سریال زندگی در بهشت | قسمت 243 - صفحه 5

130 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فروغ ریاحی فر گفته:
    مدت عضویت: 1567 روز

    به نام خدایی که هر لحظه هادی و حامی من هست و به شدت برای من کافی هست

    سلام بر دو استاد بزرگوار که واقعا از ته قلبم عاشق هر دوی شما هستم .

    چقدر این سریال و تک تک کلمات و صحنه های این فایلها به من در زندگی کمک میکنه و درس زندگی میده

    من عاشق شخصیت هر دوی شما هستم

    عاشق،سبک زندگی کردن شما هستم .

    چقدر در این رابطه ی شما عشق و آزادی و خوشبختی و حال خوب و آرامش عمیق و شادی درونی و سلامتی و موحد بودن موج میزنه .

    واقعا حال و هوای این فایل یه طور دیگه بود من وقتی استاد جان رو با اون کوله پشتی خوشرنگ و ماشین کروت پر از باکس دیدم که راهی رفتن به تمپا در اون هوای سرد زمستانی بود دلم گرفت ولی وقتی حال عالی مریم جانم رو دیدم با اون احساس خوب و پر از عشق اما رهای رها و بدون وابستگی حقیقتا از خودم خجالت کشیدم و گفتم ببین چقدر ایشون قوی و مستقل هست که بدون ذره ای نگرانی و ناراحتی دارن استاد رو با عشق بدرقه میکنن و حقیتا یک هویی به خودم اومدم و سرشار از حال خوب شدم که این چنین رابطه ی با کیفیتی رو که مملو از آزادی و عشق و احترام هست رو من میتونم ببینم و تحسین کنم و داشتن چنین رابطه ای با همسرم بازم در دل من جون بیشتری گرفت چقدر زیبا از هم خدا حافطی کردین مریم جان گفتن :برو به امید الله یکتا و استادهم گفتن عاشقتم و مریم جونم گفتن منم عاشقتم و دقیقا من در این لحظات محو و مات و مبهوت شخصیت هر دوی شما شدم تا این حد که تا ساعتها بعد از تماشای فایل تمام حواسم پیش این فایل بود و با خودم درگیر بودم که چقدر استاد و مریم جان در مدارهای بالا زندگی میکنن که این چنین زندگی زیبایی رو تجربه میکنن ولی بارها به خودم گفتم با استمرار و تکامل همه چیز برای من شدنی وقابل خلق کردن هست(حتی این چنین رابطه ای ) فقط باید در مسیر بمونم و ادامه بدم .

    استاد جان منم شما رو از راه دور به خدای بزرگ میسپارم و مریم نازنینم رو هم در پرادایس همینطور به خدای بزرگ و مهربان میسپارم .

    واقعا عاشق، شخصیت شما مریم جان هستم شما برای من نمونه و الگو هستین من هر بار که میبینم شما همزمان هم روی سایت کار میکنید هم پایه ی استاد در کارهای پرادیس هستین هم پایه ی فیلمبرداری از تک تک لحطات هستین هم آشپزی ماهر هستین هم نظافت منزل رو به بهترین نحو انجام میدین هم برای استاد دوست و همکار هستین و هم …. لذت میبرم و میگم میشه اینچنین هم بود زنی موفق و قوی که خیلی راحت هم پول های زیاد میسازه هم روابط زیبایی هم سلامتی هم محبوبیت و هم آزادی و … داره خلاصه مریم جانم عاشق شما هستم و از شما الگو میگیرم .چقدر مریم جانم شما قوی و شجاع و با ایمان و توکل و با آرامش هستین که در این چنین فضایی به تنهایی که معلوم نیست تا کی طول بکشه قبول کردین باشین و نه تنها مسولیت خودتون بلکه کلی حیون رو هم بر عهده گرفتین که از اونها هم مراقبت کنید دمت گرم بانو جانم و میدونم این قوی بودن شما یک شبه به وجود نیومده و با تکامل برای خودت اون رو ساختی و مطمعنم که همین تنهایی هم به سود استاد هست هم به سود شما و باعث رشد و پیشرفت هر دوی شما میشه و من واقعا هر دوی شما رو تحسین میکنم .

    چقدر زیبا و با حال خوب به امورات پرادایس رسیدگی کردین و برای اون تضاد راه حل پیدا کردین و مشکل فنس رو حل کردین .

    چقدر عالی هست که دارین برای هر مشکل راه حل پیدا میکنیین و به تنهایی از پس اون برمیایین .

    چقدر کارتون رو با کیفیت و خوب انجام میدین و کارهای شما کم از کارهای استاد نداره خیلی محکم وخوب تونستین که اولین مشکل رو حل کنید .

    چقدر فیگور جیلی خوب بود برای نوازش کلی خندم گرفت ،واقعا منم دارم با حیوانات رابطه ی بهتری پیدا میکنم و دیدم نسبت به اونها عوض شده فقط به خاطر این سریال و دیدن سبک زندگی شما و و در صلح بودن شما دو تا استاد عشق با حیوانات هست که منم واقعا دیگه از هیچ حیونی نه ترس دارم نه بدم میاد و این نشون میده خیلی با جهان اطرافم در صلح بیشتری قرار گرفتم و کلی پیشرفت داشتم .

    چقدر تحسین میکنم استاد مریم شایسته رو که خیلی بدون ترس با اره کار کردن و درخت بریدن و برای بزعاله ها و بر روی زمین اونها رو چیدن تا بیان و بخورن واقعا شما بینظیری مریم جان باید بگم به تمام هنرهایی که داشتی هنر مزرعه داری هم باید اضافه کنی چون میبینم که چقدر با مهارت و آرامش داری پرادایس رو میچرخونی پس عزیز دلم خیلی خیلی مواظب خودت باش عاشقتم من .

    چقدر از ذوق کردن شما برای تولد بزغاله ها خوشحال شدم و تونستم حال و هوای دلتون رو درک کنم چون کاملا قایل لمس و درک بود که چه حالی دارین و چقدر هیجانی و ذوق زده هستین و منم از راه دور دقیقا همون حال رو پیدا کردم چقدر صحنه های زیبایی رو برای ما فیلم گرفتین از شیر خوردنشون از محافظت مامان بزی از بچه هاش، وقتی مرغ و خروسها اومدن دورشون و ….واقعا لدت بردم

    و در نهایت عاشق چند حرف پایانی شما شدم که تا اومدم ناراحت مرگ اون مادر و فرزند بشم بازم مبهوت خط فکری شما شدم که چقدر دید و نگاه زیبایی رو انتخاب کردین که کنترل ذهن داشته باشین و چقدر زیبا گفتین که هیچ چیز در این دنیا ماندنی نیست پس چقدر خوبه در لحظه زندگی کنیم و از هر لحظه ی خودمون لذت ببریم و اون رو با عشق سپری کنیم و به هیچ چیز وابسته نشیم و زندگی در پرادایس داره به صورت عملی این حرفها و قانون رو به شما یاد میده و شما از نزدیک شاهد این قانون در طبیعت اونجا هستین چقدر این ملک شما با ارزش هست خیلی خیلی با ارزش تر از اون چیزی که هزینه کردین چون شما رو به اصل خودتون نزدیک کرده چون شما رو بزرگتر کرده شما رو داره ارتقا میده خدا میداند در آینده ی نزدیک شما ها به کجا ها میرسین و قطعا ما هم با دیدن شما در مسیر رشد و پیشرفت لذت خواهیم برد و ما هم به مسیرهای بهتر برای رشد و پیشرفت هدایت خواهیم شد .

    عاشق شما دو بزرگوار ، دو استاد گرامی و ارجمند ، ،دو انسان فرهیخته ،دو انسان توحیدی ،دو انسان دوست داشتنی هستم .

    در پناه خداوند باشید❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2504 روز

    سریال بهشت قسمت 243

    بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

    بعد از ی وقفه کوتاه باز هم برگشتیم به بهشت و تجربه های مخصوص به خودش

    چقدر با دیدن این صحنه ی عازم شدن به سفر جمله های دوره عزت نفس توی ذهنم مرور شد که :

    وقتی که به جایی رسیدی که تونستی با وجودی اینکه دوستای زیادی داری ی وقتایی دوست داشته باشی تنها باشی تنهای تنها بدون که خیلی بزرگ شدی و الان این مفهوم خیلی بزرگ شدن رو میشه توی این صحنه های اول فایل دید

    میشه تمرین عملی این جملات رو توی این صحنه ها دید

    و این خیلی بزرگ شدن نتیجه ی همون ارزش قایل شدن و دوست داشتنه خوده که وقتی به اندازه کافی تکرار بشه و به ثبات برسه اونوقت به جایی میرسی که آگاهانه میخوای تنها باشی نه اینکه دوست و رفیق نداشته باشی خیلی هم دوست و رفیق داری اما خودت آگاهانه ی وقتایی رو به خودت اختصاص میدی که فقط به خودت اختصاص داشته باشه تا با خودت و خدای خودت خلوت کنی و این همون حرکت کردن در مسیر مخالف اکثریتی هست که به خاطر عدم لیاقت و ارزشمندی به دنبال پر کردن وقتشون با عوامل بیرونی هستن

    وقتی اونقدر بزرگ شده باشی اینقدر راحت و با آرامش و با لبخند از فردی خداحافظی میکنی که همه جوره عزیز دلته اما وابستش نیستی جوری که نتونی دور از اون به زندگی خودت ادامه بدی .تا وقتی که کنار هم هستین لذت میبری و وقتی که کنار هم هم نیستین باز هم لذت میبرین و اینه مفهوم عشق واقعی از دیدگاه عباس منشی

    خیلی مونده که درک کنم این عشق واقعی رو اما دارم ی ذره ی ذره تلاش میکنم که اینجوری بشم و همین ی ذره ها توی این دو سال رو هم که جمع میشن من رو متفاوت کردن از سه سال پیش خودم نه از هیچ کس دیگه ای چون قرار نیست خودم رو با کس دیگه ای مقایسه کنم

    هر بار که این برونی رو میبینم یاد تغییر شخصیت می افتم که حتی ی اسب هم در جوار انسان هایی که مدام در حال تغییر و بهبودن شخصیتش تغییر کرده جوری که وقتی ماشین و چمدان و انسان های در حال بدرقه رو میبینه اون هم میاد و بدرقه میکنه یعنی اینقدر این موضوع براش تکرار شده که دیگه شده ی باور براش

    و دیدن درونی که در دست استاد و مرور میکنه همه ی اون خاطرات خوش و تجربه هایی که با بودنش جزیی از ذهن ما شدن جزیی که با یادآوریشون حس خوبشون تکرار میشه

    و یاد آوری اصل تمرکز که کلیده موفقیته که از عشق و علاقه و شور و اشتیاق به هدف سرچشمه میگیره

    ی نکته ی خیلی جالبی مریم جان اشاره کردن که حتی توی محیطی هم که توش زندگی میکنیم و تا حد زیادی میشناسیمش لازمه که بعضی وقتها ی شناخت مجددی داشته باشیم تا بهتر بتونیم مسایل احتمالی رو مدیریت و کنترلش کنیم مخصوصا زمانی که تنها هستیم و همین مساله چقدر میتونه کمک کنه به افراد خانواده که ی زمانهایی رو ممکنه کنار هم نباشن .چون دیده میشه که در دنیای امروزی اون چیزی که من دارم توی دور وبرم خودم توی جامعه ایرانی میبینم توی خیلی از خانواده ها جوری شده که فقط ی نفر بار وظایف رو به دوش میکشه و اگر اون آدم ی مدتی نباشه نظم زندگی اون خونواده کلا بهم میخوره چون افراد دیگه نمیدونن که چکار باید بکنن و بقول مریم جان شناختی روی اون محیطی که توش تا حالا زندگی کردن رو ندارن و چقدر این نکته ای که مریم جان اشاره کردن میتونه کمک کننده باشه که اولا وظایف تقسیم بشه ولی اگر ی زمانی هم پیش اومد که تنها باشیم جوری باشه که بتونیم مدیریت کنیم همه چیز رو

    مریم جان شما هم از بس کنار استاد بودین و با هم حل مساله کردین که دیگه خودتون هم عادت کردین به اینکه جتما برای هر چیزی راه حلی وجود داره و بخاطر همین باور هدایت میشین به ایده های ساده و کاربردی ایده هایی که وقتی اجرا میشن از تو دل خود اونها ایده های بهتر و کاراتر هم میاد

    نکته ی جالب این ماجرا اینه که شما از همون چیزهایی که دم دستتونه و موجود هست استفاده میکنین و همین ها هم جواب میده یعنی ایده هایکه به ذهنتون اومد ایده هایی بو که با شرایط الان شما سازگاری داشت و شما هم انجامش دادین و جواب داد و این همون اصیله که استاد بارها اشاره کردن که وقتی آدم حکت میکنه برای انجام ی کاری ایده ها از راه میرسن اما اون ایده هایی جواب میدن که با شرایط اون موقع قابل انجامه

    ایول مریم جان کمال هم نشین خیلی خوب اثر کرده توی سرچ کردن و سفارش دادن از آمازون

    عجب جنسی داره این رو تختی .چقدر قشنگ با اون کش دورش فیکس شده روی تخت و تخت رو مرتب کرده .خیلی کیف کردم با دیدنش

    عجب هنرمندیه این جیلی بابا خیلی خوب نقش بازی میکنه

    شاید باورتون نشه من اصلا چیزی به اسم دیدن غروب توی زندگیم قبل از دیدن سریال بهشت وجود نداشت اما از وقتی که اون صحنه های زیبای غروب رو دیدم بارها و بارها تحسینش کردم متوجه شدم که غروب ها از پنجره خونم میشه قشنگ غروب رو دید و تماشا کرد و بارها هم صحنه های مشابه غروبهای پردایس رو از خونه خودم تماشا کردم چیزی که به جرات میتونم بگم تا 40 سال پیش اصلا متوجه وجودش نبودم

    قشنگ مشخصه مریم جان که روی فایل ها اونقدر کار کردین که به همه ی قسمت هاشون مسلط هستین ولی باز هم خودتون رو بی نیاز نمیدونین و این ی درس بزرگه برای من که حواسم باشه چجوری دارم با فایل ها برخورد میکنم

    مریم جان چقدر شما منظم و مرتب هستین که حتی چیدن و پهن کردن شاخه های درخت رو برای بزها هم با ی نظم خاصی انجام میدین که هم برای خودتون راحته و هم برای بزها .قابل تحسین هستین بی نهایت

    چقدر این بزها هر کدوم زیبایی خاص خودشون رو دارن .این شیرین هم که داره بهای رسیدن به هدفش رو خوب پرداخت میکنه

    خدای من این چقدر نازه عزیزم دو تا شدن خدای من چقدر اینا بامزه ان قشنگ مشخصه که چند ساعتی از تولدشون گذشته

    ی لحظه فکر کردم مامانشون ی بلایی سرش اومده اما خدا رو شکر سالمه

    عزیزم یکیشون داشت زیر پای اون یکی دنبال شیر میگشت همون اصل هدایتی که غریزی توی وجود این ها هست .

    مریم جان از نفس نفس ردنات معلومه که خیلی ذوق زده شدین البته منم شدم و خواهر زادم رو صدا زدم که باید ببینیه و اونم خیلی ذوق کرد

    خدای من چه حس قشنگیه

    هرچی اون یکی بزها به شما وابسته نشدن مریم جان این یکی ول کنتون نیست خخخخ

    معلومه اون یکی بزغالهه زبر و زرنگ تره

    جالبه مخمل ی لحظه از دست اون مرغ ها قاطی کرد و رفت و بچه ها رو ول کرد بعد ی چند لحظه وایستاد انگار که ذهنش رو کنترل کرده باشه دوباره برگشت پیش بچه هاش چقدر این صحنه کنترل ذهن زیبا بود

    ما هم کلی ذوق کردیم مریم جان از دیدن اون چند لحظه شما که دیگه کل روز رو باهاشون بودین چه لذتی بریدن

    منم با شنیدن این خبر چند لحظه ناراحت شدم اما بقول شما با به یادآوردن اون لذته بار این نارحتی سبک تر شد

    چقدر همین مرگ و تولده ی زنگ هشداره که حواسمون باشه که زندگی ی فرصت کوتاه و گذارست ممکنه الان باشیم و ی لحظه بد ی روز بعد ی هفته بعد نباشیم پس باید بقول استاد جوری زندگی کنیم که هم خودمون لذت ببریم و هم جهان رو جای لذت بخشی کنیم برای دیگران

    باید بقول شما لذت بردن رو به تعویق نندازیم که شاید فرصتش بگذراه و حسرتش بمونه

    بقول استاد باید جوری زندگی کنیم که لحظه ی مرگ به عزراییل بگیم من آماده ام بریم نه اینکه به نبال مهلت گرفتن باشیم که نتیجه ای رو در بر نداره

    و ختم این فایل :

    همون چیزی که استاد همیشه میگن که در هر شرایطی جوری به قضایا نگاه کنیم که احساس خوبی بهمون بده .نه غم گذشته رو بخوریم و نه نگران آینده باشیم حال رو غنیمت بدونیم .گفتنش آسونه اما عمل کردنش تمرین میخواد و ممارست

    سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جانی که شما خودت هم ی استاد تمامی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    علی سجادی پور گفته:
    مدت عضویت: 1898 روز

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته گرامی

    من و خانواده تمام قسمتها ی سریال زندگی در بهشت را میبینیم ولذت مبیریم تا قسمت زایمان بزتون.چون پدرم بز وگوسفند دارند یاد گرفتم که یک یا دو روز قبل از زایمان در فصل سرما بزیا گوسفندشان را داخل طویله یا جای گرم نگه میدارم.تا هنگام زایمان بچه ها و مادر سرما زده نشن واز بین نرن .گفتم شاید این تجربه خوب باشه

    به امید دیدار شما عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    عصمت جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1750 روز

    سلام استاد عزیزم. سلام مریم قشنگم

    خداروشکر ک در این قسمت سریال همراهتون بودم و ازتون درس های نابی رو یاد گرفتم و لذت بردم.

    چقدر تحسین برانگیزه این دیدگاه زیباتون که میخواین از هم یه مدت جدا باشین و رو خودتون کار کنین. منم خیلی دوست دارم.

    چقدر این اعتماد ب نفس و قدرت درونیتون تحسین برانگیزه. استاد عزیزم چه حس خوبی بود وقتی سوار کوروتتون شدین و مریم عزیزم با ایمانی که درون قلب پر مهرش کاشته به شما گفت در پناه خدای مهربان و یکتا باشی. چقدرر قدرت مریم عزیزم تحسین برانگیزه ک در پرادایس ب این بزرگی تنهایی زندگی میکنن و خودشون چقدررر کارای فنی انجام میدن. ماشالااا. چه خانوم پرقدرت و قوی ای هستین. چ الگوی خوبی.

    چه خوبه ک برای حل مسئله دنبال راه حل بگردیم و سرچ کنیم. رو تختی نو مبارکتون باشه.

    مریم جانم میدونی چقدرر ذوق کردم وقتی با صدای بلند میگفتی feed,feed و مرغا و بزها دویدن سمتت؟😁😁😍😍😍

    خیلیی باحال بود خدایی

    و ی حرفیو زدی ک یه نشونه بود برای من.

    گفتین دارم تلاش میکنم ک جاهل نباشم و احساساتم بر منطقم غلبه نکنه. این همون چیزی بود ک امروز ب من الهام شد. من دچار ی تضادی شده بودم و طبق فایل های چند روز پیش استاد تلاش کردم ک به زیبایی ها توجه کنم و اون تضاد رو نقطه ی رشدم بدونم و از خدا هدایت خواستم. یهو یاد ایع ای از قران افتادم ک خدا ب نوح گفت: از جاهلان مباش. بعد یاد این افتادم ک استاد گفتن جاهل یعنی کسی ک احساساتش بر منطقش غلبع کنه . واای چقدرر هدایت های خدا زیبا و عجیبه برام. دیدم اررره. منم دارم تو این قضیه احساساتی عمل میکنم و قانون رو نمیبینم و توجه نمیکنم ک اون فرد ب خاطر مدارش و باورهاش دچار اون مشکل شده و من ب اشتباه احساساتی عمل میکنم. بعد خیلیی ذوق زده شدم و به همین میمنت چقدرر امروز رقصیدمو بالا پایین پریدم😅😂. بعد ب خودم گفتم کاش میشد درک هایی ک از قانون دارم رو تو سایت ب اعضا بگم ولی گفتم خب نمیشه ک، چی برم بگم؟ ولی انگار خداوند از قبل ب خواسته من جواب داده بود. خدایا شکرت

    مریم عزیزم قربون اون ذوق کردنت برم من. منم چقدررر برای این کوچولوها ذوق کردم خدایاااا

    من عاشق بچه حیوونام. چقدررر ناز بودن. راسی یه باور جدیدم در من ایجاد شد ک همه کارا ب ساده ترین شکل ممکن باید برای من پیش بره. خدایا شکرت.

    واقعا حرفای اخرتون درس بزرگی بود برای من.

    اینکه وقتی یکی از بزها با بچش مرد شما ناراحت شدین ولی بعدش ذهنتون رو کنترل کردین و دیدگاه الخیر فی ما وقع داشتین. اینکه بازم خداروشکر لذت بردین از اونا و همه چی میگذره. دنیا گذراست و طبیعت به ما این درسو میده و ما باید سعی کنیم لذت ببریم. از همین فایل نیم ساعتی چ درس هایی ک نمیشه گرفت

    مریم عزیزم، ممنونم ازت❤❤❤🍒🍒🍒🦋🦋🦋💙💙💙🌹🌹🌹🍉🍉🍉

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سیدمصطفی میردهقان گفته:
    مدت عضویت: 1901 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    موقع دیدن فایل که ظهر شروع به دیدن کردم میگفتم چی بنویسم که درخور این فایل باشه ویه جاهایی میگفتم نوشتن نداره وفقط درسشو بگیر واستفاده کن از زیبایی هایی که دیدی

    ازتمرینی که میخوای توهم انجام بدی وهنوز انجامش ندادی

    این که استاد این قدربراش مهمه تمرکزی روی کارش که دوباره برای من یادآوری شد واین که یادم آدم استاد همیشه وقتی میخوان جایی برن وسایل لازم روکه نیازدارن یادداشت میکنن اینه که ماشین پر از وسیله ودرآخر درون روهم برداشتن وقراره برامون فیلم بگیرن

    بعد ازدیدن فایل من آمدم رو حیاط وآتیش درست کردم درب مرغها وکبوترها روهم بازکردم ودانه بهشون دادم

    خانم شایسته کبوترهای ماهم 2تابچه هاشون ازتخم بیرون اومدن وامروز که داشتم نگاهشون میکردم چه کیفی کرده بودم موقعی که دیدم شما چه ذوقی کردید ازدنیا اومدن اون بزغاله ودنبال مادرش میگشتید یه حس عجیبی بهم دست داد

    ووقتی دوتاشون رودیدم چه حالی داد بااون گوشهای بلندشون وچه جوری میزدن زیردل مامانشون تاشیر بخورن

    یه دفعه شازده هم اومد توتصویر دیدم ماشاالله چقدر او بزرگ شده

    این جاهم اضافه کنم بستن اون راه توسط شما که دیگه مرغها نتونن برن خیلی برام جالب بود وبارهاتحسینتون کردم 👏👏👏

    این کامنت روهم کنار آتیش بعد ازخوندن کامنت زیبای دوتا ازدوستان نوشتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سیدمصطفی میردهقان گفته:
      مدت عضویت: 1901 روز

      سلام

      عشقم خداراشکر که دارم جواب کامنتت رومیدم لازم شدیکبار دیگه کامنتت روبخونم وازت سپاسگزاری کنم بابت این حس وحال خوبی که داری وعشقی که به خودت میدی حتما جواب زحمتهات روخواهی دید امشب حال عجیب وانرژی فوق العاده دارم دارم روخودم کار میکنم مخصوصا امشب توفایل گفتگو بادوستان استاد گفت حضرت محمد سالی یک ماه میرفته توغار روخودش کار میکرده درتنهایی که برام خیلی درس داشت بعداز سالها من امروز متوجه شدم وفهمیدم دلیلی که استاد میگه شما روخودتون کار کنید اون اتفاق خوبی که میخواید میوفته یعنی چه

      شبت بخیر عزیزم😛😉😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مرجان دوست الهی گفته:
    مدت عضویت: 1487 روز

    سلام استاد عباسمنش عزیزم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    سلام مریم جان زیبا و الگوی قدرتمند ذهنی من🌹🌹❤❤❤❤🌹🌹🌹🌹

    چقدر حسی خوبی بهمراه آرامش از این فایل دریافت کردم خدایا شکرت که امروز این فایل را دیدم🌹🌹🌹

    اول تحسین میکنم این آرامش پرادایس ، هوای سرد و بارانی ، دریاچه ی زیبا ، این رابطه ی مقدس و باب دل خدا که سرشار از آرامشِ و عشق واقعی

    ❤❤❤❤❤❤❤❤

    خدایا شکرت بابت این چنین رابطه و شکرت که من میتونم این زیبایی ها رو ببینم!

    این آزادی بهمراه عشق و احترام خیلی لذت بخشِ

    عزیزم براونی واقعا اومده خداحافظی خدای من شکرت چقدر احساسات حیوانات زیباست!

    استاد جانم خداوند پشت و پناهتون

    کروت قرمز و خشکل🤩

    باعشق منتظر دوره ی جدید هستم که مثله همیشه قرار انشاالله زندگی خیلی ها رو به سمت و سوی بهتری هدایت کنه!

    مریم جان قدرتمند خدا قوت بده💪💪💪💪💪💪

    از اول کار شروع کردید به انجام دادن کارها

    چقدر خوبه که این فنس های بزرگ و ، وسیع رو برای بزها درست کردید نزدیک آب🤩

    چقدر خوبه که مسئله ای رو حل کنی و از نتیجه خوشحال بشی مثل راهکاری که مریم جان برای فنس ایجاد کرد که دیگه مرغ ها نتونن بیان این سمت👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏

    مبارکتون مریم جان این روتختی بسیار بسیار نرم و لطیف و زیبادو خوشرنگ🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩انشاالله از این بیشتر و بهتر

    به به به به کفشای بسیار بسیار زیبا و متنوع استاد 🤩🤩🤩🤩چقدر این فراوانی و ثروت خوبه!

    مبارکتون باشه استاد جان

    من الهی قربون بزهامون بشم که تازه بدنیا اومدن چقدر به وجد اومدم وقتی دیدمشون🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩بچه های مخمل

    چقدر زیبا هستند….عزیزم شیر خوردن شون

    مریم جان به مادر غذا داد بعد مادر هم به بچه هاش شیر داد🤩🤩🤩🤩

    عزیزم چقدر پرادایس با این بزهای تازه متولد شده زیباتر شده همش میاد سمت مریم جان🤩🤩🤩

    عزیزم دوستتون چقدر قشنگ داره به این طبیعت زیبا نگاه میکنه !

    مریم جان منم اول وقتی شنیدم اول ناراحت شدم اما طولی نکشید قبل از اینکه شما چیزی بگید در ذهن ام کنترل اش کردم!

    چقدر نگاهتون زیباست و این کنترل ذهن و دیدی که بعد نسبت بهش داشتید

    که دیروز کلی با هم وقت گذروندید و عشق ورزیدید و شادی کردید و کلی تجربه جدید کسب کردید!

    مطمئنا اتفاقات خیلی بهتر دیگه ای در راهه

    👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    امینه سنچولی گفته:
    مدت عضویت: 1803 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به خانوم شایسته ی عزیزم و همه ی دوستان توحیدی

    این فایل مثل خیلی از فایلای دیگه ارزش هزاران بار دیدن رو داره

    چرا که تمومش پر از نکته بود

    حداقل برای من

    اگه بخوام به چند تاش اشاره کنم:

    اینکه چقدر خوبه شما و استاد انقدر راحت همچین تصمیمی توی رابطتون گرفتید و از اونجاییکه همیشه برای من الگو هستید بارها تحسین کردم و میکنم.

    من عاشق اون ذوقتون شدم برای اون گوسفندایی که تازه دنیا اومده بودن و این هیجان رو واقعا به منم منتقل کردین یه هو داد زدم توی خونه و با ذوق به همه گفتم گوسفندتون بچه هاش دنیا اومدن و دلم میخواست اون لحظه میتونستم لمسشون کنم انقدر که خوشگل بودن.

    آخر این ویدئو ام درس بزرگی بهم داد ،درسته منم از اون اتفاق خیلی ناراحت شدم

    ولی کلی ام درس و نشونه داشت

    اینکه ما باید یاد بگیریم در لحظه زندگی کنیم و از تک تک اون لحظات لذت ببریم ( چون نمیدونیم فردا قراره چه اتفاقی بیفته) بعدش هیچ چیز ناراحت کننده ای برامون پیش نمیاد و یا حسرت چیزی رو نمیخوریم.

    واقعا ازتون‌ ممنونم بخاطر این فایل هایی که ضبط میکنید من هر روز منتظر فایلای جدیدتون هستم و از همشون لذت بردم و خیلی چیزا یاد گرفتم ،اولین بارم بود کامنت گذاشتم ولی دوس داشتم بگم که چقدر بی نظیر بود مثل تک تک فایلهای دیگه از سریال زندگی در بهشت.

    و خدا رو هزاران بار شاکرم برای وجود شما و استاد عزیزم که همیشه بهترین هستید و مسیر زندگی من و هزاران نفر رو تغییر دادید،

    عاشقتونم و امیدوارم همیشه بهترینها واستون اتفاق بیفته❤🧡💛💚💙💜🤎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فرخ لقا گفته:
    مدت عضویت: 2669 روز

    سلام به استاد عزیز و موحدم

    و سلام به مریم خانم عزیز و دوست داشتنیمون

    وسلام به همه ی دوستان

    بسیار سپاسگزارم برای این فایل که درسهای زیادی داشت.

    ازابتدای فایل و اشاره ی استاد به اینکه هر از چندگاهی خوبه زن یا مرد خانواده برای خودشون خلوتی ایجاد کنند که این نه تنها باعث سست شدن پایه های خانواده نمیشه بلکه برعکس برای رفرش شدن شخص و بهتر ادامه دادن راه تاثیر مثبتی داره.

    از صحبتهای ارزشمند مریم جان و خبرای خوبی که درمورد آپدیت روانشناسی ثروت ۲ به ما دادند

    از حل مسئلشون در مورد فنس ها. تولد بزعاله ها وبعد صحبتهای بسیار ارزشمندشون در مورد لذت بردن از هر لحظه ی زندگی.بخصوص که من مدت کوتاهیه که عزیزی را ازدست دادم و البته خدا گواهه که دراین مدت هم بسیار آموزه های استاد به من کمک کرده تا بتونم حالم را خوب نگه دارم و بتونم به اوضاع مسلط باشم.

    عزیزان دلم،استاد بزرگ هرچقدر که زمان میگذره می بینم که مثل فایلهای قدیمیتون حالت سخنرانی یا سمیناری صحبت نمی کنید، بلکه به چشم می بینیم که قوانین بسیار زیاد با گفتار واعمالتون عجین شده و ما وقتی به شما نگاه میکنیم یا صحبتهاتون را گوش میدیم قانون عملی را جلوی خودمون به عینه می بینیم و با گوشهامون صدای قانون را میشنویم که از وجود ارزشمند استاد میاد.

    وبرای مثال این موضوع در لایوی که چند شب پیش با استاد عرشیانفر داشتید به خوبی محسوس بود.

    از خدای بزرگ سپاسگزارم که درجواب درخواست من که ازش خواسته بودم منو به مسیری راهنمایی کنه که بلدِ راهی را پیدا کنم و ازایشون طیِ مسیر را بیاموزم ، منو بااستاد آشنا کرد.

    استاد جان ، مریم جان واقعا” از شما عزیزان سپاسگزارم برای همه ی درسهایی که به ما میدین و باعث میشید جهان جای بهتری برای زندگی بشه🙏🙏🌹🌹

    درپناه حق👋👋👋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    شیوا ساداتی گفته:
    مدت عضویت: 2856 روز

    سلام به خانم شایسته مهربان و استاد عزیزم

    مریم جان خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم چند دقیقه پایانی این فایل،

    من واقعا با دیدن بز مادر که وقتی بچش صداش کرد، دوید سمتش که بهش شیر بده خیلی ذوق کردم و این ذوقم در یک دقیقه بعد تبدیل به بهت شد وقتی فهمیدم دیگه نمیشه دیدش،

    چقدر قشنگ یادآوری کردین بهمون که زندگی کوتاهه و قدر لحظاتمون رو بدونیم، با تمام وجود در هر لحظه زندگی کنیم که دنیا گذراست، به قول استاد این دنیا مثل آسانسوره که چند لحظه‌ای در اون هستیم

    چقدر خوبه که شما هستین و با شمام،

    خدایا شکرت🙏❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2172 روز

    به نام فرمانروای عالمیان

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو مهربانم

    سلام به دوستان زندگی در بهشتی ام

    چقدر این منش و رفتارتون رو دوست دارم و چقدر منم دلم میخواد بیشتر اینجوری زندگی کنم و به حدی برسم که اینقدر آزادی زمانی و مکانی و مالی برای خودم داشته باشم که هرزگاهی بزنم برم یکجایی تک و تنها و برای خودم. خودم باشمو خدای خودم.چقدر دلم هربار اینو از من میخواد که میگه فهیمه بکن برو یکجای دور که فقط تو باشی و خدا. تو باشی و تو. واقعا استاد قشنگ و پر از شور و شوق و معرفتم این رفتار پر از آگاهی تون رو تحسین میکنم. تحسین میکنم که هوایی تازه میکنید برای تازه شدن و خلق کردن های زیباتون. خلوتی که فقط پراز عشق و الهامات و ندای قلب باشه. خلوتی پر از سکوت باشه و حرف های قشنگ.چقدر با تمام قلبم وقتی تو لایو مشترک دیدم که تمپا هستین با خودم خواستم منم به اون حال و هوا برسم.

    میدونید چیه استاد جان من خودم یک اخلاق خوب یا بدی که دارم و تازگی ها هم بیشتر متوجه اش شدم. خصوصا وقتی از شهر و دیار خودم دور شدم و اومدیم به پایتخت و از خانواده دور شدم اینو متوجه شدم که من آدم وابسته شدن و وابستگی نیستم. هیچ وقت نذاشتم و به خودم اجازه ندادم وابسته بشم. نمیدونم از کی این رفتار رو دارم اما میدونم وقتی یکی از دوستانم که خیلی با هم رفت و آمد داریم و مدتی من خیلی بهش سر میزدم و کنارش بودم بعد مدتی گفت دلم برات تنگ شده یا یکجورایی انگار برای هرکاری از من سوال میپرسید و یکجورایی به من داشت وابسته میشد ازش دور شدم. یا خاله عزیزم که متاسفانه خونمون به ایشون نزدیک هست اون اوایل اینقدر زیاد میومد به ما سر میزد یا تماس میگرفت که بهشون گفتم خاله من وقتی مشهد بودم اینقدر با مامانم در ارتباط نبودم و کلا از این رفتارشون حس خوبی نداشتم البته اگر کسی دیگه ایی بود میگفت چقدر خوب توی شهر غریب تنها نیستی یا خاله ات میاد بهت سرمیزنه. اما من این رفتار رو دوست نداشتم و ندارم. تا اینکه ما وقتی اردیبهشت ماه بعد چندماهی برای اولین بار رفتیم مشهد و چندهفته ایی اونجا بودیم و از خاله ام متوجه شدم که احساس دلتنگی میکنه و میگه بهتون عادت کردم نیستین دلم تنگ شده و بوی وابستگی متوجه شدم. دیدم بله واسه همین خوشم نمیومد و اصلا تا ببینم کسی داره به من وابسته میشه ازش دلم میخواد دور بشم. واقعا نمیدونم این رفتار من چقدر درسته یا غلط. اما اینو میدونم که اصلا وابستگی رو دوست ندارم و سعی کردم به چیزی یا کسی عادت نکنم و اینو احساس میکنم درسته و از من یک شخصیت قوی و مستقل ساخته.

    شخصیتی ساخته که برام دل کندن و مهاجرت آسون بشه.شخصیتی که فقط دلش میخواد به یک چیزی وابسته و دلبسته باشه اونم خداست چون اگر اون نباشه من میمیرم میپوسم و متوقف میشم. اما دلبستگی زیاد یا وابستی غیر از خدا باعث توقف من میشه. شاید برای همین این رفتار شما رو هم خیلی دوست دارم و کلی تحسین میکنم چون یک جوری اون حس آزادی و رهایی منو تایید میکنه و اینکه واقعا لازمه گاهی دور بشیم،جدا بشیم برای دلایل زیادی که شما هم گفتین که یکیش اینه که قدر همو بیشتر بدونیم،تمرکز روی اهداف یا کارهای شخصی بذاریم ولی دلیل من اینه خلوت کردن با خودم و خدا…استاد نمیدونی چقدر دلم میخواد برم تو یک جنگلی یا کویری تنهای تنها. برای چند روز. شب و روز تنها باشم. الان که فکر میکنم احساس ترسی ندارم خداروشکر از تاریکی و تنهایی اصلا نمیترسم اما قطعا عمل کردنش با صرفا فکر کردنش فرق داره. اما میدونم که شرایطش رو ایجاد کنم میتونم این کار رو بکنم و حتما این کار رو امتحان خواهم کرد.

    مریم عزیزم ممنونم برای وجودت و این همه پایه بودن هات. چقدر قشنگ آقاتون رو همراهی کرد و براش آرزوهای خوب کردی و راهی سفرش کردی و حاضر میشی بارها و بارها تو پرادایس تنها بمونی تا تجربه کنی و بیشتر بزرگ بشی.واقعا تحسین ات میکنم من با تمام قلبم درک میکنم چقدر این کار و رفتارت نتایج خوبی برات داره.چقدر قشنگ گفتی این یک برهه خوب از زندگی ماست.واقعا نمیدونم چطور احساسم رو بگم فقط میتونم بهتون بگم به داشتن تون بارها و بارها افتخار میکنم.واقعا ممنونم که هستین و اینقدر خوب زندگی میکنید و جهان رو جای بهتری برای زدگی کردن من و امثال من میکنید واقعا از صمیم قلبم ممنونم.

    چقدر بررسی کردن هاتو دوست دارم اینکه چطور یک مسئله رو خوب بررسی میکنی و بعد میری سراغ درک کردن وحل کردنش.

    چقدر این نظم و دقتت رو هم روی آماده کردن غذا و بریدن شاخ و برگ ها برای بز و گوسفندها میشد دید.

    چقدر قشنگ چیزهایی که از استاد یادگرفتی رو به یاد میاری و عملی میکنی. از بررسی قانون تو نتیجه و عملکرد هات گرفته تا درک اونا و اجرا کردن شون در عمل. واقعا ممنون که اینقدر قشنگ به ما یاد میدی که چطور میتونیم یک شاگرد ممتاز و کاردرست در حد لول استادی مثل شما باشیم مریم جان.

    عجب فنس کشی وسیعی انجام دادین، فکر کنم کم مونده تا کل پرادایس رو ببرین زیر الکتریکی فنس…

    چه راه حل باحالی داده بود برای بلند ککردن زیپ تای ها و محکم کردن اون تیکه چوبی که اضافه کردین تا راه رفت و آمد اون مرغ های شیطون یا هر موجود موذی و چموش دیگه رو ببندین.

    به به آنباکسینگ مریمی داریم اونم چه چیزکارآمد و باحالی. یک روتختی کش دار کتان بامبو که جلوگیری میکنه از نفوذ عرق یا مایعات به تشک. که دیگه راحت قابل شستشو هست. چقدر عالی بود مبارک تون باشه.

    جیلی هم یک خانم مستقل پرادایس شده چه رفتارهای جدید و عجیبی از خودش بروز میده. آویزون کردن بال هاش به سمت پایین خیلی بامزه بود.

    چقدر تحسین تون میکنم برای کارکردن روی دوره روان شناسی ثروت 2/ خلاقیت و ایده پردازی برای مدیریت کسب و کار

    چقدر جالب که در این بخش استاد شخصیت و ویژگی کارآفرین بودن رو در این دوره آموزش دادن.

    جالبه من همیشه فکر نمیکردم که ویژگی کارآفرین بودنن رو داشته باشم و اصلا نمیتونم کسب و کار شخصی خودمو داشته باشم و نتونستم و تصمیم گرفتم که برم دنبال استخدام شدن تا لااقل بیکار نباشم تا در مسیر کم کم راه حل های بهتری برای کسب ثروت بدست بیارم. اما جالبه دیروز داشتم چندتا تست مختلف روانشناسی رو میزدم که تو یکی از اونا گفته بود من روحیه مدیریتی و کارآفرین شدن دارم. با اینکه خیلی این تست ها رو جدی نمیگیرم اما واقعا اون تست 240 سوالی با اون همه زیرشاخه وجه های جالبی رو از من گفت که عزت نفس منو تقویت کرد و میخوام بیشتر باور کنم که بله من این توانایی ها رو دارم.

    خدایا دوتا بچه نی نی ناز نازی تازه به دنیا اومده.مخمل مامان شده. چه صدایی چقدر ملوسن…هنوز خیلی مسلط نیستن به راه رفتن با اون صدای نازک و طریف شون. خدایا سر زانوهاشون قهوه ایی هستن چقدر بامزه هستن.

    حدایا چه تضادی فردای روز تولدشون مخمل با یکی از بچه هاش مرده بود.

    چقدر قشنگ که به یاد آوردین که حتما تو این اتفاق ناگوار خیری هست. الخیر فی ما وقع

    چقدر قشنگ به یاد آوردین که چقدر خوب اون روز تا شب کنارشون بودین و لذتش رو بردین و حتی تونست اون دوست تون خودش رو برسونه و اونا رو ببین و لذت ببرن.

    چقدر قشنگ درس های طبیعت رو به یاد ما هم آوردین.

    چقدر خوبه این دیدگاه گذرا داشتن به زندگی به تولد و مرگ

    چقدر خوبه در لحظه لذت بردن از داشته ها و زیبایی ها و موکول نکردن اونا به روز ها یا ساعت های بعد.

    چقدر قشنگ ذهن تون رو کنترل کردین تا احساس تون رو خوب کنید و بازهم به یاد بیارین که هر آنچه اتفاق می افتد قطعا توش خیرتی هست حتی اگر اون اتفاق به ظاهر ناگوار و و ناخوشایند باشه.

    چقدر دوست داشتم قدم زدنت رو کنار دریاچه و حرف زدنت رو با ما با خدا با خودت.

    چقدر من میتونم چیزها یادبگیرم از شما از استاد و دوستان با نگرشم…

    خدایا شکرت برای بودن در این سایت پر از عشق و آگاهی

    خدایا شکرت برای نوشتن این کامنت و تمرکز به چیزهای خوب

    خدایا شکرت که یادگرفتم ذهنم رو کنترل کنم حتی اگر الان در شرایط خوبی نیستم.

    خدایا شکرت این منم که به افکارم میتونم جهت بدم تا احساس منو تغییر بدن منو رشد بدن و منو آماده دریافت نعمت ها و ثروت ها کنن.

    خدایا شکرت که در جمع شما هستم و قدردان تک تک فایل هایی که تولید کردین و تولید میکنین هستم واقعا سپاس گزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: