نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 13 - صفحه 20

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2155 روز

    به نام خدا

    سلام

    .

    من با دیدن این فایل فهمیدم خیلی از کارها فرار می کنم

    من پیج پوشاک دارم و دخترم خیلی یادم داده و خودش هم برام فعالیت هایی داره در پیجم

    امشب یادم داد که چطور لینک پیج پوشاک خودمو بسازم و خیلی هم راحت بود ولی من در ته ذهنم

    می گفتم ول کن بابا و اصلا اعتنایی

    نکردم ولی با دیدن این فایل رفتم و گفتم خب آخرش که چی ؟؟؟ باید که یاد بگیرم و گفتم فوقش یکی دو بار اشتباه می زنم بعد درست میشه

    و خداوند شاهده یه بار زدم نشد ولی دفعه دوم درست شد و بلد شدم

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم

    .

    همین الان هم چیزی که خیلی چند روزه درگیرم کرده بود را خداوند بوسیله دستانش نشونم داد

    من همیشه می گفتم خب حالا مشتری مجازی محصول من را پسندید و می خواهد از من خرید کنه حالا باید چیکار کنم ؟

    مراحل ارسال وو بلد نیستم ؟؟

    چطور ارسال کنم ؟؟

    چطور باید ارسال کنم تا براحتی بدستش برسه ؟؟؟

    و همین الان وارد پیجم شدم و دیدم کلی یه پیج محصولات من را لایک کرده و خداوند گفت وارد پیجش شو وارد شدم گفت استوری هایش را ببین همین که واردش کنم تمام سوالات من در همون استوری بود

    به خدا

    همه را گفته بود نحوه ارسال آدرس کجا وووو همه را دقیق نوشته بود

    خدایا ممنونم

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم

    .

    من این را باید دائماً به خودم بگم

    تو پای در راه بنه و هیچ مپرس

    خود راه بگویدت که چون باید کرد

    واقعا در مسیر همه چیز گفته میشه

    فقط باید ایمان خودم را به خالقم نشون بدهم که من خدا را شکر نشون داده ام و دیگه باید موفقیت هام هر لحظه بیشتر شود که میشه

    و اینکه همیشه در مسیر موفقیت باشم که هستم

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم

    .

    من هم خیلی دوست داشتم مثل استاد عباس منش عزیزم سخنران انگیزشی باشم و خیلی هم مثل آقای عطار روشن با فایل های استاد زندگی کردم

    فایل هم ضبط کردم .

    در کانال یکی دو نفر را با قانون راهنمایی کردم و احساسم هم خوب بود

    ولی از یه جایی حسی بهم گفت تو این کاره نیستی …

    و همین شد

    و دوباره پرسیدم صبر کردم و

    گفتم پس چیکار کنم ؟؟؟

    گفت راه تو این نیست . راه تو مسیر تو مسیر دیگه ای است

    و اونقدر شب تا صبح بیدار بودم

    و سوال کردم که چه کاری ؟؟

    چطور ؟؟ از کجا

    و همین سوالات را پرسیدم تا به

    صنعت پوشاک هدایت شدم

    خدا را شکر

    و کم کم بهم گفته شد و دیدم این مسیر بهتره برای من و درست تره

    همین که جنس آوردم و از خدا خواستم نصفش فروخته شد و پول نقد دستم بود

    البته خودم هم صنعت خرید و فروش پوشاک را دوست دارم

    از خدا خواستم بهم نشون بده منبع

    خرید کردن را و براحتی هدایتم کرد

    به انسان شریف و عالی که

    ازش خرید کردم خیلی خوب و آسان

    و راحت

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    عاطفه گفته:
    مدت عضویت: 729 روز

    سلام و درود استاد عزیز

    چقدرررر این بحث فرکانسها عجیب و جالبه و چقدررر جا داره تا من این بحث رو درک کنم!!

    این چند روزه بحث احترام و صمیمیت ب طرق مختلف در زندگیم نمود پیدا کرده بود و دقیقا مصادف شد با دیدن فایلهای آقا رضا که چقدر قشنگ صحبت میکنن و حرفهاشون چقدر دلنشینه.

    و حالا هم این فایل و بحث احترام و صمیمیت

    چقدر درست گفتید

    من پارتنرم همواره میگه برات احترام خاصی قائل هستم و با رفتار محترمانه ش اینو بهم ثابت کرده

    برعکس من همیشه حساب رو میزارم روی صمیمیت و رفتارهامو بر حسب صمیمی بودن تنظیم میکنم و چقدر این اشتباهه!!! اینو الان یادگرفتم که؛ چه توی کار و با افراد همکار؛ چه در روابط نزدیک ما باید بنا رو بر احترام بگذاریم.

