https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/05/abasmanesh-2.webp8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2025-05-13 04:40:002025-05-13 04:40:58سریال زندگی در بهشت | قسمت 263
469نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم مریم خانوم نازنین و همه همراهای این خانواده صمیمی
خیلی از دیدن این ویدئو چیز یاد گرفتم و خیلی خوشحالم که خداوند این سعادت رو به من هدیه داد تا بیننده و دریافت کننده این همه نعمت باشم
چقدر برام بهتر جا افتاد که و باورم عمیق تر شد که قانون سلامتی واقعا ریشه در وجود انسان داره و چقدر همراستا با ساختار بدن انسان هست
همونطور که استاد در دوره قانون سلامتی گفتن که ما میلیون ها ساله به این شیوه زندگی میکنیم، و من از اون روزی که دوره رو خریدم که فک میکنم برمیگرده به همون روزهای اول که دوره منتشر شده بود، دارم رد پای صحبت های استاد رو دنبال میکنم در زندگی واقعی
طول عمر مردم رو بررسی میکنم، سلامتی ای که دارن و بیماری هایی که دارن و علت هاش، مطالعه بیشتر راجع به هورمون ها، مطالعه بیشتر در مورد اتفاقاتی که با هر رفتار چه غذایی و چه فیزیکی و چه ذهنی در بدن انسان رخ میده
این قسمت از زندگی در بهشت باقعا برای من نعمت بزرگی بود چون بهم بیشتر ثابت میکنه و ایمانم رو به خداوند ، بدن انسان و البته که دوره های استاد عباس منش بیشتر میکنه
من همیشه با دوستای خیلی نزدیکم که صحبت میکنم حرفم اینه که استاد عباس منش هر دوره ای بذاره من چشم بسته میخرم یا اگر یک روزی استاد به من بگه همه دارایی هات رو به من بده تا بهت بگم چیکار کنی من شک نمیکنم. و این ایمان و اعتماد طی 7-8 سال به وجود اومده و من هیچوقت آدم زودباوری نبودم. طوری که حتی از سخت گیر بودن ذهنم به قول استاد از اون طرف بوم افتادم پایین.
بازم ممنونم از شما مریم نازنین برای این هدیه ارزشمند.
این روزها در مومنتوم بسیار قشنگی هستم و این یکی از فایلهایی بود که هدایتم گفت باید ببینم
از طرف من هم روی ماه استاد نازنین رو ببوسید و در پناه الله باشید
چه قدر این قسمت از سریال زندگی در بهشت درس های بزرگی داشت، به وضوح میتونم ببینم حتی نزدیکانم که با بچه هاش.ن چطوری رفتار میکنن!!! بچه از طبیعت خودش دور میکنن به جای اینکه اجازه بدن دنیای اطرافش رو کشف کنه همش منع میکنن که این کارو نکن اون کارو نکن، چقدر بچه رو محدود میکنن و نمیزارن خودش باشه.
چه قدر ترس های الکی برای بچه ایجاد میکنن مثلا اونجا تاریکه نری لولو خور خوره میخورتت.
کم بدو می افتی دست و پات میشکنه.
اگر بردمت خونه یه دست کتکت زدم اونوقت میفهمی نباید انقدر شلوغ باشی.
الان وقت خوابته باید الان بخوابی.
باید این غذا رو بخوری.
اگر نخوابی شبح میاد میبرتت و… خلاصه باورهای ضعیف کننده ی زیادی به بچه میدن و اون رو یک فرد وابسته و گاهی با اعتماد به نفس و عزت نفس بسیار ضعیف بار میارن که میتونه خطرناک باشه برای آینده ی بچه.
از لحاظ تغذیه هم نمیزارن که بدن کودک به شکل طبیعی کارش رو انجام بده و انقدر با روش های من درآوری بهش غذا میدن تند تند بیمار میشه و همش باید شربت و دارو و آمپول و…
من هنوز دوره ی قانون سلامتی رو نخریدم ولی ایمان دارم این دوره فقط در زمینه ی تغذیه نیست بلکه شیوه ی درست و طبیعی زیستن ما رو بهمون یاد میده.
مرسی خانم شایسته ی عزیز که این قسمت رو به اشتراک گذاشتید
توی کامنت قبلی در مورد نشانه ای که خداوند با این فایل به من داد گفتم و اینکه در دوره قانون سلامتی دچار چالش هایی شده بودم و نگرانی هایی به سراغم اومد و خداوند با این فایل من رو به ادامه راه مطمئن کرد.
میخوام در مورد یکی دیگه از نشانه های این فایل بنویسم.
من 10 سالی میشه که قصد بارداری دارم و هر چی آی وی اف و … کردیم جواب نگرفتیم.
و روز به روز وضعیت جسمی ام با خوردن داروها بدتر شده.
که نشانه ای برام اومد و دوره قانون سلامتی رو خریدم.
راستش پارسال بود که با فایل های دانلودی و فایل ترمزهای ذهنی ، متوجه یک ترمز ذهنی بزرگ در خودم شدم.
من از یک طرف میگم بچه دوست دارم ، از طرفی بچه دار شدن رو مانعی میدیدم برای پیشرفت کردن،
در کل علاقه دارم به پیشرفت و کار کردن روی شخصیت خودم ،قبل آشنایی با شما و این سایت هم همش دنبال کتاب های روانشناسی ، خودشناسی ، موفقیت ، کلاس های مختلف و … بودم، تا اینکه خداوند منو به اصلی ترین و درست ترین مسیر هدایت کرد.
افرادی که دور و بر من بودن الگوهای خیلی نامناسبی بودن.
تمام خانم های اطراف من بعد بچه دار شدن خونه نشین شدن و کارشون شده بچه داری و هیچ پیشرفتی تو زندگی شون و توی شخصیتشون نمیدیدم.
حتی همیشه گلایه میکردن از اینکه وقت نمیکنن ذره ای به خودشون برسن و بچه داری شده تمام زندگی شون، کم خوابی ، عدم تحرک ، نرسیدن به پوست و مو و ظاهر ، حتی یک صفحه کتاب وقت نمیکنن بخونن.
و من ته قلبم این مدل زندگی رو دوست نداشتم.
و زندگی فعلی ام که میتونم ورزشم رو بکنم، به تغذیه ام برسم، به خودم برسم ، به تفریحم برسم و مهم تر از همه روی شخصیتم کار کنم و از کسب آگاهی و یادگیری لذت ببرم (واقعا با هر بار یادگیری حس خوبی پیدا میکنم )
رو دوست داشتم .
این ترمز رو در خودم پیدا کرده بودم.
حتی فهمیدم علت اینکه آی وی اف ها موفقیت آمیز نبوده این بوده که تو ذهن من بارداری با آی وی اف مساویه با 9 ماه استراحت بیش از حد ، رعایت کردن های بیشتر ، احتیاط های بیشتر ، از بین رفتن آزادی ها، محدودیت های بیشتر و …
و همیشه ته قلبم ترجیح میدادم که طبیعی باردار بشم که نیاز به استراحت خاصی نباشه.
حتی این 3 باری که آی وی اف کردم 15 روز کامل استراحت مطلق بودم، که ته قلبم یک تضادی داشت با زندگی که میخواستم.
و خداوند نشانه ای دیگر به من داد.
الگویی مناسب
از یک خانم که با خودش در صلحه، بچه داری مانع پیشرفت و اهداف و برنامه هاش و استراحتش نیست.
با وجود بارداری ، با وجود بچه داری زندگی اش مثل قبل جریان داره.
حتی متوجه یک پاشنه آشیل در خودم شدم : سخت گرفتن زندگی.
دیدم من خیلی خیلی خیلی توی همه چیز به خودم سخت میگیرم.
دوست دارم همه چیز کامل و دقیق انحام بشه.
واسه همین همیشه یک نگرانی دارم.
و یک خودسرزنشی ، وقتی اتفاقات مطابق میلم پیش نمیره،مطابق برنامه ریزی که کردم.
، خودسرزنشی ، خودسرزنشی، کمال گرایی،استرس از انجام نشدن کارها طبق قوانین ذهنی ام و خودسرزنشی دوباره و ….
و یک چرخه معیوب تکراری
چقدر این قسمت از سریال زندگی در بهشت برام درس داشت ،
درس آسان گرفتن کارها، آسان گرفتن بچه داری ، نترسیدن از اتفاقات جدید ، استقبال از تجربه های جدید زندگی ، و آسان گرفتن زندگی
یک الگوی مناسب .
یک خانم که با خودش در صلحه ، و با جریان زندگی پیش میره ، و از زندگی لذت میبره، نگرانی نداره.
مقررات خاص و پایبند کننده تو ذهنش نداره، یک اصول و چارچوب خاصی که اگر زندگی طبق اون پیش نرفت نگران بشه ، نداره
رها و آزاد
خودش رو به دست جریان زندگی سپرده و لذت میبره ، از زندگی ، از دنیا ، از اتفاقاتی که قراره رخ بده ، از آینده.
چقدر توکل داره.
چقدر ایمان داره به خداوند.
به استقبال آینده میره.
چه حس قشنگی داره این مدل زندگی کردن.
دوست دارم رها و آزاد باشم، با آغوش باز به استقبال آینده برم ، بدون نگرانی ، به خداوند توکل کنم،
خدایا شکرت بابت این آگاهی ها ، این خودشناسی ، این درک جدیدم از زندگی ، و این الگوهای خوب ،
و امیدی که نسبت به آینده به من میدی.
آینده ای زیبا با باورهای درست تر ، درک بهتر و روز به روز کار کردن روی خودم.
چقدر از اینکه دوباره ما رو مهمون بهشتتون کردید سپاسگزارم و قدردانم .
شما با سخاوت و از خود گذشتگی در لحظاتتی که میتونستید در سفر و هر موقعیتی فقط لذت ببرید ، ما رو شریک لحظات نابتون گردید.
شاید باور نکنید اگر بنویسم تا حالا 4 بار هم سریال زندگی در بهشت و هم سفر به دور امریکا رو از اول تا اخر دیدم .
برای من دیدن لحطات قشنگی که به تصویر کشیدید همیشه جذاب و مایه ارامشه و هنوزم وقتی حالم رو میخوام بهتر کنم اولین چیزب به ذهنم میاد ،نگاه کردن به این فایل هاست .
جالبه من جغرافی امریکا رو به مدد این سریال از ایران بهتر میشناسم . چون کسی تا بحال اینجور با عشق از سفرهاش سریال تهیه نکرده که بفرسته برای میلیون ها نفر دیگه تالذت ببرن . دمتون گرم .
این دو تا قسمت اخر هم عالی بودن ، صحنه های برفی و فیلمبرداری جذابتون مریم جان باعث شد باز قلبم مثل همیشه برای پاردایش غرق شور و اشتیاق بشه .
و فرزند پروری این بانوی امریکایی واقعا بینظیر بود .
چقدر خوبه که میتونن فرزندانی با عزت نفس بالا و ازاده و بزرگ منش تحویل جامعه بدن . چقدر والدین اینجوری امن
هستن . ممنون که این لحظات رو با ما به اشتراک گذاشتین.
و جالب اینجاست که چقدر خوب تونسته بعد از بدنیا اوردن 3 تا فرزند اندام خودش رو همچنان رو فرم نگه داره و هیچ برنامه ایی در زندگیش باعث نشده ، از رسیدن بخود و ورزش و خود دوستی کنار بکشه . تحسین بر انگیزه
خانم شایسته عزیزم نمیدونم چه طور ازتون قدردانی کنم بابت این قسمت از سریال زندگی در بهشت.ممنون که این تجربیات رو با ما به اشتراک گذاشتین.
و دقیقا خداوند با این فایل جواب درگیری های ذهنی من رو داد.
جواب سوالاتم رو و دوباره قلبم رو مطمئن کرد.
بزارین بگم که من دوره قانون سلامتی
رو خریدم و حدود 6 ماه هست که دارم استفاده میکنم ولی چالش هایی داشتم تو مسیرم.
اول از همه بگم داستان هدایت من به این دوره در پروژه خانه تکانی ذهن بود .
زمانی که از شدت درد لگن حتی خواب راحت نداشتم و یک مشکل زنانه که چندین سال هست درگیرش هستم.و از خداوند درخواست کمک کردم و خداوند با یکی از فایل های پروژه خانه تکانی ذهن چنان قلبم رو مطمئن کرد که جواب مشکلاتم و راه حل سلامتی ام این دوره است .
با وجود اینکه لاغر بودم ولی داشتن سلامتی برام مهم بود و این دوره رو خریدم.
ولی …
در بین راه نگرانی اومد سراغم، خیلی کاهش وزن داشتم و نگران از دست دادن عضلاتم بودم ،نگران لاغری،
و این باعث شده بود باورهای درستم نسبت به قانون سلامتی تحت تاثیر قرار بگیره.و نتونم مسیر رو به درستی پیش ببرم.و دچار چالش هایی تو مسیر شدم.
نگرانی = شک به ادامه مسیر ، اطمینان نداشتن از نتیجه گرفتن، باور نداشتن به درستی مسیر
وقتی باور نداری که مسیری که میری درسته، نتیجه نخواهی گرفت.
من یک باور اشتباهی در مورد خودم دارم که از کمال گرایی میاد و اونم اینه که یا کاری رو انجام نمیدم یا اگه انجام میدم اونو به بهترین شکل انجام میدم.
واسه همین بدون رعایت قانون تکامل شروع کردم به استفاده از دوره و … چالش هایی که برام پیش اومد.
و نگرانی هایی که برام به وجود آورد.
خانم شایسته عزیز درست گفتین دوره قانون سلامتی فقط بحث تغذیه نیست، جنبه های دیگه ای هم داره، مخصوصا آرامش ،
و من تمرکزم روی همه ابعاد بود به غیر از آرامش ذهنی.
و باورهای منطقی که استاد در مورد سلامتی و لاغری گفتن کم کم جاش رو کمرنگ کرد تو ذهنم و نگرانی از لاغری و از بین رفتن عضلات پررنگ شده بود تو ذهنم.
این قدر تمرکز کرده بودم روی این مشکل که هر چی میخواستم چالش هامو حل کنم بدتر میشد.
این نگرانی باعث شده بود درکم از آگاهی های دوره درست نباشه و فقط جملاتی رو بشنوم که برام سوال پیش بیاد یا ندونم چه کار کنم؟ منی که لاغرم تو این شرایط چه راهی درسته؟ چه کار کنم که هم به بدنم کمک کنم، هم بتونم ضعف ها رو مدیریت کنم و …
چه باور های درستی توی این فایل بود.
در مورد قوانین سلامتی، در مورد اینکه حتی اون خانم با توجه به نیاز بدن بچه اش بهش غذا میده، بعضی روزها کمتر ، بعضی روزها بیشتر.
راستش خانم شایسته عزیز ، انگار خداوند که یکبار من رو هدایت کرده بود به این دوره ، دوباره با این فایل میخواست نگرانی هام رو رفع کنه، و قلبم رو مطمئن کرد که مسیر درست سلامتی همینه.
نگران لاغری نباش، ببین خانم شایسته بعد 6 ماه عضلاتش رشد کرده و تو الان 6 ماه شده ، پس از این به بعد اتفاقات بهتری برات میفته.
خداوند میخواست به من بگه نگران نباش، صبر داشته باش ، به من ایمان داشته باش، به راهی که نشونت دادم ایمان داشته باش، اگر با اطمینان قلبی دوباره فایل ها رو گوش کنی جواب سوالاتت رو پیدا میکنی، فقط باید باور داشته باشی که این راه درست ترینه.
با اطمینان قلبی به من و به این مسیر دوباره از اول شروع کن،
نتایجت رو به یاد بیار و ببین با وجود چالش های مسیر چه نتایجی گرفتی .
اونها رو پررنگ کن تو ذهنت، و تمرکزت رو بذار روی اونها.
بارها و بارها استاد گفتن اگر فکر کنین لاغری بده ، نمیتونین از دوره نتیجه بگیرین و درست استفاده کنین،
و من از همون اول نگران شدم.
نگرانی = عدم درک درست آگاهی های الهی این دوره = عدم دریافت الهامات خداوند برای استفاده بهتر از این دوره
خداوند باز هم منو رها نکرد ، وقتی در اوج نگرانی بودم و صداش زدم ، دوباره دستم رو گرفت ، جواب درخواستم رو داد ، قلبم رو مطمئن کرد به ادامه مسیر.
خدایا شکرت که همیشه همراهمی ، خدای سریع الاجابه من ، خدای آرامش دهنده من، خدایا شکرت
من مدتی سریال زندگی در بهشت رو میدیم و تا قسمت 237 دیده بودم و امروز به طور اتفاقی اومدم که ادامه ش رو ببینم و دیدم که یه فایل جدید آپلود شده و نمیدونین چقدرررر خوشحال شدم از اینکه دوباره فایل جدید گذاشتین. ممنونم بابت این فایل فوق العاده پر از درس بود برای من که تصمیماتی دارم برای تغییر زندگیم و انگار یسری ترسها رو درمورد بارداری و محدودیتهایی که ممکنه بچه با آمدنش ایجاد کنه رو از من گرفت. چقدر واقعا این سبک از زندگی ایده آل هست. اینقدر در آرامش و صلح بودن با زندگی و خودمون لذت بخشه. ما فکر میکنیم تو هر مرحله از زندگی اگه وسایل و امکانات بیشتری داشته باشیم لذت خواهیم برد. در صورتی که با چیزایی که تو این فایل دیدم مطمئن شدم که اینطور نیست و حال خوب ساده تر از اینها به دست میاد.
واقعا ممنونم از وجودتون خانم شایسته عزیز و استاد عباسمنش که هروقت میخوام به سایتتون سر بزنم یه شوقی تو دلم میاد و انگار یه پناهگاه امن هست برام. شاید خیلی فاصله وجود داره از لحاظ مسافتی بین ما، ولی انرژی فوقالعاده تون سرتاسر این سایت رو گرفته و به ما هم میرسه️
وقتی شروع به دیدنش کردم بهتر و بیشتر متوجه آگاهیش شدم انگار بهتر شنیدمش بهتر دیدمش
این نشون دهند رشد آگاهی در منه
این نشون میده مدار من درحال تعقییر
و من روند تکامل و رشد رو دارم درست طی میکنم
و چقدر جایی شکر داره
ایمان این زن ستودنیه
که این قدر با جسارت و عشق فقط وفقط بخاطر دل خودش زندگی میکرد
چقدر زیباست که این زن حالش با خودش عالی بود در کمال ساده زیستی یه زندگی عالی رو پیش میبره
آفرین بر این زن که هم یه مادر هم یه معلم هم یه همدمه
هم یه همسفر
هم مربی و هم یه الگوی بسیار سوتودنی
انسانی که در این عصر بتونه چنین طرز فکری داشته باشه و اقعا ستودنیه
من فکر میکنم این سفر های که داشته به رشد شخصیت و آگاهی اون کلی کمک کرده
چون فقط یه آدم با یه ذهن باز و آگاه میتونه همچین طرز فکری رو پرورش بده
ما در عصری زندگی میکنیم که مدادم شکایت داریم از نبود وقت و زمان
اون وقت این خانم هم در سفره هم به بچهاش آموزش میده که چطور درس بخونن چطور وقت میکنه؟
جز با برنامه درست و ایمانی که عمل میاورد؟
چطور با این همه حجمه ترس از فراینده بارداری و زایمان یه آدم بدونه داشتن ماما و بیمارستان در منزل زایمان میکنه
عجب
جز ایمان و توکل جز هدایت از پرودگار
همه میدونیم از شروع بارداری تا پایانش کلی سونگرافی ،آزمایش های مختلف وووووو
هزاران دنگ فنگ دیکه ای رو باید بگذرونی تا از سالمت ظاهری بچه مطمعن باشی بجز هزینه های سنگین مالیش و نوع تعذیه و برنامه هرماه پزشکی که متخصص برات مینویسه ووووو
تاز جدیدا همه ماما خصوصی میگیرن برای زایمانشون که کنارشون باشه،البته این های که عرض کردم بد نیست اما سبک زندگی این این زن و خانوادش انگار که با ذات و طبیعت انسان هم خونی بیشتری داره.
جالب که در همچین عصری یه همچین انسان های با ایمانی زندگیشون رو به سبک خودشون پیش میبرن.
چیزی که خیلی باد بود در این زن ایمانشون بود
چون فقط انسان های با ایمان هستن که این چنین با خودشون در صلح هستن زندگی خودشون رو دارن
و در کمال ساده زیستی زندگی رو پیش میبرن
بدونه تجملات بدونه نیاز به خود نمایی بدونه در گیر کردن خودشون با شرایط زندگی
انگار که این مدل آدم ها این جورن که باد بیاد بارن طوفان بیاد سیل
روندشون همون چیزیه که با ذات الهی شون هماهنگه
نه اینکه مثل بید با هر بادی بلرزن ویا با هر تعقییر جدید در اطرافشون تعقییر کنن
یا با مد شدن هر چیز تابع مد باشن
بخوان خاص رفتار کنن خاص بپوشن
در معرض توجه و دید باشن
اینا با ایمانانن این تقوا واقعی رو اجرا میکنن و ایمان رو در عمل زندگی میکنن
چقدر خوبه که ما این جور سبک ها رو دنبال کنیم تا ما هم الگو بگیریم از اینجور انسان های ثابت قدم و با ایمان
من فکر میکنم که هر چه انسان از نظر علمی و زمینه های دیگه بشر پیشرفت میکنه
ایمانش هم ضعیف تر میشه
اطمینانمون به این جهان و قانوناش کم کم تر میشه
چرااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انگار که مثل یه رباط همش باید یه سریعی کار هارو روی برنامه و روتین انجام بده
چون این روندش
این روند کنترل بشر
که همچی کنترل شده باشه
انگار که ماه هم درگیر چنین ماجرای هستیم اما بی خبر
وگرنه چرا یه انسان در یه کشور پیشرفت باید این قدر عقاید و رفتارش با بقیه فرق کنه
به نظرم اینا زندگی رو زندگی میکنن
نه انسان های که شب روز میدون تا هشت شون گره نه هشون نباش
و تمام فکر ذکرشون بش
تامین معاش،پر کردن خلاها
و همه ی کاری که هم انجام میدن البته همش هم بد نیست اگر اندازه ای غائل باشیم کمک بسیار کمک کنندس
اما ایا ما اندازه رو حفظ میکنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همه ی این تلاش برای پول دار شدن
سرمایه رو زیاد کردن
معامله های پر سود
بهبود رابط ها
تلاش برای از دست ندادن
چسبیدن به شرایط
کاشت ناخن هر ماه
اکسشن مژ
کراتین مو
تزریق انواع ژل ها و فیلر ها
انواع آرایش برای جلب توجه
سعی برای جوان ماندن
انوع عمل هایی زیبای
هزینه های سنگین و سایل آرایش خرید های بیهوده
جشن های آنچنانی
صنعت پرن ووووو
و ادامه این روند تکراری
انگار که از صبح که بیدار میشیم جز فکر کردن به این موضوعات و رسیدن بهشون کار دیگه ای نداریم
الهی صدهزار مرتبه شکر بخاطر هدایتم ب این مسیر زیبا،خدایا شکرت بخاطر این بهشت زمینی چقد زیباست
چ رنگ سبز چمن ها و درختا مخملی بود خییلی حس خوبی بهم داد
مخصوصا اون نم نم بارون روی دریاچه چقد حس فوق العاده اس بهم منتقل کرد
لطافت هوا،بوی چمن ها
.
برونی زیبا و مرمری و اون پرنده ی سفید ک پرواز کرد و رفت
خدایا شکرت بخاطر وجود استاد شایسته عزیزم ،وقتی فیلم شروع شد و ی صدای پرانرژی با تن بالا رو شنیدم
گفتم چرا ی کس دیگه داره بجا خانم شایسته حرف میزنه، بعد ک ی کم گذشت متوجه شدم خودتون هستید
صداتون چقددددد تغییر کرده جقدددد پرانرژی و رساتر شده چقد اعتماد ب نفس تون ،آرامش تون بیشتر شده
خدایا شکرت چقد لذت بردم و تحسینتون کردم ک اینقد عالی مدارها رو دارین طی میکنین و هرروز شخصیت قوی تری میسازید
خیییلی انرژی گرفتم ک منم یک روز ب این مرحله برسم
الهی صدهزار مرتبه شکرت
نکاتی ک از این قسمت یاد گرفتم
از این مادر مهربان و توحیدی آمریکایی
-این مادر خیییلی باخودش در صلح بود از هرلحظه زندگیش داشت لذت میبرد
-خیلی آدم آسون گیر بود و کارهاش راحت پیش میرفت
-هم ب خودش اهمیت میداد اونجا ک داشت استراحت میکرد و نوزاد خوشگلش رو سپرده بود ب بقیه اعضا خانواده طبق تقسیم کاری ک کرده بود قبلا
و این نشون میده ک مادر فقط مسئول بجه نیست همه باید همکاری کنن
هم برای تایم استراحت و مدیتیشن ش
هم برای تایم ورزشی ک هرروز یک ساعت انجام میده
همه چی طبق برنامه و نظم بود توی زندگی ایم مادر و این نشون میده وقتی ک برنامه ریز خوبی باشی و خوب عمل کنی
هم ب بچه داریت میرسی
هم ب درس بجه ها
هم ورزش میکنی
هم ی تایم خالی میکنی برای دل خودت ک وصل بشی ب خدای درونت
ی نکته ک خیلی منو تحت تاثیر قرار داد
لباس کم و آزاد بچه بود ک با محیط تبادل انرژی داشته باشع
با پرهنه روی زمین گذاشته میشد ک انرژی محیط و دریافت کنه
میتونست همه جی رو مزه کنه تا بهتر محیط اطرافش و درک کنه و خییلی جالب بود برام خودش با آرامش کنارش بود ک چیزی و قورت نده
من چندتا خواهر زاده دارم،یادمه ک وقتی کوچیک بودن مادرشون چقد حساس بود ک چیزی و دهنش نکنه و اگه اتفاقی جیزی و دهنش میزاشت دیگه واویلا بود
جیغ و گریه و ترس اینکه الان خفه میشه و..
ما واقعا توی این مورد ایمان نداریم ک بسپریم ب خدا بچه مون رو
فک میکنیم قدرت خودمون بیشتراز خداست و میخواییم مسئولیت همه جیز رو دوش خودمون باشه ک این زندگی رو سخت میکنه
نکته ی بعدی اینکه بچه فقط فقط شیر مادر و میخوره تا الان ک 9 ماهش هست
و جالبتر اینکه اصلا تا حالا مریض نشده
و خداوند چقد قشنگ سیستم بدن و خلق کرده ک خودش هوشمنده و سیستم ایمنی بدن خییلی عالی کارش و انحام میده
اگه ما طبق برنامه ی زندگی ک خداوند داده عمل کنیم
توی قرآن راجب همه چی گفته شده
حتی درمورد شیردادن ب بچه تونم تا دوسال
چیزی ک این مادر آمریکایی دوسداشتنی داشت بهش عمل میکرد و فقط شیر میداد ب بچه اش
نکته ی دیگه ک متوجه شدم رابطه ی زیبای پدر خانواده با نوزاد بود..
اینکه ایشون هم با آرامش باهاش بازی میکرد چقد انرژی خوبی داشت
و باز رابطه ی دختر خانواده باهاش چقد خوب بود با آرامش ،بدون هیچ دغدغه ای از وجود هم لذت میبردن
واقعا ب قول خانم شایسته نگاه کردن ب این مادر و فرزند و خانواده اش مث یک مدیتیشن برای منم بود
الهی صدهزار مرتبه شکرت
نکته ی دیگه اینکه این خانم کل دوران بارداری و تو سفر بوده و هیچ مشکلی نداشته پس سفر هیچ خطری نداره برای ی خانم باردار
و ورزش کردن،این خانم اینقد ایمان قوی داره و ب خودش و بدن قوی خودش باور داره ک یک هفته قبل زایمان تو ی چشمه آب سرد با آرامش شنا کرد
و ی نکته ی جالبتر اینکه اصن ورم نکرده بود
هیج اضافه وزنی نداشت ،
چیزی ک دیکه برای ما طبیعی شده ک خانم های باردار اضافه وزن باید داشته باشن
چون باید ب اندازه دونفر غذا بخورن
استراحت داشته باشن ،زیاد تحرک نداشته باشن ،مسافرت نرن،ورزش نکنن
بقیه کاراشون و انجام بدن
یکی از خواهرهای من بعد از 10 سال باردارشدن،ماه آخر مادر منو فرستاد پیشش باشم ک کارهاشو انجام بدم
تقریبا تا چهل روز بعد زایمان هم پیشش بود:|
ولی خواهر دیگه ام ک خونه شون نزدیک نبود،خودش کارهاشو میکرد
هرروز پیاده روی میکرد
موقعی ک گرسنه اش میشد غذا میخورد
ک اصن اضافه وزن نداشت تو دوران بارداریش
ی نکته دیگه ک یاد گرفتم اینه ک ب بچه باید وقتی غذا بدی ک بدنش نیاز داره
ن برای آروم کردن و خوابیدن
الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت این آگاهی های ارزشمند سپاسگزارم
دیروز روز عالی بود برای من چنتا هدایت خواستم از خداوند برای دوخت کار جدیدم
چقد واضح و روشن متوجه شدم ک هرلحظه داره هدایتم میکنه و چقد سوپراییز شدم و ذوق کردم و بیاد آوردم هدایتهای دیگه ام رو الهی شکرت
ی مورد دیگه خواستم چنتا فیلم کوتاه رو به هم بچسبونم ،اومدم ازش درخواست کردم گفتم هدایتم کن
ک حسم گفت برو سرچ کن ،باد ک سرچ کردم ی برنامه ی خوب و راحت بالا اومد برام الهی صدهزار مرتبه شکرت
بخاطر هدایتم ب این مسیر خدایا شکرت ک هرروز درحال بهبود شخصیتم هستم هرروز ی چیز جدید یاد میگیرم
ی مدل جدید ی روش جدید تو کارم
کار دیروزم خیییلی زیبا و متفاوت شد
با هدایت خداوند خیییلی دوسشدارم
واقعا وقتی ازش بخوایی ب راحتی هدایتت میکنه و آسانت میکنه برای آسانی ها
خدایا شکرت بابت صدای زیبای بلبل
آواز خروسمون این صبح زیبا ک شروع شده
امروز روز پراز خیر و برکتی هست برای من
امروز بهترین روز زندگی مته
الهی شکرت ک هرلحظه داری هدایتم میکنی
الحمدلله الهی صدهزار مرتبه شکرت عاشقتمممم
خدایا ازت ممنونم ک بهم اجازه نوشتن دادی خودت ثابت قدمم کن توی این مسیر زیبا
خدایا هرآنچه دارم ازآن توست
هر ایده ای هرمهارتی هرتوانایی
دیروز ک داشتم فیلم هایی ک از خیاطی خودم با چرخ گرفته بودم و نگاه میکردم
چون ی دستم گوشی و میگیرم ی دستم دوخت و میزنم دیدم ک انگشتام با چ مهارتی دارن پارچه رو مرتب میکنن ک دوخت روش بره
خودم حیرت کردم قبلا با دوتا دستم هم نمیتونستم ی دوخت صاف و بزنم الان یک دستی انحام میدم این نشون میده ک من خییلی پیشرفت کردم ک ابن از فضل خدای منه ،این لطف خداست
این نشون میده با تمرین میتونی هرچیزی و عالی یاد بگیری
الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر لباسهای زیادی ک دارم و برای خودم دوختم چ حس فوق العاده ای داره خلق ارزش کزدن
الهی صدهزار مرتبه شکرت
فیلم هایی ک میگیرم و میزارم استوری
من مخاطبین کمی دارم
و زیاد هم استوری نمیزاشتم خییلی وقته
ولی الان همون مخاطبینی ک دارم همه پیگیر هستن ک چی میزارم
ذوق میکنن از کارها تشویقم میکنن
این استوری گذاشتن باعث میشه خودم بارها فیلم هارو نگاه کنم و لذت ببرم و انگیزه بگیرم برای ادامه
شایدم دارم احساس ارزشمندی م و وصل میکنم ب تایید بقیه سعی میکنم جلوی اینفکررو بگیرم
ولی مهم اینه ک داره باورم میشه ک من میتونم از این کارم پول بسازم و امکان پذیره
ی نوع معرفی و تبلیغ خودم و کارم هست
الهی صدهزار مرتبه شکرت
عاشقتمممم
مرررسی از همگی عزیزانم
استاد و استاد شایسته و دوستان قشنگم با کامنتهای فوق العاده شون
سلام به دوستان عزیز و هم فرکانسی های خوبم و عالی که دارم این فایل یک فایل عالی بود برای من که امروز دیدم از چند جهت
دو نکته رو یاد آور من کرد که داشتم فراموش میکردم و ذهنم داشت برای خودش راه میرفت و سخن چینی میکرد
اول اینکه چقدر دلم برای پارادایس تنگ شده بود و با دیدنش حالم خوب شد و کلی انرژی گرفتم
با دیدن اون قطره های بارون زیبا روی دریاچه بهم یاد آور شد که استاد توی جلسه ای گفتن نعمت های خدا و باران رحمت الهی داره میباره و تو فقط باید حالت خوب باشه تا مقاومت کمتری داشته باشی و اون قانون احساس خوب احساسات خوب عمل کنه و دنیا و خداوند و آدم ها روی فوق العادشون رو بهت نشون بدن و کیف کنی .
بریم سراغ نکته هایی که گفتم و همین الان انگار یه حسی برام پیدا کرد این دو گوهر ناب رو
1. من مهاجرت کردم به یه شهر دیگه و بعد چند سال پا گذاشتم روی ترس هام و دستم رو دادم به دستان خداوند
تو این دو ماهه که گذشته هی ذهنم میومد و نجواهای عجیب و غریب و عجول گرانه بهم میگفت و حسم رو بد میکرد و نتیجه میشد که حس میکردم انگار خیلی عقبم از آدم ها و انگار تو باتلاق بیشتر فرو میرفتم با این حس
امروز که این فایل دیدم و این پسر بچه نازنین دیدم چقدر برای من درس داشت بماند ولی درس مهمی که داشت انگار وقتی داشتم این قسمت میدیدم یه نفر بهم گفت ببین تو هم الان مثل این بچه ای و تازه داری زندگی که میخای شروع میکنی تو هنوز کوچیکی و نیاز داری تا بتونی روی پای خودت به ایستی ولی کم کم داری میرسی به اون قدرت پس نیا عجله کن و اون بذری که کاشتی رو نابودش کن
به قول استاد اجازه بده که رشد کنی و بزرگتر شی
با این حس حالم بهتر شد و دیدم دقیقا حرفاش درسته و من دارم عجولانه رفتار میکنم.
2.نکته دوم اینه که قانون تکامل و مقایسه نکردن خودت با دیگران بهم یاد آوری کرد
قانونی که فکر کنم همیشه پاشنه آشیل من بوده و باید روش کار کنم
یه نکته دیگری هم گفت که انگار من باید بیشتر روی داشته هام تمرکز کنم تا چیز هایی که ندارم و سپاس گذاری بیشتری کنم تا طبق قانون ظرفم بزرگتر بشه و بتونم به خواسته های دیگرم برسم و لذت بیشتری ببرم از دنیای خوبمون
ولی خداوکیلی این حرف استاد رو من تازه دارم متوجه میشم که مهاجرت درهای نعمت به روت باز میکنه و تو رو بزرگتر میکنه و رشدت میده
سپاس بابت این فایل زیبا و عالی و سپاس بابت این طبیعت زیبا و عالی️
سلام به استاد عزیزم مریم خانوم نازنین و همه همراهای این خانواده صمیمی
خیلی از دیدن این ویدئو چیز یاد گرفتم و خیلی خوشحالم که خداوند این سعادت رو به من هدیه داد تا بیننده و دریافت کننده این همه نعمت باشم
چقدر برام بهتر جا افتاد که و باورم عمیق تر شد که قانون سلامتی واقعا ریشه در وجود انسان داره و چقدر همراستا با ساختار بدن انسان هست
همونطور که استاد در دوره قانون سلامتی گفتن که ما میلیون ها ساله به این شیوه زندگی میکنیم، و من از اون روزی که دوره رو خریدم که فک میکنم برمیگرده به همون روزهای اول که دوره منتشر شده بود، دارم رد پای صحبت های استاد رو دنبال میکنم در زندگی واقعی
طول عمر مردم رو بررسی میکنم، سلامتی ای که دارن و بیماری هایی که دارن و علت هاش، مطالعه بیشتر راجع به هورمون ها، مطالعه بیشتر در مورد اتفاقاتی که با هر رفتار چه غذایی و چه فیزیکی و چه ذهنی در بدن انسان رخ میده
این قسمت از زندگی در بهشت باقعا برای من نعمت بزرگی بود چون بهم بیشتر ثابت میکنه و ایمانم رو به خداوند ، بدن انسان و البته که دوره های استاد عباس منش بیشتر میکنه
من همیشه با دوستای خیلی نزدیکم که صحبت میکنم حرفم اینه که استاد عباس منش هر دوره ای بذاره من چشم بسته میخرم یا اگر یک روزی استاد به من بگه همه دارایی هات رو به من بده تا بهت بگم چیکار کنی من شک نمیکنم. و این ایمان و اعتماد طی 7-8 سال به وجود اومده و من هیچوقت آدم زودباوری نبودم. طوری که حتی از سخت گیر بودن ذهنم به قول استاد از اون طرف بوم افتادم پایین.
بازم ممنونم از شما مریم نازنین برای این هدیه ارزشمند.
این روزها در مومنتوم بسیار قشنگی هستم و این یکی از فایلهایی بود که هدایتم گفت باید ببینم
از طرف من هم روی ماه استاد نازنین رو ببوسید و در پناه الله باشید
با سلام خدمت خانم شایسته و تمامی دوستان عزیزم.
چه قدر این قسمت از سریال زندگی در بهشت درس های بزرگی داشت، به وضوح میتونم ببینم حتی نزدیکانم که با بچه هاش.ن چطوری رفتار میکنن!!! بچه از طبیعت خودش دور میکنن به جای اینکه اجازه بدن دنیای اطرافش رو کشف کنه همش منع میکنن که این کارو نکن اون کارو نکن، چقدر بچه رو محدود میکنن و نمیزارن خودش باشه.
چه قدر ترس های الکی برای بچه ایجاد میکنن مثلا اونجا تاریکه نری لولو خور خوره میخورتت.
کم بدو می افتی دست و پات میشکنه.
اگر بردمت خونه یه دست کتکت زدم اونوقت میفهمی نباید انقدر شلوغ باشی.
الان وقت خوابته باید الان بخوابی.
باید این غذا رو بخوری.
اگر نخوابی شبح میاد میبرتت و… خلاصه باورهای ضعیف کننده ی زیادی به بچه میدن و اون رو یک فرد وابسته و گاهی با اعتماد به نفس و عزت نفس بسیار ضعیف بار میارن که میتونه خطرناک باشه برای آینده ی بچه.
از لحاظ تغذیه هم نمیزارن که بدن کودک به شکل طبیعی کارش رو انجام بده و انقدر با روش های من درآوری بهش غذا میدن تند تند بیمار میشه و همش باید شربت و دارو و آمپول و…
من هنوز دوره ی قانون سلامتی رو نخریدم ولی ایمان دارم این دوره فقط در زمینه ی تغذیه نیست بلکه شیوه ی درست و طبیعی زیستن ما رو بهمون یاد میده.
مرسی خانم شایسته ی عزیز که این قسمت رو به اشتراک گذاشتید
به نام خالق بیهمتا
به نام خدای عشق ومحبت
به نام خدای آسانیها
بهنام خدای دوسداشتنی
به نام خدا مهربانم ونزدیکم
یه سلااام مخصوص میگم به خانوم شایسته عزییییییییزم که بینهااایت من دوسش دارم
آرامش میگیرم ازصداتون به خدا
تمام وجودمو آرامش میگیره
دوستون دارم
درصلح بودن باخودمون
واقعا تحسین کردم این خانوم رو بااین آرامشی که داشت
انگار خودبه خود کارهابراش انجام میشد
انگار خداداشت مدیریت میکرد کارهاشو
لبخندی که به لب داشت واقعا به آدم احساس خوب میداد
چقد بعضی ادماا دارن خوب وراحت وشاد زندگی میکنن
لذت میبرن کیف میکنن
خدای هممون که یکیه اونکه عاشق ماست
پس فقط ماییم که مانع این راحتی هستیم
اون خانوم خودش لذت میبرد باخودش
وابسته نبود هرچی بود خودش بود خودشو دوسداشت
برای خودش ارزش قائل بود وورزش میکرد
وقتی بابچه ش بود خوشحال بود لذت میبرد
چقدرررر پسرش زیبا وباهاش بود چقدررردوسداشتنی بود
خدایاا قدرتتو شکر
از کجابه کجا میرسیم
خدایا کمکم کن توروبهتر بشناسم ایمانم بهت بیشتر شه
دلم میخواد مسیر زندگیم اسانتر وزیباتر وروانتر بشه
ووابسته نباشم
دلم میخواد قلبم فقط جایگاه توباشه پروردگارم
تازگیااا دارم باهات عشق میکنم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
استاد
توی کامنت قبلی در مورد نشانه ای که خداوند با این فایل به من داد گفتم و اینکه در دوره قانون سلامتی دچار چالش هایی شده بودم و نگرانی هایی به سراغم اومد و خداوند با این فایل من رو به ادامه راه مطمئن کرد.
میخوام در مورد یکی دیگه از نشانه های این فایل بنویسم.
من 10 سالی میشه که قصد بارداری دارم و هر چی آی وی اف و … کردیم جواب نگرفتیم.
و روز به روز وضعیت جسمی ام با خوردن داروها بدتر شده.
که نشانه ای برام اومد و دوره قانون سلامتی رو خریدم.
راستش پارسال بود که با فایل های دانلودی و فایل ترمزهای ذهنی ، متوجه یک ترمز ذهنی بزرگ در خودم شدم.
من از یک طرف میگم بچه دوست دارم ، از طرفی بچه دار شدن رو مانعی میدیدم برای پیشرفت کردن،
در کل علاقه دارم به پیشرفت و کار کردن روی شخصیت خودم ،قبل آشنایی با شما و این سایت هم همش دنبال کتاب های روانشناسی ، خودشناسی ، موفقیت ، کلاس های مختلف و … بودم، تا اینکه خداوند منو به اصلی ترین و درست ترین مسیر هدایت کرد.
افرادی که دور و بر من بودن الگوهای خیلی نامناسبی بودن.
تمام خانم های اطراف من بعد بچه دار شدن خونه نشین شدن و کارشون شده بچه داری و هیچ پیشرفتی تو زندگی شون و توی شخصیتشون نمیدیدم.
حتی همیشه گلایه میکردن از اینکه وقت نمیکنن ذره ای به خودشون برسن و بچه داری شده تمام زندگی شون، کم خوابی ، عدم تحرک ، نرسیدن به پوست و مو و ظاهر ، حتی یک صفحه کتاب وقت نمیکنن بخونن.
و من ته قلبم این مدل زندگی رو دوست نداشتم.
و زندگی فعلی ام که میتونم ورزشم رو بکنم، به تغذیه ام برسم، به خودم برسم ، به تفریحم برسم و مهم تر از همه روی شخصیتم کار کنم و از کسب آگاهی و یادگیری لذت ببرم (واقعا با هر بار یادگیری حس خوبی پیدا میکنم )
رو دوست داشتم .
این ترمز رو در خودم پیدا کرده بودم.
حتی فهمیدم علت اینکه آی وی اف ها موفقیت آمیز نبوده این بوده که تو ذهن من بارداری با آی وی اف مساویه با 9 ماه استراحت بیش از حد ، رعایت کردن های بیشتر ، احتیاط های بیشتر ، از بین رفتن آزادی ها، محدودیت های بیشتر و …
و همیشه ته قلبم ترجیح میدادم که طبیعی باردار بشم که نیاز به استراحت خاصی نباشه.
حتی این 3 باری که آی وی اف کردم 15 روز کامل استراحت مطلق بودم، که ته قلبم یک تضادی داشت با زندگی که میخواستم.
و خداوند نشانه ای دیگر به من داد.
الگویی مناسب
از یک خانم که با خودش در صلحه، بچه داری مانع پیشرفت و اهداف و برنامه هاش و استراحتش نیست.
با وجود بارداری ، با وجود بچه داری زندگی اش مثل قبل جریان داره.
حتی متوجه یک پاشنه آشیل در خودم شدم : سخت گرفتن زندگی.
دیدم من خیلی خیلی خیلی توی همه چیز به خودم سخت میگیرم.
دوست دارم همه چیز کامل و دقیق انحام بشه.
واسه همین همیشه یک نگرانی دارم.
و یک خودسرزنشی ، وقتی اتفاقات مطابق میلم پیش نمیره،مطابق برنامه ریزی که کردم.
، خودسرزنشی ، خودسرزنشی، کمال گرایی،استرس از انجام نشدن کارها طبق قوانین ذهنی ام و خودسرزنشی دوباره و ….
و یک چرخه معیوب تکراری
چقدر این قسمت از سریال زندگی در بهشت برام درس داشت ،
درس آسان گرفتن کارها، آسان گرفتن بچه داری ، نترسیدن از اتفاقات جدید ، استقبال از تجربه های جدید زندگی ، و آسان گرفتن زندگی
یک الگوی مناسب .
یک خانم که با خودش در صلحه ، و با جریان زندگی پیش میره ، و از زندگی لذت میبره، نگرانی نداره.
مقررات خاص و پایبند کننده تو ذهنش نداره، یک اصول و چارچوب خاصی که اگر زندگی طبق اون پیش نرفت نگران بشه ، نداره
رها و آزاد
خودش رو به دست جریان زندگی سپرده و لذت میبره ، از زندگی ، از دنیا ، از اتفاقاتی که قراره رخ بده ، از آینده.
چقدر توکل داره.
چقدر ایمان داره به خداوند.
به استقبال آینده میره.
چه حس قشنگی داره این مدل زندگی کردن.
دوست دارم رها و آزاد باشم، با آغوش باز به استقبال آینده برم ، بدون نگرانی ، به خداوند توکل کنم،
خدایا شکرت بابت این آگاهی ها ، این خودشناسی ، این درک جدیدم از زندگی ، و این الگوهای خوب ،
و امیدی که نسبت به آینده به من میدی.
آینده ای زیبا با باورهای درست تر ، درک بهتر و روز به روز کار کردن روی خودم.
خانم شایسته عزیزم ممنون بابت اشتراک این آگاهی ها
سلام مریم بانوی عزیز و استاد عبامنش بزرگوار
چقدر از اینکه دوباره ما رو مهمون بهشتتون کردید سپاسگزارم و قدردانم .
شما با سخاوت و از خود گذشتگی در لحظاتتی که میتونستید در سفر و هر موقعیتی فقط لذت ببرید ، ما رو شریک لحظات نابتون گردید.
شاید باور نکنید اگر بنویسم تا حالا 4 بار هم سریال زندگی در بهشت و هم سفر به دور امریکا رو از اول تا اخر دیدم .
برای من دیدن لحطات قشنگی که به تصویر کشیدید همیشه جذاب و مایه ارامشه و هنوزم وقتی حالم رو میخوام بهتر کنم اولین چیزب به ذهنم میاد ،نگاه کردن به این فایل هاست .
جالبه من جغرافی امریکا رو به مدد این سریال از ایران بهتر میشناسم . چون کسی تا بحال اینجور با عشق از سفرهاش سریال تهیه نکرده که بفرسته برای میلیون ها نفر دیگه تالذت ببرن . دمتون گرم .
این دو تا قسمت اخر هم عالی بودن ، صحنه های برفی و فیلمبرداری جذابتون مریم جان باعث شد باز قلبم مثل همیشه برای پاردایش غرق شور و اشتیاق بشه .
و فرزند پروری این بانوی امریکایی واقعا بینظیر بود .
چقدر خوبه که میتونن فرزندانی با عزت نفس بالا و ازاده و بزرگ منش تحویل جامعه بدن . چقدر والدین اینجوری امن
هستن . ممنون که این لحظات رو با ما به اشتراک گذاشتین.
و جالب اینجاست که چقدر خوب تونسته بعد از بدنیا اوردن 3 تا فرزند اندام خودش رو همچنان رو فرم نگه داره و هیچ برنامه ایی در زندگیش باعث نشده ، از رسیدن بخود و ورزش و خود دوستی کنار بکشه . تحسین بر انگیزه
به امید سفرهای جدیدتون و دیدن دوباره پاردایس
ایام به کامتون
پر از عشق و شور باشید .
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
خانم شایسته عزیزم نمیدونم چه طور ازتون قدردانی کنم بابت این قسمت از سریال زندگی در بهشت.ممنون که این تجربیات رو با ما به اشتراک گذاشتین.
و دقیقا خداوند با این فایل جواب درگیری های ذهنی من رو داد.
جواب سوالاتم رو و دوباره قلبم رو مطمئن کرد.
بزارین بگم که من دوره قانون سلامتی
رو خریدم و حدود 6 ماه هست که دارم استفاده میکنم ولی چالش هایی داشتم تو مسیرم.
اول از همه بگم داستان هدایت من به این دوره در پروژه خانه تکانی ذهن بود .
زمانی که از شدت درد لگن حتی خواب راحت نداشتم و یک مشکل زنانه که چندین سال هست درگیرش هستم.و از خداوند درخواست کمک کردم و خداوند با یکی از فایل های پروژه خانه تکانی ذهن چنان قلبم رو مطمئن کرد که جواب مشکلاتم و راه حل سلامتی ام این دوره است .
با وجود اینکه لاغر بودم ولی داشتن سلامتی برام مهم بود و این دوره رو خریدم.
ولی …
در بین راه نگرانی اومد سراغم، خیلی کاهش وزن داشتم و نگران از دست دادن عضلاتم بودم ،نگران لاغری،
و این باعث شده بود باورهای درستم نسبت به قانون سلامتی تحت تاثیر قرار بگیره.و نتونم مسیر رو به درستی پیش ببرم.و دچار چالش هایی تو مسیر شدم.
نگرانی = شک به ادامه مسیر ، اطمینان نداشتن از نتیجه گرفتن، باور نداشتن به درستی مسیر
وقتی باور نداری که مسیری که میری درسته، نتیجه نخواهی گرفت.
من یک باور اشتباهی در مورد خودم دارم که از کمال گرایی میاد و اونم اینه که یا کاری رو انجام نمیدم یا اگه انجام میدم اونو به بهترین شکل انجام میدم.
واسه همین بدون رعایت قانون تکامل شروع کردم به استفاده از دوره و … چالش هایی که برام پیش اومد.
و نگرانی هایی که برام به وجود آورد.
خانم شایسته عزیز درست گفتین دوره قانون سلامتی فقط بحث تغذیه نیست، جنبه های دیگه ای هم داره، مخصوصا آرامش ،
و من تمرکزم روی همه ابعاد بود به غیر از آرامش ذهنی.
و باورهای منطقی که استاد در مورد سلامتی و لاغری گفتن کم کم جاش رو کمرنگ کرد تو ذهنم و نگرانی از لاغری و از بین رفتن عضلات پررنگ شده بود تو ذهنم.
این قدر تمرکز کرده بودم روی این مشکل که هر چی میخواستم چالش هامو حل کنم بدتر میشد.
این نگرانی باعث شده بود درکم از آگاهی های دوره درست نباشه و فقط جملاتی رو بشنوم که برام سوال پیش بیاد یا ندونم چه کار کنم؟ منی که لاغرم تو این شرایط چه راهی درسته؟ چه کار کنم که هم به بدنم کمک کنم، هم بتونم ضعف ها رو مدیریت کنم و …
چه باور های درستی توی این فایل بود.
در مورد قوانین سلامتی، در مورد اینکه حتی اون خانم با توجه به نیاز بدن بچه اش بهش غذا میده، بعضی روزها کمتر ، بعضی روزها بیشتر.
راستش خانم شایسته عزیز ، انگار خداوند که یکبار من رو هدایت کرده بود به این دوره ، دوباره با این فایل میخواست نگرانی هام رو رفع کنه، و قلبم رو مطمئن کرد که مسیر درست سلامتی همینه.
نگران لاغری نباش، ببین خانم شایسته بعد 6 ماه عضلاتش رشد کرده و تو الان 6 ماه شده ، پس از این به بعد اتفاقات بهتری برات میفته.
خداوند میخواست به من بگه نگران نباش، صبر داشته باش ، به من ایمان داشته باش، به راهی که نشونت دادم ایمان داشته باش، اگر با اطمینان قلبی دوباره فایل ها رو گوش کنی جواب سوالاتت رو پیدا میکنی، فقط باید باور داشته باشی که این راه درست ترینه.
با اطمینان قلبی به من و به این مسیر دوباره از اول شروع کن،
نتایجت رو به یاد بیار و ببین با وجود چالش های مسیر چه نتایجی گرفتی .
اونها رو پررنگ کن تو ذهنت، و تمرکزت رو بذار روی اونها.
بارها و بارها استاد گفتن اگر فکر کنین لاغری بده ، نمیتونین از دوره نتیجه بگیرین و درست استفاده کنین،
و من از همون اول نگران شدم.
نگرانی = عدم درک درست آگاهی های الهی این دوره = عدم دریافت الهامات خداوند برای استفاده بهتر از این دوره
خداوند باز هم منو رها نکرد ، وقتی در اوج نگرانی بودم و صداش زدم ، دوباره دستم رو گرفت ، جواب درخواستم رو داد ، قلبم رو مطمئن کرد به ادامه مسیر.
خدایا شکرت که همیشه همراهمی ، خدای سریع الاجابه من ، خدای آرامش دهنده من، خدایا شکرت
سلام به خانواده عزیز عباسمنش
من مدتی سریال زندگی در بهشت رو میدیم و تا قسمت 237 دیده بودم و امروز به طور اتفاقی اومدم که ادامه ش رو ببینم و دیدم که یه فایل جدید آپلود شده و نمیدونین چقدرررر خوشحال شدم از اینکه دوباره فایل جدید گذاشتین. ممنونم بابت این فایل فوق العاده پر از درس بود برای من که تصمیماتی دارم برای تغییر زندگیم و انگار یسری ترسها رو درمورد بارداری و محدودیتهایی که ممکنه بچه با آمدنش ایجاد کنه رو از من گرفت. چقدر واقعا این سبک از زندگی ایده آل هست. اینقدر در آرامش و صلح بودن با زندگی و خودمون لذت بخشه. ما فکر میکنیم تو هر مرحله از زندگی اگه وسایل و امکانات بیشتری داشته باشیم لذت خواهیم برد. در صورتی که با چیزایی که تو این فایل دیدم مطمئن شدم که اینطور نیست و حال خوب ساده تر از اینها به دست میاد.
واقعا ممنونم از وجودتون خانم شایسته عزیز و استاد عباسمنش که هروقت میخوام به سایتتون سر بزنم یه شوقی تو دلم میاد و انگار یه پناهگاه امن هست برام. شاید خیلی فاصله وجود داره از لحاظ مسافتی بین ما، ولی انرژی فوقالعاده تون سرتاسر این سایت رو گرفته و به ما هم میرسه️
سلام به تمامی دوستدارن رشد و ساده زیستی
ممنونم مریم عزیزم بابت این فایل زیبا
دیشب به طور هدایتی دوباره هدایت شدم به این فایل
وقتی شروع به دیدنش کردم بهتر و بیشتر متوجه آگاهیش شدم انگار بهتر شنیدمش بهتر دیدمش
این نشون دهند رشد آگاهی در منه
این نشون میده مدار من درحال تعقییر
و من روند تکامل و رشد رو دارم درست طی میکنم
و چقدر جایی شکر داره
ایمان این زن ستودنیه
که این قدر با جسارت و عشق فقط وفقط بخاطر دل خودش زندگی میکرد
چقدر زیباست که این زن حالش با خودش عالی بود در کمال ساده زیستی یه زندگی عالی رو پیش میبره
آفرین بر این زن که هم یه مادر هم یه معلم هم یه همدمه
هم یه همسفر
هم مربی و هم یه الگوی بسیار سوتودنی
انسانی که در این عصر بتونه چنین طرز فکری داشته باشه و اقعا ستودنیه
من فکر میکنم این سفر های که داشته به رشد شخصیت و آگاهی اون کلی کمک کرده
چون فقط یه آدم با یه ذهن باز و آگاه میتونه همچین طرز فکری رو پرورش بده
ما در عصری زندگی میکنیم که مدادم شکایت داریم از نبود وقت و زمان
اون وقت این خانم هم در سفره هم به بچهاش آموزش میده که چطور درس بخونن چطور وقت میکنه؟
جز با برنامه درست و ایمانی که عمل میاورد؟
چطور با این همه حجمه ترس از فراینده بارداری و زایمان یه آدم بدونه داشتن ماما و بیمارستان در منزل زایمان میکنه
عجب
جز ایمان و توکل جز هدایت از پرودگار
همه میدونیم از شروع بارداری تا پایانش کلی سونگرافی ،آزمایش های مختلف وووووو
هزاران دنگ فنگ دیکه ای رو باید بگذرونی تا از سالمت ظاهری بچه مطمعن باشی بجز هزینه های سنگین مالیش و نوع تعذیه و برنامه هرماه پزشکی که متخصص برات مینویسه ووووو
تاز جدیدا همه ماما خصوصی میگیرن برای زایمانشون که کنارشون باشه،البته این های که عرض کردم بد نیست اما سبک زندگی این این زن و خانوادش انگار که با ذات و طبیعت انسان هم خونی بیشتری داره.
جالب که در همچین عصری یه همچین انسان های با ایمانی زندگیشون رو به سبک خودشون پیش میبرن.
چیزی که خیلی باد بود در این زن ایمانشون بود
چون فقط انسان های با ایمان هستن که این چنین با خودشون در صلح هستن زندگی خودشون رو دارن
و در کمال ساده زیستی زندگی رو پیش میبرن
بدونه تجملات بدونه نیاز به خود نمایی بدونه در گیر کردن خودشون با شرایط زندگی
انگار که این مدل آدم ها این جورن که باد بیاد بارن طوفان بیاد سیل
روندشون همون چیزیه که با ذات الهی شون هماهنگه
نه اینکه مثل بید با هر بادی بلرزن ویا با هر تعقییر جدید در اطرافشون تعقییر کنن
یا با مد شدن هر چیز تابع مد باشن
بخوان خاص رفتار کنن خاص بپوشن
در معرض توجه و دید باشن
اینا با ایمانانن این تقوا واقعی رو اجرا میکنن و ایمان رو در عمل زندگی میکنن
چقدر خوبه که ما این جور سبک ها رو دنبال کنیم تا ما هم الگو بگیریم از اینجور انسان های ثابت قدم و با ایمان
من فکر میکنم که هر چه انسان از نظر علمی و زمینه های دیگه بشر پیشرفت میکنه
ایمانش هم ضعیف تر میشه
اطمینانمون به این جهان و قانوناش کم کم تر میشه
چرااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انگار که مثل یه رباط همش باید یه سریعی کار هارو روی برنامه و روتین انجام بده
چون این روندش
این روند کنترل بشر
که همچی کنترل شده باشه
انگار که ماه هم درگیر چنین ماجرای هستیم اما بی خبر
وگرنه چرا یه انسان در یه کشور پیشرفت باید این قدر عقاید و رفتارش با بقیه فرق کنه
به نظرم اینا زندگی رو زندگی میکنن
نه انسان های که شب روز میدون تا هشت شون گره نه هشون نباش
و تمام فکر ذکرشون بش
تامین معاش،پر کردن خلاها
و همه ی کاری که هم انجام میدن البته همش هم بد نیست اگر اندازه ای غائل باشیم کمک بسیار کمک کنندس
اما ایا ما اندازه رو حفظ میکنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همه ی این تلاش برای پول دار شدن
سرمایه رو زیاد کردن
معامله های پر سود
بهبود رابط ها
تلاش برای از دست ندادن
چسبیدن به شرایط
کاشت ناخن هر ماه
اکسشن مژ
کراتین مو
تزریق انواع ژل ها و فیلر ها
انواع آرایش برای جلب توجه
سعی برای جوان ماندن
انوع عمل هایی زیبای
هزینه های سنگین و سایل آرایش خرید های بیهوده
جشن های آنچنانی
صنعت پرن ووووو
و ادامه این روند تکراری
انگار که از صبح که بیدار میشیم جز فکر کردن به این موضوعات و رسیدن بهشون کار دیگه ای نداریم
یعنی ما دنبال چی هستیم این بین؟
پس اصل زندگی چیه میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا اصل زندگی چی میشه
همین ساده زیستی؟ و آسون گیری؟
نمیدونم!!!!!!!!!!!!!!!!
آیا ماهیپنوتیزم شدیم؟؟؟؟؟؟؟؟
تامل برانگیزه
بنام خدای مقتدر هستی
سلام ب همگی عزیزانم
ردپای 2 خرداد 1404
الهی صدهزار مرتبه شکر بخاطر هدایتم ب این مسیر زیبا،خدایا شکرت بخاطر این بهشت زمینی چقد زیباست
چ رنگ سبز چمن ها و درختا مخملی بود خییلی حس خوبی بهم داد
مخصوصا اون نم نم بارون روی دریاچه چقد حس فوق العاده اس بهم منتقل کرد
لطافت هوا،بوی چمن ها
.
برونی زیبا و مرمری و اون پرنده ی سفید ک پرواز کرد و رفت
خدایا شکرت بخاطر وجود استاد شایسته عزیزم ،وقتی فیلم شروع شد و ی صدای پرانرژی با تن بالا رو شنیدم
گفتم چرا ی کس دیگه داره بجا خانم شایسته حرف میزنه، بعد ک ی کم گذشت متوجه شدم خودتون هستید
صداتون چقددددد تغییر کرده جقدددد پرانرژی و رساتر شده چقد اعتماد ب نفس تون ،آرامش تون بیشتر شده
خدایا شکرت چقد لذت بردم و تحسینتون کردم ک اینقد عالی مدارها رو دارین طی میکنین و هرروز شخصیت قوی تری میسازید
خیییلی انرژی گرفتم ک منم یک روز ب این مرحله برسم
الهی صدهزار مرتبه شکرت
نکاتی ک از این قسمت یاد گرفتم
از این مادر مهربان و توحیدی آمریکایی
-این مادر خیییلی باخودش در صلح بود از هرلحظه زندگیش داشت لذت میبرد
-خیلی آدم آسون گیر بود و کارهاش راحت پیش میرفت
-هم ب خودش اهمیت میداد اونجا ک داشت استراحت میکرد و نوزاد خوشگلش رو سپرده بود ب بقیه اعضا خانواده طبق تقسیم کاری ک کرده بود قبلا
و این نشون میده ک مادر فقط مسئول بجه نیست همه باید همکاری کنن
هم برای تایم استراحت و مدیتیشن ش
هم برای تایم ورزشی ک هرروز یک ساعت انجام میده
همه چی طبق برنامه و نظم بود توی زندگی ایم مادر و این نشون میده وقتی ک برنامه ریز خوبی باشی و خوب عمل کنی
هم ب بچه داریت میرسی
هم ب درس بجه ها
هم ورزش میکنی
هم ی تایم خالی میکنی برای دل خودت ک وصل بشی ب خدای درونت
ی نکته ک خیلی منو تحت تاثیر قرار داد
لباس کم و آزاد بچه بود ک با محیط تبادل انرژی داشته باشع
با پرهنه روی زمین گذاشته میشد ک انرژی محیط و دریافت کنه
میتونست همه جی رو مزه کنه تا بهتر محیط اطرافش و درک کنه و خییلی جالب بود برام خودش با آرامش کنارش بود ک چیزی و قورت نده
من چندتا خواهر زاده دارم،یادمه ک وقتی کوچیک بودن مادرشون چقد حساس بود ک چیزی و دهنش نکنه و اگه اتفاقی جیزی و دهنش میزاشت دیگه واویلا بود
جیغ و گریه و ترس اینکه الان خفه میشه و..
ما واقعا توی این مورد ایمان نداریم ک بسپریم ب خدا بچه مون رو
فک میکنیم قدرت خودمون بیشتراز خداست و میخواییم مسئولیت همه جیز رو دوش خودمون باشه ک این زندگی رو سخت میکنه
نکته ی بعدی اینکه بچه فقط فقط شیر مادر و میخوره تا الان ک 9 ماهش هست
و جالبتر اینکه اصلا تا حالا مریض نشده
و خداوند چقد قشنگ سیستم بدن و خلق کرده ک خودش هوشمنده و سیستم ایمنی بدن خییلی عالی کارش و انحام میده
اگه ما طبق برنامه ی زندگی ک خداوند داده عمل کنیم
توی قرآن راجب همه چی گفته شده
حتی درمورد شیردادن ب بچه تونم تا دوسال
چیزی ک این مادر آمریکایی دوسداشتنی داشت بهش عمل میکرد و فقط شیر میداد ب بچه اش
نکته ی دیگه ک متوجه شدم رابطه ی زیبای پدر خانواده با نوزاد بود..
اینکه ایشون هم با آرامش باهاش بازی میکرد چقد انرژی خوبی داشت
و باز رابطه ی دختر خانواده باهاش چقد خوب بود با آرامش ،بدون هیچ دغدغه ای از وجود هم لذت میبردن
واقعا ب قول خانم شایسته نگاه کردن ب این مادر و فرزند و خانواده اش مث یک مدیتیشن برای منم بود
الهی صدهزار مرتبه شکرت
نکته ی دیگه اینکه این خانم کل دوران بارداری و تو سفر بوده و هیچ مشکلی نداشته پس سفر هیچ خطری نداره برای ی خانم باردار
و ورزش کردن،این خانم اینقد ایمان قوی داره و ب خودش و بدن قوی خودش باور داره ک یک هفته قبل زایمان تو ی چشمه آب سرد با آرامش شنا کرد
و ی نکته ی جالبتر اینکه اصن ورم نکرده بود
هیج اضافه وزنی نداشت ،
چیزی ک دیکه برای ما طبیعی شده ک خانم های باردار اضافه وزن باید داشته باشن
چون باید ب اندازه دونفر غذا بخورن
استراحت داشته باشن ،زیاد تحرک نداشته باشن ،مسافرت نرن،ورزش نکنن
بقیه کاراشون و انجام بدن
یکی از خواهرهای من بعد از 10 سال باردارشدن،ماه آخر مادر منو فرستاد پیشش باشم ک کارهاشو انجام بدم
تقریبا تا چهل روز بعد زایمان هم پیشش بود:|
ولی خواهر دیگه ام ک خونه شون نزدیک نبود،خودش کارهاشو میکرد
هرروز پیاده روی میکرد
موقعی ک گرسنه اش میشد غذا میخورد
ک اصن اضافه وزن نداشت تو دوران بارداریش
ی نکته دیگه ک یاد گرفتم اینه ک ب بچه باید وقتی غذا بدی ک بدنش نیاز داره
ن برای آروم کردن و خوابیدن
الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت این آگاهی های ارزشمند سپاسگزارم
دیروز روز عالی بود برای من چنتا هدایت خواستم از خداوند برای دوخت کار جدیدم
چقد واضح و روشن متوجه شدم ک هرلحظه داره هدایتم میکنه و چقد سوپراییز شدم و ذوق کردم و بیاد آوردم هدایتهای دیگه ام رو الهی شکرت
ی مورد دیگه خواستم چنتا فیلم کوتاه رو به هم بچسبونم ،اومدم ازش درخواست کردم گفتم هدایتم کن
ک حسم گفت برو سرچ کن ،باد ک سرچ کردم ی برنامه ی خوب و راحت بالا اومد برام الهی صدهزار مرتبه شکرت
بخاطر هدایتم ب این مسیر خدایا شکرت ک هرروز درحال بهبود شخصیتم هستم هرروز ی چیز جدید یاد میگیرم
ی مدل جدید ی روش جدید تو کارم
کار دیروزم خیییلی زیبا و متفاوت شد
با هدایت خداوند خیییلی دوسشدارم
واقعا وقتی ازش بخوایی ب راحتی هدایتت میکنه و آسانت میکنه برای آسانی ها
خدایا شکرت بابت صدای زیبای بلبل
آواز خروسمون این صبح زیبا ک شروع شده
امروز روز پراز خیر و برکتی هست برای من
امروز بهترین روز زندگی مته
الهی شکرت ک هرلحظه داری هدایتم میکنی
الحمدلله الهی صدهزار مرتبه شکرت عاشقتمممم
خدایا ازت ممنونم ک بهم اجازه نوشتن دادی خودت ثابت قدمم کن توی این مسیر زیبا
خدایا هرآنچه دارم ازآن توست
هر ایده ای هرمهارتی هرتوانایی
دیروز ک داشتم فیلم هایی ک از خیاطی خودم با چرخ گرفته بودم و نگاه میکردم
چون ی دستم گوشی و میگیرم ی دستم دوخت و میزنم دیدم ک انگشتام با چ مهارتی دارن پارچه رو مرتب میکنن ک دوخت روش بره
خودم حیرت کردم قبلا با دوتا دستم هم نمیتونستم ی دوخت صاف و بزنم الان یک دستی انحام میدم این نشون میده ک من خییلی پیشرفت کردم ک ابن از فضل خدای منه ،این لطف خداست
این نشون میده با تمرین میتونی هرچیزی و عالی یاد بگیری
الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر لباسهای زیادی ک دارم و برای خودم دوختم چ حس فوق العاده ای داره خلق ارزش کزدن
الهی صدهزار مرتبه شکرت
فیلم هایی ک میگیرم و میزارم استوری
من مخاطبین کمی دارم
و زیاد هم استوری نمیزاشتم خییلی وقته
ولی الان همون مخاطبینی ک دارم همه پیگیر هستن ک چی میزارم
ذوق میکنن از کارها تشویقم میکنن
این استوری گذاشتن باعث میشه خودم بارها فیلم هارو نگاه کنم و لذت ببرم و انگیزه بگیرم برای ادامه
شایدم دارم احساس ارزشمندی م و وصل میکنم ب تایید بقیه سعی میکنم جلوی اینفکررو بگیرم
ولی مهم اینه ک داره باورم میشه ک من میتونم از این کارم پول بسازم و امکان پذیره
ی نوع معرفی و تبلیغ خودم و کارم هست
الهی صدهزار مرتبه شکرت
عاشقتمممم
مرررسی از همگی عزیزانم
استاد و استاد شایسته و دوستان قشنگم با کامنتهای فوق العاده شون
سلام به دوستان عزیز و هم فرکانسی های خوبم و عالی که دارم این فایل یک فایل عالی بود برای من که امروز دیدم از چند جهت
دو نکته رو یاد آور من کرد که داشتم فراموش میکردم و ذهنم داشت برای خودش راه میرفت و سخن چینی میکرد
اول اینکه چقدر دلم برای پارادایس تنگ شده بود و با دیدنش حالم خوب شد و کلی انرژی گرفتم
با دیدن اون قطره های بارون زیبا روی دریاچه بهم یاد آور شد که استاد توی جلسه ای گفتن نعمت های خدا و باران رحمت الهی داره میباره و تو فقط باید حالت خوب باشه تا مقاومت کمتری داشته باشی و اون قانون احساس خوب احساسات خوب عمل کنه و دنیا و خداوند و آدم ها روی فوق العادشون رو بهت نشون بدن و کیف کنی .
بریم سراغ نکته هایی که گفتم و همین الان انگار یه حسی برام پیدا کرد این دو گوهر ناب رو
1. من مهاجرت کردم به یه شهر دیگه و بعد چند سال پا گذاشتم روی ترس هام و دستم رو دادم به دستان خداوند
تو این دو ماهه که گذشته هی ذهنم میومد و نجواهای عجیب و غریب و عجول گرانه بهم میگفت و حسم رو بد میکرد و نتیجه میشد که حس میکردم انگار خیلی عقبم از آدم ها و انگار تو باتلاق بیشتر فرو میرفتم با این حس
امروز که این فایل دیدم و این پسر بچه نازنین دیدم چقدر برای من درس داشت بماند ولی درس مهمی که داشت انگار وقتی داشتم این قسمت میدیدم یه نفر بهم گفت ببین تو هم الان مثل این بچه ای و تازه داری زندگی که میخای شروع میکنی تو هنوز کوچیکی و نیاز داری تا بتونی روی پای خودت به ایستی ولی کم کم داری میرسی به اون قدرت پس نیا عجله کن و اون بذری که کاشتی رو نابودش کن
به قول استاد اجازه بده که رشد کنی و بزرگتر شی
با این حس حالم بهتر شد و دیدم دقیقا حرفاش درسته و من دارم عجولانه رفتار میکنم.
2.نکته دوم اینه که قانون تکامل و مقایسه نکردن خودت با دیگران بهم یاد آوری کرد
قانونی که فکر کنم همیشه پاشنه آشیل من بوده و باید روش کار کنم
یه نکته دیگری هم گفت که انگار من باید بیشتر روی داشته هام تمرکز کنم تا چیز هایی که ندارم و سپاس گذاری بیشتری کنم تا طبق قانون ظرفم بزرگتر بشه و بتونم به خواسته های دیگرم برسم و لذت بیشتری ببرم از دنیای خوبمون
ولی خداوکیلی این حرف استاد رو من تازه دارم متوجه میشم که مهاجرت درهای نعمت به روت باز میکنه و تو رو بزرگتر میکنه و رشدت میده
سپاس بابت این فایل زیبا و عالی و سپاس بابت این طبیعت زیبا و عالی️