/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png00گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-03 23:41:532021-08-01 00:26:38رابطه توحید عملی و شرک با «قوانین کیهانی»
75نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خداروشکربابت سلول به سلول داشته هاوآگاهی های امروزم وسعی وتلاش هرروزم برای عمل کردن به آنهاچون برای رشدوبهبودی خودم است وخودشناسی عمیق که مرابه خدایم عالی تروصل می کندولحظه هایم لبریزمی شودازعشق وآرامش وصف نشدنی چیزهایی که دروجودم گم ویاکمرنگ بودوامروزدرکنارشمابایادگرفتن توحیدعملی وصحبت های مریم جان دراین متن زیباوفایل های توحیدعملی چقدرهمه چیزبه راحت ترین شکل ممکن انجام می شود…
خداروشکرکه هرروزباکارکردن روی خودم درکنارمیلیاردهاراهکارهای استادجان دیگرهرگونه عذروبهانه ای رادرموردهرچیزی ازخوددورکرده ام مگرخودم نخواهم وگرنه عمل به قوانین واضح وشفاف چیزی جزءیک شخصیت وزندگی لبریزازشادی،ثروت،سلامتی،آرامش و…..دربرنخواهدداشت ومن چه راانتخاب می کنم ؟؟؟!!!درونی که هرلحظه آرامش راطلب می کندووصل به خداوندش هست ویادرونی دگرگون که ناآرام است پس سرجای خودقرارگرفته وسهم مشخص شده خودرادرتمام امورباآرامش واحساس عالی انجام وبقیه اش رابه خداوندی می سپارم که ازرگ گردن به من نزدیکتراست ودرک همین یک موردحیاتی وطلایی چه برسروجودوزندگیم آورده وچقدرذهنم آرام است وفقط درلحظه زندگی می کنم وچشم به لحظه های عالی ترکه خودسازنده هرثانیه اش هستم ،خدایاشکرت.
چه قلمی ،چه درکی ،چه آگاهی های نابی ،این آگاهی ها نشانه امروز من بود ،وقتی برام اومد که واقعا بهش احتیاج داشتم ،چقدر نابه مثل یه شراب کهنه است ،از صبح چندین بار خوندمش ،هربار مست و مست تر شدم
توحید عملی یعنی باور کنی تمام اتفاقات زندگی تو بدون استثناء توسط باورها و فرکانس های خودت خلق میشود و نه هیچ عامل بیرون از تو ،یعنی من اینقدر دیگران و مقصر ندونم ،یعنی اگر یه رفتار بدی باهام میشه بخاطر فرکانس های خودمه ،اگه یه اتفاقی میفته که خوشایندم نیست بخاطر فرکانس های خودمه ،
یعنی خداوند برای بنده اش کافی است
یعنی خداوند یک انرژی است که تو با ذهنت افکارغالب ذهنت ,توجه هات غالب ذهنت به اون شکل میدی ،یعنی فقط به خواسته هات توجه کن مریم یعنی به ناخواسته هات توجه نکن و به قول استاد عزیزم میان درک کردن و عمل کردن باز هم فاصله ای بسیار است که با تکرار و تمرین حاصل میشود
هر زمان که سکان زندگی ات در دست نجواهای ذهنت است یعنی وارد شرک شدهای و هر زمان سکان زندگی ات در دست باورهای قدرتمند کننده است یعنی در مسیر توحید هستی .یعنی مریم تو که اینارو میدونی چرا باز اسیر و بنده و برده نجواهای ذهنت میشی ،چرا این نجواها رو که مثل قل و زنجیر به دست و پاهات بسته و فلجت کرده رو رها نمیکنی ،یعنی مریم از خواهش میکنم به خواسته هات توجه کن ،هر زمان که به خواسته هات توجه کنی یعنی در حال اجرای توحید عملی هستی ،یعنی وقتی به ناخواسته هات توجه میکنی خودت و از مسیر آرامش ،ایمان و یقین دور میکنی یعنی در حال شرک ورزیدن هستی
یعنی من دستان خداوند در زمین هستم و آمده ام تا بوسیله فرکانس هام به این انرژی شکل بدم .
مریم عزیزم من دارم سعی میکنم به نجواها گوش ندم ،دارم سعی میکنم به ترس هام قدرت ندم ،میخوام واقعا دیگه از ترس هام نترسم ،میخوام مثل شما باشم
چقدر خوشحال شدم و لذت بردم از اینکه برای پدرتون کادوی تولدش ماشین خریدین و به خواسته ها و رویاهاتون رسیدین ،واقعا خدارو صد هزار مرتبه شکر
من همیشه میگفتم خوشبحال مریم جون که یکی مثل استاد و کنارش داره ،الان باید بگم خوشبحال استاد که یکی مثل مریم جون و کنارش داره ،اصلا خوشبحال جفتتون که همودارین ،یک از یک بهتر و دوست داشتنی تر
مریم جون بخدا دوست دارم همه دوره ها رو تند تند بخرم ،الان تو قدم دو هستم ،انگار هر فایل و هر چند بار گوش میکنم ،بازم باید گوش کنم تا حسابی یاد بگیرم و هضمش کنم و تو لایه لایه های وجودم بشینه و ازش حسابی سیر بشم تا بتونم برم قدم بعدی یا یه دوره دیگه رو بخرم ،دوست دارم خیلی زود یاد بگیرم تا بتونم مثل شما بشم تا بتونم به همه خواسته هام برسم ،من شب و روزم با صدا استاد ،فایل های قدم یک و دو و نشانه های روزنانه و خوندن کامنت ها میگذره ،تو مسیر رفت و برگشت سرکار ،تایم نهار ،موقع غذا درست کردن ،موقع دوش گرفتن ،موقع تمیزکاری خونه ،،،همش و همش با صدای استاد هستم ولی انگار بازم وقت کم میارم ،بازم ولع دارم ،بازم تشنه صدای استاد عزیزم هستم
نویسنده ای که متنهات تا عمیقترین جای قلب میره و نفوذ میکنه و به قلبت ارامش میده
خداوند چقدر قشنگ در نوشته های تو خودشو نشون میده
ازین همه مهارت در نوشتنت همیشه به وجد میام
اوایل حسودی ولی الان فقط تحسینت میکنم
خوش بحال استاد عزیزم بخاطر همچین همنشینی
و خوش بحال شما بخاطر استاد عزیزم با اون صدای بهشتیشون
خداوند در و تخته رو باهم خوووب جور میکنه
یا همون به قول استاد کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز
اونروزی که توی دفتر استاد یهوویی صدای استاد رو شنیدی و به این مسیر الهی اومدی خداوند تورو انتخابت کرد تا پیامبری بشی برای نوشتن قوانین الهی در سایت
برای آموزش این قوانین
برای بهتر درک کردن این قوانین برای این همه آدمی که عاشقانه به سایت میان
که هزارالبته ما رو هم خداوند انتخاب کرده تا به حد کمال خودمونو برسونیم و شکوفا بشیم
این ینی چیزی که بخاطرش بدنیا اومدیم
ما بدنیا اومدیم تا زندگیمون رو هرررر جور که میخوایم خلقش کنیم چون ما خالقیم
و جهان رو جای بهتری کنیم
جهان رو گسترش بدیم و از زندگیمون بی نهایت لذت ببریم
مریم جانم از خداوند میخوام تورو حتماااا ببینم
تو ی زنی و همیشه برای من الگویی
همیشه اونجور که باید از تو تشکر نکردم
همیشه گفتم استاد عزیزم
ولی اینبار از ته ته قلبم با چشمانی پراز اشک لذت و آگاهی و شوق از تو تشکر میکنم
بخاطر آگاهیایی که افزون بر استاد یادآوری میکنی برامون
ازینکه در کنار استادی و فیلمهای زندگی در بهشت رو به خونه های ما میاری
ازینکه قلبی به این بزرگی داری
تو خوده عشق هستی
ازت سپاسگزارم مریم زمانه ام
و عاااشق این تیکه شدم؛
همه ما در همان بدو ورودمان به این جهان، همه ی این آگاهی را داشتیم. درواقع، دلیل جرأت و شوق وافر ما برای ورود به این کره خاکی و حضور در این کالبد جسمانی، اتصال به منبع قدرت و انرژی ای بود که جهان از او خلق شده است.
دلیل جسارت ما برای ورود به این جهان، داشتن این آگاهی بود که قرار است وارد محیطی شویم که به فرکانس های ما پاسخ می دهد.
به همین دلیل، حتی آن زمان که از نظر جسمانی طفلی ناتوان بودیم، حتی نترسیدیم که چه اتفاقی برایمان رخ می دهد!
یا چطور می خواهیم با جسم کوچکی که حتی توان حرف زدن یا تغذیه خودش را ندارد، وارد جهانی از ناشناخته ها شویم!
ما به شدت به انرژی ای که همه عالم از اوست، وصل و به شدت به هر عاملی بیرون از خودمان، غیر متصل و غیر وابسته بودیم.
می دانستیم، این نیرو که با آن وصل شده ایم، دستان زیادی برای مراقب و حمایت از ما دارد زیرا قرار است زندگی ما با فرکانس های ما رقم بخورد و نه توان جسمانی ما. برای همین، ذره ای نگران یا مردد برای ورود به شرایط جدید و دنیای جدید نبودیم.
به همین دلیل حتی در زمان تولدمان، هرگز پدر و مادر یا دیگران را مسئول زندگی یا شاد بودن مان، نمی دانستیم. اما می دانستیم این انژی ای که به او وصل هستیم، می توانم به شکل مهر و محبت ما در دل افرادی در بیاید که از ما مراقبت می کنند و ما را تغذیه می کنند.
در لحظه تولد، ما کاملا به این نیرو وصل بودیم. اگر معیار توحید و شرک را میزان اتصال مان به این نیرو بدانیم، می توانیم بگوییم در لحظه تولد، ما توحیدی تر ازهمیشه، بوده ایم و حتی ذره ای شرک در وجودمان نبوده است.
برای همین، حتی با وجود آن جسم تکامل نیافته، به هیچ چیز در بیرون مان وابسته نبودیم. برای همین تمام وابستگی مان به درون مان و به خداوند به عنوان اصل و منشأ مان بود. ما کاملاً وابسته فرکانس های خودمان بودیم. اصلا ما خودمان را چیزی غیر از آن انرژی خلق کننده نمی دانستیم و همین آگاهی، ما را غرق در آن آرامش عظیم کرده بود.
تا کنون به یک نوزاد تازه متولد شده نگاه کرده ای؟!
دیده ای که این لحظه، آنچنان قادر است ما را غرق آرامشی عظیم نماید که تمام غم ها و نگرانی هامان برای لحظه فراموش می شود!!!
زیرا آنچنان انرژی اش مثبت است و آنچنان به اصل خویش وصل است که ما را نیز در آن لحظه به اصل مان متصل می کند. این تجربه ای است که تقریبا همه ما در برخورد با یک نوزاد، داشته ایم.
اما پس از مدتی، آنقدر سرگرم قواعد، محدودیت ها، کمبودها، ترس ها، نگرانی ها و تردید هایی شدیم که آدمهای اطرافمان، به خاطر دور شدن از منبع شان تجربه کرده بودند، که کم کم از اصل و اساس مان دور شدیم و فراموش کردیم که زندگی ما قرار است با فرکانس ها و باورهای مان رقم بخورد و نه شرایط بیرون از ما.
نه با قیمت دلار
نه با شرایط اقتصادی یا سیاسی جامعه
نه با محیط جغرافیایی که در آن هستیم.
در نتیجه ی فراموش کردن این اصل و اساس توحیدی که “ما قادر به خلق شرایط مان با فرکانس های مان هستیم”،
و عاشقتر به این تیکه؛
می دانستیم این انژی ای که به او وصل هستیم، می تواند به شکل مهر و محبت ما،در دل افرادی در بیاید که از ما مراقبت می کنند و ما را تغذیه می کنند.
آهههه خدای مهربان من
این احساس الانم با هیچ چیز قابل قیاس نیست
خدایا ازت سپاسگزارم که منو به این مسیر اوردی
مسیر استاد و مریم جانم
مسیر بهشت
مسیر حس عالی
مسیر عدم وابستگی
مسیر شجاااعت
مسیر تبدیل شدن به ی دختر قوی
مسیر سوپرایزهای یهویی
مسیر براورده شدن خواسته هام در عرض چندساعت
مسیر سلامتی
مسیر نترسیدن
مسیر دل کندن از چیزهای منفی و مضر
مسیر تجربه آگاهیا
مسیر ایمان و توکل و حس آرامشش
مسیر جسارت برای تغییر مسیر،برای تغییر خودم،برای نه گفتن ،برای به خودم اهمیت دادن بیشتر،برای محکم بودن،برای گفتن نظراتم بدون مهم بودن اینکه بقیه چه فکری میکنن
در مورد دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها میخوام بگم که آگاهی های این دوره من رو از جهنم از شک و تردید از اینکه آیا این کار این هدف به صلاحم هست یا نیست از اینکه آیا نکنه خدا نخواد یا خدا بخواد یا قدرت دادن به هر عامل بیرونی منو از غلوزنجیرهایی نجات داد
ارزش این آگاهی ها بیلیون ها دلار برای من ارزش داشت چرا چون منو از مسیر کج برداشت و گذاشت توی مسیر درست توی مسیر بهشت گفت ببین راه مستقیم این راهه راهی هستش که تو خودت در هر لحظه داری انتخاب میکنی کدوم وری بری به سمت بهشت یا به سمت جهنم و ما فقط تایید کننده تو هدایتگر و حمایتگر تو هستیم به همون مسیری که تو انتخاب میکنی و این قدرت رو ما به تو دادیم پس موحد باش و مشرک نباش تمام قدرت دست خودته و نه هیچ عامل خارج از تو
واقعا هر بار به خودم اون باورهایی که قبل این دوره با بعد این دوره داشتم فکر میکنم میگم خدایا شکرت که منو هدایت کردی به واسطه فرکانس هایم به این دوره به این آگاهی ها
به قول خانم شایسته بعداز این آگاهیها انگار عینکی از چشمانمان برداشته میشود که باعث میشد جهان رو از دید توحید ببینیم و حالا که این عینک برداشته شد جهان برام روشن شد نورانی شد واقعی شد
من خودم به شخصه نیاز دارم تا آخرین نفس این آگاهی هارو به خودم یادآوری کنم و تکرار کنم هرچه بیشتر این آگاهی ها در من نهادینه شود من از زندگی لذت بیشتری همراه با آرامش بیشتری رو تجربه خواهم کرد
امیدوارم افراد بیشتری از جامعه با این آگاهی ها هم فرکانس بشوند و آنها را دریافت کنند چون میدانم که وارد مسیر درست و مستقیم میشوند
ممنونم خانم شایسته مهربان به خاطر این مقاله زیبا و خداگونه
من موقعی به این راهکار هدایت شدم در قسمت مرا به سوی نشانه ای هدایت کن که اتفاقا داشتم جلسه 9 دوره راهنمای عملی راگوش میدادم و نصف جلسه رو گوش داده بودم ولی با بی انگیزگی و یه جورایی رفع تکلیفی ولی وسط جلسه ،ساعت 2بعداز ظهر بود که من باید میرفتم سراغ نشانه امروزم، رفتم و این راهکار را خداوند برام فرستاد و اتفاقا من دیروز جلسه 9 رو گوش داده بودم وامروز قصد داشتم جلسه10 رو گوش بدم که دستم خورد و جلسه 9 باز شد ویه حسی گفت که یک بار دیگه گوش بده در عرض نیم ساعت من دو ،سه بار هدایت شدم این رو نوشتم که بگم اگر تو مدار و فرکانس موضوعی باشی صد درصد هدایت میشوی و این انرژی واین سیستم بدون قضاوت و بدون تاخیر تو را هدایت میکند به انچه در مدارش هستی.
این نظم ، دقت و هماهنگی این سیستم و اینکه ما خود خالق زندگی خود هستیم با فرکانسها و باورهایمان را نشون میده .
واین هدایت بروم اومد که بگه با تعهد و با ایمان جلسه 9 رو گوش بدم و با تمرکز کامل تک تک جملات و اگاهی های ان را درک کنم حتما حتما نکات و باورهای خیلی مهمی برایم دارد که در عرض نیم ساعت دو، سه بار خداوند مرا به این دوره و جلسه هدایت کرده .
سپاس خدایی و سیستمی را که پاسخ میده و اجابت میکنه هر درخواستی را.
وسلام بر خودم بر درون آرامم که با تمرین ستاره قطبی دارم به عرش میرسم وسپاسگذارم
سپاسگذارم
سپاسگذارم استاد عزیزم باب این همه راسخ بودنت که الگوی الگوها هستی قربونت برم .
من از ته دل شادم که اینجام توی این مسیر اینجا با شما دوستان اینجا در این خانواده
وسپاسگذارم
بابت این مقاله عالی بینظیر اسطوره ای آن رابا صدای خودم خواندم ظبط کردم تامدام بارها بارها آن را گوش دهم وگوش دهم تا در عمق سلولهای جریان یابد خدایا شکرت
قلبم بود چند روز انگار کدر شده بود و احساس فاصله از خدا می کردم اونم به خاطر قدم هاى برنداشته واسه ترس هام بود که ترس هم واسه قدرت دادن به هر انحه غیر خداست
اصلا باورم نمیشه
قبل اشنایی با استاد من یه مدت ۴٠ روز شب و روز قران و مانیش رو می خوندم و به این ایه سوره غاشیه رسیدم دیگه همه وجودم رفت
از صدای استاد پرهیزگار فکر کنم ١٠٠٠ بار گوش دادم انقد که حفظ شدم
الان میبینم دقیقا همون ایه رو مریم جان به زیبایی به زشته تحریر دراوردن
من اون موقع وجودم پر از شرک های زیاد و بزرگ بود با همین ایه دوباره برگشتم به اصلم
خیلی راجع به این دوره و این ۴ جلسه شنیدم
خدا همیشه میگه این ۴ جلسه کل گره ها و حرکت نکردن هاتو درست میکنه
به روزی خودش برام می خره وقتی خودش هدایتم کرده که اینجا بخونمش
درودبه استادعزیزم ومریم نازنینم
وهمه دوستان عالیم
خداروشکربابت سلول به سلول داشته هاوآگاهی های امروزم وسعی وتلاش هرروزم برای عمل کردن به آنهاچون برای رشدوبهبودی خودم است وخودشناسی عمیق که مرابه خدایم عالی تروصل می کندولحظه هایم لبریزمی شودازعشق وآرامش وصف نشدنی چیزهایی که دروجودم گم ویاکمرنگ بودوامروزدرکنارشمابایادگرفتن توحیدعملی وصحبت های مریم جان دراین متن زیباوفایل های توحیدعملی چقدرهمه چیزبه راحت ترین شکل ممکن انجام می شود…
خداروشکرکه هرروزباکارکردن روی خودم درکنارمیلیاردهاراهکارهای استادجان دیگرهرگونه عذروبهانه ای رادرموردهرچیزی ازخوددورکرده ام مگرخودم نخواهم وگرنه عمل به قوانین واضح وشفاف چیزی جزءیک شخصیت وزندگی لبریزازشادی،ثروت،سلامتی،آرامش و…..دربرنخواهدداشت ومن چه راانتخاب می کنم ؟؟؟!!!درونی که هرلحظه آرامش راطلب می کندووصل به خداوندش هست ویادرونی دگرگون که ناآرام است پس سرجای خودقرارگرفته وسهم مشخص شده خودرادرتمام امورباآرامش واحساس عالی انجام وبقیه اش رابه خداوندی می سپارم که ازرگ گردن به من نزدیکتراست ودرک همین یک موردحیاتی وطلایی چه برسروجودوزندگیم آورده وچقدرذهنم آرام است وفقط درلحظه زندگی می کنم وچشم به لحظه های عالی ترکه خودسازنده هرثانیه اش هستم ،خدایاشکرت.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، دوستتون دارم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
به نام خدای بخشنده مهربان عشق و معجزه و ثروت
سلام به استاد عزیز و مهربانم
سلام به دوستای گلم
سلام به مریم عزیزم
مریم عزیزم بانوی موسیقی و گل ،شاپری رنگین کمون
به قامت خیال من مل مل مهتاب بپوشون
بذار نسیم دربدر گلبرگ و از یاد ببره
ورداره بوی تنت و هر جا که میخواد ببره
قطره ام از تو من ولی درگیر دریا شدنم
دچار سحر عشق تو درحال زیبا شدنم
مریم عزیزم بانوی مهربانی ها ،بانوی عشق بانوی جسارت ،بانوی سخاوت بانوی صلح ،بانوی آرامش ،بانوی زیبا ،بانوی دوست داشتنی
چه قلمی ،چه درکی ،چه آگاهی های نابی ،این آگاهی ها نشانه امروز من بود ،وقتی برام اومد که واقعا بهش احتیاج داشتم ،چقدر نابه مثل یه شراب کهنه است ،از صبح چندین بار خوندمش ،هربار مست و مست تر شدم
توحید عملی یعنی باور کنی تمام اتفاقات زندگی تو بدون استثناء توسط باورها و فرکانس های خودت خلق میشود و نه هیچ عامل بیرون از تو ،یعنی من اینقدر دیگران و مقصر ندونم ،یعنی اگر یه رفتار بدی باهام میشه بخاطر فرکانس های خودمه ،اگه یه اتفاقی میفته که خوشایندم نیست بخاطر فرکانس های خودمه ،
یعنی خداوند برای بنده اش کافی است
یعنی خداوند یک انرژی است که تو با ذهنت افکارغالب ذهنت ,توجه هات غالب ذهنت به اون شکل میدی ،یعنی فقط به خواسته هات توجه کن مریم یعنی به ناخواسته هات توجه نکن و به قول استاد عزیزم میان درک کردن و عمل کردن باز هم فاصله ای بسیار است که با تکرار و تمرین حاصل میشود
هر زمان که سکان زندگی ات در دست نجواهای ذهنت است یعنی وارد شرک شدهای و هر زمان سکان زندگی ات در دست باورهای قدرتمند کننده است یعنی در مسیر توحید هستی .یعنی مریم تو که اینارو میدونی چرا باز اسیر و بنده و برده نجواهای ذهنت میشی ،چرا این نجواها رو که مثل قل و زنجیر به دست و پاهات بسته و فلجت کرده رو رها نمیکنی ،یعنی مریم از خواهش میکنم به خواسته هات توجه کن ،هر زمان که به خواسته هات توجه کنی یعنی در حال اجرای توحید عملی هستی ،یعنی وقتی به ناخواسته هات توجه میکنی خودت و از مسیر آرامش ،ایمان و یقین دور میکنی یعنی در حال شرک ورزیدن هستی
یعنی من دستان خداوند در زمین هستم و آمده ام تا بوسیله فرکانس هام به این انرژی شکل بدم .
مریم عزیزم من دارم سعی میکنم به نجواها گوش ندم ،دارم سعی میکنم به ترس هام قدرت ندم ،میخوام واقعا دیگه از ترس هام نترسم ،میخوام مثل شما باشم
چقدر خوشحال شدم و لذت بردم از اینکه برای پدرتون کادوی تولدش ماشین خریدین و به خواسته ها و رویاهاتون رسیدین ،واقعا خدارو صد هزار مرتبه شکر
من همیشه میگفتم خوشبحال مریم جون که یکی مثل استاد و کنارش داره ،الان باید بگم خوشبحال استاد که یکی مثل مریم جون و کنارش داره ،اصلا خوشبحال جفتتون که همودارین ،یک از یک بهتر و دوست داشتنی تر
مریم جون بخدا دوست دارم همه دوره ها رو تند تند بخرم ،الان تو قدم دو هستم ،انگار هر فایل و هر چند بار گوش میکنم ،بازم باید گوش کنم تا حسابی یاد بگیرم و هضمش کنم و تو لایه لایه های وجودم بشینه و ازش حسابی سیر بشم تا بتونم برم قدم بعدی یا یه دوره دیگه رو بخرم ،دوست دارم خیلی زود یاد بگیرم تا بتونم مثل شما بشم تا بتونم به همه خواسته هام برسم ،من شب و روزم با صدا استاد ،فایل های قدم یک و دو و نشانه های روزنانه و خوندن کامنت ها میگذره ،تو مسیر رفت و برگشت سرکار ،تایم نهار ،موقع غذا درست کردن ،موقع دوش گرفتن ،موقع تمیزکاری خونه ،،،همش و همش با صدای استاد هستم ولی انگار بازم وقت کم میارم ،بازم ولع دارم ،بازم تشنه صدای استاد عزیزم هستم
استاد چکار کردی با من
استاد عزیزم عاشقتم خیلی دوستت دارم ،تو بهترینی ،تو بینظیری ،تو تکرار نشدنی هستی
تو ابراهیم منی
مریم عزیزم خیلی دوستت دارم ازت ممنونم بخاطر این قلم قشنگت ،بخاطر این آگاهی های ناب ،
خیلی دوستتون دارم ،دیگه داره خوابم میبره امیدوارم شبم تو خوابم شما باشید
شب بخیر .خدانگهدار
سلام
امروز این متن نشانه ام بود
مریم شایسته جان
تو واقعا نویسنده حقیقت بدنیا اومدی
نویسنده ای که متنهات تا عمیقترین جای قلب میره و نفوذ میکنه و به قلبت ارامش میده
خداوند چقدر قشنگ در نوشته های تو خودشو نشون میده
ازین همه مهارت در نوشتنت همیشه به وجد میام
اوایل حسودی ولی الان فقط تحسینت میکنم
خوش بحال استاد عزیزم بخاطر همچین همنشینی
و خوش بحال شما بخاطر استاد عزیزم با اون صدای بهشتیشون
خداوند در و تخته رو باهم خوووب جور میکنه
یا همون به قول استاد کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز
اونروزی که توی دفتر استاد یهوویی صدای استاد رو شنیدی و به این مسیر الهی اومدی خداوند تورو انتخابت کرد تا پیامبری بشی برای نوشتن قوانین الهی در سایت
برای آموزش این قوانین
برای بهتر درک کردن این قوانین برای این همه آدمی که عاشقانه به سایت میان
که هزارالبته ما رو هم خداوند انتخاب کرده تا به حد کمال خودمونو برسونیم و شکوفا بشیم
این ینی چیزی که بخاطرش بدنیا اومدیم
ما بدنیا اومدیم تا زندگیمون رو هرررر جور که میخوایم خلقش کنیم چون ما خالقیم
و جهان رو جای بهتری کنیم
جهان رو گسترش بدیم و از زندگیمون بی نهایت لذت ببریم
مریم جانم از خداوند میخوام تورو حتماااا ببینم
تو ی زنی و همیشه برای من الگویی
همیشه اونجور که باید از تو تشکر نکردم
همیشه گفتم استاد عزیزم
ولی اینبار از ته ته قلبم با چشمانی پراز اشک لذت و آگاهی و شوق از تو تشکر میکنم
بخاطر آگاهیایی که افزون بر استاد یادآوری میکنی برامون
ازینکه در کنار استادی و فیلمهای زندگی در بهشت رو به خونه های ما میاری
ازینکه قلبی به این بزرگی داری
تو خوده عشق هستی
ازت سپاسگزارم مریم زمانه ام
و عاااشق این تیکه شدم؛
همه ما در همان بدو ورودمان به این جهان، همه ی این آگاهی را داشتیم. درواقع، دلیل جرأت و شوق وافر ما برای ورود به این کره خاکی و حضور در این کالبد جسمانی، اتصال به منبع قدرت و انرژی ای بود که جهان از او خلق شده است.
دلیل جسارت ما برای ورود به این جهان، داشتن این آگاهی بود که قرار است وارد محیطی شویم که به فرکانس های ما پاسخ می دهد.
به همین دلیل، حتی آن زمان که از نظر جسمانی طفلی ناتوان بودیم، حتی نترسیدیم که چه اتفاقی برایمان رخ می دهد!
یا چطور می خواهیم با جسم کوچکی که حتی توان حرف زدن یا تغذیه خودش را ندارد، وارد جهانی از ناشناخته ها شویم!
ما به شدت به انرژی ای که همه عالم از اوست، وصل و به شدت به هر عاملی بیرون از خودمان، غیر متصل و غیر وابسته بودیم.
می دانستیم، این نیرو که با آن وصل شده ایم، دستان زیادی برای مراقب و حمایت از ما دارد زیرا قرار است زندگی ما با فرکانس های ما رقم بخورد و نه توان جسمانی ما. برای همین، ذره ای نگران یا مردد برای ورود به شرایط جدید و دنیای جدید نبودیم.
به همین دلیل حتی در زمان تولدمان، هرگز پدر و مادر یا دیگران را مسئول زندگی یا شاد بودن مان، نمی دانستیم. اما می دانستیم این انژی ای که به او وصل هستیم، می توانم به شکل مهر و محبت ما در دل افرادی در بیاید که از ما مراقبت می کنند و ما را تغذیه می کنند.
در لحظه تولد، ما کاملا به این نیرو وصل بودیم. اگر معیار توحید و شرک را میزان اتصال مان به این نیرو بدانیم، می توانیم بگوییم در لحظه تولد، ما توحیدی تر ازهمیشه، بوده ایم و حتی ذره ای شرک در وجودمان نبوده است.
برای همین، حتی با وجود آن جسم تکامل نیافته، به هیچ چیز در بیرون مان وابسته نبودیم. برای همین تمام وابستگی مان به درون مان و به خداوند به عنوان اصل و منشأ مان بود. ما کاملاً وابسته فرکانس های خودمان بودیم. اصلا ما خودمان را چیزی غیر از آن انرژی خلق کننده نمی دانستیم و همین آگاهی، ما را غرق در آن آرامش عظیم کرده بود.
تا کنون به یک نوزاد تازه متولد شده نگاه کرده ای؟!
دیده ای که این لحظه، آنچنان قادر است ما را غرق آرامشی عظیم نماید که تمام غم ها و نگرانی هامان برای لحظه فراموش می شود!!!
زیرا آنچنان انرژی اش مثبت است و آنچنان به اصل خویش وصل است که ما را نیز در آن لحظه به اصل مان متصل می کند. این تجربه ای است که تقریبا همه ما در برخورد با یک نوزاد، داشته ایم.
اما پس از مدتی، آنقدر سرگرم قواعد، محدودیت ها، کمبودها، ترس ها، نگرانی ها و تردید هایی شدیم که آدمهای اطرافمان، به خاطر دور شدن از منبع شان تجربه کرده بودند، که کم کم از اصل و اساس مان دور شدیم و فراموش کردیم که زندگی ما قرار است با فرکانس ها و باورهای مان رقم بخورد و نه شرایط بیرون از ما.
نه با قیمت دلار
نه با شرایط اقتصادی یا سیاسی جامعه
نه با محیط جغرافیایی که در آن هستیم.
در نتیجه ی فراموش کردن این اصل و اساس توحیدی که “ما قادر به خلق شرایط مان با فرکانس های مان هستیم”،
و عاشقتر به این تیکه؛
می دانستیم این انژی ای که به او وصل هستیم، می تواند به شکل مهر و محبت ما،در دل افرادی در بیاید که از ما مراقبت می کنند و ما را تغذیه می کنند.
آهههه خدای مهربان من
این احساس الانم با هیچ چیز قابل قیاس نیست
خدایا ازت سپاسگزارم که منو به این مسیر اوردی
مسیر استاد و مریم جانم
مسیر بهشت
مسیر حس عالی
مسیر عدم وابستگی
مسیر شجاااعت
مسیر تبدیل شدن به ی دختر قوی
مسیر سوپرایزهای یهویی
مسیر براورده شدن خواسته هام در عرض چندساعت
مسیر سلامتی
مسیر نترسیدن
مسیر دل کندن از چیزهای منفی و مضر
مسیر تجربه آگاهیا
مسیر ایمان و توکل و حس آرامشش
مسیر جسارت برای تغییر مسیر،برای تغییر خودم،برای نه گفتن ،برای به خودم اهمیت دادن بیشتر،برای محکم بودن،برای گفتن نظراتم بدون مهم بودن اینکه بقیه چه فکری میکنن
به مسیر بخشیدن خودم بخاطر حتی اشتباهاتم
مسیر اینکه بفهمم من خدا هستم و خالق
مسیر عاشق خودم شدن و حال کردن از وجود خودم
مسیر دیدن زیباییهای دور و ورم
مسیر دوری از کینه و خشم و دشمنی
مسیر مهربانی و با عشق به همه نگاه کردم
مسیر ادامه دادن ادامه دادن ادامه دادن
مسیر پیدا کردن خداوند
مسیر توووحیییید
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستانم
خدا را سپاسگزارم بابت یک روز عالی دیگر و فرصت برای تغییر زندگی ام خدایا شکرت
از مریم خانم عزیز واقعا سپاسگزارم بابت این متن که برای ما نوشته که از آن کلی درس بگیریم.
شرک یکی از عامل های شکست ما است و درک خداوند خییلی ساده است اگر ما چشم های خودمان را باز نگه داریم و قدرت را به عوامل بیرونی ندهیم
خداوند همیشه ما را در مسیر موفقیت سعادت رشد قرار می دهد خدایا شکرت
خداوند همیشه وعده ثروت بیشتر نعمت بیشتر و افزونی نعمت می دهد و این شیطان است که وعده فقر و بدبختی میدهد
هر چقدر پیگیر اصل خود باشیم بیشتر به آن نزدیک می شویم
و درک این جمله خییلی راحت نیست اما باید باور کنیم که ما با افکار و فرکانس های خود به نیروی که آنر خداوند نامیدیم شکل میدهیم
شکل فقر بیماری بدبختی
شکل ثروت نعمت سلامتی خوشبختی و موفقیت
خدای مهربانم مرا بیشتر کمک کن که بهتر تو را درک کنم و بهتر در این جهان زندگی کنیم و مثل پدرانم که چشم بسته حرکت می کردند نباشم
تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می جویم .خدایا شکرت خدایا شکرت
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به خانم شایسته مهربان و دوستان عزیزم
در مورد دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها میخوام بگم که آگاهی های این دوره من رو از جهنم از شک و تردید از اینکه آیا این کار این هدف به صلاحم هست یا نیست از اینکه آیا نکنه خدا نخواد یا خدا بخواد یا قدرت دادن به هر عامل بیرونی منو از غلوزنجیرهایی نجات داد
ارزش این آگاهی ها بیلیون ها دلار برای من ارزش داشت چرا چون منو از مسیر کج برداشت و گذاشت توی مسیر درست توی مسیر بهشت گفت ببین راه مستقیم این راهه راهی هستش که تو خودت در هر لحظه داری انتخاب میکنی کدوم وری بری به سمت بهشت یا به سمت جهنم و ما فقط تایید کننده تو هدایتگر و حمایتگر تو هستیم به همون مسیری که تو انتخاب میکنی و این قدرت رو ما به تو دادیم پس موحد باش و مشرک نباش تمام قدرت دست خودته و نه هیچ عامل خارج از تو
واقعا هر بار به خودم اون باورهایی که قبل این دوره با بعد این دوره داشتم فکر میکنم میگم خدایا شکرت که منو هدایت کردی به واسطه فرکانس هایم به این دوره به این آگاهی ها
به قول خانم شایسته بعداز این آگاهیها انگار عینکی از چشمانمان برداشته میشود که باعث میشد جهان رو از دید توحید ببینیم و حالا که این عینک برداشته شد جهان برام روشن شد نورانی شد واقعی شد
من خودم به شخصه نیاز دارم تا آخرین نفس این آگاهی هارو به خودم یادآوری کنم و تکرار کنم هرچه بیشتر این آگاهی ها در من نهادینه شود من از زندگی لذت بیشتری همراه با آرامش بیشتری رو تجربه خواهم کرد
امیدوارم افراد بیشتری از جامعه با این آگاهی ها هم فرکانس بشوند و آنها را دریافت کنند چون میدانم که وارد مسیر درست و مستقیم میشوند
ممنونم خانم شایسته مهربان به خاطر این مقاله زیبا و خداگونه
همیشه به یاد خالق مهربان باشید
به امید حق مینویسم و از خداوند میخواهم اسانم کند و گویا کند قلمم را
وقتی جمله
خداوند یک انرژی است که ما به ان شکل میدهم
را در مقاله خواندم یک مثال به ذهنم رسید
مثلا در دنیا به همه مقدار مشخصی گل داده شده
که ر ججور که دوست دارند ان را درست کنند یکی عاشق درس کردن کوزه است یکی مجسمه دوست داره و…
درستی و غلطی وجود نداره هرچه که دوست داری را میتوانی با ان گل درست کنی با خاصیتی که ان گل دارد
با هر بار درست کردن چیزی تصویر ان به صورت بزرگ تر شده و با نورپردازی زیبا در یک مانیتور بزرگ به تو نشان داده میشود
ولی من اینقدر درگیر دیدن تصویر هستم و بی هدف دستانم را روی گل حرکت میدهم و بعضی و قت هایم از گل ناراحت میشوم چون اون چیزی رو که من میخواهم نیست
من فراموش کرده ام که الهام جان
تصویر روی مانیتور بزرگ تصویر همان گلی است که زیر دستان توست تو همان شکل را به گل داده ای و تو خلقش کردی
باید اگاهانه باید اگاهانه نگاهت را از تصویر برداری و نگاهی به دستانت (به درونت) بیاندازی به راستی داری چه چیزی خلق میکنی
فارغ ازاون چیزی که به تو نشون داده شده تا حالا
بیا و گلت را با نگاهت با نگاهی اگاهانه برای زیبا ساختن اون ان را بساز
و اگر اگاهانه خودت تمرکز بگذاری چیزی را که دوست داری چیزی را که خودت ساخته ای به تو نمایش داده میشود
در این داستان من استعاره ای از توست
گل استعاره ای از انرژی و نعمت ها استعاره ای از خداوند است
دستان من باور های من هستند
من مانیتور و نور پردازی استعاره ای از سیستم که ان هم خداست
مثالی بود که به ذهنم رسید و اگاهی زیادی به من اد
امید وارم مفید باشه برای شما خانواده بزرگ عباسمنش
بنام خدا
سلام دوستان
من موقعی به این راهکار هدایت شدم در قسمت مرا به سوی نشانه ای هدایت کن که اتفاقا داشتم جلسه 9 دوره راهنمای عملی راگوش میدادم و نصف جلسه رو گوش داده بودم ولی با بی انگیزگی و یه جورایی رفع تکلیفی ولی وسط جلسه ،ساعت 2بعداز ظهر بود که من باید میرفتم سراغ نشانه امروزم، رفتم و این راهکار را خداوند برام فرستاد و اتفاقا من دیروز جلسه 9 رو گوش داده بودم وامروز قصد داشتم جلسه10 رو گوش بدم که دستم خورد و جلسه 9 باز شد ویه حسی گفت که یک بار دیگه گوش بده در عرض نیم ساعت من دو ،سه بار هدایت شدم این رو نوشتم که بگم اگر تو مدار و فرکانس موضوعی باشی صد درصد هدایت میشوی و این انرژی واین سیستم بدون قضاوت و بدون تاخیر تو را هدایت میکند به انچه در مدارش هستی.
این نظم ، دقت و هماهنگی این سیستم و اینکه ما خود خالق زندگی خود هستیم با فرکانسها و باورهایمان را نشون میده .
واین هدایت بروم اومد که بگه با تعهد و با ایمان جلسه 9 رو گوش بدم و با تمرکز کامل تک تک جملات و اگاهی های ان را درک کنم حتما حتما نکات و باورهای خیلی مهمی برایم دارد که در عرض نیم ساعت دو، سه بار خداوند مرا به این دوره و جلسه هدایت کرده .
سپاس خدایی و سیستمی را که پاسخ میده و اجابت میکنه هر درخواستی را.
سلام و درود به همه عزیزان
خدارو شکر
یکبار خواندم
جا داره که 100بار و1000بار بخونم
واقعا هر کسی هر جایی هست حقشه ،و هیچ بیعدالتی در کار نیست
واقعا داشتن همچین زندگی و بودن و زندگی درکنار همچین استادی
حقته مریم عزیز و دوستداشتنی ،عجب قلمی ،عجب درکی ، عجب فهمی از قوانین الهی ،کیف کردم ،لذت بردم ،اشک ریختم ،تحسین کردم و از صمیم قلب بهت تبریک میگم خانم شایسته عزیز
خدایا شکرت ،خدایا شکرت ،خدایا شکرت
سلام
وسلام وصد سلام
سلام استاد نازنینم
سلام بانوی زیبای این خانواده سبز
سلام دوستانم
وسلام بر خودم بر درون آرامم که با تمرین ستاره قطبی دارم به عرش میرسم وسپاسگذارم
سپاسگذارم
سپاسگذارم استاد عزیزم باب این همه راسخ بودنت که الگوی الگوها هستی قربونت برم .
من از ته دل شادم که اینجام توی این مسیر اینجا با شما دوستان اینجا در این خانواده
وسپاسگذارم
بابت این مقاله عالی بینظیر اسطوره ای آن رابا صدای خودم خواندم ظبط کردم تامدام بارها بارها آن را گوش دهم وگوش دهم تا در عمق سلولهای جریان یابد خدایا شکرت
من خیلی هدایتشده هستمو سپاسگذارم
سپاسگذارم
سپاسگذارم
بنام خالق هستى
سلام به همگى
قلبم بود چند روز انگار کدر شده بود و احساس فاصله از خدا می کردم اونم به خاطر قدم هاى برنداشته واسه ترس هام بود که ترس هم واسه قدرت دادن به هر انحه غیر خداست
اصلا باورم نمیشه
قبل اشنایی با استاد من یه مدت ۴٠ روز شب و روز قران و مانیش رو می خوندم و به این ایه سوره غاشیه رسیدم دیگه همه وجودم رفت
از صدای استاد پرهیزگار فکر کنم ١٠٠٠ بار گوش دادم انقد که حفظ شدم
الان میبینم دقیقا همون ایه رو مریم جان به زیبایی به زشته تحریر دراوردن
من اون موقع وجودم پر از شرک های زیاد و بزرگ بود با همین ایه دوباره برگشتم به اصلم
خیلی راجع به این دوره و این ۴ جلسه شنیدم
خدا همیشه میگه این ۴ جلسه کل گره ها و حرکت نکردن هاتو درست میکنه
به روزی خودش برام می خره وقتی خودش هدایتم کرده که اینجا بخونمش