار توی قرآنش گفته که ما همه ی آسمانها و زمین و هرآنچه درآنهاست را مسخر انسان کردیم.تنها باور به این موضوع و ایمان به اینکه خداوند همیشه کنارمون هست و راههای زیادی را برای رسوندن ما با اهدافمون سراغ داره که به عقل زمینی ما نمیرسه.
به قول استاد وقتی ایمان داشته باشی همیشه آرامش داری و احساس خوب داری وهیچوقت نگران نیستی و وقتی احساس خوب داری و تمرکزت روی اصل هدفه ایده ها بهت گفته میشه و باز وقتی ایمان داشته باشی قدم برمیداری و حرکت میکنی و وقتی حرکت میکنی راهها جلو پات باز میشه و یکی یکی اتفاقهای قشنگ را لمس میکنی توی زندگیت بعد حال واحساست قشنگتر میشه و همینطور اتفاقهای قشنگ بیشتر و رسیدن به خواسته های بزرگتر…
وااای چه حال خوبی گرفتم از اینکه این حرفهارا نوشتم.
به نظرمن تنها تفاوتی که بین نتیجه ی کار کسب و کارها هست و تاالان هم زیاد دیدم و باحرف زدن باهاشون فهمیدم.تنها ایمان به خداونده و برحسب درجه ی ایمان آدمها نتایج متفاوت میشه.
چیزیکه من درک کردم اینه که وقتی ایمان به خدا داشته باشیم و خدارا توی زندگیت احساس کنیم خودبه خود احساس لیاقت در ما ایجاد میشه چون به این باور میرسیم که من اشرف مخلوقات خداوندم و بهتراز من هیچکس نیست و تمام نعمت های خداوند دراختیار منه.همه ی علم همینه مافقط باید تمرین کنیم که محدودیت های ذهنمون را که از محیط زندگی که در اون بزرگ شدیم به ما تحمیل شده را برداریم و دنیارا قشنگ ببینیم و تنها تمرین اینه که توجهمون را روی زیباییهای جهان بذاریم.همین و بس
ممنونم که وقت گذاشتین و حرفهامو خوندین.
سلام به استاد گرانقدر و همه دوستان عزیزم
جواب سوال مسابقه :
تنها عاملی که نتایج استاد رو متفاوت کرده ، صد در صد باورهای ایشون هست ٫
باور لیاقت و ارزشمندی ، باور فراوانی ، و باور توحیدی که از همه مهمتره ٫
که یگانه قدرت مطلق کیهان که برگی بدون اذن او بر زمین نمی افته ، و همه کیهان رو مدیریت میکنه ، کسب و کار اون رو هم مدیریت میکنه ٫ باور اینکه تمام کیهان با نیروی جاذبه کار میکنه ، پس کسب و کار اونم با نیروی جاذبه کار میکنه ٫ هر چیزی که بخواد جذبش میشه ٫ مشتری خوب ، فروشنده خوب ، محصول خوب ، تاثیر گذاری خوب ٫٫٫٫
و نگاه توحیدی که داره به خداوند که همه چیز در مدیریت کامل پروردگار هست ، باعث میشه که نه نگران رقیب باشه نه نگران مشتری ، نه نگران فروش ٫٫٫٫
باور اینکه خداوند اونو همیشه به مسیر های درست هدایت میکنه ، چون خودشو لایق هدایت میدونه ٫ باور اینکه نعمت های خداوند بیش از پیش و همواره بر ما جاریست ٫
سپاسگزارم از توجه تون ٫
با سلام به همگی خوبان در راه تلاش برای تکامل
بنظرم و تجربه ی این مدت آموزشم
سپاسگزاری و اعتماد به نفس مانند دو پا برای گام برداشتن در تمام مراحل اموزش موفقیت میتواند عمل کند
من هر وقت کم میارم شروع میکنم به سپاسگزاری و سپاسگزاری و سپاسگزاری
انقدر این کار رو با گریه و عشق و ذوق و هیجان وشادی انجام میدم تا احساس شعف را در جایگاه اصلی که برایش در بدنم پیدا کردم را ایجاد کنم
بعد شروع میکنم به پردازش انچه که مورد نظرم هست اگر احساسم بهم ارامش و حال اطمینان خاطر بده متوجه میشم که انتخاب و مسیرم درسته و اگر شک و استرس ایجاد کنه متوجه میشم مسیر غلط و شیطانی چون
راه راست و درست رو از اینجا یاد گرفتم که الا بذکر الله تطمئن القلوب
بعد با باور اینکه فالله خیر وحافظا و هو الرحم الرحمین
و تقویت این باور جلو میرم
البته من دو تا ایه رو گوشواره هر دو گوشم کردم یکی همین این که گفتم و دیگر ی ایه ای که خداوند میفرماید اگر به من اعتماد کنید و توکل کنید من بر شما بس هستم
من با این دو گوشواره یا بهتر بگم با این دو بال مشغول اموزش پروازم هر چند که هنوز اغاز راهم ولی شواهد و اتفاقات بهم نشون میده که مسیرم درسته و با ارامش و حال خوب جلو میرم و منتظر مراحل تکاملی در براورده شدن خواسته های بزرگترم میمانم
البته من تمام درسها رو همانطور که تعهد داده بودیم وحی منزل تلقی میکردم
و ورودیهای دهنم را بشدت کنترل میکنم و همان ابتدا تلویزیون را کلا دیلیت کردم و با برداشتن انتن دیگه تلویزیونی وجود نداشت که مهمانان بخواهند تماشا کنند چون بقیه ی اعضای خانواده سرشون توی گوشی و لبتاب شکر خدا
و نیز اموختم
شکر گزاری + حال خوب = اتفاقات عالی
خدا رو هزاران بار شکر میکنم که این مسیر و این استاد و این حال خوب رو بعد از …. برایم عنایت فرمود
و الان مشغول کارهایی هستم بدون تبلیغات و فقط از روی باور به اینکه دستم در جیب خداست و او مسئول رزق و روزی من است و من خلیفه الله هستم و باید با شأن و منزلت خلیفه الهی زندگی کنم
و میتوانم بگویم که با توجه به شرایطم همه از نحوه ی گزران زندگیم متحیرند
استاد عزیز و دوستان خوبم
نمیدونم تونستم حق شاگردی رو بجا بیارم با بیانم یا نه چون نمیخواستم بگم از کجا به کجا رسیدم
ولی میدونم استادم و مسیرم و باورهایم درست هستند
با ارزوی خوشبختی و موفقیت وثروت وسعادت در دنیا و آخرت
با سلام خدمت استاد و الگوی زندگی من جناب عباسمنش و همچنین خانواده صمیمی سایت عباسمنش
تفاوت در کسب و کار را میتوان طبق آموزه های استاد و با توجه به قوانین جهان هستی در تفاوت بین اصل و فرع دانست .
سوالی که باید مطرح کنیم این است که در جریان زندگی آیا ما بین اصل و فرع انتخابی جز اصل داریم ?!! یعنی آیا امکان دارد در کاری ما اصل را رها کرده. فرع را انجام دهیم ?!
آیا جز این است ما در هر کاری که به فرع رجوع کردیم بدون در نظر گرفتن اصل ،محکوم به شکست شده ایم ?!
لذا تبلیغات ، دکوراسیون ، مرکز شهر بودن با نبودن ، منشی مناسب ، خط رند و… که جزء اصول نیستند را باید در اولویت دوم قرار دهیم و این سخن من بدین معنی نیست که ما تبلیغات ویا کارهای دیگر را کنار بگذاریم بلکه اگر ما اصول قوانین جهان هستی و نظم انضباط قوانین کیهانی و مدیری با قدرت (رب العالمین ) را باور کرده و شریکی برای این قدرت در افکارمان نپذیریم (شرک نورزیم ) خود به خود جهان هستی ما را به سمت تبلیغات بهتر ، افراد و مشتریان بهتر و به طبع آن به موفقیت های بیشتر سوق میدهد بدون اینکه ما تلاش فراوان در جهت بهبود فرع انجام دهیم .
میتوان نتیجه گرفت که اصل همان باور و ایمان به فرمانروای کل جهان هستی و باور به قدرت بی نهایت خداوند متعال است و ندادن قدرت به هیچ چیز و هیچ کس، حال چه این قدرت، تبلیغات بیشتر باشد یا منشی زیباتر یا مکان بهتر یا رفاقت با شورا شهر و…
وباور اینکه این ذهن ما است که اگر باور و ایمان درست نسبت به خداوند داشته باشد ما را در مداری قرار میدهد که به موفقیت بیشتردر کسب و کار سوق میدهد.
بنام فرمانروای کل کیهان
خوشحالم که واسه اولین بار تو مسابقه شرکت میکنم و این نشان دهنده فعال تر شدن منه?
باعرض سلام خدمت استاد عباسمنش و همه ی همراهان خانواده صمیمی عباسمنش درپاسخ به سوال دوست عزیز که تفاوت موفقیت استاد در زندگی و کسب و کارشون چی بوده از نظرمن،،
این ما هستیم که متفاوتیم وگرنه نعمت و ثروت خداوند همیشه هست، یه سری هاهم هستن که دارن ازش استفاده میکنن فارغ از هر چیزی که هست
اونایی که به جای اینکه به بیرون از خودشون گیر بدن دارن روی درون خودشون کار میکنن. وقتی که ما خودمون تقلا نمکنیم پس بایدم بریم تو دام تبلیغ.
یه سریا به این اعتقاد دارن که آقا آدم باید تبلیغ کنه و بالاخره یه جوری شناخته بشه، در صورتی که من از استاد و جهان یادگرفتم که لازم به این کارا نیست ؛ تو درست باش تو مسیر درست رو برو، جهان هدایت میکنه آدمارو موقعیت ها رو اتفاقات رو و شرایط رو برای شما، واقعا چطوره که هزاران نفر آدم تبلیغ استاد رو میکنن بدون اینه استاد کاری انجام بده ، بدون اینکه پولی پرداخت کنه و بدون اینکه زحمتی بکشه. کی داره اینا رو مدیرت میکنه، و چرا مدیرت میکنه؟ بخاطر اینکه استاد داره از قوانین استفاده میکنه، بخاطر اینکه استاد یه جور دیگه نگاه میکنه به همه چی، استاد نشسته به این فکر کنه و این حرفا رو گوش کنه که آی مرغ شد کیلو فلان آی گوشت شد فلان آی ما بدبختیم آی ترامپ اومد و…….. واقعا استاد نزاشت اینا رو بکنن تو مغزش که، بلکه استاد خودش آگاهیا رو انتخاب کرد، خودش ورودیها رو انتخاب کرد، خودش فکرشو کنترل کرد و خودش خلق کرد آنچه رو که میخاست، در یک کلام استاد یک برگ در باد نبود. خب نتیجشم اینه که الان میبینیم دیگه.
واقعا باید قبول کنیم که یک نوع نگاه دیگهای هم هست و میتونه ما رو متمایز کنه نسبت به بقیه(بقیه، منظورم ۹۵ درصد مردم جهانه)
بقول حضرت علی که تو نهجالبلاغه میگه الرزقُالرزقان یه نوع رزقی هست که تو دنبالش میری و یه نوع رزقی هست که اون دنبال تو میاد، خب استاد همینو خاسته دیگه، اینکه چه باورهایی داشته باشه که رزق دنبالش بیاد نع اینکه استاد بره دنبال رزق دقیقا همین تفاوت دیدگاه استاد هست که باعث تفاوت در نتیجشم میشه و اینکه یه سریا نمیتونن باور کنن اینارو و فقد به این باور دارن که حتما باید تبلیغ کرد حتما باید شتاخته شدو…….
بخداقسم از موقعی که روی خودمون کار میکنیم نتایج میاد اما به اندازهای میاد که روی خودمون کار کنیم و اینکه بقول استاد عزیز قانون همیشه داره درست کارشو انجام میده، کسی که کارشو درست انجام نمیده ماییم، خداوند بینقص است خداوند سریعالجابه خداوند عالیه خداوند میگه درخاست کن من همیشه درحال احابتم اما ب یه شرط، به شرط اینکه ایمان داشته باشیم، از کجا بفهمیم یه آدم ایمان داره؟ ایمان رو چی نشون میده؟ از جای مهر روی پیشونی؟ از ریش بلند؟ خیر، از عملکرد میفهمیم، کسی که بلند میشه قدم برمیداره و حرکت میکنه و اونجوری که باور داره عمل میکنه(عمل میکنه به آنچه که میگوید).
همهی این حرفایی که زدم نتایجشون در زندگی استاد کاملا معلوم و ایجاد شده است و همینطور در زندگی تمام کسانی که مثل استاد به جهان و اتفاقات و خداوند نگاه میکنن.
واقعا با تمام وجود سپاسگزارم که خدواند منو به این مسیر زیبا هدایت کرد و با استاد و بچههای متعهد و باحال و باایمان سایتش آشنا کرد، بیشک این یکی از بزرگترین نعمتهای زندگیه من است.
مرسی از همه و بخصوص او دوست خوبمون که سوال به این مهمی و زیبایی رو کرد تا بچههای سایت یه بار دیگه دورههم جمع بشن و از آگاهیهای هم دیگه استفاده کنن.
استاد عاشقتم??
باسلام به همه هم مداران وعاشقان رشد وپیشرفت
ابتدا خدارو شکر میکنم بابت فرصت پیش اومده٫٫٫٫
به نظر بنده به جزچیزهایی که الان اکثرا میدونیم مثل:
این اصل که ما انسانها خالق ۱۰۰درصد شرایط واتفاقات زندگی خود هستیم واین اتفاقات وشرایط رو با باورها وفرکانسهایی که هر لحظه ارسال میکنیم خلق میکنیم،
داشتن عزت نفس٫٫٫
داشتن اهداف وانگیزه فراوان +باورهای قوی
ذکر چند نکته رو لازم دونستم:
چیزی که باعث تفاوت نتیجه میشه٫٫٫
۱-پذیرش وتسلیم محض شدن دربرابر حل بسیاری از مسائل ومشکلات٫٫٫
۲-باور واعتمادقلبی به وجودنیروی برتر(هرکسی در باور خودبه نیرویی یا خدایی اعتقاد دارد)
۳-واگذاری نتایج مسائل وکارهایی که قبلا دربرابرشان تسلیم شدیم به نیروی برتر
۴-عمل به الهامات وهدایت نیروی برتر بعد ازساختن باور واعتماد قلبی به او
امروزمن فهمیده ام که ابزاری برای اجرای اراده نیروی برترم هستم،می توانم انتخاب کنم که همساز وهم نوا باشم وموسیقی دلنشینی را بنوازم ،یا انتخاب کنم که فقط ازخودم سرو صدا در بیاورم٫٫٫
آنهایی که پیشرفت بهتر ومستمری در برنامه دارندکسانی هستند که آمادگی پذیرش کمکهای خداوند را دارند٫
زمانیکه خواست خداوند را می پذیرندبه راحتی قادرند که راه وروش خود را رها کنند، متعاقب این تسلیم مشکلات آنها به طریقی حل میشود که از درک هر انسانی خارج است٫٫٫٫بیل ویلسون
اما دوستان اعتماد وباور به نیروی برتر ناقض استفاده از ابزار ووسایل من جمله مارکتینگ یا تبلیغات نیست٫٫٫٫
همه نیروها وابزار وانسانهای که به ماخدمت میکنند به نوعی از طرف آن نیروی برتر هستند،زمانی که ما نتایج را به او واگذار میکنیم وبا تمام وجود حضورش را در جای جای زندگیمان احساس میکنیم٫
دوستان عزیزم خود استاد عباسمنش عزیز هم بارها این مطلب را گفته که اگر ما باور به هدایت خداوندداشته باشیم اوست که بهترین وسایل وخدمات وابزار را به خدمت ما درمیاورد٫واین ناقض تبلیغات نیست٫
به ما گفته میشود که کی ؟کجا؟و از چه طریقی استفاده کنیم که فلان تبلیغ برای کسب وکار ما موجب رشد وخلق ثروتی عظیم شود٫
همین تفاوت نگرش وباورهای فوق در افرا مختلف ایجاد نتایج متفاوتی میکند٫
آرام باشیم وصبور وقتی در کشتی نشسته ایم که ناخدایش اوست ،دل را به دریا بسپریم ونگران امواج دریا نباشیم٫
بهترین روشها ،بهترین علمها ومهارتها،بهترین مسیرها،وبهترین نتایج حاصل میشود وقتی که ایمان وباور واقعی داشته باشیم٫٫٫
شاد وباشید وارزشمند٫٫
با سلام خدمت استاد عباسمنش و تمام دوستان توحیدی
ما در جهانی زندگی میکنیم که خداوند حاکم اونه و خداوند بی نهایت بخشنده و ثروتمند و قدرتمنده و وقتی ما این خدا رو باور میکنیم ، براش کاری نداره که هر چی رو بخوایم برامون مهیا کنه ، وقتی ما این خدا رو باور میکنیم ما رو به مسیرهایی هدایت میکنه که ما فقط بندگی میکنیم و قدم به قدم مسیرها رو بهمون نشون میده و ما فقط مسیرها رو طی میکنیم و نتیجه ای رو که میخوایم ، فراتر از حد تصور ما بهمون میده٫
استاد عباسمنش همین مسیر توحیدی رو طی کردن و نتیجه ای که الان دارن گویای همه چیز هست٫
و نتیجه هر کسب و کاری از همین باور توحیدی شکل میگیره ٫
(بدانید و آگـاه باشید که نعمت های خداونـد براشـون انتـهایی وجــود نداره )
سپاس فراوان از همه دوستان و گروه تحقیقاتی عباسمنش٫
سلامت و ثروتمند و عاشق باشید ٫
بنام خداوند بزرگ بی همتا
آنچه که موجب تفاوت نتایج استاد عباسمنش می شود تفاوت میان اصل و فرع است.
اصل یعنی قوانین تغییر ناپذیر جهان هستی. قوانینی که بدون تغییر هستند و همواره نتایج یکسانی را به دنبال دارند.
فرعیات مواردی هستند که از نظر اکثریت به خصوص متخصصان، تکنیکها و روشهایی مثل روشهای بازاریابی، تبلیغات و… بوده و بسیار مهم هستند. تحقیقات بسیاری هم روی آنها صورت گرفته و کتابها و مقالات و… بسیاری در مورد آنها نوشته شده و هر روزهم به تعداد آنها اضافه می شود. اما کاربرد آنها همواره نتایج یکسانی ندارد بعضی مواقع جواب می دهند بعضی مواقع اندکی و بعضی مواقع اصلا جواب نمی دهند. اما از نظر متخصصان اینها اصول هستند.
نکته جالب این است که نتایج حاصل از عمل به فرعیات فاصله زیادی با نتایج عمل به اصول دارد و همین امر باعث تعجب خیلی ها می شود و باعث ایجاد تضاد و سوال برای آنها می شود. چون افرادی رو می بینند که هزینه میکنن وقت میذارن در عمل به فرعیات و روشها و تکنیکها ولی نتیجه ای نمی گیرند ولی برخی دیگر بدون اینکه کار بکنن نتایج فوق العاده میگیرند.
اما ما فکر می کنیم که آنها کاری نمی کنند ولی نتایج قوی و عالی میگیرند، ما خیال میکنیم. اصلاً اینطور نیست. آنها بسیار کار می کنند اما نه کار فیزیکی. کاری می کنند که دیگران نمی بینند .آنها به قانون به اصل عمل می کنند. آنها کار ذهنی می کنند آنها ذهن خود را برنامه ریزی می کنند.
و پاسخ بسیار ساده است.
اگر یک راهکاری مانند یک روش بازاریابی یک روش تبلیغاتی برای یک کسب و کار مفید است و برای یک کسب و کار مفید نیست و یا نتایج متفاوتی ایجاد می کند. آن روش یا تکنیک نمیتواند جز اصول و قوانین باشد و فرعیات است.
اصول، اصل یا قانون چیست؟
موارد بسیار ساده و بدیهی که :
بسیاری از آنها بی خبرند،
بسیاری آنها را ساده لوحی می پندارند
بسیاری نمی توانند آنها را قبول کنند
بسیاری نمی توانند آنها را باور کنند
بسیاری آنها را مسخره می کنند
بسیاری براحتی از کنار آنها میگذرند
بسیاری آنها را جدی نمی گیرند
و …
اما پذیرفتن آنها و عمل به آنها حتی برای مدتی کوتاه و جدی گرفتن آنها نتایجی ایجاد می کند که برای انسان غیر قبال باور است برای همین بعد از مدتی که نتایج حاصل می شود باز هم ذهن آنها را به موارد دیگری از قبیل این تکنیکها و حتی شانس و اتفاق نسبت می دهد. عمل به اونها باور میخواد ایمان میخواد یقین میخواد عشق میخواد
برخی از این اصول :
1)توحیدی بودن
یاری گرفتن کمک گرفتن و مدد گرفتن تنها و فقط و فقط از بزرگترین نیروی عالم. خداوند بزرگ خداوند رحمان و رحیم که خالق همه چیز است خالق ذره ذره این عالم خداوندی که هیچ برگی بدون اذن او به زمین نمیفتد. حساب کردن فقط روی خداوند نه هیچ چیز دیگه .
یعنی توحیدی بودن. باور، ایمان، یقین، باور قلبی به خداوند، در همه حال با او بودن.
خوشا آنانکه الله یارشان بی بحمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنانکه دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی
2) خداوند رحمان و رحیم به ما قدرت خلق زندگیمون رو داده. یعنی ما قدرت خلق زندگی خود را داریم. خود ما هستیم که اتفاقات را رقم می زنیم.
اما چگونه؟
3)با فرکانسهایی که به جهان هستی ارسال می کنیم
4) ما فرستنده فرکانس هستیم مغز ما ارتعاشات و فرکانس ایجاد می کند
5) جهان هستی به فرکانسهای ارسالی ما پاسخ می دهد.
فرکانسها را چه چیزی شکل میدهد؟
6)باورهای ما (افکاری که بارها و بارها تکرار شده اند)
ما چگونه اتفاقات را رقم می زنیم؟
با ارسال فرکانسهای مطابق با خواسته ها فرکانسهای خالص و قوی.
به زبان دیگر هر چیزی را که انسان باور کند همان را در زندگی خود ایجاد می کند همان را به سوی خود جذب می کند و…
7) فرکانسها را چه چیزی تشدید میکند؟
احساسات ما
وقتی ما می توانیم با ارسال فرکانس مناسب زندگی خود را همانطور که می خواهیم شکل بدهیم دیگه چه نیازی به تکنیک یا هر روش دیگری وجود داره؟
همین جمله به ظاهر ساده را بسیاری از انسانها نمی توانند قبول کنند.
8) وقتی ما باورهای مناسب رو در ذهن خود در مورد هر خواسته ای بسازیم به آن خواسته می رسیم.
اصول و قوانین بیشتر از اینها هستند فقط برای نمونه به برخی از آنها اشاره نمودم.
ولی در همه حوزه های زندگی برای موفقیت میشه از اونها استفاده کرد حتی در کسب وکار
اما کسب و کارهای موفق از جمله استاد عباسمنش چه می کنند؟
این اصول را شناسایی می کنند،
آنها را می فهمند و درک می کنند
به آنها عمل می کنند
در این مسیر آنقدر حرکت می کنند تا هی در عمل به این روشها پیشرفت می کنند و پله پله، تکاملی، قوی تر می شوند و هر چه قوی تر می شوند در عمل به این قوانین نتایج بزرگتری کسب می کنند.
و هیچ وقت فراموش نمی کنند
که همه آنچه ما داریم از خداست
همه آنچه بهش رسیدن از آن خداست از طرف خداست
و قدرت در دست خداست و قدرت خداست
و همه کمکهاییکه بهشون میشه از طرف خداست
موفقیتهاشون رو به خودشون به مغزشون به تکنیکهاشون به روشهاشون نسبت نمیدن و به خدا نسبت میدن و به خاطر همین شکرگزار هستند.
و همواره و پیوسته شکرگزار خداشون هستند به خاطر این نعمتها به خاطر این نتایج به خاطر این موفقیتها به خاطر قدرت خلق زندگی
به خاطر قوانین بدون تغییری که خداوند در این جهان آفریده
و مهمترین نکته اینه که هیچ وقت قانون اصلی قانون قانونها رو فراموش نمی کنند، توحیدی بودن موحد بودن که همه چیز از خداست. همه چیز از آن خداست.
خوشا آنانکه پا از سر ندونند مثال شعله خشک وتر ندونند
کنشت و کعبه و بتخانه و دیر سرایی خالی از دلبر ندونند
کمی طولانی شد ولی از این کمتر نمیشد.
برای همتون آرزوی سلامتی، موفقیت و ثروت دارم.
یاحق
با سلام خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی،
من دوماه بیشتر نیست ک باقانون جذب و تاثیراتش در زندگی آدما آشنا شدم،امروز میبینم که قانون جذب تمام سوالات بی جوابی رو ک سالها از ذهنم میگذشته رو داره ب راحتی جواب میده،وقتی به گذشته خودم فکر میکنم میبینم تمام اتفاقات خوب و بد زندگیمو خودم از قبل رقم زدم،چطور میتونم عامل اصلی موفقیت در کسب و کار رو تبلیغات و یا حتی آشنا کردن مشتری با یک کالا بدونم.من چند روزیه که فایلهای توحید عملی استاد رو میبینم
بنظر من یکی از مهمترین فاکتور هایی ک استاد رو از بقیه متمایز کرده ایمان واقعی به توحیده.من زمانی ک استاد در مورد توحید صحبت میکنه واقعا احساس قدرت میکنم.
اینکه انسان در همه لحظات یک قدرت مطلق رودر کنار خودش حس کنه نتیجه ای جز آرامش وعزت نفس نخواهد داشت..
به اعتقاد من کسی که قدرت مثبت کائنات(خدا) رو درک کنه هیچ وقت وهیچ وقت دنبال تبلیغات برای موفقیتش در کسب و کار نخواهد رفت در واقع این دو باهم در تضادن. من خودم مخالفترین شخص در مورد سایت های انگیزشی بودم همیشه جبهه میگرفتم ب این دلیل ک فکر میکردم زندگی ک از روی کتاب و سخن رانی و آموزش قدم ب قدم بخواد پیش بره خیلی مصنوعی و بی هیجانه ولی واقعا نمیدونم چی شد که الان دارم توی این سایت نظر میدم.وقتی این اتفاقات رو کنار هم میزارم میبینم برای یک کسب و کار موفق هیچ نیازی ب تبلیغات بوق کرنا نیست.باتشکر از همه دوستان.