نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 10 - صفحه 4
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-21 04:29:232023-03-18 20:12:38نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 10شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استادعزیز و دوستان سایت
تعهد آقارضا واقعا قابل تحسینه!! وچقدر زیبا روند تغییر خودشون رو بیان میکنند!روندی که من هم سالهاست شروع کردم ومی بینم دیگه نیازی به جنگیدن نیس وقتی من تغییر کنم وخود درونی ام را پالایش کنم و دنبال مقصر برای مشکلات نباشم به خدا همه چیز به راحتی تغییر میکنه .بیماریها غیب می شوند آدمهای نامناسب حذف میشوند.برکت از در دیوار می باره ومصداق آیات 2و3 سوره طلاق محقق میشه که هرکس تقوا(کنترل ورودیهای ذهن)پیشه کند خداوند راه خروج از گرفتاری را برایش سهل میکنه وچتر رزق بغیر حساب رو بر سرش باز میکنه….منه انسان چی میخوام بهتر از این!…شادوسالم باشید.
سلاااام به استاد عباس منش عزیزم و مریم جان دوست داشتنی و همه دوستان و خانواده صمیمی سایت عباس منش
خواسته قلبی و عشق آتشین نسبت به رویاها و آرزوها و پرداخت بهایی واقعی برای رسیدن به اونها
با توجه به حرف های رضاجان که میگه وقتی دوره هدفگذاری رو خریدم و توی دفتر کارش قرار گرفت، با تمام وجود توجه میکرد و گوش میداد و مینوشت و انجام میداد اینو انتقال داد بهم که انسان وقتی بهای چیزی رو پرداخت میکنه با تمام وجود قدرشو میدونه
و اونجایی که میگفتن خیلی از مایحتاج خونه مونده بود مثل گوشت و شیر خشک و …. ولی اومده دوره رو خریده این فقط یه چیزی رو میخواد بگه اینکه فقط یه توکل و ایمان واقعی و خواسته قلبی میتونه با آدم اینکارو کنه که خیلی چیزا رو فدا کنه که میشه همون قربانی کردن واسه رسیدن به هدف
توی حرف های رضا جان یه کلید دیگه هم بود اشتیاق و ذوق و شوق فراوان بابت رسیدن به خواسته همراه با احساس فوق العاده اینها هم کلید هستن واسه پیشرفت و ارتقا
تو نمیدونی داری تغییر میکنی ولی داری تغییر میکنی آره کاملا موافقم منم یه جاهایی تغییرات رو نمیدیدم که این باعث میشد یه جاهایی به خودم گیر بدم ولی وقتی در ارتباط با آدمها قرار میگرفتم تازه اونجا متوجه شدم من چقدر فرق میکنم با بقیه بعدش میومدم خونه کلی بابت خودم شکرگزار میشدم
اونجایی که رضاجان در مورد خانواده و همسرش گفتن که دوس داشتن بیشتر توی خلوت خودشون و آگاهی ها قرار بگیرن و همزمانی اتفاق افتاد و خواهر خانمش هم توی شرایط مشابه خانمش قرار گرفت طوری که دیگه همسر آقا رضا بهش گیر نمیداد باهاش جایی بره این قانون رو واسه من تداعی کرد که تو قدم بردار تو سمت خودتو انجام بده جهان و خدا بقیشو ردیف میکنه نمونه کاملا بارز و آشکار بود این قسمت از داستان زندگی رضا جان
و مثال و داستان اخر رضاجان در مورد لباس و پاکسازی مغازش اینو میگه که از اونجایی که هستی با همون امکاناتی که داری شروع کن به تغییرات …. تو قدم اول رو بردار جهان با تمام امکانات به کمکت میاد تا قدم به قدم تکاملت رو طی کنی و نتایج بزرگ و بزرگ تر بشه
حرف آخر : جهان به تعهدات ما پاسخ میدهد
بی نهایت سپاسگزارم از آقا رضای عزیز که اینقدر خوب داستان زندگیشو تعریف میکنه که به قول استادجان میشه راحت تصویرشو دید
سپاس بیکران از استادم
نتایج دوستان قسمت 10
به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
با سلام خدمت استاد عزیزم مریم جان و همه ی دوستان خوبم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و با اونها بزرگ بشم
همین اول فایل داشتم با خودم فکر میکردم که استاد راست میگفتن توی این دنیا همه چی هست فقر هست ثروت هست سلامتی هست بیماری هست و……….
و الان من دارم با خودم میگم که توی این دنیا سریال خوب هست سریال بد هم هست اما این ما هستیم که انتخاب می کنیم که به کدوم یکی توجه کنیم
دیروز با یکی از دوستان خواهرم رفته بودیم توی طبیعت اطراف روستامون طبیعتی که عین بهشته که البته این هم من برنامه ریزیش نکرده بودم دعوت شدم و از اونجایی که از استاد یاد گرفتم قلبم رو برای اتفاقات باز بزارم پذیرفتم این دعوت رو و رفتم و چه صحنه های زیبایی که ندیدم برای اولین بار افتادیم دنبال ی دسته کبوتر خوشگل که اعتراف میکنم تا حالا همچین موجودات زیبایی رو ندیده بودم از نزدیک با طوق های زیبای سبز و قرمز و آبی دور گردنشون که با دیدنشون فقط فریاد میزدم خدایا اینا چقدر زیبان و کلی من و خواهر زادم و دوستش که هر دو تاشون 8 سالشونه لذت بردیم از دنبال کردن اونا توی ی دشت سرسبزی که کمی اون طرف تر گله ها داشتن چرا میکردن و صدای زنگوله هاشون و چرخیدنشون و علف خوردنشون کلی به آدم احساس خوب میداد و جالبه که فقط من و اون دو تا بچه دنبال این زیباییها بودیم و بقیه نشسته بودن ی جا و با هم صحبت میکردن
بعد که کلی لذت بردیم و برگشتیم پیش بقیه دوست خواهرم داشت میگفت که 15 قسمت فلان سریال رو دانلود کردیم و ی دفه نشستیم دیدم و بعد به دوستش هم که زنگ زد از دوستش پرسید شما چه سریالی دارین میبینین اونم اسم ی سریال رو گفت بعد یادم اومد که دانش آموزام توی آموزشگاه هم یکی از بحث های رایجشون اینه که فلان قسمت فلان سریال رو دیدی .
وقتی اینا رو کنار هم میزارم و بقول استاد میبینم جهت حرکت اکثریت رو که به چه سمتی دارن حرکت میکنن که شب و روزشون شده دیدن سریال هایی که فقط خوب بودن غصه خوردن رو دارن به تصویر میکشن و نشر دادن باورهای غلط اونوقت تعجب نمیکنم که چرا وضعیت اکثریت مملکتمون اینه .
خدا رو شکر که دست ما رو گرفتی و آوردی توی مسیری که بی صبرانه منتظر اومدن قسمت های سریالهایی هستیم که داره خالق بودن خودمون رو بهمون یادآوری میکنه .سریالهایی که اون ضرب المثل:
از تو حرکت از خدا برکت
رو داره قشنگ برامون توضیح میده و تفسیرش میکنه که یعنی چی از تو حرکت از خدا برکت چیزی که هیچ کس بهمون توضیحش نداد فقط اونقدر گفتنش و ما هم طوطی وار استفاده کردیم که حفظمون شد
اما رضا جان داره قشنگ برامون توضیح میده که وقتی تو بند کفش هات رو سفت میکنی و تصمیم میگیری که بهتر حرکت کنی قشنگ تر حرکت کنی زیباتر زندگی کنی اونم با تمیز کردن مغازت و پوشیدن لباسهای زیباتر وقتی قانون خلا رو درست بکار میبری که همه ی اینها یعنی تو برای خودت ارزش قایل میشی اونوقت خداوند این حرکت های زیبای تو رو میبینه و میگه این بنده ی من قدر خودش و چیزهایی که من بهش دادم رو میدونه برای نعمت هایی که بهش دادم بیشتر ارزش قایل شده پس بزار منم بهش برکت بدم و زندگیش رو بیشتر پر کنم از نعمت های خودم
وای که اشک توی چشام جمع شد برای این حرکت های زیبا و برکت های زیباتری که رضا جان ازش صحبت کرد
چقدر با این توضیحات ایشون جلسات دوره ی کسب و کاری رو که بارها گوش دادم رو بهتر دارم درک میکنم که:
وقتی که همون کاری رو که داری انجام میدی با عشق و با لذت انجامش میدی حالا هرچی که هست و احساست رو خوب نگه میداری و ادامه میدی این روند رو اونوقت خداوند تو رو هدایت میکنه به شرایط بهتر به موقعیت های بهتر حالا یا توی همون کار یا توی کار دیگه ای
وقتی تجسم میکنی اونچه رو که میخوای باشی و میبینی اونچه رو که میخوای بهش برسی و تمرکز نمی کنی روی کمبودهای کار الانت اونوقت خداوند تو رو هدایت میکنه به شرایطی که کم کم برسی به اونچه که میخوای
وقتی متمرکز نمیشی بر چگونگی بهتر شدن شرایطتت و فقط اونچه رو که از دستت برمیاد و بقول استاد سمت خودت رو انجام میدی اونوقت خداوند سمت خودش رو به بهترین شکل ممکن انجام میده و اون چگونگیه از هزاران طریق به انجام میرسه
وقتی این صحبت ها رو شنیدم یاد خودم افتادم اون زمانی که با استاد آشنا شدم که من هم میل و علاقه ای به کار کردن نداشتم انجام میدادم اما با بی میلی و بیحالی و تعجبی هم نبود که نتیجه اونجوری بود . ولی از وقتی که دوره کسب و کار شخصی رو گرفتم و کار کردم که ی جورایی انگار همون مباحث هدفگزاریه و سعی کردم فقط با احساس بهتری اون کار رو انجام بدم شرایط من هم تغییر کرد و بهمون نسبت هم خداوند سمت خودش رو انجام میداد و شرایط من هم کم کم بهتر شد و هر وقت میدیدم دوباره اون احساس بی میلی میخواد بیاد آگاهی های اون 6 جلسه کسب و کار و مخصوصا جلسه سوم و چهارمش به من انرژی و انگیزه میداد برای بهتر کار کردن
در حین گوش کردن به صحبت های آقا رضا موضوع پیدا کردن علاقه هم به طرز زیبایی با توجه به توضیحات ایشون توضیح داده شد برای اونایی که نمیدونن علاقشون به چی هست مثل خود من. که این هم هدایت میشی بهش اگر همون کاری که داری الان انجام میدی رو با لذت انجام بدی و احساست خوب باشه خداوند هدایتت میکنه حالا یا باورهات اینقدر تغییر میکنه توی همین کار که عاشقش میشی یا شکل انجام دادنش رو عوض میکنی یا اصلا به ی کار دیگه ای هدایت میشی پس اینقدر به این فکر نکن که علاقم چیه رسالتم چیه
من قبلا از استاد شنیده بودم این رو اما الان که اینا رو شنیدم از کلام رضا جان انگار برام بیشتر جا افتاد که هدایت شدن به علاقه ی نمونش اینه .مگه ایشون نشسته فکر کرده که علاقش چیه فقط حرکت کرده و اقدام کرده توی همون کار قبلی و تغییراتی که میدونسته و میتونسته رو انجام داده همین و کم کم هدایت شده .شرایطی که من الان درش قرار گرفتم ی ایده ای اومده و من دارم انجامش میدم و دارم سعی میکنم با احساس خوب انجامش بدم و تسلیم جریان هدایت باشم و بزارم اون من رو جلو ببره البته با اقداماتی که میدونم و میتونم انجامش بدم و متمرکز نشم روی چیزهایی که بلد نیستم
یادمه وقتی توی بخش دوم قانون آفرینش استاد میگفتن 107 آرزوتون رو بنویسید من چقدر مشکل داشتم توی نوشتنشون و اگر سریال زندگی در بهشت نبود من امکان نداشت بتونم اون 107 تا رو بنویسم و باز هم میرسم به تاثیر سریال ها توی زندگی آدم سریالهایی که باعث شکل گیری خواسته میشن توی ذهن آدم مثل سریالهای سایت عباس منش یا سریالهایی که بهت میگن همینه و هست بسوز و بساز
چقدر باز هم قشنگ به اون باور مخربی که توی ذهن ما بوده اشاره کردن رضا جان که ما خودمون رو لایق ثروت نمیدونیم که بتونیم پول خلق کنیم و بهای ی چیزی رو بدیم و بخریمش و و تازه این رو ی ترمز نمیدونستیم و فکر میکردیم که زرنگیه که ما بگردیم توی اینترنت و همه چیز رو رایگان دانلود کنیم
یادمه دو سال پیش که داشتم روی فایل های استاد کار میکردم به صورت تصادفی با ی دوستی آشنا شدم که اونم داشت از فایل های استاد استفاده میکنه اما کمی که بیشتر آشنا شدم فهمیدم که محصولات رو با قیمت خیلی ناچیزی از کانالهای دیگه تهیمه میکنه و استفاده میکنه .بعدش میگفت من نمیدونم چرا نتیجه نمی گیرم در مورد روابط و اونجا بود که فهمیدم داره مسیر رو اشتباهی میره .با خودم گفتم دلیلش همینه که بها پرداخت نمیکنی البته توی ذهنم این رو گفتم و به ایشون چیزی نگفتم و خدا رو شکر کردم که من دچار این اشتباه نشدم و جالب ترش اینه که فقط ی مدت کوتاهی ما همیدگر رو دیدیم و بعدش ایشون رفت و رفت و من دیگه ندیدمش چون مدار من با اون یکی نبود
در مورد حدف شدن آدم های نامناسب این اتفاق برای من هم افتاد و اون دوستان نامناسبی که داشتم به تدریج حذف شدن و رفتن البته که چند تاشون رو خودم حذف کردم .الان در شرایط کاملا ایزوله ی ایزوله قرار گرفتم جوری که با اعضای خانوادم هم ارتباطی ندارم فقط با خواهر کوچکم و شوهرش که نسبت به اعضای خانوادم در مدار بهتری هستن جوری که وقتی اتفاق های ناخوشایندی برای خونوادم می افته من دقیقا زمانی متوجه میشم که همه چی تموم شده و شرایط اوکیه در صورتی که قبلا تا ی چیز بدی می افتاد من در صدر صف کمک بودم عین هلال احمر خخخخ. اما الان نه به کسی کاری دارم نه کسی کارم داره.حتی خواهر کوچکم هم بعد از دیدن نتایج من خیلی بهتر شده و دیگه اون دلسوزیها و فداکاریهای بیجایی که میکرد رو نداره چون کم و بیش داره از دوره ها استفاده میکنه کسی که زندگیش رو صرف دیگران کرد دیگرانی که الان اصلا حالش رو هم نمیپرسن و این همون چیزیه که استاد میگفتن اگر برای خودت ارزش قائل نباشی بقیه هم برات ارزش قائل نیستن
خدا رو شکر من کسی بجز خواهر کوچیکم خبر نداره دارم چکار میکنم و بنابراین اون تمسخرها و تحقیرها رو نداشتم بجز توی دوره سلامتی که اونم بر میگشت به اعتماد به نفس پایینم و برای اینکه این موضوع دیگه اذیتم نکنه فیزیکی جدا شدم که راحت تر باشم
بازم در مورد پرداخت بها یادمه ی روز برادرزادم اومده بود خونمون ایشون خیلی چاقن و تا حالا بارها تصمیم به کاهش وزن گرفتن و در حد 3 تا 4 کیلو با ورزش و غذا کم خوردن و این جور چیزا نهایتن وزن کم میکنن و دوباره بر میگرده به همون حالت قبلش .اون روز من بهش گفتم میخوای راحت بشی از این وضعیت گفت آره گفتم برو سایت عباس منش دوره سلامتی رو بخر .گفت چقده گفتم 4900 اونموقع .گفت اوه چه خبره من اینهمه پول بدم فهمیدم که تو مدار نیست .بعدش انتظار داشت که من براش بفرستم گفتم خب نتیجه نمیگیری حالا اگر دوست داشتی فلش بیاری برات بندازم اما نیومد که نیومد چون تو مدارش نبود .درصورتیکه کلی برای چیزهای دیگه هزینه میکرد ولی برای سلامتیش نه .خیلی وقت ها اینجوریه .البته من خودم هم اولین دوره ی استاد رو که خریدم که دوره دوازده قدم بود با شک خریدم که نکنه جواب نده و از این حرفا ولی الان با عشق هزینه دوره ها رو پرداخت میدم چون اولی رو که گرفتم و نتیجه داد دیگه شک و تردید از بین رفت
در مورد نوشتن و خرید دفتر و خودکار من اینقدر دفتر و خودکار خریدم از سوپری محلمون که براش سوال بود اینا برا چیه منم توضیح نمیدادم میگفتم نویسنده ام مینویسم و چون کیفیت خودکاره برام مهم بود دیگه خودش ی روز رفته بود دزفول ی بسته ی کامل از همه رنگش با ی مارک خیلی خوب برام آورد گفت بیا دیگه تا ی مدت راحت باش و الان دو سه تاش مونده
چقدر زیبا گفتن رضا جان که من وقتی کلامم رو کنترل میکنم یعنی معصیت نمیکنم یعنی من بنده ی بهتری هستم .همون چیزی که خداوند توی قرآن گفته در مورد غیبت که گفتن که اینکار و نکنین .اما من نمیدونستم که گله و شکایت یعنی همون ناسپاسی و کفر و منی که قبلا این کار رو میکردم کافر بودم و معصیت کار
چقدر این نکاتی رو که دارین میگین استاد در مورد کیفیت فایل های آموزشی برای من نشانه اس که حواسم باشه توی مسیر جدیدی که میخوام شروع کنم فایل هایی رو بزارم روی سایتم که خودم ازشون راضی هستم و واسه همین هم از ی سری فایل ها گذر کردم و فعلا با فایل هایی شروع کردم که راضیم از کیفیتشون هرچند که اینها هم میتونه بهتر بشه
سپاسگزارم استاد و رضا جان
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز مریم جاان گل..
واژه ها از آگاهی هایی که این فایل به من داد برای بیانش کم میارن .. چقد آقای رضا زیبا صحبت کردند چه درسها و کلید هایی که اگه متوجه بشیم و ورداریم زندگیمون تغییر خواهد کرد نکته ی بسیار آموزنده این بود که من همیشه با گوش دادن به فایل ها انتظار داشتم تغییر کنه چیزی بیرون از من و زندگی من بود الان کاملا درک میکنم که کل این زمان ها رو تو آفساید بودم و متوجه اون نمیشدم چقد طرز فکر الان من با شش ماه قبل تغییر کرده و این رو از صحبت کردن با بقیه متوجه میشم … تغییر از جایی که الان هستی خودش یه فلسفه س حتی با پوشیدن لباس تمیز ..اون هم آگاهانه …این یعنی همون حرف استاد که همیشه میگن ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته..و واقعا حرف مفته …
ممنونم استاد عزیز شما دستان خداوند برای من هستید این فایل برای من بسیار آموزنده بود و کلی برای من خدای عزیزم اززبان شما با من حرف زد و چیزهایی درک کردم که نمیتونم به خوبی کامنت کنم ….
هزاران سلام و خسته نباشید
خداوند را هزاران مرتبه سپاس میگویم بابت دریافت چنین آگاهی ها و درس هایی که هیچ قیمتی را نمیتوان برای آنها در نظر گرفت
از اقا رضای عزیز بابت ضبط مسیر موفقیت شان سپاس گزاری میکنم و امیدوارم که به همه آن 107 خواسته ای که داشتید برسند
چقدر ترکیب آموزش های استاد و نمونه عملی و مسیر که توسط یکی از شاگرد اول های کلاس طی شده ٬ فرایند آموزش و یادگیری را برای ما بهتر و ملموس تر میکنه-
تحسین میکنم اقا رضا را بابت ایستادگی بر روی کار کردن روی خودشون و تعهد بی مثال که در این راه از خودشون نشون دادن که حتی با وجود نیش و کنایه از طرف اطرافیان٬ بدون هیچ شک و شبه ها و پا پس کشیدن به مسیر ادامه دادن و بصورت جدی آموزه های استاد را عملی کردند
خداوند را شکر میکنم بابت قوانین بدون تغییر خداوند که اگر ما عزم مان را برای تغییر و کارکردن روی خودمون جزم کنیم٬ جهان شرایط و اتفاقات را جوری برای ما عیار میکنه و همزمانی های رخ میدهد که ما راحتر به مسیر ادامه بدیم و زودتر به خواسته هامون برسیم به شرطی اینکه به قول استاد برادری را به خداوند ثابت کنیم که این دقیقا بر میگرده به موضوع فایل قبل که استاد اشاره کردن:
زمانیکه ما یک قدم در مسیر تغییر مثبت قدم برمیداریم خداوند از طریق شرایط و همزمانی ها٬ دهها قدم به سمت ما برمیداره ٬ چرا که خیلی دوست داره ما همیشه در مسیر درست و حقیقی باشیم و از قوانین جهان هستی به نحوی درست و مثبت استفاده کنیم
در زندگی شخصی خودم این را به ضوح میبینم زمانیکه شروع به تغییرات در خودم و باورهام از طریق گوش دادن و دیدن فایل های استاد کردم٬ چندین نفر از بین دوستا و اعضای فامیل که در مدار من نبودن یا مهاجرت کردن یا بخاطر شغلی که گرفتن از من دور شدن و من راحتر تونستم روی باورها و خودم کار کنم- و این یک جورایی این حس را به ادم میده خداهم کنار ادم است و در مسیر تنها نیستیم- این خیلی حس خوبی به ادم میده و واقعا خداوند را هزاران مرتبه شکر که چنین قوانین نابی را خلق کرده است
چقدر نکته جالبی که اقا رضا در صحبت هاشون گفتن که استاد هم یک سری توضیحات دربارشون دادند- اینکه از هر آنچه که داریم باید شروع کنیم و از همون وضعیت که در آن قرار داریم باید شروع کنیم و منتظر تغییر در جهان بیرون برای شروع نباشیم – اگر با شرایط و وضعیتی که داریم شروع به تغییر کنیم جهان هم با ما یکنوا خواهد شد و شرایط روز به روز بهتر خواهد شد
باز هم خداوند را صد هزار مرتبه شکر میکنم که در معرض دریافت چنین آگاهی هایی قرار دارم
هزاران سلام و خسته نباشید به استادعباسمنش٬ خانم شایسته و همه بچه های ویب سایت
خداوند را هزاران مرتبه سپاس میگویم بابت دریافت چنین آگاهی ها و درس هایی که هیچ قیمتی را نمیتوان برای آنها در نظر گرفت
از اقا رضای عزیز بابت ضبط مسیر موفقیت شان سپاس گزاری میکنم و امیدوارم که به همه آن 107 خواسته ای که داشتید برسند
چقدر ترکیب آموزش های استاد و نمونه عملی و مسیر که توسط یکی از شاگرد اول های کلاس طی شده ٬ فرایند آموزش و یادگیری را برای ما بهتر و ملموس تر میکنه-
تحسین میکنم اقا رضا را بابت ایستادگی بر روی کار کردن روی خودشون و تعهد بی مثال که در این راه از خودشون نشون دادن که حتی با وجود نیش و کنایه از طرف اطرافیان٬ بدون هیچ شک و شبه ها و پا پس کشیدن به مسیر ادامه دادن و بصورت جدی آموزه های استاد را عملی کردند
خداوند را شکر میکنم بابت قوانین بدون تغییر خداوند که اگر ما عزم مان را برای تغییر و کارکردن روی خودمون جزم کنیم٬ جهان شرایط و اتفاقات را جوری برای ما عیار میکنه و همزمانی های رخ میدهد که ما راحتر به مسیر ادامه بدیم و زودتر به خواسته هامون برسیم به شرطی اینکه به قول استاد برادری را به خداوند ثابت کنیم که این دقیقا بر میگرده به موضوع فایل قبل که استاد اشاره کردن:
زمانیکه ما یک قدم در مسیر تغییر مثبت قدم برمیداریم خداوند از طریق شرایط و همزمانی ها٬ دهها قدم به سمت ما برمیداره ٬ چرا که خیلی دوست داره ما همیشه در مسیر درست و حقیقی باشیم و از قوانین جهان هستی به نحوی درست و مثبت استفاده کنیم
در زندگی شخصی خودم این را به ضوح میبینم زمانیکه شروع به تغییرات در خودم و باورهام از طریق گوش دادن و دیدن فایل های استاد کردم٬ چندین نفر از بین دوستا و اعضای فامیل که در مدار من نبودن یا مهاجرت کردن یا بخاطر شغلی که گرفتن از من دور شدن و من راحتر تونستم روی باورها و خودم کار کنم- و این یک جورایی این حس را به ادم میده خداهم کنار ادم است و در مسیر تنها نیستیم- این خیلی حس خوبی به ادم میده و واقعا خداوند را هزاران مرتبه شکر که چنین قوانین نابی را خلق کرده است
چقدر نکته جالبی که اقا رضا در صحبت هاشون گفتن که استاد هم یک سری توضیحات دربارشون دادند- اینکه از هر آنچه که داریم باید شروع کنیم و از همون وضعیت که در آن قرار داریم باید شروع کنیم و منتظر تغییر در جهان بیرون برای شروع نباشیم – اگر با شرایط و وضعیتی که داریم شروع به تغییر کنیم جهان هم با ما یکنوا خواهد شد و شرایط روز به روز بهتر خواهد شد
باز هم خداوند را صد هزار مرتبه شکر میکنم که در معرض دریافت چنین آگاهی هایی قرار دارم
سوره الشورى آیه 25 تا 27
سلام به همگی
امیدوارم عالی باشید
در جهت عمل به ایدم امشبم یه آیه دیگه از قرآن رو آنالیز میکن
قرار نیست حتما همه حرفام درست باشه
اینا فقط برداشت های من از قرآن اونم با علم الانم
آیاتی که برای امشب آماده کردم خیلی خوشگلن
از اون آیاتی که خودم بیشتر از همه بهش نیاز دارم
و چه قدر این خدای ما قشنگ و هزاران بار اومده گفته که شما ایمان بیارید بهتون همه چی میدم که یکیش ثروت باشه
به شرطی که ایمانون واقعی باشه نه از این ایمانا که به ریش و تسبیح توی دسته
دلی تکیه کنیم به خدایی که رب این دنیاس
این ترجمه از ترجمات معزی هست اگه جایی شو نفهمیدید خیلی نگران نشید عوضش کلمه به کلمه میاد معنی میکنه
وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَیَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ﴿٢۵﴾ وَیَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَیَزِیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ ۚ وَالْکَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ ﴿٢۶﴾ ۞ وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَلَـٰکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا یَشَاءُ ۚ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ ﴿٢٧﴾
و او است آنکه پذیرد توبه را از بندگان خویش و درگذرد از بدیها و داند آنچه را میکنید (25) و میپذیرد از آنان که ایمان آوردند و کردار نیک کردند و بیفزایدشان از فضل خویش و کافران را است عذابی سخت (26) و اگر فراخ گرداند خدا روزی را برای بندگان خویش هر آینه سرکشی کنند در زمین و لیکن فرستد به اندازه هر چه خواهد همانا او است به بندگان خویش آگاه بینا (27)
سریع میرم سراغ اصل مطلب
از آیه اول شروع میکنم
ببین قشنگ خدا داره توی این آیات یه روالی رو شروع میکنه
و احساس میکنم توی همین سه تا آیه به پایان میرسونتش
اولش از توبه شروع میکنه
توی آیه بعدی میاد ایمانو میاره وسط
و توی آیه سوم میاد قانونو میگه که چه جوری اصن به ثروت برسیم
این روال کلی این سه تا آیه اس
اما آیه اولی
میگه آقا هرموقع تو برگردی راه برات بازه
همیشه وقتی اسم توبه میومد مثلا فک میکردم که دیگه شروع یه عالم احساس غم و اینکه تو قبول کنی این دنیا ریاضت رو برای اینکه اون دنیا شاید وارد ضیافت بشی
دیدگاه کاملا اشتباه
و خلاف قرآن بود
اما الان تازه میفهمم که از وقتی شروع کنی به کنترل ذهنت خودش میشه بازگشت به سمت خدا
از وقتی که شروع کنی یه سری کارها رو از درون خودت فیلتر کنی خودش میشه بازگشت به سمت خدا
دیگه مثل قبل فک نمیکنم که باید یه سری فاکتورهایی که قبلا پای منبرها میشنیدم رو رعایت کنم
اون ایمانی که تو از توی مسجد بیای بیرون فک کنی به اینکه دلار چه قدر شده الان و حس بدی از این قضیه بگیری به درد نمیخوره
اون ایمانی که حتی بیای همین متنو خودم بنویسمو بعدش به هزار تا موضوع دیگه فک کنم فایده نداره
اون ایمانی اینجا مورد قبوله که فقط پشت بندش احساس خوبه
بعد از توبه میگه و خدا از بدی های شما میگذره
وقتی میگه سیئات یعنی زشتی ها
ریشه س و ء:
یعنی زشتی یعنی بدی/ اگه به صورت سیئات بیاد بازم همون معنی زشتی رو میده / یه جورایی یعنی اشتباهات ریزه تر یه جورایی انگار یه مرحله قبل از ذنبه
و خدا گفته میبخشه از شما زشتی هاتون رو
جالب یه سری جاها من دیدم خدا میگه میپوشانه
با یکفر میاد سیئات رو میاره
ولی اینجا عفو آورده با سیئات
چیزی که میفهمم توی حالت یکفر یعنی اگه برگردید همون بدی ها رو براتون دوباره میارم
ولی وقتی میگه میبخشم مثل اینجا
یعنی دیگه کامل بخشیده شده
و بعدش میگه خدا به اون کاری که انجام میدید آگاهه
یعنی حواسش هست به اون روالی که شما دارید در آینده پیش میگیرید
حالا توی آیه بعدی میاد شروع میکنه اون مقدمه ای که توی این آیه شروع کرده رو توی آیه بعدیش کاملش میکنه
اولش میگه کسانی که ایمان آوردن و عمل صالح انجام دادن
یعنی نه اونایی که فقط حرف میزنن
نه اونایی که ظاهرا ایمان آوردن
اونی که وقتی که ایمان آورد یه کاری میکنه
یه عملی ازش سر میزنه
به اون ایده ای که بهش میرسه عمل میکنه
دست روی دست نمیذاره
یه همچین آدمی خدا اینجا پاداششو بهش میده
میگه وَیَزِیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ
یعنی بر اونها می افزایم از فضلم
یعنی سطلشو بزرگتر میکنم با فضلم
قبلا ام گفتم یه رحمت داریم یه فضل داریم یه وهابیت
وهابیت که ته بخشش خداست و فقط تا جایی که یادم میاد برای سلیمان و ابراهیم توی آیاتی که اینا توش هستن اومده
اونکه با مدار الان خود من الان تافته جدا بافته اس
فضل یه مرحله پایین تر از وهابیت خداست ولی خود این فضل
یه جورایی ترکوندن خداست برای ما
همون رحمتش خودش خیلی خوبه
ولی اینجا گفته از فضلم بر اونها می افزایم
یعنی ثمره ی عادی ایمان داشتن و قدم برداشتن توی این مسیر
اینکه خدا در ازای پاداشش به تو از فضلش اضافه میکنه
خودش کلی حرف میزنه دیگه این آیه
وقتی خدا اینجوری میاد میگه
دیگه واقعا چه جوری باید بگه که ثروت خوبه
چه جوری باید بگه که راه راست راه کسانی که بهش نعمت داده شده
کجا اومده گفته ثروت بده
اگه بخوایم خیلی بد بینانه قرآنو بخونیم
همونجوری بخونیم که یه سری ذهن مریض قبلا خوندنش دو تا موضوع هست که میشه با اغراق ربطش داد به ثروت
که توی قرآن موضوعات بدی هستن
یکی میشه بحث ذخیره کردن برای روز مبادا
مثل همونایی که پولاشونو توی پشتی قایم میکنن تا یه روزی بمیرن و از این پولایی که هیچ استفاده ازش نکردن و زندگی شون رو با نکبت گذروندن
و از همه بدتر داشتنو این کارو کردن
آره این توی قرآن کوبیده شده
ولی هیچ ربطی بازم نداره به اینکه ثروت و معنویت باهم در تضادن
اتفاقا خیلی هم در جهت همن
اونی که خدا رو قبول داره اونی که فراوانی خدا رو قبول داره مگه میشه بیاد پس انداز کنه برای روز مبادا
اصن مگه میشه انفاق نکنه؟
قطعا نمیشه
پس اونی که اینجوری پولا ذخیره میکنه قطعا آدمی که ایمان نداره به خدا
این موضوع توی قرآن به عنوان یه موضوع بد اومده
و تکلیفشم مشخص
یه جورایی یه همچین فردی اصن توی باغ نیس
یه موضوع دیگه که بازم میشه با اغراق ربطش داد به ثروت و اونم به عنوان یه موضوع بد اومده توی قرآن
بحث خواستن فقط فقط دنیاس
یعنی بدون آخرت
یعنی یه زندگی که ما یه تایمی توی این دنیاییم میخوریم استفاده میکنیم و تمام
موقع مرگ دیگه تموم شد دیگه اصن آدمی وجود نداشته انگار هیچ وقت
این موضوعم توی قرآن کوبیده شده
چشم و هم چشمی کردن میشه توی این دسته
فخر فروختن به بقیه که من میخام به ثروت برسم که جلوی بقیه پز بدم اینم جزو همین دسته اس
اینم از اون موردهایی که توی قرآن یه جورایی به عنوان موضوع بد اومده که میشه خیلی بد بینانه ربطش داد به ثروت
وگرنه در مورد ثروت
در مورد پول
در مورد رسیدن به نعمت
من کلی گشتم زیر و رو کردم قرآنو
ما جایی نداریم که بگه مثلا پول بده
و از اون طرف مث این همه مثالی که زدم خود خدا گفته
پاداش ایمان شما رسیدن به پول
یا بحث همون ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس
توی یه آیه به صورت واضح اومده
اینها هست
واقعیتم داره
خداهم راضیه
راضیه که هیچ انگار با تمام وجود میخاد که این بنده ای که داره به ثروت برسه
نه اینکه مثلا بگیم که مثل یه مامانه و ما هم مثل اون بچه ایم
مامانه دوست داره بچه اش ثروتمند بشه
نه
اینجوری نیست
ثروتمند شدن ما باعث میشه که در جهت خواست خدا پیش بره همه چی
ثروتمند شدن ما باعث میشه که شکرگذار تر بشیم
و این همه خدا گفته
من لنگ شما نیستم
اگه بخام شما رو کلا بر میدارم از روی زمین
جای شما یه سری رو میارم که اشتباهات شما رو انجام نمیدن
جای شما یه سری رو میارم که فقط به خدا ایمان دارن
به صورت های مختلف خدا اینو گفته
این ماییم که باید اینا رو باور کنیم
و یادمون باشه که
همه ی اونایی که با نوح سوار کشتی شدن
مثل الانه ما بودنا
اونا کسایی بودن که حرفهایی که بهشون زده شده رو از بچگی نشنیده بودن ولی
چون دلایل منطقی بوده و چون با روحشون منطبق بوده و دلشون گواهی میداده به درستش اونام باور کردن و شدن اونایی که با نوح سوار کشتی شدن
شدن اونایی که با نوح و شعیب و کلی پیامبر دیگه از عذاب خارج شدن
اینا برای مایی که میبینیم وضعیت اکثریت مردم چه قدر بده و چه قدر توی عذابه دیگه واضحترین نتیجه اس که نباید اون راه رو بریم و از اون طرف خدا اگه چیزی رو ازمون میخاد قطعا بهمون پتانسیل رسیدن بهش رو هم داده یعنی اگه میگه باورهاتو تغیر بده کوه کندن نیس
این یه راهی که تو میتونی بری
تو تواناییش توی وجودت هست که بری
و رفتنش شاید یه کم سخت باشه ولی میشه رفت این راهو
میشه باورها رو تغیر داد
این شدنیه
و بعدش میاد میگه برای کافران عذابی سخت است
وای که چه قدر خوبه
کافرا کیا هستن واقعا
کافیه سوار تاکسی بشی و توی تاکسی یه سری مکالمه اتفاق بیوفته
مخصوصا تاکسی های کورسی قشنگ جایی که تو میتونی کافرا رو باهم ببینی
از دولت برات میگن
سیاست های خارجه رو ریز به ریز برات میگن
دلیل بالا رفتن قیمت ارز و طلا رو برات تفسیر میکنن
محاکمه میکنن
و در نهایت خودشون رای هم میدن
هم راننده هم مسافرا
قشنگ میتونی عذابی که براشون نازل میشه و توش غرق شدنا و نمیفهمن که این اتفاق براشون داره میوفته رو میتونی ببینی
اون وقت باید یاد این آیه بیوفتی
و دسته بندی خودتم مشخص کنی
خودم بخام بگم هنوز توی دسته دومم
خود من توی بحثا شرکت نمیکنم هیچی نمیگم سعی میکنم بی توجه باشم ولی نتایج زندگیم نشون میده که منم توی همون عذابی هستم که اونا هستن
و این بده
موندن توش خیلی بده
و به قول قرآن به ما قدمت ایدیهمه
به واسطه آنچه پیشاپیش میفرستیده
اگه یه همچین اتفاقی میوفته به خاطر اینکه فرکانس هایی که من قبلا فرستادم توجه بدی که قبلا داشتمه
اما آیه آخر
باور اشتباهیی که توی جامعه هست
خدا به ما نمیده ثروتو به خاطر اینکه از خود بی خود نشیم
چون صلاححححح نمیدونه
یعنی من هلاک صلاحم
یعنی مثل یه مامانه انگار خدا
که بچه اش یه کمی غذا میده در حدی که سیر نشه چون اگه سیر بشه این همه جا رو میریزه به هم
خدا توی همین آیه بعدش میاد میگه
ینزل به قدر ما یشا
نازل میکنه اونا به اندازه ای که توی مشیتش باشه
به اندازه ای که توی باورهای اون فرد بگنجه
به اندازه ای که تو روی خودت کار میکنی خدا هم بهت ثروت میده
بذار ساده کنم کل آیه رو
اول میاد میگه چی؟
اگه روزی را به همه بندگانش خدا فراخ کنه
اینا یه جورایی طغیان میکنن
جنبه اش رو ندارن
و اصن اینا رو داره میگه که اصن دنیا این شکلی نیست
چرا
چون بعد از اینکه اینو میگه لکن میاره
چون بعدش اما میاره
اول یه چیز نشدنی رو گفت
اول یه چیزی که باور عموم مردمه رو گفت که بگه این اشتباهه
که بعدش بیاد نقضش کنه
حالا اصن جریانو تعریف میکنه
بعدش میاد میگه اصن ساز و کار دنیا چیه
بعدش میاد میگه نازل میکنه ثروت رو با مشیتش
نازل میکنه ثروت رو با باورهای اون فرد
نازل میکنه ثروت رو با قوانیش
و وقتی میگه قدره یعنی اندازه گیری میکنه
و بعد از همه اینا میگه خدا خبیر و بصیره
یعنی این وسط به کسی ستم نمیشه
به اندازه ای که تو خوب میشی تو در جهت خدا میای جلو
خدا هم به همون اندازه بهت پاداش میده نه کمتر نه بیشتر
و خدا کارشو بلده
این ماییم که ضرر میکنیم با موندن توی فقر
هم این دنیامونو خراب میکنیم و هم اون دنیامونو
و از اون طرف لذت ثروتو میتونیم ببریم
و از هم این دنیامونو بسازیم هم اون دنیا رو
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن
راه سلیمانت
راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که به همه ی اون چیزی که میگن عمل میکنن و فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
دوستون دارم
سلام به استاد خوبم وخانم شایسته عزیز بابت این فایل فوق العاده واقعا سپاسگزارم
وهمچنین اقا رضای عطار روشن
تبریک میگم به اقا رضا بابت این فایل باکیفیت ودستاورد شون واین موفقیت تحسین تون میکنم
چقدر زیبا آقارضا باجزییات بیان میکنه
از لحظه ای که تصمیم گرفت تغیر راشروع کنه وشروع کرد از لباس ها وبعد قفسه ها وبعد تمیز کردن
مغازه
این خیلی مهم که ما محل زندگی وحتی محل
کار خود مرتب وتمیز کنیم
تغیر از یک جارو کردن هم میتونه شروع بشه
تغیر از مرتب کردن رخت خواب شروع میشه
تغیر یک نگرشه
چند وقت پیش رفتم مغازه یکی از مشتریام ودیدم که میگه مشتری میگه که این جنسایی که تو آوردی فروش نرفته
من نگاه کردم دیدم که ویترین اجناس پر از گرد وخاک وتا بهال کسی دست بهش نزده
گفتم تو حتی یه دستمال به این ویترین نکشیدی پر از گردوخاک شده
چطور توقع داری که خداوند مشتری ها به مغازه تو بفرسته توپیشاپیش با این کارت دست کائنات بستی
گفتم تو انگیزه نداری که اگر داشتی هرروز مغازه تمیز میکردی
گفتم این گردو خاک ها انرژی منفی
باید مغازه را مثل اینکه هرروز صبح صورت میشوری
تمیز ومرتب کنی
یه کم فکر کرد گفت راست میگی باید تغییر کنم
دفعه بعد که رفتم گفت که از اون لحظه که شروع کردم به تمیز کردن ویترین مغازه چندین قلم جنس فروختم
من خیلی از مغازه ها میرم چون مربوط به شغلم میشه
آدم باور نمیکنه طرف 20 سال مغازه داره تواین 20سال حتی یه تغیر کوچیکی نداده حتی صندلی که روش میشنه همون طور مونده
دنیا درهر لحظه درحال تغیر هست
ومن باید همشه درحال تغیر باشم
تا بتونم هماهنگ باشم جهان
اکثر مردم میدونند که تغییر خوبه وبه نفع شونه
ولی باز تغیر نمیکنند
وبه قول استاد حاضرند بمیرند ولی تغیر نکنند
درپناه خداوند سلامت وشاد وخوشبخت باشید
سلام به خانواده عزیزم
موضوع اول بها پرداخت کردن برای خواسته هست.وچقدر این موضوع مهمه چقدر تفاوت ایجاد میکنه چقدر احساس ارزشمندی و لیاقت آدم رو بالا میبره واقعا اگر منصفانه یه نگاه کوچولو بندازیم به زمانهایی که چیزی رو رایگان به دست آوردیم و زمانهایی که بهایی پرداخت کردیم بابت چیزی قشنگ این تفاوت رو متوجه میشیم که چقدر احساس مهم بودن توانستن ارزشمند بودن ثروتمندی لیاقت عزت نفس و خودباوری رو در ما بیشتر کرده و یه نگاه دیگه ای یه نگرش دیگه ای به ما میده در مورد خودمون حتی بماند که چقدر بهتر از اون کالا یا چیزی که داریم نگهداری و استفاده میکنیم.
یه موضوع دیگه که اینقدر ما بمباران شدیم با افکار و ورودی هایی که تو تمام جنبه ها به ما احساس گناه داده شده و احساس کردیم ما مسئول دیگرانیم و بحدی اعتماد بنفس و احساس ارزشمندی درون ما ویران شده که همیشه دیگران رو در ارجحیت قرار دادیم همیشه از خواسته هامون چشم پوشیدیم بخاطر دیگران برای دیگران و نابود شدیم واقعا در حدی که وقتی از پول خودمون درآمد خودمون میخواهیم کوچکترین چیز یا وسیله رو برای خودمون بخریم این احساس گناه و بی ارزشی چنان پاپیچ ما میشه و چنان افسار ذهن ما رو در دست میگیره که نتونیم اون کارو بکنیم اگر هم میکنیم با احساس عذاب وجدان یا بقول دوستمون خیانت این کارو میکنیم و حتی اگر بدستشم بیاریم از دستش خواهیم داد چقدر این موضوع اعتماد به نفس و عزت نفس مهم هست واقعا.
موضوع مهم بعدی اون احساس خوبی هست که با شنیدن این آگاهی ها به دست میاریم و چنان آرامشی به ما میده چنان ما رو در صلح با خودمون قرار میده که هممون تجربه کردیم چقدر تمسخر میشیم چقدر اطرافیان تحقیرمون میکنند سرزنشمون میکنند اما برامون مهم نیست خیلی راحت از کنارشون رد میشیم حاضریم همه چیزمون رو بدیم اما این آگاهی ها رو داشته باشیم گوش بدیم تو دنیای قشنگ خودمون باشیم و هیچیزی رو هم بدل نمیگیریم میخندیم شادیم و این همون کلام الله که اینطور مایه آرامش قلب ما میشه.واقعا الان میشه درک کرد اون زمان پیامبر رو که یارانش شکنجه میشدند اما دست بردار پیامبر و راهش نبودند الان شاید درک کنیم حس و حالشون رو و اون آرامشی که پیدا میکردند و اون انگیزه ای که میگرفتند تا همه چیز رو بجون بخرند.
موضوع مهم بعدی تغییر ورودی های ماست این ورودی ها در واقع خروجی های ذهن ما رو دارند شکل میدند و خروجی ذهن ما چیزی نیست جز ورودی هایی که دریافت کرده و چقدر این موضوع مهمه و چقدر استاد روش تاکید دارند اتفاقا دیروز یا یه فایلی افتادم از دوره جهان بینی توحیدی یه دوست عزیزی که باردار بودند و میگفتند همسایمون میومد در مورد بدی بیمارستان کادر درمان پزشکان و آزار و اذیتی که شده بود صحبت میکرده و ایشون میگفت من میشنیدم و تو دلم میگفتم نه برای من که اینجوری نیست من دارم فایلهای استاد رو گوش میدم من فلان من بهمان بجای اینکه کلامش رو قطع کنم یا کاری کنم که نشنوم این ورودی ها رو هی شنیدم هی شنیدم و فکر میکردم چون دارم فایلهای استاد رو کار میکنم دنیا برای من جور دیگه میشه و بعد دیدم یک به یک تمام اون اتفاقاتی که دوستم تعریف کرده بود رو تجربه کردم و تازه اونجا متوجه اهمیت موضوع ورودیهای ذهنم شدم و دیدم چطور خودم به دست خودم زایمانم رو سخت و ناجور کردم و متوجه شدم قانون تغیر نمیکنه صرف اینکه من شاگرد استاد باشم یا فایل گوش بدم من باید در عمل تغیر کنم و در عمل تغیر کردن اینه که بشدت مراقب ورودی های ذهنم باشم که این اولین گام بسمت صعود یا سقوطه.
نکته بعدی بهترین خودت رو ارائه دادن هست تو هر کاری که داری انجام میدی وواقعا خیلی مهمه این وجدان کاری داشتن من بشخصه تو هر کاری که انجام میدادم و میدم اصلا اهمیت نمیدم چقدر پول میده منم همون اندازه کار کنم یا کار مردمه بمن چه ضرر و زیانش یا حتی تمیز بودن محیط کارم نه اصلا اونجا رو اون کارو مال خودم میدونم دوست دارم بهترین باشه هر چی که در توانم هست رو انجام بدم و این خیلی به بهتر شدن شرایط کاری من کمک میکنه باعث میشه حالم بهتر باشه با کاری که دارم انجام میدم در صلح باشم احساس خوبی بمن بده شوروشوق داشته باشم براش ایده میدم حتی اگر جور بشه اگه اونجوربکنیم نیازهای مشتری ها رو سلیقه هاشون رو انتقال میدم سعی میکنم اینقدر حوصله بخرج بدم و همراهی کنم که بشدت باهام دوست میشند و احساس راحتی و اطمینان میکنند با من و قشنگ میبینم چقدر بمن اعتماد میکنند و راحتتر از بقیه خرید میکنند و رضایتم دارند از همه مهمتر.
نکته بعدی همون قانون بدون تغیر خداوند هست که زنان پاک برای مردان پاک و زنان ناپاک برای مردان ناپاک وقتی ما شروع میکنیم به تغییر کردن و تغییر میکنیم واقعا جدیتمون یا برادریمون رو بقول استاد به جهان نشون میدیم اونم دست بکار میشه و صحنها شرایط اتفاقات رو جوری پیچیده که براحتی ما از اون آدمها و شرایطی که دیگه هیچ ربطی باهاشون نداریم کنده بشیم و جدا بشیم حتی اگر از اعضای خانواده ما باشند حتی اگر زن و فرزند ما باشند همون اتفاقی که برای نوح و پسرش افتاد برای هود و همسرش افتاد و خیلی از ماها هم تجربش کردیم من خودم وقتی شروع کردم به کار کردن روی خودم و مهمون میومد مثلا من نمیرفتم بیرون بشینم پای درد دلش و گوش دادن به اراجیفش مادر غر میزد سرزنشم میکرد فحش میداد اما من همچنان مینشستم فایلهای رو گوش میدادم مینوشتم و یواش یواش شرایط بسمتی رفت که من کلا مهاجرت کردم برای خودم شدم و کاملا تنهام کرد تا بتونم بهتر و بیشتر روی خودم کار کنم.
موضوع بشدت مهم بعدی مسأله شروع کردن از همون جایی که هستی با همون شرایط و امکاناتی که داری هست.وچقدر این موضوع تو مسأله درک قانون تکامل مهمه.همه ما وقتی شروع میکنیم به کار کردن روی خودم یک سری اقدامات عملی بهمون گفته میشه متناسب با همون شرایطی که داریم که میتونیم انجام بدیم ووقتی اونا رو شروع میکنیم جهان هم متناسب با قدمهایی که گفته و ما برداشتیم قدمهای بعدی رو میگه آروم آروم و این همون قانون تکامل هست.من خودم وقتی شروع کردم به نوشتن و کار کردن روی ثروت یک بیکار بودم کار نداشتم اما یه پس اندازی داشتم و خیلی علاقه داشتم به پرورش بز سانن شروع کردم به تحقیق کردن در موردش مطالعه کردن در موردش فیلم می دیدم در موردش و ایده ای که اومد این بود که تو شروع کن به تمیز کاری خونتون ما خونمون یه حیاط خیلی بزرگ داره که شده بود محل جمع آوری زباله ها و اوراقی ها چهر چی خار آید روزی به کار آید و هم بشدت صحنه کثیفی شده بود هم تو مخ بود آقا شروع کردم به جمع آوری فروختن خارج کردن اون آت و آشغالها هر چی آجر بود بلوک سیمانی بود جمع کردم چیدمان کردم یه گوشه ای مرتب و منظم خلاصه من اونجا رو داشتم آماده میکردم برای آوردن بزها از یکیم میخواستم شروع کنم اما باز جهان دید این اقدامات عملی رو و گفت نه باریکلا تو خیلی مصممی حالا دیگه جات اینجا نیست و کلا باید بری و من برنامه های دیگه ای برات دارم و من مهاجرت کردم و اصلا زندگی من چیز دیگه ای شد.
خدایا شکرت بخاطر تمام لحظه های قشنگی که تجربه کردم درسهایی که گرفتم و رشدی که تو این مسیر کردم.
باسلام خدمت استاد عزیز مریم نازنین ودوستان گرامی خداروشکر آقا رضا تصمیم گرفت یه دوره خریداری کنه واولین قدم جدی رو دراین مسیر برداشت واقعا خواستن توانستن است وقتی صددرصد بخوایم وقتی ازدرون تغییر کنیم همه چیز شدنیه اینو من دارم به عینه توزندگیم لمس میکنم ومیشه گفت اولین قدم جدی با پرداخت بها ممکنه چون چیزیو که براش بها پرداخت میکنیم بسیار باارزش تر ومهم تر میشه در زندگیمون و آقا رضا این قدم رو برداشتند وصبح تاشب فایلها رو بدون خستگی وبا اشتیاق کامل گوش میدادن استاد هم گفتند که برای کتابهاشون وکلاسهایی که میرفتند بها پرداخت کردند واین باعث شد این مسیرو جدی بگیرن وبه پیشرفتهای چشمگیر برسن وبرای دستاودهاشون ارزش زیادی قائل هستند وبا تمرکز لیزری فایلهای سایتو ارائه میدن وگفتند وقتی آگاهانه خودمون رو تغییر میدیم جهان به طرز جادویی دوستان نامناسب واطرافیان که هم فرکانسمون نیستن رو ازما جدا میکنه بدون هیچ درگیری واین به مانشون میده خداوند وقانون جهانش چقدر دقیق عمل میکنن وحالا بریم سراغ نتایج آقارضا از دوره هدفگذاری اول تیپ ولباسشون رو تغییر دادن وبعد شروع کردن به تغییراتی داخل مغازه باهمون چیزهایی که داشتن وشروع به تغییر دادنشون کردن وچه جالبه داخل پرانتز بگم من هم این ماه دقیقا همینکارو کردم مغازه ای رو که بهش اهمیت نمیدادم همیشه میگفتم جای خوبی نیست رفتم تمیزش کردم نقاشیش کردم تارعنکبوتاشو گرفتم دکورشو عوض کردم پردشو عوض کردم خودم باورم نمیشد چه جوری پولش جور شد فقط کافی بود من بخوام واراده کنم بعد از 20سال چه تحولی دادم حالا میبینم چقدر نظر مشتریا عوض شده چقدر راحتتر پول میدن چقدر اعتماد به نفس خودم بیشتر شده واین اتفاق مشابهی بود که بین من وآقارضا رخ داد وخداروشکرمیکنم بابت این هدایت بینظیرش خیلی دوست دارم عاقبت داستان آقارضارو بشنوم دوستتون دارم برسید به آرزوهاتون