/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png00گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-03 23:41:532021-08-01 00:26:38رابطه توحید عملی و شرک با «قوانین کیهانی»
75نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من چندماهی هست که عضو سایت شدهام .در شرایط به این مسیر هدایت شدم که از نظر روحی حال خوبی نداشتم .وبا گوش دادن به ویسهای دانلودی خدارو شکر تونستم حال خودمو خوب کنم
نشانه امروز من برای جالب بود ودقیقا حس م وحال من رو درمورد شرم وخدا توصیف کرد .با توجه به اینکه اسناد خیای جاها گفتن که تا اوضاع مالی خوبی نداری نرو پول قرض کن برای گرفتن دورها امیدوارم از نظر فرکانسی با گوش دادن به ویس های دانلودی به مدارهای بالاتر بیام تا بتونم این دوره رو خریداری کنم وزندگی که ذوست دارم برای خودم خلق کنم چون من سالهاس روی خودم کار میکنم وواقعا دنبال مسیری هستم گه رسالتم رو در این دنیا پیدا کنم وامیدورام این سایت همونجای باشه که من دنبالش بود
سلام به استاد عباس منش عزیز واستاد شایسته مهربان که با عشق این آگاهی هایی که خودشون بهش عمل کردند ودرک کردند رو با این شفافیت
برای ما توضیح میدهند
درک بهتر خداوند وشناخت این انرژی که در وجودم جاریه وهر لحظه هدایتم میکنه که با انتخاب خودم چه قدمی بردارم،بهتر از قبل کمکم میکنه به فرکانسی که ارسال میکنم وباورها وافکارم
توجه کنم ونظاره گر اعمال وگفتارم در هر لحظه باشم
هر چند زمانیکه که در سایت حضور دارم ،این درک بهتر وآرامش بیشتر را تجربه میکنم وهنوز نیاز دارم
که زمان بیشتری رو برای شناخت بهتر خودم وتغییر باورهام بذارم وریشه ای حلشون کنم
وشکر گزار نتایجی که تاکنون با هدایت خداوند خلق کردم باشم وبا خودم مهربان تر رفتار کنم
حضور این انرژی رو در ارتباط با افراد واتفاقات وشرایطی که تجربه میکنم ،با مسئولیت پذیری خلق اونها بهتر درک کنم وآگاهانه ذهنم را با پذیرش وبخشش خودم کنترل کنم تا فرکانس خالص تری برای خلق خواسته هام ارسال کنم واین فاصله فرکانسی رو کوتاهتر کنم وبهتر از قبل از مسیر خلق خواسته ام بدون شرک ورزیدن وتوجه به عوامل بیرونی، لذت ببرم وایمانم برای خلق خواسته هام بیشتر بشه ورهاتر از قبل عمل کنم
سپاسگزارم بابت تأکید، جهت مرور آگاهی های دوره راهنمای عملی جلسات 9،10 ومرور آگاهی های دوره جهان بینی توحیدی، که همزمان با دو ره جدید متعهد به مرور اونها (جهت کم کردن شرک ورزیدن وموثر دانستن عوامل بیرونی) هستم
فقط میخوام بگم خدایا تسلیمم تسلیم از هر خیری که بهم برسانی راضی ام.
بارها میان خواندن ها بغض کردم و به شدت گریه می خوام اما الان نمیدونم اشک ها چطور از گوشه چشمانم سرازیر میشن
حتی نوشتن کامنتم هم نمیدونم برای دل خودمه و خالی کردن احساساتم یا برای آموزش های شما و برای نتیجه بهتر درک آموزش های شما که تو مکتب استاد و شاگردی دور همیم
اصلاً نمیدونم شاید یه رد پایی میزارم از نوشینی که هستم قراره خالص تر بشم.
هربار تو خودم دیدم و بارها تسلیم شدم راه ها باز و باز تر شده
فقط میخوام آگاهی هارو بشنوم و درک کنم تو تنهایی هام ،از تنهایی هام لذت می برم
خدای درونم پیدا کنم رسالت زیستنم به کمال برسونم و بعد دنیا ترک کنم
خدایا هدایتمون کن به راه خودت به راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه به آن هایی که غضب کردی.
خدایا مارا جز بنده های خوبت قرار بده
آمین
همه کلمات این نشانه و همه نظرات دوستان برای این نشانه انگار دست به دست داده اند منو به گریه بندازن.،از روبرو شدن با خودم
که میگه بنده خدا تو آگاهی هایی داشتی و دریافت کردی حالا چرا داری راهی میری که میخوای سر در گم بشی این نشانه تلنگر بزرگیه،و به موقع که احساساتم داشت به عقلم قالب می شد یه یادآوری برای من که بگه: ثابت قدم باش رو آگاهی هات رو باورهات.جا نزن و حالت خوب نگهدار مشرک نباش و شرک نورز سفت و سخت بچسب به خدات، تو وصل شو به منبع همه هدایت هات میاد
خدایا هزاران بار شکرت بابت این نشانه مقدسی که به این وضوح جوابم دادی
استاد عزیزم اومدم اینجا بنویسم که چقدر دلم گریه میخواد
میخوام مث بچه ها گله کنم و بهم جواب بدی و دلمو آروم کنی
استاد قشنگم دیشب ی خواب خیلی عجیبی دیدم
و از وقتی همون نیمه های شب چشمامو باز کردم و هوشیاری گرفتم بشدت عذاب وجدان گرفتم
استاد خواب دیدم تو ی کلاسی شبیه دوران دانشگاهم ی کلاسی برگزار کرده بودی و داشتی قانون رو توضیح میدادی و مضمون کلاس فایل های هدیه بود اما منو کلاس راه ندادی وسط کلاس به بهونه ی سوال اومدم داخل اما خیلی با احترام بهم گفتی برو بیرون بعدا بهت جواب میدم.
استاد حتی ی دوست دوران دانشگاه داشتم به اسم فریبا
اونم داخل کلاس بود اما شما اسمشو سعیده صدا میزدی و من میگفتم مگه اون دختره فریبا نبود چرا استاد بهش میگه سعیده شهریاری؟
از کلاس اومدم بیرون گفتم این که داره فایل های دانلودی رو درس میده دوره که نیست که منو راه نمیده چون نخریدم پس چرا برای فایل های دانلودی من راه نمیده داخل کلاس؟
استاد تمام قلبم پر از درده
امروز به هر بهونه ای گریه کردم
استاد مگه من کجام که منو راه نمیدی به فایل ها؟
استاد تمام وجودم پر از تشویشه
مگه من کجا رو دارم جاده خاکی میرم؟
کجارو دارم اشتباه میرم؟
مگه مدار من کجاست؟
استاد به والله خیلی خیلی دلم میخواد به خودم دلداری بدم بگم دختر این ی خواب بوده اما این خواب داره ی نشانه میده داره ی چیزی به من میگه
استاد به همان خدایی که میپرستین اگه اندازه سر سوزن واقعیت داشته باشه به والله من تمام میشم
مگه میشه منو به فایل های دانلودی راه ندین؟؟
استاد نکنه من مدارم خیلی پایینه؟
اصلا معنی این نشانه چیه؟
به والله بغض تمام وجودمو گرفته
نمیدانم کجارو دارم اشتباه میرم
من اندازه سر سوزنی دیگه تحمل ی درد جدید روندارم
امروز به مناسبت ولنتاین عزیز دلم منو برد تو دل طبیعت کنار رودخونه و برام کباب درست کرد اما به آسمون که نگاه میکردم دلم شرحه شرحه میشد میگفتم خدایا من جز تو هیچکی ندارم ی وقت دستمو رها نکنی که میمیرم
وقتی به ابرها نگاه میکردم اشکم از شوق دراومد که خدا فقط خدای زیبایی هاست که خدا فقط خدای معجزه هاست اما خدایا هیچوقت برای کسری از ثانیه هم شده منو رها نکن
گفتم خدایا من که همیشه شکرگزارت بودم پس چرا استاد منو کلاسش راه نداد؟
دلم میخواد زار زار گریه کنم دلم میخواد داد بزنم دلم میخواد همین الان دقیقا همین الان علتشو بفهمم
استاد من قلبم تحمل این جواب رو نداره به خدا
میدونم ی جارو دارم اشتباه میرم
میدونم ی خطایی این وسط هست
میدونم این ریجکت شدن حتما علت داره
اما هر چی کنکاش میکنم به چیزی نمیرسم
اینقدر دلم میخواد شده در حد ی کلمه جواب بگیرم ببینم چرا ریجکت شدم
ببینم این نشانه داره چی میگه به من
شاید بعد از چندین ماه گفتم ببینم نشانه ام درباره خوابم چی میگه؟
یعنی معنیش این هست که من مشرکم؟
یعنی توحید ندارم؟
یعنی بجز خدا به ادما چشم دوختم؟
یعنی ایمان خالص نیست؟
وای بر من اگه مسیرم به شرک ختم میشه
وای بر من اگه هم نشین شیطان شدم
وای بر من اگه رفتم سمت خطا
وای بر من اگه بخورم زمین
به والله من دیگه توان زمین خوردن و دوباره بلند شدن ندارم
قلبم اومده تو دهنم
من چجور جواب بگیرم؟
استاد عزیزم من هر لحظه با جان و دل دارم تلاش میکنم حتی شده دو دقیقه هر روز صدای قشنگتو بشنوم و جون بگیرم
اما انگاری من شاگرد به درد بخوری نیستم
انگاری حتی در مدار فایل های دانلودی نیستم
انگار لایق هم کلاسی سعیده رو ندارم
انگاری ایمان و توکل ندارم
انگاری مسیرم به شرک و شیطان ختم میشه
استاد عزیزم فقط ی کمک میتونه منو از این آشوب نجات بده
و هرگاه به مردم رحمتی [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنیت] بچشانیم به آن شادمان می شوند، و چون به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیب و گزندی به آنان رسد، ناگهان ناامید می شوند.
ایه 36 روم
•••••
سلام و نور خدمت شما ساناز قشنگم ساناز نازم دختر من عاشقم بی قید وشرط
اگه فکر کردی قراره یه کامنت کوتاه برات بنویسم بدون سعخت در اشتباهی …
قضیه خوابتو که خوندم انگار یه صدایی بهم میگفت بهش بگو اگه میتونی برو دوره جدید استاد فقط این صدا بود
این از این ….
!!!!!
میخوام از خودم بنویسم اما نمیدونم چی بنویسم!!! ساناز نمیدونم باورت میشه من 3 .4 ساعته همش تو ذهنم تو قلبم دارم باهات حرف میزنم یعنی طوریکه انگار هستی کنارم !!من ازت خیلی سوالها پرسیدم خیلی اونم بدون صدا با سکوت …
خیلی گنگم خیلی از خدا هدایت خواستم نشونه خواستم که مسیر رو برام روشن کنه که مسیر رو توحیدی برم جلو واقعا گاهی هیچی نمیدونم نمیفهمم…
قرآن هم باز کردم سر نماز اما جواب رو نیافتم حتی سر نماز گفت برو از ساناز بپرس براش بنویس (اصلا میدونی همیشه ی خدا نوشتن توی این غار حرا برام کنترل ذهن داشته آرامش داشته خوشحالی داشته لذت داشته)
بعد داشتم فکر میکردم برم کدوم کامنت با ساناز حرف بزنم دیدم ایمیل دختر خدا برام اومد دمت گرم که مینویسی میدونی از کلمه گله اصلا خوشم نمیاد اما تو وقتی مینویسیش من عشق میکنم مرسی که هستی
….
منی که دارم برات مینویسم از وسط جلسه 3 تکمیلی دوره احساس لیاقت که در مورد روابطه اومدم سراغت ،سراغ کسی که مرد و مردونه خودش خودشو نجات داده
میدونی هیچ وقت یادم نمیاد که به خودم ارزش قاعل شده باشم تا تقریبا دو سه ماه پیش یعنی در حدی زیر خط فقر احساس لیاقت بودم که اگه کسی برام هدیه میخرید یا کاری میکرد من دلم به حالش میسوخت و با عرض شرمندگی از خودم حیف میدونستم الله اکبر خدایا منو ببخش
خودم خودمو خیلی له کردم یعنی دیگه مثل الان که مطمئنم بیرون شبه و تاریک همونطور مطمئنم خودم مسؤول تمام اتفاقات زندگیمم
چند روز پیش بهت یه تعهد 3 ماهه برای بالا بردن مدارم در زمینه ثروت قول دادم
و به من گفته شد که باید ریشه درست بشه باید علف های هرز کنده بشه ازش مراقبت بشه که درنیاد به من گفته شد پات رو ترمزه به من گفته شد دست خدا رو بستی
امروز وقتی تو جلسه3 احساس لیاقت قرار شد من اصولی رو برای خودم تعیین کنم انگار انگار یه سنگینی روی من نشست .. من من هیچ اصولی ندارم هیچ … یعنی قشنگ بادی به هر جهت
من خودمو له کردم میدونی له له لههه
من تو محیطی بزرگ شدم که همیشه انگار وز و وز تو گوشمون خوندن که تو شوهرت باااید بهت پول بده یه بآااااید کنارش گذاشتن و واجبش کردن( همون حرفهای اکثریت جامعه که شاید خودتون هم میدونین)و من متاسفانه سر این قضیه همیشه دچار مشکل شدم و حس میکنم چون این دیدگاه رو دارم که همسرم باید این کار رو انجام بدم خودم جلوی ورود ثروت به زندگیم رو گرفتم خب !!!
من واقعا نمیخوام مثل بقیه باشم از دیگران کپی کنم رفتارشون و … میخوام اصول و سبک خاص خود آرزو که با روحش هماهنگه داشته باشم !!
اما اصلا نمیدونم چه کنم؟ این کار که من در زمینه ثروت همش انتظار دارم از همسرم اشکال داره نداره چه کنم ؟
چه رویه ای در پیش بگیرم؟؟؟
نمیدونم چه تصمیمی بهترین تصمیمه!!@@
دلم میخواد برسم به جایی که آروم آروم باشم و اینقدر حرص و ولع نداشته باشم تو این موضوع و به قول استاد ثروت به صورت طبیعی وارد زندگیم بشه
قبول دارم سخته اما حس میکنم برا شما شده میگم پس برا منم میشه
همین تفکر کلی من رو وابسته به بار آورده … میخوام مقتدر باشم با رعایت قانون تکامل اما تو چجوریش موندم ؟؟ چطور این ترمز رو بردارم ؟؟؟نمیدونم !!
ساناز جانم امیدوارم در زمان و مکان مناسب کامنتم به دستت برسه دختر خدا
بسیار ازت ممنونم که کامنت منو میخونی و این همه عشق و انرژی به سمت من میفرستی و شک نکن به ایینه قلبم میخوره و بازتاب میشه به لحظه لحظه ی زندگیت
بجز این ی کامنت دیگه هم برام فرستادی و اگه اشکال نداره دوتاشو همینجا بهت جواب بدم
راستش در مورد خرید دوره جدید دنبال نشانه ام حقیقتا بحث هزینه نیست اما دیدم شخصیتا وقتی تمرکزم پخش میشه نتیجه درست نمیگیرم و به قول استاد وقتی تمرکز ادم نصف میشه نتایج هم نصف نمیشه میشه گفت کلا از بین میره
و از این بابت گفتم تمرکزی فعلا رو دوره ثروت کار کنم که درامدم به لطف الله ماهانه حداقل ١6٠ میلیون تومان باشه تا ازادی مالی من بیشتر و بیشتر بشه
اما با این تفاسیر گفتم اگه نشانه ای امد حتما میخرم و به خدا بیشتر نزدیک میشم
دختر زیبا اینکه درباره استقلال مالی پرسیدین اینو بگم که من نمیدونم شما در چه شرایطی هستین و اصلا چه شغلی دارین
اما اینکه وظایف تمام هزینه ها با مرد خونه باشه من بشدت مخالفم البته اینم فقط از نظر عقاید و باورهای خودمه نه دیگران
ببین من همیشه میگم آدما با چه هدف و انگیزه ای میخوان ازدواج کنن و کنار هم باشن؟؟؟؟
وقتی هدفشون واضح و مشخص باشه قطعا خودشون متوجه میشن چه مسئولیتی در این زندگی مشترک دارن.
مثلا خود من
از اول گفتم هدف من تو این رابطه فقط کسب ارامش بیشتر و لذت بیشتر و شادی بیشتر
ببین من فقط همین موارد رو از رابطه میخوام دیگه مسئولیت مابقی موردهایی که باعث زنده موندن یک انسان میشه رو خودم برعهده گرفتم
و همیشه هم به نامزدم گفتم شما در این رابطه هر کاری کنین فقط دارین درحق من لطف میکنین و هیچ وظایفی ندارین.
خو پس من باید اینجا چیکار کنم؟
باید شغلی داشته باشم که درامد داشته باشه و تایم کاری من هم طوری باشه که به زندگی مشترکم اسیب نزنه
و منم که باید به تمام خواسته هام برسم اونم فقط تکیه به خودم و با مسئولیت خودم
من شخصا به شدت به ماشین علاقه دارم
قطعا بعد از دو سال که بخوام ماشینمو عوض کنم فقط روی پول خودم حساب میکنم و فرضا همسرم هم چیزی پرداخت کنه قطعا لطف کرده نکه وظیفه داشته
من حتی هزینه های خورد و خوراک هم به طرف گفتم شما لطف میکنی برام غذا تهیه میکنی و هزینه پرداخت میکنی و گاها منم هزینه میکنم
حالا طرف چیکار میکنه؟
همیشه و همیشه یخچال رو پر میکنه از نوشیدنی مورد علاقه من اونم به صورت شل
هر شب اصرار که بریم بیرون غذای مورد علاقت بخور
کافیه من دهنم باز کنم فلان چی میخوام کمتر از ی ساعت میخره
و هزاران مورد دیگه که شاید درست نیست بگم
نگاه دختر قشنگ
این اقایی که کنار ما هست به عنوان همسر دقیقا خود ماییم
شخص غریبه نیست که مابخوایم باهاش چرتکه بندازیم که فلان چی وظیفه توست و فلان چی وظیفه من
مگه ادم با خودش حساب وکتاب میکنه اخه؟
اون شخص دقیقا خود ماییم دقیقا خود ما
ادم که با خودش بحث نمیکنه با خودش دعوا نمیکنه با خودش قهر نمیکنه یا اصلا خودشو تو فشار مالی قرار نمیده که فلان چی رو باید بخری و تهیه کنی
این موارد طرزتفکر من هست و قطعا هر کسی نوع خاصی تفکر داره
پس ما به این نتیجه میرسیم برای اینکه مسئولیت تمام خواسته هامون بر عهده بگیریم نیاز هست به ازادی مالی برسیم و پیش زمینه ازادی مالی شغل داشتن و درامد داشتن هست
درسته؟؟؟
و نمیشه گفت فقط ی باور غلط جلو ورودی ثروت رو گرفته و قطعا هزاران باور هست که نمیزاره به ازادی مالی برسه
اگه شرایط رو داری دوره ثروت رو بخر و به قولی ی دوستی شخم بزن
و به قول استاد میخوای بدونی باورت ساخته شده یا نه به نتیجه هات نگاه کن
اگه بگم از اون عجله هایی که خودت یه زمانهایی داشتی من برای دریافت جواب از سمتت داشتم
دورغ نگفتم:)))
میدونی گفته بودم خدایا گفتی از سانازم بپرس منم لبیک گفتم هر چی بگه طبق قانون تکامل انجامش میدم که نتیجه رو ببینم
خانومی ،زیبارو قبل از نوشتن نتایجم از لحظه ای که این کامنتو برات نوشتم، لاااازم دونستم بگم عکس پروفایت چقدر آرامش بخش و برام تحسین برانگیز بود قربونت برم و برنگردم منننن …عکست بع من عظمت خدا رو بیادم میاره نقاشی خدا///
●●●●●●●●
ساناز جان از روز اولی که تصمیم به کار روی ثروت گرفتم انگار همه چی قفل شد !!! انگار خدا میخواست یه چی بگه
و الله خودش شاهده از اون لحظه ای که برات این کامنت رو نوشتم برای بریدن این ترمز و رها شدن ازش یه جوری این دور روز بهم ثروت رسیده که نگو. بدهی ای که خیلی وقتش گذشته بود و فراموش کرده بودمش یا اصلا پول پیدا کردم خودم ،من دلار به دستم رسید و و و اصلا خودم شگفت زده شدم و انگار خداوند بهم گفت اولین مانعی همینه چون این نتایج ملموستا چند روز پیش نبود….
و در زمان و مکان مماسب من رو در مدار دریافت دوره ثروت 123قرار بده به لطف خودش
بحث شرک و وابستگی این چند روزه امانمو بریده بود و به قول خودت میخوام فندک بگیرم زیر این وابستگی امروز صبح با بغض برای خداوند نوشتم
نوشتم و نوشتم خداوند رو وکیل خودم قرار دادم و پرونده روابط و ثروت رو دادم دستش بهش گفتم خدایا توی روابط رو عقل خودم حساب کردم و میبینی که چه گلی به سرم زدم شاهدی و تو ثروت هم که اگه هدایت تو نبود و من رو به این سایت هدایت نمیکردی الان شاید ورشکست شده بودم
به عظمت خودش قسم امروز تسلیمش شدم گفتم من نمیفهمم من نمیدونمم و هیچ کار فیزیکی هم تا دستور خودت نمیخوام انجام بدم و فقط رو ذهنم میخوام کار کنم و بس
بیا و این دو تا پرونده رو مدیریت کن وکیلم شو من خفه خون میگیرم و اصلا یه حس عجیبی دارم هر چند هنوز این ایمانه 100 در صد نیست اما به مرور میشه …انشاالله
کلی از ایده هایی که میگیرم از کامنتهای شماست جا داره باز ازت تشکر کنم که روز هایی بوده که به هدایت الله گوش جان سپردی و نوشتی …
قدرتی که از کامنتات میگیرم واقعا ستودنیه
ازت ممنونم که هستی ،ازت ممنونم که پیشرفت میکنی و باعث گسترش جهان میشی و ایمان رو در دل ما زنده میکنی،ازت متشکرم به خاطر اهداف عالی ای که در پیش میگیری ،ازت متشکرم که اینقدر خالصانه و پر قدرت بهم جواب میدی ،ازت متشکرم که در چیدن یکی از اصول مهم زندگیم کمکم کردی ،ازت متشکرم بابت این کامنت سرتاسر عشقی که برام نوشتی و کمکم کردی که راه ورود به جمع یک درصد جامعه که استاد همیشه ازش میگه رو پیدا کنم ،متشکرم بابت وجود پر مهرت،متشکرم کهدر ایجاد یه اصل اساسی در زندگی منه ارزو صمیمانهبهم هینت دادی که بتونم سبک شخصیخودمو فارغ از نظر دیگران داشته باشم …
خدای خوبم یادته یه روز التماست کردم از بدهی رهام کنی و منو فقط به نقطه صفر برسونی ازت خواستم و خیلی جاها نزدیک بود با حرفهای عوام و خاله زنکی بلغزد اما تو نزاشتی ،یادته وقتی شروع کردم رو سلامتیم کار کنم معجزه پشت معجزه برام فرستادی و میفرستی یادته نمیزاری باز حرفهای عوام روم اثر کنه
بیا و اربابی کن بازم برام و کمکم کن این اصل انتظار طبق عوام رو از سرم بیرون کنم و این اصل رو خودت برام بچین باشه قربونت؟؟
طبق همون چیزی که از این کامنت که دستی از سمت توست دریافت کردم ادامه بدم
عاححح یه حس رهایی بعد خوندن کامنت ساناز جان بهم دست داد که اولین بار بوووود
الهی شکررررر
الهی شکررررر
یادگاری در روز 30 بهمن 03 برای آرزوی روزها و سالهای بعد
ساناز نازم دوستت دارم بیقید وشرط
خوندن کامنتهای قبلیت و حتی کپی برداری و نوشتنون برام هنوز ادامه داره،بعضی جاها قلب حکم نوشتن میده ،نقطه های آبی که از سمتم برات میاد از سمت روح خدایی منه
سپاسگزارم بابت کامنت زیبا وپر محتوای شما،بویژه دیدگاه زیباتون در مورد جنس مخالف ومسئولیت پذیری زیبایی که بدنبال رهایی وعدم وابستگی وعدم چرتکه انداختن وحساب کتاب کردن با طرف مقابل با مثال اینکه،طرف مقابل هم خودمون هستیم ونباید با خودمون نامهربون باشیم،یا دعوا وقهرکنیم وتحت فشار مالی قرار بدیم
این دیدگاه برام جذاب وقابل درکه،هرچند در زمینه مالی همیشه خودم ساپورت میکردم
ولی با احساس قربانی شدن،ولی این احساس رهایی شما باور زیبایی هست که برای تغییر نگاه وباور من در زمینه های مختلف کمک کننده است
(( شما یک انرژی خالق هستی جز همان نیرویی که جهان را خلق کرده رابطه جهان با شما مثل رابطه دو دستگاه مبدل است ))
قانون تبدیل: چگونه جهان آنچه را که میدهی، به تو بازمیگرداند؟
یک راز عمیق در هستی وجود دارد: “جهان چیزی را به تو میدهد که تو به آن میدهی.”
این راز در قرآن با نام سنت تغییرناپذیر الهی معرفی شده است:
“فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا”
(پس هرگز برای سنت خدا تبدیلی نخواهی یافت.) (فاطر: 43)
تصور کن جهان یک آینهی بزرگ است. اگر به آن لبخند بزنی، لبخند میزند. اگر اخم کنی، اخم میکند. آنچه از تو ساطع شود، همان را بازمیتاباند. این قانون، بر زندگی همه تأثیر میگذارد، از ثروتمندان و دانشمندان گرفته تا فقرا و شکستخوردگان. تفاوت در این است که برخی آن را درک میکنند و به نفع خود به کار میگیرند، در حالی که برخی ناآگاهانه آن را نقض میکنند و در دام چرخههای منفی میافتند.
بیایید این قانون را از زاویهای تازه بررسی کنیم.
1. انرژی آنچه را که هستی، به تو بازمیگرداند – (استیو جابز و اثر نبوغ شخصی)
“جهان نمیپرسد که چه میخواهی، بلکه به آنچه که هستی، پاسخ میدهد.”
استیو جابز، بنیانگذار اپل، یک مثال بارز از فردی است که زندگیاش را بر پایهی این قانون ساخت. او هیچگاه از جهان چیزی درخواست نکرد؛ او فقط خودش را به سطحی رساند که جهان مجبور شد به او پاسخ دهد.
هنگامی که جابز اپل را ترک کرد، بسیاری فکر کردند که کارش تمام شده است. اما او انرژی خلاقانهی خود را متوقف نکرد. او روی پیکسار تمرکز کرد و یکی از انقلابیترین شرکتهای انیمیشنسازی دنیا را بنیان گذاشت.
نتیجه چه شد؟
اپل مجبور شد او را برگرداند، و او آیفون را خلق کرد، محصولی که جهان را تغییر داد.
(خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد، مگر اینکه خودشان آن را تغییر دهند.) (رعد: 11)
درس: اگر میخواهی جهان تو را ببیند، اول باید خودت را تغییر دهی.
2. انرژی تو مسیر زندگیات را تعیین میکند – (محمد علی کلی و ایمان به قدرت ذهن)
“تو همان چیزی خواهی شد که به آن باور داری.”
محمد علی کلی، یکی از بزرگترین بوکسورهای تاریخ، وقتی که یک نوجوان معمولی بود، به خودش لقب “بزرگترین” را داد. او بارها و بارها گفت:
“من بهترین هستم، حتی قبل از اینکه بهترین شوم!”
اما چه چیزی او را متفاوت کرد؟ او چیزی را به جهان داد که جهان مجبور شد آن را به او بازگرداند: ایمان به پیروزی. او خود را پیروز میدید، و نتیجهی نهایی هم همین شد.
قرآن این قانون را تأیید میکند:
“وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ”
(و اینکه برای انسان چیزی جز تلاش او نیست.) (نجم: 39)
درس: اگر باور کنی که برندهای، جهان راهی پیدا میکند تا آن را به تو ثابت کند.
3. رنجهای تو بذر موفقیتت هستند – (اپرا وینفری و تبدیل درد به قدرت)
“دردی که از آن عبور میکنی، همان چیزی است که تو را میسازد.”
اپرا وینفری در کودکی مورد آزار قرار گرفت، در نوجوانی باردار شد، و زندگیاش پر از چالشهای سخت بود. اما او تصمیم گرفت که قربانی نباشد.
او دردش را به انرژیای برای موفقیت تبدیل کرد.
به جای اینکه در نقش یک قربانی بماند، از گذشتهاش بهعنوان قدرتی برای ارتباط با میلیونها انسان دیگر استفاده کرد. این دقیقا همان چیزی است که قرآن میگوید:
“فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا”
(همانا با سختی آسانی است.) (شرح: 5)
درس: اگر با سختیها روبهرو میشوی، این نشانهای است که در حال رشد هستی. رنجهای تو سرمایههای تو هستند.
4. تو همان چیزی را دریافت میکنی که میدهی – (ایلان ماسک و قانون بازگشت سرمایهی فکری)
“هر چقدر که جهان را تغذیه کنی، جهان هم به همان اندازه به تو بازمیگرداند.”
ایلان ماسک در جوانی تمام پولش را روی پروژههایی سرمایهگذاری کرد که هیچ تضمینی برای موفقیت نداشتند. او خانه نداشت و در دفترش میخوابید. اما او یک چیز داشت: ایمان به اینکه سرمایهگذاری روی آینده، بازده خواهد داشت.
امروز، اسپیسایکس مسیر سفرهای فضایی را تغییر داده است. تسلا صنعت خودروسازی را دگرگون کرده است.
او چیزی را به جهان داد که جهان مجبور شد به او برگرداند: نوآوری و تعهد به پیشرفت.
این همان چیزی است که قرآن میگوید:
“هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ”
(آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟) (الرحمن: 60)
درس: اگر چیزی را به جهان اضافه کنی، جهان نیز چیزی را به زندگیات اضافه خواهد کرد.
5. جهان فقط بازتابی از خود توست – (بودای فقیر که پادشاه شد)
“هر چیزی که درون تو تغییر کند، بیرون از تو هم تغییر خواهد کرد.”
یک داستان قدیمی دربارهی مرد فقیری هست که از خدا شکایت میکرد که چرا به او نعمت نداده است. یک روز، فرشتهای نزد او آمد و گفت:
“تو خودت هنوز مثل یک فقیر فکر میکنی. اگر میخواهی پادشاه شوی، باید مانند یک پادشاه فکر کنی!”
مرد تصمیم گرفت دیگر ناله نکند، بلکه شکرگزار باشد. دیگر انتظار کمک نداشته باشد، بلکه خودش شروع به حرکت کند.
بهتدریج، زندگیاش تغییر کرد. او تجارت کرد، بزرگترین زمینها را خرید، و پادشاه شد.
این همان چیزی است که قرآن میگوید:
“إِنْ تَشْکُرُوا یَزِدْکُمْ”
(اگر شکر کنید، نعمت شما را افزون میکنم.) (ابراهیم: 7)
درس: اگر خودت را تغییر دهی، جهان تغییر خواهد کرد.
نتیجهگیری نهایی – آیا تو از این قانون استفاده میکنی یا در برابر آن قرار داری؟
اگر افکار تو مثبت باشند، زندگیات مثبت خواهد شد.
اگر به خودت ایمان داشته باشی، جهان راهی برای اثبات آن پیدا خواهد کرد.
اگر چیزی را به جهان ببخشی، جهان چندین برابر به تو بازمیگرداند.
بسیاری از مردم فکر میکنند که موفقیت، روزی، یا رسیدن به خواستههایشان به افراد خاصی بستگی دارد. اگر کسی حاضر به کمکشان نباشد، یا کسی در مسیرشان مانعتراشی کند، تصور میکنند که دیگر هیچ راهی باقی نمانده است. اما این یک توهم است! اگر کسی توانایی رساندن تو به خواستههایت را ندارد، پس توانایی جلوگیری از ورود آنها را هم ندارد.
این یعنی:
نه به حضور کسی برای رسیدن به خواستهات وابسته میشوی
و نه از نبودش یا مخالفتش میترسی
تنها چیزی که حقیقت دارد، این است که خداوند بینهایت راه دارد. انسانها فقط ابزارهایی در مسیرند، نه تصمیمگیرندههای نهایی.
—
واقعیتهای مهم دربارهی قدرت و ضعف انسانها
هیچ انسانی منبع رزق تو نیست. شاید کسی در مقطعی به تو کمک کند، اما روزی تو در دست خداست، نه در اختیار شخص خاصی. اگر این فرد کنار برود، خداوند راه دیگری را باز خواهد کرد.
هیچ انسانی قدرت بستن درهای نعمت را ندارد. اگر قرار باشد چیزی به تو برسد، خداوند آن را از هر مسیری که بخواهد وارد زندگیت میکند، حتی از جایی که فکرش را هم نمیکنی.
بزرگترین مانع تو، باورهای محدودکنندهی خودت هستند. اگر باور داشته باشی که بدون فلان شخص یا شرایط نمیتوانی موفق شوی، خودت در حال بستن درهای نعمت هستی.
—
چگونه این حقیقت را در زندگی ببینی؟
1. دیگران را از جایگاه “عامل موفقیت” خارج کن
بعضیها فکر میکنند که موفقیتشان به یک فرد خاص بستگی دارد؛ مثلاً رئیسشان باید آنها را ارتقا دهد، یک سرمایهگذار باید به آنها کمک کند، یا یک شخص باید در زندگیشان بماند تا خوشبخت شوند. اما وقتی به این طرز فکر وابسته شوی، خودت را محدود میکنی.
تمرین: هر روز با خودت بگو:
“رزق و موفقیت من از طرف خدا میآید، نه از طرف هیچ انسانی.”
—
2. نگران مانعتراشی دیگران نباش
آیا کسی قصد دارد جلوی پیشرفت تو را بگیرد؟ آیا کسی از تو بدگویی میکند یا موقعیتها را از تو دریغ میکند؟ اینها مهم نیستند! حتی اگر کسی تلاش کند تو را از مسیرت منحرف کند، اگر خداوند بخواهد، همان افراد ناخواسته تو را به سمت موفقیت سوق میدهند.
مثال واقعی:
یوسف پیامبر (ع) را برادرانش به چاه انداختند تا او را نابود کنند، اما همان اتفاق، او را به جایگاهی رساند که هیچکس تصورش را نمیکرد: عزیز مصر! آنها فکر میکردند که مانع رشد او شدهاند، اما در واقع، به رشد او کمک کردند!
تمرین: به هر مانعی که در زندگی داری، مثل یک “ابزار رشد” نگاه کن. بپرس:
“چطور میتوانم از این شرایط برای قویتر شدن استفاده کنم؟”
—
3. فرکانس تو، واقعیت تو را میسازد
اگر دائماً نگران باشی که “نکند فلان شخص مانع پیشرفت من شود”، خودت در حال ارسال انرژی انسداد به جهان هستی هستی. اما اگر باور کنی که نعمتها از جایی که باید، میآیند، در فرکانس دریافت قرار میگیری.
تمرین: به جای تمرکز بر موانع، روی راههای جدید تمرکز کن.
بپرس: “چه فرصتی در این موقعیت وجود دارد که هنوز ندیدهام؟”
—
جمعبندی: چگونه این نگرش را درونی کنیم؟
اگر کسی نمیتواند به تو چیزی بدهد، پس قدرت گرفتن آن را هم ندارد.
هیچ انسانی منبع رزق تو نیست؛ خداوند منبع بیپایان توست.
اگر کسی در مسیر تو مانع ایجاد کند، آن مانع میتواند سکوی پرش تو شود.
به جای نگرانی دربارهی دیگران، بر رشد شخصی، اقدام و ایمان تمرکز کن.
نتیجه: زندگی تو در دست خداست، نه هیچ انسانی! پس رها شو و به جریان نعمتها اجازه ورود بده.
مثال
مثال 1: اپرا وینفری – از طرد شدن تا امپراتوری رسانهای
اپرا وینفری در کودکی فقر شدیدی را تجربه کرد و حتی مورد سوءاستفاده قرار گرفت. وقتی وارد رسانه شد، به دلیل سبک احساسی و صمیمی اجرای خود، از اولین شغلش در تلویزیون اخراج شد. اما او بهجای اینکه این اخراج را پایان کار خود بداند، باور داشت که راههای دیگری وجود دارد. او بعدها برنامهی The Oprah Winfrey Show را راهاندازی کرد و تبدیل به یکی از تأثیرگذارترین زنان جهان شد.
پیام: کسی که او را اخراج کرد، نه توانایی کمک به او را داشت و نه توانایی مانع شدن از موفقیتش را.
حافظ:
“دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند”
تفسیر:
ملائک (فرشتگان) در جایی که شاید انتظارش نمیرفت (میخانه)، به انسان جان و روح بخشیدند. این یعنی گاهی اتفاقاتی که منفی به نظر میرسند (مثل اخراج شدن)، در واقع مقدمهای برای بزرگترین نعمتهای زندگی ما هستند.
نتیجه: اگر اپرا وینفری باور داشت که اخراج شدن یعنی پایان راه، هیچوقت به جایگاه امروزش نمیرسید. پس هر اتفاقی، حتی شکستها، میتوانند سکوی پرتاب باشند.
—
مثال 2: جی. کی. رولینگ – از فقر و رد شدن تا نویسندهای میلیاردر
جی. کی. رولینگ، نویسندهی مجموعهی هری پاتر، قبل از موفقیتش شرایط بسیار سختی داشت. او یک مادر مجرد بود که در فقر زندگی میکرد. وقتی اولین نسخهی کتابش را نوشت، دوازده ناشر آن را رد کردند. اگر او باور داشت که این ناشران “تنها راه ورود نعمتها به زندگیاش هستند”، شاید تسلیم میشد. اما او تسلیم نشد و سرانجام، یک ناشر کوچک تصمیم گرفت کتاب او را چاپ کند. امروز، رولینگ یکی از ثروتمندترین نویسندگان جهان است.
پیام: آن 12 ناشر که او را رد کردند، هیچ قدرتی برای جلوگیری از موفقیتش نداشتند.
مولانا:
“هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد”
تفسیر:
کسی که از عشق و باور قلبی خود عبور کند و حتی سختی بکشد (مثل رد شدنهای مکرر رولینگ)، در نهایت از نگرانیها و وابستگیهای بیهوده رها میشود. او دیگر به این فکر نمیکند که “چرا این افراد کمکم نکردند”، بلکه میداند که اگر راهی بسته شد، راه دیگری باز خواهد شد.
نتیجه: اگر رولینگ باور داشت که “چون این ناشران من را رد کردهاند، پس من نویسندهی خوبی نیستم”، هیچوقت به موفقیت نمیرسید. اما چون باور داشت که نعمتها از مسیرهای متفاوتی میآیند، ادامه داد و به چیزی فراتر از رؤیایش رسید.
—
جمعبندی: راز مشترک افراد موفق
هیچ فردی تعیینکنندهی سرنوشت تو نیست.
گاهی کسانی که در را به رویت میبندند، ناخواسته تو را به سمت مسیر درست هدایت میکنند.
اگر واقعاً به خواستهات ایمان داری، هیچ مانعی نمیتواند جلوی آن را بگیرد.
پس اگر درها بسته شدند، بدان که پشت آنها، چیزی بزرگتر و بهتر در انتظار توست!
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان عزیزم
این مقاله نشانه ای امروز من بود
1403.11.1
استاد عزیزم از شما و خانم شایسته بسیار ممنون و سپاسگزارم بابت این آموزش های بیسار عالی و راه گشاه که دارد زندگی ما را متحول می سازد
من امروز بعد از ختم کار هایم شروع کردم به پیاده روی کردن
چند روزی می شود که حین پیاده روی با خداوند دارم حرف می زنم
مانند دوستی که باهاش صحبت می کنیم
اول معمولاً این گونه در ذهنم می آید که خدایا تو خسته نمی شوی
استراحت نمی کنی غذا نمی خوری و این گونه سوال ها در ذهنم می آید و با خداوند در میان می گذارم
بعدش ازش سوال می کنم که تو از چی قانونی استفاده می کنی که این جهان را با این عظمت و بزرگی و این مخلوقات اینقدر قشنگداری مدیریت می کنی و هیچچیزی هم فراموش نمی شود
جالب اینکه قبلاً اصلا جرأت نمی توانستم این چنین نگاه ها را به خداوند داشته باشم
چون همیشه با ما در مورد خداوند می گفتند که آن چیزی که ما می گویم درست است و قبول کنید وجای سوال ندارد
اگر در مورد خداوند سوال داشته باشید یا شک کنید پس شما از جمله کافران هستید
و خداوند را یک جور خشمگین و ظالم به ما معرفی می کردند و ما هم مجبور بودیم که بی پذیریم
اما حالا اینگونه نیست
من هر شب یک سوره از قرآن را دانلود می کنم و می شنوم و چقدر احساس خوبی باهاش برقرار می سازم
قبلاً حتی از شنیدن صدای قرآن ترس داشتیم
چون هر وقتی صدای قرآن را از مساجد و این جور جاها می شنیدیم ناخودآگاه احساس می کردیم که یک کسی فوت کرده است
و همین باعث شده بود که از شنیدن صدای قرآن لذت نبریم بلکه ترس داشته باشیم
اما حالا دوست دارم ساعت ها قرآن بیشنوم یا مطالعه کنم
ولی تلاش می کنم که حین شیندن قرآن با هندز فری گوش دهم چون با شنیدن صدای قرآن توسط همکارانم این سوال برای شأن خلق می شود که مگر تو مذهبی هستی
جالب اینکه وقتی بی خواهیم قرآن بی خوانیم وقتی دیگران می بیند اولین سوال این است که قرآن را برای صواب می خوانی
قبلاً اری برای صواب می خواندم اما حالا برای درک بهتر از قرآن و خداوند می خونم و خلی لذت می برم و احساس خوبی بهم دست می دهد
همین امروز صبح حین کار کردن که کارهام کمی سبک بود من یکی از سوره های قرآن را دوبار شنیدم چقدر احساس خوبی بهم دست داد
حالا موقع پیاده روی کردنم قبل از مطالعه این مقاله من با خداوند خلی حرف زدم
جالب اینکه اول ازش تشکری می کنم بابت نعمت های که در زندگیم دارم
بعد خواسته های که دوست دارم بهش برسم را باهاش در میان می گذارم
و جالب اینکه این گفتگو خلی صمیمی و لذت بخش است و عجب یک حس خوبی بهم دست داده بود
و آنقدر این گفتگو طولانی شد که کلی لذت بردم
و حتی با خودم می گفتم اینکه استاد می گوید قانون تکامل را رعایت کنید واقعا دقیق است
چون من قبلاً در همین موضوع خلی ضعیف بودم
اگر می خواستم با خداوند حرف بزنم بعداز چند دقیقه حواسم پرت می شد به یک چیز دیگه و کلا فراموش می کردم
اما حالا این حس لذت بخش هی بیشتر مرا غرق این توجه کردن می گذارد
من قبلاً در این بخش خلی ضعیف و ناتوان بودم
اما به لطف آموزش های استاد عزیزم نگرشم نسبت به خداوند تغیر کرد
و خداوند را حالا مهربان غفور رحیم رزاق و نزدیک برای خودم احساس می کنم
و قلبم باز تر شده است
و جالب اینکه در این سایت دوست داشتنی هر بخش اش در مورد خداوند توحید و یکتا پرستی صحبت می شود
واقعا که استاد راسته گفته در هیچ مسجدی به اندازه سایت عباس منش اسم خداوند برده نشده است
و این قابل تحسین است
و جالب اینکه امروز در محل کارم چند بار آگاهانه از جمعی که پشت سر دیگری حرف زده می شد خلی سریع خودم را دور ساختم و گفتم جای من شیندن این حرف ها نیست
استاد عزیزم واقعا از شما ممنون و متشکرم بابت این همه آموزش های فوق العاده عالی و تاثیرگذار تان
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جویم
سلام خدمت استاد عزیزم آقای عباس منش و سرکار خانم شایسته مهربان
دوستان عزیز هم فرکانسی ام
خانم شایسته عزیز نمیدانم چطوری از شما تشکر کنم بابت این پست بی نظیری که توی سایت گذاشتی این فایل عالی امروز نشانه قدم من بود
چقدر و چقدر بینظیره این پست مفید و عالی…. رابطه توحیدعملی وشرک با (((قوانین کیهانی )))
که باور های منو جابجا کرد بی نهایت سپاسگزارم از شما سرکار خانم شایسته خسته نباشید…..
و ممنونم از شما استاد عزیزم بابت فایل فوقالعاده
(((کلید اجابت دعا ها)))که چقدر بی نظیره که باور های آدم را چقدر به یقین تبدیل میکنه….. وچقدرمن باورم میشه که اگه واقعاً باور کنم و منطقی کنم به خواسته هایم صددرصد میرسم وچقدر واضح وسلیس روان استاد توضیح میدهند که ترمز های ذهنی را برداریم به هر خواسته ای میرسیم بی نهایت سپاسگزارم گذارم استاد عزیزم بابت فایل های ارزشمند تان که راه گشای خیلیها هستش و رایگان توی سایت گذاشتین
بی نهایت مچکرم خسته نباشید
وسپاسگذار خداوند هستم هرروز و تکاملی از قوانین بی نقص جهانش آشنا میشم خدایا شکرت
خدا عمر طولانی بهتان بده استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استادان عزیزم و دوستان خوبم در این مسیر زیبا
این مقاله نشانهای امروزم بود
از مطالعه کردنش بسیار لذت بردم و حالم را و نگاهم را نسبت به نگرش و افکاری که این چند روزه دارم تغییر داد
من در این چند روز از سال نو وقتم بیشتر آزاد است و دارم در سایت کامنت های دوستان را مطالعه می کنم و فایل گوش می دهم و خلی لذت می برم
دیروز پیاده روی طولانی و لذت بخشی داشتم و حین پیادهروی داشتم به موضوع که این چند وقت ذهنم را بیشتر در گیر خودش کرده است فکر می کردم
من برای بهتر انجام شدن و درست حل شدنش به افراد فکر می کردم که آنها اگر برای من کاری کند این مسأله حل می شود
با این گونه رفتار و نگرشم قشنگ داشتم شرک می ورزیدم
چون من اینجا و در این مورد روی آدمها حساب می کردم
و قدرت خداوند را به نحوی فراموش کرده بودم
و چقدر با جزییات فکر می کردم که فلانی اگر فلان کار کند و فلانی چنین کند این مسأله من حل می شود
در حالیکه من باید همیشه روی خداوند حساب کنم و توکلم بر خداوند باشد
درست است انسانها دستی از دستان خداوند است
اما قدرت تمام جهان هستی در اختیار خداوند است
من اگر از خداوند بی خواهم او از بی نهایت طریق این گونه مسایل من را خلی راحت و آسان حل می کند
اما چیکار کنیم این ذهن فراموش کار است
حالا با خوندان این مقاله قشنگ از خواب غفلت بیدار شدم که داشتم با افکارم قدرت را به غیر خداوند داده بودم و شرک می ورزیدم
حالا دارم درک می کنم که
من هنوز قدرت خداوند
رزاق بودن خداوند
وهاب بودن خداوند
نزدیک بودن خداوند را خلی خوب درک و باور نکرده ام
اگر درک و باور می کردم که این چنین دست به دامان افراد نمی شدم برای حل شدن یکسری مسایل
من وقتی اگر به خداوند ایمان و توکل داشته باشم چرا از انسان ها ترس و نگرانی داشته باشم
چرا بی ترسم که فلانی ها بلای سرم نیاورد
چون من آنها را در ذهنم بهش قدرت دادم
حالا می فهمم که استاد چقدر همیشه تاکید داشت که هیچ کسی به اندازه پشیزی تاثیر در زندگی دیگران ندارد
فقط به این شرط که در ذهن مان به آنها قدرت ندهیم
و همان گونه ما هیچ تاثیری در زندگی دیگران نداریم
این مقاله را باید خلی زیاد مطالعه کنم تا با تمام وجودم درکش کنم
استاد شایسته مهربان از شما بسیار ممنون و سپاسگزارم بابت این مقاله و این درس های تاثیر گذار
خدای خوب و مهربانم مرا یاری و حمایت کن که بی توانم تو را بهتر درک کنم و بهتر بشناسم و بهت بیشتر ایمان بیاورم و توکل کامل بهت داشته باشم
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جویم
خدایا صد هزار بار شکرت
جالب اینکه صبح یکبار کامنت نوشتم
وقتی خواستم فرستادن دیدگاه را بزنم دیدم که اصلا وجود ندارد
هی جستجو کردم ولی نشد
منم بیرون شدم گفتم حتما حالا مناسب نیست
بعداً هدایت می شوم
حالا که آمدم دوباره زدم روی نشانهای امروزم دیدم که اری حالا درست است
بعضی موقع یک کار انجام نمی شود و ما هی فشار می آوریم که باید انجام شود
در حالیکه نمی دانیم بابا تلاش بیهوده نکن
آرام باش وقتش رسید همه چیز درست می شود
این مسیر زندگی کردن با قانون جهان هستی چقدر خوب است اگر درست درک کنیم و بی فهمیم
إلهی به امید تو
سلام خدمت همه دوستان واستاد عباس منش
من چندماهی هست که عضو سایت شدهام .در شرایط به این مسیر هدایت شدم که از نظر روحی حال خوبی نداشتم .وبا گوش دادن به ویسهای دانلودی خدارو شکر تونستم حال خودمو خوب کنم
نشانه امروز من برای جالب بود ودقیقا حس م وحال من رو درمورد شرم وخدا توصیف کرد .با توجه به اینکه اسناد خیای جاها گفتن که تا اوضاع مالی خوبی نداری نرو پول قرض کن برای گرفتن دورها امیدوارم از نظر فرکانسی با گوش دادن به ویس های دانلودی به مدارهای بالاتر بیام تا بتونم این دوره رو خریداری کنم وزندگی که ذوست دارم برای خودم خلق کنم چون من سالهاس روی خودم کار میکنم وواقعا دنبال مسیری هستم گه رسالتم رو در این دنیا پیدا کنم وامیدورام این سایت همونجای باشه که من دنبالش بود
به نام خداوند بخشنده ومهربان
سلام به استاد عباس منش عزیز واستاد شایسته مهربان که با عشق این آگاهی هایی که خودشون بهش عمل کردند ودرک کردند رو با این شفافیت
برای ما توضیح میدهند
درک بهتر خداوند وشناخت این انرژی که در وجودم جاریه وهر لحظه هدایتم میکنه که با انتخاب خودم چه قدمی بردارم،بهتر از قبل کمکم میکنه به فرکانسی که ارسال میکنم وباورها وافکارم
توجه کنم ونظاره گر اعمال وگفتارم در هر لحظه باشم
هر چند زمانیکه که در سایت حضور دارم ،این درک بهتر وآرامش بیشتر را تجربه میکنم وهنوز نیاز دارم
که زمان بیشتری رو برای شناخت بهتر خودم وتغییر باورهام بذارم وریشه ای حلشون کنم
وشکر گزار نتایجی که تاکنون با هدایت خداوند خلق کردم باشم وبا خودم مهربان تر رفتار کنم
حضور این انرژی رو در ارتباط با افراد واتفاقات وشرایطی که تجربه میکنم ،با مسئولیت پذیری خلق اونها بهتر درک کنم وآگاهانه ذهنم را با پذیرش وبخشش خودم کنترل کنم تا فرکانس خالص تری برای خلق خواسته هام ارسال کنم واین فاصله فرکانسی رو کوتاهتر کنم وبهتر از قبل از مسیر خلق خواسته ام بدون شرک ورزیدن وتوجه به عوامل بیرونی، لذت ببرم وایمانم برای خلق خواسته هام بیشتر بشه ورهاتر از قبل عمل کنم
سپاسگزارم بابت تأکید، جهت مرور آگاهی های دوره راهنمای عملی جلسات 9،10 ومرور آگاهی های دوره جهان بینی توحیدی، که همزمان با دو ره جدید متعهد به مرور اونها (جهت کم کردن شرک ورزیدن وموثر دانستن عوامل بیرونی) هستم
سلامت وشاد وپرانرژی ومصصم در این مسیر زیبا باشیم
به نام الله رزاق وهاب
من چی بگم واقعا نمیدونم چی بگم
میدونی یکی از آرزوهام اینه استاد عزیزم و مریم جان رو از نزدیک ببینم بشینم ساعتها یا حتی روزها فقط و فقط گوش بدم به حرفهاتون
اصلا قلبم باز میشه وقتی میام تو سایت و اینمطالب رو میخونم اینها همه هل میده ادمرو فقط به سمت آگاهی های ناب که شاهرگهامم باز میکنه
انگار تک تک سلول هام دارن این کلمات رو میخونن و هی ذوق میکنن
خدای من محشره
چه جهان زیبایی چه دنیای قشنگی
چه خدای قدرتمندی چه انرژی بی نظیری
خداوند به شکل باورهای ما وارد زندگی ما میشود
این جمله محشره باید روزی صدمیلیارد بار اینو بگم تا بره توووجودم و بعد کن فیکون میکنه
دوستت دارم مریم جون
خداروشکر که هستی
سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته نازنین
تمام جواب هام با این نشانه فوق العاده اومد
وقتی کلمات میخوندم دیگه برای خودم نبودم
فقط میخوام بگم خدایا تسلیمم تسلیم از هر خیری که بهم برسانی راضی ام.
بارها میان خواندن ها بغض کردم و به شدت گریه می خوام اما الان نمیدونم اشک ها چطور از گوشه چشمانم سرازیر میشن
حتی نوشتن کامنتم هم نمیدونم برای دل خودمه و خالی کردن احساساتم یا برای آموزش های شما و برای نتیجه بهتر درک آموزش های شما که تو مکتب استاد و شاگردی دور همیم
اصلاً نمیدونم شاید یه رد پایی میزارم از نوشینی که هستم قراره خالص تر بشم.
هربار تو خودم دیدم و بارها تسلیم شدم راه ها باز و باز تر شده
فقط میخوام آگاهی هارو بشنوم و درک کنم تو تنهایی هام ،از تنهایی هام لذت می برم
خدای درونم پیدا کنم رسالت زیستنم به کمال برسونم و بعد دنیا ترک کنم
خدایا هدایتمون کن به راه خودت به راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه به آن هایی که غضب کردی.
خدایا مارا جز بنده های خوبت قرار بده
آمین
همه کلمات این نشانه و همه نظرات دوستان برای این نشانه انگار دست به دست داده اند منو به گریه بندازن.،از روبرو شدن با خودم
که میگه بنده خدا تو آگاهی هایی داشتی و دریافت کردی حالا چرا داری راهی میری که میخوای سر در گم بشی این نشانه تلنگر بزرگیه،و به موقع که احساساتم داشت به عقلم قالب می شد یه یادآوری برای من که بگه: ثابت قدم باش رو آگاهی هات رو باورهات.جا نزن و حالت خوب نگهدار مشرک نباش و شرک نورز سفت و سخت بچسب به خدات، تو وصل شو به منبع همه هدایت هات میاد
به نام خدای معجزه ها
خدایی که هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست
سلام دردانه قلبم استاد سید و سلام مریم قشنگم
سلام به همه هم مسیرهای این مکتب الهی
خدایا هزاران بار شکرت بابت این نشانه مقدسی که به این وضوح جوابم دادی
استاد عزیزم اومدم اینجا بنویسم که چقدر دلم گریه میخواد
میخوام مث بچه ها گله کنم و بهم جواب بدی و دلمو آروم کنی
استاد قشنگم دیشب ی خواب خیلی عجیبی دیدم
و از وقتی همون نیمه های شب چشمامو باز کردم و هوشیاری گرفتم بشدت عذاب وجدان گرفتم
استاد خواب دیدم تو ی کلاسی شبیه دوران دانشگاهم ی کلاسی برگزار کرده بودی و داشتی قانون رو توضیح میدادی و مضمون کلاس فایل های هدیه بود اما منو کلاس راه ندادی وسط کلاس به بهونه ی سوال اومدم داخل اما خیلی با احترام بهم گفتی برو بیرون بعدا بهت جواب میدم.
استاد حتی ی دوست دوران دانشگاه داشتم به اسم فریبا
اونم داخل کلاس بود اما شما اسمشو سعیده صدا میزدی و من میگفتم مگه اون دختره فریبا نبود چرا استاد بهش میگه سعیده شهریاری؟
از کلاس اومدم بیرون گفتم این که داره فایل های دانلودی رو درس میده دوره که نیست که منو راه نمیده چون نخریدم پس چرا برای فایل های دانلودی من راه نمیده داخل کلاس؟
استاد تمام قلبم پر از درده
امروز به هر بهونه ای گریه کردم
استاد مگه من کجام که منو راه نمیدی به فایل ها؟
استاد تمام وجودم پر از تشویشه
مگه من کجا رو دارم جاده خاکی میرم؟
کجارو دارم اشتباه میرم؟
مگه مدار من کجاست؟
استاد به والله خیلی خیلی دلم میخواد به خودم دلداری بدم بگم دختر این ی خواب بوده اما این خواب داره ی نشانه میده داره ی چیزی به من میگه
استاد به همان خدایی که میپرستین اگه اندازه سر سوزن واقعیت داشته باشه به والله من تمام میشم
مگه میشه منو به فایل های دانلودی راه ندین؟؟
استاد نکنه من مدارم خیلی پایینه؟
اصلا معنی این نشانه چیه؟
به والله بغض تمام وجودمو گرفته
نمیدانم کجارو دارم اشتباه میرم
من اندازه سر سوزنی دیگه تحمل ی درد جدید روندارم
امروز به مناسبت ولنتاین عزیز دلم منو برد تو دل طبیعت کنار رودخونه و برام کباب درست کرد اما به آسمون که نگاه میکردم دلم شرحه شرحه میشد میگفتم خدایا من جز تو هیچکی ندارم ی وقت دستمو رها نکنی که میمیرم
وقتی به ابرها نگاه میکردم اشکم از شوق دراومد که خدا فقط خدای زیبایی هاست که خدا فقط خدای معجزه هاست اما خدایا هیچوقت برای کسری از ثانیه هم شده منو رها نکن
گفتم خدایا من که همیشه شکرگزارت بودم پس چرا استاد منو کلاسش راه نداد؟
دلم میخواد زار زار گریه کنم دلم میخواد داد بزنم دلم میخواد همین الان دقیقا همین الان علتشو بفهمم
استاد من قلبم تحمل این جواب رو نداره به خدا
میدونم ی جارو دارم اشتباه میرم
میدونم ی خطایی این وسط هست
میدونم این ریجکت شدن حتما علت داره
اما هر چی کنکاش میکنم به چیزی نمیرسم
اینقدر دلم میخواد شده در حد ی کلمه جواب بگیرم ببینم چرا ریجکت شدم
ببینم این نشانه داره چی میگه به من
شاید بعد از چندین ماه گفتم ببینم نشانه ام درباره خوابم چی میگه؟
یعنی معنیش این هست که من مشرکم؟
یعنی توحید ندارم؟
یعنی بجز خدا به ادما چشم دوختم؟
یعنی ایمان خالص نیست؟
وای بر من اگه مسیرم به شرک ختم میشه
وای بر من اگه هم نشین شیطان شدم
وای بر من اگه رفتم سمت خطا
وای بر من اگه بخورم زمین
به والله من دیگه توان زمین خوردن و دوباره بلند شدن ندارم
قلبم اومده تو دهنم
من چجور جواب بگیرم؟
استاد عزیزم من هر لحظه با جان و دل دارم تلاش میکنم حتی شده دو دقیقه هر روز صدای قشنگتو بشنوم و جون بگیرم
اما انگاری من شاگرد به درد بخوری نیستم
انگاری حتی در مدار فایل های دانلودی نیستم
انگار لایق هم کلاسی سعیده رو ندارم
انگاری ایمان و توکل ندارم
انگاری مسیرم به شرک و شیطان ختم میشه
استاد عزیزم فقط ی کمک میتونه منو از این آشوب نجات بده
استاد عزیزم برای قلب پر آشوبم آرامش میخوام
من سردرگمم
من گم شدم واقعا
من گم شدم واقعا
خدایا منو رها نکن که بدون تو هیچ ترینم.
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَهً فَرِحُوا بِهَا ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ
و هرگاه به مردم رحمتی [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنیت] بچشانیم به آن شادمان می شوند، و چون به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیب و گزندی به آنان رسد، ناگهان ناامید می شوند.
ایه 36 روم
•••••
سلام و نور خدمت شما ساناز قشنگم ساناز نازم دختر من عاشقم بی قید وشرط
اگه فکر کردی قراره یه کامنت کوتاه برات بنویسم بدون سعخت در اشتباهی …
قضیه خوابتو که خوندم انگار یه صدایی بهم میگفت بهش بگو اگه میتونی برو دوره جدید استاد فقط این صدا بود
این از این ….
!!!!!
میخوام از خودم بنویسم اما نمیدونم چی بنویسم!!! ساناز نمیدونم باورت میشه من 3 .4 ساعته همش تو ذهنم تو قلبم دارم باهات حرف میزنم یعنی طوریکه انگار هستی کنارم !!من ازت خیلی سوالها پرسیدم خیلی اونم بدون صدا با سکوت …
خیلی گنگم خیلی از خدا هدایت خواستم نشونه خواستم که مسیر رو برام روشن کنه که مسیر رو توحیدی برم جلو واقعا گاهی هیچی نمیدونم نمیفهمم…
قرآن هم باز کردم سر نماز اما جواب رو نیافتم حتی سر نماز گفت برو از ساناز بپرس براش بنویس (اصلا میدونی همیشه ی خدا نوشتن توی این غار حرا برام کنترل ذهن داشته آرامش داشته خوشحالی داشته لذت داشته)
بعد داشتم فکر میکردم برم کدوم کامنت با ساناز حرف بزنم دیدم ایمیل دختر خدا برام اومد دمت گرم که مینویسی میدونی از کلمه گله اصلا خوشم نمیاد اما تو وقتی مینویسیش من عشق میکنم مرسی که هستی
….
منی که دارم برات مینویسم از وسط جلسه 3 تکمیلی دوره احساس لیاقت که در مورد روابطه اومدم سراغت ،سراغ کسی که مرد و مردونه خودش خودشو نجات داده
میدونی هیچ وقت یادم نمیاد که به خودم ارزش قاعل شده باشم تا تقریبا دو سه ماه پیش یعنی در حدی زیر خط فقر احساس لیاقت بودم که اگه کسی برام هدیه میخرید یا کاری میکرد من دلم به حالش میسوخت و با عرض شرمندگی از خودم حیف میدونستم الله اکبر خدایا منو ببخش
خودم خودمو خیلی له کردم یعنی دیگه مثل الان که مطمئنم بیرون شبه و تاریک همونطور مطمئنم خودم مسؤول تمام اتفاقات زندگیمم
چند روز پیش بهت یه تعهد 3 ماهه برای بالا بردن مدارم در زمینه ثروت قول دادم
و به من گفته شد که باید ریشه درست بشه باید علف های هرز کنده بشه ازش مراقبت بشه که درنیاد به من گفته شد پات رو ترمزه به من گفته شد دست خدا رو بستی
امروز وقتی تو جلسه3 احساس لیاقت قرار شد من اصولی رو برای خودم تعیین کنم انگار انگار یه سنگینی روی من نشست .. من من هیچ اصولی ندارم هیچ … یعنی قشنگ بادی به هر جهت
من خودمو له کردم میدونی له له لههه
من تو محیطی بزرگ شدم که همیشه انگار وز و وز تو گوشمون خوندن که تو شوهرت باااید بهت پول بده یه بآااااید کنارش گذاشتن و واجبش کردن( همون حرفهای اکثریت جامعه که شاید خودتون هم میدونین)و من متاسفانه سر این قضیه همیشه دچار مشکل شدم و حس میکنم چون این دیدگاه رو دارم که همسرم باید این کار رو انجام بدم خودم جلوی ورود ثروت به زندگیم رو گرفتم خب !!!
من واقعا نمیخوام مثل بقیه باشم از دیگران کپی کنم رفتارشون و … میخوام اصول و سبک خاص خود آرزو که با روحش هماهنگه داشته باشم !!
اما اصلا نمیدونم چه کنم؟ این کار که من در زمینه ثروت همش انتظار دارم از همسرم اشکال داره نداره چه کنم ؟
چه رویه ای در پیش بگیرم؟؟؟
نمیدونم چه تصمیمی بهترین تصمیمه!!@@
دلم میخواد برسم به جایی که آروم آروم باشم و اینقدر حرص و ولع نداشته باشم تو این موضوع و به قول استاد ثروت به صورت طبیعی وارد زندگیم بشه
قبول دارم سخته اما حس میکنم برا شما شده میگم پس برا منم میشه
همین تفکر کلی من رو وابسته به بار آورده … میخوام مقتدر باشم با رعایت قانون تکامل اما تو چجوریش موندم ؟؟ چطور این ترمز رو بردارم ؟؟؟نمیدونم !!
ساناز جانم امیدوارم در زمان و مکان مناسب کامنتم به دستت برسه دختر خدا
قربونت برم منننننننن
به نام خدای معجزه ها
خدایی که هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست
سلام دختر زیبا و خوش قلب
بسیار ازت ممنونم که کامنت منو میخونی و این همه عشق و انرژی به سمت من میفرستی و شک نکن به ایینه قلبم میخوره و بازتاب میشه به لحظه لحظه ی زندگیت
بجز این ی کامنت دیگه هم برام فرستادی و اگه اشکال نداره دوتاشو همینجا بهت جواب بدم
راستش در مورد خرید دوره جدید دنبال نشانه ام حقیقتا بحث هزینه نیست اما دیدم شخصیتا وقتی تمرکزم پخش میشه نتیجه درست نمیگیرم و به قول استاد وقتی تمرکز ادم نصف میشه نتایج هم نصف نمیشه میشه گفت کلا از بین میره
و از این بابت گفتم تمرکزی فعلا رو دوره ثروت کار کنم که درامدم به لطف الله ماهانه حداقل ١6٠ میلیون تومان باشه تا ازادی مالی من بیشتر و بیشتر بشه
اما با این تفاسیر گفتم اگه نشانه ای امد حتما میخرم و به خدا بیشتر نزدیک میشم
دختر زیبا اینکه درباره استقلال مالی پرسیدین اینو بگم که من نمیدونم شما در چه شرایطی هستین و اصلا چه شغلی دارین
اما اینکه وظایف تمام هزینه ها با مرد خونه باشه من بشدت مخالفم البته اینم فقط از نظر عقاید و باورهای خودمه نه دیگران
ببین من همیشه میگم آدما با چه هدف و انگیزه ای میخوان ازدواج کنن و کنار هم باشن؟؟؟؟
وقتی هدفشون واضح و مشخص باشه قطعا خودشون متوجه میشن چه مسئولیتی در این زندگی مشترک دارن.
مثلا خود من
از اول گفتم هدف من تو این رابطه فقط کسب ارامش بیشتر و لذت بیشتر و شادی بیشتر
ببین من فقط همین موارد رو از رابطه میخوام دیگه مسئولیت مابقی موردهایی که باعث زنده موندن یک انسان میشه رو خودم برعهده گرفتم
و همیشه هم به نامزدم گفتم شما در این رابطه هر کاری کنین فقط دارین درحق من لطف میکنین و هیچ وظایفی ندارین.
خو پس من باید اینجا چیکار کنم؟
باید شغلی داشته باشم که درامد داشته باشه و تایم کاری من هم طوری باشه که به زندگی مشترکم اسیب نزنه
و منم که باید به تمام خواسته هام برسم اونم فقط تکیه به خودم و با مسئولیت خودم
من شخصا به شدت به ماشین علاقه دارم
قطعا بعد از دو سال که بخوام ماشینمو عوض کنم فقط روی پول خودم حساب میکنم و فرضا همسرم هم چیزی پرداخت کنه قطعا لطف کرده نکه وظیفه داشته
من حتی هزینه های خورد و خوراک هم به طرف گفتم شما لطف میکنی برام غذا تهیه میکنی و هزینه پرداخت میکنی و گاها منم هزینه میکنم
حالا طرف چیکار میکنه؟
همیشه و همیشه یخچال رو پر میکنه از نوشیدنی مورد علاقه من اونم به صورت شل
هر شب اصرار که بریم بیرون غذای مورد علاقت بخور
کافیه من دهنم باز کنم فلان چی میخوام کمتر از ی ساعت میخره
و هزاران مورد دیگه که شاید درست نیست بگم
نگاه دختر قشنگ
این اقایی که کنار ما هست به عنوان همسر دقیقا خود ماییم
شخص غریبه نیست که مابخوایم باهاش چرتکه بندازیم که فلان چی وظیفه توست و فلان چی وظیفه من
مگه ادم با خودش حساب وکتاب میکنه اخه؟
اون شخص دقیقا خود ماییم دقیقا خود ما
ادم که با خودش بحث نمیکنه با خودش دعوا نمیکنه با خودش قهر نمیکنه یا اصلا خودشو تو فشار مالی قرار نمیده که فلان چی رو باید بخری و تهیه کنی
این موارد طرزتفکر من هست و قطعا هر کسی نوع خاصی تفکر داره
پس ما به این نتیجه میرسیم برای اینکه مسئولیت تمام خواسته هامون بر عهده بگیریم نیاز هست به ازادی مالی برسیم و پیش زمینه ازادی مالی شغل داشتن و درامد داشتن هست
درسته؟؟؟
و نمیشه گفت فقط ی باور غلط جلو ورودی ثروت رو گرفته و قطعا هزاران باور هست که نمیزاره به ازادی مالی برسه
اگه شرایط رو داری دوره ثروت رو بخر و به قولی ی دوستی شخم بزن
و به قول استاد میخوای بدونی باورت ساخته شده یا نه به نتیجه هات نگاه کن
اگه نتیجه ای ندیدی یعنی باوری ساخته نشده
بهترین ها سهم قلب مهربونت دختر زیبا
سلام جانم سلام آرامش الهی
اگه بگم از اون عجله هایی که خودت یه زمانهایی داشتی من برای دریافت جواب از سمتت داشتم
دورغ نگفتم:)))
میدونی گفته بودم خدایا گفتی از سانازم بپرس منم لبیک گفتم هر چی بگه طبق قانون تکامل انجامش میدم که نتیجه رو ببینم
خانومی ،زیبارو قبل از نوشتن نتایجم از لحظه ای که این کامنتو برات نوشتم، لاااازم دونستم بگم عکس پروفایت چقدر آرامش بخش و برام تحسین برانگیز بود قربونت برم و برنگردم منننن …عکست بع من عظمت خدا رو بیادم میاره نقاشی خدا///
●●●●●●●●
ساناز جان از روز اولی که تصمیم به کار روی ثروت گرفتم انگار همه چی قفل شد !!! انگار خدا میخواست یه چی بگه
و الله خودش شاهده از اون لحظه ای که برات این کامنت رو نوشتم برای بریدن این ترمز و رها شدن ازش یه جوری این دور روز بهم ثروت رسیده که نگو. بدهی ای که خیلی وقتش گذشته بود و فراموش کرده بودمش یا اصلا پول پیدا کردم خودم ،من دلار به دستم رسید و و و اصلا خودم شگفت زده شدم و انگار خداوند بهم گفت اولین مانعی همینه چون این نتایج ملموستا چند روز پیش نبود….
میدونم خیلی مانع دارم راست میگی شما…امیدوارم خداوند بهم بگه چی هستن
و در زمان و مکان مماسب من رو در مدار دریافت دوره ثروت 123قرار بده به لطف خودش
بحث شرک و وابستگی این چند روزه امانمو بریده بود و به قول خودت میخوام فندک بگیرم زیر این وابستگی امروز صبح با بغض برای خداوند نوشتم
نوشتم و نوشتم خداوند رو وکیل خودم قرار دادم و پرونده روابط و ثروت رو دادم دستش بهش گفتم خدایا توی روابط رو عقل خودم حساب کردم و میبینی که چه گلی به سرم زدم شاهدی و تو ثروت هم که اگه هدایت تو نبود و من رو به این سایت هدایت نمیکردی الان شاید ورشکست شده بودم
به عظمت خودش قسم امروز تسلیمش شدم گفتم من نمیفهمم من نمیدونمم و هیچ کار فیزیکی هم تا دستور خودت نمیخوام انجام بدم و فقط رو ذهنم میخوام کار کنم و بس
بیا و این دو تا پرونده رو مدیریت کن وکیلم شو من خفه خون میگیرم و اصلا یه حس عجیبی دارم هر چند هنوز این ایمانه 100 در صد نیست اما به مرور میشه …انشاالله
کلی از ایده هایی که میگیرم از کامنتهای شماست جا داره باز ازت تشکر کنم که روز هایی بوده که به هدایت الله گوش جان سپردی و نوشتی …
قدرتی که از کامنتات میگیرم واقعا ستودنیه
ازت ممنونم که هستی ،ازت ممنونم که پیشرفت میکنی و باعث گسترش جهان میشی و ایمان رو در دل ما زنده میکنی،ازت متشکرم به خاطر اهداف عالی ای که در پیش میگیری ،ازت متشکرم که اینقدر خالصانه و پر قدرت بهم جواب میدی ،ازت متشکرم که در چیدن یکی از اصول مهم زندگیم کمکم کردی ،ازت متشکرم بابت این کامنت سرتاسر عشقی که برام نوشتی و کمکم کردی که راه ورود به جمع یک درصد جامعه که استاد همیشه ازش میگه رو پیدا کنم ،متشکرم بابت وجود پر مهرت،متشکرم کهدر ایجاد یه اصل اساسی در زندگی منه ارزو صمیمانهبهم هینت دادی که بتونم سبک شخصیخودمو فارغ از نظر دیگران داشته باشم …
خدای خوبم یادته یه روز التماست کردم از بدهی رهام کنی و منو فقط به نقطه صفر برسونی ازت خواستم و خیلی جاها نزدیک بود با حرفهای عوام و خاله زنکی بلغزد اما تو نزاشتی ،یادته وقتی شروع کردم رو سلامتیم کار کنم معجزه پشت معجزه برام فرستادی و میفرستی یادته نمیزاری باز حرفهای عوام روم اثر کنه
بیا و اربابی کن بازم برام و کمکم کن این اصل انتظار طبق عوام رو از سرم بیرون کنم و این اصل رو خودت برام بچین باشه قربونت؟؟
طبق همون چیزی که از این کامنت که دستی از سمت توست دریافت کردم ادامه بدم
عاححح یه حس رهایی بعد خوندن کامنت ساناز جان بهم دست داد که اولین بار بوووود
الهی شکررررر
الهی شکررررر
یادگاری در روز 30 بهمن 03 برای آرزوی روزها و سالهای بعد
ساناز نازم دوستت دارم بیقید وشرط
خوندن کامنتهای قبلیت و حتی کپی برداری و نوشتنون برام هنوز ادامه داره،بعضی جاها قلب حکم نوشتن میده ،نقطه های آبی که از سمتم برات میاد از سمت روح خدایی منه
در پناه حق
سلام ساناز عزیز وزیبا
سپاسگزارم بابت کامنت زیبا وپر محتوای شما،بویژه دیدگاه زیباتون در مورد جنس مخالف ومسئولیت پذیری زیبایی که بدنبال رهایی وعدم وابستگی وعدم چرتکه انداختن وحساب کتاب کردن با طرف مقابل با مثال اینکه،طرف مقابل هم خودمون هستیم ونباید با خودمون نامهربون باشیم،یا دعوا وقهرکنیم وتحت فشار مالی قرار بدیم
این دیدگاه برام جذاب وقابل درکه،هرچند در زمینه مالی همیشه خودم ساپورت میکردم
ولی با احساس قربانی شدن،ولی این احساس رهایی شما باور زیبایی هست که برای تغییر نگاه وباور من در زمینه های مختلف کمک کننده است
وهمین رهایی نعمت وآرامش وارتباط زیباتر خلق میکنه
سلامت وشادوسربلند وپرانرژی وثروتمند وسعادتمند باشید
سلام
در سوال توضیحات
(( شما یک انرژی خالق هستی جز همان نیرویی که جهان را خلق کرده رابطه جهان با شما مثل رابطه دو دستگاه مبدل است ))
قانون تبدیل: چگونه جهان آنچه را که میدهی، به تو بازمیگرداند؟
یک راز عمیق در هستی وجود دارد: “جهان چیزی را به تو میدهد که تو به آن میدهی.”
این راز در قرآن با نام سنت تغییرناپذیر الهی معرفی شده است:
“فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا”
(پس هرگز برای سنت خدا تبدیلی نخواهی یافت.) (فاطر: 43)
تصور کن جهان یک آینهی بزرگ است. اگر به آن لبخند بزنی، لبخند میزند. اگر اخم کنی، اخم میکند. آنچه از تو ساطع شود، همان را بازمیتاباند. این قانون، بر زندگی همه تأثیر میگذارد، از ثروتمندان و دانشمندان گرفته تا فقرا و شکستخوردگان. تفاوت در این است که برخی آن را درک میکنند و به نفع خود به کار میگیرند، در حالی که برخی ناآگاهانه آن را نقض میکنند و در دام چرخههای منفی میافتند.
بیایید این قانون را از زاویهای تازه بررسی کنیم.
1. انرژی آنچه را که هستی، به تو بازمیگرداند – (استیو جابز و اثر نبوغ شخصی)
“جهان نمیپرسد که چه میخواهی، بلکه به آنچه که هستی، پاسخ میدهد.”
استیو جابز، بنیانگذار اپل، یک مثال بارز از فردی است که زندگیاش را بر پایهی این قانون ساخت. او هیچگاه از جهان چیزی درخواست نکرد؛ او فقط خودش را به سطحی رساند که جهان مجبور شد به او پاسخ دهد.
هنگامی که جابز اپل را ترک کرد، بسیاری فکر کردند که کارش تمام شده است. اما او انرژی خلاقانهی خود را متوقف نکرد. او روی پیکسار تمرکز کرد و یکی از انقلابیترین شرکتهای انیمیشنسازی دنیا را بنیان گذاشت.
نتیجه چه شد؟
اپل مجبور شد او را برگرداند، و او آیفون را خلق کرد، محصولی که جهان را تغییر داد.
آیهای که این را تأیید میکند:
“إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ”
(خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد، مگر اینکه خودشان آن را تغییر دهند.) (رعد: 11)
درس: اگر میخواهی جهان تو را ببیند، اول باید خودت را تغییر دهی.
2. انرژی تو مسیر زندگیات را تعیین میکند – (محمد علی کلی و ایمان به قدرت ذهن)
“تو همان چیزی خواهی شد که به آن باور داری.”
محمد علی کلی، یکی از بزرگترین بوکسورهای تاریخ، وقتی که یک نوجوان معمولی بود، به خودش لقب “بزرگترین” را داد. او بارها و بارها گفت:
“من بهترین هستم، حتی قبل از اینکه بهترین شوم!”
اما چه چیزی او را متفاوت کرد؟ او چیزی را به جهان داد که جهان مجبور شد آن را به او بازگرداند: ایمان به پیروزی. او خود را پیروز میدید، و نتیجهی نهایی هم همین شد.
قرآن این قانون را تأیید میکند:
“وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ”
(و اینکه برای انسان چیزی جز تلاش او نیست.) (نجم: 39)
درس: اگر باور کنی که برندهای، جهان راهی پیدا میکند تا آن را به تو ثابت کند.
3. رنجهای تو بذر موفقیتت هستند – (اپرا وینفری و تبدیل درد به قدرت)
“دردی که از آن عبور میکنی، همان چیزی است که تو را میسازد.”
اپرا وینفری در کودکی مورد آزار قرار گرفت، در نوجوانی باردار شد، و زندگیاش پر از چالشهای سخت بود. اما او تصمیم گرفت که قربانی نباشد.
او دردش را به انرژیای برای موفقیت تبدیل کرد.
به جای اینکه در نقش یک قربانی بماند، از گذشتهاش بهعنوان قدرتی برای ارتباط با میلیونها انسان دیگر استفاده کرد. این دقیقا همان چیزی است که قرآن میگوید:
“فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا”
(همانا با سختی آسانی است.) (شرح: 5)
درس: اگر با سختیها روبهرو میشوی، این نشانهای است که در حال رشد هستی. رنجهای تو سرمایههای تو هستند.
4. تو همان چیزی را دریافت میکنی که میدهی – (ایلان ماسک و قانون بازگشت سرمایهی فکری)
“هر چقدر که جهان را تغذیه کنی، جهان هم به همان اندازه به تو بازمیگرداند.”
ایلان ماسک در جوانی تمام پولش را روی پروژههایی سرمایهگذاری کرد که هیچ تضمینی برای موفقیت نداشتند. او خانه نداشت و در دفترش میخوابید. اما او یک چیز داشت: ایمان به اینکه سرمایهگذاری روی آینده، بازده خواهد داشت.
امروز، اسپیسایکس مسیر سفرهای فضایی را تغییر داده است. تسلا صنعت خودروسازی را دگرگون کرده است.
او چیزی را به جهان داد که جهان مجبور شد به او برگرداند: نوآوری و تعهد به پیشرفت.
این همان چیزی است که قرآن میگوید:
“هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ”
(آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟) (الرحمن: 60)
درس: اگر چیزی را به جهان اضافه کنی، جهان نیز چیزی را به زندگیات اضافه خواهد کرد.
5. جهان فقط بازتابی از خود توست – (بودای فقیر که پادشاه شد)
“هر چیزی که درون تو تغییر کند، بیرون از تو هم تغییر خواهد کرد.”
یک داستان قدیمی دربارهی مرد فقیری هست که از خدا شکایت میکرد که چرا به او نعمت نداده است. یک روز، فرشتهای نزد او آمد و گفت:
“تو خودت هنوز مثل یک فقیر فکر میکنی. اگر میخواهی پادشاه شوی، باید مانند یک پادشاه فکر کنی!”
مرد تصمیم گرفت دیگر ناله نکند، بلکه شکرگزار باشد. دیگر انتظار کمک نداشته باشد، بلکه خودش شروع به حرکت کند.
بهتدریج، زندگیاش تغییر کرد. او تجارت کرد، بزرگترین زمینها را خرید، و پادشاه شد.
این همان چیزی است که قرآن میگوید:
“إِنْ تَشْکُرُوا یَزِدْکُمْ”
(اگر شکر کنید، نعمت شما را افزون میکنم.) (ابراهیم: 7)
درس: اگر خودت را تغییر دهی، جهان تغییر خواهد کرد.
نتیجهگیری نهایی – آیا تو از این قانون استفاده میکنی یا در برابر آن قرار داری؟
اگر افکار تو مثبت باشند، زندگیات مثبت خواهد شد.
اگر به خودت ایمان داشته باشی، جهان راهی برای اثبات آن پیدا خواهد کرد.
اگر چیزی را به جهان ببخشی، جهان چندین برابر به تو بازمیگرداند.
قانون جهان ساده است:
“تو تغییر کن، جهان تغییر خواهد کرد.”
هیچکس نمیتواند مانع رزق و نعمت تو شود، مگر خودت
بسیاری از مردم فکر میکنند که موفقیت، روزی، یا رسیدن به خواستههایشان به افراد خاصی بستگی دارد. اگر کسی حاضر به کمکشان نباشد، یا کسی در مسیرشان مانعتراشی کند، تصور میکنند که دیگر هیچ راهی باقی نمانده است. اما این یک توهم است! اگر کسی توانایی رساندن تو به خواستههایت را ندارد، پس توانایی جلوگیری از ورود آنها را هم ندارد.
این یعنی:
نه به حضور کسی برای رسیدن به خواستهات وابسته میشوی
و نه از نبودش یا مخالفتش میترسی
تنها چیزی که حقیقت دارد، این است که خداوند بینهایت راه دارد. انسانها فقط ابزارهایی در مسیرند، نه تصمیمگیرندههای نهایی.
—
واقعیتهای مهم دربارهی قدرت و ضعف انسانها
هیچ انسانی منبع رزق تو نیست. شاید کسی در مقطعی به تو کمک کند، اما روزی تو در دست خداست، نه در اختیار شخص خاصی. اگر این فرد کنار برود، خداوند راه دیگری را باز خواهد کرد.
هیچ انسانی قدرت بستن درهای نعمت را ندارد. اگر قرار باشد چیزی به تو برسد، خداوند آن را از هر مسیری که بخواهد وارد زندگیت میکند، حتی از جایی که فکرش را هم نمیکنی.
بزرگترین مانع تو، باورهای محدودکنندهی خودت هستند. اگر باور داشته باشی که بدون فلان شخص یا شرایط نمیتوانی موفق شوی، خودت در حال بستن درهای نعمت هستی.
—
چگونه این حقیقت را در زندگی ببینی؟
1. دیگران را از جایگاه “عامل موفقیت” خارج کن
بعضیها فکر میکنند که موفقیتشان به یک فرد خاص بستگی دارد؛ مثلاً رئیسشان باید آنها را ارتقا دهد، یک سرمایهگذار باید به آنها کمک کند، یا یک شخص باید در زندگیشان بماند تا خوشبخت شوند. اما وقتی به این طرز فکر وابسته شوی، خودت را محدود میکنی.
تمرین: هر روز با خودت بگو:
“رزق و موفقیت من از طرف خدا میآید، نه از طرف هیچ انسانی.”
—
2. نگران مانعتراشی دیگران نباش
آیا کسی قصد دارد جلوی پیشرفت تو را بگیرد؟ آیا کسی از تو بدگویی میکند یا موقعیتها را از تو دریغ میکند؟ اینها مهم نیستند! حتی اگر کسی تلاش کند تو را از مسیرت منحرف کند، اگر خداوند بخواهد، همان افراد ناخواسته تو را به سمت موفقیت سوق میدهند.
مثال واقعی:
یوسف پیامبر (ع) را برادرانش به چاه انداختند تا او را نابود کنند، اما همان اتفاق، او را به جایگاهی رساند که هیچکس تصورش را نمیکرد: عزیز مصر! آنها فکر میکردند که مانع رشد او شدهاند، اما در واقع، به رشد او کمک کردند!
تمرین: به هر مانعی که در زندگی داری، مثل یک “ابزار رشد” نگاه کن. بپرس:
“چطور میتوانم از این شرایط برای قویتر شدن استفاده کنم؟”
—
3. فرکانس تو، واقعیت تو را میسازد
اگر دائماً نگران باشی که “نکند فلان شخص مانع پیشرفت من شود”، خودت در حال ارسال انرژی انسداد به جهان هستی هستی. اما اگر باور کنی که نعمتها از جایی که باید، میآیند، در فرکانس دریافت قرار میگیری.
تمرین: به جای تمرکز بر موانع، روی راههای جدید تمرکز کن.
بپرس: “چه فرصتی در این موقعیت وجود دارد که هنوز ندیدهام؟”
—
جمعبندی: چگونه این نگرش را درونی کنیم؟
اگر کسی نمیتواند به تو چیزی بدهد، پس قدرت گرفتن آن را هم ندارد.
هیچ انسانی منبع رزق تو نیست؛ خداوند منبع بیپایان توست.
اگر کسی در مسیر تو مانع ایجاد کند، آن مانع میتواند سکوی پرش تو شود.
به جای نگرانی دربارهی دیگران، بر رشد شخصی، اقدام و ایمان تمرکز کن.
نتیجه: زندگی تو در دست خداست، نه هیچ انسانی! پس رها شو و به جریان نعمتها اجازه ورود بده.
مثال
مثال 1: اپرا وینفری – از طرد شدن تا امپراتوری رسانهای
اپرا وینفری در کودکی فقر شدیدی را تجربه کرد و حتی مورد سوءاستفاده قرار گرفت. وقتی وارد رسانه شد، به دلیل سبک احساسی و صمیمی اجرای خود، از اولین شغلش در تلویزیون اخراج شد. اما او بهجای اینکه این اخراج را پایان کار خود بداند، باور داشت که راههای دیگری وجود دارد. او بعدها برنامهی The Oprah Winfrey Show را راهاندازی کرد و تبدیل به یکی از تأثیرگذارترین زنان جهان شد.
پیام: کسی که او را اخراج کرد، نه توانایی کمک به او را داشت و نه توانایی مانع شدن از موفقیتش را.
حافظ:
“دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند”
تفسیر:
ملائک (فرشتگان) در جایی که شاید انتظارش نمیرفت (میخانه)، به انسان جان و روح بخشیدند. این یعنی گاهی اتفاقاتی که منفی به نظر میرسند (مثل اخراج شدن)، در واقع مقدمهای برای بزرگترین نعمتهای زندگی ما هستند.
نتیجه: اگر اپرا وینفری باور داشت که اخراج شدن یعنی پایان راه، هیچوقت به جایگاه امروزش نمیرسید. پس هر اتفاقی، حتی شکستها، میتوانند سکوی پرتاب باشند.
—
مثال 2: جی. کی. رولینگ – از فقر و رد شدن تا نویسندهای میلیاردر
جی. کی. رولینگ، نویسندهی مجموعهی هری پاتر، قبل از موفقیتش شرایط بسیار سختی داشت. او یک مادر مجرد بود که در فقر زندگی میکرد. وقتی اولین نسخهی کتابش را نوشت، دوازده ناشر آن را رد کردند. اگر او باور داشت که این ناشران “تنها راه ورود نعمتها به زندگیاش هستند”، شاید تسلیم میشد. اما او تسلیم نشد و سرانجام، یک ناشر کوچک تصمیم گرفت کتاب او را چاپ کند. امروز، رولینگ یکی از ثروتمندترین نویسندگان جهان است.
پیام: آن 12 ناشر که او را رد کردند، هیچ قدرتی برای جلوگیری از موفقیتش نداشتند.
مولانا:
“هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد”
تفسیر:
کسی که از عشق و باور قلبی خود عبور کند و حتی سختی بکشد (مثل رد شدنهای مکرر رولینگ)، در نهایت از نگرانیها و وابستگیهای بیهوده رها میشود. او دیگر به این فکر نمیکند که “چرا این افراد کمکم نکردند”، بلکه میداند که اگر راهی بسته شد، راه دیگری باز خواهد شد.
نتیجه: اگر رولینگ باور داشت که “چون این ناشران من را رد کردهاند، پس من نویسندهی خوبی نیستم”، هیچوقت به موفقیت نمیرسید. اما چون باور داشت که نعمتها از مسیرهای متفاوتی میآیند، ادامه داد و به چیزی فراتر از رؤیایش رسید.
—
جمعبندی: راز مشترک افراد موفق
هیچ فردی تعیینکنندهی سرنوشت تو نیست.
گاهی کسانی که در را به رویت میبندند، ناخواسته تو را به سمت مسیر درست هدایت میکنند.
اگر واقعاً به خواستهات ایمان داری، هیچ مانعی نمیتواند جلوی آن را بگیرد.
پس اگر درها بسته شدند، بدان که پشت آنها، چیزی بزرگتر و بهتر در انتظار توست!
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان عزیزم
این مقاله نشانه ای امروز من بود
1403.11.1
استاد عزیزم از شما و خانم شایسته بسیار ممنون و سپاسگزارم بابت این آموزش های بیسار عالی و راه گشاه که دارد زندگی ما را متحول می سازد
من امروز بعد از ختم کار هایم شروع کردم به پیاده روی کردن
چند روزی می شود که حین پیاده روی با خداوند دارم حرف می زنم
مانند دوستی که باهاش صحبت می کنیم
اول معمولاً این گونه در ذهنم می آید که خدایا تو خسته نمی شوی
استراحت نمی کنی غذا نمی خوری و این گونه سوال ها در ذهنم می آید و با خداوند در میان می گذارم
بعدش ازش سوال می کنم که تو از چی قانونی استفاده می کنی که این جهان را با این عظمت و بزرگی و این مخلوقات اینقدر قشنگداری مدیریت می کنی و هیچچیزی هم فراموش نمی شود
جالب اینکه قبلاً اصلا جرأت نمی توانستم این چنین نگاه ها را به خداوند داشته باشم
چون همیشه با ما در مورد خداوند می گفتند که آن چیزی که ما می گویم درست است و قبول کنید وجای سوال ندارد
اگر در مورد خداوند سوال داشته باشید یا شک کنید پس شما از جمله کافران هستید
و خداوند را یک جور خشمگین و ظالم به ما معرفی می کردند و ما هم مجبور بودیم که بی پذیریم
اما حالا اینگونه نیست
من هر شب یک سوره از قرآن را دانلود می کنم و می شنوم و چقدر احساس خوبی باهاش برقرار می سازم
قبلاً حتی از شنیدن صدای قرآن ترس داشتیم
چون هر وقتی صدای قرآن را از مساجد و این جور جاها می شنیدیم ناخودآگاه احساس می کردیم که یک کسی فوت کرده است
و همین باعث شده بود که از شنیدن صدای قرآن لذت نبریم بلکه ترس داشته باشیم
اما حالا دوست دارم ساعت ها قرآن بیشنوم یا مطالعه کنم
ولی تلاش می کنم که حین شیندن قرآن با هندز فری گوش دهم چون با شنیدن صدای قرآن توسط همکارانم این سوال برای شأن خلق می شود که مگر تو مذهبی هستی
جالب اینکه وقتی بی خواهیم قرآن بی خوانیم وقتی دیگران می بیند اولین سوال این است که قرآن را برای صواب می خوانی
قبلاً اری برای صواب می خواندم اما حالا برای درک بهتر از قرآن و خداوند می خونم و خلی لذت می برم و احساس خوبی بهم دست می دهد
همین امروز صبح حین کار کردن که کارهام کمی سبک بود من یکی از سوره های قرآن را دوبار شنیدم چقدر احساس خوبی بهم دست داد
حالا موقع پیاده روی کردنم قبل از مطالعه این مقاله من با خداوند خلی حرف زدم
جالب اینکه اول ازش تشکری می کنم بابت نعمت های که در زندگیم دارم
بعد خواسته های که دوست دارم بهش برسم را باهاش در میان می گذارم
و جالب اینکه این گفتگو خلی صمیمی و لذت بخش است و عجب یک حس خوبی بهم دست داده بود
و آنقدر این گفتگو طولانی شد که کلی لذت بردم
و حتی با خودم می گفتم اینکه استاد می گوید قانون تکامل را رعایت کنید واقعا دقیق است
چون من قبلاً در همین موضوع خلی ضعیف بودم
اگر می خواستم با خداوند حرف بزنم بعداز چند دقیقه حواسم پرت می شد به یک چیز دیگه و کلا فراموش می کردم
اما حالا این حس لذت بخش هی بیشتر مرا غرق این توجه کردن می گذارد
من قبلاً در این بخش خلی ضعیف و ناتوان بودم
اما به لطف آموزش های استاد عزیزم نگرشم نسبت به خداوند تغیر کرد
و خداوند را حالا مهربان غفور رحیم رزاق و نزدیک برای خودم احساس می کنم
و قلبم باز تر شده است
و جالب اینکه در این سایت دوست داشتنی هر بخش اش در مورد خداوند توحید و یکتا پرستی صحبت می شود
واقعا که استاد راسته گفته در هیچ مسجدی به اندازه سایت عباس منش اسم خداوند برده نشده است
و این قابل تحسین است
و جالب اینکه امروز در محل کارم چند بار آگاهانه از جمعی که پشت سر دیگری حرف زده می شد خلی سریع خودم را دور ساختم و گفتم جای من شیندن این حرف ها نیست
استاد عزیزم واقعا از شما ممنون و متشکرم بابت این همه آموزش های فوق العاده عالی و تاثیرگذار تان
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جویم
خدایا صد هزار بار شکرت
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم آقای عباس منش و سرکار خانم شایسته مهربان
دوستان عزیز هم فرکانسی ام
خانم شایسته عزیز نمیدانم چطوری از شما تشکر کنم بابت این پست بی نظیری که توی سایت گذاشتی این فایل عالی امروز نشانه قدم من بود
چقدر و چقدر بینظیره این پست مفید و عالی…. رابطه توحیدعملی وشرک با (((قوانین کیهانی )))
که باور های منو جابجا کرد بی نهایت سپاسگزارم از شما سرکار خانم شایسته خسته نباشید…..
و ممنونم از شما استاد عزیزم بابت فایل فوقالعاده
(((کلید اجابت دعا ها)))که چقدر بی نظیره که باور های آدم را چقدر به یقین تبدیل میکنه….. وچقدرمن باورم میشه که اگه واقعاً باور کنم و منطقی کنم به خواسته هایم صددرصد میرسم وچقدر واضح وسلیس روان استاد توضیح میدهند که ترمز های ذهنی را برداریم به هر خواسته ای میرسیم بی نهایت سپاسگزارم گذارم استاد عزیزم بابت فایل های ارزشمند تان که راه گشای خیلیها هستش و رایگان توی سایت گذاشتین
بی نهایت مچکرم خسته نباشید
وسپاسگذار خداوند هستم هرروز و تکاملی از قوانین بی نقص جهانش آشنا میشم خدایا شکرت
خدا عمر طولانی بهتان بده استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز