live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 30

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    احسان حاجی کریمی گفته:
    مدت عضویت: 3295 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    «وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلَّا یَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّهٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ»

    «و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست جز او [کسى] آن را نمى‏ داند و آنچه در خشکى و دریاست مى‏ داند و هیچ برگى فرو نمى‏ افتد مگر [اینکه] آن را مى‏ داند و هیچ دانه‏ اى در تاریکیهاى زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است» انعام ۵۹

    سلام میکنم به استاد عباسمنش عزیز و همه ی عباسمنشی ها٫

    میخوام این سوال رو با قانون اصلی ای که اینجا یاد گرفتم و همگی اعتقاد داریم که قانون اصلی کائنات هست جواب بدم٫ والبته با رویکرد قانون تکامل جوابم رو تکمیل می کنم٫ و اون اینکه همه اتفاقات زندگی ما نشأت گرفته از فرکانس هایی است که همواره در حال ارسال آن هستیم٫ و این فرکانس ها غالبا نشأت گرفته از باورهای بنیادین وجود ماست و نه فکر های لحظه ای٫ باورها نشأت گرفته از ورودی هایی است که آنقدر تکرار شده اند نسل در نسل در نسل ما و یا اینکه از چنان منبع موثقی شنیده ایم حتی یکبار که در وجود ما رسوخ کرده اند٫ و اونها دارن تمام ابعاد زندگی ما رو مدیریت می‌کنند٫ یعنی اتفاقات، شرایط، انسان ها، ایده ها، درآمد، روابط و هرآنچه که در اطراف ما اتفاق می افتد در راستای تایید بیشتر آن باورهاست٫ هم جنس و هم سنگ آن باورهاست، ما را به آن سمتی ها هل می دهد که باورهایمان را بیشتر باور کنیم٫

    برمیگردم به ادامه بحث فرکانس٫ چه کسی این قانون را وضع کرده است که جهان اطراف ما به فرکانس های ما پاسخ بدهد٫

    چه کسی این سنت بدون تبدیل را قرار داده که هر آنچه ما باور کنیم نسخه ی فیزیکی اش وارد زندگی مان می‌شود٫ در آیه ای از قرآن که در بالا آوردم خداوند میفرماید که من اگر برگی از درخت به زمین بیفتد اطلاع دارم و یا دانه ای در تاریکی های زمین نیست مگر اینکه من به آن آگاهم٫ آیا خداوند به بیزینس ما، مشتریان مناسب و ثروتمند ما، راه اتصال آنها به ما آگاه نیست٫

    پس مسئله کجاست٫

    مسئله ی اصلی باورهای ماست که تمام ابعاد نه تنها بیزینس بلکه زندگی ما رو رقم میزنه٫ مسئله اینجاست که ما چقدر ایمان داریم که خداوند به هر مسئله ای آگاه است٫ مسئله اینجاست که ما چقدر در عمل توحید داریم و در تمام ابعاد زندگی مون روش حساب می‌کنیم٫ مسئله اینجاست که چقدر باور داریم که اصلا مشتریان ثروتمند و مناسب برای بیزینس من وجود دارند که خدای توانای من بتواند آنها رو به سمت من هدایت بکند٫ بله باورها دارند برای ما کار می‌کنند٫ در جهانی که هزاران سمینار با هزاران مخاطب در سرتاسر دنیا در مورد روش های نوین بازاریابی برگزار می‌شود، بزرگ‌ترین و معروف ترین و موفق ترین اشخاص و بیزینس ها از روش های تبلیغات و بازاریابی شون صحبت می کنند٫ این باور به شکل پولادینی شکل می‌گیرد که برای فروش یک محصول نیاز به روش های نوین بازاریابی و هزینه های آنچنانی ست٫ پس چرا برای آنها کار می‌کند؟ جواب ساده است چون آن ها باور کرده اند که این روش ها کار می‌کند٫ چون همه ی ما باور کرده ایم٫

    و سوال مهم اینجاست، آیا روش های بهتر ، آسان تر، سریع تر و ارزان تری هم هست؟

    ۱۰۰ درصد هست٫ کسانی که باور کردند برگی از درخت بدون اذن خداوند از زمین نمی افتد و به این ایمانشان عمل کردند٫ نتایجی میگیرند که در تصور حتی انسان های موفق هم نمی گنجه٫ نکته جالب اینجاست، وقتی داستان امثال عباسمنش ها رو برای دیگران تعریف میکنی که بدون تبلیغ خاص ، بدون نیروی کار زیاد، بدون سیستم پیچیده ی بیزینس، بدون داشتن محیط حرفه ای به قول این دوستمون، به چنین دستاوردهایی رسیدند معمولا یک جواب واحد میشنوی «مگه میشه» در ۹۵ درصد مواقع آدما میگن مگه میشه؟ یعنی این خودش یه کلیده هر جا از یه اتفاقی شنیدین که همه دارن میگن مگه میشه، بدونید یه نفر داره با باورهای ناب یه کارهایی میکنه٫ برید و دنبال اون باورهای طلایی بگردین٫

    «مگه میشه؟؟ حتما یه چیزای دیگه هست که شما نمیدونید»

    حالا ما چطور میتونیم برسیم به این سطح؟ جواب با کار کردن روی این باور و طی کردن تکامل٫ یعنی خود من وقتی اولین محصولم رو روی سایتم گذاشتم هیچ تبلیغی براش نکردم و برای سایتم هم تبلیغ خاصی نکردم٫ من اون محصول رو ۱ دونه بیشتر نفروختم٫ حالا باید روی باورها کار کرد و صبر کرد تا رسیدن به سطح عباسمنش ها باید خیلی کار کرد روی این باور که:

    «یک نیروی دیگری هست که کارها را انجام میدهد، اتفاقا از هر سیستم حرفه ای بازاریابی سریعتر، بهتر و آسان‌تره و رایگان٫ باید کارهای کوچک بزرگی که توسط این نیرو برای ما انجام شده را دید و تایید کرد٫ باید عباسمنش ها رو دید و تایید کرد که وقتی خدا برای او مشتری آورد برای من هم میاورد٫ باید راه های آشنایی تک تک خودمان با سایت عباسمنش را یکبار دیگر مرور بکنیم تا به یاد بیاریم که این نیرو چطور کار میکنه٫ اون نیرویی که قلب ما رو به حرکت درمیاره و زمانی که ما خوابیم سیستم تنفسی ما رو مدیریت می‌کنه تا اکسیژن را به همه جای بدنمان برسونه بیزینس ما رو هم میتونه هدایت کنه٫ اون نیرویی که کهکشان ها رو طوری هدایت و مدیریت میکنه که میلیون ها سال و شاید خیلی بیشتر بدون کوچکترین خطایی کار کنند توانایی رهبری و مدیریت زندگی ما رو هم داره٫ اون نیرویی که سلول های رنگدانه چشم جنین را در شکم مادر مدیریت میکنه تا رنگ چشم او را مشخص کنه هیچ چیزی رو فراموش نمیکنه٫ اون خاصیتش هدایت کردنه ولی ما چقدر میخوایم هدایتمون کنه٫»

    خدایا دوست دارم به جایی برسم که در مورد من هم بگن : مگه میشه؟؟؟

    بعد من با احساس شکرگزاری از ته دلم بگم میشه٫ ما خدا رو یه کوچولو بیشتر باور کردیم٫

    استاد مرسی من جایزه م رو گرفتم٫ نه ۲ میلیون بلکه چند میلیارد دلار احساس خوب گرفتم٫ چون باورهای ثروت ۳ رو به خودم یادآوری کرد٫ چون دغدغه تولید تیزر برای محصول دومم ازبین رفت ٫٫٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      ملیحه توان گفته:
      مدت عضویت: 3432 روز

      سلام احسان عزیز

      چقدر احساس قشنگ و معنوی بود توی متنتون

      دوست دارم متنتون رو کپی کنم باز هم بخونمش .

      اونجایی که نوشتین حتی رنگ چشم جنین رو مدیریت می کنه .

      وقتی به تک تک این چیزها توجه می کنیم باز میشیم خود خود خدا .که هیچ احساس نگرانی از هیج چیز نداره .

      ممنونم دوست خوبم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    freshteh mashaykhi گفته:
    مدت عضویت: 3582 روز

    سلام خدمت استاد وهمراهان گرامی .من با توجه به این سوال ومسائلی که در این زمینه برام پیش اومده من فکر میکنم که باید اینطور عمل کنم که اول کارم را با خدای خودم در میون میزارم وکاملا به خدا توکل میکنم البته با توجه به حرف استاد این کار تکامل میخواد و باید تکرار بشه چون واقعا سخت با وجود استرس در کار وترس از دست ندادن پول وسرمایه واعتبار و…بتونی خدا را وکیل خودت قرار بدی و دیگه کاملا آروم آروم بشی ومطمئن باشی وکیلت یا برنامه ریزت یا هر چیز دیگه که بتونه کسب وکارت رابه خوبی رونق بده که همون خداوند است عالی کارش را انجام میده وذهنت را رها کنی واز لحظه هات لذت ببری وکاملا در زمان حال زندگی کنی ‌در این حالته که الهامات واقعا به ذهنت راهکار میده تو باید به این الهامات توجه کنی وانجام بدی وهر مشکلی هم پیش اومد مطمئن باش که مشکل نیست بلکه مسائلی هست که تو را داره به آرامش میرسونه ولو اینکه تو فکر میکنی اینها مشکلاتند باید صبور باشی وغر نزنی باید اطمینانت را به خدا حفظ کنی در این حالته که درها باز میشه .یکی از دلایل موفقیتهای استاد هم به نظر من همینه ترسی از شکست وبه مقصد نرسیدن نداره میدونه که با توکلی که به خدا داره هر چیزی که در راه هدفش اتفاق بیفته همشون وسیله ای که اون را به هدفش نزدیک تر میکنه و خداوند کاملا بهش احاطه داره وبسیار مهربانانه داره هدایتش میکنه.متشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    مریم باجلان گفته:
    مدت عضویت: 2309 روز

    سلام

    من چون تازه عضو سایت شدم وهیچ کدوم از محصولات رو خریداری نکردم

    ولی با گوش دادن به فایل های رایگان متوجه شدم که ….در واقع این جواب رو به قول استاد دارم به خودم میگم

    به نطر من با توجه به قانون که توجه ما به هر چی که بتشه از اصل همون موضوع وارد زندگیمون میسه وبا تجربه حس خوب ومواظبت از ورودیها وشکرگزاری در مورد اونها میتونیم به خواسته هامون برسیم .

    به نظر من استاد با توجه به قانون تمام توجه وتمرکزش رو میزاره روی خواستش وباورهایی رومتناسب با اون خواسته در خودش به وجود وپرورش میده وبه صورت تکاملی بشتر وبیشتر وبا باور قویتر با خواستش همسو میشه وتلاس لازم وبرای رسیدن به هدفش انجام میده .همه بهایی رو هم که برای رسیدن به خواستش نوشته بوده رو همسنگ با خواستش قرار میده ووابسطه به نتیجه نیست وهمه نتیجه رو به خدا واگذار میکنه وبه ی چیز مهم هم خیلی عمل میکنه که اونم تجربه رهایی وتسلیم ورضا وحالشو همیشه خوب نگه میداره تو هر لحظه مواظب ورودیهاش هست .

    خدارو لحظه به لحظه ناظر اعمال ورفتارش میدونه وهمه اینها باعث به وجود اومدن خواستهاش میشه

    درک قانون به صورت وحی منزل وعمل به ان =موفقیت در هر زمینه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    سمیه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2565 روز

    به نام خدا

    سلام و درود خدمت همه عزیزان سایت

    دوستمون این سوالو پرسیده بودن که کی باید از ابزار موفقیت (تبلیغات و..) استفاده کرد و چه موقع باید روی خدا حساب کرد .

    این سوال خود شرکه . وقتی شما فک میکنین که گاهی اوقات لازمه که برای پیشرفت کارت تبلیغ کنی یعنی این که نیروی تبلیغاتو برتر از قدرت خدا میدونی . یعنی این که فک میکنی گاهی اوقات خدا نمیتونه بهت کمک کنه و از پسش بر نمیاد پس شما خودت باید یه فکری به حال خودت بکنی . یعنی از اصل( توحید ، توکل بر خدا و باور خدایی) ، دور شدی و چسبیدی به فرع (تبلیعات).

    دوست عزیز ، اگه باور های درستی در مورد کسب و کارت داشته باشی ، اگه در مورد شغلت حس خوب داشته باشی و باور کنی که شغلت ارزشمنده و به خیلیا داره کمک میکنه ، اگه کسب و کارتو دوس داشته باشی ، اگه احساس لیاقتو تو خودت پرورش بدی و خودتو لایق درآمد بالا در قبال شغل با ارزشت بدونی ، مطمئن باش تو مداری قرار میگیری که زندگیت سرشار از موفقیت میشه و دیگه نیازی به تبلیغات نخواهی داشت . به یه شخصیت محبوب بین مردم تبدیل میشی و افراد جذبت میشن . مثل استاد عباسمنش که بدون کوچک ترین تبلیغات این همه موفق هستن و سایتشون اینقدر بازدید داره .

    ایشون نه تبلیغاتی داشتن نه ورد خاصی خوندن نه جادو و جنبل کردن نه از ابزار و ترفند خاصی استفاده کردن . در واقع به خاطر توکلشون بر خدا و باور های صحیحشون و تمرین و تکرار مداوم ، دارن توسط خدای متعال بین مردم تبلیغ میشن و روز به روز نزد مردم محبوب تر میشن .

    به نظر من تبلیغات یه نوع خود فریب دهی هست .

    چون شخصی که واسه کارش تبلیغ میکنه باید هزینه هایی متقبل بشه . حالا اگررررم بعد تبلیغات ۴ نفر جذب شدن باز سودی که به دست میاد قبلا صرف تبلیغات شده و عملا انگار طرف هیچ کاری نکرده .(نظر شخصی)

    دوست خوبم ، شاید یکی از بزرگترین اشکالات شما این باشه که مرتب مشغول مقایسه کردن موفقیت خودت با دیگران هستی . شاید مشکل اینجاست که شما بسیار کمال گرایی و میخوای سریع از صفر به صد برسی . شما خودتو با افراد بسیار موفق مثل استاد مقایسه میکنی که سال ها برای ساختن باورهای صحیح تلاش و تمرین کردن . در واقع فرق شما و استاد اینه که استاد صبورانه دوره تکامل خودشونو گذروندن اما شما میخواین یه شبه به صد برسین ‌.

    به نظر من به جای این که سعی کنین بین بقیه رقبا بهترین باشین ، سعی کنین بهترینِ خودتون باشین . این حرف یعنی چی ؟ یعنی با خودت در رقابت باشی نه کسه دیگه . یعنی سعی کنین هر روز بهتر از دیروزتون باشین ، یعنی به هر موفقیت کوچیکی که رسیدین واسه خودتون یه جشن کوچولو بگیرین و خودتونو تحسین کنین . یه روز اینقدر این موفقیت های کوچک کوچیک رو هم جمع میشن که شما رو به قله میرسونن :)

    موفق و سربلند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  5. -
    الینا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 3117 روز

    با سلامی گرم وصمیمی خدمت استادم ودوستان هم مدار

    همونطور که استاد تو تمام فایلهاشون گفتند تمام شرایط وموقعیتها رو خودمون با باورهامون میسازیم حتی نوع کسب وکار نوع مشتری فراوانی مشتری همه وهمه از باورهامون سرچشمه میگیرند

    دوستان زمانی که بصورت بنیادی وریشه ای باورهامون رو دررابطه با ثروت وفراوانی ولیاقت درست کنیم ناخوداگاه به سمت کارهایی کشیده میشیم که به موفقیت ما کمک میکنه دقت کنید گفتم ناخوداگاه اصلا نیازی نیست زور بزنیم تلاش زیادی کنیم سختی بکشیم چون باورهامون ادمها وشرایط وموقعیتها رو واسمون مهیا میکنه مهم ساختن باور درست هست بقیه با کاینات هست تنها کاری که ما باید انجام بدیم فقط ساختن باور هم جهت با هدفمون هست

    نکته دیگه اینکه ما همواره از طرف خدا هدایت میشیم تو هر لحظه ما داریم هدایت میشیم باید فقط تسلیم بود تسلیم محض هدایت خدا

    اگه بخای با عقل خودت دودوتاچهارتا کنی که چطور کسب وکارت رو رونق بدی وتو فکررقیبات باشی کم میاری وموفق نمیشی

    باید از یه نیروی برتر که تمام دنیا وشرایط دستشه کمک گرفت تا از راههای بیشمار کمکت کنه باور کنین دوستان وقتی تسلیم محضش میشی یه جوری واست راه روصاف وهموار میکنه که اگه تمام ادمها دنیا میخاستن بسیج بشن این کا رو واست انجام بدن نمیتونستن

    خداوند از هزاران هزارن دستانی که داره کمکت میکنه بهت الهام میکنه ایده بهت میده حتی اگه نیاز باشه علمی رو یاد بگیری یا مثلا تبلیغات خاصی کنی یا جای خاصی سرمایه گذاری کنی خدا بهت « الهام » میکنه که اون کار رو کنی وباز هم تاکید میکنم کارهای عملی ما باید منشاش الهام باشه

    مثلا شما میخای کسب وکاری راه اندازی کنی اول باید باورهات رو در رابطه با ثروت سرمایه اولیه فراوانی ولیاقت درست کنی باید بگردی وزیر رو روکنی باید ساعتها وقت بزاری تا تمامی بلورهای محدودکننده ات رو پیدا کنی بعد یه سری الهامات بهت میشه خب این الهامات در حد توانایی تو هست یعنی برای انجام اون الهامات نیاز نیست سختی زیادی بکشی خداوند به هر کس درحد تواناییش الهامات میکنه

    مثلا بهت الهام میشه فلان علم رو یاد بگیری یافلان تبلیغ رو کنی بدون اگه مسیرت سخت هست پس راهت درست نیست چون همه چیز تو دنیا براحتی واسونی انجام میشه

    مهمترین چیز اینه که به الهاماتت عمل کنی ببینید دوستان تا عمل نکنی قدم بعدی بهت گفته نمیشه باید هر چیز کوچکی که بهت الهام میشه رو عمل کنی

    راه موفقیت خیلی اسونه

    باورات درست کن » الهامات دریافت کن »تو مسیر همواره حست رو خوب نگه دار»به الهاماتت عمل کن ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    مهرنوش گفته:
    مدت عضویت: 2313 روز

    سلام به استاد عزیزم ودوستان سایت

    ۱- روش زندگی استاد عباسمنش گرامی کاملا برپایه آگاهی از قوانین جهان هستی گذاشته شده که این میتونه یک برگ برنده درتمام مراحل زندگی باشه.فکر کنید وارد یه بازی شدین..که قوانینی داره واگر شما قوانین رابلد باشین وبهش عمل کنین برنده مسابقه میشین..خوب؟؟نتیجه چیه؟؟

    نتیجه اینه که استاد می تونن از یکسری علوم مثل مارکتینگ که این دوستمون اشاره کردن استفاده نکنن اما موفق بشن..چرا؟؟

    چون استاد قوانینی می دونن که بالاتر وقوی تر از مارکتینگه..مثلا ایمان به خودشون..داشتن باورهای درست..باورهایی که درجهت اهدافشون باشه..توجه کردن به خواسته هاشون وکلی قانون بزرگ وکوچک دیگه

    ۲-دوست عزیز به نظر من مسئله مهم دیگه ای که استاد عزیزمون انجام می دن اینه که یادشون نمیره..چی رو؟؟قوانین را…انسان موجودی فراموشکاره…چیزهایی را که یاد میگیره یا میشنوه یا میبینه را خیلی زود فراموش می کنه اما استاد اونقدر آن قوانین درست را که یاد گرفتن در زندگی تکرار کردن که دیگه ناخوداگاه می تونن از اون قوانین استفاده کنن.و ایشون دیگه ناظر بر افکارشون هستن نه مطیع افکارشون.یعنی استاد قشنگ می تونن ذهن خودشون را برنامه ریزی کنن اونجوری که به هدفشون برسن

    ۳- یه موضوعی را می خوام براتون بگم به اسم (هدایت روزانه) …چی هست این (هدایت روزانه)..؟

    بی نظیره..یعنی من هرروز صبح..تاکید می کنم هرروز صبح که بلند میشم می گم خدایا من را هدایت کن به سمت آرزوم..بگو امروز باید برای نزدیک شدن به آرزوم چکار کنم؟؟

    می دونین ما اکثرا یاد گرفتیم که به خدا بگیم برامون چکار کنه واگه اون اتفاق نشه زود شاکی میشیم اما به نظر من برعکسه…باید بگیم خدایا ،تو بگو من باید چکار کنم تا به هدفم برسم؟؟

    امیدوارم تونسته باشم تفاوت این دوتا دیدگاه را قشنگ توضیح بدم.

    یه موقعهایی هست تو زندگی که بهمون الهام میشه وماکلی شگفت زده میشیم..ذوق میکنیم واحساس می کنیم که چقدر به خدا نزدیک هستم اما بعداز یه مدت دوباره میشیم همون آدمی که دروغ میگه یا غیبت می کنه یا ناامیده..یا خسته وملول ه

    اما اگر هرروز از هدایت روزانه کمک بگیریم اثرش روی ما پایدار میشه..نزدیکی مون به خدا واقعی تر میشه.

    تجربه شخصی خودم:

    من به علت دوران کودکی ام چون پدری داشتم که ثروتمند بود اما به ما توجهی نداشت از پول بیزار بودم همیشه می گفتم پول آدمها رو بد می کنه..پول انسانیت را ازبین می بره..من ترجیح میدم آدم خوبی باشم…خوب حالا چه چیزها بر من وزندگی ام گذشت طولانی و عجیب هست اما چندسال پیش به یک بیماری مبتلا شدم و دیگه تصمیم گرفتم که خودم وزندگیم را نجات بدم..خداوند بی همتا خیلی بهم کمک کرد تا اسفندماه ۹۷ که خیلی خیلی اتفاقی با ۱۲قدم استاد آشنا شدم وخریدم و از آنجایی که از روش هدایت روزانه استفاده می کردم یکم از دوره نگذشته بود که هدایت شدم به سمت فایل ثروت ۱ استاد و….خدای من اون موقع بود که تازه فهمیدم چقدر باورهای مالی من خرابن….همینکه تا امروز همچین زندگیی دارم معجزه بوده با وجود اون باورهای داغونم

    الان دیگه با اشک شوق از هدایت روزانه استفاده میکنم وازتون می خوام شما هم امتحانش کنین.باعث میشه عاشق همه بشین.عاشق بودن با دلسوزی کردن فرق داره هاااا…به همه عشق می ورزین وهی انرژی تون بیشتر وبیشتر میشه..به درخت به گل به کوه به آدمها

    جمع بندی

    دوست عزیز اون روشهای علمی درست هستن وجواب میدن اما به نظرم فقط توی مسیر خودش جواب میده مثلا مارکتینگ اما روش استاد که آگاهی از قوانین وپایبندی به اون قوانین هست به همه چی جواب میده چرا؟؟چون استاد به منبع الهی وصل هستن.مثلا من داشتم روی سلامتی ام کار می کردم کم کم دیدم که روابطم چقدر داره بهتر میشه..بعد دیدم که چقدر دیدم نسبت به جامعه ام (به خصوص رانندگی در تهران!) داره عوض میشه و کلی چیزهای دیگه .

    پس به نظرم این تضاد نیست ما کلی متخصص داریم که درکارشون بی نظیرن اما با کلی تلاش و به قول خودتون استفاده از روشهای مختلف .من به اینها میگم روشهای زمینی که جواب هم میده هااا.اما روشی که استاد دارن باعث میشه شما بتونی چیزهای بیشتری را (باهم وهمزمان) داشته باشی.روش استاد روش الهی ه…….ایشون به منبع آفرینش وصل هستن وبه نحو احسنت استفاده میکنن.

    امیدوارم کمکی کرده باشم…

    تقابل روش های انسانی و زمینی در برابر روشهای الهی

    استفاده از هدایت خداوند وقوانین ثابت الهی به صورت روزانه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      ارمان مشایخی گفته:
      مدت عضویت: 3572 روز

      اگر ما از خدا در خواست کنیم این نشون میده که چقدر به خدا ایمان داریم ( ایمانی که عمل نیاورد‌، حرف مفت است!!) البته حرف شما رو قبول دارم >هدایت روزانه و عمل به الهامات کاری که همه بایدانجام بدیم<

      می دونین ما اکثرا یاد گرفتیم که به خدا بگیم برامون چکار کنه واگه اون اتفاق نشه زود شاکی میشیم اما به نظر من برعکسه…باید بگیم خدایا ،تو بگو من باید چکار کنم تا به هدفم برسم؟؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    عباسعلی ملک گفته:
    مدت عضویت: 3923 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عباسمنش عزیز و تمامی دوستان خوبم

    جواب این سوال رو از چند جهت میشه بررسی کرد:

    الف) اول از همه باید بگم که سوال دوست خوبمون یه مقدار بی انصافانه پرسیده شده. یعنی چی؟ یعنی اینکه درصورت سوال فقط موفقیت های همین لحظه ی استاد دیده شده و کلی تکامل که پشت این Utopia (مدینه فاضه) خوابیده شده دیده نشده. استاد شما خودتون آخر فایل لایو، وقتی بچه ها اسم شهرهاشنو مینوشتند کلی شهر نام بردید که در اونها سمینار برگزار کرده بودید و این نشون دهنده ی این هست که شما تکاملتون رو قدم به قدم و پله به پله طی کردید و طی این سمینارها کلی آدم با شما آشنا شدند و باز خود اینها خیلی ها رو با شما آشنا کردند و اینطور نبوده که شما یه شبه سایت زده باشید که رنک او یه دفعه به زیر هزار برسه یا رسیدن فالوئرهای اینستاگرام از ۵ هزار تا به ۱۶هزارتا در عرض یک هفته، کلی تکامل پشتش هست و نباید فقط به این یک هفته نگاه کرد. شما کلی ضربه به میخ زدید که به دیوار فرو بره ولی یک فرد هنگامی که آخرین ضربه رو زدید و میخ به دیوار فرو رفته از راه رسیده و دیده و میپرسه چطور با یک ضربه میخ رو به دیوار فرو کردی!!!! پس نتیجه این پاراگراف این میشه که یکی از دلایل نتایج بزرگ شما این هست که شما تکامل خودتون رو طی کردید.

    ————–

    ب) استاد عزیر، اما من فکر میکنم “یکی از مهمترین عواملی” که باعث نتایج بزرگ شما شده این هست که به صورت صد در صد این جمله رو باور کردید که “من مسئولیت تمام اتفاقات، شرایط، افراد، احوالی که داخل زندگی‌ام به وجود آمده را پذیرفتم، چون فقط من تمام آن‌ها را به‌واسطه‌ی افکار، فرکانس‌ها و باورهایم جذب کرده و به وجود آورده‌ام و هیچ‌کس دیگه‌ای باعث به وجود آمدن آن‌ها نبوده و نیست”، علت تفاوت در نتایج شما با دیگران این بوده که شما باور کردید که جهان با فرکانس شما کار داره نه با کار فیزیکی شما.

    استاد من الان حدود ۵ سال با شما هستم و به این نتیجه رسیدم که بنیادی ترین و مهمترین عاملی که باعث شده بعضی از بچه های سایت نتیجه نگیرند این هست که هنوز صد درصد باور نکردند که میتواند با افکار خودشان خالق زندگی خودشان باشند. اصلا طرح چنین سوالی توسط یکی از دوستان به صورت واضح نشان میدهد که هنوز باور نکرده میتونه با افکار، فرکانس‌ها و باورهاش خالق زندگیش باشه و هنوز تو شک و ترید هست و به قول شما ترید بدترین سم در راه رسیدن به موفقیت هست. از طرف دیگه احتمالا هنوز به اون طرف قضیه هم شک داره که میشه با تبلیغات و کار کردن روی سئو کسب و کارش رو بهبود بده یعنی در حقیقت هنوز تصمیم نگرفته که این انرژی (خداوند) رو به چه شکلی در بیاره. اگر تصمیمش رو بگیره اون وقت اون انرژی هم به وعده ش عمل میکنه و تو هر راهی که بخواد بره بهش کمک میکنه (کُلًّا نُّمِدُّ هَـٰؤُلَاءِ وَهَـٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا ﴿الإسراء: ٢٠﴾)

    یاد قصه ی “آلیس در سرزمین عجایب” افتادم. اونجایی آلیس در سرزمین عجایب به یک دو راهی می رسد و نمی داند از کدام راه برود. گربه از او می پرسد: کجا می خواهی بروی؟ آلیس می گوید: نمی دانم! گربه در پاسخ آلیس می گوید: وقتی نمی دانی، مهم نیست از کدام راه می خواهی بروی! از هر راهی می خواهی بروی، برو!

    آیه ای از قرآن هم این نکته رو به وضوح بیان کرده است و از این خصوصیت به عنوان خصوصیت افراد منافق نام برده:

    مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَـٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَـٰؤُلَاءِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّـهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا ﴿نساء ١۴٣﴾

    آنها افراد بی‌هدفی هستند که نه سوی اینها، و نه سوی آنهایند! (نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف کافران!) و هر کس را خداوند گمراه کند، راهی برای او نخواهی یافت. (۱۴۳)

    ————–

    پ) استاد عزیز، اما “مهمترین عاملی” که باعث نتایج شما شده این هست که شما خدا رو به صورت یک سیستم درنظر گرفتید که فقط و فقط به فرکانس های شما کار داره و نه هیچ چیز دیگه. شما خداوند رو به صورت انرژی ای دیدید که به شکل خواسته های شما درمیاد. و شکل دادن به این انرژی برای شما تبدیل به یه بازی شده. و این نهایت توحید یک آدم میتونه باشه. برای همین هست که شما بارها و بارها اذعان داشتید که جز خدواند روی هیچ کس دیگه ای حساب باز نکنیم. اگه کسی روی خداوند و شکل دادن به این انرژی حساب باز میکنه ولی باز میره سراغ سئو و تبلیغات این نشون میده که هنوز تو وجودش شرک داره و هنوز باور نکرده که میتونه با باورهای خودش به این انرژی شکل بده. اگه ما باور کنیم همه چیز یک چیز است و یک چیز همه چیز آنوقت خودمان رو جدا از خداوند در نظر نمیگیریم و آنوقت میپذیریم که همواره تحت هدایت خداوند هستیم و دیگه نگران این نیستیم و مطئنیم که این نیرو و انرژی که همواره با ماست ما را هدایت خواهد کرد و میتونیم به اون شکل بدهیم.

    اگر ما به هدایت شدن توسط خداوند باور و ایمان داشته باشیم چنان نفس مطمئنه ای برای ما می سازد که بی هیچ تریدی در سخترین لحظات مانند راحت ترین لحظات تصمیم درست خواهیم گرفت. درست مانند آنجایی که لشکریان فرعون به بنی اسرائیل ( که به ساحل نیل رسیده اند) نزدیک می شوند و اضطراب بنی اسرائیل را فرا میگیرد و میگویند: “حتما به چنگ آنها خواهیم افتاد. ” ولی نفس مطمئنه ی موسی چیز دیگری می گوید “إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ” (بی تردید پروردگارم با من است، و به زودی مرا هدایت خواهد کرد). همین باور و ایمان خالص اوست که باعث میشود بدو وحی شود که عصایش را به دریا بیفکند و او و بنی اسرائیل نجات یابند.

    اگر ریشه ی “مع” را در قرآن بررسی کنیم به نکات جالبی بر میخوریم.

    وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ ﴿الحدید: ۴﴾

    هرجا که باشید او با شماست

    قَالَ لَا تَخَافَا إِنَّنِی مَعَکُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ ﴿طه: ۴۶﴾

    فرمود: «نترسید! من با شما هستم؛ (همه چیز را) می‌شنوم و می‌بینم!

    قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ ﴿الشعراء: ۶٢﴾

    (موسی) گفت: «چنین نیست! یقیناً پروردگارم با من است، بزودی مرا هدایت خواهد کرد!» (۶۲)

    آری این چه باور زیبایی است که : هرجا که باشیم او با ماست و شنوا و بینای احوال ماست و ما را هدایت خواهد کرد”

    اما این باور که “هرجا که باشیم او با ماست و شنوا و بینای احوال ماست و ما را هدایت خواهد کرد” نیاز به مراقبت کردن و تکامل داره، حالا چطور از اون مراقب کنیم و تکاملش رو طی کنیم؟

    جواب اینه که باید نشانه های کوچک را تایید کنیم تا نشانه های بعدی به ما گفته بشه. باید قدم اول رو برداریم که قدم دوم به ما گفته بشه و باید قدم دوم رو برداریم که قدم سوم گفته بشه و … به قول خانم شایسته هدایت شدن هم تکامل میخواهد، تکاملش هم با تایید نشانه های کوچک هست.

    به قول قرآن ما باید این نشونه های کوچک رو تایید کنیم تا بیشتر هدایت شویم و کور دل محشور نشیم.

    قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَىٰ وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا ﴿١٢۵﴾ قَالَ کَذَٰلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا ۖ وَکَذَٰلِکَ الْیَوْمَ تُنسَىٰ ﴿طه: ١٢۶﴾

    می گوید: پروردگارا! برای چه مرا نابینا محشور کردی، در حالی که [در دنیا] بینا بودم؟ (۱۲۵) [خدا] می گوید: همین گونه که آیات ما برای تو آمد و آنها را فراموش کردی این چنین امروز فراموش می شوی. (۱۲۶)

    وَمَن کَانَ فِی هَـٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِی الْآخِرَهِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِیلًا ﴿الإسراء: ٧٢﴾

    و کسی که در این دنیا کوردل باشد، در آخرت هم کوردل و گمراه تر است. (۷۲)

    ————–

    ت) استاد شما همیشه خودتون گفتید که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است یا بارها گفتید که کلمه “آمنوا” در قرآن در اکثر موارد همراه “عمل صالح” اومده یعنی میخوام بگم علت تفاوت نتایج شما با دیگران در این هست که اولا شما باور کردید که خودتان با به‌واسطه‌ی افکار، فرکانس‌ها و باورها یتان خالق زندگیتان هستی و بعد اونقدر این باور رو تکرار کردید که دیگه بهش ایمان پیدا کرید و در نهایت این ایمان منجر به عمل کردن شده و بعدش این نتایج بزرگ پدید اومده. در حقیقت این ایمان شما به این قوانین و عمل به اونها باعث تفاوت در نتایج شما شده. فقط کسی میتونه این حرف رو بزنه که ” آنچه که من کشیده ام هیچ نیروی نمیتوتند بازپس گیرد” که ایمان ۱۰۰ درصد به این داشته باشه که خداوند فرمون خلق زندگیشو داده دست خودش و خداوند هیچ قضاوتی درموردش نمیکنه که داره این انرژی رو به چه شکلی درمیاره.

    ————–

    ث) مورد بعدی که به ذهنم میرسه هست که خیلی فرق میکنه بین کسی که هدفش از ایجاد یک کسب وکار اشاعه توحید و یکتاپرستی در جهان باشه با کسی که تمام هدفش فقط رسیدن به مادیات و شهرت هست. اصلا مگه هدفی بزرگتر از اشاعه ی توحید و یکتاپرستی هم داریم!!! رونالدو و مسی اگر بی نهایت بار دیگه هم برنده توپ طلا بشوند باز این هدفشون در مقابل اشاعه ی توحید و یکتاپرستی بی نهایت بار کوچیکه. خیلی فرق میکنه کسی که هدف بزرگی داره و فقط با خودش رقابت میکنه با کسی که هدف کوچکی داره و با دیگران رقابت میکند. استاد خلاصه کلام میخوام بگم یکی از دلایل اینکه نتایج شما برخلاف تحلیل ها منطقی و آماری هست این هست که شما هدف بزرگی رو انتخاب کردید و عاشق این هدف هستید. انتخاب “هدف بزرگ” و “عاشق” اون بودن مکمل هم هستند. (منظورم این نیست که شهرت و مادیات هدف بدی هست. نه! منظورم این هست که اینها نمیتونه هدف نهایی و بزرگی باشه ولی میتونه جزئی از یک هدف بزرگ باشه)

    ————–

    ج) مورد بعد این هست که خیلی از آدما فکر میکنند لذت بردن فقط متلعق به زمانی هست که به خواسته هایشان رسیده باشند در حالی که همه ی ما بارها این جمله را از استاد شنیده ایم که ” رسیدن به خواسته ها شما را به احساس خوب نمی رساند بلکه رسیدن به احساس خوب است که شما را به خواسته ها میرساند” ولی عمل به این قانون ایمان و شجاعت میخواهد. نتیجه ی عمل نکردن به این قانون این هست که باعث میشود برای رسیدن به خواسته ها به خودمان سخت بگیرم و کماگرایی کنیم و با منطقی فکر کردن لحظاتی که باید از زندگی لذت میبردیم رو به کام خودمان و اطرافیانمان تلخ کنیم.

    اجازه بدید یه داستان از خودم بگم. ما یه باغ زردآلو داریم و بهار سال گذشته به علت سرمای شدید هوا شکوفه ها دچار سرمازدگی شد و ۱۰۰ درصد محصول باغ از بین رفت. برای حل این مسئله من تصمیم گرفتم پای هر درخت ۴تا گیاه یکساله دیگه بکارم (چون پای هر درخت ۴تا قطره چکان وجود داشت) تا بخشی از خسارت وارده رو جبران کنیم. چون هوا هنوز سرد بود من تصمیم گرفتم اول گیاه رو نشاء کنم بعد از اینکه هوا بهتر شد نشاء ها رو کنار قطره چکان های کنار درخت بکارم برای همین رفتم و ۴ برابر تعداد درخت ها (یعنی حدود ۲۰۰۰ تا) لیوان یکبار مصرف و بهترین کود های زیستی و ارگانیک رو خریدم. حتی خاک رو الک کردم و داخل لیوان ها ریختم و بذر را روی آن گذاشتم و با یه الک ریزتر خاک نرمتری روی بذرها ریختم که بتوانند به راحتی از خاک سبز شوند. خلاصه بعد از ۴ روز (روزی ۱۶ ساعت) من هنوز نصف بذرها رو داخل لیوان ها کاشته بودم که اون روزها بارون میومد. شاید ۴-۵ روز دیگه زمان نیاز داشت که بقیه بذور رو بکارم. واقعا خسته و کوفته شده بودم و حین کار کردن هی یه ندایی از درون بهم میگفت از سر راه خدا برو کنار تا خدا کارخودشو انجام بده و مدام این شعر تو ذهنم تکرار میشد که ” گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع/سخت میگردد جهان بر مردمان سخت کوش”. به خودم گفتم راست میگه ها!!! و وسایل کار رو انداختم کنار و سایه درخت نشستم هیمن طور که نشسته بودم داشتم به اطراف هم نگاه میکردم، وسط باغ مون یک جاده داره و داشتم کنار جاده لیوان ها رو پر میکردم و خسته و کوفته چشمم افتاد به گیاهی به نام درمنه که تو جاده ی به اون سفتی خود به خود سبز شده و رشد کرده بود! و این یک نشونه بود و به فکر فرو رفتم و وقتی که خوب با خودم که فکر کردم به این نتیجه رسیدم که گیاهان داخل طبیعت رو که کسی براشون این همه تدارک نمیبینه که!!! خودشون به راحتی و به اذن خدا رشد میکنند و بدترین شرایط رو هم تحمل مکینند ولی باز رشد خوبی دارند حتی گاهی اوقات از دل سنگ یا آسفالت هم میزنند بیرون ولی من داشتم علکی علکی خاک رو الک میکردم که گیاه در شرایط بهتری رشد کنه. بعد از رفت وآمد این افکار (یا بهتره بگم هدایت شدن از طرف خداوند) تصمیم گرفتم مابقی بذرها رو در کنار همان جاده و در جایی که گیاه درمنه رشد کرده بود بکارم. برای همین ۴ شیار طولانی به عمق ۲-۳سانت در دو طرف طول همون جاده ی سفت ایجاد کردم و بذرها رو بدون رعایت فاصله به سرعت داخلش ریختم و با پا روی اونها خاک ریختم (یعنی به تنبلانه ترین وضع ممکن). یعنی در عرض ۱ ساعت نصف بذرها که باقی مانده بود را کاشتم در حالی که برای لیوان ها ۴ روز وقت گذاشته بودم. بعد از اینکه بذرها رو به تنبلانه ترین وضع ممکن تو جاده ی به اون سفتی کاشتم شاید باورتون نشه ولی بعدش برای یک هفته بارون شدیدی اومد. نتیجه این شد که در اثر اون شدت بارندگی هیچ کدوم از اون گیاهانی که داخل لیوان کاشته بودم چون زهکش مناسبی نداشت و خاکش توسط باران کوبیده و سفت شده بود سبز نشد و در عوض به طور معجزه واری تمام اون گیاهانی که در عرض یک ساعت در زمین سفت حاشیه جاده کاشته بودم سبز شده بود و بعد همین ها رو منتقل کردم به کنار قطره چکان ها و خداروشکرکلی خیر برکت نصیبمون شد. خلاصه میخوام بگم که اگر اون خواسته ای که در اثر تضاد (سرمازدگی) ایجاد شد رو من همون اول باورهای مناسبی براش میساختم واز زندگی لذت میبردم و به جای اون همه سختی (۴تا ۱۶ ساعت بیگاری) فایل های استاد رو گوش میکردم و از زندگی لذت میبردم و به خودم سخت نمیگرفتم و از خداوند درخواست هدایت میکردم و بار رو به دوش خدا میسپردم این همه سختی نمیکشیدم و راحت تر هم به خواسته هام میرسیدم.

    استاد خلاصه میخوام بگم که این باور در شما وجود داره که ” خداوند برای من مقرر کرده است که به راحترین شکل ممکن به خواسته هایم برسم” و همچنین این بارو که ” اگر من از زندگی لذت ببرم به خواسته هایم میرسم”. بعد از اینکه خواسته های ما در اثر تضاد یا در اثر مشاهده ی خواسته های دیگران ایجاد شد کار ما این است که باورهای مناسب رو بسازیم و بعد از زندگی لذت ببریم تا به مرحله دریافت برسیم. اما خیلی ها بعد از اینکه خواسته های جدیدشون تشکیل شد چون توانایی کنترل ذهن رو ندارند اصلا به مرحله ی تولید باور مناسب نمی رسند که بخواهد از بعدش از زندگی لذت ببرند و اگر باور مناسب هم برای خواسته هایشان ایجاد کند بعدش به جای اینکه از زندگی لذت برند و در احساس خوبی باشند، باز هم به علت منطقی فکر کردن و عدم کنترل ذهن به این فکر می افتند که برای سریعتر رسیدن به خواسته هاشون حالا یه کار و تلاش فیزیکی شدید مثل کار کردن روی سئو و تبلیغات هم انجام دهند. و اینطور خودشون رو دورتر از خواسته هاشون میکنند. پس به صورت خلاصه در این پاراگراف میخواستم بگم که دلیل تفاوت نتایج شما با دیگران این هست که اولا شما خیلی خوب رو خودتان کار کردید و توانایی کنترل ذهن بالایی دارید و نکته بعدی این هست که شما قبل از رسیدن به خواسته ها از زندگی لذت میبرید و تسلیم خداوند و هدایت او میشوید.

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر/آرامتر از آهو بی باک تر از شیرم/ هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدیر/ رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر.

    =======================================================

    پس اگه بخوام یه جمع بندی داشتم باشم و بخوام به صورت خلاصه علل اصلی موفقیت های چشمگیر استاد رو بگم به این صورت هست که:

    ۱- استاد تکامل موفقیت های خودشون رو طی کردند

    ۲- استاد به صورت ۱۰۰در۱۰۰ باور کردند که مسئول تمام شراط زندگی شان به واسطه افکار، فرکانس ها و باور هایشان هستند.

    ۳- استاد بعد از باور کردن قوانین اونقدر این باورها رو تکرار کردند که به اونها ایمان آوردند و این ایمان منجر به عمل شده وچنین نتایجی رو براشون به باور آورده. در حقیقت استاد یک عمل کننده به قوانین هستند.

    ۴- استاد به هدایت شدن از سمت خداوند باور دارند و با تایید نشانه های هدایت این هدایت شدن را تقویت میکنند و تکامل هدایتی خودشون رو هم طی میکنند.

    ۵-استاد هدف بزرگی دارند که عاشق اون هدف هستند

    ۶- استاد قبل از اینکه به خواسته هاشون برسند از زندگی لذت میبرند و در احساس خوبی هستند.

    ۷- استاد توانایی کنترل ذهن و ورودی هایشان را دارند و با این کار انرژی رو سریعتر به خواسته هایشان تبدیل میکنند.

    =======================================

    از تمامی دوستانی که وقت گذاشتد و نظرم رو خوندند سپاسگزام و بهترین ها رو که همانا بودن در صراط مستقیم هست براشون آرزومندم.

    پایدار باشید.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 173 رای:
    • -
      HASSAN_HVM گفته:
      مدت عضویت: 2765 روز

      سلام بر هم فرکانسی عزیزم جناب ملک دوست من از خوندن پاسخ بسیار عالی و کامل شما واقعا لذت بردم امروز قبل از اینکه به سایت سر بزنم همش به فکر خوندن پاسخ شما بودم و با خودم فکر میکردم که یعنی جناب ملک چه پاسخی به این سوال دادن؟ اخه به نظرم بهترین و کامل ترین پاسخ های سایت پاسخ های شما است و همیشه بسیار عالی و کامل به سوالات مسابقه جواب میدین ….چون شما به درک بسیار بالایی در مورد قوانین رسیدین و تشخیص پختگی پاسخ های شما خیلی راحت حتی برای منی که تازه اول راهم امکان پذیره ….شکر خدا خیلی سریع هم توجه ام جواب داد و کامنت شما رو پیدا کردم ….به خاطر این درک بالاتون از قوانین واقعا بهتون تبریک میگم و امیدوارم شاد و ثروتمند و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        عباسعلی ملک گفته:
        مدت عضویت: 3923 روز

        سلام آقای حسین وند عزیز

        این حس خیلی خوبیه که کسی که تو رو ندیده و نمیشناسه چنین احساسی نسبت بهت داره٫

        خداوند را سپاسگزام که به واسطه ی یکی از دستانش (استاد عباس منش عزیز) چنین میحطی رو برامون درست کرد٫

        آقای حسین وند عزیز، از حسن توجه شما به نظراتم بسیار سپاسگزام٫

        این رو هم بگم که بارها و بارها شده که وقتی نظرات بقیه دوستان رو خواندم از نظری که نوشتم خجالت کشیدم و به خودم که “این چی بود که نوشتی!”٫ حتی گاهی اوقات دوستانی که مدت عضویت پایینی دارند نظراتی مینویسند که خیلی بهتر و پربارتر از نظرات من و شاید دوستان دیگری که عضویت بالایی دارند هست٫ و این نشون دهنده این هست که بیشتر از من وقت میذارند و با استاد همراه هستند و حرفاش رو باور میکنند و عمل میکنند٫

        اینا رو گفتم که بهتون بگم این مهم نیست که اول راهی یا وسط راه یا اخر راه٫ مهم اینه حرفای استاد رو وحی منزل بدونی و باورش کنی و بهش عمل کنی٫

        اینا گفتنش ساده است ولی وقتی میخوای تو بوته ی آزمایش بذاری که ببینی میتونی بهش عمل کنی یا نه، یه ایمان خیلی قوی میخواد که بهش عمل کنی و به همین راحتی نمیشه بهش عمل کرد چون ذهن خیلی نجوا میکنه و تو باید خیلی قوی باشی که بتونی کنترلش کنی٫

        چون حس خیلی خوبی بهم دادی یه شاه کلید و میانبر برای پیشرفت بهت میدم که خودم از انجام ندادنش خیلی ضربه خوردم و اون اینه که:

        “قبل از اینکه از آموزش های استاد نتیجه بگیری این آموزش ها رو به هیچ کس نگو، حتی نزدیک ترین و عزیزترین کسانت، چون ایمانت رو ضعیف میکنند، چون تو رو به تردید می انذارند، میشند مثه یه لنگر که به کشتی تو اجازه حرکت نمیدند٫ تنهای تنها برو جلو و حتی یک لحظه هم به حرفای استاد شک نکن”

        موفق باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      rasa گفته:
      مدت عضویت: 2638 روز

      سلام آقای ملک بزرگوار

      من خیلی وقت نیست به این خانواده عزیز وارد شدم و فعالیت چندانی نداشتم بیشتر کامنت خوندم

      ممنون از کامنت مفصل شما که انقدر با حوصله نوشتید .

      لطفا دو پاراگراف پایین رو لطف کنید بخونید در ادامه من سوالم نوشتم.

      اصلا طرح چنین سوالی توسط یکی از دوستان به صورت واضح نشان میدهد که هنوز باور نکرده میتونه با افکار، فرکانس‌ها و باورهاش خالق زندگیش باشه و هنوز تو شک و ترید هست و به قول شما ترید بدترین سم در راه رسیدن به موفقیت هست. از طرف دیگه احتمالا هنوز به اون طرف قضیه هم شک داره که میشه با تبلیغات و کار کردن روی سئو کسب و کارش رو بهبود بده یعنی در حقیقت هنوز تصمیم نگرفته که این انرژی (خداوند) رو به چه شکلی در بیاره. اگر تصمیمش رو بگیره اون وقت اون انرژی هم به وعده ش عمل میکنه و تو هر راهی که بخواد بره بهش کمک میکنه

      اگه کسی روی خداوند و شکل دادن به این انرژی حساب باز میکنه ولی باز میره سراغ سئو و تبلیغات این نشون میده که هنوز تو وجودش شرک داره و هنوز باور نکرده که میتونه با باورهای خودش به این انرژی شکل بده. اگه ما باور کنیم همه چیز یک چیز است و یک چیز همه چیز آنوقت خودمان رو جدا از خداوند در نظر نمیگیریم و آنوقت میپذیریم که همواره تحت هدایت خداوند هستیم و دیگه نگران این نیستیم و مطئنیم که این نیرو و انرژی که همواره با ماست ما را هدایت خواهد کرد و میتونیم به اون شکل بدهیم.

      من دو کامنت بالا رو از متن خودتون کپی کردم.

      لطفا این رو با پیش فرض اینکه من در مدار پایین تری از شما هستم یه مقدار ساده تر توضیح بدید.

      قبل از اون میخوام برداشت خودم بپرسم. آیا شما منظورتون این هست که من وقتی تمام نیرو و فرمان همه چیز بدم به خدا خودش به من الهام می کنه. مثلا اگر لازمه برم دوره بازاریابی ببینم یا مثلا با فلان ادم و شرکت قرارداد بازاریابی و برندینگ ببندم یا نه خودش هدایت میکنه. یا مثلا خدا خودش بهم الهام میکنه که نه نمیخواد لازم نیست و تو ادامه بده و مشتری خودش میاد و ….منظورم این هست که شما که به خودی خود ماهیت و وجود برندینگ و امثالهم را نقض نمیکنید؟ درسته؟ فقط میگید فرمون بده دست خودش تو بکش کنار . خود خداوند دستت میگیره اگر لازمت باشه میکشونه تو رو سمت اموزش یا اجرای برندینگ درسته؟

      چون یادمه تو فایل دوازده قدم قدم دوم استاد عباس منش گفتند عملی درست و خوب هست که دنبال الهامات باشه. درسته؟

      از اینکه حوصله میکنید و الفبای نظر مفصل و کامنت قشنگتون رو برای من هم اموزش میدید و راهنمایی میکنید ممنونم.

      دوستدار شما، راحله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فهیمه خانوم گفته:
      مدت عضویت: 2714 روز

      ممنونم از شما بابت اینکه این همه آگاهی مفید وکارامد دادین به ما٫ وای وای خدای من چه قدر آگاهی ها فراوانند٫٫چقد دستان پر مهر خدا فراوانند که همه آگاهی توحیدی را به ما گوش زد میکنن٫٫چقد حال خوشی دارم٫خدایا شکرت که تو این مسیر زیبا وپر از سعادت درحرکتم وممنونم از شما که این همه اگاهی زیبا رو منتقل میکنین٫سپاس خصوصا این آگاهی که با خوندنش از درون به آرامش خواصی رسیدم٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫

      اگر تصمیمش رو بگیره اون وقت اون انرژی هم به وعده ش عمل میکنه و تو هر راهی که بخواد بره بهش کمک میکنه (کُلًّا نُّمِدُّ هَـٰؤُلَاءِ وَهَـٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا ﴿الإسراء: ٢٠﴾)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه راد گفته:
      مدت عضویت: 3538 روز

      سلام جناب ملک ممنون از وقتی که گذاشتید عالی و کامل توضیح دادید من امروز در روند تکاملم توی یه خیابون شلوغ حین رانندگی افکارم مشغول تجزیه و تحلیل قوانین بود که یه نکته جالب به قلبم الهام شد و اون اینکه صبر صبر صبر

      ما در کنار همه قوانین باید صبور باشیم این صبر هست که به ما انرژی بی پایان میده ، خدا چقدر چقدر قشنگ توی قران هدایتمون کرده که از صبر و نماز یاری بگیرید اول گفته صبر وقتی صبر داشته باشیم اونوقت میتونیم با خیال راحت با خدای مهربون حرف بزنیم یعنی نماز بخونیم

      خیلی خوشحالم که امروز هدایت شدم و نظرارزنده شما روخوندم و حتما چاپش می کنم تا در روند تکاملم یاریگر من باشه

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      نسرین موفق گفته:
      مدت عضویت: 2752 روز

      سلام آقای ملک عزیز

      مثل همیشه بهترین جواب را به سوال مسابقه داده اید.

      من همیشه پیگیر نظرات شما هستم و از خواندن آنها واقعا لذت می برم.

      امروز جمعه، نظرات دوستان را به ترتیب امتیاز مرتب کردم و حدود پنجاه نظر برتر را خواندم. کلی زمان از من گرفت ولی واقعا ارزشش را داشت.

      شغل من ویراستاری است اما چیزی که بعد از خواندن این 50 نظر متوجه شدم این است که تمامی دوستان سعی کرده بودند جواب مسابقه را در قالب یک داستان تراژدی بیان کنند و از ین طریق احساس مخاطب را برانگیخته کنند و او را تحث تاثیر قرار دهند تا لایک خور بیشتری داشته باشد.

      جناب استاد در فایل های رایگان زیادی بارها این جمله را گوشزد کرده اند که خداوند انرژی است که تحت تاثیر گریه و زاری بندگان قرار نمیگرد، او قوانین ثابتی دارد که طبق آن عمل میکند. منظورم این است میخواهم بگویم که کسی که به خداوند وصل باشد خصوصیات او را دارد و سعی نمیکند با احساس دلسوزی در دیگران محبت آنها راجلب کنند.

      به قول مولانا

      یا رب این آینه حسن چه جوهر دارد / که در او آه مرا قوت تأثیر نبود

      آنچه که من بعد از خواندن نظرات دیدم این بود که تنها شما و چندتن از دوستان دیگر سعی کردید که اصل قوانین را توضیح دهید و به نظرم جواب شما کامل ترین جواب بود و از همه جوانب بررسی کرده بودید.

      به نظر بنده انتخاب برنده ی مسابقه کار دشواریست و من نمیدانم جناب استاد عباس منش از بین این همه نظر زیبا چطور میخواهند برنده مسابقه را انتخاب کنند! و چطور میخواهند نظر شما را هم انتخاب نکنند!

      واقعا اگر اختیار انتخاب برنده با بنده بود بدون تردید شما را برنده ی مسابقه اعلام میکردم. این نظر من است شاید نظر دوستان دیگر با من زاویه داشته باشد.

      مجددا از نظرات خوب و پر بار شما تشکر و میکنم. موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      هادی قاسمی گفته:
      مدت عضویت: 2267 روز

      سلام

      پسر تو فوق العاده ای!!!

      امروز بصورت خیلی اتفاقی یکی از نظرات شما را در پاسخ به مسابقه بهترین باور درمورد خداوند خواندم و دیدم عالی بود، چندتا دیگر را هم که خواندم واقعا لذت بردم.

      تمام مواردی که آقای عباس منش در فایل “مهمترین عامل موفقیت کسب و کار پاسخ استاد عباس منش به سؤال مسابقه” گفتند را شما اشاره کرده بودید.

      احساس کردم یا شما از روی دست آقای عباس منش تلقب زدید یا آقای عباس منش از روی دست شما !!!

      یا اینکه کلا آدمایی که داخل اسم یا فامیلشان “عباس” داشته باشد کله شان خیلی کار میکند!!! ???

      هرجاهستی سلامت باشی دوست باهوش من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سعیده سلطانی گفته:
      مدت عضویت: 1951 روز

      سلام آقای ملک

      چقدر پاسخ کامل و جامعی به این سوال داده بودید واقعا لذت بردم راستش من چون دیدم تومتن آتون زیاد از آیه های قرآنی استفاده کردید و مشخصه که خیلی خوب قرآن را فهمیدید و درک کردید میشه ازتون سوال بپرسم که به چه روشی قرآن می خوانید واقعیتش من الان دو ماه است که به طور جدی دارم قرآن را می خوانم و واسه این کار از اپلیکیشن قرآن حکیم که یکی دوتا از بچه های سایت معرفی کرده بودند استفاده می کنم ولی خوب نمی فهمم و درک اش نمی کنم و این موضوع داره اذیتم می کنه انگار دارم روخوانی می کنم میشه لطفا شماراهنمایی ام کنید خوشحال میشم اگه از تجربیات شما استفاده کنم سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سپیده احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1687 روز

      سلام و صد سلام بر برادرم آقا عباسعلی

      بی نهایت لذت بردم …

      و چه مثال درجه یکی از خودتون زدید …

      چه استفاده ی بجایی از اون بیت زیبا ک چقدر نشست سرجاش تو دل من هم …

      بسیار سپاسگزارتونم

      سپاسگزار استاد عزیز که وقتی میفرمودن با خنده بچه ها بخونین کامنتارو هرچقدم وقت میبره بشینید بخونید کامنتای این فایلو همش همیناس نگین وقت ندارم و من بارها گوش دادم به اون فایل و نمیخوندم کامنتا رو

      الان در این برهه از زندگیم هدایت شدم به این کامنتا و میبینم چه درهایی چه شرابهای گوارایی ان ک نمیشه ارزششونو بیان کرد

      ارزششون ارزش کلام رسول الله عه بنظرم ارزششون برابر با ارزش کلام همه ی پیامبران و پیام آوران توحیده

      خداروشکر برای همچین چشمه ی گوارایی

      دوست دارم همینطور انقدر فرکانسام بالا و بالا بره و انقدر در مدارهای توحیدی بالا و بالاتر برم ک بشینم همینقدری ک الان دارم از مطالب دوستان لذت میبرم و بقدر وسع درکشون میکنم مطالب کلام الله و نهج البلاغه رو بنوشم واقعا بنوشم و شیرینیشونو تا عمق جانم احساس کنم و زندگیشون کنم

      و همه مون ان شاءالله

      والسابقون السابقون اولئک المقربون فی جنات النعیم

      فی بقل خدا

      سپاس از استاد عزیزم مریم بانوی دوست داشتنی آقا عباسعلی عزیز و همه ی دوستان سایت

      ممنونم

      خداروشکر برای همچین فضایی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    فرهاد شکوه گفته:
    مدت عضویت: 4006 روز

    به نام پروردگار هدایتگر مهربان

    & سلام خدمت همه ی اعضای خانواده ی دوست داشتنیم و رفیق گلم حسین جان عزیزم &

    -همینطور که متن سوال این دوست عزیزمون رو میخوندم ,۴ماه پیش خودم برام تداعی میشد که دقیقا من هم همین سوال رو از خودم میپرسیدم و به تضاد برخورده بودم(در تصمیماتم بیشتر علم و تجربه ی منطقیم رو روش تمرکز و اعمال کنم یا قوانین رو!!!!!) البته در حوزه های دیگه با قانون پیش میرفتم و هرچه بیشتر تمرکز داشتم نتایجم واقعا عالی بود و الانم که داریم قدم به قدم میریم جلو و واقعا تغیرات و نتایج زندگیم مثل روز برام روشن و لذت بخشه٫

    “””بی نهایت از پروردگار مهربان سپاسگزارم””””

    -آنچه که من بهش رسیدم و ازش نتیجه گرفتم وبا خوندن این متن دوباره درونم داره برام تکرار میشه یک چیزه:

    —- کار کردن روی خودم —-این مطلب اول از همه جایگاه توحید رو درونم روشن میکنه چون میدونم کار به دست پروردگار داره انجام میشه و او به من این اختیار رو داده که از قدرتش استفاده کنم پس دیگه نگران عوامل بیرونی نیستم و دغ دغه ی رقابت با کسی یا چیزی رو ندارم (تمرکزام روی بهتر شدن یا ساختن باورهام در مورد اون موضوع هست و تاکید ذهنم بر روی مسائل یا الگوهای منطقی در ارتباط با اون موضوعست)

    — ساده بگم: وقت گذاشتم و الگوهای “””منطقی”””در مورد اون موضوع رو پیدا کردم ,مثلا الگوهای سرمایه گذاری ای رو پیدا کردم که کاملا اون هدف یا شرایط که میخوام یا هر جایگاهی که اون فرد داشت و براش اتفاق افتاده بود رو مثالش رو برا ذهنم زدم, که برای ذهنم منطقی بشه و قبولش کنه که میشود در همین کاری که دارم انجام میدم آقای X٫Y٫ با همین زمان و همین شرایط بازار که من دارم, ماهی ۲۰میلیون دارند پولسازی می کنند و من ماهی ۵میلیون تومن دارم پولسازی می کنم٫

    – این مثال ها و الگوها رو با صدای خودم ضبط کردم(بدونه مقایسه کردن خودم با اون ها چون مقایسه و قضاوت حال آدم رو بد میکنه ,کمک که نمیکنه هیچ تازه از مسیر هم خارج میشه) و گوش میکنم و واقعا میبینم که چطور مقاومت های ذهنم داره آروم آروم میشکنه و ترمزهام برداشته میشه , نتایجم این رو بهم داره نشون میده و ازهمه ی اینا مهم تر که عامل اصلی هست حس و حال خوبمه که واقعا با قبل قابل مقایسه نیست و نتیجه این حال خوب رسیدن به اهداف و حتی بالاتر از اون هاست^^^

    -چون دنبال این الگوها و نتایج هستم قشنگ هدایت میشم به سمت این جور آدم ها یا مطالب یا هرچیزی که این باور فراوانی رو در من بهتر و باکیفیت تر میکنه کاری به باورهای محدود کننده ی این افراد یا مطالب ندارم حواسم به اصل و آنچه که به دردم میخوره هست٫

    -مثلا همین امروز با دوستی که ناآگاهانه باورهای خوبی نسبت به پول داره(ناخودآگاه داره از قانون استفاده میکنه ولی خودش نمیدونه) گپ میزدیم, میگفت من زمینی رو سال۸۹ چکی خریدم متری ۷۰۰۰تومن(اولین سرمایه گذاریم هست و بدونه هیچ علم سرمایه گذاری یا مشاوره از کسی واردش شدم تازه موقع خرید یه سوتی خنده دار هم داده بود)

    بعد میگفت هرموقع هم که پول داشتم زمینای اطراف اشم خریدم و اضافه کردم الان اون زمین متری ۶۰۰٫۰۰۰تومن قیمت داره و خیلی هم جاش عالی و خوب هست و خواهان داره٫

    -خب همون موقع که داشت این حرفا رو میزد من داشتم به خودم “”یادآوری””میکردم قانون فراوانی رو و اینکه میشه یک سرمایه گذاری کرد که بعداز یه مدت چندین برابر بشه بدونه اینکه کار خاصی انجام بدم (رنج و سختی بکشم,پارتی داشته باشم ,علم و مدرک خاصی رو داشته باشم,سرمایه ی گنده ای داشته باشم,پسرخالم رئیس شورای شهر باشه و٫٫٫٫٫) و از همه مهم تر بدونه اینکه به نتیجه وابسته باشم اتفاق بیوفته تا زمانی که از این قوانین استفاده کنم, چرا که قانون اینه و در قوانین پروردگار هیچ تغیر یا تبدیلی وجود نداره –

    واتفاقا منم اون مثال استاد در مورد اون زمین نیروی دریایی بندرعباس که توی قدم اول گفت رو براش زدم٫

    من روی هدایت پروردگار حساب ویژه ای باز کردم (سعی می کنم که با ایمان تر و توکل قوی تری راه و ایده هایی رو که اون نشونم میده رو قدم درونشون بذارم و انجام بدم چون اینجاها منطق دیوانه وار گوش آدم رو کر میکنه که نه و فریاد میزنه که نه این شدنی نیست) واقعا وقتایی که ازش خواستم هدایتم کنه کارهایی رو برام انجام داده که فقط تونستم با اشک شوق ازش سپاسگزاری کنم٫و همین موضوع هم باعث پیشرفت میشه مثلا آدم هدایت میشه به سمت آدم های باحال تر,مغازه های بزرگتر و بهتر, رشدهای عجیب و غریب سرمایه گذاری ها ,مشتری های نقد و بهتر و٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫

    @باور = رشته افکار تکرار شونده

    @ماهیت فکر= فراموشیه >>> درنتیجه هی باید تکرار بشه تا فراموش نشه (خدا توی قرآن به پیامبر میگه به “یاد آور” زمانی را که٫٫٫)

    @معیار افکار= منطق هست >>> باید با ابزار مناسبش به مصافش رفت پس باید هرموضوعی رو که میخوایم ذهن بفهمه و قبول کنه رو باید براش منطقی کنیم٫

    >>> کسی با چاقو شیشه نمیبره و با سنگ میوه پوست بکنه <<<

    * به قول استاد جان ما سعی می کنیم که این آگاهی ها رو بیاد بیاریم و بهشون عمل کنیم و هرچه بیشتر به یاد بیاریم و عمل کنیم نتایج بهتر و با کیفیت تر هستند٫

    —-امید به پروردگار, که در این راه هدایتمون میکنه و همیشه حامی ماست و میخوایم که بهتر و بیشتر از این قوانین فوق العاده ساده و در عین حال هوشمند استفاده کنیم و کمک بگیریم و از خودش بیشتر استفاده کنیم تا مسیر سعادت و خوشبختی که درونش هستیم رو بهتر و با کیفیت تر طی کنیم٫

    &سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  9. -
    نسرین مظاهری گفته:
    مدت عضویت: 2785 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    باید بپذیریم که ما به عنوان خالق پا به این دنیا گذاشتیم، حالا هر چقدر در این روند تکاملی که در ان قرار داریم پیشرفت کنیم خلق زندگی ما بیشتر در دست خودمون هست.

    تمام اتفاقات زندگی حاصل باورها و افکار خودمون هست و نه هیچ عامل بیرونی دیگه .

    ولی همین باور انقدر خالص هست که پذیرشش برامون اسون نیست و ذهن دائما مخالفت میکنه باهاش.

    حالا اگه ما باور کنیم که خودمونیم که خالق زندگی خودمون هستیم دنیا به ما نمونه هایی رو نشون میده که باورمون رو به ما ثابت میکنن مثل استاد عباس منش، ایلان ماسک، جف بزوس و…. که بدون تبلیغات تو این دنیا دارن ثروت تولید میکنند .و اگر باورمون این باشه که نه حتما عواملی دخیل هست تو این پیشرفت ها پس دنیا نمونه اون موارد رو زیاد بهمون نشون میده که با صرف هزینه زیاد تبلیغات دارن به زحمت پول در میارن.

    کلا دنیا باور ما رو به ما ثابت میکنه .

    شخصا همیشه دنبال نمونه هایی هستم که نتیجه تغییر باورها رو بتونم به طور ملموس تو زندگیشون ببینم و مهمترین و موفق ترین نمونه ای که پیدا کردم خانوم شایسته هستن.

    اگر دقت کنید خانم شایسته با کار کردن روی باورهاشون که ما تو مقالات و پاسخ ها میبینیم یا از طرح سوالایی که تو دوره کشف قوانین داشتن پی به درک عمیقشون از قوانین بردیم و این انسان فقط با تغییر باورهاش داره تو نتایج استاد عباسمنش زندگی میکنه و جالبه که هر چی باورهاش عمیق تر شده ثروت و اسایشش هم بیشتر شده. مثلا قبلا تو ایران ایشون سر کار میرفتن فکر میکنم تو مقاله ای نوشته بودن تو کار ساختمانی در بندر عباس بودن و بعد در تهران با استاد عباسمنش تو شرکت بودن که خودش کلی وقت گیره و فعالیت هاشون برای همایش ها و هماهنگی ها خیلی بیشتر بوده ولی الان تو یه منطقه عالی دارن تو بهترین خونه ها زندگی میکنن با بهترین ماشین ها و امکانات در حالی که کارشون نسبت به ایران سبک تر شده و در منزل خودشون کارای فیلمبرداری و ادیت رو انجام میدن که باز اون هم چون استاد خیلی خیلی تو روند تکاملی خودشون پیشرفت داشتن، به مراتب کار ادیت اسونتر از قبل شده.

    الان خانوم‌شایسته تبلیغاتی انجام داده برای کارخودش؟ یا بیشتر از قبل کار کرده؟ یا فقط و فقط تمرکز روی خودش و پیشرفتش گذاشته و دنیا هدایتش کرده به جایی که الان هست??

    ببینید تو مبحث سایت

    خیلی ها باور میکنن باید یه سری کارها رو انجام داد و چون باور کردن بدون انجام اون کارها هرگز موفق نمیشن و با انجام اون کارها هم هرگز موفقیتون به اندازه کسانی که باورشون این هست که کافیه من روی خودم و باورهام کار کنم و دنیا خودش ادمها و شرایطی رو برام جور میکنه که به پیشرفت بیشتر من کمک میکنن نخواهد بود چون این اعتقاد و باور اونها از شرک هست که کسی رو غیر از خودشون عامل موفقیت میدونن.

    کلا تو زندگی سعی دارم این باور رو نهادینه کنم که فقط کافیه من توحید رو باور کنم و ثروت و نعمت و ایده خودش به سمت من در جریانه و من فقط با شرکی که در وجودم بوده مانع ورود نعمتها به زندگیم بودم.

    حالا اگر باورتون این باشه که خدا روزی رسونه و خودش ایده میشه برای کارم اون موقع هست که در ارامش قرار میگیرید و در ارامش ایده هایی به ذهنتون میاد یا ابزاری مورد استفاده قرار میدید یا ادمهایی به کمک شما میان که به پیشرفتتون کمک میکنه ولی بعد از این باور که همه ثروت ها رو خدا میده و به اسونترین شکل ممکن وارد تجربه زندگی من میشن و بقیه عوامل دست های خدا هستند برای رسوندن نعمت به من.

    کلا تو این سایت هیچ چیز بیشتر از تعهدی که روز اول دوره کشف قوانین دادم که خودم خالق صددر صد شرایط و اتفاقات و ادمهای اطرافم هستند نتونست به من کمک کنه. این باور تحولی در من بوجود اورد و من رو از ادمی که به شدت احساس قربانی بودن داشت تبدیل کرد به ادمی که هر اتفاقی میوفته فقط به این فکر میکنم که تو این اتفاق چه نفعی برای من وجود داره یا چه درسی رو قراره ازین تضاد تو زندگیم یاد بگیرم و چه خواسته هایی قراره متولد بشن در وجودم.

    همین باور به ظاهر ساده دنیای من رو از یه قربانی همیشگی تبدیل کرد به یک‌خالق?

    الان میدونم اگر قراره یه سایت راه بندازم برای فروش جنسی فقط لازمه باور لیاقت داشتن ثروت و باور فراوانی نعمت رو در خودم بپذیرم و بعد با یه کانال یا وبلاگ همون اندازه که بزرگترین سایتها فروش دارن من خواهم داشت.

    و کفی بالله وکیلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  10. -
    سارا ب گفته:
    مدت عضویت: 3546 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانواده هم فرکانسی ام٫

    در جواب مسابقه خواستم بگم که من خودم و جای استاد قرار دادم (برای اینکه بتونم تو کارم موفق بشم) باید چکارهایی و انجام بدم٫

    ۱- علاقه مند باشم به اون کاری که میخوام انجام بدم و با عشق انجامش بدم نه با اجبار٫ از انجام اون لذت ببرم طوریکه گذر زمان و متوجه نشم و منو در خودش غرق کنه٫

    ۲- باور داشته باشم که توی این مسیر خدا کمکم میکند و راهها رو برام آسان و لذتبخش میکند و در هر قدم، منو هدایت و حمایت میکند٫ خدا همه راهکارها رو میدونه و به من میگه و من با انجامش قدمی به جلو برمیدارم٫ از طی کردن مسیر لذت ببرم و عشق کنم و خوش بگذرونم٫

    ۳- باور کنم که همه چیز بی نهایته و برای محصول یا خدمات من بی نهایت مشتری هست٫ خیلی بیشتر از نیاز من و نیاز رقبام٫ ( با این باور، دیگه ترسی از رقبا ندارم و نیازی نمی بینم اونا رو دنبال کنم که ببینم دارن چکار میکنن یا اینکه چقدر از من جلوتر یا عقب تر هستند) یا اینکه بخوام اونا رو از بین ببرم، چون میدانم توجه به ناخواسته ها منو از هدفم دور میکنه٫ ضرب المثل قدیمی که میگه چاه نکن بهر کسی اول خودت، دوم کسی٫ پس روی کار خودم متمرکز میشم و توجهم و روی کارم متمرکز میکنم٫ باور کنم که بی نهایت مشتری هستند که حاضرند برای داشتن(محصول/خدماتم) مبلغ بسیار بالایی پرداخت کنن٫

    ۴- باور کنم که اگر من بهترین(محصول/خدمات) و ارائه بدم، خدا هم از من حمایت میکنه و به من پاداش میده و بی نهایت افراد و به سمت (محصول/خدماتم) هدایت میکنه٫ و اینکه وقتی مشتری راضی باشه بطور رایگان منو به دیگران معرفی میکنه و بهترین تبلیغ کننده برای من میشه٫

    ۵- توی حوضه فعالیتم، علمم را بالا ببرم و عالیترین توی اون حوضه باشم(نفر اول)٫ یک تکنیک و عالی بلد باشم٫ اول خودم در زندگیم ازش استفاده کنم بعد نتایج عالی اونو و تجربیاتم و با دیگران به اشتراک بکذارم٫ البته باور دارم که خدا منو راهنمایی میکنه که کدوم مبحث و علم و تخصص و یادبگیرم و اصل ها رو نشونم میده تا از حاشیه رفتن دور بمانم و وقتم هدر نرود٫

    ۶- به (محصول/خدماتم) ایمان داشته باشم و باور کنم که لایق این هستم که بابتشون مبلغ بالایی دریافت کنم٫

    ۷- باور کنم که شریکی چون خدا رو دارم که حاضره بدون هیچ چشم داشتی، تمام کارها رو برام انجام میده٫ من تقسیم کار میکنم با خدایم، کارهای سخت مال اون و کارهای راحت مال من٫

    اینا رو که نوشتم من نگفتم، خدا گفت و من نوشتم٫ من که روی کاغذ چاپ کردم و رو دیوار چسبوندم تا همیشه جلو چشمم باشه و بخاطر بیارم٫ امیدوارم شما هم نهایت استفاده رو ببرید٫ انشاالله

    خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: