نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 10

به نام خدای قادر و توانا

سلام و درود خدمت استاد عزیزم

و تمام دوست های عزیزم

صداقت و شور شوقی که رضا جان در صحبت هاش حس میشه رو من خیلی دوست داشتم و کلی لذت میبرم وقتی صحبت هاش رو میشنوم مخصوصا فایل تصویری

واین فرکانس و احساس خوب نشون دهنده مسیر درستی هستش که رضا جان طی کرده.چون کاملا حس میکنم که خود خود خودشه ،وقتی صحبت میکنه .و در کل صحبت هاش چقدر تعهد رو در خودش داشته برای تغییر و هر صحبتی استاد گفته بدون هیچ بحثی انجام داده طوری که جهان تعهد آدم رو وقتی میبینه لاجرم شرایط رو بهتر و بهتر میکنه.

نکته دیگه وقتی رضا جان از ته دلش از خدا خواست دوره رو بخره ولی پولش رو نداشت ولی خداوند ما رو از جایی که فکرش رو نمیکنیم به خواسته هامون میرسونه.

یعنی من باید خواسته ها مو از ته دلم از خدا بخوام و امید داشته باشم که خدا قدرت اینو داره که از جایی که من گمان نمیکنم به من بده و این درس مهمی بود برام از صحبت های رضای عزیز.

..درس دیگه ای که از صحبت های دوست عزیزم رضا جان گرفتم و در فایل های مختلفی هم استاد خیلی گفتن مخصوصا توی دوره قانون سلامتی خیلی استاد گفتن که نریم مطالب دوره ها رو به کسی نگیم ویا فایل های دوره رو به کسی ندیم

چون هرکس بهای این دوره رو پرداخت نکنه متعهد نمیشه به انجام کار هایی که گفته میشه و نتیجه هم نمیگیره

و من اینو درک کردم که چقدر این اشتباه رو انجام دادم

و ضربه اش رو از مسخره شدن تحقیر شدنم از سمت دیگران با تجربه کردم.

و هنوز که هنوزه دوست دارم حرف های قشنگ بزنم ولی کمتر عمل کنم واین چیزیه که باید خیلی روی خودم خیلی کار کنم.

چون هرچقدر تمرکزم رو روی دیگران بذارم وقتی نتیجه ای دستم نیست باعث میشه از موفقیت و رسیدن به خواسته هام دور بشم و استاد توی یک فایلی گفتن تمرکز داشتن چیز با ارزشی هستش که خداوند روزانه در اختیار ما گذاشته و در استفاده آن باید خیلی خساست به خرج بدیم و به هرچیزی که خوب نیست تمرکز نکنیم.

و این درس بسیار مهمی بود که اگه میخوام با راحتی وآرامش

و در زمان کم به خواسته هام برسم باید وقتم و انرژی ام رو با صحبت کردن قوانین برای دیگران هدر ندم و از رسیدن به خواسته هام دور نشم.

درس دیگه پرداخت بها برای هرچیزی

به قول استاد غیر ممکن هستش آدم از راه نادرست بصورت پایدار به موفقیت برسه و این کار خلاف قوانین خداوند هستش

و منم قبل آشنایی با استاد پرداخت نکردن بهای چیزی رو ی جور موفقیت و توانایی در خودم میدیم غافل از اینکه خودم داشتم با دست های خودم .خودم رااز موفقیت دور میکردم .

ویا بیشتر مواقع در خودم لیاقت پرداخت کردن بهای چیزی و تجربه چیزی رو نمیدیم و خدا رو شکر الان به راحتی بهای هر چیزی رو سعی میکنم با عشق پرداخت کنم و به جهان بگم که من لیاقت داشتن واقعی هر چیزی رو دارم و این یکی از بزرگترین تغییرات من توی این سایت بود.

و چقدر دارم میبینم وقتی بهای چیزی رو میدم برام ارزشمنده وبیشتر بهم لذت میده.

درس دیگه ای گرفتم بحث تغییرات هستش

اینکه به قول استاد توقع ما خیلی بیشتر از تلاش ماست

یک بیل میزنیم و توقع داریم که ی ساختمون ساخته بشه که این خلاف قانونه

جهان ما در هر لحظه به اندازه ای که من از درون تغییر میکنم تغییر میکنه .مثل وقتی که جلو آینه وایستادیم و هرکاری بکنیم همون لحظه آینه نشون میده.

و دونستن این باعث شده الان کمال گرایی در من کم بشه و از اون ور کوچکترین تغییرات رو بارها وبارها به خودم یاد آوری میکنم و هی به خودم میگم که قانون داره کار میکنه و مسیرم درسته و فقط باید با توکل و امید این مسیر تغییر باورهامو ادامه بدم.

و درس دیگه ای که گرفتم بحث اینکه از جایی که الان در آن هستم باید شروع کنم به بهتر شدن

اول اینکه منتظر کسی و چیزی نباشم

دوم اینکه من باید با تعهد قدرتمندی به جهان نشون بدم که تغییر کردم

من باید سمت خودم رو انجام بدم و بذارم خداوند بقیه کار ها رو انجام بده

و تمام تمرکزم فقط روی تغییر خودم باش

و وقتی امروز با چند بار دیدن این فایل به زندگی ام نگاه کردم دیدم چقدر چقدر کار هست که باید شروع کنم به تغییرات

شروع کنم به بهتر کردنشون

شروع کنم به نشون دادن اینکه من برای تمام نعمت هایی که در اختیار دارم ارزش قایلم و سپاس گذارم

که دیگه بهونه نداشته باشم برای شرایط ایداال در آینده که قرار اتفاق بیفته

یعنی اگر من با چیزی که الان هستم نتونم به احساس سپاس گذاری و احساس لذت و آرامش برسم نمیتونم با رسیدن به اون چیز هایی که فکر میکنم اگه بهشون برسم احساس لذت خواهم داشت

آدم بهتری میشم

ادم سپاس گذار و بخشنده میشم

و دیگه نبود امکانات و شرایط دلخواه رو بهونه برای اقدام نکردن نمیذارم از همینی که هستم

باهمین امکاناتی که الان دارم باید شروع کنم و قدم به قدم نشون بدم که من دارم تغییر میکنم.

استاد توی ی فایلی مثالی زدن که خیلی توذهنم موند و کلی بهش فکر کردم و سعی کردم عمل کنم

اینکه اگه جهان و خداوند رو مثل ی پدر برای ی فرزند بدونیم

اگه ما چیز های که میخوایم پدرمون برامون(جهان)بده

باید ثابت کنیم که ما تغییر کردیم

ما اون آدم قبلی نیستیم

اون موقع هستش که به ما داده میشه.

بازم‌ خدا رو شکر میکنم که در مدار شنیدن این آگاهی ها بودم و کلی امید در دل من زنده شد که با قدرت راهم رو ادامه بدم

و چقدر چقدر مطلب بود که میخواستم بگم ولی خیلی خیلی زیاد بود و میشد برای هر تیکه از حرف های رضا جان و استاد ساعت گفت

بازم خدا رو سپاس که در مداری هستم که دارم درک میکنم قوانین‌را

دارم الگو ها و مثال هایی مثل رضای عزیز رو میبینم

و هی به خودم میگم اگه استاد اگه رضا جان و دیگر دوستان تونستن منم میتونم به آرزوهام و خواسته هام برسم

ممنون از همه دوستای عزیزم