https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/01/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-25 04:21:082025-05-13 05:13:55سریال زندگی در بهشت | قسمت 262
492نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
یادمه چند سال پیش دقیقا همین بهمن ماه..واقعا بی:سابقه بود..صبح بلند شدیم از خواب..دیدیم تمام شهرمون پر از برف شده..اینم منطقه جنوب…
اینقدر مَردم خوشحال بودن..
یادمه داداشم بهمون گفت بریم کوه برفی رو فتح کنیم( ایموجی خنده ) وای چه حس حالی بود..
من هیچ وقت خیلی لباسهای گرم نمیگیرم.و با یه لباس معمولی رفتیم کوهمون…
تو برف گیر کردیم یادمه خاهرم نفسش کاملا بریده بود..منم فقط داشتم با ذوق صدا میدادم..
خیلی صحنه عحیبی بود..که توی هوای جنوب اینچنین سابقه برف داشته باشه..
و من هنوز تصویر کوه زیبامون با اون درختای نخل رو دارم..همون لحظه یه حس بهم گفت بیام اون صحنه زیبا رو عکاسی کنم…
دقیقا اینو خداوند بهت نشون میده….
که اگه من بخام همه چیز رو برات کن فیکون میکنم.
الان دو سال تقریبا هست.خیلی انچنان ما تو زمستون بارندگی ندارییم..
دقیقا پارسال..شروع بارندگی از عید شروع شد..
حتی بنده خدا علفهای روی کوهمون مونده بودن بیایین بیرون یا نه…
انگار دو وعده سبز شدن داشتیم..دقیقا بعد از عید.یسری علفهای خشک شروع کردن به سبز شدن..
خیلی جالب بود..بنظرم این موقعها خداوند داره از زبان نشانها بهمون میگه…
اگه من بخام ..هیچکسی هیچ قدرتی نداره…
ولی ما انسانها که این موقعها شایعات رو براحتی از حرفهای بی اساس میشنوییم..که بخاطر فلان فلان سازمانها هست…
چقدر ما انسانها میتونیم با حرفهای بی:سند،”وارد این دومینوی گمراهی بشیم..
که واقعا من خندم میگیره…ولی برای من و برای بچه های این سایت.و حتی خانم شایسته عزیز یه موهبته..هر چیزی که پیش بیاد باید برای ما ..مواهب باشه…
نکته مهم این فایل..همین چند ساعت پیش داشتم تو تنهایی خودم ،”راجع به مسیری که هستم صحبت میکردم و بیاد میوردم شرایط:شخصیتی خودم و با گذشته ام..یه حسی بهم گفت برو یچیز جدید نگاه کن…
و خداوند منو هدایت کرد که این صحنه بهشت رو ببینم..و تمام و کمال صحبتهای خانم شایسته عزیز رو گوش بفرما باشم…
خانم شایسته عزیز.استاد عزیزمان.من نمیدونم چه ورژنی از توحید قرار گرفتی…
ولی واقعا کنار یفرد توحیدی قرار گرفتن همچنین شجاعتی هم …طالب میشه..
نوش جانتون اینهمه شجاعت و خوشبختی و حل کردن مسائل…
منم یه لحظه برگردم به چند روز پیش..من تو حیطه کاریم بعد از سابقه 15 ساله شایدم بیشتر…
بخاطر ترسی که یفرد بهم گفته بود.باید فلان کار رو انجام بدی…
دیدم اون وسیله ام..روغن کاریش از کنارش میریزه..
یه حسی بهم گفت پیچ رویشو باز کن.با سرعت پاتو بزار روش تا نشتیشو ببینی..
و آوه…دیدم این بنده خدا نشتی روغن داره.
یه سرچ خیلی کوچیک کردن و ناگفته نمونه هدایت شدم..
و دیدم اره..این مشکلو داره..
و بهم گفت نترس کاملا رویه رو بزار کنار.با وجودیکه میترسیدم کاملا کمپلیت رو بلند کردم و بهم گفت فلان پیچ رو سفت کن..و فلان کار رو انجام بده…
حالا حساب کنید این بنده خدا وسیله با همچنین نقصی اینهمه سال داشته کار میکرده.(ایموجی تعجب)چرا!؟…چون تقلید از حرف اون شخص نزدیکم بخاطر ترسش اونو به من قبولونده بود..
و من براحتی اینکاری که واقعا میترسیدم انجامش دادم..
یا خیلی مواردای دیگه.حتی توی چیدمان اتاق کارم و دیگر وسایل و حتی وسایلای شخصی خانواده ام .کلا کارای پیچگوشتی همه رو طی …این مدتی که با این سفرنامه هستم منم شدم اچار فرانسه…
حتی توی کارهای خونه و تمییز کاری.که ساعتها طول میکشید..من الان در کمتر از چند دقیقه همجا رو مثل دسته گل میکنم..
.و خیلی موارد دیگه..فقط اونروز ترسم از وسایل کاریم زیاد بود.و البته برام سنگین بود ولی به لطف خدا و گوش بفرمای هدایتهام..تونستم مسیله چندین سالمو حل کنم..
……
و پونت این سریال زندگی در بهشت مخصوصا این فایل…
و صحبت شما استاد عزیزم!…منو به این درک رسوند.حتی توی قدم اول عزت نفسم استاد بسیار تاکید دارن..
همیشه مسائل هست..حالا مسایل هر چی میخاد باشه…
من باید توانایی حل تمام مسایلمو داشته باشم.خدای درونم بهم کمک میکنه…
دقیقا من اینو بیشتر دارم درک میکنم منم بیشتر تکیه گاهم خدا میشه..
منم خیلی راحت میتونم در سریعترین روش کارامو انجام بدم..
حتی در جابجایی و شستن فرشها..یه ایده ایی بهم اومد.که نخاد فرشها رو بکشونم بیرون.همون توی محل خودش ..همونجا فرشها رو بشورم..
و این باعث شد که در وقتم صرفه جویی و جلوگیری از کثیفکاری بشه…
حالا استاد با حل کردن شیر اب واقعا عجب ایده ایی که شیر اب تخلیه بزارن..الله اکبر از قدرت درونی و توکل بخداوند چه کارهایی رو انجام میده.چقدر باعث رشد و پیشرفت ما میشه..
و من اینو بخوبی تونستم توی جابجای زندگیم مدیریت کنم….
مریم جان!همینکه میگین با حل مسئله ما ظرف وجودیمون رشد میکنه دقیقا همینه…ولی به ما از بچگی گفتن مخصوصا ما خانمها…
که شما میتونید یسری کارها رو انجام بدیین..
ولی از موقعه ایی که من خودمو شناختم…
دقیقا برخلاف قانون خانواده ام پیش رفتم..
مخصوصا مادرم بهم میگفت ..دختر خودش تنهایی فلان جا بره..یا فلان کار رو انجام بده حرفش میزنن.
ولی من قدم به قدم پا گذاشتم روی ترسهام..
شب به تنهایی در کوچه پس کوچه های خیابون.که واقعا قبلا یکار نشد برام بود..
یا جایی بسیار تاریک پر از حیوان..ولی گفتم من باید بتونم بهش غلبه کنم
یا تنهایی خوابیدن بدون نبود خانواده ام .
و یا رفتن به قبرستان در یه محیط باغ و کوچه های تنگ و باریک و مخفی..
و همه اینها یه شجاعتی تو درونم بوجود اوند..
اونجا خدا رو بیشتر شناختم ..
که من میتونم..
خدای من بهم کمک میکنه…
و منو حمایت میکنه …
و الهامی که بهم گفت تو باید بری خودتو پروجکت کنی با فروشنده فلان مغازه ها..
و الهام دیگه بهم گفت باید بری فلان سایت
و الهام دیگه بهم گفت باید بری فلان فروشگاه..
همه اینها خودش حل مسایلی بود که من قدم به قدم در هر جنبه اییش شخصیتمو بزرگ کرد بهم قدرت داد…
این فایل با دوره اول عزت نفس..خیلی برام حس نزدیکی داره…چون میدونم فردی که عزت نفس داره میتونه از مسایلش بزرگ باشه..و این باور رو داره میتونه اونا رو ،”حل کنه…
کل موفقعیت یه انسان همینه…که بتونی مسایلتو حل کنی بزرگ بشی تجربه کسب کنی ..
وفتی مسیلتو حل میکنی چقدر احساس غرور داری..
من تو همین 10 ماه کار کردن روی بیزنسم و هدایت شدن به یه نمونه کار عالی..وقتی نگاش میکنم هر کدومش برام یه درسی داشته…
از جز به جزئش…برام یه خاطراتی رو “به ارمغان میاره..
امروز داشتم یه لحظه داشتم…به روند زندگیم ،در این بهشت فکر میکردم…
دیدم چقدر ؛ یه انسان میتونه تعقییر کنه..چقدر زندگی میتونه در راستای خاسته هات باشه..
حالا حساب کنید یه گذشته.34 ساله با اون باورها..
و این سه سال زندگیم در این بهشت..
الان من 36 سالمه…
چقدر این باورها میتونه توی تمام زندگیت تاثیر گزار باشه..توی هر جنبه ایی …
قبل از اینکه این فایل رو ببینم.
گفتم!خدایا ..من میدونم و از تجربه شخصیم نمیتونم بگم دروغ میگم خوب…
من این ،ادم گذشته بودم..و الانم …….اینجا تو این درک از قانونتم…اینقدر زندگی ام پر از ارامشه.فکر میکنم همه هم مثل من فکر میکنن.
و این نشان دهنده اینه من در مسیر صرات المستقیم هستم!…
خدایا کمکم کن همیشه سپاسگزارت باشم..
وقتی یه فیت بک به روند بیزنسیم نگاه میکنم اینقدر طبیعی بوده..که ذهنم اینو یچیز پیس افتاده و معمولی میدونه..ولی فکر نمیکنه ..همین..چقدر من خودمو پروروندم..
گفتم خدایا کمکم کن تا با تضادهای گذشته ام..بتونم تو این مسیر ادامه بدم..
خدایا همیشه بیادم بیار..تا طعم این بهشت زیباییم رو بچشم…
خدایا فقط به من یاداوری کن تا بیشتر قدرتو بدونم تو امیدمنی..من به غیر تو هیچکسی رو ندارم.من تنها اومدم و تنها هم میرم..
و همه چیز در کنارم از بیین میرن جز تو…
مریم جان عزیز.استاد خوش ذوقم خاهر عزیزم..تو برای من از اون چند تا خاهرامم هنوز بیشتر با ارزشی..چون من با حرفهات برای خودم خانه الهی ساختم..من بزرگ شدم.من قلبمو پیدا کردم.من فهمیدم شاید جنسیت زنانگی دارم..ولی به این درک رسیدم من میتونم از پس تمام مسایلم بر بیام..
دیگه جنسیت برام مهم نیست..اونچیزی برام مهمه که من قدرت اینو دارم میتونم مسایلمو به هر شکلی باشه ..حل کنم…
این درون الهی ..همکار میکنه…همکار میکنه..همکار میکنه..
خیلیا رو میبینم که یه زمانی برو بیا داشتن.برای خودسون یه سلطنتی داشتن..ولی الان اواره دست اون چه و نوه هستن..و همه عاصین…
و این نشون میده..و این نشانه ایی برای منه..
که همیشه قدر این خدای درونمو بدونم و ازش به بهترین شکل ممکن استفاده کنم!
و باهاش خوش بگذرونم..و فقط روی همین نقطعه متمرکز باشم..و بتونم زندگیمو برای خودم خلق کنم.
شما میتونستین تو این شرایط برگردین به جای امن.کنار استاد عزیز..وقتی گفتین این زمان،”برای من موهبته..که بخدای خودم نزدیکتر بشم.و بیشتر بهش اعتماد کنم و بیشتر قانون رو ییاد بیارم..
و دقیقا الان این فایل بینظیر ضبط شد تا به من یاداوری کنه…
که تمام این بُره هایی که تضادهایی پیش میاد.و مسایلی که ما در جهت خاسته هام حل کنیم..باعث میشه ظرفمون بزرگتر بشه و بیشتر رشد کنیم..این رشد میتونه خیلی از ،اسانیها که خیلیا اینو ترجیح میدن..باعث رشد و شکوفایی ما بشه..و حقیتا برای ما یسری برکتها رو بوجود بیاره..
اینروزا تمام دقیقه هاش تمام ساعتهاش برای من برکته..
احساس میکنم این وقفه هایی که توی بیزنسم بوجود میاد…خداوند داره قدرتشو بهم نشون میده..
و داره اون رگ عجله داشتن و و پاشنه هامو حسابی در میاره.یه خونه تکونی حسابی میکنی..
دقیقا اینروزا این نوارد داره بیشتر برام پررنگ تر میشه …
داره اعتمادم بخداوند و قوانیتش قوی میشه..و واقعا تمام این 10 ماه قانیهاش و دقیقه هاش:و ساعتهاش برای من مایه پیروزی بوده…
چه درکهایی چه رشدهایی…
بازم سپاسگزار خداوندم که بهمون یاداوری نمود و شما استاد توحیدیمونو الهام کرد که بیاد اینحرفا رو با ما به اشتراک بزاریید…
و تمام زندگی اسانتون بخاطر این نوع نگاه بود…
و خداوند مدام از هدایت در قران میگه که مومنان واقعی نه غمی دارند و نه اندوهگین میشوند..اینروزا توی ایات سوره بقره هستم..خداوند ندام این ایه رو به صورتهای مختلف داره بهم نشون میده…
الله اکبر از درک اینهمه نگاه توحیدیکه چکارهایی رو که انجام نمیده.
همین شیوه حل مسیله استاد چقدر میتونه توی رند زندگیمون مخصوصا افرادی که در منطقه سردسیری هستند..بهشون کمک کنه..
واقعا سپاس فراوان‌حالا حساب کنید این نگاه توحیدی چقدر میتونه توی اون قسمتای امریکا تاثیر گزار باشه ..
مثل اختراع برق از افکار توحیدی ادیسون به کل جهان…
انشالله ایده الهامی منم که طی تحقیقی که در سایتهای معتبر و اوکم بازم لطف خداوند میبینم اماده و حاضره و توی اتاق کارم گذاشته منتظر قدم بعدی از خداونده حتما میام بقیه داستان رو با دوستانم به اشتراک میزارم..
چقدر همین ایده که از طرف خداوند بهم الهام شده میتونه برای افراد خوش یُمن باشه.و افراد با دلی خوش:بپونش!…خودم که بهش نگاه میکنم فقط تحسین میکنم چون همه چیز پر از نور الهیه..
و برییم سراغ زیباییهای فایل…
مریم جان عزیز..بهشتمون خیلی زیباست.یه قطعه ایی از بهشت…
مثل لباس سفید محلی زنان عروس قشقایی میمونه …که میان دستمال ،”روی سرشونو رنگ نارنجی میپوشن…
چقدر حس زیبایی داشت الله اکبر…
الله اکبر الله اکبر ……
چقدر زیباست بهشتمون.این بهشت تمام وجودش رنگ خدا هست..بقول خداوند راجع بخودش میگه در ایه زیبای بقره..
که هیچ رنگی به زیبایی رنگ خدا نیست.الله اکبر الله اکبر..
شگفت زده شده ام از اینهمه زییایی..
مرمری زیبا..بروانی زیبا .الله اکبر..رفتن اون پرندگلن زیبا روی اب پردایس الله اکبر..
از بلورهای اب .چکه چکه کردن روی زمین…
الله اوبر الله اکبر..
چقدر همین برف میتونه برای مرغهای زیبای بهشتی..مامان طلا و دیگر افراد..و دختران جوان..پر از:برکت باشه…
خداوند همجوره حواسش به همه چیز هست…
اون مرمری توی هوای سر کاری انجام نیده که بتونه بدنشو گرم کنه..خداوند حواسش:بهمجا هست..به همه کمک میکنه الله اوبر.
چی بگم از این فایل زبانم قاصره..اینروزا همحوره توحید تو سرتا مای سایت داره ،”جوشان میشه.هر چقدر از اب این بهشتمون میخورم احساس میکنم بازم عطش دارم…
این توحید نمیدونم چه حسیه..که نمیزاره یه لحظه ما ازش دوری کنیم..
خدایا شکرت شکرت بابت وجود اینهمه برکت و خوشبختی و بها دادن…
بهشت را به بها میدهند نه بهانه….
خداوند این بهشت رو از قبل به استاد عزیزمون هدیه کرده بود.و در زمان مناسبش بصورت خیلی بدیهی بهش داد…
چه میکند این خدا!چه میکند این خدا..الله اکبر..همه چیز خودشه….
چقدر خوشحال شدم که به محض ورودم به سایت اونم بعد از مدتها با فایل جدید زندگی در بهشت روبرو شدم ذوقی وصف نشدنی تمام وجودمو فرا گرفته اصلا نمیدونین چقدر خوشحالم این واقعا همون نشونه ای بود که منتظرش بودم .
.
وارد سایت شدم که بیام از استاد عباسمنش بزرگوارم و خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی تشکر کنم که منو در مسیر جدید زندگی رویایی قرار دادن و اومدم بگم که در حال حاضر شما تنها استاد تاثیرگذار زندگی ما هستین . راهنمایی های ارزشمند شما و آگاهی هایی که از قسمت دانلودها دریافت کرده بودم به قدری زندگیمون رو دگرگون کرد که نمیتونم حتی توصیف کنم و فقط به یک مورد اشاره میکنم که بعد از مدتها همسرم از طریق یکی از دوستان نزدیکش با شما آشنا شد و یکی از فایلهای شما رو برای من پلی کرد خیلی خوشحال شده بودم چون خیلی دلم میخواست همسرم تو این مسیر همراهم باشه . جالبیش اینجا بود که به من گوشزد میکرد حتما گوش بدم و من فقط لبخند میزدم و هیچی نمیتونستم بگم .
خدا رو شکر میکنم که الان حداقل میتونم در مورد فایلهای اینجا براش حرف بزنم و احساس خوبی داشته باشم و با هم پیش بریم .
.
واقعا نمیدونم چطوری از شما تشکر کنم استاد بزرگوارم برای انتشار آگاهی برای ایجاد این برکه سبز و فقط میتونم بگم خیلی دوست داشتنی هستین و بهترینها براتون اتفاق بیفته .
.
در مورد این فایل در کامنت بعدی نظرمو میگم هنوز ندیدم
استاد عزیزم من خیلی خوشحالم که در این مسیر بسیار عالی و زیبای دوره ی مهاجرت به مدار بالاتر کنار شما هستم خداراسپاسگزارم که به من این فرصت طلایی و ناب را داده
من خیلی خوشحالم از این لطف بزرگ معبودم
میتونست من هم مسیرم خیلی عادی و ساده باشه مثل خیلی از انسان های دیگه …
اما من خودم خواستم از خداوندم تا همه‌چیز را به بهترین شکل ممکن تجربه کنم تو زندگیم و خداوند هم مرا به این مسیر هدایت کرده .سپاسگزارم از معبودم
استاد من در رابطه با ارتباطم با اطرافیانم به نکته های خیلی خوبی رسیدم و آن هم این است که من بشدت مقاومت دارم روی تضادم با دیگران و چون که اون ها مثل من فکر نمیکنن خیلی سریع ناراحت میشم و دلخور میشم یا حتی باهاشون قطع رابطه میکنم اما این روزها به خودم می‌گویم محیا تو تا کی میخوای اینطوری برخورد کنی ؟
همه ی آدم ها با تو تفاوت دارند و تو این مسئله را بهتره که بپذیری چون این مدلی تو با هیچ احدی نمی‌توانی درست ارتباط داشته باشی
وباعث میشه که تو عزیز های مهم زندگیت را هم از دست بدی
من ممکنه با بچم هم متفاوت باشم و اون بخواد جور دیگه ای زندگی کنه هم عقیده من نباشه ولی من که نمیتونم اون را دور بندازمش
اومدم به این فکر کردم که این تفاوت هاست که همه چیز را قشنگتر میکنه و زندگی را زیباتر میکنه
پس بهتره که از این بعد نگاهش کنم
پس بهتره که اینجور موقع ها روی خودم کار کنم که هر انسانی یک عقیده ای داره و جهان این مدلی زیباتره
این مدلی میتوانم روابطم را با آدمای مهم زندگیم بهتر کنم پایدارتر کنم زیباتر کنم
و دارم به این فکر میکنم بهتره بجای بحث کردن با اطرافیانم روی خودم کار کنم و تمرکزم را بذارم روی خودسازیم و هدفهای خودم
اون مدلی هر انسانی هم اگر در مسیر من باشه به رفتارهای من که نگاه کنه متوجه مسیر درست میشه و با من میمونه یا بهتر برخورد میکنه
اینطوری بهتره تا اینکه فقط حرف بزنم و بهشون اصرار کنم که حرف هایم را باور کنند
ممنونم از شما استاد عزیزم.
استاد شما الهی ترین کار را میکنید در این جهان و واقع پیش خداوند خیلی عزیز و دوست‌داشتنی هستید که باعث رشد این تعداد آدم در جهان می‌شوید.من عاشقانه دوستتون دارم
استاد من یقین دارم که خالق زندگی خودم هستم و خوب میدانم که میتوانم
از اینجا شروع کنم که من عااشق تجربه های جدید هستم بخاطر همین سریال سفر بدور امریکا رو خیلی دوست داشتم یعنی یکی از لذتبخش ترین دوران عمرم روزایی بود کا صبح پامیشدم دو قسمت از سفر به امریکا رو نگاه میکردم و دقیقا انگار توی فیلم بودم همه چیزو حس میکردم بعد تمرین ستاره قطبی و … یعنی دورانی بود که انقدر روی احساسم وقت میذاشتم که خدا هم با پای خودش میومد زمین و ناراحتم میکرد نهایت یکساعت طول میکشید و بعد همه چیز رو حل میکردم و الان که مدت های زیادی هست خیلی کم روی فایل ها وقت میزارم و از بیرون به اون دوران نگاه میکردم میبینم وااای چه دوران اوجی بود ،شاید این اعتراف درستی نباشه ولی حقیقتا من سالهای زیادی که شروع به کارکردن روی خودم کرده بودم میگفتم بابا گوربابای حس خوب حس خوب چیه من ثروت میخوام من رابطه مورد علاقم دانشگاه مورد علاقم شغل مورد علاقم و … میخوام تجربه کنم نه حس خوب حس خوب وقتی اینارو ندارم به چه دردم میخوره ، دقیقا یادم نیست ولی حدود 7 8 ساله روی مبحث قانون کار میکنم البته با یکی از اساتید دیگه یی شروع کرده بودم که واقعا استاد خوبی بودن و قشنگ مفاهیم رو توضیح میدادن ولی حس میکردم از یه سطحی بالا تر نمیرن ومطالب عمیق تر رو نمیگن و درجا میزنن این بود که اومدم سراغ فایلهای استاد(بچها واقعا این هدایت و تکامل رو دست کم نگیرین من اولین بار برای شروع کار کردن با قانون فایلهای استاد رو دیدم ولی پیش خودم میگفتم بابا این فایلها بدرد نمیخورن فقط دارن یه تصویر قشنگ از رسیدن به خواسته هارو نشون میدن و ادم رو گول میزنن ولی بعد از اینکه با یک استاد دیگه سطح ابتدایی رو شروع کردم توش پیشرفت کردم و به یکسری نتایج رسیدم هدایت شدم دوباره به فایلهای استاد و بهترین دوره هارو حتی خریدم یعنی زمانی این اتفاق افتاد که تکامل پیدا کردم)سراغ فایلهای استاد که اومدم اون اولا تا یه مدت زیادی حس خوب برام هیچ ارزشی نداشت فقط میخواستم خواسته هام رو بدست بیارم منظورم اینه اولویتم خواسته هام بود ولی چون برای تجربشون به شکلی که بهم لذت بدن باید حس خوب رو در خودم میساختم به این دلیل حس خوب رو در خودم میساختم نه بخاطر خود حس خوب(امیدوارم توضیحم قابل درک باشه)خلاصه گذشت و من سالها با قانون زندگی کردم و بدون اینکه خودم متوجه بشم منی که زندگیمو میدادم برای تجربه خواستم و اولویت اول و اخرم تجربه خواستم حتی با حس بد بود به جایی رسیدم که دیگه به هیچ وجه حاضر نیستم هول هولکی فقط تمرین انجام بدم تا خواستم رو بدست بیارم باید اروم تمرینام رو انجام بدم تا دقیقا حین انجام دادنش لذت ببرم از اون تمرین ،برخلاف گذشته برام مهم نیست یکسال یا یکماه طول بکشه تا به خواستم برسم برام مهمه توی تک تک لحظاتی که از زندگیم میگذره هر اتفاقی که میفته از اون اتفاق بیشترین لذت رو ببرم توی این مسیر قطعا ناخواسته هم برام بوجود میاد ولی این ناخواسته رو چون بشدت خودم رو لایق ارامش میدونم به یه نحوی یا حل میکنم یا توجه نمیکنم یا تا زمانی که بتونم رفعش کنم کنار میام باهاش و بچه ها من تمام عمره خودمو که نگاه میکنم توی 30سال زندگیم میبینم من همیشه و هر لحظه چیزی که از زندگیم میخواستم لذت بردن از لحظه ای بوده که توش هستم ولی بلد نبودم لذت بردن یعنی چی یعنی فک میکردم خوب من الان باید زجر بکشم نباید خوشحال باشم تا لحظه ای که به خواستم برسم و یزمانی وقتی به عقب برگشتم دیدم واای من هدفم همیشه توی زندگیم لذت بردن از زندگی کردنم بوده قطعا که ماشین خونه روابط….میخواستم ولی نه بخاطر صرفا داشتنشون بلکه بخاطر تجربه لذتی که دارن و بنظرم این مهمه ترین چیزی هست که توی 30سال از زندگیم فهمیدمش چون دیگه تمام تلاشم توی زندگیم اینه که خودم رو جوری تغییر بدم که بتونم این لذت رو تجربه کنم نه اینکه فقط استرس داشته باشم که به فلان خواسته زودتر برسم ،من الان از مسیر زندگیم دارم لذت میبرم نه کاملا ولی دارم روی خودم کار میکنم که یادم بمونه هدف اصلی من لذت بردن از مسیره نه فقط تجربه کردن یه هدف
چرا این حرفارو اینجا زدم چون بالا گفتم یه مدت هست خیلی سفت و سخت روی فایلها کار نمیکنم و امروز یه بحث با یکی از اعضای خانواده برام پیش اومد و بشدت عصبانی شدم ولی منی که سابقه نداشت توی عمرم توی یه بحث که میدونستم واقعا حق با منه و طرف مقابل اشتباه میکنه کوتاه بیام چون فک میکردم اگر کوتاه بیام اون کار اشتباهش رو تکرار میکنه و پرو میشه فکر میکنه درست میگه بعد از اینکه طرف مقابلم دیدم فوق العاده حق بجانب هست و کلا ادمی هست که فکر میکنه هیچوقت اشتباه نمیکنه و همیشه بقیه اشتباه میکنن فقط به محلی کردم بهش و اومدم توی اتاقم و برای اینکه یکم حس خوب دریافت کنم این فیلو دیدم بعد اولای فایل بود که به خودم اومدم و دیدم خدااای من یه مدت میشه که من فاطمه که عمرا توی بحث عقب میکشیدم و انقدر برام محم بود روی طرف مقابلم رو کم کنم و داشتم هر بار اگاهانه توی بحث با هر سختی بود کم کم خودمو عادت میدادم کمتر بحث کنم بعدش با خودم بیشتر حرف بزنم و موضوع رو پیش خودم حل کنم و…تا کمتر حس بد داشته باشم الان ناخوداگاه بدون اینکه خودم کاری کنم تا عصبانی شدم ذهنم بهم گفت با کسی ک احمقانه هیچ کس رو قبول نداره هر چقدرم بحث کنی حرفت رو قبول نمیکنه و فقط حس بدش میمونه برای تو مگه تو لذت میبری از عصبانیت ؟نه لذت نمیبری پس وقتی میبینی طرف مقابل اینجوریه ولش کن هرکاری میخواد بکنه مهم تویی نه اون برو حال خودتو خوب کن و من اومدم توی اتاق و فایل رو پلی کردم و لذت بردم
و میدونید بچها اومدم اینجا بنویسم تا برای همیشه ثبت بشه و یادم بمونه من باوری که 20سال داشتم رو انقددددر روی خودم کار کردم که عوضش کردم هنوز که هنوزه باورم نمیشه اخه فک نمیکردم به جایی برسم که این باور بحث کردن ناخوداگاه توی من حل بشه یعنی فک نمیکردم الان که مدت های زیادی بود اصولی روی خودم کار نمیکردم اثر کار کردن های قبلیم باقی مونده باشه (البته اینم بگم فایلهارو درسته با جدیت گوش نمیدادم ولی من یه دفتر دارم به اسم دفتر باور و باورای اشتباهم رو توش نوشتم و دلایل کاملا منطقی و درستی که ثابت میکنن این باور اشتباهه رو هم نوشتم و به معنی واقعی در حال جون دادن هم باشم هفته ای دو سه بار صبح قبل از شروع روزم میخونمش)
بچها نمیدونم واقعا چجور این ارامش شادی و حس قدرت و کنرلی که روی زندگیم دارم این حس موفقیت رو توضیح بدم تا درکش کنید
20سال هر چیزی که دور من بود این باور رو تقویت میکرد که 1.به هیچ وجه هدف از زندگی کردن لذت بردن از زندگی نیست 2.توی بحث با ادمای خود خواه انقدر باید بحث رو ادامه بدی تا روش رو کم کنی و قانع بشه و من 2تا باور به این قوی رو توی خودم کاملا تغییر دادم و به جایی رسوندم که ناخوداگاه شدن واقعا باورم نمیشه بلاخره تلاشام دارن جواب میدن و از ریشه زندگیم و شخصیتم داره عوض میشه اتفاق امروز بشدت خوشحالم کرد چون توی یکی از بدترین شرایط زندگیم دیدم من وااقعا تغییر کردم
میدونید چی باعث شد این ناخودگاه شدن باورم اتفاق بیفته ؟اینکه با گوشت و پوست و خونم دوره هارو برای خودم منطقی کردم یعنی دلیل واقعی ومنطقی اوردم توی دوره ها توی دفتر باورهام که این باور اشتباه هست این حرف استاد درسته به این دلیل که…به این دلیل که نتیجش رو دیدم به این دلیل که….یعنی اگاه شدم این باورم در واقعیت اشتباه هست و من رو زمین میزنه نه اینکه فقط بگم خوب بخاطر اینکه یکم حس خوب داشته باشم این باورمو عوض کنم ،ذهن من بشدت منطقی و دنبال دلیل و مدکه و چون دلیل و مدرک اوردم براش و هزاران بار این دلیل و مدرک رو تکرار کردم بلاخره باور کرد
و در اخرم از شما مریم جون که این فایل رو ساختید و خدایی که توی همون دفتر باورهام سالها سعی کردم وجودش رو به خودم ثابت کنم و اسمش رو سازنده نظم گذاشتم چیزی که این نظم رو ساخته و تا این لحظه قوانینی ساخته که این نظم رو حفظ کنن شکرگذارم که این فایل رو بهم نشون داد و چند دقیقه فقط لذت خالص بردم از دیدن این همه زیبایی
سلام دوست همفرکانسی عزیز چقدز خوب توضیح دادید چقدر خوب نوشتید من اصلا از این زاویه به موضوع نکاه نکردم
اصلا دفتری ندارم که باورهام و بنویسم اشتباهاتم و‌بنویسم
راستش من دارم روی ترید تمرین می کنم و یکی از کارهایی که بزرگان ترید می گن انجام بدید همین نوشتن کارهای درست و غلط در زمان معامله است،مثل پوزیشن درست ،حجم و غیره و کارهای اشتباهی که باعث ضرر میشه که خیلی به موارد یاد شده در دفتر شما شبیه،که با خوندان هر روز ان به مرور یاد می گیری اشتباه نکنی و اشتباهات و کاهش بدی که در بلندمدت باعث رشد حساب میشه
بزار یکم بیشتر توضیح بدم ، نه اینکه فقط اشتباهات رو بنویسم مثلا یکی از نوشته های واقعی توی دفترم اینه که بر اساس اینکه دوره احساس لیاقت شرکت کردم و فهمیدم من هر چییزی که تاحالا بدست اوردم و بدست نیاوردم بر اساس احساس لیاقتم توی اون چیز بوده اومدم نوشتم من این فکر رو دارم که مثل فلانی و فلانی لیاقت پول زیاد در اوردن توی این رشته رو ندارم بعد اومدم زیرش نوشتن جدا از اینکه خدا من و این انسان رو افریده یا نیافریده این فرد روح و بدن و ذهن هست و من از لحظه ای که بدنیا اومدم تا این لحظه روح و بدن و ذهن هستم حالا من انسان تا الان روح و بدن و ذهنی که هستم هیچ چیزی از من کم یا زیاد شده ؟ایا اون انسان چیزی بیشتر از روح و بدن و ذهن شده ؟واقعیت اینه که نه چندین بار نوشتم واااقعیت اینه که نه من روح و بدن و ذهنم اون انسان هم مثل من دقیقا روح و بدن و ذهنه ،بیل گیتس ، ملکه انگلیس کارتون خواب کنار جوب ،متجاوزی که توی زندان هست ، رئس جمهور ایران ، رئیس جمهور امریکا همشون روح و بدن ذهن هستند پس سر سوزنی چیزی بیشتر یا کمتر از من ندارن که بخاطر داشتن یا نداشتن این چیز ارزششون بیشتر یا کمتر باشه خب این اتفاق یعنی منم به اندازه همون کسی که هم رشته منه و درامد میلیاردی داره از رشتش ارزشمندم
من و شما همه اینو میدونیم که هممون انسانیم ولی پیش خودمون میگیم نه حتما اون یچیز بیشتر از من داشته که موفق شده ولی واقعیتی که نمیتونی تغیر بدی اینه که هیچ چیز بیشتر نداشته فقط فکرش رو تغییر داده نتیجشم دیده تو فکرت رو تغییر ندادی نتیجه هم ندیدی(البته این تغیر فکر رو همینجوری عمرا ذهنم باور میکرد که اثر میزاره توی زندگی ولی تمام نتایجی که ازش گرفتم رو انقد نوشتم که عقلم به چشم خودش دیده این تغییر فکر نتیجه میده)
بحالا شما قطعا هر روز به این فکر نمیکنی که خب فلانی هم جسم و روح ذهن هست مثل من پس هیچ ارزشی بیشتر یا کمتر از من نداره بخاطر همیین براحتی ذهنت میاد گولت میزنه که تو حتما یچیزی کمتر از اون داری که الان به دستاورد اون نرسیدی
ولی وقتی میای هر روز این دفترو میخونی میبینی نه خدایی بدون اینکه بخوام قلو کنم یا الکی مثبت نگاه کنم واااقعا هیچ چیز من از اون کمتر نیست که بدلیلش ارزشم کمتر باشه ، همین رفته رفته فکرت رو عوض میکنه که پس تو هم ارزش پول رو داری پس لایق پول زیاد هستی
و اینکه نمیدونی نمییدونی از شر چه باورهایی که زندگی رو برات زهر میکنن نجاتت میده یروزی بخودت میای و اشک تو چشات جمع میشه میگه خدااایا مگه میشه این باوری که مثل مته 20سال مغزمو سوارخ کده بود الان عوض شده باشه مگه امممکان دارهه
بخااطر همین لذتی بی اندازه ای که داره واقعا دوست دارم همه بچها ازش استفاده کنن
عین اینکه برف طبیعت رو پوشانده بود هنوز گیاهان سبز بودند و حتی میوه قشنگی که مریم جان نشان دادند برام جالب بود که خدا میتونه همه چیز رو در کنار هم قرار بده
و نور خورشید که از لا به لای درختان می‌تابید روی. برف چقدر برفها را درخشان کرده بود
و چقدر قدرت خدا رو دیدم که با دونه ی برف خیلی کوچیکه تمام این طبیعت را از برف سفید پوشانده بود.
به نظرم خداوند مثل یک نقاشی است که خیلی زیبا خلق میکنه اثر هنری خودش رو در طبیعت . خدایا شکر بخاطر این همه نعمت
خدایا شکر بخاطر حس خوبی که داشتم از دیدن این منظره .
خدایا شکرت که قدرتت رو هر لحظه دارم میبینم
و تو همیشه همه جا کنار ما هستی و همه ی ما رو داری هدایت میکنی
سپاسگزارم از استاد عزیز و مریم جان بخاطر این تصاویر قشنگ و سپاسگزار خداوند بخاطر اینکه منو هدایت کرد که این منظره زیبا رو ببینم
سلام سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیزم صمیمانه از خداوندسپاسگزارم که دیروز عصر منو هدایت کرد به سایت و از شما سپاسگزارم که این فایل بسیار بسیار زیبا را برامون تهیه کردین،دیشب با وجودی که بی نهایت خسته بودم از یک روز کاری گفتم قبل از خواب این فایلو ببینم ،چقدر زیبا بود چقدر همه چیز دلنشین بود اصلا قلبم به شوق اومده بود از دیدن ثانیه به ثانیه این قسمت از زندگی در بهشت ,خدا شاهده با قلبم تحسین میکردم و سپاسگزاری میکردم بابت بارش برف و میگفتم مطمئنم که شیراز هم بارندگی میشه و خدا شاهده که همون دیشب از نیمه های شب بارش باران شروع شد و این برای من بسیار حیرت انگیز بود چون در آسمون ذره ایی ابر نبود که پیش بینی باران باشه ،خدا را بی نهایت سپاسگزارم که با تحسین و سپاسگزاری میشه مهاجرت کرد به مدارهای بالا ،قانون جهان بسیار زیبا و شیرین و دلچسبه که فرکانس با حس خوب بدیم و ما را هدایت کند به جاهای بهتر مدارهای بهتر و بالاتر ،خدایا شکرت ،یه مدته فرصت نکردم در سایت کامنت بزارم و الان یه رد پا برای خودم و دوستان عزیز عباس منشی ام میزارم از نتایجم از عمل به فایل های استاد عباس منش :
من از مهرماه متعهد شدم که دوره دوازده قدم مجدد شروع کنم و تا قدم چهار خریداری کرده بودم و خدا را گواه می‌گیرم فقط با گوش دادن به فایل ها و نکته برداری با احساس خوب در سال 99 خداوند مرا هدایت کرد به خرید ماشین صفر و این برای من که پول چندانی پس انداز نداشتم به آسانی اتفاق افتاد خدا را بی نهایت سپاسگزارم
از مهر ماه امسال که شروع کردم مدت زمان کمتر از 30 روز من هدایت شدم به یک شغل بهتر با درآمد بهتر در مکان بسیار بهتر از کارقبلم و تمام این نتایج را مدیون قدم دوم جلسه چهارم که استاد در مورد ثروت ها و نعمت ها صحبت میکردن و من هر روز بلا استثنا فقط این فایل را گوش میدادم اصلا روحم بسیار تشنه شنیدن این فایل بود و عزتمندانه و به آسانی و به آرامش تمام من هدایت شدم به شغل جدیدم که بسیار دوستش دارم و از انجامش لذت میبرم و در این مسیر در حاله رشد هستم ،مهرماه 1403 که تصمیم گرفتم دوازده قدم را شروع کنم گفتم من تا قدم چهار خریدم،برای خرید مابقی قدم ها را چکار کنم من که حقوقم کمه اما خداوند منو هدایت کرد به شغلی بهتر و درآمدی بهتر که بتوانم آسان تر قدم های بعدی را خریداری کنم البته تازه قدم دوم جلسه قرآنی هستم که اصلا نمی توانم سرسری از این فایل های ارزشمند بگذرم ,
خدا را بی نهایت سپاسگزارم که در هر لحظه ما را با فرکانس های آگاهانه مان بسوی خواسته هایمان هدایت میکنید
کلا من هر زمان که با استاد و سایت جلو میروم زندگی ام بسیار نرم و لطیف و آسان و آرام می شود و همیشه باورم اینه که استاد عباس منش شعار نمی دهد و نتیجه دارد و همین منو قرص و محکم میکنه برای ادامه راه و چقدر در کانال هایم تبلیغات استاد عباس منش میکنم که عضو سایت شوند و تا بچه ها زندگیشون متحول کنند و در نهایت خداوند را بی نهایت سپاسگزارم که این همه مرا عاشقانه دوست دارد و کاری کرده که تمام نعمت هایم برایم مرئی باشد و سپاسگزاری باشم خدایا شکرت،از مریم جان و استاد عزیزم درخواست دارم سریال زندگی در بهشت ادامه بدین چون این فایل ها خیلی ایمان ما را قوی تر میکنه دیدن زیبایی ها خیلی احساس ما را خوب میکنه برای قوی تر شدن و قدرتمند شدن و جدا شدن از بدنه ی جامعه و آسان شدن تمام امور ،واقعا دوست داریم به روز با شما جلو بریم ،مچکرم از شما دوستون دارم
خدا رو شاکرم که دوباره این سریال الهی و سازنده رو آپلود کردید.
حرفاتون، سبک زندگیتون، محصولاتتون و رفتار و اعمالتون زیباترین بخش زندگیم شده، اعتبار همه‌شون رو میدم به رَبِّ نازنینم و بی‌اندازه سپاسگزارم که تمام وقت آزادم رو اختصاص میدم به بودن توی سایت خدایی و توحیدیتون.
زندگیتون زیباترین حالت ممکنی است که میتونم بهش فکر کنم و تصویر سازیش کنم با احساساتم، خدا همیشه پشت و پناهتون باشه استاد و مریم مهربون.
به نام خدای فدرتمندم
سلام به استاد عزیزم و دوستان زیبایم
استاد عزیزم با دیدن این سریال‌ها ذهنم کلا زیرو رو شد و خدا رو شاکر و سپاسگزارم که به من لطف داره و دستمو گرفته و هدایتم میکند خدایا شکرت
از موقعی تغییرات اصولی شکل گرفت اطرافیانم هم تغییر کردن صحبت کردنشون هم با من تغییر کرده
هر جا میرم کارهام روان انجام میشه
مشتریهای مهربان رو میبینم
و اینا رو همه رو اعتبارشو میدم به خداوند که با قدرتش همه رو برام انجام میده
هر روز اتفاقات خوبه زیادی میبینم
وقتی برف رو دیدم سریع رفتم به همسرم نشون دادم و کلی ذوق کردم که مثل شهر ما برف باریده
خدایا برای نعمت و فراوانی که این روزها در زندگی و کسب و کارم زیاد شده و میبینم شکرت می‌گویم
در پناه خداوند مهربان باشین
سپاسگزارتم
بنام خداوند بخشنده مهربان!
سلام و درود به بهشت ،”همیشه جاویدانم.
یادمه چند سال پیش دقیقا همین بهمن ماه..واقعا بی:سابقه بود..صبح بلند شدیم از خواب..دیدیم تمام شهرمون پر از برف شده..اینم منطقه جنوب…
اینقدر مَردم خوشحال بودن..
یادمه داداشم بهمون گفت بریم کوه برفی رو فتح کنیم( ایموجی خنده ) وای چه حس حالی بود..
من هیچ وقت خیلی لباسهای گرم نمیگیرم.و با یه لباس معمولی رفتیم کوهمون…
تو برف گیر کردیم یادمه خاهرم نفسش کاملا بریده بود..منم فقط داشتم با ذوق صدا میدادم..
خیلی صحنه عحیبی بود..که توی هوای جنوب اینچنین سابقه برف داشته باشه..
و من هنوز تصویر کوه زیبامون با اون درختای نخل رو دارم..همون لحظه یه حس بهم گفت بیام اون صحنه زیبا رو عکاسی کنم…
دقیقا اینو خداوند بهت نشون میده….
که اگه من بخام همه چیز رو برات کن فیکون میکنم.
الان دو سال تقریبا هست.خیلی انچنان ما تو زمستون بارندگی ندارییم..
دقیقا پارسال..شروع بارندگی از عید شروع شد..
حتی بنده خدا علفهای روی کوهمون مونده بودن بیایین بیرون یا نه…
انگار دو وعده سبز شدن داشتیم..دقیقا بعد از عید.یسری علفهای خشک شروع کردن به سبز شدن..
خیلی جالب بود..بنظرم این موقعها خداوند داره از زبان نشانها بهمون میگه…
اگه من بخام ..هیچکسی هیچ قدرتی نداره…
ولی ما انسانها که این موقعها شایعات رو براحتی از حرفهای بی اساس میشنوییم..که بخاطر فلان فلان سازمانها هست…
چقدر ما انسانها میتونیم با حرفهای بی:سند،”وارد این دومینوی گمراهی بشیم..
که واقعا من خندم میگیره…ولی برای من و برای بچه های این سایت.و حتی خانم شایسته عزیز یه موهبته..هر چیزی که پیش بیاد باید برای ما ..مواهب باشه…
نکته مهم این فایل..همین چند ساعت پیش داشتم تو تنهایی خودم ،”راجع به مسیری که هستم صحبت میکردم و بیاد میوردم شرایط:شخصیتی خودم و با گذشته ام..یه حسی بهم گفت برو یچیز جدید نگاه کن…
و خداوند منو هدایت کرد که این صحنه بهشت رو ببینم..و تمام و کمال صحبتهای خانم شایسته عزیز رو گوش بفرما باشم…
خانم شایسته عزیز.استاد عزیزمان.من نمیدونم چه ورژنی از توحید قرار گرفتی…
ولی واقعا کنار یفرد توحیدی قرار گرفتن همچنین شجاعتی هم …طالب میشه..
نوش جانتون اینهمه شجاعت و خوشبختی و حل کردن مسائل…
منم یه لحظه برگردم به چند روز پیش..من تو حیطه کاریم بعد از سابقه 15 ساله شایدم بیشتر…
بخاطر ترسی که یفرد بهم گفته بود.باید فلان کار رو انجام بدی…
دیدم اون وسیله ام..روغن کاریش از کنارش میریزه..
یه حسی بهم گفت پیچ رویشو باز کن.با سرعت پاتو بزار روش تا نشتیشو ببینی..
و آوه…دیدم این بنده خدا نشتی روغن داره.
یه سرچ خیلی کوچیک کردن و ناگفته نمونه هدایت شدم..
و دیدم اره..این مشکلو داره..
و بهم گفت نترس کاملا رویه رو بزار کنار.با وجودیکه میترسیدم کاملا کمپلیت رو بلند کردم و بهم گفت فلان پیچ رو سفت کن..و فلان کار رو انجام بده…
حالا حساب کنید این بنده خدا وسیله با همچنین نقصی اینهمه سال داشته کار میکرده.(ایموجی تعجب)چرا!؟…چون تقلید از حرف اون شخص نزدیکم بخاطر ترسش اونو به من قبولونده بود..
و من براحتی اینکاری که واقعا میترسیدم انجامش دادم..
یا خیلی مواردای دیگه.حتی توی چیدمان اتاق کارم و دیگر وسایل و حتی وسایلای شخصی خانواده ام .کلا کارای پیچگوشتی همه رو طی …این مدتی که با این سفرنامه هستم منم شدم اچار فرانسه…
حتی توی کارهای خونه و تمییز کاری.که ساعتها طول میکشید..من الان در کمتر از چند دقیقه همجا رو مثل دسته گل میکنم..
.و خیلی موارد دیگه..فقط اونروز ترسم از وسایل کاریم زیاد بود.و البته برام سنگین بود ولی به لطف خدا و گوش بفرمای هدایتهام..تونستم مسیله چندین سالمو حل کنم..
……
و پونت این سریال زندگی در بهشت مخصوصا این فایل…
و صحبت شما استاد عزیزم!…منو به این درک رسوند.حتی توی قدم اول عزت نفسم استاد بسیار تاکید دارن..
همیشه مسائل هست..حالا مسایل هر چی میخاد باشه…
من باید توانایی حل تمام مسایلمو داشته باشم.خدای درونم بهم کمک میکنه…
دقیقا من اینو بیشتر دارم درک میکنم منم بیشتر تکیه گاهم خدا میشه..
منم خیلی راحت میتونم در سریعترین روش کارامو انجام بدم..
حتی در جابجایی و شستن فرشها..یه ایده ایی بهم اومد.که نخاد فرشها رو بکشونم بیرون.همون توی محل خودش ..همونجا فرشها رو بشورم..
و این باعث شد که در وقتم صرفه جویی و جلوگیری از کثیفکاری بشه…
حالا استاد با حل کردن شیر اب واقعا عجب ایده ایی که شیر اب تخلیه بزارن..الله اکبر از قدرت درونی و توکل بخداوند چه کارهایی رو انجام میده.چقدر باعث رشد و پیشرفت ما میشه..
و من اینو بخوبی تونستم توی جابجای زندگیم مدیریت کنم….
مریم جان!همینکه میگین با حل مسئله ما ظرف وجودیمون رشد میکنه دقیقا همینه…ولی به ما از بچگی گفتن مخصوصا ما خانمها…
که شما میتونید یسری کارها رو انجام بدیین..
ولی از موقعه ایی که من خودمو شناختم…
دقیقا برخلاف قانون خانواده ام پیش رفتم..
مخصوصا مادرم بهم میگفت ..دختر خودش تنهایی فلان جا بره..یا فلان کار رو انجام بده حرفش میزنن.
ولی من قدم به قدم پا گذاشتم روی ترسهام..
شب به تنهایی در کوچه پس کوچه های خیابون.که واقعا قبلا یکار نشد برام بود..
یا جایی بسیار تاریک پر از حیوان..ولی گفتم من باید بتونم بهش غلبه کنم
یا تنهایی خوابیدن بدون نبود خانواده ام .
و یا رفتن به قبرستان در یه محیط باغ و کوچه های تنگ و باریک و مخفی..
و همه اینها یه شجاعتی تو درونم بوجود اوند..
اونجا خدا رو بیشتر شناختم ..
که من میتونم..
خدای من بهم کمک میکنه…
و منو حمایت میکنه …
و الهامی که بهم گفت تو باید بری خودتو پروجکت کنی با فروشنده فلان مغازه ها..
و الهام دیگه بهم گفت باید بری فلان سایت
و الهام دیگه بهم گفت باید بری فلان فروشگاه..
همه اینها خودش حل مسایلی بود که من قدم به قدم در هر جنبه اییش شخصیتمو بزرگ کرد بهم قدرت داد…
این فایل با دوره اول عزت نفس..خیلی برام حس نزدیکی داره…چون میدونم فردی که عزت نفس داره میتونه از مسایلش بزرگ باشه..و این باور رو داره میتونه اونا رو ،”حل کنه…
کل موفقعیت یه انسان همینه…که بتونی مسایلتو حل کنی بزرگ بشی تجربه کسب کنی ..
وفتی مسیلتو حل میکنی چقدر احساس غرور داری..
من تو همین 10 ماه کار کردن روی بیزنسم و هدایت شدن به یه نمونه کار عالی..وقتی نگاش میکنم هر کدومش برام یه درسی داشته…
از جز به جزئش…برام یه خاطراتی رو “به ارمغان میاره..
امروز داشتم یه لحظه داشتم…به روند زندگیم ،در این بهشت فکر میکردم…
دیدم چقدر ؛ یه انسان میتونه تعقییر کنه..چقدر زندگی میتونه در راستای خاسته هات باشه..
حالا حساب کنید یه گذشته.34 ساله با اون باورها..
و این سه سال زندگیم در این بهشت..
الان من 36 سالمه…
چقدر این باورها میتونه توی تمام زندگیت تاثیر گزار باشه..توی هر جنبه ایی …
قبل از اینکه این فایل رو ببینم.
گفتم!خدایا ..من میدونم و از تجربه شخصیم نمیتونم بگم دروغ میگم خوب…
من این ،ادم گذشته بودم..و الانم …….اینجا تو این درک از قانونتم…اینقدر زندگی ام پر از ارامشه.فکر میکنم همه هم مثل من فکر میکنن.
و این نشان دهنده اینه من در مسیر صرات المستقیم هستم!…
خدایا کمکم کن همیشه سپاسگزارت باشم..
وقتی یه فیت بک به روند بیزنسیم نگاه میکنم اینقدر طبیعی بوده..که ذهنم اینو یچیز پیس افتاده و معمولی میدونه..ولی فکر نمیکنه ..همین..چقدر من خودمو پروروندم..
گفتم خدایا کمکم کن تا با تضادهای گذشته ام..بتونم تو این مسیر ادامه بدم..
خدایا همیشه بیادم بیار..تا طعم این بهشت زیباییم رو بچشم…
خدایا فقط به من یاداوری کن تا بیشتر قدرتو بدونم تو امیدمنی..من به غیر تو هیچکسی رو ندارم.من تنها اومدم و تنها هم میرم..
و همه چیز در کنارم از بیین میرن جز تو…
مریم جان عزیز.استاد خوش ذوقم خاهر عزیزم..تو برای من از اون چند تا خاهرامم هنوز بیشتر با ارزشی..چون من با حرفهات برای خودم خانه الهی ساختم..من بزرگ شدم.من قلبمو پیدا کردم.من فهمیدم شاید جنسیت زنانگی دارم..ولی به این درک رسیدم من میتونم از پس تمام مسایلم بر بیام..
دیگه جنسیت برام مهم نیست..اونچیزی برام مهمه که من قدرت اینو دارم میتونم مسایلمو به هر شکلی باشه ..حل کنم…
این درون الهی ..همکار میکنه…همکار میکنه..همکار میکنه..
خیلیا رو میبینم که یه زمانی برو بیا داشتن.برای خودسون یه سلطنتی داشتن..ولی الان اواره دست اون چه و نوه هستن..و همه عاصین…
و این نشون میده..و این نشانه ایی برای منه..
که همیشه قدر این خدای درونمو بدونم و ازش به بهترین شکل ممکن استفاده کنم!
و باهاش خوش بگذرونم..و فقط روی همین نقطعه متمرکز باشم..و بتونم زندگیمو برای خودم خلق کنم.
شما میتونستین تو این شرایط برگردین به جای امن.کنار استاد عزیز..وقتی گفتین این زمان،”برای من موهبته..که بخدای خودم نزدیکتر بشم.و بیشتر بهش اعتماد کنم و بیشتر قانون رو ییاد بیارم..
و دقیقا الان این فایل بینظیر ضبط شد تا به من یاداوری کنه…
که تمام این بُره هایی که تضادهایی پیش میاد.و مسایلی که ما در جهت خاسته هام حل کنیم..باعث میشه ظرفمون بزرگتر بشه و بیشتر رشد کنیم..این رشد میتونه خیلی از ،اسانیها که خیلیا اینو ترجیح میدن..باعث رشد و شکوفایی ما بشه..و حقیتا برای ما یسری برکتها رو بوجود بیاره..
اینروزا تمام دقیقه هاش تمام ساعتهاش برای من برکته..
احساس میکنم این وقفه هایی که توی بیزنسم بوجود میاد…خداوند داره قدرتشو بهم نشون میده..
و داره اون رگ عجله داشتن و و پاشنه هامو حسابی در میاره.یه خونه تکونی حسابی میکنی..
دقیقا اینروزا این نوارد داره بیشتر برام پررنگ تر میشه …
داره اعتمادم بخداوند و قوانیتش قوی میشه..و واقعا تمام این 10 ماه قانیهاش و دقیقه هاش:و ساعتهاش برای من مایه پیروزی بوده…
چه درکهایی چه رشدهایی…
بازم سپاسگزار خداوندم که بهمون یاداوری نمود و شما استاد توحیدیمونو الهام کرد که بیاد اینحرفا رو با ما به اشتراک بزاریید…
و تمام زندگی اسانتون بخاطر این نوع نگاه بود…
و خداوند مدام از هدایت در قران میگه که مومنان واقعی نه غمی دارند و نه اندوهگین میشوند..اینروزا توی ایات سوره بقره هستم..خداوند ندام این ایه رو به صورتهای مختلف داره بهم نشون میده…
الله اکبر از درک اینهمه نگاه توحیدیکه چکارهایی رو که انجام نمیده.
همین شیوه حل مسیله استاد چقدر میتونه توی رند زندگیمون مخصوصا افرادی که در منطقه سردسیری هستند..بهشون کمک کنه..
واقعا سپاس فراوان‌حالا حساب کنید این نگاه توحیدی چقدر میتونه توی اون قسمتای امریکا تاثیر گزار باشه ..
مثل اختراع برق از افکار توحیدی ادیسون به کل جهان…
انشالله ایده الهامی منم که طی تحقیقی که در سایتهای معتبر و اوکم بازم لطف خداوند میبینم اماده و حاضره و توی اتاق کارم گذاشته منتظر قدم بعدی از خداونده حتما میام بقیه داستان رو با دوستانم به اشتراک میزارم..
چقدر همین ایده که از طرف خداوند بهم الهام شده میتونه برای افراد خوش یُمن باشه.و افراد با دلی خوش:بپونش!…خودم که بهش نگاه میکنم فقط تحسین میکنم چون همه چیز پر از نور الهیه..
و برییم سراغ زیباییهای فایل…
مریم جان عزیز..بهشتمون خیلی زیباست.یه قطعه ایی از بهشت…
مثل لباس سفید محلی زنان عروس قشقایی میمونه …که میان دستمال ،”روی سرشونو رنگ نارنجی میپوشن…
چقدر حس زیبایی داشت الله اکبر…
الله اکبر الله اکبر ……
چقدر زیباست بهشتمون.این بهشت تمام وجودش رنگ خدا هست..بقول خداوند راجع بخودش میگه در ایه زیبای بقره..
که هیچ رنگی به زیبایی رنگ خدا نیست.الله اکبر الله اکبر..
شگفت زده شده ام از اینهمه زییایی..
مرمری زیبا..بروانی زیبا .الله اکبر..رفتن اون پرندگلن زیبا روی اب پردایس الله اکبر..
از بلورهای اب .چکه چکه کردن روی زمین…
الله اوبر الله اکبر..
چقدر همین برف میتونه برای مرغهای زیبای بهشتی..مامان طلا و دیگر افراد..و دختران جوان..پر از:برکت باشه…
خداوند همجوره حواسش به همه چیز هست…
اون مرمری توی هوای سر کاری انجام نیده که بتونه بدنشو گرم کنه..خداوند حواسش:بهمجا هست..به همه کمک میکنه الله اوبر.
چی بگم از این فایل زبانم قاصره..اینروزا همحوره توحید تو سرتا مای سایت داره ،”جوشان میشه.هر چقدر از اب این بهشتمون میخورم احساس میکنم بازم عطش دارم…
این توحید نمیدونم چه حسیه..که نمیزاره یه لحظه ما ازش دوری کنیم..
خدایا شکرت شکرت بابت وجود اینهمه برکت و خوشبختی و بها دادن…
بهشت را به بها میدهند نه بهانه….
خداوند این بهشت رو از قبل به استاد عزیزمون هدیه کرده بود.و در زمان مناسبش بصورت خیلی بدیهی بهش داد…
چه میکند این خدا!چه میکند این خدا..الله اکبر..همه چیز خودشه….
به انید بهترین روزها..
راسی مریم جون دستبندت خیلی خوشکله ! منم عاشق دستبندم..منم میخام انشالله بخرم!..
دوستتدارم هنوز روانی زیبایی محو این بهشت شدم…
نمیتونم چجور این نوشته هامو به پایایان برسونم.
به نام خدای قوانین .
سلام خدمت استادن عزیزم و همه دوستان هم فرکانسیم در این بهشت .
الهی شکرت یک روز زیبای دیگه بهم فرصت زندگی داد .
این فایل از سریال زندگی در بهشت چقدر کامنتهای زیبا و فوق العاده آورد چقدر تحسین کردم دوستانم را
که زیبایی ها را شکار میکنن و ماهرانه هر کدومشون به زیبایی بیشتر میبرن واقعا همینه دیدن زیبایی ها و
خوندن و نوشتن و دیدن زیبایی ها تحسین کردنش همینطور فراوانی از زیبایی ها را به وجود میاره برامون
تمومی نداره وقتی تمرکز میکنیم به صورت گروهی کنفیکون میشه زیبایی ها همش به خاطر لطف خدا و این
سایت بهشتی و استادان بی نظیرمون هست که ما را در دیدن زیبایی ها و قوانین یاری کردن امیدوارم خیر
دنیا و آخرت را در حد نهایت دریافت کنید نوش جانتان این همه حال خوب آرامش ثروت سلامتی شادی
توحیدی زندگی کردن حلالتان باد من به نوبه خودم نمیتونم به زبان و کلمات از شما استادانم تشکر کنم
واقعا زبان کلمات نمیتونه اون احساس درونی را منتقل کنه فقط به نظرم فرکانس هست که میتونه به
شما در قالب احساس خوبتر برسه ما با هم با زبان فرکانس صحبت میکنیم که بهترین شکل سپاسگزاری است
هم برای خداوند و هم بنده های پاک و بی نظیرش الهی شکرت امیدوارم همیشه با کمک ربم بتونم این مسیر
زیبایی ها را پی گیری کنم مخصوصا که همه چی در زندگی آدم گل و بلبل هست شیطان ذهن میخاد تو رو استاپت
کنه که بسه دیگه این ها را داری ولش کنم یکم ازادتر فکر کن اینا همیشه وسوسه های شیطان هست که
میخاد از درزهای خروج ما از فرکانس قوانین استفاده کنه ولی با اینکه قوانین رو خیلی خوب یادش گرفتم باید
همیشه تکرارش کنم مثل غذا خوردن روتین زندگیم کنم اهرم براش نوشتم که به نظرم خیلی خوبه مارا میتونه
در مسیر نگه داره که لغزش نکنیم اهرم رنج و لذت یه جورایی مثل آپشنهای خودرو هستند که در شرایط خاص
نمیزارن ما مثلا در جاده سر بخوردیم و در یک لاین ما را نگه داره باید ما وقتی همه چی خوبه سقف آرزهامون را
بلندتر ببینیم و پیش بریم باید در زندگی غنی باشیم و کم نداشته باشیم ما ارزشمندم و این لیاقت درونی
که از خدایمان به ما رسیده اصلا نمیشه روش ارزش گذاری کرد ادم خیلی در جامعه به دلیل سطح طبقاتی
در نظر مالی شکاف هایی ایجاد شده برای مردم همه فکر میکنن فقط پولدار باشی ارزشمندی و این
مهر ارزشمندی را در جامعه به مردم زدن و معیار ارزشمندی را فقط مالی میدونن ماها که قدر خودمون را
میدانیم در مقابل انسانهایی که خیلی ثروتمندتر از ما هستند نحوه برخورد ما با اونا نشان دهنده است که
چقدر رفتارمون و کردارمون در این خصوص چند چندیم و لیاقتمون کجاست در این داستان همه ما
ارزشمند آفریده شدیم اشرف مخاوقات خداییم و تکاملی باید این احساس ارزشمندی را در خودمون بالا ببریم
خوب یک شبه نیست هیچ تغییری ولی میشه تکاملی رفت و به تصاعد هم رسید و قدرت خالق بودنمون را
در ادامه زندگی قوانینی با حفظ مدارمون با ارسال فرکانس های بالا و مداومت ما معجزات را به وجود بیاره
الهی شکرت برای این سایت و این همه حرفهای قوانینی و نام خداوند تکرارش در این محیط مقدس واقعا
جای تحسین و خوشحالی دارد الهی شکرت
همه شما خوبان را به خدای بزرگم میسپارم
خدا نگهدارتون
با نام پروردگار جهانیان آغاز میکنم
.
چقدر خوشحال شدم که به محض ورودم به سایت اونم بعد از مدتها با فایل جدید زندگی در بهشت روبرو شدم ذوقی وصف نشدنی تمام وجودمو فرا گرفته اصلا نمیدونین چقدر خوشحالم این واقعا همون نشونه ای بود که منتظرش بودم .
.
وارد سایت شدم که بیام از استاد عباسمنش بزرگوارم و خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی تشکر کنم که منو در مسیر جدید زندگی رویایی قرار دادن و اومدم بگم که در حال حاضر شما تنها استاد تاثیرگذار زندگی ما هستین . راهنمایی های ارزشمند شما و آگاهی هایی که از قسمت دانلودها دریافت کرده بودم به قدری زندگیمون رو دگرگون کرد که نمیتونم حتی توصیف کنم و فقط به یک مورد اشاره میکنم که بعد از مدتها همسرم از طریق یکی از دوستان نزدیکش با شما آشنا شد و یکی از فایلهای شما رو برای من پلی کرد خیلی خوشحال شده بودم چون خیلی دلم میخواست همسرم تو این مسیر همراهم باشه . جالبیش اینجا بود که به من گوشزد میکرد حتما گوش بدم و من فقط لبخند میزدم و هیچی نمیتونستم بگم .
خدا رو شکر میکنم که الان حداقل میتونم در مورد فایلهای اینجا براش حرف بزنم و احساس خوبی داشته باشم و با هم پیش بریم .
.
واقعا نمیدونم چطوری از شما تشکر کنم استاد بزرگوارم برای انتشار آگاهی برای ایجاد این برکه سبز و فقط میتونم بگم خیلی دوست داشتنی هستین و بهترینها براتون اتفاق بیفته .
.
در مورد این فایل در کامنت بعدی نظرمو میگم هنوز ندیدم
بنام معبود بی همتایم
سلام استاد عزیزم ومریم جانم
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ وفلک
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد.
استاد عزیزم من خیلی خوشحالم که در این مسیر بسیار عالی و زیبای دوره ی مهاجرت به مدار بالاتر کنار شما هستم خداراسپاسگزارم که به من این فرصت طلایی و ناب را داده
من خیلی خوشحالم از این لطف بزرگ معبودم
میتونست من هم مسیرم خیلی عادی و ساده باشه مثل خیلی از انسان های دیگه …
اما من خودم خواستم از خداوندم تا همه‌چیز را به بهترین شکل ممکن تجربه کنم تو زندگیم و خداوند هم مرا به این مسیر هدایت کرده .سپاسگزارم از معبودم
استاد من در رابطه با ارتباطم با اطرافیانم به نکته های خیلی خوبی رسیدم و آن هم این است که من بشدت مقاومت دارم روی تضادم با دیگران و چون که اون ها مثل من فکر نمیکنن خیلی سریع ناراحت میشم و دلخور میشم یا حتی باهاشون قطع رابطه میکنم اما این روزها به خودم می‌گویم محیا تو تا کی میخوای اینطوری برخورد کنی ؟
همه ی آدم ها با تو تفاوت دارند و تو این مسئله را بهتره که بپذیری چون این مدلی تو با هیچ احدی نمی‌توانی درست ارتباط داشته باشی
وباعث میشه که تو عزیز های مهم زندگیت را هم از دست بدی
من ممکنه با بچم هم متفاوت باشم و اون بخواد جور دیگه ای زندگی کنه هم عقیده من نباشه ولی من که نمیتونم اون را دور بندازمش
اومدم به این فکر کردم که این تفاوت هاست که همه چیز را قشنگتر میکنه و زندگی را زیباتر میکنه
پس بهتره که از این بعد نگاهش کنم
پس بهتره که اینجور موقع ها روی خودم کار کنم که هر انسانی یک عقیده ای داره و جهان این مدلی زیباتره
این مدلی میتوانم روابطم را با آدمای مهم زندگیم بهتر کنم پایدارتر کنم زیباتر کنم
و دارم به این فکر میکنم بهتره بجای بحث کردن با اطرافیانم روی خودم کار کنم و تمرکزم را بذارم روی خودسازیم و هدفهای خودم
اون مدلی هر انسانی هم اگر در مسیر من باشه به رفتارهای من که نگاه کنه متوجه مسیر درست میشه و با من میمونه یا بهتر برخورد میکنه
اینطوری بهتره تا اینکه فقط حرف بزنم و بهشون اصرار کنم که حرف هایم را باور کنند
ممنونم از شما استاد عزیزم.
استاد شما الهی ترین کار را میکنید در این جهان و واقع پیش خداوند خیلی عزیز و دوست‌داشتنی هستید که باعث رشد این تعداد آدم در جهان می‌شوید.من عاشقانه دوستتون دارم
استاد من یقین دارم که خالق زندگی خودم هستم و خوب میدانم که میتوانم
سلام به استاد و مریم عزیزم
و همه کاربرهای سایت
از اینجا شروع کنم که من عااشق تجربه های جدید هستم بخاطر همین سریال سفر بدور امریکا رو خیلی دوست داشتم یعنی یکی از لذتبخش ترین دوران عمرم روزایی بود کا صبح پامیشدم دو قسمت از سفر به امریکا رو نگاه میکردم و دقیقا انگار توی فیلم بودم همه چیزو حس میکردم بعد تمرین ستاره قطبی و … یعنی دورانی بود که انقدر روی احساسم وقت میذاشتم که خدا هم با پای خودش میومد زمین و ناراحتم میکرد نهایت یکساعت طول میکشید و بعد همه چیز رو حل میکردم و الان که مدت های زیادی هست خیلی کم روی فایل ها وقت میزارم و از بیرون به اون دوران نگاه میکردم میبینم وااای چه دوران اوجی بود ،شاید این اعتراف درستی نباشه ولی حقیقتا من سالهای زیادی که شروع به کارکردن روی خودم کرده بودم میگفتم بابا گوربابای حس خوب حس خوب چیه من ثروت میخوام من رابطه مورد علاقم دانشگاه مورد علاقم شغل مورد علاقم و … میخوام تجربه کنم نه حس خوب حس خوب وقتی اینارو ندارم به چه دردم میخوره ، دقیقا یادم نیست ولی حدود 7 8 ساله روی مبحث قانون کار میکنم البته با یکی از اساتید دیگه یی شروع کرده بودم که واقعا استاد خوبی بودن و قشنگ مفاهیم رو توضیح میدادن ولی حس میکردم از یه سطحی بالا تر نمیرن ومطالب عمیق تر رو نمیگن و درجا میزنن این بود که اومدم سراغ فایلهای استاد(بچها واقعا این هدایت و تکامل رو دست کم نگیرین من اولین بار برای شروع کار کردن با قانون فایلهای استاد رو دیدم ولی پیش خودم میگفتم بابا این فایلها بدرد نمیخورن فقط دارن یه تصویر قشنگ از رسیدن به خواسته هارو نشون میدن و ادم رو گول میزنن ولی بعد از اینکه با یک استاد دیگه سطح ابتدایی رو شروع کردم توش پیشرفت کردم و به یکسری نتایج رسیدم هدایت شدم دوباره به فایلهای استاد و بهترین دوره هارو حتی خریدم یعنی زمانی این اتفاق افتاد که تکامل پیدا کردم)سراغ فایلهای استاد که اومدم اون اولا تا یه مدت زیادی حس خوب برام هیچ ارزشی نداشت فقط میخواستم خواسته هام رو بدست بیارم منظورم اینه اولویتم خواسته هام بود ولی چون برای تجربشون به شکلی که بهم لذت بدن باید حس خوب رو در خودم میساختم به این دلیل حس خوب رو در خودم میساختم نه بخاطر خود حس خوب(امیدوارم توضیحم قابل درک باشه)خلاصه گذشت و من سالها با قانون زندگی کردم و بدون اینکه خودم متوجه بشم منی که زندگیمو میدادم برای تجربه خواستم و اولویت اول و اخرم تجربه خواستم حتی با حس بد بود به جایی رسیدم که دیگه به هیچ وجه حاضر نیستم هول هولکی فقط تمرین انجام بدم تا خواستم رو بدست بیارم باید اروم تمرینام رو انجام بدم تا دقیقا حین انجام دادنش لذت ببرم از اون تمرین ،برخلاف گذشته برام مهم نیست یکسال یا یکماه طول بکشه تا به خواستم برسم برام مهمه توی تک تک لحظاتی که از زندگیم میگذره هر اتفاقی که میفته از اون اتفاق بیشترین لذت رو ببرم توی این مسیر قطعا ناخواسته هم برام بوجود میاد ولی این ناخواسته رو چون بشدت خودم رو لایق ارامش میدونم به یه نحوی یا حل میکنم یا توجه نمیکنم یا تا زمانی که بتونم رفعش کنم کنار میام باهاش و بچه ها من تمام عمره خودمو که نگاه میکنم توی 30سال زندگیم میبینم من همیشه و هر لحظه چیزی که از زندگیم میخواستم لذت بردن از لحظه ای بوده که توش هستم ولی بلد نبودم لذت بردن یعنی چی یعنی فک میکردم خوب من الان باید زجر بکشم نباید خوشحال باشم تا لحظه ای که به خواستم برسم و یزمانی وقتی به عقب برگشتم دیدم واای من هدفم همیشه توی زندگیم لذت بردن از زندگی کردنم بوده قطعا که ماشین خونه روابط….میخواستم ولی نه بخاطر صرفا داشتنشون بلکه بخاطر تجربه لذتی که دارن و بنظرم این مهمه ترین چیزی هست که توی 30سال از زندگیم فهمیدمش چون دیگه تمام تلاشم توی زندگیم اینه که خودم رو جوری تغییر بدم که بتونم این لذت رو تجربه کنم نه اینکه فقط استرس داشته باشم که به فلان خواسته زودتر برسم ،من الان از مسیر زندگیم دارم لذت میبرم نه کاملا ولی دارم روی خودم کار میکنم که یادم بمونه هدف اصلی من لذت بردن از مسیره نه فقط تجربه کردن یه هدف
چرا این حرفارو اینجا زدم چون بالا گفتم یه مدت هست خیلی سفت و سخت روی فایلها کار نمیکنم و امروز یه بحث با یکی از اعضای خانواده برام پیش اومد و بشدت عصبانی شدم ولی منی که سابقه نداشت توی عمرم توی یه بحث که میدونستم واقعا حق با منه و طرف مقابل اشتباه میکنه کوتاه بیام چون فک میکردم اگر کوتاه بیام اون کار اشتباهش رو تکرار میکنه و پرو میشه فکر میکنه درست میگه بعد از اینکه طرف مقابلم دیدم فوق العاده حق بجانب هست و کلا ادمی هست که فکر میکنه هیچوقت اشتباه نمیکنه و همیشه بقیه اشتباه میکنن فقط به محلی کردم بهش و اومدم توی اتاقم و برای اینکه یکم حس خوب دریافت کنم این فیلو دیدم بعد اولای فایل بود که به خودم اومدم و دیدم خدااای من یه مدت میشه که من فاطمه که عمرا توی بحث عقب میکشیدم و انقدر برام محم بود روی طرف مقابلم رو کم کنم و داشتم هر بار اگاهانه توی بحث با هر سختی بود کم کم خودمو عادت میدادم کمتر بحث کنم بعدش با خودم بیشتر حرف بزنم و موضوع رو پیش خودم حل کنم و…تا کمتر حس بد داشته باشم الان ناخوداگاه بدون اینکه خودم کاری کنم تا عصبانی شدم ذهنم بهم گفت با کسی ک احمقانه هیچ کس رو قبول نداره هر چقدرم بحث کنی حرفت رو قبول نمیکنه و فقط حس بدش میمونه برای تو مگه تو لذت میبری از عصبانیت ؟نه لذت نمیبری پس وقتی میبینی طرف مقابل اینجوریه ولش کن هرکاری میخواد بکنه مهم تویی نه اون برو حال خودتو خوب کن و من اومدم توی اتاق و فایل رو پلی کردم و لذت بردم
و میدونید بچها اومدم اینجا بنویسم تا برای همیشه ثبت بشه و یادم بمونه من باوری که 20سال داشتم رو انقددددر روی خودم کار کردم که عوضش کردم هنوز که هنوزه باورم نمیشه اخه فک نمیکردم به جایی برسم که این باور بحث کردن ناخوداگاه توی من حل بشه یعنی فک نمیکردم الان که مدت های زیادی بود اصولی روی خودم کار نمیکردم اثر کار کردن های قبلیم باقی مونده باشه (البته اینم بگم فایلهارو درسته با جدیت گوش نمیدادم ولی من یه دفتر دارم به اسم دفتر باور و باورای اشتباهم رو توش نوشتم و دلایل کاملا منطقی و درستی که ثابت میکنن این باور اشتباهه رو هم نوشتم و به معنی واقعی در حال جون دادن هم باشم هفته ای دو سه بار صبح قبل از شروع روزم میخونمش)
بچها نمیدونم واقعا چجور این ارامش شادی و حس قدرت و کنرلی که روی زندگیم دارم این حس موفقیت رو توضیح بدم تا درکش کنید
20سال هر چیزی که دور من بود این باور رو تقویت میکرد که 1.به هیچ وجه هدف از زندگی کردن لذت بردن از زندگی نیست 2.توی بحث با ادمای خود خواه انقدر باید بحث رو ادامه بدی تا روش رو کم کنی و قانع بشه و من 2تا باور به این قوی رو توی خودم کاملا تغییر دادم و به جایی رسوندم که ناخوداگاه شدن واقعا باورم نمیشه بلاخره تلاشام دارن جواب میدن و از ریشه زندگیم و شخصیتم داره عوض میشه اتفاق امروز بشدت خوشحالم کرد چون توی یکی از بدترین شرایط زندگیم دیدم من وااقعا تغییر کردم
میدونید چی باعث شد این ناخودگاه شدن باورم اتفاق بیفته ؟اینکه با گوشت و پوست و خونم دوره هارو برای خودم منطقی کردم یعنی دلیل واقعی ومنطقی اوردم توی دوره ها توی دفتر باورهام که این باور اشتباه هست این حرف استاد درسته به این دلیل که…به این دلیل که نتیجش رو دیدم به این دلیل که….یعنی اگاه شدم این باورم در واقعیت اشتباه هست و من رو زمین میزنه نه اینکه فقط بگم خوب بخاطر اینکه یکم حس خوب داشته باشم این باورمو عوض کنم ،ذهن من بشدت منطقی و دنبال دلیل و مدکه و چون دلیل و مدرک اوردم براش و هزاران بار این دلیل و مدرک رو تکرار کردم بلاخره باور کرد
و در اخرم از شما مریم جون که این فایل رو ساختید و خدایی که توی همون دفتر باورهام سالها سعی کردم وجودش رو به خودم ثابت کنم و اسمش رو سازنده نظم گذاشتم چیزی که این نظم رو ساخته و تا این لحظه قوانینی ساخته که این نظم رو حفظ کنن شکرگذارم که این فایل رو بهم نشون داد و چند دقیقه فقط لذت خالص بردم از دیدن این همه زیبایی
سلام دوست همفرکانسی عزیز چقدز خوب توضیح دادید چقدر خوب نوشتید من اصلا از این زاویه به موضوع نکاه نکردم
اصلا دفتری ندارم که باورهام و بنویسم اشتباهاتم و‌بنویسم
راستش من دارم روی ترید تمرین می کنم و یکی از کارهایی که بزرگان ترید می گن انجام بدید همین نوشتن کارهای درست و غلط در زمان معامله است،مثل پوزیشن درست ،حجم و غیره و کارهای اشتباهی که باعث ضرر میشه که خیلی به موارد یاد شده در دفتر شما شبیه،که با خوندان هر روز ان به مرور یاد می گیری اشتباه نکنی و اشتباهات و کاهش بدی که در بلندمدت باعث رشد حساب میشه
عالی بود و این باعث شد من جدی تر کارم‌و انجام بدم
خداروشکر خوشحالم که بهتون کمک کرد
بزار یکم بیشتر توضیح بدم ، نه اینکه فقط اشتباهات رو بنویسم مثلا یکی از نوشته های واقعی توی دفترم اینه که بر اساس اینکه دوره احساس لیاقت شرکت کردم و فهمیدم من هر چییزی که تاحالا بدست اوردم و بدست نیاوردم بر اساس احساس لیاقتم توی اون چیز بوده اومدم نوشتم من این فکر رو دارم که مثل فلانی و فلانی لیاقت پول زیاد در اوردن توی این رشته رو ندارم بعد اومدم زیرش نوشتن جدا از اینکه خدا من و این انسان رو افریده یا نیافریده این فرد روح و بدن و ذهن هست و من از لحظه ای که بدنیا اومدم تا این لحظه روح و بدن و ذهن هستم حالا من انسان تا الان روح و بدن و ذهنی که هستم هیچ چیزی از من کم یا زیاد شده ؟ایا اون انسان چیزی بیشتر از روح و بدن و ذهن شده ؟واقعیت اینه که نه چندین بار نوشتم واااقعیت اینه که نه من روح و بدن و ذهنم اون انسان هم مثل من دقیقا روح و بدن و ذهنه ،بیل گیتس ، ملکه انگلیس کارتون خواب کنار جوب ،متجاوزی که توی زندان هست ، رئس جمهور ایران ، رئیس جمهور امریکا همشون روح و بدن ذهن هستند پس سر سوزنی چیزی بیشتر یا کمتر از من ندارن که بخاطر داشتن یا نداشتن این چیز ارزششون بیشتر یا کمتر باشه خب این اتفاق یعنی منم به اندازه همون کسی که هم رشته منه و درامد میلیاردی داره از رشتش ارزشمندم
من و شما همه اینو میدونیم که هممون انسانیم ولی پیش خودمون میگیم نه حتما اون یچیز بیشتر از من داشته که موفق شده ولی واقعیتی که نمیتونی تغیر بدی اینه که هیچ چیز بیشتر نداشته فقط فکرش رو تغییر داده نتیجشم دیده تو فکرت رو تغییر ندادی نتیجه هم ندیدی(البته این تغیر فکر رو همینجوری عمرا ذهنم باور میکرد که اثر میزاره توی زندگی ولی تمام نتایجی که ازش گرفتم رو انقد نوشتم که عقلم به چشم خودش دیده این تغییر فکر نتیجه میده)
بحالا شما قطعا هر روز به این فکر نمیکنی که خب فلانی هم جسم و روح ذهن هست مثل من پس هیچ ارزشی بیشتر یا کمتر از من نداره بخاطر همیین براحتی ذهنت میاد گولت میزنه که تو حتما یچیزی کمتر از اون داری که الان به دستاورد اون نرسیدی
ولی وقتی میای هر روز این دفترو میخونی میبینی نه خدایی بدون اینکه بخوام قلو کنم یا الکی مثبت نگاه کنم واااقعا هیچ چیز من از اون کمتر نیست که بدلیلش ارزشم کمتر باشه ، همین رفته رفته فکرت رو عوض میکنه که پس تو هم ارزش پول رو داری پس لایق پول زیاد هستی
و اینکه نمیدونی نمییدونی از شر چه باورهایی که زندگی رو برات زهر میکنن نجاتت میده یروزی بخودت میای و اشک تو چشات جمع میشه میگه خدااایا مگه میشه این باوری که مثل مته 20سال مغزمو سوارخ کده بود الان عوض شده باشه مگه امممکان دارهه
بخااطر همین لذتی بی اندازه ای که داره واقعا دوست دارم همه بچها ازش استفاده کنن
به نام پروردگار و فرمانروای کهکشان بزرگ
خدا روشکر بخاطر این همه زیبایی که دیدم . و این
منظره زیبا قدرت خدا رو بهم نشان داد و این رو
متوجه شدم که چقدر خدا پر قدرت و بزرگ است .
یه چیز جالبی که دیدم در این منظره زیبا اینکه در
عین اینکه برف طبیعت رو پوشانده بود هنوز گیاهان سبز بودند و حتی میوه قشنگی که مریم جان نشان دادند برام جالب بود که خدا میتونه همه چیز رو در کنار هم قرار بده
و نور خورشید که از لا به لای درختان می‌تابید روی. برف چقدر برفها را درخشان کرده بود
و چقدر قدرت خدا رو دیدم که با دونه ی برف خیلی کوچیکه تمام این طبیعت را از برف سفید پوشانده بود.
به نظرم خداوند مثل یک نقاشی است که خیلی زیبا خلق میکنه اثر هنری خودش رو در طبیعت . خدایا شکر بخاطر این همه نعمت
خدایا شکر بخاطر حس خوبی که داشتم از دیدن این منظره .
خدایا شکرت که قدرتت رو هر لحظه دارم میبینم
و تو همیشه همه جا کنار ما هستی و همه ی ما رو داری هدایت میکنی
سپاسگزارم از استاد عزیز و مریم جان بخاطر این تصاویر قشنگ و سپاسگزار خداوند بخاطر اینکه منو هدایت کرد که این منظره زیبا رو ببینم
خدایا شکرت
سلام مریم جون فوق العاده عالی
واقعا لذت بردم از این برف زیبا
واقعا حسش معنویه و مدیتیشنی هست برای خودش
چقدر عالیه که کارای خونتون وخودتون به تنهایی انجام میدین و همسرتونم کمکتون میکنه
خیلی عالیه ایجوری آدم در کنار هم به خونش برسه
واقعا آدم لذت میبره به راحتی برای حل مسائلتون اقدام میکنید البته که تکاملش طی شده
چقدر ارامش شمارو دوس دارم
واقعا برف هم وقتی میباره فراوانی رو یاد ادم میاره
چقدر زیاد برف بارید
و آسمون زیبا با ابرهای فوق العاده خدایا شکرت
مرمری رو چقر دوس داشتم چقدر زبرو زرنگه
و اون و آهنگ ملکا روی ویدیو واقعا عالی و به به جابود
خیلی لذت بروم اشک تو چشام جمع شد و همش خداوند رو به یاد خودم آوردم
چه صلاه نابی
اینکه شما میتونید اونجا بمونید
چیزی جز توحید باعثش هست؟
اینکه شما دتایی باهم زندگی آروم و شادی دارید چیزی جز توحید و سپاس گزاری هست؟
اینکه استاد اینهمه وقت دور از خونش هست چیزی جز توحید وسپاس گزاریه؟
البته که شما اونجا هستید و کاراتونم از قبل انجام دادید توحید رو از قبل ساختید
توحید که یک شبه به وجود نمیاد
اگر نگرانی داریم توی زندگیمون همش به خاطر بخش های ساخته نشده توحید هست که
توکل به خدای مهربان و توانایی های خودمون میسازیمش فقط کافیه توجه نکنیم بهشون و ایمان داشته باشیم درست میشه و هروز بر اساس اولویت بندی
کارهامونو انجام بدیم
سلام سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیزم صمیمانه از خداوندسپاسگزارم که دیروز عصر منو هدایت کرد به سایت و از شما سپاسگزارم که این فایل بسیار بسیار زیبا را برامون تهیه کردین،دیشب با وجودی که بی نهایت خسته بودم از یک روز کاری گفتم قبل از خواب این فایلو ببینم ،چقدر زیبا بود چقدر همه چیز دلنشین بود اصلا قلبم به شوق اومده بود از دیدن ثانیه به ثانیه این قسمت از زندگی در بهشت ,خدا شاهده با قلبم تحسین میکردم و سپاسگزاری میکردم بابت بارش برف و میگفتم مطمئنم که شیراز هم بارندگی میشه و خدا شاهده که همون دیشب از نیمه های شب بارش باران شروع شد و این برای من بسیار حیرت انگیز بود چون در آسمون ذره ایی ابر نبود که پیش بینی باران باشه ،خدا را بی نهایت سپاسگزارم که با تحسین و سپاسگزاری میشه مهاجرت کرد به مدارهای بالا ،قانون جهان بسیار زیبا و شیرین و دلچسبه که فرکانس با حس خوب بدیم و ما را هدایت کند به جاهای بهتر مدارهای بهتر و بالاتر ،خدایا شکرت ،یه مدته فرصت نکردم در سایت کامنت بزارم و الان یه رد پا برای خودم و دوستان عزیز عباس منشی ام میزارم از نتایجم از عمل به فایل های استاد عباس منش :
من از مهرماه متعهد شدم که دوره دوازده قدم مجدد شروع کنم و تا قدم چهار خریداری کرده بودم و خدا را گواه می‌گیرم فقط با گوش دادن به فایل ها و نکته برداری با احساس خوب در سال 99 خداوند مرا هدایت کرد به خرید ماشین صفر و این برای من که پول چندانی پس انداز نداشتم به آسانی اتفاق افتاد خدا را بی نهایت سپاسگزارم
از مهر ماه امسال که شروع کردم مدت زمان کمتر از 30 روز من هدایت شدم به یک شغل بهتر با درآمد بهتر در مکان بسیار بهتر از کارقبلم و تمام این نتایج را مدیون قدم دوم جلسه چهارم که استاد در مورد ثروت ها و نعمت ها صحبت میکردن و من هر روز بلا استثنا فقط این فایل را گوش میدادم اصلا روحم بسیار تشنه شنیدن این فایل بود و عزتمندانه و به آسانی و به آرامش تمام من هدایت شدم به شغل جدیدم که بسیار دوستش دارم و از انجامش لذت میبرم و در این مسیر در حاله رشد هستم ،مهرماه 1403 که تصمیم گرفتم دوازده قدم را شروع کنم گفتم من تا قدم چهار خریدم،برای خرید مابقی قدم ها را چکار کنم من که حقوقم کمه اما خداوند منو هدایت کرد به شغلی بهتر و درآمدی بهتر که بتوانم آسان تر قدم های بعدی را خریداری کنم البته تازه قدم دوم جلسه قرآنی هستم که اصلا نمی توانم سرسری از این فایل های ارزشمند بگذرم ,
خدا را بی نهایت سپاسگزارم که در هر لحظه ما را با فرکانس های آگاهانه مان بسوی خواسته هایمان هدایت میکنید
کلا من هر زمان که با استاد و سایت جلو میروم زندگی ام بسیار نرم و لطیف و آسان و آرام می شود و همیشه باورم اینه که استاد عباس منش شعار نمی دهد و نتیجه دارد و همین منو قرص و محکم میکنه برای ادامه راه و چقدر در کانال هایم تبلیغات استاد عباس منش میکنم که عضو سایت شوند و تا بچه ها زندگیشون متحول کنند و در نهایت خداوند را بی نهایت سپاسگزارم که این همه مرا عاشقانه دوست دارد و کاری کرده که تمام نعمت هایم برایم مرئی باشد و سپاسگزاری باشم خدایا شکرت،از مریم جان و استاد عزیزم درخواست دارم سریال زندگی در بهشت ادامه بدین چون این فایل ها خیلی ایمان ما را قوی تر میکنه دیدن زیبایی ها خیلی احساس ما را خوب میکنه برای قوی تر شدن و قدرتمند شدن و جدا شدن از بدنه ی جامعه و آسان شدن تمام امور ،واقعا دوست داریم به روز با شما جلو بریم ،مچکرم از شما دوستون دارم
خدا رو شاکرم که دوباره این سریال الهی و سازنده رو آپلود کردید.
حرفاتون، سبک زندگیتون، محصولاتتون و رفتار و اعمالتون زیباترین بخش زندگیم شده، اعتبار همه‌شون رو میدم به رَبِّ نازنینم و بی‌اندازه سپاسگزارم که تمام وقت آزادم رو اختصاص میدم به بودن توی سایت خدایی و توحیدیتون.
زندگیتون زیباترین حالت ممکنی است که میتونم بهش فکر کنم و تصویر سازیش کنم با احساساتم، خدا همیشه پشت و پناهتون باشه استاد و مریم مهربون.