ریشه جذب ناخواسته ها و راهکاری برای تغییر آن - صفحه 22

698 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی اسلامی گفته:
    مدت عضویت: 2257 روز

    به نام خدای مهربان وبخشنده

    سلام ودرود خداوند به استاد عباسمنش و همه عزیزانی که در مدار عشق و محبت وثروت و شادی قرار دارندخیلی خوشحالم ازاین که هدایت شدم به این سایت و درحال درک قوانین هستم من همیشه از زمان نوجوانی با خودم و خداازدرون گفتگو میکردم همیشه از خدا میخواستم یک راهنمایی یا شخصی که بتونم الگوی زندگیم قرار بدم سرراهم قرار بده به لطف الله گوهر بزرگی به نام استاد عباسمنش وبهترین سایت جهان برای کسانی که دوست دارن کیفیت زندگی رو از همه لحاظ ارتقا بدن به شکل عجیبی راهنمایی کرد من به شخصه بسیار از استاد سپاسگزارم اولین فایلی که از استاد گوش کردم به لطف خدای مهربون ماشینی که با کلی ضرر فروختم به خاطر بدهی به من برگشت ونه تنها الان بدهی ندارم تونستم با نصف کارفیزیکی که قبلا انجام میدادم درامدم ده برابر شه وحتی اضافه درامدم رو در ملک سرمایه گذاری کنم من گذشته ای پر از ناامیدی و بیماری داشتم ولی ازروزی که با اگاهی های استاد اشنا شدم معجزه وار تمام ابعاد زندگیم (درامد،روابط،شادی، معنویت)درحال ارتقاست من فقط یک قدم از دوره دوازده قدم رو برداشتم این همه برکت وارد زندگیم شده

    من یک کارگر ساده بودم سه ساله که بااستاد عباسمنش اشنا شدم از روزی که تصمیم به پیشرفت گرفتم الان مسلط شدم به طراحی معماری و بااینکه مدرک تحصیلی من سیکل هست با همه مهندسایی که کار میکنم از من میخوان کار رو طراحی کنم(معماری سنتی.ایرانی)خدایا نمیدونم این حال و وصف کنم من قبل از اشنایی با استاد، هرچندوقت خانوادگی مریض میشدیم انگار با درمانگاه قرارداد داشتیم دقیقا از زمانی که به اموزه های استاد عمل میکنم حتی یک بار نه خودم نه فرزندام به درمانگاه برای مریضی نرفتیم فقط برای دندانپزشکی رفتیم اینقدر استاد زیبا حرف میزنه که حتی بچه های من که کوچیکن درک میکنن این حرفا رو بعضی وقتا که ناخوداگاه از مشکلی حرف میزنیم بچه ها به من و همسرم گوشزد میکنن میگن بابا مگه نگفتی در مورد مشکلات نباید حرف زد قربون خدا بشم با این قوانینی که مو لای درزش نمیره اززمانی که کانون توجهم رو از مشکلات برداشتم اینقدر دستاورد وپیشرفت تو این چند سالی که با استاد اشنا شدم دارم که هرچی بگم تموم نمیشه.استاد دارم از همون مسیری که جلسه دوم از قدم یک گفتین میرم دارم سوت میزنم و لذت میبرم از این مسیر 😘😗انشالله به زودی قدم دوم رو هم باعشق تهیه میکنم خدارصد هزار مرتبه شکر( الگوی نمونه زندگی من استادعباسمنش💪💪) دوستتدارم.حمدو سپاس مخصوص خداست که پرودرگارجهانیان است.بخشنده و بخشایشگر است تنها تو رامیپرستیم و تنها از تو یاری میجویبم مارا به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به انها نعمت دادی نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2441 روز

      وااااااای آقا مهدی دمت گرم

      خــــــــــیلی خیلی آفرین

      خــــــــــدای من اخه تو چقدر بزرگی خـــــــــدای من آخه تو چقدر وهابی چــــــــــقدر بخشنده ای چــــــــــــقدر بــــــــی نظیری

      اقا مهــدی خیلی بهت تبریک میگم چــــــــقدر خوشحال شدم چقدر کیف کردم کامنتت رو خوندم

      وقتی من خدا رو بخوام واسه من هـــــــــمه چیز میشه خــــــدایا شکرت شــــــــکرت

      اقا مهدی هر لحظه ات توحیدی تر باشه و نـــــاب تر و ثروتمندتر در پناه خدای وهاب👑👏👏👏🙆

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2838 روز

    به نام تنهاترین بهترین ها

    سلام به استاد عزیز و بهترین خانواده ام

    بنظرت کدوم گزینه بهتره

    مسیر خدا یا شیطان

    نسل ضعیف یا نسل قوی

    سطح یا عمق

    و…….

    خب بریم سراغ موضوع این فایل که اول از همه بگم از خودم تا زمانی که هنوز وارد این مسیر آگاهی بخش نشده بودم چقدر ناآگاهانه در زندگیم از ضعف شدید شخصیتی ضربه های بسیار سنگین و طاقت فرسا خوردم و همچنین خیلی اوقات هم با احساس ضعفم میخواستم دلسوزی کردن دیگران رو به خودم جلب کنم تا اینکه واقعا خیلی اوقات زندگیم نازیبا و سخت شده بود که البته اون تضادها لازمه زندگی من بود و الان خیلی خداروشکر گذارم چونکه اون تضادها خیلی باعث انگیزه و هدایت من به این مسیر زیبا شدن و باعث شدن که من واقعا با عشق قدرتمند بودنو در وجود خودم پرورش بدم و یه قهرمان و انسان ارزشمند از خودم بسازم که هرزمان یاد اون تضادها میفتم بلکه با عشق سوزان درخواست قدرتمندی و ایمان رو داشته باشم،💪🥰🕺

    وقتی که بعداز مدتها به روند اتفاقات و زندگی خودم نگاه کردم که اون زمانهایی که حتی ناآگاهانه بلا سر خودم آورده بودم تا احساس ترحم و دلسوزی بقیه رو جلب کنم بعداز گذشت مدتی که به خودم نگاه کردم خیلی بهتر درک کردم اصلا ارزششو نداشت که من اون نوع تفکراتی رو در ذهنم داشتم و چقدر به اون نوع فکرهای احمقانه ای خنده میکردم و تاسف میخوردم

    و واقعا هم ارزش نداره هرکی به خودش نگاه کنه اینو خوب میفهمه و درک میکنه

    و چقدر این فایل هم خودش درس های بسیار داره هم اینکه باعث شد بهتر و با عشق و انگیزه بیشتری بریم سراغ تمرینات و آگاهی های دوره عزت نفس که واقعا خیلی عملکردن به آگاهی های این دوره مهم و بسیار باارزشه،

    چونکه من خودم بااینکه به خیلی از راهکارهاش عمل کردم اما بازم همچنان همیشه در رفتارها و احساس هام خیلی باورهای مختلفی رو دارم متوجه میشم و کشف میکنم و بخاطریکه دارم کارشون میکنم خب بهتراز قبل شدم اما بازم هنوز خیلی کار دارم و چقدر باعث کسب موفقیتها ،خوشبختی و تغییر بنیادین باورهای ما هست

    و چقدر من الان بهتر درک میکنم اکثر مردم دنیا اعتماد بنفسشون اونقدر که باید

    خوب نیست چونکه داشتن اعتمادبنفس واقعی یعنی داشتن توحید عمل و واقعی

    پس اینجا بهتر درک میکنیم که اکثر انسانها این باور در وجودشون بالا و زیاد نیست

    و این موضوع عزت نفس خیلی عمیق تر و عظیم تر از این حرفاست چونکه حتی گاهی اوقات خیلی از آدمهای بزرگ و رشد کرده هم میبینی در یسری نکات و مسائل باورهای محدود کننده دارند و باعث نتایج محدود کننده میشه هم برا خودشون هم برا بقیه،،

    چقدر خود من از زمان کسب این آگاهی ها هم نمیخواهم که خودم برا کسی دلسوزی کنم هم کسی برا من دلسوزی کنه و حتی الان اگه یه اتفاق بظاهر ناجالبی برام‌ بیفته اصلا علاقه ندارم که به بقیه بگم و اونا هم بهم بگن وای خدای من چقدر بخاطرت ناراحت شدیم به هیچ‌ عنوان خوشم نمیاد از این چیزها و بااینکه خودم از کودکی خیلی اوقات برام دلسوزی شده اما خود من نمیخوام برا بقیه. یا هرزمان که خداوند بهم فرزند داد اینجور رفتارهایی رو براشون داشته باشم چونکه من خوهان قدرتمند بودنم نه ضعیف بودن

    من بااینکه یه برهه بسیار طولانی بخاطر ضعف های بسیار زیاد درونم خیلی بیرحمی ها و سو استفاده ها ازم شد

    اما خودم به هیچ عنوان نخواستم که همچین شخصیتی داشته باشم و بلکه فقط قدرتمند باشم و کمک کنم که دیگران هم قدرتمند زندگی کنند و گذشته رو بذارم کنار و از این به بعد رو زندگی کنم و بتونم زیباتر زندگی کنم،

    خلاصه صحبتهام اینکه آقا بیاییم با احساس قدرتمندی و با ایمان بیشتر و کیفیت خوب زندگی کنیم چونکه ما هرطور زندگی کنیم جهان هستی هم از همون نوع از ما یاد میکنه

    با زیباتر زندگی کردن مون باعث زیباتر شدن زندگی دیگران هم باشیم

    زندگی بسیار باکیفیت در تمام جنبه ها رو برا همتون آرزو میکنم

    خدانگهدار همتون باشه

    🥰🥰🥰🥰❤️❤️❤️❤️🌺🌺🌺🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2441 روز

    بنام خدایی که بشــــــــدت کافیست

    ســـلام😘

    یکی از مهم ترین دستاوردهای من در این خصوص که بقول استاد چون مشهودتره زودتر متوجهش میشیم در رابطه به سلامتی و جسممون هست که من یادمه قبل ورودم به این سایت که اولش با فایلهای رایگان و بعدش کتابها و بعدش (تکاملی) دوره ها من جمله دوره عزت نفس هست که یادمه بدم نمی یومد مریض بشم و مریض بمونم صرفا برای بیشتر موندن جلب ترحم دیگران فارغ از اینکه چندین برابر از اون بیماری و احساس بد و درد رو دارم تو خودم ایجاد میکنم تا اینکه وارد سایت شدم و شروع کردم آگاهانه روی خودم کار کردن و رشد کردنی که یاد گرفتم باید دائمی باشه و یان باعث شد همون اوایل تفریبا کار کردن روی خودم و همونظور که استاد تو دوره سلامتی هم میکن وقتی شروع میکنی به تغییر ممکنه اولش با کلی تضاد روبرو بشی و بگی من که دارم روی خودم کار میکنم ولی این گذرا هست اگر جهان ببینه که تو مصممی برای تغییر و صرفا یک شعار موقت نیست این سبک جدید زندگی تو هست اونجاست که جهان (خداوند) تسلیم میشه و تازه با من همراهم میشه 😍 مثلا دو سال پیش که اوایل خرید دوره عزت نفس بود یک بار مریض شدم ولی بر خلاف سری های قبل که بیمار میشدم این بار با اینکه واقعا اذیت بودم و درد داشتم ولی آگاهانه سعی میکردم توجه نکنم مثلا با اینکه سخت بود راه برم ولی می رفتم تو حیاط مون می دویدم یا با اینکه مثل سری های قبل مادرم سعی داشت غذا و خوراکی رو اون وسام بیاره ولی من هر طور شده حتی به سختی خودم بلند میشدم واسه خودم میوردم و ایم باعث شد زودتر خوب بشم خدایا شـــــــــــــکرت

    خـــــــیلی خوشحالم و بــــــی نهایت خداوند را شاکرم و از استاد عزیزم و مریم جان هم سپاسگزارم

    خداروشکر میکنم که دوره عزت نفس رو دارم و تونستم براحتی بخرم و با نوش جان کردن آگاهی های اون یاد گرفتم کاری رو برای جلب ترحم دیگران انجام بدم چــــــون من خـــــــــیلی ارزشمندم که بخوام عشق و توجه دیگران رو از این طریق بدست بیارم

    با هر روز بشتر توانایی کنترل ذهنم، با هر روز سپاسگذار شدنم کـــــلی اتفاقات خوب و معجزه های خداوند رو هر روز بیشتر و بیشتر نوش جان میکنم، سه هفته پیش درخواست شناسنامه جدید داده بودم (همین کار هم با اینکه وقتی متوجه نبود شناسنامه ام شدم زمانی بود که برای انجام کاری لازمش داشتم و بدون اون نمیشد ولی بطرز فوق العاده ای تونستم ذهنم رو کنترل کنم و گفتم اشکالی نداره حــــــتما خیریتی در اون هست چون شناسنامه ام کثیف شده بود یه چیزی روی جلو اولش افتاده بود حـتما بهتر بود شناسنامه ام رو عوض کنم و شناسنامه جدید با کـــــیل اتفاقات خوب و فوق العاده جدید😍) و همین باعث شد به همین راحتی مدیریت احساسم رو تو دستم داشته باشم و همین باعث شد کار صدور شناسنامه جدیدم خیلی خوب و روان انجام بشه تا اینکه طبق تایمی که گفته بودن که دو سه هفته بعدش هست برم برای تحویل منم تماس بگیرم ولی بگن نه اشتباه گفتیم و دو سه ماه بعده چون این مفقودی بوده و من بــــــاز هم اون لحظه با اینکه خیلی لازمش داشتم گفتم اشـــــــکالی نداره حتما خیریتی در اون هست و همون روزش رفتم اداره مون و برای یک کار دیگه رفته بودم پیش یکی از معاونین و یه دفعه بحث شناسنامه ام شد و گفت چرا به من نگفتی و الان برو فیشی که بهت دادن رو وسام بیار و همین باعث شد شناسنامه ام رو دو سه ماه قبل موعدش برم تحویل بگیرم و اونم براحتی و خــــــــــیلی سریع دو سه دقیقه هم طول نکشید بدون اینکه امضایی از من بخوان 😍

    یا همین امروز از اداره مون زدم بیرون منتظر ماشین بودم که دیدم یه ماشین سمت مخالف من داشت میرفت اشاره کرد که من برمی گردم و برگشت و من سوار شدم دقیقا انگار خداوند اون رو برای من فرستاده بود و دقیقا همینه اصلا بدون اینکه حتی بخواد کرایه بگیره و این اتفاق چــــــندین بار این مدت واسم اتفاق افتاد

    یا افتتاح حساب برای موسسه ام که معاون اداره مون گفت باید حـــــــتما مسئول مالی ات هم باشه باهات ولی من گفتم باشه من میرم بانک و رفتم و بدون اینکه مسئول مالی ام رو بخوان تو یک پروسه خیلی راحت و روان واسم انجام دادن 😍

    خــــــــــدایا شـــــــکرت

    هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
    • -
      نرگس گلستانی گفته:
      مدت عضویت: 2043 روز

      سلام زینب جان عالی نوشتی عزیزم، از کامنت و صورت زیبات انرژی مثبت ساطع میشه.

      “وقتی شروع میکنی به تغییر ممکنه اولش با کلی تضاد روبرو بشی و بگی من که دارم روی خودم کار میکنم ولی این گذرا هست اگر جهان ببینه که تو مصممی برای تغییر و صرفا یک شعار موقت نیست این سبک جدید زندگی تو هست اونجاست که جهان (خداوند) تسلیم میشه و تازه با من همراهم میشه”

      این جمله ی فوق العاده خیلی درس داشت برام. منم بعضی وقتا با خودم میگم چرا نتایجم موقتی شده. الان متوجه شدم که باید این تغییرات بشه سبک زندگی من.

      برات آرزوی موفقیت دارم عزیزم❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        زینب سلمان زاده گفته:
        مدت عضویت: 2441 روز

        ســـــــلام دوست عزیزم

        خوشحالم برای این درک نــــــابی که بهش رسیدی و با اون قراره کـــــــــــلی بزرگـ بشی و کـــــــلی از نعمتهای ناب خداوند رو نوش جان کنی

        هــــر لحظه ات توحیدی تر و نــــــــابب تر باشه در پناه خدای وهاب😍😘

        خـــــــــداروشکر خـــــــــداروشکر😍

        مــنم بــــــــــــــهترینها رو واست میخوام نرگس عزیز بـــــــــهترین هایی که خودت آگاهانه خلق میکنی و چــــــقدر که لذت بخشه خــــدایا😍

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1274 روز

      سلام و درود به شما دوست ثروتمند و گرامی . کامنت زیبا و آموزنده ای بود . کنار کامنتتون یه علامت رو دیدم که نشون میده دوره عزت نفس رو تهیه کردین. اول اینکه بهتون تبریک میگم و در ادامه یه سوال ازتون دارم. سوالم اینکه آگاهی های دوره عزت نفس چقدر به رشد و پیشرفت تون کمک کرد و اگه برای کسی که بخواد این دوره رو تهیه کنه چه پیشنهادی دارید ، صمیمانه قدردان تون هستم 🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زینب سلمان زاده گفته:
        مدت عضویت: 2441 روز

        دوست ارزشمندم ســـــــلام

        خـــــیلی خوشحالم که اینجا هستید و اینقدر متعهد که کامنتها رو میخونید و سوال میکنید

        دوره عزت نفس یکـ سبک زندگیه که مثل تمام دوره های دیگه استاد باید یه مسیر دائمی باشه که بهش پایبند باشیم

        اینکه چقدر به من کمک کرد مبنا و اساس هـــــــر چیزی عزت نفسه حتی سلامتی و هر چیز دیگه ای و تو این دوره هم استاد تو جلسات مختلف کامل توضیح میده که بخش خیلی کوچیکی اش تو همین فایل که دلیل جذب ناخواسته های ما توجه به اونهاست و همینم باز کلی دلیل دیگه که در نتیجه نسل ها در ما شکل گرفته ولی خبر خوب این هست که ما میتونیم هر وقت اراده کنیم تغییر کنیم تغییری از جنس رشد

        یه مثال کوچیک بزنم من از وقتی نافم رو بریدن😂 یادمه خجالتی بودم در حد المپیک حالا میخواد حرف زدن در جمع دو نفره یاشه میخواست رقصیدن در جشنی حــــــتی خانوادگی باشه و کلی چیزای دیگه ولی با نوش جان کردن اگاهی های این دوره و عمل کردن و تکرار اونا در ذهنم البته که چیزی تموم نشده و من باز هم و بـــــــاز هم و تا همیشه باید تکرار کنمشون ولی همین یک هفته پیش مثلا تولد پسر عموم بود بیشتر هــــــمه من رقصیدم و البته مثل این مورد خیلی قبل تر شروع شده بود ولی هر بار بیشتر و بیتشر میشه عزت نفسم و البته الان دیگه بحث انرژی ام هم اضافه شده بهش با خریدن دوره فوق العاده سلامتی و دقیقا تو همین جشن تولد من و یکی از خواهرام مه تو دوره سلامتی هستیم و قاعدتا چیزای کمتری نسبت به بقیه خوردیم ولـــــــی انرژی مون کـــــلی بیشتر بقیه بود و همه اش سرپا و می رقصیدیم و البته که بخش مهمی اش برمی گرده به عزت نفس و البته که این تو تمام جنبه های دیگه زندپی ام از شغلی و تحصیلی و و و خــــــیلی کمکم کرده😍

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          حمید امیری Maverick گفته:
          مدت عضویت: 1274 روز

          متشکرم

          متشکرم

          و خدا رو شاکرم بخاطر اعضای خانواده ام در این سایت .

          خیلی مشتاق تر شدم که این دوره رو تهیه کنم. و بسیار قدردان و سپاسگزار شما هم خانواده ای ثروتمندم هستم که لطف کردین زمان گذاشتین و توضیح دادین و تجربه تکامل خودتون رو سخاوتمندانه بهم هدیه دادین. از درگاه جان جانان رب العالمین جان عزیز بهترین و زیباترین نعمتها و لذت‌بخش ترین لحظه ها رو درخواست میکنم 🌹🌹

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مهدی اسلامی گفته:
      مدت عضویت: 2257 روز

      سلام و عرض ادب و احترام به شما که اینقدر سپاس گزارهستید چقدر عالی وزیبا ذهنتون رو کنترل میکنید و اینقدر بابت ریز ترین مسائل خیر و خوبی رو از دل اون میکشید بیرون واقعا قابل تحسین هستید خدارو شکر میکنم که در چنین مسیری هستم واینجا دوستانی رو میبینم که شکر گزار واقعی هستند ونقش بازی نمیکنن از این کامنت زیباتون تشکر میکنم که درسهای زیادی برای من داره.تمام افرادی که عضو این سایت هستند برای توحید عملی اومدن تا زیبا زندگی کنن ودنیا را جای بهتری برای زندگی کردن کنن از استاد عباسمنش دستی ازدستان خدا یک دنیا ممنونم که دری از اگاهی رو به روی کسانی که میخوان تغییر کنن و دنیا و اخرت بهتری داشته باشن باز کرد خدایا شکرت که این همه لطف و کرم ازسمت توست خدایا کمک کن تو این مسیر مداومت داشته باشیم بعضی اوقات خسته میشم ذهنم میاد میگه خوب که چی این که موفقیت نیست منم دلیل منطقی با شکرگزاریهای که نوشتم براش میارم گذشته پرازخطا و تاریک ونشونش میدم زمان حال رو هم نشونش میدم خودش ساکت میشه اون لحظه حضور خدارو حس میکنم البته با خواندن کامنتها و موفقیتهای دوستان خیلی دلگرمتر میشم ارزوی موفقیت روز افزون برای شما🌱🌱🌱

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2231 روز

      سلام خانم سلمان زاده

      امیدوارم همین الان که دارید این پیام من رو می خوانید حالتون عالی باشه

      چه مثال های خوبی از اتفاقات زندگی خودتون گفتید

      این حد از احساس لیاقت و ارزشمندی که برای خودتون ایجاد کردید تحسین برانگیز هستش ، واقعاً دست مریزاد 👏🏻✔️

      برای من واقعاً این کنترل ذهن و این نگاه مثبت نگر که حتماً خیری توش هست قابل ستایشه 👏🏻🌹

      من همیشه وقتی دیدگاه های شما رو تو سایت می بینم ، حتماً وقت می گزارم و با دقت می خوانم 👌🏻💯

      چون به تجربه به این الگو رسیدم که با مثال هایی که توضیح می دید و با شیوه نگارش درستی که دارید ، خواندن دیدگاه های شما خیلی به باور سازی و بیشتر شدن ایمان من کمک می کنه 💫🔥

      سپاسگزارم 🙏🏻🌹

      ان شا الله که فرصتی باشه و باز هم بیام و از خواندن نتایج فوق العاده شما لذت ببرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        زینب سلمان زاده گفته:
        مدت عضویت: 2441 روز

        دوست ارزشمندم ســــــلام

        خوشحالم برای حس خوبی که دریافت کردید

        آره حـــــــــالم خوبه 😍 و خدا رو بـــــــــی نهایت سپاسگزارم و شکر میکنم که این حال خوبه آگاهانه هست، ساختنی هست و اینه که لذت بخشش میکنه، من قبل ورودم به این مسیر خـــــیلی بابت خیلی چیزهایی که به گفته عامه مردم باکلاس هست برای نداشتنشون غصه میخوردم و این کلی روی ابعاد مختلف زندگی ام مـــــــــــخصوصا عزت نفسم تاثیر گذاشته بود ولی وقتی شروع کردم روی خودم کار کردن همون چیزا که برای نداشتنشون غصه میخوردم و نمی دونستم که دارم با توجه بهشون فقط زمان بندی موندنم در حال بد و تجربه نکردن خیلی زیبایی ها و لذت ها رو تو زندگی ام تمدید میکنم ولی الان خود به خود خیلی چیزا وارد زندگی ام شدن البته وقتی من کانون توجهم رو گذاشتم رو داشته هام و از یه جایی به بعد واقعا دیگه نیمخواست زور بزنم برای خوشحال بودن چون نعمتهام خود به خود خوشدون هر روز بیشتر شدن و بــــــــــیشترها هم میشن😍 ممنونم از شما دوست ارزشمندم و خدا رو شــــــکر میکنم که الان اول وقت که تازه رسیدم محل کارم من رو هدایت کرد همین الان وارد سایت بشم و ببینم کامنتی که شما واسه من گذاشتی و بعد یه حال خوبی که همین که چشمهام رو صبح باز کردم داشتم الانم بازم آگاهانه سپاسگذاری کنم برای حال خوبم که هـــــــــــر روز پایدارتر میشه

        خدایا شـــــــــکرت

        اتفاقا درمورد شناسنامه ام هم که گفتم هیمن دیروز خواهرم تصادفی شناسنامه قبلی ام رو پیدا کرد و یه خورده ناراحت بود فکر میکرد اون مقصر بود ولی من واقعا ناراحت نبودم و بهش گفتم همون طور که وقتی همون لحظه اولی که فهمیدم گم شد بــــــی نهایت خودم رو تحسین میکنم که جـــــــقدر خوب تونستم ذهنم رو کنترل کنم و همین باعث شد کلی معجزه های فوق العاده سر همین موضوع شناسنامه تجربه کنم از کارهام که میدیدم چقدر راحت و سریع انجام میشد از آدمایی که بدون اینکه من بخوام ازشون خودشون تماس میگرفتن با کسانی که کارم پیششون بود تا کارم رو انجام بدن و و و و کلی چیزای دیگه، الانم که شناسنامه قبلی ام پیدا شد هم میگم خــــــدارشکر؛ الخیر فی واقع😍

        دوست ارزشمندم بهترین ها رو واست میخوام، هر لحظه ات توحیدی تر و نــــــــاب تر و ثروتمندتر باشه در پناه خدای وهاب

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    الی افشار گفته:
    مدت عضویت: 1746 روز

    با سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم مریم مهربانم…

    خیلی جالبه من یه دوره ی سپاسگزار ی 21 روزه رو صبحها شروع کردم و امروز روزه 16 هم بود که راجب سلامتی بود و من از وقتی که با اسنتاد اشنا شدم تمامه زندگیم رو به بهبود بوده اما من فقط یه بیماری مزمن دارم که اسمشو نمیگم و به گفته دکترا درمانی نداره این بیماری فعلا به جز چنبار که فعال شده در بقیه حالات مثله الان خاموشه و کاریم نداره و خدارو سپاسگزارم که حالم کاملا خوبه…

    ولی من واقعا دوسدارم کاملا درمان بشه و برای همین هم دوره سپاسگذاری رو شروع کرده بودم تا با سپاسگزاری بتونم حرفه بی ربطه دکترا رو ندید بگیرم، امروز داشتم به خودم همین رو یاداوری میکردم که من خودم با ناراحتی ها و ناامیدی ها باعث این بیماری شدم و به خاطر اینکه خدارا فراموش کرده بودم نا امید می شذم و این بیماری سراغم اومد اما

    باز هم خداروشکر می کنم که نوع خفیف هست و مانند تلنگری بود که من رو به زندگی بازگردوند زندگی ای که الان سراسر از سپاسگزاری هست

    زندگی ای که بهم میگه قدر سلامتیتو بدون

    الان میدونم ناراحتی و استرس برام بده

    الان میدونم باید شاد زندگی کنم

    الان میدونم که خداوند من رو از مدارش بیرون کرد تا بهش برگردم و واقعا الان حواسم هم به خدا هست و هم به خودم

    من از ابتدای 1400 هدفام رو توی دفترام هرروز مینوسم و سپاسگذاری می کنم و تصور می کنم و

    حرفای استاد رو توی دفترم مینویسم و واقعا زندگیم پیشرفت کرده هم از لحاظ مالی و کاری و هم روحی

    و فقط تنها ارزویی که هنوز توش لنگ میزنم اینه که کاملا حالم خوب بشه که دیگه نیازی به همین دارویی که 6 ماه یکبار هم باید برم تزریق کنم هم نباشه

    و واقعا صبح داشتم بهش فکر میکردم که اولین نشونه هاش همین صبح بهم داده شد که استاد راجبه همین صحبت کرد

    و اینکه واقعا الان چند وقته فهمیدم بله درمان این بیماری در دنیا نیس و اگه پیشرفت کنه درمانی نداره امااا

    امااا

    مگه قراره پیشرفت کنه؟

    من فهمیدم که درمان این بیمماری خودم هستم بله درمان منم …

    و انشالله روزی میام مینوسم که من یه روزی این بیماریو داشتم اما خودم درمانش کردم . بله این فقط یه تلنگر بوده برای رفتارا و هادتای نادرست من در زندگی که اینطوری خودشو نشون داد

    و انشالله حلش می کنم همین الانم حالم از هر ادمه سالمه دیگه ای بهتره و اندامم عالیه ورزش می کنم و حالم عالیه و هیچ مشکلی ندارم و مطمنم به زودی هم درمان کامل این بیماری برای همه دنیا میاد

    و هم من چه داروش بیاد چه نیاد بیماریم همینجا روندش متوقف و خاموش شده و برای همیشه از بدنم خارج میشه .

    از شما استاد عزیزم سپاسگزارم که خدا رو بهم نشون دادی

    ایمان به خدا تنها راهه نجاتمون در این زندگیه و

    شاد بودن مهم ترین هدف ما باید در زندگی باشه .

    من ضعف شدید و ترس شدیدی تو باورام از بیماری داشتم و هنوزم دارم که بشدت و با تمام تلاشم روی ذهنم کار میکنم که واقعا با این افکار الوده به بدنم اسیب نزنم ،

    امید دارم که با تلاش باورام عوض میشه و روزی که باورام عوض بشه این بیماری هم تموم میشه میره پی کارش .

    دوستون دارم استاد عزیزم و خانواده عباسمنشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  5. -
    ملورین گفته:
    مدت عضویت: 1820 روز

    به نام تنها معبودم “الله” و عرض سلام و ارادت به استاد عباس منش و خانم شایسته محبوب های قلبم که با تمام وجود و تمام انرژی و عشق، قوانین کیهان را دائم برای ما تکرار میکنند و فقط خدا میداند با این آموزش های قوانین و خودشناسی و خداشناسی،شما چقدر باعث هدایت افراد به مسیر انعمت الهیم شدید و چقدر با آموزه های شما جهان گسترش پیدا میکند و شما دائم بهشت دنیا و آخرت را کاملا درک و تجربه میکنید،خوشا به حالتان🔱

    میخوام از تجربه خودم بگم شاید هم خیلی مرتبط به موضوع مورد بحث نباشه اما بی ربط هم نیست😊

    من از بچگی همیشه عادت داشتم که هیچوقت به هیچ کس نمیتونستم “نه”بگم حتی زمانی که واقعا دلم نمیخواست اون کار را اتجام بدم و گاهی به حدی که آن درخواست برام زجرآورترین مسئله بود بازهم قبول میکردم،شاید برای جلب توجه بوده که بگم من خیلی خوبم و شاید هم برای راضی نگه داشتن بوده نمیدونم فقط میدونم ویژگی خوبی نبود و به دلیل این ویژگی که داشتم سالها عذاب کشیدم.

    به عنوان مثال یک دوستی داشتم که از دوران راهنمایی با هم بودیم و من از همان ابتدا متوجه شده بودم که این خانم اگر من به درخواستهاشون پاسخ مثبت بدم،دوستی ادامه پیدا میکنه و اگر پاسخ مثبت ندم دیگر دوستی در کار نخواهد بود و من به دلیل نداشتن اعتماد به نفس و احساس لیاقت به این ترس همیشه باج میدادم.

    تا بر حسب تصادف من با این خانم یه جوارایی همکار شدیم،گاهی فکر میکنم خداوند این پازل را کنار هم چید تا من خودم را محک بزنم تا ببینم اینقدر که من قوانین را هر روز تمرین میکنم و ادعای توحید و آگاهی به این قوانین را دارم حالا کجای کار هستم.

    خوب طبق معمول همیشه این خانم بازم درخواست از من داشتند،اینکه چون من ماشین دارم و ایشون ندارن من هر روز برم دنبالشون بیارمشون و بعداز ظهرها هم ببرمشون جلوی درب منزلشون،انگار با اسنپ اشتباه گرقته بودن🤣😂

    زمانی که درخواست ایشون رو شنیدم بدون اینکه فکر کنم و به راحتیِ تمام جوابم منفی بود و همونطور که فکر میکردم ایشون کلی سر من داد و بیداد کردن و تازه من را مدیون خودشون کردن اما من حتی لحظه ایی به خاطر جواب منفی که در نهایت ادب داده بودم شک نکردم و تازه به خودم میبالم که چه استادی دارم که لیلای بدون عزت نفس را چطور تبدیل به آدمی کرد که به راحتی کلمه “نه” رو بگه بدون کوچکترین تردیدی و چقدر هم خوشحالم که این خواست جهان بود که به راحتی و بدون هیچ تلاشی این فرد را از زندگی من خارج کرد و قطعا افراد هم فرکانس خودم را باز هم به راحتی وارد مسیر زندگی من خواهد کرد و باید تلاش کنم که در بهترین و بالانرین فرکانس ممکن باشم تا جهان هم هوامو داشته باشه چون این قانون بدون تغییر جهانه.

    سپاس از پروردگارم برای سیستمی بودن و قانونمند بودن جهانش و سپاس فراوان از استادِ دلبرم که با جان و دل این قوانین را هر روز و هر روز برای ما تکرار میکنن و ملکه ذهنمان شده و با هر تضادی سریعا صدای پرطنین استادم در ذهنم  جرقه میزنه و به سرعت به ندای قلبم گوش میدم و همیشه مطمئنم هر آنچه اتفاق بوفتد خیر هست برای بندگان مومن خداوند.

    امیدوارم از بندگان مومن خداوند باشیم🙏🤲

    بی نهایت دوستتون دارم❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  6. -
    محمد حسین سپهری گفته:
    مدت عضویت: 1566 روز

    درود بر سید حسین عباس‌منش عزیز

    امروز بعد از بیدار شدن وارد سایت شدم و این فایل جدید تماشا کردم

    خیلی وقت پیش من ب این نتیجه رسیده بودم چرا که خانواده پدری من سینوزیت داشتن عمو و بابا و …

    و من ی زمان سرما خوردم و سینوس هام درگیر شد

    از اون ب بعد مدام هی میگفتم ای من سینوزیت دارم باد ب کله ام نخوره

    مریض بشم باید برم درمانگاه و سرم بزنم فلان.

    و واقعا هم این بلا ها سرم میومد و من با این اندیشه ها خودم ب سینوزیت مبتلا کردم

    اما بعد ک قانون متوجه شدم شاید حدود ۶ سال پیش

    دست از صحبت کردن و فک کردن راجع ب این موضوع کشیدم

    ب لطف خداوند الان چندین ساله ک هیچ خبری از اون درد خودساخته نیست و من در کمال سلامت بدنی به سر میبرم

    و امروز که این گفت و گو شما داخل سایت گذاشتید منو برد ب اون سال ها و نتیجه ای ک گرفته بودم ب من یادآور شد

    سپاس از شما با امید موفقیت های بیشتر و بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    ندا رامی گفته:
    مدت عضویت: 3383 روز

    سلام و درود فراوان به استاد عزیزم و دوستان گرامی خودم

    واقعا بی نظیر بود و صحبتهای شما هر چند قبلا هم گفته بودید و من شنیده بودم اما هرگز عمل نمیکردم و به دنبال ترحم هستم.الان با گوش کردن به این فایل فهمیدم چقدر برگ شدم چقدر مطالب برام راحت تر داره هضم میشه.من یه آئم سردردی هستم که با قرارا گرفتن زیر نور افتاب و گرسنگی و خستگی و قلیون فوری سردرد میگیرم و چشمتون روز بد نبینه که چه حااالی میشم.دیشب به خاطر اینکه قلیون کشیدم سردرد بدی کشیدم ولی همیشه به خودم میگفتم من که سرگرمی دیگه ای ندارم پس میکشم اما بعدش باید تاوان پس بدم.خلاصه که خسته شدم از سردردایی که خودم بوجود میارم رفتم امروز قلیونمو جمع کردم گذاشتم داخل یه کارتن و رفتم پایین گذاشتم در انتهایی ترین جای انباری و درو قفل کردم گفتم الهی به امیدتو دیگه نمیخام ریخت قلیونمو ببینم و در قفل کردم و رفتم.خیلی خوشحالم از این اینکه به جسم خودم اهمیت میدم و دیگه باعث ایجاد درد به طور عمدی در بدنم نمیشم.

    ورزش اهسته و سبک رو شروع کردم و تصمیم دارم برم آموزش شنا ببینم انشالله که اراده کنم و به زودی ثبت نام کنم.هر موقع این حسو به خودم میدم که بدن من ارزشمنده کمتر تن میدم به کارهایی ککه برام مضره.واین میتونه اعتماد به نفس منو بالا ببره.

    دارم روی عزت نفس کار میکنم و فایل های روزشمار تحول زندگی من رو دنبال میکنم واقعا حس خوبیه و خوشحالم.

    امیدوارم همیشه موفق و موید باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    النور گفته:
    مدت عضویت: 2025 روز

    من تجربه خودم روبراتون تعریف می کنم

    مادرم از روی عشق و محبتی که همیشه به من داشت، همیشه اصرار داشت غم رو تو دلم نگه ندارم، سنگ صبور باشه و من براش نعریف کنم و حین تعریف و شنیدن همدردی های اون احساس آرامش کنم و بعد هم اون کم کم من رو هدایت می کرد که ببین فلانی که ازش ناراحتی این ویژگی های خوب رو هم داره و کم کم احساس من نسبت به اتفاقی که بود مثبت می شد…

    اما همیشه من معذب بودم که مادرم رو درگیر غصه های بی اهمیتم می کردم.

    سال پیش سرکار من نمی تونستم ذهنم رو کنترل کنم و مدام تمرکزم روی نکات منفی بود.

    همین موضوع باعث شد از اون کار خارج بشم.

    اما به محض خارج شدن متوجه شدم من مدت هاست شکرگزاری نکردم و همه نکات مثبت رو نادیده گرفتم و تمرکزم فقط روی مسائل منفی بوده

    بخاطر همین شرایط مدام سخت و سخت تر می شد

    و در نهایت من از اون کار خارج شدم

    همین باعث شد در کار جدیدم مدام تمرکزم روی نکات مثبت باشه

    و همیشه نقاط قوت رو ببینم

    همین باعث شد مدیرم جدیدم که به سخت گیری و دقت فوق العاده بالا معروف بود، با من خیلی خوب بشه

    و به من کلی کمک کنه و من کلی ازش یاد بگیرم

    تا اینکه چند وقت پیش با مدیرم به تضادی برخوردیم

    این موضوع باز م از عدم کنترل صحیح ذهن من بود

    من دو روز مرخصی بگیرم و روی خودم تمرکز کنم

    یک روز اول خشم داشتم و هرچه مادرم اصرار کرد که صحبت کنم قبول نکردم

    کم کم خودم خودم رو مجبور کردم باز نکات مثبت مدیر رو به خودم یادآوری کنم

    و معجزه کرد

    دیگه حتی نمی دونستم بخاطر چی ناراحتم…

    باز روی خودم کار کردم و تضاد ها رو درآوردم و بعد که رفتم سرکار اوضاع از قبل هم بهتر شده بود.

    الهی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1460 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام استاد جانم

    چقدر شما بی نظیر هستید آخه

    چقدر کار خدا دقیق

    چقدر به این آگاهی ها نیاز داشتم.

    خدایا شکرت

    من زندگیم پر از این مثال هاست

    یکیش رو که کامل تعریف کردم در کامنت های دوره

    و عامل ایجاد اون اتفاق هم خودم بودم

    با کلامم اون اتفاق رو رقم زدم

    و با هدایت الله و حمایتش و دقیقا تکرار این جمله که من در آغوش خدا هستم و از هیچ کس ترسی ندارم اعراض کردم و حل شد به امید الله مهربان

    در دوران بارداری پدرم سرطان گرفت و من همش غمگین و در حال گریه و زاری

    تا اینکه پدرم فوت کرد و من همچنان حس قربانی شدن و …

    تا اینکه زایمان کردم و طبق قانون ناخواسته های بیشتری وارد زندگیم میشد

    دخترم دستش ارب شد و دنبال دکتر و …

    همچنان این داستان ادامه داشت چون من در حال تعریف کردن این ناخواسته ها و گریه و زاری بودم

    اوضاع مالی افتضاح

    اوضاع روحی افتضاح

    بعد از چند روز متوجه شدم دخترم کم کاری تیروئید مادرزادی داره

    و ادامه ای داستان غم و ناخواسته های بیشتر

    نمی دونم چطور و از کجا شد که اعراض کردم بعد شاهد بودم که یکی یکی حل شد

    حتی کم کاری تیروئید دخترم حل شد به لطف الله مهربان

    دیگه زندگی روی خوب خودش رو به من نشون داد چرا که طبق قانون شکور شدم، زیبا بین شدم

    الان که دارم اتفاق های گذشته ام رو مرور می کنم می بینم بله قانون درست عمل می کنه و فرقی ندارن تو پیامبر باشی یا آدم معمولی

    پس سارای عزیزم هر جور می تونی

    با هر روشی که بلدی

    فقط احساست رو خوب کن

    همین

    بعد ببین چقدر خدا برات معجزه می کنه

    البته برای خوب کردن احساس

    باید باد باشم نجواها رو کنترل کنم

    بلد باشم به قول سهراب سپهری

    چشم هام رو بشورم

    جور دیگر ببینم

    از زاویه ای به هر مسئله نگاه کنم که حالم و حسن رو خوب کنه

    آره همینه

    وظیفه ای من هر روز اینه

    از قطب نمای حسم استفاده کنم

    مچ نواهای ذهنم رو بگیرم اجازه ندم حالم رو بد کنه

    ریشه ی این نجواها رو پیدا کنم ببینم از کجا نشخوار می کنه

    بعد ببینم که خواسته هام چقدر راحت دارن محقق میشن

    آره استاد جان همینه

    باید زیپ دهنمو ببندم

    فقط باید از خواسته هام صحبت کنم

    سارای عزیزم ممنون که داری پر قدرت ادامه میدی

    خدای مهربانم ممنون که هدایت و حمایتم می کنی

    این روزها حس می کنم بیشتر می فهمم جریان هدایت رو

    چقدر خوبه

    دارم یاد می گیرم که صفر تا صد کارهامون بسپارم به رب جهان و نتایج شگفت انگیزش رو می بینم که چقدر همه چی عالیه

    خدای مهربانم سپااااااس

    استاد عزیزم سپااااااس

    مثل همیشه عالی بود

    خدا مراقب کنه پس الخیر فی ما وقع

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1753 روز

    به نام خداوند بخشنده ی هدایتگر

    سلاموعرض احترام به استادعزیزومریم جان وتمومی دوستان ارزشمندم

    استادجان دقیقا موضوعی رو بیان کردید که پاشنه ی آشیل تموم ماایرانیاست،و این موضوع چنان توی جامعه بُلدشده که همه همیشه دنبال یه راهی هستن برای مظلوم نشون دادن خودشون

    وخیلی جالبه کسی که احساس ترحم به خودشو جلب میکنه آدم خوبه به حساب میاد

    ازگذشته ی خودم نگم که تمووووومش پراز بیماریومظلوم نماییو اینجور چیزابودم،اصلا باشنیدن این فایل تمومه خاطرات گذشتم مثل یک فیلم طولودراز برام زنده شد و دلیل تموم پیشرفت نکردنم هم صد در میلیارد به این خاطربود اماخداروشکر الان نزدیک به سه ساله دیگه خبری ازون مظلوم نمایی ها نیست و اگه جایی ازبدنم بامشکلی برمیخوره نه تنها اونو ابراز نمیکنم،بلکه میگم باید تافردا خوب شده باشی ‌چجوریشو من نمیدونم،بخدا قسم تااینو میگم فردا دیگه خبری ازون درد یامشکل نیست

    چقدر دارم بااین روند احساس غرور وعزت نفس میکنم،وهربار بیشتر آگاهیهای آرامش درپرتو آگاهی رو تأیید میکنم که جسم ما بزرگترین داروخانه ی جهانه و چقدر عالی مکانیزم بدن پیش میره وقتی که خودتو رها کنی و نخوای با زورِ قرصودارو یه بیماریو خوب کنی

    و اما وقتی که یه نگاه کوچولو بعداز دیدن این فایل به زندگی دور بریام انداختم دیدم که ای وای من پس بگو این قدر اینا همیشه توزندگیشون هرجو مرجه به خاطر دقققیقا همین موضوعه

    استاد یه خانم ۶۵ساله ای توی فامیلمون هست،که این خانم قسم میخورم پنجاه سال ازعمرش رو فقط تلفن به دسته و زمانی این تلفنو دستش میگیره که کسی ازفامیل یاخانوادش بامشکل بیماری،تصادف،سرماخوردگی و…برخورده

    و این خانم زنگ میزنه که ببینه اونها الان درچه حالن و یجورایی هم خودشو آدم خوبه میخواد جلوه بده و هم اینکه بعدازشنیدن اون جریان مشکلات میشینه اونهارو برای دخترهاشو،عروسوپسر چنان با آبو تاب توضیح میده وبعدش هم چارتا قطره اشک میریزنو خلاصه تامدتها اون موضوع راجبش توی خونشون صحبت میشه.

    حالانتیجه ی زندگی این خانم شده انواع دردها،انواع قرصها

    اصلا جوری داره زندگیش پیش میره که توی آشپزخونشون با هزارتا جیغوداد پامیشه میره ازبس که این خانم درد ازسروکولش میباره

    خلاصه اینکه دقیقا داره اعضای خانوادش رو مثل خودش تربیت میکنه و تا کسی تو فامیل مشکلی براش پیش میاد،اولین نفراین خانم و فرزندانش هستن که ازون موضوع خبردارن و نباتومیوه به دست میشن که برن به عیادت ایشون و بیشتر سر دربیارن و بیشتر بیان اون موضوعو باآبوتاب بیان کنن

    و الان نتیجه ی زندگی بچه هاش هم دقیقا داره مثل خودش میشه،تازه اونها با سن کمتر دارن نتیجه ی حال حاضر مادرشون رومیگیرن

    وخیلی جالبه که همیشه بارفتاراشون خودنمایی میکنن که ماآدم خوبه هستیم وداریم بادیگران هروز هم دردی میکنیم،حتی دیدم برای غریبه ترین آدم هم بیخودوبی جهت دلسوزی میکنن

    ولی استاد یکی از عروسهای این خانم رو هیچوقت من نمیدیدم که بشینه توی جمعشون بااونا همراهی کنه،و هرموقع سراغی از اون عروسشون رو کسی میگرفت با یک لحن کنایه آمیزمیگفتن این عروس مانیست،این یه خودخواهومغروره هیچوقت حال کسیو نمیپرسه،اما هرموقع اون عروسش رو میدیدم اونقدر آرامش داشت که ساعتها دوست داشتم باهاش صحبت کنم،ولی خانواده ی همسرش باهاش خوب نبودن،چرا چون که آگاهانه سعی کرده بود به مشکلاتو بیماری دیگران توجهی نکنه،و جالب ترش این بود که تموم خانواده ی همسرش دچار این بیماری شایع شدن غیراز این عروسِ خانواده

    واستاد من باچشمم میدیدم که چقدر برچسب به این خانم میزدن و بالحن کنایه آمیز میگفتن بادمجون بم آفت نداره!دیگه ببینید فاجعه تو بعضی خانواده ها تاچه حد فریاد میزنه

    اما الان دارم میفهمم که اون خانم حالا آگاهانه یاهرچی،خودشو ازبدنه ی جامعه کنارکشیده بوده و براش قضاوتهای اطرافیانش مهم نبوده و دقیقا اون داشته طبق قانون جهان پیش میرفته

    استاد متأسفانه من هم اکثروقتها تواین دام افتادم که قضاوت دیگران برام مهم شده و یجورایی بانشستن پای حرف مشکلات دیگران خواستم خودمو آدم خوبه جلوه بدم،حتی وقتی هم که از قانون خبرداشتم،اما خدارو شکر الان خیلی وقته دیگه حتی قضاوت پدرمادرم هم برام مهم نیست،و تا مادرم میخواد از مشکلات خودش یادیگران برام توضیح میده چنان خودمو به کَری میزنم که مادرم دیگه خسته شده ازین ویژگی من🤭و خیلی وقته که میبینم حتی راجب زانودردش و خیلی مشکلات دیگش بامن صحبتی نمیکنه

    و راجب فرزندخودم هم خداروشکر داره به رفتارای من توجه میکنه و بااینکه پنج سال سنشه اما وقتی میبینه من هیچموقع از دردوناراحتی ننالیدم،ایشون هم یادندارم که بخواد سرمابخوره یا اگه موقع بازی کردن میخوره زمین حتی جاییش هم زخمی میشه فوراً ازجاش بلندمیشه و میگه چیزیم نیست الان خوب میشم

    بخداقسم هیییچوقت ندیدم دخترم به خاطر یک زخمی روی بدنش بخواد گریه کنه یازیاد بهش توجه کنه،و من تعجب میکنم که این بشر چقدر داره قشنگ قانونو اجرامیکنه،خیلی هم زود جای زخمش خوب میشه

    استادجان مثالهای خیلی زیادی دارم درمورد گذشته ی خودم و حال حاضراطرافیانم،و متأسفانه متأسفانه این یک موضوع همه گیری شده توی جامعه ی ایران،که تا کسی بلایی سرش میاد همه میخوان متحهد و یکپارچه بشن و برای اون موضوع دلخراش دلسوزی کنن،وخوب مشخصه نتیجه ی حال حاضر اقتصادایران،وحتی شرایط روحی روانی مردمش…

    یه موضوع دیگه ای هم که دوست داشتم‌درموردش صحبت کنم،اینه که همه ی آدمای ایران منتظر ظهورامام زمان هستن که بیاد تموم دردورنجهاشون رو خاتمه بده،و وقتی یک بیماریی رو میبینن خیلی شایع میشه میگن ظهورامام زمان نزدیکه دیگه میخواد همین روزا ظهور کنه با ظلمو بی عدالتی بجنگه😶

    خیلی خیلی سپاسگزاره خداوندم که هرباردارم جدی تر قانونش رو تو زندگیم پیاده میکنم وخداروشکر هربار به وضوح میبینم که چرررخ زندگیم روغن کاری داره میشه و نعمتوثروتو خیروبرکت بیشتری هم داره مثل یک رودخانه ی جاری روانه ی زندگیم میشه ومیبینم که دیگه خبری ازون آدمهایی که هروز بامن دردودل میکردن نیست،و دیدن من آدمی نیستم که بخوام دلسوزی کنم

    الهی هزاران هزارمرتبه شکربخاطر این قانون زیبایی که وضع کردی

    عاشقتونم هرکجاهستیدشادوسالموپیروزباشید🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای: