نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 12 - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-30 03:04:272024-09-24 19:35:21نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 12شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم
سلام به خانم شایسته عزیز
سلام به دوستان
سلام به آقا رضای گل .
استاد ببخشید حرفم را خلاصه میکنم تا سریع تر حرفم را برسانم.توی این جلسه من توی صحبت های آقا رضا یه چیزی را درک کردم که اون چیز باعث تلاش کردن زیاد نتیجه ی کم ،صبره زیاد بهرورداری کم.استاد تو این مسیر ایده ها الهام میشه ،قدم ها گفته میشود همه چیز به صورت تصویر ذهنی تو ذهن آدم میاد که باید چیکار کنیم .اما ابتدایی ترین کارها انجام میدهیم مثل تمیزتر بودن ،فعال تر بودن،هر روز انرژی داشتن ،احساس خوب داشتن،ولی سر اصل قضیه که مثلاً ثروت باشه نمیریم با این که راهکارها و ایده ها داده شده است .همش منتظریم تا خوده خدا بیاد ما را به زور کمک کنه دست مارو بگیره به ما آموزش بده،ناخواه ما را وارد یه مسیری کنه و اول مسیرهم نشون بده که اگه این مسیر را بری به ثروت میرسی ولی ما یا من یا آقا رضا بازهم میگیم نه و کمی هم تازه کندتر عمدا عمل میکنیم چون داریم هنوز دودوتا چهارتا میکنیم .من متوجه شدم من و شاید خیلیای دیگه مثل آقا رضا هنوز قانون را درست درک نکردیم یا درک کردیم ولی یه جاهایی را اشتباه مثلاً در مورد خدا ،باید با این دوتا چشممون با این عقلمون ببینیم که خدا با ما حرف زد ،یا خدا برامون فلان کار را کرد که البته من خودم بارها و بارها این صحنه ها رو دیدم و البته ایمانم قوی تر شد اما این باعث شده ایده هایی که بهم الهام میشه راهایی که بهم گفته میشود را فقط تو ذهنم بسپارم و هیچ کاری نکنم و بگم خدا خودش میاد دستمو میگیره یادم میده یاد گرفتم خوب یاد نگرفتم پس کله ای میزنه یا دوباره میگه تا یاد بگیرم در کل ذهنم منو تو همه ی کارهام منتظر خدا گذاشته تا خودش بیاد کمکم کنه در حالی که اگر آستین بالا بزنم درسمو میخونم ،کارمو انجام میدم ،سرکار میرم،برای رسیدن به خواسته با اعتماد به نفس بالا و با این باور که میشود حرکت میکنم و منتظر خدا نمیشینم وقتی یه چیزی را متوجه میشم که باید درست بشه درستش میکنم حالا تو هر جنبه ی زندگی که باشه.اما باز میگم نه خدا خودش کمک میکنه در حالی که همین آستین بالا زدن برم درس بخونم ،یا برم کار یا همیشه ورزش کنم همین ها هم الهام های خدا هستن اما از بس بهم گفته شده این حرف ها حالا چه از طرف خداوند چه از طرف آدم ها اینارو الهام نمیبینم زجر و تلاش طاقت فرسا میبینم.اخر صحبتم این هست که آیا منتظر خدا نشستن تا اون بیاد دست مارو بگیره خوبه یا بده تا الان که برای من بد نبوده اما این باعث شده از مغز خودم استفاده نکنم و هی بگم من هیچی نمیدونم این جمله باعث شده توی درس خواندن تو ثروت تو سلامتی و غیره ،راهایی که ذهن و عقلم میگه انجام ندم و فقط بگم نمیدونم و همش تو حتی تو کارهای ساده منتظر خدا هستم.استاد اگه تونستم منظورمو برسونم میشه ما را از این دوراهی کمک کنید تا بتونم بهترتر تو زندگی عمل کنم سپاس گذارم
سلام دوست عزیز علی آقای گل
انگار حرف دل منم زدی!!!!
دقیقا منم در این لول از زندگیم هستم.
یعنی یک سری راه حل ها به ذهنم میرسه برای پیشروی در زندگیم بعد که میام برای اجرا سست میشم با این باور که:
نه صبر کن خدا برات بچینه تو باید بندگی کنی و اون بگه چیکار کنم….
یعنی خودم جلوی خودمو میگیرم و این باعث شده به حتی ساده ترین کارهای زندگیم هم تردید داشته باشم و توی قدرت تصمیم گیریم بشدت تاثیر گذاشته.
انگار همش منتظرم خدا راه بشه ایده بشه درس بشه ….
راستش از این نگرش بازخورد مثبتی هم نگرفتم
یعنی الان که دقت میکنم می بینم که توی این سه سالی و اندی که در این سایت هستم مدت خیلی زیادی رو این نگرش ها رو داشتم و در اکثر اوقات هم نتیجه ی راضی بخش نداشته.
یعنی نشانه امروزم میگه:
حوزه علاقت اینه
و استاد هم بارها تاکید کرده وارد مسیر مورد علاقتون بشید.
اما می بینم راهی نیست
یا هست اما با شرایط من جور نمیشه…
در کل میخوام بگم دقیقا پازل های ذهنی من هم مثل خودته و واقعا پاسخی ندارم و بعضی مواقع کلافه هم میشم.
نمیدونم شاید این از عدم درک خداوند بیاد.
مثلاً میخوام یک تصمیمی بگیرم:
یک صدا میگه درسته
یک صدا میگه اشتباهه
و هر دو صدا استاد رو جلوی روی من قرار میدن.
میخوام وارد مسیر مورد علاقم بشم
ولی ایده ای ندارم.
یک صدا میگه حالا که ایده نداری از کار دیگه ای شروع کن (مثل دفعات قبل)
صدای دیگه میگه:
تا کی میخوای برای پول بری کاری رو که دوست نداری انجام بدی مگه استاد نمیگه علاقه علاقه….
واقعا واسم سردرگمی ایجاد کرده
سلام آقای امیری ،انشالله همیشه در مدار خوبی ها باشی .من میلیون ها و میلیون ها بار شب و روز فایل ها ی استاد را گوش دادم اوایل که اصلا نمیفهمیدم بعد کم کم درک کردم .طرف سمت چپ سرم سه ساله که درد میکنه حتی تا دیوانگی پیش رفتن یعنی داشتم میفهمیدم که اگر همه چیز را استاپ نکنم دیوانه میشم یعنی دیوانه واقعی نه مثلاً دیوانه عصبانی یا خودمو به دیوانگی بزنم .واقعا داشت کنترل ذهنم از دستم خارج میشد نمیدانم چطوری بیان کنم اما خیلی بد بود تا شیش ماه از استاد هیچی دیگه گوش ندادم قانون و احساس خوب و همچیز را گذاشتم کنار .چرا داشتم دیونه میشدم چون من بلاخره نفهمیدیم ارتعاش مارو به خواسته میرسونه ،باور مارو به خواسته میرسونه ،احساس خوب مارو به خواسته میرسونه ،رهایی مارو به خواسته میروسنه ،توکل به خدا مارو به خواسته میرسونه ،تجسم مارو به خواسته میروسنه ،همجهت کردن باورها مارو به خواسته میرسونه،تو مدار خواسته بودن مارو به خواسته میروسنه ،سپاس گذاری مارو به خواسته میرسونه این مسئله خیلی به من ضربه زد طوری که الان تازه بعد چهار سال درد سرم قسمت چپ،تازه کمی بهتر شده البته به چشمم از داخل روی عظله ها ی چمن هم فکر کنم آسیب دیده چون چشمم درد میکنه ،خلاصه بگم هنوز گیر کردم و الان طوری شدم که فقط تمرین ها رو انجام میدم چون بلخره نفهمیدم اساس و منطق توی این داستان جذب چیه. و اما در مورد توانایی عقلی ام مثلا هر چیزی را نگاه کنم چند دقیقه میفهمم چی به چیه حتی کارهایی را که بلدشون هستم ،الان طوری شده که میگم نه من هیچی نمیفهمم خدا باید هدایتم کنه که من چیکار کنم .خدا کنه اگر حرفهایم نظر استاد را جلب کرد یه کمکی در رابطه با این موضاعات من و بقیه را بکنه که وضعیت خیلی حاد هست . سپاسگزارم از خداوند.سپاس گذارم از همگی و همتون را به خدا میسپارم.البته ناگفته نماند حداقل به خدا نزدیک شدم و فعلا هروز باهاش هستم و این را مدیون استاد هستم که باعث شد با پوست و گوشت و استخوانم کمی خدا را درک کنم و بهش نزدیک تر بشم ️
بنام خداوند زیبایی ها
با سلام خدمت استادعزیزم خانوم شایسته ی عزیز وهمه ی دوستان هم فرکانسی
خدایا شکرت عجب فایل هایی این چند روز میبینم کلا مات و مبهوت موندم ولی نمیدونم چرا اینقدر مقاومت داشتم واسه کامنت گذاشتن
من چقدر تحسین میکنم این حد از اعتماد استمرار واقعا بی نقص هست هر قسمت این فایل درس داشت برام اون تیکه که گفتن برخلاف نظربقیه والبته ذهن منطقی خودشون رفتن دسته چک ها رو قیچی کردن بخودم گفتم ببین ببین چقدر عالی به الهاماتش گوش کرد وبعدش اون تیکه ای که به مشتری های دائم شون گفتن که دیگه نسیه کار نمیکنن واز اضطراب شدید با دستهاشون خودشون رو نگه داشته بودن اصن اشکم دراومد نمیدونم چرا یهو خودم رو توی اون موقعیت تجسم کردم (آخه خودم کسب وکاری ندارم)
و استاد باز هم اونجا که ایشون گفتن توی کانال تلگرام شون با اینکه فقط یه نفر بود اما باز هم ایشون به کارشون ادامه دادن گفتم الله اکبر همون لحظه فکرکردم اگه من جاش بودم در جا کانال رو پاک میکردم اما نه استمرار وتوکل به رب واحد باعث میشه که درها برامون باز بشه و یک شبه بالای صد نفر عضو بگیری الهی شکرت
خیلی جالب بود برام اون قسمتی که ایشون در مورد دوستشون صحبت کردن که اون شخص بسته ی روانشناسی ثروت رو خرید ولی تغییر چندانی نکرد ایتحاست که استاد میگن خرید بسته به تنهایی راه گشا نیست بلکه باور داشتن به اینکه گفته های استاد وحی منزل است و عمل صددرصد به اونا هست که نتیجه رو بوجود میاره
استاد چقدر زیبا در مورد گسترش جهان گفتین واقعیت هم همین است ما به اندازه ای که جهان رو گسترده تر میسازیم ثروت مند میشویم
درسهایی که این فایل برام داشت :
اعتماد بی قیدوشرط به الله وهدایت های او واستمرار داشتن در مسیر
باورداشتن توانایی هات و داشتن شور واشتیاق در یک کار
درس گرفتن از تضادها وتغییر دیدگاه
در پناه حق
سلام به آقا رضای عزیز استاد عزیزم و. مریم بانو و همه بچه های سایت خدارو هزاران بار سپاس که میتونم بازم یک رد پای دیکه از خودم درمسیر رشدم برجای بگذارم و تغییرم رو ان شا الله در مسیر درست ادامه بدم الهی به امیدتو چقدر آقا رضای عزیز زیباتعریف میکنه تغییراتش رو چه صداقت کلامی داره واقعا خیلی منتظر این قسمت ها بودم و به خودم قول داده بودم عملی با نوشتن کامنت تغییراتم رو دنبال کنم و دقت کنم به تمام جزییاتی که بچه ها از، آموزشهای استاد درس گرفتن و اجرا کردن و خب شک نداشتم که راه ایده گرفتن و ادامه مسیرمم همینه در ادامه هدایت شدم به انجام یک روتین صبح و شب فانوس دریایی یک کامنت و انجام تمرینات دوره عزت نفس درکنار سبک زندگی سلامتی استاد اونهم درحین کار روی پروژه خودم که روزانه دوازدهذساعت مطالعه میخاد اما من باید این روتین رو داشته باشم و واقعا خدا میدونه این ترکیبی که به ذهنم رسیده قراره چه برکات و نعماتی رو برام رقم بزنه این تصمیم من همزمان شد با فایلهای زیبای آقا رضای عزیز که بسیار به فال نیک گرفتم تا دنبالشون کنم و کامنت بنویسم و مسیرمو ادامه بدم به امید الله خدارو صدهزاربارشکر آقا رضا با بیان زیبا و شیرین و ساده و صادق خودشون از مسیرشون و از تغییراتی که شجاعانه ایجاد کردن و ادامه ش دادن گفتن اونم تو شرایطی که ایشون بودن وواقعا قابل تحسینه قدم به قدم تغییراتشون خیلی خیلی زیبا با ایمان مراحلی که استاد تو آموزشاشون گفتن اجرا کردن و ایده گزفتن و عملی کردن و بنظرم واقعا لایق این پاداشها شدن چون مراحل تکاملشون رو درست طی کردن هرچند خداوند واقعا وقتی تلاش و شجاعت و حرکت و ایمان توام باعمل مارا میبیند پاداشها بسیار بسیار خارج از حد تصور ماست و این باور رو درمن تقویت کرد که ببین اینم نمونه ایمان در عمل و اجرای درعمل یاالله پاشو دست بکارشو و توهم عمل کن واقعا و این شد که اومدم تا نکات مهمو هرشب بنویسم توجه کنم و اجراشون کنم و از نتایجشون من هم بهره مند بشم طبق قوانین بدون تغییر خداوند چقدرررر داستانهای هدایت پشت سرهمداقا رضا زیبا بودن چقدررر قشنگ توضیح دادن چقدررر باورپذیر کردن تو ذهن من تغییر درحین تعجب و مخالفت تمام اطرافیان رو چیزی که پاشنه اشیل من هست و مقاومت دیگران باعث میشه از خط خارج شم و بخام هی توضیح بدم که بابا اینجوریه و همیشه تهش فقط دورشدن از اهدافم و حال بدی برام داشته و هی ذهنم بهم گفته ببین نمیشه اگه میشد همه اطرافیانت مخالف نبودن هیشکی باهات نمیاد اما داستان آقا رضا باعثشد اینجوری نگاه کنم که من تمرکزم باید روی خودم باشه و فقط خودم در مسیر باشم هرچند یکجورایی تحمل بعضی افراد واقعا سخت میشه وقتی مسیر درست رو نشونت دادن ولی قانون میگه اگه واقعا تغییر کنی یا اونام با تو هماهنک میشن یا دور میشید ازهم بدون درگیری پس من ادامه میدم و فقط روی خودم کار میکنم ان شا الله که خداونذ کمکم میکنه و شک ندارم که میشه خدایا شکرت برای شاگردایی مثل آقارضای عزیز با نتایج عالییییی و این سایت فوق العاده چقدر این حرف مهم هست که تو میای مسایل خودت رو حل میکنی و همون ایده ای که مسایل تورو حل کزده هم میتونه همون مساله رو برا بقیه حل کنه هم ثروت وارد زندگیت کنه من باید اینوآویزه گوشم کنم که مسیر زیبای هدفم که کلا ساخته شده برای حل مسایل جسمی رو باقدرت ادامه بدم علمشو دارم این سرتیفیکیت تخصصی رو هم ان شا الله کسب کنم مسایل هزاران نفر باهاش حل میشه ومن هم به هدفم میرسم و بهگسترش جهان کمک خواهم کرد ان شا الله خدایا شکرت برای تک تک لحظاتم برای دیدن یک قسمت پرازدرس دیگه که انرژی حرکتم و پاسخ چراهایم و اطمینان قلبم شد و امیدوارم عمل کننده خوبی هم باشم در پناه خداوند شاد وپرنعمت و پایدار همگی
بنام الله یکتا
سلام خدمت استادعزیزوآقارضاودوستان همفرکانسی
شاگردهای استادعباس منش مثل خوداستاصحبت هاشون دلنشین بیان میکنن
چقدربیان شیرین دارن آقای عطارروشن حرفاشون به دلت میشینه لذت میبری زمانی که صحبت میکنن احساس میکنی داری اون صحنه رومیبینی تصورش میکنی خیلی قشنگ بیان کردین لذت بردیم هرجایی که گفتن توذهنم تصویرش آمد بسیارعالی بود
وچقدرعالی وخوب تونستن ایمانشون نشون بدن ودسته چک هاروپاره کردن پاروی ترس هاشون گذاشتن
درکامنت فایل قبلی گفتم که منم هدایت شدم دسته چک کناربزارم وچقدرآرامش دارم خداروشاکرم
استادسپاسگزارم که این فایلها روآماده میکنیدوروی سایت قرارمیدن تاالگوی خوبی باشن دوستان برای ما
دوست دارم یکم از حال خوب و ایمان روز افزونم و نتیجههای فوق العاده ام براتون بنویسم. ( ذوق و شوق )
آقااا در جریانید که ثروت که فقط پول نیست و خیلی چیزهااا هست که با پول هم نمیشه بدستشون آورد …
امروزززز یعنی 10 بهمن عجبببب روزی بودد لامصب، یعنی لحظه به لحظهاش نشانه بود، عشق ورزیدن بود، هر لحظه اش بودن در زمان و مکان مناسب بود، همین الانا از والیبال برگشتم بارونم نم نم میزد و میخورد به سقف سالن، واییی واییی چه بازییی با هر امتیازی که میگرفتم آگااهانه دور زمین با بچه ها دست میدادم اولش بازی را عقب بودیم … یک چی تو مایه های 8-5 همین اگاهانه این کارو کردن و ذوق و شوق داشتن باعث شد بچه ها کلی انگیزه بگیرن و یکی یکی اصلاااا امتیاز میگیرفتیم و چه اسپکهای آتشینی برعکس هفته ی پیش که داستانشو هم نوشتم تو قسمت سفربه دور امریکا، اقااا خلاصه بگم این ذوق و شوق و رفتن انگیزه به سمت اسمون هفتم باعث شد ست را با اختلاف فاحش 25 – 13 ببریم مثل کره واووو چقدرر چسبید، واقعاا امروز حالا قبل از این بازی که 10:45 شب شروع شد، این درس برام مرور شد که باااید بهترین نسخه خودمو ارائه بدم چون تو دنیای من، بازی من مهمه و خلاصه تو بازی میپریدم این ور اون ور با پا با سر با انگشت یییییئووو اصن یک حالییی بودد .. و بازی که تمام شد اومدیم بیایم خونه بخدا همین که پامونو گذاشتیم که سوار ماشین شیم بارروون شلق شلقیی تنددد اوووف گفتمم ببارر بباررر خدااا … من عاشقتمممم بزن باران که همه چی فراوان بزن …
بزن که ثروتمند شدن معنوی ترین، بزن باران که نعمت ها فراوان، بزن باران که هر روز داره کسب و کارها بیشتر میشه، بزن باران که هر روز خلق ثروت داره راحت تر میشه و از کارهایی که یک روز علاقه هم نبودند حتی! اصلا اسمشون هم نبود داره ازشون توی این زمونه ثروت داره خلق میشه، بزن بارااان جان که همه چی هست تنوع تاا دلت بخواد از هر چی هست .. بزن باران که بخداااوندی خدااا مشتررری تا دلت بخواد تو هر کسب و کاری هست، امروز که رفتم کافه ساعت 2 برقا رفته بودند من همینجور نشسته بودم تو کافه تقریبا تاریک بعد بارونم که میزد اصلااا وای وای صحنه رویایی بود خلاصه دیدم دوستی اومد با خانمش در حالی که چراغا خب خاموش چون برقی نبود و در هم بسته – از دور انگار تعطیل – خلاصه سینای عزیز اومد و گفت باباا من دل دل میکردم که بیام اینجا .. خب من میرم محمد هر وقت برقا اومد بهم زنگ بزن .. برقا نیومده بود و نیم ساعت بعد دوباره زنگ زد خودش .. خلاصه که برقا اومد و اومدد پیش من در حالی که ده ها کافه دیگه هست .. این به کنار، دیدم دوست دیگه ای که مدت ها بود ندیده بودمش اومد ایشونم میخواد کافه بزنه و میخواد که من راه اندازیش کنم واسش تو دزفول حالا همین بین که من و صادق عزیز داریم با هم صحبت میکنیم در مورد خداوند در مورد خواسته هامون با هم داریم صحبت میکنیم. خداوند به شکل مشتری دیگه اومد بازم با شرایطی که گفتم اصلاا خودش مستقیم رفت سراغ وسایل اکسسوری و دوتا کاپ برداشت و قهوه هم میخواست اومدم شماره کارت بدم واریز کنم برقا اومد گفت حالا هم قهوه هم برام اسیاب کن ببرم …
هنوزم بگم؟
تو ادامه وقتی خب دستگاه روشن میکنی اولش 20 دقیقه طول میکشه تا مخزن گرم بشه و اماده، بازز 4 تا مشتری دیگه اومد انقدررر من ارااام بودم که گفت اقا قهوه میخوایم حالا چندین نمونه .. من گفتم عزیزم باید 20 دقیقه صبر کنی گفتند خب پس ما میریم عجله داریم .. من به خودم گفتم همون لحظه اولا وقت این ادما برام مهمه من ارزش قائلم براشون، دوما انقدررر مشتری فراوانه که خدا میتونه در قالب یک مشتری بشه به اندازه ی فروش کل روزم ازم خرید کنه اقا خدای من میتونه این کارو کنه … و خلاصه این اتفاق شاید امروز توی تایمی که من بودم نیافتاد ولی صددرصد میافته در زمان و مکان مناسبش بهترین حسی که ادم از باور فراوانی میگیره به نظرم همین آرامش هست.
از یک اتفاق خوب دیگه بگم براتون ای اعضای گرم و صمیمی و عاشقانه خانواده من قشنگ.
چند وقت پیش یک اهنگی را زدم بودم و خواندم که خیلی متن توحیدی و عزت نفسی داره اصلا که تو ساندکلودم اپلود کرده بودم از اون موسیقی توی سومین ولاگم که دیشب پریشب توی یوتیوبم استفاده کرده بودم و منتشرش کرده بودم، خلاصه خداوند از طریق یک هم پاره کلی منوو تحسین کرده بود وقتی تحسینشو خواندم کلیی حس خوب گرفتمم خیلیی بهم چسبید این تحسین که واقعاا فرکانس خالق و خدایی و مقدسی هست باعث شد برم اون موسیقی را خودم 10 بارر گوشش بدم و هم خوانی کنم دوباره اقااا انقدرر تو فضاا بودم حسم گفت برو Live اینستات اینو بخوان جلو مردم .. گفتم باشه گیتارمو برداشتم دوباره کوکش کردم و متن و اکورد را گذاشتم جلوم و برای اولین بارر رفتم لایو اولش کلی استرس داشتم ولی به 20-30 ثانیه نکشید چون به خودم قاطعانه گفتم که من ادمیم که بارهااا خواندم توی این 12 ساله که گیتار میزنم جلوی دوستان و خانواده و .. پس دوباره هم از پسش برمیام اقا و همین هم شد یک پنج دقیقه ی فوق العاده رویایی را تجربه کردم. و چقدررر خودم را تحسین میکنم چقدرر بینظیرم واقعااا چقدررر امروز عشق دریافت کردممم چقدررر تحسین شدم چقدر نعمت هاا دریافت کردم و دارم میکنم … هیچ کدوم اتفاقی نیست اصلااا هیچ کدوم ..
یک اتفاق مثبت دیگه هم بگم؟
پدر بنده دست خدایی شده که برام ماشین نو بخره! اونم پدرممم !!
بابااا چقدرر من بزرگ شدم دارم دیووونه میشم
هر روز دارم بهتر از دیروز شدنم را تجربه میکنم
و این حس شگفت انگیز و واقعااا احساس خوب مساویست با اتفاقات خوب …
بمونید..
بمونید.
تو حال خوب
استمرار بدیم بهتر از همیشه.
وقتی واقعا جلوی میاستم و به شخص توی آیینه زل میزنم واقعااا یک شخصیت فوق العاده بینظیر و منحصر به فرد را میبینم که با تمام ضعف هاش و نقاط قوتش داره با تمام وجودش از زندگی لذت میبره، سعی میکنه …
یعنیی محمدددد منن عااشقتمممم
اصن تو اینو بگو پادشاه. کسی هست که عاشقت نباشه ؟!!
بینظیرییییییی دمتتت گرممم که همه جوره داری جهان را گسترش میدی و به جای وحشتناک بهتری تبدیل میکنی.
محمد تو لایق یک زندگی سرتاسر از عشق و زیبایی تمام هستی.
امروز صبح داشتم دوباره با یک دوست فوق العاده صحبت میکردم و نتیجه و اخر حرفمون این بود؛
« بابا مایی که سال هاست با قانون اشنایی داریم و داریم پیاده میکنیم میدونی قانون ثابته مشخصه فقط محمد داستان عمل کردن به دانسته هامونه، چیز جدیدی نیست دیگه فقط به همون چیزایی که میدونیم بیایم عمل کنیم و عمل کنیم و عمل کنیم. »
و به نظرم هر شخصی باید یاد بگیره توی داستان تحسین کردن توی داستان وقت گذاشتن توی داستان عشق ورزیدن، اونی که باید بیشتر از همیشه و دراولویت تحسین بشه خود خود خودتی عزیزممم موفقیت های خودته روی ماه خودته خدای درون خاص خودته .. نه کسی دیگه نه شوهرت نه همسرت نه دوستت نه فرزندت .. توی عشق ورزیدن اون شخصی که باید و همیشه بهش عشق بورزی خودتیییی خودتتت جانممم اونی که جلوی آیینه میبینی زیباترین اتفاق زندگیته سلطااان .
تو سمت خودتو انجام بدی اون سمت یقین داشته باش حله دادا .
والسلام
رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر
سلام به والیبالیست، گیتاریست،مربی کافی شاپ، و مارکو پلو.
پسرررررررر حالتو خریدارم، عالی بود عالی
ببین چندتا قهوه باید میفروختی که بشه پول ماشین و اون ساعتی که دوستت بهت داد.
اون قسمت از متن ات که گفتی
مشتری عجله داشتند و رفتند، بالا از قبل پولش حساب شده بود.
هر چی حس خوبه مال تو،
واقعا تبریک میگم، بخاطر ماشین نو، ان شاءالله حس و حال نو ، خونه نو، ویلای نو، گیتار نو، سالن ورزشی نو، مغازه ی نو، مشتری های نو و کلا هر لحظه ات نو نو نو باشه
در آغوش خدای مهربان لحظات به کام
سلام دوست عزیز،،همیشه لذت میبرم از خوندن کامنت هات،،واای من عاشق قهوه ام،،انشاا بیایم سمت خوزستان،و در کافه شما یه قهوه ناب بزنیم،،من هر روز ک ساعت 5 صبح میام ب سمت محل کارم،،دقت میکنم کدوم مغازه سوپری بازه و دستگاه صنعتی داره ک وایسم و ی قهوه ناب بزنم ک تا عصر ک برمیگردم خونه غذا بخورم(طبق قانون سلامتی)شارژ باشم،،اخه کیفیت اسپرسو با دستگاه صنعتی چیز دیگس،،البته ب نوع قهوه هم بستگی داره،،حال شما ی قهوه خوشمزه ب ما معرفی کن،،با تلخی نصبتن زیاد و فول کافیین،،سپاسگذارم..
سلام به محمد عزیز
بمب انرژی مثبت!
خیلی سپاسگزارم ازت برای کامنتای پر شور و هیجانی که می نویسی
و وقتی که ما کامنتاتو می خونیم این شور و هیجان به ما هم منتقل میشه
خیلی خوشحالم که این همه اتفاقات خوب برات پیش میاد چون که خودت آگاهانه سعی می کنی احساست خوب باشه و به زیباییها توجه کنی
بشدت با شما موافقم اینجا که گفتی
((اونی که باید بیشتر از همیشه و در اولویت تحسین بشه خود خود خودتی عزیزم موفقیت های خودته روی ماه خودته خدای درون خاص خودته..نه کسی دیگه نه شوهرت نه همسرت نه دوستت نه فرزندت..توی عشق ورزیدن اون شخصی که باید و همیشه بهش عشق بورزی خودتی خودت جانم اونی که جلو آیینه می بینی زیباترین اتفاق زندگیته سلطان))
در پناه خدا موفقیتهات رو افزون باشه
محمد جون
دمت گرم عجب کامنتی نوشتی چقد آگاهی داشت برام تحسینت میکنم که اینقدر داری از لحظات جادوی که برا خودت خلق میکنی لذت میبری
نتیجه کار کردند روی خودمون پاداش بزرگی خواهد داشت مباررررررک ماشین نو چقد خوشحال شدم قوانین جواب میدهد رسیدند به خواسته ها براحتی انجام میشه وقتی ما متعهد به انجامش باشیم با احساس خوب، کنترل ذهن ،
خیلی لذت بخشه وقتی مطمنی ایمان داری به رب العالمین دگه خیالت راحته ذهنت آرامش داره خدا را در قلبت وجودت حس میکنی الهامات خداوند را دریافت میکنی لذت بودند با دوستان هم فرکانس اینها نتایج تغییرات هستند
من مطمئنم اتفاقات فوقالعاده ای در زندگیت خواهد افتاد منتظر خبرهای شگفت انگیز بعدیت هستیم
در پناه خداوند متعال شاد ثروتمند باشی
میلاد پسری از نور
سلام به استاد عزیز و همه دوستان الان ساعت 1/5شب من قبل باز کردن فایل چشام باز نمیشد ولی بعد از شروع صحبت های اقا رضا عزیز انقد قشنگ توضیح میدادن ک اصلا خواب از سرم پرید اول از همه از ایمان که اقا رضا به استاد داشت خیلی منو درگیر خودش کرد خیلی کیف کردم از این که انقد میتونسته همیشه لیوان ذهن شو خالی نگه داره واز صحبتاش قشنگ میشد فهمید که هیچ چیزی از اموزه های استادو از دست نمیداده ونکته به نکته گوش میداده وعمل میکرده وروز ب روز اشتیاقش بیشتر میشده اقا رضا وقتی درمورد چک هاش واینکه چجوری خودشو راضی کرده ک پاره کنه صحبت میکرد من یاد خودم افتادم ک وقتی میشینم باخودم حساب میکنم من خودم خیلی جاها اومدم خودمو راضی کردم که حالا اشکالی نداره اون همه از کارایی ک استاد گفتنو انجام دادی حالا این یه دونه ک اشکال نداره همینجوری به خودم ک اومدم خب همون یدونه یدونه ها باعث شدن من کم کم از مسیر خارج شم حالا از این ور هم میدونم ک اقا من تو خودم یا یه ترسی داشتم یا یه ترمزی دارم اینارو میدونم ک من باید بیام ترمازارو بردارم بیام رو این کار کنم ک چجوری اون کارو انجام بدم کار کنم ولی میام خودمو قانع میکنم ک حالا این یدونه کارم انجام ندم اشکال نداره. خلاصه این اشتیاق اقا رضا از این ک چجوری پولاشو جمع میکرده تا محصولات رو خریداری کنه یا اینکه چقد برنامه میریخته برا استفاده از محصولات من هی بیشتر میرسم به حرفای استاد ک چرا باید بهای هر چیزی ک میخوای برات ارزش داشته باشه رو پرداخت کنی. خیلی ممنون از ازاقا رضا واستاد عزیز خداروشکر میکنم ک در کنار همچین دوستان عزیزی هستم. درپناه الله شادو سر بلند باشید.
به نام خدای قانونمندی ها و فراوانی ها
سلام به همگی عزیزان
خدایا شکرت دیشب جمله ارزشمندی که در خواب برام مرور میشد جمله
«از جایی که فکر نمیکنید ما بهتون روزی میرسونیم»
و امروز هم یه چرت کوتاه روزانه داشتم یه کلمه تو خواب بهم گفته شد و همون موقع از خواب بیدار شدم و رفتم اینترنت سرچ کردم دیدم معناش «قابل مقایسه»
و من اینو برا خودم این نشانه رو دیدم که خداوند بهم گفته نعمتهایی بهت میدم که قابل مقایسه با چیزهایی که خیلیها دارند و فکر میکنند قابل مقایسه نباشه
خلاصه این دوتا الهام در خواب برای من جای سپاسگذاری فراوان و احساس خوب داره که خدایا شکرت که با من حتی در خواب هم حرف میزنی و منو هیچ وقت رها نمیکنی
بنظرم نامی که بیشتر از همه مناسب تره روی این فایل گذاشت
«تغییر با قانون مدارها»
چونکه منم مدتی هست دارم یسری نشانه های جدید در کار خودم میبینم اما هنوز به نتیجه نمیرسه و چندروزه که دارم میگردم تا ببینم کجای باورهای ذهنم ترمز و ایراد داره،
و واقعا
تغییر باورها با تلاش فیزیکی حل نمیشود
چونکه زمان،مکان ،کلام،ظاهر،و فیزیک مهم نیست بلکه مهم توانایی و خواهان تغییر در باورهاست
رضا عزیز وقتی داری میگی بااینکه از چندسال قبل هم در همون خیابون و همون مکان مغازه داشتی اما اون مشتری های خوب تازه پیدات میکردن و میگفتن چرا ما تازه داریم شما رو اینجا میبینیم!؟ واقعا من خیلی اینو دارم درک میکنم و بهش نزدیکم چونکه خودم دیگه الان خیلی قانون مدارها رو دیگه فقط نمیپذیرم بلکه الان خیلی احساسشون میکنم و چقدر الان خودمم همینجور هستم که یه عالمه آدمهای مختلف و مناسب هستند که از آموزه های من استفاده کنند و باعث ایجاد ثروت در کار من بشند اما آگاهی ای که باعث میشه احساس من زیاد بد نشه حس کردن همین قانون مدار هست و واقعا دارم حسش میکنم که فقط یسری سنگ ریزه های کوچک باعث شدن که این در نتایج دلخواه من چفت نشه و فکر میکنم به پیدا کردن و دیدن ایرادهام خیلی نزدیکم و به امید خدا بزودی پیداشون هم میکنم چونکه قبلا اینقدر احساس نزدیکی به قانون مدار و این ترمزم نداشتم،
وقتی رضا عزیز در این مورد صحبت میکنه که چقدر قانون مدارها خودشو نشون داد و داره به هممون ثابت میکنه این قانون جهان رو چونکه منم انگار دارم حتی با چشم فیزیکی هم میبینم یه عالمه از اتفاقات و نتایج پشت یه سد جمع شدن که فقط منتظر به حرکت کوچک از من هستند که اون کلید رو بزنم داخل قفل بچرخونم تا مسیر اون همه نعمت بسمتم باز بشه
و همچنین انگار دارم با چشم فیزیکی هم میبینم که یه عالمه افراد مختلف خیلی از روزها از جلو من عبور میکنند از محل کار من عبور میکنند و حتی از بعضی آدمها کسب و کار منو میشنوند و میدونن اما چونکه من هنوز در مدار مورد نظر بصورت کامل قرار نگرفتم باعث میشه که باهاشون هم برخورد نمیکنم
فقط کسانی که این آگاهی هارو کار میکنند و ازش بازخورد گرفتند این چیزها رو درک میکنند و میپذیرند،،
و حتی کسایی که این آگاهی هارو ندارند اما تو یه کاری که خیلی عمیق شدن این چیزهارو میتونند درک کنند
استاد عزیز وقتی حرف از اون فردی که تو کار آتشنشانی بوده و اون وسیله رو برا وصل شیلنگ آب حل مساله کرده همون لحظه یه مروری در ذهنم شد منم همچین موفقیت هایی رو میتونم بدست بیارم کی؟؟ زمانی که در کار مورد علاقه خودم باشم اونوقت چه موفقیت ها و حل مساله هایی رو میتونم کسب کنم که هم باعث ایجاد ارزش و ثروت برا خودم بشه هم برا یه عالمه انسان دیگه،
و اون ابزار هم یادمه تو زندگی در بهشت دیدم به این ابزار میگن «رابط سوپاپ دار» البته هم برا شیلنگ های هوا،آب،روغن استفاده میشند و چقدر استاندارد و راحت انجام شدن کارها هستند
و وقتی استاد شما گفتی فردی که اینو ساخته بعداز یازده سال تحقیق بالاخره به موفقیت رسیده گفتم دمش گرم ببین چقدر این خودش یه الگوی بسیار خوب،مناسب،صبور و عاشق بوده که این همه سال پیگیر بوده تا بالاخره تونسته موفق بشه
و من همون موقع به خودم گفتم اگر تو توی کار خودت اگر اوایل به نتایج دلخواه نرسی حاضری اینقدر سال بازم بیخیال نشی و همچنان به حرکتت ادامه بدی؟؟
و مهم دیروز زود رسیدن به نتیجه و خواسته ها نیست بلکه مهم مسیر رسیدنه که مهمه واقعا چقدر درک و رعایت کردن این نکته مهمه و باعث خوشبختی واقعی ست
من که خودم یکی از باورهای خوب و قدرتمند کننده ای که در کار خودم ساختم اینه که اولا یه عالمه آدمهای ثروتمند و مناسب هستند که برا آموزه های من هزینه پرداخت کنند
دوم اینکه حتی اگر جنگ هم بشه اما برا دریافت آموزش های من خیلی ها حاضرن هزینه پرداخت کنند که در اون شرایط خیلی بهشون کمک کنه
اما خب این باورها همیشه و همیشه باید اینجور روشون کار بشه،،
استاد میگی وقتی شما میای مشکلی از خودت حل میکنی باعث میشه که برا یه عالمه آدم دیگه هم حل مساله بشه و باعث جاری شدن ثروت در زندگیت بشه چونکه یه عالمه آدم دیگه هستند مثل خودت که همین مساله رو دارند و حاضرن با عشق هزینه کنند تا از دریافت اون محصول استفاده و لذت ببرند
و بقول شما دیگه از این زیباتر نداریم که اینجور جهان و خداوند قشنگی داریم که با عشق بری دنبال حل مسائل خودت و در طول مسیر لذت ببری در نهایت ازش کسب درآمد هم داشته باشی،
این داره بهمون میگه جهان هستی خودش از جنس گسترش،عشق،و مساله و حل مساله هست برا همینم انسانهایی که اینگونه در مسیر زندگی قدم برمیدارند حمایت و هدایت و استقبال میکنه و براشون به همین اندازه ارزش قائل میشه
و جهان خودش مساله برامون بوجود میاره خودشم راه حل میده فقط این وسط بستگی به هر کدوم از ما داره که چگونه با این درس ها و امتحان ها برخورد کنیم و چه نگرشی داشته باشیم وگرنه جهان با هیچکس دشمنی نداره بلکه بازی های جهان فقط باعث لذت و جذابیت بیشتر ایجاد میکنه برا معنادار کردن زندگی ،،
تغییرکردن و برداشتن ترمزهابرا رشدبیشتر
وقتی رضا عزیز اون مشتری های نقدی و خریدهای بزرگتر از قبل میکردند اول باورش نمیشده و براش تعجب آور بوده
نکته: چقدر این دیالوگ برا هممون آشناست وقتی بخاطر باورهای عدم لیاقت اما ناخودآگاه در وجودمون داشتیم و نتایج بزرگتری در کارمون رخ داده اما خودمون با دستهای خودمون اون نعمت رو از زندگیمون بیرون کردیم چونکه ظرف کوچک نمیتونه حجم بزرگ رو در خودش جا بده و حتما از دستش میده تا وقتی که ظرف خودشو بزرگتر کنه،،
خدایا شکرت این قسمت برا من پر از درس و نشانه ست
قراره دو سه روز آینده منم برم به بنده خدا برا جهت همکاری که خودش چندبار ازم درخواست و پیشنهاد کرد و من چند روزه که در فکرم این بود حالا این بنده خدا اگر هم دیدم میگه ندارم منم میگم هرموقع تونستی پول بده اما امروز با شنیدن این حرفها تصمیم گرفتم چند روز دیگه همدیگه رو میبینیم خیلی شجاعانه و مودبانه بهش میگم ببین دوست عزیز من برا کار خودم و مهارتم ارزش قائل شدم و هستم پس شما هم باید اول هزینه پرداخت کنی چونکه من دارم برات ایجاد ارزش میکنم
اینجور صحبت کردن خیلی بهتر و احساس قدرتمندی داره و باعث میشه که طرف مقابل هم ارزش قائل بشه برا کار مورد نظر،
واقعا نقدی که عددش کم باشه ارزشش بارها بیشتراز نسیه ای ست که عدد بالایی داره
چونکه نقد یه نتیجه قابل لمس و باورپذیره
اما نسیه نه هنوز پابرجا و مطمئن نیست
چقدر خداوند در خدمت من و بقیه درمیاد من چندروزه که مدام دارم میگم خدایا چرا در یسری از کارهام انگار زمان ازم فرار میکنه و وقت کم میارم چه باورهایی من دارم که داره اینجور میشه که در این فایل در همین موارد گفته شد که بهتر بفهمم که راحتتر بتونم ایراد خودمو پیدا کنم و بقول رضا عزیز دیگه زمان برام کش بیاد یعنی اینقدر از زمان مون استفاده مناسب داشته باشیم،
نکته و نماد بعدی این فایل:
خوب و ثروتمند زندگی کنیم و کمک کنیم تا جهان جای بهتر و ثروتمندتری بشه برای زندگی
وقتی یکی خوب زندگی میکنه دیگه این نیست که نعمت و ثروت فقط تنها وارد زندگی خودش بشه بلکه باعث میشه زیبایی ها و فرصت های جدید بیشتری وارد زندگی دیگران بشه، واقعا چه چیزی از این زیباتر و باارزش تر
خدایا شکرت این یعنی نماد فراوانی و بی نهایت در همه چیز
چونکه منم از زمانی که وارد مسیر بهتر زندگی شدم باعث شدم تا الان چندها نفر زندگیشون بهتر و عالیتر بشه و تشکر کنند از نحوه حرفها و دیدگاهی که ازم دریافت میکنند
خدایا تو زیبایی و زیبایی ها رو دوست داری
قدرتمندی و قدرتمندهارو دوست داری
بخشنده ای بخشنده هارو دوست داری
گسترده ای گسترش ها رو دوست داری
همتونو دوست دارم و میرم با عشق کامنتهای زیباتون رو مطالعه کنم.
بنام خدای مهربان
ما کار سمت خودمونو انجام بدیم خداوند هم کارشو عالی انجام میده
این جمله خلاصه تمام این فایل بود و تمام زندگی ما
وقتی رو خودمون کار میکنیم وقتی باورهای درست داریم میسازیم فقط کافیه دست به عمل بزنیم اونوقت هدایت میشویم همزمانی ها رخ میده،اتفاقات جالب می افته، آدم هایی وارد زندگی ما میشود که ما اصلا فکرشو نمیکردیم و همون آدم باعث پیشرفت میشود چون دستی از دستان خداوند میشود
آقا رضای عزیز به اون چیزی که یاد گرفت ریز به ریز عمل کرد از خودش جسارت نشون داد .خیلی از ماها که اینجا هستیم هنوز جرات اینو نداریم که دسته چک خودمونو پاره کنیم یا همین تمرین آگهی بازرگانی که من خودم هنوز نتونستم انجام بدم این همون عمل گرا بودن هستش که استاد میگن. من تا این مرحله و رد نکنم امکان نداره اون انگیزه رو پیدا کنم تا به یه مدار جدید برسم و چیزهای جدید تجربه کنم .جهان ما به رفتار و فرکانس های ما پاسخ میده باید بتونم اون کشتی ها رو آتش بزنم و بگم یا پیروز میشوم یا میمیرم راه برگشتی نیست وقتی به این حد از ایمان برسم صدر صد نتایج هم بزرگتر خواهد شد
چه ایمانی باعث شد آقا رضای عزیز دسته چک و پاره کنه ؟! همون حرفی که استاد میگن قدم های کوچک و متوالی بردار اونوقت نتایج به وجود میاد وقتی نتایج اومد ایمان ما بیشتر میشه و همین ایمان بیشتر باعث میشه عمل گرا باشیم چون آقا رضا نتیجه دستش بود چون تونسته بودن با آموزش های استاد بدهی چندین سال خودشونو تسویه کنند و این باعث میشه که جسارت پیدا کنیم و دست به عمل بزنیم با ایمان بیشتر
دنبال الگوهای مناسب برای کسب و کار خودمون باشیم و آقا رضا تونستن با الگوی که پیدا کردن فروش خودشونو نقدی کنن و جهان افراد مناسب وارد زندگیشون کرد
پایداری و تعهد در مسیر باعث ایجاد نتایج تصاعدی میشود و از اونجای ک ما به فکر مون نمیرسه درهای نعمت و ثروت برامون باز میشه ..دوست آقا رضا یه دستی از دستان خداوند شد تا اون گروه تلگرامی افزایش نفرات داشته باشه و آقا رضا خودشو در یه جمعی ببینه که هیچ راهی جز بالا رفتن و پیشرفت نبود مثل بچه ی که باید راه رفتن و یاد بگیره ، و خدای عزیز اینجور بندهاشو هدایت میکنه به زیبایی وقتی که ما بندگی میکنیم
خیلی لذت بردم و برام کلی این فایل درس داشت و من هم باید بتونم این حد از ایمان و عمل کردن و توحیدی بودن از خودم نشون بدم تا ظرف وجودم بزرگتر بشه برای دریافت نعمتهای بیشتر
عاشقتوون هستم شاد و ثروتمند باشید
با سلام خدمت استاد عزیز و رضای عزیز
من هم یک مغازه دار هستم و دقیق دقیق عین آقا رضا مشکلم همینه که خیلی زیاد نسیه دادم و یه دفتر بزرگ دارم که لیست بدهکار داخلش نوشتم و این افراد میان خرید میکنن و یه مقدار پول میدن و میرن و من وحشتناک دارم بابت این داستان عذاب میکشم که همش بی پولم و پولم رفته تو دفتر و پول ندارم جنس بخرم و انقدر فکرم درگیر هست و عذاب میکشم که خدا میدونه و روم نمیشه بهشون بگم دیگه میخوام نقد بفروشم و فقط نقد چون اولا همه بدهکارا پزشک هستند و من روم نمیشه اینجور بگم و از همه بدتر میترسم اینکار بکنم همه شون برن و دیگه حتی بدهیشون هم ندن و بیچاره بشم. هر چقدر تصمیم گرفتم اینکارو نکنم و بگم فقط نقد نتونستم و موندم چیکار کنم. تروخدا اگر کسی راه حلی بلد هست کمکم کنه ممنون میشم. راه حلی که نخوام هم خجالت بکشم و هم پولم پایمال نشه. تروخدا اگر کسی میتونه راه حل بهم بده
ممنون از سایت خوب و درجه یک شما استاد عزیز
سلام به شمادوست عزیز
به نظرم آقارضا بطورکامل این مسئله روتوضیح داد . اگه می خوای ازدست نسیه دادن آزادبشی درمرحله اول ازخداکمک بگیرچونکه حلاله مشکلاته بعدش اهرم رنج ولذت براش بذار وبنویس تا یک الی دوماه این قسمت فایل آقارضا روهرروزچندین بارببین وگوش بده تاکاملا باورر کنی که بدون نسیه هم میشه کارکرد.
” بخواهیدتابه شما داده شود”
سلام
چقدررر از صحبتهای آقای عطار لذت بردیم همگی
انگار تک تک شاگردان استاد خودشون دارن یه پا استاد میشن برا خودشون
چیزی که فکر میکنم آرزوی قلبی خود استاد بوده و هست
که این آموزه ها رو تو تک تک مردم دنیا گسترش بده و لذت میبره از این کار
نه اینکه مثل خیییلی از اساتید این حوزه یا هر حوزه دیگری که یا خیلی کلی گویی میکنن و نمیخوان کسی از جزئیات زندگی شخصی شون باخبر بشه یا فوت کوزه گری رو یاد نمیدن که کسی رودستشون بلند نشه
استاد عباسمنش تمام وجودش رو تو هرفایل چه رایگان چه محصولات در طبق اخلاص میزاره
و این راز موفقیت ایشونه
که حرفاشون لاجرم بر دل میشینه منتها بردل کسی که تو مدار استاد باشه
کما اینکه خود من اولین فایلی که از استاد دیدم یه لایو بود با یکی از اساتید همین حوزه که از شاگردان استاد هم بودن
راستش
اولش بقدری مقاومت داشتم در مقابل حتی دیدن چهره استاد که آخه این کجاش به استاد موفقیت میخوره با یه تیشرت و یه لباس راحتی تو خونه ای اومده لایو برگزار کنه و اون استاد با کت و شلوار و تو دفتر کارش و با دیسیپلین و …. نشسته …..
حقیقتش این بود که همون چندجمله اول که دیدم به دلم ننشست لایو رو نصفه رها کردم و رفتم سراغ همون استاد و بقیه اساتید
الان که به اون روزها فکر میکنم میبینم انگار اون اساتید معلم کلاس اول من بودن و فقط اومده بودن چشمای من و باز کنن من و باحروف الفبای این موضوعات آشنا کنن
و چندماه بعد بازهم بطور اتفاقی همون لایوی که ذخیره کرده بودم رو دیدم چقدرررر همین استاد که اونموقع اون قضاوتها رو در موردشون کردم و فکر میکردم چه آدم مغروری هستش ( چون خییییلی بااعتماد بنفس حرف میزدن استاد توی اون لایو مثل همیشه ) به دلم نشس
دیدم اتفاقا چقدر ساده انگار به زبون خودمونی خودمون حرف میزنن
و بالاخره من در جای درست قرار گرفتم
در مورد صحبتهای آقای عطار بخوام بگم
حرفای ایشون عین کلام استاد به دل میشینه چرا ؟؟؟؟
چونکه ایشون جزء شاگرد اولای کلاس استادن و مو به مو آموزه ها و توصیه های استاد و رعایت کردن
برای همین تک تک ماها که داستان ایشون رو داریم دنبال میکنیم دل تو دلمون نیست که کی قسمت بعدی داستان عطار عزیز روی سایت قرار میگیره
دوتا مسئله برام پیش اومد که امیدوارم جوابشو از استاد یا از هر طریق دیگه ای بگیرم:
من بخاطر شغل پراعتباری ََکه داشتم ( که گفتم باهدایت الله و آموزه های استاد ازش بیرون اومدم و الان کارمند خدا شدم ) دسته چک بسیار معتبری از حساب حقوقیم دارم ولی اصلا استفاده ای ازش نمیکنم مگر چندسال یکبار اونهم خیییلی اتفاقی
ولی الان که صحبتهای آقای عطار رو شنیدم مصمم شدم که حتی این موقع شب برم و دسته چکم رو طوری آتیش بزنم که فقط ته سوش دسته چک سوخته بمونه و ازین به بعد اگر کسی برای خرید یا ضمانت یا هرچی… ازم چک خواست بهش نشون بدم که من خودم رو اینطوری از داشتن دسته چک محروم کردم.
ولی بخاطر اینکه مدتی قبل بخاطر یه سری درگیریها که از مدار خارج شده بودم ، ترسیده بودم کسی از دسته چکم سواستفاده کنه اون و جایی قایم کردم که خودمم یادم نیست و الان کلی دنبالش گشتم که آتیشش بزنم ولی پیداش نکردم.
اولش فکر میکردم من که شاید ده سال یکبار هم از دسته چکم استفاده نمیکنم و گذاشتمش برای روز مبادا و… پس اشکالی نداره داشته باشم
بعد که چندثانیه فکر کردم دیدم همین یکی دوماه پیش برای مابقی مبلغ خرید خودرو خییلی مطمئن از قول یکی از عزیزانم که به من گفت من پولش رو میدم چککشیدم و اون سرموعد زد زیر قولش و من نمیییییییییدونیییید چی کشیییییییدم تا این چک پاس شد
و اگه خدا نبود و اون 140 میلیون تومن و برام معجزه وار جور نمیکرد چه اتفاقی برای من میفتاد
یا حتی یه مشکل دیگه که داشتن دسته چک برای امثال من که استفاده زیادی ازش نمیکنن اینه که دوست و آشنا و فامیل رو بندازن که بیا چک بده و فلان جا ضامن شو و ما هم که شاید اغلب هنوز توانایی نه گفتن و نداریم مجبور به دروغ گفتن میشیم و میگیم:
من دسته چک ندارم
درصورتیکه داریم
خب چرا اصلا چیزی که خودمون استفاده ای ازش نداریم و حتی اگر هم استفاده کنیم اینقدر استرس و دردسر رو باید تحمل کنیم برای استفاده دیگران، اون هم تو کاری که طبق آموزه های استاد خلاف قانونه ( وام گرفتن ) نگهداریم؟؟؟؟
که مجبور شیم به دروغ متوسل شیم یا راست بگیم و روابطمون رو ازدست بدیم؟
البته که رابطه ای که بخواد بخاطر چک ندادن بهم بخوره همون بهتر که بهم بخوره
و یه سوال مهم دیگه اینکه:
من تو شغل سابقم وامهای طولانی مدتی اداره داده بودن بهم که اقساطش سنگین نیست و از حقوقم کسر میشه بطور خودکار ، یعنی من نمیدونم که دقیق چقدر هست و… و چون مستقیم از حقوق کسر میشه استرس عقب افتادن اقساط و…. رو ندارم
حدود 20 الی 30 درصد حقوقم قبل از واریز بابت اقساط کسر میشه
حالا باتوجه به اینکه این اقساط فقط 20 سی درصد حقوقم هست و الان هم شرایط تسویه شو ندارم باز هم باید تسویه کنم؟
چون بخاطر اینکه از حقوقم برداشت میشه، من نه زحمتی برای پرداختش باید بکشم نه استرسی دارم
یعنی مثلا اگه حقوقم 10تومن باشه 3 تومنش بابت اقساط کسر میشه
بااین وجود بازهم باید وامها رو تسویه کنم ؟؟؟
سلام به شما دوست عزیزم
چقدر خوشحالم بعد پاسخی که به کامنتم داده بودی، رفتم داستان هدایتت رو خوندم. واقعا جالب بود و اینگونه است که خداوند هدایت میکنه هر چیزی هم با قانون تکامل و در مدارش باشه میشه که بشه. واقعا داستان هدایتت جالب بود با اینکه ننوشتی از چه بخش هایی استفاده کردی و انشالله که در ادامه این مسیر زیبا با نتایج عالی بازم از خودت برامون ردپا میذاری.
بهار عزیز تحسینت میکنم برای این اقدام شجاعانه و هوشمندانه ایی که کردی. واقعا آفرین و اینم بنظرم اولین نتیجه تو هست. یکی از شرک های مخفی رو شناختی و از خودت دورش کردی. بقول یکی از بچه های دیگه که دسته چکش رو پاره کرده گفت الهه چک. واقعا همین الهه ها، همین شرک ها همینا پیدا کردن شون نتیجه است رشده پیشرفته و یک قدم به سمت بهتر و طبیعی زندگی کردنه.
برای سوالی که در انتهای کامنتت نوشتی من چندتا ایده اومد به ذهنم و در حد خودم بهت پاسخ میدم امیدوارم بهت کمک کنه.
اول اینکه لطفا سوالاتت رو هرچند فکر میکنی مرتبط با یک فایل هست تا جای امکان در بخش عقل کل بپرس.( بخش سوال دارم که دیگه حتما دیدی معرکه است.) در عقل کل اونجا دوستان فعال زیادی هستند که اصلا به اونجا سرمیزنن تا در حد توان شون به هم پاسخ بدن و یک خردجمعی قشنگی در اون بخش ایجاد شده.(پیشنهاد میکنم بیشتر اونجا سر بزنی) و حتی اگر سوالی هم داشتی قبلش با سرچ در اونجا به کلی ایده و راه حل میرسی.که نیازی نیست خودت سوال بپرسی و زودتر از اون چیزی که فکر کنی به جواب و راه حل میرسی.
اینجا ما یاد میگیریم که توحیدی عمل کنیم.
اینجا کسی جواب و نسخه خاصی برای کسی نمیپیچه سعی میکنیم اولا خوب فکر کنیم و بعد با هدایت خداوند پاسخ های مناسب خودمون رو دریافت کنیم.
اینجا قراره به هم ماهی گرفتن یاد بدیم نه اینکه ماهی بدیم.پس اگر میبینی گاهی به پاسخی نرسیدی ایمان داشته باش که خداوند در بهترین زمان جواب رو بهت میده شاید حتی بیرون از فضای سایت. حتی با دیدن یک فایل از استاد یکهو جواب سوال به ذهنت بیاد.
خلاصه میخوام بگم خیلی باحالی و احساس میکنم پر از شور و شوق تغییری و کمی عجله داری. کمی مثل اوایل خودم میخوای سریع از همه چی سردربیاری. همینجا بهت پیشنهاد میکنم اگر هنوز قانون تکامل رو درک نکردی بیشتر روی این موضوع کار کنی. که البته رعایت نکردن قانون تکامل، صبر نداشتن و عجله کردن همگی برمیگرده به عزت نفس و شاید باور مخرب کمال گرایی و…( که پاشنه آشیل منه)
حالا ایده من برای وامی که از طرف محل کارت داری:
وام گرفتن ریشه اش برمیگرده به باور کمبود
وام دادن بانک ها ریشه اش برمیگرده به اینکه یکجورایی اون کارمند رو میخوان نمک گیر و پابند خودشون کنن. این خلاصه علتی که استاد میگن چرا با وام مخالف هستن. بماند که روی تمرکز و احساس آرامش و باور لیاقت هم تاثیر داره.من چون شرایط شما و هدف شما رو نمیدونم نمیتونم درست راهنمایی کنم.اگر بخوام سعی کنم بصورت کلی ایده و پیشنهاد های خودمو بگم اینه:
اول برو چک کن ببین چند قسط مونده.
بعد ببین چطور میتونی سریع تر تسویه کنی(مثلا اگر میتونی دو تا دوتا یا با تعداد بیشتری پرداخت کنی تا سریع تموم بشه)
و نکته بعد اینه که اصلا مهم نیست چند درصد از حقوق تو کسر میشه اما به این فکر کن مثلا بهار امروز تا 6 ماه دیگه بخواد بره سراغ یک موقعیت بهتر، میخواد بره دنبال علاقه اش، میخواد یک اقدامی بکنه و مجبوره که از کارش استعفا بده. بعد چی میشه اولین چیزی که شرکت میگه شما به ما بدهکاری. اول تسویه و بعد شاید با استعفای شما موافقت بشه.خلاصه اگر درست خودت فکر کنی میبینی بهترین حالتش اینه که بدهکار هیچ شخص و هیچ جایی نباشی تا این لطف رو در حق خودت بکنی تا آزاد باشی و هر وقت تصمیمی گرفتی زنجیری جلوی تصمیم و حرکتت رو نگیره.
من خودم عاشق آزادی ام و اونو با هیچ چیزی عوض نمیکنم.
امیدوارم تونسته باشم در حد توانم منظورم رو بخوبی بهت رسونده باشم و شما هم ایده های خوبی از این نوشته ها بگیری و به مسیرهای عالی هدایت بشی.
از صمیم قلبم از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی وبیرونی رو خواهانم
ارادتمند شما فهیمه
سلام فهیمه عزیزم
خیییلی خوشحال شدم از اینکه اینقدر عاشقانه زمان گذاشتی و به کامنت من پاسخ دادی
راستش من اون محصولات رو که خریدم هنوز کامل گوش نداده بودم که این سوالات رو پرسیدم
الان که دارم جلسات ثروت 1 رو گوش میدم خیلی از سوالاتم جواب داده شد
غیر از همون سوال که باید دوره ها رو تمرکزی و دونه دونه تموم کنم برم سراغ دوره بعدی ؟
یا نه
میتونم همزمان باهم پیش برم و مثلا هرروز از هرکدوم یه جلسه گوش کنم و تمریناش و انجام بدم؟
و اینکه به عقل کل هم خیییلی سر میزنم ولی هنوز جواب این سوالم رو نگرفتم
در مورد وام هم باید بگم که وامهایی که گرفتم هیییچگونه استرس و دغدغه ای در من ایجاد نمیکنه
چون بطور اتوماتیک و خودکار قبل از واریز حقوق از حقوقم کسر میشه
درواقع انگار من اصلا نمیفهمم که قسطی دارم
فقط مثلا بجای اینکه 10 تومن حقوق بگیرم 7 تومن میگیرم ، همین
و اتفاقا من خودم رو چندماهی هست که بازنشست کردم اونم پیش از موعد ، چون شغلم مانع پیشرفتم تو این حوزه کار کردن روی باورها میشد و وقتم رو حسابی میگرفت
خیلیها هم بهم گفتن با 21 سال سابقه داری کار اشتباهی میکنی بزار لااقل 25 سال که حقوقت بیشتر بشه و… چون من الان به جای 30 روز ، حقوق 21روز رو میگیرم چون 21 سال سابقه داشتم. ولی من گفتم خدایی که از طریق اون اداره به من روزی میداد از هزاران راه دیگه که مورد علاقه منم باشه بهم بیشترش و میده
و با این ایده که میخوام کارمند خدا بشم تمااام نصیحتهای ذهن فقیر اطرافیان رو نادیده گرفتم و از اون کار پراسترس و پرمشغله اومدم بیرون
اوایل تو در و دیوار بودم ولی الان مدتیه خودم و پیدا کردم و زندگیم نظم و آرامش خوبی گرفته
و شرط اداره مون برای بازنشستگی هم تسویه اون وامها نبود چون اون اقساط اتوماتیک داره خودش کسر میشه
برا همین شبهه پیش اومده بودبرام که آیا این وامها هم باید تسویه بشن یا نه؟
چون جلوی آزادی و آرامش من رو نگرفتن و من اصلا دغدغه فکری ای براشون ندارم اصلاً
و از طرفی الان هم شرایط تسویه شون رو ندارم
مهمترین سوالم درواقع همون نحوه کارکردن رو دوره ها بود که باید تمرکز بزارم رو تک تک دوره ها یا همزمان کارکنم؟؟
میدونی؟
مثل اینه که مثلا 5 تا کتاب مختلف داری تو یه حوزه که در راستای هم و مکمل هم هستن.
حالا نمیدونی مثلاً بهتره روزی 10 صفحه از هرکدوم از این 5 تا کتاب رو بخونی که بشه روزی 50 صفحه؟؟
یا بیای یکی یکی شروع کنی مثلا روزی 50 صفحه از یک کتاب رو بخونی تا تموم بشه بعد بری سراغ کتاب بعدی؟؟
اینکه از ابتدای راه میپرسم برای اینه که میخوام از ریشه کار رو درست پیش ببرم.
بازم ممنونم از شما دوست خوبم
ضمنا همین الان داستان هدایتم رو هم بروز رسانی کردم و یه چیزایی اضافه کردم
امیدوارم هرچه زودتر داستان هدایت شما رو بخونم