سریال زندگی در بهشت | قسمت 14 - صفحه 8

277 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هادی توکلی گفته:
    مدت عضویت: 2892 روز

    سلام

    من خیلی لذت بردم امروز سه تا فایل نگاه کردم در تلویزیون گوشی ام را وصل میکنم با کیفیت دانلودش کردم. خدارا شکر تازه امروز وای فای گرفتم که واقعا سرعتش حیرت انگیزه برایم خدارا صدهزار بار شکر. انترنت ۵۰۰ مگابایت اصلا تاهنوز تجربه اش نکرده بودم. فایل های محصولات و این فایل ها را در نیم دقیقه دانلودش میکنه. یعنی بخواهی از طریق سیم از لبتاب به فلش گوشی فایل بریزی دقیقا همان سرعت. حالا انترنت ۱۰۰۰ که هیچی.

    خیلی لذتبخشه

    دقیقا درست عاقلانه فرمودی استاد.

    فایل قبلی دقیقا مار شاید بعضی آن افراد که خیلی در کشتن تمام موجودات حساس است مثل یک دوست من دارم حتی در خانه اگر زنبور یا پشه بیاد نمیکدش. من هم خودم خیلی باید بکمش نمیکشم ولی اول کلکین باز میگذارم رفت که رفت نرفت دیگه ذبحش میکنم. این مار که بلای جان خطر جان است رها میکنه نمیکدش که به دلیل موجود زنده بودنش کشتنش گناه داره درصورتی خطرمیشود که بارها بارها کشتنش بهتر است. نه اینکه بریم نسلش را بخواهیم از بین ببریم.

    آدم به هرچیزی از کسب و کارش گرفته تا کارهای خانه مثل تمیزکاری نظم خانه و مهمان گرفته تا هرچیزی نباید خیلی حساس باشد. چون حساس بودن آدم را بیشتر شک و تردید ایجاد میکنه که به درست بودن و نبودن. خلاصه خودم در بعضی چیزا دیگه یی حساسم به خودم گفتم یادم باشد.

    اگر به نگاه آن افراد که اصلا نسبت به قطع درختان حساس هست. ما زمان های که کوچک بودم در دهات بودم گندم میکاشتیم در بین گندم علف هرز رشد میکرد. اگر علف هرز نمیکدیم یا دوا پاشی نمیکردیم آخرش آنها از گندم بزرگتر میشد و سایه اش وانرژی که از زمین میگرفت آخر شاید اصلا ۶۰ درصد کاهش پیدا میکرد.

    من دوستت دارم استاد. اول ها فکر میکردم اگر آدم روی باورهایش کارکند و قوی شود این تصور داشتم که اصلا احساس غم و دل گرفتگی نمیگیرد. ولی چند وقت پیش من در اینجا در یک شهر کوچک آلمان تنها هستم خیلی دلم گرفته بود. اولش خیلی خودم سرزنش کردم بعدش گفتم من آدم هستم و این احساسات هم طبیعی هست آن تصور قبلی بود که مثل ربات بدون احساسات باشم. بعدش گفتم چقدر جالب این احساس دل تنگ شدن هم احساس هست باید از داشتنش سپاسگزار باشم. چون خیلی بهتر از احساس ناامیدی هست.

    خداراشکر بابت این فایل های زیبا و قشنگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    امین دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 2541 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد عزیز و مریم خانم شایسته گل و بچه های عشقی سایت

    بعد از یه هفته نبودن و سفر کردن به خاطر کارم اومدم و دارم این کامنت فوق العاده رو مینویسم

    چقد من از این کار لذت میبرم استاد که بیوفتم یه همچین جایی و با نظم و اون درختچه های کوچک رو قطع کنم و راه باز کنم برای موتور سواریو پیاده روی و در اخر کار از دست اوردم لذت ببرم واقعا خیلی دوس دارم یه زمان راحت داشته باشم برای خودم وتوی ملک خودم این کار رو انجام بدم واقعا متوجه میشم که شما چه شور و شوقی دارین برای اینکار چون اون لحظه پایانی رو میبینین از الان که راه باز میشه درخت های کاج با یه نظم خاصی توی یه ردیف خودشون هستم و زیبایی فوق العاده ای داره به اون مسر میده و مهمتر از هر چیزی اون شخصیتس که بعد از رسیدن به هدف به ادم دست میده خیلی مهمه و انسان اعتماد و عزت نفس بیشتری رو توی وجود خودش ایجاد میکنه

    دقیقا مثل همون بلد کردن باورهای قدرتمند کننده هست که با حذف اون باورهای محدود کننده ایجاد میشه البته ما نمیتونیم باورهای محدود کننده رو حذف کنیم فقط میتونیم روی باورهای قدرتمند کننده کار کنیم تا نتایج بهتر داشته باشیم و این نتایج خودش تاععید میکنن باورهای قدرتمند کنندمون رو

    در پناه الله یکتا سالم و شادو موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    صلاح الدین آزادی گفته:
    مدت عضویت: 2416 روز

    به نا خدایی ک قریب است و همین نزدیکی ب نام الله یکتا و مهربان

    سلام به استاد عزیزم و سلام ب دوستای هم فرکانسیم

    این ویرایش دوم کامنت من هست اخه تو کامنت قبلیم چیزایی رو نوشتم ولی بعدش دیدم بعضی چیز هایی ک نوشتم تو کامنتم مربوط ب سفر نامه ننیست پس پاکشون کردم و این بار میخام در مورد چیز هایی بنویسم ک من ازین سفرنامه یاد گرفتم یک اول اینکه فهمیدم انجام همین ایده های ب ظاهر کوچیک و ساده به نظر خودمون شاید منطقی نباشن میتونه مارو برای برداشتن عملی کردن ایده های بزرگمون اماده کنه و یه جور زره ب تنمون بکنه در برابر نجواهای ذهنی وختی ک میخایم ایده هامون رو پلی بکنیم خب من هم تو کسب و کاری که میخام تازه شروع بکنم برای شروعش ایده هایی دارم ولی هنوز جرات شروع رو نداشتم استاد ولی دارم سعی خود رو میکنم و همین سعی کردنام برام مهم هست و همین دیدن شما استاد و خانوم شایسته ی عزیز ک چقدر راحت ایده های ب ظاهر ساده و کوچیکتون رو پلی میکنید و واقعا هم جواب میده مثه همون در اوردن درخت با ماشین از تو خاک خخ

    استااد تو این فایل واقعا در مورد چیز هایی صحبت کردید ک من واقعا داشتم در مودشون فک میکردم وبرام سوال پیش اومده بود و یه جورایی ب جواب رسیده بودم قبل ازینکه حرف هایی شمارو بشنوم اینکه تو لایو دوستان میگفتن درختارو قطع نکنید یا ب قول شما بعضیا میگن ک ما داریم میبینیم این گیاهه زجه میکشن(این قسمت حرف استاد رو فراموش کردم و رفتم دوباره ویدیو رو دیدم ن اینکه نمیدونستم استاد چی گفته کلیت اینکه چی گفتن رو میدونستم ولی این حساسیت رو دارم ک وختی بقیه یه حرفی یه چیزی از قول یکی دیگه میگن باید برم ببینن خود طرف این حرف رو زده یانه یا حتی اگه حرفی یا ایه ای از قران باشه ک این ویژگیمو رو دوست دارم واقعا ک حتی خودم هم رعایت میکنم در باره ی خودم) واقعا بخودم میگفتم یعنی منم باید اینجوری بشم همینجوری واسه درختا دلسوزی کنم یعنی میگفتم با خودم اگه من تمرینات رو انجام بدم باید این جوری بشم ؟!!!باید از بقیه بچه ها یاد بگیرم ب نظر خودم این جمله ی خوبی نیست ولی میگم با خودم فک کردم این دیگه واقعا لوس بازیه تا اینحد دلسوزی اون بی منطق تا اینکه جوابمو از استاد توی این فایل گرفتم و این ابهام هم برای من درست شد خدارو شکر یه چیز دیگه استاد منم دارم مث شما روی بدنم کار میکنم و همینطور ک دوستان اشاره کرده بودن تکامل بدنی شمارو هم میبینم در مورد خودم هم بگم استاد جان من قبلا خیلی انرژی بدنیم کم بود اما چن ماهی ک دارم ورزش میکنم و من دارم تکاملم رو واقعا میبینم اولا خیلی بخودم فشار میاوردم ک من باید سریع بدنم رو درست کنم اما هرچی بیشتر ب خودم فشار میاوردم و بقول شما کارو برای خودم سخت میکردم بی انگیزه تر نسبت ب انجام تمرینات میشدم یه مدتی کوتاه البته چنروزه کنار میزاشتم اما این نیاز با من بود ک من باید ورزش کنم و انرژی بدنم رو ببرم بالا خب با این حال این ادامه دادن من ب ورزش باعث شد ک من قانون تکامل رو بیشتر درک بکنم ک اگه بخودم فشار بیارم بیش از حد منو ازون کار دور تر میکنه و باعث میشه ک ناامید بشم اما هم چنان ک الان دارم انجام میدم خیلی بخودم راحت میگیرم شکر خدا از خودم راضی تر شدم از تکامل انجام دادن ورزش ها تا ب الانم هم بگم هربار انگار با این تمرینا یه قسمتی از بدنم ک انگار قبلن با اینکه داشتمش ولی انگار یه تیکه جدا از من هست داره به من وصل میشه کم کم عضلات پاهام رو حس کردم و خیلی حال میداد این که میتونستم تکونشون بدم و یا عضلات پشتم رو حس میکنم و این که کمرم صاف شد اندامم زیبا شد و داره هرروز زیبا تر میشه انگار منی ک فاصله گرفته بودم از جسمم دار دوباره ب جسمم وصل میشم مثه یه بچه ک وختی ب دنیا میاد کم کم عضلاتشو ب دست میگیره این باعث شده ک من بیشتر انگیزه بگیرم و بعضی از تمرینات سخت رو هم یکم بیشتر دووم بیارم و این خیلی منو خوشحال میکنه استاد من همیشه ارزوی این رو داشتم ک یک بدن خوش فرم و عضلانی رو داشته باشم از کوچیکی و الان دارم حس میکنم بهش میرسم ب لطف الله خدارو صد هزار مرتبه شکر هر چند اینم بگم دیگه زیاد مهم نیست دیگه در باره این خاستم هم رها هستم چون همینطور ک هستم خودم رو سعی میکنم دوس داشته باشم

    این از درسهایی بود ک تا اینجا من از فایل های شما گرفتم هرچند چیز های دیگه هم هست و بوده البته الان یادم نیست ولی یه حسی بمن گفت بیا این هارو برای استاد بنویس

    امید وارم ک من هم ب عنوان یکی از دستان خداوند کمکی کرده باشم ب خودم در مرحله ی اول و بعد ب شما دوستان

    دوستون دارم در پناه رب العالمین شاد باشید پیروز باشید سالم و تندرست ثروتمند باشید

    یاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمد رستگارراد گفته:
    مدت عضویت: 2681 روز

    سلام استاد من یه حسی بهم گفت بیام و دوباره اینجا نظری بنویسم وچیزی که فهمیدم تا به امروز درک نکرده بودم امروز درکش برام خیلی ملموس شد اونم اینکه وقتیکه ما روی ذهنمون کار کنیم و توحیدی تر باشیم تمام تمام ترسهامون خود به خود ازبین میرن و ما میتونیم به راحتی و سادگی و با لذت تمام اقدام کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    علیرضا فتاحی گفته:
    مدت عضویت: 3141 روز

    سلام بر استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان

    چقدر خوبه که هر روز شاهد اجرای یه پروژه جدید در پارادایس هستیم و این بهم یاداوری میکنه که هر روز با برنامه مشخص از خواب بلند شو تا با هدف و با انگیزه باشی در طول اون روز. دیدن ابزارهای مناسبی که توسط بشر برای انجام راحت تر همه کارها ساخته شدن واقعا بهم انرژی فوق العاده ای میده استاد! یعنی هر بار که فیلمی فایلی از شما میخوام ببینم ناخوداگاه بدنبال پاسخ این سوال هستم که اینبار استاد میخواد کدوم ابزار جالب و حرفه ای رو بهمون معرفی کنه اینبار کدوم وسیله؟ کدوم ماشین؟ کدوم محصول؟ و… یعنی ما با دیدن این فایلا باید یاد بگیریم و بفهمیم که بینهایت طریق دیگه هم واسه انجام هر کاری وجود داره طریق هایی که ما حتا بهشون فکر هم نکردیم و نمیکینم!!! حالا چرا ؟! چون باورهامون ضعیفه دیگه همین برش زدن شاخه های زائد درختان که تو این فایل دیدم چون خودم موقع بچگیام با پدرم چندین درخت زائد رو در خونمون قطع کردیم کاملا درک میکنم و میفهمم که چقدر کارها میشه ساده تر و راحتتر انجام بشه اون زمان ما کلی کلی برای این کار زجر کشیدیم تا درخته قطع بشه! اما الان استاد رو میبینم با یه وسیله ساده و نه زور میزنه نه هیچی دو سوته داره این حجم از درختا رو راحت هرس میکنه خدا رو شکر بابت این حد از فراوانی ها. داستان پیچک روی شاخه ها و ارتباط با افکار و باورهای منفی واقعا عالی بود خیلی موقعا می میایم روی باورهامون کار میکنیم فک میکنیم درست شدن اما غافل از اینکه خیلی جای کار داره باور تا درست بشه کلی باید این علفای هرز و پیچکای مزاحمش رو هم هرس کرد و چید بصورت ریشه ای تا باور تغییر کنه. واقعا استفاده از مثالای زندگی واقعی چقدر بما در درک قانون کمک میکنه کاری که استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان دارن در این سریال زندگی عملا نشون میدن خدا رو صد ها هزار بار شکر. در این فایل یه صحنه رو خیلی باهاش حال کردم اونجایی که خانم شایسته دوربینو گرفتن رو به نوک درخت قبل از زده شدن پیچکهای دورش کلی شلوغ پلوغ و درهم و برهم بود اما موقعیکه استاد اطرافشو از پیچکای مزاحم خالی کردن ایندفعه هم همینکارو کردم مریم بانو و چقدر درخته زیبایی و عظمتش جلوه میکرد تازه!! تازه آسمون زیبای اطرافش دیده میشد. خیلی برام جالب بود! یعنی با زدن علفهای هرز زندگیمون در هر جنبه ای اجازه میدیم تا زیبایی هامون دیده بشن و رشد کنن. این درس بزرگی بود که من از این فایل گرفتم ، سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    Listener گفته:
    مدت عضویت: 1965 روز

    سلام دوستان خوبم 🌹

    سلام به اونایی که دوست خداوند هستن یجورایی رفیق فابریک اصلیشون خداست ⁦❤️⁩

    خب…وقتی که استاد شروع کرد به ساختن این سریال اوایلش خود من یکی از منتقداش بودم و تو قسمت اولم نظر مخالفم رو اعلام کردم به مضمون کلیه اینکه فقط اومده یه فایلی رو پر کنه و اینکه چه اتفاق شگفتی مگه اونجا صورت میگیره از این حرفا…..

    من چکار کردم ؟!قضاوت کردم چیزی رو که نمی‌دونستم .. خب.‌‌..

    میدونید من با علم اینکه میدونستم قضاوت کردن یعنی ارزیابی هر کاری به درست و غلط است و این ارزیابی من یه هنجاری تو درون خودم ایجاد کرد نسبت به استاد که منو یه مدت ، بد بین به مسائلی کرد که خدایی نبود و من خودم ایجادش کرده بودم

    اومدم با خودم خلوت کردم گفتم وقتی من اون کامنت رو زیر فایل گذاشتم چه انتظاری داشتم ؟ انتظار اینکه یکی بیاد با لایک کردنش نظرمو تایید کنه و روی دید گاه من ریپلای کنه و جواب بده

    یک جوارایی کلنجار نفس من با باورهای من بود خلاصه …وقتی خوب به نظرم نگاه کردم فهمیدم من فقط کاری کردم که دیگران منو قضاوت کنند و درمورد کج فهمی من فکر کنند

    وقتی ادامه این سریال رو دنبال کردم (با اینکه تا دو سه تای اولی همین دیدگاه رو داشتم) فهمیدم که لزومی ندارد من تعیین کنم این اتفاق خوب هست یا بد، درست است یا غلط ، نفس من مدتی کلنجار میکنه با ذهنم و من اگر کنترلش کنم عاقبت از دست پا میفته و این باور های درست و قانونه که پایداره و درست عمل می‌کنه .

    و آروم شدم و فهمیدم که من جسم هستم و ذهن (ذهنی که همیشه با نفس من در کلنجاره )

    باید برگردم به اصل خودم، یعنی خدایی که سراسر اگاهیه

    من اون اوایلی که با استاد آشنا شدم وقتی که روی باور قضاوت کردن خودم داشتم کار میکردم ، خب خیلی پیشرفت کرده بودم و اصلا کسی رو قضاوت نمی‌کردم و درونش رو جستوجو نمی‌کردم،

    ولی این اتفاق باعث شد من برگردم دوباره روی این موضوع متمرکز بشم و بگردم دنبال اینکه اون لحظه با اینکه من میدونستم که قضاوت کردن کار اشتباهیه چی شد که به خودم حق دادم ، چه فاکتورهایی رو داشت که قضاوت کردم

    فهمیدم باورهامو باید نسبت به این مسئله پاکسازی کنم و بهتر بهترش کنم ، باورهای کوچیکی دست پا گیر هستند و نتیجه همچین بزرگی رو برام رقم زدن و از بین بردمشون و می‌دونم باز هم می‌تونه بهتر از این بشه .

    باور های منفی کوچیک که در وجود ما شکل میگیره ، یکی پس از دیگری وارد ذهن ما میشه باعث میشه ما از حقیقت دور بشیم و این باور های کوچک در ادامه تبدیل میشن به باور های بزرگ حالا می‌تونه از راه های مختلف وارد ذهن ما بشن، و طوری کنار هم چیده میشن و معلول بر علتی میشن که زیبا بنظر میان که حالا مثال راه های وارد شدن این باور هارو استاد بهش اشاره کردن

    که مثالش رو میتونم از خودم بزنم ….

    من ی تایمی باور این بود اگه از کارم بیام بیرون برم سمت کاری که دوسش دارم ممکنه منو زمین بزنه و من نتونم اتفاقی رو تو اون علاقه ام رقم بزنم و شکست میخورم و این «ترس» من بود .

    با کار کردن رو خودم تونستم بعد دو سالی که هعی برای خودم دلیل میوردم مثل دلایلی که اون لحظه که سریال زندگی در بهشت رو داشتم قضاوت میکردم باعث شد بهم حق بده که قضاوت کنم

    از شغل قبلیم دربیام با هر حقوق مزایای که داشت برم دنبال شغل و مسیری که علاقه دارم و الان هم لذت میبرم از کارم و هم درآمدم بیشتر از موقعی است که فکر میکردم با توجه به شرایط مجبور بودم تو اون شغل قبلی بمونم دلایل موندن هم خیلی بود…

    می‌خوام بگم این باورهای ترس گونه کوچیک که بهم میرسن قالب میشن به باورهای درست و تو رو از حرکت وامی‌دارن . و باور می‌کنی که باید یکسری اتفاق ها بیفتد تا تو، در مسیری که دلت میخواد بری.

    عمرت تمام میشود اگر انجام ندی، اگر تغییر نکنی و میفهمی که خودت باید تغییر میکردی و شروع میکردی

    من خدارو شکرگذار هستم تو مداری قرار گرفتم که منو با شما استاد عزیزم و خانواده بزرگی که اینجا دور هم جمع شدیم داریم برای بهتر شدن زندگیمون تلاش میکنیم و دیدگاهمون نسبت به خدامون بهتر میکنیم. خدارو صد هزار مرتبه شکر 🌹🌹⁦❤️⁩⁦❤️⁩

    خداوند تو کتابش میفرمایند:

    وقالوا لو کنا نسمع او تعقل ما کنا فی اصحاب السعیر فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعیر

    میگه اگر گوش شنوا داشته باشیم یا فکر کنیم (خداوند بارها در مورد فکر کردن و مهم شمردن این امر برامون گفته و تاکید کرده به این کار)

    در بهترین رفا بودیم و خودمون آخر میفهمیم و اعتراف میکنیم و خدا میگه من با کسانی که به دنبال پیشرفت و کسانی که اصل خودشون رو فراموش کردن و نمی‌خوان به تکامل برسن کاری ندارم (همون دوزخیان) و از رحمت من دور هستند

    ما باید به پیرامون خودم نگاه کنیم بدون اینکه قضاوت کنیم و یاد بگیریم رفتار و باورهای خوب رو

    باید یاد بگیریم که فقط تماشا کنیم

    چون ما به مبدا خود که برمیگردیم میبینیم حتی این قضاوت هارو نمی‌شناختم ، خشم ، کینه و حسادت را اگر از همه اینها به دور باشیم به آرامش میرسیم و آرامش یعنی خدا که وقتی بهش برسیم و خودمون بسپریم به اون مارو به مسیر درست هدایت می‌کنه

    ممنونم ازتون ⁦❤️⁩

    امیدوارم دستتون فقط تو دست خدا باشه برای کمک خواستن 🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  7. -
    محمد رستگارراد گفته:
    مدت عضویت: 2681 روز

    سلام خدمت عزیزای دلم استاد باحال و مشتیمون و خواهر گل و نازنینم خانوم شایسته من هرچی تو این فایل دیدم رو نوت برداری کردم و میخوام این جا هم بنویس تا هم به انتشار این اگاهی ها کمک کنم هم به قول اسطوره فوتبال کریستیانو رونالدو هر زمان که شما به کسی کمک کنی خداوند ده برابر بهتون کمک میکنه

    ۱.برای رشد بیش تر و حرکت به سمت تعالی تمام شاخ و برگ های اضافی رو بزن(تمام برنامه ها و اهداف غیرضروری را از زندگی ات حذف کن)

    ۲.اعتماد کن به هدایت های خداوند

    ۳.باورها به یکدیگر وصل هستند و نیاز به کار همیشگی و مداوم روی انهاست تا به باورهای زیرین و مخفی که مهم هست رسید

    ۴.تفکر احساسی یعنی جهل

    ۵.احساس بد =اتفاقات بد

    ۶.برای شادی بیش تر انسان نیاز به تحرک دارد

    ۷.علف های هرز(باورهای محدود کننده)باعث جلوگیری از پیشرفت ادم میشوند و باید با تمام توان ان هارانابود کرد تا از زندگی لذت خیلی بیش تری برد

    ۸.دلسوزی کردن ممنوع و بسیار بد

    ۹.حرکت کردن(مهاجرت،سفر)کلا حرکت کردن دید ادم را نسبت به زندگی بسیار عوض میکند

    ۱۰.قضاوت بیهوده و بی جا ممنوع(سعی کن افق دیدت را خیلی وسیع کنی)

    ۱۱.با کار مداوم رو باورها واقعا واقعا واقعا میتوان به ثروت های افسانه ای رسید

    ۱۲.هرچه قدر باورهای محدود کننده را از بین ببریم انرژی خیلی خیلی زیادی داریم برای رسیدن به اهدافمان

    ۱۳.روی باورهای محدودکننده بزرگ بسیار کار کن تا بتونی به اون ریز ها و خطرناک ها برسی

    امیدوارم برای تک تک دوستان مفید باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    سعید اصغرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2296 روز

    سلام بچه های زندگی در بهشت و سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربون

    داشتم کامنت های این فایل رو میخوندم نتونستم ادامه بدم گفتم بذار یه کامنتیم خودم بنویسم بعد برم ادامه کامنتا رو بخونم این قسمت از زندگی در بهشت بصورت عملی آگاهی هایی رو برای ما داره که تقریبا برای همه افراد این مورد یک شاخه هرز قوی محسوب میشه که نمی تونن قطعش کنن

    استاد انرژی شما وجود شما عزیز دل شما بهشت شما و هر انچه که برای شما ذره ای خوشحالی و لذت میاره مثل همک قسمت قبل و هرچی که خانوم شایسته به تصویر می کشند برای ما انرژی مثبت و انگیزه و ایمان بهمراه داره ایمان به قوانین جهان هستی و اگه خودتون و یا خانوم شایسته بخوایین برامون حرفی بزنید که دیگه محشر میشه

    لبخند شما اول فایل نشات گرفته از کنترل ذهن شما بود و چقدر میتونست درس برامون داشته باشه لبخند و شادیه شما بسیار دوس داشتنیه استاد ولی این یکی با بقیه فرق میکرد و حسی توام با توجه به خدا و سعی در یکی شدن با خداوند و جریان هستی بود

    از دست دادن عزیزان چیزیه که جز طبیعت جهانه و حتما برای همه رخ میده ولی از پس این مورد بر اومدن کار هرکسی نیست و کمن افرادی که بتونند اینقدر فوق العاده ذهنشونو کنترل کنند و به حقانیت خداوند برسند البته اینم بگم که اینکار برای اعضای صمیمی خانواده عباس منش که روی خودشون بخوبی کار میکنن با وجود استاد براحتی ممکنه خیلی لذت بخش بود؛ این خدا بود که این اگاهی های ناب رو توسط استاد بما یاد می داد و چه کسی بهتر از استاد

    و خانوم شایسته عزیز چقدر شما با خودتون در صلح بودین موقع فیلم برداری، شوخی کردن، توضیح دادن و فقط با خدا بودن مد نظرتون بود انرژی شما بقدری قوی بود که من احساس کردم استاد دارن تلاش میکنند تا با این انرژی شما همسو بشن و قضیه رو فراموش کنند اینطوری کنترل ذهن هم براشون راحتر بود.

    هرکسی بجای شما بود بجای توجه کردن به خودش و زیبایی های اطرافش سعی میکرد یجوری رفتار کنه ک سنگ صبور استاد بشه ولی شما بخوبی نشون دادین که کار درست چیه واقعا که شما دو فرشته در جایگاه درست خودتون هستین :)

    بریم سراغ لحظه های خوب این فایل بی نظیر که ماموریتش صفا دادن به پارادایس و درون ماست مثل همیشه زیبایی های بهشت درختان سبز و تنومند و خونه چوبی دریاچه زیبا توجهمو جلب خودش کرد این فضای بی نظیر در اولین ثانیه های هر فایلی داره تمرکزمو میذاره روی اگاهی هایی که قراره از این فایل داشته باشم و ذهنم همه چیو برا مدتی فراموش میکنه

    نردبان جادویی که تا کجا بالا رفته واقعا دست سازندش درد نکنه با ایده های ساده چیزایی میسازن که در هرجایی میشه ازش استفاده کرد و بیشترین کارایی رو داره همیشه راه های ساده تری وجود داره فقط کافیه دنبال این سادگی و راحتی ها باشیم حتما خدا پاسخ خواهد داد نردبونی که وسیله ای شد تا تعهد کامل استاد رو در کار کردن روی خودش بما نشون بده اگه قرار باشه یکاری انجام بشه با صد در صد توان اینکارو انجام میدن خیلی از استاد شنیدیم و در سفرنامه دیدیم که در پشت دوربین خودشون هستند و دوست ندارند حتی یک لحظه از لذتشون بزنند و دوباره خانوم کارگردان 😂 بگن نه این قبول نیست این سکانس باید تکرار بشه ولی این بار استاد براحتی دوباره از نردبان بالا میرند که به جهان ثابت کنند که من عباسمنشم و هیچ تضادی نمی تونه روی من اثر بذاره وقتی خدا رو دارم که همه چی میشه برام دیگه به هیچی نیاز ندارم جز خودش. استاد پشت تک تک کلماتم و کلمات بچه ها تشکر فراوان از شما و خانوم شایستست که میز و صندلیشون رو در یجایی قشنگ قرار دادن و با فیلم برداری حرفه ای منظره روبرویی شون رو نشونمون میدن چقدر فضای مثبت و دل انگیزه

    و حس استاد که بهشون میگه بریم یجایی که باد نباشه و بچه ها بتونن اگاهی های ناب رو بدون هیچ نویزی دریافت کنند و خانوم کارگردان صد در صد موافقن

    و باز ایده بهتر برا قطع کردن شاخه های اضافی بالایی، اره ای که ارزشش تا کهکشان هاست 😂 واقعا جالبه و چقدر راحت شاخه های ضخیم رو میبره و مطمئنا لذتشم بیشتره برا همینم خانوم شایسته از اینکار راضی میشن و دوس دارن درخت ها سبک بال برن برفراز مثل خوشون و استاد

    و اما درخت های هرز و پیچک ها یا همون باور های مخرب خفی و اشکار هیچی نمی تونه اینا رو ریشه کن کنه جز ایمان جز امید و البته تعهد قوی که باید همیشه باشه چقدر این درختان هرز و پیچک ها که هر دوشون هم از یک نوع منفی هستند با هم دیگه همکاری می کنند و حتی ممکنه اون پیچک ها بقدری رشد کنند که باورهای خوب رو هم در بر بگیرند پس در مقابل این همکاری باورهای مخرب ما به یک اراده پولادین نیاز داریم همراه با امید، اینقدر اینارو قطع کنیم تا به سعادت و رشد و تعالی برسیم واقعا همینه

    استاد وقتی میگن که پیدا کردن این باور های محدود کننده کوچیک بدقلقه و توی لایه های زیرین ذهنن ولی چیزایی که توشون مشکل داریم پیدا کردنشون راحتره یاد این موضوع افتادم وقتی یه ترمزی رو پیدا می کنیم و داریم روش کار میکنیم نباید نا امیدی باعث بشه که اگر نتیجه نداد ولش کنیم نه این به این معنیه که ما درخت هرزو قطع کردیم حالا باید پیچک هاشو قطع کنیم تا فضامون بازتر بشه و اجازه ندیم اینا از منابع و انرژی های باورهای خوبمونو بدزدن و بخورن واقعا این درسترین تشبیه و درسترین منطقه برا ذهنمون که بدونیم با چه باورهایی روبرو هستیم چیزایی که نسل در نسل اومده بما رسیده و از هرجا که تونسته رشد داشته تنها فرقی که باورهای ناخوداگاه ما با پارادایس داره اینکه درختا و پیچک رو میبینیم که چی به چیه ولی در ذهن فقط باید جلو بریم و از هرطرف که میتونیم باورهای مخرب رو بزنیم تا بالاخره به چیزی که میخواستیم برسیم قطعا تو این راه خداوند هم کمکمون میکنه چرا که بیشتر از هرکسی دوست داره ما به موفقیت و تعالی برسیم

    باورهای مخرب از سوی شیطانن واقعا کسی که راه موفقیت رو پیدا کرده برای اینکه موفق بشه صبر نمیکنه تا یزمان دیگری این مسیر رو طی کنه مگر اینکه کمال گرایی، ترس، و عدم درک درست مسیر باعث امروز و فردا کردنش بشه وگرنه کسی که قانون رو بدرستی درک کرده باشه لحظه ای درنگ نمی کنه و دوست داره تکاملشو طی کنه و به گنجینه های خدا برسه ولی با این وجود این قسمت فایل خیلی روی من تاثیر داشت امیدوارم بتونم در تمام زندگیم اجراش کنم اینکه احساساتی رفتار نکنیم و از نظر قران این همون جهله که باید تمرین کنیم کار راحتی نیست و اگ اینطور بود همه دلشون میخواد موفق بشن … با کار کردن رو این موضوع و درک درست قانون و ایمان درست به خدا و “بما قدمت ایدیهیم” ها همه اینارو بدون اینکه فرد متوجه بشه حل میکنه میبره و چیزی جز احساس خوب برای فرد نداره

    و یک اگاهی ناب دیگه که استاد در تمام فایل ها سفرنامه و زندگی در بهشت با رفتارشون سعی کردن اینو بما برسونن اونم اینکه به هر مسئله ای میشه از چند جهت نگاه کرد باید ببینیم کدوم دیدگاه به تقویت باور های توحیدی ثروت روابط و … کمک میکنه اونو انتخاب کنیم و سعی کنیم از این به بعد از دیدگاه جدیدمون به مسائل نگاه کنیم تا به احساس بهتری برسیم و کم کم باور های مناسب رو شکل بدیم اینجوری جلوی قضاوت کردن هم گرفته میشه و تمام تمرکزمون میره روی خودمون البته که هرچقدر دیدگاه بهتری داشته باشیم بازم میتونه بهتر بشه بی نهایته منابع خیر و خوبی

    استاد این اولین کامنت من روی سریال زندگی در بهشته حالا که شمام راجع به سوزوندن درختا صحبت کردین اینو هم دوست دارم بگم در قسمت دوم این سریال زیبا که داشتین درختا رو می سوزوندین من خیلی لذت بردم از اینکه شما چه نگاهی به سوزوندن درختا داشتین و چقدر لذت میبردین و چقدر تحسینتون کردم گفتم ببین چقدر راحت از زندگیشون لذت میبرن و اینقدر یک اتش براه انداختن برا این دو نفر رویاییه بقدری با احساس اینکارو انجام میدادین که هرکسی این حس شما رو داشت قطعا همین کارو انجام میداد فرقیم نمی کرد چه در ایالت همیشه سبز امریکا باشه چه در قم 😂😂 عاشقتونم استاد

    و تحسینتون میکنم استاد خانوم شایسته و بچه ها که اینقدر کامنت های خوب خوب میذارن خدایا شکرت 💖🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    Princess Ela گفته:
    مدت عضویت: 2423 روز

    به نام خدایی که هر لحظه هدایت میکند دردانه هایش را

    به نام خدای باورها

    به نام خدای تضاد

    سلام بر پیامبر زمانه

    سلام بر استاد عزیزتر ازجان

    سلام بر مریم جان نازنینمممم

    و سلام به تمام عزیزان جانم

    این چندیمین بار بود که داشتم میدیدم کلاس بی نظیر امروزمون رو در بهشتمون

    چون اونقدددددد بی نظیر و فوق العاده بود که نیاز داشتم چندبار ببینمش

    که کاملاااااا کلاس محض خداوند بود بمباران اگاهی ها ونکته ها و درس ها

    مریم جان عزیزدلم عاشق اینم که دقیقا هدف خداوند رو گفتین برای بیرون اومدنتون

    که ماموریت چیه؟!

    عمل به الهام عمل به قطع کردن اضافه ها

    عمل به هدایت رب…درست مثل همون الهام و هدایتی استاد عزیزم توی لایو گفتم که خداوند هدایت کرد و اورد که بیام و این درختان و علف های هرزو قطع کنم و اون جاده ی بی نظیر رو درست کنم و بتونم بی نهایت لذت ببرم از موتورسواریش و اینکه خداوند یه کلاس مخصوص دیگه اونجا بهمون برگزار کرد

    استادعزیزم

    اونقد باور دارم که تک تک حرکات و حرفاتون و تک تک حتی نگاهتون وحی منزله و همش الهام خداونده که میگم هیچ کار استادم بی دلیل نیست و درونش پر از اگاهی و پر درس و نکته اس برام با دقت تر ببین الهامم

    با تمرکز بیشتری ببین

    و حل شو توی این اگاهی ها…اره ماموریت و هدایت رب همینکه باز باید ادامه بدیم برای قطع کردن باز باید هر لحظه و هر روز روی خودمون کار کنیم چون اون پیچکا اگه حتی ذره اش بمونه و بیرون نیاد باز ریشه میده و میچسبه به تنه ی درختان…

    باید صفا بدیم باید سبک کنیم باید هر لحظه کار کنیم

    باید مواظب بزرگ شدنشون باشیم و هر وقت دیدیم باز داره انگار ریشه دار میشه داره انگار پدیدار میشه بازقطعش کنیم

    چون اگه بمونه….میچسبه و هی سخت تر و سخت نر میشه

    ماموریت هر لحظه زیباتر سازی بهشتمونه

    هر لحظه زیباتر سازی افکارمون

    هر لحظه رسیدن و اب دادن وپر نظاط و شاداب موندن فکرا و باورامونه

    ماموریت کنترل ذهنه

    ماموریت باز قدم برداشتن واضح شنیدن هدایت خداوند

    ماموریت درجا قطع کردن علفای هرزه….

    گناه داره چیه؟!

    هرز..هرزه دیگه…وقتی به هیچ دردی نمیخوره

    وقتی بی فایده است

    وقتی داره جا اشغال میکنه معلومه که میزنمممِ با تمام وجودممممم میزنممم

    محمکتر از قبل حتی میزنم و قطعش میکنم

    اخ من عاشقققق این پروسه ی قطع درختانممم عاشق اینم که فضای اون.کاج ها بالاشون باز باسه و وایییییی نور زیبای خورشید بخوره به دونه دونه برگاشون و تشعشعات خورشیددد به چمن بخوره

    من مجنون این.زیبایی های بهشتمونمممِمن دیوانه ی این بهشتمونممم خدای مننن

    چطور میشه نزد اخه

    چطور میشههههه این بیهوده ها رو گذاشت موند…عاشقتونم استاد که هیچ چیزی نمیتونه مانع لذت بردنتونمانع دیدن زیبایی ها بشه

    عاشق اینم که راحت و با مصمم بودن کامل با جسور بودن کامل قطع میکنین استاد قشنگمممم که هر لحظه عاشققق راحتی ترین ایده ها هستیننن… اون نردبان بی نهایت کارو راحت کرده بود که ببین تا کجا میتونه بره بالا

    اما همیشه راه های راحت تر وجود دارهِ

    همیشه. هر لحظه هدایت میشیم به سمت راه های ساده تر و کاراتر…که اون ابراز هویلا وارد میدان شدو من خودم اولین بار بود وه میدیدمش که چقدر راحت تر تونست کارارو راحت تر کنه و شاخه هارو بزنه

    مریم.جونممممم من عاشقتونم که اونجا روی سایت کار میکنیننن…ای وای من عاشق اون صدای باد شدم که چقدرررر زیبا تکون میداد شاخه ی زیبای درختانو چقور زیباااا صداش به گوشای قشنگم میخورد….چقدررر زیباستتت خدای من😍😍😍

    ای واییییییی من یعنی پرواز کردمممم من عاشقققق این ندای درونتونم مریم جونم که گفتین باید این شاخه هم کنده بشه قطع بشه یعنی من عاشقتونمممممم

    عاشق این همه احترام

    عاشق این همه زیبایی در عشق و رابطهدی بی نظیرتون عاشق این همه توحید و حضور ثانیه ثانیه..خود خود خدا اصن..خود خدا

    عاشقتونم و بی نهایت برای این عشق ورزیدن هاتون برای این احترام و عشقتون به هم ستایشتون میکنم و بی نهایت تحسینتون میکنم استا قشنگمممممم…..عاشقتونم

    و دیوانه ی اون کلمه ی مریم.جانم که گفتن””سبکبال میرود بر فراز””

    دقیقا وقتی ماهم باورای محدومونو اینجوری شناسایی کنیم و بندازیم بیرون اینجوری سبک میشیم

    اینجوری میتونیم به فراز بریم

    میتونیم.اوج بگیریم

    میتونیم بهتر و.بهتر پرواز کنیم سبکبال پرواز کنیم

    استاد قشنگم دقیقا

    چقدررررر فوق العاده گفتین که همون پیچک ها همون باور های محدودمون

    “”این افکار منفیه که بهم وصله یدونه رو میزنی فک میکنی خب این باورارو زدی و کار کردی روش اما همشون میبینی بهم وصل هستن””

    وایییییی من مردم برای این.جمله و اگاهی و درس خداوندم که ببین.چقدر میتونه یه باور رشه دار باشه چقدر میتونه ریشه دار بشه

    که اینجوری حلقه بزنه روی باورهای قدرتمند

    که حتی قطعشم کنیم میبینیم.پا برجاست

    که اگه همون باورای کوچولوتر ها بمونن خیلی خطرناک تر میشه..چون خودشونو نشون نمیدن که

    مثل این میمونه که تو میدونی که عدم اعتماد به نفس داری و این یه چیز اشکاریه

    ولی مثلا وقتی ذخیره سازی میکنی و از یه ابرازت استفاده نمیکنی و میذاری تو دکور هزاران بار باور مسخره درونش وجود داره مثل عدم فراوانی عدم خود ارزشمندی که من لایق استفاده کردن از بهترین وسیله ام

    کمبود و ترس و طمع و ….بی نهایت اینجوری باورهای کوچولویی که شاید تا به حال نفهمیده بودیم

    و چقدر ادم سبک میشه وقتی اینجوری از درونش از ریشه ی وجودی ناب و خدایی اش قطع میکنه چقدر یه نفس ازاد میکنه درون

    چقدر احساس آرامش بیشتر میکنه ادم…

    استادقشنگمممم…

    عاشق اینم و هر لحظه عاشق تر میشم که شما خودتونم هر لحظه دارین روی خودتون کار میکنین چون ما هممون انسانیم..

    وقتی شما کار کردن روی خودتون رو نشونمون میدین انگار دارین بهمون میگین خیلییییی متعهد تر و جدی تر از این رو خودتون کار کنین

    خیلی مصمم تر کار کنین…

    استاد قشنگمممم

    من دیوانههه ی اون.جملتون شدم که گفتین

    “”تفکر احساسی….که بیایم عقل و منطقو بذاریم.کنار و احساساتو بذاریم.جاش…این خود جهله””

    من مردم و دیوانه شدم از این حرف خداوند

    که دقیقا استاد عزیزم ادم.موفق اونه که بتونه کنترل کنه احساستشو

    ادم موفق شما هستین که به محشرترین.راه ممکن گنترل کردین احساستون رو

    استاد قشنگم چقدر خوبه که حتی میاین اون اتفاقی که بهتون افتاده رو بهمون میگین که ماهم بتونیم درس بگیریم از اون تضاد بتونیم ما هم درست عمل کنیم

    که گفتنش خودش الهام بود…هدایت بود از جانب خداوند که بگین

    عاشق اینم که گفتین “”اره میدونم سخته ولی میشه””

    استادعزیزم عاشق این کنتزل ذهن شما هستم درست مثل سفرمون به امریکا که برای ارامش ذهن و فراموش کردن اون چیزی که باید فراموش کنین میگفتین بازی پلی استیشن انجام میدادین. وتمرکزتون از ادم چیط منفی میرفت بیرون…

    یکی از درسایی که ادم میتونه این موقع بگیره

    “”همه ی ما از زوایه دیدمون داریم نگاه میکنیم به دنیا””

    یعنی چی…یعنی اینکه انگار داری رانندگی میکنی و فقط فقط دوتا چشماتم جلورو نگاه میکنه و نمیخوای چشماتو باز تر کنی که بتونی مثل ایینه بغلو مثل زیبایی های اطرافتو ببینی

    دید باز فکر بازتر میاره

    دید باز اگاهی و درکتو بارتر میکنه

    فکر محدودمونو بازتر میگنه که اره فراتر از فکر و دیدگاه من هم فکری و ایده ای و فراتر از اون چیزی که من فکر میکنم هم هست..وجود داره…

    دقیقا استاد قشنگم سفر ادم بزرگ میکنه

    رشد میده به حرکت کردن مجبورش میکنه

    حال ان که اونم سفر درون باشه

    درس مثل همین قطع کردن باور های محدود

    مثل ریشه کن کردن اون پیچک های نازکی که شاید وزنی نداره ولی اونقد ماهرانه ریشه دار شدن که یه درخت بزرگ رو از پا درمیارن…

    که ادم بیاد یه درخت بزنه

    اونقد اذیت نمیشه که میخواد اینارو از ماشون دربیاره

    اره…سفر به درون که مهم ترین سفر هر کسی میتونه باشه که اول تو باید درون تو نوع نگاهتو نوع دیدتو تغییر بدی تا جهانت و مدارت تغیبر کنه

    که””جهان بینی ادمو گسترش میده””

    من چقدرررررررر عاشق این کلمه هستم که دقیقا جهان بینی مرا گسترش میدهد…وقتی من فقط توی خونم بشینم و تکون نخورم به خدا فاسد میشم…نگاهم فکرم ذهنم همه چیزم فاسد میشه…باید بزنم بیرون..چهارتا ادم جدید ببینم. پنچ تا فکر جدید ببینم

    بزرگ بشم…بببینم اره میتونه ادم اینجوری با این دیدگاه هم نگاه کنه ها به قضیه…اره ببین اینجور مثلا دستگاه ها هم تو جهان وجود دارهِ درست مثل گسترش و رشد تک تکمون در سفرمون به امریکا چقدررر بزرگمون کرد چقدرررر رشدمون داد چقدررررر تفکرمونو برد بالا چقدرررررر چیزایی جدیدی یاد گرفتیم و چقد فرهنگ های فوق العاده جدیدی دیدیم

    و اکنون بهشتمون که کلاس خود خود خداوندخ و خداوند خودش برنامه ریزی کردنش حتی برنامه ریزی اینکه استادم اون موضوع رو باز کنه و از رفیق نازنینشون بگه و اونم باز برای ما درس بشه…اونم باز کلاس خصوصی بشه و اونم باز یه اگاهی معرکه بشه که تفکر احساسی رو بذاریم کنار….چون به درد این مسیرمون نمیخوره…چون به درد هیچی نمیخوره….نتیجه پشتش وجود نداره

    چون همه چیزززز درون ماست

    همه چیز..همون حس ماست که خلقش میکنه

    همونجور که استادم فرمودن دقیقا

    ایشون توی بهشت ربه

    و منم که اینجا دارم با احساسم خلق میکنم یه ثانیخ بعدمو منم که میدونم اگه توی حس بد بمونم جهان این فرکانس منو میگیره تغییرش میده به اتفاقات و شرایط از همون جنس فرکانسی که فرستادم و وارد مدارم میکنه…

    عاشقتونممممم استادقشنگم

    عاشقتونمممممم که هر لحظه لحظه ی بهشتمون از درس ,درس تره…تک تک درس ها و اگاهی هاییه که خود خدا داره بهمون میده….چه چیز زیباتر از اینکه ادم بیاد اون علف های هرز درونش و فکرشو بکشه بیرون و قطع کنه و دربیاره و به جاش گل بکاره

    به جاش عشق بکاره

    باورهای خوب خوب بکاره…زیباتر از این واقعا چیست

    که بتونم از لذت تر از لذتتو ببرم

    مثل اون.درختی که مریم.نازنینم بعد از عملش دوربین خداگونه اشو رو بردن بالا و نشون دادن که چقدررررررر زیباااااا نفس کشید درخت…درخت خودش در حق شما دعا میکنه الان😊😊😍😍

    که اینقد سبکش کردین و رها تر میتونه بره له اوج اسمونا

    خدای مننننن وقتی مریم نازنینم دوربین.بردن بالا که درخت رو ببینیم

    من.مدهوش زیبایی و عظمت درخت شدمِ واییییییی خدای مننننن

    خدای منننن چقدرررر عاشق اون.نوررررر زیبایییی خورشیدممم که میخوره به تک تک برگاش

    چقدرررر دیوانه کننده است این صحنه ی فوق العاده زیباییییی بهشتمونِ

    عاشقتونم استادقشنگم که هیچ چیزی مانع لذت بردنتون نیست و مهم ترین کار زندگیتون در هر لحظه همین لذت بردنه

    همین تمرکز روی زیبایی ها و احساس خوب داشتنه

    خدای من چقدر زیباست این بهشتمون و هر لحظه هم زیباتر و زیباتر میشه

    و هر لحظه هم در حال پیشرفت و زیباتر شدنه

    به قوال استادم گفتن

    هر روز باید روی همین حتی درختا و تمیز کردنشون کار کنیم

    هر لحظه و هر روز…

    استاد قشنگم من چطور میتونم سپاسگذاری کنم چطور میکنم دستتون رو ببوسم

    عاشقتونمممممممِ

    عاشقتونم و بی نهایت سپاسگذارم ازتون

    اسطوره ی من😍😍😍

    مریم جانمممم عاشقتونم و بی نهایت سپاسگذارم که این زحمت میکشین برای تدوین این همه زیبایی ها و قشنگی ها

    برای زحمتایی که میکشین در بهشتمون

    در ثانیه ثانیه ی کلاسمونِ

    بی نهایت سپاسگذارم ازتون…عاشقتونممم

    عاشقتوننننم💚💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3830 روز

    …………..Keep Calm…………….

    ………………..and be…………………..

    ON THE TOP OF THE WORLD

    به نسخه ی جدید پادشاه خدا روی زمین خوش‌امد گویی

    و تبریک میگم | خداروشکر

    سلام و درود خدا بر تمام پادشاهان و ملکه های روی زمینِ خدا.

    دوستون دارم.

    فرکانس همیشگیِ عزت نفس چه که نمیکنه! دقیقا انگار تاپ اوف د ورلدی، yeah خدایا شکرت

    ممنونم استاد جان، دست خدای مهربونم، ممنونم به خاطر این همه عشق وافری که داری واسه توضیح همه جوره‌ی قوانین ثابت خدا، تحسین برانگیزه

    من به خاطر وجود ارزشمند شما و تمام داشته ها و این ذهن ثروتمند شما از خدا ممنونم و سپاس گزاری میکنم. در واقع من دارم همیشه از خدای روزی رسانم سپاس گزاری میکنم. که همچین الگوی زنده بینظیری بهم داده، و این درس که بیام و فقط بمباران کنم با تحسین با تبریک با سپاس گزاری. منتها الیه احساس لیاقت و باور فراوانی و ظرف بزرگترم اینجا با تکامل مدام بزرگ و بزرگ‌تر میشه.مدام مدارم بالا و بالاتر میره.

    اتفاقی برام افتاده اهای دنیا!

    اینه که تازه توی مدار جدید یک نیمه‌ی گمشده! پیدا شده!

    تازه یک پازل بسیار مهم داره تکمیل میشه! و البته هر روز میتونه بهتر بشه. بله دقیقا اشاره میکنم به؟!

    مهم ترین عامل ریز و کوچیک و بزرگ و خیلیییی بزرگگگ و بازممم خیلیییی برزگتررر تا … و اینم چیزی نیست جر اعتماد به نفس، عزت نفس

    حس همیشگیِ خود ارزشی

    همیشه خودت را بهترین بدونی حتی اگر نباشی فعلا!

    میدونی چرا کااکام؟ ( به زبان اهوازی یعنی Bro )

    چون خدا، سیستم، جهان براش مهم نیست که تو چی میگی و چی میخوای

    میدونی که فقط به احساست پاسخ میده به اون فکرت به اون فرکانست

    پس اینه که مهمه حتی اگر اشتباه کردی و میکنی گاهی وقتا! اوکی

    برای همون لحظه باهاش خداحافظی کن و بشو یک، خودِ یک BE THE ONE همونی که همیشه هستی/

    بشو غول درونت!

    بشو هم جنس همیشگی خدای درونت!

    خدای من خدای من

    وقتی وصلی به درونت انگار رو زمین نیستی، انگار تو زمان نیستی، انگار خودشی! و وقتی این حس را تجربه میکنی دیگه میخوای همیشه اینجوری باشی.

    خداروشکر میکنم که امروز کامل تر از همیشه ام هستم.

    هوای بیرون بسیار خنکه، و آسمون گرادیانِ آبی تشکیل داده، از اون پرفکاتش! راستی امروزم خورشید طلوع میکنه، ولی طلوعش و نورش بیشتره؟

    کسی میدونه چرا؟؟

    اوکی با پادشاه مارکوی جذاب و دوست داشتنی و مهربون و خوش قلب و مثبت اندیش محض، و توانا در هر کاری، و دیوانه، و شاددددددددد و رقاص و دلربا، و بی غم، و بمببب انرژژژژژیِِِیییی، زیباااا رو و زیبافکر، ایران گرد و جهانگرد و عکاس و فیلم بردار، و ادیتور و باریستا و کافی میکر و خوش‌لباس و بسیاررر خوشگللل و خوشتیپ و جذاب بازم و نوازنده ی گیتار و خواننده و خوش صدای این مرز و بوم بی نهایت و در صلح با خودشو و همه کس و کارشو و همه آفرینش و موجودات رب یکتاشو، و عاشق و معشوق و محبوب و عزیز و دوست داشتنی و با ایمان و عملگرا و رهاااااا و آزادد و ثروتمند و پولدار و از هفت هشت دولت آزاد و با اعتماد به نفس و بسیارررر شجاع و نترس و بی باک و مهربون و بخشنده و بسیارررر خلاقققق و نویسنده‌ی قاهر و شگفت انگیز و بسیارر الهام بخش و تاثیرگذار و سخنران بینظیر و رفیق بی همتا و آشپز درجه یک و مترجم بینظیر و گوینده ی زبان انگلیسی و متمرکز و متعهد و با هدف و کوه انگیزه و توانا در حل هر مسئله ای و صادق و بسیاررررر ارزشمنددددددددد و لایق بهترین ها و شناگر حرفه ای و تیرانداز و راننده ی موتور ماشین و دوچرخه و سپاسسسس گزاررررررر همراه باشید.

    آره چون امروز من ( شما ) نورانی تر شدیم.

    این همون دلیل طلوع بیشتر و درخشان ترِ زمینِ.

    چون امروز من و تو بهتر شدیم.

    توحیدی تر شدیم.

    so, Let’s go…

    دوست دارم)

    اما نکته‌های این قسمت، خداروشکر که قسمتی دیگه از فصل جدید زندگیم را یعنی سریال زندگی در بهشت میتونم ببینم و هر انچه که درک کردم را بنویسم. خداروشکر میکنم که یک روز دیگه فرصت زندگی کردن بهم داده شده، بدون هیچ رقابتی و مسابقه ای با فردی، خوشحالم و سپاس گزارم که مینویسم که علاوه بر ردپا گذاشتن خودم، مهم ترین علتش، لذت بردن از اینکاره. یعنی بیام فایل را ببینم و البته که هر روز مشتاقم برای نشستن و دیدن و تکرار کردن، نت برداشتن، توجه بر نکات مثبت فایل؛

    لپ مطلب زندگی را زندگی کردن اونم با انجام رسالتم یعنی تغییر باورهام که البته فرآیند تکاملی هست مثل تغییر شخصیتم.

    خداروسپاس گزارم.

    + سوال؛ نردبان جادویی در زندگی من چیه؟؟ نردبانی که بتونم ازش استفاده کنم و برم بالا و بالاتر ؟؟

    مطمئنم هر کسی اصل قانون را درک کرده باشه، برمیگرده به همین! … تغییر باورها؛ از اینی که هست بازم بهتر … تغییر زاویه‌ی نگاه؛ از این نگاهی که داری بازم بهتر ..

    ولی به نظرم یک چیزی مهم تر از تغییر باور و و تغییر زاویه ی نگاهت میتونه باشه و صد البته که وقتی این چیزی که میخوام را بگم که تو یک کلمه هم جا میشه، وقتی سعی در انجامش باشی سعی در پیروی ازش باشی این تغییر، یعنی از تغییر، هر تغییری مثل تغییر باورهات هم استقبال میکنی گرچه به معنی و بهای از دست دادن عزیزانی باشه که واقعا دوسشون داری و دوست داری که همیشه باهاشون در ارتباط باشی و یک جورایی از دستشون ندی. … توحید

    اما یک سوال خوبتر؛ به راستی که من دارم میرم بالا از این نرده بان، مهمه که با چه لباسی میرم بالا، مهمه که با چه سرعتی میرم بالا. مهمه ، خب با چه پوششی باید برم بالا که سرعتم بیشتر باشه؟؟

    آها دقیقا جوابش را توی مثال پرواز دادن یک بالن متوجه شدم.

    بالن بالن عجب چیزی عجب نعمتی و اختراعی. دم سازنده اش گرم. خیلی درس خوبی بهم داد

    بالن بهم یاد یاد اگر میخوام با سرعت بیشتری برم بالا باید خودم را سبک‌تر کنم از هر چیز اضافی، مثل همین پیچیک ها که دیدیم! چطور یک درختی که از ته قطعش کردی و دیگه مرده! بازم مرده بودن و افتادنش دست خودش نیست! خدای من بلکه دست این پیچیک هاست که از پایین تا بالا به دورش حلقه زدند. این میتونه یک فاجعههه باشه برای هر بالنی که میخواد پرواز کنه ( حالا به جای بالن “انسان” را میذارم) اون موقع من میخوام برم بالا فکر میکنم دارم میرم بالا! چون انقدررر توی ذهنم باورهای محدودکننده هست که کل و یا بیشتر انرژِی من را میگیره، اما هر کسی باید از صحرای سوزان خودش عبور کنه .. هر کسی باید از یک روزی از همون جایی که هست جهادی اکبر راه بندازه، برای تغییر و من هم نمیخوام فکر کنم اگر سال هاست توی این مسیرم دیگه همه چی عالیه، حتی اگر مثل استاد همه چی را هم داشته باشی، نه

    نه! هر روز میشه بهتر شد، هنوزم جای کار داره، اصلا مگه توی دنیایی هستیم که همه چی 100% سفیده و یا سیاه؟

    نه! نداریم، همه چی بین این دو هست اونم تو هر جنبه‌ای، توی کسب و کار، توی سلامتی، توی روابط، توی معنویت، .. من از خودم میخوام سوال بپرسم مثل سوال های بالا

    پادشاه، آیا مثلا الان که بدن ایده آلی داری، بدن ورزیده و ورزشکاری داری، شکم سیکس پک و بدن بدون چربی داری، خداروشکر بدن پرنشاط و شادی داری، بازم نمیشه بهتررررر و بهتررر شد؟

    یا از این رابطه ی زیبایی که با خدای درونت داری نمیشه بازم بهتر شد، نمیشه عمیق ترش کرد؟ زیباترش کرد؟

    چرا میشه میشه میشه میشه خیلی هممم میشه.

    به نظرم هر چقدر اصل را به شکل های مختلف برای خودم مرور کنم، منجر میشه که بیشتر و درست تر روی باورهام کار کنم.

    و سرعت بیشتری به این فرآیند لذت بخش تکاملی ببخشم/. این وظیفه ی منه که این کار را انجام بدم.

    هر روز برای خودم مرور کنم که این دنیا مثل یک مهمونی که همه چی توش هست ..

    هر روز مرور کنم که راهِ ساختن بهشت ابدی با دیدن و ساختن بهشتتت زیبات توی همین دنیای پر از فراوانی و ثروت و نعمت.باید بتونم احساسش کنم آخه

    هر روز مرور کنم که من همیشه آزمایش میشم و امیدوار باشم که همیشه پیروز باشم، و همینکار را بکنم کاری که از دستم برمیاد.

    هر روز مرور کنم که شیطان ذهنم همیشه آماده است که بهم خدمت رسانی کنه و البته که تنها مقصد کمکش، جهنم. و توجه به جهنم به هر میزانی، یعنی دور کردن من از خواسته هام به همون میزانی که بهش توجه و سکان زندگی زیبام را دادم. پس نیام به خدام گیر بدم که چرا و فلان و پ کی به خواسته ام میرسم و .. من مسئول زندگی خودم هستم.

    هر روز و هر لحظه مرور کنم که تنهااا چیزی که این سیستم میشناسه و دریافت میکنه و پاسخ میده، چیزی نیست جز باورهای من جز فرکانس من اونممم در همین لحظه، در همین لحظه فقط و فقط | به خاطر همینه که باید اگر میخوام زندگی ببینظیری را در هر جنبه ای تجربه کنم باید در لحظه زندگی کنم. و نه خاطرات خوش گذشته ام و نه در آینده ام، من دارم این را به خودم میگم چون همین الان با فایل نشانه ی امروزم قسمت 7 مصاحبه با استاد، متوجه شدم که هنوز ترس هایی دارم برای از دست دادن عزیزانی که باهاشون خاطره دارم و الان هم مدارم هستن و یا .. این همون چیزیه که همین الان توی همین مداری که هستم باعث میشه من مثل یک بالن سبکبال پرواز کنم … اما من، سنگین بار باشم.

    از اینکه خیلی از دوستانم که باهاشون خاطره عالی داشتم خوشحال و سپاس گزارم از خدا و حتی از خدایم به خاطر وجود ارزشمندشون سپاس گزاری میکنم و براشون انرژی مثبت میفرستم، ولی ولی ولیی من باید اینکارو کنم .. هیچ راهی ندارم جز اینکه بگذرم، من باید و تنها وظیفه ام هست که روی خودم کار کنم، وقتی روی خودم کار کنم ممکنه این عزیزان هم توی مدارهای بالاترم، اونم در عین حال با وابستگی و دل بستگی کمتر و خیلیی کمترم نسبت به خدایم، با نگاه زیباتر و ثروتمندترم، در عین حال که دارم جشن میگیرم دورهمی هام را در کنار دوستان شادتر و رهاتر و زیباتر و خداگونه ترم در مدارهای بالاترم این عزیزان هم اصل را به خوبی درک کردند و حالا بازم میتونیم از بودن در کنار هم جشن بگیریم و برقصیم و شادی کنیم و سفر کنیم و بخندیم و … عشق کنیم تازه حالا توی این مدار با این نگاه زیباتر، میتونیم میتونم تجربه های با کیفیت تری داشته باشیم، باشم. | خداروشکر

    این قسمت از سریال را خیلی دوست دارم. خیلی خوب درکش میکنم. خداروشکر اونم به این دلیلِ که یک روزی مهاجرت کردم و از روزهای بعدش مهاجرت پی مهاجرت اونم با سفر. از این شهر به شهری دیگه، از این استان به استانی دیگه، با یک کوله! و دلی؟

    از خوزستان به تهران، از تهران به سمنان، از سمنان به خراسان جنوبی، از خراسان تا یزد، از یزد تا کرمان، از کرمان تا بلوچستان، از بلوچستان تا هرمزگان، از هرمزگان تا شیراز، از شیراز تا اصفهان و گیلان و قزوین و زنجان و لرستان و اردبیل …. اونم به سبک سفر اون روزهام، شجاعت میخواد چنین سفری و اونم پیوسته ( شما این فرصت را داری حتی اگر خوانده باشیش! بری توی پروفایلم تا با قلم خدا توسط من داستانش را بخوانی)

    دنیام یک روزی پر از سوال و تاریکی بیشتر بود .. الانم کامل نیستم، هیچ وقتی نیستم، اما حرکت کردم و به خدای اون روزهام به اون نیرویی که اون روزها نمیدونستم اسمش خدای درون ایمان آوردم .. حرکت کردم تا اینکه مثل این میز و صندلی سفید و واقعا زیبا و تحسین برانگیز تمام وجودم را ذهنم را به سفیدی کشوندم. یعنی رو به سفید از همون جایی که بودم | خدای من! چه میزی و صندلی بی نهایت زیبا و سفیدی من که یک دل نه! 100 دل عاشقش شدم، چه انرژی مثبتی گرفتم ازش از همین پشت مانیتور/ ممنونم مریم جان شایسته. خداروشکر

    + خدای من چه اره‌ای، چه طولی چه ابزار خفنی؟ اوکی اوکی بهم بگو خدای درون حالم، چی میتونه مثل این ابزار توی ذهن من دستم را به چیزی که دستم نمیرسه الان برسونه؟؟ چه کار ذهنی؟؟ هوم

    پاسخش تنها الان برای من یک چیز میتونه باشه، توضیح میدم جانم

    تحسین کردن، تشویق کردن، تبریک گفتن، سپاس گزاری کردن این مجموعه میتونه این ابزار ذهنی و زندگی پادشاهانه ی من را زیباتر کنههه خیلییی

    روزهای گذشته قبل از این که درک کنم این چه ابزار سوپرمنی میمونه، خب حسادت داشتم و شاید خیلی وقت ها این حسادته پیروز میشد چون ابزار شکستش را نداشتم، اما از وقتی که فهمیدم این ابزار برای همیشه پوزه ی حسادت را میتونههه براییی همیشه بزنه زمین به تعهدهایی که هر روزز به خودم میدم این تعهد ارزشمندم اضافه کردم، که من متعهد به تحسین کردن در مقابل حسادت کردن هستم درسته و میدونم که انسانم میدونم که هوس هم میاد میدونم که خشم هم میاد میدونم که تضاد هم میاد .. میدونم

    ولی یک انسان توحیدی یاد گرفتم از خدایم توسط دست قشنگش، استادم که از ایشون سپاس گزار هستم، یاد گرفتم به جای سرکوب ویژگی های انسانیم، کلید کنترل این ویژگی را در خودم بسازم.

    حسادت جاش تحسین شد

    ناشکری جاش سپاس گزاری و قدر دانی شد و …

    از همین چند وقت پیش که متوجه شدم چه ابزار حرفه ای برای همیشه است، استفاده کردم و میکنم تا بشه جزیی از شخصیتم. و تا زمانی که هم شخصیتم تغییر نکنه مدارم هم تغییر نمیکنه، تا زمانی که به ثبات فرکانسی نرسم اونم با دریافت آگاهی های جدید مدارم هم تغییر نمیکنه، تغییر نکردن مدارم مثل همین پیچیک ها میشه، مثل دو کردن روی تردمیل میشه درجا زدن میشه.

    از وقتی هم که اینکارو کردم به وضوح دیدم که نشانه‌ها را چقدر قشنگ تر حالا میبینم و کار منم شده نوشتن نشانه ها و تاییدشون به شکل جدید و درست تر خداروشکر

    حالا نتیجه هم این شده که من احساس میکنم به خدای درونم بیشتر نزدیک تر شدم و بیشتر دارم آگاهانه زندگی میکنم، بیشتر در احساس خوب هستم خداروصدهزار مرتبه شکر

    و خدای درونم همان رب العالمین همانی ربی که هیچ برگ درختی بی‌اذنش روی زمین نمی‌افته.

    اگه میخواید ببینید چقدر این ابزار را دارید همین الان از خواندن خط به خط و مهارت هایی که به دست آوردم میتونید متوجه بشید که چقدررر ذهنتون تحسین کرد و از این کار بهتون احساس خوبی داد! من که همش در حال تحسین خودم و خدای خودمم خودمم به این شکل متوجه میشم)) به این میگن مچِ ذهنت را گرفتن، میگن آگااهانه زندگی کردن

    خبر خیلیی خوب اینه که میشه از اینی که هستم و هستی خیلییی بهتررو بهتر شد)) یوهوو

    عه جالبه! دقیقا خدا توسط استاد مهربان، در مورد چیزی گفت که این یک روزه بسیار برام Hot شده و Trending ذهن من+ با عمل و جدی تر گرفتنش شده.

    اونم اعتماد به نفس و خود ارزشی. خداروشکررر

    خداروشکر که در زمان و مکان مناسب همواره هستم. ببین فکرت را خواندم بهترین دوست، یوهوو دمت گرم بیا ادامه بدیم ..

    این فایل خیلیی بینظیره، ساعت هاست که پاشم و البته که ساعت های ابتدایی در زمان و مکان مناسبش نبودم که بنویسم. خدای من واقعااا مممنونم و خدایا شکرت

    در ادامه فایل، استاد جان در مورد چیزی گفتن که من اولین بارم بود دیدمش، از دست دادن دوست عزیزش در عین حال مثالش در طبیعت، که هرس کردن شاخ و برگ‌های اضافی میتونه باشه.

    وقتی شروع به خواندن قران کریم کردم یکی از ویژگی های انسان هایی که حکمت دارند، اینه که همیشه از طبیعت درس میگیرند. | خداروشکر میکنم | حکمت برای من، پادشاه خدا روی زمین یعنی تشخیص اصل از فرع، و این میتونه همیشه کمکم کنه برای پیدا کردن مسیر درست زندگیم. درست و هموار و البته که مستقیم. حکمت یعنی اینکه به هر جایی که میری از رفتار یک موجود یک حیوان یک عنکبوت یک درخت، خورشید و گردش شب و روز .. به اصل برسی بازم. یعنی اصلا به هر سو بنگری بازم برسی به اینکه کسی هست که داره این جهان شما را هدایت میکنه.

    برسی به اینکه بهش ایمان بیاری، درسته نمیبینیش ولی بهش ایمان بیاری، این همون ایمان به غیب

    سخته؟ نمیدونم!

    باید تلاش کرد … باید با همین ذهنی که بهم داده شده با منطقم فکر کنم و در عین حال احساساتم را هم کنترل کنم.

    به این میگن مدیریت شخصی یعنی هم ذهنم را دارم کنترل آگاهانه میکنم و هم احساساتم را، یک وقت از این ور بوم نیوفتم در حالی که ذهنمم هم Turn off کردم، و این یعنی جهل، O la l و این نبودن در مسیر درست، و این یعنی خودت نبودن!

    استاد جان، من حس الان شما را تجربه نکردم عزیزی را از دست ندادم، ولی کارتون را منظورمف کنترل ذهنتون را مثل همیشه تحسین میکنم، گریه کردید برای عزیزتون درست حالتون و احساستون کمی بد شد درست، ولی خیلی خوب میدونید و باور دارید اصل را، اصل اینه ” احساس بد= تجربه کردن اتفاقات بد

    پس به هر شکلی که شده اومدید ذهنتون که تمرکزش رفته روی چیزی دیگه، به اصل برگردونید. کمی کمی مثلا اینجا با هرس کردن شاخ و برگ های درخت Workout، یا فوتبال بازی کردن یا … هر چیزی که میدونید و البته که این دونستن ها هم با حرکت کردنتون بیشتر و بیشتر شده و به خودشناسی بیشتری رسیدید.

    توی این بهتر کردن حال، اول با ایجاد کمی احساس خوب و بعد کمی بهتر و بهترتر | خداروشکر به خاطر وجود ارزشمند شما از خدا ممنونم، به خودم به شما به تمام اعضای خانواده گرم و صمیمیم حسابیییی تبریک میگم به خاطر وجود ارزشمند شما.

    این جمله خدا را این اصل را از وقتی که متمرکز و متعهدتر روی تغییر باورهام شدم، بیشتر حالا درک میکنم، اینکه؛

    ” اگر میخوایم همیشه اینجا تمییز باشه، همیشه باید هر روز برنامه‌ای بچینیم و همیشه بریم یک دستی را روی جایی بکشیم.” | اینکه ” باورهای محدودکننده همیشه هستن و هر چقدرر اگر سال‌های سال اگر اصلا کل عمرت روی باورهات کار کردی بازم جنبه هایی هست که بشه بهتر و بهتر بشه بازم جای کار بیشتری داره. حالا اگر میخوای این باورهای محدودکننده که جلوی پیشرفتت را گرفته کمتر بشه باید هر روز بیای و متعهدانه روی باورهات کار کنی، باید بیای هر روز دستی بکشی روی افکارت روی خود باورهات این جوریه که میتونیم کلیی مسیرر تریل جدید باز کنیم توی بهشتمون و چکار کنیم اون وقت، لذت بیشتری ببریم از این زندگی و موتور سواری. و بازم از این نتیجه ای که گرفتم از این احساس به شدت خوب تری که گرفتیم‌ انگیزه‌ای باشه برای بیشتر و بهتر و سریع تر حرکت کردن. انگیزه ای باشه که بیشتر بخوایم حالا که توی مدارهای بالاتری هستیم و ابزارهای رده بالاتری داریم و این فرصت طلایی را داریم که راحت تر به درونمون سفر کنیم تا این پیچک ها را شناسایی کنیم پیچک هاایی که منتظر ما هستند! تا شناسایی اشون کنیم و بشیم مثل رنگ این میز و صندلی بی نهایت سفیدِ درخشان زیبا، اینجوری انرژیمون بیشتر بشه، اعتماد به نفسمون بیشتر بشه، عزت نفسمون بیشتر بشه و …

    و چقدرر خوبه که یکم بالاتر از این نگاهی که داریم جهان را نگاه کنیم، خداروشکر خداروشکر خداروشکر به خاطر این درس های واقعا مهم و مرورشون. آره مررورشون خدایا صدهزار مرتبه شکرت، شکرت به خاطر این خانواده ام .. خیلی راحت عشقم را به تمام دوستانم به هر شکلی و .. هستن ابراز میکنم و میگممم که چقددرررر دوسشون دارم براشون بهترین ها را میخوام امیدوارم همشون هر کسی که میخواد بازم از اینی که هست بهتر و بهتر بشه را یک روزی در زمان و مکان مناسب ببینیم و از بودن در کنار هم لذت ببریم.

    استاد جون مریم جون ممنونم، این قسمت واقعاا بینظیر بود و پوست و استخوانم درکش کردم.

    و خدای من چقدرر فرراوانییی هست، انقدر که درخت هایی که دارید به جایی اینکه بخوایید بفروشید باید تازه پول بدید تا بیان قطع کنن و ببرن و تازه برای هر درخت بزرگ 200 دلارم بدید. و چه خلق ثروتی و چقدررر فراوانیی خدای من خدای من شکرتت به خاطر این همه فراوانی و ثروت و نعمت خدایا شکرت خدایا شکرت که میشه همه ی چیزهای عالی را یکجا با هم داشت.

    خدایا شکرت به خاطر فرصتی که داشتم و استفاده کردم و روزی مهاجرت کردم و سفر کردم …و بعد از اون سفر که شد نقطه بعدی عطف زندگیم برای همیشه تصمیم گرفتم سفر کنم شاید گاهی بیرونی نباشه این سفر ولی برای همیشه سفر به درونم با همون چیزی که هستم. چرا

    خدایاا شکرت

    به خودم افتخار میکنم و خودم را با تمام انتخاب هام تحسین میکنم برای خودم دست میزنم و به افتخار خودم پا میشم. و میگم که چقدرر خودمم را عاشقانه دوست دارم و برای خودم ارزش و احترام قائلم. خدایا شکرت به خاطر وجود ارزشمند وبینظیرم قطعا تو هم خدا جونم از وجود پادشاه ارزشمندت روی زمین قشنگت، خوشحالی و بیشتر از من مایل هستی تا بیشتر بهت نزدیک بشم با ثروتمندشدنم که معنوی ترین کار دنیاست، بیشتر از من میخوای که به خواسته های ارزشمندم برسم چرا که با رشد من جهان رشد میکنه و یکی از خواسته های ارزشمندم خدا جون خیلی خوب میدونی، دوره ی بینظیر روانشناسی ثروت 1 هست و امشبم دوره عزت نفس بهش اضافه شد. ( بیشتر و بزرگتر )

    من تحسین میکنم و تبریک میگم به همه ی هم پاره هایم هر که این دوره بینظیر را داره و داره استفاده مفید میکنه خیلیی مشتاقمم و انگیزه دارم اونجا که مریم جان گفتند وقتی این پیچک ها را میزنی و میزنی و میزنی فضاااای بازی ایجاد میکنی، و میبنی انقدرر بازز شده که بی نهایتت نعمت و ثروت وارد زندگیت میشه. خیلیی مشتاقمم که این قسمت از زندگیم را هم با همین ادامه دادنم ببینم.

    الهی به امید تو

    توکل بر تو: نگاهم به دست تو و نه مخلوقت.

    خدایا شکرت

    پادشاه روی زمین ))

    ادامه دارد …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: