سریال زندگی در بهشت | قسمت 167

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار خدیجه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

بنام الله هدایتگر وهاب

بنام خدایی که عاشقانه هدایتم می کند

سلام به استاد نازنینم و مریم بانوی مهربانم که با عشق این صحنه های بهشتی رو برامون فیلم میگیره و سلام به خانواده عزیزم.

و بازم یه صحنه جذاب دیگه تو عکس اول فایل، خدااااا چقدر قشنگه و چه حس خوبی داره. آسمون آبی با اون ابرهای خوشگلش و نور خورشید که از لابلای ابرها داره خودنمایی می کنه، تصویر کلبه با اون پل چوبی خوشگلش، استاد مهربونم که روی اون پدل برد زیبا نشسته و تمرین حفظ تعادل می کنه، گیاههایی که کنار آب رشد کرده که باعث شده جذابیت تصویر چند برابر شده ، طبیعت سرسبز و بی نظیر پرادایس که اینقدر سبزه که حد نداره و تکرار همه این زیبایی ها تو آب آروم و آینه ای دریاچه، چقددددددر زیباست این صحنه و چه آرامشی بهمراه داره، آدم دلش میخواد فقط خیره بشه به همبن عکس و زیباییهاشو ببینه و قدرت خالق بی همتا رو بیاد بیاره و ناخودآگاه از ته قلبش بگه خدایا شکککرررت خدایا شککررت خدایااا شککررت……….

وای استاد جان چقدر کارگاه نجاری مون خوشگل شده، چه فراوانی و ثروتی توی همین یه تیکه از بهشت هست، خدایاااا از هر ابزاری بهتریییننش، تنوع پیچ و میخ و کشوهایی که هر کدوم پیچ و‌مهره ها رو با نظم تو خودش جا داده، وای مریم جان چقدر بی نظیری، چقدر اینجا رو خوشگل کردی، عجب قفسه هایی شده، آفرین به شما دو تا عشق که همش در حال بهبود دادن به دنیای اطرافتون هستین و شدین یه الگوی بی نظیر برای ما،

استاد منم چند روزه دارم از خودم سوال می کنم امروز چکاری میتونم برای بهبود شرایطم انجام بدم و همون ایده های کوچولویی رو که میرسه انجام میدم و واقعا لذت بخشه انجام دادنش، هر چند که خیلی کوچولو بودن ولی احساس قدرت می کنم با انجامشون و این یعنی من یه کوچولو دارم ظرفم رو بزرگتر می کنم و این یعنی پیشرفت و بخاطرش به خودم احسنت میگم.

استاد من کشته مرده این کارگاه نجاری شدم، چقدر خوشگله، چه ابزارهای هیولایی، دلم میخواست منم اونجا بودم و تو ساخت اون میز کمکتون میکردم، عجب میز حرفه ای شد، خیلی عالی بود برای کار اول

خدایا این مرغ و خروسهای نازنینو نگاه کن، واقعا تحسینتون می کنم استاد جونم که با اینکه مرغ و خروسها تو دست و پاتون بودن ولی یه لحظه هم تمرکزتونو بهم نزد و شما همچنان به کارتون ادامه دادین.

اون تیکه که داشتین سخنرانی میکردین و اونا خودشونو میخاروندن خیلی باحال بود، خیلی خندیدم، استاد یه چیزی که به ذهنم رسید این بود که تو این سریال ما همه چی داریم،

آموزش آشپزی داریم، ظنز داریم، آموزش تمرکز بر نکات مثبت داریم، آموزش عشق در روابط داریم، آموزش خونه داری داریم، آموزش طراحی و دکوراسیون داریم، آموزش کنترل ذهن داریم، آموزش رفتار با طبیعت و‌ حیوانات داریم، و جدیدا آموزش نجاری هم داریم، آموزش آشنایی با انواع لوازم کار و وسایل خونه داریم، آموزش نانوایی داریم و مهمتر از همه آموزش خداشناسی و تغییر سبک زندگی و زندگی به سبک شخصی هم داریم، یعنی یکی اگه از صبح تا شب بشینه همین سریالو نگاه کنه دیگه هیچ احتیاجی به کانال ها و سریالهای دیگه پیدا نمی کنه بخدا.. خدارو هزاران بار شکر برای هدایت شما به فیلم گرفتن از زندگی شخصیتون که باعث شد تا بحال ۱۶۷قسمت از این سریال پر مخاطب ساخته بشه تا ما بر و بچه های سایت بتونیم تطابق بدیم گفتار شما رو با رفتارتون و آموزشهاتون رو برای خودمون نهادینه کنیم، و بیشتر این سپاسگزاری برمیگرده به مربم عزیزم که اولین قدم رو برای این کار عظیم برداشتن⁦♥️⁩⁦♥️⁩⁦♥️⁩⁦♥️⁩⁦♥️⁩

استاد وقتی داشتین مراحل ساخت میز رو قدم به قدم جلو میرفتین بازم قانون تکامل تو ذهنم مرور شد، که اگر بخواین برای بار دوم همین میزو بسازین مراحل کوتاهتر و آسونتر میشه. درست مثل وقتی که داشتین اون چیکن شا رو درست میکردین، حتی الان میبینم که چقدر تو استفاده از ابزار مهارتتون بیشتر شده، و جمله طلایی شما یادم میاد که گفتین، «بچه ها تکامل همه چیه، مگه میشه آب رو به صد درجه رسوند قبل از اینکه به مثلا ۹۰ درجه برسه.» و جمله طلایی مریم عزیزم که در آخر کار مهر تایید زد به همه گفته های شما، « ما اولین کارمونو با کارهای نجارهای حرفه ای مقایسه نمی کنیم» هر چند این کار به نظر من برای کار اول عالی بود چون ترکیب معماری و مهندسی خانم شایسته و مهارت و تمرکز استاد و البته همکاری صمیمانه و عاشقانه شما دوتا عزیز دل باعت خروجی به این زیبایی شد و این میز محکم و قوی آماده شد.

تحسین می کنم استاد جونم عشق بین شما دو نفر رو که آخر کار میگین مبارکت باشه عشقم. و با این کار آگاهانه جای خستگی رو با عشق و لذت عوض می کنید. و چقدر این رابطه ستودنیه. وقتی خانم شایسته ریز ریز به ترکیب صورتتون موقع کار میخنده و شما اون خنده رو با تعریف خاطرات شکلکهای صورت بچه ها ادامه ش میدین، بجای اینکه بهتون بر بخوره و بی جنبه بازی دربیارین. و با این کارتون هم دل عزیز دلتون رو شاد می کنید و هم کلی ما بر و بچ سایت رو میخندونین

و‌در آخر خدا رو شکر می کنم برای بارون قشنگی که امروز اومد و اینقدر هوای بهشت رو بهشتی کرد. استاد وقتی گفتین فکر می کنم هوای بهشت دقیقا اینجوری باشه یه لحظه دلم رفت برای تجربه این هوای بی نظیر بهاری و خدایی که سریع الاجابه همین امروز برام اجابتش کرد و بعد از ظهر با همسرم و بچه هام رفتیم و یه گردش عالی تو پارک داشتیم، کاری که شوهر من به سختی انجامش میده اما امروز به راحتی من این تجربه بی نظیرو داشتم و این از برکات این سربال بی نظیره

استاد عاشق خودتم و عزیز دلتون و بهشت زیباتون و هر سربال و فایلی که تو این بهشت ساخته میشه.

از خدا میخوام منم هدایت کنه تا بشم جزو اونایی که قراره ببان پرادایس، البته میدونم که هنوز مدارم به اون حد نرسیده که بخوام هم مدار پرادایس باشم ولی میخوام مثل اون پیرزنی باشم که خریدار یوسف شد، چون اون اعتماد به نفس و ایمان رو در خودش دید که رفت جلو و خواست یوسف رو بخره. و میدونم اگه سپیده و عادله و علی و شکیبا

و هزاران نفر دیگه تونستن منم میتونم

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

 

یک خبر خوب

دوره قانون آفرینش | بخش چهارم» در بخش محصولات قرار گرفت.

دوستانی که قبلا «دوره قانون آفرینش | بخش سوم» را خریده‌اند، می توانند  «دوره قانون آفرینش | بخش چهارم» را خرید نمایند. ضمن اینکه سیستم سایت به آنها این امکان را داده است که تا 30 روز پس از خرید بخش سوم، بخش چهارم دوره قانون آفرینش را با ۴۰٪ تخفیف خرید نمایید.

اطلاعات بیشتر درباره مطالب آموزشی این دوره و نحوه خرید آن

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    555MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

204 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نسرین سلطانی» در این صفحه: 2
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2508 روز

    سریال بهشت قسمت 167

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

    جریان سیالی که در هر لحظه در حال تغییره بواسطه وصل بودن به جریان سیال جهان هستی

    و به واسطه همین سیال بودنه و اتصاله اس که هر لحظه دستخوش تغییرات و اتفاقاتیه که فرکانسشون در تمام جهان در حال انتشاره

    حالا افراد ی که توی مدارش هستن دریافت میکنن این فرکانس رو و همراه میشن با این جریان

    همین سیال بودن باعث تازه بودن اتفاقات میشه .و همینه که وقتی این سبزی پاردایس نشون داده میشه انگار که اولین باره که داره تجربه میشه .این سرسبزی سرسبزی سیالیه که مدام در حال تغییره و همین که وقتی ما داریم این رو تجربه میکنیم برامون تازه اس تکراری نیست

    همینه که وقتی عباس منش و مریم امروز رو تو این فایل میبینیم با عباس منش و مریم قبلی توی فایل قبلی فرق میکنه چون به جریان سیال آگاهی ها وصلن و هر لحظه در حال تغییرن .البته که شدت تغییرات در اونها گسترده تر و مثبت تره چون به ثبات رسیدن و دیگه ی جورایی ناخودآگاه شده و نوسان خیلی خیلی کمی داره جوری که اصلا انگار نوسانی نداره

    ومنی هم که دارم این ها رو میبینم همون من قبلی نیستم چون تغییرات در من هم داره اتفاق میافته .البته که من دارم آگاهانه سعی میکنم تغییرات رو در خودم ایجاد کنم و هنوز به اون ثبات نرسیدم که ناخودآگاه بشه و واسه همین هم نوسان زیاده

    خدایا شکرت که فایل با کلام مریم جان و با صحبت از باران شروع میشه .رحمت و نعمت الهی که دیگه جزیی از وجود مردم فلوریدا شده چون لیاقت داشتنش رو در خودشون ایجاد کردن. اینجا هم چند روزی میشه که هوا خنکه ولی خبری از باران نیست و این یعنی اینکه ما هنوز لیاقت داشتن نعمتی مثل باران رو در خودمون ایجاد نکردیم

    از همین جا میشه اون نسیم خنک رو بر بدن حس کرد. چه حالی میده بری زیر بران توی ی هوای خنک و خوردن قطره های باران رو روی سر و صورتت حس کنی

    همین جا یادم اومد اون تجربه ی نابی و که با خواهر زادم توی بارون توی زمستون داشتم که اون هم از برکت دیدن جریان سیال بهشت بود که منی که رابطه ی خوبی با هوای بارانی و ابری نداشتم الان دلم برای ی هوای بارونی تنگ شده و دوست دارم تجربش کنم

    چقدر نجاری کردن توی این پارتی تنت توی ی هوای بارونی خنک لذت بخشه. برپا کردن این چادر خودش نشان از ی بهبود داره بهبودی که باعث شد تجربه های لذت بخشی رو الان تجربه کنین. بهبودی که نتیجه برخورد با ی تضاد بود . و همین بهبوده چقدر باعث میشه که اقدامات عملی بیشتری صورت بگیره که نتیجش رشد و پیشرفت بیشتره و از دل همین رشد و پیشرفته رشد و پیشرفت های بیشتر و بیشتری اتفاق خواهد افتاد

    و تعویض کردن اون نئوپان ها با این چوب ها هم خودش حاصل برخورد با ی تضاد بود تضادی که فقط نشونه هاش اومده بودن و همین نشونه ها باعث شد که شما قبل از اینکه اوضاع بد بشه به فکر تغییر دادن اونها بیفتین که نتیجش الان شده راحتی و آسانی بیشتر در چیدن این وسایل

    خدایا شکرت برای اینهمه فراوانی و ثروتی که توی این کارگاه هست تا چشم کار میکنه ابزار الات میلواکی هست. ابزار های با کیفیت و ارزشمندی که شکوه و اقتدار ثروت رو داره به نمایش میزاره .هم ثروت تولید کننده ی این وسایل برای تولید اینها و هم ثروت استاد عزیز برای خرید اینها و نتیجه ی هر دوی این ها میشه رشد و پیشرفت پیشتر جهان.و همین کلام شما استاد عزیز رو یاد آوری میکنه که به اندازه ای که بتونی به مردم خدمت کنی و مسائلشون رو حل کنی به همون اندازه هم ثروت میسازی .با نگاه کردن به این وسایل و این کارگاه میشه میزان خلق ثروت شرکت میلواکی رو دید .تازه اینها ی نمونه ی هستن از اون همه چیزی که این شرکت داره در حال حاضر تولید میکنه .

    باز هم مثل همیشه دقت و نظم شما مریم جان توی چیدن وسایل ورعایت اولویت ها جای تحسین داره که کارها رو راحت تر و سریعتر میکنه

    و سپاسگزاری کردن شما استاد از مریم جان که تمرین عملی سپاسگزاریه واژه ای که من توی سریال بهشت یادش گرفتم و دارم توی زندگیم ازش استفاده میکنم و یادآور :

    من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالقه

    و من رو یاد صحبت هاتون توی یکی از فایل های گفتگوتون میندازه که ما همیشه باید سپاسگزار آدم هایی که بهمون کمک میکنن باشیم و این زو به زبان بیاریم اما در قلبمون اعتبار حضورشون رو به خداوند بدیم و این یعنی توحید عملی .

    و اینکه همین سپاسگزاریه باعث میشه که چقدر اون افراد انگیزه بگیرن وکارشون رو بهتر انجام بدن

    این سپاسگزاری شما استاد و تشکرتون از مریم جان حرفهای شما در جلسه سوم قانون آفرینش بخش دو رو هم داره مرور میکنه که شما باید به هم تیمی هاتون بگین که شما برای انجام شدن کارهاتون به کمک اونها نیاز دارین و چقدر کارها با کمک و همکاری اونها بهتر و سریعتر انجام میشه

    فقط من موندم این بوقی کی غذا میخوره از بس که دور و بر شماست .این کار و زندگی انگار نداره .میدونین یاد چی افتادم استاد با دیدن بوقی ؟

    یاد این مغازه دارهایی که ی برگه میچسبونن که تجمع بیجا مانع کسبه !!!!!

    ناخودآگاه با دیدن بوقی یاد این برگه افتادم .حالا کاری ندارم که این خودش ی باور مخرب توشه که دیگران میتونن مانع ورود ثروت بشن به کسب و کار . اما این بوقی دیگه واقعا بیکار الدوله شده

    همین که شما استاد دارین سپاسگزاری میکنین از بچه هایی که ایده میدن توی کامنت ها هم نشان از دقت و توجه شما در خوندن کامنت بچه هاست که قابل تحسینه و نشون دهنده ی ارزشیه که شما برای بچه ها و نظراتشون قایل هستین

    همین که شما استاد با کیفیت ترین چیزها رو برای خودتون میخرین نشان از ارزش و احترامیه که برای خودتون قایل هستین و همینه که جهان هم برای شما ارزش قایله و بهترین چیزهای رو وارد زندگی شما میکنه .

    چقدر همین شوخی های شما خنده رو بر لب ما میاره جدای از اون آگاهی های نابی که دریافت میکنیم و همین درک این آگاهی ها رو برای ما شیرین تر میکنه

    تحسین میکنم شما استاد عزیز و مریم جان رو که حتی اون اتفاق به ظاهر بد رو ی جوری تعریف میکنین که آدم از شنیدنش لذت میبره.یعنی حتی فرکانس و حسی که دریافت میشه از اون اتفاقه هم مثبت میشه اونقدر که اصلا ظاهر بدش توی ذهن تجسم هم نمیشه.

    چقدر با اون شوخیهاتون در مورد اون مرغ هایی که داشتن خودشون رو میخاروندن یاد این جمله افتادم که :

    مستمع صاحب سخن رو بر سر ذوق (کار) آورد

    غنچه خاموش بلبل را به گفتار آورد

    اینکه شما استاد برای انجام هر کاری میرین و سرچ میکنین و از تجربه ی افراد استفاده میکنین ولی اون چیزی رو انتخاب میکنین که متناسب با شرایط الان و توانایی های الانتونه خودش ی درس بزرگه که برای شروع کار توی حوزه ای که میخوایم تازه استارتش رو بزنیم سنگ بزرگ ور نداریم از قدم های کوچکتر و ساده تر شروع کنیم و کم کم با طی کردن تکاملمون پیش بریم . همین کار باعث میشه که با انجام دادن و نتیجه گرفتن از اون قدم ساده انگیزه و اعتماد به نفسمون برای ادامه دادن کار بیشتر میشه

    چقدر همین درست کردن این میز کار خودش داره اصل تکامل و قدم به قدم پیشرفتن رو نشون میده که برای انجام هر کاری باید قدم ها درست طی بشه تا نتیجه درست بدست بیاد. اصلا کل خلقت بر این اساس شکل گرفته و توی خود قرآن هم ذکر شده که هیچ چیزی دفعتا بوجود نیومده و نخواهد اومد . اگر هر کدوم از این مراحل اتفاق نیفته اونهم در زمان مناسب نتیجه ی نهایی حاصل نمیشه .

    استاد همیشه این سوال تو ذهنم بود که شما که رشتتون کامپیوتر بوده چطور با مریم جان همکلاس بودین که الان این سوال من هم جواب داده شد اونهم در زمان مناسب .

    همینکه مریم جان رشتش رو تغییر داده یعنی اینکه نشونه ها رو دریافت کرده و اون تغییر رو انجام داده که نتیجش شده هدایت شدن به مسیر های جدید و تجربه های جدید

    و اینکه شما استاد کلا دانشگاه رو ول کردین و رفتین دنبال عشق و علاقتون هم یعنی اینکه در زمان منتسب اون تغییری که باید ایجاد میکردین رو انجام دادین که نتیجش شد هدایت شدن به این مسیر زیبا و توحیدی . و همین ها هم خودش درسه که جریان هدایت برای هرکسی با توجه به شرایط و توانایی هاش متفاوته و قرار نیست که همه ی مسیر مشابهی رو طی کنن

    اما نکته ی جالب ترش اینه که شما دو نفر که ی زمانی توی کلاس کامپیوتر کنار هم بودین بعد از هم جدا شدین حالا دوباره کنار هم قرار گرفتین چون جهان هستی کار خودش رو دقیق انجام میده و کبوتر با کبوتر باز با باز رو رعایت میکنه.چون مسیر هر دوتون شده مسیر توحید و یکتاپرستی و این مسیر ی مسیر فیزیکی نیست فرکانسیه همه ی اونهایی که توی فرکانسش باشن دور هم جمع میشن همینطوری که بچه های سایت دور شما جمع شدن

    همینکه شما هدایت میشن به اون ایده برای بریدن سطح میز در راستای درخواست شماس برای راحت انجام شدن کارها

    چقدر اونجا که شما استاد قاطعانه گفتین مرحله بعد اینه که دوربین رو قطع کنی خوشم اومد که دقیقا اونجایی که باید جدی باشین جدی هستین و تعارف ندارین با کسی حتی مریم جان

    چقدر استاد این تمرکز و پشتکار شما برای تموم کردن کارها قابل تحسینه که کاری رو که شروع میکنین با دقت تمام به پایان میرسونین و همه چیز رو در نظر میگیرین که از دوباره کاری جلوگیری بشه و از همون اول کار رو درست انجام میدین

    اینجا یاد کار تدوینتون می افتم که میگفتین اولش سخت بود برام چون میترسیدم از یادگرفتنش اما وقتی رفتم تو دلش و یادش گرفتم تا حالا نشده ی تدوین رو چند بار انجام بدم

    اساد باور کنید اینقدر شما با لذت کار نجاری رو انجام میدین که منی که دارم میبینم این صحنه ها رو دوست دارم خودم هم تجربش کنم با وجود اینکه هیچی نمیدونم. ولی وقتی میبینم که شما از صفر شروع کردین و اینقدر دارین راحت پیش میرین برا من هم ی الگو میشین که همونطور که استاد تونست پس من هم میتونم. حالا اگر این الگو گرفتنه رو به تمام جنبه های زندگیمون تعمیم بدیم چقدر شجاعت و جسارتمون برای انجام دادن کارها زیاد میشه.

    چقدر این بسم الله الرحیم گفتن شما استاد برا من یادآوره توکل به خدا برای انجام هر کاریه حتی زدن ی میخ حتی پایین آوردن ی میز . منم یاد گرفتم از شما که کارهام رو با نام خدا شروع کنم با توکل

    چه تکته ی طلایی رو مریم جان گفتن که قدم اول خودمون رو با قدم آخر اون هایی که تکاملشون رو طی کردن مقایسه نکنیم. اصلا مقایسه ای در کار نیست.ما با توجه به توانایی ها و شرایط الانمون باید قدم هامون رو ورداریم و کاری نداشته باشیم که دیگران کجا هستن . البته که میتونیم از تجارب اونها کمک بگیریم که کارهامون رو راحت تر و ساده تر انجام بدیم اما وقتی قدم هامون رو بر میداریم و نتیجه های کوچیکمون رو میبینیم باید خودمون رو تحسین کنیم و از اینها انرزی بگیریم برای انجام دادن کارهای یکم بزرگتر و بعد که اون رو انجام دادیم بازم یکم بزرگتر و این سیکل باید ادامه پیدا کنه تا تکامله طی بشه

    خدایا چه آرامشی داره این دریاچه اونم بعد از اون بارون قشنگ

    چقدر زلال و شفافه

    چه سکوتی حاکمه

    فرکانس همه ی این ها رو ز همین جا دریافت میکنم

    خدایا شکرت

    خدای من هم میخوام تجربه کنم داشتن همه ی این ها رو

    استاد جان چقدر با این حرفهاتون راجع به بهشت یاد جلسه ششم قدم دهم افتادم اونجایی که راجع به ایمان و عمل صالح صحبت میکنین و اون آیه ی زیبای 25 سوره بقره :

    وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقًا ۙ قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا ۖ وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

    و کسانى را که ایمان آورده‌اند و کارهاى شایسته انجام داده‌اند، مژده ده که ایشان را باغهایى خواهد بود که از زیر [درختان‌] آنها جویها روان است. هر گاه میوه‌اى از آن روزىِ ایشان شود، مى‌گویند: «این همان است که پیش از این [نیز ]روزىِ ما بوده.» و مانند آن [نعمتها] به ایشان داده شود؛ و در آنجا همسرانى پاکیزه خواهند داشت؛ و در آنجا جاودانه بمانند.

    اینکه بهشت دنیا از دنیا شروع میشه

    اینکه بهشت آخرت ادامه ی بهشت این دنیاست .اگر این دنیا بهشت باشه آخرتت هم بهشت میشه

    اینکه تمام اتفافات اون دنیا ادامه ی این دنیاست

    اینکه اگر این دنیا رو برای خودت بهشت کنی که از ایمان و عمل صالح بوجود میاد اون دنیا به بهشتی میری که دادامه ی این دنیاست و چیزی رو تجربه میکنی که قبلا داشتیش

    اینکه تنها تفاوت بهشت آخرت و بهشت این دنیا اینه که اون جاودانه است ابدیه

    اینکه شما اونقدر روی خودتون کار کردین و ایمانتون رو نشون دادین که هدایت شدین به این بهشت زیبایی که نهر ها از زیر اون جاریه

    و اینکه اگر در مسیر ایمان و عمل صالح حرکت کنیم واقعا زندگیمون بهشت میشه و آخرتمون هم ادامه ی این زندگی بهشتیمونه

    و اینکه اگر عباس منش داره این حرفا رو میزنه و اینها رو نشون میده برای اینه که ما باور کنیم که میشه بهشت رو در همین دنیا هم تجربه کرد

    سپاسگزارم استاد و مریم جان عزیز برای به اشتراک گذاشتن جریان سیال بهشت

    خدایا شکرت که امروز تونستم با تمرکز و حال خوب چند ساعت رو فقط تمرکز کنم بر زیباییها و نعمت ها و رحمت های جاریت توی پاردایس خود ساخته استاد و مریم جان تا باورم بشه که من هم میتونم خلق کنم و لذت ببرم از بهشت خود ساخته ی خودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
  2. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2508 روز

    سلام رویا جان عزیز.مرسی عزیزم که اینقدر با دقت و توجه خاص کاپوت بچه ها رو می خونی و نکات رو از توشون میکشی بیرون.آره عزیزم هم مصرف کننده و هم تولید کننده توی ی رابطه ی متقابلی هستن که لوازمش وجود هردوشون و هر کدوم بدون دیگری بی معنی .و وجود هر دومون میشه همون رشد و گسترش جهان .سپاسگزارم عزیزم که انگیزه بخش دوستانت توی این مسیر زیبا بودی و هستی .ان شا الله که به بهترین هایی که لایق هستی برسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: