باورهای توحیدی علی(ع) در دعای کمیل - صفحه 38
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-12.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-06-04 00:00:002023-12-27 09:44:27باورهای توحیدی علی(ع) در دعای کمیلشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
سلام و درود و سپاس بر استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی
خداوند را بابت فرصت زندگی کردن و داشتن روزی جدید و بودن در این سایت الهی شاکر و سپاسگزارم
روز 126
خداوندا
همانا از تو درخواست میکنم به مهربانیت که همه چیز را فرا گرفته
و به نیرویت که بدان همه موجودات را مقهور ساختهای
و هر موجودی در برابر آن خوار و خاکسار گشته
و به جبروتت که بدان برهمه چیزچیره شدهای
و به ارجمندیت که هیچ موجودی در برابر آن نایستد
و به بزرگیت که همه موجودات را پرکرده است
و به فرمانرواییت که بر فراز همه چیز قرار دارد
و به ذاتت که پس از نیستی همه موجودات پاینده است
و به نامهایت که همه کرانه هستی را پرکرده است
و به داناییت که همه موجودات را فراگرفته وبه روشنایی ذاتت که همه موجودات از او روشنایی یافتهاند.
ای روشنایی، ای بسیار پاک، ای ابتدای هر آغاز وای سرانجام هر پایان
خداوندا …
بیامرز آن گناهانم که پرده پاکدامنیها دَرد، بیامرز آن گناهانم که عذاب و کیفر فرودآرد
بیامرز آن گناهانم که نعمت ها را دگرگون سازد، بیامرز آن گناهانم که اجابت دعا باز دارد
بیامرز آن گناهانم که بلا فرو بارد، بیامرز آن گناهانم که امید را قطع میکند
خداوندا بیامرز هر گناهی که کرده ام و هرخطایی که از من سر زده است
خداوندا …
همانا من با یاد تو به تو نزدیکی جویم و به وسیله تو از درگاهت شفاعت خواهم؛ و به حق بخشندگیت از تو درخواست میکنم که مرا به خودت نزدیک کنی و سپاست را بر من ارزانی داری و یاد خود را در دلم افکنی
خداوندا …
همانا از تو درخواست میکنم همانند درخواست فروتنی خوار و خاکسار که کار را بر من آسانگیری و به من رحم آوری
و مرا بدانچه بر من قسمت کردهای خشنود و قانع گردانی و در همه حال فروتنم نمایی
خداوندا …
از تو درخواست میکنم همانند درخواست کسی که سخت تهیدست شده
خواسته اش را به گاهِ هجوم دشواریها نزد تو آورده است و میل و رغبتش بدانچه نزد توست فزونی یافته است
خداوندا …
حکومت تو بزرگ و جایگاهت والاست و تدبیر تو نهان و فرمانت عیان است و قدرت تو چیره،تواناییت نافذ و کارآست و گریز از فرمانروایی تو ناشدنی است
خداوندا…
برای گناهانم آمرزنده ای و برای زشتی هایم پوشاننده ای و برای کردار زشتم کسی نیابم که آن را به کردار نیک مبدل گرداند مگر تو که معبودی جز تو نیست، پاک و منزهی تو و به ستایشت مشغولم
من بر خویشتن ستم کردم و از سر نادانی گستاخی نمود و دلم آرام گرفت به اینکه از قدیم مرا یاد کرده ای و نعمت خود را بر من ارزانی داشته ای
خداوندا… سرورا…
بسا زشتی ها که آن را پوشاندی و بسا بلاهای گران که از من بگردانیدی و بسا لغزشها که مرا از آن نگاه داشتی
وبسا ناگواریها که از من راندی و بسا ستایشهای زیبا که سزاوار آن نبودم و آن را بر سر زبانها پراکندهساختی
خداوندا …
گرفتاریم بس بزرگ است و پریشانیم مرا از حد صواب و اعتدال گذرانیده و کردارم دست مرا از رسیدن و رستگاری کوتاه کرده و زنجیرهای وابستگی مرا به بند کشیده و زمین گیرم کرده است و آرزوهای بلند مرا از رسیدن به سود حقیقی باز داشته و دنیا با فریبکاریهای خود مرا فریفته است و نفسم با گناهان و سهلانگاریش مرا به ورطه فریب فرو افکنده است
سرورا …
از تو درخواست میکنم به حق ارجمندیت که مبادا بدی کردارم، دعایم را از اجابت تو باز دارد
پروردگارا …
مرا بر آنچه از نهانم آگاهی داری رسوا مساز و به واسطه کردار بد و کارهای ناروایی که نهانی از من سرزده و اصرار در گناه و نادانی و بسیاری شهوات و غفلتی که داشتهام در کیفرم شتاب مدار
خداوندا…
به حق ارجمندیت در همه حال نسبت به من مهربان باش و در همه کارها بر من رحمآور
معبودا و پروردگارا …
جز تو چه کسی را دارم که از او درخواست کنم تا زیان و گزندم برطرف سازد و در کارم نیک نگرد؟
معبودا و سرورا …
تو بر من فرمانی دادی ولی در انجام آن از نفسم پیروی کردم و در این باره از فریبکاری دشمنم حذر نکردم
پس او به دلخواه خویش مرا فریفت و قضا و قدر نیز با او همرهی و یاری کرد و در اثر آنچه بر من رفت از پارهای احکام و حدودت درگذشتم و با پارهای از فرمانهایت مخالفت کردم
پس در همه این احوال تو را ستایم
و اینک در آنچه قضای تو بر من رفته و حکم و آزمایشت مرا بدان ملزم ساخته حجت و برهانی ندارم
خداوندا …
اینک در حالی به درگاهت آمدهام که بر خویش تقصیر و زیادهروی کردهام و عذرخواه و پشیمان و شکسته و معذرتجو و آمرزشخواه و توبهکار و اعترافکننده و اقرارگر بر گناهانم هستم
گریزگاهی از کردهام نیابم و پناهگاهی که در کار خویش بدان روی کنم ندارم جز اینکه پوزشم پذیری و مرا در عرصه رحمت خودآوری
خداوندا …
پوزشم بپذیر و بر پریشانیم رحم آور و مرا از رشته سخت گناهانم برهان
پروردگارا …
به ناتوانایی پیکرم و نازکی پوستم و باریکی استخوانم رحم کن
ای آنکه به آفرینش و یاد و پرورش و احسان و غذا دادنم پرداختی؛ اینک مرا به همان بزرگواری و نیکی پیشین خود که بر من روا داشتی ببخش
معبودا و سرورا و پروردگارا …
آیا براستی تو چنانی که مرا به آتش خود عذابدهی و حال آنکه به یگانگی تو باور دارم و دلم تو را شناخته و زبانم به یاد تو گویا شده و نهادم به دوستی تو پیوند خورده
و از روی راستی و صداقت به وجود تو اعتراف کردهام و مقام پروردگاری تو را فروتنانه ستودهام؟
تو بزرگتر از آنی که دست پروردهات را به تباهی کشی یا آن را که پناه دادهای آواره سازی و یا کسی را که خود سرپرستی کردهای و بدو مهر ورزیدهای به گرفتاری و بلا واگذارش کنی
معبودا و سرورا و صاحبا …
ای کاش میدانستم که آیا چنین است که آتش را بر رخسارههایی چیره میسازی که در برابر بزرگی تو به سجده در آمدهاند؟
و آیا چنین است که آتش را بر زبانهایی چیره میکنی که صادقانه زبان به یکتایی تو گشودهاند؟
و ستایشگرانه سپاس تو گفته اند؟
وآیا چنین است که آتش را بر دلهایی قاهر میسازی که از روی یقین به خداوندی تو اعتراف کردهاند؟
و آیا آتش را بر نهادهایی چیره میکنی که درباره تو به قدری دانایی به دست آوردهاند که در پیشگاهت خوار و خاکسار شدهاند؟
و آیا آتش را بر اعضایی چیره میسازی که فرمانبردارانه ره به سوی پرستشگاههایت پیمودهاند وبا اعتراف به گناهان خود از تو درخواست آمرزش دارند
چنین گمانی به تو نداریم و با وجود فضل تو چنین خبری از تو نیافتهایم ای بزرگوار
ای پروردگار …
تو ناتوانایی مرا در برابر اندکی از بلاهای دنیا وکیفرهای آن و ناگواریهایی که معمولاً بر ساکنانش رَود میدانی
هر چند درنگ در این بلاها و ناگواریها اندک، ماندنش ناچیز و زمانش کوته است پس چگونه بلای آخرت و ناگواریهای سخت آن را تاب آرم در صورتی که بلای آخرت دیرپا و پایدار است و دوزخیان را در آن تخفیفی نباشد؟
سرورا چگونه تاب آن آرم در حالی که بندهای ناتوان و خوار و خرد و بینوا و درمانده تو هستم؛
صاحبا …
برای کدامین کاربه تو شکایت آورم؟
و برای کدامین چیز بگریم و شیون سر دهم؟ آیا برای عذاب دردناک و سخت، یا برای طول بلا و مدت آن؟
پس اگر مرا برای کیفرها در شمار دشمنانت درآوری و با گرفتاران بلایت در یکجا گردآوری و میان من و اولیاء و دوستانت جدایی افکنی
گیرم معبودا و سرورا و صاحبا بر کیفر تو شکیبا باشم اما چگونه بر دوری تو شکیبایی ورزم؟
گیرم بر سوزندگی آتشت صبر آرم اما چگونه محرومیت از نظر به سوی کرامت تو را صبر توانم نمود؟
یا چگونه در آتش درنگ کنم و حال آنکه به گذشت تو امیدوارم ؟
پس سرورا و صاحبا…
به حق ارجمندیت از روی راستی سوگند میخورم که اگر مرا در آتش گویا و ناطق رها کنی
هر آینه در میان دوزخیان به درگاهت شیون برآرم همانند شیون آرزومندان
و همچون فریاد فریاد خواهان به درگاهت فریاد برآورم ومانند عزیز گمشدگان بر تو بگریم و تو را هر کجا که باشی ندا دهم:
کجایی ای سرپرست مؤمنان، ای نهایت آرمان عارفان، ای فریاد رس فریادخواهان، ای محبوب دل راستگویان و ای معبود جهانیان؟
پاک و منزهی تو ای معبودم و به ستایش تو مشغولم؛
آیا چنین است که تو در دوزخ بانگ بندهای مسلمان را بشنوی که برای مخالفتش به بند کشیده شده و مزه کیفر آن را به خاطر نافرمانیش چشیده و به خاطر جرم و خطایش در میان طبقات آن زندانی شده است. و حال آنکه او همچون بندهای امیدوار به رحمتت شیون کند و با زبان یکتاپرستان تو را ندا دهد و به پروردگاری تو توسل جوید؟
سرورا …
چگونه در عذاب بماند حال آنکه به آنچه از بردباری تو گذشته امیدوار است؟
یا چگونه آتش او را به درد آرد در حالیکه به فضل و مهربانی تو دل بسته است؟
یا چگونه زبانه آتش او را بسوزاند در حالی که تو آوای او شنوی و جایگاهش ببینی؟
یا چگونه خروش شراره آتش او را فرا گیرد و حال آنکه تو ناتوانایی او دانی؟
یا چگونه در میان طبقات آتش پریشان ماند در حالی که تو راستی و صداقت او شناسی؟
یا چگونه مأموران آتش او را به تندی رانند و حال آنکه تو را ندا دهد: پروردگارا …
یا چگونه برای رهایی از آتش به فضل تو امید بندد حال آنکه تو او را در آتش به حال خود واگذاری؟
هرگز چنین گمانی به تو نرود و فضل و عطای تو اینسان شناخته نشده است
و با آن نیکی و احسانی که نسبت به یکتاپرستان داشتهای همگون و همانند نیست
پس به یقین دانم که اگر فرمان تو بر این نمیرفت که ستیزندگانت را کیفر دهی
و اگر حکم حتمی نمیراندی که بدخواهانت در آتش دوزخ جاودان مانند بیگمان آتش را سرد و سازگار مینمودی و برای کسی در آنجا نه جایگاهی بود و نه درگاهی
ولی تو که نامهایت پاک و منزه است سوگند خوردهای که دوزخ را از آدمیان و پریان کافر انباشتهسازی و بدخواهان را در آنجا ماندگار نمایی
و تو که از حدِ ستایش والاتری در آغاز چنین گفتی و به نعمتهایت بر بندگان منت نهادی که آیا مؤمنان با تباهکاران یکساناند؟ نه یکسان نیستند،
معبودا و سرورا …
به حق نیرویی که تقدیر کردی و فرمانی که حتمی نمودی و بر هر کس راندی چیره شدی
از تو درخواست میکنم که در همین شب و همین ساعت بر من ببخشی هر خطایی که انجام دادهام و هر گناهی که مرتکب شدهام و هر زشت و ناروایی که نهان نمودهام و هر نادانی که کردهام خواه مخفی و نهانش داشتهام و یا آشکار و عیانش ساختهام
و هر کژی که به نویسندگان گرانپایهات یعنی فرشتگانت فرمان دادی آن را یاد داشت کنند همان فرشتگانی که برگماشتی تا هر چه از من سر زند ثبت کنند و آنان را همراه اعضایم گواهانی بر من ساختی
و علاوه بر آن خود نیز مراقب من بودی و گواه چیزهایی شدی که بر آنها پوشیده بوده است و تو با مهربانی خود آنرا نهان داشتی و با فضل خود آنرا پوشاندی
و از تو درخواست میکنم که بهره مرا از هر چیزی که فرو فرستی و یا احسانی که بنمایی یا نیکیهای که پخش کنی یا رزقی که بگستری یا گناهی که بیامرزی یا کژی و خطایی که بپوشانی فراوان کنی
پروردگارا … پروردگارا …. پروردگارا… معبودا … سرورا … صاحبا … و ای مالک من
ای آنکه اختیارم بدست اوست ای دانای به پریشانی و بینواییم ای آگاه بر فقر و نداریم
پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا ….
به حق خودت و به ذاتِ پاک تو و به برترین نامها و صفاتت
از تو درخواست میکنم که روزان و شبان مرا به یادت آباد سازی و به خدمتت پیوسته داری و اعمالم بپذیری تا کردارم و گفتارم همه یکجهت برای تو باشد و حالم همواره در خدمت تو
سرورا …
ای آنکه به تو تکیه دارم ای که به سوی تو از حالِ زارم شکایت برم
پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا…
اعضایم را بر انجام خدمتت نیرومند ساز و دلم را بر عزم و آهنگت قوی دار و در بیم از مقامت به من جهد و تلاش بخش و در پیوستگی خدمتت مداومت ده
تا در میدانهای پیشتازان به سویت ره سپرم و در میان شتابندگان به درگاهت شتابم و در میان دلباختگان مقام قرب تو دل گشایم و همچون مخلصان به درگاهت نزدیک شوم و همانند یقین کنندگان از تو بترسم و در جوار رحمت تو همراه با مؤمنان در یکجا گردآیم
خداوندا …
هر که بد من خواهد، بد او خواه و هر که به نیرنگ با من خاست به تدبیر خویش گرفتارش کن و مرا در برخورداری از بهرهات در شمار بهترین بندگان خود قرار ده
و در مقام و مرتبت جایگاهم را نزدیک تر از ایشان کن و تقرب مرا در پیشگاهت مخصوصتر از آنان قرار ده و بیگمان چنین مقامی به دست نیاید مگر به فضل تو
و بخشش و بزرگواریت را بر من ارزانی دار و به حق بزرگواریت به من لطف فرما
و به حق مهربانیت مرا نگه دار و زبانم را به یاد خود گویا و دلم را به دوستیات بیتاب گردان و به نیکی اجابت خود بر من منت نه و لغزشم نا دیده گیر و گناهم بیامرز
که همانا پرستش خود را بر بندگانت واجب کردهای و آنها را به دعایت فرمان دادهای و اجابت آن را ضمانت کردهای
پروردگارا …
رو بسوی تو دارم و بسوی مهربانی تو دست نیاز دراز کردهام پس سوگند به عزّت و شکوهت که دعایم اجابت فرما و مرا به آرزویم برسان و از فضل خود نومیدم مگردان و مرا از گزند دشمنانم خواه پریان و خواه آدمیان برهان،
ای آنکه زود از بندگانت خشنود شوی بیامرز کسی را که برگ و نوایی جز دعا ندارد؛ و همانا تو هر چه خواهی آن کنی
ای آنکه نام او دارو، و یاد او درمان و فرمانبرداری او توانگری و بینیازی است؛ رحم آور بر کسی که سرمایه ای جز امید و سلاحی جز گریه ندارد
ای تمام کننده نعمتها، ای رفع کننده کیفرها، ای روشنایی وحشتزدگان در تاریکیها، ای دانای نیاموخته
بر محمد و پیروان محمد درود فرست
و با من آنگونه رفتار کن که تو را سزد و درود خدا بر فرستاده و پیشوایان فرخنده خاندانش باد
سلام و درود بر دوست عزیزی که کامنت فوق العاده ای نوشته اند بسیار تاثیر گذار و آگاهی دهنده .خیلی با احساس وعالی است .خداوند هدایت وحمایت کند که با راهنمایی استاد جان وعمل به قوانین ثابت جهان همیشه در مسیر نور مانا باشید و به راحت ترین شکل ممکن در مسیر دریافت خواسته هایتان قرار بگیرید.
دورود بر شما استاد عزیز
استاد این صحبت های شما واقعا آرامش بخش است و هر دفعه که احساس دوری از خداوند یا استرس به من دست میدهد یا فکر میکنم که از هدفم دور شدم با این صحبت های شما دوباره امیدوار میشوم و شکر گزار خداوند میشوم که به چه جای درستی من رو هدایت کرده خیلی از شما به خاطر این توضیحات کامل ممنونم
روز 126 فصل پنجم روز شمار تحول زندگی من:
«بسم الله الرحمن الرحیم»
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ
خدایا از تو درخواست می کنم، به رحمتت که همه چیز را فرا گرفته
وَ بِقُوَّتِکَ الَّتی قَهَرْتَ بِها کُلَّ شَیْءٍ وَ خَضَعَ لَها کُلُّ شَیْءٍ وَ ذَلَّ لَها کُلُّ شَیْءٍ
و به نیرویت که با آن بر هرچیز چیره گشتی و در برابر آن هرچیز فروتنی نموده و همه چیز خوار شده
وَ بِجَبَرُوتِکَ الَّتی غَلَبْتَ بِها کُلَّ شَیْءٍ وَ بِعِزَّتِکَ الَّتی لا یَقُومُ لَها شَیْءٌ
و به جبروتت که با آن بر همه چیزی فائق آمدی و به عزّتت که چیزی در برابرش تاب نیاورد
وَ بِعَظَمَتِکَ الَّتی مَلاَتْ کُلَّ شَیْءٍ وَ بِسُلْطانِکَ الَّذی عَلا کُلَّ شَیْءٍ
و به بزرگی ات که همه چیز را پر کرده و به پادشاهی ات که برتر از همه چیز قرار گرفته
وَ بِوَجْهِکَ الْباقی بَعْدَ فَناءِ کُلِّ شَیْءٍ وَ بِأَسْمائِکَ الَّتی مَلاَتْ اَرْکانَ کُلِّ شَیْءٍ
و به جلوه ات که پس از نابودی همه چیز باقی است و به نامهایت که پایه های همه چیز را انباشته
وَ بِعِلْمِکَ الَّذی اَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذی اَضاَّءَ لَهُ کُلُّ شیْءٍ
و به علمت که بر همه چیز احاطه نموده، و به نور ذاتت که همه چیز در پرتو آن تابنده گشته.
یا نُورُ یا قُدُّوسُ یا اَوَّلَ الاْوَّلِینَ وَ یا آخِرَ الآخِرینَ
ای نور، ای پاک از هر عیب، ای آغاز هر آغاز، و ای پایان هر پایان
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ
خدایا! بیامرز برای من آن گناهانی را که پرده حرمتم می درد
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُنْزِلُ النِّقَمَ
خدایا! بیامرز برای من آن گناهانی را که کیفرها را فرو می بارند
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ
خدایا! بیامرز برایم گناهانی را که نعمتها را دگرگون می سازند
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تَحْبِسُ الدُّعاءَ
خدایا! بیامرز برایم آن گناهانی را که دعا را باز می دارند
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتی تُنْزِلُ الْبَلاءَ
خدایا! بیامرز برایم گناهانی که بلا را نازل می کند.
اَللّهُمَّ اغْفِرْلی کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطیئَهٍ اَخْطَاْتُها
خدایا! بیامرز برایم همه گناهانی را که مرتکب شدم، و تمام خطاهایی که به آنها آلوده گشتم.
اَللّهُمَّ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِذِکْرِکَ وَ اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلی نَفْسِکَ
خدایا! با یاد تو به سویت نزدیکی می جویم، و از ناخشنودی تو به درگاه خودت شفاعت می طلبم
وَ اَسْئَلُکَ بِجُودِکَ اَنْ تُدْنِیَنی مِنْ قُرْبِکَ وَ اَنْ تُوزِعَنی شُکْرَکَ وَ اَنْ تُلْهِمَنی ذِکْرَکَ
و از تو خواستارم به جودت مرا به بارگاه قرب خویش نزدیک گردانی و سپاس خود را نصیب من کنی، و یادت را به من الهام نمایی
اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ سُؤالَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ اَنْ تُسامِحَنی وَ تَرْحَمَنی وَ تَجْعَلَنی بِقَِسْمِکَ راضِیاً قانِعاً وَ فی جَمیعِ الاْحْوالِ مُتَواضِعاً
خدایا! از تو درخواست می کنم، درخواست بنده ای فروتن، خوار و افتاده، که با من مدارا نمایی و به من رحم کنی و به آنچه روزی ام نموده ای خشنود و قانع بداری و در تمام حالات در عرصه تواضعم بگذاری.
اَللّهُمَّ وَ اَسْئَلُکَ سُؤالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ وَ اَنْزَلَ بِکَ عِنْدَ الشَّدائِدِ حاجَتَهُ وَ عَظُمَ فیما عِنْدَکَ رَغْبَتُهُ
خدایا! از تو درخواست می کنم درخواست کسی که سخت تهیدست شده و بار نیازش را به هنگام گرفتاریها به آستان تو فرود آورده و میلش به آنچه نزد توست فزونی یافته
اَللّهُمَّ عَظُمَ سُلْطانُکَ وَ عَلا مَکانُکَ وَ خَفِیَ مَکْرُکَ وَ ظَهَرَ اَمْرُکَ وَ غَلَبَ قَهْرُکَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُکَ وَ لا یُمْکِنُ الْفِرارُ مِنْ حُکُومَتِکَ
خدایا! فرمانروایی بس بزرگ و مقامت والا و تدبیرت پنهان، و فرمانت آشکار، و قهرت چیره، و قدرتت نافذ، و گریز از حکومتت ممکن نیست.
اَللّهُمَّ لا اَجِدُ لِذُنُوبی غافِراً وَ لا لِقَبائِحی ساتِراً وَ لا لِشَیْءٍ مِنْ عَمَلِیَ الْقَبیحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیْرَکَ
خدایا! آمرزنده ای برای گناهانم و پرده پوشی برای زشتکاری هایم و تبدیل کننده ای برای کار زشتم به زیبایی
لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ وَ بِحَمْدِکَ ظَلَمْتُ نَفْسی وَ تَجَرَّأتُ بِجَهْلی وَ سَکَنْتُ اِلی قَدیمِ ذِکْرِکَ لی وَ مَنِّکَ عَلَیَّ.
جز تو نمی یابم معبودی جز تو نیست، پاک و منزّهی و به ستایشت برخاسته ام، به خود ستم کردم و از روی نادانی جرأت نمودم و به یاد دیرینه ات از من و بخششت بر من به آرامش نشستم
اَللّهُمَّ مَوْلایَ کَمْ مِنْ قَبیحٍ سَتَرْتَهُ وَ کَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ اَقَلْتَهُ
خدایا! ای سرور من چه بسیار زشتی مرا پوشاندی و چه بسیار بالاهای سنگین و بزرگی که از من برگرداندی
وَ کَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَیْتَهُ وَ کَمْ مِنْ مَکْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ کَمْ مِنْ ثَناءٍ جَمیلٍ لَسْتُ اَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ
و چه بسیار لغزشی که مرا از آن نگهداشتی و چه بسیار ناپسند که از من دور کردی و چه بسیار ستایش نیکویی که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردی.
اَللّهُمَّ عَظُمَ بَلائی وَ اَفْرَطَ بی سُوءُ حالی وَ قَصُرَتْ بی اَعْمالی وَ قَعَدَتْ بی اَغْلالی
خدایا! بلایم بزرگ شده و زشتی عالم از حدّ گذشته و کردارم خوارم ساخته و زنجیرهای گناه مرا زمین گیر نموده
وَ حَبَسَنی عَنْ نَفْعی بُعْدُ اَمَلی وَ خَدَعَتْنِی الدُّنْیا بِغُرُورِها وَ نَفْسی بِجِنایَتِها وَ مِطالی یا سَیِّدی
و دوری آرزوهایم مرا زندانی ساخته و دنیا با غرورش و نفسم با جنایتش و امروز و فردا کردنم در توبه مرا فریفته
فَاَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ اَنْ لا یَحْجُبَ عَنْکَ دُعائی سُوءُ عَمَلی وَ فِعالی
ای سرورم از تو درخواست می کنم به عزّتت که مانع نشود از اجابت دعایم به درگاهت، بدی عمل و زشتی کردارم
وَ لا تَفْضَحْنی بِخَفِیِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنْ سِرّی وَلا تُعاجِلْنی بِالْعُقُوبَهِ عَلی ما عَمِلْتُهُ فی خَلَواتی
و مرا با آنچه از اسرار نهانم می دانی رسوا مسازی و در کیفر آنچه در خلوتهایم انجام دادم شتاب نکنی،
مِنْ سُوءِ فِعْلی وَ اِسائَتی وَ دَوامِ تَفْریطی وَ جَهالَتی وَ کَثْرَهِ شَهَواتی وَ غَفْلَتی
از زشتی کردار و بدی رفتار و تداوم تقصیر و نادانی و بسیاری شهواتم و غفلتم، شتاب نکنی.
وَ کُنِ اللّهُمَّ بِعِزَّتِکَ لی فی کُلِّ الاْحْوالِ رَؤُفاً وَ عَلَیَّ فی جَمیعِ الاُْمُورِ عَطُوفاً.
خدایا! با من در همه احوال مهر ورز و بر من در هر کارم به دیده لطف بنگر
اِلهی وَرَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ اَسْئَلُهُ کَشْفَ ضُرّی وَالنَّظَرَ فی اَمْری
خدایا، پروردگارا، جز تو که را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتی و نظر لطف در کارم را از او درخواست کنم.
اِلهی وَ مَوْلایَ اَجْرَیْتَ عَلَیَّ حُکْماً اتَّبَعْتُ فیهِ هَوی نَفْسی وَ لَمْ اَحْتَرِسْ فیهِ مِنْ تَزْیینِ عَدُوّی
خدای من و سرور من، حکمی را بر من جاری ساختی که هوای نفسم را در آن پیروی کردم و از فریبکاری آرایش دشمنم نهراسیدم
فَغَرَّنی بِما اَهْوی وَ اَسْعَدَهُ عَلی ذلِکَ الْقَضاءُ فَتَجاوَزْتُ بِما جَری عَلَیَّ مِنْ ذلِکَ بَعْضَ حُدُودِکَ وَ خالَفْتُ بَعْضَ اَوامِرِکَ
پس مرا به خواهش دل فریفت و بر این امر اختیار و اراده ام یاریش نمود، پس بدینسان و بر پایه گذشته هایم از حدودت گذشتم، و با برخی از دستوراتت مخالفت نمودم
فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَیَّ فی جَمیعِ ذلِکَ وَ لا حُجَّهَ لی فیما جَری عَلَیَّ فیهِ قَضاؤُکَ وَ اَلْزَمَنی حُکْمُکَ وَ بَلاؤُکَ
پس حمد تنها از آن تواست در همه اینها. و مرا هیچ حقی نیست در آنچه بر من از سوی قضایت جاری شده و فرمان و آزمایشت ملزمم نموده.
وَ قَدْ اَتَیْتُکَ یا اِلهی بَعْدَ تَقْصیری وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی مُعْتَذِراً نادِماً مُنْکَسِراً مُسْتَقیلاً مُسْتَغْفِراً مُنیباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً
ای خدای من اینک پس از کوتاهی در عبادت و زیاده روی در خواهشهای نفس عذرخواه، پشیمان، شکسته دل، جویای گذشت طالب آمرزش، بازگشت کنان با حالت اقرار و اذعان و اعتراف به گناه
لا اَجِدُ مَفَرّاً مِمّا کانَ مِنّی وَ لا مَفْزَعاً اَتَوَجَّهُ اِلَیْهِ فی اَمْری غَیْرَ قَبُولِکَ عُذْری وَ اِدْخالِکَ اِیّایَ فی سَعَهِ رَحْمَتِکَ،
بی آنکه گریزگاهی از آنچه از من سرزده بیابم و نه پناهگاهی که به آن رو آورم پیدا کنم، جز اینکه پذیرای عذرم باشی، و مرا در رحمت فراگیرت بگنجایی
اَللّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْری وَارْحَمْ شِدَّهَ ضُرّی وَ فُکَّنی مِنْ شَدِّ وَثاقی
خدایا! پس عذرم را بپذیر، و به بدحالی ام رحم کن و رهایم ساز از بند محکم گناه.
یا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنی وَ رِقَّهَ جِلْدی وَ دِقَّهَ عَظْمی
پروردگارا! بر ناتوانی جسمم و نازکی پوستم و نرمی استخوانم رحم کن.
یا مَنْ بَدَءَ خَلْقی وَ ذِکْری وَ تَرْبِیَتی وَ بِرّی وَ تَغْذِیَتی هَبْنی لاِبْتِداءِ کَرَمِکَ وَ سالِفِ بِرِّکَ بی
ای که آغازگر آفرینش و یاد و پرورش و نیکی بر من و تغذیه ام بوده ای، اکنون مرا ببخش به همان کرم نخستت، و پیشینه احسانت بر من
یا اِلهی وَ سَیِّدی وَ رَبّی اَتُراکَ مُعَذِّبی بِنارِکَ بَعْدَ تَوْحیدِکَ وَ بَعْدَ مَا انْطَوی عَلَیْهِ قَلْبی مِنْ مَعْرِفَتِکَ وَ لَهِجَ بِهِ لِسانی مِنْ ذِکْرِکَ وَاعْتَقَدَهُ ضَمیری مِنْ حُبِّکَ
ای خدای من و سرور و پروردگارم، آیا مرا به آتش دوزخ عذاب نمایی، پس از اقرار به یگانگی ات و پس از آنکه دلم از نور شناخت تو روشنی گرفت و زبانم در پرتو آن به ذکرت گویا گشت و پس از آنکه درونم از عشقت لبریز شد
وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرافی وَ دُعائی خاضِعاً لِرُبُوبِیَّتِکَ؟
و پس از صداقت در اعتراف و درخواست خاضعانه ام در برابر پروردگاری ات.
هَیْهاتَ اَنْتَ اَکْرَمُ مِنْ اَنْ تُضَیِّعَ مَنْ رَبَّیْتَهُ اَوْ تُبْعِدَ مَنْ اَدْنَیْتَهُ اَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَیْتَهُ اَوْ تُسَلِّمَ اِلَی الْبَلاءِ مَنْ کَفَیْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ
باور نمی کنم چه آن بسیار بعید است و تو بزرگوارتر از آن هستی که پرورده ات را تباه کنی یا آن را که به خود نزدیک نموده ای دور نمایی یا آن را که پناه دادی از خود برانی یا آن را که خود کفایت نموده ای و به او رحم کردی به موج بلا واگذاری!
وَ لَیْتَ شِعْری یا سَیِّدی وَ اِلهی وَ مَوْلایَ اَتُسَلِّطُ النّارَ عَلی وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِکَ ساجِدَهً وَ عَلی اَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحیدِکَ صادِقَهً وَ بِشُکْرِکَ مادِحَهً
ای کاش می دانستم ای سرورم و معبودم و مولایم، آیا آتش را بر صورتهایی که برای عظمتت سجده کنان بر زمین نهاده شده مسلطّ می کنی و نیز بر زبانهایی که صادقانه به توحیدت و به سپاست مدح کنان گویا شده
وَ عَلی قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِاِلهِیَّتِکَ مُحَقِّقَهً وَ عَلی ضَمائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِکَ حَتّی صارَتْ خاشِعَهً وَ عَلی جَوارِحَ سَعَتْ اِلی اَوْطانِ تَعَبُّدِکَ طائِعَهً وَ اَشارَتْ بِاسْتِغْفارِکَ مُذْعِنَهً
و هم بر دلهایی که بر پایه تحقیق به خداوندیت اعتراف کرده. و بر نهادهایی که معرفت به تو آنها را فرا گرفته تا آنجا که در پیشگاهت خاضع شده و به اعضایی که مشتاقانه به سوی پرستشگاههایت شتافته اند و اقرارکنان جویای آمرزش تو بوده اند.
ما هکَذَا الظَّنُّ بِکَ وَ لا اُخْبِرْنا بِفَضْلِکَ عَنْکَ یا کَریمُ یا رَبِّ
شگفتا این همه را به آتش بسوزانی! هرگز چنین گمانی به تو نیست و از فضل تو چنین خبری داده نشده ای بزرگوار، ای پروردگار
وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفی عَنْ قَلیلٍ مِنْ بَلاءِ الدُّنْیا وَ عُقُوباتِها وَ ما یَجْری فیها مِنَ الْمَکارِهِ عَلی اَهْلِها
و تو از ناتوانی ام در برابر اندکی از غم و اندوه دنیا و کیفرهای آن و آنچه که زا ناگواریها بر اهلش می گذرد آگاهی
عَلی اَنَّ ذلِکَ بَلاءٌ وَ مَکْرُوهٌ قَلیلٌ مَکْثُهُ یَسیرٌ بَقائُهُ قَصیرٌ مُدَّتُهُ
با آنکه این غم و اندوه و ناگواری درنگش کم بقایش اندک و مدّتش کوتاه است.
فَکَیْفَ احْتِمالی لِبَلاءِ الآخِرَهِ وَ جَلیلِ وُقُوعِ الْمَکارِهِ فیها
پس چگونه خواهد بود تابم در برابر بلای آخرت، و فرود آمدن ناگواریها در آن جهان بر جسم و جانم
وَهُوَ بَلاءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ یَدُومُ مَقامُهُ وَ لا یُخَفَّفُ عَنْ اَهْلِهِ لاِنَّهُ لا یَکُونُ اِلاّ عَنْ غَضَبِکَ وَاْنتِقامِکَ وَ سَخَطِکَ
و حال انکه زمانش طولانی و جایگاهش ابدی است و تخفیفی برای اهل آن بلا نخواهد بو، چرا که مایه آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودی تو نیست
وَ هذا ما لا تَقُومُ لَهُ السَّمواتُ وَالاَْرْضُ یا سَیِّدِی فَکَیْفَ لی وَ اَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الذَّلیلُ الْحَقیرُ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ
و این چیزی است که تاب نیاورند در برابرش آسمانها و زمین، ای سرور من تا چه رسد به من؟ و حال آنکه من بنده ناتوان، خوار و کوچک، زمین گیر و درمانده توأم.
یا اِلهی وَ رَبّی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ لاِیِّ الاُْمُورِ اِلَیْکَ اَشْکُو وَ لِما مِنْها اَضِجُّ وَ اَبْکی؟ لألیمِ الْعَذابِ وَ شِدَّتِهِ اَمْ لِطُولِ الْبَلاءِ وَ مُدَّتِهِ؟
ای خدای من و پروردگارم و سرور و مولایم، برای کدامیک از دردهایم به حضرتت شکوه کنم و برای کدامین گرفتاریم به درگاهت بنالم و اشک بریزیم. آیا برای دردناکی عذاب و سختی اش، یا برای طولانی شدن بلا و زمانش
فَلَئِنْ صَیَّرْتَنی لِلْعُقُوباتِ مَعَ اَعْدائِکَ وَ جَمَعْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَهْلِ بَلائِکَ وَ فَرَّقْتَ بَیْنی وَ بَیْنَ اَحِبّائِکَ وَ اَوْلیائِکَ،
پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهی، و بین من و اهل عذابت جمع کنی، و میان من و عاشقان و دوستانت جدایی اندازی
فَهَبْنی یا اِلهی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ وَ رَبّی صَبَرْتُ عَلی عَذابِکَ فَکَیْفَ اَصْبِرُ عَلی فِراقِکَ
ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبائی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم
وَ هَبْنی صَبَرْتُ عَلی حَرِّ نارِکَ فَکَیْفَ اَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ اِلی کَرامَتِکَ اَمْ کَیْفَ اَسْکُنُ فِی النّارِ وَ رَجائی عَفْوُکَ
و گیرم ای خدای من بر سوزندگی آتشت صبر کنم، اما چگونه چشم پوشی از کرمت را تاب آورم یا چگونه در آتش، سکونت گزینم و حال آنکه امید من گذشت و عفو تواست.
فَبِعِزَّتِکَ یا سَیِّدی وَ مَوْلایَ اُقْسِمُ صادِقاً لَئِنْ تَرَکْتَنی ناطِقاً لاَضِجَّنَّ اِلَیْکَ بَیْنَ اَهْلِها ضَجیجَ الآمِلینَ
پس به عزّتت ای آقا و مولایم سوگند صادقانه می خورم، اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذاری در میان اهل دوزخ به پیشگاهت سخت ناله سر دهم همانند ناله آرزومندان
وَ لاَصْرُخَنَّ اِلَیْکَ صُراخَ الْمَسْتَصْرِخینَ وَ لاََبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بُکاءَ الْفاقِدینَ
و به درگاهت بانگ بردارم، همچون بانگ آنان که خواهان دادرسی هستند و هر آینه به آستانت گریه کنم چونان که مبتلا به فقدان عزیزی می باشند
وَ لاَُنادِیَنَّکَ اَیْنَ کُنْتَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ یا غایَهَ آمالِ الْعارِفینَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ یا حَبیبَ قُلُوبِ الصّادِقینَ وَ یا اِلهَ الْعالَمینَ
و صدایت می زنم:کجایی ای سرپرست مؤمنان، آری کجایی ای نهایت آرزوی عارفان، ای فریادرس خواهندگان فریادرس، ای محبوب دلهای راستان و ای معبود جهانیان .
«اَفَتُراکَ سُبْحانَکَ یا اِلهی وَ بِحَمْدِکَ تَسْمَعُ فیها صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ فیها بِمُخالَفَتِهِ وَ ذاقَ طَعْمَ عَذابِها بِمَعْصِیَتِهِ وَ حُبِسَ بَیْنَ اَطْباقِها بِجُرْمِهِ وَ جَریرَتِهِ
آیا این چنین است، ای خدای منزّه، و ستوده که در دوزخ بشنوی صدای بنده مسلمانی که برای مخالفتش با دستورات تو زندانی شده و مزه عذابش را به خاطر نافرمانی چشیده و میان درکات دوزخ به علّت جرم و جنایتش محبوس شده
وَ هُوَ یَضِجُّ اِلَیْکَ ضَجیجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِکَ وَ یُنادیکَ بِلِسانِ اَهْلِ تَوْحیدِکَ وَ یَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِرُبُوبِیَّتِکَ
و حال آنکه در درگاهت سخت ناله می زند، همچون ناله آن که آرزومند رحمت توست، و با زبان اهل توحیدت تو را می خواند، و به ربوبیّتت به پیشگاهت توسّل می جوید
یا مَوْلایَ فَکَیْفَ یَبْقی فِی الْعَذابِ وَ هُوَ یَرْجُوا ما سَلَفَ مِنْ حِلْمِکَ
ای مولای من، چگونه در عذاب بماند و حال آنکه امید به بردباری گذشته ات دارد
اَمْ کَیْفَ تُؤْلِمُهُ النّارُ وَ هُوَ یَأمُلُ فَضْلَکَ وَ رَحْمَتَکَ
یا آتش چگونه او را به درد آورد درحالی که بخشش و رحمت تو را آرزو دارد.
«اَمْ کَیْفَ یُحْرِقُهُ لَهیبُها وَ اَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَری مَکانَهُ
یا چگونه شعله آتش او را بسوزاند درحالی که فریادش را می شنوی و جایش را می بینی
اَمْ کَیْفَ یَشْتَمِلُ عَلَیْهِ زَفیرُها وَ اَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ
یا چگونه آتش او را دربر بگیرد و حال آنکه از ناتوانی اش خبر داری
اَمْ کَیْفَ یَتَقَلْقَلُ بَیْنَ اَطْباقِها وَ اَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ
یا چگونه در طبقات دوزخ به این سو و آن سو کشانده شود درحالی که راستگوی اش را می دانی
اَمْ کَیْفَ تَزْجُرُهُ زَبانِیَتُها وَ هُوَ یُنادیکَ یا رَبَّهُ
یا چگونه فرشته های عذاب او را با خشم برانند و حال آنکه تو را به پروردگاریت می خواند
اَمْ کَیْفَ یَرْجُو فَضْلَکَ فی عِتْقِهِ مِنْها فَتَتْرُکُهُ فیها
یا چگونه ممکن است بخششت را در آزادی از دوزخ امید داشته باشد و تو او را در انجا به همان حال واگذاری؟
هَیْهاتَ ما ذلِکَ الظَّنُ بِکَ وَ لاَالْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِکَ وَ لا مُشْبِهٌ لِما عامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدینَ مِنْ بِرِّکَ وَ اِحْسانِکَ
همه این امور از بنده نوازی تو بس دور است، هرگز گمان ما به تو این نیست و نه از فضل تو چنین گویند و نه به آنچه که از خوبی و احسانت با اهل توحید رفتار کرده ای شباهتی دارد.
«فَبِالْیَقینِ اَقْطَعُ لَوْ لا ما حَکَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذیبِ جاحِدیکَ وَ قَضَیْتَ بِهِ مِنْ اِخْلادِ مُعانِدیکَ لَجَعَلْتَ النّارَ کُلَّها بَرْداً وَ سَلاماً وَ ما کانَ لاِحَدٍ فیها مَقَرّاً وَ لا مُقاماً
پس به یقین می دانم که اگر فرمانت در به عذاب کشیدن منکران نبود و حکمت به همیشگی بودن دشمنانت در آتش صادر نمی شد، هر آینه سرتاسر دوزخ را سرد و سلامت می کردی و برای احدی در آنجا قرار و جایگاهی نبود
لکِنَّکَ تَقَدَّسَتْ اَسْماؤُکَ اَقْسَمْتَ اَنْ تَمْلأها مِنَ الْکافِرینَ مِنَ الْجِنَّهِ وَالنّاسِ اَجْمَعینَ وَ اَنْ تُخَلِّدَ فیهَا الْمُعانِدینَ
امّا تو که مقدّس است نامهایت سوگند یاد کردی که دوزخ را از همه کافران چه پری و چه آدمی پر سازی و ستیزه جویان را در آنجا همیشگی و جاودانه بداری
وَ اَنْتَ جَلَّ ثَناؤُکَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً وَ تَطَوَّلْتَ بِالاِْنْعامِ مُتَکَرِّماً، اَفَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ
و هم تو -که ثنایت برجسته و والا است- به این گفته ابتدا کردی و با نعمتهایت کریمانه تفضّل فرمودی «آیا مؤمن همانند فاسق است؟ نه، مساوی نیستند».
«اِلهی وَ سَیِّدی فَاَسْئَلُکَ بِالْقُدْرَهِ الَّتی قَدَّرْتَها وَ بِالْقَضِیَّهِ الَّتی حَتَمْتَها وَ حَکَمْتَها وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَیْهِ اَجْرَیْتَها
ای خدا و سرور من، از تو خواستارم به قدرتی که مقدّر نمودی و به فرمانی که حتمیتش دادی و بر همه استوارش نمودی و بر کسی که بر او اجرایش کردی چیره ساختی
اَنْ تَهَبَ لی فی هذِهِ اللَّیْلَهِ وَ فی هذِهِ السّاعَهِ کُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ وَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ قَبِیحٍ اَسْرَرْتُهُ وَ کُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ کَتَمْتُهُ اَوْ اَعْلَنْتُهُ اَخْفَیْتُهُ اَوْ اَظْهَرْتُهُ
که در این شب و در این ساعت بر من ببخشی هر جرمی که مرتکب شدم و هر گناهی که به آن آلوده گشتم و هر کار زشتی را که پنهان ساختم و هر نادانی که آن را بکار گرفتم خواه پنهان کردم یا آشکار، نهان ساختم یا عیان و هر کار زشتی که دستور ثبت آن را به نویسندگان بزرگوار دادی.
وَ کُلَّ سَیِّئَهٍ اَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْکِرامَ الْکاتِبینَ الَّذینَ وَکَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما یَکُونُ مِنّی وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَیَّ مَعَ جَوارِحی
آنان که بر ضبط آنچه از من سر زند گماشتی و آنان را نیز گواهانی بر من قرار دادی علاوه بر اعضایم و خود فراتر از آنها مراقب من بودی
وَ کُنْتَ اَنْتَ الرَّقیبَ عَلَیَّ مِنْ وَرائِهِمْ وَالشّاهِدَ لِما خَفِیَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِکَ اَخْفَیْتَهُ وَ بِفَضْلِکَ سَتَرْتَهُ
و شاهد بر آنچه که از آنان پنهان ماند و به یقین با رحمتت پنهان ساختی و با فضلت پوشاندی
وَ اَنْ تُوَفِّرَ حَظّی مِنْ کُلِّ خَیْرٍ اَنْزَلْتَهُ اَوْ اِحْسانٍ فَضَّلْتَهُ اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ اَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ اَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ اَوْ خَطَاءٍ تَسْتُرُهُ
و اینکه از تو می خواهم از هرچیزی که نازل کردی یا احسانی که تفضّل نمودی یا برّ و نیکی که گستردی یا رزقی که پراکندی یا گناهی که بیامرزی یا خطایی که بپوشانی، پرورگارا، پروردگارا، پروردگارا!
«یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ یا اِلهی وَ سَیِّدی وَ مَوْلایَ وَ مالِکَ رِقّی یا مَنْ بِیَدِهِ ناصِیَتی یا عَلیماً بِضُرّی وَ مَسْکَنَتی یا خَبیراً بِفَقْری وَ فاقَتی
ای خدای من ای سرور من، ای مولای من و اختیار دارم، ای کسی که مهارم به دست اوست، ای آگاه از پریشانی و ناتوانی ام ای دانای تهیدستی و ناداری ام
یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ اَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ وَ قُدْسِکَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِکَ وَ اَسْمائِکَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتی مِنَ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ بِذِکْرِکَ مَعْمُورَهً وَ بِخِدْمَتِکَ مَوْصُولَهً وَ اَعْمالی عِنْدَکَ مَقْبُولَهً
پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! از تو درخواست می کنم به حقّت و قدست و بزرگ ترین صفات و نامهایت که همه اوقاتم را از شب و روز به یادت آباد کنی و به خدمتگزاریت پیوسته بداری. و اعمالم را در پیشگاهت قبول فرمایی
حَتّی تَکُونَ اَعْمالی وَ اَوْرادی کُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالی فی خِدْمَتِکَ سَرْمَداً
تا آنکه اعمال و اورادم هماهنگ، همسو و همواره باشد و حالم در خدمت تو پاینده گردد.
«یا سَیِّدی یا مَنْ عَلَیْهِ مُعَوَّلی یا مَنْ اِلَیْهِ شَکَوْتُ اَحْوالی
ای سرور من، ای آن که بر او تکیه دارم، ای آن که شکوه حالم را تنها به سوی او برم
یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ قَوِّ عَلی خِدْمَتِکَ جَوارِحی وَاشْدُدْ عَلَی الْعَزیمَهِ جَوانِحی وَ هَبْ لِیَ الْجِدَّ فی خَشْیَتِکَ وَالدَّوامَ فِی الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِکَ
ای پروردگارم، ای پروردگارم، ای پروردگارم اعضایم را در راه خدمتت نیرو بخش و دلم را بر عزم و همّت محکم کن، و کوشش در راستای پروایت و دوام در پیوستن به خدمتت را به من ارزانی دار
حَتّی اَسْرَحَ اِلَیْکَ فی مَیادینِ السّابِقینَ وَ اُسْرِعَ اِلَیْکَ فِی الْبارِزینَ وَ اَشْتاقَ اِلی قُرْبِکَ فِی الْمُشْتاقینَ وَ اَدْنُوَ مِنْکَ دُنُوَّ الْمُخْلِصینَ وَ اَخافَکَ مَخافَهَ الْمُوقِنینَ وَ اَجْتَمِعَ فی جِوارِکَ مَعَ الْمُؤْمِنینَ
تا به سویت برانم در میدانهای پیشتازان و به سویت بشتابم در میان شتابندگان و به کوی قربت آیم در میان مشتاقان و همانند مخلصان به تو نزدیک شوم و چون یقین آوردگان از جاه تو بهراسم و با اهل ایمان در جوارت گرد آیم.
«اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنی بِسُوءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ کادَنی فَکِدْهُ
خدایا! هرکس مرا به بدی قصد کند تو قصدش کن، و هرکس با من مکر ورزد تو با او مکر کن
وَاجْعَلْنی مِنْ اَحْسَنِ عَبیدِکَ نَصیباً عِنْدَکَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَهً مِنْکَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَهً لَدَیْکَ فَاِنَّهُ لا یُنالُ ذلِکَ اِلاّ بِفَضْلِکَ
و مرا از بهره مندترین بندگانت نزد خود، و نزدیک ترینشان در منزلت به تو و مخصوص ترینشان در رتبه به پیشگاهت بگردان، زیرا این همه به دست نیاید جز به فضل تو
وَ جُدْلی بِجُودِکَ وَاعْطِفْ عَلَیَّ بِمَجْدِکَ وَاحْفَظْنی بِرَحْمَتِکَ وَاجْعَلْ لِسانی بِذِکْرِکَ لَهِجاً وَ قَلْبی بِحُبِّکَ مُتَیَّماً
خدایا! با جودت به من جود کن و با بزرگواریت به من نظر کن و با رحمتت مرا نگاهدار و زبانم را به ذکرت گویا کن، و دلم را به محبتت شیفته و شیدا فرما
وَ مُنَّ عَلَیَّ بِحُسْنِ اِجابَتِکَ وَ اَقِلْنی عَثْرَتی وَاغْفِرْ زَلَّتی
و بر من منّت گذار با پاسخ نیکویت و لغزشم را نادیده انگار و گناهم را ببخش
فَاِنَّکَ قَضَیْتَ عَلی عِبادِکَ بِعِبادَتِکَ وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعائِکَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الاِْجابَهَ
زیرا تو بندگانت را به بندگی فرمان دادی و به دعا و درخواست از خود امر کردی و اجابت دعا را برای آنان ضامن شدی.
«فَاِلَیْکَ یا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهی وَ اِلَیْکَ یا رَبِّ مَدَدْتُ یَدی
پس ای پروردگار من تنها روی به سوی تو داشتم و دستم را تنها به جانب تو دراز کردم
فَبِعِزَّتِکَ اسْتَجِبْ لی دُعائی وَ بَلِّغْنی مُنایَ وَ لا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِکَ رَجائی وَاکْفِنی شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدائی
پس تو را به عزّتت سوگند می دهم که دعایم را اجابت کنی و مرا به آرزویم برسانی، و امیدم را از فضلت ناامید نکنی، و شرّ دشمنانم را از پری و آدمی از من کفایت کنی.
یا سَریعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا یَمْلِکُ اِلا الدُّعاءَ فَاِنَّکَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ
ای خدایی که زود از بنده ات خشنود می شوی، بیامرز آن را که جز دعا چیزی ندارد، همانا تو هرچه بخواهی انجام می دهی
یا مَنِ اسْمُهُ دَواءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفاءٌ وَ طاعَتُهُ غِنیً اِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مالِهِ الرَّجاءُ وَ سِلاحُهُ الْبُکاءُ
ای آن که نامش دوا و یادش شفا و طاعتش توانگری است، رحم کن به کسی که سرمایه اش امید و سازوبرگش اشک ریزان است
یا سابِغَ النِّعَمِ یا دافِعَ النِّقَمِ یا نُورَ الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُّلَمِ یا عالِماً لا یُعَلَّمُ
ای فروریزنده نعمتها ای دورکننده بلاها، ای روشنی بخش وحشت زدگان در تاریکیها، ای دانای ناآموخته
صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ صَلَّی اللّهُ عَلی رَسُولِهِ وَالاْئِمَّهِ الْمَیامینَ مِنْ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً.
بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و با من چنان کن تو را شاید، و درود و سلام فراوان خدا بر پیامبرش و بر امامان خجسته از خاندانش.
سلام استاد عزیزم .من فک میکردم فقط باید محصولات رو بخرم و گوش بدم و اونا تو اولویته.من فراموش کرده بودم که از لذت بردن از محصولات رایگان هدایت شدم و قدرت خرید پیدا کردم .
چقدر جملات نابی دارم میشنوم و چقدر احساس بهتری دارم از زمانی که برنامه ریزی کردم فایل های رایگان رو همراه با محصولات گوش بدم .
به اندازه ای که در مقابل خداوند خشوع داریم در دنیای بیرون اسممون بالا میره .و به اندازه ای که پیش خداوند مغرور باشیم .پست میشویم .
خداوند هم خالق است و هم رب ماست…
باید نگاهی بندازم به زندگیم آیا من در طول کارهای روزمره و در طول زندگیم قدرت رو به کی میدهم ؟!
از چه کسانی و چه چیزهایی میترسم؟!
وقتی از مترن و سوپر و مسیول بخش در طول روز میترسم آیا این به معنای شرک در ربوبیت نیس؟!
چرا من از خیلی مسایل و افراد میترسم ؟!آیا من نونم رو از اینا دریافت میکنم ؟!
چرا اعتماد به نفس ضعیفی دارم من؟!آیا من به اندازه ی اونا درس نخوندم و تحصیل نکردم ؟
انگار ربطی به اطلاعاتم نداره و وقتی مسیول بخش یا سوپر یا دکتر سرم داد میزنند من همه چیز رو فراموش میکنم .اطلاعاتم رو یادم میره و فک میکنم دیگه آخر دنیاست.و نمیتونم از خودم دفاع کنم با اینکه من گناه کار نیستم .
چرا این اتفاق میافته؟غیر از این است که من خالق خودم رو میشناسم اما ربوبیت رو به کسی دیگه دادم؟!
خدایا یک بار برای همیشه بهم شجاعت بده تا قدرت را از خلایق خودت بگیرم و ذهنم را با تو رب و خالق خودم آرامش بدم .اینو ازت درخواست میکنم .
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
126 . روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
14 اردیبهشت خود خود بهشت بود برام
هر روز برام بهشت خدا پر از حس خوب میشه
من میخواستم امروز یه فایل رو گوش بدم از فایلای دانلودی تو گوشیم یهویی دعای کمیل رو دیدم
میخواستم گوش بدم ولی باز نکردم نگو وقتش الان بود که تو روزشمار دقیقا همین فایل باشه و باید گوش بدم
من امروز صبح که بیدار شدم خیلی هوا خوب بود بارونی و قشنگ و بهشتی
کارامو که انجام دادم ، باز خدا مثل دیروز اراده ام رو به دستش گرفته بود و هرچی میگفت سعی میکردم بگم چشم
مثلا من همیشه میرفتم بشینم پای نقاشیم و اصلا ورزش نمیکردم ، ولی دوروزه ،از وقتی گفتم خدا تو اراده منو دستت بگیر و هرآنچه که لازمه بهم بگو انجامش بدم
دقیقا خدا همینکارو کرد برام و من میخواستم برم بشینم پای نقاشیم که شنیدم اول ورزش کن بعد
یا اینکه انقدر حس خوبی میگیرم که دوست دارم هر لحظه بپرسم ازش اینو چیکار کنم
بعد از ظهر که بعد بارونی که بارید دو بار رنگین کمان دراومد وقتی رفتم پشت بوم عکس بگیرم
انقدر محو زیبایی های خدا شدم ابرا تغییر شکل میدادن و خیلی خاص شده بودن
امروز دوباره یه فرشته دیدم که ابر ،شکل فرشته بود و قشنگ بالاشم دیده میشد و زود پشت سرهم عکس گرفتم
گفتم خدامیشه باز برام طرح بدی ؟ منتظرم باز مثل قبل رو ابرا طراحیشو برام انجام بده الان فرشته دیدم
چی باید بکشم خودت به چشمم نشون بده
بعد که ابرارو نگاه میکردم و عکس گرفتم اومدم اتاقم و یکی یکی که نگاه میکردم عکسارو دیدم با چشمم یه دختر دیده شد که موهاش بلند بود و سمت همون فرشته ای بود که میدیدم
قشنگ چشم و بینی و صورت و موهاش همه و همه تو عکس پیدا بود
عین نقاشی قبلیم که ققنوس و فرشته بودن
بعد به دقت بازم به ابرا نگاه کردم که یه چهره هم دیدم و اون یکم عجیب تر بود
الان که رد پامو بذارم میرم کپی میکنم و طرحشو میکشم خیلی دوست دارم ببینم چه شکلی میشه
انقدر رنگین کمان هم عالی بود که دوبار در اومد و دومین بار دو تا کنار هم و پشت سرهم دراومد انقدر تا حالا با عشق به رنگین کمان نگاه نکرده بودم خیلی زیبا بود
بعد از ظهر میخواستیم بریم پلاسکو فروشی سمت خونه مادربزرگم تا چوب زیر لیوانی بگیرم و بیام کار کنم روش ، اونجا که رفتیم نگرفتم و جاهای دیگه هم بود رفتیم یهویی لیوان استیل تاشو دیدم
من چند ماهی بود میخواستم بگیرم ولی نمیشد الان که دیدم گفتم میخرم قیمتشم واقعا مناسب بود به نسبت بزرگی که داشت
من هی برداشتم نگاه کنم انتخاب کنم ،حس میکردم که نگیر
و چون دوست داشتم و چند ماهی بود میخواستم بگیرم گفتم نه میگیرم و توجه نمیکردم به اون حس و هرچقدر توجه نمیکردم بیشتر و بیشتر میشد که نگیر
گفتم نگیر
حتی مادرمو صدا کردم که گفتم میخوام بگیرم مامانم گفت خداروشکر بالاخره پیدا کردی پس بگیرش
ولی باز اون حس و اون صدای درونم میگفت نگیر گوش کن
و من شروع کردم به سوال پرسیدن گفتم خب خدا چرا نباید بخرم؟ من که هی میخواستم بخرمش ، الان که پیداش کردم نباید بخرم ، پشت سر هم حس میکنم نگیر نگیر
بعد من باز شنیدم نگیر
و گفتم باشه و گذاشتم سر جاش و اومدم مادرم گفت برداشتی گفتم نه
گفت چی شد قیمتشم که خوب بود گفتم نمیدونم یه حسی بهم گفت نخر منم گذاشتم سر جاش و چشم گفتم
وگرنه خیلی دوست داشتم بخرمش
برام جالب بود اینکه من اگر چیزی رو که خوشم بیاد میگیرمش و اگر نگیرمش ناراخت میشم ولی این بار به راحتی ازش گذشتم وقتی شنیدم که نباید بخری
گفتم باشه نمیخرم درسته یکم گفتگومونو طول دادم ولی دیدم باز میگه نخر گذاشتم سرجاش
حس میکنم خدا داره با این کاراش بهم این درسو یاد میده که راحت بگذر
یاد فایل امین حیایی که میگفت من همه چیو ازش گذشتم و به خدا گفتم خودت هرچی بگی همونه
و من از خدا خواستم به منم یاد بده و دیروز بود که درخواست کردم و خدا اولین تمرینمو اینو گفت تا ببینه میتونم ازش بگذرم
ار لیوان تاشو استیلی که خیلی خیلی خوشم میومد و میگفتم من حتما میخرمش ولی دستم بود و انقدر خوب بود که دیگه میخواستم بخرمش ولی حرف خدا برام اولویت داشت گعتم چشم و نگرفتم
حتما خیریتی درش هست که این درک هارو کردم از این موضوع و باید این رو یاد بگیرم که
اگر کامل رها باشی بهت داده میشه اگه بگذری بهت داده میشه
امروز بی نهایت حاام فوق الهاده بود ، یهویی که متوجه میشدم میدیدم عین ذکر شده برام
خدایا شکرت ،خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم خیلی بهشته اینجا خود بهشته و خیلی حس خوب دیگه
به نام خدایی که مارا به آسان ترین شکل ممکن به مسیر خواسته هایمان هدایت میکند
به نام عشق
سلام دوباره طیبه جان
چقدر دلتنگ جواب دادن به کامنت های هدایتی قشنگت بودم این چند روز واقعیت فقط میخوندم کامنتاتو انگار حس هدایتم میگفت فقط بخون و چیزی ننویس اما این بار کامنت قشنگتو که دیدم فهمیدم الان زمان مناسبشه تا برات بنویسم
و متوجه شدم جواب سوالم رو خداوند هدایت کرد تا از کامنت قشنگت بخونم منم چندروز پیش گفتم خدایا حاضرم از همه چی بگزرم و هرکاری که میگی انجام بدم و بگم چشم
خیلی زود مورد آزمایش قرار گرفتم اولین آزمایشم نصب کردن اینستا بود که کارهای نقاشیمو بدون اینکه نگران قضاوت بقیه باشم بزارم تو پیج برای فروش و من مقاومت داشتم اما به حسم اعتماد کردم و انجامش دادم و واقعا نتیجه خوبی داشت
مورد بعدی که واقعا یکم موقع عمل کردن حس کردم انگار برام سخت بود بهم گفته شد کلاسی که داری میری با وجودی که هزینه داده بودم بزرام کنار نمیدونستم خیریتش چیه و با مقاومتی که داشتم از حسم پرسیدم آخه من هزینه کلاسمو هم دادم چرا نباید برم؟
بهم گفت چون محیطش درحال حاضر برای تو مناسب نیست ته ذهنم یادم به گفتگوی چندتا از بچه ها سرکلاس افتاد که فقط بخاطر اینکه تو ذهنشون این بود که این استاد میتونه مارو وارد بازار کار کنه اومده بودن سرکلاس و تازه این فقط یکی از خیریتاش بود که متوجه شده بودم و همون موقع زنگ زدم و کنسل کردم کلاسمو تا ایده بعدی بهم الهام بشه و الان تو کامنت قشنگت به خیریتش پی بردم چندروز پیش اکران فیلم مست عشق رو میدیدم یه دیالوگ خیلی به دلم نشست تو فیلم میگفت:
در راه خدا ابراهیم وار باید قربانی کرد و گذشت
از خداوند میخوام تا قدم های بعدی بهم الهام بشه تا بیام و بنویسمش و از هدایت خداوند با عشق ردپا از خودم به جا بزرام
درپناه معبود یکتا باشی ممنون از کامنت قشنگت
به نام ربّ
سلام فاطمه جان ممنونم از دیدگاه قشنگت
روزت هم مبارک باشه
چند روز پیش دیدم دیدگاهت رو خوندم پاسخی که برام نوشتی ولی برای منم حسی گفت که جواب رو الان ننویس و الان اومدم بنویسم
برای دختر زیبا و دوست داشتنی و نقاش هنرمند
بعد دیدم در مورد دعای کمیل
گفتم وای خدای من اون روز یادم رفت دعای کمیل رو گوش بدم فایل استاد رو این پاسخ شما برای من یادآور کرد که گوش بدم و همون لحظه گوش دادم و از آگاهی هایی که دریافت کردم فکر کردم درموردشون
چند روز پیش وقتی خوندم دیدگاهت رو گفتم وای خدای من
شاید دلیل اینکه بهت گفته میشد که چیزی ننویس این بوده که من نمیدونم البته هنوز درک نکردم منظور از این موضوع چیه و باید چی رو یاد بگیرم و درس باشه برام
من هم چند روزی بود که میگفتم چرا کسی پایخی برای نوشته ام نمینویسه یا اینکه به شما فکر کردم و یه جورایی منتظر بودم بنویسید
الان که نوشتم تو دلم گفته شد جلب توجه ، تو دنبال جلب توجه بودی
وقتی منتظر بودی کسی جوابی بنویسه
و یاد فایلی از استاد افتادم کا در مورد جلب توجه تو سایت بود و گوش دادم چند وقت پیش
انگار الان با این درک بهم گفته شد که برم دوباره همون فایل رو گوش بدم
و چند روز پیش که گفخه شد چیزی برای شما ننویسم حتما این بوده که الان درک کنم و بفهمم که باید فایل جلب توجه رو گوش بدم
روز دختر پر از شادی و سلامتی و برکت و عشق و ثروت بی نهایت باشه برات فاطمه جان
به نام خدایی که مارا به آسان ترین شکل ممکن به مسیر خواسته هایمان هدایت میکند
به نام عشق
سلام دوباره طیبه جان
من هم روز دختر رو به شما هنرمند عزیز و دوست داشتنی تبریک میگم و برات آرزو میکنم تا روز به روز بیشتر بدرخشی و واقعا دوست دارم در درجات بالا و عالی ببینمت و از تجربیات قشنگت بخونم
چقدر خوشحالم که خداوند هدایت میکنه تا بخوام بنویسم و از تجربیات شما دوست عزیزم استفاده کنم
چقدر قشنگه که خداوند همیشه هدایتگره
یاد یکی از صحبت های استاد در دوره عشق و مودت در روابط و بقیه فایلها افتادم که میگفتن هراتفاقی که میفته یه تضاده و ما باید ازش درس بگیریم چون اون اتفاق اومده تا بهمون درسی یاد بده یا خواستمون رو واضح کنه و دقیقا از رفتارها و عملکردمون میتونیم این مورد رو تشخیص بدیم اینکه چقدر آرامش داریم و براساس قطب نمای درونی بتونیم راهمون رو تشخیص بدیم
و چقدر داستان های هدایتت قشنگه و به منم کلی درس میده
و خداروشکر میکنم که با درک بهتر نشانه ها منم میتونم ازت یاد بگیرم که چطور زبان نشانه ها رو درک کنم
درپناه معبود یکتا باشی
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسسسسسگزارم
سلام عزیزان جان
روز126
باورهای توحیدی حضرت علی علیه السلام در دعای کمیل
الله اکبر توحید
توحید وتوحید
همه چی توحیده
نگاه علی (ع) فقط نگاهی توحیدی و ابراهیمی است بخداوند در دعای کمیل
خدایا شکرت که فقط روی نیازمان بتوست
تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
خدایا همه کاره ام تویی. گناهانم را ببخش و بیامرز ان گناهانی که مرا از راه درست باز میدارد
خدایا بیامرز آن گناهانی را که پرده پاکدامنی درد
الله و اکبرررر
وقتی مدارم درسته شرایط و اتفاقات و انسانهای مناسب با اون مدار در زندگی ما بوجود میآید
وبر عکس
خدایا شکرت که تو آمرزنده و مهربان و بخشنده ای
جان جانانم سپاسسسسسگزارم
این روزها خودت داری منو بهتر و نزدیکتر و بزرگترم میکنی
پیام را بیشتر کردی که فقط نگاهم روی نیازم به تو باشد من هیچی نمیدانم
من بدون تو هیچی نیستم
من در مقابل هدایت تو هیچی بلد نیستم
خدایا هدایتم کن و بهم چشم گفتن به ایده ها و الهامات الهی ات را یاد بده چون اگر به حال خودم باشم گمراه و سرکش میشوم
خدایا فقط تو قدرت شفاعت مرا داری جان جانانم سپاسسسسسگزارم
هر چقدر قدرت را بخدا بدهیم اعتماد به نفس مان هم در برابر خلق خدا بالاتر میرود
در برابر خداوند متواضع تر و فروتن و خاشع تر هستم
خدایا هر آنچه دارم از آن توست من هیچی نیستم
هر آنچه که دارم از طرف توست و همه مادیات و آنچه دارم از دست رفتنی است
خدایا کمکم کن از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم
خدایا فقط روی تو حساب باز کرده ام
خدایا اگر تمام دنیا را هم داشته باشم باز هم نیازمند و فقیرم بهت جان جانانم
هر چقدر در مقابل تو عاجز تر باشم مقام و منزلت بهتری در پیشگاه خداوند دارم
خدایا شکرت
که هر لحظه در تمام کارها و اموراتم تو را میبینم چون تو قدرت بالای تمام قدرت ها هستی
خدایا شکرت که هر چقدر بخودم بدی مردم تو مرا بخشیدی و آبروم و عزتم را نگه داشتی
الله و اکبرررر
خدایا تو همه جوره هوامو داشتی و الان که توجهم بیشتر شده لطفت بینهایت شده در تمام زندگی ام خدایا شکرت کرور کرور شکرت جان جانانم
الله و اکبرررر از عدل و فضل خداوند
خدایا شکرت برای لحظاتی که فکر کردم لحظه آخر مرگم هست و تو بودی که عمر دوباره بهم بخشیدی سپاس فراوان
خدایا شکرت که در همه حال و همه کس و همه چیز تو را فقط دارم بیشتر میبینم
خدایا شکرت که همه کاره ام تویی جان جانانم
خدایا شکرت برای معنی زیبای دعای کمیل که سرشار از آگاهی و دانش و سادگی و زیبایی است
خدایا مرا ببخش و بیامرز
خدایا من تسلیمم من بهت اعتماد دارم ایمان دارم باور دارم توکلم امیدم تویی
مرا به طرح الهی ام هدایت کن و خودت تمام کارها را انجام بده من نمیدانم
خدایا شکرت که مرا لایق دریافت عالیترین الهامات الهی ات قرار دادی
خدایا شکرت که هیچ گریز گاهی در زیر سایه تو ندارم
همه کاره ام تویی
خدایا شکرت که من در برابر تو ناتوانم و هیچی نیستم
تو بودی که بهم ارزش و بها دادی مرا خلیفه خودت بر زمین کردی مرا اشرف مخلوقات خلق کرده ای خدایا مرا هدایت کن هر لحظه در معرض هدایت تو باشم
خدایا ایمانی چون ایمان علی و ابراهیم میخواهم
خدایا شکرت این روزها دارم باهات عشق بازی میکنم و فقط نشانده ای مرا روی دوش خودتو من آرام و آسوده خاطر هستم
خدایا شکرت که غرورم را گرفتی بهم گفتی اگر میخواهی بندگی کنی پس بشین سر جای بندگی خودت از سر راه من برو کنار تا آسانت کنم براسانی ها
دیگه با عقل خودت جلو نرو الهام جون اجازه بده حالا که درخواست کمک کرده ای پس ساکت شو و سرکشی نکن طغیان نکن اگر بخوای مفچغرور بشی به خودت همه چی رو ازت میگیرم حتی جونت
تو که بدون من خدا هیچی نداری
اره جان جانانم بخدا با همین حرف زدن ها بخودم اشکم در اومده من هیچی بدون تو ندارم .روحم جانم روانم جسمم همه تویی قدرت اصلی تویی نیروی خیر حاکم بر جهان هستی تویی
تویی که داری تمام ذرات هستی را هدایت میکنی
هر چیزی برای رشد و پیشرفت به تکامل نیاز داره و از لطف خدا غافل نشدن و تجربه کسب کردن و لذت بردن از زندگی خونسرد و آرام بودن
خدایا شکرت که تو وهابی تو رزاقی تو فتاحی تو قادر و توانا هستی
قلبم را باز کن برای دریافت الهامات الهی ات
خدایا تو خدای قدرتمندم هستی تنها فرمانروای کل کیهان تویی جان جانانم
خدایا شکرت که باورم را بیشتر کرده ای فقط روی نیازم بتوست
بهشت را با تو میخواهم هم در این دنیا و هم در آخرت جاودانه میخواهم فیها خالدون بهشتت را با تو میخواهم
ای بزرگوار ای یکتا تو بیشتر از خودم دوست داری که من فقط هدایت را با تو بخواهم چون تو باطن و اسرار غیب را میدانی تو علمت بر تمام عالم محیط است من هیچی نمیدانم بهم بگو کمکم کن یا الله
خدایا شکرت که مرا از راسخون در علم قرار دادی
خدایا من تسلیمم هیچی نیستم در مقابل عظمت تو خدایا درکم را بیشتر کن انتهایی ندارد
خدایا شکرت که خودت همه کاره ای
تو که عجز و ناتوانی من را در تضادهای این دنیای مادی و زود گذر داری میبینی
پس من چطور در اون دنیا در آخرت میتوانم در برابر عظمت تو دوام بیاورم خدایا شکرت من تسلیمم من هیچی نیستم
خدایا هر لحظه بدرگاه تو توبه کرده ام مرا ببخش و بیامرز
خدایا من دوری تو را نمیتوانم تحمل کنم طاقت دوری روی زیبای تو را ندارم
ای معبودم سرورم تو پاک و منزه ای و من هر لحظه به ستایش تو مشغول هستم
خدایا شکرت که دو روز هست که خودت ساعت 4صبح بیدارم میکنی و گوشم را شنوایی سنا و ستایش پرندگان باز کرده ای
ومن فقط میگم خدایا شکرت که در همسایگی این پرنده ها هستم و شکر گذاری میکنم
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین مکان قرار دارم
خدایا شکرت که تو صاحب فضل و بخشش و عفو و رحمت و برکت و رزق بیحساب هستی
خدایا شکرت که تو پناه بی پناهان هستی
خدایا شکرت که یگانه معبودم سرورم تو هستی تمام قدرت درونم تو هستی
خوان نعمتت را بر تمام جهان گسترانده ای
جان جانانم سپاسسسسسگزارم
خدایا شکرت که مرا از مومنان و رستگاران و بندگان یکتا پرستت قرار دادی منم که هر لحظه بتو نیازمندم من هیچی نیستم و هیچی نمیدانم
خدایا شکرت
خدایا شکرت که بهشت و جهنم را خودم بوجود میاورم
خدایا شکرت که با یاد تو قلبم آرام است
الابذکر الله تطمئن و القلوب
خدایا وقتی آرامم روابطم با تو نزدیکتر شده هماهنگ تر شده ام
وقتی ناراحت و عصبانی باشم دور شده ام از اصلم
خدایا شکرت که با آرامش درونی ام متوجه ام که با تو در هماهنگی هستم
خدایا از گناهانم در گذر کمکم کن سخت نیازمندم
راه درستی و پاکی و خیر و ثواب رایهم یاد بده
مرا ببخش و بیامرز
خدایا از تو درخواست دارم که هر لحظه یاد خودت را در دلم زنده نگه داری چون من بی تو هیچی نیستم
خدایا خدایا از تو درخواست میکنم که روز و شب مرا به یادت آگاه سازی
خدایا جز تو پناهی ندارم
تمام اعضای بدنم را در مسیر خدمت خودت قدرت بده
خدایا شکرت که صاحب کل کیهان تویی از خزانه الهی ات در زندگی ام جاری کن نعمتها و ثروتهای بیحساب جهانت را که من سخت بهت نیازمندم بفریادم برس
منم مثله موسی و علی و ابراهیم و و.. بهت محتاجم یک لحظه هم مرا به حال خودم وامگذار
خدایا قبل از اشتباهات بیشتر، گوشم را محکمتربپیچون تا راه درست را پیدا کنم
با احساس خوب اتفاقات خوب را فقط زندگی کنم
مرا آسان کن بر آسانی ها و آگاهی های ناب الهی ات
خدایا شکرت که تو اجابت میکنی من لایق دریافت الهامات الهی هستم
من باور دارم که تمام قدرت در دستان خداست
من باور دارم که خداوند صاحب کل کیهان است .
من لایق دریافت عالیترین نعمتهای الهی هستم
من لایقم من باور دارم که همه کاره خداست
من بخدای خودم اعتماد دارم ایمان دارم باور دارم توکل و امید م فقط بخداست
خدایا شکرت که مرا لایق بندگی کردن دانسته ای
خدایا شکرت که دست نیازمند وفقیرم را گرفتی
خدایا شکرت که تمام سرمایه ام امید و توکل برتوست
خدایا شکرت به خاطر همه چی
خدایا شکرت بخاطر تمام داشته های زندگیم
خدایا شکرت که صلاحم فقط دعا بدرگاه توست ابزارک فقط خواستن از تو تنها فرمانروای کل کیهان است
خدایا من تسلیمم
همه کاره تویی جان جانانم سپاسسسسسگزارم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
سلام الهام عزیزم
خیلی لذت بردم با خودن این مناجات پر از توحیدت
همه کاره ام تویی ای رب عالمین تو سرپرست و یاور منی
به هر سو کنم مشرق و مغرب تو رو میبینم
از همه قطع امیدم و فقط رو به سوی تو کردم
ای صاحب ملک بی پایان
ای کسی که جز تو معبودی نیست
ای صاحب عرش عظیم
ای کسی که موسی به شوق تو بنی اسرائیل رو رها کرد و شتابان به سویت اومد
ای کسی که ابراهیم حاضر شد به عشق تو بچه اش رو ذبح کنه
ای کسی که صدای یونس رو در شکم ماهی شنیدی و به ندای پروردگارا من به خودم ستم کردم منو ببخش جواب دادی و نجاتش دادی
ای کسی که نور شدی اطمینان شدی در قلب مادر موسی
ای کسی که منو هدایت کردی به سوی نورت
ایمانم رو بیفزا
زندگیم رو سرشار از خودت کن چون خودت همه چیزی همه ی نعمت ها از تو سرچشمه میگیره
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
نگاه حضرت علی در این دعا اینگونه است که تمام هستی تمام قدرت و تمام علم را تنها در دستان یک نیرو یعنی الله و خدا می داند.حضرت علی از خداوند می خواهد که او را هدایت و به او کمک کرده تا راه راست را پیدا کند خود را در مقابل پروردگار عاجز می داند همان گونه که حضرت ابراهیم ابتدا خورشید ماه و ستارگان را به عنوان خداوند انتخاب کرد و بعد از آن از خداوند درخواست هدایت کرد.حضرت علی از خداوند درخواست می کند که او را پاک گرداند و هدایت کند .باید در عمل نشان دهیم که چقدر مانند حضرت علی عمل می کنیم این نوع نگاه بین ما و دیگران تفاوت ایجاد می کند.
حضرت علی درخواست آمرزش از خداوند دارد و از او می خواهد گناهان او را بیامرزد.
– گناهانی که امید را قطع می کند زمانی که در مسیر نادرست باشیم امیدی به خداوند نداریم به این دلیل که خداوند را باور نداریم .
-گناهانی که ما را از راه درست باز می دارد و باعث می شود اشتباه کردن برای ما بدیهی شده و حیا و شرم خود را از دست بدهیم.
اگر در مدار غلط باشیم در آن مدار تنها موارد اشتباه وجود دارد زمانی که افکار و باورهای نامناسب داریم در مداری قرار خواهیم گرفت که اتفاقات نامناسب را تجربه خواهیم کرد و نعمت ها در آن مدار دگرگون خواهد شد . حضرت علی باور دارد که خداوند آمرزنده و بخشنده است و بزرگی و عظمت خداوند را باور دارد.
حضرت علی از خداوند درخواست
شفاعت و نزدیک شدن را طلب می کند. ما راه را گم کرده ایم که از غیر خدا طلب شفاعت می کنیم.
در برابر خداوند مراقب غرور و خودپرستی خود باشیم
از خداوند درخواست کنیم که همیشه یادش را در دل ما زنده نگه دارد و در هر شرایطی فروتن و متواضع در برابر خداوند باشیم.
خداوندا کمک کن که همیشه به یاد داشته باشیم هر آن چه داریم متعلق به تو است تمام هستی و نیستی ما متعلق به تو است و حق داری آن ها را از ما بگیری تمام چیزهایی که داریم از بین رفتنی است به جز روح ما .
همه ی ما فقیر و محتاج به درگاه خداوند هستیم باید احساس عجر خود را در مقابل خداوند درک کنیم هر چقدر احساس عجز بیشتری داشته باشیم خداوند مقام بالاتری به ما خواهد داد هر چقدر در برابر خداوند عاجزتر باشیم در جهان اعتبار بیشتر و منزلت بالاتری خواهیم داشت هر چقدر در مقابل خداوند سرکش باشیم در جهان خار و زبون و پست تریم.
غیر از خداوند کسی نیست که آبروی ما را نگه دارد همه ی ما خطاهایی کرده ایم که حقمان بوده آبروی ما برود اما خداوند آن را حفظ کرده است اشتباهاتی مرتکب شده ایم که حقمان بوده که بلا سرمان بیاید اما خداوند به ما رحم کرده است این لطف پروردگار را نشان می دهد.
حضرت علی از خداوند درخواست می کند:
او را به مسیرهای زیبا هدایت کند
هیچ گاه خود را از گناه و اشتباه مصون ندانیم و بدانیم انسان همیشه اشتباه می کند باید همواره از خداوند طلب هدایت کنیم و نگاه خود را تغییر دهیم اگر می خواهیم خداوند را به درستی درک کنیم باید نگاه خود را تغییر دهیم
همه ی ما باید به خداوند امید داشته باشیم خدایی که ما را تا این مرحله هدایت کرد ما طفلی بودیم که به خود نیز ضربه می زدیم انسان ضعیف و رنجوری بودیم که هنگام تولد حتی به خود اسیب رسانده و صورتمان را زخم می کردیم خداوند به ما کمک کرد اما اکنون در بیشتر مواقع برای همه سرکش شده ایم.
ایمان به یگانگی خداوند و ربوبیت نه الوهیت مهم ترین موضوعی است که باید درک کنیم همه ی افراد به الله به عنوان خالق اعتقاد دارند نه به عنوان رب که قدرتمندترین فرمانروای جهان هستی است.خداوند قدرتمندترین نیروی جهان هستی است ربوبیت تنها از آن خدا است.کسی که به ربوبیت خداوند باور دارد هرگز عذاب نخواهد شد.از لحاظ ذهنی قدرت را تنها به خداوند دهیم تنها قدرت حاکم بر جهان هستی الله است هیچ کس در زندگی ما قدرت ندارد اگر ربوبیت خداوند را باور کنیم تمام جهان در دستان ما است .
در همه ایات قرآن این کلمه فریاد زده شده معبودی جز او نیست سپاس خداوندی را که رب و فرمانروای جهانیان است.تنها یک قدرت در جهان وجود دارد و آن الله است خدایی که قدرت خلق کردن و اداره کردن جهان قدرت زنده کردن و مرگ را دارد نگران دیگران و تهدید آن ها نباشیم به پای کسی نیافتیم به کسی التماس نکنیم قدرت را در دستان کسی قرار ندهیم اگر می خواهیم بهشت را در این دنیا و آخرت تجربه کنیم.
خداوند در سوره ی 7 آل عمران بیان می کند افرادی که به سمت آیات متشابه می روند و به دنبال تاویل آیات متشابه هستند در قلبشان بیماری است و راسخون در علم می گویند تمام قرآن از آن خداست و ما به همه ی آن ایمان آوردیم آن ها کسانی هستند که به حدی در علم رسوخ کرده اند که فهمیده اند هیچ چیز نمی دانند زمانی که به حدی یاد گرفتیم که بدانیم هیچ چیز نمی دانیم می توانیم به خود بگوییم راسخ در علم هستیم ما در مقابل خداوند هیچ هستیم در مقابل نظم جهان هستی و عظمت پروردگار هیچ چیز نیستیم.
هیچ تخفیفی در آخرت وجود ندارد هر چند خداوند تنها شرک به خودش را به هیچ وجه نمی بخشد و بسیاری از گناهان ما را می بخشد اگر گناهان بزرگ را انجام ندهیم خداوند از گناهان کوچک ما خواهد گذشت خداوند می داند که ما اشتباه می کنیم خداوند به هیچ وجه سخت گیر نیست و به خاطر کوچکترین اشتباه به جهنم نخواهیم رفت با هر بار توبه کردن تمام گناهان ما پاک خواهد شد.در هر شرایطی باشیم با توبه تمام گناهان ما پاک خواهد شد اما با این دیدگاه اشتباه و خطا نکنیم.
خداوند که فضل و بخشش دارد و خوان نعمت او برای تمام جهان هستی گسترده شده بنده ی خود را در آتش نمی اندازد خداوند را بسیار عظیم و بزرگ و خود را بسیار کوچک بدانیم خداوند وعده داده که جایگاه مومنان بهشت است نمی توانیم با ترس از خداوند عاشق او باشیم و او را بپرستیم عشق به خداوند با ترس به وجود نمی آید ترس گناه بیشتری را به وجود خواهد آورد نمی توانیم با ترس یکتاپرست شویم خداوند ترس ندارد ما باید از مقام پروردگار بترسیم نه خود او خداوند عشق مطلق است
اگر به جهنم می رویم به خاطر اعمال خودمان است جهنم چیزی نیست غیر از قطع رابطه و دوری ما با خداوند زمانی که دست خود را روی گلوی خود می گذاریم چه احساسی داریم؟ این جهنم ما است وقتی بین ما و خداوند فاصله می افتد این دوری برای ما جهنم را ایجاد می کند این جهنم خودساخته است نه اینکه در آتش بیافتیم. زمانی که از خداوند دور می شویم تنها و بی کس هستیم این تنهایی و طرد شدگی و بی کسی جهنم را برای ما به وجود خواهد آورد نه اینکه خداوند ما را عذاب دهد خودمان خودمان را عذاب می دهیم اما کسی که به یگانگی خداوند ایمان دارد و رفتارها و اعمال او این را نشان می دهد نه فقط گفتارش هم این دنیا خداوند را دارد و در آرامش زندگی می کند هم در آخرت. تنها ملاک مومن آرامش او است الا بالذکر الله تطمئن القلوب تنها معیار نزدیکی ما به خداوند این است که چقدر آرامش داریم اگر آرام هستیم ترس نگرانی و خشم نداریم اگر امید عشق ایمان و آرامش داریم با خداوند در رابطه و هماهنگ هستیم وقتی با خداوند رابطه نداشته باشیم عصبانی و خشمگین گریان و افسرده و تنها هستیم و در همین جهان جهنم را تجربه خواهیم کرد.
از خداوند درخواست می کنیم گناهان ما را ببخشد و ما را به راه راست راه کسانی که به آن ها نعمت داد نه راه گمراهان هدایت کند به ما راه درست خیر و برکت را نشان دهد خداوندا هرگز ما را به حال خود وامگذار.
خداوند ضمانت کرده که دعاهای ما را اجابت کند قدرت او را باور کنیم آن زمان دعاهای ما اجابت خواهند شد اگر قدرت او را باور نداریم خداوند نمی تواند کاری برای ما انجام دهد خداوند قدرت او لطف او و اجابت دعا را باور کنیم تا جواب بگیریم اجابت پروردگار به اندازه ی نیت و باور ما است این راه و رسم خداوند است خداوند را باور کنیم هیچ کس دیگری را باور نکنیم.اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب الدعوه الداع اذا دعان.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام الله وهاب و بی حساب بخشنده من
تمام قدرت در دستان خداوند می باشد، ما ههمون تا ابد فقیر به خداوند هستیم به خودم میگم میخوای تست کنی جلو نفستو بگیر ببین محتاجی هر لحظه یا نه؟ شفاعت مستقیم از خدا داشته باشم همه ما بنده خداوندیم، مراقب غرورم در مقابل خدا باشم خداوند یک لحظه جهان رو به حال خودش رها کنه نابود میشه، خداوند بی نهایت بخشندست چقدر بوده خودم اعتراف میکنم به خاطر اعمالم عذاب لایقم بوده ولی خدا بخشیده، خدا خالقه ههمون قبول داریم مشکل من جایی هست که باور به ربوبیت خدا ندارم چرا که اگر داشتم حتی تو ذهنم چرا از یه بنده خدا انتظار داشته باشم چرا از بنده خدا چیزی بخوام،خدایا وقتی مسیرو اشتباه میرم گوشمون زود بپیچون خدا یا حتی موقع سختی و عذاب که به خاطر اعمال خودمه کمکم کن ایمانمو بهت حفظ کنم، جهنم یعنی قطع ارتباط با خدا میتونیم تو این دنیام تجربه کنیم چقدر سخته که این قطع ارتباط تو دنیای پس از مرگ ابدی باشه ما میمنویم یه روح تنها و سرگردان دور و جدا از خدا که منبع همه ماست، معیار ایمان به خدا آرامش هست، خدا ضمانت کرده درخواست مارو اجابت میکنه به شرط باور به شرطی که باور داشته باشم خدا توان اینو داره که بده
خدایا من پرضعف هستم من پر نقص هستم خدایا فقط تو را می پرستم و فقط از تو یاری میجویم منو به راه راست راه کسانی که نعمت دادی هدلیت کن نه راه کسانی که غضب کردی
به نام خداوند هدایتگرم
چقد قشنگ حضرت علی با خداوند صحبت میکنه
همه چیز این دنیا رو خدا میبینه و چقققد عاشقانه با خدا صحبت میکنه، چون کسی که عاااشق واقعیه میتونه دلبر و معشوق خودش رو به زیبایی توصیف کنه.
خدا جونم اینروزا چقد حس میکنم بهتر حست میکنم و چققد چرخ زندگیم روونتر شده و ترسها ونگرانی هامکمتر شده و چقد بهتر وعمیقتر دارم درک میکنم، شکرت عزیزدلم ک داری منو به خودت نزدیکتر میکنی
استاد عزیزم مرسی بابت این فایل بینظیر، اینقد پر از درک واگاهی ک من الان فقط اون سرنخی ک دادین رو رفتم در موردش سرچ کردم و کامل فایل رو گوش ندادم و متوقف کردم ک بیام اینجا اگاهی هایی ک دریافت کردم بواسطه همون سرنخ عذاب الیم رو ثبت کنم
خدایا خودت در ذره ذره من جاری هستی، پس هوشیار و اگاهم کن ک بتونم بهتر درک کنم و بهتر عمل کنم.
بیشتر آیه هایی ک عذاب الیم و عظیم بودن رو سرچ کردم و مواردی رو هم اینجا میارم:
1-خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿7﴾ سوره بقره
خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده، و بر چشمهای آنها پرده افکنده شده، و عذاب بزرگی در انتظار آنها است. (7)
2- وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِی خَرَابِهَا أُولَئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَلَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿114﴾ بقره
چه کسی ستمکارتر از کسانی است که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری میکنند و سعی در ویرانی آنها دارند، شایسته نیست آنان جز با ترس و وحشت وارد این کانونهای عبادت شوند، بهره آنها در دنیا رسوائی و در سرای دیگر عذاب عظیم است.
3-مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ وَلَٰکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(106)سوره نحل
هر کس بعد از آنکه به خدا ایمان آورده باز کافر شد-نه آنکه به زبان از روی اجبار کافر شود و دلش در ایمان ثابت باشد (مانند عمار یاسر) بلکه به اختیار کافر شد و با رضا و رغبت و هوای نفس، دلش آکنده به ظلمت کفر گشت-بر آنها خشم و غضب خدا و عذاب بزرگ دوزخ خواهد بود.
4-فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ(10) بقره
در دلهای ایشان بیماری (جهل و عناد) است، خدا بر بیماری آنها بیفزاید، و برای ایشان است عذابی دردناک، به سبب آنکه پیوسته دروغ میگفتند.
5-إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَیْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَٰئِکَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(77) ال عمران
آنان که عهد خدا و سوگند خدا را به بهایی اندک بفروشند اینان را در آخرت بهرهای نیست و خدا با آنها (از خشم) سخن نگوید و در قیامت (به نظر رحمت) بدانها ننگرد و (از پلیدی گناه) پاکیزهشان نگرداند، و آنان را عذابی دردناک خواهد بود.
ایه های بیشتری هم هست ک با نگاهی به ایه های قبل و بعد هر کدوم از این ایه ها میتوان متوجه شد که عذاب بزرگ و دردناک برای کسانی هست ک به خدا کافر هستند، یعنی کسایی که خدا و قوانینش رو درک کردن و میدونن و بعضی ها هم حتی به زبان میاورند ک ایمان اوردند اما در عمل چیز متناقض با درک و ایمانی ک ب زبان میاورند رو انجام می دهند، این گروه جز دسته کافران هستن که در اخرت عذاب شدیدی منتظرشونه ک البته اگه بیشتر دقت کنیم متوجه میشیم ک در دنیا هم خوب و درست زندگی نمیکنند و در همین جا هم با عذاب و سختی و نگرانی و ناامیدی همراه هستند.
اگه بخوام واضحتر و دقیقتر در این مورد صحبت کنم، میشه وضعیتی ک خودم و مطمعنا خیلی از دوستان در سایت تجربه کردند، اشاره کرد.
جاهایی ک باور داشتم و عمیقا به خدا و قانونش ایمان داشتم و عمل کردم، خب تموم اون ترسها و نگرانی ها هم از بین رفته و نتایج مطلوبی هم گرفتیم
اما هرجا ک فراموش کردم و ب خودم و عقلم بسنده کردم و خدا و قوانینش رو گذاشتم کنار، به مسیرهای سخت و بیراهه رفتم و چیزی جز نگرانی و استرس وحال بد نصیبم نشده
هرجا کافر شدم، حالم بد شده و چرخ زندگیم هم لنگ
هرجا ایمان داشتم حالم خوب بوده و چرخ زندگیم روون و نعمت ها و دست های خدا رو هم تو زندگیم دیدم
و خدا رو شکر ک ما جز بنده هایی هستیم ک تونستیم صدای هدایت خدا رو بشنویم و به اندازه درک و ایمان و عملمون هم در این دنیا و هم در اخرت پاداش خواهیم گرفت.
ردپای روز 126
روزشمار تحول زندگی من فصل پنجم
باورهای توحیدی علی(ع) در دعای کمیل
خدایاا شکرت که بر در و دیوار این شهر هر دم از تو نشانه است ..
خدایاا شکرت من باور دارم که لایق و شایسته ی شناخت بیشتر تو هستم..چون شناخت خداوند هم لیاقت و شایستگی می خواهد
با اینکه حضرت علی پیش پیامبر بزرگ شده بود و دختر پیامبر رو گرفته بود ولی هیچوقت پیامبر رو واسطه ی خواسته هایش قرار نداد بقول استاد چرا ما چنین دیدگاهی رو نداشتیم …
البته استاد جان من هم در گذشته بخاطر باورها و تعصبات مخرب مذهبی نا آگاهانه شرک می ورزیدم و فکر می کردم باید دیگران رو واسطه قرار بدم ولی الان خدا رو شکر گذارم که هیچکس رو بغیر از خداوند آنقدر بزرگ نمیبینم که بخواهم واسطه ی منه بنده ی خداوند با رب العالمین باشد..
من در کامنت های قبلیم نوشته بودم که این مفاهیم رو اصلا و قبلا به هیچ عنوان نه میدونستم و نه در مدارس و جامعه و فرهنگ و خانواده یادمون داده بودند و نه فهمیده بودم .. اصلا یک خدای دیگری رو بما معرفی کرده بودند خدایی که شناخته بودم فقط ترس و دلهره و نگران بودن آتش جهنم رو در دینم چشیده بودم . و الان تمام آن باورهای مخرب مذهبی در وجودم پاک شد .. ما راه رو گم کرده بودیم که شفاعت رو بغیر از خداوند طلب می کردیم …
.خدایاا شکرت که با این فایل بینظیر استاد به این درک رسیدم که واقعا در بهشت زندگی می کنم چون معنای جهنم رو درک کردم . اینکه جهنم یعنی قطع رابطه با پروردگار و رب العالمین وقتی بین ما و خداوند و این منبع قدرت جهان هستی فاصله میوفته یعنی جهنم..
جهنم واقعی وقتی آنجایی است که این فاصله و دوری با خداوند ایجاد بشه این معنای واقعی جهنم هست .. که من در همین دنیا بخودم ظلم کردم و جهنم رو برای خودم ساخته بودم ولی خدا رو شکر خداوند بازم رهام نکرد و دستمو گرفت بمسیر درست و بهشت هدایتم کرد خدایااا شکرت
بهترین دعای استاد : “از خدا میخوام توحید رو در دل ما و در وجود ما جاری کنه ” . آمین :)استاد عزیزم هیچکس در دنیا نتونست ترجمه ی فارسی این دعای کمیل رو به این زیبایی به ما تفهیم کنه . یعنی آنقدر این دعاها رو قشنگ برامون توضیح دادید که تا مغز استخوانم حک شد..
امروز صبح تصمیم گرفتم برم کوه تپه ی نزدیک خانه ام و توی مسیر رفتن به اون بالا فقط این فایل رو گوش دادم و آنقدر توی مسیر اشک ریختم که نفهمیدم چطوری به اون بالا رسیدم و داشتم از اون بالا به آسمان صاف قشنگ آبی رنگ بینظیرت خیره بودم با اون ابرهای پنبه ای فصل بهاری ام نگاه می کردم و فقط اشک می ریختم و سپاسگذاری می کردم و بعدش دوباره موقع پایان آمدن از کوه بار دیگر دوباره پلی کردم و گوش دادم وزش باد بهاری رو بیشتر لمس کردم بزرگی ترا بیشتر درک کردم نعمت های بیکران ترا بیشتر دیدم عطر گل های روییده شده رو بیشتر استشمام کردم و ناتوانی و تنهایی خودم رو بیشتر از همیشه در این دنیا احساس کردم … خدایا شکرت بخاطر اینکه در محضر چنین استادی خردمند و توحیدی ترا شناختم و ترا درک کردم و آگاهانه عاشقت شدم خدایاااا ممنون و سپاسگذارم که من رو به بهترین شکل هدایتم کردی تا بتونم فقط و فقط از تو یاری بجویم و عمل کنم
خدای من : چه دارد آنکه تو را ندارد / و چه ندارد آنکه تو را دارد
خدایامن همچون موسی به هرخیری که ازطرف توبه من برسه محتاج وفقیرم…
خدایا من را بسمت مسیرهای درست و صحیح هدایت کن که بدون هدایت و نشانه های الهی تو من گمراه آه و سرگشته و حیران ام… ای ابتدای هر آغاز و ای سرانجام هر پایان ،
خداوندا بیامرز من را که آن گناهانم که امید را قطع می کند….
خداوندا بیا مرز هرکاری که کرده ام و هر خطایی که از من سرزده…
پروردگارا ، به ناتوانی پیکرم و نازکی پوستم و بارریکی استخوانم رحم کن ای آنکه به آفرینش و یاد و پرورش و احسان و غذا دادنم پرداختی ..
بزرگواری و نیکی پیشین خود که بر من روا داشتی ببخش، معبودا و سرورا و پروردگارا…
تو بزرگ تر از آنی که دست پرورده ات را به تباهی کشی یا آن را که پناه داده ای آواره سازی و یا کسی را که خود سرپرستی کرده ای و بدو مهر ورزیده ای به گرفتاری و بلا واگذارش کنی….
معبودا – سرورا – و صاحبا بر کیفر تو شکیبا باشم اما چگونه بر دوری تو شکیبایی ورزم؟ گیرم به سوزندگی آتشت صبر آورم اما چگونه محرومیت از نظر بر سوی کرامتت را صبر توانم نمود یا چگونه در آتش درنگ کنم و حال آنکه به گذشت تو امید دارم؟
به نیکی اجابت خود بر من منت نه . لغزش ام نادیده گیر و گناهام بیامرز که همانا پرستش خود را به بندگانت واجب کرده ای و آن ها را به دعایت فرمان داده ای و اجابت آن را ضمانت کرده ای
، پروردگارا رو به سوی تو دارم و بسوی مهربانی تو دست نیازم را دراز کرده ام ، پس سوگند به عزت و شکوهت که دعای مرا اجابت فرما
و من را به آرزویم برسان و از فضل خود نومیدم مگردان …مرا از گزند دشمنانم خواه پریان و خواه آدمیان برهان.. ای آنکه زود از بندگانت خشنود شوی
بیامرز کسی را که به برگ و نوایی جز دعا ندارد؛
همانا تو هرچه خواهی آن کنی، ای آنکه نام او دارد و یاد او درمان و فرمان برداری او توانگری و بی نیازی است ،…
رحم آور بر کسی که سرمایه ای جز امید ندارد و سلاحی جز گریه ندارد ای تمام کننده ی نعمتها… ای رفع کننده کیفرها …ای روشنایی وحشت زدگان در تاریکی .. و با من آنگونه رفتار کن که تو را سزد
(ایاک نعبد وایاک نستعین)تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم
و از خداوند هدایت میطلبم (اهدنااصراط المستقیم) خدایا من را به راه راست هدایت فرما
(صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم والضالین) به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای … نه راه کسانی که بر آنها غضب کردی نه گمراهان
خدایااا فقط و فقط تو را می پرستم و فقط و فقط از تو یاری می جویم
IN GOD WE TRUST