    شاید این گاردی که من گرفتم مربوط میشه به اینکه ما همیشه توی خونمون بحث احترام ب بزرگتر مطرح بوده اما گاهی که میدیدم مثلا خواهر یا بردار بزرگتر که من باید بهش احترام میذاشتم، متقابلاً ب من احترام نمیذاشت یکم با چالش مواجه شدم. برام این مساله بولد شد که آقاجان فارغ از سن و سال باید با رفتارت ب دیگران احترام بذاری و احترام فقط از روی سن و سال کار درستی نیست.

    به هر صورت این تلنگر امشب باعث شد بیام کامنت بزارم و ب خودم یادآوری کنم که عاطفه جان حواست باشه همیشه احترام نسبت ب صمیمیت اولویت داره.

    دمتون گرم استاد عزیز که واقعا استاد هستید

    تغییرات شما از نظر ظاهری هم خودش خیلی جالبه و اینو بهم یاداوری میکنه که دقیقا من هم مثل شما ممکنه تغییراتی که تا الان داشتم یادم بره و باید بیشتر شکرگزار نعمتهایی که خدا بهم داده باشم.

    دوستتون دارم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1239 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    زمانی که تغییر می کنیم:

    به راحتی تغییرات خود را فراموش کرده و به خاطر آنها سپاسگزار خداوند نیستیم

    خواسته های ما هر بار بزرگتر شده به همین دلیل:

    توقع و انتظار ما از حصول نتایج بزرگتر، بیشتر و بیشتر می شود نتایج خود را هر بار به خود یادآوری کنیم

    با استفاده از منطق و یافتن الگوهایی در زندگی خود و دیگران:

    باورهای خود را تغییر دهیم تغییر باورها بدون یافتن پایه ی منطقی امکان پذیر نیست

    زمانی که الگوهای مناسب را مشاهده می کنیم:

    برای ذهنمان باور پذیر می شود که تحقق اهدافمان امکان پذیر است

    باید از زبان منطق ذهن استفاده کرده تا:

    برای ذهن ما باور پذیر شود تحقق اهدافمان به راحتی امکان پذیر است

    افراد با قلب ما ارتباط برقرار می کنند:

    نه با کلام و سایر عوامل بیرونی بنابراین مهارت یافتن در فن بیان هیچ سودی ندارد

    همواره باید:

    برای افرادی که سن بالاتر دانش و آگاهی بیشتری از ما دارند احترام قائل باشیم

    بسیاری از روابط زمانی از هم پاشیده خواهد شد که:

    صمیمیت بیش از حد احترام را از بین می برد

    صمیمیت: به معنای بی احترامی و کم احترامی نیست

    به میزانی که برای دیگران ارزش و احترام قائلیم:

    دیگران برای ما ارزش و احترام قائل هستند

    احترام: بسیار ارزشمندتر از صمیمت است و باید بالاترین اولویت را در ذهن ما داشته باشد

    بالاترین اولویت : احترام گذاشتن به دیگران و عاملی اساسی است که باعث می شود روابط در عین نزدیکی با احترام باشد

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مائده سازگار گفته:
    مدت عضویت: 663 روز

    به نام ایزد یکتا

    سلام به استاد عزیزم

    وسلام به خانم شایسته ی توانا

    روز پنجم دوره ی شکرگزاری:

    بیشترین چیزیکه دراین فایل منو جذب خودش کرد قسمت اخر صحبتهای استاد بود که راجب رعایت احترام درخطاب کردن دیگران هست

    بسیار لذت بردم از این حجم عزت نفس

    خدایا کمکم کن منم اینقد براخودم و دیگران احترام قائل باشم

    خدایا شکرت برای این مسیر نورانی

    من بشدت خودم رو مجبور کردم که به زیبایی ها توجه کنم و شکرگزار باشم

    خیلی اقای عطاررو تحسین میکنم برای این عشق و اشتیاقشون در یادگیری قانون

    و‌بسیااار خوشحالم از نتایج ارزشمندشون وامیدوارم تاالان هم در نهایت حد موفقیت باشن

    من صرفا سعی میکنم در هرروز از این دوره ای ک برای خودم تدارک دیدم یک رد پا از خودم بذارم

    انشالله بتونم تاپایان دوره ک 35 روز هست ادامه بدم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3879 روز

    هر باوری که از خداوند در ذهنمون ساخته باشیم خداوند به همان صورت در زندگیمان بروز و ظهور پیدا خواهد کرد.

    به عبارتی هر باوری که از خداوند در ذهنمون ساخته باشیم خداوند مطابق همون باور با ما رفتار خواهد کرد. البته اینم بگم که این جمله به نوعی شرح حدیثی از امام صاد ق (ع) هم هستش که میفرمایند هر ظنی که به خداوند داشته باشد خداوند مطابق همان با شما رفتار خواهد کرد.الخیر فی ما وقع ….

    و از آنجا که همه چیز خداوند است لذا همه چیز من شبیه باورهای من خواهد بود.

    خداوند چه نعمتهایی را به چه صورت به من خواهد داد؟ بصورت چیزی که من از خداوند در ذهن خودم ساخته باشم.

    نکته بعدی: ذات انسان ذات فراموش کار و ناسپاس هستش این گفته خداونده که میفرماید انسان کفور است. حتی استاد عباس منش هم بعضی وقتا ممکنه فراموش کنه از کجا به کجا رسیده.طبق اظهارات خودشون که حتی اگر اظهار هم نمیکردن باز طبق قانون الهی قابل پیش بینی بود. طبیعی هم هست.

    نکته 3: الگو برداری از چهره های موفق بسیار بسیار مهم است و ما نمیتوانیم الکی الکی رو هوا باورهای خودمون رو تغییر بدیم لذا داشتن الگو در چنین مواقعی بسیار بسیار مهم است.ذهن برای پذیرش هر موضوعی به دنبال منطق اون شرایط یا آگاهی است تا اونو قبول کنه یا رد کنه ذهن منطق میخات چون قدرت و توانایی تجزیه تحلیل داره.اصولا منطق باری چیزی قابل قبول است که قدرت و توانایی تجزیه و تحلیل داشته باشه.

    ذهن انسان هر چیزی را که میبینه و میشنوه با الگوهای بکگراند مقایسه میکنه اگر مطابقت داشت مبپذیره نداشت نمیپذیره.

    چرا ذهن به دنبال منطق میگرده؟ چون انجام پذیر بودن و یا نبودن رو امکان سنجی میکنه تا باورش کنه و مطابق اون حرکت کنه یا باورش نکنه و مخالفت کنه خواه درست باشه یا غلط باشه .

    باور کردن یعنی چی؟ یعنی ذهن و قلب روی اون موضوع به توافق برسن و بر هم منطبق بشن. هر چیزی که قلب میگه ذهن اونو قبول کنه و انجام بدهد و و نتیجه رو قلب تایید کنه. چه نتایج کوتاه باشه چه بلند مدت و آیبنده نگرانه باشه(اهرم رنج و لذت)

    نکته4: اگر الگو نداشتین از قانون طبعیت کنید. چون اگر از قانون طبعیت کنیم و طبق قانون حرکت کنیم خواسته ها و شرایط دل خواهد رخ خواهد داد.لذا در چنین شرایطی ذهن نیاز به کنترل شدیدی داره. چون الگویی نداره تا از روی اون منطقش رو قبول کنه و براش باور پذیر بشه فلذا نیاز به تلاش بیشتری داره. و این مسئولیت ماست که ذهن رو کنترل کنیم و گرنه ذهن رو رها کنیم از الگوهای غلط تو بکگراندش برای مقایسه و امکان سنجی استفاده میکنه. و نتیجه میشه یه خروجی و شرایط غلطه نا دلخواه.

    ذهن با منطق کار میکنه و زبان منطق هم دیدن شنیدن و صحبت کردن و البته تایید کردن الگوها است.

    نکته 5: آموزشهای استاد بیشتر موضوع قلبیه تا آموزش و تکنیک. یعنی توجه به میزان سود و یا درآمدی که از آموزشها ارائه میدهند براشون مهم نیست بلکه دلی بودن براشون مهمه. حتی اون طور که من متوجه شدم قیمتها هم بیشتر دلی است تا منطقی و گرنه منطق قیمتها میگه این دوره ها شاید بیشتر ارزش داشته باشه.

    نکته 6: سخنی که از دل برآید اولا حتما و صد درصد بر دل نشید ثانیه بر دل نشید نه بر ذهن نشیند .چرا؟ چن ذهن فراموش کاره فوری ممکنه از چیزهای دیگه الگو برداری کنه ولی دلی باشه دل انسان با احساس کار میکنه اگر مطابق احساسش نباشه قبول نمیکنه هر چند اگر منطق هم داشته باشه.

    پس آموزشها و فایلهای استاد رو هم باید دلی گوش بدیم نه ذهنی. باید قلبمون رو باز کنیم تا حرفهای استاد بر قلبمون بنشینه اون وقت میره به قسمت بک گراند ذهنی و جزوی از شخصیتمون میشه و ذهن فایلها رو از بک گراند برمیداره و با اون مقایسه میکنه. با چی مقایسه میکنه؟ با آموزشهای استاد. اگر مطابق با اونها بود میپذیره نبود نمیپذیره. از بکگراند ذهن الگو بر میداره تجزیه و تحلیل میکنه و با مقایسه از بکگراند خروجی تولید میکنه. خروجی ها چی هستن؟ همان فرکانسها. نتیجه چی میشه؟ میشه تغییر مدار و بعد تغییر شرایط زندگی به شرایط دلخواه.

