نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار محمد عزیز به عنوا متن انتخابی این قسمت:

با سلام و خداقوت خدمت استاد بزرگ و عزیزم

خدا رو هزاران بار شکر میکنم که در مسیر درست هستم و همراه شما و خانواده بزرگ عباسمنش هستم.

امروز هم با شوق سایت رو باز کردم و هدایت شدم به این صحبت های الهی و تاثیر گذار.

صحبت های رضا حرف دل همه ی ماهاست و وقتی صحبت میکنه انگار خود من هستم.

من نکته های آموزنده رو یادداشت کردم و میخو استم به خودم و کسانی که در راه درست هستن یه بار دیگه متذکر بشم

1 – غر نزدن و شکایت نکردن:

که چقدر میتونه فرکانس رو بالا ببره، در همه حال شاکر بودن و توجه به داشته ها.

یادمه اون زمان که قانون رو بلد نبودم بارها به پدر و مادرم غر میزدم که چرا یه مغازه نخریدید به قول رضا اون زمان که خیلی ارزان بود میشد با یه مبلغ خیلی کم یه مغازه توی بهترین جای شهر خرید و مدام میگفتم اگه من وضع مناسبی ندارم به خاطر تصمیمات اشتباه خانواده ام هستش و هیچ چیز رو در مورد خودم قبول نمیکردم و همیشه دنبال یه عامل بیرونی بودم.

منم وقتی در مسیر درست قرار گرفتم تصمیم گرفتم دیگه از هیچ چیز شکایت نکنم حتی از خودم و فقط به زیبایی ها توجه کنم و از داشته هام سپاسگزاری کنم.

2- تکامل در مورد گوش دادن فایل ها:

خودم یادمه اون اوایل فقط دو یا سه تا از فایل های شمارو داشتم و فقط اونا رو گوش میکردم آرام آرام دسترسی من بیشتر شد به واسطه جلسات آموزشی که در جایی شرکت میکردم چند تا از فایل های شما رو هم اونجا گوش کردم بعدش به پیج شما توی اینستا هدایت شدم بعدش فهمیدم شما سایت دارید و اونجا ثبت نام کردم.

الان که میبینم تکامل رو توی گوش دادن به آموزش ها کامل حس میکنم.

وقتی در مسیر درست باشی هدایت میشی به چیزهای بهتری که باید گوش بدی.

3- گله و شکایت نکردن و گناه نکردن:

همه ماها بالاخره گناه های کوچیک و بزرگ داشتیم من آگاهانه بعد از چندین سال که با خودم میگفتم دیگه فلان گناه رو انجام نمیدم و باز هم انجام میدادم دیگه با شنیدن صحبت های شما واقعا ترک کردم یک سری گناهان رو چون میخواستم به خدا نزدیکتر بشم و گناه نمیگذاره آدم به خدا نزدیک بشه.

4- تلاش نکردن برای فروش یا قالب نکردن یه محصول:

چیزی که برا خود من هم پیش آمده بود چون منم مغازه داشتم و جنس میفردختم.

چقدر سعی میکردم با حرف زدن زیاد مشتری رو قانع به خرید کنم ولی الان با شنیدن آموزش ها میگم من روی خودم کار میکنم و خدا مشتری مناسب رو میفرسته من نیاز نیست تلاش کنم برای فروش من روی باورهای ثروت ساز کار میکنم مشتری هم محصول رو میخره.

نکته مهم : تازه خیلی وقت ها به مشتری میگم نخر این به دردت نمیخوره یا این مناسب نیست، ولی اگه قرار باشه ثروت وارد زندگی ام بشه حتی با این حرف هم خداروشکر میکنم که فروش هم داشتم و مشتری انگار بیشتر اعتماد کرده بهم.

5- استاد جان گفتی تو تغییر میکنی خدا هم تغییر میکنه و دقیقا همینه:

وقتی شروع میکنیم به افزایش فرکانس و افزایش آگاهی تمام دنیای اطراف مارو خداوند تغییر میده طبق قوانین کیهانی، دیگه عادلانه تر از این مگه میشه؟؟

تو خودت رو تغییر بده تو یک قدم بردار، به قول شما خدای مهربان هزار قدم برات برمیداره خدا منتظر رفتار ماست خدا میخواد تغییر رو توی وجود ما ببینه و وقتی تغییر میکنیم نعمت هاش به سمت ما روانه میشن.

6- چقدر زیبا گفتید که وقتی مثلا بدهی ها رو پرداخت میکنیم بعدش میگیم خانه و ماشین میخوایم در صورتی که قبلش فقط می گفتیم خدایا این بدهی رو بدم این قسط رو بدم

ولی وقتی به یه نعمتی که درخواست داشتیم می رسیم انگار خیلی زود فراموش میکنیم که قبلا چی بودیم.

من آگاهانه به هرچی میرسم هر روز بابتش شکرگزاری میکنم و میگم این قبلا نبود الان خدا بهت داد و طبق آیه قرآن اگه من بی توجهی کنم به نعمت هایی که درخواست داشتم و بهم داده شده من جزو اسراف کاران خواهم بود.

من هر لحظه قدردان هر آنچه وارد زندگی میشه هستم و این حس خوب و شکرگزاری منو هدایت میکنه به نعمت های بیشتر.

من به هرچی میرسم واقعا خودم رو بهتر می شناسم و میگم که ببین داری تغییر مکنی و نعمت ها بیشتر شد پس ادامه بده طبق قانون به خواسته های بعدی هم میرسی.

7- اگه خودمان را دوست داریم نباید به بدن ضربه بزنیم:

من توی این مسئله خیلی بد نبودم ولی غذاهای نامناسب زیاد میخوردم و خیلی چاق شده بودم من از 68 کیلو رسیده بودم به 90 کیلو که این منو اذیت میکرد و از اونجایی که وقتی در مسیر درست میفتی همه چیز تغییر میکنه خواست خدا این بود که توی مسیر تغذیه مناسب قرار بگیرم و بدون اینکه ورزش سنگینی بکنم حدودا 25 کیلو کم کردم و الان 65 کیلو شدم.

این خیلی برام تغییر بزرگی بود چون حدودا 13 سال بود که دوست داشتم وزنم کم بشه و خوراکم مناسب بشه که شکر خدا بهش رسیدم.

8- نوشتن خواسته ها معجزه میکنه:

خودم چقدر معجزه دیدم از نوشتن. چند وقت پیش یه سر رسید مربوط به سال 79 پیدا کردم دیدم اون زمان یه سری خواسته ها رو توش نوشتم و دیدم خیلی از اونا رو بهش رسیدم که اصلا یادم هم نبود چنین چیزی نوشتم.

الان آگاهانه دارم خواسته هام رو مینویسم چون مطمئنم معجزه میکنه و خیلی سریعتر میتونم به خواسته هام برسم.

9- کنترل کلام مساوی است با کنترل ذهن:

هر بلائی سر ما میاد از زبان ماست هر نا زیبایی که توی زندگی داریم از صحبت هایی هست که در طول روز انجام میدیم.

واقعا کنترل زبان معجزه میکنه.

من خیلی وقته هر حرفی رو نمیزنم به هیچ وجه کلام زشت نمیگم سعی میکنم غیبت نکنم و دروغ نگم سعی میکنم راجع به زیبایی ها با خودم و دیگران صحبت کنم و نتیجه اش تغییر باور هام شده و تغییر باورها باعث ایجاد حس رضایت و حال بهتر و شادی بیشتر شده.

در پایان

خداروشکر که توی مسیر درست هستم و هدایت شدم به این صحبت های الهی و مطمئنم روزم رو ساختم با توجه بخوابم نکات زیبا و تا آخر روز بیمه خداوند مهربانم.

براتون شادی و عشق آرزو میکنم

یا حق

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.


اگر می خواهید نتایج خود را با ما به اشتراک بگذارید:

اگر می خواهید درباره نتایج خود با استاد عباس منش صحبت کنید، می توانید یک ویدئو درباره صحبت از نتایجی آماده کنید که با استفاده از آموزه های استاد عباس منش در زندگی خود خلق کرده اید.

از آنجاییکه ارسال ویدیو از طریق ایمیل شما به آدرس ایمیل وبسایت ما محدودیت دارد، می توانید این ویدئو را در جایی مثل صفحه اینستاگرام یا یوتیوب خود قرار دهید و سپس لینک آن صفحه را به آدرس ایمیل سایت، ارسال کنید و ما را درباره ویدئو خود مطلع کنید.

برای ضبط ویدئوی نتایج خود، سعی کنید از این فرمت استفاده کنید:
1. ویدئو نتایج خود را در مکانی ساده، خلوت، آرام و بدون عوامل حواس پرتی ضبط کنید. یعنی مکانی که تمرکز شما به صورت کامل بر اصل موضوع باشد.

2. اگر با موبایل این ویدئو آماده می شود حتماً ویدئو را به صورت افقی ضبط کنید. یعنی موبایل را در حالت Horizontal قرار دهید.
2. سعی کنید ویدئوی خود را به این شکل بخش بندی کنید:
به چه شکلی با آموزش های استاد عباس منش آشنا شده اید؟
از چه فایلها و دوره هایی استفاده کرده اید؟ (می توانی نام دوره ها یا آموزش های استفاده شده را قید کنی و اگر زیاد هستند، نام فایل یا دوره ای را قید کنی که در آن مورد بیشترین تأثیر را در نتایج شما داشته)

  • در چه شرایطی شروع به تغییر زندگی خود کردی؟
  • چه اقدامات عملی را برای بهبود زندگی خود انجام دادی؟
  • بر چه ترسهایی غلبه کردی؟
  • چگونه کانون توجه خود و ورودی های ذهن خود را کنترل کردی؟
  • و چطور ایمان و توکل به الله را در عمل نشان دادی؟

در یک کلام، تغییرات ایجاد شده در کیفیت زندگی خود در تمام جنبه ها را با جزئیات مناسب و مرتبط، قید کنید.

آدرس ارسال ایمیل به گروه تحقیقاتی عباس منش:

[email protected]


سایر قسمت های «نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش»

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    249MB
    23 دقیقه
  • فایل صوتی نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9
    22MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

454 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آفرین روان پاک» در این صفحه: 1
  1. -
    آفرین روان پاک گفته:
    مدت عضویت: 2407 روز

    سلام سلام سلام

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم جانم

    سلام خانواده فرکانسی جذاب من

    آقای عطار روشن عزیزم سلام

    خیلی وقته که می شناسمتون از رو کامنت های پر مغزتون به پروفایلتون هدایت شده بودم و کلی تحسینتون می کردم همیشه و هربار که کامنتی ازتون می دیدم محال بود از دستش بدم. و وقتی که تو فایل اول استاد به اسم کوچیک خطابتون کردن اصلا به دلم افتاد شمایید و وقتی که دیدمتون بلند گفتم می دونستم می دونستم

    چقدر تا به همین قسمت صحبت هاتون چراغ راه ما شده. سپاسگزار خداوندم برای داشتن عزیزانی مثل شما ، شاگرد زرنگ های کلاس استاد جانم که الگوی قوی برای ذهن من هستید. چقدر تحلیل هایی که استاد رو مسیر پیشرفت شما می کنند راه رو برام واضح تر می کنه. استاد جانم سپاسگزارم که با این صورت زیبا و بشاش با این کیفیت عالی لذت آگاهی هایی که به روح ما جاری می کنید رو دوچندان می کنید.

    اما نکاتی که در لابلای صحبت های آقارضا تلنگری برام بود رو می نویسم :

    اول از همه اینکه گفتن به طور واضح و قاطع گله و شکایت رو گذاشتن کنار. گله و شکایت به قول مادرشون (که روحشون غرق نور باد) همون ناشکریه دیگه. کفرانه نعمته. هر آنچه که داریم که باعث ذره ای حتی فقط ذره ای آسایش ماست اما به جای توجه به اون به چیزهایی که ناخواسته است توجه می کنیم. وای خدای من که من هر روز با خودم تکرار می کنم : خودت رو غرق داشته هات کن. غرق غرق غرق

    نکته بعدی که برام مهم بود این بود که :

    چندین ماه صبح تا شب فایل گوش می دادم و کارهایی که می گفتید انجام ندید رو انجام نمی دادم.

    می دونی چقد عزم جزم می خواد؟ چقدددددد ؟؟؟؟

    واقعا تحسینتون می کنم

    این حرفتون باعث شد به خودم نگاه بندازم

    و به اینکه تلاشم رو می کنم که فایل های استاد رو به هر بهانه ای تو وقتای خالیم گوش بدم. به اینکه تلاشم رو می کنم در موردش با کسی صحبت نکنم ( الا خانواده هم فرکانسیم ) و نشتی انرژی نداشته باشم.

    به شکل واضحی از اخبار و خبرهای بد دوری کردم و بهشون بی توجه بودم و سعی کردم رو نکات مثبت تمرکز کنم.

    سعی کردم و می کنم که توجهم رو زیبایی ها باشه.

    شب هر ساعتی بخوابم صبح زود بیدار بشم و دیگه تا لنگ ظهر خوابیدن ندارم حتی اگه بگم بابا تا دیروقت بیدار بودم و کار کردم و حقمه.

    سعیم رو می کنم آگاهانه احساسم رو خوب نگه دارم حتی وقتی حسم بد میشه ی کاری کنم از اون حال در بیام. سعیم رو می کنم هر روز در جهت کارم نکته ای جدید یاد بگیرم و مستمر کار کنم.

    اینکه هر روز حتما بعد بیدار شدن و قبل از خوابیدن اولین کاری که می کنم سپاسگزاری و تمرین رو خواسته ها و باورهام باشه .

    هر روز حتما حداقل ی ساعت زبان می خونم.

    هر روز حتما فایل گوش می دم و با خودم و یا همسرم دوتایی صحبت می کنیم و الان هم که قدم بعدی رو برداشتم .

    تمرکز بیشتر رو فایل ها ، نت برداری و کامنت گذاشتن.

    اینکه در مورد آدم ها قضاوت نکنم هم ، پشتشون بدگویی نکنم هم هست و حتی به قول استاد رو خوبی گفتن پشت سر همون ادم هایی که حتی ذهنم نسبت بهشون مقاومت داره سرمایه گذاری می کنم. الهی شکرت.

    آفرین بهت آفرین ! تو معرکه ای دختر! ادامه بده!

    آره اینا همش تغییره اینا همش تغییرات بزرگی که من کردم و البته که بزرگترش می کنم. گسترشش می دم. چقدر جذابه که ما ی قدم بر می داریم و جهان برای ما صد قدم بر میداره و انصافا همینه. دقیقا همینه.

    نکته جذاب بعدی برام این بود:

    کاری رو انجام می دادم که احساس می کردم درسته. که احساسشون خوب میشد.

    نکته طلایی بعدی بود برای من

    و دوباره تاکید به قانون احساس خوب اتفاق خوب

    مهم اون احساسه. حتی واقعا هم اگه اون کارت درست نباشه اما بهت احساس بهتر داده و بخوای نخوای هدایت میشی به بهترین ها و کار درست ها.

    و البته صحبت های ناب استادجانم :

    وقتی ما شروع می کنیم باورهامون رو در مورد خداوند تغییر دادن ، خداوند واقعا عوض میشه.

    چون

    مثلا این باور رو داری که من آدم گناهکاریم و هرچقدر بلا سرم بیاد بار گناهانم کم میشه و اون دنیا شرایطم بهتر میشه. این باوری که ما نسبت به خداوند داشتیم اون اتفاقات رو رقم میزنه.

    حالا اگه دیدگاه متفاوتی رو به خداوند داری ، خداوندم نتایج متفاوتی رو در زندگیت به وجود میاره.

    اگر خداوند رو آینه در نظر بگیرید بازتاب خداوند به ما عوض میشه به خاطر اینکه ما نگاهمون به اون آینه تغییر کرده . فرکانس متفاوتی رو داریم می فرستیم.

    بنابراین پربیراه نیست که بگیم وقتی که من شروع کردم به این تمرین ها ( دقت کنید به تمرین ها ، می دونم که خیلی هامون انجامش می دیم و اما بعد با خودمون میگیم من که تغییر نکردم. من که کوه نکندم )

    یا سپاسگزاری کردم یا حالم بهتر شده یا احساس گناه کمتری داشتم یا خودمو کمتر سرزنش کردم یا خداوند رو وهاب دیدم بخشنده دیدم رحمان دیدم رحیم دیدم ، ی ذره بهتر شدم احساسم نسبت به خودم بهتر شد ، به این معناست که خداوند تغییر کرده و واقعا خداوند تغیر می کنه! البته این به این معنیه که تو هم تغییر کردی!

    اما قسمت هیجان انگیز ماجرا که کلی تلنگر بود برام :

    نتایج شروع می کنه به تغییر کردن وقتی ما نگاهمون به خداوند تغییر می کنه

    اما اگه بخوایم نتایج پایدار باشه یعنی یویویی نباشه یعنی مستقیم به سمت بالا باشه و نتایج بهتر و بهتر و بهتر بشه :

    نیازمند اینه که ما تغییراتمون عمیق تر و واقعی تر و درونی تر و درست تر باشه.

    جذاب تر این نکته بود که بالا هم اشاره کردم و در خودم به وضوح دیدمش :

    خیلی وقت ها تغییرات خوبی کردیم اما توقعمون بارها و بارها بیشتر از تغییری که کردیم میره بالاتر.

    می خوام به خودشناسی برسیم این موقع ها . که ما داریم تغییر می کنیم نتایجم داره تغییر می کنه اما توقعات ما خیلی بیشتر از میزانی که ما تغییر می کنیم میره بالاتر.

    این حرف استاد یادآور همون بود که می گفتن هر ماه تغییراتشون رو می نوشتند و خودشون رو تحسین می کردن تا عزت نفسشون ، ایمانشون و قاطعیتشون در عمل به قوانین بدون تغییر خداوند بالاتر بره.

    و چقدر جالبه که ذهن از ی جایی به بعد انقدر ورودی مناسب بهش دادی و تغییراتتو مرور کردی و بهش گفتی و نوشتی و شنیدی و در موردش حرف زدی دیگه خودش میاد تغییراتتو تو خودش مرور می کنه. اونا رو با خودش نشخوار می کنه. چه خوب. خدای من شکرت

    نکته دیگه آقا رضا که بر گرفته از آگاهی های استاد بود و به نوعی خط مشی زندگیشون شد و برام مهم بود این بود:

    آدمی که برای خودش ارزش قائله به خودش ضربه نمی زنه به خودش آسیب نمی زنه.

    آدمی که لیاقت داشته باشه و بخواد لیاقتشو به دنیا نشون بده ، کارهایی که بهش آسیب می زنه رو انجام نمی ده.

    باید تو خودمون نگاه کنیم و ببینیم چه کارهایی می کنم که به خودم آسیب می زنه

    مرور خاطرات تلخ گذشته

    سرزنش کردن خودم

    تو رودربایستی موندن و تو فشار موندنم که اصلا شرکه محضه

    چقدر از این جور ضررهای مخفی به خودمون می زنیم و برامون عادیه؟!

    و نکته بعدی :

    عمل کردن بود! عمل نه حرف مفت!

    عمل کردن به آنچه که استاد در محتواهای رایگان می گفتند

    ( کاری که من الان انجام میدم. و ایمان دارم به این راه. امکان نداره با این همه آگاهی من تغییر نکنم. و چقدر مشتاق روزی هستم که تمام محصولات رو هم خریده باشم و البته به تمامشون هم عمل کرده باشم. می دونم که تکاملم رو دارم طی می کنم. وای خدایا چقدر نزدیک و نزدیک و نزدیک تر میشم.

    ایمان دارم که وقتی تصمیم میگیریم که تغییری در زندگیمون ایجاد کنیم و اقدام می کنیم ،( دقت کنید اقدام می کنیم ) جهان هم به کمک ما میاد.

    ایمان دارم بهش

    براش نمونه دارم

    بارها و بارها تو زندگی مون پیش اومده کافیه کمی بهتر نگاه کنیم )

    و آگاهی های ناب استاد :

    چقدر مهمه که شروع کنیم به شکایت نکردن از هرچیزی…

    در واقع توجه کردن به نکات منفی هرچیزی رو کنترل کنیم.

    این همون تغییر اساسیه. تغییر بسیار بزرگ همینه.

    دلیل هم داریم : چون وقتی شما در مورد ی موضوعی صحبت می کنید ناخودآگاه توجهتون به مراتب به اون موضوع بیشتر و بیشتر میشه.

    به همین دلیل هم تا جایی که می تونید زیپ دهنتون رو ببندید وقتی می خواید غر بزنید وقتی می خواید شکایت کنید وقتی می خواید در مورد چیزهای نامناسب صحبت کنید. وقتی می خواید غیبت کنید تهمت بزنید.

    فقط زمانی زیپ باز باشه که می خواید تعریف کنید می خواید زیبایی ها رو بگید می خواید باورهای مناسب رو بگید می خواید حرف های قشنگ بزنید.

    چون اگه کلامتون زبانتون رو کنترل کنید می تونید ذهنتون رو کنترل کنید.

    و باور اینکه کنترل زبان ( و من اضافه می کنم کنترل گوش حتی ) خیلی کار راحتیه!

    یعنی آگاهانه تلاش می کردم موضوعات نامناسب رو نشنوم و در مورد موضوعات نامناسب صحبت نکنم.

    و همین یک تغییر بسیار بسیار بزرگه مخصوصا برای آدم هایی که صبح تا شب دارن نق می زنن فقط گله می کنند فقط در مورد چیزهایی که نمی خوان صحبت می کنند

    صبح تا شب دارن به ناخواسته ها توجه می کنند و تعجب می کنند که چرا هر روز اوضاع داره بدتر و بدتر میشه. چون قانون اینه که به هرچیزی توجه کنی از اساس اون موضوع وارد زندگیت میشه.

    ( به زندگیم نگاه می کنم واقعا چیزهای نامناسب، اتفاق های عجیب غریبی که دیگران با هیجان و آب و تاب تعریفش می کنند به جرات میگم برام دیگه اتفاق نمیفته. آره. واقعا این طوره.

    به ندرت پیش میاد

    من واقعا تمام سعیمو می کنم به ناخواسته ها توجه نکنم.

    و دقیقا انگار الان دارم بیشتر درک می کنم ناخواسته هایی که هنوز تو زندگیم همراهمه یا بهتر بگم خواسته هایی که هنوز رنگ واقعیت نگرفتن واسه نشخوارهای ذهنیم با باورهای محدود کنندم در موردشون.

    با ترس هایی که میاد و میره تو ذهنم.

    و من روشون کار می کنم. می دونم می خوام تغییر کنم و هدایت میشم.

    تقریبا همه آدم هایی که بیشتر باهاشون در ارتباطم می دونند پیش من گله کردن فایده نداره من لی لی به لالاشون نمی ذارم. شاید قطع نشده اما از خودم راضیم که قبلا مهربونی رو تو این میدیدم که قربون صدقشون برم و به درد دلشون گوش بدم اما الان واقعا نمیگم صد در صد اما هشتاد نود درصد تغییر کردم.

    پس باز هم به خودم تبریک می گم. به تغییرات بزرگی که کردم اما در مورد خودم نمی دیدمشون یا کم اهمیت می دیدمشون . آفرین به خودم. دمم گرم. ادامه میدم. خدای من سپاسگزارم )

    و

    در مورد چیزهایی که ناراحتت می کنه صحبت نکن. اشکال نداره بذار تو ذهنت بمونه اما در موردش حداقل صحبت نکن. فعلا شاید نتونم ذهنم رو کنترل کنم اما کلاممو می تونم کنترل کنم که. بیام قدم اولو انجام بدم. و وقتی صحبت نمی کنی آرام آرام می تونی ذهنتم بیشتر کنترل کنی.

    خدای من سپاسگزارم برای این همه آگاهی که از صبح تا به الان باهاش مشغول بودم. تو لحظات مختلف به یادشون می آوردم و با خودم مرور می کردم. سپاسگزار این زمان این مکان این حالم هستم پروردگار یکتای من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: