سریال زندگی در بهشت | قسمت 101 - صفحه 13
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-22.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-11-24 07:47:582024-02-14 06:27:05سریال زندگی در بهشت | قسمت 101شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام اقای عباس منش گرامی.با شنیدن این فایل کمی اعتمادم به شما ضعیف شد.من تو اطرافیان خودمون همچین کسی داشتیم ولی از نظر من قابل قبول نبود .حرفاتون تو این شرایط با حرفاتون تو فایل آموزشیتون مغایرت داره.من چیزی که برام ارزش تفکر داشته باشه ندیدم.بیشتر شو بود
به نام الله یکتا
سلام باعشق به استاد عزیزم
کلید:اجرای توکل در عمل.
فایل زندگی در بهشت قسمت 101.
هدایت
هدایت یک امر شخصی هست وبرای هر کس متفاوت هست انچه ممکن است من از چیزی هدایت برداشت کنم دیگری چیز دیگر برداشت کند نمی توان برای هدایت استاندارد مشخصی قرار داد برای ابراهیم گوسفند هدایت است وبرای هابیل کلاغ.
سرزنش کردن خود
کسی دچار خود سرزنشی می شود که به خود سخت بگیرد واین سخت گرفتن باعث بروز مشکلات بیشتر وسرزنش بیشتر می شود باید برخود اسان گرفت وبخشید واین ناشی از حس لیاقت وشایستگیست واز سرزنش دیگران نترسیم چون ما مسول افکار وباورهای دیگراننیستیم ونمی توانیم انها را تغییر دهیم اما می توانیم افکار خود را کنترل کنیم وخود را سرزنش نکنیم.
جسارت
یعنی ترس نداشتن وکنجکاوی وقتی عاشق تجربه های جدید هستی ومی خوای همه چیز رو تجربه کنی می ری تودلش حالا هر اتفاقی بیفته واستاد با اون ایمان وتوکلی که داره می ره تو دل اتفاقات ومی گه هر اتفاقی بیفته خیره اگربه تضادی بخورم اون هم برام خیر هست .
استاد تحسینتون می کنم برای این همه جسارت بری کشوری که زبانشون رو نمی دونی وتا حالا نرفتی کسی رو هم نداری اما خدا رو داری توکل کنی وبگردی ولذت ببری.
چقدر این کلمه برید عشق وحال کنید رو ازتون شنیدم خیلی کم وقت برای تفریح می زارم ولی امروز تصمیم گرفتم وقتهای بیشتری برای این گشتن وحال کردن بزارم چون می دونم انرژی که بهم می ده وگشتن وتفریح خودش تمرکز برنکات مثبت هست حتما این انرژی به رشدم کمک می کنه.
توی سریال سفر به امریکا هم می بینیم ما هم که بیننده هستیم اینقدر حالمون خوب می شه حالا اون کسی که خودش داره تجربه
می کنه ببینه چه رشدی پیدا می کنه تو این مورد روی خودم کار می کنم.
فایلهای این کلید رو از ابتدا هر روز گوش دادم وهمون روز کامنت گذاشتم اما نمی فهمم چی تو این فایل بود سه روز گوش می دم کامنت می نویسم به وسط کامنت می رسم یه کاری پیش می یاد که باید حتما گوشی بزارم کنار وقتی برمی گشتم می دیدم کامنتم چون ذخیره نیست حذف شده امروز دیگه گفتم خیلی خلاصه می نویسم چون به خودم قول دادم کامنت کلیدها رو بنویسم ورد بشم سعی می کنم کامل نکته برداری کنم که بعد برگشتم بخونم همه نکات رو بگیرم ودرک کنم نمی فهمم چرا این فایل رو نشد امروز هم صبح زود پاشدم گفتم یه خلاصه کوچیک بنویسم تا شاید یه زمان دیگه باید برگردم ودوباره گوش بدم حتما یه چیزی هست با اینکه تو این سه روز چند بار گوش دادم به امید خدا.
استاد ازتون سپاسگذارم ودوستتون دارم.
به امید الله
الله اکبر
سلام استااد بینظیرم سلام مریم جونممم
خدای من داشتم این قسمت برای چندمین بار میدیدم یهو این لحظه که داشتید راجع به زبان نشانه ها برای ابراهیم میگفتید یهو یه چیز تو گوشم زنگ خورد
این که چقدر سرسپرده بودن و چقدر همه چیز باهاشون صحبت میکرد تازه میفهمم چطور ابراهیم متوجه شد که قوچ قربانی کنه
وقتی سر سپرده مطلق باشی همههه چیز باهات حرف میزنه همههه چیز
افتاب سایه یه درخت یه برگی که میوفته یه پرنده ای که میشینه یه صحبتی که میشنوی یه زیبایی که میبینی
تازه میفهمم همه دنیا زیان خداونده همه چیز یک چیزه همه چیز انرژیه و در حال هدایت نفس به نفس لحظه به لحظه ماست
به شرط ایمان به شرط تسلیم بودن و اطمینان که همه چیز درسته که همه چیز حرفی برات داره که مسیرت راحتتر هموار تر لذت بخش تر کنه سرسپرده باشی وسیله ای که از میزت افتاد برای چندمین بار میپرسی چیو میخوای بهم بگی و یهو میبینی یه چیزی که دنبالش بودی اونجاست و راحت پیداش میکنی سرسپرده باشی میسپری به خدا و میگی فلان چیز برام پیدا کن و سریع میشنوی که میگه بشین تو هم میشینی و با یه نگاه دقیقا اون وسیله میاد تو دستت
سر سپرده باشی میگی خدایا من نمیدونم چی دلم میخواد هر چیزی که فکر کردی دلم کیخواد بگو مشتری که داره میاد برام بیاره و به طرز معجزه اسایی چیزی که دوهفته بود دلت میخواست بخوری و جایی پیدا نمیشد مشتریت میاره بی خبر از همه جای دنیا تازه میگه ازین چیزا که طرفای ما زیاد دارن
سر سپرده باشی میگی خدایا میخوام جاده ساعتی که من میرم تو اتوبان خلوت باشه و ماشین میبینی که قبل ورود تو به اتوبان غلغله است و به ممض ورود تو خلوتتتت یعنی خلوتااا
الله اکبر
این چند روز دارم سایت و زیرو رو میکنم خدای من چه گنجایی هست که من تاحالا ندیدم خدایا خیلی شکرت
چقدر لذت بخشه چند تا فایل از قبل میبینی و چند تا از جدید اگاهی ها همینجور تو ذهنت میچرخه مثل این میمونه رفتی کلاس دوم و کلاس اول راحت میفهمی
کلا همچین حسی دارم هر قدمی که پیش میرم میگم وای اینو استاد قبلا گفته بود پس مفهومش اینه
اصلا نمیدونم چی بگم فقط میگم شما بینظیرید
چقد قشنگه تو هر کاری از الهامات کمک میگیرید منم تو کار خودم(خیاطی) خیلی استفاده میکنم به طرز معجزه اسایی کاراییی که من چند سال پیش بهم الهام میشد و انجام میدادم میبینم الان دارن تازه بقیه استفاده میکنن
استاد جون تازه میفهمم وقتی میگفتید من کلی نتایج گرفته بودم حالم خوب بود ولی همه نتایج تو پول میدیدن و من تو این مرحله ام حالم با خودم عالیهه همه چیز عالیه و بوی خدا میده
البته که لاجرم ثروت هم میاد تو زندگی ولی انقدر به روند رشد خودمون عادت میکنیم که حتما باید یاداوری کنیم به خودمون
من تو این یکسالی که مهاجرت کوچیک داشتم از شهر خودم به شهر نزدیک روند رشدی که تو 10 سال قبل داشتم امسال تو این یکسال 4 برابر سالهای قبل رشد کردم
خدایا شکرت راضیم ازت
این حساب کتابارو همین لحظه فهمیدم و یهو قلبم خوشحال شد
این همون تصاعدیه که همیشه میگید
میگید که تصاعدی درامد زیاد و زیاد و زیادتر میشه
منتظر اینم بیام بگم استاااااااد شد بالاخره رسیدم به ازادی مالی ازادی زمانی ازادی مکانی
عاشقتونم زیاد
به نام هدایت الله
سلام بیکران خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان هم مداری خوبم
با فایل زندگی در بهشت با آن آگاهی های ناب و خوب و منطقی عالی از استاد مطالب خوبی را دریافت کردم اما هدایت به قول استاد استانداردهای خاص نیست یک چیزی است که قلب آدم رو گواهی می دهد این از ایمان طرف می آید که کمک می کند الهامات گفته شود و هدایت صورت گیرد و به مسیر های درست میشود پیش رفت
اما با صحبت های استاد من قبلاً همیشه احساس عجز و ناتوانی می کردم و می دانستم الان از بی اعتماد به نفس و تردیدهای شخصی و ترسهای من است که نگرانی برای من می اورد
اگر عجز قبلا میکردم اما الان عجز و ناتوانی نمیکنم با آگاهی و آموزه های استاد احساس دیگه در من نبوده و اگر هم بوده سریع خودم را جمع و جور می کردم و توانستم ذهن خودم را کنترل کنم و نگاه من فرق کند با گذشته خودم
در زندگی آدم نباید به خودش سخت بگیرد و اصولاً نگران اشتباه کردن نباید باشم و اذیت کنم خودم رو که این نکته اشتباه است همیشه به خودم بگم دیگران اگر واکنش بدی داشتن نبایستی اهمیت بدم چون اگر جسارت داشته باشم در زندگی باید با اهرم رنج و لذت آن را انجام دهم
و لذت میبرم از جسارت استاد که اینقدر عالی و خوب توانستند صحبت های خیلی قشنگ داشته باشند و جور دیگر نگاه کنند به همه کارهایی که می کند و تجربه خوبی هم توانستند کسب کنند در زندگی و میشود در پایان گفت
که هر آنچه مرا نکشد مرا قوی تر خواهد ساخت استاد و خانم شایسته بی نهایت از تون ممنونم به خاطر تمام صحبتهای شیرینی که در این فایل شما کردید سوال های خوب خانم شایسته و صحبت های شیرین استاد
همه دوستان خوبم را به خدای بزرگ و مهربان میسپارم
در پناه الله یکتا سلامت پیروز و ثروتمند باشید انشالله
سلام
جسارت در پرداختن به علایق موضوع غالب این ویدئو بود
استاد عباس منش در روانشناسی ثروت 1 تاکید دارند که در همه شغل ها پتانسیل یکسانی برای ثروت افرینی هست و فقط آدمها باید علاقه شون را پیدا کنند و بعد جسارت و شجاعت حرکت تو مسیر علائق شون را داشته باشند
اینجور هم به ثروت می رسند هم از مسیر لذت می برند
حالا در این فایل استاد و خانم شایسته ردپای این شجاعت و جسارت را در کودکی و نوجوانی و گذشته استاد واکاوی می کنند تا ببینیم این تکامل چطور طی شده
جایی دیگه استاد عباس منش می گن که رشد فقط در خارج شدن از دایره امن تون اتفاق می افته و اگر شجاعت نباشه و توکل چطور ادمیزاد حاضر میشه از دایره امنش خارج بشه.
موفق باشید
به نام الله هدایتگرم
سلام به استاد عزیز و مریم بانو و تمام عزیزان همراه
این فایل نکته مهمی که برای من داشت نترسیدن و ایمان داشتن و باج ندادن به هیچچچچ کسی…از روی ترست به هیچ کسی باج نده مریم..هیچ قدرتی در جهان نیست جز الله..با این فایل یه تلنگر دوباره به من زده شد که مریم همون طور که استاد گفت شرک در دل مومن مانند مورچه سیاه بر روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است…من دوباره یکی دیگه از شرکهایم رو پیدا کردم..خدایا شکرت..
در پناه الله یکتا باشید
درود بر هدایتگر جهانیان
درود بر استاد موحد و توحیدیم و مریم نازنینم
و دوستان ارزشمندم در سریال زندگی در بهشت
همینجا از مریم عزیزم سپاسگزارم با سوال های بی نظیری که از استاد گرامی پرسیدن:)
موضوعاتی که مریم جون سوال وارانه از استاد عزیز میپرسیدن رو، نکاتش رو با دوستانم به اشتراک میگذارم و همچنین تعدادی از تجربیات خودم رو به عنوان جای پا؛
+ در برابر هدایت باید تسلیم محض باشی و نشونه هارو بهشون دقت کنیم و عمل کنیم بهشون.
+ در زمانی که احساس عجز میکنیم بقول استاد در دوره عزت نفس که فرمودن موفقیت هایی رو که از گذشته تا به الان کسب کردید رو توی ذهن تون مرور کنید و از اون حال مستاصل بودن و ناراحتی در بیارین و میتونه هر چیز دیگه ای باشه که تمرین میخاد تا بتونیم کنترل کنیم خودمون رو در این زمینه و اصلا توی حال بد بودن خوب نیست چون اتفاقات بد بیشتری رو به زندگی جذب میکنه و طبق قانون باید بخودمون یادآوری کنیم که من باید خودمو ازین حال بد خارج کنم و همین یاد گرفتن بهتر کردن احساس فوق العاده میتونه مارو در جریان کنترل مسائل زندگیمون جلو بندازه.
+ من فکر می کنم که آدم گاهی وقتها از ترس یه سری اتفاقات به خودش سخت میگیره ولی وقتی خودشو میشناسه و به یک خودباوری میرسه و با خودش در صلحه دیگه ترسی وجود نداره و مسئله دیگه ای هم که هست نگران اشتباه کردن مون نباشیم چون ما با اشتباهاتی که میکنیم بزرگ میشیم تا اینکه ساکن باشیم و هیچ حرکتی نکنیم.
+ اینکه دیگران چه کار میکنن در توان و کنترل ما نیست اونم توی سرزنش کردن اینکه ما چه واکنشی نسبت به اون برخورد نشون میدیم در کنترل ماست. من یادمه پدرم خیلی ذهن سرزنش گری داشت و من همیشه به خودم میگفتم که خداوند که همه رو برابر آفریده چرا بایستی این کار رو انجام داد انگار اون حالت رو ضعف می دیدم در رفتار پدرم و خب همیشه برام سوال بود و بیشتر پیگیر ساختن شخصیت خودم بودم هر چند که اثرات منفی هم داشت و همیشه یاد گرفتم که اعراض کنم و یا اون محیط رو ترک کنم.
+ فوق العاده استاد عزیزمان را به خاطر ترسو نبودن شون تحسین کردم، وقتی توضیح میدادید مثل یک شیر مرد می دیدم تون که چه بی نظیره این قدرت وجودی استاد که میتونه به قول آناهید عزیزم خدا میگه زور ایمان آورندگان چندین برابره کافران هستش یعنی این قدر میتونه ایمان به یگانگی رب به انسان جسارت بده و ترس رو در درون ما از بین ببره.
حتی در مقابل یک حیوان وحشی اگر جسارت داشته باشی با قدرت بایستی از ما نمیترسه و حتی در مقام قدرت وجودی ما تعظیم میکنه و حیوانات ترس رو از وجود ما انسان ها درک میکنن خیلیم زیاد به خصوص از چشم های ما، چطور یک انسان میتونه جرات اینو پیدا کنه که توی چشمای یک شیر وحشی یا یک شامپانزه سیاه نگاه کنه بدون اینکه بترسه و باز هم برمیگردیم به اون موجودیتی که در جهان حکم فرماست و خداوند در هر چیزی که فکر کنی دیده میشود و میتونی اونو حس کنی بقول استاد با قدرت احساس درونی مون میتونیم بفهمیم خیلی چیزهارو که مثل یک رادار اصلی که به منبع وصله مارو هدایت میکنه.
یادمه توی مسیر دانشگاه از مشهد به نیشابور که میرفتم یه بار سوار ماشینی شدم که میخواست من رو به تنهایی مستقیم به نیشابور برسونه در صورتی که من همیشه با ماشین تکمیل میرفتم و حرکت این آقا برای من نشانه ی بدی رو در درونم ایجاد کرد و من به محض اینکه موذب شدم قدرت و جسارت این رو پیدا کردم که در ابتدای همون اول مسیر بهش بگم منو پیاده کنه چون از همه بدتر نشونه ای که برام داشت این بود که از مسیر قدیمی هم میخواست منو ببره و منم خداروشکر حس ششم قوی ایی دارم و چون ورزش رزمی کونگ فو رو میدونستم خیلی با این ترسم به شدت جسارتم در من زیاد شد و با چنان کلام محکمی راننده رو مجبور به ایست کردم که خودم از حرکتم لذت بردم و راننده فکر کرده بود من یک دختر ساده ای هستم که براحتی می پذیرم چنین حرکت هایی رو و خیلی راحت قبل پلیس راه دوباره سریع ماشین پیدا کردم و خودمو رسوندم دانشگاه و خدارو شکر در تمام لحظات زندگیم خداوند حامی و هدایتگر من بوده و بسیار از او بخاطر الطافش سپاسگزارم و خداوند از نیات قلبی ما آگاه است و هیچ کسی جرات اینو نداره که بخواد به ما آسیب برسونه مگر اینکه خودش در مدار و فرکانس اشتباهی باشه.
+ من هم بشدت مثل استاد آدم کنجکاوی هستم ولی نمیدونم چرا خیلیا میگن اصلا خوب نیست کنجکاوی زیاد ولی من از شما در فایلی که از باورهای آلبرت انیشتین گفته بودین خودم رو تحسین کردم که چنین موهبتی در وجود من هست که بسیار ماجراجویی رو دوست دارم و دوست دارم جاهای ناشناخته رو بگردم و زیبایی های نهفته در اونجاهارو کشف کنم و خیلی حس خوبی بهم میده و منم مثل استاد پایه ی عشق و تفریح و لذت و شادیم و به بعدش توجه نمیکنم بقول استاد من میرم توی دلش هر چی پیش بیاد باهاش مواجه میشم و براش راه حل پیدا میکنم چون هر چه جهان به ما در راستای پیشرفت زندگیمون تضاد نشون میده برای ساخته شدن وجودی متفاوت تر و درس های بیشتر برای ادامه ی زندگی ماست و او را به این خاطر بسیار سپاسگزارم و چقدر برای این نکته مهم باید روی شخصیت فردی خودمون کار کنیم و خودمونو بیشتر بشناسیم تا با مصائبی که مواجه می شویم بتونیم بهترین نشونه هارو توسط خداوند دریافت کنیم.
+ این حرف استاد رو هم می پذیرم که در مسیر کشف ناشناخته ها اگر آزادی عمل داشته باشی خلاقیت بیشتری از ما سر میزنه و خب منجر به اتفاقات بهتری در راستای خواسته های ما در زندگیمون میشه.
خدایا شکرت – خدایا شکرت – خدایا شکرت
دوستتون دارم فرشته های زمینی
و عاشقتونم توحیدی وار:)))))
به نام خدا
سلام سلام
وای خدای من چقدر این قسمت فوق العاده بود اصلا نفهمیدم کی یک ساعت تموم شد
چقدر تحسین میکنم شمارو وای خدای من خیلی خوبه آزاد و شجاع هرجا که دلتون میخواد میرید هر کاری که بهتون الهام میشه انجام میدید بدون هیچ ترسی محدودیتی شما به معنای واقعی دارید زندگی میکنید
خیلی دوست دارم اینجوری باشم یادمه بچگی هام کار هایی میکردم که برای بقیع دوستام تعجب آور بود شجاع بودم بعد کم کم ترس ها اومدن دلیل ها و منطق ها و میگفتن این راهشه و ترسیدم هر وقت ریشه یابی میکنم گریم میگیره در بحث اعتماد به نفس در مورد ترس ولی من دیگه ایراد های شخصیتی در خودم رو تقصیر جامعه خانواده نمیندازم و این حس بد مورد ظلم واقع شدن رو ادامه نمیدم من با قانون جهان آشنا شدم و خدا هدایتم کرد که بهم بگه از هیچی نترس نگران نباش تردید نداشته باش و خدارو هزاران بار سپاس میگم که با شما آشنا شدم الگو میگیرم
من امروز در برگ پنجم سفرنامه ام در مورد ترس نوشتم که چقدر میترسم و امروز این نشانه ی من شد چی از این واضح تر که خدا اینقدر عالی هدایت میکنه
هزاران بار گوش میکنم تکرار میکنم
خدایا شکرت خدایا شکرت احساس فوق العاده از اطمینان دارم که شما چطور نترسیدید و به دست آوردید آنچه که میخواهید
سلام به دواستاد عزیزم
ممنونم از خانوم شایسته ی عزیزم که سوالهای خوب میپرسه و به خودم گفتم ببین این بشر که بنظرم بهترینه توی رعایت قانون اما خودش رو هیچ وقت کامل نمیبینه و همیشه به فکر بهتر درک کردن قانونه بخاطر همین از قبلش سوال طرح کرده و برنامه ریخته که تو راه از استاد بپرسه
ممنونم از هردوتون
اتفاقا وقتی اخیرا به ایاتی در قران برخوردم که درمورد ترس بود واقعا شگفت زده شدم خداوند بارها در قران میگه از هیچ چیز و هیچ کس نترسید به جز من فقط از من پروا کنید نه کس دیگه که این یکی از پایه های توحیده بنظرم ، با خودم اینطور فکر کردم که انگار من یه ارباب و همه کاره ای فوق قدرتمند دارم که بهم این شجاعتو میده که از هیچ کس نترسم برم تو دل هرچیزی که میترسم و بهم این اطمینانو میده که تو فقط نترس بقیش بامن تو فقط از هیچ چیز و هیچ کس نترس عواقبش پای من و این دیدگاه چقد ارامش داره و چقدر برعکس چیزیه که ما باهاش بزرگ شدیم چقد در عین حالی که به اسم در خانواده ای مسلمان تربیت شدیم چقد نا مسلمانه و شرک الود بزرگ شدیم، ولی خدا میگه نترس من پشتتم نترس من همینجام کنار تو هرجا که باشی میبینم و میشنوم ،شجاعت از نظر هر کس یه چیزه مثلا اگر من جای اون شخص بودم که طرف بهم قمه نشون داد و گوشیمو میخواست شجاعتم رو اینطور نشون میدادم که بدون توجه میشستم تو ماشین و شیشه هارو میدادم بالا و گاز میدادم میرفتم و نمیترسیدم چون من فقط باید از الله بترسم ،یا مثلا اگر کسی بهم توهین کنه شجاعتم رو اینطور نشون میدم که جوابی نمیدم چیزی رو ثابت نمیکنم چون قدرتی نمیبینم و میدونم خودم با باورها و فرکانسهام خلقش کردم و رد میشم ،شجاعت شاید از نظر یکی درگیر شدن باشه شاید از نظر یکی بی تفاوتی باشه ،من تو ذهن خودم این باور رو دارم که اگر بخوام به مسئله ای که دوستش ندارم واکنش نشون بدم یعنی به اون چیز قدرت دادم یعنی باور کردم اون شخص یا اون چیز قدرتی داره در حالی که من میدونم تمام زندگی من حاصل باورهای منه و هیچ قدرتی جز الله وجود نداره و به خاطر همین اگر به این صورت بخوام به چیزی قدرت بدم خودم رو سرزنش میکنم
مورد جالب دیگه ای که مطرح شد بحث هدایته،هدایت زمانی اتفاق میفته که ما باور داشته باشیم خداوند باهامون صحبت میکنه خداوند مارو هدایت میکنه و هر لحظه بهش متصلیم،به قول استاد حتی از کوچکترین مسائل هم میتونیم هدایت بخوایم و مطمعن باشیم که هدایت میشیم مثلا چند روز پیش که داشتم برای شوهرم امپول نورابیوم میزدم که خیلی درد هم داره از خدا هدایت خواستم گفتم بگو کجا بزنم که درد نداشته باشه و دقیقا هدایت شدم و شوهرم تعجب کرد گفت چرا اصلا هیچ دردی نداشت بهش گفتم از خدا پرسیدم کجا بزنم که درد نداشته باشه، حتی در مسائل کوچکتر هم میشه هدایت خواست ،شوهرم تعریف میکرد چند روز پیش از جایی که میخواسته برگرده خونه یهو یکی از دوستاش که 6ماه یبارم بهش زنگ نمیزنه بهش زنگ میزنه و اونم که نمیخواسته جواب بده ولی انگار بهش الهام میشه که جواب بده بعد اون دوست میپرسه کجایی اونم میگه کجاست و الان میخواد بندازه تو فلان خیابون تا بره خونه،دوستش میگه من الان تو اون خیابونم ترافیک افتضاحه من دوساعته تو ترافیکم تو از اون یکی خیابون برو، و شوهر منم از اون یکی خیابون میاد و اصلا به ترافیک نمیخوره وقتی تعریف کرد من اصلا تعجب نکردم چون میدونم خدا همیشه داره هدایتمون میکنه چون اون میخواد با راه درسته رو بریم چون مایی وجود نداره من خودشم و تو هم خودشی اینو باور کنیم تا هدایت شیم، من خودم وقتایی که تو عجز میمونم میگم خدایا خودت هدایتم کن که من، من نیستم همه چیزو سپردم به خودت و تسلیم میشم،
استاد عزیزم کاش میشد فایلی تهیه کنید که ما ازتون سوال بپرسیم و شما درموردشون صحبت کنید یا شما یا خانوم شایسته ی عزیز خیلی دوست داشتم این امکان میسر میشد تا از پاشنه اشیل هام و نحوه ی باورسازی براشون سوال میپرسیدم
سلام استاد جان و مریم عزیزم
از این قسمت درس هایی یاد گرفتم که که میخوام بنویسم
1.وقتی خدا منو هدایت میکنه بگم چشم و هی نخوام نظر خودم رو انجام بدم فقط به هدایت خداوند اعتماد کنم و برم تو دل اون هدایت و عمل کنم بهش
2.عواطف منفی همیشه هست چون شیطان وظیفه داره ما رو غمناک کنه اما خیلی مهمه من توی اون عواطف منفی باقی نمونم حالا عواطف منفی میتونه کینه باشه احساس عجز باشه سرزنش باشه و….
3.از هیچ کس و هیچ چیز نترسم و باج ندم
خداروشکر برای خلق خواسته هام یاد گرفتم نترس باشم و جسور
یادمه برای ساخت خونه دوبلکس خیلی ترس ها می آمد که منو منصرف کنه اما من به الهامات عمل میکردم و میرفتم به دل ناشناخته ها و اون ترس ها الکی بود و خدا رو شکر الان یک هفته میشه که به خونه ی دوبلکس خودم که یکی از خواسته های باور نکردنی برای من بود اساس کشی کردم و خیلی لذت میبرم که به زیبایی خلقش کردم و مسیر ساخت و ساز این خونه واقعا برام لذت بخش بود و الان هر قسمت از این خونه منو به شکر گزاری وصل میکنه خدایا شکرت
4.ترس از هر چیزی یا هر آدمی یعنی قدرت دادن به غیر از خداوند و این شرک حساب میشه
خدایا شکرت که من در این مسیر زیبا هستم