    پس به دنبال تکنیک و فن و غیره نباشیم/ به دنبال این باشیم که کسب و کارمون رو واقعا دلی و خیر خواهانه انجام بدیم.

    نکته 7 : جهان و خداوند چهار چوب خاصی نداره. ما هر جور که دلمون بخات میتونیم بسازیمش و تجربه اش کنیم. به قولی خوان نعمت الهیه هر چی دلت میخات خودت جرات کن دستتو دراز کن بردار اگر احساس لیاقت داشتنشو داشته داری …

    اگر هم احاس لیاقتشو نداشته باشی نداشته فقط وایمیسی و نگاه میکنی که دیگران چطور دارن میخورن.

    نکته7: استاد گفتن که نباید اجاز ه بدیم که صمیمیت احترام را تحت شعاع خودش قرار بده به عبارتی همیشه در هر رابطه ای اولویت احترام از صمیمیت بالاتر بوده و هست و خواهد بود.

    احترا م به طرف مقابل نشانه شخصیت درونی ما و نشانه احترام به خودمون هم هست.

    میتونم به دوستان خودم تو این سایت بگم که : احترام= حس لیاقت و ارزشمندی

    خیلی از مشکلات در روابط از صمیمیت بدون احترام به وجود میاد مخصوصا جایی که طرف مقابل یا حتی ما خودمون حس ارزشمندی رو در خودمون پرورش نداده باشیم و تقویت نکرده باشیم.

    من خودم بارها و بارها و حتی میتونم بگم همیشه تجربه کردم که وقتی به کسی احترام گذاشتم نتیجه اون شده احترام طرف مقابل به من به همون میزان و یا شاید هم بیشتر یعنی از بچگی از دوران ابتدایی تا دبیرستان و حتی الان تجربه کردم و تجربه میکنم.

    آرزوی شادی مو فقیت باری همه دوستان عزیز و گرامی دارم.

    خدایا مارا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    Vafa Vafa گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    به نام خدا

    ادامه فایل ..

    استاد :

    بادیدن فایل میخنده و میگه باورم نمیشد انقد چاق بودم و اینقد صورتم تپل بود و از دیدن خودش تعجب کرده

    وقانون _ نشون میده آدم وقتی تغییر میکنه

    چقد راحت فراموش میکنه از چه جایگاهی تغییر کرده

    چقد راحت کمتر سپاسگذاری میکنه

    و حالا استاد بعد قانون سلامتی با این ظاهر و اندام چقدر فرق کرده و از کجا به کجا رسیده و میگه حالا اصلا انگار هیچ تغییری نیس

    و حالا میگه چقد خوشحال و سپاسگذار

    و می‌فهمم داره توقع ام میره بالاتر بخاطر خواسته های بیشترم و جدیدترم

    موضوع الگو برداری چقد مهمه و بارها باره استاد گفتن شما نمیتونی رو هوا ذهنت و باورهات تغییر بدی

    ذهن ابزارش منطق هست و باید با منطق ذهن تغییر داد

    باید باور ها رو با منطق تغییر داد

    و استاد تعریف میکنه که اصلا این فایل یادش نبود کجا و کی گرفت و عزیزدلم براش تعریف کرد که مسافرت بود و تنها

    نکته وقتی رضا می‌بینه که در لحظه از خدا خواست که یک مثالی برای من بزن یا سوالی به من بگو که بپرسم از بچه ها و اون لحظه میاد باور میکنه که بدون نوشته میشه کار کرد

    تو بحث تدریسی استاد کلا عادت ندارن از رو نوشته کار کنن کلا عادتشون این بود که بزارن این جریانی که خداوند داره با استاد صحبت میکنه بیاد و جاری بشه و استاد صحبت کنه

    و این الگو باور پذیر شد که می شود و رضا هم باور کرد و انجام داد

    مثال رضا که رفت دید کسی که اصلا نسیه و چکی کار نمی‌کرد و اتفاقا موفق ترین ابزار یراق شهر هم بود باور کردکه می شود

    استاد میگن هر چیزی که شما میخای بسازی تو ذهنت الگو هایی پیدا کن که اون چیزی که میخوای بسازی داره و تجربه اش کرده

    اون رابطه عاطفی که میخوای بسازی و باور کنی وجود داره الگویی پیدا کن که براش هست

    یک سری جاها واسه خود استاد الگویی نبود

    ولی توذهن گفت اگه قانون اینو میگه مثال 5+5=10

    این یک قانون بنابراین می شود ولی اگه الگو داشت زودتر باور می‌کرد

    منم واسه زندگی به سبک شخصی و دلخواهم الگویی ندارم و می خوام با توجه به قوانین که استاد یاد میدن به خواسته ام برسم

    کاش یه الگو پیدا می‌شد

    از زبان منطق ذهن استفاده کن

    اون چیزی که از قلبت بیاد به قلب آدما میشینه

    آدما با قلبت ارتباط برقرار میکنن نه با تکنیک کلامت

    رضا:

    اینو از خودتون یاد گرفتم جهان که چهار چوب مشخصی نداره منم خیلی چیزا می‌ساختم که استاد این پشته صحنه اگه گذاشت بخاطر من بود

    رضا عذار خواهی میکنه که بعضی جاها کلمه استاد نمیگه بخاطر احساس نزدیکی و تکرار زیاد اسم استاد تو ذهنش روزانه هست

    استاد:

    استاد میگه من بعد از تمام شدن دوره دانشگاه با خیلی استادها دوست شده بودم و هنوز رابطه داشتم و بعد ها هم هنوز استاد صداشون میکردم

    میگه تو آمریکا آدما به اسم صدا میکنن و پیشوند آقا نداره حتی استاد دانشگاه هم به اسم صدا میکنن

    ولی تو ذهن من اینه که من همیشه باید احترام بزارم

    و همیشه یه پیشوندی جلو اسمشون میزارم مثل عمو حسن عمو محسن

    برای اینکه به خودم یادآوری کنم من باید به اینا احترام بزارم

    و این جز اصول استاد هست و چون احترام گذاشته همیشه شاگردها استاد صداش میکنن و بهش احترام میزارن

    فاطمه همیشه احترام بزار و همیشه به خودت یادآوری کن صمیمیت باعث نشه که احترام از بین بره

    و همیشه پیشوند اول اسم آدما بزار

    َ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    Vafa Vafa گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    به نام خدا

    ادامه فایل

    فایلی از استاد:

    لذت ببرید پایه همه اتفاقات خوب لذت هایی که الان در این لحظه تو زندگیت داری میبری که لذت ها چجوری به وجود میاد نه با مشروب سیگار و الکل نه با هیچ چیز بیرونی

    لذت ها با تغییر کانون توجهت بوجود میاد

    اینکه جوری به اوضاع و شرایط به گذشته و حال آینده نگاه کنی که به احساس بهتری برسی

    لذت ببر از زندگیت و زندگی برای تو لذت های بسیار بسیار بسیار بسیار بیشتری خواهد داشت

    و وقتی بهش میرسی برات عادی خواهد بود

    چرا ؟ چون میدونستی قانون اینه و تو از قانون تبعیت کردی و منتظرشون بودی و الان تو زندگیت هست و هر روز و هر روز و هر روز بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه

    استاد میگه من زندگی کردم با این حرف ها

    من این حرف ها رو دارم به خودم میزنم بخدا نمیدونی چقد وقتی داری این فایل ها رو گوش می‌کنم لذت میبرم چقد افکارم بهتر میشه چقد نگاهم بهتر میشه من این الهامات دریافت میکنم برای خودم در وهله اول و شما هم دارید ازش استفاده می کنید من لذت میبرم از انجام این کار و ان شاءالله این مسیر با هم ادامه خواهیم داد هزاران شهر و کشور قشنگ هست که ببینیم هزاران حرف های قشنگ هست که بشنویم هزاران تجربیات قشنگ هست که باهم به اشتراک بگذاریم عاشقتونم ما با هم هستیم تا وقتی که داریم کنترل میکنیم کانون توجه فکرمون رو

    فاطمه گوش بگیر و عمل کن لذت ببر از اینکه روز تعطیل مشتری داری ‌و چندتا مشتری دیگه هم نوبت گرفتن بیان

    فاطمه لذت ببر از ناخنکار و شاگردی که تو سالنت کار میکنن برای تو و برای مشتری های تو

    فاطمه لذت ببر از درآمد روزانه ای که داری

    فاطمه لذت ببر از پولی گه تو حساب داری

    فاطمه لذت ببر از آرامشی که داری

    فاطمه لذت ببر از وقت هایی که تو خونت تنهایی و به راحتی و آرامش رو فایل های سایت کار میکنی

    فاطمه لذت ببر از عکسی که تو تابلو کائنات بهش رسیدی و گذاشتی تو جعبه

    فاطمه لذت ببر از شغلی که داری در یک مکان آرام امن شلوغ از مشتری

    فاطمه لذت ببر از سلامتی ات

    فاطمه لذت ببر از پول تو حسابت

    فاطمه لذت ببر از آرزوهات

    فاطمه لذت ببر از اینکه با ماشین تا محل کارت میای و برمیگردی

    فاطمه لذت ببر از لباس تنت

    فاطمه برو شهر ها و کشور ها رو ببین و لذت ببر

    با آدم ها بگو بخند داشته باش و لذت ببر

    رضا چند سال بعد ازش می‌پرسیدم کلاس فن بیان رفتی برای سخنرانی و این برای خود رضا هم جالب شد که چی شد من نان استاپ جلو دوربین صحبت میکنم ؟ بدون نوشته و خدا تو ذهنم جوابم داد که بخاطر این بود که من فایل های شما رو بصورت رگباری گوش میدادم من سالهاست فایلها رگباری گوش میکردم

    برای یک فایل 60 دقیقه ای 3تا 4 روز وقت میزاشت جمله به جمله گوش میداد و بعضی جمله هارو تکرار میزاشت فاصله بین جملات کم می‌کرد و میشد فایل 30 دقیقه ای پیوسته حرف میزدین

    و گوش دادن به این فایل ها خود به خود توانایی ایجاد کرد که میتونست پیوسته حرف بزنه

    که این فایل که الان هم داره ضبط میشه و به 2ساعت و28 دقیقه رسیده هم هیچ نمی‌دونست چی باید گفته بشه فقط گفت خدایا مثل همیشه بسم الله ما رفتیم

    یکبار فایلی از استاد منتشر شد که سوال فرمودین نظرتون درباره خدا چیه؟ اصلا فکر میکنین خدا چیه ؟

    بعد جلسه بعدش شما یه فایل ظبت کرده بودین پاسخ دادین به اون سوال و اومدین یک لحظه پشت صحنه اون فایل شما نشون دادی و توضیح دادی که من نمیدونستم قراره چه چیزی به من گفته بشه و من همون لحظه مکث کردم و فکر کردم و یهو این سؤال اومد که شد بهترین سوالی که الان در سایت پرسیده شده و بیشترین کامنت روش اومد

    فاطمه یاد بگیر تو هر کاری از خدا بپرسی الان من این کار چطور انجام بدم

    این باور ایجاد کن که خدا در هر لحظه و برای هر سوالی بهترین جواب بهت میده

    فایل رابطه ما با انرژی که خدا نامیده ایم

    خدا چه شکلیه ؟ به همون شکلی که تو درش میاری مثل آب تو هر ظرفی بریزی همون شکل میگیره

    مثل هوا تو فقط درک میکنی هوا رو ولی نمیتونی نشون بدی و شکلی نداره

    خدا رو فقط میشه درک کرد و شکلی نداره ت خدارو به هر شکلی که بخوای میتونی در بیاری

    رضا وقتی از استاد سپاسگذاری میکنه قشنگ میشه تو چشم‌هاش خوند که این سپاسگذاری از رضایت درونی قلب و ذهن رضا رضا هست خوش بحالش که تونست به این مرحله برسه …آفرین به تو

    و از همون روز که این فایل دید رضا ایده گرفت که بدون نوشته بیاد صحبت کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    Vafa Vafa گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام

    رضا میگه همیشه هم سعی می‌کردم شبیه شما نباشم

    این اتفاق کی رخ داد همون اوایل که با شما آشنا شده بودم و تازه کانال تلگرام من تاسیس کرده بودم

    یه کانالی بود دوستانه درباره انرژی مثبت مثال یه کتابی میخوندم مثال یک صفحه ای از کتاب اونجا می‌نوشتم یه فایلی تو سایت بود درمان سگ سیاه افسردگی و یک فایل انگیزشی درباره رسیدن به خواسته ها خیلی فایل جذابی بود

    رضا میگه من اومد براساس جملاتی که شما گفتی خودم یه سناریو نوشتم جملات بر اساس موضوع دلخواه خودم تغییر دادم یک آهنگ انگیزشی هم گذاشتم زیر فایل خیلی خوب دراومد

    و دوستم که خیلی باهام صمیمی بود به من خندید و گفت تو شدی یک عباسمنش ارزون خیلی بهم برخورد گفت عباسمنش دوره هاش چند میلیونی میفروشه تو میای حرف های اونو کپی میکنی مجانی منتشر میکنی

    یه نفر ناشناس هم تو تلگرام پیام داد و مسخره کرد که خوبه آدم خودش باشه

    و تاوان بدی دادم

    یکی دو روز بهم ریخته بود ولی گفتم راست میگه و تصمیم گرفتم هرگز حرف هام نوشته هام و فایل هام کپی شما نباشه

    /رضا چقد قشنگ هدایت شد و یاد گرفت که به شیوه خودش کار کنه /

    رضا میگه شاید به همین دلیل در حوزه ای کارم شروع کردم که هیچ شباهتی به حوزه فعالیتی شما نداشته باشه

    رضا میگه من از خودتون بیشتر از شما ازتون دوره دارم

    مثال روانشناسی ثروت1 شما اون سال 30 جلسه بود

    جلسات تصویری بارها نگاه میکردم

    صوتی هارو میکس میکردم

    جاهای مهم جدا میکردم

    جاهایی که شما باور ها رو می گفتی 10 بار میزاشتم پشت سر هم تکرار بشه

    / فاطمه -> ثروت واقعی ایمان را قوی تر می سازد

    باعث میشه تو عزت نفس و اعتماد بنفست بره بالا تر

    وقتی برای بدست آوردن خونه یا ماشین دستت پیش آدم هایی دارای کنی بابت وام یا قرض یا کمک تو به خدا شرک ورزیدی وقتی دستت پیش بقیه جلو آوردی این طوری عزت نفس و اعتماد بنفست از بین میبری تو خودت مؤظف میدونی که هر وقت اونها کاری بخوان تو باید براشون انجام بدی تو خودت بدهکارشون میبینی فاطمه اگه ثروتمند باشی تو فقط به خدا خواسته ات میگی که چی میخوای و از چه طریقی تو پیش آدما سرت بالاس اونوقت دیگه فکر نمیکنی حالا خدای من که این ماشین و خونه بهم نداد بزا از آدمها بخوام ولی وقتی ثروتمند باشی خدارو بابت بدست آوردن هر خونه یا ماشین دلخواه و مورد علاقه ات سپاسگذاری از قلبت از ذهنت

    فاطمه خداوند مقدر کرده که تو ثروتمند باشی تقدیر تو اینه که ثروتمند باشی چون خدا گسترش جهان مادی میخواد و تو با ثروتمند بودن باعث پیشرفت و گسترش جهان مادی می شی

    وظیفه الهی من اینه که ثروتمند بشم

    چرا ؟

    برای اینکه به جهان خدمت کنم :

    من با خرید محصولاتی که آدم‌ها برای رسیدنش از صفر به صد کلی کار و تلاش کردن تا از طریق فروشش به درآمد برسن اون ها رو به درآمد آسایش رفاه میرسونم

    من با خرید انواع لباس ها کیف و کفش و … به همه اون آدم هایی که کار تلاش کردن که بسازن یا به دست مشتری برسونن و از این طریق به درآمد برسن خدمت کردم

    من با خرید خونه عمارت برج ویلا به تمام آدمهایی که کار تلاش کردن تا از یک زمین خاکی یک خونه عالی بسازن و به مشتری بفروشن و به درآمد برسن خدمت کردم

    من با خرید انواع ماشین شاسی بلند و کوتاه تو رنگهای مختلف به تمام آدم هایی که کار و تلاش کردن و از صفر تا صد انجام دادن تا به مشتری برسونن و به درآمد برسن خدمت کردم

    من با سفر رفتن و استفاده از امکانات رفاهی و تفریحی در شهر ها و کشور ها به کسانی که این امکانات برای مسافرها آماده استفاده کردن در جهت آسایش لذت و تفریح تا خودشون به درآمدی برسن خدمت کردم

    برای اینکه به خودت خدمت کنی :

    من با ثروتمند بودنم به خودم با خرید بهترین مواد غذایی با خرید انواع لباس ها و کیف و کفش برند و راحت با خرید لوازم زندگی نو لوکس با خرید بهترین خونه ها در آپارتمان برج عمارت ویلا با خرید بهترین ماشین ها دارای سرعت و راحت دارای سیستم گرمایشی و سرمایشی دارای مونیتور و .. من با سفر رفتن به شهر ها و کشور ها و دیدن زیبایی ها خرید جواهرات زیبا به خودم خدمت میکنم

    برای اینکه به خدا خدمت کنی :

    خدا کند میخواد جهان رو گسترش بده همونطور جهان که از ماشین های قدیمی مثل ژیان پیکان حالا به فورد پورشه رسیده

    همونطور که از خونه هایی به شکل غار در دل کوه ها به برج ها عمارت ها رسید

    همونطور که از غذای شیر ساده به انواع دسر های خوشمزه رسیده

    همونطور که از لباس های قدیمی که مثل گونی بود به لباس های راحت و برند رسید

    همون طور که قبل آدم‌ها برای سفر پای پیاده یا از طریق شتر جابجا میشدن حالا سفر دور دنیا هست با هواپیما و کشتی و ماشین های شخصی

    فاطمه تو وقتی ثروتمندی با خرید برندترین و لوکس ترین امکانات و محصولات دنیا آدم‌ها رو تشویق میکنی به ساخت یه چیز بهتر برای فروش و رسیدن به درآمد بیشتر /

    رضا میگه اگه فایل ثروت یک 30 تا فایل تصویری بود

    من 50 تا فایل ازش درست میکردم

    بخش های مختلف فایل های مختلف جدا می‌کرد میزاشت کنار هم کلش انگیزشی درباره خدا

    هر دوره ای تهیه می‌کرد هر جلسه ای رو خلاصه می‌کرد

    بعضی مثال ها فکر می‌کرد براش لزومی نداره حذف می‌کرد و مکث که بین صحبت های استاد بود حذف می‌کرد و فایل هایی درست می‌کرد بدون وقفه و رگباری تو گوش رضا پخش میشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 904 روز

    به نام خدایی که برام کافیست

    خدای قدرتمندم خدای توانمندم

    خدایا از هر خیری از تو به من برسه

    من فقیرم من نیازمندم

    خدایا امروز هم از روزی که گذشت بهتر هدایتم کن و رزق و روزی امروزمو بده شکرت سپاسگزارتم

    سلام به استاد مهربان و بخشاینده ام که یکی از صفات خداوند را داراست

    فایل آقا رضا که من و خانواده ام رو دگرگون کرد پارسال چند بار همه رو دیدیم و نشستیم پای صحبتهاش

    واقعا بیشتر کارهاشو الگو قرار دادیم و عمل کردیم چون به وضوح دیدیم نتیجه مثبتی گرفته خب چرا از ایده هاش درس نگیریم تحسینتون میکنم آقا رضا ممنونتم

    یکی همین قرض گرفتن و قرض دادن

    یکی وام گرفتن یکی کات کردن تلویزیون وقتی این کارها رو مثل خودش محکم انجام دادیم و پاش وایستادیم نتایج اومد

    من مثل خود آقا رضا نه گفتن رو یاد گرفتم یادمه یه روز یکی از مشتریهای صمیمی اومد مغازه و جنس برداشت و گفت قسطی منم مثل آقا رضا پاهام پشت میز میلرزید اما به عهدم وفا کردم و گفتم ببخشین من دیگه قسطی نمیدم فقط نقد کار میکنم و با ناراحتی رفت و از خدا کمک و هدایت خواستم و برای خودم و محصولم ارزش قائل شدم و جهان هم برام مشتری دست به نقد فرستاد

    یا تعهد دادم قرض ندم و قرض نگیرم وهنوز رو تعهدم هستم

    تلویزیون نه اخبار و نه فیلم هیچی نگاه نمی‌کنیم

    یک چیزی رو برای یه چیزی دیگه نمی‌فروشم وام نمیگیرم و به خداوند ایمان دارم که خودش به وقتش درست میکنه و درست هم کرده خدایا شکرت

    بدهی ندارم و احساسم خوبه

    و مغازه ام رو با همون چیزی که داشتم شروع کردم بدون وام گرفتن

    ایمان و توکلم بالا رفت به خداوند

    و یاد گرفتم همه کارهامو بهش می‌سپارم راحت و آسون برام انجام میده من ایمان دارم

    استاد ممنونتم که این قوانین رو به ما آموزش دادی و همه رو اعتبارشو میدم به خداوند چون من عقلم نمیرسه او هدایتم میکنه او منو هدایت کرد به سمته شما

    نکته دیگه اینکه هر چیزی که برای خودم می‌پسندم برای دیگران هم می‌پسندم

    اگه دوست دارم دیگران به من احترام بذارن منم آگاهانه همون برخورد رو باهاشون دارم و شوخی بی جا نمیکنم با احترام و در اندازه خودش

    و جهان مانند آینه میماند هر کاری کنی به خودت باز می‌گردد پس هواست باشه وآگاهانه با کنترل ذهن قدم بردار برای هر کاری

    خدایا شکرت برای قوانین ثابت و بدون تغییرت

    خدایا برام آسان کن آسانیها رو

    استاد ممنونتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    احمدرضا ترابی گفته:
    مدت عضویت: 1077 روز

    خدایا هزاران بار شکرت برای هدایت شدنم..

    به نظرم این فایل رضای عزیز که از قسمت 8 تا 15 ادامه داره یه چشم انداز کلیه برای کسایی که میخوان تغییرات مثبت تو زندگی داشته باشن..

    باورم نمیشه که چند وقت پیش تو ذهنم داشتم به این فکر میکردم که چرا دیگران وقتی باهاشون صمیمی میشم یه حرفا و شوخیایی میکنن که ناراحت میشم از اون حرفشون یا شوخیشون..

    جوابمو گرفتم..احمدرضای عزیزم با دیگران طوری برخورد کن که دوس داری باهات برخورد کنن.. احمدرضای عزیزم به دوستات زمانی که صمیمی شدی حتی باهاشون با بی احترامی ( به عنوان صمیمیت بیش از اندازه ) شوخی نکن که اون هام با تو این شوخیو بکنن..

    خدایا شکرت برای اینکه هرروز دارم هدایت میشم..

    ممنونم از استاد عزیزم که این قدر کامل جواب سوالای ذهن مارو میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: