دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مهدیس عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
استاد عزیزم سلام
برای کسی که پر از نگرش های کمبوده همین یه فیلم میتونه برای روزها و ساعت ها فکر کردن و تغییر کافی باشه.
برای کسی مثل من که همیشه موقع خرید درحال تخمین زدن عدد قیمت جنس هایی هست که خریده و تا به یک محدوده خاص میرسه، اضطراب همه وجودش رو میگیره، چی بهتر از اینکه ببینه چه قدر میشه اجناس خوشمزه ، جالب و متنوع خرید و از خرید کردن لذت برد.
برای کسی مثل من که چند ماه دیگه برای زندگی داره میره خازج از کشور و همه اش تو فکر اینه که با خودش خشکبار ببره، کجای ساکش بگذاره، فلان چیز رو ببره تو خارج پیدا نمیشه، پسته اونجا گرونه، زعفران خوب گیر نمیاد و… با یه عالمه نگرش کمبود در حال بستن ساکش هست، هیچ چیزی بهتر از این نیست که با این فیلم مواجه شه که ببینه تو همه دنیا پر از نعمت و ثروت و فراوانیه، فقط باید باورش کنی، ببینیش، بخوایش و لذت ببری.
برای کسی مثل من که هیچ وقت حتی تو یه جنگل کوچک هم کمپ میره از ترس اینکه جاهایی که ادم ها زندگی نمی کنند خطرناکه و یه بلایی سرت میاد و کسی نیست که کمکت کنه، هیچ چیزی بهتر از این نیست که تصویر بیرونی پارادایز رو میبینه که نه همسایه ای وجود داره و نه مرکز خرید و … ولی یه خدایی هست که اینقدر پشت شما بهش گرمه که هر جا هم زندگی کنید نه ترسی دارید نه غمی.
من خیلی فایل از شما دیدم اما هیچ چیزی مثل این فایل نتونست نگرش های کمبود منو بهم نشون بده. حتی وقتی شما داشتید وسایل را می چیدید داخل فرغون داشتم یک یکی قیمت هاش رو تو ذهنم محاسبه می کردم که بریا اینها پول زیادی رفته، تو چطوری میتونی اینجوری خرید کنی، اینقدر که پول نداری و …. و در ادامه این نگرش ها که این کار اسرافه، یعین چی ادم اینقدر شیرینی بخوره بعد بعدش غصه چاق یرو بخوره یا اینکه همه اینها با هم تاریخ مصرفشون یهو تموم میشه و کلیش رو باید بندازی دور و گناه داره و یه عالمه قصه منفی دیگه…
اما خوشبختانه شما اینقدر زیبا متفاوت فکر کردن و نگاه کردن رو به همه افرادی که در سایت شما هستند آموختید که بتونم بعدش متوجه شم که اینها ناشی از نگرش های کمبود من هست و باید عوضش کنم و باید بارها و بارها این فیلم رو ببینیم تا فراوانی رو باور کنم.
شما برای من یک فرشته اید که از سمت خدا اومده تا به من بهتر زندگی کردن و لذت بردن از زندگی رو یاد بده و با اینکه روانشناسی خوندم در بهترین دانشگاه ها و دکتری هم گرفتم، هیچ روش درمانی مثل الگویی که شما برای من هستید در تغییر فکر من موثر نبوده و نیست.
از شما و عزیز دلتون بابت این همه سخاوت در به اشتراک گذاشتن این فایل ها سپاسگزارم.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD253MB21 دقیقه
سلام
عاشقتونم
یه صبح بسیار بسیار قشنگ و لذیذ با اتفاقای بسیار بسیار عالی و فوق العاده و اینکه قراره اتفاقای فوق العاده و قشنگی هم بیفته و این خیلی مهمترین موضوع داستان منه که قراره اتفاقای قشنگی هم بیفته بعدا مثلا یک ساعت دیگه
یعنی قانون انتظار
حالا اینکه یه صبح قشنگیو شروع کردم و دوسش دارم و میخوام لذت بخش باشه یه طرف ولی اون انرژی که قراره تا شب یه سری اتفاقات تو زندگی من بیفته که زندگی من رو خیلی لذت بخش کنه اون دیگه خیلی مهمتر از این الان و در لحظه الانه
جالبه من فکر میکردم در لحظه زندگی کردن مهمتره ولی الان میگم مثلاً اگر این اتفاق 5 ساعت دیگه بیفته برا من اگه اونجوری بشه چقدر کیف میکنم من خب
بعد میگم چقدر جالبه چقدر خوبه چقدر دوستش دارم و هنوز از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم که اتفاقای قشنگ ، منتظر اتفاق قشنگ بودن میتونه خیلی حال بده ها ، انرژیمو افزایش بده ها
قسمت 107 سریال زندگی در بهشت خودم
اگه بخوام چیزهایی رو که باعث این میشه که من از قسمت 107 لذت ببرم رو بگم
صبح قشنگمو با 107 میکسش کردم و خیلی حالم خوبه دو تا دونه چایی ریختم بخورم که کیف کنم همینطور که داشتم میدیدم گفتم که خدای من
چقدر ثروتمند شدن لذت بخشه
یعنی اینکه شما این همه وسایل خوراکی خریدی و این همه پکیج آمازون خریدی به میلیونها میلیون نفر سود رسوندی باعث رونق کسب و کار میلیونها نفر شدی
خدای من چه کمکی بیشتر از این ارزش داره چه حرکتی چه کاری بهتر و بیشتر از اینه که تو به کسب و کار دیگران کمک کنی رونق پیدا کنه
بهتره بگم ثروتمند شدن زیباترین کار دنیاست یعنی اون کاری که واقعاً خدا خوشحال میشه ازش
شما مثلاً رفتی یک کیلو سیب زمینی خریدی
به 100 نفر آدم سود رسوندی
به اون اون کسی که سیب زمینی و کاشته
اون کسیه که بذر رو کاشته—
کسی که اون بذر رو تولید کرده—
اون کسیو که نمیدونم ماشین رانندگی میکنه سیب زمینیو میاره
اون کسی که سیب زمینی و تو مغازش میفروشه
نمیدونم اونی که میاد سیب زمینیو میخره همه دارن سود میبرن
تازه این به اینجا ختم نمیشه وقتی یه عدهای میبینند که کسب و کار سیب زمینی خوبه و مشتری داره اونا هم میان این کسب و کار انجام میدن
یعنی تو داری با خریدن سیب زمینی به تمام آدمایی که دوست دارن این شغلم داشته باشن داری کمک میکنی اصلاً این این سود رسوندن رونق کسب و کار تمومی نداره یعنی نمیشه گفت 5 مورده
چقدر ثروتمند شدن معنویه
چقدر زیاد ثروتمند شدن خداییه
چقدر خدا ثروتمندا رو دوست داره
چقدر ثروتمند شدن مقدسه
کل دنیا روی خریدهایی که ثروتمندا دارن میکنن میچرخه
ثروتمند شدن مقدسترین کار دنیاست
یعنی شما وقتی با این باور داری میری کار بکنی که من ثروتمند بشم و بتونم زندگیمو اداره بکنم به راحتی به آزادی برسم این مقدسترین کار دنیاست
اصلاً این تو راستای اینه که خداوند گفته من تو رو مسخرت کردم و جانشین من هستی و سپاسگزار باش
حالا اگر من بیام ثروتمند بشم
یعنی خداوند راست گفته من تونستم هرچی رو که خواستم تسخیر کنم
دوباره خداوند راست گفته که من جانشینم و دارم حکم فرمایی میکنم توی توی قلمرو پادشاهیم
و برای اینکه ازش سپاسگزار بودم
اومدم از مغزم استفاده کردم و ثروتمند شدم و نذاشتم آکبند بمونه پس من سپاسگزاری از نعمتی که بهم داده بود و که مغزمه داشتم
چقدر احساس لیاقتم داره رشد میکنه
چقدر داره نشون میده که من برا خودم ارزش قائل شدم
از اونجایی که دیروز یه پیشنهاد داشتم و مثل گذشته چشم و گوشمو نبستم و بگم چشم و از ترس کمبود که دیگه تموم شد همین یه دونه است بگم چشم من اینو میخوام گفتم اینو قبول نکن و قبولش نکردم و خیلی خوشحالم بابت اینکه خدا داره یادم میده احساس لیاقت به قول استاد
به اندازهای که احساس لیاقت داشته باشی جهان نعمت و لذت و شادی و روابط خوب و سلامتی و وارد زندگیت میکنه
خیلی خوشحالم که خودمو لایق نعمتهایی که درخواست کردم دونستم
خیلی خوشحالم که خودمو اینجوری فکر کردم که کمبودی در کار نیست و هیچ چیز قرار نیست تموم بشه هر چیزی بره قراره بهترش بیاد
یه باور جدید
وقتی داشتم اون پیشنهاد کزایی رو رد میکردم به خودم گفتم – اصلا من به هر دلیلی – الان ذهنیت قبول کردن این موضوع ندارم و میزارم سر فرصت براش تصمیم بگیرم – و سر فرصت ک خوب فکر کردم دیدم باید یه سری آدم رو تغییر بدم تا اون اتفاق بیفته و فهمیدم خودمو تغییر بدم راحت تره و اون پیشنهاد رو رد کردم و خوشحالم و بعدش از طرف خدا نشونه گرفتم که کار درست رو انجام دادی و هیچ چیز تموم نمیشه و بهترش میاد
بقول استاد وقتی روی خودمون کار میکنیم فقط اتفاقایی می افته ک به نفعمونه
خود این ذهنیت یعنی من به فراوانی و خدایی که درخواستها رو میده باور دارم عجلهای هم ندارم آقا فکرامو میکنم اگر دوست داشتم این کارو انجام میدم اگر نه انجامش نمیدم
امنیت چقدر خوبه
چقدر لذت بخشه
چقدر باعث آرامش میشه حساب کنید شما
اون همه پکیج دم در باشه و خیالت راحت باشه که اگرهم پکیج بیاد دم در هیچکس کارش نداره امن امنه
عاشق این امنیتو و آزادیام و تحسینش میکنم
واقعا شما لایق همین آزادی و امنیت و آرامش هستین منم دارم لایق آزادی و امنیت و آرامش میشم
خدا جون سپاسگزارم بابت اینکه این اتفاقای قشنگو نشون من میدی و من عاشقانه میبینم و بهشون توجه میکنم و ازشون لذت میبرم و از تو تشکر میکنم چون میدونم قانون اینه که سپاسگزاری باعث میشه نعمتهای بیشتری وارد زندگی من بشه عاشقتم
استاد جان شما گفتین سپاسگزاری بابت اون چیزهایی که هست توی زندگیمون باعث میشه ما به جاهای بهتر هدایت بشیم و من بابت این موضوع میخوام امروز تمام وسایل و امکاناتی که توی خونه دارمو ازشون تشکر کنم و حالم خیلی خوب میشه بابت این موضوع
عاشقتم
تقریباً نزدیک 5 ماه یا چهار ماهه حدوداً که فکر میکنم که خانممو بخشیدم امروز توی جشنی که هر روز دارم برای خودم میگیرم اون 10 دقیقهای که دارم برای خودم جشن میگیرم
توی اون تمرکز — تو اون وقتی که فقط من و خدا دوتایی داشتیم توی مکانی که هیچکس نیست داشتیم جشن میگرفتیم
به خدا گفتم خدایا چرا دیروز به من یه هینت دادی
که خانومتو ببخش من که دارم دو ماهه هر روز میگم هر روز جزو تمرینهامه که میگم خدایا من اینو بخشیدمش من اینو دوسش دارم من اینو بهش احترام میذارم
چرا به من هینت و پیغام دادی که بنده منو ببخش چه جوری باید ببخشم چی شده بیشتر به من توضیح بده من بلد نیستم
تو به من گفتی اگه واقعاً همسرت رو بخشیدی…………..
مثلاً فرض کن فردا یه درخواستی به تو داره درخواست مثلاً اون چیزی که تو خیلی دوسش داری مثلاً فرض میگیریم تو تفریح و پارک رفتن رو خیلی دوستش داری
اون به تو درخواست میده که بیا با هم بریم پارک
و تو میگی نه طبق ذهنیت الانت میگی نه
حالا حالا به نظرت تو اونو بخشیدی ؟؟؟؟
یعنی بخشش من خدا اینجوریه ؟؟؟؟؟
که وقتی تو رو میبخشم و تو ی درخواستی به من میدی میگم نه بهت نمیدم یا میگم چشم عزیزم بهت میدم؟؟؟؟
من خدا کدومشو بهت میدم؟؟؟؟؟؟
بعد من به تو گفتم که خدا جون
تو وقتی منو بخشیدی برمیداری تمام اون اشتباه نمیدونم حالا تا چه حد درسته ولی من اینو میدونم که تو تمام اون گذشته اشتباه منو که میبخشی بلکه تمام اون گذشته اشتباه رو کارهای مثبت برای من مینویسی اینجوری من فهمیدم و با ذات تو هم این میخونه—- چون تو خودت گفتی وهابی فکر کنم این درست باشه چون با ذات تو این بخشش اتفاقای بد گذشته من و نوشتن خوبی برای من فکر کنم با وهابیت تو به هم میخونه مثلا با یه معذرت تو 100 تا خوبی برام مینویسی
حالا
اگه الان من بخوام جواب بدم نه من باهاش باهاش پارک نمیرم
بعدش تو گفتی که
پس معلومه تو نبخشیدیش
چون اگه هیچی تو دلت نباشه تو باهاش میری پارک چون خودت داری لذت میبری
اصلاً کاری نداری اون هست یا نیست
دلیل منطقی اینه که بچهها رو نگاه کن چقدر من خدا عاشقشونم چرا چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون در لحظه زندگی میکنند
الان همین الان با هم دعوا کردن و 5 دقیقه بعد دوباره میرن سراغ یه بازی با همدیگه میشینن بازی میکنن دوباره 5 دقیقه بعدش از همدیگه میکشن اسباب بازیاشونو و بحث و دعوا – دوباره 10 دقیقه بعدش میرن سراغ با همدیگه خوراکی بخورن پفک بخورن چیپس بخورن و لذت ببرن خوب چرا اینا اینجورین ؟؟؟؟
معلومه چون دارن در لحظه زندگی میکنند و از هیچ کس و هیچ چیز ترسی ندارن و توی ذهنشونم هیچ قضاوت و کینه و دشمنی و حسادتی هم نیست
حالا حسام جان اگر میخوای واقعاً خانومت و همسرت رو ببخشی و مثل اونجوری که من دوست دارم رفتار کنی اگر از این به بعد درخواستی به تو داد که اون درخواست رو تو دوسش داری ازش لذت میبری
حسادت و کینه نباشه و به جای اینها جایگزین کن
شجاعت به جای ترس
دوستی به جای دشمنی
محبت به جای کینه
عاشقشم به جای دوسش ندارم
تحسین به جای حسادت
نگاه مثبت به جای قضاوت بد
و داری جایگزین میکنی و داری مثل بچهها میشی
پس اینجوری من متوجه میشم که تو همه آدما رو نه تنها همسرت رو همه آدمها رو اینجوری بهشون نگاه میکنی و این چقدر زیباست و من خدا عاشق این شکل زندگی کردنم
من خدا قول حمایت این شکل فکر رو به آدما دادم
من خدا سرپرست تمام آدماییم که دارن این شکلی زندگی میکنند
یادم میاد استاد عباس منش میگفتش که من توی بندرعباس با این اهل تسنن رفت و آمد و معاشرت داشتیم تو اون محله
چقدر توی یه فایلی استاد تحسین کرد اینا رو — اخلاقشونو — محبتهاشونو — سود رسوندن به آدما رو — طرز حرف زدن قشنگشونو — چقدر تحسین کرد چقدر تحسین کرد انقدر تحسین کرد که گفتم خوش به حال استاد با چه آدمای خوبی کانکت بوده — با اینکه من از گذشته توی ذهنم بهم گفته بودن که آدمای خوبی نیستن پدر مادر و غیره گفته بودن آدمای خوبی نیستن ولی من تا استاد این رو گفت فهمیدم که اونا پدر مادرم نگاهشون منفی بوده و به جای تحسین بندههای خدا اومدن دنبال عیب بندههای خدا گشتن
منم میخوام دنبال خوبی بنده های خدا باشم
خانمم 100 مورد خوبی داره
ی روز نشستم نوشتم و دیدم که 34 مورد خوبی خیلی خفن براش نوشتم توی دفترم
یادمه یکیش این بود که منو تشویق کرد که موفق بشم از سیگار عبور کنم
خوب این کمه این ناچیزه این یه لیوان آب دست منه که یک ثانیه باشه — نه این خیلی خفنه که کمک کرده آزاد بشم .و احساس لیاقت کنم
خدا جون عاشقتم
ممنونم که تو این چند دقیقهای که با هم بودیم هر چند تو هر لحظه داری منو هدایت میکنی و بهم میگی ولی تو این چند دقیقه این باگ رو و این کینه داشتن از دیگران رو و این قضاوت درباره دیگران رو درستش کردی نگاهمو به دیگران — امیدوارم بتونم قضاوت هامو کمرنگ و کمرنگ و کمرنگترش کنم و امیدوارم همونطور که دارمک زیبایی های زندگی خودمو میکشم بیرون و بهش توجه میکنم زیبایی های زندگی اطرافیانم رو هم بهش توجه کنم و بکشم بیرون
عاشقتونم
مونا جان سلام
صبح قشنگت بخیر
یه صبح زیبا و قشنگ دیگه رو من شروع کردم و کلاً اون روزی که من صبح اول وقت ،،، همه روزام قشنگه ولی اون روزی که من صبح اول وقت ببینم دوستی برا من کامنت گذاشته یقیناً اونو پیغام خدا میدونم
یقینا 100 درصد
تا دیدم چراغم روشنه یه حجم خیلی زیادی از انرژی اومد سمتم
وای خدا جون چراغم روشنه
دمت گرم
چی میخوای بهم بگی
ایول پسر موفق شدی فرکانس خوب بفرستی
چراغت روشن شد
قراره اتفاقای قشنگتری بیفته
وای حالا بیا و ببین مونا جان
من همیشه کسی که برای من کامنت میذاره من میرم پروفایلشو میخونم اگه نکتهای باشه برمیدارم بعدش میام میگم خوب خدای عزیز تو به وسیله این دستت برا من پیغام شادی و گذاشتی ببینم توی توی کامنتش چه چیز ،، نکته قشنگیه که من میتونم یاد بگیرم و امروز ازش لذت ببرم و دوباره بعدش میرم سراغ کامنت خودم ، ببینم توی کامنت خودم چی نوشتم که باعث شده دوستم بهم پاسخ بده و امروز تونستم به درد اون بخورم
راجع به جشن نوشته بودی
دقیقاً با امروز روز صد و هفتم که من
107 روزه که هر روز دارم به خاطر ارزشمندیم و اینکه خودمو خیلی دوست دارم روزی حداقل 15 دقیقه با خودم جشن میگیرم یعنی من و خدا و این دوستمون که من با هم جشن میگیریم
توی اتاق تنهای تنها
عکس دوستمو روی دکستاپ میذارم
فایل هدایت استاد عباس منشو میذارم عکس استاد هم روی دیواره
یه عکس الله خیلی خوشکل ، رنگ آمیزی شده خداوند رو هم روی دیوار دارم
یه دونه کیک یه نفره
نسکافه
بعداً آدامس همیشه هست
و شکلات اگه باشه بعضی وقتا
بادکنک
دو تا دونه شمع روشن میکنم
حالا این چیزایی که الان یادم میاد و 10 دقیقه توی سکوت به فایل هدایت خداوند که استاد عباس منش گفته گوش میکنم
میگه که
که هیچ چیز اتفاقی نیست موضوع فایل استادم اینه که هیچ چیز اتفاقی نیست اگه تو از خدا درخواست داری فرمونو بده دست خودش بگو من قلبمو باز میکنم تا تو هدایتم بکنی نشونهها رو نشونم بده منو ببر به سمت ثروت شادی سلامتی روابط خوب لبخند شادی هر چیزی منو ببر به سمتش و خداوند بعدش نشونهها رو برات میاره—- توی فایل هدایت میگه
چقدر فامیلی شما زیبا و قشنگ و پر انرژیه
یعنی فکر میکنم از هر چیزی توی زندگیم ،، من از توش یه چیز قشنگ در بیارم از هر چیزی،،، دارم سعی میکنم نه شاید بعضی جاها ولی خیلی جاها خوب اومدم بعدش که دیدم فامیلی شما روشنا هست گفتم خدایا یعنی داری به من میگی که همه چیز برات روشن و زیبا و جذاب و دوست داشتنی و عالی عالی میشه — ایول خوشحال باش خوشحال باش—- بینهایت ازتون سپاسگزارم که دست خدا شدین
ی دنیا ازتون ممنونم که با سخاوتمندی از انرژی ذهنیتون به من و دوستان سایت بخشیدین که اونها هم لذت ببرند و خوشحال بشن و وقت شادی رو تجربه کنند
راستی
روشنا جان
قدیما که جاهل بودم فک میکردم که چطور ادیسون میخواد به بهشت بره
تازگیا فهمیدم که خدا بهشت رو برای امثال ادیسون آفریده
اون عاشقانه زندگی کرد
توی شغلی بود ک عاشقش بود
در لحظه سپاسگزاری میکرد
لا خوف علیهم بود
(زمانی که خونش داشت میسوخت هم لذت میبرد)
از انرژی ذهنیش برا بشریت استفاده کرد
حتی سالها پس از مرگش مردم کل دنیا دارن از تلاشش و کار خیرش بهره میبرن
اصلا من اینو به خودم میگم
خدا چطور میتونه ادیسون رو به بهشت نبره
امکان نداره
ادیسون هم در این دنیا بهشتی زندگی کرد و لذت برد وو هم در دنیای بعدی بهشتیه
بقول استاد کسی که توی این دنیا بهشت رو تجربه کنه صددرصد توی اون دنیا هم بهشتیه
ولی اگه توی این دنیا فقیر باشه 100 درصد توی اون دنیا وضعیتش بدتره
عاشقتم