باورهای توحیدی علی(ع) در دعای کمیل - صفحه 34

539 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجید حاجیوند گفته:
    مدت عضویت: 1421 روز

    سلام ب همه عزیزان

    فایل 126

    الله اکبر از این همه باور ب یکانگی خدا

    بدنم مور مور شد از این همه فروتنی و تسلیم بودن در برابر رب

    اینکه حضرت علی بوده ک انقد کارش درست بوده داره اینجوری با خدا حرف میزنه و عجز خودشو نشون میده در برابر قدرت و یگانگی خدا پس من خیلی گستاخم واقعا وقتی معیار مقایسم با همچین آدمی باشه واقعا حس میکنم ک خیلی پرروام در برابر ربم

    واقعا ب اندازه ای رو آدما حساب کردم و ضربه خوردم ک ب این باور برسم ک جز او هیییچ کسی یاور و هدایت کننده من نیست

    و هر وقت کاری رو ب او سپردم ب آسان‌ترین شکل ب راحتترین روش انجام شده

    پس من باید در جهل خودم غرق شده باشم ک بازم بخام قدرت رو ب غیر از خدا بدم

    چون هیچ کسی هییچ قدرتی نداره در برابر

    قورت و عظمت خدا

    خدایا اگر ب خاطر هرکدوم گناهان و نیت های ناپاکمون کیفر و عذاب در نظر میگرفتی الان هییچ کدوم از ما روی این مرا خاکی نبودیم

    تو بخشنده ای بزرگی تنها سزاوار توست و تنها بندگی تورا میکنم ک هرچند ناسپاسی کنم باز هم راه برگشتی برایم گذاشتی

    اونجایی ک علی میگه آتش جهنم رو میتونم تحمل کنم ولی دوری تورو چجوری تحمل کنم

    بنظرم فقط دوری اوست ک بدترین عذابهاست و عذابی بزرگتر از این نیست

    مثل بچه ای ک بدون مادر و هیچ سرپرستی باشه

    آیا این بزرگترین عذاب نخواهد بود مهر مادر شیر مادر توجه مادر نباشه بچه چ عذابی میکشه

    حالا اینک دیگه رب عالمینه

    مهربانترین مهربانانه

    زبونمون قاصره از این همه عظمت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    جواد صنمی گفته:
    مدت عضویت: 1946 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیزم و دوستان گرامی

    استاد نمی‌دونم چطور از شما تشکر کنم بابت این درک و فهمی که از قانون دارید و اینقدر قشنگ شعر ها و داستان ها دعا ها و قرآن رو به زبانی ساده و شیوا توضیح میدهید که همه متوجه میشن و درک میکنند البته هر کسی نسبت به مدار و جایگاه خودش

    خدای من چقدر حضرت علی انسان موحدی بودی که به چنین جایگاه و درجه ای رسیده

    مثل حضرت ابراهیم و موسی عیسی و ….

    همیشه از خدا می‌خوام که کمکم کنه تا اینقدر توحیدی رفتار و عمل کنم که دیگه جای هیچگونه نگرانی در کار و زندگیم نداشته باشم

    آخه وقتی که ایمان داری بخدا وقتی که میدونی همه چیز دسته اونه میدونی که تمام قدرت دست اونه و اون همیشه برای تو خوبی و شادی میخواد دیگه آرامش داری دیگه نگران نیستی دیگه غمگین نیستی دیگه به دست غریبه ها نگاه نمیکنی میگی همه چیز به خودش برمیگرده و چقدر خوبه این آرامش چقدر خوبه این رضایت از خود و خدا

    چقدر خوبه که شرک نمیورزی و همه چیز رو میسپاری به خودش

    من یک وقت هایی احساس آرامش عمیق و احساس شادی درونی دارم و نگران نیستم و اون لحظه ها زیباترین لحظه های عمرم هست و دلم نمی‌خواد اصلا تموم بشه

    و همیشه شما استاد عزیزم رو تحسین میکنم که در زمره افراد مومن و موحد قرار گرفتید و خدا هم همه جور هواتون رو داره البته که خودتون خواستید و ادامه دادید و کم نیاوردید

    واقعا الگوی همه ما می‌تونه حضرت ابراهیم باشه و بعد ایشون استاد عزیز که در عصر حاضر حضور داره و داریم به چشم میبینیم که چطور توحیدی رفتار کردند و نتیجه گرفتند و کنترل ذهن کردن من خودم خیلی جا دارم تا مثل استاد بشم اما خیلی به لطف خدا بهتر شدم و پیشرفت کردم از قبل خودم و این رو میبینیم توی وجود خودم

    الهی آنی و کمتر از آنی من و ما رو به خودمون وانگذار

    الهی قدرت سپاسگزاری بیشتر رو به همه ما بده

    الهی قدرت دیدن نعمتهای بیشتر رو به همه ما بده

    الهی قدرت شاد بودن و شاد زندگی کردن در لحظه رو به همه ما بده

    الهی کمکمون کن تا جزو بندگان پاک موحد و تسلیم تو باشیم مثل ابراهیم مثل موسی مادر موسی عیسی علی محمد استاد و مریم بانوی عزیز

    الهی هرچه که داریم از تو داریم و هیچ اعتباری به خودمون نمیدیم و همه از لطف و کرم توست

    الهی بر علم ما ثروت ما توحید ایمان ما بیافزا

    الهی قدرت کنترل ذهن نجواهای شیطان

    الهی برما آرامشی عطا فرما تا با کوچکترین نجوا از راه تو منحرف نشویم

    الهی تو قدرت مطلق جهان هستی هستی اما من بنده گنهکارت هنوز به عظمت و بزرگی تو پی نبردم و بعضی وقت ها شیطان بر من غلبه می‌کنه و باعث تا امیدی من میشه

    الهی از تقصیرات و گناهانم بگذر که تو بسیار بخشنده و مهربان هستی

    الیه کمکمون کن تا به ریسمان الهی تو چنگ بزنیم و از دوستان تو باشیم ن دشمن تو

    الهی آمین

    الهی آمین

    الهی آمین

    باز هم استاد عزیزم ازت بی نهایت سپاسگزارم که خدا لطف کرد و شما و مریم بانوی عزیز و این دوستان الهی رو وارد زندگی من کرده

    خدای هزاران بار شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1368 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 126

    دعای کمیل یکی از بهترین دعاهایی است که استاد عزیزم به این زیبایی تو این فایل در بارش حرف زدن و توضیح دادن من هر وقت دعای کمیل و میخونم به اون قسمت که حضرت علی میگن خدایا به نازکی پوستم رحم کن پیش خودم میگم پسر حضرت علی این حرف و میزنه ها نیومده بگه خدایا من پسر عموی پیامبر تو هستم یا من داماد پیامبر تو هستم هوای منو داشته باش یا بیاد به پیامبر بگه که تو بیا شفیع من باش وقتی حضرت علی هیچ جایی از دعاها به کسی جز خداوند وصل نیست من چی باید بگم آیا غیر اینه که فقط باید از خداوند درخواست کرد و آویزون کسی نشد حضرت علی یه الگوی به تمام معنا برای بشریت می‌تونه باشه حضرت علی کسی یه که اگه میخوای خدا رو بشناسی باید بیای ببینی علی چکار کرده و چطور رفتار کرده به قول استاد شهریار که تو خوابش این شعر براش الهام شد که دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را… من یه جمله از حضرت علی خوندم که گفته بود حقیقت رو بگو اگه به زررتم باشه و من با الگو برداری از کلام حضرت علی این جملرو تو زندگیم اجرایی کردم و سرنوشت زندگی من کاملآ عوض شد و خداوند من و برداشت و جایی که باید باشم گذاشت و چه تحولی تو زندگی من رقم خورد فقط به کلام حضرت علی جامع عمل پشوندم کاری که من کردم هیییییچ کس جرات گفتنشو نداشت ولی من گفتم و از حقم دفاع کردم و نتیجه هم دیدم که کامنت شو گذاشتم و نیازی نمی‌بینم که تکرار کنم و یکی از دلائلی که من اینجا هستم و دارم با عشق کامنت مینویسم جرقش از همون حرکتم خورد تا اینکه هدایت شدم به این مسیر الهی چیزی که از اعماق وجودم می‌خواستم تو زندگی داشته باشم و اون شناخت خدای خودم به صورت واقعی بود من یه روز بسیار خوبی رو امروز داشتم و با این فایل استاد مهر تایید به امروز من به زیبایی زده شد من بهترینها رو از خدام خواستم و برام بوجود آورد امروز روز قشنگ من بود خدا را هزاران میلیارد بار شکر میکنم بابت زمان حالی که دارم رد پای امروزم چه زیبا رقم خورد خدایا شکرت

    استاد عزیزم عاشقانه دوستون دارم دوستان مهربانم بهترینها رو براتون از درگاه خداوند متعال خواهانم چون لایق بهترین‌ها هستید هر کجا که هستید در پناه الله یکتا شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    هاجر صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1637 روز

    سلام سلام به استاد عزیزززم و خانم شایسته ی عزیزم و دوستان گلم

    استاد شما خیلی نتیجه گرفتین و دیدین نتایجتون رو و باهاشون دارین زندگی میکنید ولی یک نتیجه رو شاید فهمیده باشین ولی مطمینم به معنای واقعیش نمیتونید درک کنید، عمق احساساتیه که شاگرداتون بهتون دارن، اینو نمیتونید به معنی واقعی درک کنید باید توی قلب ما باشین که بفهمین چقدر عزیزین و وجودتون برکته و کلامتون گوهر

    استاد شما اومدین تعریف درستی از خدا دادین و اولین بار تو زنذگیم بود که منطقم پذیرفت این خدا رو، عدل خدا رو، دلیل رفتارا و نتایج خودم و اطرافیان رو، ولی فکر کردم فهمیدم و تمام.اونجا که تو فایل انرژی با خدا میگین ما کار داریم شنیده ها داریم درباره ی خدا ،دیده ها داریم درباره ی خدا میگفتم که نه دیگه من فهمیدم تا اینکه چند وقت پیش متوجه شدم نه بابا استاد راست میگن شناخت خدا هم مسیر تکاملیه.

    بنظرم این دیدی که میگیری درسته، کمک میکنه که در مسیر درست راه راست قدم بذاری،ولی رسیدن به خدا درک خدا،درک واقعی ها ،شنیدن نه ،یک مسیر شخصی هست که باید طی بشه ،تو باید عمل کنی بعد واکنش خدا رو ببینی،نتیجه بگیری هی ایمانت قوی بشه.

    من داستان الان زندگیم رو گذاشتم که در چه مرحله ای از زندگیم هستم و دوسال هست وارد چه سفر و مسیر جدیدی شدم و چه تضادهایی دارم و سعی بر باورسازی و رفتن رو به جلو هستم

    abasmanesh.com

    من چند وقت پیش فهمیدم که معنی توکل و تسلیم رو اشتباه فهمیدم اصن، اونم برمیگرده به ورودی هایی که قبلا گرفتم.واقعا این مسیر یک مسیر تکاملی هست و یک قسمتش رو از عزت نفس فهمیدم، یک قسمت رو دوره ی احساس لیاقت کمک کرد همینجوری هی تکه ها به هم وصل میشن،تجربیات میاد و ب درک بهتری میرسی.

    من حدود چند ماه پیش بعد از یک نیم سال کردن و گرفتن نتیجه هایی از صفر و بهتر شدن قدم به قدم زندگی تو شرایط زندگی،مالی،روابط ،ایمان ، آرامش. ولی مهاجرت تا نقطه ی نهایی میرفت و استپ میشد که در آخر برای مهاجرت دومم خودم تسلیم شدم و گفتم توکل میکنم به خدا و دیگه زور نمیزنم، چون اوضاع طبق محاسباتم پیش نرفت و تمام ایده ها و زوری که خودم داشتم زدم ،که البته شرک بودن

    من گفتم توکل میکنم،تسلیم شدم.

    خب من از نظر فزیکی رها کرده بودم خواسته م رو،دیگه کار فزیکی انجام نمیدادم،ایده ای رو امتحان نمیکردم چون فهمیدم ترمز دارم تا برداشته نشه ،همین مدار همن نتیجه میاد و باید کار ذهنی کنم، داشتم روی ترمزهایی که از کشف قوانین فهمیده بودم کار میکردم و در کنارش هم گفتم من توکل میکنم و تسلیم.

    اما چرا حال من خوب نبود هنوز اونطور که باید؟ چرا به آرامش نرسیده بودم؟ چرا هنوز با دیدن اینکه کسی کار مهاجرتش اکی میشد و میرفت بهم میریختم و طول میکشید چند ساعت تا خودمو آروم کنم وامید بدم به خودم؟

    چرا حسم مثل پارسال نیست که همینجا ما تو یک خونه یی زندگی میکردیم و من بابت جز جز خونه داشتم شکر میکردم و جوری که انگار تو بهشتم و و اینم قصره، اون خونه رو هم با تحسین خلق کرده بودم تو این کشور،

    بعد تو اوج اون احساس خوب یهو صاحبخونه یی که رابطه ی خوبی هم داشتیم و کلی احترام و عزت ،یهو اومد گفت امزوز 25 سپتامبره و تا آخر ماه خونه رو تخلیه کنید که من دادمش به یک نفر دیگه. ما شناخت زیادی نداشتیم ، پولمون هم به هر خونه یی نمیرسید.

    بهم نریختم ،گفتم که ما فقط در حال تمزکز بر نگات مثبت اینجا و شکرگذاری بودیم و طبق قانون این آدم قدرت نداره بیاد بدبخت کنه و شرایط رو بد کنه برامون،پس جای بهتری قراره بریم چون این خونه رو هم برای گرفتنش یک دفعه تلاش فزیکی بزاش نکرده بودیم، کسی دیگه تمام کاراشو انجام داده بود. گفتم این کار خداست و قراره اتفاق خوبی بیفته

    من گغتم توکل میکنم به خدا و تسلیم کاری نمیکنیم دنبال خونه نمیگردیم تا نشانه ها بیان و بگن چیکار کنیم، من آروم آروم بودم طوری که انگار اتفاق خوبی افتاده و خبر خوبی بهمون دادن و این وقعی بود ، ادا نبود،حرف نبود، مثل توکل و تسلیمی که برای مهاجرتم انجام میدم.

    یکروز موتده بود به دد لاین و پس فردا که مستاجر جدید بیاد، صاحبخونه اومد گفت 29 شده و مستاجر اول آگست میاد، طوری آرام بودم ک برای خودم عجیب بود،چون واقعا متوکل بودمو تسلیم، همون عصری که آخرین مهلت بود، خود صاحبخونه یک خونه یی با چند برابر شرابط بهتر رو برامون پیدا کرده بود و در عرض دو ساعت رفتیم ، وسایل خاصی عم چون نداشتیم، خیلی سریع اتفاق افتاد

    خدا کافی بود خونه پیدا کنه،دیر نکرد،با عزت و احترام و در بهترین زمان اتفاق افتاد و چون ما برای خونه قبل خیلی سپاسگزار و تمرکز بر نکات مثبت بودیم، مدارمون عوض شده بود و اومدیم خونه ای که قابل مقایسه با خونه قبل نیست از نظرراحتی.

    چرا من الان توکل کردمو تسلیم بودم حس قبل رو نداشتم آروم و سپاسگزار و مطمین نبودم؟

    اومدم صادقانه با خودم صحبت کردم،اینم از جلسه دوم شیوه ی حل مسایل از نحوه سوال پرسبدن خانم شایسته یادگرفتم،من مهربان بودن با خود و ترسیدن و آشغالا رو زیر مبل کردن رو قاطی کرده بودم، فکر کردم اگر با صداقت بی رحمانه ای ذهنم رو بررسی کنم و واقعا ببینم چه چیزی تو ذهنمه دارم بدرفتازی میکنم با خودم،، که اینم برمیگرده به احساس عدم لیاقت، وقتی فهمیدم که من لایقم فارغ از اینکه به هدفم نرسیدم هنوز، فارغ از شرکا و ترسها ،خودمو بپذیرم با ترس ها و نواقصم، طوری که نترسم از قضاوت خودم مثل پدر مادر یا معلمی که وقتی اشتباه میکردیم میترسیدیم از دعوا و قضاوت و دروغ میگفتیم، یاد گرفتم انقدر مهربان شدم با خودم که گفتم هاجر من دوست دارم سوای هر فکر و باوری که داری، بیا صحبت کنیم واقعا ببینیم مشکل چیه حتی اگر تو نقطه ی صفر هم باشی بعد از اینهمه کار کردن، عیب نداره، این اعراض نیست، این مساله ست باید حل بشه اینم از دوره ی شیوه ی حل مسایل یاد گزفتم ، قضاوتت نمیکنم، ببینیم چرا حست یویو هست،چرا وقتی توکل کردی تسلیم شدی، خدا نمیاد وسط چرا کمک نمیکنه چرا هدایت نمیکنه،

    آقا صحبت کردیم دیدم من توکل نکردم ،من تسلیم نشدم، من فقط از روی ناچاری و استیصال که دیگه کاری از دستم برنمیاد و این خواسته نمبشه، کاری نکردم و خدا رو هم به عنوان آپشن آخر که حالا ی حرکتی زده باشم

    چطور اینو فهمیدم، اول که احساس لیاقت بی قید و شرط کمک کرد خودمو بپذیرم و مهربان باشم بعد سنجیدم که نتیجه ی توکل و تسلیم باید حس آرامش و قدرت باشه، چرا من حس مظوما و بیچاره ها رو به خودم گرفتم نشستم و و میگم آره من خدا رو دارم، بقیه اسپانسر دار و ال و بل، چرا من حس مظلومیت دارم اگر که به قویترین نیرو وصلم.

    اومدم سنجیدم ، من علوم آزمایشگاهی خوندمو و تو لابراتوار یک بیمارستان بین المللی که از کشورای مختلف کار میکردن،کار میکردم و چون کوچترین عضو اونجا بودم و خیلی هم بی نظم و سرکش تو مراعات کردن قوانین اداری (برا همینم سال آخر قبل از مهاجرت کلا استعفا دادمو و بیزنس خودمو زدم ) زیاد کارم به اخطار و اینا میرسید با منجیر اسیستانت، حالا اون زمان من قانونو نمیدونستم ،چیکار کرده بودم، رفته بودم رابطه مو با منیجر کل محکم کرده بودم که تصمیم نهایی رومیگرفت و حرف آخر رو میزد و خیالم جمع بود که منیجر اسیستانت که دوبار نامه ی اخراجمو نوشت ولی میدونستم که در نهایت برای مرحله ی آخر باید منیجر کل امضا بکنه ،که اون نمیکنه چون رابطه م باهاش خوبه و یه جورایی پارتیمه و خیالم جمع

    چرا الان وقتی ک توکل کردم و سپردم کار رو ب خدا به اندزه ای که به اون دکتر اعتماد کرده بودم خیالم جمع نیست؟ میترسم احساس مظلومیت و بیچارگی دارم، مگر خدا قدرتمندترین نیست؟ مگه نباید کارم به بهترین نحو درست بشه.

    اینم از کجا گرفته بودم باورشو وقتی فکر کردم، تو جامعه و فرهنگ وقتی یک کار هیچ ایده ی براش نبود و نظم و بزنامه ای یک کاری میکردن ، میگفتن حالا توکل به خدایی. در صورتی که توکل به خدا کار باید با بالاترین کیفیت و نظم ممکنه انجام بشه، یا چندسال پیشا که قانون رو نمیدونستم و مینشستم با مامان بابام تلویزویون میدیدیم، یک برنامه بود آدمهای اوج بدبختی و فقط رو بیماری که گوشه خونه افتادن رو نشون میداد، مثلا زنای بیوه، بچه های یتیم بعد مجری میپرسید شما خرجتون رو چیکار میکنید؟ بعد طرف با احساس حقارت و ناامیدی و بدبختی میگفت ما هیچکس رو نداریم فقط خدا رو داریم، یعتی تو مذهب و فرهنگ خدا رو فقط داشتن بعتی بدبخت بودن، اگر رییسی بود نماینده یی ، شوهر ثروتمندی یعتی چیزی هست کسی رو داریم.منم اون زمانا ناآگاه بودمو نگاه میکردم برنامه ی این چنینی رو و چقدر باور ساخته میشده در من.

    اومدم به خودم و دیدم من وقتی سپردم ب خدا چرا اینطوری ام؟ چرا مثل قضیه ی خونه احساس آرامش و عزت و لذت و خاطر جمعی ندارم؟

    و شروع کردم رو اصلاح این قضیه که شکر خدا داره بهتر و بهتر میشه، که این جمله ی من خدا رو دارم باید اهرمم باشه نه نقظه ی استیصالم.

    و معنی تسلیم بودن رو هم تازه بعد از این شنیدن ها دارم درک میکنم، که البته چتدوقت دیگه میگم عه تازه درک کردمم،

    هدایت شدم به فیل گفتگو با دوستان اون چند قسمتی که استاد با آقای عرشیانفردارن صحبت میکنن، استاد یک جمله گفتن من تازه فهمپدم چی گفتن، گفتن که وقتی تسلیم بشی خدا کمک میکنه، نشانه تسلیم بودن هم آرامش هست.

    من راستش فکر میکردم تسلیم بودن یعتی استیصال و درماندگی. شاید اولش باید با این نقطه شروع بشه ولی وقتی تسلیم شدی دیگه باید آرام یاشی یعتی خودت هیچ پیشنهاد و ایده و باور محدود کننده ای نداری، نه اینکه یو سری راهکار و ایده تو ذهتت هست ولی چون تو مطابقش نیستی ناتوانی و تسلیم میشی و میگی خدایامنو فیت کن تو این ایده ها،قلب اون آدمو نرم کن اینو قبول کنه ،نه داستان این نبوده وقتی واقعا درک کنی تسلیم بودن یعنی چی یعنی تو و باورات و راهکارها و دیده ها و شنیده هات هیچن فقط، این خواسته رو میخام و میدونم که تو علم و قدرت داری،راه هایی میتونه باز بشه که من نمیدونم ولی شرطش چیه، خودم دیکه ساکت شم ،آرام باشم،اعتماد کنم، نشانه ی تسلیم آروم بودنه

    خیلی لذت داره هی میری جلو میفهمی درکت بیشتر میشه، با اینکه تضادهای زیادی هست ولی همینکه دارم میفهممو حسم بهتر میشه خوش امید میده برای ادامه دادن.

    استاد شما چقدر عمیق و متعهدانه کار کردین ، توهر زمینه ای که یکم درک میکنم میفهمم شما چقدر متعهد و با ایمان بودین، از خدا میخام توفیق بده که ایمان و تعهد شما رو داشته باشم و ادامه بدم و بگذرم از شرایط سخت با تغییر دید و باورهاو ایمان و آسان بشم برای آسانی ها و مثل شما بهشت رو در دنیا و آخرت برای خودم بسازم و رستگار و سربلند بشم.

    بهترین ها رو براتون میخام با یک دنیا عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    امین زندی گفته:
    مدت عضویت: 1047 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام بر استاد عزیزم و سلام بر مریم شایسته عزیز و همه دوستانم

    چقدر این صحبت های علی (ع) زیبا بود با خدای خودش

    چقدر زیبا بود شنیدن این حرفا به من یادآوری کرد تو با فرمانروای کل طرفی کسی که صاحب اختیار و پروردگار ماست و این پرودگار گفتن ایشان چقدر زیباست مولای من سرور گناهان مرا بیامرز ای سرورا

    واقعا اشک آدمی درمیاد و من خودم باید یاد بگیرم که

    اینجوری با رحمت العالمین صحبت کنم تمام احترام رو از اون یا بگیرم اون که صاحب اختیار من است

    اوست که باید گناهان مرا ببخشد و به من نعمت های خود را ارضانی کنید

    خدایا دستم را بگیر بگیر و بدان این بنده در مقابل تو همیشه سرش پایینه تو مالک من هستی من محتاجم به درگاه تو من فقیرم به هر خیری که از تو به من برسد

    یا ربالعالمین من تی سرور من ای مالک من

    دستم را بگیر و یاریم بده در هرکاری و اگر خطا میروم چشم پوشی از گناهان من انسان هستم و اشتباه میکنم خدایا معبود من تو کنارم باشی تو پشتم باشی جهان برایم هیچ است

    معبودا تو کنارم باشی ترسی ندارم

    معبودا ایمانم را قوی تر کن

    معبودا توکلم را روز به روز بیشتر کن

    معبودا سرورا روز به روز روزیم را افزون کن

    معبودا روز به روز عزت نفسم را بیشتر کن

    معبود من روز به روز قدرت کلام مرا افزون تر کن

    سرورا روز به روز عزت بیشتری به من بده

    و معبودم تنها تورا میپرسم و تنها از تو یاری می‌جویم

    معبودم مرا هدایت کن به راه راست راه کسانی که نعمت داده ای راه انسان های موفق راه کسانی که آنها را آسان کرده ای برای آسانی ها معبودم تویی رب العالمین من

    استاد عزیزم ممنونم ازتون بسیار زیبا بود و یاد گرفتم چقدر با خدای خودم بهتر حرف بزنم و توحیدی تر شود باور من

    در پناه معبودم و سرورم باشید شاد سلامت و سعادتمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2974 روز

    بنام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام به استاد عزیزم ودوستان ارزشمندم در این سایت الهی

    خدارا سپاسگزارم که باری دیگر در مداردرک آگاهیهای این فایل قرار گرفتم

    یادم هست اواخر سال 96 که عضو سایت شدم این فایل وفایل نامه 31 حضرت علی وفقط روی خدا حساب باز کن آنقدر مرا دگرگون کرد هنوزم که یاد آن موقعه‌می افتم منقلب میشم آن لحظه خدایی شناختم که بی واسطه میتونم ازش درخواست کنم

    چقدر ذهنم از همان بچگی به شفاعت ائمه مقاومت داشت هیچ موقعه توهیچ مجلسی که از مصیبتهایی که بر ائمه گذشته صحبت می‌کردند برعکس دیگران اصلا منقلب نمی‌شدم وهمیشه یه احساس گناهی داشتم که چرا من مثل بقیه نمیتونم به امامان متوسل بشم تا این فایل را گوش دادم وتفسیر زیبای شما ودر فایلهای مختلف از شما شنیدم که خداوند از رگ گردن به من نزدیک تر است قبل از آن هم شنیده بودم ولی درک نکرده بودم

    از روزی که این فایل را شنیدم تمام مناجاتم‌ با خدا طبق همین گفتگوها بود

    هر شب بعد از سپاسگزاری شروع میکنم به حرف زدن با خدا

    بهش میگم خدایا من بی تو هیچم‌

    هرچه دارم‌از تودارم

    خدایا تو برا من همه چیزی

    ثروت

    سلامتی

    شادی

    عشق

    لذت

    ومن بی تو هیچم ونمیدونم هر که تورا نداره پس چی داره

    خداجونم عاشقتم مرسی که دارمت

    خدایا ازت ممنونم که همیشه هستی همیشه بودی حتی اگر من فراموش کردم تو خودت را به من نشون دادی

    خدایا ازت ممنونم که هوامو داری وکنارمی

    میدونی خدا وقتی فکر میکنم که تورادارم نه نگرانی دارم ونه ترسی هرچند در شرایط سخت یادم میره که چون تونیروی قدرتمندی کنارمی ولی خیلی زود به یادم میاری که من هستم نگران نشو وهستم‌به من اعتماد وتوکل کن

    خدایا ازت میخوام آنچه که باعث میشه بین من وتو فاصله بیافته دور کن ازمن

    آنچه که سبب میشه ناسپاس بشم باعث میشه تورافراموش کنم ازمن دور کن

    خداجونم من فقط تورا میخوام داشته‌ باشم که تو برای من کافی هستی

    خدایا کمکم کن تا الهاماتت را درک کنم وقدرت عمل به آنها را به من بده

    خدایا من حتی این جسم را از تودارم واز خودم هیچی ندارم هیچ هیچ وچقدر تو بزرگ وبخشنده ای که از روح خودت در من دمیدی تا این وجود خاکی اشرف مخلوقاتت باشه وهمه هستی را به تسخیرش دارآوردی

    خدایا تورا به چه اسمی صدا بزنم

    آرامشم تویی

    قدرتم تویی

    عشقم تویی

    وجودم تویی

    همه چیز ،همه چیز

    اول وآخر تویی ومن فهیمه بی تو هیچم هیچ هیچ

    خدایا آنی وکمتراز آنی مرا به خود وامگذار که اگر چنین بشه از گمراهان میشم

    درپناه حق،شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    فرهاد نجاتی گفته:
    مدت عضویت: 1050 روز

    به نام خداوندی که نسبت به من بخشنده و مهربان است

    سلام

    خدایا شکرت ک این فایل رو روزی من کردی .ک دوباره بیاد بیاورم قدرت فرمانروا و خالق خودم رو .

    تا دوباره بیاد بیاورم ک همه چیز دست خودته و قدرت جهان خودتی مالک اصلی خودتی .

    خدایا خوشحالم ک دارم روز ب روز بهتر و بیشتر میشناسمت . خدایا همان طور که به حضرت علی این شناخت رو دادی ب منم کمک کن ک بهتر و بهتر بشناسمت.

    خدایا همان طور ک در قلب من حضور داری در ذهنمم داعم و همیشگی حضور داشته باش.

    خدایا من ب هرآنچه ک تو داری فقیرم .

    ب رحمتت فقیرم

    ب بخشندگی ات فقیرم

    ب وهابیتت فقیرم

    ب مهربانیت فقیرم

    ب عشقت فقیرم

    ب نگاهت فقیرم

    ب رزاقیتت فقیرم

    ب راهنمایی ات فقیرم

    ب سلامتی ات فقیرم

    من بهت ایمان دارم من میپرستمت و تنها از خودت میخام فقط خودِ خودت نه واسطه و شفاعت کننده ای و مطمعنم ک اجابتم میکنی چون اجابت بندهات رو ب خودت واجب کردی .چون خودت گفتی دعای دعا کنندگان رو اجابت میکنم ب شرط ایمان . خدایا با تمام وجودم بهت ایمان دارم . خدایا بر توحید من بی افزا . بر رزق من بی افزا بر سلامتی من بی افزا بر طول عمر من بی افزا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    زینب حاجتی گفته:
    مدت عضویت: 975 روز

    سلام به استاد عزیز ومریم جان شایسته

    وهمه دوستای عزیزم در این سایت الهی

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خدایا تو تنها قدرت و تنها فرمانروای این جهان هستی،کمکم کن به درک عمیق این حقیقت برسم.

    کمکم کن درعمل نه در لق لقه زبان تنها تو را بپرستم و تنها از تو یاری بجویم.

    خدایا به سمت روشنایی ها به سمت آگاهی های ناب به صراط المستقیم هدایتم کن.

    خدایا اجازه نده جلوی هیچ بنده ای ازت سرخم کنم جز خودت.

    خدایا کمکم کن جز خودت از هیچ کس هیچ چیزی طلب نکنم.

    خدایا فکرکردن به اینکه تنها و تنها قدرت جهان توئی وفقط باید به تو تکیه کرد سرتاپای وجودم رو غرق آرامش ناب میکند.

    خدایا ایمان،توکل وارامشم رو بیشتروبیشتر کن

    خدایا منو غرق خودت کن الهی آمین.

    استادعزبزم بازم ازتون سپاسگزارم بابت این مسیر توحیدی که به روی ما باز کردین،

    استادخیر دنیا و آخرت نصیب شما باد.

    خدانگهدار

    8/10/1402

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    پریا بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 1246 روز

    به نام رب تمام جهانیان

    با سلام خدمت همه بزرگواران

    این فایل تا دقیقه 20 رو گوش دادم و به حرفای استاد تو فایل های مختلف فکر کردم به فایل های دوره 12 قدم به تمام چیزهایی که تو ذهنم یک لحظه گذشت به این فکر کردم که من یه بنده ام که به درگاه رب خودم اومدم همین که وارد درگاه خدا شد خدا خودشو بهم معرفی کرد گفت بسم الله الرحمن الرحیم من گفتم که تو الله هستی که نعمت میده گفت آره من همونم گفت همون الله هستم که اگه بندگیمو بکنی کلی نعمت بهت میدم منم گفتم چطوری باید بندگیتو بکنم چون خیلی احتیاج دارم به اون نعمت هات گفت تو بالا سرتو ببین همه چیزای خوبی که تو دنیاست بالا سرتن یکیش از تو کم فاصله داره یکیش بیشتر و یکیش خیلی دورتره

    گفتم چطوری اینارو به دست بیارم؟ گفت کافیه از من بخوای گفتم خب الان خواستم گفت از خود خود خود من بخوا منم چشمامو بستم و با حس خوبی از خودش خولستم چشامو که وا کردم خدا گفت دستتو دراز کن دیدم عه من به اولین هدفم که بهم نزدیک بود نزدیک تر شدم کافیه فقط دستمو دراز کنم دستمو دراز کردمو بهش رسیدم

    خدا گفت برا بقیه آرزوهاتم همینطور عمل کن و ببین که چطور به دورترین آرزوهات میرسونم

    این داستان رو من نگفتم من نه داستان نویسم نه حتی تا الان جمله ای قصه یا داستان نوشته بودم لینارو خدا الهام کرد بهم من با بند بند وجودم اینارو حس کردم خدا انقدر راحت و آسون جواب سولامو میده انقدر راحت و اسون منو به خواسته هام میرسونه که حد نداره

    خدایا من اصلا قابل مقایسه با اولین روز؟آشناییم با خودت نیستم اون پریا کجا این پریا کجا

    میبینی که به اندازه ای که رو خودم کار کردم صبورتر شدم مهربون تر با گذشت تر ثروتمندتر هنه اینارو وام دار رب خودم هستم من واقعا فقیرم در مقابلت تویی که همه اینارو میدی تویی که منو تو هر لحظه راهنمایی میکنی به مسیر بهتر

    خودت کمکم کن یک لحظه منو به خودم وا نگذار

    بدون تو یعنی پوچی بی ارزشی یعنی همون پریای دو سال قبل یعنی استرس یعنی دویدن و نرسیدن

    رد پای من ساعت 3 و 6 دقیقه نصف شب روز جمعه مورخ 8 دی ماه 1402

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و مریم جان

    سلام به همه دوستان خوبم

    از صمیم قلبم آرزو می کنم که بهترین حال و احساس رو تجربه کنید و پر از آرامش باشید

    واقعاً حضرت علی علیه السلام چه دیدگاه های توحیدی ناب و زیبایی در این دعای کمیل بیان می کنه و همونطور که استاد میگه توحیدی ترین دعا بعد از کلام خداست که نوشته شده و در دسترسه

    من از سالیان پیش که هنوز تو این مسیر نبودم و به این شکل آگاهی از قوانین نداشتم هم هروقت این دعا رو میخوندم خیلی باهاش ارتباط برقرار می کردم و اکثر اوقات اشک شوق از همصحبتی با خداوند بمن دست میداد

    ولی سه سال پیش که برای اولین بار این فایل رو گوش کردم خیلی خیلی تحت تأثیر تفسیر زیبای استاد از این دعای توحیدی حضرت علی قرار گرفتم، چقدر نگرشم تغییر کرد

    این بار هم که فایل باورهای توحیدی علی( ع) در دعای کمیل در قالب روزشمار تحول زندگی من روی سایت اومد باز هم با صحبتها و توضیحات استاد درک و آگاهیهای جدیدی از این فایل برجسته گرفتم

    حضرت علی بعنوان شخصیتی که بمعنای واقعی یگانه پرست بوده و خیلی خیلی خوب خدا رو درک کرده خیلی میتونه بما کمک کنه برای درک بهتر پروردگارمون

    چقدر زیبا علی علیه السلام خداوند رو، نیرویی که جهان هستی رو خلق کرده و داره مدیریت می کنه رو توصیف می کنه، نگاه او نگاهیه که تمام هستی، تمام قدرت، تمام حکمت، تمام علم در دستان یک نیرو هست، در دستان خداونده

    حضرت علی خودش خوب آگاهه که اون یک انسانه که رفتارهای انسان گونه داره

    از خدای خودش میخواد که هدایتش کنه تا راه راست رو پیدا کنه، خودشو در مقابل پروردگارش عاجز میدونه

    چقدر زیباست که علی علیه السلام درخواست می کنه خداوند بیامرزتش

    وباور داره که خداوند آمرزنده است، بخشنده است، و قبول داره که خداوند خیلی خیلی بزرگه

    علی علیه السلام از خدا میخواد که شفاعتشو بکنه، که بخودش نزدیکترش کنه

    ما راه رو گم کردیم که از غیر خدا میخوایم که شفاعت ما رو بکنه

    اگر ما پیرو علی هستیم و اعتقاد داریم که او بهتر از هر کس دیگه ای قرآن رو درک کرده و فهمیده ازش تبعیت کنیم

    حضرت علی پیامبر اکرم رو داشت اما در هیچ قسمتی از دعا از پیامبر نخواسته که بش کمک کنه یا شفاعتشو کنه یا کمک کنه که به خداوند نزدیکتر بشه، حضرت علی هرگز از پیامبر نخواسته که شفاعت کنه، چرا ما داریم این کارو می کنیم؟

    اگر مقام علی به این حد رسیده و تا به این حد در جهان اعتبار کسب کرده بخاطر این دیدگاه توحیدیشه

    حضرت علی مراقب غرور و خودپرستی هست، از خدا کمک میخواد، که همیشه یاد خودشو در دل علی زنده نگهداره و در هر شرایطی فروتن و متواضع نگهش داره

    خدایا کمک کن که بدونیم هرآنچه که داریم مال توست و تو بما دادی و این حقو داری که از ما بگیریش، و تمام چیزایی که ما داریم از بین رفتنیه، غیر از روح ما

    خداوندا کمک کن که بفهمیمت و متواضع باشیم

    حضرت علی یکی از ثروتمندترین مردان عرب بوده، او فقیر به مال و مادیات نبود، اما فقیر به خدا بود

    ما همه مون به خداوند فقیریم

    ما باید احساس عجزمونو به خداوند درک کنیم

    هرچقدر در مقابل خداوند عاجزتر باشیم در جهان اعتبار بیشتر و مقام و منزلت بالاتری داریم

    هرچقدر در مقابل خداوند سرکش باشیم در جهان خفیفتر و پست تریم

    خدایا غیر از تو کسی نیست که آبروی ما رو نگهداره

    چقدر ما خطاهایی کردیم که حقمون بوده آبروی ما بره و بلا سرمون بیاد ولی خدا آبروی ما رو حفظ کرده و بما رحم کرده

    و این بخاطر فضل خداست

    علی علیه السلام درخواست میکنه که خداوند او رو هدایت کنه به مسیرهای زیبا

    از خدا میخوام که همه ما رو هدایت کنه به راه راست

    انسان چی میتونه بگه در برابر این همه عظمت و بزرگی علی علیه السلام که اینطور در مقابل خداوند زانو زده، خودشو کوچیک کرده!؟ بخدا این یک نگاه متفاوت میخواد

    دقت کنیم به این کلمات علی علیه السلام، میگه: تو میخوای منو عذاب کنی حال آنکه من به یگانگی تو ایمان دارم؟

    ایمان به یگانگی و ربوبیت خداوند مهمترین فاکتوره و کسی که این فاکتورو داشته باشه عذاب نمی شود

    اگر می خواهیم جایگاهی پیش خداوند داشته باشیم یادمون باشه تنها قدرت حاکم بر جهان هستی الله هست

    هیچ کس دیگه ای مطلقاً قدرت نداره توی زندگی تو و اگر ربوبیت خداوند رو باور کنی تمام جهان در دستان توست، این نکته کلیدی این دعاست

    قدرت رو در دستان کس دیگه ای قرار نده اگر میخوای به بهشت بری وتو این دنیا و اون دنیا عزت داشته باشی

    اگر بخواهیم ببینیم چه گناهانی برای ما عذاب ایجاد می کنه باید قرآن رو مطالعه کنیم و متوجه میشیم که خداوند به این راحتی کسی رو به جهنم نمی فرسته، خداوند از خیلی از گناهان ما میگذره

    خداوند میدونه که ما اشتباه می کنیم، سختگیر نیست بر بندگانش، با هر بار توبه ای که می کنیم تمام گناهانمون پاک میشه

    خدایا شکرت چقدر با صحبتهای استاد درک و فهمم نسبت به این دعا و باورهای توحیدی حضرت علی علیه السلام بهتر شده

    استاد عزیزم خیلی سپاسگزار و ممنونم از شما که به زیباترین و  بهترین شکل در این مسیر سهم خودت رو پرداخت کردی وبینهایت تأثیر در زندگی خودت و هزاران هزار انسانی که از آموزشهای شما استفاده میکنن گذاشتی و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردی

    قطعاً این کار شما در نزد خدا به نیکوترین وجه پذیرفته است و پاداشش هزارها برابر به خود شما بر میگرده

    خدایا کمکمون کن باورهای توحیدی رو در وجودمون هر چه بیشتر تقویت کنیم و بر اساس اونها زندگی کنیم

    در پناه خدا همگی شاد و سلامت و موحد باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: