درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2 - صفحه 7
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/10/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-24 06:18:122024-10-24 06:31:13درک قوانین جهان در قرآن کریم | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام به استاد عباسمنش عزیز و سلام و سلامتی به استاد شایسته نازنین و دوستان ارزشمندم
استاد من این دوتا سوره ها رو یا میشه گفت آیاتی که در مورد حضرت موسی گفته شده خونده بودم ولی واقعاً این دو تفاوت اساسی که شما توی این فایل توضیح دادین رو متوجه نشده بودم ، در حالیکه اتفاقاً برای ساختن باورهای درونی خودم منطق های قرآنی رو تا حالا چندبار در آورده بودم که چندبار هم توی کامنت های مختلفم نوشته بودم ولی واقعاً من این دوتا تفاوتی که شما گفتین رو نفهمیده بودم
بخاطر همین تا از زبون شما شنیدم ، پیش خودم گفتم عه راست میگه ها ، مثلاً توی سوره شعراء خداوند به حضرت موسی میگه برو پیش قوم فرعون!
من اصلاً این موضوع رو نفهمیده بودم با این حال من این آیات رو در مورد حضرت موسی قبلاً خونده بودم که توی فایل متوجه شدم علت اینکه خداوند به حضرت موسی میگه برو پیش قوم فرعون ، بخاطر این هستش که این مردم هستند که داشتند قدرت رو از خدا می گرفتند و به فرعون میدادند ، دقیقاً مثل زمانیکه آدولف هیتلر تصمیم میگیره دنیارو اونجوری که خودش دوست داره تغییر بده و بعد یک ملتی مثل مردم آلمان قدرت رو میان به هیتلر میدن وگرنه چه هیتلر چه فرعون چه مدیر یک شرکتی یا چه هر کسی دیگه ای از خودش چیزی نداره
همانطوری که من همیشه به خدا میگم
میگم: خدایا من از خودم هیچی ندارم ، هر چی هم دارم شما به من داری میدی
واقعیت هم همینه
خیلی جالبه توی سوره شعراء آیه 12 ، حضرت موسی داره در مورد ترس ها و باورهایی به خداوند میگه که خدا اصلاً اینا رو قبول نمیکنه و کاملاً ردش میکنه
چرا؟!
چون که از منظر خداوند که یک انرژی قدرتمند و آزاد و بی نهایتی هستش اصلاً محدودیتی وجود نداره و این ترس ها و باورهای غلط ، با منی که خداوند توی وجودمه و منو خلق کرده و داره هدایتم میکنه اصلاً معنایی نداره
چند روز پیش مامانم امده بود توی اتاقم به من میگفت من خیلی دوست دارم مثل تو به جای اینکه دنبال مشتری باشم ، مشتری خودش بیاد سمتم ، تو چیکار کردی که مشتری خودش امده ازت درخواست کرده؟
به مامانم گفتم: هیچ کاری!
هر جفتمون زدیم زیر خنده
چون من اصلاً توی شبکه های اجتماعی هم نیستم یا توی هیچ سایت فریلنسری هم پیشنهادی به کارفرمایان ندادم چون اون زمان هایی هم که این کارهارو می کردم اتفاقی نمیوفتاد! فقط امدم روی خودم کار کردم و از خدا درخواست کردم ، خدا هم انجام داد ، تموم شدو رفت…
توی همین آیه ای که حضرت موسی برمیگرده به خدا میگه پس بخاطر همه این مسائلی که دارم هارون بردارم رو برام بفرست که استاد در مورد شراکت صحبت میکنه
یاد شوهر خاله خودم افتادم ، این آدم کلاً هر کاری رو راه انداخته شراکتی بوده رفته توی سهروردی شمالی تهران املاک زده ولی شریکی و بعد رفته رستوران باز کرده بازم با شریک یعنی کلاً همه چیزش شراکتیه بعد جالبه الان چند ساله املاکش هیچ گسترشی نداشته در حالیکه یه دوستی داره که اون آدم نه تنها یک املاک بزرگ و موفقی داره توی همون جا بلکه خودِ همون دوستش هم یکی از بهترین بخر بفروش های منطقه شده ، چرا؟
چون هیچوقت شراکتی کار نکرده و همیشه هم تکاملشو درست رفته و شده یکی از میلیاردرهای تهران
سر همین پروژه ای که من داشتم کارهای توسعه اش رو انجام میدادم چند بار شده بود که بخاطر یکم سختی کاری که در حین توسعه سایت برام پیش امده بود مامانم و برادرم به من گفته بودن که برو یک برنامه نویس دیگه هم پیدا کن که دوتایی با همدیگه روی سایت کار کنید ولی اون میشد شراکتی و من اصلاً دوست نداشتم به این شکل کار کنم از طرفی پیش خودم میگفتم آقاجان من به اندازه ی یک برنامه نویسی که 10 سال سابقه کار توی این حوزه داره تمرکزی از صفر تا صد توسعه سایت رو یاد گرفتم
حالا دوست دارم خودم با هدایت های خدا از دانسته هام در عمل استفاده کنم با این حال اگر هم خداوند یک برنامه نویسی رو برام بفرسته که بخواد در ادامه توسعه سایت مشتریم کمکم کنه من راضی هستم:))
ولی خدا شاهده که من هر قسمتی از سایت رو خواستم درست کنم خودِ خدا هدایتم کرد انجام شد با این حال خیلی جاهاشو گیر کرده بودم ولی در نهایت انجام میشد که یکسری شرک هایی هم داشتم که خدا با نشونه هاش منو آگاهم کرد که حواسم باشه تا اینقدر سختی نکشم
خداوند به من یک نشونه داد از اینکه باید باهاش باشم چون خودِ خدا که همیشه با منه ، در اصل منم که باید با خدا باشم به من گفتش: من پشتتم همه خواسته هات انجام شدنیه فقط قدرت منو به یاد بیار
آهان آره استاد اصلی ترین تفاوت بین این دو آیه سیستمی بودن خداوند رو داره نشون میده که من هر درخواستی از خدا کنم به همون درخواست من پاسخ میده مثل اینکه من زمانی که نوجوان بودم خیلی علاقه مند شده بودم که گیتار داشته باشم و برای خودم گیتار بزنم این درخواست من از خدا بود و همین هم شد بعد یک مدت کوتاهی اون زمان من گیتاریست شدم بدون اینکه کلاس برم شروع کردم به یادگیری گیتار ولی بعد از حدوداً یکسال اگر اشتباه نکنم دیگه نمی خواستم گیتار بزنم! خدا هم خیلی خوشگل باز هم مثل همیشه به درخواست من پاسخ داد
هیچی ، گیتارو از من دور کرد ، منم بهش گفتم هرچی رو میخوای با خودت ببر ، فقط گیتارو با خودت نبر:))) شوخی کردم
حالا داستان اینجاست وقتی هر خواسته ای از خدا داشته باشیم ، خدا هم با توجه به درخواستی که ازش کردیم یکسری اقداماتی رو میگه که باید در راستای اجابت شدن اون خواسته مون انجام بدیم و از همه مهمتر خوب و بد مسیر رو هم میگه مثل همون آیه قرآنی که میگه:
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (آیه 8 شمس)
و به او شر و خیر او را الهام کرد
دقیقاً یادمه که دنبال استخدام شدن در شرکت ها بودم خب هر کاری می کردم اتفاق نمیوفتاد بعد از خدا هدایت خواستم ، یعنی بچه ها دقیقاً یادمه که خدا به من گفت تو آدم کارمندی نیستی!
بعد یادم افتاد که آره راست میگه چون که یکی از نشانه های کسی که روحیه ی کارمندی نداره و روحیه آزادی طلبی داره اینه که توی هیچ شرکتی نمیتونه زیاد طاقت بیاره و سریع از اونجا به بهونه های مختلف میاد بیرون!
چیزی که برای من اینجوری بود
همون شد ، گفتم آقا من میخوام در آزادی زمانی و مکانی کار کنم و دقیقاً طبق قانون خداوند این اتفاق افتاد
چون یک روز با خودم نشستم فکر کردم ، گفتم ببین وقتی که طبق قانون من به هر چی توجه کنم به همون سمت هدایت میشم خب من بیام به اون ویژگی هایی که میخوام در کار مورد علاقه ام داشته باشم توجه کنم تا به سمتش هدایت بشم و الان خیلی وقته که به لطف الله این اتفاق برام افتاده تازه دنبال اینم که این آزادی رو بیشترش هم کنم
اتفاقاً استاد من همیشه هر روز صبح توی ستاره قطبیم از خدا درخواست میکنم که کارهای امروزمو به راحتی برام انجام بده یا خدایا خودت منو به مسیر درست هدایتم کن و زندگی رو برام آسون کن که خدارو صد هزار مرتبه شکر الان زندگی من نسبت به قبل از اینکه به این مسیر توحیدی هدایت بشم اصلاً زمین تا آسمون فرق کرده اینقدر که آرامش و آسایش و آزادی و حال خوب و تجربیات جدید سفرهای بینظیر و متفاوت مثل همین سفر ماه گذشته ای که به استان مازندران داشتیم واقعاً خدارو صد هزار مرتبه شکر
در رابطه با موضوع وضوح از طریق تضاد استاد عباسمنش توی جلسه ششم از قدم هفتم-دوره 12قدم خیلی عالی و واضح به صورت عملی و ساده و روان توضیح میده که من از همون روزی که این جلسه رو دیدم بهش عمل کردم ، هر کسی قدم هفتم از دوره 12قدم رو داره بره حتماً این جلسه رو ببینه که واقعاً عالیه برای عملی کردن تصمیمات و خواسته ها اونم مثل آب خوردن
کلاً استاد تکرار به یاد آوردن قدرت های خداوند باعث ایجاد همون احساس قدرت در درون خودمون میشه که البته اینم در عمل ، یک کسی مثل حضرت موسی اینجا داشت میرفت به سمت کاخ فرعون که طبق دستور خدا با اونا صحبت کنه حالا توی این مسیری که داشت میرفت شروع کرد به صحبت کردن و به یادآوری قدرت های خداوند تا احساس قدرت و آرامش و شجاعت بهش دست بده باعث نشه دلش بلرزه ، یعنی میخوام بگم این هم در زمان حرکت کردن و عمل کردن به الهامات هستش که عالیه نه اینکه هیچ کاری نکنیم!
آهان راست میگی استاد دقیقاً اون چیزی که من به خدا نسبت میدم همون رو توی زندگیم تجربه میکنم مثلاً من همیشه به خدا میگم: خدایا شما در انجام دادن هر کاری توانا هستی و دقیقاً توی همین کار خودم حتی اون چیزهایی که من اصلاً نمیفهمیدمشون هم توسط خدا برای من انجام میشد یا همیشه خدارو ربّ وهابم خطاب میکنم و همیشه هم خدا داره به من چیزها رو میرسونه
استاد عزیزم نگران طولانی شدن فایل هایی که ضبط می کنید نباشید:)) تَهِ تَهِش فایل ها رو قطعه قطعه می کنید هر چقدر که دوست دارین در مورد این موضوعات صحبت کنید که بسیار مهم و عملی هستش
استاد به چه نکته مهمی اشاره کردین اینکه تجربیات مثبت خودمون رو یادآوری کنیم که می شود
من یادمه وقتی اولین پروژه از کار مورد علاقه ام رو انجام دادم دقیقاً طبق همین گفته شما تقریباً هر روز به خودم میگفتم: نگاه کن انجام شد خداوند اینکارو میکنه یک آدمی رو به سمتم فرستاد که براش سایت درست کنم نگاه کن وقتی خدا این آدم رو به سمتم فرستاده هزار نفر دیگه دو هزار نفر دیگه رو هم به سمتم هدایت میکنه و بعدش واقعاً همینم شد منظورم اینه که یک نفر دیگه پشت بند اون مشتری اولی هم خدا به سمتم هدایتش کرد تا براش سایت بزنم بعد دوباره باز هم هر دوی این مشتری هارو برای خودم یادآوری میکردم و باز هم دقیقاً باعث شد مشتری سوم هم به همون شکل های قبلی یعنی بدون اینکه من کاری کنم خدا به سمتم هدایتش کنه
خیلی با حاله:))
این فایل رو اینقدر دوست داشتم که یکبار صبح تصویریشو دیدم و یکبار دیگه هم به صورت صوتی همزمان که گوش دادم داشتم نکاتش رو با مثال های خودم مینوشتم در کل امیدوارم که هیچ چیزی قاطی پاتی نشده باشه
استاد عزیزم ازتون سپاسگزارم بابت اصلی که به ما دارین میگید تا در عمل بهتر ازش استفاده کنیم
————————————————————————–
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَهَ إِنْ کَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ (آیه 40 شعراء)
به امید آنکه اگر جادوگران پیروز شدند، از آنان پیروی کنیم
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَهُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِینَ (آیه 41 شعراء)
پس هنگامی که جادوگران آمدند، به فرعون گفتند: آیا اگر ما پیروز شویم، حتماً برای ما پاداشی شایسته خواهد بود؟
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّکُمْ إِذًا لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ (آیه 42 شعراء)
گفت: آری، و در آن صورت مسلماً از مقربان خواهید شد
قَالَ لَهُمْ مُوسَىٰ أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ (آیه 43 شعراء)
موسی به جادوگران گفت: بیفکنید آنچه را قصد دارید، بیفکنید
……………..
چقدر جالب از خدا بابت آیات قرآن هدایت خواستم پای کامنتم بذارم دقیقاً به آیات سوره شعراء هدایت شدم ، همون سوره ای که استاد در این فایل صحبت میکنه
خداروشکر بابت این جریان هدایت
به نام خدای رحمان و رحیم
سلام و وقت بخیر به استاد جانم و دوستان عزیزم
استاد جان تو بررسی این دو سوره شما چقدر زیبا تفاوت فرکانس و ساخته شدن ایمان با طی کردن تکامل در حضرت موسی با باورهای درست توحیدی و دیدن ارزشمندی و لیاقت درونی بدون هیچ کمال گرایی و با تمرکز کردن روی نقاط قوت و خواسته بدون هیچ محدودیتی درخواست کمک و هدایت از خداوند میکنه
آنقدر خداوند ما رو ارزشمند و خالق شرایط زندگی خودمون خلق کرده که میتونی با باورهات به خدای درونت شکل بدی این آزادی و اختیار رو خداوند چنان نامحدود به ما عطا کرده که حتی میتونیم با باورهامون به خدای خودمون شکل بدیم و جهان اینه وار و دقیق به هر باوری چه مثبت چه منفی همیشه پاسخ میده
برچسب زدن به خودمون : یا از ورودیهای که دریافت کردم یا از یکبار موضوعی که اونجور که میخواستم پیش نرفته سریع تو ذهنم اون مورد رو با تکرار و توجه و بارها گفتن به خودم باعث شدم که اون نکته منفی رو بپذیرم و چه مقاومت و محدودیتی تو ذهنم ایجاد کردم که هدایتها رو نمیشنوم تغییرات برام سخت شده و خودم رو ناتوان دیدم و ترسیدم
البته که با کار کردن روی دوره لیاقت تونستم رو این موضوع کار کنم و باور داشته باشم که خداوند هدایتم میکنه با این باورهای بهتری که در حال حاضر دارم فرکانس بهتری دارم
این باور که اگر این خواسته در وجودم متولد شده یعنی من توانایی خلق اون خواسته رو دارم وگرنه خداوند این خواسته رو در قلبم نمینداخت من آمادگی دارم لایقم حمایت و هدایت خدارو دارم
و اینم میدونم اگر با باور نادرست و محدود کننده فقط از سر اجبار با احساس بد حرکت هم کنم به خواستم نمیرسم
اومدم با درخواست کردن از خداوند دعا کردن باور های قدرتمند کننده رو تکرار کردن به خصوص باور اینکه خداوند کارها رو برای من انجام میده من آسان شدم برای اسانیها تونستم با باور لیاقت و ارزشمندی به خواسته هام توجه کردم باور سازی کردم هر روز تکرار میکنم تمرکزم رو گذاشتم رو نقاط قوتم و باورهای توحیدی تا قدرت بگیرم برای تغییرات مثبت
این باور که کارها اگر اسون پیش بره بی ارزشه در من از ریشه مذهبی نشات گرفته چون من در گذشته برای روزه گرفتن عبادت کردن خیلی سختی میکشیدم خیلی مقید بودم به خودم فشار میآوردم و این باور رو داشتم که هر چقدر بیشتر سختی و ریاضت بکشم پاداش بیشتری خدا بهم میده ثوابش بیشتره
این باور رو داشتم چیزی که به سختی به دست بیاد ارزشش رو بهتر میفهمم قدرش رو میدونم هدر نمیدم حیف نمیکنم در واقع بیشتر این جوری بود که کلا از اون نعمت تو مسیر خوشی و لذت استفاده نمیکنم حسابی حفظش میکنم مراقبم خراب نشه
این باورها باعث شده من ذهن به سختی و تقلا و رنج گرایش داشته باشه اصلا ناخودآگاه ذهنم منو میبره به مسیر سخت که البته دارم تو این باور که هر کاری که راحت پیش بره یعنی خدا داره کارامو انجام میده کار میکنم و مسیر برام کمی راحت شده ولی میدونم خیلی توش ضعف دارم و باید بیشتر روش کارکنم
در مورد اینکه نگاه کمال گرایانه به خودم نداشته باشم و بپذیرم که بعضی جاها میتونم با ابزار مناسب یا وجود فردی هم فرکانس کنارم کارها برام راحتر پیش بره که در این مورد هم چند باری از ترس اینکه شرک نورزم خودم رو از یه سری امکانات که بهم کمک میکرد دور کردم اذیت شدم و دیدم که نباید آنقدر به خودم سخت بگیرم احساس خوب اصله و اگه اون ابزار یا فرد تو این مسیر به من احساس خوب میده کمک کننده هست بپذیرمش
در مورد حضور یه همراه هم فرکانس کنارت خیلی تو این مسیر تکاملی باعث رشد و احساس خوب میشه من با خواهرم هر دو تو این مسیر هستیم و چقدرررررر به درک آگاهی ها و یادآوری نعمتها و زیباییها هدایتها و اجابتها و نجات و حفاظت خداوند به همدیگه یادآوری میکنیم و چقدر کنار هم حالمون خوبه و بدون وابستگی به هم از بودن کنار هم لذت میبریم و قدردان این روزهای طلایی زندگیمون هستیم
چقدر با یادآوری معجزات زندگیمون هرکدوممون که احساس خوب وآرامش بیشتری داریم با آگاهی هایی که درک میکنیم به هم کمک میکنیم و واقعا لذت میبریم از وجود هم دیگه و شکرگزار خداییم که ما رو کنار هم گذاشته و هم فرکانس و در این مسیر الهی همراه هم هستیم و بیشتر تو احساس خوب و دیدن زیباییها و شکرگزاری کردن برای نعمتهامون دریافت آگاهیها و درکش به هم کمک میکنیم و درنهایت فقط از خداوند توقع و انتظار یاری و هدایت داریم و روی خدا فقط حساب باز کردیم
خدایا صد هزار مرتبه شکرت این فایل درک منو از کلام الله قرآن کریم بالا میبره و قوانین الهی رو با تطبیق دادن به آیات قرآن بیشتر درک و عمل میکنم
استاد جان سپاسگذارم که این آگاهیهای خالص رو هدیه کردید
بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش
سلام وادب احترام
بچه ها بخاطرهمینها هست که میگم خیلی خیلی یک بخش زیادی اززندگی گذشته من بااستادیکی هست مثل همینجا که منم البته دلایل هدایتی خودم به قرآن رودرفایل قبلی کامل گفته ام “اما درادامه همان فایل اینم بگم که منم اونجایی که حضرت موسی همش دلایل ضعفهاشومیاره وخداوندمیگه تواشتباه میگی اینهارو”وقتی من میخواندم غه غهه گریه میکردما بچه ها باورتان نمیشه میگفتم :عباس “همش حرف آدمها چرت وپرت بودکه میگفتنداین کاروکنی یااون کاروکنی دیگه خدانمیبخشه واینجا بودکه درسال1399همسرسابقم وقتی کل زندگی مشترکمون رودرقم بردوحتی وسایل شخصی من روهم برد”من ازش همیشه درقلبم سپاسگزارم که بردو من بایک دست لباسی که اون هم پوشیده بودم اومدم خانه پدرومادرم درشهررویایی بچگیم سیاهکل ونمیدونیدبچه هاتو6ماهی که باپدرومادرم بودم چه سختی هایی کشیدم اما چون میلیاردها باربه خودم میگفتم خداکمکت میکنه وداستان موسی رویادآوری به خودم میکردم وحتی پسرودخترم روهم وقتی که اونم به صورت هدایتی خداوندبهم داداونهاهم یک دست لباس پاره” پوره اومدندودیگه توخانه پدرومادرم جنگ جهانی بود/خخخ/دیگه پدرم یکسره غورونق که توال وبلو….امابچه هامن فقط وفقط به روزهای خوبی که منتظرم هست وخدا وعدشوبهم داده فکرمیکردم وایمان داشتم البته ایمان باعمل وبچه هاطبق قانون تکامل من ازسال 1401زندگیم درعشق/عشقی که ازبچگیم عاشق من بودبهم رسیدیم وایشان ازدواج نکرده بودندودختربودندودرحال حاضریک فروشگاه دربهترین جای شهرخریدیم وزمینهایی که دارم وباغ وزندگی دربهشت گیلان “شهرستان زیبای سیاهکل که همین الان باهاتون صحبت میکنم تازه بعدازیک هفته باران زیبا بنداومدو…ازسلامتیم بگم که اونم به صورت هدایتی خداوند الان درسلامتی اوکی اوکی هستم ویک سال ونیم هست ازون موقعی که قلبم روعمل کردم یک دانه قرص نمیخورم خداروشکرودرطول 3ماه” 15کیلوگرم وزنم روکم کرده ام وهمه چی عالی شده وکارتفریح بارم که درفایلهای گذشته گفتم…خلاصه بچه ها (باخداباشیدپادشاهی کنیدبی خداهرچه خواهیدکنید)واینکه سپاسگزاری ازداشته هاتون یادتون نره من درهمان زمانی که یک دست لباس که داشتم نمیدونیدباچه عشقی ازخداسپاسگزاری میکردم واینها عامل موفقیت من بوده وقول میدم به خدای خودم متعهدباشم تاآخرعمرم همین کارهاروکه استادهم بینهایت زحمت میکشه وهمیشه وهمه جا”هم ازشون سپاسگزارم سعی میکنم ادامه بدم پس بچه ها اینهاروگفتم که بگم بچه ها سخت نگیرید بخداوندی خودش قصم شما فقط ایمان باعمل به خداداشته باشیدونترسید ودرخواست کنیدوتکاملی باصبر وامیدواری قدم به قدم بریدجلوبچه ها زنگیتون توهمه ابعادگلستان خواهدشدوهرگزاین فکررونکنیدکه خداباپیامبرهاش فقط هست نه بابا خدا پارتی بازی نمیکنه هرکسی طبق قانون رفتارکنه نتیجه میگیره حتی عالی ترازپیامبرها بخدامن خیلی جاه هاازپیامبرهانتیجه بیشتری گرفتم اونم بخاطراینکه تمام سعیمومیکنم قانون روبیشتروبیشتردرک کنم واجراش کنم همین..ودرآخراینم بگم خدمتتون بچه ها” بخداالان هم ثروتمندهستم چون عاشقانه وخالصانه زندگی میکنم” وبی نهایت سپاسگزارخداوندم هستم وهمین الان هم حضرت اضراِیل بگه بریم میگم بریم /خخخ/ولی چون یک خواسته ام ازخداوندگشتن زیبایی های درکل جهانش هست فعلا اضراییل سراغم نمیاد/خخخ/…دوستون دارم عزیزای دلم وهمچنین استادوهمسر بی نظیرشون مریم خانم عزیزوتمام همکاران عزیزمون درسایت بی نظیر وفوق العاده استادعباسمنش///
(راستی اینم بگم همین الان هدایتی شداستادعزیزم دلایل اصلی که تمام بچه های ایرانی که البته خودم هم بودم ودارم روش خیلی خیلی کارمیکنم تایک جایی نتایج میگیرند ودوباره عقب گردمیکنندچیه؟بخاطر اشتباه درطریقه دعاکردن همان درخواست کردنهاست چون یکی ازباورهای ماهااینه که خانواده وتلویزیون و…گفتنداینجوری دعاکن وماهم جوری دعا میکنیم که حالت دستوری به خداست نه عزیزای دلم شما فقط خواستت روبه صورت واضح به خدا بگوخداوندخودش به راحت ترین شکل اوکیش میکنه …همین ببخشیداستادچون الهام شدبهم منم گفتم/سپاسگزارم)
همیشه ازخدام برای همتون آرزوی:سلامتی/ثروت/عشق ولذت/شادی/سعادت دردنیاوآخرت روخواستارم
یاحق///
به نام خداوند وهابم خداوند مهربانم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
استاد بابت این فایل بی نظیر متشکرم
من از شما یاد گرفتم که کارهای که خدا قبلاً توی زندگیم برای من کرده و درهایی که برایم باز کرده را همیشه با خودم تکرار کنم و یادم نره و از خدا تشکر کنم و اینهم یاد گرفتم هیچ وقت روی منفی ها زوم نکنم و فقط روی اینکه تو می تونی زینب تو فقط حرکت کن و به خدا ایمان داشته باش و بدون خداوند همیشه و در همه حال در کنار تویه
استاد درسهای شما را من هیچ وقت یادم نمیره و از اینکه توی این مسیرم اینهم دری از درهایی که خدا برایم باز کرد و منو راهنمایی کرد
خوب درخواست من بوده مطمینم من با این فایل رفتم به اول زندگیم و از اول مرور کردم و گفتم خدایا از تو متشکرم چقد دستم را گرفتی و منو بلند کردی و هلم دادی من توی هر دوره از زندگیم از تو خواستم و تو اجابت کردی اونجا که در خواست کردم و تو زود جواب دادی با احساس خوب و قوی و محکم خواستم و ایمان داشتم که میتونم من میتونم و میدونم خدا به من میده و دادی خدایا از تو متشکرم و جاهایی که نه گفتم میشه ولی شل گفتم ولی ته قلبم گفتم فک نکنم بشه و اون ایمان و اون احساس خوبه نبوده خوب درخواسته هم جواب نداده و این یه کلیده درخواستت و بده وبا تمام وجود باور کن که بهت داده میشه و اینکه میشه تو فقط مسیر را برو و خودش تورا غافلگیر میکنه یعنی خیلی بهتر از اون چیزی که میخوای .
استاد چقد ساعتها به این فایلتون گوش دادم
باور کنید که درخواست چند روز قبل من بود و الان خدا جواب درخواستم را به زبون شما داد .
خدایا مهربونم عاشقتم من .
تو همین سوره ی شعرا باز حضرت ابراهیم هم اشاره میکنه که هر کس با قلب خالص و ناب بدون شرکت به طرف خدا بیاد اون کسی که سود کرده
بله زینب خانم تمام شرک هاتو بزار کنار و فقط روی خودت تمرکز کن و برو جلو ومطمین باش خدا همیشه هواتو داره و داشته داره و داشته
خدایا منو توی مسیر به هدفم کمکم کن
ایمانم را بیشتر کن
خدایا به من قلب سلیم بده قلب خالص و ناب که فقط به تو توکل کنم
خدایا من میخوام نه تنها تو این مسیر بلکه تا آخر مسیر تا آخر عمرم تورا تسبیح کنم و تورا یاد کنم بسیار بسیار
خدایا به من نعمت بسیار بده نعمت بی حساب
رزق بی حساب
خدایا به من سلامتی بده
خدایا به من نیرو و انگیزه بسیار بده
خدایا به من انرژی بیشتر و بیشتر بده
خدایا به من آرامش بده
خدایا به من شادی بده حال خوب بده احساس خوب بده
خدایا به من سعه صدر بده
خدایا منو به بهترین مسیرها هدایت کن
خدایا شکرت شکرت شکرت
بی نهایت شکرت
به نام خداوند بخشنده مهربان
با سلام و هزاران درود خدمت استاد عباس منش عزیز خانم شایسته نازنین و همه دوستان گلم در سایت عباس منش
خدایا شکرت که امروز هم در مدار دریافت این آگاهیهای ناب قرار گرفتم استاد عزیز از زمان ورودم به این مسیر الهی یعنی از سال 98 کار تغییر باورها را با فایلهای توحیدی عملی شروع کردم در ابتدای راه بودم اما از همان روزهای نخستین به طور عجیب و غریبی فایلهای توحید عملی چراغ راهم شد تا از ظلمت وتاریکی به روشنایی و ایمان قدم بردارم از دوراهی که سالیان سال با اون دست و پنجه نرم میکردم نجات پیداکنم از یک طرف خدا و قرآنی که به ما معرفی کرده بودند خدا و قرآنی که نتیجه ای جزترس و نگرانی چیز دیگری برام نداشت داشت تا الهامی باشد برایم تا مرحمی باشد بر زخمهای زندگیم
ازطرف دیگر میدیدم کسانی که به اصطلاح مذهبیتر نبودند اما چقدر موفقترند و زندگی مرفهتری دارند شادترند سلامتتر بودند و کم کم متوجه ملیتهای مختلف شدم که بابا این ملتهای سایر کشورهای جهان که مسلمان نیستند آخه چطور اینقدردرهمه جوانب پیشرفته هستند وملتهای شادی هستند وزندگی باکیفیتی دارند امامابه اصطلاح مسلمانها هرروز به نام اسلام خداوقران جزکشت کشتار همدیگه هیچ کارمثبت دیگری انجام نمیدیم خلاصه حسابی سردوراهی سختی بودم تا اینکه خدا استاد عباس منش عزیز را سر راهم قرار داد ومنو باخدای واقعی خودم وقرآن این کتاب معجزهگر آشنا کردوراه درست و صحیح را نشانم داد و من را از گمراهی نجات داد خدایا شکرت در این مسیر الهی هستم
استادعباسمنش عزیز بینهایت ازشما نازنین سپاسگزارم بابت اشاعه توحید
اززمانی که باسایت اشناشدم فایلهای توحید عملی وجلسات قرآنی 12 قدم رابارها وبارها گوش کردم ومیکنم وبیشترکامنتهای فایلهای قرآنی دوستان راچندباره میخونم فایلهای ضبط شده باصدای خودم رابامحتوای جملات تاکیدی وباوربه خدا راشبانه روز گوش میکنم تاخدا وقرآن درعمق وجودم رسوخ کند
وامیدوارم که هرچه زودتر مدارام بالاتربره وخداوند مطالعه قران به طورمستمرواصولی ودرک بهتر مفاهیم قران را نصیبم کند.
امین یارب العالمین
سلام به استاد گرانقدرم، خانم شایسته عزیز و تک تک دوستای دوست داشتنیم.
موسی از خداوند کمک خواست که قلبش رو باز کنه…
یه خودافشایی بکنم؟ :) روم به دیوار، راستش منم یه زمانی اعصاب نداشتم :) یعنی اگه بخوام درست بگم، اولش عامدانه خودم رو بُرده بودم به سمت شخصیتی که به قول خارجیها aggressive باشه اما کم کم این دیگه تبدیل شده بود به خُلق و خوم! فکر میکردم اینجوری پیشرفت میکنم! از جامعه یاد گرفته بودم حق گرفتنیه نه دادنی! هر روز صبح که از خواب پا میشدم خودم رو وسط میدون کارزار میدیدم که باید حقم رو بگیرم :) شنیده بودم اگه به مردم رو بدی سوارت میشن! یا باید میزدم یا اگه نمیزدم میخوردم :) همش جنگ و جنگ و جنگ! حتی واقعیت اینه که تا مدتها بعد از شروع دوره های استاد هم هنوز این شخصیت باهام بود! اگه کشتیرانی بار رو سریع نمیذاشت رو کشتی قاطی میکردم.. مشتری به موقع پول نمیداد قاطی میکردم.. کارمندهام به موقع یا درست کار انجام نمیدادن، قاطی میکردم… نه زمانیکه کار خودمو شروع کردم ها! نه! اون موقع که معاونت بازرگانی شرکت قبلی بودم!
یکی از همکارها که باهام صمیمی بود به شوخی میگفت هر کی اول میبینتت میگه چه دختر گوگولی ونازی، اما همین که کارها اونجوری که میخوای پیش نره یهو یه اژدها از توت میزنه بیرون :)) انقده داغون بودم که مثلا صبح پا میشدم شکرانه و ستاره قطبی مینوشتم و با خودم عهد میکردم امروز آدم باشم و با قلبی آروم و حالی خوب میرفتم سر کار، اما همین که پام میرسید به شرکت و به یه تضادی بر میخوردم، از سر صبح شروع به گاز گرفتنِ اطرافیان میکردم و انقدر پاچه میگرفتم که از حال برم :) یه کشتیرانی میگفت بخدا شمارت رو گوشیم میفته چهار ستونِ بدنم میلرزه :) و نتیجه این رفتارِ من این بود که اون وجه شخصیتِ کِرموی بقیه رو هم برانگیخته میکردم :) وقتی از آدمها انتقاد میکنی هیشکی نمیگه دمت گرممرسی که ازم انتقاد کردی! همه میرن توی لاک دفاعی یا متقابلا بهت حمله میکنن! یعنی مثلا قاطی میکردم که کارها سریعتر و درستتر انجام بشه اما دقیقا نتیجه عکس میگرفتم و مدام کارها گره میخورد و آدمها رغبت نمیکردند کارامو انجام بدن و خودم هم آسیب میدیدم.
اما از یه جایی به بعد، به خودم گفتم اینجوری نمیشه! استاد میگه «اگه میگی دارم رو خودم کار میکنم اما هنوز همون شخصیت قبلی هستی و همون رفتارها رو داری، یعنی داری حرف مفت میزنی!» به قول استاد باید «من همینم که هستم» رو تغییر میدادم…
و شروع کردم به تغییر… اولش راحت نبود… این اخلاق انقدر توی وجودم تکرار و نهادینه شده بود که از همون جهادهای اکبر لازم داشت و از پاشنه های آشیل اساسیم شده بود که الان خیلی به خودم افتخار میکنم که تونستم تغییرش بدم :) مثل حضرت موسی که از خدا خواست قلبش رو باز کنه، از خدا خواستم آرومم کنه و کمک کنه صبور باشم و از کوره در نرم…
«یک درخواستی میشود و خداوند پاسخ میدهد… وقتی مسیر رو درست میکنیم، پاسخ هم درست میشه… اگه متفاوت حرکت کنی، متفاوت فکر کنی، متفاوت باور داشته باشی، به همون نسبت هم خداوند متفاوت پاسخ خواهد داد…»
و بعد خداوند هدایتم کرد و فهمیدم ریشه این اخلاقم از روی ترس و بی ایمانیه! اگه من میگم به خدا ایمان دارم و باور دارم که کارهامو به بهترین وجه جلو میبره، دیگه از روی ترسِ انجام نشدنشون، عکس العملهای تند نشون نمیدم… خودم رو متعهد و مقید به سپاسگزاری نه تنها از خدا بلکه از همه آدمها کردم حتی در شرایطی که فکر میکردم کوتاهی کردند… کشتیرانی اگه زنگ میزد میگفت بارتون روی این کشتی نرفت، درونم پر از خشم میشد و یادمه حتی اولش دندونهام رو محکم به هم فشار میدادم و بعضی وقتها برای کنترل این خشم حتی شقیقه هام هم تیر میکشید، ولی خودم رو کنترل میکردم، نفس عمیق میکشیدم و میگفتم حتما خیره ممنون که پیگیر هستید. کارمند اگه میگفت فلان کارو یادم رفته انجام بدم، میگفتم خوبه الان یادت اومد الان انجامش بده مرسی. مشتری اگه میگفت امروز نرسیدم پول بزنم میگفتم دستت درد نکنه که فردا میزنی… اولش این کنترل خشم و سپاسگزاری از دیگران فقط کلامی بود اما کم کم واقعی شد… و خلاصه به جایی رسیدم که به جای جیغ جیغ و پاچه گرفتن، رفتم به سمت درک کردنِ دیگران، خودم رو جاشون گذاشتن، و فهمیدنِ اینکه کسی با من پدر کُشتگی نداره و در هر حالی ازشون سپاسگزار بودن… نمیدونید چقدر این تغییر رفتار برکت اورد تو زندگیم هم از لحاظ مالی هم از لحاظ آرامش. وجه خوب آدمها برانگیخته میشد و بیشتر باهام همکاری میکردند و پِرت انرژی که بر اثر خشم بود از بین رفت. کم کم دیگه اصلا بی اغراق میتونم بگم اگه قبلا از هر صد تا کارم هفتاد تاش به گره میخورد، الان از هر صد تا، دو تا هم به کِنِسی نمیخوره، و هر چی هم پیش بیاد میدونم قراره خیری درش برام باشه.
«خداوند پاسخ میده به شکلی که ما باورش کردیم»
الان دیگه کشتیرانی ها وقتی باهاشون کانتینر دارم الویتشون بارگیری بارِ منه، نه برا اینکه ازم میترسن! نه! برا اینکه میدونن چقدر قدرِ این پیگیریهاشون رو میدونم و ازشون سپاسگزارم.
همون دوستم که قبلا راجع به اژدهای درونم میگفت، چند وقت پیش که باهاش صحبت میکردم میگفت تو اینجا بودی خیلی عصبی بودی ولی تو بیزینسِ خودت نه تنها خیلی آروم شدی تازه خیلی هم خوشحالتر و شادتر شدی… موضوع اونجا بودن یا برای خودم کار کردن نبود، موضوع تغییر شخصیتی بود که از نوجونی باهام بود و استاد یادم داد که بذارمش کنار تا جهان جای زیباتری هم برای خودم هم برای اطرافیانم باشه :))
داشتم فکر میکردم ما هممون یجورایی تک تک این شخصیتهای قرآنی رو تو وجودمون داریم… هر کدوممون یه جاهایی تو زندگیمون موسی بودیم، یه جاهایی فرعون! یه جاهایی ابراهیم وار عمل کردیم، یک جاهایی بت پرستِ غرق در جهالت بودیم… حداقل من خودم همه اینها رو بودم… اون زمانی که هنوز استادی راهنمام نشده بود تا چراغ به دستم بده که تک تک سرزمینهای وجودیم رو ببینم و بشناسم، بیشتر فرعون بودم و جاهل… همون موقعهایی که یا فقط روی عقل خودم حساب میکردم و فکر میکردم علامه دَهرم در حالیکه هیچ چیز نمیدونستم! یا همونجاهایی که قدرت رو تو دست آدمهای دیگه یا شرایط میدیدم و میترسیدم…
ولی جاهایی هم بوده که موسی شدیم، که مادر موسی شدیم، که ابراهیم شدیم، که توکل کردیم، که رها کردیم…
این مسیر، همین مسیر هدایت، برا اینه که بیشتر موسی وار و ابراهیم وار حرکت کنیم…
درود و سلام خدمت شما شهرزاد عزیز
امید هر کجای دنیا باشید خوش و آرام باشید
کامنت های شما واقعا انگیزه میده و چندین کامنت شما را من سر خوردیم البته سابق هم زیاد متوجه میشدم ولی نمیدانم اصلا نمیخاندم ولی حالی که کامنت شما را شروع میکنم تا ختم نشه دلم نمیگذاره و زیاد خوشحال میشم که از نتایج تان میگین و کاش یکبار کلا از روند کاری خودتان بگوین که چگونه آغاز کردین و مه تا جای که خواندم متن های شما را قبلا جای دیگری کار میکردین ولی حالا کار خودتان را دارین موفق باشید
روز به روز بهتر بدرخشید
بسم الله الرحمن الرحیم
شهرزاد جان دوست عزیزم سلام
شهرزاد جان تا کامنتت رو دیدم ذوق زده شروع کردم به خوندش اونم 2 بار خوندمش ، حقیقتش اصلا قصد نوشتن نداشتم و پیش فرض خاصی هم برای نوشتن نداشتم فقط احساس قلبی ام که سرشار از احساس خوب احساس عشق بود منو هدایتم کرد که بنویسم یعنی بهتره اینجوری بگم ، اون (قلبم) بگه و من فقط وظیفه تایپ کردنش رو انجام بدم
شهرزاد جانم اول اینو بگم که واقعاً واقعاً از درونی ترین وجود قلبم تحسینت میکنم ، صداقتت رو تحسین میکنم ، خودت بودن رو تحسین میکنم ، همین که صادقانه خالصانه داری بی ریا تجربیاتت رو بدون هیچگونه نگاه قضاوت گرانه ای که بهت بشه رو صادقانه مطرح میکنی من ابوالفضل شیبانی از صمیم قلبم سپاسگزارت هستم
شهرزاد جانم بارها تحسینت کردم و تحسینت میکنم از عملگرا بودنت در همون زمان هایی که شروع کارمند بودنت بود و الان که صاحب کسب کار خودتی از صمیم قلبم 🫀 بهت میگم بی نظیری واقعاً بی نظیری
شهرزاد جان من دقیقاً توی یک سری عملگرایی هات رفتار هات دقیقاً الگوی من شدی و دقیقاً یکی از رفتار های توحیدی که داشتی منم ازتون الگو گرفتم و عمل گرفتم ، وای وای چه برکتی وارد زندگیم شد
البته اینم بگم چون در حال کار کردن روی خودم بودم و تکاملم رو داشتم طی میکردم در مدار اون کامنت شما قرار گرفتم و دریافت آگاهی و اون رفتار و عملگرایی خودتون رو که نوشته بودید و من با تمام وجودم خوندمش ، منم قوی تر اون رفتار توحیدی رو انجام دادم و از صمیم قلبم سپاسگزارت هستم بابت کامنت هایی که صادقانه و خالصانه از تجربیات خودت مطرح میکنی
سلام شهرزاد عزیز
از خوندن کامنتهات لذت میبرم
بخاطر رشدت در تمام ابعاد تحسین میکنم
من هم واقعا این مساله پاشنه آشیل ام بود
انقدر این مساله برام عذاب آور بود که فکر کنم دو یا سه سال پیش عید شد و من تصمیم گرفتم به یکی از پیشنهادهای استاد گوش بدم
گفتم من امسال تمام دید و بازدید ها رو کنسل میکنم
فقط به مامانم و دوس دخترم گفتم واقعیت چیه
و به همه گفتم رفتم سفر
درها رو روی خودم بستم
و حبس کردم خودنو تو خونه
و گفتم باید از یه جایی شروع کنم
صبح تا شب فایل گوش میدادم فکر میکردم مینوشتم
شبها کلاه کاسکت میذاشتم که شناخته نشم و کسی منو نبینه میرفتم تو خیابون میچرخیدم
اگه کسی جلوممیپیچید آگاهانه به خودممیگفتمحمید ارومباش پاچه نگیر
اگه یکی بوق بیخودی میزد
اگه اصلا یه چیزی بهم میگفت
هی میگفتم آرام باش آرام باش
تو باید تغییر کنی
تو باید بتونی خودتو کنترل کنی
هیچ چیز یگ شبه تغییر نکرد
اما الان که حدود دو یا سه سال میگزره
دارم میوه های اون بذر هایی که کاشتم رو میخورم
دقیقا چیزایی که نوشتی با تمام سلولهای بدنم درک میکنم
من تغییر کردم
و رفتار تمام دنیا و ادماای دنیا با من تغییر کرد
بقول شما از هر صد تا مورد دوتاش هم بد پیش نمیره
و اگر همپیش بره سعی میکنم ارومباشم و بگم من چه اشتباهی کردم که با چنینمساله ای برخورد کردم
و بگم اگه الانحالم بد باشه گاری به خودم بستم و حرکت بعدی ضربه سخت تری بهم میزنه
پس سعی کنم حالمو خوب نگه دارم
و در اغلب موارد اون دو تا هم آخرش تبدیل به خیر شده
شیطان از ریشه ش ط ن
اون نیروی متمرد و سرپیچی کننده درونماست که اگر کنترلش نکنیم اون دو تا تبدیل میشه به دویست تا اتفاق بد
و بقول استاد هیچ ردزی نمیرسه که ما به حکم انسان بودنمون رفتارهای انسانی نداشته باشیم
شهرزاد عزیز ممنونم بخاطر کامنتهای زیبات
در پناه خدا باشی
به نام خداوند جان
الهی به امید تو
سلام به شهرزاد عزیزم که هر روز دارم کامنتاتو میخونم و دنبال میکنم.
وقتی که اومدم توی بیوتو خوندم و متوجه شدم که تو چقدر عالی تغییر کردی چقدر قانون را عالی فهمیدی و تونستی بهش عمل کنی و چه تغییرات عظیمی رو توی زندگیت ایجاد کردی لذت میبرم.
جالبیش اینجاست که من اصلاً تورو توی دوستان خودم اومدم دستهبندی کردم و هر وقتی که پیامی میذاری من سریع میبینم و میام میخونم. شاید بارها در روز این کارو انجام میدم و از این کار لذت میبرم. کامنتت خیلی برام جذاب بود این کامنت رو وقتی که خوندم متوجه شدم آره منم دقیقاً مثل تو هستم.
یادمه آنتونی رابینز توی کتاب موفقیت نامحدود در 20 روز میگه که دو تا دوست داشته که این دو تا دوست توی موقعیتهای مختلف برخوردهای مختلفی داشتند،مثلاً یکیشون میگفتش که اگر من عصبانی باشم پرقدرتتر عمل میکنم و نتایج بهتری میگیرم،اون یکی میگفت نه من اگر آروم باشم بازدهی مغزم بالاتره و خیلی بهتر نتیجه میگیرم،اما همه اینها به باورهای اونها بود.
و الان تو با داستانی که از زندگی خودت تعریف کردی کاملاً برام باورپذیر شد که آره دقیقاً همینه غیر این چیز دیگهای نمیتونه باشه.
من هم اکثر اوقات فرعون درونم شروع میکنه به غرغر کردن و شروع میکنه به دستور و امر و نهی به این و اون.حتی توی زندگی شخصی خودم هم اینها رو بارها تجربه کردم و حالا متوجه میشم آره اشتباه از من بوده.
وقتی که گفتی که ترس خشم از بیایمانیه نشستم کلی فکر کردم دیدم آره واقعاً کسی که به خدا ایمان داشته باشه که خداوند کارها رو براش به بهترین حالت انجام میده اصلاً نگران نیست. اصلا خشمگین نمیشه.
خدا بارها تو قرآن میگه مومنان کسانی هستند که نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند. یه جا تو قرآن به محمد میگه ای محمد من این قرآن رو نفرستادم که تو به زحمت بیفتی،من این قرآن فرستادم که تو با اون بیای مومنان رو انذار کنی کافران رو به راه راست هدایت کنی،و ما دقیقاً اینها رو نفهمیدیم.
کامنتت بینظیر بود خیلی تا حالا دو بار خوندم و باز هم میخوام بخونمش و با اجازت این کامنت رو نوشتم که هم ازت تشکر بکنم. ازت درخواست میکنم بازم کامنت بزار بیشتر کامنت بزار من از خوندنت کامنتات واقعاً لذت میبرم،جالب اینجاست که منم تو کار بازرگانی فعالیت میکنم و عاشق کارم هستم اما تا به امروز نتیجه خاصی رو مثل تو دریافت نکردم،امشب وقتی کامنت تو رو خوندم تصمیم گرفتم که باید من هم تغییری تو زندگی خودم ایجاد بکنم و مسئولیت 100 زندگی خودم رو به دست بگیرم،و امشب این تصمیم رو گرفتم و انشالله پرقدرت ادامه میدم،
برات بهترینها رو آرزو میکنم میدونم که هر روز موفقتر میشی و ازت درخواست میکنم ما رو هم با نوشتن کامنت توی موفقیتها سهیم بکنی و انگیزه به ما بدی که ما هم بتونیم این مسیرو پرقدرت ادامه بدیم مرسی ازت.
هرجا هستی موفق و پیروز و در پناه الله یکتا باشی.
مرسی از بیان تجربه خوبت شهرزاد خانوم خوش اخلاق ؛)
تو هم دقیقا به توصیه ی همین سوره عمل کردی که در ادامه به موسی میگه با زبان نرم با فرعونیان حرف بزن بلکه روشون اثرگذار باشه..
و تو هم به همین نتیجه رسیدی که زبان نرمه که کارها رو پیش میبره!
چون از جنس حال و احساس و فرکانس خوبه..
تحسینت میکنم که این جهاد اکبر و انجام دادی که در نتیجش هم حال خودت خوب شد هم درصد موفقیت کارهات بیشتر از 70٪ رشد کرد و درواقع آسان شدی برای آسانی ها..
امیدوارم بازم بیای و از پیشرفت های بیشترت بنویسی
موفق باشی دوست خوبم
شهرزاد عزیز سلام
عوض کردن شخصیت جهاد اکبر میخواهد و اون جهاد رو انجام دادید و قربانی دادید و تبدیل شدید به این شهرزاد.
اینکه جامعه میگه باید گرگ باشی تا نخورنت و حق گرفتنیه تا قبل از آشنایی با استاد برام تبدیل به یک باور قوی شده بود و تازه که وارد سایت شده بودم و استاد میگفتن که تو همون اداره ای قبلا میرفتی با باورهای جدیدت که بری کلا متفاوت میشه برام مفهوم نبود.
چون منم مثل اکثریت قانون نمیدونستم و وقتی هم قانون رو شنیدم میگفتم مگه میشه که کارهات خودبخود انجام بشه .
سال پیش نیاز به تمدید مجوزی داشتم که اگر مثل قبل میبود میبایست التماس همه رو بکنم تا جور بشه اما فقط با یک درخواست و پیگیری کارشناسان اومدن تایید کردن و چند روزه صادر شد.
واقعا باورها همه کارها رو انجام میده و اون انرژی برامون همه چیز میشه .
امیدوارم قدر همه آگاهی ها رو بدونیم.
تحسینت میکنم شهرزاد جان و سپاسگزارم که مینویسید.
برات آرزوی بهترینها دارم
درود بر تو شهرزاد عزیز و دوست داشتنی
وقتی کامنتت رو میخونم قشنگ میفهمم که چقدر خوب درک کردی و چقدر خوب عمل کردی و این دوتا یعنی همون ایمان و عمل صالح قرآن شده نتیجه های فوق العاده ای که کسب کردی، گوارای وجودت که نتیجه ماندن و عمل تو مسیر درسته، کامنتت رو که میخونم چه این کامنت چه کامنت های قبلیت، همه چیزایی که باید توش باشه هست، خیلی زیبا و دلنشین و قابل درک صحبتات رو بیان میکنی، مثلا حتی بخای درمورد موضوع توحید هم صحبت کنی با یه لحن طنز و دلنشینی میگی که هم آدم رو به فکر فرو میبره هم خنده میاره رو لبام
بنظرم یکی از ویژگی های شخصیتی فوق العاده ای که داری همین مستقل بودنت همین اراده و قدرتت توی ساختن زندگیت هست، من این نوع دخترای مستقل با چنین ویژگی های شخصیتی رو خیلی تحسین میکنم، امیدوارم هرجای این دنیای زیبا و فوق العاده هستی دست تو دست خداوند فقط رو به جلو و توی مسیر پیشرفت حرکت کنی و همیشه اینچنین بدرخشی دختر زیبا و قوی و بااراده خانوادمون
شهرزاد جان سلام
آفرین به شجاعت ات در خود افشایی
مرحبا به عزت نفست در پذیرفتن این ویژگی نامطلوب
تحسین ات میکنم که تکاملی این عادت ناپسند رو کنار گذاشتی
و وقتی در مورد سرزمین وجود صحبت کردی قلبم تکان خورد
امیدوارم توفیق این داشته باشیم که همینطور دقیق خودمون رو رصد کنیم، ایرادها رو بشناسیم و هدایت هایی که خدا در هر مرحله از سفر برامون میفرسته رو دریافت کنیم… به اونها عمل کنیم و روز به روز بهتر و بهتر بشیم
ممنونم از کامنت تاثیر گذارت
سلام شهرزاد جان.
مرسی برای این کامنتِ راهگشا.
وقتی میخوندمدیدم بله، منم اون شخصیتِ عصبانیِ انتقاد کنِ بداخلاق رو داشتم و دارم.
هنوزم دارمش.
بله خوبی های زیادی هم دارم، اما این تند واکنش دادن هنوز با من هست.
اینکه عصبانی میشم از کلام و رفتاری که بابِ میلم نیست.
اینکه ببینم کارها اونطور که میخوام، یا طبقِ صلاحدیدِ من انجام نشه، قاطی میکنم.
اینکه صدام بالا میره، اون لحظات خودمو مُحّق ترین ادم میدونم…
کامنتت باعث شد فکر کنم به خودم.
که طی سالها چطوری کار کردم روی خودم؟
چقدر تعییر شخصیتی ایجاد کردم روی این مورد؟
فکر میکنم از نوجوانی به بعد این سبک رفتاری برای منم کم کم تبدیل شد به خلق و خو.
همون حرف شما، منم اینطوری فکر میکردم:
ادما رو ادب کن وگرنه پررو میشن.
البته سالهای بعد کاملا متوجه شدم این روش صحیح نیست.
این روزها خیلی بهتر خودمو میبینم.
اینکه آخ جون الان تونستم کنترل ذهن کنم روی موضوعی که باعث ناراحتی یا خشمم میشد قبلا.
ای وای الان نتونستم کنترل ذهن کنم اینجا، و واکنش گرا عمل کردم.
ای ول اینجا تونستم خوبی و زیبایی و نکات مثبت رو بهتر ببینم و درک کنم.
ای وای اینجا وارد حاشیه شدم و واسه خودم نشتیِ انرژی ساختم.
ای وای اینجا شتاب زده عمل کردم دوباره
و کلی مثالهای ریز و درشت دیگه.
الان خیلی خوشحالم.
چون دارم اگاه تر میشم نسبت به افکار و رفتارم.
اینه اون تغییری که بعد از اموزش های استاد به دستش آوردم.
کامنتت و نوع نگاه قشنگت به مسائل برام الهام بخش بود.
اینکه نوشتی تو تضادها، گیر های شغلت و مسایل تمرین کردی بگی خیره و سپاس گزار بودی از ادمها و تلاششون و همین رفته تو شخصیتت به مرور.
افرین شهرزاد جان.
بدرخشی همیشه تو زندگیت.
این نکات رو از کامنتت درک کردم:
وقتی به مشکلی میخوری، ببین همین الان چه کار میتونی بکنی، انجامش بده.
اگه یه چیزی یادم رفت یا دیر شد انجامش، بگم اشکالی نداره، الان انجامش میدم.
تبریک میگم بهت برای شخصیتِ بهبودگرات عزیزم.
به عنوان یه بهبود شخصیتی از خودم یه مثال میزنم از امروزم.
امروز صبح کار زیاد داشتم و شتاب برای مرتب کردنِ زندگی.
ولی متوقف شدم و رفتم به حافظ جان رسیدگی کردم.
از فوایدش اینه: اعصابم اروم شد، بچه خوابید و بعد با ارامش بیشتر رسیدگی کردم به مرتب کردن وسایل و منزل.
امشب میخواستم شام بذارم، همین مسیله تکرار شد.
رفتم به حافظ قند عسلم رسیدگی کردم، خوابید.
بعد با خیال اسوده شام گذاشتم، الانم مشعول نوشتن تو دفترم بودم.
شتاب، دشمن منه…
بدو بدو بدو.
زودتر کارهاتو انجام بده، دیر شد، عقبی، زرنگ باش دختر…
ولی بیشتر اعصابم خورد میشه تو شتاب، خرابکاری هم میکنم وقتی شتاب دارم.
خدا رو شکر برای تک تک بهبودهای شخصیتیم.
استاد مرسی برای جمله ی شگفت انگیزتون که اینو درک کردم ازش:
ما که خدا نیستیم، صفر و یک نیستیم، ایمانمون کامل نیست، گاهی بالا و پایین داریم، اشتباه هم داریم.
خدایا تو خودت میدونی من دارم تلاشمو میکنم ذهنمو تربیت کنم.
افکارمو تربیت کنم.
گاهی خوب جلو میرم.
گاهی خارج میشم از مسیر درست.
اما خیلی خوشحالم که تو مسیرم با همه ی فراز و نشیب های شخصیتیم.
دارم تلاش میکنم.
دارم بهتر از قبل خودم، قوت و ضعف هامو میشناسم و این عالیه.
این یکی از دستاوردهای منه از اموزش های استاد، که بسیار بزرگ و ارزشمنده برام.
الهی شکرت.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
درود به استاد عباسمنش عزیز و مریم بانو
بسیار بسیار سپاسگزارم از شما به خاطر اینکه فکر میکنید به این مسائل ، دنبالش میرید که از زاویه قوانین درکش کنید و با ما به اشتراک میگزارید.
واقعا حیرت زده میشم از اینکه قوانینی که استاد درک کردن از جهان و کتاب قران چقدر دقیق و یکسانه و هیچ تفاوت یا تضادی بین گفته ها و درک استاد و گفته های قران و عملکرد جهان نیست. این واقعا نشون میده خدا چه قدر شما رو هدایت کرده و قبل و زبانتون رو نرم کرده که همینقدر شیوا و درست برای ما هم بیانش کنید طوری که درکش کنیم !
وقتی حضرت موسی توجه اش روی نقطه ضعف هاش بود و گله میکرد و ایمانش ضعیف بود جواب و هدایت و راهکاری از جانب خداوند دریافت نکرد یا وضعیتش بهتر نشد .
ولی وقتی اومد روی خواسته هاش تمرکز کرد و بجای اینکه گله مند باشه ، چون باتوجه به تضادی که باهاش برخورد کرده بود خواسته اش واضح شده بود، به جای تکرار نقاط ضعف اش ، خواسته هاش رو به خداوند گفت ، خداوند اجابتش کرد.و نجات بخش بودن خودش رو در کودکی موسی بهش یاداور شد که باعث شد ایمان موسی قوی تر بشه !
خدایا شکرت
ما فقط باید بخوایم ، و بدونیم که شدنیه ، و اتفاقات خوبی که قبلا برامون افتاده رو یاداوری کنیم و بخوایم که مسیر برامون اسان تر بشه ، صفات خداوند رو به یاد بیاریم و تکرارش کنیم و با توجه به ایمان داشتن به صفات خداوند میتونیم ازش درخواست کنیم که به ما هم از صفات خودش بده ،
چون کسی میتونی چیزی رو ببخشه که اول خودش داشته باشه ، چه بسا اون خداوند باشه که هرچیزی مطلق برای اونه ،
پس خداوند رو رزاق ، مهربان ، بخشنده ، هدایت گر ، تواب ، وهاب ، عالم ، همراه ، زیبا و …
بدونیم وازش بخوایم
خدایا تو روزی دهنده ی ریز ترین حشرات تا تا کولای تنبل تا خفاش شب زیست ، تا فیل تا زنبور عسل تا مورچه ی ریز و به ظاهر ضعیف هستی ، تو کسی هستی که وقتی نوزاد ضعیفی بودم بزرگم کردی و مراقبم بودی و بخاطر من بود که سینه مادرم رو از شیر غنی کردی !
این اصلا منطقی نیست ، ولی تو از جایی که ما حتی به فکرمون نمیرسه به موجودات جهان روزی میدی و بلاخره یه راهی پیدا میکنی ، خدایا من نمی دونم تو یه راهی برای من پیدا کن تو کارت رو همیشه به موقع و عالی انجام میدی ، اگه مسیر سخته یعنی من ترمز دارم و اجازه ی هدایت نمیدم.
خدایا سینه ی من رو شرح بده ، مسیر رو برام هموار کن تو از بی نهایت طریق به من روزی میدی همونطور که از لحظه تولد این کار رو اغاز کردی!
خدایا تو اجابت کننده و توابی ، همنطور که هروقت هر کدوم از ما خطایی کنیم و بعدش متوجه بشیم و دیگه انجامش ندیم خبری از تاوان نیست و از هرجا برگردیم تو مسیر رو از سر میگیری و کمکمون میکنی ، خداوند مثل سیستمه هر لحظه به ما پاسخ میده ، اگه این لحظه کار درست رو انجام بدیم و کار های نادرست گذشته رو تکرار نکنیم نتیجه متفاوت خواهد بود .
خدایا تو خالق و فرمانروایی ، به من قدرت بده
خدایا تو عالمی ، همه علم ها تویی و هرچه که نمیدانیم تویی ، خدایا از علم های خودت من رو اگاه کن ، بهم اگاهی بده ، از جنس علم های این عالم بهم عطا کن.من به هر علمی که از تو بهم برسه محتاجم.
خدایا تو همه چیزی ، همیشه هوام رو داشته باش!
بنام خدای مهربان هدایتگر
سلام استاد جان دل
سلام به همه دوستان نابم در این سایت الهی
خدارو هزاران بار شکر میکنم ک امروز زنده ام و فرصت دریافت و درک این اگاهی ها رو داشتم
استادم نمیدونم ازتون چطور باید تشکر کنم
این دو تا فایل به طرز عجیبی باورهای محدودمو در هم کوبید و عزممو جزم تر کرد برای ادامه مسیر خوشبختی
فایل امروز معرکه بود
دلم نمیخواست تموم بشه
وقتی گفتین فایل دو ساعت شده گفتم استاد کاش بجای دو ساعت دویست ساعت بود
من مبهوتِ این درک زیبای شما از قرآن شدم
چقدر موشکافانه قوانین رو از دل قرآن بیرون میکشید و به افزایش ایمان خودتون و ما کمک میکنید
فایل امروز برام درسهای زیادی داشت
اولین درس بزرگ این بود که سعی کنم عمق بینش بیشتری داشته باشم در درک قرآن و قوانین که در اینباره از خدا هر روز طلب هدایت میکنم
دومین درس بزرگ نحوه درخواستم از خداوند بلندمرتبه بود ک بهم یاد داد باید تمام تمرکزم روی خواسته باشه و ازین موضع درخواستمو مطرح کنم و خداوند قطعا پاسخ آری میدهد
سومین درس این فایل برای من مرور اقداماتی بود ک خداوند در طول مسیر زندگی برای من انجام داده ک چطور دلها رو نرم کرده..چطور قوانینی ک ادمها وضع کردن رو برای من جابجا کرده برای منی که قوانین برتر یعنی قوانین حاکم بر جهان هستی رو درک و عمل کردم
و این مرور چقدر به افزایش ایمان من کمک میکنه تا قدمهامو استوارتر بردارم و بدونم ک اون خدا هنوزم هست و این بار قدرتمندانه تر به یاریم میشتابد…
درس بزرگ بعدی این بود که هیچکس کامل نیست و در جهان مادی صفر و صدی وحود نداره.. وای استاد چقدرررر این کلامتون ارامشبخش بود..انگار خیال منو راحت کرد از کمالگرایی ک گاهاً سراغم میومد و میگفت الان مشرک شدی الان وابسته شدی الان بی ایمانی و انگار منو دچار یه درگیری و وسواس فکری در مورد یه موضوعی کرده بود … خداروشکر ک قوانین جهان اینقدر محکم و آسانه و البته ک خدایی داریم بسیار مهربان و غفور و رحیم و تواب.. خدایا شکرت
استاد جانم هزاران بار ازتون سپاسگزارم
چقدر ارامش از کلام و چهره تون میباره
ای کاش این فایلهای درک قانون از قرآن ادامه دار باشه
تشنه وار بهشون گوش میدم و هربار فایل تصویری رو میبینم میخکوب میشم و انگار پلک زدن هم برام از دست دادن یک صدم ثانیه از تمرکزم میشه.. اینقدر عاشقانه بر جانم میشینه
استاد جانم خدا حفظتون کنه برای ما
وجودتون برکته
عاشقانه و آگاهانه دوستتون دارم
به امید دیدار روی ماهتون
.
الهه
بسم الله الرحمن الرحیم
یا الله شکرت
برای این فایل جدید
برای این آگاهی های ناب
چقدر زیبا استاد عباسمنش توضیح دادن زمانی
که حضرت موسی علیه السلام در جواب فرمان خداوند گفتند من لکنت زبان دارم و میترسم و… خداوند فرمود هرگز اینگونه نیست…
و زمانی که حضرت موسی علیه السلام شروع به درخواست کردن از خداوند کرد که گره از زبان بگشاو… خداوند درخواست حضرت موسی علیه السلام را پذیرفت و به حضرت موسی گفت زمانی که مادرت تورا به رود نیل بینداخت ما بودیم که نجاتت دادیم…
واقعاً این حد از تسلیم بودن مادر حضرت موسی ستودنی است که فرزند خود را در رود نیل بینداخت و خداوند در پاداش این عمل مادر حضرت موسی،باعث شد که بچه به دست فرعون برسد و از هیچ دایه ای شیر نخورد و عاقبت مادر موسی به عنوان دایه استخدام شود،فرزند به دامان مادر بازگردد و مادر برای شیر دادن به فرزند خودش حقوق دریافت کنند و فرزند در ناز و نعمت بزرگ شود.
چقدر زیبا استاد عباسمنش توضیح دادن که هرزمان احساس ناامیدی و ناتوانی میکردند به خودشان یادآوری میکردند که در گذشته خداوند به چه شکل در بندر عباس و تهران به ایشان کمک میکردند.
من خودم تصمیم های جدیدی در زندگی ام در مورد کسب و کار و…دارم وتا قبل از دیدن این فایل مقداری ترس و شرک و تردید در مورد اجرا این تصمیم ها داشتم ولی پس از مشاهده ای این فایل به کلی ترس من برطرف شد.
چونکه من نیز مانند حضرت موسی علیه السلام در کودکی از موقعیت صددرصدی مرگ نجات پیدا کردم و ایمان دارم که خداوند که در آن زمان من را شفا داد از این لحظه به بعد نیز از من حمایت میکند.
حضرت علی علیه السلام در نامه ای 31خطاب به امام حسن میفرماید که میزان اجابت دعا تو بستگی به باور تو نسبت به خداوند دارد.
و در داستان حضرت موسی علیه السلام زمانی که ایمان آن حضرت به خداوند بیشتر شد خداوند درخواست های اورا اجابت کرد و تصمیم گرفت که به سمت کاخ فرعون برود.
چقدر زیبا استاد عباسمنش توضیح دادن که اگر مسئله ای چاقی داریم این مسئله آمده است که با برطرف کردن آن به سلامتی خود کمک کنیم و با حل آن کلی اعتماد به نفس ما بالا میرود وکلی در حل کردن مسائل آینده خود قدرت میگیریم.
تشکر فراوان دارم از استاد عباسمنش برای ارائه ای این فایل هدیه ای ارزشمند…
تشکر دارم از تمامی کسانی که این کامنت را تا انتها مطالعه کردند
خدانگهدار…
به نام هدایت الله
با سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم در این سایت الهی
خدا را شکر میکنم امروز هم در مدار خوبیها و زیباییها قرار گرفتم و هر روز بدون شک تمرکزم روی سایت و دورهها و کامنتهای خوب دوستان گذاشتم تا برای بهبود زندگی با باورهای درست آن را ادامه بدهم
اما در این فایل به ادامه مبحث قرآنی که استاد خیلی خوب توضیح دادن و درباره آیات الهی که چگونه باید درک و آگاهی مان را بالا ببریم میتوانیم قوانین آن را در زندگی اجرا کنیم
و چقدر جمله طلایی استاد گفتن که اگر خداوند را باور داشته باشیم دنبال شریک نمیگردیم فقط لازم است تکامل و ایمانمان را قوی کنیم اما وقتی استاد قرآن را داشت برای ما باز میکردند چقدر درک ما بالاتر و آگاهتر شدیم و نگاهمون نسبت به قرآن جور دیگهای شده و حرفهای منطقی خوبی گفته میشود در این فایل و کتاب قرآن در مورد نگاه موسی که در سوره شعرا و طه که میشود تفاوت خیلی زیادی را میشود دیدبا اینکه قرآن بر حضرت محمد نازل شده ولی بیشترین کسی که در قرآن از آن صحبت شده در مورد موسی هست چون شخصیتش نزدیک به شخصیت ما انسان هاست چقدر هدایت خداوند در مسیر میتواند با به یاد آوردن آن کمک زیادی به ما کند تا هدایت و حمایت خداوند را در مسیر خواستههایمان باید به یاد آوریم چون وقتی حرکت میکنیم خدا را باید ببینیم که هست و کمک میکند و ما را به همان اندازه که باور میکنیم وجود دارد و ما هر چقدر درخواستهای متفاوت داشته باشیم پاسخهامون از طرف خداوند متفاوت میشود و خدای مهربان ما را هدایت میکند تا به خواستههایمان برسیم
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشالله