نوشتهی زیبا و تأثیرگزاردوستان عزیزمان «میلاد و آوا»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
نگاه زیبای میلاد عزیز:
وای… دارم از شوق می میرم… از بس که خندیدم، فَک درد گرفتم… الان که دارم مینویسم اونقدر پر انرژی ام که اجسام و جامدات اطرافم دارن متلاشی میشن! راستش صبح زود ساعت چهار با انگیزه و احساس سپاس گزاری بیدار شدم. یه صبحانه شاهانه خوردم، رفتم سراغ فایل قسمت ۲۱… موقع دیدن این فایل برخلاف بقیه فایل ها، اصلا شاد و خندان نشدم، حالم گرفته شد…و احساسم بد شد… چرا؟… شدیداً این فایل به ظاهر ساده منو به فکر فرو برد… اونجاهایی که در مورد پخش و پراکنده شدن انرژی و عدم تجمع و تمرکز انرژی حرف زدین؛ اونجاهایی که در مورد قدم به قدم عمل کردن به ایده ها و تکامل حرف زدین، من احساس ندامت اومد سراغم… اینکه چقدر در گذشته کارامو یا به تعویق مینداختم یا نصف نیمه ول میکردم… سریع به خودم اومدم … میلادی داری اشتباه میزنی هاااا… احساس بد و پشیمانی ممنوع… گذشته رو بیخیال… بچسب به الان که داری با تمام توان پیش میری و از زندگی لذت میبری… با کنترل ذهن و تمرکز بر نکات مثبت، احساسم خوب شد… اومدم که برای فایل قبل کامنت بذارم که دیدم عععه قسمت ۲۲ اومد…فایلو دیدم…استاد و مریم عزیزم باورتون نمیشه کل محله رو گذاشتم روی سر از فرط شادی…میدونستم بالاخره میای جلو دوربین مریمی… اتفاقاً همین صبحی میخواستم جسورانه ازت درخواست کنم که بیای جلو دوربین و روی ماهتو ببینیم… باورم نمیشد که این درخواست بدون اینکه بگم سریع جواب داده…
البته اینو بگم که یه حدس هایی توی ذهنم بود که چرا نمیای جلو دوربین، شاید، شاید یه ترمزهایی مثل قضیه موتور روندن توی ذهنت بود یاشایدم به دلایل شخصی یا مسایل سایت… هرچی که هست مطمئن باشید که با چند بار اومدن جلوی دوربین عادی میشه هم برای شما هم برای بچه های سایت… استاد عزیزم لطفاً مثل قضیه موتور روندن، تشویق و راضیش کن که راحت تر باشه جلو دوربین…
استاد عزیزم، من ایده آل هام از روابط خیلی بالا بود ولی با دیدن روابط فوق عاشقانه و الهی شما، استاندارد هام جابجا شد و کلی خواسته جدید تو دلم شکل گرفت… بلد نبودم که دقیقا یه رابطه رویایی چطور میتونه باشه چون نه تجربه داشتم نه آگاهی… ولی شما با لطف و بزرگیتون این رو به ما نشون دادید که وقتی میگیم روابط رویایی ، یعنی چی… بخدا قلب خیلی بزرگی میخاد که آدم زندگی شخصی شو نشون بده تا دیگران الگو و الهام بگیرن…
همیشه دوست داشتم که ببینم زندگی شخصی افرادی که برام الهام بخشه چجوریه… بیل گیتس… ایلان ماسک… کریس رونالدو… زلاتان ابراهیموویچ… تونی رابینز… یا حتی امامان و پیامبران….
اصلاً هیشکی… هیشکی از آدمای معروف و ثروتمند حاضر به این کار نیستن یا اصلاً براشون اهمیتی نداره… ولی شما با سبک زندگی شخصیتون مرزها رو جابجا کردید و تابوها رو شکستید… استاد عزیزم بخدا میبینم که چقدر دلتون صاف و زلاله و هیچی تو دلتون نیست… چقدر خوش قلب و بخشنده اید و اینا همه از خداست… بخدا ارزش این فایل های رایگان اونقدر برام زیاده که نمیتونم قیمت بذارم روش… به این میگن زکات و انفاق… خدایا بی نهایت شکرت بابت این زوج آسمانی که پیام آور کلام تو اند… پیام آور عشق و صلح و مهربانی…
مریم جان، چقدر کار خوبی کردی که اونجا که استاد با مشعل افتاد به جون علف ها، فیلم رو قطع نکردی و استادو دنبال کردی… خیلی دلم میخواست ببینم استاد بصورت ممتد تا کجا پیش میرن، جیگرم حال اومد ازین عملیات آتیش بارون، با رمز یا مریم…
رنگ بوی غذاهای عجیب مریم خانم منو کُشت… برم غذای خودمو درست کنم دهنم آب افتاد… راستی به لری میگن پیاز بِخَ… پیاز وخور مال شب های بَرَرَست…
دمپایی اوستادو ببین… همونیه که قبلاً با یه چاقو هیولا بریدیش… از خنده و ذوق میمیک های صورتم پاره شد… چقدر تو ساده و متینی مرد… یه عمر تو تخیلم به ساده زیستی اماما و پیامبرا و اولیا فکر میکردم، که مثلا با قدرت تخیلم ازشون الگو بگیرم… شما دو تا دو عِند ساده زیستی و خاکی بودن هستین… روز به روز فضای این خانواده داره صمیمی تر و با صفاتر میشه… عاشق همه تونم عزیزای دلم
نگاه زیبای آوا عزیز:
سلامی به قشنگی اردیبهشت و زیبایی این بهشت که شروع این سریال و اسمش با این ماه فوق العاده بهشتی همزمان شد.
نکات این فایل:
۱_توضیحات اول فایل که استاد میگن بچه ها نبینن بهتره چون ممکنه برداشت اشتباه بکنن. استفاده درست از کلمات چقدر تاثیر مثبتی داره. به جای اینکه بگی خطرناکه بگی برداشت اشتباه. من دوست داشتم این جمله رو.
۲_داشتم به این توجه میکردم که استاد و خانم شایسته اگر تو یک اتاق دربسته چند روز تنها بمونن هزار تا ماجرا از اونجا میسازن. اینجا هر روز به امید انجام یک کار تازه بیدار میشن و کلی ماجراسازی میکنن. روزی که گفتین میخواین فیلم ها رو به اشتراک بذارین گفتم اخه اینجا چه چیز جالبی میتونه داشته باشه که ازش سریال بسازن. زیبایی اینجا فوق العاده ست و مونده بودم قراره چه اتفاقاتی بیوفته. تازه قبلا چند تا حیوونم بود ظاهرا دیگه حیوونها هم نیستن. برام سوال شده بود.الان دیدم که شما منتظر رخ دادن اتفاقات نمیشینید شما حرکت میکنید و ماجرا سازی میکنید به سمت مثبت.
۳_خانم شایسته چقدر باید ازت تعریف کنم که چیزی که تو دلمه رو بتونم ابراز کنم. واقعا حروف الفبا توی تحسین شما قاصره و این قدرت و نداره. شما نه فقط برای خانم ها، بلکه برای آقایون هم الگو شدی. چقدر دوست داشتنی هستی و الگو. اصلا خسته هم میشی شما؟ تا به حال کلافه هم شدی؟ اون روز که مورچه دست شما رو گاز گرفته بود اصلا استاد خبر نداشت. یا نیش زدن اون زنبور که مردها هم ازش وحشت دارن،شما چقدر قشنگ برخورد میکنی با این اتفاقات. در صورتیکه هستن خانم هایی که اگر این اتفاق براشون میوفتاد و دستشون زخم میشد مرد و بیچاره میکنن و تا یک هفته هم دست به چیزی نمیزنن و کلی هم غر میزنن که اینجا چیه همش جونوَر داره و … نیش زدن زنبور که اصلا بماند که واقعا ترسناکه و درد داره.
اینها همش ربط داره به عزت نفس ها. این یعنی بشینی و از هر اتفاق ساده و کم اهمیتی یک ماجرا بسازی برای جلب توجه و با اینکار خلاء های درونی تو بدی یکی دیگه پر کنه. ولی شما خودت داری خودتو تامین میکنی و نیازی به دیگران نداری که نوازشت کنن.. چقدر شیوه زندگی شما رو دوست دارم. منی که هیچوقت با رفتار عامه خانم های سرزمینم موافق نبودم و احساس خوبی پیدا نمی کردم وقتی شما رو دیدم انگار پیدا کردم کسی رو که میتونه شکل دیگه ای رفتار کنه و مستقل بودنش دوست داشتنی ترش میکنه. واقعا من عاشق شما و سبک رفتار و شخصیتت شدم.
۴_پاکسازی این مزرعه زیبا با عشق، حرف زدن از حشرات به صورت عادی نه با نفرت انگیزی، چون پذیرفتین اینها بخشی از طبیعت هستن و اگر دوستشون نداریم باید پاکشون کنیم نه اینکه بگیم نباشن و کاری هم نکنیم. با عشق کار کردن شما برمیگرده به اینکه شما مقصد رو تصویر سازی میکنید و مسیر رو با عشق حرکت میکنید چون تصویر نهایی رو دائم با خودتون مرور میکنید و از اهرم رنج و لذت مغزتون حسابی کار میکشید. توجهتون به خواسته ست، نه ناخواسته. به خطرات آتیش فکر نمیکنید بلکه به زیبایی و زنده شدن طبیعت فکر میکنید.
۵_برام جالبه گاهی قسمت هایی رو دارین نشون میدین که به خاطر تجربه نداشتنتون و طی نکردن تکامل ممکنه نتیجه اشتباه پیش بره، مثل آتیشی که تو قسمت های قبلی داشت پیش میرفت و ممکنه بود به قول خودتون بهشت و تبدیل کنه به جهنم با اینکه میتونید این و کات کنید. اتفاقا برای من خوب شد که این باور و که استاد توی هیچ چیزی اشتباه نمیکنه و هیچ اتفاق نادلخواهی براش نمیوفته و … رو بشکنم و بپذیرم که ایشون هم مثل ما انسان هستن و فرکانس های ۱۰۰ درصد خالص نداره پس هر اتفاقی ممکنه بیوفته و طبیعیه. اینطوری اگر خودم اشتباه کنم بهتر میتونم خودمو آروم کنم،چون الگوم استاده و میگم استاد هم ممکنه اشتباه کنه و اصلا اشتباه بخشی از مسیر رشد و تکاملی ما انسان هاست.
۶_ زیبایی آب و خورشید و درختها و صدای پرنده ها که همگی در کمال آرامش نظاره گر دستان خداوند بر روی زمین هستن و دارن میبینن که چطوری دارن زباله های اطرافشون و پاکسازی میکنن و به قول خانم شایسته سپاسگزاری میکنن هم مثل همیشه لذت بیننده رو بیشتر میکنه.
۷_تشبیه خانم شایسته و جون دادن به هرچیزی که اطرافش هست رو خیلی دوست دارم چون با روحیات من خیلی سازگاره. چه تعبیر قشنگی بود،اتاق کاری که دیواره هاشو درخت ها تشکیل دادن و سقفش سایه درخت گردو بود. من هم همیشه برای همه چیز اسم میزارم و از تشبیهات قشنگ استفاده میکنم. کسانی که اهل نوشتن باشن این روحیه رو دارن.
۸_رسیدیم به بخش خوشمزه فایل،بسته بندی غذا عالی بود. چقدر مرتب و تمیز بود. خلاقیت یعنی همین. خلاقیت از حرکت میاد. ایده هایی که میاد واسه اینه که قدم اول رو برداشتیم. اینو یادمون باشه. وقتی که آدم یک کسی مثل استاد در کنارش باشه که همیشه با عشق غذا میخوره و لذت میبره انگیزه ش همیشه برای غذاهای جدید زنده می مونه.
۹_تکاملی سوختن ریشه رو از بین میبره. اینو ببریم تو دل خودسازی و بهترین خروجی رو ازش بگیریم.
۱۰_در آخر موتور سواری و دیدن نتیجه و لذت بردن. باورهای اشتباه و گاری هایی که به خودمون وصل کردیم شبیه برگهای خشک و حشرات این مزرعه ست، انقدر فضای ذهن ما رو پر کردن که جایی برای باورهای تازه نیست. اول باید قبلی هارو از بین ببریم تا جا باز بشه برای ورود افکار تازه. لیوانی که پر آب گندیده ست، هرچی توش آب تمیز بریزی میره باعث میشه اون آب کثیف فقط بیشتر هَم بخوره و آب تمیز خیلی دیده نمیشه چون جای خالی نداره توی لیوان. ولی اگر اول آب کثیف و خالی کنی و لیوان و تمیز بشوری اون وقته که آب تمیز خودشو توی لیوان نشون میده و میتونی از دیدنش لذت ببری.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD376MB25 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 22108MB25 دقیقه
به نام خدا و سلام
اولین چیز برام این پشتکار و ادامه دادنتون در پاکسازی این بهشت زیبا برای زیباتر شدنش بود که چقدر با عشق ادامه دادید و چه انرژی بالایی براش گذاشتید و خوب نتیجه هم عالی شد
اینکه مطمعن بودید که راه ها براتون باز میشه برا ساده تر شدن کارتون و آرامشی که داشتید در طول این پاکسازی بهشتی که بی نهایت قابل تحسینه برام
حتی توی لحظاتی که شاید اگر من بودم می ترسیدم از پیشروی آتش و یا خسته شدن از زیادی کار ، ولی چیزی که در شما بود دیدن نتیجه ی زیبای کار قبل از تمام شدن
و ایمان به اینکه راه های ساده تر بهتون الهام میشه
و همینطور از تک تک چیزهای به ظاهر سختی هم که در مسیر بود تجربه کسب میکردید و ایده میگرفتید برای بهتر انجام شدن مرحله بعد پاکسازی
غر نزدید و کم نیاوردید و این کاملا مشخص بود که در وجودتون هست این خصلت ، در وجود هر دوی شما ، ادامه دادن و مطمعن بودن بود به بهبود مرحله ی بعدی
و اینا همه بی نهایت درسه برام ، در عشق به کاری که انجام میدم ، درس ایمان و مطمعن بودن از اینکه باید حرکت کنم تا ایده های بهتر الهام بشه ، درس آرامش داشتن و مطمعن بودن از نیروی هدایت گر و محافظ تک تک ذرات هستی
درس همراه بودن و عشق به یکدیگر دادن که انرژی را چند برابر میکند
درس گذشتن از باورهای پوسیده یی که هر لحظه مثل خوره وجود آدم را از درون میخوره و متوجه ش نیستم
درس سوزندن و ریشه رو پیدا کردن ، که اگر ریشه پیدا بشه اون ساقه تنومند باور مخرب هم نمیتونه دوام بیاره و از بین میره
آخ که چقدر برایم درس داشت این چند قسمت
درس صبر و عجله نکردن برای تمام شدن زودتر و با لذت اجازه بدم کم کم مسیر طی بشه
درس استفاده بهتر از ابزارها
درس دیدن نعمت هایی که هنوز درست ندیدمشون و فقط کافیه یه کم بیشتر به زندگیم دقت کنم تا بینمشون و برکتی که توی زندگیم میتونن داشته باشن و ازشون غافلم
درس تحسین زیبایی ها ، حتی با دیدن آتش که می سوازند ، گاهی برگهای خشک و درختهای مورایانه زده شده و گاهب گرمایی برای خوراکی که با الهامات خدا و دستان پر مهر مریم جان آماده شده
درس عشق بین دو انسانِ زیبا که از دیدن خوراکی هر چند ساده ، درست از پیاز و کمی نخد ولی چنان با عشق از آن صحبت میکنن که من بیننده با دیدنشان اشک شوق و ذوق برایشان در چشمانم حلقه می بندد و اعماق وجودم تحسینشان میکنم و از درون هر دو را آغوش میگیرم
درس گوش کردن به ندای قلبم که سید عزیز با عشق میگه: بابا ایده های ساده تر هم هست ، گوش کن به قلبت ، گوش کن
که مرا در آن لحظه متوقف کند و لحظاتی مبهوت این جمله ساده که بارها شنیدمش کند ولی انگار برایم تازه بود و به درون میروم و میبینم چقدر بارها با من ساده حرف زده این ندا و گوش نکردم..خدایا شکررررت برای این بهشت و درسهایش و یادآوری هایش و زیبا شدنهایش
و دریاچه ش و آسمان و غروب زیبتیش
برای صدای جیر جیرکها و غورباقه ها ی در شبش
برای سکوتش در شب
برای صبح دل انگیزش که انگار آنجا هستم و آن هوای پاک و انرژی پاک در وجودم جریان پیدا میکند
برای نگاه زیبای مریم جان که اینقدر زیباتر بهشت را برایمان به تصویر میکشد
برای درون و حال خوبش که با دنیا و هستی در صلح است
برای مرد راهنمایمان که خالصانه هر آنچه که به او گفته میشود را هر بار به طریقی به اشتراک میگذارد ، که میداند اینگونه نیز جهانش گسترده تر میشود و نه تنها حال وزندگی خودش بلکه صدها نفر که در فرکانس دریافت هستند را خوب میکند
او خوب میداند چگونه با خدای خود عشق بازی کند
و ما نیز خواسته ایم و حالا که هدایت شدیم ، مطمعن باشیم که اینجا همان صراط مستقیمی است طالبش بودیم
همان مسیری است که از درون خواستنش را فریاد زدیم ، پس قدمهایمان را محکمتر برداریم با ایمانی بیشتر و اطمینان به راهی که او رفته و میرود
چرا که زندگی لحظه لحظه ش گواه این طراط مستقیم بودن اوست
چرا که با چشم میبینیم و حس میکنیم صدق گفتارش را
پس با او پیش میرویم و تکرار و تکرار و عمل به آموزه هایش که میدانم خوشبختی ست
میدانم و قلبم گواهی میدهد ، از همان روز اول که صدایش راشنیدم
شیطان هست ولی خدای ما بالاتر از اوست
خستگی هست ولی ایمان هم هست
پس دوباره پا میشوم و ادامه میدهم
پروردگارم هر لحظه فقط به تو محتاجم به هدایتهایت تو تنها ارباب من هستی و هر چه را بخواهم از تو می خواهم
از تو که پروردگار سید حسین و محمد و موسی ک عیسی و هزاران انسانی که به تو ایمان دارند و تنها دستشان در دستان تو بوده
سپاس و سر تعظیم در برابر تمام نعمتها و زیبایی هایی که هر روز در زندگیم به هزاران طریق وارد میکنی فرود می آورم معبودم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌵🌵🌵🌴🌴🌴🌳🌳🌳🌳🌲🌲🌱🌱🌱🌱🌺🌺🌺🌺🌺🌹🌹🌹🌹🌻🌻🌼🌼🌼🌾🌾🌾🌿🌿🌿🌿