نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9 - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-17 00:09:402024-09-24 19:36:17نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 9شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
زمانی که باورهای خود را در مورد خداوند تغییر می دهیم:
رفتار خداوند در مورد ما تغییر خواهد کرد
اگر خداوند را آینه ای در نظر بگیریم:
بازتاب آن نسبت به ما تغییر کرده چون دیدگاه متفاوتی را به خداوند داریم و خداوند واکنش متفاوتی به ما نشان خواهد داد
ممکن است در ابتدا:
متوجه تغییرات خود نشویم از نتایج رخ داده شده:
می توانیم به تغییر باورهای خود پی ببریم
اگر به دنبال نتایج پایدار به صورت مستمر هستیم:
باید تغییرات ما عمیق تر واقعی تر درونی و درست تر شود
بنابراین:
زمانی که نگاه ما به خداوند تغییر می کند:
نگاه خداوند به ما تغییر خواهد کرد
خواسته های ما:
هر روز بیشتر و بیشتر می شود و به همین دلیل زمانی که به خواسته های خود دست میابیم و تغییر می کنیم توقع و انتظار زیادی از خود و نتایجمان داریم و سپاسگزار :
خواسته های تحقق یافته ی خود نیستیم
زمانی که ما به سمت خداوند قدم برمی داریم:
خداوند هزاران قدم به سمت ما بر می دارد
داشتن احساس کمی بهتر از قبل:
مهم ترین تغییری است که همواره باید در زندگی ما تداوم و ادامه یابد
بسیار مهم است:
کانون توجه خود را کنترل کرده درباره ی اتفاقات نامناسب:
شکایت و اعتراض نکرده و تمرکز خود را بر نکات مثبت و زیبایی ها قرار دهیم
زمانی که در مورد نازیبایی ها صحبت می کنیم:
تمرکز ما بر آنها بیشتر می شود
پس تا جای ممکن زمانی که:
خواستیم تهمت بزنیم غیبت کنیم حرف های نامناسب و نازیبا بزنیم گله و شکایت کنیم زبان و سخنان جاری بر ان را کنترل کنیم
زمانی که بتوانیم زبان خود را کنترل کنیم:
می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم
افراد منفی که همواره از اوضاع و شرایط نامناسب گله و شکایت دارند را :
آگاهانه حذف کنیم
شیطان غیبت را:
نزد ما جذاب نشان می دهد آگاهانه جریان آن را با استفاده از ابزار مناسب مانند هدفون یا ترک محل .. قطع کنیم
آگاهانه تلاش کنیم از ابزارهایی استفاده کنیم که:
صحبت های نامناسب را نشنویم و درباره ی موارد ناجالب و نامناسب با هیچ کسی صحبت نکنیم
قانون:
به هر چیزی توجه کنیم از اساس همان وارد زندگی ما می شود
اگر در مورد نازیبایی ها صحبت می کنیم:
از جنس همان را جذب خواهیم کرد
اجازه دهیم :
موارد نامناسب در ذهن ما باقی بماند و هرگز و تحت هیچ شرایط در مورد آنها صحبت نکنیم
زمانی که در مورد موارد ناجالب و نامناسب صحبت نکنیم:
به راحتی می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
فایل 9 آقای عطار روشن
سلام به همگی
امروز چهارمین روز از تمرکز من روی سپاسگزاری هست.
جمله :«جهان آینه تمام نمای درون ماست.»
استاد تو بخش اول این فایل اول میگن صحبت آقا رضا رو که میگه:« من فکر میکردم صحبتهای شما رو گوش میدم و سپاسگزاری میکنم و خدا خودش کارها رو انجام میده و من نمیخواد تغییر خاصی کنم!»
چقدر دیدگاهشون با من در شروع مسیرم متفاوت بوده.
یادمه من همیشه دنبال این بودم که کارهای درست انجام بدم و نگاهم این بود که ؛ نتیجه کارهای درست رفاه بیشتر و ثروته.
و در ضمن همه اشرف مخلوقات نمیتونن کارهای درست رو انجام بدن.من میخوام جز اونهایی باشم که بلدن کار درست انجام بدن.
بخاطر همین همش اعمال خودم رو میسنجیدم و همش میخواستم خودم به شخصه همه کارهام رو از کوچیک تا بزرگ انجام بدم و دنبال درست ترین شکل کارها بودم و تموم تلاشم رو برای انجامشون به کار میگرفتم و انجام میدادم.
بعدش که میدیدم رفاه بیشتر و ثروت ،اونجوری که من دلم میخواد نیومده تو زندگیم میگفتم حتما من هنوز اون روش درسته رو دیدا نکردم!؟ و میگشتم دنبال درستی های بیشتر(الان یادم اومدا!!!)
و در ادامه استاد میگن : خدا تغییر میکنه به تناسب تغییرات ما. و اگه ما یه قدم برداریم خداوند انصافا هزار قدم برمیداره به سمت ما.»
من تو ذهنم نگاههای خودم به زندگی رو یاد میارم.
نگاهی در من که باعث این توقعی که استاد گفت میشه.
نگاه وباوری در من که اگه یه کوچولو خوب کردم خودم رو توقع یه کوه نعمت دارم از خدا.
این نگاه در من برمیگرده به کج فهمی این جمله: «انسان اشرف مخلوقات هست.»
الان میفهمم که تو باورهای من ،چه توقعاتی از خدا برام بوده تا اینجای مسیر زندگیم و چطوری میفهمیدم خدا رو در زندگیم.
تثبیت چیه اصلا؟من تثبیتی نمیفهمیدم.
من میخواستم یه کار خوب کنم و در قبالش کلی رفاه بگیرم.
مثلا اگه یه روز ده تا سپاسگزاری کردم از خدا ، در عوضش خدا چندین برابرش بهم مشتری بده اون روز.
و اگه اینجوری نمیشد و یا تعداد دفعات خیلی کمی میشد. ترجیح میدادم به اصل نبود سپاسگزاری فکر کنم و بگردم دنبال راه کار اصلیه.
من اینقدر گارد داشتم نسبت به سپاسگزاری ها.
توقع در سپاسگزاری از خدا
یعنی من خدا رو سیستم نتونسته بودم بپذیرم دیگه
شخصی میدیدم که در قبال سپاسگزاری باید قدرم رو بدونه و بهم محبت کنه و نعمت بده.
بزرگ شدن ظرف وجود رو دقیقا برای همین نگاهم نمیتونستم بفهمم.
درکم از فراوانی دقیقا بخاطر همین نگاه و برداشت کج از اشرف مخلوقاتم کم بوده.
ولی تو این فایل اینو هم فهمیدم در خودم.
که وقتی من چیزی رو در خودم میسازم و میپذیرم شاید شل کرده باشم یکم ولی برگشت بطور کامل به مسیر اشتباه نداشتم.
یعنی میدونم که دیگه برگشت از مسیر تا روزی که زنده ام ندارم.
و الان بهتر میفهمم استپهام به نشانه عدم تثبیت چیزی درونم هست و باید بگردم و پیدا و اصلاحش کنم.
اعتراف میکنم خیلی شیرین تر شده برام ادامه مسیرم.اینو از حال خوبی که الان دارم میتونم بفهمم.
الهی شکر
بنام کسی که مرا افرید
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
امیدوارم هرلحظه که این کامن رو دارید میخونید در بهترین شرایط خودتون باشید.
وقتی ما از حرف های منفی کار ورفتار های منفی دوری میکنیم تغییرات رو دیگران در خودمون یافت میکنیم یا توی این فایل مادر رضا متوجه ش رفتار های رضا شده.
کاری های منفی: از نظر من کاری های هستند که به تو حس گناه میدهد اگرچه تویی فرد دیگر همچنین مورد یافت نشه ولی خود من سعی میکنم های که بهم حس گناه میده یا از خودم متنفرم بشم و احساس گناه بکنم دوری میکنم.چون وقتی اون کار رو انجام حس عجیبی بهم درست میده نجوا های توی سرم شدت میگیره و حس بدی دارم نسبت اون کاری که انجام دارم و حالی که دارم.
زبان ما: اگر بتوانیم که خود را کنترل کنیم میتوانیم که مغز رو کنترل کنیم میتونیم این اسب چموش رو در دست بگیریم.
من با اینکه سنی ندارم ولی تا قبل از اشنا شدن با سایت استاد خیلی گلایه میکردم از کارم از مدرسه از دوستانم وحتی دورغ و تهمت و غیبت ولی وقتی اشنا شدم توی دوره که هستم هیچ گونه دوستی ندارم نه دختر نه پسر. بیشتر تمرکر روی خودم هست که چه باور و وردی هایی رو دارم من.حس م بهتر شده با افراد مناسب تری برخورد میکنم.
تنها بدی که از نظر خودم دارم و دارم روی زبانم کار میکنم اینکه باید فحش دادن کنار بزارم نه اینکه ادم بی ادبی باشم فقط وقتی تو حالتی باشم که روم فشار باشه یه لحظه حرفی رو میزنم و بعد با استفاده از قوانین میفهمم که انقدر که من خودمو رو درگیر اون کردم هم مهم نیست و سعی میکنم حس م رو نسبت بهش خوب کنم و چیز های بهتری فکر کنم.
وقتی ما بتوینم(فش و غیبت و تهمت و دورغ و….)کنترل کنیم جهان در های از نعمت رو برای ما باز میکنه.
– –
انجام ندان کارهای بیهوده که حس بدی نسبت به اون داریم و حس بدی نسبت به اون پیدا میکنیم .
از دیدگاه رضا انجام دادن اون کار های که استاد میگفته به معنی دورشدن از خداه و واقعا هم همین از نظر من دورغ واقعا بستن در های نعمت های خداونده.
باور های که نسبت به یک چیزی داریم وقتی باورمون عوض میشه اون چیزه هم عوض میشه!!!!*
خود شناسی خودمون و نداشتن توقع به ما کمک میکند که اگر احساس گناه کمتری داریم از وقتی که ما سایت استاد استاد اشنا شدیم در حال تغییر هستیم ولی چون توقع ما بالاست اون ها نمیبینیم.
*بیرون افردای ک در مدار تو نیستن:
وقتی به این باورداشتع باشی که ادمی برای خودش ارزشمنده به خودش ضرر نمیرسونه.
وقتی به خودشناسی رسیده باشی کار های که به شما اسیب میرسه و دیگه انجام ندی مدار تو بالاترم یره و جهان هم به تو کمک میکند که یه سری افراد از زندگی تو بیرون روند.
یادمه که تو کلاس 9 که بودم یه دوستی داشتم که اکثر اوقات بااو بودم و کار های ناجور مثل سیگار کشیدن باهم انجام میدادیم برای تفریحی ولی من خواستم او از زندگیم بره بیرون حتی الان شمارش هم داخل گوشیم نیست میخوام بگم که وقتی اقدام میکنی یا یک قدم برمیداری خدا 10000 قدم برای هدایت و حمایت تو برمیداره.
>
در پناه خداوند:))))))))
به نام تنها قدرت جهان
سلام به استاد عزیزم و سلام به همه دوستان عزیز
آقا رضا به خاطر این انرژی بالا تحسین می کنم
این فایل نشانه من بود وقتی گوش دادم خواستم خودم بسنجم من کجای این قانون هستم من قبل از اینکه با استاد. باشم تو خیلی چیزها خوب بودم ولی تو یکسری چیزها هم لنگ می زدم با شروع دوره 12 قدم شعله های توحید درون من شعله ور شد به حد اعلا رسید به قدری صحبت های استاد روی من تاثیر گذاشت که من دیوانه توحید شدم به جرات می گم فرکانس هام همه خدایی بود تو کامنت ها ردپا گذاشتم تو صداقت و درستکاری تو غیبت نکردن تو غور نزدن و شکایت نکردن و غیره طوری شده بودم که ذهن من از من انتظار خدایی داشت خیلی باید مواظب باشیم که ذهن از آن طرف بوم نندازه و برای من این اتفاق افتاد دوست ندارم بگم که چه قدر تو این مسیر بهشتی با زیاده روی و طی نکردن قانون تکامل من اذیت شدم و باعث شد کلا به یک آدم ناامید تبدیل بشوم و منی که 5 سال دارو مصرف نکردم همین احساس افسردگی باعث شد من تیرویید بگیرم از نظر جسمی من قانون سلامتی رعایت نمی کنم ( البته بگم من این محصول با خواهرم خریدم ولی جرات نکردم حتی گوش بدم ) هر چند من سالم غذا می خورم و اندام بسیار مناسبی هم دارم و من می دونم این مسیله من متافیزیکی بود و منی که از دارو متنفرم مجبور شدم دارو بخورم البته الان که کامنت می نویسم به لطف الله مهربان خیلی خیلی بهتر شدم نمی خواهم در مورد اشتباهاتم صحبت کنم که تو ذهنم فعال بشه این فقط می گم که من تو اعمال توحیدی بسیار بسیار مومنتوم داشتم و هنوزم دارم ولی سعی می کنم آنقدر خودم اذیت نکنم همین امروز که آمدم سرکار یک نمونه ای برای من اتفاق افتاد من کارم آزمایشگاه هست کار که انجام می دهم صفر تا صدش با دست هست روزی که باید یک تستی را انجام بدهم چون تعداد تست هام زیاد هست روز قبلش انجام می دهم و اگر نمونه ای فردا داشته باشم چون تعدادش کم هست می دهم با دستگاه گذاشته شود قبلاً به سوپروایزر گفته ایشان مخالف بود به دلایل خودش امروز به من زنگ زد گفت این تست چه روزی می داری و من هم صادقانه گفتم و باز هم شاکی شد آره به دستگاه نده کیتش تمام میشه و من گفتم خیلی کم می میماند برای فردا نهایتا 5تا وقتی مکالمه من تمام شد حس ام یکم بعد شد فردی که کنار من بود به من گفت برای چی راستش می گی این لیاقت راستی را ندارند بعد من گفتم من لیاقت درستکاری دارم که به خداوند نزدیک باشم من چون هر روز قرآن می خوانم دقیقا تو قرآن خواندم که طالب و مطلوب هر دو ناچیز هستند و خداوند به لیاقت انسانها جواب می ده تو همین فاصله تو این فکر بودم که برم به مدیر بگم روز تست عوض کنه خودش زنگ زد گفت یک مدت این تست نذار ارسال میشه یعنی واقعا یک قدم بر می داری خداوند. برات هزار قدم بر می داره
من بر خلاف آقا رضا این دید نداشتم که من بهتر بشوم خدای من بهتر میشه من با خودم میگفتم من وظیفه ام بندگی هست کلا فکر می کردم اگر کوچکترین اشتباهی کنم از درگاه خداوند رانده شدم هیج جایی هم استاد همچین صحبتی را نکرده بود نمی دونم چرا ذهن من این طوری شده بود خدا. را شکر که الان خیلی خیلی بهتر شدم ولی این کج فهمی ها از من خیلی انرژی گرفت و من از خواسته هام دور کرد
استاد جان خیلی دوست داشتم که در محصول جدید شرکت کنم و از خدا نشانه خواستم من تو این چند سال تو خیلی چیزها مومنتوم داشتم اعراض کردن قاطی نشدن با افراد مخصوصا سر کار نداشتن شبکه اجتماعی هر روز بودن در این مسیر خواندن قرآن هر روز ورودی کنترل کردن و غیره
استاد جان از شما سپاسگزارم
به نام خداوند قوی من…
خدایا هر آنچه دارم از آن توست
سلام به استاد جانم و خانوم شایسته ی نازنین و دوستانم در سایت
غر نزدن و شکایت نکردن از شرایط، یکی از گامهای خیلی مهم توی موفقیت در زندگیه. وقتی مدام از شرایط شکایت میکنی و غر میزنی، انرژیت صرف چیزهایی میشه که هیچ کمکی به تغییر وضعیتت نمیکنه. در واقع، این تنها چیزی که به دست میاری، ناراحتی بیشتر و انرژی منفی هست.
ولی وقتی که به جای غر زدن، قبول میکنی شرایط همونطور که هست، بهترین راهحل رو پیدا میکنی و از هر شرایطی بهترین استفاده رو میکنی، اینجاست که به رشد و پیشرفت میرسی. زندگی هیچ وقت نمیتونه طبق خواستههات پیش بره، اما واکنش تو به شرایطه که خیلی مهمه.
اگر بتونی از هر موقعیت حتی سختترینها، درس بگیری و در جهت بهتر شدن خودت حرکت کنی، این خودش بزرگترین موفقیت و پیروزیه. تو نباید منتظر بشی تا شرایط تغییر کنه، باید خودت تغییر کنی. شکایت و غر زدن فقط تو رو از هدفهات دور میکنه، ولی وقتی با ایمان و امید جلو میری، تمام کائنات به کمکت میاد.
وقتی من تغییر میکنم و باورهام رو عوض میکنم، در واقع دروازههای جدیدی به روی خودم و زندگیام باز میشه. چون وقتی خودم رو تغییر میدم، به نوعی به خدا هم اجازه میدم که تغییر کنه، یعنی به نوعی از خدا میخوام که واقعاً به من کمک کنه تا باورتها و افکار جدیدی داشته باشم.
وقتی باورهایم به سمت مثبت و بهتر پیش میره، کائنات هم طبق اون تغییر میکنه. یعنی خداوند به روشهای مختلف جواب من رو میده، چون من خودم آمادگی پذیرفتن این تغییرات رو دارم. وقتی شروع میکنم به تغییر کردن و دیدگاهم رو عوض میکنم، شرایط و نتایج زندگی من هم تغییر میکنه.
این یعنی یه چرخهی مثبته. وقتی خودت آماده باشی که به بهترین ورژن خودت تبدیل بشی، خدا هم با تمام قدرتش میاد تا این تغییر رو در زندگیت به وجود بیاره. در واقع، تغییر درونی من، باعث میشه که خدا هم جواب دعا و خواستههای من رو در قالب شرایط و فرصتهای جدید به من نشون بده.
کسی که برای خودش ارزش قائل میشه، هیچ وقت به خودش ضربه نمیزنه. وقتی آدم خودشو میشناسه و خودش رو دوست داره، میدونه که باید از خودش محافظت کنه و هر کاری که بهش آسیب بزنه رو کنار میذاره.
ارزش قائل شدن برای خود یعنی نه به دیگران اجازه میدی که کمارزشت کنن، نه خودت از خودت بیرحم میشی. یعنی یاد میگیری که از زمان و انرژیت به بهترین شکل استفاده کنی، و از کارهایی که بهت آسیب میزنه دوری کنی.
وقتی به خودت احترام بذاری، تصمیمات درستی میگیری که زندگیت رو بهتر میکنه. این یعنی تو برای خودت میایستی، به جای اینکه خودتو فدای چیزی کنی که تو رو پایین میاره. در واقع، کسی که خودشو میفهمه، همیشه بهترین تصمیمها رو برای خودش میگیره و زندگیش به بهترین شکل پیش میره.
اینکه جهان هستی وقتی تغییر کنی، آدمهای اطرافت رو هم اگر در فرکانس تو نباشن حذف میشن، همیشه فکر میکردم که اگه من نخواهم، هیچ وقت نمیتونم ارتباطم رو با کسی قطع کنم. اما اینطور که دیدم، وقتی خودم رو تغییر دادم، حتی بدون اینکه بخوام، روابطی که دیگه به رشد من کمکی نمیکردن، خودشون از زندگیام کنار رفتن. این نشون میده که وقتی فرکانس درونیمون تغییر میکنه، کائنات خودشون رو با تغییرات ما هماهنگ میکنن و حتی افرادی که با ما در همفرکانس نیستن، خود به خود از مسیرمون حذف میشن.
خدا رو صدهزار مرتبه شکر که تو همین مدت کوتاهی که عضو سایت شدم، از نظر اخلاقی به شدت تغییر کردم. اصلاً دیگه غر نمیزنم، شکایت نمیکنم، غیبت نمیکنم و از هیچ کسی هیچ انتظاری ندارم. حتی دیروز خواهرم بهم گفت اگه پول لازم داری، حاضره بهت بده. اما سریع یاد حرف استاد افتادم که گفت هیچ وقت پول قرض نگیرید، و فوراً جواب دادم: “نه ممنونم، نمیخوام.”
چقدر احساس آزادی میکنم! از فضای مجازی فاصله گرفتم، دیگه حتی یه سرک کوچیک هم نمیکشم و تلویزیون هم نمیبینم. این تغییرات کوچیک ولی تاثیرگذار باعث شده که زندگیام خیلی سبکتر بشه. حتی از آدمهای منفی زندگیام هم فاصله گرفتم، چون حالا میدونم که برای رشد و آرامش درونیام باید انرژیهای مثبت رو جذب کنم.
واقعا احساس میکنم که این مسیر، بهترین انتخابیه که توی زندگیم انجام دادم. این تغییرات به من یاد داد که وقتی خودت تغییر کنی، همه چیز و همه کس هم اطرافت تغییر میکنه.
خدایا هزاران بار شکرت برای این آگاهیهای ناب که در قلبم میکارید. شکرت که همیشه به من نشون دادی چطور میتوانم راههای بهتری برای زندگی پیدا کنم. این داناییها برای من مثل نورانیته که مسیرم رو روشن میکنه و هر روز بیشتر به حقیقت نزدیک میشم. خدایا، من فقط میخواهم شکرگزار باشم و تو رو به خاطر هر لحظهای که مرا به سوی آگاهی و رشد هدایت میکنی، از صمیم قلب شکر کنم.
بنام یکتای هستی بخش
سلام…
یادمه تقریبا پنج سال پیش زمانی که یه اتفاقی در زندگیم که نقطه عطف زندگیم بود رخ داد من اون زمان برای اولین بار به خودم تشر زدم که بسه دیگه…گله و شکایت بسه دیگه تا کی میخوای ناله کنی از شرایطت.خسته نشدی؟
اصلا چنان تغییری رو درون قلبم احساس کردم که تا اون لحظه از زندگیم همچین تغییری رو احساس نکردم…
و اونجا نقطه ی شروع آشنایی من با قوانین بود…
و الان تو نقطه ای هستم که بعد از دستاوردهای زیادی که داشتم و الان از نقطه ی صفر کسب و کارم رو شروع کردم نتایج مالیم صفره.به خودم که نگاه میکنم میبینم هرروز درحال گله و شکایتم.با اینکه ظاهرا دارم رو خودم کار میکنم اما مدام درحال گله و شکایتم که چرا اوضاع درست نمیشه…
میخوام مثل همون 5سال پیشم به خودم بگم خسته نشدی از اینهمه گله و شکایت؟تمومش کن
به نام تنها خالق زیبایی های بی پایان
سلام به استاد گل و مریم بانوی عزیز و تک تک اعضای خانواده من
من خودم ادم ناشکری هستم و الان که فکر میکنم خیلی هم اهل گله شکایتم نه مثل قبلا ولی اندازه الانشم بازم زیاده مرسی رضا منم آگاهانه باید دیگه گله و شکایت نکنم.
باید بیشتر وقت بزارم رویه گوش دادن فایل ها و البته عمل کردن به آگاهی هاشون بصورت آگاهانه و روتین در روز و تلاش الکی و دروغ و زور زدن و بزارم کنار برای پول در اوردن و فقط سعی کنم بهترین خودم اجرا کنم همین حتما نتایج منم مثل رضا و استاد وبقیه دوستان تغییر خواهد کرد.اخبار و رسانه هارو باس حذف کنم تمرکزم رویه مسیر تکاملم باس باشه و باید این تغییرات دایمی باشه تا نتایجم پایدار باشه و تصاعدی رشد کنه بعد شنیدن فلسفه سیگار خیری کمتر از قبل سبگار میکشیدم شاید یک بیستم قبل و الان هم به لطف خدا تقریبا چند وقتی که حذف شده و خیلی راحت از شر سیگار و مشروب راحتم شاید بقول رضا از جسمم خجالت میکشم که بهش صدمه بزنم و حتی انگیزه کم کردن وزنمو اندام زیبا در وجودم با دوره قانون سلامتی شکل گرفته من خودم با اینکه میدونم که باید به حرف ها و غیبت ها گوش نکنم و کانون توجه خودم مدیریت کنم بارها و بارها تو جمع ها با حرف های چرت شریک میشدم و مثل بقیه ناله و غیبت میکردم خدا منو ببخشه و باید از این پس بیشتر مواظب تغذیه روحم باشم و یک رفیق خوب یعنی هندزفری توگوشم داشته باشم بازم ممنون بابت وقتی که گذاشتین استاد عزیز و مریم جان گل و اقا رضای دوست داشتنی خدا یار نگهدارتون باشه
نشونه امروزم، درحالی که دپرس بودم به دلیل یک سری مسایل زندگیم، به دلیل اتفاقاتی که این روزا برا دانش آموزای هم سن و سالم توی کشور به وجود اومده و من علی رغم آگاهیم به این موضوع که نباید روی اخبار و شرایط بد تمرکز کنم ولی بازم این عملو انجام میدادم!
چقدر جالب که حدود 80 درصد از تغییرات به ظاهر کوچیک آقا رضا رو خود منم تا به الان تو زندگیم داشتم به جز یک سری مسایل که خب اول کامنتم گفتم، اما بدیش اینجاست که اصلا به چشمم نمیومد این تغییرات:))
خوشحالم که دارم هدایت میشم از طرف خدا، از طریق دستان خدا که یکیش همین سایت و همین فایل هست.
سپاسگزارم بابت این حس خوب.
بخ نام رب وهاب و هدایتگرم
سلام به استاد فوق العادم بخاطر این آگاهی های فوق العاده
سلام به دوستام عزیزم
واقعا این فایل عالی بود،کلمه به کلمش آگاهی دهنده و لذتبخش
– اگر من میخوام روند رو به رشد و پیشرفت داشته باشم، نیازمند این هست که من تغییراتم عمیق تر، درونی تر، و درست تر بشه.
– وقتی من شروع می کنم نگاهم رو به خداوند عوض می کنم، با تغییر باورهام، خداوند برای من عوض میشه و البته به همون میزان هم من دارم تغییر می کنم چون دارم باورهام رو تغییر میدم
– من میام یک سری تغییرات در خودم ایجاد می کنم، یک قدم برمیدارم، باورهام رو تغییر میدم، سپاس گزاری می کنم، احساس گناه کمتری می کنم، خداوند رحمان تر و وهاب تر می بینم، و خداوند انصافا برای من 1000 قدم برمیداره و یک سری اتفاقات و شرایط رو برام به وجود میاره.
– تغییر چیزی نیست جز یک سری عادات جدید در خودم ایجاد کردن، مثل گله و شکایت نکردن، زیپ دهنم رو باز کردن فقط زمانی که میخوام از زیبایی ها حرف بزنم و تحسین کنم، شور و شوق داشته باشم برای زندگی، تلاش کنم آگاهانه برای احساس خوب داشتن، همین ها مهمتریت تغییراته، تغییر که نباید کوه کندن باشه، تغییر همین باورهای جدید درست کردن در مورد خداست
– آدمی که برای خودش ارزش قائله، به خودش ضربه نمیزنه
– هر چی که در فایل های استاد گفته میشه و من میتونم انجامش بدم براش تمرینن درست می کنم و شخصی سازیش می کنم.
– اولین قدم برای کنترل ذهن، بستن زیپ دهنه، همیشه هدفون و هنزفری تو در دسترست باشه که در مواقعی که حرف ها در جمعی منفی هست استفاده کنی، و یا اینکه مکانت رو عوض کن
همین تلاش هاست که بعدش خداوند 1000 قدم برمیداره برامون.
عاشقتونم
خدایا شکرت برای همه چیز
در پناه الله یکتا باشید.
سلام به عزیزانم استادجان ومریم مهربانم
وهمه دوستانِ بی نظیرم
خداروشاکروسپاسگزارم بابت تحولات عظیم که هرروزعادت زندگیمان شده ،تحولاتی چشمگیرواساسی درجهت رشدوپیشرفت درتمام زمینه ها وپیوندباخالق زیبای دنیای درون وبیرون مان که تمام گله وشکایت هاراازوجودواطراف مان دورکردوفرکانس هایمان رابه سمت وجودمقدّس خودمعطوف گرداندوهرنفس شکروسپاسگزاری بابت این وجودقدرتمندوبی همتایش راجایگزین آنهانمود،خدایاشکرت.
بازهم نشانه عالی دیگروشنیدن صحبت هاوتجارب شیرین آقای عطار روشن که مرایادیکسال پیش واوایل آشنایی باسایت طلایی وصحبت های ناب استادعزیزم روبه دریای لبریزازعظمت وخیروبرکت انداخت وچه روزهای شیرینی که باامروزمان به زیبایی پیوندخورده ویک درخت پرباری ازخشوع وتواضع رادرمحضرخداوند به بارنشانده وهرروزتمرکزبرخاشع بودن وشکرگزاری های ناب تررابه یادگارگذاشته تابرتارک وجودمان ماندگاربماند….
تغییروتغییر….چقدراین تغییرات برایم باشکوه گذشت وهرروزتمرکزی عالی ترروی خودشناسی وخداشناسی واقعی وباوراینکه تغییرفرکانس هاوباورهای من مساوی شده باتغییرقوانین خداوندبه نفع من ونتایج عالی آن راچقدرارزشمنددرجای جای وجودوزندگیم دیده وهرروزبه زیبایی نظاره گراین شکوه وجلال نشسته ام ،خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.
خدایاهرلحظه دراین مسیرلبریزازمعجزه رابه من نشان دادی ودیگرهدایت هاونشانه هایت واضح ودقیق شدندونه شکی ماندونه دودلی فقط باوروجودخودت وهرچه خواست توباشددرذهن پرورش دادم که همه چیزخیراست وبه صلاح من ،ودیگرطلبکارانه باتوصحبت نکردم ،دیگرتوقعی نداشتم جز باتوبودن وباتوحرکت کردن وقدم ها رادراین مسیرزیبامحکم برداشتن وادامه دادن، آخ چقدربه دلم نشستی ودردلم ساکن شدی ومراامیدوارانه به جلوتشویق کردی وسعادتم راهرلحظه خواستی ،توبامن چه کرده ای که به هرجامی نگرم حضورپرنورت رااحساس می کنم واشک شوق می ریزم ،چقدرحال واحساسم عالیست وسبکبالم نموده ای ،من خوشبختم چون هرروزبه داشته های دیروزوامروزم می نگرم وهرنفس شکرگزارت شده ام. به نظر،من 1قدم برداشتم وتوبی نهایت قدم ،برایم درتمام ابعاد برداشته ای ،من درمقابل همچین خدایی هرلحظه خاشع ترخواهم بود.
یادم می آید به انسان هایی که درزندگی همه چیزداشتند ودارنداماتورانه …..وچه می شودکه کور،کرولال شده ایم…..
خدایاباتوبودن ،تمام چیزهای مادی ومعنوی برایم ارزش پیدامی کندآن هم چون توصلاح دانستی ولیاقتم را برای وجود هرچه که هست کنارم عطا نموده ای وشکرت بابت سلول به سلول داشته هایم…..
خدایا باباورواعتمادقوی به بنده ای که آرام آرام صحبت ها،راهکارها،دوره ها،فایل ها،شخصیت، منش ورفتارهایش سمبل زندگیم گرداندی وااورا لگوی تمام عیاربرای شناخت ورسیدن به خودت ،خدای عزیزم یک زندگی بهشتی کنارایشان وهرروزبودن دراین مسیرجادویی راازنعمت سلامتی،ثروت،عشق،شادی،آرامش رابطه عالی ،فن بیان ،انرژی عالی ومثبت وآزادی درهمه چیزگرفته تاهرروزوهرنفس شکرگزاریت رانصیبم نموده ای ومن چقدرخوشبختم که تورادارم……
بابت خلق هندزفری هم بسیارشاکروسپاسگزارم که موهبتی درزندگیم قرارداده ای به خصوص موقع پیاده روی،عاشقتم مهربان پروردگارم که حواست به همه چیزهست وهوای دلم راوزندگیم رابه زیباترین ومعجزه انگیزترین شکل ممکن داشته وداری …
الهی من فضل ربّی
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم