https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
باسلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز وهمه ی دوستان خوبم .ابتدا از شما وهمه ی دوستان عزیز برای تمام تجربه هایی که صادقانه در این کانال به اشتراک میگذارید بسیار سپاسگزارم .در جواب سوال مسابقه،من فقط یک مورد را میخواهم راجع بهش صحبت کنم واون در واقع میزان یقین وایمان هر فرد به رب یکتا و باور به جنبه خالق بودن خود ماست،هر کدام از ما باتوجه به احساس و ارتعاشمون وارد مداری میشویم که مطابق با همان مدار، اتفاقهای زندگیمان رقم میخورند. افراد وشرایط مالی و کسب وکار،که مورد توجه همین سوال است،باتوجه به ارتعاش و احساس خوب فرد رقم میخورد.هرچه وابستگی به شرایط بیرونی بیشتر باشد،فرد از خود و خالق و احساس درونی خودش دورتر میشود، لذا تمام کارها جنبه برد وباخت پیدا میکنند.در بهترین شرایط،با احتساب تمام پیش بینی ها باز گاها به نتیجه دلخواه نمیرسیم.در حالیکه اگر به نیروی درونی خود اعتماد کنیم و از او بخواهیم که مارا هدایت کند به بهترین هدایت ونتیجه میرسیم.من خودم شخصا در مورد خرید و فروش از نیروی درون خودم می پرسم و وقتی به جواب برسم،به آن عمل میکنم.و تاحالا همیشه سود برده ام.یا اگر پیشنهاد کاری باشد،حتما با توجه به آگاهی هایی که تا حالا بدست آورده ام،از احساس درونم کمک میگیرم واز نجواهای ذهنی، خودم را دور میکنم مثل توسل جستن به آدمها یا شرایط و …و هرگز در زمانیکه در احساس و فرکانس پایین هستم ،در مورد امور مهم تصمیمی نمیگیرم.اگر نیروی درونیم استفاده از ابزار را توصیه کند،از آن بهره میگیرم واگر باز هم ،نتیجه دلخواه را نگیرم،مسئولیت کامل آن به عهده خودم میباشد.چون فرکانسهای من هم همیشه بدون مشکل نیست و باورهای محدود کننده در ما همواره وجود دارند.
لازمه بهتون بگم که من تازه بیکار شدم ولی شاید حکایت پیکان دنده ارژانتینی استاد باشه بچه ها دعا کنید این تعدیل نیرو و بیکاری من حسابی به نفعم تموم بشه و اینم بگم که ٫ ۴ماهه که حسابی دارم روی خودم کار میکنم واسه همین این به تعدیل نیرو رو به فال نیک گرفتم چون خودم چند روز قبل از این ماجرا گفتم خدایا این کار دیگه مثل روزهای اول برام پرچالش نیست دیگه موسایی نیست که به آب بندازمش ٫٫٫حتی درست فردای روز اخراجم رفتم پارک بانوان و اونجا جشن شعبانیه بود و فهمیدم ک خدا برام جشن گرفته وحسابی شکرشو گفتم ٫٫٫٫ یک بار هم چند سال پیش اخراج شدم شب که آمدم خانه با پولی که به خانواده م قرض داده بودم مبل نو خریده بودند و درست یک ساعت بعد از اخراجم مبلها رسید و من دیدم خدا بازم برام جشن گرفته حس خوبی بود انقدر راحت با از دست دادن کار روبرو شدن و تازه روی مبلهای نو نشستن خخخخخخ ٫٫٫ و اما جواب سوال
شاید حقیقت جهان هستی حکایت به آب انداختن موسی است توسط مادرش ٫چیزی که به ظاهر از هیچ قاعده و قانون و استراتژی و ابزاروعقلی تبعیت نمیکنه٫حکایت تمام جهان و اتفاقاتش میتونه همین طور باشه ولی این ماهستیم ک همیشه این حکایت رو باور نمیکنیم ٫
من یادمه تا چند سال پیش همیشه سوالم این بود ک مگه مهناز افشار چی داره ک میلیون ها ادم عاشق و واله ش هستن؟؟؟با تمام وجودم معتقد بودم از خیلی افراد زیبایی و جذابیت کمتری داشت ولی موفق تربود و پولسازتر چرا؟
این سوال برای خودم هم مطرحه ولی تا حدی ک بهم گفته بشه سعی میکنم جواب بدم به امید اینکه از دل برآید:
فکر میکنم ما درجهانی مادی با شاخصه های غیر مادی زندگی میکنیم که خیلی چیزها یا موفقیتها در ظاهر از ابزار و استراتژی ها استفاده نکرده ولی راه خود را باز کرده ٫یعنی{{{ فرکانس }}}جواب داده نه ابزار ٫٫٫٫٫٫جالبه که یکی از شاگردان استاد هست که من مطالبش رو پیگیری میکنم ولی گاهی تو بعضی فایلهاش وقتی یک سری چیزهای خوب یا اصطلاحا قوانین جهان رو داره مطرح میکننه من یک دافعه ای درم ایجاد میشه ولی همون مطالب رو از فرکانس عباسمنش نسبت به انجامش احساس ولع پیدا میکنم ٫٫٫چی میشه که یک کسی داره از یک چیز خوب حرف میزنه ولی ما رو دور میکنه از اون موضوع ولی وقتی عباسمنش رو میبینیم به رعایت اون موضوع گرایش پیدا میکنیم ؟؟
از سال ۹۳ با عباسمنش آشنا شدم ولی سالهاست هنوز که هنوزه تمام فایلهاش رو گوش میکنم با کلی استاد دیگه هم اشنا شدم ولی با اونها حداکثر۶ماه موندم چرا؟؟من کلی پای حرف اساتید عرفان و مذهب نشستم چرا هیچ وقت ثابت نموندم باهاشون؟ هرجا میرم تهش برمیگردم همین جا٫٫٫٫٫
یه مثال دیگه من گاهی که بی حوصله میشم یک فایل عباسمنش رو میذارم و شروع میکنم به موضوع خودم فکر کردن٫٫٫٫مثل brain storming یکدفعه ذهنم باز میشه شاد میشم و ایده میاد سراغم در حالی که ظاهرا اصلا به فایل گوش نمیدم ٫٫٫٫٫
یه مثال جالب که من فرکانس رو کاملا درک کردم سالها پیش قبل از اشناییی با عبامنش من کلاسهای معصومه تیموری رو رفتم اونجا ایشون گفت: اگر یک کاری رو نمیتونید انجام بدین بنویسید به سبک اهرم رنج و لذت (تراز اینکه از انجام و عدم انجامش چی گیرت میاد) من اون موقع خیلی جالبه بدونید خودم هیچ وقت نمیتونستم تنهایی برم خرید و کلا همیشه خرید کردن رو اسراف میدونستم خانم تیموری انقدر لباس داشت و کفش که من واسه اولین بار تو ذهنم جرقه خورد که بببین چه قدر میشه لباس داشت تازه خیلی هم زیباست و باشکوه ٫٫٫٫فرداش رفتم کفش خریدم واسه اولین بار تو زندگیم تنهایی رفتم خرید ٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫یعنی ایشون بدون اینکه بدونه تنها با فرکانس باعث شد من ی کاری رو که در انجامش ناتوان بودم رو خیلی سریع انجام بدم یعنی یک تکنیک دیگه رو گفته بود اما فرکانسش از طریق تکنیک فراوانی باعث شد من جواب بگیرم٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫
یه چیزی رو هم تو پرانتز بگم: بچه ها یه کوچولو دلم گرفته البته حالم خوبه ها یه جور خاصی ام من امسال به خدا گفتم :خدایا یه کاری کن امسال متفاوت ترین سال زندگیم باشه ۴ ساله که دارم روی خودم کار میکنم زندگیم هم پر از نشونه هاس ولی خواهرم که تازه با عباسمنش آَشنا بهم گفت تو این همه ساله که داری روی خودت کار میکنی پس چرا نتایج بزرگ نمیگیری؟؟ از خدا خواستم گفتم خدایا من خودمو خیلی به چالش کشیدم خیلی جاها سعی کردم خودمو اصلاح کنم خیلی جاها ایمانمو نشون دادم خیلی جاها ب در بسته خوردم ولی این بار بذار بترکونم نمیدونم چطوری ولی خدا باید بیشتر تو زندگیم نمود پیدا کنه بچه ها دعا خیلی اثر داره واسه من دعا کنین ٫٫٫٫٫٫٫٫منم دعا میکنم هر کی که متن من رو چ خوند و چ نخوند هرکی ک تو سایت عضوه حال دلش و حال جیبش(خخخخ) خوب باشه واما هدف وآرزوی من که تا حالا حتی جرات به زبون آوردنشو نداشتم چون از طرف خانواده م همیشه یک تابو بوده و برای این هدف و آرزو همیشه طرد شدم ولی تو این خانواده میخوام بیانش کنم :
بچه ها من دلم میخواد بازیگر بشم تا حالا چند کلاس هم رفتم و همیشه هم جزئ برترین ها بودم در دوران مدرسه هم که تئاتر و مجریگری مدرسه دست خودم بود٫ولی بعد از دوران دانشگاه به کلی متوقف شدم و هنوز نتایج نیامدن و برای بازیگری به پروژه ای دعوت نشدم البته یک پروژه بود ولی نبمه کاره رها شد در سال ۹۸ خیلی برای بازیگری فعالیت کردم خدا رو شکر بارها و بارها از باورهای غلط اساتید بازیگری توی کلاسها اعراض کردم ٫٫٫٫دنیای بازیگری دنیای باورهاس و خود خودش(قادر مطلق) باید توفیق بده که من اون نیت غلطی که نمیذاره تو این راه به پیش برم برداشته بشه اون ترمزی که نمیذاره حرکت کنم انشالله امسال ،سال ۹۸ بالاخره برداشته بشه٫٫٫
حتی تو رویام میبینم که وقتی سیمرغ میگیرم اسم عباسمنش رو میارم٫٫٫٫٫٫٫
اولین باره که با یه گروه به این بزرگی از آرزوم حرف زدم آرزویی که از ۴سالگی با منه و این حالم و خیلی خوب کرد ممنونم که خوندین٫
ضمنا این امکان که میشه نظر رو ویرایش کرد تا یک ساعت خیلی جالبه متشکرم
بچه ها اگر دیدگاهم رو دوست داشتید لطفا رای بدین ٫متشکرم
متنت که خوندم یک جاهایش احساس کردم خودمم ? مطمئنم مطمئنم که حتما امسال سال خوبی برات میشهههههه و به ارزوت می رسی منم به حوزه صدا علاقه دارم و همیشه خودم تصور می کنم که سیمرغ میگیرم و اسم استاد میگم ? البته من خودم در سطوح جهانی تصور می کنم که استاد اصلا خودش انجا باشه ? عزیزم البته اوردن اسم سایت یا کانال در قوانین سایت نیست ولی حالا می نویسم برات اگر اشکال نداشت که منتشر میشه… ولی من در یک کانالی عضو هستم به نام گویندگی ودوبلاژ که امروز یک اگهی گذاشته بودن که تست بازیگری میگرن برای یک سریال تلویزیونی……(در موسسه سایه در کرج) گفتم بگم شاید به توانه بهت کمک کنه دوست من ??????. به امید موفقیتتت….. اهان یک چیز دیگه من احساس می کنم همون خانوادت هنوز برات یک ترمزه….. روش فکر کن
خوندن جواب شما بهم خیلی انرژی داد. اسم خواهر من هم راضیه هست ……و اینکه دقیقا زدی به هدف من خانواده م پاشنه اشیلم هستن انشالله روش کار میکنم و تاحدی هم کار کردم ……من تازه پیام شما رو دیدم ولی بازم متشکرم می رم داخل کانالی که گذاشتین ….براتون آرزوی موفقیت میکنم اتفاقا من هم به گویندگی و دوبلاژ علاقه دارم بی حکمت نبوده شما این پیام رو گذاشتید ….
انشالله ی دوبلور عالی بشی چون تو دوبله هم خیلی عشق رد و بدل میشه افرادی مثل نصرالله مدقالچی از بچه 5 ساله عاشق صداش میشن تا پیرمرد 80 ساله انشالله شما هم خالق عشق و هنر بشین
سلام فرشته عزیزم… چه جالب که اسم خواهرت راضیه است ?? ای جان عزیزم اره دقیقا حتمت بی حکمت نیست خوشحالم که انرژی گرفتی… این لطف خدا بوده بهت.. که من یاذم بیاذ و این رو برات بنویسم خدا روشکرررررررر…. مرسی از ارزوی زیبات برای من انشالله که خودتتتممممم به ارزوت می رسی و بدرخشی در بازیگری ???
خدارو شکر میکنم که راه خودتو پیدا کردی و میدنی دقیقا عاشق و علامند به چه موضوعی هستی چون 95 در صد این مردم نمیدونن به چی علاقه دارن و از روی اجبار امورات زندگیشون رو میگذرونن توی همین راه پیش برو و نشونه ها رو یادداشت کن و تایید کن مطمعن باش که به خواسته ات میرسی و از سپاسگزاری قبل از رسیدن به خواسته هات غافل نشو
در پناه الله یکتا شاد و موفق ثروتمند و سعادتمند باشی عزیزم
تشکر دوست عزیز برای توجه تون و جواب مختصر و بسیار مفیدتون
و تشکر برای نکته ای که یادآوری کردین :نوشتن نشونه ها
از جوابتون وکلمه کلمه تون،انرژی مثبت و فرکانس عالی و متفاوتتون کاملا رو حس کردم ٫٫٫٫٫ تا حالا از این زاویه به اینکه حتی شناختن علاقه خودش یک نعمته نگاه نکرده بودم،براتون آرزوی موفقیت دارم٫
من فکر میکنم که ما ادمها هرچیزیو که بیشتر دوست داشته باشیم بیشتر بهش توجه میکنیم.و احساسمونم در حین انجام اون کار خوبه،حالا اگه اون چیز،شغل ما باشه ما احساس خوب و تمرکز که دو اصل مهم هستن رو قاطیِ شغلمون میکنیم و این روز به روز باعث پیشرفت در کارمون میشه..
واینکه اگه توی راه و مسیرمون توسل و توکل رو باهم داشته باشیم.یعنی همت کنیم و گمان وظن خودمان رو نسبت به خداوند بهتر کنیم. حتما نتایج عجیب تغییر میکنه. به قول حافظ:
سپاسگزارم فکر کنم این بیت شعر برای من سروده شده خخخخخ چون قبلا هم مضمونش رو تو همین سایت بچه ها برام گذاشته بودن….تشکر از توجه تون و با ارزوی بهترین ها برای شما دوست عزیز
اول از هر چیز سپاسگزار خداوند هستم که مارو به مسیر درست هدایت کرد و این سایت راهی شد برای پیشرفت شخصی ما
مهم ترین نکته در جواب دوستمون این حرف استاد هست که “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است” قشنگتر از این جمله نداریم.
ما دو تا کلمه کلیدی تو این حرف داریم:ایمان و عمل
توی هر مسیری با هر هدفی ،خواه کسب و کار باشه خواه رابطه وهرچیز دیگه… باید ایمان و عمل باهم انجام بشه تا نتیجه عالی بدست آید،یعنی اون کسی که فقط ایمان داره و میشینه تو خونه و کاری انجام نمیده تو مسیر درست نیست و اون کسی هم که عمل رو انجام میده اما قسمت ایمانش مشکل داره اونم تو مسیر درست نیست
همه میگن خداوند گفته از تو حرکت از من برکت، من میگم ای کاش بگیم “از تو حرکت همراه با باور مثبت” از من برکت…..
و یک مساله دیگه اینکه وقتی فکر مثبت باشه اصلا شک و دودلی وجود نداره یعنی مسیر که درست باشه فرکانس که درست باشه نیاز نیست دست و پا بزنیم و به هرچیزی چنگ بزنیم تا موفق بشیم… تفاوت عمده استاد با دیگران در همین موضوع هست که اولا فکرشون درست بوده بعد هم حرکت کردن
ما باید حواسمون باشه که توی تله ی تنبلی و مسئولیت رو گردن خدا انداختن گیر نکنیم، و همونطور که استاد همه جا گفتن تلاش باید باشه اما قبل از دست زدن به هر کاری فرکانست ارجحیت داره به انجام اون کار
اول فکر درست بعد عمل!
وگرنه ادم های زیادی هستن که یک کار با یک شرایط دارن انجام میدن ولی نتیجه متفاوته
قانون جهان هستی مثل یادگیری شنا هست که اگر آزاد کردن بدنت رو اب رو یاد بگیری دیگه بقیش با یه کم دست و پاتو تکون دادن حرکت میکنی، و دیگه مثل قبل نمیترسی که غرق بشی دست و پای زیاد نمیزنی به دیگران نگاه نمیکنی که اونا چطور شنا میکنن
من فکر میکنم دلیل تفاوت نتیجه استاد با دیگران این هست که هر دو مورد ایمان و عمل رو با کیفیت عالی انجام میدن وگرنه که به قولا خیلیا دارن همین کارو میکنن
سپاسگزار خداوندی هستم که نعمت،ثروت،فراوانی و عشق رو به حد بینهایت برایم قرار داده و امیدوارم که کمکی به دوستم کرده باشم
در مورد جواب به سوال خواستم عرض کنم اگر این سوال رو از اساتید متخصص رشته کارآفرینی و مدیریت و ٫٫٫ بپرسیم جواب هایی دریافت خواهیم کرد که با جواب بنده به این سوال متفاوت خواهد بود،
اونها عواملی مثل روش های مدیریت،تشخیص فرصت،مارکتینگ درست و اصولی،نحوه برخورد با مشتری یا CRM و و و از این سری جواب هایی که البته بنده با اونها مخالف نیستم و قطعا در پیشرفت کسب و کار موثر هستند٫
اما دوستان من در مورد چند عامل میخواهم صحبت کنم که این ها از نظر بنده عوامل اصلی در رشد و موفقیت یک کسب و کار خواهد بود و این عوامل هستند که اصل هستند و در صورت رعایت این اصول ما به مواردی که اساتید برجسته این حوزه توصیه میکنند هم خواهیم رسید٫
این رو هم بگم که این عوامل کاملا درونی هستند و هیچ یک از اونها به عوامل بیرونی مربوط نیست٫
۱- باور لیاقت ، تا زمانی که شخص صاحب کسب و کار لیاقت خودت نبینی موفقیت رو قطعا جهان روی موفقیت رو به اون نشان نخواهد داد٫
۲-باور فراوانی، اینکه توی ذهنتون این فکر رو بکنید که فرصت ها نامحدودند، مشتری ها روز به روز بیشتر می شوند،افراد روز به روز ثروتمند تر میشوند و نگران کمبود منابع مالی و انسانی نباشید٫
۳- باور هدایت، اینکه باور داشته باشید که ما در هر لحظه درحال هدایت الهی هستیم و این باور به انسان آرامش میدهد ٫ این باعث میشود که بدانیم خداوند راه های بعدی رو به ما نشان خواهد داد و ما فقط باید توی این لحظه کار درست رو انجام بدیم٫
۴- تعهد شخصی، این اصل به شخص کمک میکنه در کسب و کار خودش همیشه پرانرژی باشه و ذهن انسان به دلیل ثبت تعهد این اجازه رو به ما نمیدهد که کم کاری کنیم٫
این ۴ اصل رو بنده به ذهنم رسید و شخصا در کسب و کارم و زندگی ام ایجاد کرده ام و نتایج فوق العاده بوده به حمدالله٫
امیدوارم این نظر برای شما مفید بوده باشه
با تشکر و آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد عزیزمون
باسلام خدمت خانواده عزیزم در سایت واستاد عزیزودوست داشتنی اقای عباس منش وخانم شایسته درمورد این سوال که به طور اصولی واساسی طبق قانون جذب استاد در مرحله اول که انسان تبدیل میشود یه یک اهنربابرای جذب تمام موقعیتها وموفقیت هاوخواسته هایش استاد این اصل که باید طبق قانون تکامل طی شود راطی کرده وباورهایی که فراوانی ثروت خداوندووتمام باورها در این زمینه رابه خوبی در خود ایجاد کرده ودر تمام کسب وکارهایشان از کسی تقلیدنکردنده وبه الهامات درونی خودشون عمل کرده وبه گفته استادکه شما طبق قانون افرینش که جلو میروید همه چیز وهمه کس برای یه ثمر رسیدن باورهای انسان دست به کار میشوند وشما الان درتمام سایتها وکانالهای موحود که دارند محصولات استاد را به قیمت خیلی پایین میفروشند وفایلهای استاد رامیکس میکنندبه گمان خود که بااین کار درامد کسب میکنند ولی در واقع دارند برای استاد تبلیغ میکنند واین برمیگردد به باوراینکه من همواره در زمان ومکان مناسب برای رسیدن به خواسته هاقرار دارم شاد ثروتمند وخوشبخت در دنیا واخرت دوستتان دارم
? عاملی که باعث شده نتیجه های استاد تغییر کندبه شرح زیر است.
1- دیدگاه متفاوت به مسائل و مشکلات نسبت به دیگران
2- متفاوت عمل کردن نسبت به دیگران
3- عمل به الهامات و توکل کردن به خدا ، با وجود مقاومت ذهنی و دلیل منطقی آوردن مغز
4- اصلاح باورهای و ساخت باورهای بهتر از مداری که داخلش است با وجود این که شاید نتیجه ندهد و درواقع ادامه دادن
5- داشتن هدف کمی بالاتر از مدار خود و قبل از رسیدن به اون داشتن هدف بعدی
6- ایجاد کردن اعتماد به نفس و عزت نفس در خود
7- داشتن علاقه
8- ایجاد تضادها در زندگی استاد
9- طی کردن تکامل خود
? به طور کل استاد در اوایل راه تضادهایی داشتن ،این تضادها باعث تغییر باورها شون شده درواقع جهان ایشون مجبور کرده که بعضی کارها رو باو جود این که اطلاعی از قوانین ندارن انجام بدن و طی تکامل ،کم کم این تضادها باعث شده که برن و در مورد موفقیت مطالعه کنند و آگاهی هایی از بعضی کتاب ها دریافت کنند، و از آگاهی ها متوجه می شن که حالا چه چیزی رو می خوان ، و هدفی رو انتخاب می کنند ،و هدف انتخاب کردن باعث می شه که بعضی از رفتارهاشون رو تغییر بدن، تا به هدف شون برسند ، واین تغییر رفتار باعث تغییر باورها و تغییر باورها باعث تغییر مداری می شه که داخلش هستند و تغییر مدار باعث تغییر مکان و آدم ها و شرایط شون شده ،و با موندن در مدار جدید طی یک مدت ، باعث عادی شدن شرایط برای اون شده و دوباره این پروسه رو از اول برای مدار بعدی انجام دادن تا تغییرات بزرگ بزرگ تر شده تا به موفقیت ها که اکنون می بینیم از ایشان منجر شده.
? عاملی که نتایج یک کسب کار متفاوت می کنه ، آگاه بودن به قوانین و ساخت باور مناسب آن،داشتن یک هدف بالا و برتر در ذهن و چک کرده هرروز خودمون که چقدر به هدفمون نزدیک شدیم و چه کارهایی باید برای اون هدف انجام بدیم و چه تغییرات خوبی در ما در راستای هدفمون ایجاد شده ،و همچنین اطلاح و تغییر باور ها ، به واسته تضادهای که در طول مسیر هدف با اون برخورد می کنیم ،باعث ایجاد نتیجه متفاوت نسبت به دیگران می شه.
?عاملی که باعث شده کسانی که علم بازاریابی دارن انجام بدن ولی استاد انجام نده و موفق بشه این است که کسانی که علم بازاریابی رو کسب کردن ، در مداری بودن که اتفاقاتی براشون افتاده که باعث تجربیاتی در این زمینه شده و این تجربه به خاطره باورهای بوده که در طی مدت عمر خود با توجه به تضادها و عکس العمل این افراد نسبت به تضادها ایجاد شده و ما اختیاری داریم افرادی رو پیدا کنیم که، تضادها ایجادشده در اون باعث رشد سریع اون با کمترین سختی و بیچیدگی شده باشه، نه این که ما مسیری رو بریم که طولانی و پیچیده و سخت باشه
?و علت این که بعضی از کسب کارها اون علومی که بازاریابان گفتن رو اجرا می کنند و نتیجه نمیدهد ،همین طولانی بودن مسیر و ایجاد ناراحتی به خاطره قوانین که اون بازاریابان می گن، که در واقع بعضی از قوانین رو که اون ها می گن به واسته باورهای اون ها است نه براساس قوانین جهان،و در واقع عدم هماهنگی بعضی از قوانین بازاریابی با قوانین جهان و نبودن اصل و پاییه قوانین در کارهایشان می باشد .
بنظرمن انچه نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکنه و یا نتایج استاد را متفاوت نشون میده بر میگرده به میزان باور هر فرد باور به خدا و باور به توانایهاش .
اگر از درون خودت به خودت باور داشته باشی و بدون هیچ شک و دو دلی به یقین صد در صد برسی که در کسب وکارت موفق میشید حتما موفق میشوید چون خدا به اندازه باور هر فرد به او نعمت میدهد.
یک ذهنیت منفی کافیه تا تمام نقشه ما را نابودکنه پس باید صد در صد به موفقیتمون مطمئن باشیم در زمانهای پیشین افراد زیادی بودند که خیلی در کسب و کارشون موفق بودند با وجود اینکه دامنه تبلیغات در زمان اونا به نسبت حالا اصلا قابل مقایسه نیست پس به این نتیجه میرسیم تبلیغات جزء فرعیاته و ایمان به خدا و باور به توانایهای مغز جزء اصلیاته پس باورهای نیرو بخش مثل سوخت موتور میتونه انسان را به سمت اهدافش پرتاپ کنه به امید روزی که همه ما به باور ویقینی برسیم که استاد عزیز در همه جنبه های زندگیش رسیده در پناه حق تعالی موفق باشید.
بخاطر لایو های اینستا گرام تون سوال بسیار بجایی مطرح کردید از اون سوال هایی است که پاسخ به اون و کامنت های بچه
کلی باورهای مالی مان رو بهبود می بخشه مثل تمرین جلسه 3 قدم اول از دوره 12 قدم که پاسخ های بچه ها گنجینه ای از باورهای خوب درش نهفته است.
پاسخ بنده به این سوال اینه که استفاده از ابزار و روی خدا حساب کردن جدای از هم نیستند.
در واقع ما برای کسب یک موفقیت به خدا توکل میکنه از خدا میخوایم که راه حل رو به ما نشان بده و خدا هست که ادم ها شرایط و موقعیت ها رو برامون فراهم میکنه
و اگر ما خواسته ای یا هدفی داریم مثلا رونق بیزینسی که انلاین است . این خداست که ما را به آن موفقیت می رساند. اگر در مدار اون هدف باشیم تمام ابزارهای مورد نیاز همگی یکی پس از دیگر به دست ما میرسیند و برای ما کار میکنند چون خود ما در ان مدار قرار داریم.
اگر ما در مدار خواسته مون نباشیم مثلا یک فروشگاه انلاین پوشاک رو بخواهیم راه اندازی و اون رو رونق بدیم از ابزارهای قدرمند تبلیغاتی و بازاریابی استفاده کنیم تنها به اندازه ای که باور کنیم که اون ابزارها برای ما مشتری میارن مشتری وارد میشود.
و تاثیر اون هم بسیار، گذرا است.
دقیقا دوستان اگر در طبیعت با حداقل ابزارها بدون نفت و مواد اشتعال زا آتیش روشن کرده باشید اگر اتیش رو اصولی روشن کنید ابتدا بسیار به سختی روشن میشه و تا کم کم ذغال تشکیل بشه و یواش یواش (قانون تکامل) شعله ور بشود اصول رو رعایت کرده باشید ساعت ها این اتیش به اندازه ای که هیزم خشک داشته باشید روشن خواهد بود تا کاملا خاکستر خاموش شود.
اگر شما از همان ابتدا یکدفعه مثلا نفت روی ان بریزی یکدفعه شعله ور میشه و اتیش برای لحظاتی زبانه میکشه و دوباره به حالت قبلی بازمیگرده تا اون خرده ذغال های کوچیک که گاها به چشم نمی ایند تشکیل نشود این حرکت اثرش لحظه ای است.
دقیقا ابزارهای تبلیغاتی موجود در دنیا هم همین طوری هستند فقط اثرش لحظه ای است و به همان سرعت انتشار به همان سرعت هم اثر زود از بین میرود.
چون به صورت بیس بیزینس شکل نگرفته اگر شکل بگیرید با کوچکترین دمیدنی شعله میکشه یا با کوچکترین رونمایی مشتری های ظاهر میشوند.
حتی خود ابزارهای تبلیغاتی گوگل هم به همین شکل عمل میکنند راه حل میانبر و تبلیغاتی و غیره که تاثیر پایداری داشته باشه وجود نداره.
فقط ازتون میخوام اون مثال اتیش رو بیاد داشته باشید.
این از نقش ابزار تبلیغاتی و تاثیر اون در توسعه کسب و کار
در واقع شما باید روی خدا حساب باز کنید و باورهای مناسب در مورد موفقیت و ثروت مثل اینکه ثروت بی نهایت است (باور فراوانی) و من لایق بهترین ها هستم (لیاقت) رو در خودتون ایجاد کنید. اون وقت خداوند کار بازاریابی رو براتون انجام میده.
و اما در مورد استادعباس منش که بیزینس ایشان برپای باورهاست و ایشان باور های خالص درمورد ثروت رو ایجاد کرده اند و به طور طبیعی مشتریان از بی نهایت طریق به سمت سایت ایشان کشیده میشوند و این خداست که بازاریابی میکند هرکدام از من و شما ها به شیوه های ساده و معمولی با ایشان اشنا شدیم و دنبال کننده برنامه های ایشان بودیم.
البته به همان طرقی که با ایشان اشنا شدیم با خیلی کسانی دیگر که بسیار اسبق تر از ایشان هم بودند اشنا شدیم اما جنس برنامه ها و محصولات ایشان که حاصل از الهاماتی بوده که به ایشان شده و سپس به اون الهامات عمل کرده اند و ان محصولات تولید شده اند اون منبعی که به ایشان الهام کرده که محصول رو تولید کننده به ما الهام کرده که از اون محصول استفاده کنیم.
چون با توجه به اینکه ما الان چه باوری داریم در همان مدار قرارداریم و الهامات مربوط به ان مدار رو دریافت میکنیم.
در نتیجه اگر الهامی به شما میشود که بروید و یه محصول یا خدمت رو انجام بدهید متقابلا کسانی هستند که بهشون الهام میگردد که برای رفع نیازشون محصول یا خدمتی وجود دارد و بدنبال شما می آیند.
منبع الهام کیه . الله ” فلهما فجورها و تقوا … ”
پس خداست که بازاریابی رو برای ما انجام میده.
تاکید میکنم اینکه سرجای خودمون بشینیم و بگیم با الهامات تمام اتفاقات رخ میده و ما کاری نکنیم همان حرکات فیزیکی انجام ندهیم هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
در واقع 99 درصد باورها کار رو انجام میدهند و 1 درصد حرکات فیزیکی ما.
مثلا به من الهام میشه در وب سایتم یک صفحه فرود (فرمی برای دریافت اطلاعات در بدو ورد کاربر) با یکسری جملات بسازم یا یک مطلبی با فلان عنوان بگذارم.
فرق استاد با بقیه اینه که اولا باورهای خالصی ایجاد کرده و به اونها عمل میکند.
تذکر:باوری که اقدامی براش نشود ایجاد نشده است.
دوما ایشان به الهاماتی که بهشون میشود عمل میکند.
سوما اینکه نتایج امروز استاد یک شبه ایجاد نشده و تکاملش رو طی کرده.
در آخر بگم که باورهای مناسب در مورد یک کسب و کار عامل اصلی موفقیت در اون کسب و کار است. و ابزار دستان خداوند برای موفقیت در کسب و کار است بقول استاد دستش رو بهش نگاه نکن به خودش نگاه کن.
در پایان از استاد گرامی بازهم تشکر میکنم از دوستان دیگر هم که نظر میگذارند هم متشکرم و ارزوی موفقیت برای برنده این مسابقه میکنم.
باسلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز وهمه ی دوستان خوبم .ابتدا از شما وهمه ی دوستان عزیز برای تمام تجربه هایی که صادقانه در این کانال به اشتراک میگذارید بسیار سپاسگزارم .در جواب سوال مسابقه،من فقط یک مورد را میخواهم راجع بهش صحبت کنم واون در واقع میزان یقین وایمان هر فرد به رب یکتا و باور به جنبه خالق بودن خود ماست،هر کدام از ما باتوجه به احساس و ارتعاشمون وارد مداری میشویم که مطابق با همان مدار، اتفاقهای زندگیمان رقم میخورند. افراد وشرایط مالی و کسب وکار،که مورد توجه همین سوال است،باتوجه به ارتعاش و احساس خوب فرد رقم میخورد.هرچه وابستگی به شرایط بیرونی بیشتر باشد،فرد از خود و خالق و احساس درونی خودش دورتر میشود، لذا تمام کارها جنبه برد وباخت پیدا میکنند.در بهترین شرایط،با احتساب تمام پیش بینی ها باز گاها به نتیجه دلخواه نمیرسیم.در حالیکه اگر به نیروی درونی خود اعتماد کنیم و از او بخواهیم که مارا هدایت کند به بهترین هدایت ونتیجه میرسیم.من خودم شخصا در مورد خرید و فروش از نیروی درون خودم می پرسم و وقتی به جواب برسم،به آن عمل میکنم.و تاحالا همیشه سود برده ام.یا اگر پیشنهاد کاری باشد،حتما با توجه به آگاهی هایی که تا حالا بدست آورده ام،از احساس درونم کمک میگیرم واز نجواهای ذهنی، خودم را دور میکنم مثل توسل جستن به آدمها یا شرایط و …و هرگز در زمانیکه در احساس و فرکانس پایین هستم ،در مورد امور مهم تصمیمی نمیگیرم.اگر نیروی درونیم استفاده از ابزار را توصیه کند،از آن بهره میگیرم واگر باز هم ،نتیجه دلخواه را نگیرم،مسئولیت کامل آن به عهده خودم میباشد.چون فرکانسهای من هم همیشه بدون مشکل نیست و باورهای محدود کننده در ما همواره وجود دارند.
با سپاس از همه ی گروه صمیمی عباسمنش.
لازمه بهتون بگم که من تازه بیکار شدم ولی شاید حکایت پیکان دنده ارژانتینی استاد باشه بچه ها دعا کنید این تعدیل نیرو و بیکاری من حسابی به نفعم تموم بشه و اینم بگم که ٫ ۴ماهه که حسابی دارم روی خودم کار میکنم واسه همین این به تعدیل نیرو رو به فال نیک گرفتم چون خودم چند روز قبل از این ماجرا گفتم خدایا این کار دیگه مثل روزهای اول برام پرچالش نیست دیگه موسایی نیست که به آب بندازمش ٫٫٫حتی درست فردای روز اخراجم رفتم پارک بانوان و اونجا جشن شعبانیه بود و فهمیدم ک خدا برام جشن گرفته وحسابی شکرشو گفتم ٫٫٫٫ یک بار هم چند سال پیش اخراج شدم شب که آمدم خانه با پولی که به خانواده م قرض داده بودم مبل نو خریده بودند و درست یک ساعت بعد از اخراجم مبلها رسید و من دیدم خدا بازم برام جشن گرفته حس خوبی بود انقدر راحت با از دست دادن کار روبرو شدن و تازه روی مبلهای نو نشستن خخخخخخ ٫٫٫ و اما جواب سوال
شاید حقیقت جهان هستی حکایت به آب انداختن موسی است توسط مادرش ٫چیزی که به ظاهر از هیچ قاعده و قانون و استراتژی و ابزاروعقلی تبعیت نمیکنه٫حکایت تمام جهان و اتفاقاتش میتونه همین طور باشه ولی این ماهستیم ک همیشه این حکایت رو باور نمیکنیم ٫
من یادمه تا چند سال پیش همیشه سوالم این بود ک مگه مهناز افشار چی داره ک میلیون ها ادم عاشق و واله ش هستن؟؟؟با تمام وجودم معتقد بودم از خیلی افراد زیبایی و جذابیت کمتری داشت ولی موفق تربود و پولسازتر چرا؟
این سوال برای خودم هم مطرحه ولی تا حدی ک بهم گفته بشه سعی میکنم جواب بدم به امید اینکه از دل برآید:
فکر میکنم ما درجهانی مادی با شاخصه های غیر مادی زندگی میکنیم که خیلی چیزها یا موفقیتها در ظاهر از ابزار و استراتژی ها استفاده نکرده ولی راه خود را باز کرده ٫یعنی{{{ فرکانس }}}جواب داده نه ابزار ٫٫٫٫٫٫جالبه که یکی از شاگردان استاد هست که من مطالبش رو پیگیری میکنم ولی گاهی تو بعضی فایلهاش وقتی یک سری چیزهای خوب یا اصطلاحا قوانین جهان رو داره مطرح میکننه من یک دافعه ای درم ایجاد میشه ولی همون مطالب رو از فرکانس عباسمنش نسبت به انجامش احساس ولع پیدا میکنم ٫٫٫چی میشه که یک کسی داره از یک چیز خوب حرف میزنه ولی ما رو دور میکنه از اون موضوع ولی وقتی عباسمنش رو میبینیم به رعایت اون موضوع گرایش پیدا میکنیم ؟؟
از سال ۹۳ با عباسمنش آشنا شدم ولی سالهاست هنوز که هنوزه تمام فایلهاش رو گوش میکنم با کلی استاد دیگه هم اشنا شدم ولی با اونها حداکثر۶ماه موندم چرا؟؟من کلی پای حرف اساتید عرفان و مذهب نشستم چرا هیچ وقت ثابت نموندم باهاشون؟ هرجا میرم تهش برمیگردم همین جا٫٫٫٫٫
یه مثال دیگه من گاهی که بی حوصله میشم یک فایل عباسمنش رو میذارم و شروع میکنم به موضوع خودم فکر کردن٫٫٫٫مثل brain storming یکدفعه ذهنم باز میشه شاد میشم و ایده میاد سراغم در حالی که ظاهرا اصلا به فایل گوش نمیدم ٫٫٫٫٫
یه مثال جالب که من فرکانس رو کاملا درک کردم سالها پیش قبل از اشناییی با عبامنش من کلاسهای معصومه تیموری رو رفتم اونجا ایشون گفت: اگر یک کاری رو نمیتونید انجام بدین بنویسید به سبک اهرم رنج و لذت (تراز اینکه از انجام و عدم انجامش چی گیرت میاد) من اون موقع خیلی جالبه بدونید خودم هیچ وقت نمیتونستم تنهایی برم خرید و کلا همیشه خرید کردن رو اسراف میدونستم خانم تیموری انقدر لباس داشت و کفش که من واسه اولین بار تو ذهنم جرقه خورد که بببین چه قدر میشه لباس داشت تازه خیلی هم زیباست و باشکوه ٫٫٫٫فرداش رفتم کفش خریدم واسه اولین بار تو زندگیم تنهایی رفتم خرید ٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫یعنی ایشون بدون اینکه بدونه تنها با فرکانس باعث شد من ی کاری رو که در انجامش ناتوان بودم رو خیلی سریع انجام بدم یعنی یک تکنیک دیگه رو گفته بود اما فرکانسش از طریق تکنیک فراوانی باعث شد من جواب بگیرم٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫
یه چیزی رو هم تو پرانتز بگم: بچه ها یه کوچولو دلم گرفته البته حالم خوبه ها یه جور خاصی ام من امسال به خدا گفتم :خدایا یه کاری کن امسال متفاوت ترین سال زندگیم باشه ۴ ساله که دارم روی خودم کار میکنم زندگیم هم پر از نشونه هاس ولی خواهرم که تازه با عباسمنش آَشنا بهم گفت تو این همه ساله که داری روی خودت کار میکنی پس چرا نتایج بزرگ نمیگیری؟؟ از خدا خواستم گفتم خدایا من خودمو خیلی به چالش کشیدم خیلی جاها سعی کردم خودمو اصلاح کنم خیلی جاها ایمانمو نشون دادم خیلی جاها ب در بسته خوردم ولی این بار بذار بترکونم نمیدونم چطوری ولی خدا باید بیشتر تو زندگیم نمود پیدا کنه بچه ها دعا خیلی اثر داره واسه من دعا کنین ٫٫٫٫٫٫٫٫منم دعا میکنم هر کی که متن من رو چ خوند و چ نخوند هرکی ک تو سایت عضوه حال دلش و حال جیبش(خخخخ) خوب باشه واما هدف وآرزوی من که تا حالا حتی جرات به زبون آوردنشو نداشتم چون از طرف خانواده م همیشه یک تابو بوده و برای این هدف و آرزو همیشه طرد شدم ولی تو این خانواده میخوام بیانش کنم :
بچه ها من دلم میخواد بازیگر بشم تا حالا چند کلاس هم رفتم و همیشه هم جزئ برترین ها بودم در دوران مدرسه هم که تئاتر و مجریگری مدرسه دست خودم بود٫ولی بعد از دوران دانشگاه به کلی متوقف شدم و هنوز نتایج نیامدن و برای بازیگری به پروژه ای دعوت نشدم البته یک پروژه بود ولی نبمه کاره رها شد در سال ۹۸ خیلی برای بازیگری فعالیت کردم خدا رو شکر بارها و بارها از باورهای غلط اساتید بازیگری توی کلاسها اعراض کردم ٫٫٫٫دنیای بازیگری دنیای باورهاس و خود خودش(قادر مطلق) باید توفیق بده که من اون نیت غلطی که نمیذاره تو این راه به پیش برم برداشته بشه اون ترمزی که نمیذاره حرکت کنم انشالله امسال ،سال ۹۸ بالاخره برداشته بشه٫٫٫
حتی تو رویام میبینم که وقتی سیمرغ میگیرم اسم عباسمنش رو میارم٫٫٫٫٫٫٫
اولین باره که با یه گروه به این بزرگی از آرزوم حرف زدم آرزویی که از ۴سالگی با منه و این حالم و خیلی خوب کرد ممنونم که خوندین٫
ضمنا این امکان که میشه نظر رو ویرایش کرد تا یک ساعت خیلی جالبه متشکرم
بچه ها اگر دیدگاهم رو دوست داشتید لطفا رای بدین ٫متشکرم
سلام فرشته عزیزم
متنت که خوندم یک جاهایش احساس کردم خودمم ? مطمئنم مطمئنم که حتما امسال سال خوبی برات میشهههههه و به ارزوت می رسی منم به حوزه صدا علاقه دارم و همیشه خودم تصور می کنم که سیمرغ میگیرم و اسم استاد میگم ? البته من خودم در سطوح جهانی تصور می کنم که استاد اصلا خودش انجا باشه ? عزیزم البته اوردن اسم سایت یا کانال در قوانین سایت نیست ولی حالا می نویسم برات اگر اشکال نداشت که منتشر میشه… ولی من در یک کانالی عضو هستم به نام گویندگی ودوبلاژ که امروز یک اگهی گذاشته بودن که تست بازیگری میگرن برای یک سریال تلویزیونی……(در موسسه سایه در کرج) گفتم بگم شاید به توانه بهت کمک کنه دوست من ??????. به امید موفقیتتت….. اهان یک چیز دیگه من احساس می کنم همون خانوادت هنوز برات یک ترمزه….. روش فکر کن
موفق باشی عزیزم
سلام راضیه جان
خوندن جواب شما بهم خیلی انرژی داد. اسم خواهر من هم راضیه هست ……و اینکه دقیقا زدی به هدف من خانواده م پاشنه اشیلم هستن انشالله روش کار میکنم و تاحدی هم کار کردم ……من تازه پیام شما رو دیدم ولی بازم متشکرم می رم داخل کانالی که گذاشتین ….براتون آرزوی موفقیت میکنم اتفاقا من هم به گویندگی و دوبلاژ علاقه دارم بی حکمت نبوده شما این پیام رو گذاشتید ….
انشالله ی دوبلور عالی بشی چون تو دوبله هم خیلی عشق رد و بدل میشه افرادی مثل نصرالله مدقالچی از بچه 5 ساله عاشق صداش میشن تا پیرمرد 80 ساله انشالله شما هم خالق عشق و هنر بشین
سلام فرشته عزیزم… چه جالب که اسم خواهرت راضیه است ?? ای جان عزیزم اره دقیقا حتمت بی حکمت نیست خوشحالم که انرژی گرفتی… این لطف خدا بوده بهت.. که من یاذم بیاذ و این رو برات بنویسم خدا روشکرررررررر…. مرسی از ارزوی زیبات برای من انشالله که خودتتتممممم به ارزوت می رسی و بدرخشی در بازیگری ???
با سلام دوست عزیزم
خدارو شکر میکنم که راه خودتو پیدا کردی و میدنی دقیقا عاشق و علامند به چه موضوعی هستی چون 95 در صد این مردم نمیدونن به چی علاقه دارن و از روی اجبار امورات زندگیشون رو میگذرونن توی همین راه پیش برو و نشونه ها رو یادداشت کن و تایید کن مطمعن باش که به خواسته ات میرسی و از سپاسگزاری قبل از رسیدن به خواسته هات غافل نشو
در پناه الله یکتا شاد و موفق ثروتمند و سعادتمند باشی عزیزم
تشکر دوست عزیز برای توجه تون و جواب مختصر و بسیار مفیدتون
و تشکر برای نکته ای که یادآوری کردین :نوشتن نشونه ها
از جوابتون وکلمه کلمه تون،انرژی مثبت و فرکانس عالی و متفاوتتون کاملا رو حس کردم ٫٫٫٫٫ تا حالا از این زاویه به اینکه حتی شناختن علاقه خودش یک نعمته نگاه نکرده بودم،براتون آرزوی موفقیت دارم٫
من فکر میکنم که ما ادمها هرچیزیو که بیشتر دوست داشته باشیم بیشتر بهش توجه میکنیم.و احساسمونم در حین انجام اون کار خوبه،حالا اگه اون چیز،شغل ما باشه ما احساس خوب و تمرکز که دو اصل مهم هستن رو قاطیِ شغلمون میکنیم و این روز به روز باعث پیشرفت در کارمون میشه..
واینکه اگه توی راه و مسیرمون توسل و توکل رو باهم داشته باشیم.یعنی همت کنیم و گمان وظن خودمان رو نسبت به خداوند بهتر کنیم. حتما نتایج عجیب تغییر میکنه. به قول حافظ:
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت، کافریست..
راهرو گر صد هنر دارد،توکل بایدش.
سپاسگزارم فکر کنم این بیت شعر برای من سروده شده خخخخخ چون قبلا هم مضمونش رو تو همین سایت بچه ها برام گذاشته بودن….تشکر از توجه تون و با ارزوی بهترین ها برای شما دوست عزیز
میزان ایمان و تفاوت در باورها و دانستن و استفاده از قوانین الهی
اول از هر چیز سپاسگزار خداوند هستم که مارو به مسیر درست هدایت کرد و این سایت راهی شد برای پیشرفت شخصی ما
مهم ترین نکته در جواب دوستمون این حرف استاد هست که “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است” قشنگتر از این جمله نداریم.
ما دو تا کلمه کلیدی تو این حرف داریم:ایمان و عمل
توی هر مسیری با هر هدفی ،خواه کسب و کار باشه خواه رابطه وهرچیز دیگه… باید ایمان و عمل باهم انجام بشه تا نتیجه عالی بدست آید،یعنی اون کسی که فقط ایمان داره و میشینه تو خونه و کاری انجام نمیده تو مسیر درست نیست و اون کسی هم که عمل رو انجام میده اما قسمت ایمانش مشکل داره اونم تو مسیر درست نیست
همه میگن خداوند گفته از تو حرکت از من برکت، من میگم ای کاش بگیم “از تو حرکت همراه با باور مثبت” از من برکت…..
و یک مساله دیگه اینکه وقتی فکر مثبت باشه اصلا شک و دودلی وجود نداره یعنی مسیر که درست باشه فرکانس که درست باشه نیاز نیست دست و پا بزنیم و به هرچیزی چنگ بزنیم تا موفق بشیم… تفاوت عمده استاد با دیگران در همین موضوع هست که اولا فکرشون درست بوده بعد هم حرکت کردن
ما باید حواسمون باشه که توی تله ی تنبلی و مسئولیت رو گردن خدا انداختن گیر نکنیم، و همونطور که استاد همه جا گفتن تلاش باید باشه اما قبل از دست زدن به هر کاری فرکانست ارجحیت داره به انجام اون کار
اول فکر درست بعد عمل!
وگرنه ادم های زیادی هستن که یک کار با یک شرایط دارن انجام میدن ولی نتیجه متفاوته
قانون جهان هستی مثل یادگیری شنا هست که اگر آزاد کردن بدنت رو اب رو یاد بگیری دیگه بقیش با یه کم دست و پاتو تکون دادن حرکت میکنی، و دیگه مثل قبل نمیترسی که غرق بشی دست و پای زیاد نمیزنی به دیگران نگاه نمیکنی که اونا چطور شنا میکنن
من فکر میکنم دلیل تفاوت نتیجه استاد با دیگران این هست که هر دو مورد ایمان و عمل رو با کیفیت عالی انجام میدن وگرنه که به قولا خیلیا دارن همین کارو میکنن
سپاسگزار خداوندی هستم که نعمت،ثروت،فراوانی و عشق رو به حد بینهایت برایم قرار داده و امیدوارم که کمکی به دوستم کرده باشم
با سلام خدمت استاد عزیز و خانواده خوشبخت عباسمنش!
در مورد جواب به سوال خواستم عرض کنم اگر این سوال رو از اساتید متخصص رشته کارآفرینی و مدیریت و ٫٫٫ بپرسیم جواب هایی دریافت خواهیم کرد که با جواب بنده به این سوال متفاوت خواهد بود،
اونها عواملی مثل روش های مدیریت،تشخیص فرصت،مارکتینگ درست و اصولی،نحوه برخورد با مشتری یا CRM و و و از این سری جواب هایی که البته بنده با اونها مخالف نیستم و قطعا در پیشرفت کسب و کار موثر هستند٫
اما دوستان من در مورد چند عامل میخواهم صحبت کنم که این ها از نظر بنده عوامل اصلی در رشد و موفقیت یک کسب و کار خواهد بود و این عوامل هستند که اصل هستند و در صورت رعایت این اصول ما به مواردی که اساتید برجسته این حوزه توصیه میکنند هم خواهیم رسید٫
این رو هم بگم که این عوامل کاملا درونی هستند و هیچ یک از اونها به عوامل بیرونی مربوط نیست٫
۱- باور لیاقت ، تا زمانی که شخص صاحب کسب و کار لیاقت خودت نبینی موفقیت رو قطعا جهان روی موفقیت رو به اون نشان نخواهد داد٫
۲-باور فراوانی، اینکه توی ذهنتون این فکر رو بکنید که فرصت ها نامحدودند، مشتری ها روز به روز بیشتر می شوند،افراد روز به روز ثروتمند تر میشوند و نگران کمبود منابع مالی و انسانی نباشید٫
۳- باور هدایت، اینکه باور داشته باشید که ما در هر لحظه درحال هدایت الهی هستیم و این باور به انسان آرامش میدهد ٫ این باعث میشود که بدانیم خداوند راه های بعدی رو به ما نشان خواهد داد و ما فقط باید توی این لحظه کار درست رو انجام بدیم٫
۴- تعهد شخصی، این اصل به شخص کمک میکنه در کسب و کار خودش همیشه پرانرژی باشه و ذهن انسان به دلیل ثبت تعهد این اجازه رو به ما نمیدهد که کم کاری کنیم٫
این ۴ اصل رو بنده به ذهنم رسید و شخصا در کسب و کارم و زندگی ام ایجاد کرده ام و نتایج فوق العاده بوده به حمدالله٫
امیدوارم این نظر برای شما مفید بوده باشه
با تشکر و آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد عزیزمون
باسلام خدمت خانواده عزیزم در سایت واستاد عزیزودوست داشتنی اقای عباس منش وخانم شایسته درمورد این سوال که به طور اصولی واساسی طبق قانون جذب استاد در مرحله اول که انسان تبدیل میشود یه یک اهنربابرای جذب تمام موقعیتها وموفقیت هاوخواسته هایش استاد این اصل که باید طبق قانون تکامل طی شود راطی کرده وباورهایی که فراوانی ثروت خداوندووتمام باورها در این زمینه رابه خوبی در خود ایجاد کرده ودر تمام کسب وکارهایشان از کسی تقلیدنکردنده وبه الهامات درونی خودشون عمل کرده وبه گفته استادکه شما طبق قانون افرینش که جلو میروید همه چیز وهمه کس برای یه ثمر رسیدن باورهای انسان دست به کار میشوند وشما الان درتمام سایتها وکانالهای موحود که دارند محصولات استاد را به قیمت خیلی پایین میفروشند وفایلهای استاد رامیکس میکنندبه گمان خود که بااین کار درامد کسب میکنند ولی در واقع دارند برای استاد تبلیغ میکنند واین برمیگردد به باوراینکه من همواره در زمان ومکان مناسب برای رسیدن به خواسته هاقرار دارم شاد ثروتمند وخوشبخت در دنیا واخرت دوستتان دارم
سلام
? عاملی که باعث شده نتیجه های استاد تغییر کندبه شرح زیر است.
1- دیدگاه متفاوت به مسائل و مشکلات نسبت به دیگران
2- متفاوت عمل کردن نسبت به دیگران
3- عمل به الهامات و توکل کردن به خدا ، با وجود مقاومت ذهنی و دلیل منطقی آوردن مغز
4- اصلاح باورهای و ساخت باورهای بهتر از مداری که داخلش است با وجود این که شاید نتیجه ندهد و درواقع ادامه دادن
5- داشتن هدف کمی بالاتر از مدار خود و قبل از رسیدن به اون داشتن هدف بعدی
6- ایجاد کردن اعتماد به نفس و عزت نفس در خود
7- داشتن علاقه
8- ایجاد تضادها در زندگی استاد
9- طی کردن تکامل خود
? به طور کل استاد در اوایل راه تضادهایی داشتن ،این تضادها باعث تغییر باورها شون شده درواقع جهان ایشون مجبور کرده که بعضی کارها رو باو جود این که اطلاعی از قوانین ندارن انجام بدن و طی تکامل ،کم کم این تضادها باعث شده که برن و در مورد موفقیت مطالعه کنند و آگاهی هایی از بعضی کتاب ها دریافت کنند، و از آگاهی ها متوجه می شن که حالا چه چیزی رو می خوان ، و هدفی رو انتخاب می کنند ،و هدف انتخاب کردن باعث می شه که بعضی از رفتارهاشون رو تغییر بدن، تا به هدف شون برسند ، واین تغییر رفتار باعث تغییر باورها و تغییر باورها باعث تغییر مداری می شه که داخلش هستند و تغییر مدار باعث تغییر مکان و آدم ها و شرایط شون شده ،و با موندن در مدار جدید طی یک مدت ، باعث عادی شدن شرایط برای اون شده و دوباره این پروسه رو از اول برای مدار بعدی انجام دادن تا تغییرات بزرگ بزرگ تر شده تا به موفقیت ها که اکنون می بینیم از ایشان منجر شده.
? عاملی که نتایج یک کسب کار متفاوت می کنه ، آگاه بودن به قوانین و ساخت باور مناسب آن،داشتن یک هدف بالا و برتر در ذهن و چک کرده هرروز خودمون که چقدر به هدفمون نزدیک شدیم و چه کارهایی باید برای اون هدف انجام بدیم و چه تغییرات خوبی در ما در راستای هدفمون ایجاد شده ،و همچنین اطلاح و تغییر باور ها ، به واسته تضادهای که در طول مسیر هدف با اون برخورد می کنیم ،باعث ایجاد نتیجه متفاوت نسبت به دیگران می شه.
?عاملی که باعث شده کسانی که علم بازاریابی دارن انجام بدن ولی استاد انجام نده و موفق بشه این است که کسانی که علم بازاریابی رو کسب کردن ، در مداری بودن که اتفاقاتی براشون افتاده که باعث تجربیاتی در این زمینه شده و این تجربه به خاطره باورهای بوده که در طی مدت عمر خود با توجه به تضادها و عکس العمل این افراد نسبت به تضادها ایجاد شده و ما اختیاری داریم افرادی رو پیدا کنیم که، تضادها ایجادشده در اون باعث رشد سریع اون با کمترین سختی و بیچیدگی شده باشه، نه این که ما مسیری رو بریم که طولانی و پیچیده و سخت باشه
?و علت این که بعضی از کسب کارها اون علومی که بازاریابان گفتن رو اجرا می کنند و نتیجه نمیدهد ،همین طولانی بودن مسیر و ایجاد ناراحتی به خاطره قوانین که اون بازاریابان می گن، که در واقع بعضی از قوانین رو که اون ها می گن به واسته باورهای اون ها است نه براساس قوانین جهان،و در واقع عدم هماهنگی بعضی از قوانین بازاریابی با قوانین جهان و نبودن اصل و پاییه قوانین در کارهایشان می باشد .
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم.
بنظرمن انچه نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکنه و یا نتایج استاد را متفاوت نشون میده بر میگرده به میزان باور هر فرد باور به خدا و باور به توانایهاش .
اگر از درون خودت به خودت باور داشته باشی و بدون هیچ شک و دو دلی به یقین صد در صد برسی که در کسب وکارت موفق میشید حتما موفق میشوید چون خدا به اندازه باور هر فرد به او نعمت میدهد.
یک ذهنیت منفی کافیه تا تمام نقشه ما را نابودکنه پس باید صد در صد به موفقیتمون مطمئن باشیم در زمانهای پیشین افراد زیادی بودند که خیلی در کسب و کارشون موفق بودند با وجود اینکه دامنه تبلیغات در زمان اونا به نسبت حالا اصلا قابل مقایسه نیست پس به این نتیجه میرسیم تبلیغات جزء فرعیاته و ایمان به خدا و باور به توانایهای مغز جزء اصلیاته پس باورهای نیرو بخش مثل سوخت موتور میتونه انسان را به سمت اهدافش پرتاپ کنه به امید روزی که همه ما به باور ویقینی برسیم که استاد عزیز در همه جنبه های زندگیش رسیده در پناه حق تعالی موفق باشید.
با سلام و تشکر از استاد عباس منش گرامی
بخاطر لایو های اینستا گرام تون سوال بسیار بجایی مطرح کردید از اون سوال هایی است که پاسخ به اون و کامنت های بچه
کلی باورهای مالی مان رو بهبود می بخشه مثل تمرین جلسه 3 قدم اول از دوره 12 قدم که پاسخ های بچه ها گنجینه ای از باورهای خوب درش نهفته است.
پاسخ بنده به این سوال اینه که استفاده از ابزار و روی خدا حساب کردن جدای از هم نیستند.
در واقع ما برای کسب یک موفقیت به خدا توکل میکنه از خدا میخوایم که راه حل رو به ما نشان بده و خدا هست که ادم ها شرایط و موقعیت ها رو برامون فراهم میکنه
و اگر ما خواسته ای یا هدفی داریم مثلا رونق بیزینسی که انلاین است . این خداست که ما را به آن موفقیت می رساند. اگر در مدار اون هدف باشیم تمام ابزارهای مورد نیاز همگی یکی پس از دیگر به دست ما میرسیند و برای ما کار میکنند چون خود ما در ان مدار قرار داریم.
اگر ما در مدار خواسته مون نباشیم مثلا یک فروشگاه انلاین پوشاک رو بخواهیم راه اندازی و اون رو رونق بدیم از ابزارهای قدرمند تبلیغاتی و بازاریابی استفاده کنیم تنها به اندازه ای که باور کنیم که اون ابزارها برای ما مشتری میارن مشتری وارد میشود.
و تاثیر اون هم بسیار، گذرا است.
دقیقا دوستان اگر در طبیعت با حداقل ابزارها بدون نفت و مواد اشتعال زا آتیش روشن کرده باشید اگر اتیش رو اصولی روشن کنید ابتدا بسیار به سختی روشن میشه و تا کم کم ذغال تشکیل بشه و یواش یواش (قانون تکامل) شعله ور بشود اصول رو رعایت کرده باشید ساعت ها این اتیش به اندازه ای که هیزم خشک داشته باشید روشن خواهد بود تا کاملا خاکستر خاموش شود.
اگر شما از همان ابتدا یکدفعه مثلا نفت روی ان بریزی یکدفعه شعله ور میشه و اتیش برای لحظاتی زبانه میکشه و دوباره به حالت قبلی بازمیگرده تا اون خرده ذغال های کوچیک که گاها به چشم نمی ایند تشکیل نشود این حرکت اثرش لحظه ای است.
دقیقا ابزارهای تبلیغاتی موجود در دنیا هم همین طوری هستند فقط اثرش لحظه ای است و به همان سرعت انتشار به همان سرعت هم اثر زود از بین میرود.
چون به صورت بیس بیزینس شکل نگرفته اگر شکل بگیرید با کوچکترین دمیدنی شعله میکشه یا با کوچکترین رونمایی مشتری های ظاهر میشوند.
حتی خود ابزارهای تبلیغاتی گوگل هم به همین شکل عمل میکنند راه حل میانبر و تبلیغاتی و غیره که تاثیر پایداری داشته باشه وجود نداره.
فقط ازتون میخوام اون مثال اتیش رو بیاد داشته باشید.
این از نقش ابزار تبلیغاتی و تاثیر اون در توسعه کسب و کار
در واقع شما باید روی خدا حساب باز کنید و باورهای مناسب در مورد موفقیت و ثروت مثل اینکه ثروت بی نهایت است (باور فراوانی) و من لایق بهترین ها هستم (لیاقت) رو در خودتون ایجاد کنید. اون وقت خداوند کار بازاریابی رو براتون انجام میده.
و اما در مورد استادعباس منش که بیزینس ایشان برپای باورهاست و ایشان باور های خالص درمورد ثروت رو ایجاد کرده اند و به طور طبیعی مشتریان از بی نهایت طریق به سمت سایت ایشان کشیده میشوند و این خداست که بازاریابی میکند هرکدام از من و شما ها به شیوه های ساده و معمولی با ایشان اشنا شدیم و دنبال کننده برنامه های ایشان بودیم.
البته به همان طرقی که با ایشان اشنا شدیم با خیلی کسانی دیگر که بسیار اسبق تر از ایشان هم بودند اشنا شدیم اما جنس برنامه ها و محصولات ایشان که حاصل از الهاماتی بوده که به ایشان شده و سپس به اون الهامات عمل کرده اند و ان محصولات تولید شده اند اون منبعی که به ایشان الهام کرده که محصول رو تولید کننده به ما الهام کرده که از اون محصول استفاده کنیم.
چون با توجه به اینکه ما الان چه باوری داریم در همان مدار قرارداریم و الهامات مربوط به ان مدار رو دریافت میکنیم.
در نتیجه اگر الهامی به شما میشود که بروید و یه محصول یا خدمت رو انجام بدهید متقابلا کسانی هستند که بهشون الهام میگردد که برای رفع نیازشون محصول یا خدمتی وجود دارد و بدنبال شما می آیند.
منبع الهام کیه . الله ” فلهما فجورها و تقوا … ”
پس خداست که بازاریابی رو برای ما انجام میده.
تاکید میکنم اینکه سرجای خودمون بشینیم و بگیم با الهامات تمام اتفاقات رخ میده و ما کاری نکنیم همان حرکات فیزیکی انجام ندهیم هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
در واقع 99 درصد باورها کار رو انجام میدهند و 1 درصد حرکات فیزیکی ما.
مثلا به من الهام میشه در وب سایتم یک صفحه فرود (فرمی برای دریافت اطلاعات در بدو ورد کاربر) با یکسری جملات بسازم یا یک مطلبی با فلان عنوان بگذارم.
فرق استاد با بقیه اینه که اولا باورهای خالصی ایجاد کرده و به اونها عمل میکند.
تذکر:باوری که اقدامی براش نشود ایجاد نشده است.
دوما ایشان به الهاماتی که بهشون میشود عمل میکند.
سوما اینکه نتایج امروز استاد یک شبه ایجاد نشده و تکاملش رو طی کرده.
در آخر بگم که باورهای مناسب در مورد یک کسب و کار عامل اصلی موفقیت در اون کسب و کار است. و ابزار دستان خداوند برای موفقیت در کسب و کار است بقول استاد دستش رو بهش نگاه نکن به خودش نگاه کن.
در پایان از استاد گرامی بازهم تشکر میکنم از دوستان دیگر هم که نظر میگذارند هم متشکرم و ارزوی موفقیت برای برنده این مسابقه میکنم.
سلام دوست عزیز
و تشکر بابت این دیدگاه
اگه در مدار اون هدف باشیم تمام ابزارهای مورد نیاز همگی یکی پس از دیگری به دست ما میرسد
تشابه ابزارهایی مثل تبلیغات به نفت یا بنزین خیلی به جا بود
داشتن باورهای توحیدی
اینجا هم خیلی زیبا گفتید
اگه الهامی به شما میشه که برید محصول یا خدمتی را انجام بدید متقابلا کسانی هستند که بهشون الهام میشه که برای رفع نیازشون محصول یا خدمتی وجود داره
باوری که اقدامی براش نشه ایجاد نشده
دستش را بهش نگاه نکن به خودش نگاه کن
🙏
با سلام و سپاس از شما دوست گرامی
به نظر من هر کدام از ما انسان در هر لحظه در حال خلق چیزی هستیم که در دنیای واقعی نمود پیدا می کند.
و در واقع آن شی ء نمود یافته ممکن است توسط کسی تولید شده باشد و در زمان و مکان درست به دست شما می رسد.
در واقع آن شی ء در پاسخ به نیاز شما خلق شده است.
پس هر کالایی محصولی ، مشتری خودش را دارد.
البته این نظر شخصی من است.