live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 36

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 2801 روز

    سلام خدمت همه عزیزان

    ببینین دوستان مهمترین شاخصه ای که میشه داشت ایمان ب خودتو خدای خودته هرکس تویه بیزینسش تمرکزشو بیشتر کنه بیشتر نتیجه میگیره یه مثال میزنم ک بیشتر متوجه بشین

    فک کنین تویه شب تاریک تویه بیابان هستین بعد اطرافتون نورهای مختلف تویه اندازه های مختلف هست بعضی نورها اندازشون کوچیکه یا زود خاموش میشن بعضی نورها بزرگن شما خودبخود جذب نورهای بزرگ میشین حالا نورهای کوچیک مثه این میمونه ک یکنفر بیزینسشو استارت زده بعد انرژیشو تمرکزشو درگیر حواشی کرده مثلا مدام داره راجب بغیه فک مبکنه اظهار نظر میکنه انالیزشون میکنه یا درگیر ناخواسته هاش میشه و از نور( بیزینس ) خودش قافله ک اونو تقویت کنه بعد یمدت خودبخود حذف میشه بقول قران ( سعیشون پراکنده) منظورش ادمهاییه ک نتیجه نمیگیرن چون تمرکزشون اینور و اونوره( ناخواسته ها) ولی اون نورهای بزرگ بجا اینکه قدرتشونو تمرکزشونو بجاهای دیگه بدن گذاشتن رویه کار خودشون(خواسته هاشون) و دارن خلاقیت بخرج میدن و خودبخودهم اندازشون بیشتر میشه حالا اگه من بخوام یکی از اون نورهای بزرگ و داشته باشم باید باید تمرکزمو بزارم رویه کارم( خواسته هام) بشرطی ک حسم و ایمانم ب شغلم خوب باشه و انرژی یا فرکانس خوب ب جهان هستی ارسال کنم و جهانم پاسخ ب انرژی و فرکانسم میده و مشتریایی ک هم فرکانسم هستن بسمتم و هدایت میکنه درکل انسانها جذب رفتار و اعمال و کردار و فرکانس من میشن تا حرف و ظاهر من

    البته اینم بگم ک الانکه دارم این جملات و مینوبسم بیشتر دارم بخودم میگم تا شما عزیزان

    همیشه بهار باشین

    موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3349 روز

    سلام

    هر حرفی که زده میشود از فکری که در وجود ماست می آید. این حرف و فکر،

    فرکانس دارند که ما با قدرت کلام و فکر و ذهن خود آن را بوجود آورده ایم، این

    فرکانس که نادیدنی است به جهان ما پخش می شود وطبق همین فرکانسی که فرستاده

    ایم؛ نتیجه آن را هم دریافت می کنیم ، در پشت این حرف و عمل ما، باورهای ماست

    که این حرف و عمل ما، از باورهای ما تغذیه می شوند؛ و این باورهای ماست که نتیجه

    اش می شود فکر و ایده ها و انگیزه ها و کلام ما و عمل ما. حالا هر چقدر باورهای ما

    قویتر باشد پس حرف و کلام و عمل و ایده های ما نیز قویتر است و بهتر عمل می کند.

    یک چیزهایی اصل است و یک چیزهایی هم فرع و جزئیات است ، همیشه این مهم است

    که به اصل توجه کنیم نه به جزئیات هر قضیه ای. آنهایی که موفق هستند به کل توجه می

    کنند به اصل توجه می کنند نه به جزئیات و فرعیها. باور اصل است و بقیه فرع است؛ پس

    اگر می خواهیم در کاری موفق باشیم مهم این است که اصل آن درست باشد، یعنی باورهای

    ما. باغ سپهسالار را در تهران در نظر بگیریم یا کریمخان را ، یکی بورس کفش است و

    یکی هم بورس جواهرات، دو مغازه بغل هم را در نظر بگیریم ، باورهای هر یک با هم فرق

    می کند و فروش هر کدام هم با هم فرق دارد یکی باور دارد که مشتری زیاد است و خدا هم

    مشتری می فرستد و برای خود و کارش هم ارزش قائل است و دیگری می گوید کو مشتری،

    پارسال چقدر از الان بهتر بودیم هر سال دریغ از پارسال ووو. نگاه این دو با هم فرق دارد و

    از دو منظر جدا به کار خود نگاه می کنند، پس طبیعی است که نتایج این دو نیز با هم فرق

    داشته باشد.

    پشت حرفهای ما و افکار ما باورهای ما نهفته است؛ هر چه باورهای ما قویتر باشد پس نتایج

    آن که افکار و حرفها و عملکرد ما هست قویتر است، پس کسی که عملکرد بهتری دارد باور

    قویتری هم دارد، قویترین باور چیست ؟ قویترین باور در باوری نهفته است که تمام باورها

    خوب از آن نشات می گیرد یعنی خدا ، وقتی ما به خدا باور داریم و در نتیجه آن ریشه های

    فرعی آن مثل فراوانی و لیاقت وووو یعنی بالاترین و مهم ترین باور را داریم که همان خداست

    و همان توحید است، وقتی باور ما خداست و طبق باورهای خدایی عمل می کنیم، یعنی توحید

    عملی را داریم اجرا می کنیم . بارها می گوییم که خدایا شکرت خدایا فقط تو ووو ولی تا وقتی

    عمل نکنیم فقط در گفتار باشد اهمیتی ندارد ، وقتی خود را می سپاریم به خدا و با نیت خدا گونه

    کار می کنیم باور داریم که خدا همیشه با ماست، و لا شریک له را قبول داریم و هر کاری از

    ما، با خداست و هر کاری را با تعهد خداگونه انجام می دهیم صبح تا شب با خدا هستیم و با خدا

    کار می کنیم تمام هماهنگیهای ما با خداست، این یعنی مهمترین و اصیلیترین باور را داریم وقتی

    باور داریم که خدا خودش به ما کمک می کند و از راهنماییها و الهامات خدا استفاده می کنیم،

    همیشه موفق هستیم چون مهمترین باور را داریم. وقتی چشم و دلمان باز باشد، وقتی قلبمان

    گشوده باشد به روی الهامات خدایی و آنها را راحت دریافت می کنیم و عمل میکنیم، وقتی که

    باور داریم ما برترین هستیم، و ما جدای فرعیات هستیم، وقتی بالاترین نیرو را در اختیار

    داریم دیگر چه باک، وقتی بالاترین نیرو را داریم مجهز به قویترین نیرو هستیم، دیگر چه

    باک. دیگر چه استراتژی دیگر چه سیستمی.

    این اصل است یعنی باور به خدایی که این چنین ویژگیهایی دارد، بعد یک سری فرعیات

    هستند که هر کس به شیوه خودش انجام می دهد، ضمن اینکه در سایه همان پرتوی الهی

    است و زیر سایه توحید عملی است، که چنانچه خوب عمل شود خود به خود ایجاد می شود

    و به وجود می آید به عنوان مثال، تمرکز است و یا ایده پردازی است که با خودش کلی هم

    خلاقیت می آورد که اینها بعد از توحید عملی در سایه عشق و علاقه خود به خود بوجود می

    آید وقتی عشق داریم به کارمان حرفهایمان در سایه آن قرار می گیرد،عملکرد ما در سایه

    آن قرار می گیرد؛ عشق دیدنی نیست ولی حس کردنی است کسی که به کار خود عشق

    میورزد، در عملکردش محرض می شود، کسی که باور خدا گونه ای دارد تمام کارهایش

    معجزه آسا به پیش می رود؛ اینکه بگوییم توحید، بگوییم خدا، با عمل کردن به آن با عمل

    کردن به توحید فرق دارد؛ این مهم است که به آنچه باور داریم عمل کنیم؛ یعنی توحید عملی

    و خدا گونه را واقعا عمل کنیم، نه اینکه فقط بگوییم، که این همان برداشتن قدم اول است،

    همان ایمان است و همان توکل است . وقتی در سایه اصل و عمل به اصل باورمان،

    عمل کنیم همه کارهایمان خدایی صورت می پذیرد و احتیاجی به سیستمهایی که می گویند

    نداریم؛ چون بالاترین سیستم را داریم و بالاترین عملکرد عالی را داریم و در حال عمل

    کردن هستیم .

    وقتی که دنبال راههای متفاوت نیستیم؛ ایده ها خودش به سمت ما می آید؛ وقتی که

    توحید عملی داریم و به آن صورت عمل می کنیم، وقتیکه فقط روی خدا حساب می کنیم،

    ما موفق می شویم، وقتی تکرار تکرار تکرار در باوراصلی خود داریم مهارت

    ایجاد می شود بدون هیچ تبلیغی و وووو مهارت در مشتری مداری غیر تبلیغی ووووووو.

    در پناه خدای الرزاق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    مریم قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2630 روز

    سلام استاد خوبم و دوستان عزیزی که تو این مسابقه مشارکت کردین

    در جواب این سوال از دانسته های خودم با توجه به یک سال استفاده از آموزه های استاد و مقایسه اون با سالهای قبل فعالیت خودم، پاسخ میدم امیدوارم که هم به خودم و هم به بقیه کمک کنه برای بهتر شدن در تمام جنبه های زندگیمون

    جهان هستی در هر لحظه پاسخ به فرکانسهای ما که در واقع همون افکار غالب ما هستند رو میده، بنابراین من هر باوری رو که دارم جهان با نتایجی که برای من با شرایط ، ایده ها و موقعیت ها من رو مواجه میکنه ، باور من رو تقویت می کنه!

    ساز و کار این جهان فرکانسی، من رو در مداری هم سنگ با فرکانس های خودم قرار میده و بنابراین در کسب و کارم مواجه میشم با آدمهایی که با باورهای خودم وارد کسب و کارم میشند، وقتی من روی باورهام کار میکنم و باورهای قدرتمندکننده جدیدی میسازم کار جهان الهام ایده هایی هست که در واقع یک پله بالاتر از قبل رو به من نشون میده و به همین ترتیب هر روز ایده های مناسب تر در جهت بهتر شدن کارم با توجه به میزان تلاش ذهنی که در بهبود باورهای قبلی و جایگزینی باورهای جدید انجام میدم، رو وارد کسب و کار من میکنه.

    پس اگر من همزمان با کار روی باورهام دارم نتایج بهتری میگیرم دلیل اون نتایج اعمال فیزیکی که در جهت بهتر شدن کارم انجام میدم نیست بلکه نتیجه کار روی باورهای مناسب جدید هست که من رو با مشتری های بیشتر و ایده های جدید تر در جهت رونق کسب و کارم هدایت میکنه.

    بنابراین اگر من باورم این هست که با خرج کردن پول بیشتر در جهت هزینه های بالای تبلیغات میتونم کسب و کارم رو رونق بدم، بنابراین ایده هایی به ذهنم خطور میکنه که این خرج ها رو روی دستم میذاره و نتیجه اش هم قطعا بالاتر رفتن درامد من هست اما با خرج کردن فراوون در جهت تبلیغات.

    وقتی ما میدونیم که افکار ما هست که نتایج رو رقم میزنه چرا نباید از راههایی به ثروت بینهایت و فراوانی که در جهان وجود داره دست پیدا کنیم؟

    چرا این باور رو ایجاد نکنیم که ما بدون هیچ تبلیغی و تنها با ایمان به خداوندی که جهان هستی رو هدایت میکنه میتونیم مشتری های فراوون توی کسب و کار خودمون رو تجربه کنیم؟

    این باور هم مشتری فراوون رو به سمت ما هدایت میکنه و هم هزینه های هنگفتی که باقی افراد دارند توی کسب و کارشون انجام میدند و به ظاهر منطقی هم هست، از کسب و کار ما حذف میکنه.

    مهمترین دلیل این سوال باور نداشتن به فراوانی جهان هست که این مسئله افراد زیادی رو توی کسب و کارهاشون با مشکلات فراوون مواجه میکنه.

    من از دیدن و باور کردن نتایجی که استاد و افراد دیگه ای که بدون انجام متدها و تکنیک های خاص در کارشون و حتی تبلیغی برای اون کسب و کار ، بدست آوردن، توی این یک سال تنها به راههایی هدایت شدم که تو کار خودم بدون هیچ سرمایه اولیه ای و تنها با نیروی ایمان کسب و کار جدیدم رو استارت زدم و الان بدون هیچ تبلیغی و در واقع سپردن اون به خداوند شروع کردم.

    وقتی ساز و کار جهان هستی رو به کمک استاد فهمیدم و قدرت خلق خواسته هام رو با نیروی باور و فرکانسهام متوجه شدم دیگه وقت خودم رو صرف بهتر شدن باورهام میکنم تا صرف کارهایی که نتیجشون تجربه لذت و راحتی و از من بگیره!

    این احساس خوبی که حاصل توحید و باور به خدای قدرتمنده، کسب و کارم رو پیش میبره و هر روز با الهاماتی که بهم میشه به راههایی هدایت میشم که انجامشون باعث دریافت مشتری های بیشتر هست.

    وقتی من درگیر تبلیغ و سایر موارد میشم در واقع دید رقابتی داشتن به جهان چیزی رو از من میگیره که اسمش خلاقیته، اولا دید رقابتی وقتی داریم این یعنی به فراوانی جهان اعتماد نداریم و فکر میکنیم که یه مقدار ثروت و نعمت هست و اگر ما در رقابت با بقیه به دستش نیاریم دیگه از دستمون رفته (بماند که چه هزینه هایی رو بابتش صرف میکنیم) و دوم اینکه این دید خلاقیت ذهن رو برای بروز و ظهورش از ما میگیره، در صورتی که اگر دید ما رقابتی نباشه و در کمال آرامشی که حاصل ایمان به فراوانی هست، کارمون رو پیش ببریم در واقع زمانمون رو به جای صرف تمرکز روی رقبا صرف خلاقیت ذهن خودمون کنیم و اونجاست که به انجام چیزهایی در کارمون هدایت میشیم که یک وجه تمایز با رقبای خودمون ایجاد میکنیم و در واقع این نقطه همون نقطه درست برای دریافت نعمت و ثروت هست، که با بروز اون خلاقیتی که از قبل در وجود ما بوده اما اجازه ظهور بهش ندادیم، به راههایی هدایت میشیم و تجربه میکنیم که نتیجه اش دریافت ثروت و نعمت از جهان هست این همون پاداش جهانه که به ما داده میشه.(پاداش تمرکز روی نکات مثبت خودمون و جهان و داشتن احساس خوب در لحظاتمون و نگران نبودن از آینده که آیا مشتری ها کسب و کار من رو میبینند و از من خرید می کنند؟ و زندگی در حال و آنی که در اون قرار داریم و در واقع پی بردن به ارزشمندی خودم و لایق دیدن خودم برای دریافت نعمت های الهی)

    من فکر میکنم پایه این موارد کار کردن روی عزت نفس هر آدمی هست که میخواد کسب و کار خودش رو داشته باشه! عزت نفس به من یاد میده که من آدم ارزشمندی هستم و با توانایی هایی که دارم هر لحظه به گسترش جهان کمک میکنم و با این کمک پاداش خودم رو از جهان دریافت میکنم و بنابراین در نهایت با کار کردن روی تمام باورهای ذهنی مون و کنترل صحیح افکار و جهت دهی اونها به سمتی که احساس ما رو خوب میکنه میتونیم به تمام خواسته های خودمون رنگ حقیقت بدیم. جوابی که از این هزینه کردن روی خودمون میگیریم بارها و بارها بهتر از هر صرف هزینه دیگری هست که به ظاهر بخواد اوضاع مالی مون رو در برهه ای خوب کنه و همیشه ما رو محتاج و وابسته به صرف اون هزینه ها کنه و در واقع یکی از بدی های اساسی این هزینه ها هم همین هست که با انجام ندادنش درهای دریافت نعمت رو ناخواسته به روی خودمون میبندیم.

    این اعتقاد من با توجه به آموزه های استاد و البته عمل کردن به اون توی این یکسال هست، که با تمام وجود سپاسگزار خداوندی هستم که من رو هدایت به این مسیر کرده.

    دوست دارم زودتر پاسخ دوستان دیگرم رو هم بخونم و استفاده کنم.

    در پناه خداوند وهاب باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    محیا زارع گفته:
    مدت عضویت: 2458 روز

    سلام استاد عزیزم

    به نظر من برای موفقیت باید اول خودمون قدم برداریم و این باورو در خودمون ایجاد کنیم که مثلا محصول یا خدماتی که عرضه میکنیم با ارزشه و به مردم کمک میکنه٫ باید با نام و یاد خدا شروع کنیم و از خدا بخوایم قدم های بعدی رو سر راهمون قرار بده ٫ اگر در جایی گیر کردیم با مطرح کردن سوالمون با خدا ازش بخوایم که جواب مورد نیازمونو جلوی پامون بذاره مثلا قبل از خواب یک ورق و مدادی کنار دستمون بذاریم و از خدا بخوایم در خواب یا به محض اینکه بیدار شدیم جوابو بده بهمون٫ پس یه قدم باید خودمون برداریم و مطمئن باشیم و ایمان داشته باشیم که خدا قدم های بعدی رو بهمون نشون میده٫ ولی اینکه هیچکار نکنیم و منتظر بمونیم همه چیز اسون بشه بعد حرکت کنیم هیچ پیشرفتی هم حاصل نمیشه٫

    پس باید در ابتدا مصمم باشیم و صددرصد ایمان برای رسیدن به هدف و قدم برداریم و بعد از خدا بخواهیم که در مسیر کمکمون کنه و ایمان داشته باشیم با تمام وجود که اینکارو میکنه چون کل زندگیمون دست خود ماست و خدا خودش خواسته به هدف هامون برسیم٫

    و مسعله مهم دیگه اینکه به خاطر پول کار نکنیم و کارمون رو دوست داشته باشیم و با تمام وجود مایه بذاریم در کارمون ٫ هرکاری برای پیشرفت در کارمون لازمه یاد بگیریم و همچنین نحوه ارتباط با مردم هم در کسب و کار مهمه

    پس در نتیجه همه ی این موارد باید انجام بدیم و بعد اگر ایمان به کمک خدا داشته باشیم کمکمون میکنه و در این صورت خدمات و محصولمون به بهترین نحوه سود زیادی ازش حاصل میشه٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    هؽرو دانش گفته:
    مدت عضویت: 3127 روز

    سلام استادجان و خانواده ی عزیزم

    خوشحالم که دارم دیدگاهم رو می نویسم چون الان حالی خوبی دارم وبا دل دارم می نویسم تنهاعامل بزرگ و مهمی که استاد و روش ایشون رو ازهمه متفاوت کرده اینه که استاد خداگونه شدندازخودشون رد شدن وهمیشه چندقدم ازخودشون جلوترن آدم از حسی که توی حرفهاشون هست میفهمه که روحانی و جنسش فرق میکنه به دل میشینه البته فقط به دل کسانی میشینه که تو مدارش باشن استاد خدارو خوب خوب پیداکردن خودشونو بهش سپردن باتمام وجودبرای همینه که هیچ تبلیغی نمیکنن خیالشون راحته میدونن پشتشون به چه نیرویی گرمه باهر نفسشون بوی خداروحس میکنن و سپاسگذارش هستن اینو میشه ازنوع حرف زدنشون و بی شیله پیله بودنشون حس کرد آدم وقتی خدایی میشه مثل استادمیشه بیخیال و راحت انگار که فقط خودش هست و خدایش دیگرانی براش وجود نداره مثل بچه ها ذوق میکنه با خوشحالی ما خوشحال میشه عشقش مثل عشق مادر خدایی و پاکه به خدا تکیه کرده و غمی نداره اصلا مادنبال چی هستیم اگه بتونیم مثل استادتوکل داشته باشیم وبه آگاهیهایی که یاد گرفتیم عمل کنیم دیگه تمومه استاد حرفی میزنن بهش عمل کردن واسه همینه اینقدر آرام و بیخیال و خوشحالن چون ازمنبع انرژی میگیرن چون سپاسگذارن چون خدایی شدن وخدا رو دارن دیگه چه نیازی میتونن به تبلیغ داشته باشن خدا خودش همه چی رو واسشون ردیف میکنه٫

    آره منم بااستفاده از تصویرسازی فایل قدم دوم سلامتیم رو سریعتر از موعد مقررش بدست آوردم من سی شنبه یک عمل جراحی داشتم و قراربود تاجمعه بیمارستان بمونم ولی همینکه یه کم بی درد بودم حالم خوب بود روسلامتیم تمرکز کردم وفقط دوروز بیمارستان موندم دکترا تعجب کردن چطوریه که من اینقد سریع حالم خوب شد همش داشتن باهم حرف میزدن ولی سردرنیاوردن البته من که خودم میدونستم قضیه ازکجا آب میخوره خلاصه بگم که اینقد خوب تصویرسازی جواب داد که صبح ساعت ۹ تنهایی برگشتم خونه سالم و سرحال همه همینجوری هاج و واج نگام میکردن که مثلا این خانم از یه عمل سخت برگشته?

    اینجوریه دیگه هم سریع و هم دقیق

    منم خدارو حسش کردم با تمام وجودم و آرزو میکنم تک تک شما عزیزانم هم خدایی بشید??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    ماندانا رزمپوش گفته:
    مدت عضویت: 2275 روز

    سلام.به نظر من با قدرت ایمان میتوان کوه را جا به جا کرد.وقتی ایمانت قوی باشد در هر کاری در هر شرایطی درهر مکانی نه نیاز به علمی هست نه رقابتی

    فقط ایمان داشته باش با احساس خوب و مثبت اندیشی برچیزی که میخواهی. راهها یکی پس از دیگر باز میشوند. آرام باش و ایمان داشته باش و به خدا اعتماد کن وبه بقیه راه کاری نداشته باش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    حسین جانکی گفته:
    مدت عضویت: 3930 روز

    سلام.قانون مثل انتگرالِ.هر چه تو بیشتر بلدش باشی مسائل بیشتر و سخت تری رو میتونی حل کنی.وقتی قانون رو با همه وجودت میفهمی و چند بار هم محک میزنی و نتایج رو میبینی میفهمی که 99درصد کار رو خدا انجام میده و 1درصد رو تو.توی بیزینس خیلی مثال وجود داره.ولی همشون از یه مسیربه نتیجه میرسه.به نظر من ابزار توی مسیر باهات همراه میشن اگهههههه تو با قانون هماهنگ باشی.بچه ها این قانون خیلی شبیه ریاضیه.اگه علی 2رو با 2 جمع کنه میشه4 و اگه حسن 2رو با 2 جمع کنه هم میشه همون.فرکانس.تجسم.مثبت اندیشی ……همون ارقام هستن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    علیپور گفته:
    مدت عضویت: 2648 روز

    سلام

    ثروت یک امر کاملا ( ذهنیه ) و به شرایط خارجی ارتباط نداره. نتایج زندگی ما حاصل باورهای ماست و در حقیقت تک تک لحضاتی که تجربه میکنیم نتیجه فرکانس های است که فرستاده ایم. هدایت در هر لحظه داره اتفاق میفته و اگر فقط همین هدایت رو درک کنیم زندگی دنیا و اخرت ما درست میشه.

    اگر دو نفر با باورهای متفاوت کار یکسانی انجام دهند نتایج یکسان نمیگریند . تو سوال این دوستمون لایو استاد و یا وب سایت ایشون رو مثال زد که افراد دیگه هم دارن این کار رو انجام میدن ولی چیزی که اختلاف نتیجه رو ایجاد میکنه باوری هست که اون فرد داره. استاد بر پایه یک سری باور های قدرتمند داره از این ابزار ها استفاده میکنه باورهای مثل فراوانی ،مثل باور به هدایت خدا و …( چیزی که عامه مردم میبینند ابزار است ولی چیزی که نتایج رو ایجاد میکنه باور ماست نه ابزاری که استفاده میکنیم) .

    جهان هر چیزی رو که باور داشته باشیم به ما اثبات میکنه این (یک قانونه). اگر کسی بیاد از ابزار های مثل، دیجیتال مارکتینگ، سئو، مغازه جای خوب با دکور عالی ، تبلیغات سنگین و … استفاده کنه ولی باور داشته باشه که مردم در رکود هستن و پول دستشون نیست و بخاطر بالا کشیدن دلار مردم فقیر شدن و هزار یک باور محدود کننده دیگه، نتایجی میگیره که این باور ها رو اثبات میکنه و دنیا بش نشون میده که مردم پول ندارن.

    هدف اشتباهی:

    باورهای غلط این دوست ما: در صفحه اول گوگل بودن=کلیک بیشتر= درامد بیشتر، بازدید بالاتر لایو = ثروت بیشتر ، انگیجمنت بالاتر= درامد بیشتر، که این باور مخرب باعث شده بجای تمرکز روی استقلال مالی و ثروت بیشتر تمرکز را روی بالا بردن بازدید کننده بگذارد و از مسیر اصلی منحرف بشود. اگر تمرکز خودش رو بجای این که روی افزایش بازدید کننده و.. بگذارد روی استقلال مالی بزاره مسیر های راحت تر و پر سود تر بش نشون داده میشه

    بخش دیگه سوال دوستمون «من برای اینکه اون نتیجه رو بگیرم باید از اون ابزار استفاده کنم اما با باورهای دیگه ای؟»

    جواب : به محض تغییر باور یه سری کار ها به ما الهام میشه که انجام دادن اون کار ها برای ما نتایج رو بوجود میاره یعنی حتی این موضوع که از کدوم ابزار، چقدر و چطور استفاده کنیم در مسیر به ما گفته میشه، هدایت بهترین مسیری که در اون لحظه در مدارش هستیم رو به ما نشون میده.

    این یک تله ست که فکر کنیم اون ابزار نتایج رو ایجاد میکنه. همیشه باید این سوال رو از خودمون بپرسیم که چطور راحت پول دربیارم؟ چطور با هرینه کمتر؟ چطور سریعتر؟ در ادامه این سوالات جواب ها به ما گفته میشه

    (تکامل در دریافت هدایت و قدرتمند کردن باورها)، مهمترین اصل هستند. ما بجای تمرکز روی عوامل بیرونی و ابزار باید ظرف وجودیمون رو بزرگتر کنیم تا نعمت ثروت و هدایت بیشتری رو دریافت کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    امیر حسین کیهان گفته:
    مدت عضویت: 2317 روز

    باسلام خدمت همه دوستان اولین اصلی که ما باید به آن توجه کنیم این است که احساس خوب=اتفاقات خوب

    و این که ما خالق زندگی خودمان با افکار خودمان هستیم این چیزی است که باید خوب درک شود و اصل بعدی قانون تکامل می باشد که با فهمیدن قانون تکامل ما درک میکنیم به نسبت ساختن باور چه مراحلی باید طی شود و احساس عجله که باعث دور کردن خواسته می شود. من به این درک رسیده آن که استاد عباسمنش قانون تکامل را خوب درک کرده است و به نسبت درک قانون تکامل و ساختن باور های مناسب نسبت به موضوع خاص به این موفقیت ها رسیده است . دوره پیشنهادی من ثروت۳ می باشد که کاملا درباره موضوع کسب و کار خوب توضیح داده شده است.باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    بهادر علیرضایی گفته:
    مدت عضویت: 2404 روز

    سلام دوست من :)

    برای این که به هدف برسی نباید فکر خودتو درگیر این کنی که الان از چه ابزاری استفاده کنی – به موقعش جهان ابزار مورد استفاده ای که در فرکانسش هستی رو جلوی پایت قرار میده – البته اگر سفت نچسبیده باشی بهش و خواستت رو ( درخواست و رها ) کرده باشی – آزاد باش و رها، پر انرژی باش و از مسیر لذت ببر، آرامش داشته باش و ایمان به خدا و به اینکه به درخواستت میرسی، این دنیا یک هدیه است برای لذت بردن ،،،

    جنگ از آن خداست :

    تو نباید در درون خودت جنگی داشته باشی ، فقط درخواست کن و ببین … خلق شدنش رو ببین ،،،

    در درونم شور و شوقی پرپاست : اینکه تو با من سخن می گویی و میداری و مرا خلق کرده ای و از خودت در من دمیدی و آسمان و زمین را به تسخیرم، خدای من این عشق در نهایت دو طرفه می گردد و من به تو باز خواهم گشت و همه ما تشکیل یک واحد را می دهیم :

    پس هیچ دلیلی نداره که بیهوده افکار مخرب را به ذهن خود راه بدهید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: